12 نتیجه برای اینترلوکین
شاهین فاتح، محمدرضا ممقانی، قاسم مسیبی،
دوره 15، شماره 1 - ( 1-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: تشخیص زود هنگام میزان شدت بیماری پانکراتیت حاد به علت مرگ و میر بالای موارد شدید آن و افزایش میزان بروز آن در سالهای اخیر از اهمیت بالایی برخوردار است. از آنجا که اینترلوکینها به تغییرات بدن سریعا واکنش نشان میدهند، هدف این مطالعه بررسی ارتباط بین سطح خونی اینترلوکینهای 15 و 17 با شدت پانکراتیت حاد می باشد.
مواد و روشها: در این مطالعه مقطعی، 52 بیمار مبتلا به پانکراتیت حاد مورد مطالعه قرار گرفتند. برای کلیه بیماران معیارهای APACHE-II و رانسون و اطلاعات پاراکلینیکی تکمیل شده و سطح سرمی اینترلوکینهای 15 و 17 اندازهگیری شد. سپس ارتباط بین سطح سرمی اینترلوکین با شدت پانکراتیت حاد بر اساس معیارهای APACHE-II و رانسون تعیین گردید.
یافتهها: از بین بیماران مورد مطالعه 5/36 درصد مرد و 5/63 درصد زن بوده و میانگین سنی 06/61 سال بود. در بررسی ارتباط خطی بین سطح سرمی اینترلوکین 17 با شدت پانکراتیت حاد بر اساس معیار رانسون ارتباط معنیداری دیده شد (319/0=r، 021/0=p). در نمودار راک سطح خونی پروتئین واکنش گر سی و اینترلوکین 15 در تشخیص پانکراتیت ارزشمند نشان داده شده و به ترتیب حساسیت 3/92 و 8/78 و ویژگی40 و 48 درصد داشتند.
نتیجه گیری: سطح سرمی اینترلوکین 17 در تعیین شدت پانکراتیت حاد بر اساس معیار رانسون به عنوان یک عامل مهم شناخته شد. ارزش تشخیصی سطح سرمی اینترلوکین 15 نیز باید با مطالعات بیشتر تأیید گردد.
احمدرضا بهروزی، محمدحسین هادی، احمدرضا قندی، قاسم مسیبی،
دوره 16، شماره 11 - ( 11-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: استئوپروز دانسیته استخوانی پایین و از دست رفتن پیوستگی بافت استخوانی می باشد که سبب افزایش ریسک شکستگی های استخوانی و عوارض ناشی از آن می شود. در مطالعات اخیر شواهدی از ارتباط بین سیستم ایمنی ازجمله فاکتورنکروزتوموری الفا(TNF-&alpha) و اینترلوکین17(IL17A) و تخریب استخوانی بدست آمده است. مطالعه حاضر باهدف بررسی سطح سرمی این دوفاکتور التهابی در بیماران مبتلا به استئوپروز طراحی و اجرا شده است.
مواد و روش ها: دراین مطالعه تحلیلی ۴۰ زن یائسه مبتلا به استئوپروز و 10 زن سالم از نظر استئوپروز با توجه به معیارهای ورود و خروج وارد مطالعه شده و ارزیابی شدند. سطح سرمی TNF-&alpha و IL-17A افراد شرکت کننده با استفاده از روش الیزا اندازه گیری وبین دوگروه بیماروسالم مقایسه گردید.
یافته ها: میانگین سطح سرمی TNF-&alpha درگروه موردوشاهد به ترتیب (01/489±)7/957 و (7/176±)09/418 پیکوگرم درمیلی لیتربود که درگروه موردبصورت معنی داری بیشتربود(001/0=p). میانگین سطح سرمی IL17A درگروه مورد وشاهد به ترتیب (7/36±)23/95 و (6/30±)7/125 پیکوگرم درمیلی لیتر بودکه درگروه موردبصورت معنی داری کمتربود(019/0=p).
نتیجه گیری: سطح سرمی TNF-&alphaدرزنان مبتلابه استئوپروزبصورت معنی داری بیش اززنان سالم بودکه نشان دهنده نقش آن دربروز بیماری ونقش احتمالی مهار کننده های TNF-&alpha در پیشگیری و درمان استئوپروزمیباشد ولی باتوجه به داده های اندک درباره نقش IL-17A دربروز استئوپروز نمیتوان مکانیسم بروز بیماری رابه روشنی توضیح داد ازاین رو انجام مطالعات بیشتر با هدف بررسی IL-17A و نقش آن درمتابولیسم استخوانی لازم بنظر میرسد.
طیبه خوشبخت، محسن سوسن آبادی ، مسعود کریملو، مریم نیشابوری، حمیدرضا خرم خورشید،
دوره 17، شماره 7 - ( 7-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: اینترلوکین 16 یک تنظیم کننده مهم فعالیت سلول T است و به عنوان یک جاذب شیمیایی تعریف میشود. شواهدی وجود دارد که نشان میدهد، اینترلوکین 16 پروسههای پیش التهابی را در بیماری آلزایمر کنترل میکند. این مطالعه برای نشان دادن همراهی پلی مورفیسم ژن اینترلوکین 16 (rs11556218) با خطر ابتلا به بیماری آلزایمر تک گیر در جمعیت ایرانی صورت پذیرفت.
مواد و روشها: در این مطالعه مورد-شاهدی، DNA از خون محیطی 137 فرد بیمار و 147 فرد شاهد به روش نمک زدایی استخراج شد و به روش PCR-RFLP و با استفاده از آنزیم NdeI مورد بررسی قرار گرفت.
یافتهها: بعد از تعیین ژنوتیپ و آنالیز آماری ارتباط معنیداری بین حالت هتروزیگوت پلی مورفیسم و خطر ابتلا به بیماری آلزایمر نشان داده شد(28/0-1/0) 16/0 OR=،( 001/0=p). همچنین بین فراونی آلل T از rs11556218 و خطر ابتلا به بیماری آلزایمر تک گیر همراهی مشاهده گردید(49/0-21/0) 32/0OR=، 001/0=p.
نتیه گیری:نتایج نشان میدهد که آلل T از این پلی مورفیسم نقش حفاظتی در برابر بیماری آلزایمر تک گیر در جمعیت ایرانی دارد.
مجتبی صالحی، سیدرضا محبی، مهرداد روانشاد، مریم کارخانه، پدرام عظیم زاده، بهتا کشاورز پاک سرشت،
دوره 18، شماره 12 - ( 12-1394 )
چکیده
زمینه وهدف: ویروس هپاتیت B عضوی از خانواده هپادناویریده است که برای انسان و چندین گونه جانوری بیماریزا است. پاکسازی موفق و حذف عفونت از بدن یا مزمن شدن بیماری به سابقه ژنتیکی سیستم ایمنی میزبان بستگی دارد. اینترلوکین 12 و گیرندهی اینترلوکین 12 (IL12RB1) از عوامل کلیدی در حذف خود به خودی عفونتهای ویروسی، خصوصا HBV میباشند. هدف از این مطالعه بررسی ارتباط بین پلی مورفیسم rs11575934 A/G در ژن گیرنده اینترلوکین 12 B1 و استعداد ابتلا به عفونت هپاتیت B مزمن میباشد.
مواد و روشها: در این مطالعه مورد - شاهدی، DNA ژنومیک نمونههای خون محیطی 150 بیمار مبتلا به هپاتیت B مزمن و 150 بیمار سالم استخراج شد. برای تعیین توالی ژنوتایپ مربوط به پلی مورفیسم تک نوکلئوتیدی rs11575934 A/G، از روش واکنش زنجیره ای پلی مراز پلی مورفیسم طول قطعه محدود استفاده شد.
یافتهها: فراوانی ژنوتایپی GG، AG و AA در افراد بیمار به ترتیب 7/6 ، 7/40 و 7/52 درصد و در گروه سالم به ترتیب 7/12، 3/41 و 46 درصد محاسبه شد. بر اساس تحلیل آماری اختلاف معنیداری در توزیع ژنوتایپها بین دو گروه مشاهده نشد(176/0=p).
نتیجه گیری: در این مطالعه بین پلی مورفیسم rs11575934 A/G در ژن گیرنده اینترلوکین 12 B1 و استعداد ابتلا به هپاتیت B مزمن ارتباط معنیداری به دست نیامد. بر اساس مطالعه حاضر، این پلی مورفیسم بر استعداد ابتلای افراد به هپاتیت B مزمن تاثیر گذار نمیباشد.
روح اله رنجبر، عبدالحمید حبیبی، فرزانه ابوالفتحی، نجمه نجفیان،
دوره 19، شماره 7 - ( 7-1395 )
چکیده
زمینه و هدف: التهاب عامل مؤثر شناخته شده در دیابت نوع دو و بروز عوارض تأخیری در آن است و تعدیل این عامل، رویکرد مؤثری در پیشگیری از عوارض ناشی از آن میباشد. پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر هشت هفته تمرین تناوبی بر سطوح سرمی اینترلوکینهای 6 و 10 در زنان مبتلا به دیابت نوع دو انجام شد.
مواد و روشها: در این مطالعه نیمه تجربی 18 زن ( با دامنه سنی 33-53 سال و شاخص توده بدنی 25 – 30 کیلوگرم بر مترمربع) مبتلا به دیابت نوع دو شهر اهواز به طور تصادفی به دو گروه تجربی (n=10) و کنترل (n=8) تقسیم شدند. گروه تجربی به مدت هشت هفته، سه جلسه در هفته به تمرین تناوبی رکاب زدن روی دوچرخه کارسنج با شدت 65 تا 80 درصد حداکثر توان پا پرداختند. نمونههای خون جهت اندازهگیری سطوح سرمی اینترلوکینهای 6 و 10 به روش الایزا در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون تهیه شد.
یافتهها: تحلیلهای آماری نشان داد پس از هشت هفته تمرین تناوبی سطوح سرمی اینترلوکینهای 6 و 10 در گروه تجربی در مقایسه با گروه کنترل تغییر معنیداری پیدا نکرد(0/05<p).
نتیجهگیری: نتایج نشان داد که انجام هشت هفته تمرین تناوبی سه جلسه در هفته و با شدت 65 تا 80 درصد حداکثر توان پا، اثری بر شاخصهای التهابی و ضدالتهابی زنان دیابتی نوع دو ندارد.
بهمن حسنوند، رحمان سوری، صادق عباسیان، مهسا رستگار مقدم منصوری،
دوره 20، شماره 1 - ( 1-1396 )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: در پاسخ به فعالیت ورزشی، تغییرات سایتوکاینهای التهابی و ضد التهابی متفاوتی در درون فضای بافتی و همچنین گردش خون عمومی ایجاد میشود. هدف از تحقیق حاضر، تعیین اثر سه هفته تمرین متناوب شدید بر لیپوکالین-2 و اینترلوکین-1 بتا در هیپوکمپ موشهای صحرایی بالغ سالم بود.
مواد و روش ها: 20 سر موش صحرایی نژاد ویستار در دو گروه تمرین و کنترل قرار گرفتند. گروه تمرین، 15 وهلهی 4 دقیقهای تمرینات را به مدت 60 دقیقه با 85 تا 90 درصد VO2max و چهار جلسه در هفته(به مدت سه هفته) اجرا کرد. سپس، نمونهگیری خونی جهت ارزیابی کیتهای الایزا و بافتبرداری از هیپوکمپ موشهای صحرایی انجام شد و با استفاده از روش Real-Time PCR مورد ارزیابی قرار گرفتند. همچنین، از آزمونهای تی وابسته و مستقل برای تعیین تفاوتهای درون گروهی و بین گروهی استفاده شد.
یافته ها: نتایج بیانگر کاهش معنادار مقادیر بیان ژنی لیپوکالین-2 و اینترلوکین-1 بتا در هیپوکمپ موشهای صحرایی در گروه تمرینی بود (به ترتیب 0001/0=p و 0001/0=p). همچنین، کاهش معناداری در مقادیر سرمی لیپوکالین-2 و اینترلوکین-1 بتای موشهای صحرایی در گروه تمرینی مشاهده شد(به ترتیب 017/0=p و 003/0=p).
نتیجه گیری: به نظر می رسد علت کاهش معنادار لیپوکالین-2 متعاقب تمرین کوتاه مدت شدید، تغییرات کاهشی و معنادار اینترلوکین-1 بتا باشد. همچنین، استفاده از پروتکل تمرینی روی تردمیل(با شدت و مدت یاد شده) در موشهای صحرایی قادر است مقادیر سرمی و هیپوکمپیِ لیپوکالین-2 و اینترلوکین-1 بتا را به طور معناداری کاهش دهد.
اعظم زرنشان، محمدرضا ذوالفقاری، مهدیا غلام نژاد، مهدی یوسفی،
دوره 20، شماره 8 - ( 8-1396 )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: اینترلوکین 4 نقش کلیدی در پاتوژنز آسم دارد و افزایش سطح سرمی آن با شدت آسم و چاقی ارتباط دارد. اینترلوکین 4 باعث ترشح IgE توسط سلول های B میگردد. مطالعات قبلی حاکی از اثر ضد التهابی تمرینات ورزشی بر
ریههای مبتلا به آسم میباشد. هدف مطالعه حاضر بررسی اثر12 هفته تمرینات هوازی منظم بر سطح سرمی اینترلوکین 4 و IgE در زنان مبتلا به آسم دارای اضافه وزن و چاق است.
مواد و روش ها: 21 زن مبتلا به آسم دارای اضافه وزن و چاق انتخاب شدند و به دو گروه تجربی(12 نفر) و کنترل(9 نفر) تقسیم شدند. گروه تجربی در برنامه تمرینی هوازی، سه روز در هفته و هر جلسه 60 دقیقه شرکت کردند. نمونههای خونی ناشتا قبل و دو روز بعد از 12 هفته دوره تمرینی جمع آوری شد، دادهها از طریق نرم افزار SPSS نسخه22 تحلیل شدند.
یافته ها: بعد از 12 هفته تمرینات، کاهش معناداری در اینترلوکین 4 سرم(015/0=p، 68/2-=t)، شاخص توده بدنی(014/0=p، 72/2-=t) و وزن (001/0=p، 99/3-=t) گروه تجربی در مقایسه با گروه کنترل مشاهده شد. ارتباط
معناداری بین تغییرات چاقی و تغییرات مارکرهای التهابی وجود نداشت(05/0<p).
نتیجه گیری: مطالعه حاضر نشان داد که برنامه تمرینی هوازی مستقل از تغییرات چاقی منجر به کاهش سطح سرمی اینترلوکین 4 زنان مبتلا به آسم دارای اضافه وزن و چاق می گردد.
محمدباقر نیکزاد، شادمهر میردار،
دوره 20، شماره 12 - ( 12-1396 )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: تصور بر این است که تمرینات ورزشی می تواند تا حدودی بافت ریه را در معرض مواد سرطانزای شیمیایی ناشی از دود سیگار تحت تأثیر قرار دهد. هدف از پژوهش حاضر، تأثیر دوازده هفته تمرین شنا بر سطح اینترلوکین6 ریه رت ها متعاقب کارسینوژن NNK بود.
مواد و روش ها: نوع پژوهش تجربی است. بدین منظور 46 سر رت ویستار به پنج گروه الف) تمرینی(E)، ب)تمرین-NNK (E.N)، ج)NNK (N)، د)کنترل(C) و ه)گروه حلال(V) تقسیم شدند. گروه های تمرینی، تمرینات شنا را به مدت دوازده هفته و پنج روز در هفته به مدت 25 تا 60 دقیقه اجرا کردند. تزریق NNK و آب مقطر در گروه های NNK و حلال نیز به صورت زیر جلدی یک بار در هفته به میزان 5/12 میلیگرم بر کیلوگرم برای 12 هفته انجام شد. سپس نمونه های بافتی ریه برداشته و سطح اینترلوکین6 به روش الایزا اندازهگیری شد. جهت مقایسه دادهها از آزمون تحلیل واریانس یک طرفه و توکی در سطح 05/0p≤ استفاده شد.
یافته ها: نتایج بیانگر کاهش معنی دار اینترلوکین6 در گروه های تمرینی (009/0p=)، تمرین-NNK (006/0p=) و حلال(006/0p=) با گروه NNKبود. در حالی که تفاوت معنی داری بین گروه تمرینی و کنترل دیده نشد. تمرینات شنا موجب کاهش معنی دار سطح اینترلوکین 6 در بافت ریه در معرض کارسینوژن NNK شد.
نتیجهگیری: به نظر می رسد تمرینات استقامتی می تواند به عنوان مکمل تمرینی، با کاهش عاملی التهابی اینترلوکین6 ، در کنار سایر روش های درمانی، در کاهش نقش کارسینوژنی NNK و کاهش تاثیرات منفی ناشی از سیگار ایفای نقش نماید.
معصومه خدا دوست، معصومه حبیبیان،
دوره 23، شماره 6 - ( 9-1399 )
چکیده
زمینه و هدف: افزایش وزن و کمبود ویتامین D با افزایش التهاب سیستمیک و بیماریهای مزمن همراه است. هدف از مطالعه حاضر بررسی تأثیر تمرینات پیلاتس همراه با مصرف ویتامین D بر سطوح فاکتور نکروزدهنده تومور آلفا (TNF-α) و اینترلوکین 10 (IL-10) در مردان دارای اضافهوزن بود.
مواد و روش ها: این مطالعه نیمهتجربی بر روی 52 مرد دارای اضافهوزن با دامنه سنی 45 تا 55 سال انجام شد. آزمودنیها در ابتدا به صورت در دسترس انتخاب و سپس به طور تصادفی به گروههای تمرین، تمرین به علاوه ویتامین D (ترکیبی)، ویتامین D و کنترل تقسیم شدند (سیزده نفر در هر گروه). گروههای تمرین و ترکیبی، هشت هفته تمرین ورزشی (با شدت50-70 درصد ضربان قلب ذخیره، سه جلسه در هفته) انجام دادند. گروههای ویتامین D و ترکیبی، 50000 واحد ویتامین D به صورت یکبار در هفته و به مدت هشت هفته دریافت کردند. سطوح سرمی متغیرها با استفاده از روش الایزا تعیین شد. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از آزمونهای تی زوجی، آنووا یکطرفه و کروسکال والیس در سطح معناداری 05/0>P انجام شد.
ملاحظات اخلاقی: مطالعه حاضر در مرکز ثبت کارآزمایی بالینی ایران با کد IRCT20190831044650N2 تأیید شده است و دارای کد اخلاق IR.IAU.BABOL.REC.1398.088 از دانشگاه بابل است.
یافته ها: نتایج نشان داد که هشت هفته تمرین پیلاتس، مصرف ویتامین D و مداخله ترکیبی با افزایش سطوح IL-10 (P<0/001) و کاهش TNF-α (P<0/001) در مردان چاق همراه بود. بهعلاوه مداخله ترکیبی با تغییرات بیشتر این متغیرها در مقایسه با دو مداخله درمانی دیگر همراه بود، اما میزان کاهش سطوح TNF-α در گروه تمرینی بیشتر از گروه ویتامین D بود (0/012=P).
نتیجه گیری: به نظر میرسد که اثرات ضدالتهابی هریک مداخلههای ورزش پیلاتس، مکمل ویتامین D و ترکیبی از این دو شیوه در وضعیت اضافهوزنی همراه با سطوح پایین ویتامین D، تا حدی میتواند به تنظیم مثبت IL-10 و کاهش TNF-α نسبت داده شود، اما اثربخشی مداخله ترکیبی بر بهبود التهاب در مقایسه با دو مداخله دیگر بیشتر است. همچنین تأثیر تمرین پیلاتس در کاهش TNF-α قویتر از مکمل ویتامین D است.
فاطمه حلال خور، آمنه پوررحیم قورقچی، معرفت سیاهکوهیان،
دوره 26، شماره 5 - ( 10-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: ملاحظات ضدسیتوکین در بیماران کووید-19 میتواند نقش بسزایی در پیشگیری از مرگ ومیر داشته باشد از این رو فعالیت بدنی با کاهش عوامل خطرزا، همچنین زعفران با خواص ضدالتهابی و آنتیاکسیدانی به عنوان راه کارهای ضد سایتوکین در نظر گرفته شده است. بنابراین هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر مکمل سازی زعفران و تمرین استقامتی بر غلظت اینترلوکین-6، اینترلوکین-10 و السیستئین در بیماران سرپایی مبتلا به کرونا ویروس می باشد.
مواد و روش ها: جامعه آماری این پژوهش، بیماران سرپایی مبتلا به کرونا ویروس که 36 نفر به صورت تصادفی انتخاب شدند. اندازهگیری سایتوکینها و السیستئین با استفاده از کیت مخصوص و به روش الایزا انجام شد. فرضیههای تحقیق با استفاده از نرمافزار SPSS در سطح معنیداری 05/0>P با استفاده از آزمون آنالیز واریانس (ANOVA) با اندازهگیریهای مکرر با عامل بینگروهی بررسی شدند.
نتایج: نتایج نشان داد که فعالیت استقامتی و مکمل سازی زعفران باعث کاهش معنی داری در سطوح IL-6 و نسبت اینترلوکین 6به اینترلوکین 10 شد(05/0≥P). همچنین فعالیت استقامتی به همراه مکمل سازی زعفران باعث افزایش معنی داری در میزان غلظت سرمی ال سیستئین شد(035/0=P). نتایج نشان داد که بین مراحل اندازهگیری و گروه همچنین تفاوت های درون گروهی و بین گروهی در متغیرهای اینترلوکین-10 اثر تعاملی وجود ندارد (511/0=P)،
نتیجه گیری: سطوح IL-6 و IL-10 در اثر مصرف مکمل سازی زعفران و تمرین استقامتی کاهش می یابد و میزان السیستئین افزایش که این خود باعث کمک به بهبود بیماران کووید -19 می شود.
امیر نجفی، محمد امین مومنی مقدم، داود سالارباشی، نرگس امینی بیدختی، مرضیه رحمانی، میلاد خراسانی،
دوره 27، شماره 3 - ( 5-1403 )
چکیده
مقدمه: دیابت نوع 2، یکی از بیماریهای غیرواگیر است که سالانه بار مالی بسیاری را بر سیستم بهداشت درمان تحمیل میکند. مطالعات متعددی، نقش عوامل التهابی را در ایجاد و پیشرفت این بیماری نشان داده است. هدف از مطالعه حاضر، مقایسه پلیمورفیسم ژن آنتاگونیست گیرنده اینترلوکین-1 در مبتلایان به دیابت نوع 2 و گروه شاهد بود.
روش کار: بعد از تأیید کمیته اخلاق دانشگاه علوم پزشکی گناباد، از 100 نفر از افراد مراجعهکننده به بیمارستان علامه بهلول گنابادی که در دو گروه مورد (مبتلا به دیابت نوع دو) و شاهد (سالم) تقسیم شدند، نمونه خون کامل دریافت گردید. استخراج DNA با استفاده از روش Salting out انجام شد. جهت بررسی پلیمورفیسم، با استفاده از پرایمرهای اختصاصی قطعه مورد نظر ابتدا به روش PCR تکثیر شده و در نهایت با استفاده از الکتروفورز آللها شناسایی گردید. دادهها با استفاده از آزمون Chi-Square در سطح معنیداری کمتر از
5 درصد مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: نتایج بررسی پلیمورفیسم نشاندهنده تفاوت معنیدار گروه مورد در ژنوتایپ 1/2 (0/001 = P) و 2/2 (0/004 = P) با افراد سالم بود. به طوری که ژنوتایپ 1/2 باعث افزایش احتمال ابتلا به دیابت نوع دو تا 15 برابر میشد.
نتیجه گیری: در جامعه مورد مطالعه، پلیمورفیسم ژن آنتاگونیست گیرنده اینترلوکین-1 به صورت معنیداری در ابتلا به دیابت نوع دو نقش داشته و خطر ابتلا به این بیماری را افزایش میدهد به نحوی که افراد دارای آلل 2 احتمال ابتلا به دیابت نوع دو بیشتری دارند.
رعنا نوروزی کمارعلیا، سیما نصری، صمد فراشی بناب، فرشته دادفر، نعیمه دهقانی،
دوره 27، شماره 4 - ( 7-1403 )
چکیده
مقدمه: سرطان پستان، از جمله شایعترین سرطانها و علت اصلی مرگ و میر در زنان میباشد. یکی از مکانیسمهای سلولهای سرطانی برای عدم دسترسی سیستم ایمنی به آنها، تولید ترکیبات سرکوبکننده از قبیل اینترلوکین-10 است. از طرف دیگر فاکتور رشد اندوتلیال عروقی با اتصال به گیرندههای خود در سطح سلولهای اندوتلیال نقش مهمی در نفوذپذیری عروق و رگزایی تومور ایفا میکند. در این مطالعه بیان ژن اینترلوکین-10 و فاکتور رشد اندوتلیال عروقی در بافت تومور پستان در مدل تجربی تومور بررسی شد.
روش کار: ابتدا در موشهای نژاد بالب/سی به طور تجربی تومور پستان ایجاد شد و از بافت تومور RNA استخراج شد. از RNAهای استخراج شده cDNA تولید شد و میزان بیان ژنهای 10-IL و VEGF با روشRT-PCR ارزیابی شد.
یافتهها: آنالیز دادهها نشان داد که بیان ژن 10-IL و VEGF بافت تومور نسبت به سلولهای گروه شاهد بیشتر بود، اما این افزایش بیان از نظر آماری معنیدار نبود.
نتیجهگیری: به طور کلی سطح بیان ژنهای اینترلوکین-10 و فاکتور رشد اندوتلیال عروقی در مدل تجربی تومور افزایش داشت، اما تحقیقات وسیعتر و ارتباط با سایر فاکتورهای دخیل ضروری به نظر میرسد.