زمینه و هدف: حافظه کاری سیستم نورونی پویایی جهت حفظ و پردازش موقت اطلاعات میباشد. قشر پیش پیشانی (PFC) مرکز اصلی پردازش آن بوده که بهواسطه سیستمهای نوروترانسمیتری مختلف با ساختارهای دیگر مغز همچون آمیگدال قاعده ای- جانبی (BLA) به تعدیل این حافظه میپردازد. در این مطالعه، برهمکنش سیستم اوپیوئیدی PFCو سیستم دوپامینرژیک BLA در پردازش حافظه کاری بر اساس تست ماز شعاعی بررسی گردید.
مواد و روشها: در این مطالعه از رتهای نر نژاد ویستار استفاده شد که با جراحی استریوتاکسیک در نقاط mPFC و BLA کانولگذاری شدند. پس از طی دوره ریکاوری، تزریقات درون مغزی انجام گرفت. پارامترهای مربوط به خطاهای حافظه کاری و مرجع طبق پروتکلDSWS محاسبه شدند.
ملاحظات اخلاقی: مطالعه حاضر با کد IR.UMZ.REC.1397.23 در کمیته اخلاق زیستی دانشگاه مازندران به ثبت رسیده است.
یافتهها: تزریق دوز بالای مورفین درون mPFCوکلروپرومازین درون BLA اثرات بهبود دهنده روی حافظه کاری و مرجع داشت (05/0p≤). دوزهای پایین و بالای آپومورفین (005/0 و 5/0 میکروگرم در هر موش) اثرات بهبود دهنده (05/0p≤)، (01/0p≤) و دوز میانه آن (05/0 میکروگرم در هر موش) اثرات کاهشی روی حافظه کاری و مرجع اعمال کرد (01/0p≤). تزریق توأمان دوز بی اثر مورفین (5/0 میکروگرم در هر موش) و دوزهای سهگانه کلروپرومازین اثرات بهبود دهنده ناشی از دوز بالای کلروپرومازین را رفع نمود. مورفین در میانکش با آپومورفین، اثرات دوگانه آن روی حافظه کاری و مرجع را تغییر داد. با ثابت نگه داشتن دوز مؤثر مورفین (2 میکروگرم در هر موش) و کلروپرومازین (2 میکروگرم در هر موش) اعمال دوزهای پنجگانه آپومورفین، از خطاهای حافظه کاری و مرجع کاست.
نتیجهگیری: یافتهها حاکی از این است که سیستم اوپیوئیدی mPFC و سیستم دوپامینرژیک BLA طی پردازش حافظه کاری و مرجع با یکدیگر در تعامل هستند.