21 نتیجه برای بیان
حمید ابطحی، علی هاتف سلمانیان، سیما رافتی، قربان بهزادیان نژاد،
دوره 7، شماره 1 - ( 1-1383 )
چکیده
مقدمه: بروسلوز از مهم ترین بیماری های زئونوتیک است که باعث سقط جنین و نازایی در دام ها و بروز تب مواج در انسان می گردد. استفاده از واکسن رایج یعنی سویه S19بروسلا آبورتوس عوارض متعددی برای دام ها دارد. پروتیین P39بروسلا از جمله پروتیین های فضای پری پلاسمیک است که به عنوان یکی از شاخص های مهم ایمنی زا مطرح است. با تولید پروتیین نو ترکیب P39 می توان مطالعات بیش تری در زمینه توانایی این پروتئین در تحریک پاسخ های ایمنی زا بر علیه بروسلا انجام داد. لذا در این تحقیق تولید و تخلیص این پروتئین در باکتری اشریشیا کلی به صورت نو ترکیب انجام گرفته است.
روش کار: در این تحقیق تجربی با استفاده از واکنش زنجیره ای پلیمراز، ژن P39 از باکتری بروسلا آبورتوس تکثیر گردید. پس از تخلیص ژن P39، در ناقلین پلاسمیدی و pSK+ 4T1 pGEXکلون گردید. بنابراین ساختارهای P39-pSK+ و P39-4T1 pGEXتهیه گردید. برای تولید پروتیین نوترکیب P39 ابتدا ساختار پلاسمیدی P39-4T1 pGEX وارد باکتری اشریشیا کلی سویه BL21 شد. سپس تولید پروتیین با القای پلاسمید P39-4T1 pGEXتوسط IPTG صورت گرفت. پروتیین تولید شده با استفاده از کیت تخلیص پروتئین گلوتاتیون اس ترانسفرآز سفارز خالص گردید. میزان پروتیین خالص شده با استفاده از روش براد فورد اندازه گیری شد.
نتایج: ترادف نوکلئوتیدی ژن تکثیر شده توسط PCR کلون شده در ناقل پلاسمیدی+pSK کاملا با ژن P39 بروسلا آبورتوس یکسان بود. تولید پروتیین P39 با القا پلاسمید P39-4T1 pGEX انجام گردید. میزان پروتیین خالص شده برابر 200 میکروگرم در میلی لیتر به دست آمد.
نتیجه گیری: تولید پروتیین نو ترکیب P39بروسلا آبورتوس که در سیتوپلاسم باکتری اشریشیا کلی ناپایدار است، با استفاده از ناقلین دارای پروتیین الحاقی نظیر 4T1 pGEXدر میزبان اشریشیا کلی سویه BL21 امکان پذیر است.
حمید ابطحی، قاسم مسیبی، علی هاتف سلیمانیان،
دوره 10، شماره 3 - ( 4-1386 )
چکیده
مقدمه: استرپتولیزین O از جمله پروتئینهای ترشحی استرپتوکک پیوژن بوده که دارای قدرت آنتی ژنیک میباشد. امروزه با ردیابی آنتیبادیهای ضد این پروتئین روند عفونت ناشی از این باکتری پیگیری میشود. تاکنون تولید نوترکیب این پروتئین با استفاده از ناقلین بیانی دارای پروتئین الحاقی صورت گرفته است. در این تحقیق سعی گردیده تا تولید پروتئین با استفاده از ناقلین بدون پروتئین الحاقی انجام پذیرد. روش کار: در این تحقیق تجربی با طراحی پرایمر اختصاصی و استفاده از روش PCR، ژن استرپتولیزینO از استرپتوکک پیوژن تکثیر گردید. پس از تخلیص، ژن فوق در ناقل پلاسمیدی pET28a جهت بیان کلون گردید. سپس ساختار پلاسمیدی pET28a-SLO وارد باکتری اشریشیا کلی سویه BL21- DE3-plySs شد. تولید پروتئین با القا توسط IPTG و بهینه سازی شرایط صورت گرفت. پروتئین نوترکیب با استفاده از کیتNi-NTA خالص و میزان پروتئین با استفاده از روش براد فورد اندازه گیری شد. آزمایش وسترن بلات برای تایید پروتئین نوترکیب انجام شد. نتایج: ترادف نوکلئوتیدی ژن تکثیر شده توسط روش PCR با ژن استرپتولیزینO استرپتوکک پیوژن یکسان بود. تولید پروتئین نوترکیب استرپتولیزینO با القا پلاسمید pET28a-SLO توسط IPTG انجام گردید. تخلیص پروتئین با روش کروماتوگرافی تمایلی و با استفاده از کیت Ni-NTA انجام شد. میزان پروتئین خالص شده برابر 100 میکرو گرم در میلی لیتر به دست آمد. سرم موش واجد آنتی استرپتولیزین O در روش وسترن بلات با پروتئین تولید شده واکنش داد. نتیجه گیری: تولید پروتئین نوترکیب استرپتولیزین O بدون استفاده از پروتئین الحاقی در میزبان اشریشیا کلی نیز امکانپذیر است. پروتئین تولید شده خاصیت آنتیژنیک خود را به خوبی حفظ میکند. بنابر این میتوان از آن در تشخیص آنتی بادی ضد استرپتولیزین O در بیماران مبتلا به عفونت استرپتوککی استفاده کرد.
محمود کمانی، حمید ابطحی، قاسم مسیبی، راضیه نظری، مسعوده کریمی،
دوره 14، شماره 1 - ( 1-1390 )
چکیده
زمینه و هدف: در عفونتهای چرکی پوستی، غلظت چرک در ارتباط با دزاکسی ریبو نوکلئوپروتئین هاست.استفاده از استرپتودورناز که یک دزاکسی ریبونوکلئاز است به همراه استرپتوکیناز به حل شدن ترشحات کمک میکند، در نتیجه ترمیم زخم در اثر خارج شدن چرک از بافت نکروز شده صورت میگیرد. هدف از این مطالعه تولید استرپتودورناز نوترکیب از سوش استرپتوکوک گروه A که از نظر تولید استرپتودورناز پر بازده است، توسط وکتور بیانی میباشد. مواد و روشها: در این مطالعه بنیادی- کاربردی، DNA ژنومی ژن استرپتودورناز با روش فنل- کلروفرم استخراج گردید، سپس با کمک پرایمرهای اختصاصی ویژه ژن استرپتودورناز، ژن مورد نظر با روش واکنش زنجیره ای پلی مراز تکثیر شد. ژن استرپتودورناز به دست آمده در ناقل پلاسمیدی SD1T4pGEX جهت بیان کلون شد و پلاسمید SD1T4pGEX وارد باکتری اشریشیاکلی سویه بی ال 21 گردید. تولید پروتئین با القا توسط ایزوپروپیل تیوگالاکتوپیرانوزید و بهینه سازی شرایط صورت گرفت. پروتئین نوترکیب با استفاده از کیت گلوتاتیون سفاروز 4 ب خالص گردید. یافتهها: ترادف نوکلئوتیدی محصول ژن واکنش زنجیره ای پلی مراز با ژن استرپتودورناز استرپتوکوک گروه A کاملاً یکسان بود. تولید پروتئین نوترکیب استرپتودورناز با القاء پلاسمید SD1T4pGEX توسط تیوگالاکتو پیرانوزید انجام گردید. تخلیص پروتئین با روش کروماتوگرافی تمایلی و با استفاده از کیت گلوتاتیون سفاروز 4 ب انجام شد. سرم موش واجد آنتی استرپتودورناز در روش وسترن بلات با پروتئین تولید شده واکنش داد. نتیجهگیری: تولیداسترپتودورناز نوترکیب با استفاده از ناقلین پلاسمیدی نظیر pGEX در میزبان اشریشیاکلی نیز امکان پذیر است. پروتئین تولید شده خاصیت آنتی ژنیک خود را به خوبی حفظ میکند. با توجه به نیاز داخلی کشور و همچنین بازدهی کم تولید و بیماریزا بودن استرپتوکوکها تولید این محصول به صورت نوترکیب امکان پذیر است.
آذر مرادخانی، حمید ابطحی، ایرج پاکزاد، مسعوده کریمی،
دوره 14، شماره 2 - ( 3-1390 )
چکیده
زمینه و هدف: هیالورونیداز A از جمله پروتئینهای ترشحی استرپتوکوک پیوژن بوده که دارای قدرت آنتی ژنیک میباشد. امروزه با ردیابی آنتی بادیهای ضد این پروتئین روند عفونت ناشی از این باکتری پیگیری میشود. در این تحقیق سعی گردیده تا تولید پروتئین نوترکیب هیالورونیداز A در باکتری اشریشیا کلی انجام گیرد.
مواد و روش ها: در این تحقیق تجربی با طراحی پرایمر اختصاصی و استفاده از روش PCR، ژن هیالورونیداز A از استرپتوکوک پیوژن تکثیر گردید. پس از تخلیص، ژن فوق در ناقل پلاسمیدی pET32a جهت بیان کلون گردید. سپس ساختار پلاسمیدی pET32a -hylA وارد باکتری اشریشیا کلی سویه BL21- DE3-plySs شد. تولید پروتئین با القاء توسط IPTG صورت گرفت. پروتئین نوترکیب با استفاده از کیت Ni-NTA خالص و میزان پروتئین با استفاده از روش برادفورد اندازه گیری شد. آزمایش وسترن بلات برای تایید پروتئین نوترکیب انجام شد.
یافته ها: ترادف نوکلئوتیدی ژن تکثیر شده توسط روش PCR با ژن هیالورونیداز A استرپتوکوک پیوژن یکسان بود. تولید پروتئین نوترکیب هیالورونیداز A با القاء پلاسمید pET32a -hylA توسطIPTG انجام گردید. تخلیص پروتئین با روش کروماتوگرافی تمایلی و با استفاده از کیت Ni-NTA صورت گرفت. میزان پروتئین خالص شده برابر 500 میکروگرم در میلی لیتر به دست آمد. سرم موش واجد آنتی هیالورونیداز A در روش وسترن بلات با پروتئین تولید شده واکنش داد.
نتیجه گیری: تولید پروتئین نوترکیب هیالورونیداز A در میزبان اشریشیا کلی نیز امکان پذیر است. پروتئین تولید شده خاصیت آنتی ژنیک خود را به خوبی حفظ میکند.
پریسا امیرکلوانق، معصومه ابتکار، کیهان آزاد منش، کریستینه هارطونیان، مهدی مهدوی،
دوره 14، شماره 4 - ( 7-1390 )
چکیده
زمینه و هدف: اینترفرونهای نوع سه دارای سه لیگاند می باشند: IFN-λ1(IL-29)، IFN-λ2(IL-28A) و IFN-λ3(IL-28B) که این سه لیگاند، گیرنده هترودایمر منحصر به فرد یکسانی را بکار می برند که از زنجیرههای CRF2-12 (IFN-λ-R1/IL-28Ra) و CRF2-4(IL10-R-b) تشکیل یافته است. اینترفرونهای لامبدا چندین خصوصیت از جمله فعالیتهای ضد ویروسی، ضد تکثیری، ایمونومدولاتوری و فعالیت ضد توموری در in vivo را نشان می دهند. هدف این مطالعه کلون کردن ژن IFN-λ1 بدست آمده از سلولهای دندریتیک و بررسی تولید پروتئین آن در حامل بیانی یوکاریوتی می باشد.
مواد و روش ها: در این مطالعه آزمایشگاهی، RNA تام از سلولهای دندریتیک مشتق شده از مونوسیت تحریک شده با صد ng/ml از LPSاستخراج گردید. cDNA از RNA کل سنتز شد. سپس cDNA مربوط به IFN-λ1 با پرایمرهای اختصاصی توسط PCR تکثیر و در داخل حامل PTZ57R/Tدر اشرشیاکلی سویه DH5α کلون شد. سپس با استفاده از اندونوکلئازهای محدودالاثر KpnI و BamHI به داخل پلاسمید pcDNA3.1+ ساب کلون شد. بعد از انتقال به HEK293T، بیان پروتئین توسط روش ELISA ساندویچی تایید شد.
نتایج: توالی DNA وارد شده مشابه با توالی کد کننده IFN-λ1 موجود در Gene Bank بود. ژن IFN-λ1 در سلول های ترانسفکت شده رونویسی و بیان آن در سلول های HEk293T توسط الیزای ساندویچی تأئید گردید.
نتیجه گیری: کلونینگ و بیان موفق IFN-λ1 میتواند نخستین گام برای تولید و تحقیقات بیشتر درباره فعالیتهای این سایتوکاین و فراهم آوردن زمینه های تحقیقاتی برای کسب روشهای درمانی جدید برای سرطان، عفونت های ویروسی، بیماریهای خود ایمنی و آلرژی و طراحی واکسنهای مؤثرتر بکار رود
ندا مولایی، حمید ابطحی،
دوره 14، شماره 4 - ( 7-1390 )
چکیده
زمینه و هدف: استرپتوکیناز از جمله پروتئین های ترشحی استرپتوکک پیوژن است. این پروتئین در بیماریزایی باکتری نقش مهمی دارد. در این تحقیق سعی بر تولید بالای این آنزیم به شکل نو ترکیب بوده بهطوریکه محصول با تغییر ترکیب محیط کشت و تعداد باکتری القاء شده افزایش یابد.
مواد و روش ها: در این مطالعه تجربی، با استفاده ازروش PCR، ژن استرپتوکیناز از استرپتوکوک پیوژن تکثیر گردید. پس از تخلیص، ژن در ناقل پلاسمیدی pET32a جهت بیان کلون گردید. سپس ساختار پلاسمیدی pET32a -Ska وارد باکتری اشریشیاکلی سویه BL21- DE3-plySs شد. تولید پروتئین با القاء توسط IPTG و بهینه سازی شرایط محیط کشت و تعداد باکتریها صورت گرفت. پروتئین نوترکیب با استفاده از کیت Ni-NTA خالص و میزان پروتئین با استفاده از روش برادفورد اندازهگیری شد. آزمایش وسترن بلات برای تایید پروتئین نوترکیب انجام شد.
یافته ها: ترادف نوکلئوتیدی ژن تکثیر شده با ژن استرپتوکیناز باکتری استرپتوکوک پیوژن یکسان بود. تولید پروتئین نوترکیب استرپتوکیناز با القاء پلاسمید pET32a -Ska توسطIPTG انجام گردید. پروتئین تولید شده از نظر آنتی ژنیسیته با فرم طبیعی یکسان بود. بیشترین مقدار پروتئین تولید شده در غلظت باکتری با جذب نوری 8/0 بود. در محیط فاقد گلوکز نسبت به محیطهای گلوکز دار پروتئین بیشتری تولید شد.
نتیجه گیری: تغییر شرایط محیط کشت میتواند باعث افزایش میزان تولید پروتئینهای نوترکیب در باکتری میزبان گردد. وجود برخی عوامل غذایی از جمله گلوکز به تنهایی باعث افزایش محصول نمی شود بلکه امکان دارد کاهش محصول را نیز در پی داشته باشد.
حمید کاظمیان، محمد نجفی مصلح، حمید ابطحی،
دوره 15، شماره 7 - ( 9-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: ویبریو کلرا عامل بیماری کلرا در انسان میباشد. بیان فلاژل و تحرک باکتری در کلونیزاسیون و ویرولانس آن عامل بسیار مهمی است. ژن FlaA یکی از پنج ژن کد کننده فلاژلین میباشد که نقش اصلی در حرکت باکتری و کلونیزاسیون آن دارد و از نظر ایمنی بخشی نیز مورد توجه میباشد. در این مطالعه کلونینگ و بیان ژن FlaA در باکتری اشرشیاکلی و بیان پروتئین نوترکیب با روش وسترن بلات تائید میشود. مواد و روشها: در این مطالعه تجربی، ژن flaA با پرایمرهای اختصاصی با PCR تکثیر و با آنزیمهای BamHI و XhoI در وکتور pTZ57R/T کلون و در E.coli سویهDH5α تکثیر و تعیین توالی شد. در وکتور PGEX4T-1و در E.coli سویه BL21- DE3با القا IPTG بیان شد. از کیتG.S.T جهت خالص سازی پروتئین نوترکیب استفاده شد و پروتئین به موش تزریق و آنتی بادی اختصاصی سنتز شده در موش برای تایید نهایی پروتئین نوترکیب در وسترن بلات مورد استفاده گرفت. یافتهها: تعیین توالی نشان داد که ژن فوق بدرستی تکثیر شده است و آنتی بادی استفاده شده در وسترن بلات، تولید پروتئین نو ترکیب را نشان داد. نتیجه گیری: پروتئین نوترکیب flaA در میزبان E.coli با مقدار مناسب بیان گردید. تزریق پروتئین تولید شده به موش نشان داد که این پروتئین ضمن داشتن خاصیت آنتی ژنی به خوبی آن را حفظ میکند. بنابراین میتوان از آن به عنوان یکی از اجزا موثر در طراحی یک واکسن ایمنی بخش و نیز به عنوان یک ابزار تشخیصی استفاد نمود.
روح الله درستکار، طراوت بامداد، اسماعیل صابرفر،
دوره 15، شماره 10 - ( 12-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: اهمیت پروتئین VP2 پاروویروس سگی در اتصال به سلولهای سرطانی انسانی و کیتهای تشخیصی دامپزشکی سبب شده تا مطالعات گستردهای در زمینه تولید این پروتئین صورت گیرد. هدف از انجام این پژوهش کلونینگ و تایید بیان پروتئین پوششی VP2 پاروویروس سگی در سیستم پروکاریوتی و بهینه نمودن بیان پروتئین VP2 در سیستم منحصر به فرد پروکاریوتی بدون سلول میباشد. مواد و روشها: در این مطالعه تجربی، پلاسمید pET-21a VP2 با کلون کردن محصول PCR ژن VP2 پاروویروس سگی در پلاسمید بیانی pET-21a ساخته شد. توالی کلون شده ابتدا با روش کلونی PCR ارزیابی شده، سپس توسط هضم آنزیمی و توالی یابی مورد بررسی قرار گرفت. به منظور تولید پروتئین VP2 پلاسمید pET-21a VP2 در باکتری E.coli سویه روزتا Rosetta(DE3) منتقل و بیان این پروتئین توسط IPTG القاء گردید. پروتئین تولید شده در هر دو شرایط باکتریایی و بدون سلول توسط تکنیک SDS PAGE بررسی گردید و در نهایت به وسیله آنتی بادی منوکلونال علیه VP2 توسط تکنیک وسترن بلات ارزیابی گردید. یافتهها: کلونینگ صحیح ژن VP2 با هضم آنزیمی و تعیین توالی قطعه کلون شده به اثبات رسید. بیان پروتئین VP2 در دو سیستم باکتریایی و بدون سلول توسط SDS PAGE تایید شده و در نهایت پروتئین VP2 به وسیله وسترن بلات تایید گردید. نتیجهگیری: نتایج این تحقیق نشان داد، ژن VP2 در طی مراحل کلونینگ تکثیر شده و به خوبی در وکتور مورد نظر کلون گردیده است و بیان پروتئین در هر دو سیستم باکتریایی و بدون سلول به طور کامل مورد تایید قرار گرفته است.
ملیحه بهادری، سعیده ظفر بالانژاد، محمد مهدی فرقانی فرد،
دوره 17، شماره 4 - ( 4-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: با توجه به نقش ژن 4SALL در تکوین اندامهای مختلف از جمله سیستم عصبی و مغز، در این مطالعه بیان ژن 4 SALLدر طول تکوین جنین جوجه در بافت پروزنسفالن مغز و بیشترین میزان بیان در طول رشد و نمو این موجود مورد بررسی قرار گرفت.
مواد و روشها: در این پژوهش تجربی در ابتدا از تخم مرغهای نطفهدار انکوبه شده در درجه حرارت 37-5/37 درجه سانتیگراد و رطوبت65 - 60 درصد استفاده شد. پس از شروع رشد و نمو جنینی قسمتی از بافت پروزنسفالن مغز روزانه از تخم مرغها جمعآوری گردید. RNA تام استخراج و سنتز cDNA از بافت تفکیک شده انجام شد. cDNA سنتز شده به عنوان الگو برای بررسی کمی بیان 4SALL mRNA؛ به وسیله Real Time PCR استفاده شد.
یافتهها: نتایج حاصل نشان میدهد بیان ژن 4 SALLدر طول رشد و نمو جنین در پروز نسفالن متغیر میباشد، اما در روزهای ابتدایی جنینی بیان آن نوسانات زیادی را نشان نمیدهد به طوری که حداکثر تعداد نسخههای mRNA ژن 4SALL در 15 روز رشد و نمو جنینی تعیین شد.
نتیجهگیری: بیان این ژن در روزهایی که رشد اندامها و مغز قدامی در حال کامل شدن است افزایش بیشتری نشان میدهد. با استفاده از جدول هامبورگ– همیلتون به نظر میرسد ارتباطی بین افزایش بیان ژن 4SALL و رشد و نمو اندامهای بینایی و نیم کرههای مغز در حال تکوین وجود دارد.
نفیسه السادات میرجمالی مهرآبادی، صفیه صوفیان، حمید ابطحی،
دوره 17، شماره 4 - ( 4-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: استرپتوکوکوس پیوژنز آنزیم هیالورونیداز خارج سلولی تولید میکند که با انتشار ارگانیسم در طول عفونت ارتباط مستقیم دارد. آنزیم هیالورونیداز قادر به تجزیه هیالورونیک اسید یا سیمان بین بافتی میباشد. از این آنزیم میتوان در درمان سرطانها استفاده نمود. هدف از تحقیق حاضر کلون کردن و بیان توالی نوکلئوتیدی که در فعالیت آنزیمی هیالورونیداز نقش دارد، میباشد.
مواد و روشها: ابتدا توالی نوکلئوتیدی از ژن هیالورونیداز که در فعالیت آنزیمی دخیل است، شناسایی گردید. سپس ناحیه مورد نظر توسط PCR تکثیر یافت. قطعه تکثیر یافته در وکتور pET32a الحاق شد. پلاسمید نوترکیب به سلول E.coli BL21-DE3-plysS ترانسفورم گردید. سپس بیان ژن به وسیله IPTG القا گردید. پروتئین تولید شده با روش کروماتوگرافی تمایلی و با استفاده از کیت Ni-NTA تخلیص گردید. برای تایید پروتئین تولید شده از تست وسترن بلات استفاده گردید.
یافتهها: ترادف نوکلئوتیدی ژن تکثیر شده با ژن هیالورونیداز استرپتوکوکوس پیوژن یکسان بود. غلظت پروتئین تولیدشده و خالص شده با کیت Ni- NTA برابر 500 میلیگرم در میلیلیتر بود. سرم بیماران مبتلا به عفونتهای استرپتوکوکی در روش وسترن بلات با پروتئین تولید شده واکنش داد.
نتیجهگیری: به طور کلی تولید نواحی آنزیمی هیالورونیداز استرپتوکوک پیوژنز در باکتری اشریشیاکلی امکان پذیر میباشد. پروتئین تولید شده خاصیت آنتی ژنیک خود را به خوبی حفظ میکند. با توجه به نیاز داخلی کشور و همچنین بازدهی کم تولید و بیماری زا بودن استرپتوکوکها تولید این محصول به صورت نوترکیب امکان پذیر است.
مرتضی صادقی، زهره حجتی، کامران قاعدی،
دوره 17، شماره 8 - ( 8-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: فاکتور رشد اندوتلیال عروقی یکی از مهمترین تنظیم کنندههای رگزائی است که ارتباط بین افزایش بیان این فاکتور رشد و پیشروی تومور در چندین سرطان گزارش شده است. هدف این مطالعه بررسی میزان بیان چهار ایزوفرم فاکتور رشد اندوتلیال عروقی در تومور سرطان پستان است.
مواد و روشها: در این مطالعه 25 نمونه تومور سرطان پستان و 25 نمونه بافت سالم مورد استفاده قرار گرفت، از هر نمونه mRNA استخراج شد و سپس cDNA آن ساخته شد. میزان بیان چهار ایزوفرم: 121 , VEGF165, VEGF 183 VEGF و 189 VEGF توسط qRT-PCR و ژل الکتروفورز اندازهگیری شد.
یافتهها: از بین 4 ایزوفرم 165VEGF و 121 VEGF بیشترین و 183 VEGF و 189 VEGF کمترین بیان را در کل نمونهها داشتند. میزان بیان کلی VEGF در نمونههای توموری نسبت به نمونههای کنترل افزایش معنیداری داشت (6/4 برابر، 01/0p<).
نتیجهگیری: ارتباط بسیار معنیداری بین افزایش بیان فاکتور رشد اندوتلیال عروقی و ایجاد تومور سرطان پستان وجود دارد که احتمالا میتوان در آینده از آن به عنوان مارکر تشخیص زود هنگام سرطان پستان استفاده کرد.
محمد رضا عربستانی، مجتبی رجب پور، رسول یوسفی مشعوف، محمد یوسف علیخانی، سید مسعود موسوی،
دوره 17، شماره 11 - ( 11-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: پسودوموناس آئروژینوزا یکی از شایعترین پاتوژنهای بیمارستانی با میزان مرگ و میر بالاست. پورین OprD به عنوان یکی از اصلیترین مکانیسمهای مقاومت در برابر آنتیبیوتیکهای خانواده کارباپنم محسوب میشود. هدف از این مطالعه تعیین میزان بیان ژن کدکننده این پورین از طریق qRT-PCR است.
مواد و روشها: در این مطالعه با بررسی 100 سویه پسودوموناس آئروژینوزا، 31 نمونه انتخاب و تست حساسیت آنتیبیوتیکی به روش دیسک دیفیوژن برای آنتیبیوتیکهای آمینوگلیکوزید، کینولونها، کارباپنمها و تعیین حداقل غلظت مهار کنندگی برای آنتیبیوتیک ایمی پنم انجام گرفت. سپس استخراج RNA و تبدیل آن به cDNA انجام و در مرحله آخر بیان ژنهای مورد نظر توسط qRT-PCR صورت پذیرفت.
یافتهها: از بین 8 آنتیبیوتیک انتخاب شده، بیشترین مقاومت نسبت به لووفلوکساسین 19 (2/61 درصد) و همچنین کمترین مقاومت نسبت به ایمی پنم 3 (6/9 درصد) مشاهده گردید. نتایج حداقل غلظت مهار کنندگی آنتیبیوتیک ایمی پنم، 12 مورد (7/38 درصد) مقاوم، 13 مورد (93/41 درصد) اینترمدیت و 6 مورد (35/19 درصد) حساس گزارش گردید. ژن OprD در تمام سویهها وجود داشت ولی میزان بیان در سویهها مختلف، به صورت متفاوت مشاهده شد. سویههای دارای بیان بالای ژن OprD حساسیت بالایی نسبت به کارباپنمها به ویژه ایمی پنم نشان دادند.
نتیجهگیری: شناسایی مکانیسمهای مقاومت در باکتریها بسیار پیچیده و گسترده است و مکانیسمهای مختلفی برای یک سری آنتیبیوتیکهای مشابه عمل میکنند. OprD عامل اصلی اتصال کارباپنمها بوده و با افزایش بیان این پورین حساسیت باکتریها به این آنتیبیوتیکها افزایش مییابد.
راضیه خیرجو، محمد حسن حیدری، محمد بیات، معصومه رجبی بذل، رسول گنجی، عباس پیریایی،
دوره 18، شماره 5 - ( 5-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: التیام زخم فرآیند پیچیدهای است که در بیماران دیابتی به خاطر عوامل مختلفی مختل شده است. تاکنون، تاثیر مثبت ترشحات سلولهای بنیادی مزانشیمی در فرآیند ترمیم زخم گزارش شده است. ما در این مطالعه تاثیر ترشحات سلولهای بنیادی مزانشیمی انسان را بر بیان فاکتورهای موثر در ترمیم زخم بررسی کردیم. مواد و روش ها: 27 سر موش صحرایی به 5 گروه سالم بدون زخم، کنترل سالم، کنترل دیابتی، دیابتی پلاسبو و دیابتی تجربی تقسیم شدند و برای القاء دیابت، از آلوکسان استفاده شد. در ناحیه پشت موشها یک زخم ایجاد گردید. سپس از سلولهای بنیادی مزانشیمی، محیط کشت بهینه تهیه شد. موشهای گروه دیابتی تجربی 200 میکرولیتر محیط کشت بهینه را به صورت تزریق داخل وریدی دریافت نمودند. چهار و هفت روز پس از ایجاد زخم، از زخمها نمونه برداری شد و بیان فاکتورهای KGF و TGF-&beta1 به وسیلهی تکنیک RT-PCR مورد بررسی قرار گرفت.
یافتهها: در گروه دیابتی تجربی بیان ژن KGF در روزهای چهارم و هفتم، نسبت به گروه کنترل دیابتی افزایش غیر معنیدار یافته بود. در حالی که بیان ژن TGF-&beta1 در گروه دیابتی تجربی نسبت به گروه کنترل دیابتی در روز چهارم افزایش معنیدار (P<0/05) و در روز هفتم افزایش غیر معنیدار یافته بود.
نتیجه گیری: به نظر میرسد استفاده از محیط کشت بهینه مشتق از سلولهای بنیادی مزانشیمی انسان، تاثیر مثبتی بر بیان فاکتورهای تروفیک و التهابی درگیر در ترمیم زخم پوستی دیابتی داشته باشد.
فاطمه دنیاپور، مهدی زین الدینی، علی رضا سعیدی نیا،
دوره 19، شماره 5 - ( 5-1395 )
چکیده
زمینه و هدف: ایمونوتوکسین یک توکسین هدفمند است که از اتصال دو بخش مجزا (بخش ایمنی و بخش توکسینی) با واسط شیمیایی یا پپتیدی اختصاصی تشکیل میشود. هدف اصلی تحقیق حاضر تولید پروتئین هیبریدی و نوترکیب مشتمل بر توکسین دیفتری و فاکتور محرک رشد کلنی گرانولوسیتی است.
مواد و روش ها: با توجه به ساختار اولین ایمنوتوکسین تجاری نوترکیب (اونتاک، پروتئین هیبریدی شامل توکسین دیفتری و اینترلوکین 2)، ژن به رمزدرآورنده توکسین دیفتری (DT) و فاکتور محرک رشد کلنی گرانولوسیت (G-CSF) با استفاده از پرایمرهای اختصاصی و قالب پلاسمیدی pET-IDZ3 (پلاسمید pET21 حاوی ژن رمز کننده ایمونوتوکسین اونتاک) و pET-GCSF (پلاسمید pET23 حاوی ژن رمز کننده G-CSF) تکثیر یافت. سپس اتصال دو قطعه ژنی با استفاده از پرایمرهای اختصاصی و در طی روش Soeing PCR انجام شد. در ادامه، قطعه ژنی هیبریدی درون وکتور (+) pET21a منتقل گردید تا سازه ژنی pET-DT-GCSF به دست آید. ساخت این سازه ژنی از طریق توالی یابی، SDS-PAGE و وسترن بلات مورد تأیید قرار گرفت.
یافتهها: ژن به رمز درآورنده ایمونوتوکسین نوترکیب بین جایگاههای آنزیمی EcoRI و NdeI درون وکتور (+) pET21a به صورت صحیح کلون گردید و تولید سویه مولد ایمونوتوکسین نوترکیب DT-GCSF با استفاده از روشهای مرسوم مورد تأیید قرار گرفت.
نتیجهگیری: سیتوکین هیبرید پروتئین، DT-GCSF، میتواند در راستای مقابله با سلولهای سرطانی و مهار آنها که در سطح سلولی آنها گیرندههای G-CSF زیاد بیان میشوند، مورد استفاده قرار گیرد.
شیرین عبدالوند، مهدی مغنی باشی، پریسا محمدی نژاد،
دوره 20، شماره 3 - ( 3-1396 )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: شیوع سرطان معده در دو جنس متفاوت و به نسبت ۲ به ۱ در مردان شایعتر است. مهمترین دلیل بیولوژیکی آن تفاوت هورمونهای جنسی میباشد که میتواند منجر به تفاوت بیان ژنها در دو جنس گردد و این به نوبه خود باعث تفاوت بروز بیماریها در دو جنس میشود. اخیرا مطالعات نشان دادهاند که miRNAها در تفاوت بیان ژنها نقش دارند. با توجه به وجود دو شکلی جنسیتی در بروز سرطان معده و عناصر پاسخ دهنده به هورمونهای جنسی در ناحیه تنظیمی ژنهای miR-146aو miR-148a ، در این مطالعه بیان این دو ژن در معده مردان و زنان سالم در گروههای سنی مختلف مقایسه شد.
مواد و روشها: با استفاده از آندوسکوپی از ناحیه آنتروم معده ۳۵ زن و ۳۵ مرد سالم نمونهگیری شد. پس از استخراج RNA و سنتز cDNA (Complementary DNA)، بیان ژنهای miR-146a و miR-148a در دو جنس با استفاده از تکنیک Real-time RT-PCR مقایسه شد و دادهها با آزمونهای آماری تی مستقل و آنووا تجزیه و تحلیل گردید.
یافتهها: بیان ژنهای miR-146a و miR-148a در مردان و زنان تفاوت معنیداری را نشان نداد. بیان ژنmiR-146a در مردان زیر ۴۵ سال به طور معنیداری بیشتر از مردان بالای ۴۵ سال بود (p=0.017، 14 df= و t=1.47) و بیان ژن miR-148a در مردان بالای ۴۵ سال به طور معنیداری بیشتر از مردان زیر ۴۵ سال بود (p=0.001، df= 12 و t=1.28); در حالی که بیان هر دو ژن در زنان زیر ۴۵ سال و زنان بالای ۴۵ سال اختلافی را نشان نداد.
نتیجهگیری: بیان ژن miR-146a در معدهی مردان با افزایش سن کاهش مییابد، در حالی که بیان ژن miR-148a در معدهی مردان با افزایش سن افزایش مییابد.
مهری جمیلیان، سمیه جمشیدی،
دوره 20، شماره 10 - ( 10-1396 )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: مکمل یاری سلنیوم میتواند تاثیرات مفید متعددی از جمله اعمال ضد التهابی داشته باشد. هدف از این مطالعه ارزیابی اثرات مکمل یاری سلنیوم بر روی سطوح بیان ژن سیتوکینهای التهابی و فاکتور رشد اندوتلیال عروقی (VEGF) در زنان مبتلا به دیابت بارداری (GDM) بود.
مواد و روشها: این مطالعه کارآزمایی بالینی تصادفی دو سوکور کنترل شده با دارونما بر روی 40 زن باردار مبتلا به GDM در محدوده سنی 18 تا 40 سال انجام شد. شرکتکنندگان، به طور تصادفی برای دریافت روزانه 200 میکروگرم مکمل سلنیوم (20=n) یا پلاسبو (20=n) برای مدت 6 هفته تقسیم شدند. سطوح بیان ژن سیتوکین های التهابی و VEGF در لنفوسیت های زنان مبتلا به GDM به روش RT-PCR تعیین شد.
