جستجو در مقالات منتشر شده


7 نتیجه برای اکسیژن

محمود پدرام، محمد طه جلالی، فضل اله احمدی اصفهانی،
دوره 1، شماره 5 - ( 10-1376 )
چکیده

غلظت سرمی لیپوپروتئین (a) به عنوان یک عامل مستقل در ایجاد آترواسکلروز به طور اساسی تحت تاثیر ژنتیک می باشد. در این بررسی غلظت سرمی لیپوپروتنئین (a) در بیماران با نارسایی مزمن کلیه تحت درمان نگهدارنده همودیالیز با غشاء های کوپروفان، به عنوان گروهی که مواد اکسیدان ( رادیکال های ازاد اکسیژن) را به طور افزایش یافته ای در خون خود دارند و همچنین گروه شاهد اندازه گیری شد. تعداد بیماران 87 نفر ( 34 زن و 53 مرد در فاصله سنی 5 تا 65 سال بود ) و برای مقایسه با گروه شاهد، غلظت سرمی لیپوپروتئین (a) در 100نفر افراد سالک ( 30 زن و 70 مرد در فاصله سنی 4 تا 70 سال ) اندازه گیری گردید. مقایسه دو گروه بیمار و گروه شاهد یک افزایش معنی دار در غلظت سرمی لیپوپروتئین (a) در بیماران با نارسایی مزمن کلیه تحت درمان همودیالیز را نسبت به گروه شاهد نشان داد. (P<0.05)

ناصر فرهادی، عباس خسروی،
دوره 7، شماره 4 - ( 10-1383 )
چکیده

مقدمه: کنترل مداوم میزان اشباع اکسیژن خون با استفاده از اکسیمتری نبض انگشت به عنوان یک تکنیک تقریبا رایج مراقبت از بیماران بدحال شناخته شده است. اما تحقیقات صورت گرفته در زمینه تاثیر محل قرارگیری پروب دستگاه اکسیمتر نشان دهنده وجود تفاوت در نتایج اندازه گیری بوده است .
روش کار: در این مطالعه مقطعی تحلیلی 36 نوزاد کم تر از یک ماه به روش در دسترس انتخاب شدند. حجم نمونه بر اساس 5%=α= و 20%=β محاسبه گردید. درصد اشباع اکسیژن خون شریانی نمونه ها توسط اکسیمتری نبض دست و پا و روش مستقیم (از طریق تهیه نمونه خون شریانی و بررسی توسط دستگاه گازهای خون)، مجموعا سه بار اندازه گیری و ثبت گردید. داده ها با روش آماری تی جفت مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. p کمتر از 0/05 معنی دار در نظر گرفته شد.
نتایج: یافته ها نشان دهنده اختلاف معنی دار آماری هر دو روش اکسیمتری نبض با روش مستقیم بود. همچنین اختلاف مقادیر اکسیمتری پروب دست با پروب پا از نظر آماری معنی دار بود و میزان به دست آمده از اکسیمتری نبض پا نسبت به نبض دست رابطه نزدیک تری با روش مستقیم داشت (0/05P<).
نتیجه گیری: از یافته های این پژوهش اینگونه می توان نتیجه گیری نمود که اولا اکسیمتری نبض نمی تواند پیشگوی معتبری برای تغییرات میزان اشباع اکسیژن خون شریانی در نوزادان باشد و ثانیا محل پروب در نتایج اکسیمتری تفاوت ایجاد می نماید.

احمد عامری، جمشید انصاری، مجید مختاری، علی چهرئی،
دوره 9، شماره 4 - ( 10-1385 )
چکیده

مقدمه: رادیوتراپی سرطان پستان باعث افزایش کنترل موضعی و به دنبال آن افزایش میزان بقاء می‌شود. در عین حال این رادیوتراپی دارای عوارضی بر روی ریه می‌باشد که در روش‌های مختلف درمان ممکن است با هم متفاوت باشند. تست‌های عملکرد ریوی و میزان اشباع اکسیژن محیطی معیاری برای سنجش این عوارض می‌باشند. در این بررسی عوارض دو روش رادیوتراپی مورد مقایسه قرار گرفته است. روش کار: در این مطالعه کار آزمایی بالینی 51 بیمار مبتلا به سرطان پستان مرحله II و III (بر اساس مرحله بندی TNM ) که تحت عمل جراحی ماستکتومی رادیکال تغییر یافته قرار گرفته و جهت رادیوتراپی تکمیلی به بیمارستان امام حسین مراجعه کرده بودند، به طور تصادفی به دو گروه تقسیم شدند. در یک گروه رادیوتراپی با سه فیلد و در گروه دیگر با چهار فیلد انجام شد. بیماران دوز کلی 5000-4800 سانتی‌گری را دریافت کردند . برای بیماران تست‌های عملکرد ریوی و درصد اشباع اکسیژن محیطی (پایه و بعد از فعالیت) یک بار بلافاصله قبل از رادیوتراپی و سپس یک ماه و سه ماه پس از پایان رادیوتراپی انجام شد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از آزمون‌های آماری مربع کای، تی دانش آموزی و من ویتنی یو استفاده شد. نتایج: مقایسه FEV1 ، FVC و در دو گروه نشان می‌دهد که این شاخص‌ها یک ماه و سه ماه پس از پایان رادیوتراپی با هم تفاوت معنی‌داری نداشته است. هم‌چنین در کلیه موارد میزان FEV1 ، FVC و یک ماه پس از پایان رادیوتراپی نسبت به میزان پایه تغییر معنی‌داری پیدا نکرده ولی میزان FEV1 و FVC سه ماه پس از رادیوتراپی نسبت به میزان پایه تغییر معنی داری (به ترتیب 001/0 p< و 006/0 p<) داشته است. کاهش درصد اشباع اکسیژن محیطی نیز نه تفاوتی معنی‌دار در بین دو گروه بعد از درمان رادیوتراپی داشته و نه در کلیه بیماران قبل و بعد از رادیوتراپی کاهش معنی‌دار پیدا کرده است. نتیجه‌گیری: رادیوتراپی بستر پستان و غدد لنفاوی منطقه‌ای باعث ایجاد اختلال در تست‌های فعالیت ریوی می‌شود. اما در مقایسه دو گروه با دو تکنیک سه فیلد و چهار فیلد این عوارض با هم تفاوتی ندارد.
نیره باغچقی، حمیدرضا کوهستانی، اکرم دبیریان، حمید علوی مجد،
دوره 10، شماره 1 - ( 1-1386 )
چکیده

مقدمه: امروزه استفاده از طب مکمل و جایگزین در حال افزایش است و لمس به عنوان یکی از این روش‌ها شناخته شده است. لمس از تحریکات حسی مفید برای نوزادان نارس می‌باشد. با این حال نتایج تحقیقات نشان داده‌اند که نوزادان زودرس بستری در بخش مراقبت‌های ویژه نوزادان بسیار کم تحت لمس قرار می‌گیرند. هدف این مطالعه تعیین تأثیر لمس بر میزان اشباع اکسیژن خون شریانی در نوزادان مبتلا به سندرم دیسترس تنفسی می‌باشد. روش کار: این تحقیق یک مطالعه از نوع کارآزمایی بالینی با اندازه‌گیری‌های مکرر می‌باشد که بر روی 37 نوزاد مبتلا به سندرم دسترس تنفسی انجام شده است. جهت جمع آوری داده‌ها از یک فرم ثبت اطلاعات که شامل دو بخش اطلاعات دموگرافیک و جدول ثبت میزان اشباع اکسیژن خون شریانی بود، استفاده شد. ابزار دیگر مورد استفاده دستگاه پالس اکسی متر نلکور بود. اطلاعات طی سه روز متوالی جمع‌آوری گردید. اشباع اکسیژن خون شریانی 5 دقیقه قبل از لمس ثبت شده، سپس واحدهای پژوهش به مدت 5 دقیقه لمس شدند و با فاصله 5 و 15 دقیقه بعد از لمس، اشباع اکسیژن خون شریانی مجدداً کنترل شد. داده‌ها با استفاده از آزمون آماری آنالیز واریانس با اندازه‌گیری‌های مکرر تجزیه و تحلیل شد. نتایج: نتایج نشان داد که در روز اول، میانگین میزان اشباع اکسیژن خون شریانی در 5 دقیقه قبل از لمس، 5 دقیقه بعد از لمس و 15 دقیقه بعد از لمس به ترتیب 67/95 ،91/95 و 96 بود. در روز دوم میانگین میزان اشباع اکسیژن خون شریانی در 5 دقیقه قبل از لمس، 5 دقیقه بعد از لمس و 15 دقیقه بعد از لمس به ترتیب72/95 ، 05/96 و 08/96 بود. در روز سوم میانگین میزان اشباع اکسیژن خون شریانی در 5 دقیقه قبل از لمس، 5 دقیقه بعد از لمس و 15 دقیقه بعد از لمس به ترتیب 75/95 ، 16/96 و13/96 بود. در هر یک از سه روز مداخله، میزان اشباع اکسیژن خون شریانی 5 و15 دقیقه بعد از لمس بیشتر از 5 دقیقه قبل از لمس بود(01/0p<). اما تفاوت آماری معنی‌داری بین 5 دقیقه بعد از لمس و 15 دقیقه بعد از لمس وجود نداشت. هم‌چنین میزان اشباع اکسیژن خون شریانی طی سه روز مداخله تفاوت آماری معنی‌داری نداشت. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که بین لمس و افزایش اشباع اکسیژن خون شریانی ارتباط معنی‌داری وجود دارد. در آموزش پرستاران شاغل در بخش مراقبت‌های ویژه نوزادان باید بر اهمیت لمس حین مراقبت از این گونه نوزادان تاکید کرد. این یافته‌ها نشان داد که لمس برای نوزادان نارس مفید است و می‌تواند نقطه آغازی جهت انجام چنین تحقیقاتی باشد.
محمدعلی حسامی، امیر رضا نعیمی، حمیدرضا بیرانو ند،
دوره 11، شماره 1 - ( 1-1387 )
چکیده

مقدمه: به رغم تمهیدات به کار رفته هم اکنون عفونت زخم جراحی یکی از عوامل مهم افزایش مورتالیتی وموربیدیتی بیماران و تحمیل هزینه‌های هنگفت بر سیستم بهداشتی –درمانی محسوب می‌گردد. بر اساس مطالعات اخیر به صورت بالینی و آزمایشگاهی، دریافت اکسیژن اضافی حین عمل با مکانیسم افزایش فشار اکسیژن بافتی و در نتیجه بهبود مکانیسم کشتن اکسیداتیو باکتری‌ها، سبب کاهش عونت زخم می‌گردد. این مطالعه با هدف تاثیر میزان اکسیژن تجویزی در حین بیهوشی بر میزان بروز عفونت زخم در جراحی های تمیز- آلوده صورت گرفته است. روش کار: این مطالعه یک کارآزمایی بالینی دو سویه کور است که روش نمونه‌گیری آن تصادفی ساده با استفاده از جدول اعداد تصادفی می‌باشد. 584 نفر که کاندید جراحی‌های کلاس زخم تمیز-آلوده بوده و معیارهای شرکت در مطالعه را داشتند، به طور تصادفی به دو گروه مساوی تقسیم شدند. به یک گروه FIO240 درصد و به گروه دیگر FIO280 درصد حین بیهوشی داده شد. سپس دو گروه در طی یک دوره دو هفته‌ای از نظر علایم عفونت زخم تحت بررسی قرار گرفتند. نتایج: از 292 نفری کهFIO280 درصد دریافت کرده بودند 11نفر(9/3 درصد) و از 292 نفری کهFIO2 40 درصد دریافت نموده بودند 25 نفر(1/8 درصد) دچار عفونت زخم شدند. با احتمال خطای 5 درصد از نوع آلفا، شیوع عفونت زخم در گروهی که اکسیژن با FIO2 بیشتر گرفته بود به طور معنی‌داری از شیوع عفونت در گروهی که اکسیژن با FIO2 کمتر دریافت نموده بود، کمتر بود. نتیجه گیری: این مطالعه همانند مطالعات مشابه، موید اثر مثبت اکسیژن اضافی حین عمل در کاهش عفونت زخم در جراحی‌های تمیز آلوده است. بنابر این با توجه به بدون عارضه، کم هزینه و موثر بودن این روش در کاهش عفونت زخم برای بیمار، تجویز اکسیژن اضافی حین اعمال جراحی تمیز-آلوده توصیه می‌گردد.
محمود امینی، سید علیرضا حسینی، یحیی ژند، تورج زندباف، بابک عشرتی، شعبانعلی علیزاده، قاسم مسیبی، علی قضاوی، علی سیروس،
دوره 13، شماره 4 - ( 11-1389 )
چکیده

زمینه و هدف: امروزه استفاده از بیومارکرهای التهابی در تشخیص آپاندیسیت در حال افزایش است، از طرف دیگر نقش رادیکا‎ل‎های آزاد اکسیژن در وضعیت‎های التهابی گوناگون شناخته شده است. با توجه به گستردگی بالای آپاندکتومی منفی(2/22-3/9 درصد)، هدف از این مطالعه تعیین سطح تام آنتی اکسیدان‎های خون به عنوان بیومارکری جهت تشخیص زودرس آپاندیسیت حاد می‎باشد. مواد و روش‎ها: در این مطالعه کارآزمایی تحلیلی آینده نگر، تعداد 407 بیمار که در طول یک سال با تشخیص آپاندیسیت، تحت عمل جراحی قرار گرفته بودند، وارد مطالعه شدند. پس از سنجش ظرفیت تام آنتی اکسیدانی، داده‎ها به وسیله منحنی تحلیلی راک و آزمون‎های پارامتریک مقایسه میانگین آنالیز شدند. یافته‎ها: از کل بیماران تعدا 298 بیمار دارای آپاندیسیت بودند. میزان ظرفیت تام آنتی اکسیدانی در گروه زنان بالغ برابر با 75/164±90/663 و در گروه مردان بالغ برابر 37/167±58/752 میکرومولار بر لیتر بود که اختلاف معنی‎داری با یکدیگر داشتند(0001/0>p) همچنین میانگین ظرفیت تام آنتی اکسیدانی در زیرگروه آپاندیسیت پرفوره در بین کودکان به طور معنی‎داری بالاتر از انواع گانکرن و چرکی بود. نتیجه گیری: میزان ظرفیت تام آنتی اکسیدانی می تواند به عنوان فاکتور پیش‎گویی کننده برای موارد پرفوره در اطفال استفاده شود ولی نمی توان آن را به عنوان بیومارکری جهت تشخیص آپاندیسیت به کار گرفت. با توجه به اختلاف میزان ظرفیت تام آنتی اکسیدانی در مردان و زنان توصیه به انجام مطالعاتی می‎گردد که در آن میزان فاکتورهای التهابی با در نظر گرفتن فازهای سیکل ماهیانه در زنان سنجیده شود.
علی خسروبیگی،
دوره 15، شماره 9 - ( 11-1391 )
چکیده

زمینه و هدف: آسیب‎های ناشی از استرس اکسیداتیو به عنوان یک عامل مهم در ناباروری مردان مطرح است. هدف این مطالعه مرور نقش استرس اکسیداتیو در ناباروری مردان می باشد. مواد و روش‎ها: در این مطالعه مروری، جهت جستجوی مقالات از پایگاه‎های اطلاعاتی PubMed، Scopusو EBSCO-CINAHL استفاده گردید. یافته‎ها: تحت شرایط فیزیولوژیک، مقادیر پایینی از رادیکال‎های آزاد برای فعالیت طبیعی اسپرم‎ها ضروری می‎باشد و مقادیر بیش از حد گونه‎های فعال اکسیژن تولید شده به وسیله لکوسیت‎ها و اسپرم‎های نابالغ می‎تواند باعث آسیب به اسپرم‎ها گردد. در شرایط طبیعی بین تولید رادیکال‎های آزاد و فعالیت آنتی‎اکسیدانتی دستگاه تولید مثل مردان تعادلی وجود دارد. تولید بیش از حد گونه‎های فعال اکسیژن در مایع منی می‎تواند بر مکانیسم دفاع آنتی‎اکسیدانتی اسپرم و یا پلاسمای سمینال غلبه کرده و باعث استرس اکسیداتیو گردد. مطالعات اخیر سطح بالای رادیکال‎های آزاد را در 40-25 درصد مردان نابارور گزارش داده‎اند. استرس اکسیداتیو بر روی پارامترهای باروری اسپرم و نیز ظرفیت باروری آن تاثیر گذاشته و باعث کاهش احتمال بارداری می‎گردد. نتیجه‎گیری: استرس اکسیداتیو می‎تواند باعث ایجاد آسیب در اسپرم‎ها و در نتیجه کاهش احتمال بارداری در شرایط طبیعی و نیز در روش‎های کمک باروری گردد.

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشگاه علوم پزشکی اراک می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Arak University of Medical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb