جستجو در مقالات منتشر شده


35 نتیجه برای انسولین

محمدرضا رضوانفر،
دوره 3، شماره 3 - ( 7-1379 )
چکیده

افت وضعیتی فشار خون(Orthostatic Hypotension)  یکی از عوارض دیابت به علت درگیری سیستم عصبی خودکار (اتونوم) است که به عنوان ناتوان کننده ترین عارضه ی درگیری این سیستم شناخته می شود. این پژوهش مطالعه ای تحلیلی از نوع مورد شاهدی بود که به منظور تعیین ارتباط هریک از عوامل طول مدت ابتلاء و نوع دیابت با فراوانی این عارضه در بیماران مبتلا به دیابت بستری شده در بیمارستان شهید بهشتی کاشان در سال 1376 انجام شده است. از مجموع 300 بیمار دیابتی که تحت بررسی قرار گرفتند 100 نفر افت وضعیتی فشار خون داشتند که به عنوان گروه مورد در نظر گرفته شدند و 200 نفر افت وضعیتی فشار خون نداشتند که به عنوان گروه شاهد انتخاب شدند. از مجموع بیماران گروه مورد، 14 نفر مبتلا به دیابت قندی نوع وابسته به انسولین یا (Insulin  Dependent  Diabetes  Mellitus) IDDM و 86 نفر مبتلا به دیابت قندی غیر وابسته به انسولین یا (Noninsulin  dependent  Diabetes  Mellitus) NIDDM بودند و از مجموع بیماران گروه شاهد، 22 نفر IDDM و 178 نفر NIDDM  داشتند. میانگین طول مدت دیابت در گروه مورد 44-8 سال و در گروه شاهد 65-7 سال بود که با استفاده از تست t مشخص شد که این اختلاف معنی دار نیست و لذا بین طول مدت ابتلاء به دیابت با فراوانی افت وضعیتی فشار خون ارتباطی وجود ندارد.(P=0/05)  همچنین با بررسی ارتباط نوع دیابت با فراوانی افت وضعیتی فشار خون با استفاده از تست (مجذور کادو) مشخص شد که ارتباط معنی داری بین دو گروه مورد و شاهد وجود ندارد.(P=0/05)  و در مجموع نتیجه گیری شد که برخلاف بعضی عوارض دیابت که با افزایش طول مدت ابتلاء فراوانی آنها افزایش می یابد یا بعضا در یک نوع بیشتر از دیگری است، افت وضعیتی فشار خون ارتباطی با طول مدت ابتلاء به دیابت و نوع دیابت ندارد.

محمدعلی شریعت زاده، قاسم مسیبی، ناصر مهدوی شهری، احسان اله غزنوی راد، علی فانی، عبدالرحمان دزفولیان، علی چهریی،
دوره 6، شماره 3 - ( 7-1382 )
چکیده

مقدمه: دیابت وابسته به انسولین (IDDM) یا دیابت نوع یک، یک بیماری خود ایمنی مختص به عضو است که در آن سلول های سازنده انسولین تخریب می شوند. علت این بیماری مشخص نیست. عوامل محیطی و ژنتیکی در مستعد کردن فرد به دیابت نقش دارند. بین بروز برخی از آنتی ژن های سیستم سازگار نسجی (HLA) و دیابت ارتباط وجود دارد. گزارشاتی نیز مطرح است که بین بروز IDDM و ویژگی های خطوط پوستی دست (درماتوگلیفیک) به نوعی ارتباط وجود دارد. به هر حال این فرضیه مطرح است که بین آنتی ژن های سیستم سازگار نسجی و خصوصیات درماتوگلیفیک در این بیماران ارتباط وجود داشته باشد و با استفاده از این دو خصوصیت بتوان خطر ابتلا به دیابت را مشخص نمود.
روش کار: در این مطالعه فراوانی برخی از آنتی ژن های
 HLA (با روش میکرولنفوسیتوتوکسی) و ویژگی های خطوط دستی 30 بیمار مبتلا به IDDM و 30 فرد شاهد که از نظر جنس و خصوصیت جغرافیایی (نژاد) با گروه بیمار مشابه بودند مورد مطالعه قرار گرفتند.
نتایج: یافته های این پژوهش نشان داد که درصد فروانی آلل های
 A2، DR3 و HLA-DQ2 در گروه بیماران در مقایسه با افراد کنترل بیش تر است. همچنین بررسی های خطوط پوستی در دو گروه نشان داد خط شماری ab در زنان و مردان دیابتی نسبت به گروه کنترل کاهش نشان می دهد. براساس منحنی مشخصه عملی گیرنده نقطه مثبت شدن خطوط ab برای دست راست، 34/7 و برای دست چپ، 32/25 به دست آمد.
نتیجه گیری: هرچند در این مطالعه ارتباط معنی داری بین دو روش مشاهده نشد اما با توجه به این که ژن های کد کننده آنتی ژن های
 HLA و ژن های تعیین کننده ویژگی های خطوط دستی مجزا می باشند، تعیین آنتی ژن های HLA و درماتوگلیفیک ابزار مناسبی جهت تعیین خطر نسبی ابتلا به دیابت خواهد بود. درهر صورت این اولین مطالعه ای است که در خصوص ارتباط این دو دسته ژن در تعیین استعداد ابتلا به بیماری انجام می شود. پیشنهاد می شود مطالعات بیش تری درخصوص روشن شدن ارتباط این دو ویژگی (HLA و درماتوگلیفیک) در مستعد کردن فرد به بیماری های خود ایمن صورت گیرد. 
 

دكتر قاسم مسیبی، آقاي احسان اله غزنوی راد، دكتر علی فانی، دكتر سید محمد مؤذنی،
دوره 8، شماره 3 - ( 11-1384 )
چکیده

مقدمه: دیابت وابسته به انسولین یا دیابت نوع1 جزء بیماری‌های خود ایمن می‌باشد. فاکتورهای ژنتیکی از جمله برخی از ژن‌های کد کننده آنتی ژن های لکوسیتی در استعداد ابتلا به آن دخالت دارند. البته ارتباط بین دیابت و نوع آنتی‌ژن‌های لکوسیتی، به جمعیت (نژاد) مورد مطالعه بستگی دارد. هدف از این مطالعه تعیین آنتی ژن‌های لکوسیتی است که در استعداد ابتلا به دیابت وابسته به انسولین در جمعیت این منطقه جغرافیایی(اراک) نقش دارند. روش کار:در این مطالعه توصیفی که در آن از روش نمونه‌گیری آسان استفاده شده است، فراوانی آنتی ژن‌های لکوسیتی کلاس I وII در سال 1382 در31 بیمار مبتلا به دیابت وابسته به انسولین ( مراجعه کننده به کلینیک دیابت بیمارستان ولیعصر اراک) و 57 فرد سالم با زمینه نژادی و جغرافیایی مشابه، با روش میکرولیمفوسیتوتوکسیسیتی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج: نتایج نشان داد که فراوانی آنتی ژن‌های لکوسیتی A2 (04/0p<)، A3 (05/0p<)، B21 (05/0p<)، DR3 (01/0p<) وDQ2(01/0p<) در بیماران مبتلا به دیابت وابسته به انسولین در مقایسه با گروه کنترل به طور معنی‌داری بیشتر است. در مقابل فراوانی آنتی ژن‌های D‏R2 (04/0p<)،DR7 (05/0p<) و B53 (05/0p<) در گروه کنترل بیشتر از بیماران دیابتی بود. نتیجه گیری: بین بروز آنتی ژن های لکوسیتی A2 ، A3 ، B21 ، DR3 و DQ2 و استعداد ابتلا به دیابت به طور مستقل ارتباط مثبت وجود دارد و خطر نسبی ابتلا به دیابت در افراد واجد این آنتی ژن‌ها بالا است. آنتی ژن‌های D‏R2 ، DR7 و B53 ممکن است در جلوگیری از ابتلا به دیابت وابسته به انسولین در جامعه مورد مطالعه دخالت داشته باشند.
افسانه طلایی، مسعود امینی، مریم زارع، منصور سیاوش،
دوره 10، شماره 3 - ( 4-1386 )
چکیده

متغیرها در سه گروه تحمل قند طبیعی، دیابت و اختلال تحمل قند به ترتیب برای DHEA-S 127، 113، 129 میکروگرم در دسی لیتر، انسولین 7/7 ، 10/1 ، 3/8 میکرو یونیت در میلی لیتر ، IR HOMA- 6/1 ، 5/3 ، 8/1 و برای قند ناشتا مقدمه: دهیدرو اپی آندروسترون (DHEA) و نوع سولفاته آن (DHEA-S) یکی از هورمون‌های آدرنال و فراوان‌ترین هورمون استروئیدی بدن است و برخلاف سایر هورمون‌های آدرنال، با افزایش سن کاهش می‌یابد، لذا به چشمه جوانی شهرت پیدا کرده است. اخیراً DHEA به علت اثرات متعدد، مورد توجه زیادی قرار گرفته است. در مورد اثر آن بر حساسیت انسولین اختلاف نظر وجود دارد. در این مطالعه ارتباط DHEA با حساسیت انسولین بررسی می‌گردد. روش‌کار: در این مطالعه مقطعی- تحلیلی نمونه‌ها از بستگان مونث درجه یک بیماران دیابتی مراجعه کننده به مرکز تحقیقات غدد اصفهان، انتخاب شده و برای آنان آزمایش تحمل قند خوراکی انجام ‌شد و برحسب نتایج آزمایش تحمل قند خوراکی در سه گروه دیابت، اختلال تحمل قند و تحمل قند طبیعی قرار گرفتند که هر گروه شامل ٣٠ نفر بود. در این سه گروه آزمایش‌های قند، چربی، CBC ، انسولین و سطح DHEA-S خون انجام شد و میزان حساسیت انسولین نیز با فرمول HOMA-IR مشخص شده و ارتباط میزان حساسیت انسولین با DHEA در سه گروه مقایسه گردید. تجزیه و تحلیل داده ها توسط آزمون آنالیز واریانس یک طرفه و آزمون تی زوج صورت گرفت. نتایج: میانگین 86 ، 135 ، 89 میلی گرم در دسی لیتر بود. مقایسه میانگین متغیر‌ها نشان داد که اختلاف DHEA-S درسه گروه معنی‌دار نیست. بین DHEA-S و میزان انسولین ارتباط معنی‌دار وجود دارد(04/0p<). بین DHEA-S و HOMA-IR ارتباط معنی‌دار وجود ندارد. بین DHEA-S و قند خون ناشتا ارتباط معنی‌دار وجود ندارد. درگروه با تحمل قند طبیعی نیز، DHEA-S با HOMA-IR و انسولین رابطه معنی‌دار ندارد. نتیجه‌گیری: به طور کلی DHEA با حساسیت انسولین و HOMA-IR ارتباط معنی‌دار ندارد ولی این ارتباط در سه گروه متفاوت است و در گروه با تحمل قند طبیعی، DHEA با HOMA-IR به طور نسبی ارتباط معنی دار دارد. از طرفی بین DHEA-S و میزان انسولین ارتباط معنی‌دار دیده می‌شود.
محمدرضا پالیزوان، ابوالفضل ژند، محمدرضا طاهری نژاد،
دوره 12، شماره 4 - ( 11-1388 )
چکیده

چکیده مقدمه: موارد درک غلط مدل‌های ذهنی از پدیده‌هایی هستند که با مدل‌های علمی پذیرفته شده مغایرت دارند. هدف از انجام این تحقیق بررسی میزان شیوع درک غلط در مورد نیمه عمر و غلظت هورمون انسولین در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی اراک است. روش کار: در این پژوهش توصیفی از 153 دانشجوی مشغول به تحصیل در دو دانشکده پزشکی و پرستاری - مامایی دانشگاه علوم پزشکی اراک در سال 1388 درخواست شد تا به دو سؤال در مورد نیمه عمر و غلظت هورمون انسولین جواب دهند. نتایج: شیوع درک غلط در مورد نیمه عمر هورمون انسولین در دانشجویان پزشکی و پرستاری و مامایی به ترتیب برابر بود با 73، 88 و 85 درصد و شیوع درک نادرست در مورد غلظت انسولین در خون در این دانشجویان نیز به ترتیب 32، 26 و 20 درصد بود. نتیجه گیری: درک غلط در مورد نیمه عمر و غلظت هورمون انسولین با شیوع نسبتاً زیادی در دانشجویان همراه است و برای رفع آن باید تدابیر جدیدی از جمله اصلاح الگوی تدریس اندیشیده شود.
نادر شوندی، عباس صارمی، اکبر قربانی، محمد پرستش،
دوره 14، شماره 2 - ( 3-1390 )
چکیده

زمینه و هدف: آدیپونکتین پروتئینی است که ابتدا توسط آدیپوسیت‌ها تولید می‌شود، ولی در آزمودنی‌های چاق و اضافه وزن مقدار تولیدی آن کاهش می‌یابد. آدیپونکتین با یک توانایی ضد التهابی، به عنوان کاهش دهندۀ خطر دیابت نوع دو و امراض قلبی-عروقی عمل می‌کند. هدف این مطالعه تعیین سطوح سرمی آدیپونکتین و بررسی ارتباط آن با مقاومت انسولینی مردان مبتلا به دیابت نوع دو متعاقب تمرین هوازی می‌باشد. مواد و روش‌ها: در این مطالعه نیمه تجربی، 30 مرد مبتلا به دیابت نوع دو به طور تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. گروه آزمایش به مدت 8 هفته، 3 جلسه در هفته و هر جلسه 40 تا50 دقیقه به فعالیت هوازی (دویدن بر روی نوارگردان با شدت‌های 30 تا 75 درصد حداکثر ضربان قلب) پرداختند. نمونه‌های خون جهت اندازه‌گیری سطوح سرمی آدیپونکتین و انسولین به روش الایزا در دو مرحله، هفته صفر و هفته هشتم تهیه شد. برای تعیین مقاومت انسولینی از شاخص مقاومت انسولینی و برای بررسی نتایج از آزمون‌های تی مستقل و وابسته و همبستگی پیرسون استفاده شد. یافته‌ها: نتایج نشان داد که بین آدیپونکتین و شاخص مقاومت انسولینی متعاقب تمرین، همبستگی وجود ندارد(14/0r=- ، 6/0=p). تمرین در گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل، سطوح آدیپونکتین را تا 39 درصد افزایش و نمایه توده بدن و وزن بدن را تا 10 درصد و مقاومت انسولینی را تا 48 درصد کاهش داد(001/0p>). نتیجه گیری: سطوح آدیپونکتین گروه آزمایش در پاسخ به 8 هفته تمرین هوازی افزایش و مقاومت انسولینی کاهش یافت. همچنین بین تغییرات سطوح آدیپونکتین متعاقب تمرین و شاخص مقاومت انسولینی ارتباطی وجود ندارد.
بهرام عابدی، محمد علی آذربایجانی، مقصود پیری، محمد جواد رسایی،
دوره 14، شماره 5 - ( 9-1390 )
چکیده

زمینه و هدف: اثر تمرین کوتاه مدت و بلند مدت بر شاخص مقاومت به انسولین ممکن است با یک یا چند عامل از جمله تغییرات ریخت شناسی و هورمونی مرتبط باشد. هدف این مطالعه تعیین اثر یک جلسه فعالیت مقاومتی بر سطوح آدیپونکتین و شاخص مقاومت به انسولین تا 24 ساعت پس از فعالیت است. مواد و روش ها: این پژوهش تجربی قبل و بعد بر روی 10 مرد (4/1±23 سال) سالم داوطلب (بدون سابقه فعالیت ورزشی منظم، تغییر در وزن بدن بیشتر از 2 کیلوگرم، بیماری خاص و مصرف سیگار برای حداقل 6 ماه گذشته) و توده بدنی نرمال انجام شد، که در یک جلسه فعالیت مقاومتی (با شدت 70 درصد یک تکرار بیشینه با 10 تکرار در هر حرکت برای سه ست) شرکت کردند. سطوح آدیپونکتین، گلوکز، انسولین و شاخص مقاومت به انسولین قبل و 24 ساعت پس از فعالیت اندازه گیری شد. یافته‎ها: تفاوت معنی‎داری در غلظت‎های آدیپونکتین قبل (9/1± 98/6) و بعد (4/1± 07/8 میکرو گرم بر میلی لیتر) و گلوکز قبل (6/7±3/81) و بعد 4/6±7/80 میلی گرم بر میلی لیتر بعد) مشاهده نشد، اما شاخص مقاومت به انسولین قبل (27/0±34/1) در برابر بعد (11/0±06/1) و غلظت انسولین قبل (88/0±64/6) در برابر بعد (43/0± 37/5 میکرو یونیت بر میلی لیتر بعد) به طور معنی‎داری، 24 ساعت پس از پایان فعالیت کاهش یافت(05/0p<). نتیجه گیری: بر اساس نتایج این مطالعه پیشنهاد می‎شود حتی یک جلسه فعالیت مقاومتی بدون تغییر معنی‎دار در سطح آدیپونکتین می‎تواند اثر مثبتی بر شاخص‎های غلظت گلوکز خون در مردان غیر فعال داشته باشد.
افسانه طلایی، مهناز محمدی کلیشادی، زهرا ادگی،
دوره 14، شماره 5 - ( 9-1390 )
چکیده

زمینه و هدف: مطالعات متعددی نشان داده‌اند که ویتامین D ممکن است بر ترشح و حساسیت انسولین نقش داشته باشد. این مطالعه اثر ویتامین D بر روی مقاومت به انسولین را بررسی می‌کند. مواد و روش‌ها: در این مطالعه، 100 بیمار مبتلا به دیابت نوع دو در سنین 30 تا 70 سال به روش نمونه‌گیری تصادفی ساده انتخاب شده و تحت انجام آزمایش‌های مختلف قرار گرفتند. سپس به مدت چهار هفته با 50000 واحد ویتامین D خوراکی روزانه درمان شدند و مقاومت به انسولین در ابتدا و انتهای درمان مورد بررسی قرار گرفت. تحلیل یافته‌ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 17 و آزمون‌های تی زوجی و ویل کاکسون صورت پذیرفت. یافته‌ها: بیماران شامل 70 زن و 30 مرد بودند. میانگین ویتامینD ، 28 /19±03/43 نانوگرم بر میلی‌لیتر بود. 24 درصد بیماران (بر اساس 25 هیدروکسی ویتامینD کمتر از 20 نانوگرم بر میلی لیتر) کمبود ویتامین D داشتند. مقادیر میانگین متغیرها در ابتدا و انتهای مطالعه به ترتیب برای قند ناشتا 74/36±48/138و 39±02/131 میلی‎گرم بر دسی لیتر (05/0=p)، برای انسولین 46/9 ±76/10و 25/8±6/8 میکرو واحد بر میلی لیتر (028/0=p) و هم‎چنین برای HOMA-IR نیز به ترتیب 18/3±57/3 و 28/3±89/2 (008/0=p ) بود. نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که ویتامین D موجب بهبودی مشخص در میزان قند خون ناشتا، انسولین و مقاومت به انسولین که با استفاده از HOMA-IR ارزیابی می‌شود، می‌گردد و افزودن مکمل ویتامین D اثر مثبت بر تحمل قند در دیابت نوع دو دارد.
مرتضی بهنام رسولی، نرگس غیور، محمدباقر غیور، محمد مهدی اجتهادی،
دوره 14، شماره 6 - ( 11-1390 )
چکیده

زمینه و هدف: گیاه چرخه (Launaea acanthodes) از گیاهان داروئی مرسوم مناطق مرکزی ایران است. مطالعه حاضر به منظور بررسی اثرات هیپوگلیسمیک احتمالی تجویز عصارۀ آبی- الکلی گیاه چرخه و هم‎چنین ﺗٲثیر آن بر سطوح سرمی انسولین و فاکتورهای بیوشیمیایی خون در موش‎های صحرایی سالم و دیابتی انجام گرفته است. مواد و روش‎ها: در این تحقیق تجربی- آزمایشگاهی ٢۴ سر موش صحرایی نر بالغ نژاد ویستار با وزن تقریبی ٢٥٠ تا ٣٠٠ گرم به طور تصادفی در چهار گروه شش تایی، شامل: گروه کنترل سالم، گروه دیابتی، گروه دیابتی+انسولین و گروه دیابتی+عصاره آبی- الکلی چرخه تقسیم شدند. تیمار حیوانات هر گروه به صورت روزانه و به مدت ٢١ روز انجام شد. نمونه‎گیری خون در روز اول آزمایش از طریق دم (سنجش قند خون به روش گلوکومتری) و در روزهای 15 و 30 آزمایش از طریق سینوس وریدی گوشه چشم به منظور اندازه‎گیری سطوح سرمی گلوکز، انسولین و فاکتورهای بیوشیمیایی (کلسترول، تری گلیسرید، LDL و HDL) انجام شد. یافته ها: نتایج حاصل نشان دهنده کاهش معنی‎دار (001/0p<) میزان قند خون و افزایش معنی‎دار (05/0p<) سطح انسولین خون در گروه دیابتی+عصاره آبی- الکلی، در مقایسه با سایر گروه‎های دیابتی، در پایان دوره آزمایش است. نتیجه گیری: عصاره آبی- الکلی گیاه چرخه قادر به پائین آوردن قند خون و برگشت حیوانات به شرایط یوگلیسمیک است. اثرات هیپوگلیسمیک عصاره گیاه احتمالا ناشی از تحریک سنتز و ترشح انسولین و یا هیپرپلازی سلول‎های بتای باقیمانده در پانکراس است. اثرات مشاهده شده ممکن است به خواص آنتی اکسیدانی ترکیبات فلاونوییدی عصاره گیاه نیز مربوط باشد.
نوید مزروعی آرانی، هما بقایی، اشرف خرمی راد، ذات اله عاصمی، صبیحه السادات علیزاده، احمد اسماعیل زاده،
دوره 16، شماره 6 - ( 6-1392 )
چکیده

زمینه و هدف: افزایش مقاومت به انسولین، فاکتورهای التهابی و پارامترهای استرس اکسیداتیو با پیشرفت دیابت مرتبط است. این مطالعه با هدف اثرات مفید گز سین بیوتیک بر روی مقاومت انسولین، فاکتورهای التهابی و استرس اکسیداتیو در بیماران مبتلا به دیابت تیپ 2 طراحی شده است.

مواد و روش ها: این مطالعه کارآزمایی بالینی دو سوکور متقاطع بر روی 62 بیمار دیابتیک در محدوده سنی 70-35 سال انجام شده است. بیماران بطور تصادفی برای مصرف یا گز سین بیوتیک (62 نفر) یا گز معمولی (62 نفر) برای 6 هفته تقسیم شدند. سه هفته دوره استراحت (Wash-out) درنظر گرفته شد. گز سین بیوتیک حاوی 107 باکتری لاکتوباسیلوس اسپوروژنز، 04/0 گرم گالاکتواولیگوساکارید اینولین و 005/0 گرم شیرین کننده استویا به ازای هر گرم بود. ترکیبات گز معمولی مشابه گز سین بیوتیک بجز لاکتوباسیوس اسپوروژنز و اینولین بود. بیماران روزانه 3 عدد گز سین بیوتیک یا گز معمولی 7 گرمی مصرف می کردند. نمونه خون ناشتا در ابتدا و 6 هفته بعد از مداخله برای اندازه گیری مقاومت به انسولین، پروتئین واکنشگر C (hs-CRP) سرمی و بیومارکرهای استرس اکسیداتیو از بیماران گرفته شد.

یافته ها: مصرف گز سین بیوتیک، در مقایسه با کنترل، باعث کاهش معنی دار انسولین سرمی (02/0p=)، سطوح hs-CRP (008/0p=) شده است. مکمل یاری با گز سین بیوتیک همچنین منجر به افزایش معنی دار گلوتاتیون توتال پلاسما (0001/0>p) در مقایسه با کنترل شده است.

نتیجه گیری: در مجموع، مصرف گز سین بیوتیک برای 6 هفته منجر به کاهش انسولین، فاکتور التهابی hs-CRP سرمی و افزایش توتال گلوتاتیون پلاسمایی شده است.


ناهید بیژه، صادق عباسیان،
دوره 16، شماره 7 - ( 7-1392 )
چکیده

زمینه و هدف: اینترلوکین-1 بتا (&beta1IL-) از جمله سایتوکاین‎هایی است که در ارتباط با چاقی و گسترش مقاومت انسولینی عمل می‎کند. هدف از این تحقیق مقایسه اثر روزه‎داری ماه رمضان (به عنوان یک الگوی رژیمی) و تمرین ورزشی هوازی بر شاخص‎های &beta1IL- و مقاومت انسولینی افراد چاق غیرفعال، بود.

مواد و روش‎ها: این مطالعه از نوع تحقیقات نیمه تجربی با طرح اندازه‏های تکراری بود. در این مطالعه 18 مرد چاق 50-40 ساله شهر مشهد با نمایه توده بدنی بیش از 30 کیلوگرم متر مربع انتخاب شدند و به دو گروه روزه‎دار (9 تن) و گروه روزه‎دار و تمرین ورزشی هوازی (9 تن) تقسیم شدند. سپس در حالی‎که گروه روزه‎دار تنها روزه‏داری را به عنوان اثر مداخله‎ای انجام می‎داد، گروه روزه‎دار و تمرین ورزشی هوازی علاوه بر روزه‎داری، تمرین ورزشی هوازی را به صورت 27 جلسه در ماه انجام می‎دادند. جهت بررسی متغیرهای مورد نظر از افراد چهار وهله متفاوت نمونه‎گیری خونی به عمل آمد.

یافته‎ها: نتایج تحقیق نشان داد که درصد چربی بدن آزمودنی‎های هر دو گروه به طور معناداری کاهش یافته بود (05/0 >p ). همچنین، میزان مقاومت انسولینی در هر دو گروه کاهش یافته بود که این کاهش در گروه روزه‎دار معنادار بود (05/0 >p ). سطوح &beta1IL- در هر دو گروه طی ماه رمضان کاهش یافته بود که این اثر کاهشی در هر دو گروه معنادار بود(05/0 >p ).

نتیجه‏گیری: با توجه به نتایج تحقیق به نظر می‎رسد کاهش یافتن سطوح &beta1 IL-توسط روزه‎داری و بویژه توسط تمرین ورزشی هوازی عاملی در کاهش مقاومت انسولینی افراد چاق باشد.


محمد احمدزاده، جمشید فرجی،
دوره 16، شماره 11 - ( 11-1392 )
چکیده

زمینه و هدف: سندرم Wolfram یا Didmoad یک بیماری نادر نورودژنراتیو اتوزومال مغلوب است که همراه با بیماری های دیابت قندی ، دیابت بیمزه، آتروفی عصب اپتیک، کاهش شنوایی حسی – عصبی و مشکلات ادراری و عصبی همراه می باشد.

مورد: گزارش حاضر مربوط به خانم 24 ساله ای است که از سن 10 سالگی دچار دیابت وابسته به انسولین و از سن 20 سالگی دچاردیابت بی مزه شده است و عفونت های مکرر ادراری وکاهش شنوایی واختلالات دیگر را ذکر می کند.

نتیجه گیری: کنترل قند خون در کنترل مناسب دیابت نوع 1 و انجام فوندوسکوپی در تشخیص آتروفی عصب بینایی در این سندرم مهم بوده و با تامین وسایل کمک شنوایی و کمک بینایی، کیفیت زندگی این بیماران بهبود می یابد.


فرهاد دریانوش، مریم مهبودی، مریم مرتضوی، الهام متشرعی،
دوره 17، شماره 9 - ( 9-1393 )
چکیده

زمینه و هدف: ابستاتین و لپتین، دو هورمون مهم در هموستاز انرژی بدن هستند که در سال‌های اخیر کشف شده‌اند. هدف از این مطالعه تأثیر هشت هفته فعالیت هوازی شدید بر سطوح پلاسمایی هورمون‌های لپتین، ابستاتین، انسولین و رشد در موش‌های چاق نر نژاد اسپراگودولی بود.

مواد و روش‌ها: در این مطالعه تجربی 50 سر موش نر با دامنه وزنی20±320 انتخاب شد. موش‌ها به طور تصادفی به دو گروه مداخله و کنترل تقسیم شدند. برنامه تمرینی، هشت هفته تمرین هوازی شدید بود که در هر هفته، 5 جلسه فعالیت اجرا ‌شد. شدت تمرینات با سرعت 5 متر بر دقیقه و به مدت 15 دقیقه با شیب صفر درجه آغاز و به صورت پیشرونده در هفته آخر با سرعت 25 متر بر دقیقه، مدت 75 دقیقه و شیب 15 درجه به اتمام ‌رسید. 24 ساعت پس از پایان آخرین جلسه تمرین، نمونه خونی گرفته شد و سطوح هورمون‌های ابستاتین، لپتین، انسولین و هورمون رشد اندازه‌گیری شد. جهت ارزیابی نتایج از روش آماری تحلیل واریانس یک طرفه و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد.

یافته‌ها: در سطوح ابستاتین(02/0p=)، لپتین (02/0p=) و انسولین(03/0p=) پلاسما کاهش معنی‌داری مشاهده شد، اما میزان هورمون رشد در گروه کنترل با گروه تمرینی شدید، تفاوت معنی‌داری مشاهده نشد(07/0p=).

نتیجه‌گیری: نتایج نشان داد به دنبال فعالیت‌های ورزشی که منجر به کاهش وزن شود، می‌توان انتظار کاهش هورمون‌های ضدگرسنگی (ابستاتین و لپتین) را داشت.


مژگان آقامحمدی، عبدالحمید حبیبی، روح اله رنجبر،
دوره 18، شماره 11 - ( 11-1394 )
چکیده

زمینه و هدف: آیریزین، مایوکینی جدید است که اخیراً شناسایی شده و به نظر می‌رسد نقش مهمی در تنظیم هموستاز و بهبود مقاومت به انسولین دارد. تأثیر تمرین ورزشی بر میزان آیریزین سرمی در دیابت نوع 2 هم‌چنان مورد بحث است. تحقیق حاضر با هدف بررسی تأثیر شش هفته تمرین منتخب ایروبیک بر سطوح آیریزین سرمی و مقاومت به انسولین زنان دیابتی نوع 2 انجام گرفته است.

مواد و روشها: پژوهش حاضر از نوع بررسی نیمه تجربی با طرح پیش- پس‌آزمون بود. آزمودنی‌های تحقیق را 20 زن مبتلا به دیابت نوع 2 (میانگین سنی 6/5±4/47 سال و میانگین نمایه توده بدنی 42/3±92/29) تشکیل دادند. آزمودنی‌ها به طور تصادفی به دو گروه کنترل (8 نفر) و تجربی (12 نفر) تقسیم شدند. برنامه تمرینی به مدت 6 هفته (4 جلسه در هر هفته، 40 تا 65 دقیقه در هر جلسه) به اجرا درآمد که هر هفته به زمان و شدت تمرین اصلی (50 تا 80 درصد ضربان قلب ذخیره) افزوده می‌شد. تمرینات اصلی ایروبیک در قالب 6 بلوک ارائه شد که هر بلوک شامل 32 حرکت بود. نمونه خونی قبل و پس از اتمام پروتکل تمرینی جمع‌آوری گردید.

یافتهها: نتایج تحقیق کاهش معنی‌دار غلظت گلوکز خون، انسولین و شاخص مقاومت به انسولین و افزایش غلظت سرمی آیریزین را در گروه تمرین در مقایسه با گروه کنترل نشان داد(05/0p≤)، اما ارتباط معنی‌داری بین سطح آیریزین با مقاومت به انسولین یافت نشد.

نتیجهگیری: به نظر می‌رسد تمرینات ایروبیک می‌تواند اثر قابل ملاحظه‌ای بر مقادیر آیریزین سرمی، گلوکز ناشتا و شاخص مقاومت به انسولین در زنان دیابتی نوع 2 داشته باشد.


رحمان سوری، محمد رضا اسد، محبوبه خسروی، صادق عباسیان،
دوره 19، شماره 4 - ( 4-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: آیریزین، مایوکاین جدیدی است که اثرات مفید خود را از طریق افزایش هزینهکرد انرژی نشان می‏دهد. هدف از تحقیق حاضر تعیین اثر تمرین ورزشی هوازی زیربیشینه بر آیریزین سرمی و تغییر مقاومت انسولینی ناشی از تمرینِ مرتبط با آیریزین در مردان چاق بود.

مواد و روش‏ها: نمونه آماری تحقیق تجربی را 26 آزمودنی چاق تشکیل می‏دادند که به نحو تصادفی در گروه‏های تجربی قرار گرفتند. گروه اول (13 آزمودنی) برنامه تمرینی هوازی را تقریباً با شدتی برای با 50 تا 60 درصد ضربان قلب بیشینه به مدت 10 هفته مداوم تمرینی( 3 جلسه در هفته و هر جلسه 30 الی 45 دقیقه) انجام دادند و گروه دوم (13 آزمودنی) هیچ نوع فعالیتی را در طول مداخله ورزشی انجام ندادند. پس از مداخله‏های تحقیقی، سطوح سرمی آیریزین، شاخصهای مقاومت انسولینی، ترکیب بدنی و حداکثر اکسیژن مصرفی بررسی شد. در نهایت، داده‏ها با استفاده از نرم افزار آماری Stata مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

یافته‏ها: بررسی‏های آماری نشان داد که مقادیر سرمی آیریزین پس از مداخله تحقیقی در گروه تمرین ورزشی نسبت به گروه کنترل به طور معنی‌داری افزایش یافته است(022/0=p ، 22/6±75/14). در همین راستا، تنها درصد چربی بدنی (57/0±242/1) و هم‏چنین حداکثر اکسیژن مصرفی (328/0±509/1) آزمودنیها به طور معنی‌داری افزایش یافته بود (به ترتیب034/0=p و 0/0001=p). با این حال، تغییرات معنی‌داری در شاخصهای مقاومت انسولینی در ارتباط با آیریزین مشاهده نشد(0/05<p).

نتیجه‏ گیری: مطالعه حاضر نشان داد که آیریزین سرمی متعاقب 30 جلسه تمرین هوازی زیربیشینه مستقل از تغییرات مقاومت انسولینی در افراد چاق افزایش می‏یابد.


موسی خلفی، فاطمه شب خیز، کریم آزالی علمداری، آفرین بختیاری،
دوره 19، شماره 6 - ( 6-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: آیرزین یک مایوکاین القا شده با فعالیت ورزشی می‌باشد که با دیابت نوع 2 کاهش می‌یابد و مقاومت انسولینی را از طریق قهوه‌ای کردن بافت چربی سفید بهبود می‌بخشد. بااین حال پاسخ آیرزین به دو نوع تمرین ورزشی در بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 ناشناخته است.

مواد و روش‌ها: در این مطالعه، 22 سر رت نر دیابتی (القاء شده با رژیم غذایی پرچرب و تزریق Stz) به طور تصادفی به سه گروه تمرین تناوبی شدید (HIIT)، تمرین تداومی کم شدت (LICT) و کنترل تقسیم شدند. هر دو گروه HIIT و LICT، 5 جلسه در هفته و به مدت 8 هفته به فعالیت روی نوار گردان پرداختند. 24 ساعت پس از پایان جلسه تمرین، نمونه خونی گرفته شد و سطوح ایرزین، انسولین و گلوکز پلاسما اندازه‌گیری شد. از آزمون آنووا و تست تعقیبی توکی برای تحلیل داده‌ها استفاده شد. سطح معنی‌داری 0/5 در نظر گرفته شد.

یافتهها: تحلیل داده‌ها نشان داد که سطوح آیرزین پلاسما در گروه HIIT نسبت به گروه کنترل افزایش معنی‌داری دارد (p<0/05). بااین حال، بین سایر گروه‌ها تفاوت معنی‌داری وجود نداشت(p>0/05). گلوکز پلاسما در هر دو گروه HIIT و LICT نسبت به گروه کنترل کاهش معنی‌داری داشت(p<0/05). اما بین گروه‌ها تفاوت معنی‌داری در سطوح انسولین پلاسما و شاخص مقاومت انسولین وجود نداشت(p>0/05).

نتیجهگیری: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که تمرین ورزشی می‌تواند باعث افزایش ایرزین پلاسمایی در رت‌های دیابتی نوع 2 گردد. با این حال، این تغییرات تا حدودی به نوع تمرین ورزشی وابسته می‌باشد.


علی گُرزی، لیلا طاهرخانی،
دوره 19، شماره 6 - ( 6-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: فعالیت ورزشی شدید می‌تواند باعث کاهش اشتها شود. بنابراین، هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر دریافت مکمل فولات بر میزان گرلین معده و انسولین سرم موش‌های صحرایی نر نژاد ویستار در طول 10 هفته تمرین تناوبی شدید (HIIT) بود.

مواد و روشها: تعداد 27 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار (وزن 34/27±94/203 گرم، سن 9 هفته ) پس از یک هفته آشناسازی به صورت تصادفی به چهار گروه کنترل (n=6)، مکمل فولات (n=6)، تمرین تناوبی شدید (n=7) و تمرین تناوبی شدید + دریافت مکمل فولات (n=8) تقسیم شدند. پروتکل تمرینHIIT با سرعت 30 متر در دقیقه به مدت 1 دقیقه با 10 تکرار و 2 دقیقه استراحت فعال در هفته اول شروع شد و در سه هفته پایانی به سرعت 75 الی80 متر در دقیقه به مدت 1 دقیقه با 7 تکرار و 3 دقیقه استراحت فعال رسید. میزان گرلین آسیل‌دار بافت معده و انسولین سرم به وسیله کیت الایزا اندازه‌گیری شد.

یافتهها: نتایج تجزیه و تحلیل آزمون کروسکال-والیس نشان داد که تمرین تناوبی شدید همراه با مکمل فولات در مقایسه با گروه تمرین تناوبی شدید، گرلین معده را به طور معنی‌داری(p=0/001) افزایش می‌دهد. هم‌چنین انسولین سرم در گروه HIIT+ مکمل نسبت به گروه HIIT و کنترل کاهش معنی‌داری(p=0/001) را نشان داد.

نتیجهگیری: بر اساس یافتههای پژوهش حاضر، مصرف فولات در طول تمرینات تناوبی شدید، گرلین معده را افزایش میدهد و باعث کاهش میزان انسولین سرم میشود. از این رو، به نظر میرسد مکمل فولات می‌تواند از کاهش اشتها در ورزشکارانی که تمرینات تناوبی با شدت بالا انجام میدهند، جلوگیری کند.


مریم اسکندری مهرآبادی، زهرا سالمی،
دوره 19، شماره 8 - ( 8-1395 )
چکیده

 زمینه وهدف: دیابت ملیتوس در نتیجه ی ناتوانی بدن در تولید هورمون انسولین  (دیابت نوع 1 ) و یا ناتوانی بدن در پاسخ به انسولین (دیابت نوع 2) ایجاد می شود. در  این مطالعه سطح سرمی نسفاتین -1  در رت های نر ویستار دیابتی نوع 1 و 2 بررسی و مقایسه می شود.

مواد و روش ها: 18 عدد رت نر ویستار بطور تصادفی به 3 گروه کنترل ، دیابتی نوع1. دیابتی نوع2تقسیم شدند. دیابت نوع 1 با تزریق استرپتوزوتوسین با دوز mg/kg 55 و دیابت نوع2 با تزریق استرپتوزوتوسین( mg/kg60)، و نیکوتین آمید(mg/kg 110) القا شد. 6 هفته پس از ابتلا ، وزن ، قند خون ناشتا، انسولین و نسفاتین-1 سرم اندازه گیری شد.

یافته ها: سطح نسفاتین-1 در رتهای دیابتی نسبت به رت های کنترل سالم افزایش داشت . نسفاتین-1 در رت های دیابتی نوع 2 به نسبت معنی داری بیشتر از رتهای دیابتی نوع 1 بود. سطح انسولین و میزان وزن رت های دیابتی نسبت به گروه کنترل کاهش معنی داری یافت . میزان وزن رت های دیابتی نوع 1 نسبت به نوع 2 به طور معنی داری کمتر بود. قند خون رت های دیابتی در مقایسه با گروه کنترل افزایش معنی داری یافت این افزایش در رت های دیابتی نوع 1 نسبت به نوع 2 بیشتر بود.

نتیجه گیری: افزایش معنی دار نسفاتین-1 در رت های دیابتی نوع2 نسبت به نوع1 مشاده شد.احتمالاً به دلیل وزن بیشتر  و یا تخریب کمتر سلولهای بتای پانکراس در رت های دیابتی نوع 2 می باشد.


مهری جمیلیان، زینب زلفی،
دوره 19، شماره 8 - ( 8-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: بر اساس دانش ما، هیچ گزارشی که نشان‌دهنده اثرات مکمل یاری روی بر روی پروفایل‌های متابولیک در زنان مبتلا به سندرم تخمدان پلی کیستیک (PCOS) باشد وجود ندارد. این مطالعه به منظور ارزیابی اثرات مکمل یاری روی بر روی پارامترهای هموستاز گلوکز در زنان مبتلا به PCOS طراحی شده بود.

مواد و روشها: این مطالعه کارآزمایی بالینی کنترل شده-پلاسبو دو سوکور بر روی 52 زن مبتلا به PCOS در دامنه سنی 18 تا 40 سال انجام شده است. شرکت کنندگان، برای دریافت روزانه220 میلی‌گرم سولفات روی (حاوی 50 میلی‌گرم روی) (26=n) یا پلاسبو (26=n) به طور تصادفی برای 8 هفته تقسیم شدند. نمونه خون ناشتا در ابتدا و 8 هفته بعد از مداخله برای اندازه‌گیری گلوکز و انسولین از بیماران گرفته شد.

یافتهها: بعد از 8 هفته مداخله، افرادی که مکمل روی دریافت کردند، کاهش معنی‌داری در  قند خون ناشتا (6/9±3/4- در مقابل 0/6±5/0 میلی گرم بر دسی لیتر +، 03/0=p)، انسولین سرمی (9/2±0/3- در مقابل 4/8±5/1 میکرو واحد در میلی لیتر +، 01/0p=)، تری گلیسرید (3/40±6/15- در مقابل 3/25±5/14 میلی گرم بر دسی لیتر+، 002/0=p) و افزایش معنی‌داری در حساسیت به انسولین (02/0±02/0+ در مقابل 05/0±004/0-، 03/0p=) در مقایسه با پلاسبو داشتند.

نتیجه گیری: در مجموع، مکمل یاری 220 میلی‌گرم سولفات روی روزانه برای 8 هفته در زنان مبتلا به سندرم پلی کیستیک تخمدان اثرات مفیدی بر روی پروفایل‌های متابولیک داشته است.


فرانک بلاغی اینالو، سعید شاکریان، محسن قنبرزاده، سید رضا فاطمی طباطبایی،
دوره 19، شماره 9 - ( 9-1395 )
چکیده

چکیده

زمینه و هدف :به تازگی مایوکاینی به نام آیریزین کشف شده که ازطریق قهوه ­ای کردن بافت چربی سفید وگرمازایی، بر چاقی ومتابولیسم و هموستاز گلوکز اثر می­گذارد. اما تاثیر نوع وشدت تمرین بر آن همچنان نامشخص باقی­مانده است. هدف این پژوهش بررسی تاثیر دو نوع فعالیت حاد اکسنتریک و کانسنتریک بر میزان آیریزین سرم ومقاومت به انسولین زنان چاق غیرفعال بود.

مواد و روش­ها: پژوهش حاضر از نوع بررسی نیمه تجربی بود. تعداد 15دانشجوی دختر با نمایه توده بدنی بالای 30کیلوگرم برمترمربع و سن2.87±24.86 سال در تحقیق شرکت کردند. بعد از اندازه­گیری حداکثر اکسیژن مصرفی آزمودنی­ها، دریک طرح متقاطع به فاصله 10روز به دو نوع فعالیت حاد اکسنتریک وکانسنتریک بر روی تردمیل پرداختند. پس ازحداقل 8 ساعت ناشتایی نمونه­های خونی قبل و بلافاصله پس از هرنوع فعالیت برای اندازه­گیری سطوح آیریزین، گلوکز و انسولین جمع­آوری شد. داده­ها با استفاده از آزمون t وابسته و تحلیل واریانس با اندازه­گیری مکرر تجزیه وتحلیل شدند و برای بررسی ارتباط بین متغیرهای تحقیق از آزمون همبستگی پیرسون استفاده شد.پژوهش حاضر از نوع بررسی نیمه تجربی بود. تعداد 15دانشجوی دختر با نمایه توده بدنی بالای 30کیلوگرم برمترمربع و سن87/2±86/24سال در تحقیق شرکت کردند. بعد از اندازه­گیری حداکثر اکسیژن مصرفی آزمودنی­ها، دریک طرح متقاطع به فاصله 10روز به دو نوع فعالیت حاد اکسنتریک وکانسنتریک بر روی تردمیل پرداختند. پس ازحداقل 8 ساعت ناشتایی نمونه­های خونی قبل و بلافاصله پس از هرنوع فعالیت برای اندازه­گیری سطوح آیریزین، گلوکز و انسولین جمع­آوری شد. داده­ها با استفاده از آزمون t وابسته و تحلیل واریانس با اندازه­گیری مکرر تجزیه وتحلیل شدند و برای بررسی ارتباط بین متغیرهای تحقیق از آزمون همبستگی پیرسون استفاده شد.

یافته ها: : سطح آیریزین بعد از هردو نوع فعالیت به طور معنی­داری افزایش یافت (0/05>P) و این افزایش بعد از فعالیت کانسنتریک بیشتر از اکسنتریک بود. میزان مقاومت انسولینی بلافاصله پس از هر دو نوع فعالیت افزایش یافت که این افزایش در فعالیت کانسنتریک به لحاظ آماری معنی دار بود(0/05>P).

نتیجه گیری: فعالیت اکسنتریک و کانسنتریک صرف­نظر از عدم بهبود مقاومت به انسولین، محرک خوبی جهت ترشح آیریزین به حساب می­آیند.



صفحه 1 از 2    
اولین
قبلی
1
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشگاه علوم پزشکی اراک می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Arak University of Medical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb