16 نتیجه برای اوره
علی فانی، ایمان فانی، فرزانه جهانی، محمود امینی، محمود باغی نیا، محمد رفیعی، تانیا فهیمی،
دوره 7، شماره 4 - ( 10-1383 )
چکیده
مقدمه: نارسایی حاد کلیه(ARF) یکی از عوارض نسبتا شایع بخش های جراحی است و بر اساس افزایش اوره و کراتینین سرم و کاهش فیلتراسیون گلومرولی (CRF) تعریف می شود. در این مطالعه شیوع نارسایی حاد کلیه در بیماران بستری در بخش اورژانس جراحی مورد بررسی قرار گرفته است.
روش کار: این بررسی یک مطالعه مقطعی تحلیلی است که طی آن کلیه بیمارانی که با تشخیص اولیه جراحی اورژانس (تروماتیک یا غیر تروماتیک) در بخش اورژانس جراحی بستری شدند به عنوان نمونه وارد طرح شدند. پس از گرفتن شرح حال و معاینه بالینی، بیمارانی که سابقه بیماری کلیوی داشتند از طرح کنار گذاشته شدند و از بیمارانی که وارد طرح می شدند تست کامل ادرار، ازت اوره خون و کراتینین انجام و نتایج در فرم مخصوص ثبت می شد. پس از گردآوری اطلاعات داده ها توسط نرم افزار SPSS مورد آنالیز قرار گرفت.
نتایج: در این مطالعه طی مدت 10 ماه 2100 بیمار (1280 مرد و مابقی زن) بررسی شدند که در مجموع 5/66% آنان دچار درجاتی از ARF بودند. از مجموع بیماران بررسی شده 1136 نفر به علت حوادث و تروما (72% مولتیپل تروما و 28% با یک ضایعه تروماتیک) و 964 نفر با اورژانس های غیر تروماتیک مراجعه نموده و تحت عمل جراحی قرار گرفتند که در گروه اول 6/84% و در گروه دوم 4/25% ARF دیده شد. همچنین شیوع ARF در مردان و زنان به ترتیب 5/6% و 5/7% بوده است.
نتیجه گیری: شیوع کلیس نارسایی حاد کلیه در این مطالعه تفاوت چندانی با شیوع آن در کشورهای توسعه یافته نداشت. همچنین نارسایی حاد کلیه در بیماران تروماتیک، افراد مسن و نیز بیماران مبتلا به چند ضایعه بیش تر بود و با سایر گروه ها اختلاف معنی دار داشت که به نظر می رسد عوامل فوق الذکر بعنوان ریسک فاکتور ARF باید در بخش های اورژانس جراحی مورد ملاحظه قرار گیرد.
عبدالحسین دلیمی اصل، اکرم فرهادی مفتخر، فرشته زارع سور کالی، محمود شریفیان،
دوره 8، شماره 1 - ( 1-1384 )
چکیده
مقدمه: توکسوپلاسموز نوعی بیماری انگلی است که توسط تک یاخته توکسوپلاسما گوندیی ایجاد می شود. مهاجرت توکسو پلاسما به خون و سایر بافت های بدن مانند کبد و تکثیر انگل در این سلول ها، ممکن است باعث بروز تغییرات فیزیولوژیک سلولی و بیوشیمیایی در بدن از جمله کبد شود. در نتیجه شاخص هایی از قبیل اوره، بیلی روبین، پروتئین تام و آلبومین ممکن است تغییر نمایند. در این تحقیق تغییرات ایجاد شده در برخی از شاخص های کبدی طی آلودگی تجربی رت به توکسو پلاسما گوندیی مورد مطالعه قرار گرفته است.
روش کار: تعداد 80 سر رت و 90 سر موش سوری عاری از آلودگی انتخاب شدند. رت ها به دو گروه 60 سر رت مورد و 20 سر رت شاهد تقسیم شدند. گروه مورد با تزریق 50000 عدد تاکی زونیت از طریق داخل صفائی آلوده شدند و هر سه روز یک بار تا مدت 10 روز از یک گروه سه تایی مورد به همراه یک رت از گروه شاهد نمونه برداری و میزان سطوح مقادیر پروتئین تام، آلبومین، بیلی روبین و اوره با روش های استاندارد بررسی شد. علاوه بر این کبد رت های آلوده از لحاظ آلودگی به توکسوپلاسما با روش تلقیح داخل صفاقی موش سوری مورد بررسی قرار گرفت.
نتایج: طبق نتایج به دست آمده، انگل از روز ششم آلودگی در بافت کبد ظاهر و تا روز بیست و هفت قابل مشاهده بود که پس از این مدت انگل از کبد محو گردید. اوره از روز ششم بعد از آلودگی شروع به افزایش کرد که این افزایش تا روز شصتم ادامه داشت. بیلی روبین تام از روز ششم تا بیست و هفتم و پروتئین تام و آلبومین سرم از روز ششم تا دوازدهم دچار افزایش و از آن به بعد یعنی تا روز شصتم تا مقدار طبیعی دچار کاهش شدند.
نتیجه گیری: به طور کلی آلودگی رت به توکسوپلاسموزیس می تواند سبب ایجاد تغییرات موقت در برخی شاخص های بیوشیمیایی کبد شود. این تغییرات عمدتا به علت عبور انگل از بافت کبد است. متعاقب استقرار انگل در مغز و یا عضلات و تشکیل کیست نسجی این تغییرات روند طبیعی به خود می گیرند.
سلیمان زند، هادی حسنخانی، پروین سلطانی،
دوره 10، شماره 1 - ( 1-1386 )
چکیده
مقدمه: نارسایی مزمن کلیه یک مشکل بهداشتی مهم است و هر ساله بر تعداد مبتلایان به این بیماری افزوده میشود. در صورت بروز نارسایی غیر قابل برگشت کلیه، بیماران باید به صورت دائمی همودیالیز شوند. با توجه به این که دیالیز ناکافی سبب افزایش مرگ و میر میشود تعیین کفایت همودیالیز و ارتقای آن در این بیماران از اهمیت بسیاری بر خوردار است. بنابر این مطالعه حاضر با هدف تعیین کفایت دیالیز در بیماران بخش دیالیز بیمارستان ولی عصر اراک در سال 1383 طراحی شده است. روش کار: این پژوهش، یک مطالعه مقطعی- تحلیلی میباشد که بر روی 103 بیمار بستری تحت دیالیز بیمارستان ولی عصر اراک انجام گرفته است. در این پژوهش اطلاعات بر اساس اندازهگیری وزن، فشار خون (قبل و بعد از دیالیز)، مدت دیالیز و انجام آزمایشهای BUN و Crخون قبل از وصل کردن بیمار به دستگاه و در فاصله 5 دقیقه پس از خاموش کردن پمپ، از مسیر شریان و بلافاصله قبل از شروع دیالیز نوبت بعد، جمعآوری شد و با استفاده از آزمونهای آماری تی و همبستگی پیرسون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج: میزان متوسط KT/V 14/0± 58/0، میانگین سرعت کاتابولیک پروتئین (nPCR)11/0±36/0گرم بر کیلوگرم در روز و میزان متوسط غلظت متوسط زمانی اوره (TAC) 14± 3/43 میلی گرم بر دسی لیتر بود که تفاوت معنیدار آماری با میزان استاندارد داشت (05/0>p) KT/V.زنان18 /0± 49/0و مردان 10/0±47/0 بود و بین KT/V بیماران با توجه به جنسیت آنها اختلاف معنیدار دیده شد (03/0p<). همچنین بین تحصیلات و KT/V, TAC و تعداد دفعات دیالیز در هفته رابطه خطی مثبت وجود داشت. نتیجه گیری: با توجه به بی کفایتی همودیالیز در تقریباً 80 درصد بیماران و پایین بودن شاخصهای کفایت همودیالیز از میزان استاندارد، پیشنهاد میشود ضمن ارزیابی کفایت دیالیز بیماران به صورت دورهای، مطالعهای دیگر نیز جهت بررسی علت عدم کفایت همودیالیز در این مرکز انجام شود .
سعید صدرنیا، علی چهرئی،
دوره 11، شماره 1 - ( 1-1387 )
چکیده
مقدمه: هیپر تروفی بطن چپ(LVH) یکی از عوارض قلبی فشارخون بالا است که در آن احتمال بروز آریتمی های قلبی و حوادث عروق قلبی افزایش مییابد. برخی از محققین علاوه برفشارخون بالا عوامل دیگری مانند اختلال لیپیدهای خون، قندخون بالا و نارسایی کلیوی را نیز در بروز هیپر تروفی بطن چپ مؤثر میدانند. این مطالعه به منظور تعیین اثر شاخص توده بدنی و بعضی از عوامل آزمایشگاهی بر هیپرتروفی بطن چپ در بیماران با فشارخون بالا صورت گرفته است. روش کار: این مطالعه یک مطالعه مورد- شاهدی است که طی آن بیماران گروه مورد (بیماران با فشارخون بالا و دچار هیپرتروفی بطن چپ) با بیماران گروه شاهد (بیماران با فشارخون بالا و بدون هیپرتروفی بطن چپ)، از نظر شاخص توده بدنی، لیپیدهای سرم، قندخون، اوره و کراتی نین؛ مورد مقایسه قرار گرفتند. اطلاعات به دست آمده به وسیله آزمون آماری کای دو و رگرسیون لجستیک تجزیه و تحلیل گردید. نتایج: در این مطالعه؛ شاخص توده بدنی، گلوکز بالا، BUN و کراتی نین بالا بر روی ظهور LVH در بیماران با فشارخون بالا اثر قابل توجهای داشتهاند اما اختلال لیپیدهای خون بر ظهور LVH اثر قابل توجهی نداشته است. نتیجه گیری: با توجه به نتایج این مطالعه مشخص میشود که علاوه بر هیپر تانسیون؛ شاخص توده بدن بالا ، قندخون بالا و همچنین بالا بودن اوره و کراتی نین بر ظهور LVH مؤثر میباشند. لذا لازم است که در بیماران با هیپر تانسیون این فاکتورها با دقت کنترل شده و جهت اصلاح آنها اقدام گردد.
معصومه افشاری، حمید طاهر نشاط دوست، فاطمه بهرامی، حمید افشار،
دوره 13، شماره 1 - ( 2-1389 )
چکیده
زمینه و هدف: این پژوهش با هدف بررسی اثر بخشی درمان رفتاری - فراشناختی برمیزان باورهای هراس بیماران زن مبتلا به هراس (پانیک) طراحی گردیده است. مواد و روش ها: این پژوهش یک کارآزمایی بالینی است. نمونه شامل24 بیمار زن با تشخیص اختلال هراس بودکه از میان 76 بیمار مبتلا به هراس مراجعه کننده به مراکز روان پزشکی انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و شاهد قرار داده شدند. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامه باورهای هراس گرینبرگ استفاده شد که در پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری توسط افراد تکمیل گردید. درمان رفتاری - فراشناختی طی هشت جلسه بر روی گروه آزمایش انجام گرفت و گروه شاهد ضمن دریافت درمانهای متداول پزشکی جهت درمان روانشناختی در لیست انتظار قرار گرفت. یافتهها: بر اساس نتایج تحلیل کواریانس، میانگین نمرات باورهای هراس درگروه آزمایش بهطور معنیداری نسبت به گروه شاهد کاهش پیداکرده است(05/0p<). نتیجهگیری: بیماران زنی که تحت درمان رفتاری- فراشناختی قرار گرفتند نمره باورهای هراس پایینتری نسبت به گروه شاهد داشتند. بنابراین، نتایج حاکی از این است که این درمان باعث کاهش باورهای هراس بیماران زن مبتلا میشود.
سعید چنگیزی آشتیانی، علی زارعی، مهرداد شریعتی، ایوب جباری، حسن قاسمی،
دوره 14، شماره 5 - ( 9-1390 )
چکیده
زمینه و هدف: کاکنج گیاهی علفی، پایا با ساقه ریزومی خزنده و متعلق به خانواده سولانامه میباشد. این مطالعه تأثیر عصاره گیاه کاکنج Physalis Alkekengi بر روی غلضت برخی از فاکتورهای بیوشیمیایی پلاسما را بررسی میکند.
مواد و روشها: در این مطالعه تجربی، 50 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار با میانگین وزنی 5±190گرم به 5 گروه 10 تایی شامل: گروه کنترل، گروه شاهد تزریقی با دریافت روزانه 2 میلی لیتر حلال دارو، گروههای تجربی دریافت کننده دارو با دوز حداکثر (4/0)، متوسط (2/0) و حداقل (1/0) گرم به ازای هرکیلوگرم تقسیم شدند. تجویز دارو به صورت داخل صفاقی و به مدت 14روز به طول انجامید و بعد از پایان این دوره به منظور انجام تستهای آزمایشگاهی، خونگیری انجام و نتایج به دست آمده از آزمایشات با استفاده از روشهای آماری آنووا و توکی تست مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: بر اساس نتایج به دست آمده، غلظت پلاسمایی پروتئین و آلبومین افزایش معنیداری را نشان دادند(05/0> P) در حالی که در غلظت پلاسمایی کراتینین، بیلی روبین، نیتروژن اوره خون تغییرات معنیداری مشاهده نشد.
نتیجه گیری: از آنجایی که گیاهان این خانواده حاوی مقادیر قابل توجهی گلوکوکورتیکوئیدها میباشند، احتمال میرود که وجود این ترکیبات بتواند سطح پروتئینهای کبد و پلاسما را افزایش دهد. به علاوه وجود ترکیباتی مانند فیزالین و ویتامین ث همراه با افزایش آلبومین احتمالأ باعث افزایش فشار خون و در نهایت افزایش فیلتراسیون گلومرولی و خواص مدری شده و لذا عدم افزایش معنیدار غلظت پلاسمایی مواد حاصل از متابولیسم در پلاسما منطقی به نظر میرسد.
رسول کاویان نژاد، خدایار عشوندی، رضا برزو، محمود غلیاف،
دوره 18، شماره 12 - ( 12-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: همودیالیز شایعترین روش درمانی در بیماران با مرحله انتهایی کلیه است. با توجه به اهمیت و نقش نفوذپذیری صافیهای همودیالیز در پاکسازی مواد و ذرات، این صافیها به دو گروه جریان کم و جریان زیاد تقسیم میشوند. این پژوهش با هدف مقایسه اثرات این صافیها در برداشت الکترولیتها و ذرات در این بیماران انجام گرفت.
مواد و روشها: در یک کارآزمایی بالینی متقاطع، نمونه خون 30 بیمار همودیالیزی طی دو جلسه همودیالیز با استفاده از صافی جریان کم و جریان زیاد قبل و بعد از همودیالیز جهت بررسی و مقایسه مقادیر سدیم، پتاسیم، فسفر، اوره و کراتینین از لاین شریانی تهیه و به آزمایشگاه ارسال شد. از نرم افزار SPSS نسخه ۱۶ جهت تحلیل دادهها استفاده شد.
یافتهها: میانگین سنی نمونهها 74/10±46/47 سال بود، 70 درصد مرد و 30 درصد زن بودند. میزان برداشت اوره (017/0=p)و فسفر (006/0=p)بعد از همودیالیز در صافی جریان زیاد بالاتر بوده و از لحاظ آماری معنیدار بود. اما در سایر پارامترها اختلاف آماری معنیداری بین دو صافی مشاهده نشد(05/0<p).
نتیجهگیری: با توجه به نتایج پژوهش و ویژگی صافی جریان زیاد، پیشنهاد میشود در صورت عدم وجود ممنوعیت خاص، صافی جریان زیاد به صورت منظم در بخشهای همودیالیز استفاده شود.
مینا ذوالفقاری، بهزاد خوانساری نژاد، علی گنجی، زینب حمزه لو، حمید ابطحی،
دوره 19، شماره 11 - ( 11-1395 )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: گونههای اوره آ پلاسما و مایکوپلاسما ژنیتالیوم از باکتریهایی هستند که از راه جنسی منتقل میگردند. این باکتریها عامل ایجاد کننده بیماری التهاب لگن، اورتریت غیرگنوکوکی و غیره میباشند. هدف از این تحقیق، تعیین فراوانی گونههای اوره آپلاسما و مایکوپلاسما ژنیتالیوم در خانمهای دارای عفونت واژینال و شریکهای جنسی متعدد مراجعه کننده به مرکز ارتقای بهداشت و درمان زنان در اراک میباشد.
مواد و روشها: نمونه سوآب اندوسرویکال از110 خانم دارای عفونتهای واژینال(واژینیت و سرویسیت) مراجعه کننده به مرکز و ارتقای بهداشت و درمان زنان در شهر اراک تهیه گردید. نمونهها در محیط ترانسپورت به آزمایشگاه منتقل شده و پس از استخراج DNA، طبق دستورالعمل روش سنجش Real Time PCR بررسی شدند.
یافتهها: باکتریهای اوره آپلاسما و مایکوپلاسما ژنیتالیوم به ترتیب در 96(27/87 درصد) و 4(63/3 درصد) نفر از بیماران وجود داشت که از این میان، 4 مورد آلودگی مشترک با هر دو باکتری را داشتند. میزان جداسازی این باکتری در زنان جوان 30 تا 39 سال بیش از سایرین بود.
نتیجهگیری: نتایج نشان میدهد که میزان کلونیزاسیون گونههای اوره آپلاسما در زنان بالغ 40 تا 80 درصد میباشد و میزان کلونیزه شدن این باکتری در گروه مورد مطالعه 27/87 درصد است. این نتایج میتواند نشان دهندهی این مسئله باشد که با افزایش تعداد شریکهای جنسی و افزایش فعالیت جنسی میزان کلونیزاسیون گونههای اوره آپلاسما در خانمها افزایش مییابد. با توجه به تاثیر بالقوه مایکوپلاسماها در عوارض ناشی از عفونت بارداری مادران و مرگ و میر، ضرورت تشخیص و درمان به موقع بیش از پیش مورد نیاز است.
نعیمه اکبری ترکستانی، پلینوس رمضان نژاد، محمدرضا عابدی، بابک عشرتی، عباس نکوبهر، پانته آ رمضان نژاد،
دوره 19، شماره 12 - ( 12-1395 )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: خانواده سلول بنیادی پیکر جامعه است و سلامت آن، تعالی روحی ومعنوی و رشد فکری جامعه را در پی دارد. یکی از مباحث عام جامعه امروز، تقویت پایههای زندگی زناشویی است. بیش از نیمی از مشکلات جنسی که باعث نابودی زندگی و روابط زناشویی میشود، به علت آگاهی ناکافی یا عقاید نادرست در مورد روابط جنسی ایجاد میشود. هدف از انجام این مطالعه بررسی تاثیر مشاوره قبل از ازدواج با رویکرد مبتنی بر پذیرش و تعهد بر عملکرد جنسی زوجین میباشد.
مواد و روشها: مطالعه حاضریک کارآزمایی بالینی میباشد. جمعیت هدف این پژوهش، زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره قبل از ازدواج شهر اصفهان در سال 1394 بودند. نمونهای به حجم 60 زوج انتخاب و وارد مطالعه شدند و سپس به صورت تصادفی در دو گروه مداخله(30 زوج) و کنترل(30 زوج) جای گرفتند. پس از آموزش، پرسشنامه عملکرد جنسی برای دو گروه تکمیل گردید. سپس دادهها از طریق نرم افزار spssنسخه 21 و آزمون من ویتنی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: نتایج این مطالعه نشان داد که اختلاف معناداری بین تاثیر مشاوره قبل از ازدواج با رویکرد مبتنی بر پذیرش و تعهد بر روی عملکرد جنسی زوجین نسبت به روش مرسوم مشاوره قبل از ازدواج وجود نداشت(02/0<p).
نتیجهگیری: نتایج این پژوهش با شرایط مذکور حاکی از عدم تفاوت در عملکرد جنسی زوجین بین مشاوره قبل از ازدواج و رویکرد مبتنی بر پذیرش و تعهد بود. از این رو، نیاز به پژوهشهایی با تعداد نمونه بیشتر و با انتخاب گروه هدفی که بین یک تا پنج سال از ازدواج آنان گذشته باشد، احساس میگردد.
جلیل فتح آبادی، مریم حاجی قربانی دولابی، علی اکبر ارجمندنیا، سعید صادقی،
دوره 21، شماره 7 - ( 11-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: دیابت بیماری مزمنی است که عوامل فیزیولوژیک، شناختی، رفتاری، هیجانی و اجتماعی در پیشگیری، ابتلا و کنترل آن نقش دارنـد. پژوهش حاضر با هدف پیشبینی میزان قند خون از طریق باورهای غیرمنطقی سلامت و منبع کنترل سلامت در بیماران دیابتی نوع 2 انجام شد. مواد و روشها: جامعه آماری پژوهش شامل کلیه بیماران دیابتی نوع 2 مراجعهکننده به دو مرکز آزمایشگاه مؤسسه خیریه درمانی مکتب الزهرا (س) و پژوهشکده دیابت دانشگاه علوم پزشکی تهران بود که 300 نفر با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. دادهها با استفاده از مقیاس چندبعدی منبع کنترل سلامت (MHLC) و مقیاس باورهای غیر منطقی سلامت (IHBS) گردآوری شد. اطلاعات بهدستآمده با استفاده از روشهای تحلیل رگرسیون مورد تحلیل قرار گرفت.
ملاحظات اخلاقی: این مطالعه با کد IR.ut.Rec.1395.030 به تصویب کمیته اخلاق پژوهش در پژوهشهای زیست پزشکی دانشگاه تهران رسیده است.
یافتهها: بین متغیرهای پیشبین باورهای غیرمنطقی سلامت (05/0p<)، منبع کنترل سلامت درونی و دیگران (05/0p<)، و منبع کنترل سلامت شانس (01/0p<) با میزان قندخون همبستگی معنیدار وجود داشت. همچنین نتایج نشان داد که باورهای غیرمنطقی و منبع کنترل سلامت تغییرات میزان قندخون را به طور معنیدار پیشبینی میکنند (05/0p<، 80/2=(293، 4)F، 037/0=R2، 19/0=R).
نتیجهگیری: بر اساس یافتههای پژوهش حاضر میتوان گفت که از طریق شناسایی منبع کنترل سلامت و باورهای غیرمنطقی سلامت احتمالاً میتوان سطح قند خون را در بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 پیشبینی کرد و عوارض دیابت را در افراد مبتلا به آن کاهش داد.
علی کاظمی رضایی، سحر خوش سرور، ربابه نوری،
دوره 22، شماره 4 - ( 7-1398 )
چکیده
زمینه و هدف چاقی یک عامل تهدیدکننده بهداشت عمومی و همراه با مشکلات جسمی و روانی متعدد است. از این رو، این پژوهش با هدف بررسی نقش تشخیصی باورهای فراشناختی، دشواری در تنظیم هیجان و هموابستگی در زنان مبتلا به چاقی انجام شد.
مواد و روش ها در قالب یک طرح علّیـ مقایسهای، 40 نفر از افراد مبتلا به چاقی (شاخص توده بدنی ≥۳۰) و 40 نفر از افراد بهنجار به صورت در دسترس انتخاب شدند و از طریق پرسشنامه فراشناخت، مقیاس دشواری در تنظیم هیجان و فرم فارسی ابزار سنجش هموابستگی ارزیابی شدند. برای تحلیل دادهها از روش تحلیل تابع تشخیصی استفاده شد.
ملاحظات اخلاقی کسب رضایت آگاهانه و در اختیار قراردادن نتایج از اصول اخلاقی در این پژوهش بود. این مطالعه با کُد IR.KHU.REC.1397.41 به تصویب کمیته اخلاق دانشگاه خوارزمی تهران رسیده است.
یافته ها نتایج تابع تشخیصی با سه متغیر باورهای فراشناختی، دشواری در تنظیم هیجان و هموابستگی توانست 95 درصد از افراد چاق و 97/5 درصد از افراد بهنجار را درست گروهبندی کند؛ به عبارت دیگر به طور کلی 96/25 درصد از کل شرکتکنندگان، درست طبقهبندی شدند.
نتیجه گیری در تفکیک و تشخیص دو گروه افراد چاق و افراد بهنجار، متغیرهای باورهای فراشناختی، دشواری در تنظیم هیجان و هموابستگی نقش معناداری دارند؛ بنابراین، توجه به این متغیرها به عنوان عوامل روانشناختی مؤثر بر چاقی در پیشگیری و درمان آن پیشنهاد میشود.
مرتضی قاسمی، حمیدرضا جمیلیان، منصوره نوری زاده آبباریکی،
دوره 24، شماره 4 - ( 7-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: هدف اصلی از پژوهش حاضر مقایسه باورهای فراشناختی افراد مبتلا به اختلال هایپوکاندریاسیس کووید-19 و افراد عادی است.
مواد و روش ها: در این پژوهش، از روش علّی-مقایسهای استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش شامل همه افراد مبتلا به اختلال هایپوکاندریاسیس کووید-19 در شهر اراک بود که بر این اساس سی نفر از جامعه بیماران مبتلا به این اختلال و سی نفر از جامعه افراد بهنجار به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و بر اساس سن و تحصیلات همتاسازی شدند. گردآوری دادهها بر اساس فرم کوتاه پرسشنامه فراشناخت ولز 1997 (MCQ-30) انجام شد.برای تجزیهوتحلیل دادهها از آزمون تحلیل واریانس چندمتغیری استفاده شد.
ملاحظات اخلاقی: پژوهش حاضر با کد IR.IAU.ARAK.REC.1399.036 در کمیته اخلاق دانشگاه آزاد اسلامی واحد اراک به ثبت رسیده است.
یافته ها: بین باورهای فراشناختی در بیماران هایپوکاندریاسیس کووید-19 و افراد عادی تفاوت معناداری وجود دارد (0/001>P). این بیماران نسبت به افراد عادی در مؤلفههای باورهای مثبت درباره نگرانی، باورهای منفی درباره کنترل افکار، خودآگاهی شناختی، عدم اطمینان شناختی و نیاز به کنترل افکار تفاوت معناداری داشتند. در مؤلفههای باورهای مثبت درباره نگرانی، باورهای منفی درباره کنترل افکار و خودآگاهی شناختی نمرات بیشتر، اما در مؤلفههای عدم اطمینان شناختی و نیاز به کنترل افکار نسبت به افراد عادی نمرات کمتری به دست آوردند (0/001>P).
نتیجه گیری: اختلال هایپوکندریاسیس سبب ایجاد مشکلات بسیاری برای فرد و سیستم سلامت میشود. بنابراین، با شناخت باورهای فراشناختی ناکارآمد این بیماران، فراشناخت درمانی میتواند درمان مؤثری برای این اختلال باشد.
زهرا حسینی، نعیمه اکبری ترکستانی، عابد مجیدی، اعظم مسلمی،
دوره 24، شماره 4 - ( 7-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: از میان دوران مختلف زندگی انسان، نوجوانی یکی از مهمترین و باارزشترین دوران زندگی هر فرد محسوب میشود و نگرانی در این دوره بسیار شایع است و میتواند تا سنین بزرگسالی ادامه یابد. یکی از نگرانیها نگرانی سلامت است، از آنجا که بهترین زمان برای هدف قرار دادن تلاشهای پیشگیرانه دوران نوجوانی است؛ به همین دلیل این مطالعه با هدف بررسی تأثیر مشاوره گروهی بلوغ مبتنی بر حل مسئله بر نگرانیهای سلامت دختران نوجوان انجام شد.
مواد و روش ها: این مطالعه کارآزمایی آموزشی، با طرح پیشآزمون و پسآزمون است که بر شصت نفر از دانش آموزان دختر 18-15 سال شهر تهران (سی نفر گروه آزمایش و سی نفر گروه کنترل) که واجد معیارهای ورود به مطالعه بوده و به روش نمونهگیری تصادفی خوشهای دومرحلهای انتخاب شده بودند، انجام شد. دادهها با استفاده از پرسشنامه اطلاعات جمعیتشناختی و پرسشنامه استاندارد نگرانی سلامت جمعآوری شد. آزمایش به روش بحث گروهی طی شش جلسه برای گروه آزمایش طراحی و بعد از دو ماه اطلاعات از هر دو گروه جمعآوری و به وسیله آزمونهای آماری کای دو، تی مستقل و تی زوجی تجزیه و تحلیل شد.
ملاحظات اخلاقی: این مطالعه به تصویب کمیته اخلاق در پژوهش دانشگاه علوم پزشکی اراک رسیده است (کد اخلاق: IR.ARAKMU.REC.1397.262) و همه شرکتکنندگان رضایتنامه آگاهانه را مطالعه و امضا کردهاند.
یافته ها بر اساس نتایج مطالعه، قبل از آزمون آزمایشی، در گروه آزمایش میانگین نمرات نگرانی در سلامت فردی 3/90، سلامت جنسی 3/77، ارتباطات 3/83، سلامت عاطفی 5/43 و نمره کل نگرانی 16/10 بود که بعد از اجرای آزمایش به ترتیب به 2/53، 2/03، 2/97، 3/30 و 10/90 تغییر پیدا کرد که این تغییر در حیطههای سلامت جنسی، عاطفی و نمره کل نگرانی معنادار بود (0/005>P). همچنین دو گروه آزمایش و کنترل، بعد از آزمون آزمایشی، در حیطههای سلامت فردی، عاطفی و نمره کل نگرانی تفاوت معنادار داشتند (0/005>P).
نتیجه گیری: نتایج آزمایش نشان داد که بحث گروهی میتواند باعث کاهش نگرانی سلامت دختران نوجوان شود.
مریم محمدی، نعیمه اکبری ترکستانی، فاطمه مهرابی رزوه،
دوره 27، شماره 2 - ( 3-1403 )
چکیده
مقدمه: مشکلات جنسی در بین زنان، شیوع بالایی دارد و جوانب مختلف زندگی آنها را تحت تأثیر قرار میدهد. مشاوره در مراحل اولیه میتواند بسیاری از مشکلات آنها را برطرف نماید. لذا هدف از این مطالعه، بررسی تأثیر مشاوره گروهی مبتنی بر واقعیت درمانی بر عملکرد جنسی زنان بود.
روش کار: پژوهش حاضر یک مطالعه کارآزمایی بالینی با گروه شاهد است که در شهر اراک در سال 1395 انجام گرفت. تعداد 40 خانم از مراجعهکنندگان به پنج مرکز بهداشتی درمانی با توجه به معیارهای ورود و خروج انتخاب و پس از تکمیل رضایتنامه کتبی به طور تصادفی به دو گروه آزمون و شاهد تقسیم شدند. گروه آزمون، جلسات مشاوره واقعیت درمانی (8 جلسه 90 دقیقهای، 2 بار در هفته) را دریافت کردند و در گروه شاهد هیچ مداخلهای صورت نگرفت. دادهها توسط فرم مشخصات فردی و پرسشنامه شاخص عملکرد جنسی زنان (Female Sexual Function Index) FSFI گردآوری شد که پیش از مداخله و 4 هفته پس از مداخله توسط شرکتکنندگان تکمیل گردید.
یافتهها: میانگین نمرات عملکرد جنسی گروه مداخله قبل از مشاوره به ترتیب 2/21 ± 28/63 و گروه شاهد 2/58 ± 27/14 بود و بین آنها اختلاف معنیداری وجود نداشت. اما یک ماه بعد از مشاوره واقعیت درمانی، میانگین عملکرد جنسی در گروه مداخله 2/92 ± 30/29 و گروه شاهد 2/58 ± 27/64 به دست آمد که نشاندهنده اختلاف معنیدار بین دو گروه بود (05/0 > P).
نتیجه گیری: طبق نتایج به دست آمده، مشاوره واقعیت درمانی بر بهبود عملکرد جنسی زنان مؤثر بوده است. لذا استفاده از این روش در مراکز مراقبتهای بهداشتی پیشنهاد میگردد.
سیده میدیا خسروی، مرتضی عزیزی، شهاب الدین عبداللهی، هاجر آقایی،
دوره 27، شماره 2 - ( 3-1403 )
چکیده
مقدمه: افسردگی پس از زایمان، نوعی اختلال خلقی است که میتواند زنان بارداری که زایمان کردهاند را تحت تأثیر قرار دهد و خود نیز از عوامل گوناگونی اثر پذیرد، لذا پژوهش حاضر با هدف پیشبینی افسردگی پس از زایمان بر اساس رضایت زناشویی، رضایت بدنی و باورهای ناکارآمد در زنان شهرستان بوکان انجام پذیرفت.
روش کار: مطالعه حاضر توصیفی- همبستگی است. جامعه شامل کلیه زنان با بارداری ماه آخر در نیمه اول سال 1402 شهرستان بوکان به تعداد 2980 بود که مطابق با جدول مورگان و با رضایت کتبی آگاهانه، 340 زن باردار مراجعهکننده به بیمارستان شهید قلیپور بوکان به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شده و به پرسشنامههای افسردگی بک-2 (Beck Depression Inventory) BDI، افسردگی پس از زایمان ادینبرگ (Edinburgh Postpartum Depression Scale) EPDS، رضایت زناشویی Enrich، رضایت از تصویر بدنی (Body image satisfaction) و باورهای ناکارآمد وایزمن و بک (Weisman and Beck's) پاسخ دادند.
یافتهها: رضایت زناشویی، رضایت بدنی و باورهای ناکارآمد در سطح 0/01P < به صورت معنیدار توانایی پیشبینی افسردگی پس از زایمان را دارند، این اثر در رضایت زناشویی و رضایت بدنی به صورت معکوس بوده و در باورهای ناکارآمد مثبت میباشد. همچنین رضایت زناشویی با اندازه اثر 0/324، رضایت بدنی با اندازه اثر 0/497 و باورهای ناکارآمد با اندازه اثر 0/652، متغیر افسردگی پس از زایمان را تبیین میکند. همچنین میزان شیوع افسردگی پس از زایمان در میان زنان شهرستان بوکان مقدار 30/6 درصد می باشد که از متوسط مقالات ثبت شده در این زمینه بالاتر بود.
نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش، رضایت زناشویی و رضایت بدنی به صورت معکوس و باورهای ناکارآمد به صورت مستقیم و مثبت، ابتلا به افسردگی پس از زایمان را در زنان باردار پیشبینی میکنند.
معصومه فتحی، معصومه داودآبادی، فرشته فرزان آذر، عفت نوروزی، اعظم مسلمی،
دوره 27، شماره 6 - ( 11-1403 )
چکیده
مقدمه: تغییرات فیزیکی و روانشناختی عمیق بارداری، میتواند بر روابط جنسی زنان تأثیرگذار باشد. هدف این مطالعه، بررسی تأثیر مشاوره روانشناختی مهارتهای حل مسأله بر اختلال عملکرد و رضایت جنسی زنان باردار بود.
روش کار: در یک مطالعه مداخلهای پیشآزمون- پسآزمون، 70 باردار داوطلب دارای معیارهای ورود به مطالعه، مراجعهکننده به مراکز بهداشتی- درمانی شهر اراک، که نمره پرسشنامه عملکرد جنسی و رضایت جنسی به ترتیب کمتر از 28 و 42 داشتند به روش تصادفی ساده در دو گروه 35 نفره مداخله و گروه شاهد قرار گرفتند. گروه مداخله 6 جلسه مشاوره گروهی مبتنی بر حل مسئله و هر دو گروه مراقبت های روتین را دریافت کردند. پرسشنامه عملکرد جنسی Rosen و رضایت جنسی Larson توسط هر دو گروه قبل، بلافاصه و یک ماه بعد از مداخله پاسخ داده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده آزمونهای Chi-square، Fisher's exact test و طرح اندازه مکرر انجام شد.
یافتهها: آزمون طرح اندازه مکرر نشان داد که بلافاصله و یک ماه بعد از مداخله میانگین عملکرد جنسی (1/61 ± 26/82 و 1/1 ± 28/88) و رضایت جنسی (2/27 ± 39/22 و 2/15 ± 43/19 ) گروه مدخله نسبت به گروه شاهد ( 1/97 ± 23/69، 2/08 ± 22/63) (2/44 ± 36/23، 2/46 ± 35/06) از افزایش معنیداری برخوردار است (0/05 > P).
نتیجهگیری: این مطالعه نشان داد، مشاوره مبتنی بر حل مسأله در بهبود عملکرد و رضایت جنسی زنان باردار مؤثر است و میتوان برای بهبود کیفیت زندگی جنسی، در پروتکلهای آموزشی دوران بارداری گنجانده شود.