جستجو در مقالات منتشر شده


25 نتیجه برای نوع مطالعه: مطالعه كيفي

محبوبه سجادی هزاوه، م‍‍‍‍‍‍‍‍ژگان خادمی،
دوره 12، شماره 1 - ( 3-1388 )
چکیده

مقدمه: سرطان پستان، شایع‌ترین سرطان در خانم‌ها و دومین علت مرگ در زنان 55-35 ساله است. اداره موفق این بیمـاران و مراقبت کنندگان خانوادگی آنان نیـازمند درک جامـع از تجـارب آنـان می‌باشد. هدف از این مطالعه توصیف و تبیین ساختار و ماهیت تجارب مبتلایان به سرطان پستان می‌باشد. روش کار: در طی یک مطالعه کیفی (پدیدار شناسی) پس از اخذ مجوز های لازم به بیمارستان ولی عصر اراک مراجعه و نمونه‌گیری به روش مبتنی بر هدف انجام شد و تا اشباع اطلاعات تعداد نمونه به 22 نفر (بیمار، خانواده و تیم درمان) رسید. جهت گردآوری داده‌ها از مصاحبه عمیق استفاده شد. کلیه مصـاحبه‌ها ضبط و پس از پیاده نمودن به روش پارسی تفسیر گردید. در این تحقیق تلاش شد تـا بـراساس معیارهای موثق بودن داده‌های کیفی و تجـزیه وتحلیل آنها عمل گردد. نتایج: تجارب بیماران مبتلا به سرطان پستان و افراد درگیر در این بیماری در چهار مفهوم محوری تاخیر در تشخیص و درمان، عدم پذیرش درمان، غوطه وری در رنج (واکنش‌های عاطفی به بیماری، مواجهه با پی‌آمدهای درمان، مواجهه با سیستم درمان و مراقبت ناکارآمد و اختلال در زندگی روزانه خانواده) و حرکت به سوی زندگی طبیعی منعکس گردیده است. نتیجه گیری: آگاهی درمانگران از تجارب شرکت کنندگان به آنان شناختی می‌دهد تا نقش خود را در مواجهه با بیماران مبتلا به سرطان پستان به نحو مناسب‌تری ایفا نمایند. این یافته‌ها هم‌چنین بر ضرورت تغییر جهت از درمان انتهایی به تشخیص زودرس و اختصاص منابع جهت حمایت از این بیماران تاکید می‌نمایند.
یلدا ارست، رضا سلگی، حمید گله داری، هیبت اله کلانتری، محسن رضایی،
دوره 13، شماره 2 - ( 4-1389 )
چکیده

زمینه و هدف: سرطان کولورکتال یکی از مهم‎ترین و شایع‎ترین سرطان‎های منجر به مرگ در جهان می‎باشد. مسلماً تعیین عوامل جدیدی که بتوانند به تنهایی و یا به طور ترکیبی با یکدیگر باعث القای آپوپتوز در سلول‎های تومور شوند در درمان سرطان کولون حایز اهمیت است. هدف از مطالعه حاضر ارزیابی اثربخشی کاربرد جداگانه و ترکیبی لوواستاتین و آلفا توکوفرول در القای آپوپتوز در سلول‎های سرطانی کولورکتال انسانی می‎باشد. مواد و روش ها: در این مطالعه آزمایشگاهی سلول‎های 29 HTتحت تیمار با غلظت‎های مختلف آلفا توکوفرول (5، 10 و 20 میکرو مولار) و لوواستاتین (10، 20، 25 و 30 میکرو مولار) قرار گرفتند. پس از شمارش سلولی با استفاده از روش تریپان بلو و تکنیکDNA فراگمانتاسیون جهت ارزیابی مرگ سلولی مورد بررسی قرار گرفتند. یافته ها: نتایج حاصل از بررسی با تکنیکDNA فراگمانتاسیون نشان داد که دو دارو به تنهایی در تمام غلظت‎ها می‎توانند مرگ سلولی ایجاد کنند. در ترکیب غلظت 10 میکرومولار لواستاتین همراه با غلظت‎های 5 و 10 میکرو مولار آلفا توکوفرول القای مرگ سلولی مشاهده نشد. نتیجه گیری: با توجه به اثرات گستردۀ استاتین‎ها، غلظت لواستاتین در مکانیسم مرگ زایی آن مؤثر بوده و ترکیب آن با توکوفرول در غلظت‎های بالا با ایجاد مرگ سلولی می‎تواند فراهم کننده استراتژی‎های نوین و مؤثر در مهار سرطان کولورکتال انسانی باشد.
ناهید سالارکیا، مریم امینی، مریم اسلامی، منیره دادخواه، تلما ذوقی، هما حیدری، مرتضی عبداللهی،
دوره 13، شماره 2 - ( 4-1389 )
چکیده

زمینه و هدف: تغذیه نامناسب از علل عمده بروز سوء تغذیه در کودک محسوب می‎شود. این بررسی به منظور شناخت عمق نظرات و باورهای مادران در مورد نقش تغذیه تکمیلی در سلامت تغذیه‎ای کودک زیر 2 سال انجام گرفت. مواد و روش‎ها: در این مطالعه کیفی داده‎ها از طریق انجام 11جلسه بحث گروهی با مادران دارای کودک زیر 2 سال در مناطق شهری و روستایی شهرستان دماوند در سال 1386جمع‎آوری گردید. هر جلسه بحث گروهی با حضور یک هماهنگ کننده، دو یادداشت بردار و ناظر برگزار شد. پس از پایان عملیات میدانی کلیه یادداشت‎های جمع‎آوری شده بر اساس اهداف مطالعه کد گذاری شد، سپس زیر گروه‎های هر هدف به دست آمد و مضامین اصلی مطالعه از بین آنها استخراج و گزارش گردید. یافته‎ها: در تحقیق حاضر شش مضمون کلی به دست آمد: 1- مادران غذای کمکی را غذایی می‎دانستند که ساده، سبک، نرم، رقیق و مخصوص کودک تهیه شود، 2- سن شروع غذای کمکی از 6 ماهگی بود، 3- غذای کمکی بومی در منطقه دماوند وجود نداشت، 4- برای کودک زیر یک سال غذای جداگانه تهیه می‎شد، 5- غذای کمکی خانگی به دلیل بهداشتی بودن به غذای کمکی آماده ترجیح داشت و 6- از یک سالگی به کودک غذای سفره داده می‎شد. نتیجه گیری: با وجود آگاهی کافی اکثر مادران نسبت به فواید تغذیه تکمیلی به علت وجود موانعی ازجمله عوامل فرهنگی حاکم بر جامعه عملکرد نامناسبی داشتند. در این راستا علاوه بر تجدید نظر در برنامه‎های آموزشی و دستورالعمل‎های فعلی، آموزش موثر و هدفمند به مادران و سایر مراقبین کودک به طور قوی توصیه می‎شود.
داود حکمت پو، سعید چنگیزی آشتیانی ، زهره عنبری، فاطمه خدادادی، رضوان کمالی نهاد،
دوره 13، شماره 5 - ( 12-1389 )
چکیده

زمینه و هدف: خداوند برای هدایت بشر کتاب آسمانی قرآن را نازل فرمود تا اصول کلی زندگی را به او بنمایاند. قرآن مجید همواره بهترین‌ها را به انسان نشان می‌دهد( ان هذالقرآن یهدی اللتی هی اقوم). در همین راستا این مطالعه با هدف تبیین تجارب تاثیر قرائت قرآن در زندگی دانشگاهیان دانشگاه علوم پزشکی اراک انجام شد. مواد و روش ها: این مطالعه به روش کیفی و رویکرد آنالیز محتوی انجام شد. جهت جمع‌آوری اطلاعات، از مصاحبه استفاده شد. مطالعه با نمونه‌گیری هدفمند شروع و در طی تکامل طبقات، با نمونه‌گیری نظری ادامه یافت. تعداد 30 نفر به مدت 2 ماه مورد مصاحبه قرار گرفتند. برای تجزیه و تحلیل داده‌ها از روش تجزیه و تحلیل مداوم مقایسه‌ای استفاده گردید. یافته‌ها: تجزیه و تحلیل داده‌ها نشان داد در این مطالعه اعجاز در زندگی، کسب آرامش درونی، برقراری ارتباط انسانی، تصمیم‌گیری مبتنی بر آموزه‌های قرآنی، صبر و تحمل، رفتارهای مبتنی بر آموزه‌های قرآنی، و صرفه‌جویی به عنوان کدهای سطح دوم ناشی از تاثیر روزانه قرائت قرآن در زندگی مشارکت کنندگان، و "تأثیر قرآن بر تمام ابعاد زندگی" به عنوان درون مایه اصلی پدیدار شدند. نتیجه‌گیری: در این پژوهش، تجارب ناشی از تأثیر قرائت قرآن در زندگی دانشگاهیان دانشگاه علوم پزشکی اراک با رویکرد کیفی و استفاده از روش تلفیق منابع نسبت به روش کمی، با ژرفای بیشتری مورد شناسایی قرار گرفته‌اند. از طرفی تاثیر قرائت قرآن بر تمامی ابعاد زندگی مشارکت کنندگان به عنوان درونمایه اصلی این مطالعه، یک یافته بسیار مهم و کاملا منطبق برکلام خدا در قرآن است. بنابراین به منظور بهره‌گیری بیشتر از الطاف و نعمات الهی که در آیات آسمانی قرآن تجلی کرده است، قرائت روزانه قرآن به تمامی دانشگاهیان و عموم مردم پیشنهاد می‌گردد تا در بهره‌گیری هر چه بیشتر از نعمات الهی، برهم پیشی گیرند.
زهرا قدسی، فریار حاکم زاده،
دوره 14، شماره 1 - ( 1-1390 )
چکیده

زمینه و هدف: هر سال بیش از 150 میلیون زن در کشورهای توسعه یافته حامله می‎شوند که برای عده‎ای از آنان، زایمان رضایت بخش نبوده و با درد و ترس همراه است. یکی از راه‎های تسکین درد زایمان، استفاده از گاز انتونوکس است. به دلیل دیدگاه‎های متناقض مردم و جامعه، این پژوهش در راستای درک واقعی تجربه افراد و با هدف توصیف تجارب مادران از زایمان با استفاده از گاز انتونوکس انجام شد. مواد و روش ها: در این پژوهش کیفی از رویکرد پدیدار شناسی استفاده شده است. 30 نفر از مادران باردار که در بخش زایمان بیمارستان تأمین اجتماعی شهر همدان از گاز انتونوکس برای تسکین درد زایمان استفاده نمودند، مصاحبه عمیق صورت گرفت و برای تجزیه و تحلیل یافته‎ها از روش کلایزی استفاده شد. روایی و پایایی مطالعه از طریق توجه به محورهای ارزش واقعی، کاربردی بودن، تداوم و مبتنی بر واقعیت بودن حاصل گشت. یافته ها: بیشترین دلیل انتخاب انتونوکس به علت سهولت استفاده از روش و کم بودن عوارض آن بود. اکثر مادران احساس خوبی به علت خود کنترلی روش داشتند و رضایتمندی اکثر آنها به علت کاهش دردهای زایمانی بدون داشتن عوارض جدی و قطع عوارض به دنبال قطع روش بود. بیشترین شکایت مادران سرگیجه متعاقب استفاده از روش بود. نتیجه گیری: با توجه به تجربه مثبت مادران از زایمان بدون درد با انتونوکس، استفاده از این روش با هدف کاهش درد زایمان و کاهش میزان سزارین‎های انتخابی توصیه شده و بررسی این نوع بی حسی در مراکز دیگر، در نمونه‎های بزرگ‎تر و هم چنین مقایسه آن با دیگر روش‎های بیدردی پیشنهاد می‌شود.
فروغ مرتضوی، خدیجه میرزایی،
دوره 15، شماره 1 - ( 1-1391 )
چکیده

زمینه و هدف: مشارکت مردان در بارداری پیش فرض سیاست‎های نهادهای بین‎المللی بهداشت باروری قرار گرفته است. این مطالعه برای درک بهتر زمینه‎ای که ارتقای مشارکت مردان در آن مطرح می‎شود و با دو هدف بررسی تجارب ارائه‎دهندگان مراقبت مامایی نسبت به ارتقای مشارکت مردان و موانع مشارکت مردان در امور مربوط به سلامت زنان باردار انجام شد. مواد و روش‎ها: این مطالعه، یک پژوهش کیفی است. نمونه‎گیری به صورت مبتنی بر هدف و به روش مصاحبه متمرکز گروهی و مصاحبه فردی با پرسش‎های نیمه ساختارمند صورت گرفت. تجارب تمام ماماهای شاغل در مراکز بهداشتی طی 2 مصاحبه گروهی و نظرات 8 مامای شاغل در زایشگاه شهر سبزوار بررسی شد. از تحلیل محتوا، جهت تجزیه و تحلیل داده‎ها استفاده شد. یافته‎ها: نتایج در سه طبقه دلایل، موانع و پیامدهای مشارکت مردان ارائه شده است. بر اساس تجارب ماماها ارائه خدمات دوستار زوجین موجب بهبود کیفیت مراقبت‎ها و درک اطلاعات بهداشتی داده شده به زنان، تسهیل پذیرش انجام مراقبت‎هایی چون مراجعه به پزشک و سونوگرافی می‎شود. کمبود نیروی انسانی، کمبود فضا و موانع فرهنگی چون معذب بودن مردان در ارتباط با ماما و معذب بودن ماما در گفتن برخی مسائل رو به رو از موانع پیش‎بینی شده توسط ماماها بود. بروز اختلاف بین زوجین و افزایش دخالت‎های نا به جای مردان از پیامدهای این طرح برشمرده شد. نتیجه‎گیری: نگرش ماماها نسبت به مشارکت مردان در مراقبت‎های بارداری و زایمان مثبت است و نشان از آمادگی آنان برای پذیرش آن است. اما با توجه به نگرانی‎های ماماها و وجود موانع فرهنگی در این زمینه، آموزش ماماها ضروری است.
احمد قدمی، ربابه معماریان، عیسی محمدی،
دوره 15، شماره 4 - ( 6-1391 )
چکیده

زمینه و هدف: میزان شیوع و بروز مرحله نهایی بیماری کلیوی که نیازمند روش درمان جایگزینی کلیه هم‌چون دیالیز و پیوند کلیه می‎باشد، رو به افزایش است. ولیکن تحقیقی با روش کیفی که به بررسی عمیق تجارب افراد از زندگی با دیالیز و پیوند کلیه بپردازد، صورت نگرفته است. در راستای این مسئله، مطالعه‌ای کیفی به منظور“بررسی تجارب بیماران از زندگی با دیالیز و پیوند کلیه”انجام شد. مواد و روش‌ها: این مطالعه‌ به صورت کیفی با رویکرد تحلیل محتوا انجام شد. نمونه‌گیری به صورت مبتنی بر هدف آغاز و تا رسیدن به اشباع داده‌ها ادامه یافت. ابزار اصلی جمع‌آوری دادها مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. در مجموع با 18 مشارکت کننده مصاحبه صورت گرفت. مصاحبه‌ها با روش تحلیل محتوای گرنهایم و لاندمن آنالیز شدند. یافته‌ها: پس از تجزیه و تحلیل داده‌ها دو مضمون اصلی شامل دیالیز رویدادی طاقت فرسا، پیوند کلیه رسیدن به زندگی طبیعی با کلیه سالم پدیدار شد. نتیجه‌گیری: دستیابی به کلیه از طریق انجام پیوند برای بیماران واجد شرایط در مقایسه با انجام همودیالیز، زندگی دلپذیر و خوشایندی را به همراه دارد. در عین حال موانعی در مسیر انجام پیوند و حفظ کلیه پیوندی از منظر گیرندگان پیوند وجود دارد. لذا توصیه می‌شود مسئولین و دست اندرکاران، برنامه‌های جهت فراهم سازی امکانات حمایتی، آموزشی به منظور تسریع در انجام فرآیند پیوند کلیه برای واجدین شرایط پیوند حتی قبل از وارد شدن بیمار به مرحله انجام دیالیز تدوین نمایند.
رحمت اله جدیدی، داود حکمت پو، عزیز اقبالی، فرشته معماری،
دوره 15، شماره 9 - ( 11-1391 )
چکیده

زمینه و هدف: سرطان خون به دلیل شیوع زیاد در کودکان، میزان کشندگی بالا، هزینه‎های گزاف درمانی، زمان طولانی بستری شدن در بیمارستان، والدین و خانواده را شدیداً تحت تأثیر قرار می‎دهد. این مطالعه با هدف تبیین تجارب والدین دارای کودک مبتلا به سرطان خون انجام شد. مواد و روش‎ها: این مطالعه به روش کیفی و رویکردآنالیز محتوی انجام و جهت جمع‎آوری اطلاعات، از مصاحبه استفاده شد. مطالعه با نمونه‎گیری هدفمند شروع و در طی تکامل طبقات، با نمونه‎گیری نظری تا اشباع داده‎ها ادامه یافت. تعداد 22 نفراز والدین به مدت 2 ماه مورد مصاحبه قرار گرفتند. بررسی داده‎ها به روش تجزیه و تحلیل مداوم مقایسه‎ای انجام گردید. یافته‎ها: بریدن از زندگی، کوله بار مشکلات، کتمان سرطان از فرزند و دیگران، توکل به خدا، ازخودگذشتگی والدین، سازگاری، قصورات درمانی، تعاملات انسانی اثر بخش و تسهیلات بیمارستانی به عنوان کدهای سطح سوم ناشی از تبیین تجربیات والدین دارای فرزند سرطانی و"به بن بست رسیدن زندگی والدین" به عنوان تم یا درون مایه اصلی پدیدار شدند. نتیجه‎گیری: دراین پژوهش، تجارب والدین دارای کودک مبتلا به سرطان با ژرفای بیشتری مورد شناسایی قرارگرفت و در و نمایه اصلی این مطالعه یعنی" به بن بست رسیدن زندگی والدین" لزوم توجه همه جانبه به آنها را مورد تاکید قرار می‎دهد. از طرفی بهره‎گیری بیشتر از تجارب والدین کمک می‎کند تا با افزایش امیدواری آنها، انجام مراقبت‎های درمانی اثر بخش‎تر شود.
محسن سوسن آبادی فراهانی، کوروش کمالی، مسعود کریملو، مهدی بنان، حمیدرضا خرم خورشید،
دوره 16، شماره 6 - ( 6-1392 )
چکیده

زمینه و هدف: پژوهش های گوناگونی عنوان کرده اند که مکانیسم های التهابی درون سیستم اعصاب مرکزی به دلیل کنش های بین نورون ها و سلول های گلیال که به واسطه سیتوکین ها کنترل می شود باعث نقایص شناختی می شوند.BAT1 عضوی از خانواده ی ATPase های وابسطه به RNA دارای دومن DEAD-BOX به نظر می رسد در تنظیم سیتوکین های التهابی وابسطه به بیماری آلزایمر نقش داشته باشد.هدف ما از این مطالعه بررسی ارتباط پلی مورفیسم تک نوکلئوتیدی BAT1 -22 در پروموتر ژن BAT1 با بیماری آلزایمر دیررس می باشد.

مواد و روش ها: در این مطالعه ی مورد-شاهدی DNAاز گلبول های سفید خون محیطی 153 فرد بیمار و 153 فرد شاهد به روش Salting out استخراج شد و به روش PCR-RFLP مورد بررسی قرار گرفت.مقدار P کمتر از 05/0 معنی دار در نظر گرفته شد.

یافته ها: بعد از تعیین ژنوتیپ و آنالیزهای آماری اختلاف معنی داری در بین افراد بیمار و شاهد از نظر پلی مورفیسم مذکور مشاهده نشد. نتیجه گیری: پلی مورفیسم تک نوکلئوتیدی BAT1 -22 در جمعیت ایرانی با بیماری آلزایمر دیررس ارتباط ندارد.


محمودرضا باغی نیا، سیدمهدی شریعت زاده، ندا باغی نیا،
دوره 16، شماره 10 - ( 10-1392 )
چکیده

زمینه و هدف: یکی از ریزمغذی های بحث برانگیز در زمینه سرطان پروستات کلسیم است، دریافت بیش از حد معمول (بالاتر از میزان رژیم نرمال) کلسیم از باعث افزایش خطر بروز سرطان پروستات خواهد شد و در این میان اندازه گیری مقدار کلسیم خون کمک شایانی در بررسی ارتباط مذکور خواهد داشت. مطالعه حاضر با هدف بررسی ارتباط بین PSA و کلسیم در مردان مبتلا به سرطان پروستات و هایپرپلازی خوش خیم پروستات انجام گردید.

مواد و روش ها: در این مطالعه ، از میان مردان جامعه اراک به مدت 1سال از مناطق مختلف شهر 400 نفر که در آنها نمونه برداری پروستات انجام شده بود انتخاب و پس از این که معیارهای ورود به مطالعه در آنها مورد تایید قرار گرفت، سطح PSA و کلسیم خون آنها اندازه گیری شد. افراد مورد مطالعه شامل دو گروه دارای سرطان پروستات و دارای هایپرپلازی پروستات بودند. به منظور تعیین اختلاف میانگین بین گروهها T-test و جهت تعیین PSA از کیت های PSA Assay و Tandem- و جهت اندازه گیری کلسیم خون از کیت پارس آزمون استفاده شد.

یافته ها: در هر دو گروه مورد مطالعه بین سن وکلسیم و PSA رابطه معنی داری یافت گردید , بطوریکه بین سن وکلسیم رابطه معنی دار منفی وبین سن و PSA رابطه معنی دار مثبت در هر دو گروه وجود داشت.میانگین PSA در گروه دارای سرطان و در گروه دارای هیپرپلازی پروستات به ترتیب 4/14±5/4و 1/9±8/3 و میانگین کلسیم در دو گروه مذکور به ترتیب01/1 ±7/8 و8/0± 4/8بود.بین میانگین سطح PSA و کلسیم در دو گروه مورد مطالعه ارتباط منفی معنی داری وجود داشت(05/0=&alpha).

نتیجه گیری: با توجه به نتایج این مطالعه ارتباط معنی داری بین میزان PSAو کلسیم فقط در مبتلایان به سرطان پروستات وجود دارد که با توجه به این مطلب با کنترل میزان کلسیم خون از طرق مختلف میتوان از آن به عنوان عاملی جهت غربالگری و کنترل سرطان پروستات استفاده نمود.


امیررضا نعیمی، محمدرضا ظفرقندی،
دوره 17، شماره 5 - ( 5-1393 )
چکیده

زمینه و هدف: فیستول رادیو سفالیک در مچ، به دلیل دسترسی آسان گزینه عروقی جهت دیالیز می‌باشد. در صورت نبود ورید مناسب در مچ، فیستول براکیوسفالیک در آرنج انتخاب بعدی می‌باشد. ما در این مطالعه به مقایسه قسمت ابتدایی شریان رادیال با شریان براکیال برای ایجاد فیستول شریانی وریدی در ناحیه آنته کوبیتال جهت دیالیز پرداختیم.

مواد و روش‌ها: در این مطالعه کار آزمایی بالینی 124 بیمار کاندید تعبیه فیستول شریانی وریدی جهت دیالیز در ناحیه آنته کوبیتال وارد مطالعه شده که در 62 نفر از آنها قسمت ابتدایی شریان رادیال ودر 62 نفر دیگر شریان براکیال به عنوان شریان انتخابی جهت ایجاد فیستول شریانی وریدی انتخاب شد. سپس بیماران از نظر بروز عوارض، سندرم استیل، نقص اولیه و مدت زمان آماده شدن جهت دیالیز پی‌گیری شدند.

یافته‌ها: متوسط زمان رسیدن فیستول در گروه براکیال 41 روز و در گروه رادیال 43 بود. اختلال اولیه عملکرد فیستول در گروه براکیال 6 مورد (10درصد) و در گروه رادیال 5 مورد (8 درصد) بود و سندرم استیل در گروه رادیال مشاهده نشد ولی در گروه براکیال 2 مورد (سه درصد) مشاهده شد.

نتیجه‌گیری: از نظر موفقیت اولیه، بروز سندرم استیل و زمان آماده شدن این دو شریان با هم اختلاف معنی‌داری نداشتند. ولی این مطالعه مانند سایر مطالعات قبلی بر مفید وکم عارضه بودن این روش تاکید داشته از طرف دیگر با توجه به تجربه ما در این مطالعه به دلیل موقعیت آناتومیک قدامی وقابلیت آزاد سازی، این شریان سبب سهولت تکنیکی برای ایجادآناستوموز فیستول شریانی وریدی به عروق آنته کوبیتال و شاخه‌های آن می‌شود. لذا این مطالعه استفاده از این شریان را جهت ایجاد فیستول در ناحیه آنته کوبیتال توصیه می‌کند.


محمد مصلح آیادی فراهانی، ناصر امیری زاده، آرزو اودی، مونا خورشید فر، مهین نیکوگفتار ظریف،
دوره 17، شماره 7 - ( 7-1393 )
چکیده

زمینه و هدف: امروزه پیوند سلول‌های بنیادی خونساز به طور گسترده‌ای برای درمان بیماران مبتلا به سرطان و دیگر اختلالات خونی استفاده می‌گردد. استئوبلاست‌ها بخشی از سلول‌های استرومال مغز استخوان می‌باشند که خون سازی را با تشکیل نیچ حمایت می‌کنند. عقیده بر این است که سلول‌های خونساز و استئوبلاست‌ها، فعالیت‌های یکدیگر را تنظیم می‌کنند. ثابت شده است که از دست دادن حاد خون در مدل‌های حیوانی، تشکیل استخوان و توسعه نیچ را به دلیل تحریک اریتروپویتین فعال می‌کند. در این مطالعه تجربی تاثیر سلول‌های بنیادی خونساز جدا شده از خون بند ناف که با اریتروپویتین تیمار شده‌اند، روی تمایز استئوبلاستیک سلول‌های بنیادی مزانشیمال بررسی شد.

مواد و روش‌ها: در این مطالعه تجربی سلول‌های بنیادی مزانشیمال از مغز استخوان جدا و با سلول‌های بنیادی خونساز CD34+,CD38- خون بند ناف، تحت تاثیر دوزهای متفاوت اریتروپویتین به مدت 14 روز کشت هم‌زمان داده شد، RNA سلول‌های مزانشیمال استخراج و از روش RT-PCR برای ارزیابی بیان ژن‌های استئوپونتین و استئوکلسین استفاده گردید. رنگ آمیزی‌های آلکالین فسفاتاز و آلیزارین رد و فلوسایتومتری بر روی سلول‌های تمایز یافته صورت گرفت.

یافته‌ها: نتایج نشان دادند ژن‌های استئوپونتین و استئوکلسین در سلول‌های مزانشیمال بیان شدند، رنگ آمیزی‌های آلکالین فسفاتاز و آلیزارین رد مثبت بود. سلول‌های تمایز یافته مارکرهای استئوبلاست‌ها را عرضه کردند.

نتیجه‌گیری: بر اساس این نتایج اریتروپویتین از طریق تاثیر بر سلول‌های بنیادی خونساز در کشت هم‌زمان، باعث تمایز استئوبلاستیک سلول‌های مزانشیمال مغز استخوان می‌گردد.


یعقوب مودب، سمیه بنیادی،
دوره 18، شماره 10 - ( 10-1394 )
چکیده

زمینه و هدف: خون‌ریزی گوارشی فوقانی یک وضعیت پزشکی اورژانس و شایع محسوب می‌شود. ارزیابی به موقع بیماران و تعیین ریسک بسیار مهم می‌باشد. یکی از روش‌های تعیین ریسک خون‌ریزی، امتیازRockall  می‌باشد. هدف از این مطالعه، تعیین حساسیت و ویژگی و ارزش اخباری مثبت و منفی سیستم امتیازدهی Rockall طی یک پی‌گیری 3 ماهه در بیماران مبتلا به خون‌ریزی گوارشی فوقانی بود.

مواد و روشها: 340 بیمار مبتلا به خون‌ریزی حاد گوارشی فوقانی بستری در بیمارستان امام رضا شهر تبریز، از آذر 1392 تا شهریور 1393 وارد مطالعه شدند. امتیاز بالینی و کامل Rockall ، حساسیت، ویژگی و ارزش اخباری مثبت و منفی امتیازRockall  برای تمام بیماران تعیین شد. بیماران طی مدت 3 ماه از نظر عوارض و مرگ و میر پی‌گیری شدند.

یافته‌ها: 204 مرد و 136 زن وارد مطالعه شدند. از میان آن‌ها، 6/15 درصد امتیاز Rockall بالینی کمتر از 3 و 4/84 درصد امتیاز بیشتر از 3 داشتند. از نظر Rockall اندوسکوپیک، 6/15 درصد امتیاز کمتر از 3، 8/66 درصد امتیاز 3 تا 8 و 6/17 درصد امتیاز بیشتر از 8 داشتند. طی یک پی‌گیری 3 ماهه، در گروه کم خطر، 5/92 درصد خون‌ریزی مجدد نداشتند. 8/3 درصد یک بار عود، 9/1 درصد دو بار عود و 9/1 درصد سه بار عود خون‌ریزی داشتند. در گروه با خطر متوسط، 1/92 درصد عود نداشتند و 9/7 درصد یک نوبت دچار عود شدند. عود دوم رویت نشد. در گروه پرخطر 9/90 درصد عود نداشتند و 1/9 درصد یک بار دچار عود شدند(4/0=p). در گروه کم خطر مرگ رویت نشد. درگروه خطر متوسط 7/8 درصد و در گروه پر خطر 7/22 درصد دچار مرگ شدند(001/0p<). حساسیت آزمون 1/11 درصد و ویژگی آن 1/81 درصد محاسبه شد. ارزش اخباری مثبت 5 درصد و ارزش اخباری منفی 4/91 درصد بود.

نتیجه‌گیری: با توجه به 8/81 درصد ویژگی و 4/91 درصد ارزش اخباری منفی امتیازRockall  ، می‌توانیم اطمینان داشته باشیم که بیمار بعد از ترخیص دچار عوارض ناشی از خون‌ریزی مجدد نمی شود. با توجه به حساسیت پایین، این تست برای غیر محتمل پنداشتن بیماری مفید نیست.


سید محمد جمالیان، محسن اسلامدوست، علی رضایی، شعبانعلی علیزاده،
دوره 23، شماره 3 - ( 5-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: تلفات ناشی از تصادفات رانندگی یکی از سه عامل اصلی مرگ‌ومیر در ایران است. با توجه به اینکه تمام مرگ‌و‌میر ناشی از تصادفات در سازمان پزشکی قانونی اتوپسی می‌شوند و همچنین در مراکز درمانی، اتوپسی شفاهی انجام و علت مرگ مشخص می‌شود، بر آن شدیم تا به بررسی علت فوت گزارش‌شده از اتوپسی شفاهی و اتوپسی پزشکی قانونی پرداخته و نتایج حاصل از آن را با هم مقایسه کنیم.
مواد و روش ها: در این مطالعه که به صورت توصیفی انجام شد، بیماران فوتی که بر اثر صدمات ناشی از تصادفات رانندگی طی سال 1395 در بیمارستان ولی‌عصر اراک بستری شده بودند و سپس جهت انجام کالبد‌شکافی به مرکز پزشکی قانونی ارجاع داده شده بودند، وارد مطالعه شدند و علت فوت تعیین‌شده در بیمارستان ولی‌عصر با نتیجه کالبد‌شکافی پزشکی قانونی بررسی و با هم مقایسه شدند. 
ملاحظات اخلاقی: این پژوهش با کد IR.ARAKMU.REC.1395.226 توسط کمیته اخلاق دانشگاه علوم پزشکی اراک تصویب شده است.
یافته ها: از مجموع 8153 بیمار دچار حوادث ترافیکی ارجاع‌شده به بیمارستان ولی‌عصر اراک، 109 بیمار (1/33 درصد) فوت شدند. همچنین 59/6 درصد از بیماران فوت‌شده در طی 24 ساعت اول تصادف جان خود را از دست داده بوده‌اند. بیشترین علت مرگ بر اساس نتیجه اعلام‌شده از اتوپسی شفاهی «آسیب متعدد» بوده است که در 45 بیمار معادل 49/5 درصد از بیماران وجود داشته است.
نتیجه گیری: فراوانی مرگ در بین بیمارانی که دچار حوادث جاده‌ای شده بودند و به مرکز آموزشی‌درمانی ولی‌عصر اراک مراجعه کرده بودند برابر 1/33 درصد بوده است که با توجه به استانداردهای موجود و با توجه به اینکه میزان مرگ‌و‌میر در این مرکز کمتر از 1/5 درصد است، به نظر می‌رسد که سطح ارائه خدمات در این مرکز مطلوب است. 

آناهیتا خدابخشی کولایی، محمد پورابراهیمی،
دوره 23، شماره 3 - ( 5-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: میاستنی گراویس یک بیماری خودایمنی عصبی‌عضلانی است که با علائم خستگی و کژکارکردی سیستم عصبی‌ماهیچه ای همراه است. این بیماری به طور وسیعی جنبه‌های گوناگونی از زندگی بیمار را متأثر می‌کند و بر ادراک و برداشت فرد از کیفیت زندگی پیرامونش تأثیر دارد. هدف از این مطالعه تبیین و واکاوی تجربه‌های زندگی با بیماری میاستنی گراویس در دختری جوان است.
مواد و روش ها: این گزارش مورد کیفی از نوع پدیدارشناسی هرمنوتیک است که تجربیات زندگی با بیماری میاستنی گراویس را در یک دختر جوان 27‌ساله در سال 1398 بررسی کرده است. داده ها از طریق مصاحبه نیمه‌ساختاریافته جمع‌آوری شده و با استفاده از رویکرد پدیدارشناسی ون منن تحلیل شدند. 
ملاحظات اخلاقی: این مطالعه در کمیته اخلاق پژوهشی دانشگاه خاتم با کد مصوب پژوهشی شماره 3299 / 100 /ص/ 98 به ثبت رسیده است.
یافته ها: تحلیل مضمامین استخراج‌شده از مصاحبه، آشکار کرد که بیماری میاستنی گراویس تمام جوانب زیست جهان بیمار را متأثر از خود ساخته است. این چهار جنبه شامل زیست با زمان، جسم، فضا و دیگران بوده است. درنهایت، سه مضمون به‌هم‌پیوسته از ادارک و برداشت بیمار از دنیای پیرامونی‌اش به دست آمد که شامل ضعف جسمانی، ابهام در آینده و ناامیدی بودند.
نتیجه گیری: مطالعه حاضر تصویر و درک روشنی از مشکلات زندگی با این بیماری را در یک دختر جوان نشان می‌دهد. دنیای پدیداری که آمیخته با ضعف جسمانی، ابهام در آینده و ناامیدی است و نشانگر رنج و ناراحتی‌ای است که بیمار در پی ابتلا به این بیماری تجربه می‌کند. نتایج این مطالعه به آگاهی متخصصان درمانی و توان‌بخشی در زمینه کار و پژوهش در بیماری نورولوژیکی میاستنی گراویس کمک می‌کند. 

سید مهرزاد شاددل، مسعود بیات، مجتبی بیانی، وحیده نظری،
دوره 24، شماره 2 - ( 3-1400 )
چکیده

زمینه و هدف: با توجه به استفاده روزافزون از ایمپلنت‌های دندانی در جایگزین کردن دندان‌های ازدست‌رفته، احتمال وقوع شکست این درمان در گذر زمان، مشابه سایر درمان‌های دندان‌پزشکی، اجتناب‌ناپذیر است و جهت کاهش این مشکلات نیاز به فالوآپ‌های دقیق و منظم است. از این رو، مطالعه حاضر با هدف تعیین آگاهی و نگرش دندان‌پزشکان عمومی درباره فالوآپ ایمپلنت‌های دندان به منظور ایجاد پایه‌ای از اطلاعات برای برنامه‌ریزی دوره‌های بازآموزی ایمپلنت‌های دندانی انجام شده است.
مواد و روش ها: در این مطالعه تحلیلی مقطعی، 98 نفر از دندان‌پزشکان عمومی شهر اراک در سال 1397 بررسی شدند. پرسش‌نامه‌ها در سه بخش جمعیت‌شناختی، آگاهی و نگرش طراحی شدند. بعد از بررسی روایی و پایایی، پرسش‌نامه‌ها در اختیار شرکت‌کنندگان قرار گرفت. داده‌های جمع‌آوری شده با استفاده از آنالیز توصیفی و آزمون‌های کای‌اسکوئر و تی مستقل آنالیز آماری شدند. حد معناداری 05/0 در نظر گرفته شد.
ملاحظات اخلاقی: این مقاله مورد تأیید کمیته اخلاق دانشگاه علوم پزشکی اراک است (کد: IR.ARAKMU.REC.1397.283).
یافته ها میانگین نمره آگاهی برای تمام نمونه‌های مورد مطالعه 10/8 (بر اساس نمره صفر تا نوزده) و میانگین نمره نگرش 12/8 (بر اساس نمره هفت تا 21) بود. 53 نفر از دندان‌پزشکان قبلاً درمان ایمپلنت را انجام داده بودند که آگاهی و نگرش آنها از فالوآپ درمان ایمپلنت به طور معناداری بالاتر از دندان‌پزشکانی بود که درمان ایمپلنت را انجام نداده بودند (0/0005=P). تجربه کاری اثر معناداری روی آگاهی و نگرش دندان‌پزشکان نداشت (0/05 نتیجه گیری: دندان‌پزشکان عمومی نسبت به فالوآپ ایمپلنت آگاهی و نگرش کمی دارند و از آنجا که فالوآپ نقش مهمی در موفقیت طولانی‌مدت درمان ایمپلنت دارد، برنامه‌های آموزشی / بازآموزی دندان‌پزشکان در این زمینه باید مورد بازنگری و تأکید بیشتر قرار گیرد.
سعید پیرمرادی، هدیه جعفری،
دوره 24، شماره 4 - ( 7-1400 )
چکیده

زمینه و هدف: کرونا ویروس انسانی یکی از اعضای خانواده کروناویریده و عامل ایجاد‌کننده عفونت‌های دستگاه تنفسی فوقانی است. با وجود شیوع چندین باره شدید اپیدمی و عدم داروی ضد‌ویروسی مناسب، اما هنوز پیشرفت زیادی در رابطه با واکسن مبتنی بر اپی‌توپ که برای HCoV طراحی شود، حاصل نشده است. 
مواد و روش ها: روش کار در این مطالعه این‌گونه بود که به ترتیب با انتخاب توالی پروتئین اسپایک کرونا ویروس از مرکز ملی اطلاعات بیوتکنولوژی، بازیابی توالی پروتئین و تعیین اپی‌توپ‌های T ،‌B مورد نیاز برای تولید واکسن کایمر، بررسی آنتی ژنسیته و الرژنسیته و توکسیسیتی اپی‌توپ‌های انتخابی توسط سرورهای مختلف، پیکربندی ترکیب کایمر اولیه از واکسن اپی‌توپی طراحی شد. سپس به ارزیابی واکسن کایمر از نظر ساختاری و قابلیت اتصال به سلول‌های B و ترکیبات MHCI ،II و بررسی ساختار دو‌بُعدی و جایگاه امینواسیدها و پیوندها در مدل سازه ایمنی‌زا و نیز بررسی فیزیک و شیمیایی و پایداری واکسن مدل توسط برخی سرورهای دیگر پرداخته شد. در‌نهایت، سپس برای اتصال در برابر مولکول‌های آنتی‌ژن‌های لکوسیتی انسانی، با استفاده از تکنیک‌های داکینگ ملکولی برای بررسی اثر متقابل با اپی‌توپ آزمایش شد. 
ملاحظات اخلاقی: تمامی اصول اخلاقی در این مقاله در نظر گرفته شده است. شرکت‌کنندگان در جریان هدف تحقیق و مراحل اجرای آن قرار گرفتند. آنها همچنین از محرمانه بودن اطلاعات خود اطمینان داشتند. اصول کنوانسیون هلسینکی نیز رعایت شد.
یافته ها نتایج حاصل بیانگر آن بودند که سازه ایمنی‌زای ایجادشده از لحاظ ساختار دو‌بُعدی و سه‌بعدی و جایگاه امینواسیدها و پیوندها در مدل سازه ایمنی‌زا، سمیت و الرژن بودن و آنتی ژنسیته در شرایط مطلوبی قرار داشت و دارای پایداری (شاخص ناپایداری 33.93) و نیمه عمر مطلوب و شرایط فیزیک و شیمیایی مناسبی بود. 
نتیجه گیری: به‌طور کلی سازه ایمنی‌زایی که در این فرایند پژوهشی تهیه شد، توانست در فرایند داکینگ برهم‌کنش مطلوبی با برخی از اجزای سیستم ایمنی آنتی‌ژن‌های لکوسیتی انسانی داشته باشدکه این بیانگر شناسایی مطلوب این سازه توسط سیستم ایمنی هومورال و سلولی بدن و تحریک آن‌ها در جهت تولید ایمنی در بدن شخص میزبان است که البته اثبات مطمئن‌تر آن نیازمند فرایندهای فاز بالینی است.

نسرین اسدی، امینه احمدی، اسداله عباسی،
دوره 25، شماره 1 - ( 1-1401 )
چکیده

زمینه و هدف محیط حرفه‌ای، نوع کار، افراط یا تفریط در کار، خطرهای جسمانی، چگونگی تطبیق فرد با محیط کار و رویارویی خانواده کار، منابع استرس یا تنش‌های حرفه‌ای محسوب می‌شوند. استرس شغلی هنگامی پدیدار می‌شود که کار و وظایفی بیش از توان افراد به آن‌ها سپرده شود. این امر بر تندرستی افراد (جسمانی و روانی) تأثیرگذار است. پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط بین آموزش مدیریت استرس با اخلاق کاری کارکنان انجام شد.
مواد و روش‌ها هدف پژوهش حاضر بررسی ارتباط بین آموزش مدیریت استرس با اخلاق کاری کارکنان بوده است. این پژوهش ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر داده‌ها آمیخته اکتشافی (کیفی و کمی) است؛ ازنظر اجرای پژوهش، ازنوع تحلیل محتوا (مرحله کیفی) و ازنظر کمی، پیمایشی مقطعی است. جامعه مطالعه در بخش کیفی شامل صاحب‌نظران و خبرگان (متخصصان روان‌شناسی و مدیریت آموزشی و متخصصان پزشکی اجتماعی) بود که طبق ملاک‌های ورود و خروج انتخاب شدند. در بخش کمی، جامعه نمونه شامل کارشناسان و مدیران که دوره آموزش مدیریت استرس را دیده بودند، می‌شد. حجم نمونه و شیوه نمونه‌گیری در بخش کیفی براساس اصل اشباع نظری 12 نفر با استفاده از روش نمونه‌گیری هدفمند و در بخش کمی، طبق فرمول کوکران 220 نفر با استفاده از روش نمونه‌گیری خوشه‌ای انتخاب شدند. 
ملاحظات اخلاقی این پژوهش در کمیته اخلاق مطرح شد و با کد IR.IAU.TNB.REC.1400.121 در سامانه ثبت شده است.
یافته ها نتایج نشان داد برای مقابله با شرایط پراسترس، از 3 راهبرد اساسی مقابله رویدادمدار، مقابله اضطراب‌مدار و مقابله امتناع‌مدارمی‌توان با الگوی آموزش مدیریت استرس استفاده کرد و درمجموع مؤلفه‌های ارائه‌شده برای مقابله با شرایط پراسترس، اعتبار لازم و مناسبی دارند. هر 3 مؤلفه اصلی (راهبرد مقابله رویدادمدار، مقابله اضطراب‌مدار و مقابله امتناع‌مدار) برای تبیین و برازش از وضعیت مناسبی برخوردار بودند و در پژوهش حاضر پرسش‌نامه مقابله با شرایط پراسترس معتبر بود و تأیید می‌شود.
نتیجه گیری راهبردهای مقابله با شرایط پراسترس بر اخلاق کاری افراد تأثیر متفاوتی دارند، به‌نحوی‌که راهبرد مقابله رویدادمدار با اخلاق کاری، رابطه مثبت معناداری دارد و اثر راهبرد مقابله رویدادمدار بر اخلاق کاری افزایشی است؛ درمقابل راهبرد مقابله اضطراب‌مدار و راهبرد مقابله امتناع‌مدار با اخلاق کاری رابطه منفی وکاهشی دارد. هرچه بر راهبرد مقابله رویدادمدار تأکید شود، اخلاق کاری افراد هم افزایش می‌یابد و هرچه بر راهبرد اضطراب‌مدار و راهبرد مقابله امتناع‌مدارتأکید شود، اخلاق کاری افراد کاهش می‌یابد.

علی اعظم رجبیان، محمدجواد اصغری ابراهیم آباد، حمیدرضا آقا محمدیان شعرباف، سید کاظم رسول زاده طباطبایی،
دوره 25، شماره 3 - ( 5-1401 )
چکیده

زمینه و هدف در زمینه علل‎ اختلال بدریخت‌انگاری بدن تقریباً اطلاع دقیقی در دست نیست. بسیاری از مبتلایان به اختلال بدریخت‌انگاری بدن که متقاضی جراحی پلاستیک هستند، به ‎این درمان‎ها پاسخ منفی نشان می‎دهند و گاهی نیز علائم بدتر می‎شود. هدف پژوهش حاضر، بررسی علل اختلال بدریخت‌انگاری بدن در زنان است.
مواد و روش ها مطالعه حاضر به شیوه کیفی، از نوع تحلیل محتواست. متغیرها و مقوله‌ها به شیوه مصاحبه با 15 متخصص و 8 فرد مبتلا به اختلال بدریخت‌انگاری بدن و بررسی 71 مقاله به ‌دست آمده است. همچنین برای تشخیص اختلال بدریخت‌انگاری بدن، علاوه ‌بر مصاحبه از پرسش‌نامه وسواس فکری عملی ییل براون استفاده شد. روش نمونه‌گیری در این پژوهش، نمونه‌گیری هدفمند است. تجزیه‌و‌تحلیل داده‌ها در 3 مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی انجام شد. اعتبار مؤلفه‌ها از طریق محاسبه شاخص تحلیل محتوا بررسی شد.
یافته ها مؤلفه‌های اصلی تأثیرگذار در اختلال بدریخت‌انگاری بدن شامل عوامل فرهنگی و اجتماعی، روان‌شناختی و زیستی می‌شود.
نتیجه گیری با توجه ‌به نتایج به‌دست‌آمده، عوامل متعددی در بروز اختلال بدریخت‌انگاری بدن نقش دارند و شناسایی آن‌ها در محیط‌ها، فرهنگ‌ها و جوامع مختلف امکان تدوین یک بسته آموزشی یا درمانی و اجرای آن را با یک روش تجربی فراهم می‌کند.

حبیب رضایی، سعاد محفوظ پور، سمیه حسام، ایروان مسعودی اصل،
دوره 27، شماره 2 - ( 3-1403 )
چکیده

مقدمه: حوادث ترافیکی، به عنوان یک چالش اصلی در مصدومیت و مرگ و میر افراد در کشور ایران و بسیاری از کشورهای دیگر، مطرح می‌باشد که تدوین استراتژی و برنامه‌ریزی لازم را جهت همکاری بین بخشی برای پیشگیری و کاهش حوادث ترافیکی انکارناپذیر نموده است. لذا این پژوهش با هدف بررسی ابعاد همکاری بین بخشی در پیشگیری از حوادث ترافیکی در ایران انجام گردید.
روش کار: این پژوهش، یک مطالعه کیفی است که در سال 1402 انجام شد. در این مطالعه، نمونه‌گیری به صورت هدفمند و با 15 نفر از جامعه آماری مصاحبه انجام شد. جامعه آماری پژوهش در این مرحله، شامل مدیران اجرایی، پلیس راهور و فعالان حوزه و نهادهای مردمی فعال در زمینه حوادث ترافیکی در سطح استان مرکزی و تهران بودند که به دلیل مرتبط بودن حیطه شغلی، مطلع بودن و یا مشارکت در همکاری‌های بین بخشی در راستای مدیریت سوانح و حوادث ترافیکی وارد مطالعه شدند. داده‌ها از طریق مصاحبه‌ی ساختاریافته جمع آوری و تحلیل محتوایی انجام گردید و کدگذاری آن‌ها با کمک نرم‌افزار 11 MAXQDA انجام شد.
یافته‌ها: در راستای شناسایی ابعاد همکاری بین بخشی در پیشگیری از حوادث ترافیکی، یافته‌های مطالعه در 8 بعد اصلی (قوانین و متولی اجرای قانون، تحقیق و توسعه، مدیریت اطلاعات و داده، هماهنگی درون‌بخشی و بیرون‌بخشی، مدیریت بحران، آموزش و آگاهی، راه و جاده و وسایل نقلیه) شناسایی و استخراج گردیدند.
نتیجه گیری: فراهم‌سازی بسترهای ارتقاء توسعه و گسترش همکاری بین‌بخشی در پیشگیری از سوانح و حوادث ترافیکی می‌تواند منافع مختلفی از جمله؛ اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و رفاهی بلندمدتی را به دنبال داشته باشد. لذا بر اساس یافته‌های پژوهش طراحی مدل همکاری بین‌بخشی پیشگیری از سوانح و حوادث ترافیکی پیشنهاد می‌گردد که بتوان با نقشه و طراحی مناسب حوادث ترافیکی را به حداقل‌ترین حالت ممکن برساند، به طوری که بیشترین میزان اثربخشی و کارآیی را در این حوزه شاهد باشیم.

صفحه 1 از 2    
اولین
قبلی
1
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشگاه علوم پزشکی اراک می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Arak University of Medical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb