زمینه و هدف: کودکان دارای اختلال نقص توجه-بیشفعالی گروه هدف مناسبی برای توانبخشی شناختی هستند، چراکه مشکلات رفتاری آنها اعم از بیتوجهی، تکانشگری و بیشفعالی خاستگاه شناختی و مغزی مشخصی دارند. این انطباق رفتار با کارکرد شناختی فرصت ترمیم رفتار با تقویت کارکرد شناختی را فراهم میآورد. پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی روش توانبخشی شناختی مبتنی بر تکنولوژی واقعیت مجازی به عنوان روشی نوین، با روش توانبخشی شناختی کلاسیک بر بهبود کارکردهای اجرایی کودکان مبتلا به اختلال نقص توجه-بیشفعالی، انجام شده است.
مواد و روش ها: این پژوهش از نوع نیمهتجربی بود که با استفاده از طرح پیشآزمون پسآزمون با گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری شامل کلیه کودکان 7 تا 12سال مبتلا به اختلال نقص توجه-بیشفعالی در شهر تهران در سال 1398 بود که با روش نمونهگیری دردسترس، انتخاب شدند و به طور تصادفی در سه گروه دوازدهنفری قرار گرفتند. در مرحله پیشآزمون شرکتکنندگان با مقیاس رتبهبندی اختلال نقص توجه-بیشفعالی و آزمون یکپارچگی دیداری و شنیداری رایانهای مورد ارزیابی قرار گرفتند. گروه اول آزمایش، بسته توانبخشی شناختی مبتنی بر واقعیت مجازی و گروه دوم آزمایش، بسته توانبخشی شناختی رایانهای کاپیتان لاگ را دوازده جلسه به صورت دو بار در هفته دریافت کردند. در این مدت در گروه کنترل مداخلهای انجام نشد. از هر سه گروه بعد از اجرای مداخله پسآزمون گرفته شد. از تحلیل کوواریانس تکمتغیره (آنکووا) با استفاده از نرمافزار SPSS نسخه26 برای تجزیهوتحلیل دادهها استفاده شد.
ملاحظات اخلاقی: این مطالعه با شناسه IR.IAU.CTB.REC.1400.001 به تصویب کمیته اخلاق در پژوهش دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی رسیده است.
یافته ها یافتهها نشان دادند که هر دو روش مداخله توانبخشی شناختی بر کارکردهای شناختی (توجه انتخابی، توجه پایدار) کودکان اختلال نقص توجه و بیشفعالی (0/01
P).
نتیجه گیری: توانبخشی شناختی مبتنی بر واقعیت مجازی به اندازه توانبخشی شناختی کلاسیک بر توجه انتخابی و توجه پایدار کودکان اختلال نقص توجه و بیشفعالی تأثیرگذار است و روش توانبخشی شناختی مبتنی بر واقعیت مجازی به عنوان رویکردی نوین در توانبخشی این اختلال میتواند مورد استفاده قرار گیرد.