یافته ها: مکمل یاری سلنیوم بعد از 6 هفته مداخله، در مقایسه با پلاسبو منجر به کاهش معنی دار بیان ژن فاکتور نکروز تومور آلفا (TNF-α) (02/0=p) و فاکتور رشد تغییر دهنده بتا (TGF-β) (01/0=p) و افزایش معنی دار سطوح بیان ژن VEGF (03/0=p) در لنفوسیت های بیماران مبتلا به GDM شد. بیان ژن IL-1β و IL-8 در لنفوسیت های زنان مبتلا به GDM هیچ گونه تغییر قابل توجهی به دنبال مصرف مکمل سلنیوم پیدا نکرد.
نتیجه گیری: مصرف مکمل یاری سلنیوم بعد از 6 هفته در زنان باردار مبتلا به GDM، منجر به کاهش معنی دار بیان ژنTNF-α و TGF-βو افزایش قابل ملاحظه بیان ژن VEGF شد. ولی نتوانست بر بیان
IL-1β و IL-8 تأثیری بگذارد.
پروین جاودان، سمیه رئیسی، پریسا محمدی نژاد،
دوره 21، شماره 1 - ( 1-1397 )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: سرطان تخمدان یکی از بدخیمیهای شایع درمیان سرطانهای زنان به شمار می رود. یکی از دلایل کشنده بودن این عارضه میتواند به دلیل عدم تشخیص در مراحل اولیه بیماری و فقدان درمان موثر برای بیماران با حالت پیشرفته سرطان یا عود مجدد آن باشد. بنابراین یک نیاز فوق العاده برای شناسایی بیومارکرهای تشخیصی یا شناسایی مکانیسم بیماری برای درمان موثر وجود دارد. یکی از ژنهایی که در سرطانهای مختلف دارای تغییرات قابل توجهی بوده است، ژن TRAF4 می باشد. بنابراین هدف مطالعه حاضر بررسی ژنTRAF4 در سرطان تخمدان بوده است.
مواد و روش ها: در این مطالعه، 40 بافت پارافینه توموری تخمدان و 40 بافت غیرتوموری وارد شدند. پس از استخراج RNA تام و سنتز cDNA، بیان نسبی ژن با استفاده از روش کمی Real-time PCR (qRT-PCR) سنجیده و سپس از طریق روش 2-∆∆ct آنالیز شد. در نهایت، تغییرات بیانی توسط روشهای آماری مورد ارزیابی قرار گرفت.
یافته ها: نتایج حاصل از بررسی اخیر نشان داد که بیان TRAF4 در نمونههای توموری به صورت معناداری دارای افزایش می یابد (0001/0p=). در بررسی ارتباط بیان ژن با اطلاعات دموگرافیک و کلینوپاتولوژی، ارتباط معناداری میان نمونه های متاستاز مثبت و افزایش بیان ژن مشاهده شد. همچنین مشخص شد که میزان بیان TRAF4 در افراد 48 ساله یا پایین تر از آن، افزایش یافته است.
نتیجه گیری: با توجه به مطالعات مختلف، به نظر می رسد افزایش بیان TRAF4 احتمالا به علت تکثیر تعداد کپیهای ژنی در ناحیه کروموزومی در سرطانها است. با توجه به نتایج این مطالعه و افزایش بیان TRAF4 در نمونههای واجد سرطان تخمدان، به ویژه افزایش بیان در افراد 48 ساله یا پایین تر از آن، TRAF4 احتمالاً میتواند به عنوان یک مارکر تشخیصی مورد توجه قرار گیرد.
ذکیه قریب، ناصر سنچولی، نیما سندگل،
دوره 23، شماره 2 - ( 3-1399 )
چکیده
زمینه و هدف: بررسی ارتباط بین خودخواری شبکه آندوپلاسمی (ER-phagy) و بیماری آلزایمر با استفاده از تجزیهوتحلیل الگوهای بیان ژنهای مرتبط با آن در مدلهای حیوانی.
مواد و روش ها: دادههای بهدستآمده از روش ریزآرایه بافتهای مغز آلزایمز از پایگاه داده GEO استخراج و با نرمافزار آنلاین GEOR2 آنالیز شد؛ سپس بیان ژنهای مرتبط با ER-phagy جدا شده و برای ژنهایی که افزایش بیان داشتند، از طریق پایگاه داده STRING شبکه پروتئینی رسم شد. درنهایت کل ارتباطات ژنهایی که افزایش بیان معنادار داشتند، طراحی و بیان ژنهای جدید یافتشده در هر مطالعه بررسی شد.
ملاحظات اخلاقی: تمامی ملاحظات اخلاقی در انجام این پژوهش رعایت شده است.
یافته ها: ژنهای دخیل در ER-phagy بیان پراکندهای را در مدلهای مختلف بیماری آلزایمر نشان دادند. در ژن تنظیمکننده ER-phagy1 (FAM134B) در مطالعات دارای جهش در ژن پروتئین مرتبط با میکروتوبول تائو (MAPT) و دارای جهش در ژن پروتئین پیشساز آمیلوئیدبتا (APP) افزایش بیان مشاهده شد؛ همچنین در دو مطالعه که دارای جهش در ژنهای APP، پرسینیلین 1 (PSEN1) و MAPT بودند، افزایش ژن منتقلکننده کلسترول داخل سلولی ۱ (NPC1) مشاهده شد. از طرف دیگر، ژنهای همولوگ شبکه آندوپلاسمی ((Sec62 و پیشرفت چرخه سلولی ۱ (Ccpg1) هر دو در یک مطالعه کاهش بیان را نشان دادند. درنهایت، ژن رتیکولون ۳ (Rtn3) در هیچ مطالعهای بیان معنیداری نشان نداد.
نتیجه گیری: مشخص شد که ژنهای دخیل در ER-phagy بیان پراکندهای در مدلهای مختلف بیماری آلزایمر دارند. از ژنهای دخیل در ER-phagy تنها افزایش دو ژن FAM134B و NPC1 احتمالاً در بیماری آلزایمر نقش دارند. به نظر میرسد که ژن FAM134B در قسمت هیپوکامپ و مغز قدامی با ژن Wnk1 که در بقا و تکثیر سلولی نقش خود را ایفا میکند و تنها در قسمت مغز قدامی با ژن Map1lc3b که در حذف فاگوزومها و یوبی کوئیتینه کردن پروتئینها عمل میکند، همکاری دارد. به نظر میرسد NPC1 در ناحیه زیربطنی با ژن Abcg1 که هومئوستاز لیپیدها را فعال میکند، همکاری دارد.
زهره کریمی طاهری، محمدحسین اعرابی، علی نظری عالم، مجید نجاتی، محمد شایسته پور، حمید رضا گیلاسی، افشین صالحی، محمد اسماعیل شهاب الدین،
دوره 24، شماره 1 - ( 1-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: گیاهان شیرینبیان و لاواند دارای اثرات ضدسرطانی و ضدمیکروبی هستند، اما به دلیل فراهمی زیستی پایین و تخریبپذیر بودن، استفاده از آنها به عنوان دارو محدودیتهایی دارد. یکی از راههای رفع این محدودیتها، استفاده از نانو ذرات است. هدف از مطالعه حاضر، بررسی اثرات ضدتکثیری نانوامولسیون حاوی عصاره شیرینبیان و اسانس لاواند علیه سلولهای سرطانی و خواص ضدمیکروبی آن در محیط برونتنی است.
مواد و روش ها: در این مطالعه تجربی نانوامولسیون حاوی عصاره شیرینبیان و اسانس لاواند به روش امولسیونسازی خودبهخودی ساخته شد. اثر ضدتکثیری نانوامولسیون با استفاده از روش رنگسنجی MTT روی دو رده سلولی HepG2 و SK-MEL-3 بررسی شد. برای سنجش اثر ضدمیکروبی از چهار سویه باکتری استاندارد استافیلوکوکوس اورئوس، اشریشیا کلی، سودوموناس آئروژینوزا و استافیلوکوکوس اپیدرمیدیس و روش کمترین غلظت مهارکنندگی (MIC) استفاده شد.
ملاحظات اخلاقی: این مطالعه با کد اخلاقIR.KAUMS.MEDNT.REC.1396.106 در مورخ 9/11/96 به تصویب کمیته اخلاق پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی کاشان رسید.
یافته ها: نتایج حاصل از تست MTT روی سلولهای HepG2 نشان داد غلظتهای 2500، 1250 و 630 میکروگرم بر میلیلیتر نانوامولسیون برای سلول سمیت ایجاد کرده و موجب مرگ بیش از 50 درصد سلولها شدهاند (IC50 = 401μg/ml) (05/0(P<. نتایج حاصل از این ارزیابی روی سلولهای SK-MEL3نشان داد که به استثنای غلظت 75 میکروگرم نانوامولسیون، بقیه غلظتهای آن سبب مرگ بیش از 50 درصد سلولها شدهاند (IC50=82) (05/0(P<. به علاوه، نانوامولسیون دارای خواص ضدمیکروبی در چهار سویه باکتری مورد مطالعه شده و بیشترین خاصیت ضدمیکروبی آن در باکتری استافیلوکوکوس اپیدرمیدیس مشاهده شد.
نتیجه گیری: نانوامولسیون حاوی عصاره شیرینبیان و اسانس لاواند دارای اثرات ضدمیکروبی و ضدتکثیری علیه دو رده سلولی مورد مطالعه است. نتایج این مطالعه نشان داد که تبدیل عصاره و اسانس به شکل نانوامولسیون میتواند اثرات بیولوژیک آنها را افزایش داده و به عنوان یک فرمولاسیون دارویی جدید به کار رود.
رضا هاشمی، مریم پیمانی، کامران قائدی، هانا صفار،
دوره 25، شماره 1 - ( 1-1401 )
چکیده
زمینه و هدف PBK یک پروتئین کیناز فعالشده با میتوژن (MAPKK) بین MEK1/2 و MEK7 است و میتواند P38 ،JNK و ERK را در بسیاری از عملکردهای سلولی فسفوریله کند. خانواده عوامل رونویسی E2F نیز به گروهی از کلاس تنظیمکنندههای سلولی متعلق هستند که هم بهصورت انکوژن و هم به شکل سرکوبکننده تومور عمل میکنند. هدف از این مطالعه بررسی بیان PBK و E2F7 در مراحل اولیه سرطان روده بزرگ یا کلورکتال در مقایسه با مراحل بالاتر بر اساس مطالعات آزمایشگاهی و اطلاعات پایگاه اطلس ژنوم سرطان است.
مواد و روش ها تعداد 32 نمونه بافت بیماران مبتلا به سرطان کلورکتال با تأییدیه پزشک متخصص پاتوبیولوژیست طبق معاینه و معیار گزارششده از استیجهای مختلف، جمعآوری شد. پس از استخراج RNA و سنتز cDNA برای بررسی بیان ژنهای موردنظر، از تکنیک RT-qPCR در گروههای مطالعه استفاده شد. همچنین از آنالیز ROC curve درجهت تعیین توانایی هرکدام از ژنهای انتخابشده برای تفکیک دو جمعیت Stage I+II وStage III+IV استفاده شد.
ملاحظات اخلاقی این پژوهش در کمیته اخلاق دانشگاه آزاد شهرکرد با کد IR.IAU.SHK.REC.1399.022 به تصویب رسیده است.
یافته ها در این پژوهش نشان داده شد PBK و E2F7 در نمونههایStage I+II در مقایسه با Stage III+IV سرطان کلورکتال افزایش بیان معنادار پیدا میکنند. این دادهها با اطلاعات آزمایشگاهی و اطلاعات استخراجشده از اطلس ژنوم سرطان تأیید شد. همچنین بر اساس AUCی بهدستآمده از نمودار ROC مشخص شد این دو ژن، بهطور معناداری در دو جمعیت Stage I+II و Stage III+IV و در سرطان کلورکتال تفکیکشدنی هستند.
نتیجه گیری باتوجهبه نتایج حاصل از این مطالعه میتوان گفت دو ژن PBK و E2F7 مارکرهای خوبی در تشخیص بیماری در مراحل اولیه سرطان کلورکتال هستند.