166 نتیجه برای زن
نرگس محمدصالحی، سید حمید رضا طباطبایی، مریم رئوفی، ابوالفضل محمد بیگی،
دوره 11، شماره 1 - ( 1-1387 )
چکیده
مقدمه: زایمان یک فرآیند فیزیولوژیک است که یک جنین از رحم به فضای بیرون رانده میشود. فریدمن (1954) نوعی الگوی مشخصه سیگموئیدی را برای زایمان توصیف نمود. این مطالعه با هدف بررسی روند پیشرفت زایمان در زنان چندزا طراحی شد. روش کار: مطالعه حاضر بر روی 336 نفر زن چندزا در طی یک سال به صورت همگروهی انجام شد که جهت محاسبه مراحل زایمان، مقدار دیلاتاسیون دهانه رحم در واحد زمان برای هر یک از شرکت کنندهها اندازهگیری شد. شرکت کنندگان به چهار گروه بدون مداخله، القا شده، بی دردی گرفته و هر دو مداخله تقسیم شدند و معیارهای مورد نظر در هر دو گروه ثبت گردید. در تحلیل آماری این مطالعه از آزمونهای آنالیز واریانس یک طرفه و از مدلهای چند سطحی رگرسیونی جهت رسم منحنی استفاده شد. نتایج: در تمام زیر گروههای زنان چندزا با افزایش اتساع سرویکس، سرعت باز شدگی دهانه رحم نیز افزایش مییابد. ارتباط معنیداری بین زیر گروههای مختلف زنان شرکت کننده در مطالعه، از نظر میانگین سرعت دیلاتاسیون، در فاز فعال مرحله اول و مرحله سوم با القا زایمان دیده شد(05/0>p). اما اختلافی از نظر میانگین مرحله دوم با القا زایمان وجود نداشت. میانگین فاز فعال و مرحله دوم در زنان مورد مطالعه، در این بررسی به شکل معنیداری بیشتر از زنان مولتی پار مورد مطالعه فریدمن بود (به ترتیب56/3 ساعت در مقابل 2/2 ساعت و 25 دقیقه در برابر 18 دقیقه) (001/0> p). به علاوه در این مطالعه، فاز رکود مشاهده نشد. نتیجه گیری: الگوی پیشرفت زایمان در عصر حاضر به شکل بارزی از منحنی فریدمن در دهه 1950 متفاوت است و به شکل سیگموئیدی نمیباشد و مهمترین فاکتور مؤثر بر مدت زمان فاز نهفته، دیلاتاسیون زمان پذیرش میباشد. لذا تعیین یک منحنی استاندارد و بدون سوگیری در زنان زائو کاری بسیار پیچیده و مشکل است و میبایست از روشهای آماری استفاده شود که اثرات ناشی از متغیرهای مخدوش کننده شرکت کنندگان را حذف نماید.
علی رضا شهاب جهانلو، فضل الله غفرانی پور، علی رضا سبحانی، مسعود کیمیاگر، مریم وفایی،
دوره 11، شماره 2 - ( 4-1387 )
چکیده
مقدمه: کیفیت زندگی اکنون به عنوان یک مفهوم با اهمیت در تحقیقات پزشکی مطرح میباشد. برخی تحقیقات یک ارتباط منحنی بین کیفیت زندگی و کنترل قند مطرح نمودهاند. در حالی که سایر تحقیقات چنین ارتباطی را نشان نمیدهند. هدف این مطالعه ارزیابی ارتباط بین ابعاد مختلف کیفیت زندگی و بررسی این فرضیه در بیماران دیابتیک می باشد. روش کار: 110 بیمار مبتلا به دیابت نوع II به روش نمونهگیری آسان انتخاب شدند. پرسش نامه 26 WHOQOL-BREF جهت اندازهگیری کیفیت زندگی و آزمون HbA1c به عنوان معیار کنترل قند خون مشخص گردیدند. بیماران در سه گروه کنترل مطلوب، بینابینی و ضعیف دستهبندی شدند. برای آنالیز دادهها از آنالیز واریانس یک طرفه، آزمون Post Hoc، کای دو من ویتنی و همبستگی استفاده شد. نتایج: همبستگی معنیداری بین شاخص توده بدنی و کنترل قند، بعد جسمانی و اجتماعی، بعد جسمانی و محیطی، بعد روانی و محیطی، بعد اجتماعی و روانی دیده شد. هیچ گونه تفاوت معنیداری بین میانگینهای ابعاد مختلف پرسشنامه کیفیت زندگی نسبت به تغییرات سطح HbA1c دیده نشد ولی ارتباط بر اساس میانگین هر بعد نسبت به کنترل قند نشان داد که بعد روانی، محیطی و اجتماعی بهتر، در افرادی دیده میشود که در کنترل بینابینی قند قرار دارند ولی در کل کیفیت زندگی، این مسئله کاملا معکوس میباشد. میانگین بعد جسمانی با افزایش میزان HbA1c کاهش یافته و دارای سیر نزولی میباشد. هیچ گونه همبستگی بین سایر ابعاد کیفیت زندگی و وضعیت کنترل قند خون در بیماران دیده نشد. نتیجه گیری: در این مطالعه، کیفیت زندگی بالاتر در رابطه با سطح بینابینی کنترل قند خون بین ابعاد اجتماعی، روانی، و محیط مشاهده شد ولی بعد جسمانی با بدتر شدن وضعیت کنترل قند بیماران کاهش مییابد. با نگاهی به امتیاز کل کیفیت زندگی بیماران مشاهده می شود که کمترین میزان کیفیت زندگی در بیمارانی وجود دارد که در کنترل بینابینی قند قرار گرفتهاند که این مسئله با فرضیه منحنی شکل کاملا در تضاد میباشد .
محمد رضا نفیسی، حوریه کلهر، بهزاد زمانزاد، علی کریمی، عفت فرخی، مجید ولیدی،
دوره 11، شماره 2 - ( 4-1387 )
چکیده
مقدمه: سویههای استافیلوکوکوس اورئوس مقاوم به متی سیلین (MRSA) معضلی در ایجاد عفونتهای بیمارستانی شدهاند. تستهای روزمرۀ تعیین حساسیت آنتی بیوتیکی به علت خاصیت ناهمگنی این نوع مقاومت، برای تعیین سویههای مزبور توصیه نمیشوند. هدف از این تحقیق مقایسه یک روش فنوتیپی با ژنوتیپی در تعیین سویههای استافیلوکوکوس اورئوس مقاومت به متی سیلین در نمونههای بینی پرسنل درمانی بیمارستان است. روش کار: در این تحقیق تجربی، تعداد 52 استافیلوکوک کواگولاز مثبت جدا شده با روش سرشماری از بینی 204پرسنل درمانی بخشهای مختلف بیمارستان آموزشی هاجر وابسته به دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد، به دست آمد. حساسیت سویهها نسبت به اگزاسیلین با روش فنوتیپی agar screen ارزیابی شد. سپس در آنها وجود ژن عامل مقاومت به متی سیلین ( mecA) با روش مولکولی duplex PCR بررسی و نتایج مورد مقایسه قرار گرفتند و حساسیت ویژگی روش، تعیین گردید. نتایج: 23 مورد از 52 استافیلوکوکوس اورئوس جدا شده (44درصد) به لحاظ فنوتیپی نسبت به اگزاسیلین مقاوم بودند، ولیکن 27 مورد از52 ایزوله مزبور (52 درصد) واجد ژن mecA بودند. این مطالعه نشان داد که روش فنوتیپی agar screen در مقایسه با روش ژنوتیپی PCR برای تعیین سویههای استافیلوکوکوس اورئوس مقاوم به متی سیلین به ترتیب دارای حساسیت و ویژگی 5/81 و 96 درصد میباشد. نتیجه گیری: روش oxacillin agar screen در مقایسه با duplex PCR، روشی فنوتیپی ساده، کم هزینه و کاربردی است که با داشتن جوابهای مثبت کاذب نسبتاً پائین، برای تائید سویههای مشکوک مقاوم به متی سیلین مناسب است ولی با داشتن جوابهای منفی کاذب نسبتاً بالا، جهت غربالگری اولیه سویههای MRSA از بینی ناقلین سالم شاغل در بیمارستانها مناسب نمی باشد.
حمید ابطحی، محمد جواد قناد زاده، علی هاتف سلمانیان، احسان غزنوی راد، مسعود کریمی، ندا مولائی،
دوره 11، شماره 3 - ( 7-1387 )
چکیده
چکیده مقدمه: در تشخیص عوامل میکروبی با استفاده از روشهای ملکولی، تخلیص کروموزوم مرحله بسیار مهمی است. در این تحقیق با افزایش مدت زمان مرحله دناتوراسیون بدون تخلیص کروموزوم باکتری، با تخریب سلول، تکثیر DNA انجام میشود. روش کار: در این مطالعه تجربی، رقتهای100/8 ، 100/4 ، 100/2 ، 100/1 ، 200/1 ، 400/1 ، 800/1 و 1600/1 از باکتری در آب مقطر تهیه گردید. پس از آن باکتریها به روش فیلتراسیون از نمونه جدا گردید. بدون خالص سازی کروموزوم باکتری، با استفاده از روش زنجیرهای پلی مرآز و به کمک پرایمرهای طراحی شده، ژن 16sRNA تکثیر یافت. شناسایی آلودگی 15 حلقه چاه آب شهر اراک و مقایسه آن با روش MPN جهت بررسی حساسیت روش فوق انجام گرفت. نتایج: کشت رقتهای تهیه شده نشان دهندۀ تأیید تعداد باکتریها در این رقتها بود. نتیجه واکنش زنجیرهای پلی مرآز رقتها (پس از فیلتراسیون) نشان داد که این سیستم قادر است وجود باکتری در این رقتها را شناسایی کند. علاوه بر آن مقایسه تشخیص آلودگی آب به دو روش MPN وPCR انجام گرفته در این تحقیق، نشان دهنده حساسیت بالای روش اخیر بود. نتیجه گیری: نتایج به دست آمده از این بررسی حاکی از آن است که با روش مذکور علاوه بر این که امکان بروز نتیجه منفی کاذب کمتر میشود نیاز به انجام مراحل سخت، پیچیده و وقت گیر تخلیص کروموزم نیز نمی باشد.
محبوبه سحادی هزاوه، بهمن صالحی، بهمن مشفقی،
دوره 11، شماره 3 - ( 7-1387 )
چکیده
مقدمه: سرطان پستان شایعترین نوع سرطان در میان زنان میباشد. از بین روشهای درمان افسردگی در سرطان میتوان به دارودرمانی و شناخت درمانی اشاره نمود. این مطالعه با هدف مقایسه تأثیر دارودرمانی ودارو-شناخت درمانی در کاهش افسردگی زنان مبتلا به سرطان پستان انجام شده است. روش کار: این پژوهش یک کارآزمایی بالینی است. 78 زن مبتلا به سرطان پستان مراجعه کننده به بخش و کلینیک انکولوژی بیمارستان ولیعصر به روش آسان انتخاب شدند که با استفاده از تست افسردگی بک 42 نفر از آنان با تشخیص افسردگی به عنوان نمونه های پژوهش انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه مداخله و شاهد تقسیم گردیدند. هر دو گروه داروی ضد افسردگی را دریافت نمودند اما گروه مداخله علاوه بر دارو درمانی در جلسات شناخت درمانی نیز شرکت نمود. در هر دو گروه پس از 6 ماه، افسردگی مجدداً بررسی گردید. تجزیه و تحلیل اطلاعات توسط SPSS با استفاده از آزمونهای آماری تی مستقل و زوج صورت گرفت. نتایج: در این پژوهش میانگین نمره افسردگی قبل از درمان بین دو گروه مداخله و شاهد تفاوت معنیداری نداشت. همچنین بین میانگین نمره افسردگی قبل و بعد از درمان در گروه شاهد تفاوت معنیداری وجودنداشت اما میانگین نمره افسردگی گروه مداخله قبل و پس از درمان دارای تفاوت معنیدار بود(05/0>p). مقایسه میانگین نمره افسردگی پس از درمان در گروه مداخله و گروه شاهد تفاوت معنی داری را نشان داد. نتیجه گیری: در مطالعه حاضر شناخت درمانی کاهش معنی داری را در نمره افسردگی گروه مداخله ایجاد نمود.
علیرضا شعاع حسنی، کسری حمدی، امیر قائمی،
دوره 11، شماره 4 - ( 10-1387 )
چکیده
مقدمه: بیوفیلم استرپتوکوکهای دهانی به خصوص استرپتوکوکوس موتانس از عوامل اصلی ایجاد پلاک دندانی و پوسیدگی دندان است. مواد طبیعی مهار کننده کلونیزاسیون این باکتریها پر اهمیت هستند. در این پژوهش برای اولین بار اثر عصارۀ موم زنبور عسل بر تولید گلوکوزیل ترانسفراز که یک آنزیم کلیدی کلونیزاسیون استرپتوکوکوس موتانس میباشد مورد بررسی قرار گرفت. روش کار: در این مطالعه تجربی عصارهگیری توسط حلالهای اتیل استاتی و متانولی با دستگاه عصارهگیر کلونجر انجام شد. ابتدا مواد محلول در اتیل استات جدا شدند و پس از تبخیر حلال اول متانول 70 درصد به عنوان حلال خنثی به محلول اضافه شد و جزء باقیمانده نیز توسط آب دو بار تقطیر جدا گردید. حداقل غلظت بازدارندگی این عصاره از رشد استرپتوکوکوس موتانس با روش انتشار در محیط مایع تعیین گردید. از روش تهیۀ رقتهای متوالی در محیط نوترینت براث غنی شده با 1 درصد سوکروز که درون ارلنهای حاوی لامهای شیشهای استریل تهیه شده بود جهت ارزیابی بیوفیلم استفاده گردید. تولید آنزیم گلوکوزیل ترانسفراز نیز با استفاده از الکتروفورز روی ژل 15 درصد پلی اکریلامید مشخص گردید. نتایج: غلظت 1 میلیگرم در میلی لیتر از عصارۀ اتیل استاتی موم باعث توقف کامل تشکیل بیوفیلم گردید و تولید آنزیم گلوکوزیل ترانسفراز را متوقف نمود. غلظت 6 میلیگرم در میلی لیتر این عصاره توقف رشد باکتریها را به دنبال داشت و غلظت 30 میلیگرم در میلی لیتر آن برای استرپتوکوکوس موتانس باکتریساید بود(01/0> p). نتیجه گیری: عصارۀ موم زنبور عسل در غلظتهای کمتر از حد کشندگی قادر به توقف تولید گلوکوزیل ترانسفراز که آنزیم اصلی تشکیل بیوفیلم در استرپتوکوکوس موتانس میباشد، بود.
امیر اشکان نصیری پور، سیدجمال الدین طبیبی، امین قاسم بگلو، رحمت الله جدیدی،
دوره 12، شماره 1 - ( 3-1388 )
چکیده
مقدمه: بیمارستانهابرای توسعه ورقابت نوعی سیستم ارزیابی عملکرد نیاز دارند تا کارایی و اثربخشی برنامهها، فرآیندها و نیروی انسانی خودرا بسنجند. هدف این پژوهش، طراحی الگوی ارزیابی عملکرد برای بیمارستانها با استفاده از روش ارزیابی متوازن بود. روش کار: کشورهای مورد مطالعه در این پژوهش توصیفی تطبیقی،کشورهای استرالیا،آمریکا،کانادا ونیوزلند بودند و در ایران نیز 34 بیمارستان دولتی با سابقه اجرای برنامه استراتژیک انتخاب گردیدند. وضعیت ارزیابی عملکرد در بیمارستانهای کشورهای مذکور وایران با شش رویکرد رسالت، دورنما، استراتژی، منظر، هدف و سنجه بررسی شد و الگویی برای ارزیابی عملکرد بیمارستانهای دولتی وزارت بهداشت طراحی و اعتبار آن با نظرسنجی از خبرگان به روش دلفی محرز گردید. نتایج: در کلیه کشورهای مورد مطالعه،رویکردهای رسالت ودورنما بخش مهمی ازالگوی ارزیابی عملکرد و ارتقای اثر بخش سلامتی مهمترین استراتژی در بیمارستانها بود. دیگراستراتژیها ارائه خدمات باکیفیت، توسعه ظرفیتها، انجام نوآوری و اطمینان از تداوم خدمات بودند. منظرهای الگوی ارزیابی متوازن شامل چهارمنظر: مشتری،فرآیندهای داخلی، رشد و یادگیری کارکنان ومالی می شد و تمام کشورهای مورد مطالعه اهداف وسنجههایی برای هریک از این منظرهادر بیمارستان داشتند. در بیمارستانهای ایران،رسالت،دورنما،استراتژیها واهداف تعریف شده بود ولی منظری وجود نداشت و سنجهها نیز متناسب با استراتژیها و اهداف نبود.در الگوی پژوهش، چهار منظر برای تشریح استراتژیهای بیمارستانهاوایجاد مزیت رقابتی تعیین وسنجههای مربوطه تدوین گردید. نتیجه گیری:استفاده از سنجههای 4 منظر بیماران و جامعه،فرآیندهای داخلی وبهره وری، رشد و نوآوری، مالی برای ارزیابی عملکرد بیمارستانهای دولتی ایران منجر به مقایسه دقیق عملکرد آنها خواهد شد و این امر افزایش بهرهوری منابع بیمارستانی و افزایش رضایت بیماران و جامعه را به دنبال خواهد داشت.
شهرام براز پردنجانی، مریم رستمی، فرشته فرزیان پور، بدالرحمن راسخ،
دوره 12، شماره 2 - ( 7-1388 )
چکیده
مقدمه: مهمترین عامل تعیین کننده کیفیت زندگی سالمندان سلامتی است. از آنجایی که سلامتی با افزایش سن کاهش مییابد، رعایت الگوی مراقبتی موثر در ارتقاء سطح سلامت از اهمیت خاصی برخوردار است. مطالعه حاضر با هدف بررسی تاثیر الگوی خود مراقبتی اورم برکیفیت زندگی سالمندان شهرمسجد سلیمان انجام گرفته است. روش کار: در این مطالعه نیمه تجربی که به صورت قبل و بعد در سال 86-87 انجام گرفت، تعداد 349 سالمند به صورت در دسترس از تمام 11 مرکز بهداشتی درمانی شهر مسجد سلیمان انتخاب شدند.سپس برنامه آموزشی خود مراقبتی اورم توسط کمک پژوهشگران در طول سه ماه در روزهایی که بیماران به مراکز بهداشتی درمانی مراجعه میکردند اجرا شد. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه خصوصیات دموگرافیک و کیفیت زندگی بود. کیفیت زندگی با استفاده از پرسشنامه کوتاه 36 سوالی در دو مرحله قبل و بعد از آموزش اندازهگیری شد. سپس دادهها با کمک آزمون آماری توصیفی و تی زوجی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج: تمامی ابعادکیفیت زندگی شامل سلامتی عمومی، عملکرد فیزیکی، ایفای نقش فیزیکی، ایفای نقش عاطفی، عملکرد اجتماعی، درد بدنی، نیرو وانرژی، درک کلی از سلامتی و میانگین کل کیفیت زندگی نسبت به قبل از آموزش افزایش پیدا کرد و آزمون آماری تی زوجی در تمام ابعاد با ( 001/0p< ) تفاوت معنیداری نشان داد. نتیجه گیری: نتایج حاکی از تاثیر مثبت الگوی خود مراقبتی اورم میباشد و از آنجا که مسائل و مشکلات مربوط به سالمندی اصولا پیشرونده بوده و با گذشت زمان بیشتر میگردد، لذا اهمیت به کارگیری الگوهای خود مراقبتی دائم احساس می گردد.
حمیدطاهر نشاط دوست، محمدعلی نیلفروش زاده، فهیمه دهقانی، حسین مولوی،
دوره 12، شماره 2 - ( 7-1388 )
چکیده
مقدمه: تحقیقات مختلف بیان گر ارتباط بیماری آلوپسی آرئاتا با عوامل روانشناختی و شیوع اختلالات روانی در این بیماران است. علاوه بر این آلوپسی آرئاتا بر روی کیفیت زندگی این بیماران تأثیر زیادی دارد. هدف از انجام این پژوهش، بررسی اثربخشی درمان شناختی- رفتاری مدیریت استرس به شیوه گروهی بر کیفیت زندگی بیماران زن مبتلا به آلوپسی آرئاتا است. روش کار: این پژوهش یک مطالعه مورد شاهدی (همراه پیش آزمون و پس آزمون) است که در مرکز تحقیقات پوست و سالک شهر اصفهان انجام گرفت. نمونه شامل 20 بیمار زن مبتلا به آلوپسی آرئاتا با تشخیص پزشک متخصص بود. ابزار جمعآوری دادهها پرسشنامه اسکیندکس- 16 بود که قبل و بعد از مداخله توسط افراد تکمیل گردید. درمان شناختی- رفتاری مدیریت استرس طی هشت جلسه و به مدت دو ماه بر روی گروه آزمایش انجام گرفت. دادهها با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفتند. نتایج: میانگین نمرات کیفیت زندگی درگروه آزمایش بهطور معنیداری نسبت به گروه شاهد کاهش پیداکرد(05/0>p). نتیجه گیری: درمان شناختی- رفتاری مدیریت استرس باعث بهبود کیفیت زندگی در مبتلایان به آلوپسی آرئاتا میشود. .
بهمن صالحی، خاطره سیف، حمید رضا جمیلیان، فریبا قبله،
دوره 12، شماره 3 - ( 8-1388 )
چکیده
چکیده مقدمه: زنان شاغل همانند مردان به همراه کسب درآمد و خود ارزشی از مشکلات بدنی و روانی کار بی نصیب نماندهاند و تحت تاثیر این مشکلات دچار بیماریهای جسمی و روانی شده و سلامت روان آنها به خطر افتاده است. در کشور ما بیشترین میزان زنان شاغل در وزارتخانههای آموزش و پرورش و بهداشت و درمان هستند. از این رو بر آن شدیم تا سلامت روانی زنان شاغل در این دو حیطه را مورد بررسی قرار دهیم. روش کار: این پژوهش توصیفی- تحلیلی و زمینه یابی به مقایسه سطح سلامت روانی زنان شاغل در ستاد دانشگاه علوم پزشکی و کادر اداری آموزش و پرورش شهر اراک با استفاده از پرسشنامه سلامت عمومی در سال 1387 پرداخته است. آزمودنیها 131 نفر بودند. همچنین عوامل موثر برسلامت روانی براساس سن، تحصیلات، درآمد، تعداد فرزندان، سابقه بیماری روانی و جسمی، تأهل، سکونت، رضایت شغلی و سابقه کار مورد بررسی قرار گرفت و نتایج با استفاده از آمار توصیفی و تحلیلی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج: میزان سلامت روانی در زنان شاغل در ستاد دانشگاه علوم پزشکی و کادر اداری آموزش و پرورش اراک با هم تفاوت نشان داد(041/0=p). همچنین درآمد، سن، سابقه بیماری روانی و رضایت از شغل، رابطه مستقیمی با سلامت روانی آنان دارند. نتیجه گیری: سطح سلامت روانی زنان شاغل در ستاد دانشگاه علوم پزشکی با زنان شاغل در کادر اداری آموزش و پرورش تفاوت معنیداری دارد و میزان درآمد، سن، سابقه کار، سابقه بیماری روانی و رضایت شغل مهمترین عوامل ایجاد اختلال روانی بودند.
شهناز شهرجردی، نادر شوندی، رحمان شیخ حسینی،
دوره 12، شماره 4 - ( 12-1388 )
چکیده
مقدمه: دیابت شیرین گروهی هتروژن از بیماریهای متابولیک است که مشخصه آنها افزایش مزمن قند خون و اختلال متابولیسم کربوهیدرات، چربی و پروتئین میباشد. هدف از این پژوهش تعیین تاثیر 8 هفته تمرینات هوازی بر فاکتورهای متابولیک، کیفیت زندگی و سلامت روان زنان دیابتی نوع 2 می باشد. روش کار: در این تحقیق نیمه تجربی از بین زنان مبتلا به دیابت نوع 2 مراجعه کننده به کلینیک شرکت نفت اراک، تعداد 18 نفر انتخاب و در دو گروه هوازی (10 نفر) و کنترل (8 نفر) قرار گرفتند. گروه تمرینات هوازی به مدت 8 هفته (3 جلسه در هفته و هر جلسه 50-30 دقیقه) تمرینات را اجرا نمودند. در این پژوهش از فاکتورهای متابولیک (کلسترول کل، تری گلیسیرید، کلسترول باچگالی بالا، لیپوپروتئین با چگالی خیلی پایین، لیپوپروتئین با چگالی پایین، قند خون ناشتا، هموگلوبین A1c و انسولین سرم)، پرسشنامههای کیفیت زندگی SF-36 و سلامت روان GHQ استفاده گردید. 05/0>p معنی دار در نظر گرفته شد. نتایج: بین میانگین دادههای پیش آزمون و پس آزمون قند خون ناشتا، هموگلوبین A1c، انسولین سرم، کیفیت زندگی و سلامت روان گروه هوازی اختلاف معنیداری وجود دارد. بین میانگین دادههای پیش آزمون و پس آزمون کلسترول کل، لیپوپروتئین باچگالی بالا، لیپوپروتئین با چگالی پایین، لیپوپروتئین با چگالی خیلی پایین و تری گلیسرید در گروه هوازی و همه فاکتورها در گروه کنترل اختلاف معنیداری مشاهده نشد. نتیجه گیری: تمرینات هوازی بر فاکتورهای متابولیک، کیفیت زندگی و سلامت روان بیماران دیابتی نوع 2 تأثیر دارد و باعث بهبود آنها میشود.
محبوبه خورسندی، فرزانه جهانی، محمد رفیعی، علی اصغر فرازی،
دوره 13، شماره 1 - ( 2-1389 )
چکیده
زمینه و هدف: مطالعه حاضر ضمن بررسی کیفیت زندگی کارکنان ستاد و بیمارستانهای تابع دانشگاه علوم پزشکی اراک، اطلاعات پایه جهت انجام مداخلات برای ارتقا کیفیت زندگی کارکنان مذکور به عمل خواهد آورد. مواد و روش ها: این مطالعه از نوع تحلیلی - مقطعی است که به منظور تعیین کیفیت زندگی برروی 300 نفر از کارکنان ستاد و بیمارستانهای تابع دانشگاه علوم پزشکی اراک انجام گرفت. ابزار جمعآوری اطلاعات شامل پرسشنامه استاندارد کیفیت زندگی مرتبط با سلامتی (36- SF) و پرسشنامه جمعآوری اطلاعات دموگرافیک افراد بود. یافتهها: از تعداد 275 نفرکه به پرسشنامهها پاسخ کامل داده بودند 127 نفر (2/46 درصد) را کارکنان ستادی و 148 نفر(8/53 درصد) را کارکنان بیمارستانها تشکیل میدادند. میانگین سنی و سابقه کاری افراد شرکت کننده در این مطالعه به تر تیب02/779/36 و 39/729/12 سال بود. میانگین ابعاد مختلف کیفیت زندگی در کارمندان ستادی به طور معنیداری بیشتر از کارمندان بیمارستانی بود(05/0>p). از نظر حیطههای عملکرد جسمی، نشاط، عملکرد اجتماعی، سلامت عمومی، سلامت جسمی و سلامت روانی اختلاف معنیداری بین وضعیتهای مختلف استخدامی پرسنل وجود داشت. بین دو جنس زن و مرد از نظر فاکتور های محدودیت جسمی، درد جسمی، نشاط، سلامت روان، سلامت جسمی و سلامت روانی اختلاف معنیداری وجود داشت. نتیجه گیری: میانگین ابعاد مختلف کیفیت زندگی در کارمندان بیمارستانی کمتر از کارمندان ستادی و در زنان کمتر از مردان بود. بررسی علل این اختلاف خود با انجام مطالعات اختصاصی و طولی میسر می باشد. به نظر می رسد محیط کاری و شرایط آن و هم چنین وضعیت استخدامی افراد و آینده شغلی آنها از عوامل مهم و تاثیر گذار برروی کیفیت زندگی باشد.
غلامرضا شریفی راد، پرستو گلشیری، حسین شهنازی، مریم براتی، اکبر حسن زاده،
دوره 13، شماره 1 - ( 2-1389 )
چکیده
زمینه و هدف: امروزه مادران تحت تأثیر عواملی شیردهی را قطع کرده و تغذیه مصنوعی یا کمکی را برای کودک خود آغاز میکنند. این مسئله باعث صدمات جسمی و روانی بر کودکان و آسیبهای اقتصادی و اجتماعی در جوامع میشود. این تحقیق با هدف ارزیابی تأثیر آموزش بر اساس مدل بزنف در برقراری شیردهی موفق در زنان باردار شهر اراک انجام شد. مواد و روش ها: مطالعه حاضر یک مطالعه نیمه تجربی میباشد که بر روی 88 نفر از مادران باردار شهر اراک انجام شد. نمونهها به طور تصادفی در گروه مورد و شاهد قرار گرفتند. آموزش بر اساس اجزای مدل بزنف و اهداف رفتاری مشخص و در طی چهار جلسه آموزشی صورت گرفت. در نهایت اطلاعات حاصل با استفاده از آزمونهای آماری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتهها: نمرات آگاهی، نگرش، عوامل قادرساز و هنجارهای انتزاعی در گروه مورد بعد از مداخله تفاوت معنیداری را نسبت به گروه شاهد نشان داد(001/0p<). نتیجهگیری: آموزش مبتنی بر مدل دارای تاثیر مثبت در بهبود رفتار است. بنابراین پیشنهاد میگردد در برنامههای بهداشتی به جای استفاده از آموزشهای سنتی از آموزش برنامهریزی شده با استفاده از مدلهای آموزش بهداشت بهره گرفته شود که تأثیر آن قابل اندازهگیری و استناد میباشد.
راضیه جواهری، حمید طاهر نشاط دوست، حسین مولوی، محمد زارع،
دوره 13، شماره 2 - ( 4-1389 )
چکیده
زمینه و هدف: ملاحظات روان شناختی میتواند به واسطه بهبود وضعیت جسمی، روانی و اجتماعی سهم به سزایی در ارتقای کیفیت زندگی بیماران مبتلا به صرع داشته باشد. هدف این پژوهش تعیین اثر بخشی آموزش گروهی مدیریت استرس با رویکرد شناختی، رفتاری برکیفیت زندگی بیماران زن مبتلا به صرع لوب گیجگاهی بود. مواد و روشها: این پژوهش یک مطالعه مورد شاهدی با پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه شاهد است. نمونه شامل 26 بیمار زن مبتلا به صرع لوب گیجگاهی با تشخیص متخصص مغز و اعصاب و الکتروانسفالوگرافی بود که به شیوه تصادفی ساده انتخاب شدند و به طور مساوی در 2 گروه آزمایشی و کنترل گمارده شدند. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامه کیفیت زندگی بیماران مبتلا به صرع (QOLEE -89) استفاده شد که در پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری توسط افراد تکمیل گردید. درمان شناختی، رفتاری مدیریت استرس طی 10 جلسه و به مدت 2 ماه در گروه آزمایش انجام گرفت. یافتهها: میانگین نمرات کیفیت زندگی در گروه آزمایش به طور معنیداری نسبت به گروه شاهد افزایش پیدا کرد(05/0p<). نتیجهگیری: نتایج حاکی از اثر بخشی آموزش گروهی مدیریت استرس با رویکرد شناختی، رفتاری بر بهبود کیفیت زندگی بیماران زن مبتلا به صرع لوب گیجگاهی بود.
مینا رمضانی، احمد حسینی، بهرام کاظمی، ارغوان جانان،
دوره 13، شماره 2 - ( 4-1389 )
چکیده
زمینه و هدف: یکی از روشهای نگهداری جنین، انجماد است ولی این فرایند خود میتواند سبب از دست رفتن جنین و ایجاد ناهنجاری کروموزومی شود؛ این امر باعث گرایش محققان به تکنیکهایی برای حفظ جنین در دمای صفر تا 10 درجه سانتیگراد به صورت کوتاه مدت شده است. هدف این پژوهش تعیین اثر کوتاه مدت دمای 4 درجه سانتیگراد بر پروفایل بیان ژنهای انتقال دهندههای مونوکربوکسیلیک 1 ،2، 3 و4 در جنین 4 سلولی موش است. مواد و روشها: در این پژوهش بنیادی تعداد 40 جنین 4 سلولی موش کوچک آزمایشگاهی از نژاد ان ماری به صورت تصادفی به دو گروه تقسیم شدند. گروه اول شامل جنینهای 4 سلولی موش به صورت تازه و گروه دوم شامل جنینهای 4 سلولی موش بودند که به مدت 24 ساعت در دمای 4 درجه سانتیگراد قرار گرفتند. پس از RT-PCR و سپس واکنش زنجیره پلی مراز، نمونهها برای بیان ژنهای فوق الکتروفورز شدند. یافته ها: بیان ژنهای انتقال دهنده مونوکربوکسیلیک 1، 2 و 3 در گروه اول مشاهده شد ولی در گروه دوم نتایج حاکی از عدم بیان این 4 ژن بود. نتیجهگیری: نگهداری جنینهای 4 سلولی به مدت 24 ساعت در دمای 4 درجه سانتیگراد، سبب عدم بیان ژنهای انتقال دهنده مونوکربوکسیلیک 1، 2 و 3 میشود. نگهداری جنین ها در این شرایط روش مفیدی برای نگهداری کوتاه مدت آن نمیباشد.
علیرضا شهاب جهانلو، علیرضا سبحانی، نادر عالیشان،
دوره 13، شماره 3 - ( 7-1389 )
چکیده
زمینه و هدف: در دهههای اخیر، کیفیت زندگی به عنوان یک مفهوم مهم در پژوهشهای پزشکی مطرح گردیده است. دو پرسشنامه استاندارد کیفیت زندگی برای ارزیابی وجوه شخصیتی بیماران انتخاب شدند. نخستین پرسشنامه مربوط به سازمان بهداشت جهانی و دیگری پرسشنامه ایرانی سنجش کیفیت زندگی بیماران دیابتیک میباشد. هدف اصلی این مطالعه، مقایسه دو پرسشنامه از نظر ارزیابی ارتباط وجوه شخصیتی و نحوه کنترل قند در بیماران مبتلا به دیابت میباشد. مواد و روشها: این بررسی تحلیلی مقطعی بر روی 256 بیمار دیابت نوع دو با سابقه بیش از یک سال بیماری انجام گرفت. روایی و پایایی هر دو پرسشنامه مشخص گردید. هموگلوبین A1c به روش کالری متری سنجیده شد. یافتهها: میانگین امتیاز بعد جسمانی در پرسشنامه ایرانی کیفیت زندگی به طور معنیدار کمتر از پرسشنامه دیگر است. تفاوت معنیداری ما بین سایر ابعاد دو پرسشنامه دیده نشد. همبستگی مثبت بین بعدهای مختلف هر پرسشنامه با سایر ابعاد همان پرسشنامه دیده شد. همبستگی بالایی بین ابعاد هر پرسشنامه و کیفیت زندگی مربوط به همان پرسشنامه وجود دارد. همبستگی بین کنترل قند و ابعاد مختلف کیفیت زندگی در هر دو پرسشنامه دیده نشد. نتیجه گیری: پایایی در هر دو پرسشنامه برای کل کیفیت زندگی وجود دارد ولی نحوه توزیع سوالات در پرسشنامه ایرانی کیفیت زندگی همگن نیست. کیفیت ارزیابی وجوه شخصیتی بیماران، توسط این پرسشنامه کمتر از پرسشنامه سازمان بهداشت جهانی میباشد. هیچ کدام از دو پرسشنامه ارتباطی را ما بین وجوه شخصیتی بیماران و کنترل قند نشان ندادند.
محمود سراجی،
دوره 13، شماره 5 - ( 12-1389 )
چکیده
امروزه مرگ مغزی در پزشکی، مرگ مطلق تلقی می شود.پذیرش این امر، خصوصاً برای کسانی که ارتباط عاطفی با فردی که دچار مرگ مغزی شده دارند؛ در حالی که ضربان و نبض دارد، نفس می کشد و رنگ چهره اش عادی است و به ظاهر فقط به خواب عمیق فرو رفته است، بسیار مشکل است. برخی عالمان دین نیز، آن را مرگ مطلق نمی دانند و بنابراین، آثار مرگ را بر آن مترتب نمی کنند. بررسی این امر امروزه در مباحثات حقوقی، سیاسی، اجتماعی، اخلاقی، فلسفی و پزشکی جایگاه مهمی دارد، به گونهای که سمینارهای متعددی در سطح بینالمللی در اینباره برگزار شده است و موضعگیریهای متفاوتی نسبت به آن وجود دارد. شناخت ماهیت مرگ مغزی با آرا و اشکال های فراوانی مواجه است. بدیهی است که اگر مرگ مغزی مرگی قطعی تلقی نشود، پیوند اعضا از مردگان مغزی که منبع بزرگ تأمین اعضاست با مشکل جدی روبه رو خواهد شد. با تقسیم بندی مراحل حیات به حیات کامل جسد حیات نباتی مستمر حیات اعضا و حیات سلولی و تشریح هر یک به این نتیجه دست می یابیم که مرگ انسان در سه مرحله به وقوع می پیوندد:
1. توقف قلب و ریه ها 2.مردن سلول های مغزی بعد از چند دقیقه محرومیت ازدریافت خون حامل اکسیژن 3. مرگ سلول های جسم که نسبت به اعضا متفاوت است.این ترتیب، در حالت مرگ طبیعی وجود دارد ولی در حالت مرگ مغزی،مرگ از مرحله دوم، یعنی مردن سلول های مغزی، آغاز و به تبع آن به توقف فعالیت قلب و ریه ها و در نهایت مرگ سلول ها منجر می گردد. با این حال، حالت های مشتبه شونده با مرگ مغزی نظیر کمای عمیق هم قابل پیش بینی است . تحقیق حاضر ضمن تشریح مرگ مغزی و تفاوت آن با کمای عمیق و حالت های مشتبه شونده با مرگ مغزی، در نهایت به این نتیجه دست می یابد که مرگ مغزی، مرگ قطعی است و می توان آثار مرگ حقیقی را بر آن مترتب ساخت. در فرضیه پژوهش،این مقاله با پی گیری مرگ مغزی از طریق خواب، کما، زندگی نباتی و مرگ قلبی به دنبال تحلیل واقعی مرگ در پزشکی است و سپس از طریق آیات و روایات رابطه خواب و مرگ و حققیت مرگ را بررسی می کند تا بتواند شواهدی را برای تشخیص مرگ از نگاه وحی به دست آورد و آن را با تلقی پزشکی از مرگ مقایسه کند. بر اساس این فرضیه مرگ مغزی همان مرگ قطعی است.
روش بررسی: این مطالعه مرور منابع موجود در بانکهای اینترنتی اطلاعات تفسیری نویسنده، مقالات و منابع کتابخانه ای به صورت توصیفی تحلیلی می باشد.
داود حکمت پو، سعید چنگیزی آشتیانی ، زهره عنبری، فاطمه خدادادی، رضوان کمالی نهاد،
دوره 13، شماره 5 - ( 12-1389 )
چکیده
زمینه و هدف: خداوند برای هدایت بشر کتاب آسمانی قرآن را نازل فرمود تا اصول کلی زندگی را به او بنمایاند. قرآن مجید همواره بهترینها را به انسان نشان میدهد( ان هذالقرآن یهدی اللتی هی اقوم). در همین راستا این مطالعه با هدف تبیین تجارب تاثیر قرائت قرآن در زندگی دانشگاهیان دانشگاه علوم پزشکی اراک انجام شد. مواد و روش ها: این مطالعه به روش کیفی و رویکرد آنالیز محتوی انجام شد. جهت جمعآوری اطلاعات، از مصاحبه استفاده شد. مطالعه با نمونهگیری هدفمند شروع و در طی تکامل طبقات، با نمونهگیری نظری ادامه یافت. تعداد 30 نفر به مدت 2 ماه مورد مصاحبه قرار گرفتند. برای تجزیه و تحلیل دادهها از روش تجزیه و تحلیل مداوم مقایسهای استفاده گردید. یافتهها: تجزیه و تحلیل دادهها نشان داد در این مطالعه اعجاز در زندگی، کسب آرامش درونی، برقراری ارتباط انسانی، تصمیمگیری مبتنی بر آموزههای قرآنی، صبر و تحمل، رفتارهای مبتنی بر آموزههای قرآنی، و صرفهجویی به عنوان کدهای سطح دوم ناشی از تاثیر روزانه قرائت قرآن در زندگی مشارکت کنندگان، و "تأثیر قرآن بر تمام ابعاد زندگی" به عنوان درون مایه اصلی پدیدار شدند. نتیجهگیری: در این پژوهش، تجارب ناشی از تأثیر قرائت قرآن در زندگی دانشگاهیان دانشگاه علوم پزشکی اراک با رویکرد کیفی و استفاده از روش تلفیق منابع نسبت به روش کمی، با ژرفای بیشتری مورد شناسایی قرار گرفتهاند. از طرفی تاثیر قرائت قرآن بر تمامی ابعاد زندگی مشارکت کنندگان به عنوان درونمایه اصلی این مطالعه، یک یافته بسیار مهم و کاملا منطبق برکلام خدا در قرآن است. بنابراین به منظور بهرهگیری بیشتر از الطاف و نعمات الهی که در آیات آسمانی قرآن تجلی کرده است، قرائت روزانه قرآن به تمامی دانشگاهیان و عموم مردم پیشنهاد میگردد تا در بهرهگیری هر چه بیشتر از نعمات الهی، برهم پیشی گیرند.
ذات الله عاصمی، محسن تقی زاده، منصوره صمیمی،
دوره 14، شماره 2 - ( 3-1390 )
چکیده
زمینه و هدف: یافته های متناقضی وجود دارد که نشان میدهد کمبود روی سرمی زنان باردار ممکن است رشد جنین را تحت تاثیر قرار دهد. لذا این مطالعه با هدف بررسی ارتباط عنصر روی سرمی زنان باردار کاشانی با فاکتورهای آنتروپومتریک نوزادان تازه متولد شده آنها در سالهای 1388-1387 انجام گرفت.
مواد و روشها: در این مطالعه مقطعی از بین زنان باردار مراجعه کننده به پلی کلینیک نقوی، تعداد 128 زن باردار و نوزادان تازه متولد شده آنها انتخاب شدند. غلظت روی سرمی در زنان باردار 9-6 ماهه و فاکتورهای آنتروپومتریک نوزادان تازه متولد شده (قد، وزن و محیط دورسر) اندازهگیری شد. آنگاه شیوع کمبود آنها و ارتباط آنها با فاکتورهای آنتروپومتریک نوزادان تازه متولد شده گزارش شد. برای تحلیل دادهها از آزمون آماری تی مستقل و آنالیز رگرسیون چند گانه پلکانی استفاده شد.
یافتهها: میانگین وزن و قد نوزادانی که مادرانشان غلظت روی سرمی کمتر از مقدار نرمال در مقایسه با مقدار نرمال داشتند 1/130 گرم و 6/0 سانتیمتر کمتر بوده است. ارتباط مستقیم معنیداری بین قد نوزادان تازه متولد شده با میزان روی سرمی زنان باردار وجود داشت(02/0p=).
نتیجه گیری: نتایج این مطالعه حاکی از آن است که عنصر روی سرمی مادر بر روی قد نوزادان تازه متولد شده تأثیر دارد.
علیرضا بهرامی، عباس صارمی،
دوره 14، شماره 3 - ( 5-1390 )
چکیده
زمینه و هدف: افراد مسن، چاق و کم تحرک در معرض خطر بیماریهای دیابت و قلبی عروقی هستند. تمرین ورزشی اختلالات متابولیکی مرتبط با این بیماریها را بهبود میبخشد، اما اثرات اضافه کردن محدودیت کالری به ورزش در معرض خطر روشن نیست. هدف مطالعه حاضر ارزیابی اثرات یک برنامه 12 هفتهای تعدیل روش زندگی بر پروتئین واکنشی C و شاخصهای سندروم متابولیک در مردان میانسال چاق/اضافه وزن بود.
مواد و روشها: در این مطالعه تجربی با طرح پیش آزمون – پس آزمون، 21 مرد کم تحرک به طور تصادفی به دو گروه 12 هفته محدودیت کالری [~500 کیلوکالری] و تمرین ورزشی به همراه محدودیت کالری [~500 کیلوکالری] تقسیم شدند. ترکیب بدنی، نشانگر خطر قلبی عروقی و پروتئین واکنشی C قبل و بعد از مداخله اندازهگیری شد.
یافتهها: بعد از 12 هفته مداخله، در گروه تمرین ورزشی به همراه محدودیت کالری کاهش معنیداری در وزن بدن، چربی شکمی (احشایی، زیر جلدی)، مقاومت به انسولین، نیمرخ چربی خون و پروتئین واکنشی C مشاهده شد (05/0p<). در حالی که در گروه محدودیت کالری، فقط بهبود معنیداری در وزن بدن و شاخص مقاومت به انسولین مشاهده شد (05/0p<).
نتیجهگیری: مداخلات روش زندگی که رژیم غذایی را با تمرین ورزشی ترکیب کند موجب بهبود مقاومت به انسولین، التهاب سیستمیک و ریسک فاکتورهای قلبی عروقی در افراد میانسال چاق/اضافه وزن میشود.