3 نتیجه برای بیماری کرون
علی فانی،
دوره 5، شماره 1 - ( 1-1381 )
چکیده
مقدمه: بیماری های التهابی روده شامل بیماری کرون و کولیت اولسروز از گروه بیماری های التهابی با علت نامشخص هستند که به طور عمده دستگاه گوارش را درگیر می کنند ولی تظاهرات خارج گوارشی نیز دارند. در غرب شیوع سالانه IBD، 15-3% هزار برآورد شده است. با توجه به اینکهIBD در ایران کم تر بررسی شده و در استان مرکزی مطالعه ای در این زمینه وجود ندارد لذا به بررسی الگوی اپیدمیولوژیک بیماری IBD و شاخص های بالینی آن در شهرستان اراک پرداخته ایم.
روش کار: از فروردین 79 لغایت پایان آبان ماه 80 به مدت 20 ماه سعی شده همه بیماران مشکوک به IBD مراجعه کننده به کلینیک های تخصصی و درمانگاهی مورد بررسی دقیق کلینیکی، پاراکلینیکی، کولونوسکپی و پاتولئژی قرار گیرند و نهایتا تشخیص IBD بر اساس شاخص های کلینیکی، کولونوسکپی و پاتولوژی انجام و مورد آنالیز و تحلیل آماری قرار گرفته است.
نتایج: از 108 بیمار مبتلا به IBD 97 مورد (98/8%) مبتلا به کولیت اولسروز و 11 مورد (10/2%) مبتلا به بیماری کرون بودند. از بیماران مبتلا به کولیت اولسروز 46 نفر (47/4%) زن، 51 مورد (52/6%) مرد و از بیماران مبتلا به بیماری کرون، 8 نفر (82/7%) زن، 3 نفر (3/27%) مرد بودند. در 19 (20/5%) بیمار مبتلا به کولیت اولسروز طول مدت بیماری کم تر از یکسال بود و درگیری رکتوم در 100% آنها وجود داشت. تظاهرات خارج روده ای به جز کم خونی بسیار نادر بود. بیماران مبتلا به بیماری کرون همه زیر سن 30 سالگی بودند و درگیری ایلئوسکال واضح در 8 مورد وجود داشت. تظاهرات عمده بیماری به صورت سندرم سوء جذب و فیستول های مکرر بود که 2 مورد مرگ و میر نیز وجود داشت.
نتیجه گیری: گرچه در این مطالعه سرشماری صورت نگرفته است، سعی شده حداکثر بیمارانIBD شناسایی شوند و با توجه به بروز 19 مورد در یکسال در این مطالعه حداقل بروز سالانه آن نسبت به جمعیت شهرستان اراک 04/3% هزار نفر برآورد می شود. ضمنا عوارض روده ای (کانسر، تنگی، کولون توکسیک) کم تر از غرب به نظر می رسد و در مورد بیماری کرون نسبت به غرب با فراوانی خیلی کم تر ولی عوارض گوارشی جدی تر بروز نموده است لذا به نظر می رسد بیماری های IBD در این منطقه نسبت به غرب نادر نیست، بلکه شاید به علت عدم توجه و گزارش دهی کافی شناخته نمی شوند که باید مورد بررسی و توجه بیش تری قرار گیرند تا الگوی دقیق بیماری در ایران نیز به دست آید.
اعظم هاشم زاده، گروسی فرشی میرتقی، غلامرضا چلبیانلو، علی اکبر ملکی راد،
دوره 14، شماره 3 - ( 5-1390 )
چکیده
زمینه و هدف: بیماریهای قلبی و عروقی مستقیماً ناشی از برخی رفتارها و ویژگیهای روانشناختی خاص، همراه با استرس و اضطراب میباشند که در بلند مدت خطر ابتلا به بیماریهای قلبی و عروقی را بالا برده و در مبتلایان نیز عوارضی را ایجاد مینمایند. این پژوهش با هدف ارزیابی تأثیر تکنیکهای آرام سازی و توجه برگردانی بر کاهش اضطراب بیماران قلبی انجام شده است.
مواد و روشها: در این مطالعه تجربی، 60 بیمار مبتلا به بیماری قلبی در دامنه سنی40 الی 65 سال از طریق نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. از این تعداد، 15 نفر به صورت تصادفی تحت آموزش آرام سازی، 15 نفر تحت آموزش توجه برگردانی و 15 نفر هم تحت آموزش هر دو تکنیک قرار گرفته و 15 نفر هم به عنوان گروه در لیست انتظار انتخاب شدند. کلیه شرکت کنندگان پرسشنامه اضطراب صفتی (پنهان) و حالتی (آشکار) اشپیلبرگر را قبل از شروع برنامه آموزشی و پس از آن تکمیل نمودند. در تحلیل دادهها از روش تحلیل واریانس عاملی به روش اندازهگیریهای مکرر استفاده شد.
یافتهها: نتایج نشان دادند که آموزش تکنیکها به طور معنیدار سبب کاهش نشانههای اضطراب پنهان و آشکار در بیماران می شود. همچنین تأثیر آموزشها در بین دو جنس، تفاوتی نداشته و بین سطوح مختلف تحصیلات و نوع تشخیص نیز در کاهش اضطراب، تفاوتی مشاهده نشد.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج آموزشی تکنیکهای تن آرامی و توجه برگردانی بر کاهش اضطراب بیماران قلبی بستری در بیمارستان، به کارگیری این روشها در کلیه سطوح پیشگیری و درمان بیماریهای کرونری قلبی ضروری به نظر میرسد.
خانم فاطمه جهانشاهی، دکتر مرتضی قاسمی، آقای پویان فلاحی، خانم ندا قاسمی،
دوره 26، شماره 1 - ( 2-1402 )
چکیده
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف «بررسی نقش کادر درمان در سیاست گذاریهای حوزه سلامت در دوره پاندمی بیماری کرونا»، انجام شد.
روش کار: این پژوهش ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر روش، از نوع پژوهشهای اکتشافی است. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه کادر درمان شهر اراک میباشد.
یافتهها: از آنجایی که دسترسی به تمامی این افراد امکانپذیر نیست؛ لذا از روش نمونه گیری استفاده میشود. ابزار گردآوری دادهها در این پژوهش پرسشنامه بود. این پژوهش با استفاده از مدل تحلیل عاملی انجام شد.
نتیجهگیری: دادهها و اطلاعات استخراج شده از آزمون تحلیل عاملی نشان داد که: برقراری ارتباط مناسب با بیماران، تعامل با شهروندان و دولت، توجه به قوانین و ترغیب دیگران به رعایت آن، فراگیری آموزشهای تخصصی برای مهار کرونا، توضیح وضعیت به مردم نگران، رعایت پروتکلهای بهداشتی و آگاهی بخشی به دیگران، ادراک عدل سازمانی، همسویی بین اهداف فرد و سازمان، انتقال احساس مسئولیت به محیط کار، وجود نظام کارآمد ارزشیابی و تشویق به تزریق واکسن به ترتیب مهمترین نقش کادر درمان در سیاست گذاریهای حوزه سلامت در دوره پاندمی بیماری کرونا بودند.