جستجو در مقالات منتشر شده


7 نتیجه برای آنتی بادی

قاسم مسیبی، محسن خاکی، کامران مشفقی،
دوره 1، شماره 4 - ( 7-1376 )
چکیده

سرم 121 فرد وازکتومی شده و 45 فرد نرمال غیر وازکتومی از نظر آنتی بادی ضداسپرم با روش آگلوتیناسیون(Tray  Agglutination  Test) مورد بررسی قرار گرفت. در سرم بیش از 63% افراد وازکتومی شده و 6/5% افراد شاهد آنتی بادی ضد اسپرم وجود داشت که این تفاوت از نظر آماری معنی دار بود. ( P<0/0001) با مقایسه افراد وازکتومی شده بر حسب مدت زمان پس از وازکتومی مشخص گردید که با افزایش طول زمان پس از وازکتومی تیتر آنتی بادی ضد اسپرم نیز افزایش می یابد.

داود حکمت پو،
دوره 2، شماره 9 - ( 1-1378 )
چکیده

این مطالعه به منظور تعیین میزان بروز و نوع عوامل باکتریایی یا ویروسی عفونت های دستگاه تنفسی (R.T.I)در خلال یک دوره ی همه گیری عفونت طراحی شده است. در سال 1991 و 1992 حین برگزاری مراسم حج در مکه المکرمه تعداد 395  نمونه خلط و 761  سوآب آغشته به ترشحات حلق از بیمارانی که علایم عفونت های دستگاه تنفسی را داشتند و به یک بیمارستان و سه درمانگاه ارجاع داده شده بودند، جمع آوری شد. همچنین تمام 761 سوآب حلق متعلق به هر دو مراسم حج در سال های مذکور به منظور وجود پاتوژنزهای ویروسی همراه با تعیین آنتی بادی های منوکلونال اختصاصی در 7 ویروس شناخته شده ی عامل عفونت های تنفسی، غربالگری شد. پاتوژنزهای باکتریایی در 118 نمونه (29/9%) دیده شد. در مراسم حج سال 1991 هموفیلوس آنفلوانزا شایع ترین پاتوژن باکتریایی (10%) و پس از آن کلبسیلا پنومونیه (5/2%)، استرپتوکوکوس پنومونیه (4/8%)، استافیلوکوکوس اورئوس (3/8%)  و استرپتوکوکوس پایوژنز (2/4%) بود. در مراسم حج سال 1992 کلبسیلاپنومونیه دارای بیشترین شیوع (15/1%) و پس از آن هموفیلوس آنفلوانزا و استرپتوکوکوس پنومونیه (12/3%) بودند. غربالگری تمام نمونه های خلط از نظر باکتری اسید-فاست  نشان داد که میزان بروز توبرکلوز سل 1% بوده است. تمام نتایج کشت 761 سوآب حلق از نظر وجود باکتری منفی بود بجز استرپتوکوکوس پایوژنز که در نمونه های مربوط به 7 بیمار وجود داشت. در 148 نمونه (19/5%) ویروس آنفلوانزای و آدنوویروس شایع ترین ویروس ها بود. الگوی شیوع ویروسی در مراسم حج سال های 1991 و 1992  قابل شناسایی بود. آنفلوانزا A  و آدنوویروس از ویروس های شایع بودند. بنابراین دو نوع ویروس بتیستی هدف اقدامات پیشگیری کننده ی آینده باشد.

قاسم مسیبی، کامران مشفقی، محمد موذنی، فاضل شکری،
دوره 7، شماره 4 - ( 10-1383 )
چکیده

مقدمه: به دنبال ورود آنتی ژن به بدن، بر علیه آن آنتی بادی از کلاس های مختلف ساخته می شود. شناسایی و سنجش کلاس های مختلف آنتی بادی بر علیه یک آنتی ژن از ارزش خاصی برخوردار است. هدف از این تحقیق طراحی یک روش الیزا بر مبنای مهار فعالیت آنزیم کونژوگه شده با استفاده از مهار کننده های غیر رقابتی است. بر این اساس از فاکتور روماتوئید به عنوان یک مدل به منظور سنجش سایر کلاس های آنتی بادی بر ضد آنتی ژن استفاده شد.
روش کار: در این مطالعه مقطعی تحلیلی از سرم ده بیمار مبتلا به آرتریت روماتوئید که با تست لاتکس مثبت بودند به منظور سنجش فاکتور روماتوئید از کلاس IgM و IgA  با روش الیزای توام و الیزای متداول استفاده گردید. در روش الیزای توام پس از اضافه نمودن کونژوگه اختصاصی ضد یک کلاس و سوبسترای مربوطه و ثبت نتایج، به جای توقف واکنش با اسید، از سیانید سدیم به عنوان مهار کننده غیر رقابتی استفاده شد و سپس بر روی همین مجموعه، گونژوگه ضد کلاس دیگری اضافه گردید و مجددا با سنجش جذب نوری، نتایج حاصله با الیزای متداول مورد مقایسه قرار گرفت.
نتایج: نتایج به دست آمده نشان داد که هر چند میانگین جذب نوری و غلظت فاکتورهای روماتوئیدی از کلاس IgM  وIgA  در روش الیزای توام در مقایسه با روش الیزای متداول کم تر است ولی این اختلاف معنی دار نمی باشد و تفاوتی بین دو روش جهت سنجش این دو کلاس آنتی بادی وجود ندارد. همچنین همبستگی معنی داری بین دو روش در سنجش این دو ایزوتیپ وجود دارد (0/001=P، 0/9=r).
نتیجه گیری: به نظر می رسد که علت کاهش جذب نوری در روش جدید ناشی از پدیده ممانعت فضایی است که توسط کونژوگه اول ایجاد می شود. با توجه به عدم اختلاف معنی دار بین دو روش و از طرفی با توجه به این مسئله که در روش مطرح شده نیاز به پوشاندن مجدد پلیت با آنتی ژن و اضافه نمودن سرم نمی باشد، بنابراین در روش توام هم در وقت و هم در مصرف آنتی ژن و پلیت صرفه جویی خواهد شد و این روش به عنوان جایگزینی برای روش الیزای متداول پیشنهاد می شود.

صدیقه آیتی، فاطمه وحید رودسری،
دوره 8، شماره 1 - ( 1-1384 )
چکیده

مقدمه: آنتی بادی های آنتی فسفولیپید ممکن است در سرم خون زنان حامله طبیعی وجود داشته باشد و منجر به افزایش انعقاد پذیری، سقط تکراری، انفارکتوس جفت و مسمومیت حاملگی شود. هدف از این مطالعه بررسی ارتباط بین وجود آنتی بادی های آنتی فسفولیپید در سرم خون زنان حامله و مسمومیت حاملگی می باشد.
روش کار: در این مطالعه مقطعی تحلیلی سرم خون 50 بیمار خانم حامله طبیعی با 50 بیمار مبتلا به مسمومیت حاملگی که سابقه بیماری خود ایمنی و ترومبوز نداشتند، مقایسه گردید. آنتی بادی های آنتی فسفولیپید با بررسی IgG و IgM آنتی کاردیولیپین با استفاده از روش ELISA ولوپوس آنتی کواگولانت آنتی بادی با استفاده از کیت تکلوت در هر دو گروه انجام و نتایج توسط آزمون آماری کای اسکوئر مقایسه شد. میزان 0/05>p معنی دار تلقی گردید.
نتایج: تفاوت معنی داری بین وجود آنتی بادی های آنتی فسفولیپید در سرم خون زنان مبتلا به مسمومیت حاملگی و زنان سالم مشاهده نشد. زنان مبتلا به پره اکلامپسی و زنان سالم به ترتیب8 درصد و 6 درصد دارای آنتی بادی های لوپوس آنتی کواگولانت، 4 در صد و ۱۲ درصد دارای IgG آنتی کاردیولیپین, 30 درصد و 26 درصد دارای IgM آنتی کاردیولیپین بودند که هیچ یک از این موارد دارای ارتباط معنی دار نبود. 
نتیجه گیری: حاملگی وضعیت انعقادی را تغییر می دهد و در مسمومیت حاملگی این تغییر شدید تر می شود با این حال در این بررسی، ارتباطی بین وجود آنتی بادی های آنتی فسفولیپید در خانم های مبتلا به مسمومیت حاملگی، در مقایسه با خانم های حامله طبیعی یافت نشد.

محسن خاکی، علی قضاوی، کیوان قسامی، محمد رفیعی، محمد علی پایانی، قاسم مسیبی،
دوره 12، شماره 2 - ( 7-1388 )
چکیده

مقدمه: مولتیپل اسکلروزیس از بیماری‌های خود ایمنی سیستم اعصاب مرکزی است. علل ایجاد این بیماری ناشناخته است ولی عوامل محیطی از جمله عفونت‌های ویروسی در ایجاد آن نقش دارند. در این مطالعه بیماران مبتلا مولتیپل اسکلروزیس در استان مرکزی از نظر میزان آنتی بادی علیه هرپس ویروس انسانی تیپ 6 مورد بررسی قرار گرفتند. روش کار: در مطالعه مورد شاهدی حاضر 31 بیمار مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس که در مراحل اولیه تشخیص بودند و هیچ گونه برنامه درمانی خاصی روی آنها انجام نشده بود و 60 فرد سالم با شاخصهای دموگرافیک نظیر سن، جنس و محل سکونت همسان با گروه بیمار، از نظر آنتی بادی G و M ضد هرپس ویروس انسانی تیپ 6 با روش الیزا و ایمونوفلورسانس مورد ارزیابی قرار گرفتند. داده‌های حاصله با استفاده از رگرسیون لجستیک و نسبت شانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج: 2/74 درصد از گروه مورد و 2/34 درصد گروه شاهد از نظر آنتی بادی M ضد هرپس ویروس انسانی تیپ-6 مثبت بودند و این تفاوت از نظر آماری معنی‌دار بود(001/0=p). احتمال وقوع مولتیپل اسکلروزیس در موارد مثبت حضور آنتی بادی M‏ ضد هرپس ویروس انسانی تیپ-6 بیش از 5 برابر افراد فاقد این آنتی بادی بود. هم‌چنین از نظر میانگین تیتر آنتی بادی G علیه این ویروس در بین دو گروه اختلاف آماری معنی‌دار مشاهده شد(019/0=p). نتیجه گیری: عفونت حاد هرپس ویروس انسانی تیپ 6 می‌تواند عاملی برای ایجاد مولتیپل اسکلروزیس باشد.
راضیه خالصی، جعفر سلیمیان، شهرام نظریان، زهرا احصائی ، علی اصغر رحیمی، نفیسه امینی، سید محمد مؤذنی،
دوره 15، شماره 1 - ( 1-1391 )
چکیده

زمینه و هدف: باکتری اشریشیا کلی انتروتوکسیژنیک مهم‎ترین عامل باکتریایی ایجاد کننده اسهال است. عوامل حدت زای اختصاصی مانند انتروتوکسین‎ها و عوامل کلونیزاسیون، این باکتری را از سایر گروه‎های ای. کلی متمایز می‎کند. در این مطالعه توکسین حساس به حرارت تخلیص شده و از آن می‎توان جهت سنجش آنتی توکسین در روش الایزای مبتنی بر گیرنده گانگلیوزیدی GM1 و شناسایی باکتری مولد توکسین استفاده کرد. مواد و روش‎ها: این مطالعه از نوع تجربی است. جهت تولید و تخلیص توکسین، ابتدا سویه باکتری مولد توکسین حساس به حرارت کشت داده شد. پروتئین‎های محلول در مایع رویی با سولفات آمونیوم ترسیب و توکسین با استفاده از روش‎های بیوشیمیایی تخلیص شد و پروتئین تخلیص شده علیه تریس 02/0 مولار در 8=pH دیالیز و نمونه بر روی ژل الکتروفورز بررسی گردید. از روش الایزای مبتنی بر گیرنده گانگلیوزیدی GM1 جهت شناسایی و سنجش میزان توکسین تخلیص شده استفاده شد و اثر خنثی کنندگی آنتی بادی ضد زیر واحدB روی توکسین حساس به حرارت نیز به این روش مورد بررسی قرار گرفت. یافته‎ها: وجود باندهای 28 و 12 کیلودالتونی نشان‎گر تخلیص توکسین بود. این ‎مطالعه نشان داد که آنتی بادی ضد زیر واحدB نوترکیب، توانایی شناسایی توکسین تخلیص شده و مهار اتصال آن به گیرنده GM1 را داراست. آنتی بادی ضد زیر واحدB نوترکیب می‎تواند تا 80 درصد از اتصال توکسین به گیرنده GM1 جلوگیری نماید. نتیجه گیری: تخلیص توکسین حساس به حرارت و راه اندازی روش الایزای مبتنی بر گیرنده گانگلیوزیدی GM1 که می‎تواند در شناسایی دقیق و بررسی اپیدمیولوژیک جدایه‎های کلینیکی مورد استفاده واقع شود.
مجتبی شرف خواه، قاسم مسیبی،
دوره 16، شماره 2 - ( 2-1392 )
چکیده

زمینه و هدف: مطالعات اپیدمیولوژیک نشان از شیوع برخی از عفونت‎ها یا برخی از سرطان‎ها در گروه‎های خونی خاص دارد. ممکن است سطح فاکتورهای ایمنی در افراد با گروه‎های خونی مختلف متفاوت باشد. هدف از این مطالعه، مقایسه سطح آنتی‎بادی‎ها و اجزاء کمپلمان در گروه‎های خونی ABO می‎باشد.

مواد و روش‎ها: در این مطالعه توصیفی- تحلیلی از افراد سالم خون محیطی گرفته شد(هر گروه خونی 10 نفر). افراد مورد مطالعه از یک جنس (مذکر) و با محدوده سنی مشخص(25-18 سال) و زمینه ژنتیکی مشابه بوده‎اند. ایمونوگلوبولین‎های G، M،A و پروتئین‎های 3C و 4C کمپلمان با روش نفلومتری سنجش و داده‎ها به وسیله نرم افزار SPSS نسخه 5/11 آنالیز شدند.

یافته‎ها: در افراد دارای گروه خونی O میانگین IgA ، IgG و پروتئین 4C در مقایسه با سایر گروه‎های خونی به طور معنی‎داری بیشتر بود(به ترتیب: 02/0p=، 01/0p= و004/0p=). هم‎چنین میانگین IgM در گروه خونی AB (02/0p=) و میانگین پروتئین 3C در گروه خونی O (01/0p=) نسبت به سایر گروه‎های خونی بیشتر بود. در افراد واجد گروه خونی B نسبت به سایر گروه‎ها کم‎ترین فراوانی ایمونوگلوبولین‎ها (بجز IgG) و اجزای کمپلمان مشاهده شد.

نتیجه‎گیری: با توجه به یافته‎های مطالعه، مشاهده گردید که گروه خونی O نسبت به سایر گروه‎ها دارای میزان بالاتری از آنتی بادی‎های طبیعی است. سطح بیشتر آنتی‎بادی‎های طبیعی در گروه خونی O ممکن است باعث مقاومت بیشتر افراد واجد این گروه خونی در برابر برخی عفونت‎ها گردد.



صفحه 1 از 1     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشگاه علوم پزشکی اراک می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Arak University of Medical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb