جستجو در مقالات منتشر شده


۴ نتیجه برای انرژی

نغمه جعفری نیا، ابوالحسن فراز، شهرزاد آخوندزاده، زهرا قهقایی،
دوره ۶، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۸۲ )
چکیده

مقدمه: سوء تغذیه پروتئین انرژی، جزء شایع ترین علل سوء تغذیه می باشد و بیش از همه در شیرخواران و کودکان زیر ۵ سال روی می دهد. با توجه به نتایج زیان بار سوء تغذیه، شناسایی و بررسی وضعیت سوء تغذیه و عوامل موثر بر آن از اهمیت ویژه ای برخوردار است. استفاده از اندازه های تن سنجی، با استفاده از طبقه بندی های رایج در ارزیابی رشد کودک یکی از مهم ترین معیارها برای ارزیابی رشد کودکان می باشد.
روش کار: این بررسی، یک مطالعه تحلیلی-مقطعی بود. نمونه گیری به صورت سرشماری انجام گرفت و طی آن، کلیه ۸۱۱ کودکی که در تاریخ شروع نمونه گیری در ۹ روستای اصلی و ۱۷ روستای قمر شهرستان اراک زیر ۵ سال سن داشتند، مورد معاینه تن سنجی (قد و وزن) قرار گرفتند. برای هر کودک چک لیستی بر اساس بررسی پرونده های بهداشتی، معاینات بالینی و مصاحبه حضوری با مادران تهیه شد. اطلاعات به دست آمده از طریق نرم افزار EPI ۶ ارزیابی و میزان سوء تغذیه و ارتباط آماری آن با سن و جنس کودک، رتبه تولد، وزن زمان تولد، زمان شروع غذای کمکی، وضعیت واکسیناسیون، سابقه بستری در بیمارستان، سطح تحصیلات والدین، تعداد دفعات ابتلا به عفونت های تنفسی، فاصله از زایمان قبلی مادر و مشکلات زمینه ای، در هنگام بارداری بررسی گردید.
نتایج: در بررسی انجام شده هیچ یک از کودکان مبتلا به کواشیورکور یا ماراسمیک کواشیورکور نبودند. ۷/۳۹ درصد کودکان مبتلا به کمبود تغذیه و ۱/۱ درصد مبتلا به ماراسموس بوده اند. درصد ابتلا به سوء تغذیه بر اساس طبقه بندی ولکام ۷/۵ درصد، واترلواستانتینگ ۳۳/۵۵ درصد، واترلوواستینگ ۲۵/۵ درصد و گومز ۳۰/۹۴ درصد بوده است. در این مطالعه بین سوء تغذیه و مشکلات مادر در طی بارداری، سابقه بستری در بیمارستان، تحصیلات و سن والدین، سن و رتبه تولد و تعداد فرزندان خانواده، ارتباط آماری معنی  داری وجود نداشت. در حالیکه ارتباط آماری بین سوء تغذیه و وزن زمان تولد، روند رشد، شروع غذای کمکی، مدت تغذیه با شیر مادر و میزان ابتلا به عفونت های تنفسی معنی دار بود (P<۰/۰۵).
نتیجه گیری: با توجه به این که بیش ترین موارد سوء تغذیه شدید در طبقه بندی واترلواستانتینگ که وضع تغذیه گذشته را نشان می دهد، وجود دارد و در کل طبقه بندی های تغذیه ای بیش ترین موارد سوء تغذیه را نوع خفیف بوده است و نیز ارتباط سوء تغذیه با شروع زمان کمکی و مدت تغذیه با شیر مادر و ...، لزوم برنامه ریزی جهت پیشگیری از عوارض بعدی و جلوگیری از هزینه های درمانی از طریق افزایش سطح آگاهی خانواده ها ضروری به نظر می رسد.

علیرضا بهرامی، عباس صارمی،
دوره ۱۴، شماره ۳ - ( ۵-۱۳۹۰ )
چکیده

زمینه و هدف: افراد مسن، چاق و کم تحرک در معرض خطر بیماری‌های دیابت و قلبی عروقی هستند. تمرین ورزشی اختلالات متابولیکی مرتبط با این بیماری‌ها را بهبود می‌بخشد، اما اثرات اضافه کردن محدودیت کالری به ورزش در معرض خطر روشن نیست. هدف مطالعه حاضر ارزیابی اثرات یک برنامه ۱۲ هفته‌ای تعدیل روش زندگی بر پروتئین واکنشی C و شاخص‌های سندروم متابولیک در مردان میانسال چاق/اضافه وزن بود. مواد و روش‌ها: در این مطالعه تجربی با طرح پیش آزمون – پس آزمون، ۲۱ مرد کم تحرک به طور تصادفی به دو گروه ۱۲ هفته محدودیت کالری [~۵۰۰ کیلوکالری] و تمرین ورزشی به همراه محدودیت کالری [~۵۰۰ کیلوکالری] تقسیم شدند. ترکیب بدنی، نشانگر خطر قلبی عروقی و پروتئین واکنشی C قبل و بعد از مداخله اندازه‌گیری شد. یافته‌ها: بعد از ۱۲ هفته مداخله، در گروه تمرین ورزشی به همراه محدودیت کالری کاهش معنی‌داری در وزن بدن، چربی شکمی (احشایی، زیر جلدی)، مقاومت به انسولین، نیمرخ چربی خون و پروتئین واکنشی C مشاهده شد (۰۵/۰p<). در حالی که در گروه محدودیت کالری، فقط بهبود معنی‌داری در وزن بدن و شاخص مقاومت به انسولین مشاهده شد (۰۵/۰p<). نتیجه‌گیری: مداخلات روش زندگی که رژیم غذایی را با تمرین ورزشی ترکیب کند موجب بهبود مقاومت به انسولین، التهاب سیستمیک و ریسک فاکتورهای قلبی عروقی در افراد میانسال چاق/اضافه وزن می‌شود.
اکرم جعفری، محمدرضا مرادی،
دوره ۱۶، شماره ۱۱ - ( ۱۱-۱۳۹۲ )
چکیده

زمینه و هدف: افزایش سن با کاهش اشتها، وزن و جرم عضلانی و افزایش جرم چربی بدن همراه است. گرلین و ابستاتین دو پپتید موثر بر اشتها هستند. هدف از تحقیق حاضر بررسی مقدار گرلین، ابستاتین و برخی متغیرهای ترکیب بدن و ارتباط آنها در مردان ورزشکار و غیر ورزشکار ۵۰-۷۰ ساله است.

مواد و روش ها: این تحقیق یک مطالعه تحلیلی است. ۳۰ مرد ورزشکار و ۳۰ مرد غیر ورزشکار ۵۰ تا۷۰ ساله در تحقیق حاضر شرکت کردند. مقدار گرلین، ابستاتین و متغیرهای ترکیب بدن شامل وزن، جرم عضلانی، جرم چربی، درصد چربی بدن و شاخص توده بدن اندازه گیری شد.

یافته ها: جرم عضلانی به طور معناداری (۰۱/ ۰p<) و مقدار گرلین به طور غیر معناداری (۱۶/ ۰= p) در گروه ورزشکار بیشتر بود. همچنین درصد چربی بدن در گروه غیر ورزشکار به طور غیر معناداری (۱۳/ ۰= p) بشتر بود. ارتباطی منفی بین گرلین و ابستاتین با جرم عضلانی و ارتباطی مثبت و معنادار بین گرلین و ابستاتین با درصد چربی بدن در گروه غیر ورزشکار مشاهده شد. در دو گروه ارتباطی قوی بین گرلین و ابستاتین دیده شد.

نتیجه گیری: شرکت منظم در تمرینات بسکتبال می تواند باعث افزایش جرم عضلانی در مردان ۵۰-۷۰ ساله شود. ورزش می تواند اثرات افزایش سن بر ترکیب بدن را از طریق افزایش برخی هورمون های آنابولیک مانند گرلین و ابستاتین به تاخیر بیاندازد که این امر می تواند رابطه بین گرلین و ابستاتین و برخی متغیرهای ترکیب بدن را تغییر دهد.


حمید علی زاده، علی رضا صفرزاده، الهه طالبی گرکانی،
دوره ۲۰، شماره ۷ - ( ۷-۱۳۹۶ )
چکیده

چکیده
زمینه و هدف: تغییر فنوتیپ بافت چربی بر اثر تمرین تئوری جدیدی است که به تازگی مطرح گردیده است، با این وجود شناسایی سازوکار سلولی – مولکولی آن در حال بررسی است. هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثر شش هفته تمرین مقاومتی بر غلظت سرمی هورمون شبه متئورین و شاخص مقاومت به انسولین پسران دارای اضافه ‌وزن بود.
مواد و روش‌ها: ۲۰ پسر نوجوان دارای اضافه ‌وزن با میانگین سن ۱±۵/۱۸ سال، وزن ۵/۴±۱/۸۱ کیلوگرم و شاخص توده­ی بدن ۷/۰±۷/۲۷ کیلوگرم بر مترمربع در این تحقیق شرکت کرده و به دو گروه کنترل (۱۰نفر) و تمرین مقاومتی (۱۰نفر) تقسیم شدند. آزمودنی­های گروه تمرین مقاومتی، شش هفته تمرین مقاومتی را سه روز در هفته انجام دادند. شاخص­های پیکرسنجی، سطوح ناشتای هورمون شبه متئورین، انسولین و گلوکز سرمی در ابتدا و پایان مطالعه اندازه­گیری شد.
یافته‌ها: غلظت سرمی هورمون شبه متئورین در گروه کنترل کاهش معنی­دار (۰۰۸/۰= p) و در گروه تمرین افزایش غیرمعنی­داری را نشان داد (۳۱۱/۰p=). هم­چنین، تغییرات سطوح هورمون شبه متئورین بین دو گروه تفاوت معناداری داشت (۰۰۴/۰= p). تغییرات مقاومت انسولینی در هر دو گروه افزایش یافت که این افزایش برای گروه کنترل از لحاظ آماری معنی‌دار(۰۳۲/۰p=) و برای گروه تمرین غیرمعنی‌دار (۶۳۲/۰= p) بود. به علاوه، ارتباط بین تغییرات غلظت سرمی هورمون شبه متئورین  با تغییرات شاخص مقاومت به انسولین غیرمعنی­دار بود (۲۷۳/۰= p).
نتیجه‌گیری: یافته‌های پژوهش حاضر نشان داد که شش هفته تمرینِ مقاومتی ایستگاهی نمی‌تواند سطح سرمی هورمون شبه متئورین را افزایش و شاخص مقاومت به انسولین و ترکیب بدنی را در پسران نوجوان دارای اضافه‌ وزن بهبود بخشد.
 


صفحه ۱ از ۱     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشگاه علوم پزشکی اراک می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Arak University of Medical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb