جستجو در مقالات منتشر شده


16 نتیجه برای بیان ژن

حمید ابطحی، علی هاتف سلمانیان، سیما رافتی، قربان بهزادیان نژاد،
دوره 7، شماره 1 - ( 1-1383 )
چکیده

مقدمه: بروسلوز از مهم ترین بیماری های زئونوتیک است که باعث سقط جنین و نازایی در دام ها و بروز تب مواج در انسان می گردد. استفاده از واکسن رایج یعنی سویه  S19بروسلا آبورتوس عوارض متعددی برای دام ها دارد. پروتیین  P39بروسلا از جمله پروتیین های فضای پری پلاسمیک است که به عنوان یکی از شاخص های مهم ایمنی زا مطرح است. با تولید پروتیین نو ترکیب P39 می توان مطالعات بیش تری در زمینه توانایی این پروتئین در تحریک پاسخ های ایمنی زا بر علیه بروسلا انجام داد. لذا در این تحقیق تولید و تخلیص این پروتئین در باکتری اشریشیا کلی به صورت نو ترکیب انجام گرفته است.
روش کار: در این تحقیق تجربی با استفاده از واکنش زنجیره ای پلیمراز، ژن P39 از باکتری بروسلا آبورتوس تکثیر گردید. پس از تخلیص ژن P39، در ناقلین پلاسمیدی و pSK+ 4T1 pGEXکلون گردید. بنابراین ساختارهای P39-pSK+ و P39-4T1 pGEXتهیه گردید. برای تولید پروتیین نوترکیب  P39 ابتدا ساختار پلاسمیدی P39-4T1 pGEX وارد باکتری اشریشیا کلی سویه BL21 شد. سپس تولید پروتیین با القای پلاسمید P39-4T1 pGEXتوسط IPTG صورت گرفت. پروتیین تولید شده با استفاده از کیت تخلیص پروتئین گلوتاتیون اس ترانسفرآز سفارز خالص گردید. میزان پروتیین خالص شده با استفاده از روش براد فورد اندازه گیری شد.
نتایج: ترادف نوکلئوتیدی ژن تکثیر شده توسط PCR کلون شده در ناقل پلاسمیدی+pSK کاملا با ژن P39 بروسلا آبورتوس یکسان بود. تولید پروتیین P39 با القا پلاسمید P39-4T1 pGEX انجام گردید. میزان پروتیین خالص شده برابر 200 میکروگرم در میلی لیتر به دست آمد.
نتیجه گیری: تولید پروتیین نو ترکیب  P39بروسلا آبورتوس که در سیتوپلاسم باکتری اشریشیا کلی ناپایدار است، با استفاده از ناقلین دارای پروتیین الحاقی نظیر 4T1  pGEXدر میزبان اشریشیا کلی سویه BL21 امکان پذیر است.

حمید ابطحی، قاسم مسیبی، علی هاتف سلیمانیان،
دوره 10، شماره 3 - ( 4-1386 )
چکیده

مقدمه: استرپتولیزین O از جمله پروتئین‌های ترشحی استرپتوکک پیوژن بوده که دارای قدرت آنتی ژنیک می‌باشد. امروزه با ردیابی آنتی‌بادی‌های ضد این پروتئین روند عفونت ناشی از این باکتری پی‌گیری می‌شود. تاکنون تولید نوترکیب این پروتئین با استفاده از ناقلین بیانی دارای پروتئین الحاقی صورت گرفته است. در این تحقیق سعی گردیده تا تولید پروتئین با استفاده از ناقلین بدون پروتئین الحاقی انجام پذیرد. روش کار: در این تحقیق تجربی با طراحی پرایمر اختصاصی و استفاده از روش PCR، ژن استرپتولیزینO از استرپتوکک پیوژن تکثیر گردید. پس از تخلیص، ژن فوق در ناقل پلاسمیدی pET28a جهت بیان کلون گردید. سپس ساختار پلاسمیدی pET28a-SLO وارد باکتری اشریشیا کلی سویه BL21- DE3-plySs شد. تولید پروتئین با القا توسط IPTG و بهینه سازی شرایط صورت گرفت. پروتئین نوترکیب با استفاده از کیتNi-NTA خالص و میزان پروتئین با استفاده از روش براد فورد اندازه گیری شد. آزمایش وسترن بلات برای تایید پروتئین نوترکیب انجام شد. نتایج: ترادف نوکلئوتیدی ژن تکثیر شده توسط روش PCR با ژن استرپتولیزینO استرپتوکک پیوژن یکسان بود. تولید پروتئین نوترکیب استرپتولیزینO با القا پلاسمید pET28a-SLO توسط IPTG انجام گردید. تخلیص پروتئین با روش کروماتوگرافی تمایلی و با استفاده از کیت Ni-NTA انجام شد. میزان پروتئین خالص شده برابر 100 میکرو گرم در میلی لیتر به دست آمد. سرم موش واجد آنتی استرپتولیزین O در روش وسترن بلات با پروتئین تولید شده واکنش داد. نتیجه گیری: تولید پروتئین نوترکیب استرپتولیزین O بدون استفاده از پروتئین الحاقی در میزبان اشریشیا کلی نیز امکان‌پذیر است. پروتئین تولید شده خاصیت آنتی‌ژنیک خود را به خوبی حفظ می‌کند. بنابر این می‌توان از آن در تشخیص آنتی بادی ضد استرپتولیزین O در بیماران مبتلا به عفونت استرپتوککی استفاده کرد.
محمود کمانی، حمید ابطحی، قاسم مسیبی، راضیه نظری، مسعوده کریمی،
دوره 14، شماره 1 - ( 1-1390 )
چکیده

زمینه و هدف: در عفونت‌های چرکی پوستی، غلظت چرک در ارتباط با دزاکسی ریبو نوکلئوپروتئین هاست.استفاده از استرپتودورناز که یک دزاکسی ریبونوکلئاز است به همراه استرپتوکیناز به حل شدن ترشحات کمک می‎کند، در نتیجه ترمیم زخم در اثر خارج شدن چرک از بافت نکروز شده صورت می‎گیرد. هدف از این مطالعه تولید استرپتودورناز نوترکیب از سوش استرپتوکوک گروه A که از نظر تولید استرپتودورناز پر بازده است، توسط وکتور بیانی می‎باشد. مواد و روش‌ها: در این مطالعه بنیادی- کاربردی، DNA ژنومی ژن استرپتودورناز با روش فنل- کلروفرم استخراج گردید، سپس با کمک پرایمرهای اختصاصی ویژه ژن استرپتودورناز، ژن مورد نظر با روش واکنش زنجیره ای پلی مراز تکثیر شد. ژن استرپتودورناز به دست آمده در ناقل پلاسمیدی SD1T4pGEX جهت بیان کلون شد و پلاسمید SD1T4pGEX وارد باکتری اشریشیاکلی سویه بی ال 21 گردید. تولید پروتئین با القا توسط ایزوپروپیل تیوگالاکتوپیرانوزید و بهینه سازی شرایط صورت گرفت. پروتئین نوترکیب با استفاده از کیت گلوتاتیون سفاروز 4 ب خالص گردید. یافته‌ها: ترادف نوکلئوتیدی محصول ژن واکنش زنجیره ای پلی مراز با ژن استرپتودورناز استرپتوکوک گروه A کاملاً یکسان بود. تولید پروتئین نوترکیب استرپتودورناز با القاء پلاسمید SD1T4pGEX توسط تیوگالاکتو پیرانوزید انجام گردید. تخلیص پروتئین با روش کروماتوگرافی تمایلی و با استفاده از کیت گلوتاتیون سفاروز 4 ب انجام شد. سرم موش واجد آنتی استرپتودورناز در روش وسترن بلات با پروتئین تولید شده واکنش داد. نتیجه‌گیری: تولیداسترپتودورناز نوترکیب با استفاده از ناقلین پلاسمیدی نظیر pGEX در میزبان اشریشیاکلی نیز امکان پذیر است. پروتئین تولید شده خاصیت آنتی ژنیک خود را به خوبی حفظ می‎کند. با توجه به نیاز داخلی کشور و همچنین بازدهی کم تولید و بیماری‌زا بودن استرپتوکوک‌ها تولید این محصول به صورت نوترکیب امکان پذیر است.
آذر مرادخانی، حمید ابطحی، ایرج پاکزاد، مسعوده کریمی،
دوره 14، شماره 2 - ( 3-1390 )
چکیده

زمینه و هدف: هیالورونیداز A از جمله پروتئین‎های ترشحی استرپتوکوک پیوژن بوده که دارای قدرت آنتی ژنیک می‎باشد. امروزه با ردیابی آنتی بادی‎های ضد این پروتئین روند عفونت ناشی از این باکتری پی‎گیری می‎شود. در این تحقیق سعی گردیده تا تولید پروتئین نوترکیب هیالورونیداز A در باکتری اشریشیا کلی انجام گیرد. مواد و روش ها: در این تحقیق تجربی با طراحی پرایمر اختصاصی و استفاده از روش PCR، ژن هیالورونیداز A از استرپتوکوک پیوژن تکثیر گردید. پس از تخلیص، ژن فوق در ناقل پلاسمیدی pET32a جهت بیان کلون گردید. سپس ساختار پلاسمیدی pET32a -hylA وارد باکتری اشریشیا کلی سویه BL21- DE3-plySs شد. تولید پروتئین با القاء توسط IPTG صورت گرفت. پروتئین نوترکیب با استفاده از کیت Ni-NTA خالص و میزان پروتئین با استفاده از روش برادفورد اندازه گیری شد. آزمایش وسترن بلات برای تایید پروتئین نوترکیب انجام شد. یافته ها: ترادف نوکلئوتیدی ژن تکثیر شده توسط روش PCR با ژن هیالورونیداز A استرپتوکوک پیوژن یکسان بود. تولید پروتئین نوترکیب هیالورونیداز A با القاء پلاسمید pET32a -hylA توسطIPTG انجام گردید. تخلیص پروتئین با روش کروماتوگرافی تمایلی و با استفاده از کیت Ni-NTA صورت گرفت. میزان پروتئین خالص شده برابر 500 میکروگرم در میلی لیتر به دست آمد. سرم موش واجد آنتی هیالورونیداز A در روش وسترن بلات با پروتئین تولید شده واکنش داد. نتیجه گیری: تولید پروتئین نوترکیب هیالورونیداز A در میزبان اشریشیا کلی نیز امکان پذیر است. پروتئین تولید شده خاصیت آنتی ژنیک خود را به خوبی حفظ می‎کند.
ندا مولایی، حمید ابطحی،
دوره 14، شماره 4 - ( 7-1390 )
چکیده

زمینه و هدف: استرپتوکیناز از جمله پروتئین های ترشحی استرپتوکک پیوژن است. این پروتئین در بیماریزایی باکتری نقش مهمی دارد. در این تحقیق سعی بر تولید بالای این آنزیم به شکل نو‌ ترکیب بوده به‌طوری‌که محصول با تغییر ترکیب محیط کشت و تعداد باکتری القاء شده افزایش یابد. مواد و روش ها: در این مطالعه تجربی، با استفاده ازروش PCR، ژن استرپتوکیناز از استرپتوکوک پیوژن تکثیر گردید. پس از تخلیص، ژن در ناقل پلاسمیدی pET32a جهت بیان کلون گردید. سپس ساختار پلاسمیدی pET32a -Ska وارد باکتری اشریشیاکلی سویه BL21- DE3-plySs شد. تولید پروتئین با القاء توسط IPTG و بهینه سازی شرایط محیط کشت و تعداد باکتری‌ها صورت گرفت. پروتئین نوترکیب با استفاده از کیت Ni-NTA خالص و میزان پروتئین با استفاده از روش برادفورد اندازه‌گیری شد. آزمایش وسترن بلات برای تایید پروتئین نوترکیب انجام شد. یافته ها: ترادف نوکلئوتیدی ژن تکثیر شده با ژن استرپتوکیناز باکتری استرپتوکوک پیوژن یکسان بود. تولید پروتئین نوترکیب استرپتوکیناز با القاء پلاسمید pET32a -Ska توسطIPTG انجام گردید. پروتئین تولید شده از نظر آنتی ژنیسیته با فرم طبیعی یکسان بود. بیشترین مقدار پروتئین تولید شده در غلظت باکتری با جذب نوری 8/0 بود. در محیط فاقد گلوکز نسبت به محیط‌های گلوکز دار پروتئین بیشتری تولید شد. نتیجه گیری: تغییر شرایط محیط کشت می‌تواند باعث افزایش میزان تولید پروتئین‌های نوترکیب در باکتری میزبان گردد. وجود برخی عوامل غذایی از جمله گلوکز به تنهایی باعث افزایش محصول نمی شود بلکه امکان دارد کاهش محصول را نیز در پی داشته باشد.
حمید کاظمیان، محمد نجفی مصلح، حمید ابطحی،
دوره 15، شماره 7 - ( 9-1391 )
چکیده

زمینه و هدف: ویبریو کلرا عامل بیماری کلرا در انسان می‎باشد. بیان فلاژل و تحرک باکتری در کلونیزاسیون و ویرولانس آن عامل بسیار مهمی است. ژن FlaA یکی از پنج ژن کد کننده فلاژلین می‎باشد که نقش اصلی در حرکت باکتری و کلونیزاسیون آن دارد و از نظر ایمنی بخشی نیز مورد توجه می‎باشد. در این مطالعه کلونینگ و بیان ژن FlaA در باکتری اشرشیاکلی و بیان پروتئین نوترکیب با روش وسترن بلات تائید می‎شود. مواد و روش‎ها: در این مطالعه تجربی، ژن flaA با پرایمرهای اختصاصی با PCR تکثیر و با آنزیم‎های BamHI و XhoI در وکتور pTZ57R/T کلون و در E.coli سویهDH5α تکثیر و تعیین توالی شد. در وکتور PGEX4T-1و در E.coli سویه BL21- DE3با القا IPTG بیان شد. از کیتG.S.T جهت خالص سازی پروتئین نوترکیب استفاده شد و پروتئین به موش تزریق و آنتی بادی اختصاصی سنتز شده در موش برای تایید نهایی پروتئین نوترکیب در وسترن بلات مورد استفاده گرفت. یافته‎ها: تعیین توالی نشان داد که ژن فوق بدرستی تکثیر شده است و آنتی بادی استفاده شده در وسترن بلات، تولید پروتئین نو ترکیب را نشان داد. نتیجه گیری: پروتئین نوترکیب flaA در میزبان E.coli با مقدار مناسب بیان گردید. تزریق پروتئین تولید شده به موش نشان داد که این پروتئین ضمن داشتن خاصیت آنتی ژنی به خوبی آن را حفظ می‎کند. بنابراین می‎توان از آن به عنوان یکی از اجزا موثر در طراحی یک واکسن ایمنی بخش و نیز به عنوان یک ابزار تشخیصی استفاد نمود.
ملیحه بهادری، سعیده ظفر بالانژاد، محمد مهدی فرقانی فرد،
دوره 17، شماره 4 - ( 4-1393 )
چکیده

زمینه و هدف: با توجه به نقش ژن 4SALL در تکوین اندام‌های مختلف از جمله سیستم عصبی و مغز، در این مطالعه بیان ژن 4 SALLدر طول تکوین جنین جوجه در بافت پروزنسفالن مغز و بیشترین میزان بیان در طول رشد و نمو این موجود مورد بررسی قرار گرفت.

مواد و روش‌ها: در این پژوهش تجربی در ابتدا از تخم مرغ‌های نطفه‌دار انکوبه شده در درجه حرارت 37-5/37 درجه سانتی‌گراد و رطوبت65 - 60 درصد استفاده شد. پس از شروع رشد و نمو جنینی قسمتی از بافت پروزنسفالن مغز روزانه از تخم مرغ‌ها جمع‌آوری گردید. RNA تام استخراج و سنتز cDNA از بافت تفکیک شده انجام شد. cDNA سنتز شده به عنوان الگو برای بررسی کمی بیان 4SALL mRNA؛ به وسیله Real Time PCR استفاده شد.

یافته‌ها: نتایج حاصل نشان می‌دهد بیان ژن 4 SALLدر طول رشد و نمو جنین در پروز نسفالن متغیر می‌باشد، اما در روزهای ابتدایی جنینی بیان آن نوسانات زیادی را نشان نمی‌دهد به طوری که حداکثر تعداد نسخه‌های mRNA ژن 4SALL در 15 روز رشد و نمو جنینی تعیین شد.

نتیجه‌گیری: بیان این ژن در روزهایی که رشد اندام‌ها و مغز قدامی در حال کامل شدن است افزایش بیشتری نشان می‌دهد. با استفاده از جدول هامبورگ– همیلتون به نظر می‌رسد ارتباطی بین افزایش بیان ژن 4SALL و رشد و نمو اندام‌های بینایی و نیم کره‌های مغز در حال تکوین وجود دارد.


نفیسه السادات میرجمالی مهرآبادی، صفیه صوفیان، حمید ابطحی،
دوره 17، شماره 4 - ( 4-1393 )
چکیده

زمینه و هدف: استرپتوکوکوس پیوژنز آنزیم هیالورونیداز خارج سلولی تولید می‌کند که با انتشار ارگانیسم در طول عفونت ارتباط مستقیم دارد. آنزیم هیالورونیداز قادر به تجزیه هیالورونیک اسید یا سیمان بین بافتی می‌باشد. از این آنزیم میتوان در درمان سرطان‌ها استفاده نمود. هدف از تحقیق حاضر کلون کردن و بیان توالی نوکلئوتیدی که در فعالیت آنزیمی هیالورونیداز نقش دارد، می‌باشد.

مواد و روش‌ها: ابتدا توالی نوکلئوتیدی از ژن هیالورونیداز که در فعالیت آنزیمی دخیل است، شناسایی گردید. سپس ناحیه مورد نظر توسط PCR تکثیر یافت. قطعه تکثیر یافته در وکتور pET32a الحاق شد. پلاسمید نوترکیب به سلول E.coli BL21-DE3-plysS ترانسفورم گردید. سپس بیان ژن به وسیله IPTG القا گردید. پروتئین تولید شده با روش کروماتوگرافی تمایلی و با استفاده از کیت Ni-NTA تخلیص گردید. برای تایید پروتئین تولید شده از تست وسترن بلات استفاده گردید.

یافته‌ها: ترادف نوکلئوتیدی ژن تکثیر شده با ژن هیالورونیداز استرپتوکوکوس پیوژن یکسان بود. غلظت پروتئین تولیدشده و خالص شده با کیت Ni- NTA برابر 500 میلی‌گرم در میلی‌لیتر بود. سرم بیماران مبتلا به عفونت‌های استرپتوکوکی در روش وسترن بلات با پروتئین تولید شده واکنش داد.

نتیجه‌گیری: به طور کلی تولید نواحی آنزیمی هیالورونیداز استرپتوکوک پیوژنز در باکتری اشریشیاکلی امکان پذیر می‌باشد. پروتئین تولید شده خاصیت آنتی ژنیک خود را به خوبی حفظ می‌کند. با توجه به نیاز داخلی کشور و هم‌چنین بازدهی کم تولید و بیماری زا بودن استرپتوکوک‌ها تولید این محصول به صورت نوترکیب امکان پذیر است.


مرتضی صادقی، زهره حجتی، کامران قاعدی،
دوره 17، شماره 8 - ( 8-1393 )
چکیده

زمینه و هدف: فاکتور رشد اندوتلیال عروقی یکی از مهم‌ترین تنظیم کننده‌های رگزائی است که ارتباط بین افزایش بیان این فاکتور رشد و پیشروی تومور در چندین سرطان گزارش شده است. هدف این مطالعه بررسی میزان بیان چهار ایزوفرم فاکتور رشد اندوتلیال عروقی در تومور سرطان پستان است.

مواد و روش‌ها: در این مطالعه 25 نمونه تومور سرطان پستان و 25 نمونه بافت سالم مورد استفاده قرار گرفت، از هر نمونه mRNA استخراج شد و سپس cDNA آن ساخته شد. میزان بیان چهار ایزوفرم: 121 , VEGF165, VEGF 183 VEGF و 189 VEGF توسط qRT-PCR و ژل الکتروفورز اندازه‌گیری شد.

یافته‌ها: از بین 4 ایزوفرم 165VEGF و 121 VEGF بیشترین و 183 VEGF و 189 VEGF کم‌ترین بیان را در کل نمونه‌ها داشتند. میزان بیان کلی VEGF در نمونه‌های توموری نسبت به نمونه‌های کنترل افزایش معنی‌داری داشت (6/4 برابر، 01/0p<).

نتیجه‌گیری: ارتباط بسیار معنی‌داری بین افزایش بیان فاکتور رشد اندوتلیال عروقی و ایجاد تومور سرطان پستان وجود دارد که احتمالا می‌توان در آینده از آن به عنوان مارکر تشخیص زود هنگام سرطان پستان استفاده کرد.


محمد رضا عربستانی، مجتبی رجب پور، رسول یوسفی مشعوف، محمد یوسف علیخانی، سید مسعود موسوی،
دوره 17، شماره 11 - ( 11-1393 )
چکیده

زمینه و هدف: پسودوموناس آئروژینوزا یکی از شایع‌ترین پاتوژن‌های بیمارستانی با میزان مرگ و میر بالاست. پورین OprD به عنوان یکی از اصلی‌ترین مکانیسم‌های مقاومت در برابر آنتی‌بیوتیک‌های خانواده کارباپنم محسوب می‌شود. هدف از این مطالعه تعیین میزان بیان ژن کدکننده این پورین از طریق qRT-PCR است.

مواد و روش‌ها: در این مطالعه با بررسی 100 سویه پسودوموناس آئروژینوزا، 31 نمونه انتخاب و تست حساسیت آنتی‌بیوتیکی به روش دیسک دیفیوژن برای آنتی‌بیوتیک‌های آمینوگلیکوزید، کینولون‌ها، کارباپنم‌ها و تعیین حداقل غلظت مهار کنندگی برای آنتی‌بیوتیک ایمی پنم انجام گرفت. سپس استخراج RNA و تبدیل آن به cDNA انجام و در مرحله آخر بیان ژن‌های مورد نظر توسط qRT-PCR صورت پذیرفت.

یافته‌ها: از بین 8 آنتی‌بیوتیک انتخاب شده، بیشترین مقاومت نسبت به لووفلوکساسین 19 (2/61 درصد) و هم‌چنین کمترین مقاومت نسبت به ایمی پنم 3 (6/9 درصد) مشاهده گردید. نتایج حداقل غلظت مهار کنندگی آنتی‌بیوتیک ایمی پنم، 12 مورد (7/38 درصد) مقاوم، 13 مورد (93/41 درصد) اینترمدیت و 6 مورد (35/19 درصد) حساس گزارش گردید. ژن OprD در تمام سویه‌ها وجود داشت ولی میزان بیان در سویه‌ها مختلف، به صورت متفاوت مشاهده شد. سویه‌های دارای بیان بالای ژن OprD حساسیت بالایی نسبت به کارباپنم‌ها به ویژه ایمی پنم نشان دادند.

نتیجه‌گیری: شناسایی مکانیسم‌های مقاومت در باکتری‌ها بسیار پیچیده و گسترده است و مکانیسم‌های مختلفی برای یک سری آنتی‌بیوتیک‌های مشابه عمل می‌کنند. OprD عامل اصلی اتصال کارباپنم‌ها بوده و با افزایش بیان این پورین حساسیت باکتری‌ها به این آنتی‌بیوتیک‌ها افزایش می‌یابد.


راضیه خیرجو، محمد حسن حیدری، محمد بیات، معصومه رجبی بذل، رسول گنجی، عباس پیریایی،
دوره 18، شماره 5 - ( 5-1394 )
چکیده

زمینه و هدف: التیام زخم فرآیند پیچیده‌ای است که در بیماران دیابتی به خاطر عوامل مختلفی مختل شده است. تاکنون، تاثیر مثبت ترشحات سلول‌های بنیادی مزانشیمی در فرآیند ترمیم زخم گزارش شده است. ما در این مطالعه تاثیر ترشحات سلول‌های بنیادی مزانشیمی انسان را بر بیان فاکتورهای موثر در ترمیم زخم بررسی کردیم. مواد و روش ها: 27 سر موش صحرایی به 5 گروه سالم بدون زخم، کنترل سالم، کنترل دیابتی، دیابتی پلاسبو و دیابتی تجربی تقسیم شدند و برای القاء دیابت، از آلوکسان استفاده شد. در ناحیه پشت موش‌ها یک زخم ایجاد گردید. سپس از سلول‌های بنیادی مزانشیمی، محیط کشت بهینه تهیه شد. موش‌های گروه دیابتی تجربی 200 میکرولیتر محیط کشت بهینه را به صورت تزریق داخل وریدی دریافت نمودند. چهار و هفت روز پس از ایجاد زخم، از زخم‌ها نمونه برداری شد و بیان فاکتورهای KGF و TGF-&beta1 به وسیله‌ی تکنیک RT-PCR مورد بررسی قرار گرفت.

 یافته‌ها: در گروه دیابتی تجربی بیان ژن KGF در روزهای چهارم و هفتم، نسبت به گروه کنترل دیابتی افزایش غیر معنی‌دار یافته بود. در حالی که بیان ژن TGF-&beta1 در گروه دیابتی تجربی نسبت به گروه کنترل دیابتی در روز چهارم افزایش معنی‌دار  (P<0/05) و در روز هفتم افزایش غیر معنی‌دار یافته بود.

 نتیجه گیری: به نظر می‌رسد استفاده از محیط کشت بهینه مشتق از سلول‌های بنیادی مزانشیمی انسان، تاثیر مثبتی بر بیان فاکتورهای تروفیک و التهابی درگیر در ترمیم زخم پوستی دیابتی داشته باشد.


شیرین عبدالوند، مهدی مغنی باشی، پریسا محمدی نژاد،
دوره 20، شماره 3 - ( 3-1396 )
چکیده

چکیده

زمینه و هدف: شیوع سرطان معده در دو جنس متفاوت و به نسبت ۲ به ۱ در مردان شایعتر است. مهم‌‌ترین دلیل بیولوژیکی آن تفاوت هورمونهای جنسی میباشد که میتواند منجر به تفاوت بیان ژنها در دو جنس گردد و این به نوبه خود باعث تفاوت بروز بیماریها در دو جنس میشود. اخیرا‍‍ مطالعات نشان دادهاند که miRNAها در تفاوت بیان ژنها نقش دارند. با توجه به وجود دو شکلی جنسیتی در بروز سرطان معده و عناصر پاسخ دهنده به هورمونهای جنسی در ناحیه تنظیمی ژنهای  miR-146aو miR-148a ، در این مطالعه بیان این دو ژن در معده مردان و زنان سالم در گروههای سنی مختلف مقایسه شد.

مواد و روشها: با استفاده از آندوسکوپی از ناحیه آنتروم معده ۳۵ زن و ۳۵ مرد سالم نمونهگیری شد. پس از استخراج RNA و سنتز cDNA (Complementary DNA)، بیان ژنهای miR-146a و miR-148a در دو جنس با استفاده از تکنیک Real-time RT-PCR مقایسه شد و دادهها با آزمونهای آماری تی مستقل و آنووا تجزیه و تحلیل گردید.

یافتهها: بیان ژنهای miR-146a و miR-148a در مردان و زنان تفاوت معنیداری را نشان نداد. بیان ژنmiR-146a در مردان زیر ۴۵ سال به طور معنیداری بیشتر از مردان بالای ۴۵ سال بود (p=0.017، 14 df= و t=1.47) و بیان ژن miR-148a در مردان بالای ۴۵ سال به طور معنیداری بیشتر از مردان زیر ۴۵ سال بود (p=0.001، df= 12 و t=1.28); در حالی که بیان هر دو ژن در زنان زیر ۴۵ سال و زنان بالای ۴۵ سال اختلافی را نشان نداد.

نتیجهگیری: بیان ژن miR-146a در معدهی مردان با افزایش سن کاهش مییابد، در حالی که بیان ژن miR-148a در معدهی مردان با افزایش سن افزایش مییابد.


مهری جمیلیان، سمیه جمشیدی،
دوره 20، شماره 10 - ( 10-1396 )
چکیده

چکیده
زمینه و هدف: مکمل یاری سلنیوم می­تواند تاثیرات مفید متعددی از جمله اعمال ضد التهابی داشته باشد. هدف از این مطالعه ارزیابی اثرات مکمل یاری سلنیوم بر روی سطوح بیان ژن سیتوکین­های التهابی و فاکتور رشد اندوتلیال عروقی (VEGF) در زنان مبتلا به دیابت بارداری (GDM) بود.
مواد و روش­ها: این مطالعه کارآزمایی بالینی تصادفی دو سوکور کنترل شده با دارونما بر روی 40 زن باردار مبتلا به GDM در محدوده سنی 18 تا 40 سال انجام شد. شرکت­کنندگان، به طور تصادفی برای دریافت روزانه 200 میکروگرم مکمل سلنیوم (20=n) یا پلاسبو (20=n) برای مدت 6 هفته تقسیم شدند. سطوح بیان ژن سیتوکین­ های التهابی و VEGF در لنفوسیت ­های زنان مبتلا به GDM به روش RT-PCR تعیین شد.
یافته­ ها: مکمل یاری سلنیوم بعد از 6 هفته مداخله، در مقایسه با پلاسبو منجر به کاهش معنی دار بیان ژن فاکتور نکروز تومور آلفا (TNF-α) (02/0=p) و فاکتور رشد تغییر دهنده بتا (TGF-β) (01/0=p) و افزایش معنی دار سطوح بیان ژن VEGF (03/0=p) در لنفوسیت های بیماران مبتلا به GDM شد. بیان ژن IL-1β و IL-8 در لنفوسیت های زنان مبتلا به GDM هیچ گونه تغییر قابل توجهی به دنبال مصرف مکمل سلنیوم پیدا نکرد.
نتیجه­ گیری: مصرف مکمل یاری سلنیوم بعد از 6 هفته در زنان باردار مبتلا به GDM، منجر به کاهش معنی دار بیان ژنTNF-α و  TGF-βو افزایش قابل ملاحظه بیان ژن VEGF شد. ولی نتوانست بر بیان
IL-1β و IL-8 تأثیری بگذارد.
 

پروین جاودان، سمیه رئیسی، پریسا محمدی نژاد،
دوره 21، شماره 1 - ( 1-1397 )
چکیده

چکیده
زمینه و هدف: سرطان تخمدان یکی از بدخیمی­های شایع درمیان سرطان‌های زنان به شمار می رود. یکی از دلایل کشنده بودن این عارضه می­تواند به دلیل عدم تشخیص در مراحل اولیه بیماری و فقدان درمان موثر برای بیماران با حالت پیشرفته سرطان یا عود مجدد آن باشد. بنابراین یک نیاز فوق العاده برای شناسایی بیومارکرهای تشخیصی یا شناسایی مکانیسم بیماری برای درمان موثر وجود دارد. یکی از ژن­هایی که در سرطان­های مختلف دارای تغییرات قابل توجهی بوده است، ژن TRAF4 می باشد. بنابراین هدف مطالعه حاضر بررسی ژنTRAF4  در سرطان تخمدان بوده است.
مواد و روش ­ها: در این مطالعه، 40 بافت پارافینه توموری تخمدان و 40 بافت غیرتوموری وارد شدند. پس از استخراج RNA تام و سنتز cDNA، بیان نسبی ژن با استفاده از روش کمی Real-time PCR (qRT-PCR) سنجیده و سپس از طریق روش 2-∆∆ct آنالیز شد. در نهایت، تغییرات بیانی توسط روش­های آماری مورد ارزیابی قرار گرفت.
یافته ها: نتایج حاصل از بررسی اخیر نشان داد که بیان TRAF4 در نمونه‌های توموری به صورت معناداری دارای افزایش می یابد (0001/0p=). در بررسی ارتباط بیان ژن با اطلاعات دموگرافیک و کلینوپاتولوژی، ارتباط معناداری میان نمونه های متاستاز مثبت و افزایش بیان ژن مشاهده شد. هم­چنین مشخص شد که میزان بیان TRAF4 در افراد 48 ساله یا پایین تر از آن، افزایش یافته است.
نتیجه گیری: با توجه به مطالعات مختلف، به نظر می رسد افزایش بیان TRAF4 احتمالا به علت تکثیر تعداد کپی­های ژنی در ناحیه کروموزومی در سرطان­ها است. با توجه به نتایج این مطالعه و افزایش بیان TRAF4 در نمونه­های واجد سرطان تخمدان، به ویژه افزایش بیان در افراد 48 ساله یا پایین تر از آن، TRAF4 احتمالاً می­تواند به عنوان یک مارکر تشخیصی مورد توجه قرار گیرد.
 

ذکیه قریب، ناصر سنچولی، نیما سندگل،
دوره 23، شماره 2 - ( 3-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: بررسی ارتباط بین خودخواری شبکه آندوپلاسمی (ER-phagy) و بیماری آلزایمر با استفاده از تجزیه‌وتحلیل الگوهای بیان ژن‌های مرتبط با آن در مدل‌های حیوانی.
مواد و روش ها: داده‌های به‌دست‌آمده از روش ریزآرایه بافت‌های مغز آلزایمز از پایگاه داده GEO استخراج و با نرم‌افزار آنلاین GEOR2 آنالیز شد؛ سپس بیان ژن‌های مرتبط با ER-phagy جدا شده و برای ژن‌هایی که افزایش بیان داشتند، از طریق پایگاه داده STRING شبکه پروتئینی رسم شد. درنهایت کل ارتباطات ژن‌هایی که افزایش بیان معنادار داشتند، طراحی و بیان ژن‌های جدید یافت‌شده در هر مطالعه بررسی شد.
ملاحظات اخلاقی: تمامی ملاحظات اخلاقی در انجام این پژوهش رعایت شده است.
یافته ها: ژن‌های دخیل در ER-phagy بیان پراکنده‌ای را در مدل‌های مختلف بیماری آلزایمر نشان دادند. در ژن تنظیم‌کننده ER-phagy1 (FAM134B) در مطالعات دارای جهش در ژن پروتئین مرتبط با میکروتوبول تائو (MAPT) و دارای جهش در ژن پروتئین پیشساز آمیلوئیدبتا (APP) افزایش بیان مشاهده شد؛ همچنین در دو مطالعه که دارای جهش در ژن‌های APP، پرسینیلین 1 (PSEN1) و MAPT بودند، افزایش ژن منتقل‌کننده کلسترول داخل سلولی ۱ (NPC1) مشاهده شد. از طرف دیگر، ژن‌های همولوگ شبکه آندوپلاسمی ((Sec62 و پیشرفت چرخه سلولی ۱ (Ccpg1) هر دو در یک مطالعه کاهش بیان را نشان دادند. درنهایت، ژن رتیکولون ۳ (Rtn3) در هیچ مطالعه‌ای بیان معنی‌داری نشان نداد.
نتیجه گیری: مشخص شد که ژن‌های دخیل در ER-phagy بیان پراکنده‌ای در مدل‌های مختلف بیماری آلزایمر دارند. از ژن‌های دخیل در ER-phagy تنها افزایش دو ژن FAM134B و NPC1 احتمالاً در بیماری آلزایمر نقش دارند. به نظر می‌رسد که ژن  FAM134B در قسمت هیپوکامپ و مغز قدامی با ژن Wnk1 که در بقا و تکثیر سلولی نقش خود را ایفا می‌کند و تنها در قسمت مغز قدامی با ژن Map1lc3b که در حذف فاگوزوم‌ها و یوبی کوئیتینه کردن پروتئین‌ها عمل می‌کند، همکاری دارد. به نظر می‌رسد NPC1  در ناحیه زیربطنی با ژن Abcg1 که هومئوستاز لیپیدها را فعال می‌کند، همکاری دارد.

حمید مقومی، صادق عباسیان، محمد علی سردار،
دوره 27، شماره 5 - ( 10-1403 )
چکیده

مقدمه: کاهش فعالیت بدنی و دریافت کالری بیش از نیاز بدن، باعث افزایش چاقی و اختلالات مرتبط با آن نظیر سندرم متابولیک می‌شود. لذا، هدف از مطالعه حاضر، تعیین اثر هشت هفته تمرینات تناوبی شدید و مقاومتی بر AKT2 بافت مغزی و مقاومت انسولینی در رت‎های چاق ویستار بود.
روش کار: 30 رت نر با میانگین وزنی 160 تا 185 گرم، به مدت 12 هفته تحت رژیم غذایی پرچرب قرار گرفتند. پس از تأیید پروتکل چاقی مبنی بر افزایش وزن رت‎ها به بیش از 300 گرم، رت‎ها به سه گروه شاهد (10 سر)، تمرین تناوبی شدید (10 سر) و تمرین مقاومتی (10 سر) تقسیم شدند و تا انتهای مداخله تمرینی، استفاده از رژیم غذایی پرچرب را ادامه دادند. تمرینات تناوبی شدید به مدت هشت هفته و پنج جلسه در هفته، با شدت 80 تا 95 درصد اکسیژن مصرفی بیشینه روی تردمیل انجام شد. همچنین تمرین مقاومتی با 40 تا
60 درصد یک تکرار بیشینه بر روی نردبان انجام شد. پس از هشت هفته مداخله تمرینی، میزان بیان ژن
AKT2 در بافت مغز به روش Real Time-PCR اندازه‎گیری شد.

یافته‌ها: نتایج تحقیق حاضر بیانگر افزایش معنی‎دار بیان ژن AKT2 در دو گروه تمرین تناوبی شدید و مقاومتی نسبت به گروه شاهد بود (0/05 > P). همچنین، نتایح نشان داد که مقاومت انسولینی رت‎های چاق در هر دو گروه تمرین تناوبی شدید و مقاومتی نسبت به گروه شاهد به طور معنی‎داری کاهش یافت (0/05 > P).
نتیجه‌گیری: با توجه به یافته‎های تحقیق حاضر می‎توان چنین نتیجه‎گیری کرد که احتمالاً تمرینات تناوبی شدید و مقاومتی باعث افزایش در بیان ژن AKT2 شده و احتمالاً در کاهش مقاومت انسولینی و بهبود پروفایل گلوکز می‎تواند مؤثر باشد.

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشگاه علوم پزشکی اراک می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Arak University of Medical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb