جستجو در مقالات منتشر شده


3 نتیجه برای بیلی روبین

عبدالحسین دلیمی اصل، اکرم فرهادی مفتخر، فرشته زارع سور کالی، محمود شریفیان،
دوره 8، شماره 1 - ( 1-1384 )
چکیده

مقدمه: توکسوپلاسموز نوعی بیماری انگلی است که توسط تک یاخته توکسوپلاسما گوندیی ایجاد می شود. مهاجرت توکسو پلاسما به خون و سایر بافت های بدن مانند کبد و تکثیر انگل در این سلول ها، ممکن است باعث بروز تغییرات فیزیولوژیک سلولی و بیوشیمیایی در بدن از جمله کبد شود. در نتیجه شاخص هایی از قبیل اوره، بیلی روبین، پروتئین تام و آلبومین ممکن است تغییر نمایند. در این تحقیق تغییرات ایجاد شده در برخی از شاخص های کبدی طی آلودگی تجربی رت به توکسو پلاسما گوندیی مورد مطالعه قرار گرفته است.
روش کار: تعداد 80 سر رت و 90 سر موش سوری عاری از آلودگی انتخاب شدند. رت ها به دو گروه 60 سر رت مورد و 20 سر رت شاهد تقسیم شدند. گروه مورد با تزریق 50000 عدد تاکی زونیت از طریق داخل صفائی آلوده شدند و هر سه روز یک بار تا مدت 10 روز از یک گروه سه تایی مورد به همراه یک رت از گروه شاهد نمونه برداری و میزان سطوح مقادیر پروتئین تام، آلبومین، بیلی روبین و اوره با روش های استاندارد بررسی شد. علاوه بر این کبد رت های آلوده از لحاظ آلودگی به توکسوپلاسما با روش تلقیح داخل صفاقی موش سوری مورد بررسی قرار گرفت.

نتایج: طبق نتایج به دست آمده، انگل از روز ششم آلودگی در بافت کبد ظاهر و تا روز بیست و هفت قابل مشاهده بود که پس از این مدت انگل از کبد محو گردید. اوره از روز ششم بعد از آلودگی شروع به افزایش کرد که این افزایش تا روز شصتم ادامه داشت. بیلی روبین تام از روز ششم تا بیست و هفتم و پروتئین تام و آلبومین سرم از روز ششم تا دوازدهم دچار افزایش و از آن به بعد یعنی تا روز شصتم تا مقدار طبیعی دچار کاهش شدند.
نتیجه گیری: به طور کلی آلودگی رت به توکسوپلاسموزیس می تواند سبب ایجاد تغییرات موقت در برخی شاخص های بیوشیمیایی کبد شود. این تغییرات عمدتا به علت عبور انگل از بافت کبد است. متعاقب استقرار انگل در مغز و یا عضلات و تشکیل کیست نسجی این تغییرات روند طبیعی به خود می گیرند.

سعید چنگیزی آشتیانی، علی زارعی، مهرداد شریعتی، ایوب جباری، حسن قاسمی،
دوره 14، شماره 5 - ( 9-1390 )
چکیده

زمینه و هدف: کاکنج گیاهی علفی، پایا با ساقه ریزومی خزنده و متعلق به خانواده سولانامه می‌باشد. این مطالعه تأثیر عصاره گیاه کاکنج Physalis Alkekengi بر روی غلضت برخی از فاکتورهای بیوشیمیایی پلاسما را بررسی می‌کند. مواد و روش‌‌ها: در این مطالعه تجربی، 50 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار با میانگین وزنی 5±190گرم به 5 گروه 10 تایی شامل: گروه کنترل، گروه شاهد تزریقی با دریافت روزانه 2 میلی لیتر حلال دارو، گروه‌های تجربی دریافت کننده دارو با دوز حداکثر (4/0)، متوسط (2/0) و حداقل (1/0) گرم به ازای هرکیلو‌گرم تقسیم شدند. تجویز دارو به صورت داخل صفاقی و به مدت 14روز به طول انجامید و بعد از پایان این دوره به منظور انجام تست‌های آزمایشگاهی، خون‌گیری انجام و نتایج به دست آمده از آزمایشات با استفاده از روش‌های آماری آنووا و توکی تست مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته‌ها: بر اساس نتایج به دست آمده، غلظت پلاسمایی پروتئین و آلبومین افزایش معنی‌داری را نشان دادند(05/0> P) در حالی که در غلظت پلاسمایی کراتینین، بیلی روبین، نیتروژن اوره خون تغییرات معنی‌داری مشاهده نشد. نتیجه گیری: از آنجایی که گیاهان این خانواده حاوی مقادیر قابل توجهی گلوکوکورتیکوئیدها می‌باشند، احتمال می‌رود که وجود این ترکیبات بتواند سطح پروتئین‌های کبد و پلاسما را افزایش دهد. به علاوه وجود ترکیباتی مانند فیزالین و ویتامین ث همراه با افزایش آلبومین احتمالأ باعث افزایش فشار خون و در نهایت افزایش فیلتراسیون گلومرولی و خواص مدری شده و لذا عدم افزایش معنی‌دار غلظت پلاسمایی مواد حاصل از متابولیسم در پلاسما منطقی به نظر می‌رسد.
علی یار پیروزی، محمد جعفری، میرزا خلیل بهمنی، محمد آزادی، محمد مهدی فیض آبادی، روحی افکاری،
دوره 18، شماره 1 - ( 1-1394 )
چکیده

زمینه وهدف: کمبود آنزیم گلوکز6 -فسفات دهیدروژناز یک نقص آنزیمی است که به صورت ارثی منتقل می‌شود. کمبود این آنزیم باعث کاهش احیاء انرژی گلبول‌های قرمز و همولیز می‌گرددکه عامل بروز زردی شدید نوزادان است. هدف از این مطالعه بررسی کمبود آنزیم گلوکز 6 فسفات دهیدروژناز، هیپربیلی روبینمی و ناسازگاری خونی در نوزادن تازه متولد شده در شهر لارستان واقع درجنوب استان فارس بود که به دنبال برنامه ملی غربال‌گری نوزادن انجام شده است.

مواد و روش‌ها: این مطالعه به صورت توصیفی-مقطعی بر روی 12079 نوزاد متولد شده در شهرستان لارستان که از ابتدای سال 1389تا انتهای سال 1391 به مرکز غربال‌گری این شهرستان مراجعه کرده بودند، انجام شد. از پاشنه پای این نوزادان خون‌گیری به عمل آمد و با استفاده از روش فلوئورسنت لکه‌ای آنزیم گلوکز 6 فسفات دهیدوژناز مورد ارزیابی قرار گرفت. هم‌چنین از نظر گروه خونی، هماتوکریت، هموگلوبین، آزمایش کومبس، شمارش رتیکولوسیت و میزان بیلی روبین و اطلاعات دموگرافی بررسی شدند.

یافته‌ها: در این مطالعه از بین 12079 نوزاد غربال شده تعداد 2345 نوزاد دارای نقص آنزیمی گلوکز 6 فسفات دهیدوژناز بودند که درصد شیوع آن در بین نوزادان این شهرستان 41/19 درصد به دست آمد که نسبت به شهرهای دیگر کشور درصد بالایی است. شیوع گروه خونی O+ در بین فرزندان بیمار و در بین مادران آنها به طور چشم‌گیری بالاتر از گروه‌های خونی دیگر بود(به ترتیب 60 درصد و 56 درصد ). در 52 درصد از فرزندان بیمارهیپربیلی روبینمی و 12 درصد آنها از نظر تست کومبس غیرمستقیم مثبت بودند.

نتیجه‌گیری: درصد شیوع کمبود این آنزیم در دختران شهرستان لارستان کمی بیشتر از پسران این شهرستان است در حالی که با توجه به وابسته به X بودن، شیوع این بیماری باید در بین پسران بیشتر باشد.



صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشگاه علوم پزشکی اراک می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Arak University of Medical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb