جستجو در مقالات منتشر شده


38 نتیجه برای ورزش

فهیمه کاظمی، صالح زاهدی اصل،
دوره 18، شماره 6 - ( 6-1394 )
چکیده

  زمینه و هدف : نقش فیزیولوژیکی اپلین -آدیپوکاین مترشحه از بافت چربی- در مقاومت به انسولین و دیابت نوع 2 مشخص شده است. هدف از تحقیق حاضر، تعیین ارتباط سطح پلاسمایی اپلین-13 با شاخص مقاومت به انسولین (HOMA-IR) و لپتین پلاسما ی موش ‏ های صحرایی نر دیابتی پس از 8 هفته تمرین هوازی بود.

  مواد و روش ها : مطالعه حاضر، مطالعه ‏ ای تجربی با مدل حیوانی بود. تعداد 28 سر موش صحرایی نر از نژاد ویستار به 3 گروه غیر دیابتی (9 سر)، دیابتی کنترل (9 سر) و دیابتی تمرین (10 سر) تقسیم شدند. دیابت نوع 2 با تجویز درون صفاقی نیکوتین آمید و استروپتوزوتوسین القا شد. موش ‏ های دیابتی تمرین، 8 هفته به طور فزاینده روی نوارگردان دویدند. پس از دوره تمرینی، سطوح پلاسمایی گلوکز، انسولین، لپتین و اپلین-13 اندازه ‏ گیری و HOMA-IR محاسبه شد. برای تجزیه و تحلیل داده ‏ ها، از آزمون آماری تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون همبستگی پیرسون استفاده گردید و سطح معنی‏داری 05/0 p< در نظر گرفته شد.

  یافته ها: نتایج حاکی از کاهش معنی‏دار سطوح پلاسمایی گلوکز، انسولین، لپتین و HOMA-IR موش ‏ های دیابتی تمرین نسبت به موش ‏ های دیابتی کنترل، افزایش معنی‏دار سطوح پلاسمایی اپلین موش ‏ های دیابتی تمرین نسبت به موش ‏ های غیر دیابتی و دیابتی کنترل و ارتباط منفی معنی‏دار سطوح پلاسمایی اپلین با HOMA-IR و لپتین پلاسمای موش ‏ های دیابتی تمرین بود.

  نتیجه گیری: در این تحقیق، 8 هفته تمرین هوازی با بهبود حساسیت به انسولین (کاهش HOMA-IR و لپتین پلاسما) موجب افزایش سطوح پلاسمایی اپلین-13 موش ‏ های صحرایی نر دیابتی شد.


رستگار حسینی، ارسلان دمیرچی، پروین بابایی،
دوره 18، شماره 7 - ( 7-1394 )
چکیده

  زمینه و هدف: تاثیر تمرین ‌ های ورزشی بر وزن بدن و چربی احشایی در مطالعات متعدد بررسی شده، اما اثر تمرین هوازی همراه با دوزهای مختلف ویتامین D تزریقی بر وزن بدن، چربی احشایی و دریافت غذا نامعلوم است. هدف از این مطالعه، بررسی تأثیر تمرین هوازی و دوزهای مختلف ویتامین D تزریقی بر وزن بدن، چربی احشایی و دریافت غذا در موش ‌ های ماده نژاد ویستار می ‌ باشد.

  مواد و روش ها: در این مطالعه تجربی، 72 موش صحرایی ماده نژاد ویستار به 9 گروه 8 تایی شامل یک گروه تمرین هوازی (3 روز در هفته به مدت 8 هفته)؛ سه گروه تمرین هوازی و مکمل دهی ویتامین D ( با دوز بالا، متوسط و پایین)، سه گروه مکمل دهی ویتامین D (با دوز بالا، متوسط و پایین) و دو گروه شاهد تقسیم شدند. از آزمون تحلیل واریانس یک طرفه و تحلیل واریانس با اندازه ‌ گیری مکرر برای تجزیه و تحلیل داده ‌ ها استفاده گردید.

  یافته ها: نتایج نشان داد که وزن بدن و چربی احشایی در گروه تمرین هوازی با مکمل دهی ویتامین D با دوز بالا نسبت به سایر گروه ‌ ها پایین ‌ تر است. هم‌چنین میانگین دریافت غذای گروه تمرین هوازی با مکمل دهی ویتامین D با دوز پایین، گروه مکمل دهی ویتامین D با دوز پایین و گروه کنترل نسبت به سایر گروه ‌ ها به طور معنی ‌ داری بالاتر بود.

  نتیجه گیری: به نظر می ‌ رسد تمرین هوازی همراه با مکمل ‌ دهی ویتامین D با دوز بالا، نسبت به استفاده از هریک از این استراتژی ‌ ها به تنهایی، روش مطلوب ‌ تری در راستای کاهش وزن و چربی احشایی موش ‌ های ماده نژاد ویستار می ‌ باشد.


عباسعلی گائینی، لیلا شفیعی‌نیک، سیروس چوبینه، محمدرضا باغبان‌اسلامی‌نژاد، صادق ستاری‌فرد، سیده ندا موسوی،
دوره 19، شماره 2 - ( 2-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: هدف مطالعه حاضر، تعیین تأثیر تمرین استقامتی پیش از بارداری و فعالیت ورزشی در هنگام بارداری در موش‌های مادر بر نیم‌رخ لیپیدی فرزندان بالغ بود.

مواد و روشها: بدین منظور، 24 سر موش ماده C57BL/6 به طور تصادفی به چهارگروه تمرین استقامتی پیش از بارداری و فعالیت ورزشی اختیاری در هنگام بارداری (TE) (02/1±3/20 گرم)، تمرین استقامتی پیش از بارداری و بدون فعالیت ورزشی اختیاری در هنگام بارداری (TC) (4/0±58/21 گرم)، بدون تمرین استقامتی پیش از بارداری و با فعالیت ورزشی اختیاری در هنگام بارداری (CE) (23/0±02/21 گرم) و بدون تمرین استقامتی پیش از بارداری و فعالیت ورزشی اختیاری در هنگام بارداری (CC) (45/0±23/19 گرم) تقسیم شدند. تمرین استقامتی پیش از بارداری به مدت 4 هفته و 5 روز با شدت متوسط در موش‌های گروه تمرین اجرا شد. نمونه‌گیری خون از توله موش‌های بالغ (8 هفته) به منظور ارزیابی سطح سرمی گلوکز ناشتا و نیم‌رخ لیپیدی انجام شد. داده‌ها به کمک آزمون تحلیل واریانس دوطرفه و آزمون تعقیبی توکی تجزیه و تحلیل شدند.

یافتهها: اثر تعاملی گروه×جنس و اثر اصلی گروه در سطح ناشتای سرمی گلوکز تفاوت معنی‌داری را نشان داد(001/0>p) و در توله موش‌های نر گروه مادری TE و TC از کاهش معنی‌داری برخوردار بود. اثر اصلی جنس در سطح سرمی LDL تفاوت معنی‌داری را نشان داد(001/0>p) و در توله موش‌های نر گروه‌های مادری TE و TC در مقایسه با توله موش‌های ماده کاهش معنی‌داری داشت.

نتیجهگیری: بهبود آمادگی بدنی مادر از طریق تمرین استقامتی پیش از بارداری و حفظ نسبی آن به واسطه فعالیت ورزشی در دوران بارداری میتواند اثرات مثبتی بر نیمرخ لیپیدی فرزندان، به ویژه جنس نر، داشته باشد.


عباس صارمی، علی اکبر فراهانی، نادر شوندی،
دوره 20، شماره 6 - ( 6-1396 )
چکیده

چکیده
زمینه و هدف: تمرینات ورزشی بخش مهم و موثری از مراقبت جامع از افراد سالمند است که پیشرفت فرآیند پیری را کند می کند. به دلیل اهمیت فعالیت بدنی در پیش گیری از بیماری های قلبی عروقی، هدف مطالعه حاضر، مقایسه ویژگی های ساختاری و کارکردی قلب مردان میانسال کوه پیما با همسالان غیرورزشکار بود.   
مواد و روش ها: در این مطالعه توصیفی تحلیلی و مقطعی، 13 مرد میانسال کوه پیما (سن: 0/2±5/54 سال، نمایه توده بدنی: 4/2±59/25 کیلوگرم بر متر مربع) که در طول 24 ماه گذشته به طور پیوسته حداقل 2 جلسه در هفته و هر جلسه 120 دقیقه فعالیت کوهروی داشتند و هم چنین 14 مرد سالم همسن (سن: 2/2±1/54 سال، نمایه توده بدنی: 3/2±8/26 کیلوگرم بر متر مربع) که اخیراً سابقه هیچ گونه فعالیت بدنی نداشتند(حداقل 6 ماه)، انتخاب شدند. تمام آزمودنی ها در حالت استراحت تست اکوکاردیوگرافی دو بعدی و داپلر استاندارد انجام دادند. آمادگی قلبی تنفسی با استفاده از آزمون بروس ارزیابی شد. از آزمون تی مستقل در سطح 05/0=α برای مقایسه گروه ها استفاده شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که فعالیت های کوهروی به طور معنی دار توده بطن چپ(03/0=p) و قطر انتهای دیاستول بطن چپ(04/0=p) را افزایش می دهد. هم چنین مشاهده شد که فشار خون سیستولی(04/0=p)، کسر تزریقی(05/0=p)، حجم ضربه ای(03/0=p) و آمادگی قلبی تنفسی (03/0=p) به طور معنی دار از طریق کوه پیمایی بهبود می یابد. در برخی    شاخص ها، از جمله کسر کوتاه شدگی، قطر سپتوم بین بطنی و قطر دیواره خلفی بطن چپ اختلاف معنی داری بین گروه ها وجود نداشت(05/0<p).  
نتیجه گیری: این نتایج نشان می دهند که فعالیت منظم کوهروی می تواند اثرات مفیدی بر ویژگی های ساختاری و کارکردی قلب مردان میانسال داشته باشد.
 

اتابک شاهد، علی اصغر رواسی، سیروس چوبینه، داور خدادادی،
دوره 20، شماره 11 - ( 11-1396 )
چکیده

چکیده
زمینه و هدف: هدف از مطالعه حاضر، بررسی اثر 4 هفته پیش آماده سازی ورزشی قبل از القای آلزایمر بر سطوح فاکتور رشد عصبی و آمیلوئید بتا در هیپوکمپ رت های نر نژاد ویستار بود.
مواد و روش­ ها: تعداد 84 سر رت­ نر بالغ نژاد ویستار 8 هفته­ای با میانگین وزنی 20± 195 گرم از انستیتو پاستور ایران تهیه و پس از انجام مراحل آشناسازی، رت ­ها به روش تصادفی ساده به دو گروه ورزش (4 هفته تمرین هوازی روی نوارگردان با شیب صفر درجه، 5 روز در هفته به مدت 4 هفته) و استراحت تقسیم شدند. سپس، رت­ های هر گروه به سه زیرگروه 14 تایی (تزریق Aβ1-42، شم و بدون تزریق) تقسیم شدند. 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین، تزریق درون هیپوکمپ آمیلوئیدبتا یا دی متیل سولفوکسید صورت پذیرفت. 7 روز بعد از جراحی، رت­ های هر گروه به طور تصادفی یا قربانی شده، یا تحت آزمون رفتاری قرار گرفتند. برای تعیین سطوح آمیلوئید بتای42-1 محلول وفاکتور رشد عصبی از هیپوکمپ و پلاسمای حیوانات نمونه برداری و برای آزمون حافظه فضایی از آزمون مازآبی موریس استفاده شد. برای تحلیل داده ها از آزمون کولموگروف-اسمیرنوف (KS) و تحلیل واریانس استفاده شد.
یافته ­ها: نتایج آزمون تحلیل واریانس یک طرفه نشان داد که بین سطوح آمیلوئیدبتای هیپوکمپ و فاکتور رشد عصبی در گروه­ های مختلف تفاوت آماری معنی ­داری وجود داشت. هم­چنین نتایج آزمون پروب برای بررسی حافظه فضایی نشان داد که زمان صرف در ربع دایره هدف در گروه تزریق Aβ1-42 به طور معنی­داری کمتر از گروه­ های دیگر بود (01/0≥p). به علاوه، گروه ­های ورزش و ورزش + شم در مقایسه با گروه کنترل به طور معنی­ دار عملکرد بهتری داشتند.
نتیجه­ گیری: چنین به نظر می ­رسد که انجام فعالیت بدنی قبل از القای آلزایمر در رت­ها باعث نوعی فرآیند مقابله و پیش جبرانی با اختلالات فیزیولوژیکی و روند پیشرفت ناشی از این بیماری می شود.
 

سعید اسماعیلی، وازگن میناسیان، محمد بیات، هادی کرمی،
دوره 21، شماره 3 - ( 3-1397 )
چکیده

زمینه و هدف: دیابت نوع 2، یکی از عوامل موثر و بازدارنده کنترل گلوکز خون و ایجاد اختلالات عروقی است. هدف از مطالعه حاضر، بررسی تغییرات در بیان ژن عامل رشد اندوتلیال عروقی و گیرنده نوع 1 آن در بافت قلبی رت­های نر دیابتی نوع 2 متعاقب سه شیوه مختلف تمرینی است.
مواد و روش ­ها: در این مطالعه، 60 سر رت به شکل تصادفی در 5 گروه: کنترل سالم، کنترل دیابتی و گروه­های دیابتی با تمرین استقامتی، مقاومتی و ترکیبی تقسیم شدند. القای دیابت از طریق تزریق درون صفاقی استرپتوزوسین صورت گرفت و تمرینات 5 جلسه در هفته، به مدت 8 هفته انجام شد. بررسی سطوح بیان ژن عامل رشد اندوتلیال عروقی و گیرنده 1 آن از طریق آزمایش RT-qPCR انجام شد.
یافته­ ها: نتایج حاکی از کاهش معنیدار بیان عامل رشد اندوتلیال عروقی در گروه­های کنترل دیابتی، تمرین استقامتی، تمرین مقاومتی و افزایش معنیدار در بیان گیرنده 1 آن در گروه کنترل دیابتی و تمام گروه­های تمرینی نسبت به گروه کنترل سالم بود (001/0p<). مقایسه­ های انجام شده با گروه کنترل دیابتی نشان داد که در تمام گروه­های تمرینی بیان ژن عامل رشد اندوتلیال عروقی افزایش، اما در گیرنده 1 آن کاهش معنی­داری ایجاد شده است (001/0p<).
نتیجه­ گیری: یافته­ ها حاکی از آن است که شیوه­های تمرینی مختلف در بهبود رگ­زایی موثرند، اما تمرینات ترکیبی در مقایسه با دیگر روش­ های تمرینی دارای برتری خاصی می ­باشند.
 

حامد عباسی سلطانی، فرزاد زهساز،
دوره 21، شماره 5 - ( 7-1397 )
چکیده

زمینه و هدف: یکی از مفاهیم مهم در تربیت بدنی و علوم ورزشی فرآیند شناسایی استعداد است. هدف از این پژوهش، بررسی تأثیر پلی‌مورفیسم ژن PPARα بر برخی از عملکردهای ورزشی کودکان 10 تا 12 ساله غیرورزشکار بود.
مواد و روشها: طرح حاضر، در قالب یک تحقیق نیمه تجربی و میدانی با نمونه‌گیری بزاقی انجام شد. جهت تعیین پلی‌مورفیسم ژنها، روشهای بهکاررفته شامل نمونهگیری بزاقی، استخراج DNA بزاقی و روش‌ PCR-RFLP بوده و تست‌‌‌‌های ورزشی نیز عبارت بودند از دوی شاتل ران، پرش طول درجا و دوی 20 متر سرعت. آزمودنی‌های تحقیق را 118 پسر غیرورزشکار سالم 10 تا 12 ساله از شهرستان مرند تشکیل ‌‌‌‌می‌دادند. فرکانس ژنوتیپ بعد از تطبیق با تعادل‌‌‌‌ هاردیوینبرگ با استفاده از تست‌‌‌‌های لون، فیشر و کولموکروفاسمیرنوف آزموده شد. با استفاده از تحلیل کواریانس یکطرفه، میانگین فنوتیپ گروهها با یکدیگر مقایسه گردید. نوع پلی‌مورفیسم به عنوان متغیر پیشبین و عملکردهای ورزشی دوی شاتل ران 20 متر، پرش طول درجا و آزمون 20 متر سرعت به عنوان متغیر ملاک در نظر گرفته شد. تمامی تجزیه و تحلیل‌‌‌‌ها به وسیله نرمافزار SPSS نسخه 22 انجام گرفت.
یافتهها: نتایج نشان داد آزمودنی‌های دارای پلی‌مورفیسم GG ژن PPARα، نسبت به آزمودنی‌های دارای پلی‌مورفیسم CC وGC، عملکرد بهتری در آزمونهای استقامتی داشتند.
نتیجهگیری: ‌‌‌‌می‌توان نتیجه گرفت که پلی‌مورفیسم GG با فعالیتهای استقامتی مرتبط است. ولی پلی‌مورفیسم‌‌‌‌های CC و GC برتری خاصی در فعالیتهای استقامتی، سرعتی و توانی ندارند.

خدیجه احراری، ماندانا غلامی، مریم چمنی، حسین عابد نطنزی،
دوره 22، شماره 6 - ( 11-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: بارداری و تمرین ورزشی با تغییرات فیزیولوژیکی و آناتومیکی قلبی ­و­عروقی همراه هستند. درکشور ما مطالعات کمی در این زمینه وجود دارد. هدف از تحقیق حاضر بررسی تاثیر تمرین ترکیبی بر فشار خون و تغییر پذیری ضربان قلب مادر می­باشد. 
مواد و روش ها: این مطالعه کارآزمایی بالینی تصادفی شده در سال ۱۳۹۸ در بیمارستان شهید اکبرآبادی تهران انجام شد. ۱۰ زن باردار سالم در هفته ۲۶-۲۴ بارداری در گروه مداخله و ۱۰ زن باردار سالم در گروه کنترل قرار داشتند. گروه مداخله به ‌‌مدت هشت هفته در تمرین ترکیبی با شدت متوسط شرکت کردند. قبل و بعد از دوره تمرین اندازه ­گیری فشارخون، الکتروکاردیوگرام، و تستهای ورزشی هوازی و مقاومتی در زنان باردار انجام شد. جهت تجزیه و تحلیل پارامترهای تغییر پذیری ضربان قلب نرم افزار AST۳۰۰۰ Avicenna و به منظور تجزیه و تحلیل آماری تست های تی زوجی و مستقل، یو من ویتنی، و ویلکاکسون مورد استفاده قرارگرفتند.
ملاحظات اخلاقی: این مطالعه با­کد اخلاق IR.IAU.SRB.REC.۱۳۹۷.۱۰۱ در کمیته اخلاق پژوهش دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران و کد کارآزمایی بالینی IRCT۲۰۱۹۰۲۲۷۰۴۲۸۵۶N۱ به ثبت رسید.
یافته ها: میانگین فشارخون سیستولی­ و دیاستولی در زنان باردار تمرین­ کرده در هفته ۳۴ بصورت معنی­ داری کمتر از زنان باردار گروه کنترل بود (۰۵/۰>p). میانگین پارامترهای زمانی در زنان باردار تمرین ­کرده در هفته ۳۴ بصورت معنی ­داری بیشتر از گروه کنترل بود (۰۵/۰>p).
نتیجه گیری: تمرین ترکیبی می­تواند موجب بهبود سیستم عصبی خود مختار قلبی و برتری سیستم عصبی پاراسمپاتیک در زنان باردار شود. 

امیرحسین احمدی حکمتی کار، مهدیه ملانوری شمسی،
دوره 23، شماره 5 - ( 9-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: بیماری کووید 19 به عنوان یک بیماری ویروسی بیش از گذشته ضرورت پرداختن به فعالیت‌های ورزشی در سراسر طول عمر را با توجه به اثرات ایمونولوژیک و فیزیولوژیک آن بر سلامتی مطرح کرده است. در این مطالعه ضمن بررسی اثرات فعالیت‌های ورزشی با شدت متوسط در پاسخ‌های فیزیولوژیک و ایمونولوژیک مرتبط با این بیماری، الگوهای ورزشی مناسب برای انجام فعالیت‌های ورزشی در دوران شیوع این بیماری ارائه شده است.
مواد و روش ها: در این مطالعه مروری مقالات مرتبط از تمام پایگاه‌های اطلاعاتی شامل اسکوپوس، پابمد، گوگل اسکالار، سامانه همایش‌های معتبر علمی، مگیران و نور مورد بررسی قرار گرفت. همچنین در فرایند جست‌وجوی مقالات از کلیدواژه‌های ویروس کرونا، کووید 19، فعالیت ورزشی و ویروس کرونا، فعالیت ورزشی و سیستم ایمنی بدن، فعالیت ورزشی پرشدت و سیستم ایمنی بدن استفاده شد.
ملاحظات اخلاقی: اصول اخلاقی در نگارش مقاله، طبق دستورالعمل کمیته ملی اخلاق و آیین نامه COPE رعایت شده است.
یافته ها: فعالیت‌های ورزشی با شدت متوسط با توجه به اثرات فیزیولوژیکی خود می‌توانند برای افزایش عملکرد سیستم ایمنی مفید باشند. از طرفی مشخص شده است که ورزش با شدت بالا می‌تواند اثرات منفی بر سیستم ایمنی بگذارد که این عامل می‌تواند یک استراتژی بد در کاهش عملکرد سیستم ایمنی بدن و افزایش احتمال ابتلا به بیماری‌های عفونی باشد. 
نتیجه گیری: با توجه به شروع موج دوم ویروس کرونا در جهان، پیشنهاد می‌شود همچنان در خانه با رعایت پروتکل‌های بهداشتی (حفظ رطوب و استریل کردن محیط) و شدت و مدت مناسب به فعالیت ورزشی پرداخته شود. 

فرزین باقری شیخانگفشه، عباس ابوالقاسمی، سید موسی کافی ماسوله،
دوره 24، شماره 2 - ( 3-1400 )
چکیده

زمینه و هدف: به مفهوم استحکام روانی طی سال‌های اخیر در زمینه مطالعات ورزشی بسیار توجه شده است، به طوری که در اکثر پژوهش‌های کیفی برای کشف دیدگاه‌های مربیان، ورزشکاران و روان‌شناسان ورزشی از استحکام روانی استفاده می‌کنند. در این راستا، پژوهش حاضر با هدف پیش‌بینی استحکام روانی در دانشجویان ورزشکار بر اساس رگه‌های تاریک شخصیت و بهزیستی روان‌شناختی انجام شد.
مواد و روش ها: روش پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش را همه دانشجویان مرد دانشکده تربیت بدنی دانشگاه گیلان در نیمسال اول تحصیلی سال 99-1398 تشکیل می‌دانند. نمونه‌ای به حجم دویست نفر به روش نمونه‌گیری در دسترس انتخاب شد و سپس داده‌ها با استفاده از مقیاس استحکام روانی شیرد و همکاران، پرسش‌نامه رگه‌های تاریک شخصیت جوناسون و وبستر و مقیاس بهزیستی روان‌شناختی ریف-18 گویه‌ای جمع‌آوری شدند. تجزیه و تحلیل داده‌ها در نرم‌افزار SPSS نسخه 24 و با استفاده از روش‌های همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه انجام شد.
ملاحظات اخلاقی: کسب رضایت آگاهانه و اشتراک‌گذاری نتایج از اصول اخلاقی در این پژوهش بود. این مطالعه با کُد IR.GUMS.REC.1398.121 به تصویب کمیته اخلاق دانشگاه علوم پزشکی گیلان رسیده است.
یافته‌ها: نتایج به‌دست‌آمده نشان داد رابطه استحکام روانی دانشجویان ورزشکار با خودشیفتگی (0/495=P<0/001 ، r)، پذیرش خود (0/598=P<0/001 ، r)، هدفمندی در زندگی (0/598=P<0/001 ، r)، رشد شخصی (0/648=P<0/001 ، r)، تسلط بر محیط (0/645=P<0/001 ، r)، ارتباط مثبت با دیگران (0/569=P<0/001 ، r) و استقلال (0/381=P<0/001 ، r) مثبت و معنادار است. از سویی دیگر، همبستگی منفی و معناداری نیز بین رفتار ضداجتماعی (0/577=P<0/001 ، r) و ماکیاولیسم (0/604=P<0/001 ، r) با استحکام روانی دانشجویان ورزشکار به دست آمد. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه مشخص کرد رگه‌های تاریک شخصیت و بهزیستی روان‌شناختی 62 درصد از استحکام روانی را پیش‌بینی می‌کنند.
نتیجه گیری: نتایج حاکی از ارتباط و همبستگی معنادار رگه‌های تاریک شخصیت و بهزیستی روان‌شناختی با استحکام روانی در دانشجویان ورزشکار است. با توجه به این یافته‌ها، لازم است مربیان و استادان به نقش بهزیستی روان‌شناختی و ابعاد گوناگون شخصیت ورزشکاران در ارتقای سلامت و عملکرد ورزشی دانشجویان توجه بیشتری داشته باشند.
فاطمه دهقانی یونارتی، وازگن میناسیان،
دوره 24، شماره 3 - ( 5-1400 )
چکیده

زمینه و هدف: هدف کلی پژوهش حاضر بررسی اثر زمان‌بندی فعالیت ورزشی بر سطوح افزایش‌یافته گلوکز بعد از وعده غذایی، قبل از وعده غذایی و متعاقب تمرینات تناوبی کوتاه‌مدت در زنان چاق بود.
مواد و روش ها: تعداد10 زن مبتلا به چاقی (میانگین±انحراف معیار سن: 3/97±40/41 سال، وزن: 7/26±86/60 کیلوگرم و شاخص توده بدن: 2/20±33/22 کیلوگرم/ مترمربع) به شکل متقاطع در چهار گروه شامل: 1. فعالیت ورزشی قبل از وعده غذایی؛ 2. فعالیت ورزشی بعد از وعده غذایی؛ 3. فعالیت ورزشی تناوبی؛ 4. کنترل شرکت داشتند. فعالیت ورزشی قبل و بعد از وعده غذایی شامل30 دقیقه راه رفتن با شدت متوسط روی نوارگردان قبل و بعد از هر وعده غذایی اصلی (یک دقیقه تمرین، 30 ثانیه استراحت) و فعالیت ورزشی تناوبی کوتاه‌مدت شامل سه تکرار یک دقیقه‌ای فعالیت، هر30 دقیقه برای20 مرتبه طی روز بود. مقادیر12ساعته پایش مداوم قندخون و غلظت قندخون پس از وعده غذایی دو‌ساعته برای بررسی تغییرات گلوکز خون ثبت شد.
ملاحظات اخلاقی: این مطالعه با اخذ مجوز و دریافت کد اخلاق پژوهشی IR.UI.REC.1397.119 از کمیته اخلاق در پژوهش دانشگاه اصفهان شروع و اجرا شد. استاندارد‌های اصول اخلاق در پژوهش‌های پزشکی شامل موضوعات انسانی که در اعلامیه هلسینکی مشخص شده است رعایت شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که فعالیت ورزشی تناوبی منجر به کاهش معنی‌دار پایش مداوم قندخون و غلظت قندخون پس از وعده غذایی، نسبت به گروه کنترل و همچنین فعالیت ورزشی قبل از وعده غذایی شد (0/05˂P). در حالی که بین اثر فعالیت ورزشی قبل و بعد از وعده غذایی تفاوت معنی‌داری در پایش مداوم قندخون مشاهده نشد (0/05˂P). همچنین، فعالیت ورزشی بعد از وعده غذایی، منجر به کاهش قندخون پس از وعده غذایی نسبت به گروه کنترل شد (0/05˂P).
نتیجه گیری: به نظر می‌رسد اجرای فعالیت ورزشی تناوبی می‌تواند اثرات مفیدی بر سطوح گلوکز خون بعد از وعده غذایی داشته باشد که احتمالاً به‌ واسطه بهبود متابولیسم گلوکز در نتیجه تمرین ورزشی است.

مسعود گلپایگانی، زهرا فیاضی، یاسین حسینی،
دوره 24، شماره 5 - ( 9-1400 )
چکیده

زمینه و هدف: سندرم درد کشککی‌رانی یکی از شایع‌ترین مشکلات عضلانی‌اسکلتی در افراد سالمند است که می‌تواند روی فعالیت روزانه آن‌ها تأثیرگذار باشد. هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی یک دوره تمرینات تقویت ثبات مرکزی تنه با تمرینات تقویتی زانو بر بهبود درد زنان ورزشکار سالمند مبتلا به سندرم درد کشککی‌رانی است.
مواد و روش ها: در این تحقیق بیست بیمار زن ورزشکار سالمند مبتلا به سندرم درد کشککی‌رانی شرکت کردند. آزمودنی‌ها به طور تصادفی در دو گروه تمرینات تقویتی ثبات مرکزی (ده نفر) و گروه تمرینات تقویتی زانو (ده نفر) قرار گرفتند. میزان درد آزمودنی‌ها پیش و پس از انجام هشت هفته مداخلات تمرینی به وسیله مقیاس سنجش دیداری درد اندازه‌گیری شد. آزمون‌های آماری تی زوجی و مستقل با سطح معنی‌داری 0/05˂P جهت تحلیل آماری مورد استفاده قرار گرفت.
ملاحظات اخلاقی: این مطالعه با کد اخلاق IR.BASU.REC.1398.032 به تصویب کمیته اخلاق در پژوهش دانشگاه بوعلی سینا همدان رسید.
یافته ها: نتایج نشان‌دهنده کاهش معنادار میزان درد در هر دو گروه پس از انجام تمرینات تقویتی ثبات مرکزی (P=0/006) و تمرینات تقویت زانو (P=0/000) ) بود. در جایی که مقایسه بین‌گروهی تفاوت معناداری را بین دو گروه نشان نداد (P=0/064). اما محاسبه اندازه اثر به‌دست‌آمده حاکی از تأثیر بیشتر تمرینات تقویتی زانو (8/1‌ES=) بر بهبود درد در مقایسه با گروه تقویت ثبات مرکزی بود (ES=0/7).
نتیجه گیری: به نظر می‌رسد استفاده از تمرینات تقویتی زانو و تمرینات ثبات مرکزی تنه باعث کاهش درد شده است. اما با توجه به بالاتر بودن اثربخشی انجام تمرینات تقویتی زانو بر بهبود درد، استفاده از این پروتکل درمانی جهت کاهش درد این بیماران پیشنهاد می‌شود.
حمید رضا جنیدی جعفری، پریسا نجاتی، احمد نظری، آذر معزی،
دوره 24، شماره 6 - ( 11-1400 )
چکیده

مقدمه: آسیب تاندون های روتاتور کاف یکی از شایعترین علل درد شانه است . روشهای درمانی مختلفی برای کنترل این بیماری به کار می روند. شواهد موجود در تایید ورزش درمانی در این بیماری قابل نتیجه گیری نیست. هدف از این مطالعه، بررسی تأثیر یک پروتکل جامع ورزشی در بهبود بیماران مبتلا به آسیب روتاتور کاف بود. 
روش ها: افرادی که درد شانه داشتند در صورت تأیید تشخیص التهاب و پارگی تاندون های کاف در معاینه بالینی و ام آر آی شانه، پروتکل ورزشی 12 هفته ای را در 4 فاز دریافت کردند. درد با کمک معیار سنجش درد دیداری ((Visual Analog Scale، عملکرد با کمک دو پرسشنامه ی DASH (Disabilities of the Arm, Shoulder and Hand Outcome Measure)  و WORC (Western Ontario Rotator Cuff Index) و دامنه حرکتی مفصل شانه به وسیله ی گونیومتر در پنج جهت سنجیده شد. کلیه ی پیامدها، قبل از مداخله و 6 ، 12 و 24 هفته پس از  شروع درمان اندازه گیری شدند.
ملاحظات اخلاقی: این تحقیق با کد IRCT20100718004409N13  در سامانه کارآزمایی بالینی ایران ثبت شد. و از کلیه شرکت کنندگان برای شرکت در مطالعه رضایت نامه کتبی دریافت شد
یافته ها: در این مطالعه 24  بیمار مبتلا به التهاب و پارگی تاندون های روتاتور کاف شانه از نظر تاثیر تمرینات ورزشی مورد بررسی نهایی قرار گرفتند. میانگین سنی افراد مورد مطالعه 7/51 سال بود.  14 نفر (8/53 درصد) مبتلا به تاندینوپاتی تاندون سوپراسپیناتوس، 6 نفر (23 درصد) مبتلا به پارگی تاندون سوپراسپیناتوس،  3 نفر(5/ 12 درصد) مبتلا به تاندینوپاتی توام سوپراسپیناتوس و بای سپس و 1 نفر (16/4 درصد) تاندینوپاتی توام سوپراسپیناتوس و ساب اسکاپولاریس بودند. میزان درد بر اساس معیار سنجش درد دیداری در تمام زمان های پیگیری علی الخصوص در پایان 24 هفته (1/0 ± 3)  به میزان قابل توجهی نسبت به قبل از مداخله (8± 0/1 ) کاهش پیدا کرد (001/0> (P.value . دامنه حرکتی شانه بر اساس گونیومتر و همینطور کارکرد افراد بر اساس پرسشنامه های DASH, WORC  به مقدار واضح و معناداری در هفته 24 نسبت به زمان قبل از مداخله بهبود پیدا کردند که از نظر بالینی و آماری معنادار بود (001/0> P.value).
نتیجه گیری: یک پروتکل ورزشی 12 هفته ای شامل تمرینات ورزشی قدرتی، کششی، تعادلی و PNF در بیماران مبتلا به پارگی نسبی و تاندینوپاتی روتاتور کاف شانه به میزان چشمگیری در کاهش درد،  بهبود عملکرد و دامنه حرکتی مفصل شانه موثر بود. بهبودی در این متغیر ها تا 6 ماه ادامه داشت.
صادق عباسیان، علی اصغر رواسی، رحمن سوری، سیروس چوبینه،
دوره 25، شماره 2 - ( 3-1401 )
چکیده

زمینه و هدف آدروپین، هورمون جدیدی است که در بهبود متابولیسم لیپیدی و اخیراً در محافظت عملکرد عروقی نقش مهمی ایفا می‏کند. هدف از تحقیق حاضر، تعیین تأثیر 8 هفته آزمایش تناوبی شدید بر آدروپین و متابولیت‏های نیتریک اکسید مردان دچار اضافه وزن بود.
مواد و روش ها مطالعه حاضر از نوع نیمه‌تجربی و با طرح پیش‌آزمون و پس‌آزمون بود. آزمودنی‎ های تحقیق را 32 مرد دچار اضافه وزن (میانگین سنی3/07±30/56 سال و میانگین شاخص توده بدنی 4/2±27/93) تشکیل می‎دادند. پس از انتخاب آزمودنی‏ها، آزمون حداکثر اکسیژن مصرفی بیشینه انجام شد و آزمودنی‏ها به ‌صورت تصادفی به 2 گروه آزمایش تناوبی شدید (16 نفر) و کنترل (16 نفر) تقسیم شدند. گروه آزمایش تناوبی شدید، تمرینات تناوبی با شدت بالا را 8 هفته و 3 جلسه در هفته و هر جلسه 20 تکرار 30 ثانیه‏ای با 13 ثانیه استراحت بین هر تکرار انجام ‎دادند. سپس ارزیابی ترکیب بدن (با دستگاه تجزیه‌وتحلیل ترکیب بدن به‌ روش مقاومت الکتریکی زیستی) و نمونه‎ گیری خونی برای ارزیابی آدروپین و متابولیت‎های نیتریک اکسید (با روش الیزا) قبل و بعد از 8 هفته آزمایش تمرینی انجام شد. تجزیه‌وتحلیل آماری با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه‎های تکراری در سطح 0/05>P انجام شد.
ملاحظات اخلاقی مطالعه حاضر با دریافت مجوز و دریافت کد اخلاق از کمیته اخلاق در پژوهش با شماره IR.UT.REC.1395007 انجام و در همه مراحل تحقیق، اصول بیانیه هلسینکی و اخلاق در پژوهش رعایت شد.
یافته ها نتایج تحقیق حاضر بیانگر آن بود که بین آدروپین گروه آزمایش تناوبی شدید و گروه کنترل تفاوت معناداری وجود داشت
(0CI/26-1/ng/ml  5 و 95 درصد: 0/256±0/88). همچنین بین متابولیت‏های نیتریک اکسید (نیتریت و نیترات) گروه آزمایش تناوبی شدید و گروه کنترل تفاوت معناداری وجود داشت ( 0CI/85-14/μmol/L  15 و 95 درصد: 3/032±7/5). همچنین نتایج بیانگر وجود ارتباط مستقیم معنادار بین آدروپین سرمی و متابولیت‏های نیتریک اکسید در آزمودنی‎های دچار اضافه وزن بود (P=0/001 و r=0/498).
نتیجه گیری به نظر می‎رسد آزمایش تناوبی شدید با شدت و مدت یاد‌شده توانایی کاهش خطرات قلبی‌عروقی را از طریق افزایش آدروپین و نیتریک اکسید داراست. به‌ علاوه، به نظر می‎رسد آزمایش تناوبی شدید قادر به تغییرات مطلوبی بر آمادگی قلبی‌عروقی حداکثر اکسیژن مصرفی و ترکیب بدنی مردان دچار اضافه وزن است.

دکتر اعظم عبداله پور، دکتر ریحانه زرباف، خانم معصومه احمدی،
دوره 25، شماره 5 - ( 9-1401 )
چکیده

مقدمه: چاقی یک مشکل عمده از نظر سلامتی می‌باشد که در جامعه کنونی به شدت درحال افزایش است و با بسیاری از بیماری‌ها در ارتباط است، بخصوص به دلیل انتقال مضرات آن از مادر به فرزند، بسیار حائز اهمیت می‌باشد. انجام برنامه‌های تمرینی هوازی طی دوران بارداری اثرات مثبتی بر ویژگی‌های مختلف مرتبط با سلامت مادر و فرزندان دارد. لذا هدف این پژوهش بررسی تأثیر فعالیت هوازی مادر در دوران بارداری بر مقادیر سرمی هورمن لپتین بچه رت های بالغ می‌باشد.
روش کار: این پژوهش از نوع تجربی با طرح پس آزمون با گروه کنترل، شامل 20 سر موش صحرایی ماده با میانگین سنی 8 هفته، به صورت تصادفی به دو گروه تمرینی (T)(9/8±221 گرم) و کنترل (C)(8/12±223 گرم) تقسیم شدند. فعالیت ورزشی بارداری بلافاصله بعد از مشاهده پلاک واژنی به مدت 21 روز و برای 5 جلسه در هفته با شدت متوسط روی نوارگردان انجام شد، و 2 روز قبل از زایمان خاتمه یافت. مقایسه میزان هورمون لپتین در دو گروه کنترل و تمرین با استفاده از آزمون t مستقل در 8 هفتگی موش‌ها در سطح معنی داری 05/0≥P تجزیه و تحلیل شد. این مطالعه از نوع تجربی و مداخله‌ای بوده و موازین اخلاقی در نگهداری و انجام آزمایشات مطابق کد اخلاق این مطالعه (IR.QUMS.REC.1396.288) می‌باشد که توسط کمیته اخلاق دانشکده علوم پایه دانشگاه علوم پزشکی قزوین تأیید شده است.
یافته‌ها: میزان هورمون لپتین در گروه تمرینی بطور معنی داری کمتر از گروه کنترل بود (002/0 = P). وزن غذای مصرفی رتهای باردار در گروه کنترل بطور معنی داری بیشتر از گروه تمرین بود (004/0 = P) و وزن بچه رت‌ها در گروه تمرینی به طور معنی داری کمتر از گروه کنترل بود (001/0 = P).
نتیجه گیری: به نظر می‌رسد فعالیت ورزشی در دوران بارداری می‌تواند اثرات مثبتی بر کاهش مقادیر هورمون لپتین ومیزان غذای مصرفی و کنترل وزن و جلوگیری از چاقی در فرزندان بالغ داشته باشد.
خانم نسترن حقیقی ناغانی، دکتر محمد فتحی، محمدرضا تابنده،
دوره 26، شماره 2 - ( 4-1402 )
چکیده

مقدمه: بیماری دیابت یک اختلال متابولیک مزمن و پیشرونده است که موجب آسیب بافت قلب و تغییر در میزان پروتیئن آن می‌شود. هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی تأثیر یک دوره تمرین فزآینده بر پروتئین MMP-2 و MEF2C در بافت عضله قلبی موش‌های ویستار دیابتی بود.
روش کار: در این مطالعه تجربی، 40 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار (سن 10 هفته و میانگین وزن 5/9±245 گرم) به‌صورت تصادفی در 4 گروه 10 تایی دیابت-کنترل (DC)، دیابت-ورزش (DT)، سالم-ورزش (HT) و سالم-کنترل (HC)) تقسیم شدند. برای ایجاد دیابت، از روش تزریق درون‌صفاقی استرپتوزوتوسین (mg/kg 45) استفاده شد. پروتکل تمرینی به مدت 6 هفته اجرا شد. 24 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین، بافت قلب استخراج شد. برای ارزیابی بیان پروتئین MMP-2 و MEF2C از روش وسترن بلات استفاده شد. تحلیل داده‌ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس یک‌راهه صورت گرفت.
یافته‌ها: نتایج نشان داد که دیابت موجب افزایش معنی‌دار سطوح بیان پروتئین MMP-2 و کاهش معنی‌دار MEF2C گروه DC در مقایسه با گروه HC می‌شود (05/0>P). اما دیگر یک دوره تمرین فزآینده منجر به کاهش معناداری سطوح بیان پروتئین MMP-2 و افزایش معنی‌دار MEF2C گروه DT در مقایسه با گروه DC می‌شود (05/0>P).
نتیجه گیری: یافته‌های این پژوهش نشان می‌دهد که تمرین هوازی فزآینده تاثیرات ایجاد شده در اثر دیابت در بیان این دو پروتئین را به طور مطلوب تعدیل می‌کند که به نظر می‌رسد یک اثر محافظتی در برابر تغییرات کاردیومایوپاتی ناشی از دیابت است.

خانم زهرا مرتضایی، دکتر سمیه رجبی، دکتر سید جواد ضیاءالحق،
دوره 26، شماره 3 - ( 6-1402 )
چکیده

مقدمه: مت آمفتامین سبب افزایش رهایش دوپامین از پایانه‌های عصبی می‌شود. اتصال دوپامین به گیرنده‌های دوپامینی باعث افزایش فسفوریلاسیون پروتئین متصل‌شونده به عنصر واکنش دهنده به آدنوزین مونوفسفات حلقوی (CREB) و تغییر رونویسی ژنهای پایین دستی می‌شود. هدف این پژوهش بررسی تأثیر القاء مت آمفتامین و پس از آن به کارگیری تمرین هوازی و بربرین بر بیان ژن گیرنده دوپامین 4 و CREB در بافت قلب موش‌های ماده در دوره ترک مت آمفتامین می‌باشد.
روش کار: سر موش صحرائی به طور تصادفی به 5 گروه کنترل، مت آمفتامین، مت آمفتامین + فعالیت هوازی، مت آمفتامین + بربرین، مت آمفتامین + فعالیت هوازی+ بربرین تقسیم‌بندی شدند. تزریق درون صفاقی مت آمفتامین ۱۰ میلی‌گرم بر کیلوگرم به مدت 5 روز انجام شد و در دوره ترک به مدت 4 هفته تمرین هوازی و همزمان مصرف بربرین 100 میلی گرم بر کیلوگرم به صورت محلول در آب آشامیدنی در نظر گرفته شد. برای سنجش بیان ژن‌ها از روش Real Time PCR استفاده شد. برای تحلیل داده‌ها از آزمون T مستقل و آزمون کروسکال والیس و نرم افزار SPSS24 در سطح 05/0 استفاده شد. کد اخلاق در پژوهش با شماره IR.IAU.SHAHROOD.REC.1402.015 دریافت گردید.
یافته‌ها: نتایج نشان داد مصرف مت‌آمفتامین سبب افزایش غیرمعنادار (97 درصدی) بیان CREB و کاهش غیرمعنادار (52 درصدی) گیرنده دوپامین 4 نسبت به گروه کنترل شد (05/0P>). اجرای مداخلات در دوره ترک همچون مصرف بربرین به تنهایی و در ترکیب با تمرین هوازی، به ترتیب اثرات افزایشی و کاهشی غیرمعنادار بر بیان ژن گیرنده دوپامین 4 و CREB در بافت قلب موش‌های معتاد به مت‌آمفتامین ایجاد کرد (05/0P>).
نتیجه گیری: القاء کوتاه مدت مت آمفتامین، تغییر چندانی در بیان ژن‌های گیرنده دوپامین 4 و CREB در قلب ایجاد نکرد. لذا این ژن‌ها در اثر مداخلاتی همچون بربرین و ورز

دکتر فرشته عموزاده، دکتر علیرضا بهرامی، دکتر مهدی رحیم زاده،
دوره 26، شماره 4 - ( 8-1402 )
چکیده

چکیده:

زمینه و هدف: اختلال بیش فعالی همراه با نقص توجه در ورزشکاران بسیار شایع است. هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی تحریک الکتریکی فرا جمجمه‌ای جریان متناوب(tACS ) بر بازداری پاسخ و توجه انتخابی ورزشکاران بیش­فعال/نقص­توجه بود.
مواد و روش­ها: روش این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح  پیش‌آزمون- پس‌آزمون و پیگیری با گروه کنترل و جامعه آماری آن 160 ورزشکار بیش‌فعال/نقص‌توجه 9  تا 11 سال (60 دختر  و 100 پسر) بود و از این تعداد 120 ورزشکار بیش‌فعال/نقص­توجه به شکل تصادفی انتخاب‌ و  در سه گروه 40 نفری کنترل، شم و تحریک الکتریکی فرا جمجمه‌ای جریان متناوب گمارده شدند. ابتدا پیش‌آزمون گرفته و سپس همه آزمودنی‌های گروه‌های شم و آزمایش، به ترتیب تحریکات ساختگی و واقعی آندی در 3F و کاتدی در 4F با جریان 1 میلی‌آمپر(10 هرتز)  را به مدت 15 دقیقه در 10 جلسه دریافت کردند و گروه کنترل هیچ مداخله­ای دریافت نکرد بعدازآن هر گروه به‌طور مجدد موردبررسی و پس از دو هفته آزمون پیگیری صورت گرفت. در این پژوهش از آزمون عملکرد پیوسته و استروپ استفاده شد.  برای تحلیل داده­ها به شیوه تحلیل واریانس مرکب، تحلیل واریانس یک راهه و آزمون تعقیبی بنفرونی با استفاده از نرم‌افزار آماریSpss  نسخه 21 استفاده شد(05/0p).
ملاحظات اخلاقی: این طرح تحقیقاتی در پژوهشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی با کد اخلاق IR.SSRI.REC.1401.1361 تصویب شده است. از والدین رضایت نامه کتبی گرفته شده است.
یافته‌ها: نتایج نشان داد که tACS بر بازداری پاسخ(0001/0p=) و توجه انتخابی(0001/0p=) ورزشکاران دارای اختلال بیش­فعالی/نقص توجه اثربخش بوده است و منجر به بهبود بازداری پاسخ و توجه انتخابی آزمودنی‌ها شد.
نتیجه‌گیری: بر اساس یافته‌های به‌دست‌آمده اعمال tACS 1 میلی‌آمپر می‌تواند به‌عنوان یک روش درمانی مؤثر برای بهبود بازداری و توجه انتخابی ورزشکاران بیش­فعال/نقص­توجه مورد استفاده قرار گیرد.
 
اقای علی بازگیر، دکتر محمد فتحی، دکتر رحیم میرنصوری، خانم رضوان افشار، دکتر راضیه رضایی،
دوره 26، شماره 4 - ( 8-1402 )
چکیده

مقدمه: بی­خوابی و اختلالات خواب با کاهش سلامت جسمانی و روانی و کیفیت زندگی در ارتباط است. هدف از مطالعه حاضر بررسی تأثیر محرومیت از خواب بر میزان قند خون، کورتیزول و انسولین افراد ورزشکار در مقایسه با افراد غیرورزشکار بود.
روش‌کار: در این مطالعه نیمه تجریی 14 مرد سالم در دو گروه ورزشکار (7 نفر) و غیر ورزشکار (7 نفر) شرکت داشتند. برای آزمودنی­های هر دو گروه یک شب بی­خوابی (8ساعت) اعمال شد. با توجه به اهداف پژوهش از همه آزمودنی‌ها طی دو مرحله نمونه‌گیری خونی گرفته شد. داده­ها با استفاده از آزمون t وابسته در مقایسه درون­گروهی و t مستقل برای مقایسه بین­گروهی در سطح معناداری 5 درصد بررسی شدند. در انجام پژوهش، اصول بیانیه هلسینکی، راهنمای عموم اخلاق در پژوهش­های دارای آزمودنی انسانی و مقررات حاکم بر آن رعایت شده و کد اخلاق به شناسه (LU.ECRA . 2022. 21) توسط کمیته اخلاق دانشگاه لرستان صادر شد.
یافته‌ها: اعمال بی­خوابی منجر به تفاوت معنی­داری بین قندخون و میزان انسولین افراد ورزشکار و غیر ورزشکار در مواجه با یک نشد(p≤0.05). همچنین بی­خوابی موجب تفاوت معنی­داری در میزان کورتیزول بین دو گروه ورزشکار و غیرورزشکار نشد(p≤0.05).
نتیجه‌گیری: به نظر می­رسد تغییرات میزان  قندخون، کورتیزول و انسولین با طول مدت بی­خوابی رابطه دارد و در بی­خوابی­های کوتاه­مدت و مقطعی تحت تأثیر قرار نمی­گیرند.
 
مریم کشوری، علی حیدریان پور، فرزانه چهلچراغی،
دوره 27، شماره 5 - ( 10-1403 )
چکیده

مقدمه: ضخامت لایه‌های مولکولار و پیرامیدال در هیپوکامپ نشان‌دهنده یک جنبه محوری در تحقیقات آلزایمر است. این مطالعه با هدف بررسی تأثیر تمرینات شنای استقامتی، مقاومتی و ترکیبی بر ضخامت لایه‌های مولکولار و پیرامیدال بافت هیپوکامپ موش‌های صحرایی آلزایمری انجام شد.
روش کار: در مطالعه تجربی حاضر، 40 سر موش سفید بزرگ آزمایشگاهی نر نژاد ویستار (شش هفته‌ای، وزن 200-180 گرم) بطور تصادفی و مساوی به 5 گروه کنترل سالم، کنترل آلزایمر، استقامتی، مقاومتی و ترکیبی تقسیم شدند. آلزایمر با تزریق داخل صفاقی کلرید تری‌متیل‌تین (8 میلی‌گرم/ کیلوگرم) ایجاد شد. دو هفته پس از تزریق و تأیید القای آلزایمر، پروتکل‌های استقامتی (5 جلسه/هفته، هفته اول تا چهارم به صورت تدریجی از 5-15 دقیقه به 45 دقیقه شنا، هفته پنجم تا دوازدهم 60 دقیقه شنا)، مقاومتی (5 جلسه/هفته، هفته اول آشنایی با ورزش، هفته 2؛ 30 درصد، هفته 3-5؛ 70 تا 90 درصد، هفته 6-8؛ 100 تا 110 درصد، هفته 9-10؛ 120-130 درصد و هفته 11-12، 140-150 درصد وزن بدن)، و ترکیبی (2 جلسه/هفته مقاومتی و 3 جلسه/ هفته استقامتی) برای 12 هفته اجرا شد. 48 ساعت پس از مداخلات، حیوانات تشریح و بافت هیپوکامپ استخراج شد. در نهایت، داده‌ها در سطح معنی‌داری 05/0 > P تحلیل شدند.
یافته‌ها: ضخامت لایه‌های مولکولار و پیرامیدال بافت هیپوکامپ حیوانات آلزایمری نسبت به حیوانات سالم کاهش یافت و هر سه پروتکل تمرینی استقامتی، مقاومتی و ترکیبی باعث افزایش لایه‌ها شدند (0/001 > P). اما افزایش ضخامت لایه‌های مولکولار و پیرامیدال بافت هیپوکامپ موش‌های گروه ترکیبی نسبت به گروه استقامتی و مقاومتی افزایش بیشتری داشت (0/01 > P).
نتیجه‌گیری: این یافته‌ها تغییرات ضخامت لایه‌های بافت هیپوکامپ را در رابطه با آسیب‌شناسی آلزایمر و همچنین تأثیر تمرینات ترکیبی بر این پارامتر را برجسته می‌کند. در‌حالی که ورزش ممکن است اثرات مثبتی بر حجم هیپوکامپ و انعطاف‌پذیری سیناپسی داشته باشد، اما تحقیقات بیشتری برای درک کامل تأثیر ورزش بر ضخامت لایه‌های هیپوکامپ در آلزایمر مورد نیاز است.

صفحه 1 از 2    
اولین
قبلی
1
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشگاه علوم پزشکی اراک می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Arak University of Medical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb