جستجو در مقالات منتشر شده


7 نتیجه برای بیماری آلزایمر

ناصر پارسا،
دوره 14، شماره 2 - ( 3-1390 )
چکیده

بیماری آلزایمر یکی از شایعترین علل از دست دادن عملکرد ذهنی می باشد که به صورت کلی به عنوان "دمانس " شناخته می شوند. بیماری آلزایمر تقریبا 2 درصد (5/6 میلیون نفر) را در کشورهای توسعه یافته در گیر می کند و مسبب مرگ بیش از 100000 نفر در سال در آمریکا می باشد. بیماری آلزایمر معمولا بین دهه های ششم و نهم رخ می دهد و روند تخریبی آن شامل اختلال تدریجی حافظه، قضاوت و مهارت های زبانی بعلاوه تغییرات رفتاری می باشد. بیوپسی میکروسکوپیک نشاندهنده آتروفی کورتیکال به همراه بزرگ شدن بطن های مغزی می باشد. این تظاهرات بالینی ، دژنراسیون عصبی را در کورتکس مغز ، مخصوصا در کورتکس تمپوروپاریتال و هیپوکمپ منعکس می کنند. ناهنجاری های پاتولوژیکی بیماری آلزایمر شامل رسوب دو پروتئین رشته ای می باشد. این دو نوع پروتئین شامل پروتئین های بتا آمیلوئید و پروتئین های تائو می باشند. پروتئین های بتا آمیلوئید دارای آپولیپوپروتئین E می باشند که در خارج نورون ها قرار دارند و پروتئین های تائو از میکروتوبولهایی مشتق می شوند که در داخل نورون ها قرار دارند. بیماری آلزایمر نورون های کولینرژیک اولیه را تحت تاثیر قرار می دهد بنابراین درمان به وسیله داروهای مخصوصی انجام می شود که کاهش استیل کولین در سیناپس ها را مهار می کنند. درمانهای جدید تنها علائم شناختی را درمان می کنند نه بیماری اصلی را. چندین سطر از این تحقیق، نتایج علمی امید بخشی را ارائه می کنند. همچنین، راهکارهای جدید برای مهار کردن فرآیند های مولکولی که منجر به این بیماری می شوند مورد استفاده قرار گرفته اند . علاوه بر این بسیاری از پزشکان در حال کشف راه های جدید برای درمان بیماری آلزایمر می باشند که از جمله آنها می توان به رژیم غذایی مناسب به همراه تمرینات ذهنی و جسمی به عنوان روش های جلوگیری کننده اشاره کرد.
طیبه خوشبخت، محسن سوسن آبادی ، مسعود کریملو، مریم نیشابوری، حمیدرضا خرم خورشید،
دوره 17، شماره 7 - ( 7-1393 )
چکیده

زمینه و هدف: اینترلوکین 16 یک تنظیم کننده مهم فعالیت سلول T است و به عنوان یک جاذب شیمیایی تعریف می‌شود. شواهدی وجود دارد که نشان می‌دهد، اینترلوکین 16 پروسه‌های پیش التهابی را در بیماری آلزایمر کنترل می‌کند. این مطالعه برای نشان دادن همراهی پلی مورفیسم ژن اینترلوکین 16 (rs11556218) با خطر ابتلا به بیماری آلزایمر تک گیر در جمعیت ایرانی صورت پذیرفت.

مواد و روش‌ها: در این مطالعه مورد-شاهدی، DNA از خون محیطی 137 فرد بیمار و 147 فرد شاهد به روش نمک زدایی استخراج شد و به روش PCR-RFLP و با استفاده از آنزیم NdeI مورد بررسی قرار گرفت.

یافته‌ها: بعد از تعیین ژنوتیپ و آنالیز آماری ارتباط معنی‌داری بین حالت هتروزیگوت پلی مورفیسم و خطر ابتلا به بیماری آلزایمر نشان داده شد(28/0-1/0) 16/0 OR=،( 001/0=p). هم‌چنین بین فراونی آلل T از rs11556218 و خطر ابتلا به بیماری آلزایمر تک گیر همراهی مشاهده گردید(49/0-21/0) 32/0OR=، 001/0=p.

نتیه گیری:نتایج نشان می‌دهد که آلل T از این پلی مورفیسم نقش حفاظتی در برابر بیماری آلزایمر تک گیر در جمعیت ایرانی دارد.


سید محمود طباطبائی، غلامرضا چلبیانلو، ندا سیدی،
دوره 20، شماره 10 - ( 10-1396 )
چکیده

چکیده
زمینه و هدف: فعال شدن واکنش‌های آبشاری التهاب به طور مداوم در پاتوفیزیولوژی بیماری آلزایمر (AD) مشاهده می‌شود. در میان چندین مکانیسم التهابی عصبی، سیستم سیگنالینگ عامل نکروز دهنده توموری (TNF) نقش مرکزی را در این فرآیند بازی می کند. تولید غیر طبیعی عوامل التهابی ممکن است با پیشرفت از مرحله اختلال شناختی خفیف (MCI) به زوال عقل همراه باشد. این تحقیق ضمن مقایسه سطح سرمی گیرنده محلول TNF (sTNFR1) در بیماران مبتلا به MCI و AD در مقایسه با سالمندان همتا شده سالم، به بررسی نقش سطح غیر طبیعی این سیتوکین در پیش بینی پیشرفت از MCI به AD پرداخته است.
مواد و روش‌ها: بررسی سطح سرمی sTNFR1 ( با روش ELISA) در نمونه ای شامل 150 فرد مسن (30 فرد آلزایمری، 60 فرد با اختلال نقص شناختی خفیف و60 فرد سالم) و ارزیابی مجدد طولی وضعیت بالینی پس از 12 ماه انجام شد.
یافته‌ها: در شروع مطالعه، تفاوت معنی داری در سطح سرمی sTNFR1 بین دو گروه بیماران مبتلا به MCI و AD در مقایسه با گروه کنترل وجود داشت(05/0 p<). هم­چنین افراد مبتلا به MCI که با اختلال بیشتر در کارکردهای شناختی پس از یک­سال به AD پیشرفت نمودند، مقدار بالاتری از sTNFR1 سرمی را در مقایسه با افرادی که در همان حالت شناختی باقی ماندند، نشان دادند(03/0 p =).
نتیجه گیری: نتایج نشان داد که فعال شدن غیر طبیعی سیستم سیگنالینگ TNF با افزایش بیان sTNFR1 همراه بوده و می تواند به عنوان یک شاخص و مارکر احتمال خطر پیشرفت از MCI به AD در نظر گرفته شود.
 

فرهاد عظیمی، معرفت سیاه کوهیان، فرناز سیفی اسک شهر، رقیه افرونده،
دوره 20، شماره 12 - ( 12-1396 )
چکیده

چکیده
زمینه و هدف:  H2Sنقش مهمی در پاتوژنز بیماری آلزایمر ایفا می­کند. هدف مطالعه حاضر، بررسی تأثیر چهار هفته تمرین هوازی ویژه بعد از القای بیماری آلزایمر با تزریق Aβ1-42 بر سطوح CBS و SAM هیپوکمپ رت­های نر نژاد ویستار بود.
مواد وروش ­ها: 20 سر رت نر نژاد ویستار (با سن 8 هفتگی با میانگین وزنی 20±195)، به طور تصادفی در 4 گروه سالم کنترل، آلزایمری کنترل، آلزایمری تمرین وگروه شم قرار گرفتند. برای القای آلزایمر، از تزریق Aβ1-42 به درون هیپوکمپ مغز رت­ها استفاده شد. گروه تمرینی به مدت 4 هفته به تمرین پرداختند. برای تجزیه و تحلیل داده­ها از آزمون واریانس
یک­طرفه و برای تعیین اندازه اثر از آزمون مجذور اتا و مجذور امگا استفاده شد.

یافته ­ها: نتایج نشان داد که چهار هفته تمرین هوازی ویژه، سطوح CBS و SAM هیپوکمپ رت­های آلزایمری را در مقایسه با رت­های آلزایمری کنترل، به طور معنی­داری افزایش می­دهد ( به ترتیب 53 =ES ، 007/0 = p،  22/92 =ES،
 001/0
= p). هم­چنین، نتایج نشان داد که چهار هفته تمرین هوازی ویژه سطوحCBS  هیپوکمپ رت های گروه آلزایمری را نسبت به رت­های گروه سالم کنترل، به طورمعنی داری افزایش می دهد (07/44 =ES، 014/0 = p).
نتیجه­ گیری: با توجه به نتایج، چنین به نظر می­رسد که تمرین هوازی ویژه می­تواند به واسطه تنظیم مثبت سولفید هیدروژن از طریق آنزیم­های CBS و SAM، به عنوان یک روش درمانی غیردارویی سودمند در بهبود بیماران آلزایمری مورد استفاده قرار گیرد.

نسترن زمانی، احمد علی معاضدی،
دوره 22، شماره 6 - ( 11-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: بیماری آلزایمر شایع‌ترین علت دمانس در میان افراد مسن است. مطالعه حاضر با هدف ارزیابی اثرات هم‌افزایی ممانتین و ویتامین D بر بهبود اختلالات یادگیری و حافظه فضایی در موش‌های صحرایی نر بالغ مدل بیماری آلزایمر انجام شده است.
مواد و روش ها: در این مطالعه تجربی موش‌های صحرایی نر نژاد ویستار به طور تصادفی به ۹ گروه هفت‌تایی تقسیم شدند؛ کنترل، تخریب NBM (تخریب الکتریکی دو‌طرفه NBM)، شاهد تخریب (ورود الکترود به NBM بدون القای جریان الکتریکی)، تخریب NBM + حلال ممانتین و ویتامین D (سالین، روغن کنجد، سالین+روغن کنجد)، تخریب NBM + ویتامین D، تخریبNBM + ممانتین و تخریب NBM + ویتامین D + ممانتین. یک هفته بعد، موش‌های صحرایی به مدت پنج روز با دستگاه ماز Y شکل آموزش دیدند. ۲۵روز بعد از آموزش آزمون فراخوانی حافظه برای ارزیابی حافظه بلند مدت انجام گرفت.
ملاحظات اخلاقی: این مطالعه با کد اخلاقEE/ ۹۷, ۲۴, ۳۰۶۱۲۴۳/ scu.ac.ir توسط کمیته اخلاق پژوهشی دانشگاه شهید چمران اهواز به تصویب رسیده است.
یافته ها: تخریب دوطرفه NBM منجر به کاهش یادگیری فضایی در مقایسه با گروه‌های کنترل و شاهد تخریب شد. در گروه‌های حلال ممانتین و ویتامین D در مقایسه با گروه تخریب NBM هیچ تغییری در یادگیری فضایی مشاهده نشد. یادگیری و حافظه فضایی در گروه تخریب NBM + ویتامین D + ممانتین (۰۰۱/۰˂P) در مقایسه با گروه‌های تخریب NBM + ویتامین D (۰۱/۰˂P) و تخریب NBM + ممانتین (۰۵/۰˂P) به طور معنی‌داری بهبود یافت. علاوه بر این بین نتایج روز پنجم آموزش و آزمون فراخوانی حافظه روز سی‌ام تفاوت معنی‌داری مشاهده نشد.
نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان می‌دهد که تجویز توأم ویتامین D و ممانتین در مقایسه با ممانتین یا ویتامین D به‌تنهایی در بهبود اختلال یادگیری و حافظه فضایی در موش‌های صحرایی مدل بیماری آلزایمر مؤثرتر بوده است.

ذکیه قریب، ناصر سنچولی، نیما سندگل،
دوره 23، شماره 2 - ( 3-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: بررسی ارتباط بین خودخواری شبکه آندوپلاسمی (ER-phagy) و بیماری آلزایمر با استفاده از تجزیه‌وتحلیل الگوهای بیان ژن‌های مرتبط با آن در مدل‌های حیوانی.
مواد و روش ها: داده‌های به‌دست‌آمده از روش ریزآرایه بافت‌های مغز آلزایمز از پایگاه داده GEO استخراج و با نرم‌افزار آنلاین GEOR2 آنالیز شد؛ سپس بیان ژن‌های مرتبط با ER-phagy جدا شده و برای ژن‌هایی که افزایش بیان داشتند، از طریق پایگاه داده STRING شبکه پروتئینی رسم شد. درنهایت کل ارتباطات ژن‌هایی که افزایش بیان معنادار داشتند، طراحی و بیان ژن‌های جدید یافت‌شده در هر مطالعه بررسی شد.
ملاحظات اخلاقی: تمامی ملاحظات اخلاقی در انجام این پژوهش رعایت شده است.
یافته ها: ژن‌های دخیل در ER-phagy بیان پراکنده‌ای را در مدل‌های مختلف بیماری آلزایمر نشان دادند. در ژن تنظیم‌کننده ER-phagy1 (FAM134B) در مطالعات دارای جهش در ژن پروتئین مرتبط با میکروتوبول تائو (MAPT) و دارای جهش در ژن پروتئین پیشساز آمیلوئیدبتا (APP) افزایش بیان مشاهده شد؛ همچنین در دو مطالعه که دارای جهش در ژن‌های APP، پرسینیلین 1 (PSEN1) و MAPT بودند، افزایش ژن منتقل‌کننده کلسترول داخل سلولی ۱ (NPC1) مشاهده شد. از طرف دیگر، ژن‌های همولوگ شبکه آندوپلاسمی ((Sec62 و پیشرفت چرخه سلولی ۱ (Ccpg1) هر دو در یک مطالعه کاهش بیان را نشان دادند. درنهایت، ژن رتیکولون ۳ (Rtn3) در هیچ مطالعه‌ای بیان معنی‌داری نشان نداد.
نتیجه گیری: مشخص شد که ژن‌های دخیل در ER-phagy بیان پراکنده‌ای در مدل‌های مختلف بیماری آلزایمر دارند. از ژن‌های دخیل در ER-phagy تنها افزایش دو ژن FAM134B و NPC1 احتمالاً در بیماری آلزایمر نقش دارند. به نظر می‌رسد که ژن  FAM134B در قسمت هیپوکامپ و مغز قدامی با ژن Wnk1 که در بقا و تکثیر سلولی نقش خود را ایفا می‌کند و تنها در قسمت مغز قدامی با ژن Map1lc3b که در حذف فاگوزوم‌ها و یوبی کوئیتینه کردن پروتئین‌ها عمل می‌کند، همکاری دارد. به نظر می‌رسد NPC1  در ناحیه زیربطنی با ژن Abcg1 که هومئوستاز لیپیدها را فعال می‌کند، همکاری دارد.

فاطمه حیدری سروشجانی، مجید خیرالهی، پریچهره یغمایی، فتاح ستوده‌نژاد نعمت‌اللهی،
دوره 23، شماره 4 - ( 7-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: بیماری آلزایمر یک بیماری مغزی ازبین‌برنده اعصاب است که به مرور حافظه و مهارت‌های شناختی را تخریب می‌کند. در این بیماری تجمع بتا آمیلوئید، استرس اکسیداتیو، نقص در سیستم کولینرژیک و التهاب منجر به مرگ نورون‌ها و نهایتاً ‌انحطاط مغزی می‌شود. دونپزیل و هیوسیاموزید دارای تأثیرات مهاری بر این عوامل بیماری‌زا هستند. هدف این مطالعه، بررسی تأثیر این دو ترکیب بر حافظه و یادگیری موش‌های صحرایی آلزایمری بود.
مواد و روش ها: در مطالعه تجربی حاضر، شصت رت نر نژاد ویستار با سن تقریبی هفت هفته در گروه‌های کنترل (آب و غذای معمولی دریافت کردند)؛ PBS (تحت عمل جراحی قرار گرفته و PBS دریافت کردند)؛ آلزایمر اول (تحت عمل جراحی آلزایمری، بتا آمیلوئید دریافت کردند)؛ آلزایمر دوم (پس از جراحی آلزایمری روزانه یک سی‌سی نرمال‌سالین دریافت می‌کردند) و گروه‌های تیمار که پس از آلزایمری شدن به مدت 28 روز، روزانه 10 میلی‌گرم بر کیلوگرم هیوسیاموزید (گروه هیوسیاموزید) و 4 میلی‌گرم بر کیلوگرم دونپزیل (گروه دونپزیل) به صورت گاواژ دریافت کردند، تقسیم شدند. برای ارزیابی یادگیری و حافظه از آزمون ماز آبی موریس استفاده شد. داده‌ها توسط آزمون آنالیز آماری وان وی آنووا (One way) و آزمون Post Hoc (پست هاک) بررسی شدند.
ملاحظات اخلاقی: مجوز تحقیق توسط کمیته اخلاق در پژوهش‌های زیست‌پزشکی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات با کد IR.IAU.SRB.REC 1397.057 صادر شد.
یافته ها: تزریق بتا آمیلوئید موجب آسیب بسیار به حافظه شد. گروه‌های تیمار با هیوسیاموزید و دونپزیل نسبت به گروه آلزایمری، زمان و مسافت کمتری را برای یافتن سکوی پنهان سپری کردند (001/P<0) و در مرحله یادآوری که قبلاً سکوی پنهان قرار داشت نیز زمان بیشتری را در ربع محلی گذراندند (001/P<0).
نتیجه گیری: تیمار با هیوسیاموزید و دونپزیل موجب بهبود حافظه فضایی در موش‌های آلزایمری می‌شود. به نظر می‌رسد این ترکیبات در پیشگیری و درمان بیماری آلزایمر نقش بارزی داشته باشند.


صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشگاه علوم پزشکی اراک می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Arak University of Medical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb