جستجو در مقالات منتشر شده


17 نتیجه برای الگو

امیر اشکان نصیری پور، سیدجمال الدین طبیبی، امین قاسم بگلو، رحمت الله جدیدی،
دوره 12، شماره 1 - ( 3-1388 )
چکیده

مقدمه: بیمارستان‌هابرای توسعه ورقابت نوعی سیستم ارزیابی عملکرد نیاز دارند تا کارایی و اثربخشی برنامه‌ها، فرآیندها و نیروی انسانی خودرا بسنجند. هدف این پژوهش، طراحی الگوی ارزیابی عملکرد برای بیمارستان‌ها با استفاده از روش ارزیابی متوازن بود. روش کار: کشورهای مورد مطالعه در این پژوهش توصیفی تطبیقی،کشورهای استرالیا،آمریکا،کانادا ونیوزلند بودند و در ایران نیز 34 بیمارستان دولتی با سابقه اجرای برنامه استراتژیک انتخاب گردیدند. وضعیت ارزیابی عملکرد در بیمارستان‌های کشورهای مذکور وایران با شش رویکرد رسالت، دورنما، استراتژی، منظر، هدف و سنجه بررسی شد و الگویی برای ارزیابی عملکرد بیمارستان‌های دولتی وزارت بهداشت طراحی و اعتبار آن با نظرسنجی از خبرگان به روش دلفی محرز گردید. نتایج: در کلیه کشورهای مورد مطالعه،رویکردهای رسالت ودورنما بخش مهمی ازالگوی ارزیابی عملکرد و ارتقای اثر بخش سلامتی مهم‌ترین استراتژی در بیمارستان‌ها بود. دیگراستراتژی‌ها ارائه خدمات باکیفیت، توسعه ظرفیت‌ها، انجام نوآوری و اطمینان از تداوم خدمات بودند. منظرهای الگوی ارزیابی متوازن شامل چهارمنظر: مشتری،فرآیندهای داخلی، رشد و یادگیری کارکنان ومالی می شد و تمام کشورهای مورد مطالعه اهداف وسنجه‌هایی برای هریک از این منظرهادر بیمارستان داشتند. در بیمارستان‌های ایران،رسالت،دورنما،استراتژی‌ها واهداف تعریف شده بود ولی منظری وجود نداشت و سنجه‌ها نیز متناسب با استراتژی‌ها و اهداف نبود.در الگوی پژوهش، چهار منظر برای تشریح استراتژی‌های بیمارستان‌هاوایجاد مزیت رقابتی تعیین وسنجه‌های مربوطه تدوین گردید. نتیجه گیری:استفاده از سنجه‌های 4 منظر بیماران و جامعه،فرآیندهای داخلی وبهره وری، رشد و نوآوری، مالی برای ارزیابی عملکرد بیمارستان‌های دولتی ایران منجر به مقایسه دقیق عملکرد آنها خواهد شد و این امر افزایش بهره‌وری منابع بیمارستانی‌ و افزایش رضایت بیماران و جامعه را به دنبال خواهد داشت.
شهرام براز پردنجانی، مریم رستمی، فرشته فرزیان پور، بدالرحمن راسخ،
دوره 12، شماره 2 - ( 7-1388 )
چکیده

مقدمه: مهم‌ترین عامل تعیین کننده کیفیت زندگی سالمندان سلامتی است. از آنجایی که سلامتی با افزایش سن کاهش می‌یابد، رعایت الگوی مراقبتی موثر در ارتقاء سطح سلامت از اهمیت خاصی برخوردار است. مطالعه حاضر با هدف بررسی تاثیر الگوی خود مراقبتی اورم برکیفیت زندگی سالمندان شهرمسجد سلیمان انجام گرفته است. روش کار: در این مطالعه نیمه تجربی که به صورت قبل و بعد در سال 86-87 انجام گرفت، تعداد 349 سالمند به صورت در دسترس از تمام 11 مرکز بهداشتی درمانی شهر مسجد سلیمان انتخاب شدند.سپس برنامه آموزشی خود مراقبتی اورم توسط کمک پژوهشگران در طول سه ماه در روزهایی که بیماران به مراکز بهداشتی درمانی مراجعه می‌کردند اجرا شد. ابزار گردآوری اطلاعات پرسش‌نامه خصوصیات دموگرافیک و کیفیت زندگی بود. کیفیت زندگی با استفاده از پرسش‌نامه کوتاه 36 سوالی در دو مرحله قبل و بعد از آموزش اندازه‌گیری شد. سپس داده‌ها با کمک آزمون آماری توصیفی و تی زوجی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج: تمامی ابعادکیفیت زندگی شامل سلامتی عمومی، عملکرد فیزیکی، ایفای نقش فیزیکی، ایفای نقش عاطفی، عملکرد اجتماعی، درد بدنی، نیرو وانرژی، درک کلی از سلامتی و میانگین کل کیفیت زندگی نسبت به قبل از آموزش افزایش پیدا کرد و آزمون آماری تی زوجی در تمام ابعاد با ( 001/0p< ) تفاوت معنی‌داری نشان داد. نتیجه گیری: نتایج حاکی از تاثیر مثبت الگوی خود مراقبتی اورم می‌باشد و از آنجا که مسائل و مشکلات مربوط به سالمندی اصولا پیشرونده بوده و با گذشت زمان بیشتر می‌گردد، لذا اهمیت به کارگیری الگوهای خود مراقبتی دائم احساس می گردد.
ثریا شکوری، غلام رضا شریفی راد، پرستو گلشیری، اکبر حسن زاده، محمد شافع شکوری،
دوره 12، شماره 3 - ( 8-1388 )
چکیده

چکیده مقدمه: بیش از 2 بیلیون نفر از مردم جهان از کمبود آهن رنج می‌برند. دختران نوجوان از جمله گروه‌های آسیب‌پذیر در این زمینه هستند. آموزش بهداشت با روش‌های گوناگون، وسیله‌ای مناسب جهت ایجاد انگیزه و اصلاح عملکردهای نادرست است. هدف از این پژوهش تعیین تاثیر برنامه آموزش بهداشت براساس الگوی پرسید برآگاهی، نگرش و ایجاد رفتار مطلوب در جهت کاهش کم خونی فقر آهن می‌باشد. روش کار: این پژوهش از نوع مطالعات نیمه تجربی و دو مرحله‌ای است که بر روی 72 دانش آموز که به طور تصادفی در دو گروه مورد و شاهد قرار گرفتند در سال تحصیلی 87-86 انجام شد. مداخله در سه جلسه 45 دقیقه ای برگزار شد و 3 ماه بعد از مداخله آموزشی پی‌گیری صورت گرفت. ابزار گرد آوری اطلاعات شامل پرسش‌نامه براساس اجزاء مدل پرسید و انجام آزمایشات خونی هموگلوبین، هماتوکریک و فریتین بود. به منظور دستیابی به نتایج از آزمون‌های تی زوج، تی مستقل و من ویتنی و کای دو استفاده گردید. نتایج: پس از مداخله آموزشی در گروه مورد نسبت به گروه شاهد میانگین نمره آگاهی(001/0p<) و میانگین نمره نگرش(001/0p<) (عوامل مستعد کننده)، استفاده از منابع آموزشی، تشکیل کلاس آموزشی و شرکت در کلاس آموزشی (عوامل قادر کننده) و تشویق خانواده و معلمین (عوامل تقویت کننده) و رفتارهای پیش‌گیری کننده از کم خونی فقر آهن افزایش معنی‌دار یافته‌اند. نتیجه‌گیری: نتایج فوق نشان دهنده تاثیر مثبت برنامه مداخله آموزشی براساس الگوی پرسید و اجزای اصلی آن (عوامل مستعد کننده، قادر کننده و تقویت کننده)در افزایش رفتارهای پیش‌گیری کننده از کم خونی فقر آهن در جامعه مورد مطالعه می‌باشد.
ایرج کریمی، آزیتا سالاریان، زهره عنبری،
دوره 12، شماره 4 - ( 12-1388 )
چکیده

مقدمه: تمام افراد جامعه بایستی دسترسی برابر و یکسان به خدمات بهداشتی و درمانی لازم داشته باشند. هدف کلی این پژوهش تعیین چگونگی برخورداری عادلانه از خدمات بهداشتی و درمانی در 8 کشور منتخب و ارایه الگویی برای کشور ایران بود. روش کار: این پژوهش به صورت تطبیقی در 8 کشور انجام شد. جهت تعیین چارچوب تقسیم‌بندی جامعه پژوهش از روش تقسیم‌بندی جردن استفاده شد که در آن کشورها را در چهار گروه بر اساس نوع بیمه درمانی قرار می‌دهد و از هر گروه دو کشور انتخاب شدند. یافته‌های به دست آمده از هر کشور در جداول تطبیقی قرار گرفتند. برای ارایه الگوی نهایی از تکنیک دلفی طی دو مرحله استفاده شد. نتایج: تمامی کشورهای مورد مطالعه به منظور برخورداری عادلانه از خدمات بهداشتی و درمانی از استراتژی‌هایی چون پوشش همگانی بیمه، وجود بسته‌های تعریف شده خدمات بهداشتی درمانی، تعداد مناسب پرسنل پزشکی و پیراپزشکی، وجود پزشک خانواده و سیستم ارجاع به همراه سهم بالای بهداشت و درمان از تولید ناخالص ملی و‌ سرانه بالا برای بهداشت و درمان بهره برده‌اند؛ هم‌چنین پایین بودن سهم پرداخت‌های مستقیم توسط بیماران، گسترش تعهدات بیمه‌ای و بالاخره وجود سقف پرداخت در خدمات دارویی و درمانی بسیار کمک کننده بوده است. این سیاست‌ها به شکلی تدوین شده است که وضعیت درآمد افراد، در برخورداری از این خدمات تاثیر گذار نمی‌باشد. نتیجه گیری: برخورداری عادلانه از خدمات بهداشتی و درمانی در ایران مستلزم ایجاد نظام ملی بیمه درمان با هدف حذف بیمه‌گری موازی، پوشش بیمه‌ای کلیه خدمات ضروری پزشکی به خصوص مراقبت از سالمندان و بیماران مزمن روانی می‌باشد.
آمنه خسروی، مرتضی بهنام رسولی، ناصر مهدوی شهری، علی اصغر دادگر، حمید اجتهادی،
دوره 14، شماره 1 - ( 1-1390 )
چکیده

زمینه و هدف: فشارخون بالا که حدود یک میلیارد نفر در دنیا به آن مبتلا هستند، یک بیماری چند فاکتوری است که هم عوامل ژنتیکی و هم عوامل محیطی در آن نقش دارند. در انسان در هفته چهاردهم دوران جنینی غدد عرق روی پوست شکل می‌گیرند و بعد از شکل گیری تا پایان عمر جابجا نمی‌شوند و از بین هم نمی‌روند. در این تحقیق برای اولین‌ بار، منافذ کانال‌های غدد عرق دست افراد دچار فشا خون بالا شمارش و با مقایسه آن با افراد سالم به وجود یا عدم وجود رابطه بین تعداد این منافذ با بیماری فشارخون بالا پرداخته شد. مواد و روش ها: در این مطالعه بنیادی در 75 فرد دچار فشار خون بالا با میانگین سنی 60 سال و 55 فرد سالم با میانگین سنی 49 سال، با استفاده از یک میکروسکوپ دیجیتال تعداد منافذ غدد عرق در مواضع آناتومیکی یکسان و مشخص دست (نوک انگشتان و سه‌خطی‌های a,b,c,d ) در دایره‌ای به مساحت80/16– 50/12 میلی‌متر مربع شمارش شد و نتایج حاصل با استفاده از آزمون تی تست و آنالیز واریانس یک طرفه مورد تحلیل آماری قرار گرفت. یافته‌ها: نتایج حاصل نشان می‌دهند که میانگین تعداد منافذ غدد عرق در نوک انگشتان هر دو دست و موضع سه‌خطی b دست راست در افراد با فشار خون بالا به طور معنی‌داری کمتر از افراد سالم است. نتیجه گیری: یافته‌های این تحقیق نشان می‌دهد که رابطه معنی‌داری بین تعداد منافذ غدد عرق در نوک انگشتان و فشار خون بالا وجود دارد. بنابراین در افراد با سابقه فامیلی ابتلا به فشارخون بالا، بررسی توزیع منافذ کانال‌های غدد عرق می‌تواند در پیش آگاهی و تشخیص اولیه بیماری کمک نماید.
شادی گلی، بهرام سلیمانی، مرجان گلی، معصومه گودرزی،
دوره 15، شماره 3 - ( 5-1391 )
چکیده

زمینه و هدف: شایع‌ترین علت قطع مصرف روش تزریقی پیش‌گیری از بارداری، خونریزی‌های نامنظم قاعدگی و افزایش وزن ذکر شده است. برای کاهش این عوارض روش تزریقی ترکیبی سیکلوفم پیشنهاد گردیده که میزان تاثیر آن در کاهش این عوارض دقیقاً مشخص نیست. این مطالعه با هدف مقایسه الگوی قاعدگی و تغییرات وزن و فشار خون در خانم‌های استفاده کننده از روش‌های DMPA و سیکلوفم انجام شد. مواد و روش‌ها: در یک مطالعه مقطعی، 600 خانم کاربر روش‌های تزریقی DMPA و سیکلوفم (300 نفر در هر گروه) به روش مبتنی بر هدف انتخاب و در سه مقطع زمانی 3، 6 و 12-9 ماه پس از اولین تزریق بررسی شدند. داده‌ها توسط پرسش‌نامه گردآوری و توسط نرم افزارSPSS و آزمون‌های آماری کای دو، آنالیز واریانس و من ویتنی تحلیل شدند. یافته‌ها: لکه بینی و آمنوره در کاربران DMPA با شیوع بیشتری دیده شدند. در انتهای ماه‌های 3، 6 و 12-9 پس از اولین تزریق تنها در پایان ماه‌های 6 و12-9 دو گروه اختلاف معنی‌داری را در بروز لکه بینی نشان دادند(05/0>p)، هم‌چنین بروزآمنوره در دو گروه در هر سه مقطع زمانی تفاوت معنی‌داری نشان داد(05/0>p). تغییرات وزن در دو گروه تفاوت معنی‌داری نداشت(05/0p<) ولی تغییرات فشارخون دیاستول در دو گروه تفاوت معنی‌داری را نشان داد(05/0>p). نتیجه‌گیری: با توجه به شیوع کمتر لکه بینی و آمنوره در کاربران سیکلوفم، توصیه به تشویق کاربران واجد شرایط به استفاده از روش سیکلوفم می‌نماییم. هم‌چنین کنترل دقیق وزن و فشار خون توصیه می‌گردد
محسن رضازاده، رسول یوسفی مشعوف، حسین سرمدیان، احسان الله غزنوی راد،
دوره 16، شماره 2 - ( 2-1392 )
چکیده

زمینه و هدف: استافیلوکوکوس اورئوس به عنوان یک پاتوژن شایع عفونت‎های بیمارستانی به شمار می‎رود. افزایش عفونت‎های ناشی از این باکتری در کشورهای در حال توسعه منجر به بروز مشکلات بسیاری شده است. هدف ازاین مطالعه شناسایی الگوی آنتی‎بیوتیکی استافیلوکوکوس اورئوس مقاوم به متی‎سیلین جدا شده از بیماران بیمارستان مرکزی شهر اراک می‎باشد.

مواد و روش‎ها: در این مطالعه توصیفی- مقطعی در مدت یک سال تعداد 100 ایزوله استافیلوکوکوس اورئوس از بیماران بستری در بیمارستان، جداسازی گردید. ابتدا حساسیت نمونه‎ها نسبت به دیسک سفوکسیتین و اگزاسیلین بررسی شد، سپس وجود ژن mecA در سویه‎های مذکور با روش واکنش زنجیره‎ای پلیمراز ارزیابی گردید. در ادامه الگوی آنتی‎بیوتیکی سویه‎های واجد ژن mecA نسبت به 13 آنتی بیوتیک مورد بررسی قرار گرفت.

یافته‎ها: از بین 100 نمونه شناسایی شده، تعداد 80 نمونه استافیلوکوکوس اورئوس مقاوم به متی‎سیلین جداسازی گردید که بیشترین میزان مقاومت این سویه نسبت به آنتی‎بیوتیک‎های پنی‎سیلین(100 درصد)، تتراسیکلین(50/88 درصد)، لووفلوکساسین (70/85 درصد) و سیپروفلوکساسین(70/85 درصد) و کمترین میزان مقاومت نسبت به آنتی‎بیوتیک‎های کلرامفنیکل (70/5 درصد) و نتیل مایسین (70/5 درصد) و موپیروسین (0 درصد) گزارش شد.

نتیجه‎گیری: مطالعه اخیر نشان دهنده افزایش مقاومت استافیلوکوکوس اورئوس نسبت به آنتی‎بیوتیک‎های مختلف بوده که این مسئله یک هشدار جدی جهت درمان عفونت‎های ناشی از استافیلوکوکوس اورئوس در منطقه می‎باشد. بنابراین به منظور جلوگیری از افزایش مقاومت نسبت به سایر آنتی‎بیوتیک‎ها، ضروری می‎باشد که از تجویز بی رویه و غیر ضروری آنتی‎بیوتیک‎های در دسترس خوداری شود.


محسن سقا، ابراهیم اسفندیاری، شهناز رضوی، سمیه تنهایی، محمد حسین نصر اصفهانی، حسین بهاروند،
دوره 16، شماره 4 - ( 4-1392 )
چکیده

زمینه و هدف: اسید رتینوئیک یکی از مشتقات ویتامین A و یکی از مهم‎ترین سیگنال‎های القایی در مهره‎داران است که در تمایز، مورفوژنز، آپوپتوز و تولید مثل نقش دارد. هدف از مطالعه حاضر بررسی نقش این ماده در الگو‎یابی عصبی سلول‎های بنیادی جنینی موش در محیط آزمایشگاهی بود.

مواد و روش‎ها: در این مطالعه تجربی، پس از تشکیل ساختارهای شبه جنینی، از سلول‎های بنیادی جنینی رده Royan B1، اسید رتینوئیک با غلظت یک میکرومول به مدت چهار روز بر ساختارهای شبه جنینی تاثیر داده شد و پس از آن سلول‎ها به مدت هشت روز گسترش داده شدند. محیط کشت سلولی در گروه کنترل فاقد اسید رتینوئیک بود. در پایان کشت، القاء عصبی و الگویابی نورون‎ها در سلول‎های هر دو گروه با روش‎های ایمونوسیتوشیمی، فلوسایتومتری و RT-PCR مورد ارزیابی قرار گرفتند.

یافته‎ها: مطالعه حاضر نشان داد که اسید رتینوئیک نورون‎زائی را در سلول‎های بنیادی القا نمود و توانست سبب بروز نشانگر MAP2 در 35 درصد از این سلول‎ها شود. نتایج RT-PCR نیز مشخص کرد که همزمان، نورون‎های حاصل از سلول‎های بنیادی جنینی تحت تاثیر اسید رتینوئیک توانستند نشانگر‎های Mash1، Pax6، Pax7 و Dbx1/2 مربوط به هویت‎یابی عصبی نورون‎ها در جهت پشتی، شکمی و نیز Hoxb4، Hoxc5 و Hoxc8 مربوط به الگویابی عصبی نورون‎ها حول محور سری، دمی لوله عصبی را بیان نمایند.

نتیجه‎گیری: اسید رتینوئیک همزمان با القای عصبی سلول‎های بنیادی جنین موش در محیط آزمایشگاهی قادر به ایجاد هویت عصبی این نورون‎ها نیز می‎باشد. واژگان کلیدی: سلول‎های بنیادی جنینی موش، الگویابی عصبی، اسید رتینوئیک


مرتضی صادقی، زهره حجتی، کامران قاعدی،
دوره 17، شماره 8 - ( 8-1393 )
چکیده

زمینه و هدف: فاکتور رشد اندوتلیال عروقی یکی از مهم‌ترین تنظیم کننده‌های رگزائی است که ارتباط بین افزایش بیان این فاکتور رشد و پیشروی تومور در چندین سرطان گزارش شده است. هدف این مطالعه بررسی میزان بیان چهار ایزوفرم فاکتور رشد اندوتلیال عروقی در تومور سرطان پستان است.

مواد و روش‌ها: در این مطالعه 25 نمونه تومور سرطان پستان و 25 نمونه بافت سالم مورد استفاده قرار گرفت، از هر نمونه mRNA استخراج شد و سپس cDNA آن ساخته شد. میزان بیان چهار ایزوفرم: 121 , VEGF165, VEGF 183 VEGF و 189 VEGF توسط qRT-PCR و ژل الکتروفورز اندازه‌گیری شد.

یافته‌ها: از بین 4 ایزوفرم 165VEGF و 121 VEGF بیشترین و 183 VEGF و 189 VEGF کم‌ترین بیان را در کل نمونه‌ها داشتند. میزان بیان کلی VEGF در نمونه‌های توموری نسبت به نمونه‌های کنترل افزایش معنی‌داری داشت (6/4 برابر، 01/0p<).

نتیجه‌گیری: ارتباط بسیار معنی‌داری بین افزایش بیان فاکتور رشد اندوتلیال عروقی و ایجاد تومور سرطان پستان وجود دارد که احتمالا می‌توان در آینده از آن به عنوان مارکر تشخیص زود هنگام سرطان پستان استفاده کرد.


مریم فتحی شیخی، محسن شمسی، محبوبه خورسندی، مهدی رنجبران،
دوره 18، شماره 1 - ( 1-1394 )
چکیده

زمینه و هدف: سوانح و حوادث یکی از عوامل اصلی مرگ و ناتوانی در دنیا و از مهم‌ترین علل مراجعه کودکان به بیمارستان می‌باشد. لذا پژوهش حاضر با هدف سنجش سازه‌های مدل اعتقاد بهداشتی و عملکرد، در مادران مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی شهر خرم آباد در خصوص رفتارهای پیش‌گیری کننده از سوانح و حوادث در کودکان صورت پذیرفته است.

مواد و روشها: پژوهش حاضر مطالعه مقطعی- تحلیلی بر روی 261 نفر از مادران دارای کودک کمتر از 5 سال مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی شهر خرم آباد در سال 1393 می‌باشد. روش گردآوری اطلاعات پرسش‌نامه تنظیم شده بر اساس مدل اعتقاد بهداشتی بوده است. اطلاعات جمع‌آوری شده توسط نرم افزار SPSS نسخه 20 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

یافتهها: در این مطالعه میانگین و انحراف معیار سن مادران 37/5±98/28 سال، میانگین نمره عملکرد و خودکارآمدی مادران به ترتیب برابر 74/14±1/59 و 07/11±14/69 مشاهده شد. هم‌چنین میانگین نمرات سایر سازه‌های مدل اعتقاد بهداشتی شامل حساسیت، شدت، منافع و موانع درک شده نیز بیش از حد متوسط مشاهده شد. بین خودکارآمدی و موانع درک شده همبستگی منفی و معنی‌دار (r=-0.256 ، P<0.01) و بین موانع درک شده و عملکرد نیز همبستگی منفی و معنی‌داری (r=-0.391، P<0.01) وجود داشت.

نتیجهگیری: با توجه به میزان میزان عملکرد مادران و سایر سازه‌های نگرشی مدل اعتقاد بهداشتی، پیشنهاد می‌شود تا برنامه‌های آموزشی بر مبنای این مدل به صورت مستقیم و غیر مستقیم در قالب بسته‌های آموزشی چند رسانه‌ای به منظور ارتقاء رفتارهای پیش‌گیری کننده از سوانح و حوادث در کودکان صورت گیرد.


سیده مهتاب نوابی، محبوبه خورسندی، نسرین روزبهانی، مهدی رنجبران،
دوره 18، شماره 10 - ( 10-1394 )
چکیده

زمینه و هدف: اختلال رشد یکی از مشکلات شایع و مهم بهداشتی در دوران کودکی می‌باشد. هدف از مطالعه حاضر، بررسی رابطه سازه‌های مدل اعتقاد بهداشتی با عملکرد مادران در پیش‌گیری از اختلال رشد کودکان یک تا پنج سال شهرستان شازند در سال 1393 بود.

مواد و روشها: در این پژوهش مقطعی-تحلیلی، 202 نفر از مادران دارای کودک یک تا پنج سال شهرستان شازند به صورت تصادفی انتخاب شدند. اطلاعات به وسیله پرسش‌نامه محقق ساخته که روایی و پایایی آن تایید گردید، به روش خود گزارش دهی جمع‌آوری شد. این پرسش‌نامه شامل مشخصات دموگرافیک مادر، ابعاد مدل اعتقاد بهداشتی و چک لیست عملکرد مادران بود. در نهایت، داده‌ها با استفاده نرم افزار SPSS نسخه‌ی 20 و از طریق آزمون‌های تی، کای مربع، همبستگی، آنووا و رگرسیون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

یافتهها: میانگین سنی مادران مورد مطالعه 28/5±76/28 سال و میانگین سنی کودکان آن‌ها 74/14±49/26 ماه بود. بیشترین میزان تحصیلات مادران(7/76 درصد) دیپلم بود. میانگین نمره عملکرد مادران 65/70 بود و در بین سازه‌ها، خودکارآمدی بیشترین (8/69) و راهنمای عمل خارجی کمترین (91/38) نمره را داشتند. در تحلیل رگرسیونی به منظور پیش‌گویی رفتار با استفاده از سازه‌های مدل اعتقاد بهداشتی، متغیرهای خودکارآمدی، منافع درک شده و موانع درک شده به عنوان پیش‌گویی کننده رفتار تعیین شدند که در مجموع 10 درصد (101/0=R2) از تغییرات رفتار را پیش‌گویی نمودند.

نتیجهگیری: بر اساس نتایج مطالعه، در طراحی مداخلات آموزشی باید بر سازه‌های خود کار آمدی، منافع درک شده و موانع درک شده به عنوان مهم‌ترین عوامل پیش‌بینی کننده رفتار مادران تاکید شود.


زهرا رحیمی، احمد راهبر، فاطمه خیراللهی، علی ابرازه، ذبیح اله قارلی پور،
دوره 20، شماره 7 - ( 7-1396 )
چکیده

چکیده
زمینه و هدف: تعیین میزان و نوع روغن‌های مصرفی می‌تواند کمک موثری در جهت افزایش آگاهی افراد جامعه از چگونگی مصرف این نوع ماده غذایی ارائه دهد. مطالعه حاضر با هدف تعیین الگوی مصرف انواع روغن‌های خوراکی و عوامل موثر بر آن بر اساس الگوی پرسید طراحی شده است.
مواد و روش ها: این مطالعه توصیفی-تحلیلی به صورت مقطعی بوده و بر روی۳۰۰ زن شهری و روستایی مراجعه کننده به مراکز بهداشتی استان قم که به روش نمونه گیری چند مرحله ای انتخاب شده بودند، انجام گرفته است. داده ها از طریق پرسش­نامه استاندارد الگوی پرسید جمع آوری شد و به کمک نرم افزار آماریSPSS  نسخه 20 و با استفاده از آزمون های تی مستقل، تی زوجی، آنووا و ضریب همبستگی پیرسون تجزیه و تحلیل شد.
یافته‌ها: نتایج نشان داد که 4/46 درصد زنان شهری و 6/53 درصد زنان روستایی روغن جامد مصرف می کنند. از نظر مصرف روغن دنبه تفاوت آماری معنی داری در خانواده های شهری و روستایی وجود داشت (05/0p<)، به طوری که مصرف روغن دنبه در خانواده های روستایی بیشتر از خانواده های شهری بود. میانگین نمرات عملکرد مصرف روغن های خوراکی سالم و عوامل تقویت کننده در زنان شهری و روستایی اختلاف معنی داری را نشان داد (05/0p<)، به طوری که میانگین نمرات زنان شهری بیشتر از زنان روستایی بود.
نتیجه گیری: اجرای برنامه های آموزشی با استفاده از مدل های آموزشی مانند مدل پرسید در جهت اصلاح الگوی مصرف روغن های خوراکی به خصوص در مناطق روستایی در ارتقاء سطح سلامت جامعه موثر می باشد.
 

فاطمه شهرستان، پروانه جعفری، آرام قره باغی، ایمان خانی فراهانی، اسماعیل شهرستان،
دوره 23، شماره 2 - ( 3-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: دیابت یکی از مهم‌ترین عوامل مرگ‌و‌میر در انسان‌هاست که با تغییر شیوه زندگی، شیوع آن به سرعت رو به گسترش است. از علائم این بیماری متابولیک، افزایش قند خون و دیس‌لیپیدمی است. کنترل این بیماری با استفاده از محصولات طبیعی در دنیا بسیار مورد توجه قرار گرفته است. هدف از این تحقیق، بررسی تأثیر پروبیوتیک بیوفلورا و عصاره آبی دارچین در بهبود سطح گلوکز و دیس‌لیپیدمی حاصله از دیابت و کاهش خطر ابتلا به بیماری‌های قلبی-عروقی بود. 
مواد و روش ها: 35 رت نر نژاد ویستار به صورت تصادفی در 5 گروه کنترل منفی، کنترل مثبت دیابتی، پروبیوتیک، عصاره دارچین و پروبیوتیک توأم با عصاره دارچین، گروه‌بندی شدند. القای دیابت با تزریق درون صفاقی استرپتوزوتوسین انجام شد. گروه‌های تیمار به مدت 30 روز CFUs 108×2/3 پروبیوتیک و یا mg/kg 200 عصاره آبی دارچین دریافت کردند. در پایان دوره آزمون، تغییرات وزنی رت‌ها، قند خون، الگوی لیپیدی، hs-CRP و شاخص آتروژنی به منظور پیش‌بینی خطر ابتلا به بیماری‌های قلبی-عروقی تعیین شد. 
ملاحظات اخلاقی: این پژوهش با کد اخلاق IR.IAU.ARAK.REC.1397.005 در مرکز پژوهش‌های زیست‌پزشکی دانشگاه آزاد اسلامی اراک به تصویب رسیده است.
یافته ها: یافته‌های پژوهش نشان داد ابتلا به دیابت سبب کاهش شدید وزن رت‌ها شد، اما در گروه‌های دریافت‌کننده پروبیوتیک کاهش وزن کمتری مشاهده شد. به کارگیری پروبیوتیک و دارچین به صورت مؤثری سبب کاهش قند خون شد. پروبیوتیک بیوفلورا سبب کاهش میزان تری‌گلیسرید، کلسترول و LDL-C  سرمی خون شد. در گروه تیمار‌شده با دارچین، تری‌گلیسرید خون نسبت به گروه کنترل مثبت، کاهش معنی‌دار داشت. شاخص آتروژنی و مارکر التهابی hs-CRP در گروه‌های تیمار شده با پروبیوتیک، کاهش معنی‌داری نسبت به گروه کنترل منفی و مثبت نشان داد. هیچ‌گونه سینرژی در استفاده توأم پروبیوتیک و عصاره آبی دارچین دیده نشد. 
نتیجه گیری: بیوفلورا با بهبود الگوی میکروبیوتای روده، کاهش قند خون و بهبود الگوی لیپیدی، به صورت مؤثری از دیس‌لیپیدی ناشی از دیابت ممانعت می‌کند و درنتیجه خطر ابتلا به بیماری‌های قلبی-عروقی را کاهش می‌دهد. 

ناصر صفدریان، شادی یوسفیان دزفولی نژاد،
دوره 23، شماره 2 - ( 3-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: سرطان سینه  به دلیل رشد غیرقابل کنترل سلول های غیرطبیعی در سینه ایجاد می شود. در هر دو نوع تومورهای سرطانی خوشخیم و بدخیم، رشد سریع و زیاد سلول ها وجود دارد. امروزه، ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ به ﮔﺴﺘﺮش ﺗﮑﻨﻮﻟﻮژی، ﺗﺸﺨﯿﺺ ﺑﯿﻤﺎریﻫﺎ از ﺣﺎﻟﺖ تهاﺟمی ﺧﺎرج ﺷﺪه و تلاش ﭘﺰﺷﮑﺎن و ﻣﺘﺨﺼﺼﺎن ﺑﺮ ایﻦ اﺳﺖ ﮐﻪ ﺗﺸﺨﯿﺺ بیماری را ﺑﺪون ﺟﺮاﺣﯽ و از روی ﺗﺼﺎویﺮ ارﮔﺎنﻫﺎی داﺧﻠﯽ اﻧﺠﺎم دﻫﻨﺪ. 
مواد و روش ها: پژوهش حاضر مطالعه ‏ای بر اساس بررسی اطلاعات پایگاه داده‏ی تصاویر دیجیتال ماموگرافی ( (DDSM می‏ باشد، که روشی جدید برای تشخیص و آشکارسازی توده ‏های سرطانی تصاویر ماموگرافی با استفاده از استخراج ویژگی های هندسی و بهینه‏ سازی پارامترهای الگوریتم ماشین بردار پشتیبان (SVM)، به منظور طبقه بندی خودکار توده های سرطان سینه ارائه شده است. در ابتدا پیش ‏پردازش تصاویر ماموگرافی انجام می شد، سپس با استفاده از روش آستانه‏ گذاری، مرزهای توده ها مشخص شد و سپس با عملگرهای مورفولوژی این مرزها بهبود یافته و درنهایت قطعه بندی تصاویر برای طبقه ‏بندی نوع توده ‏های سرطانی بافت سینه انجام شد. در مرحله نهایی با استفاده از روش بهینه‏ سازی پارامترهای طبقه‏ بندی کننده‏ی SVM با کمک الگوریتم بهینه ‏سازی ملخ، و استفاده از روش اعتبارسنجی 4-fold طبقه بندی داده‌ها به دو دسته ‏ی خوشخیم و بدخیم انجام شد.
ملاحظات اخلاقی: در این پژوهش از تصاویر پایگاه داده‏ ی DDSM استفاده شده است. لازم به ذکر است که تصاویر موجود در این پایگاه داده بصورت رایگان جهت دسترسی وجود دارند.
یافته ها: بهترین نتایج شاخص ‏های صحت، حساسیت و اختصاصیت (ویژگی) به ازای به‌کارگیری تابع کرنل (RBF) پیش از انجام عملیات بهینه‏ سازی پارامترهای طبقه ‏بندی کننده ‏ی SVM به ترتیب برابر با 97%، 100% و %96 بدست آمد. همچنین، بهترین نتایج شاخص‏ های صحت، حساسیت و اختصاصیت به ازای به‌کارگیری تابع کرنل خطی، پس از انجام عملیات بهینه‏ سازی پارامترهای طبقه‏ بندی کننده ‏ی SVM با الگوریتم بهینه ‏سازی ملخ، به ترتیب برابر با %100، %100 و %100 بدست آمد که نشان ‏دهنده ی دقت بالای روش پیشنهاد شده در این مقاله است.. متوسط مقادیر شاخص ‏های صحت، حساسیت و اختصاصیت به ازای بکارگیری هر سه تابع کرنل SVM و پس از اعمال الگوریتم بهینه‏ سازی، به ترتیب برابر با 95/83، 100 و 94/81 درصد به دست آمد.
نتیجه گیری: بر اساس روش پیشنهاد شده در این مقاله، ویژگی های هندسی به‌دست آمده از بافت توده‏ های سرطانی سینه جهت آموزش مدل و تشخیص نوع توده سرطان سینه دارای کارایی بالایی است و روش  بهینه سازی ملخ  با انجام بهینه سازی پارامترهای طبقه ‏بندی کننده، دقت کلی تشخیص روش ارائه شده را بهبود بخشیده است. بنابراین نتایج حاصل از این پژوهش نشان ‏دهنده ‏ی عملکرد بالای روش پیشنهاد شده در مقاییسه با سایر پژوهش های پیشین انجام شده در این زمینه است.

عباس علیمرادیان، سعید پژوهان، امید میرزابیگی، کیانا نادری نیا،
دوره 23، شماره 6 - ( 9-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: داروهای خانواده اپیوئیدی و بنزودیازپینی در موارد مختلف در بیماران به صورت هم‌زمان استفاده می‌شوند. با توجه به تأثیرات تضعیف‌کنندگی هر دو دسته دارویی، در این مطالعه میزان تضعیف تنفسی حاصل از چند بنزودیازپین‌های پرمصرف در بالین در صورت مصرف هم‌زمان با مورفین بررسی شده است. 
مواد و روش ها: هفتاد سر موش صحرایی نر ن‍ژاد ویستار به طور تصادفی در ده گروه کنترل، مرفین، میدازولام، دیازپام، لورازپام، آلپرازولام، مرفین میدازولام، مرفین دیازپام، مرفین لورازپام و مرفین آلپرازولام تقسیم شدند. 15دقیقه بعد از تزریق داخل‌صفاقی داروها، سیگنال تنفس به وسیله دستگاه پلی‌تیسموگرافی ثبت شد. الگوی تنفسی به وسیله پارامترهای تنفسی شامل میانگین فواصل بین تنفسی و تعداد تنفس، همچنین ضریب تغییرات و بی‌نظمی فواصل بین تنفس ارزیابی شد.
ملاحظات اخلاقی: این پژوهش در کمیته اخلاق دانشگاه علوم‌پزشکی اراک تأیید و با شماره IR.ARAKMU.REC.1397.327 ثبت شده است.
یافته ها: آنالیز داده‌های تنفسی نشان داد که تزریق دُز ضد اضطرابی آلپرازولام و ترکیب مرفین آلپرازولام و مرفین میدازولام باعث تغییر در الگوی تنفس می‌شود، که با کاهش تعداد تنفس و افزایش فواصل بین تنفس‌ها در این حیوانات در مقایسه با گروه کنترل همراه بود. همچنین بررسی نتایج نشان داد تزریق مرفین میدازولام سبب افزایش در تغییرپذیری الگوی تنفس می‌شود که با افزایش بی‌نظمی و کاهش ضریب تغییرات فواصل بین تنفس همراه بود.
نتیجه گیری: نتیجه مطالعه نشان داد که تزریق ترکیب مرفین میدازولام در کوتاه‌مدت، الگوی تنفسی را با شدت بیشتری در مقایسه با ترکیب مرفین با سایر بنزودیازپین‌ها تغییر می‌دهد.
دکتر همام الدین جوادزاده، دکتر مرضیه محمودی، آقای رحمت اله خسروانپور، دکتر مهنوش رئیسی،
دوره 25، شماره 4 - ( 6-1401 )
چکیده

مقدمه: استفاده از بازیهای دیجیتالی در میان نوجوانان شیوع بالایی دارد و می‌تواند سلامت جسم و روان آنها را به طور ناخوشایندی تحت تأثیر قرار دهد. مطالعه حاضر با هدف تعیین عوامل پیشگویی‌کننده مراحل تغییر انجام بازیهای دیجیتالی با استفاده از الگوی فرانظری در دانش‌آموزان مقطع متوسطه شهر بوشهر انجام شد.
روش کار: مطالعه حاضر بر روی 703 دانش‌آموز دختر و پسر دوره دوم متوسطه مدارس شهر بوشهر صورت گرفت. نمونه‌ها به صورت تصادفی خوشه‌ای چندمرحله‌ای از 6 مدرسه پسرانه و 5 مدرسه دخترانه انتخاب شدند. داده‌ها با استفاده از پرسشنامه‌ای محقق ساخته، جمع‌آوری و با استفاده از نرم افزار آماری SPSS ویرایش و با استفاده از شاخص‌های توصیفی، تحلیل واریانس یکطرفه، آزمون کای‌دو و رگرسیون لجیستیک رتبه‌ای تجزیه و تحلیل شدند. این مطالعه با کد اخلاق IR.BPUMS.REC.1398.101 به تصویب کمیته اخلاق دانشگاه علوم پزشکی بوشهر رسیده است.
یافته‌ها: طبق نتایج، خودکارآمدی، تسکین نمایشی و آزادی اجتماعی پیشگویی‌کننده‌های مراحل تغییر کاهش و ترک بازیهای دیجیتالی بودند. بدین معنا که دختران و دانش آموزان با خودکارآمدی بالاتر (037/0=P, 054/1=OR)، شانس بیشتری برای قرارگیری در مراحل بالاتر تغییر را داشته و با افزایش یک واحد نمره تسکین نمایشی (025/0=, P09/1=OR) و آزادی اجتماعی (001/0>P, 135/1=OR)، شانس افراد برای قرار گرفتن در مراحل بالای تغییر بیشتر شد.
نتیجه گیری: به نظر می‌رسد طراحی مداخلات آموزشی مبتنی بر متغیرهای خودکارآمدی و در نظر گرفتن فرایندهای تغییر تسکین نمایشی و آزادی اجتماعی که شانس افراد را برای قرارگیری در مراحل بالاتر تغییر بیشتر می‌نماید، در کاهش رفتار بازیهای دیجیتالی دانش‌آموزان خصوصاً پسران مؤثر واقع گردد.

شهناز شهرجردی، زهرا گرامی پور،
دوره 28، شماره 2 - ( 2-1404 )
چکیده

مقدمه: هالوکس والگوس، از دفورمیتی‌های شایع پا است که باعث انحراف خارجی نخستین انگشت پا و نیمه دررفتگی پیشرونده مفصل متاتارسو فالانژیال اول می‌شود. هدف از مطالعه حاضر، بررسی تأثیر کینزیوتیپ و تمرینات تقویتی مچ پا با توپ بوسو بر درد، تعادل و زاویه شست پای زنان مبتلا به هالوکس والگوس بود.
روش کار: این مطالعه کارآزمائی بالینی با طرح پیش و پس‌آزمون انجام شد. ابتدا 45 زن دارای شست کج به همراه کف پای صاف به روش نمونه‌گیری در دسترس انتخاب، سپس به طور تصادفی به سه گروه کینزیوتیپ (4 هفته، سه جلسه در هفته، هر جلسه به مدت 24 ساعت)، کینزیوتیپ به همراه تمرینات تقویتی مچ پا با توپ بوسو (4 هفته، سه جلسه در هفته، هر جلسه به مدت 30 دقیقه تمرینات و 24 ساعت اعمال تیپ) و گروه شاهد (هیچ مداخله‌ای دریافت نکردند) تقسیم شدند. ابزارهای پژوهش شامل شاخص (Visual Analogue Scale)VAS ، تست لک‌لک و گونیامتر به ترتیب برای اندازه‌گیری درد، تعادل و زاویه شست پا استفاده شد. تحلیل داده‌ها با آزمون ANOVA یک طرفه در سطح معنی‌داری (0/05 P) انجام گرفت.
یافته‌ها: پس از انجام تمرینات، مقایسه داده‌های بین دو گروه تفاوت معنی‌داری را در قبل و بعد از 4 هفته در مورد متغیرهای درد، تعادل و میزان زاویه هالوکس والگوس در دو گروه کینزیوتیپ و کینزیوتیپ به همراه تمرینات تقویتی باتوپ بوسو نسبت به گروه شاهد نشان داد (0/001 = P).
نتیجه‌گیری: به نظر می‌رسد که جهت اصلاح شست کج و بهبود درد و تعادل در زنان می‌توان از برنامه ترکیبی تیپ و تمرینات تقویتی مچ پا با توپ بوسو استفاده کرد.

صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشگاه علوم پزشکی اراک می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Arak University of Medical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb