جستجو در مقالات منتشر شده


537 نتیجه برای علی

هدایت الله شیرزاد، قربانعلی شهابی، بهنام زمان زاد، محمود رفیعیان،
دوره 8، شماره 1 - ( بهار 1384 )
چکیده

مقدمه: سرخجه یک بیماری واگیر دار و معمول دوران کودکی و بزرگسالی است که ابتلا به آن در دوره بارداری می تواند منجر به ناهنجاری های جنینی گردد. لذا اطلاع از ایمنی افراد به خصوص دختران قبل از سنین بارداری از اهمیت ویژه ای برخوردار است. این مطالعه به منظور بررسی وضعیت ایمنی 150 نفر از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد نسبت به بیماری سرخجه قبل و بعد از اجرای اولین برنامه واکسیناسیون کشوری در بهمن ماه 1382 انجام گرفت.
روش کار: این مطالعه یک بررسی نیمه تجربی است که طی آن میزان IgG ضد سرخجه، 4 هفته قبل و 8 هفته بعد از واکسیناسیون در 150 نفر از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد به روش الایزا مورد ارزیابی قرار گرفت. اطلاعات به دست آمده از طریق نرم افزار SPSS و با استفاده از آزمون تی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
نتایج: در نمونه های مورد بررسی قبل از واکسیناسیون 86 درصد دارای تیتر آنتی بادی محافظت کننده علیه بیماری سرخچه و 14 درصد فاقد آن بودند. پس از واکسیناسیون و در مرحله دوم خونگیری 96/9 درصد تیتر آنتی بادی محافظت کننده کامل ضد سرخچه را کسب نموده و ۳/1 درصد فاقد تیتر محافظت کننده کامل بر علیه این بیماری بودند. همچنین اثر بخشی واکسیناسیون 80/95 درصد به دست آمد.
نتیجه گیری: بر اساس نتایج این مطالعه، واکسیناسیون ضد سرخجه به عنوان یک برنامه مصون سازی کشوری توانست مصونیت مناسبی را در گروه تحت بررسی ایجاد نماید.

علی نسیمی، صادق یوسفی،
دوره 8، شماره 1 - ( بهار 1384 )
چکیده

مقدمه: قبلا نشان داده شده است که دیاگونال باند بروکا (DBB) در کنترل مرکزی قلب و عروق نقش دارد. در مطالعه حاضر تاثیر تحریک الکتریکی قسمت افقی (hDB) این منطقه دررت های بیهوش شده بایورتان بررسی شده است.
روش کار: این مطالعه تجربی بر روی 36 رت که با استفاده از داروی یورتان بیهوش شدند، صورت گرفت. جهت ایجاد تحریک الکتریکی از یک الکترود یک قطبی قرار گرفته در هسته دیاگونال باند و برای کنترل ضربان قلب و فشار خون از کاتتر شریانی استفاده گردید. تحریک توسط جریان 150-80 میکرو آمپر به مدت 15 ثانیه صورت گرفت. فشار خون و ضربان قلب به طور پیوسته ثبت گردید. برای مقایسه داده های قبل و بعد از تحریک از آزمون تی زوج استفاده شد.
نتایج: نتایج نشان داد که به دنبال تحریک، افت مشخصی در فشار متوسط شریانی و ضربان قلب ایجاد می شود. پاسخ ها دو نوع کوتاه اثر و طولانی اثر بودند. در مورد نمونه های با پاسخ طولانی اثر تحریک الکتریکی باعث حداکثر افت فشار متوسط شریانی به میزان 9/39
±1/13 در دقیقه اول پس از تحریک و کاهش ضربان قلب به میزان 3/19±15/4 در دقیقه دوم پس از تحریک شد. در مورد نمونه های با پاسخ کوتاه اثر تحریک الکتریکی باعث حداکثر افت فشار متوسط شریانی به میزان 1/46±9/08 در دقیقه اول پس از تحریک و کاهش ضربان قلب به میزان 7/5±2/36 در ثانیه 90 پس از تحریک شد. انجام آزمون تی زوج نشانگر کاهش معنی دار در هر دو مورد بود (0/001>p).
نتیجه گیری: بر اساس نتایج، نقش مهاری
hDB روی سیستم وازوپر سینرژیک و مهار آزاد سازی وازوپرسین به دنبال تحریک الکتریکی را می توان محتمل دانست.

مهدی شریف، مسعود کیقبادی، هاجر ضیائی، جمشید ایزدی، شیرزاد غلامی، علیرضا خلیلیان،
دوره 8، شماره 2 - ( 5-1384 )
چکیده

مقدمه: زیر گونه های مختلف اکینوکوکوس گرانولوزوس (عامل کیست هیداتیک در انسان وحیوان) در مناطق اندمیک این بیماری در کشور ما مشاهده شده است که این تنوع از لحاظ انگل شناسی پزشکی و دامپزشکی و همچنین اپیدمیولوژی بیماری، عامل آن، پاتولوژی، کنترل و پیشگیری کیست هیداتیک حائز اهمیت است. جهت تعیین این زیر گونه‌ها علاوه بر مطالعات مرفولوژیکی و اپیدمیولوژیکی، مطالعات بیوشیمیایی کیست هیداتیک درمیزبان های واسط (انسان وحیوان) می تواند در تعیین زیر گونه های این انگل نقش کمکی داشته باشد. لذا این مطالعه به منظور تعیین میزان ترکیبات بیوشیمیایی در مایع هیداتیک کبد گوسفند، گاو، بز، شتر و انسان در سال ۱۳۸۳ انجام شد.
روش کار: در این بررسی مقطعی تحلیلی، در مجموع از ۱۱۲ عدد نمونه مایع کیست هیداتیک از کبد میزبانان مختلف مانند گوسفند(۱۶ نمونه)، بز(۱۲ نمونه)، گاو(۶۴ نمونه)، شتر(۱۰ نمونه) به طور کاملا استریل از کشتار گاه شهر های قائم شهر وساری و ۱۰ نمونه انسانی از بیمارستان امام خمینی جمع آوری گردید. میزان سدیم، پتاسیم به روش فلیم فتومتری، کراتینین، آلبومین و کلیسم به روش رنگ سنجی، گلوکز، کلسترول، تری گلیسیرید، اوره، اسید اوریک به روش آنزیمی، اسپارتات آمینوترانسفراز به روش IFCC (براساس تبدیل ال- آسپارتات ← به ال- گلوتامات)، آلانین آمینوترانسفراز به روش IFCC (براساس تبدیل ال- آلانین ← ال- گلوتامات) و لاکتات دهیدروژناز به روش DGKC (براساس تبدیل پیروات ← لاکتات) اندازه گیری شد. روش آماری به کار رفته در تجزیه و تحلیل داده‌ها آنالیز واریانس یک طرفه بوده است.
نتایج: تفاوت‌هایی در میزان سدیم، گلوکز، اوره و آلانین آمینوترانسفراز در مایع کیست‌های کبدی میزبان‌های مختلف مشاهده گردید ولی از نظر آماری تفاوت معنی‌دار نبود. در خصوص پتاسیم، کلیسم، تری گلیسیرید، کلسترول، کراتینین، آلبومین، گاما گلوتامیل ترانسفراز (P<0/05)، اسید اوریک، آسپارتات آمینوترانسفراز ، کراتینین فسفوکیناز و لاکتات دهیدروژناز (P<0/001) این تفاوت معنی دار بوده است.
نتیجه گیری: با توجه به وجود اختلافی که در ترکیبات شیمیایی مایع کیست هیداتیک در نمونه های مختلف مشاهده می‌شود، احتمال آن می‌رود که در استان مازندران در میزبان‌های اهلی و انسان بیشتر از یک سویه آکینوکوکوس گرانولوزوس وجود داشته باشد. لذا مطالعات تکمیلی از جمله مولکولی پیشنهاد می‌شود.

مجید طوافی، عبدالرحمان دزفولیان، علیرضا شمس، پروانه طباطبایی، اسد الله توکلی،
دوره 8، شماره 2 - ( 5-1384 )
چکیده

مقدمه: در دیابت قندی افزایش آنژیوتانسین 2 (AgII)، افزایش فاکتور رشد شبه انسولینی _1(IGF-1) و افزایش هورمون رشد موجب القاء ضایعات کلیوی به ویژه تغییر در محتوا ، ضخامت غشاء پایه گلومرولی (GBM) ، افزایش ضخامت واتصال زوائد پایی پودوسیتی می‌گردد. در این تحقیق برای اولین بار ترکیب درمانی داروهای لوزارتان (بلوکه کننده گیرنده نوع یک آنژیوتاتنسین 2) و اکتروتید (مهار کننده IGF-1 و هورمون رشد) جهت مهار ضایعات پوشش گلومرولی دیابتی به کار رفت.
روش کار: در این بررسی تجربی 15 راس رت نر دو ماهه، نفرکتومی چپ گردیده و به 5 گروه 3 تایی تقسیم شدند. هفت روز بعد با تزریق زیر جلدی آلوکسان(120 میلی‌گرم برکیلوگرم زیرجلدی)در گروه های دوم ، سوم، چهارم و پنجم دیابت، القاء گردید. 5 روز بعد از القاء دیابت، گروه سوم لوزارتان (5 میلی‌گرم برکیلوگرم) از راه دهان وگروه چهارم اکتروتید(10میکروگرم در روز) به صورت زیر پوستی و گروه پنجم هردو دارو را با دزهای گفته شده به مدت هشت هفته دریافت کردند. گروه دوم دیابتی بدون درمان در نظر گرفته شد. سپس کلیه تمام حیوانات گروه‌ها با روش پرفیوژن ثابت گردید. قطعات یک میلی متری کورتکس بعد از ثبوت ثانویه با تتروکسید اسمیم جهت قالب گیری در رزین TAAB812 پردازش گردید. برش‌های نازک(600 نانومتری) تهیه و با میکروسکوپ الکترونی انتقالی مورد بررسی کیفی قرار گرفت.
نتایج :لوزارتان از اتصال زوائد پایی و پهن شدن آنها جلوگیری و لی در مواردی نتوانسته بود حالت سه لایه ای GBM را حفظ نماید. اکتروتید در مهار اتصال زوائد پایی چندان مؤثر نبوده و تاثیری در جلوگیری ازدست رفتن حالت سه لایه ای GBM نداشت. مصرف توأم هر دودارو اتصال و پهن شدن زوائد پایی را مهار و ساختار GBM را حفظ نمود، ولی در موارد معدودی تیغه شفاف مجاور اندوتلیوم دیده نشد.
نتیجه گیری: اکتروتید تأثیر چندانی بر مهار ضایعات پوشش گلومرولی نداشت. هر چند لوزارتان توانست تا حد خوبی از تغییرات فرا ساختاری پوشش گلومرولی جلوگیری نماید، ولی مصرف توأم هردو دارو در اکثر موارد و در مقایسه با لوزارتان، ضایعات دیابتی پوشش گلومرولی را بهتر مهار نمود.
دكتر قاسم مسیبی، آقاي احسان اله غزنوی راد، دكتر علی فانی، دكتر سید محمد مؤذنی،
دوره 8، شماره 3 - ( 11-1384 )
چکیده

مقدمه: دیابت وابسته به انسولین یا دیابت نوع1 جزء بیماری‌های خود ایمن می‌باشد. فاکتورهای ژنتیکی از جمله برخی از ژن‌های کد کننده آنتی ژن های لکوسیتی در استعداد ابتلا به آن دخالت دارند. البته ارتباط بین دیابت و نوع آنتی‌ژن‌های لکوسیتی، به جمعیت (نژاد) مورد مطالعه بستگی دارد. هدف از این مطالعه تعیین آنتی ژن‌های لکوسیتی است که در استعداد ابتلا به دیابت وابسته به انسولین در جمعیت این منطقه جغرافیایی(اراک) نقش دارند. روش کار:در این مطالعه توصیفی که در آن از روش نمونه‌گیری آسان استفاده شده است، فراوانی آنتی ژن‌های لکوسیتی کلاس I وII در سال 1382 در31 بیمار مبتلا به دیابت وابسته به انسولین ( مراجعه کننده به کلینیک دیابت بیمارستان ولیعصر اراک) و 57 فرد سالم با زمینه نژادی و جغرافیایی مشابه، با روش میکرولیمفوسیتوتوکسیسیتی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج: نتایج نشان داد که فراوانی آنتی ژن‌های لکوسیتی A2 (04/0p<)، A3 (05/0p<)، B21 (05/0p<)، DR3 (01/0p<) وDQ2(01/0p<) در بیماران مبتلا به دیابت وابسته به انسولین در مقایسه با گروه کنترل به طور معنی‌داری بیشتر است. در مقابل فراوانی آنتی ژن‌های D‏R2 (04/0p<)،DR7 (05/0p<) و B53 (05/0p<) در گروه کنترل بیشتر از بیماران دیابتی بود. نتیجه گیری: بین بروز آنتی ژن های لکوسیتی A2 ، A3 ، B21 ، DR3 و DQ2 و استعداد ابتلا به دیابت به طور مستقل ارتباط مثبت وجود دارد و خطر نسبی ابتلا به دیابت در افراد واجد این آنتی ژن‌ها بالا است. آنتی ژن‌های D‏R2 ، DR7 و B53 ممکن است در جلوگیری از ابتلا به دیابت وابسته به انسولین در جامعه مورد مطالعه دخالت داشته باشند.
احمدرضا مهاجرانی، نگین مشتاقی، علیرضا سوسن آبادی،
دوره 8، شماره 3 - ( 11-1384 )
چکیده

مقدمه: یکی از مهم‌ترین مهارت‌هایی که پزشکان و پرستاران باید فراگیرند وبه کار ببرند عمل لوله‌گذاری داخل تراشه می‌باشد. پس باید بر آموزش این مهارت تِِأکید کافی صورت گیرد. هدف از این پژوهش طراحی و به کارگیری وسیله‌ای است که توسط آن افراد غیرمجرب هم که جزو کادر بیهوشی نیستند قادر باشند در موارد اورژانس عمل لوله گذاری داخل تراشه را به طور صحیح انجام دهند.
روش کار: دریک مطالعه مداخله ای نیمه تجربی ، تعداد 400 نفر بیماردر فاز 1مطالعات مداخله ای مورد لوله‌گذاری درون تراشه قرار گرفتند. مطالعه دربیمارستان‌های ولیعصر(عج) و امیرکبیر بر روی بیمارانی که تحت بیهوشی عمومی قرار داشتند صورت گرفت. بیماران در فاصله سنی 75-5 سال بودند. دراین مطالعه ، بیماران مبتلا به آسم و بیماری‌های انسدادی ریوی مزمن، بیماران قلبی و بیمارانی که تحت جراحی مغز و اعصاب قرار می‌گرفتند حذف شدند زیرا در بیماران ذکر شده مدت زمان لوله گذاری داخل تراشه حائز اهمیت بسیار است. وسیله‌ای که در این بررسی طراحی گردید ابتدا به لوله تراشه متصل شد. سپس جهت ارزیابی عملکرد این وسیله، لوله تراشه یک بار داخل مری و بعد داخل نای قرار گرفت. لازم به ذکر است که در طی این مدت به هیچ عنوان اکسیژن رسانی فرد مختل نگردید و میانگین زمان برای انجام این اعمال 12-10 ثانیه بود.
نتایج: درنگاه کلی، هر400 بار لوله گذاری درون نای که توسط وسیله مزبور انجام شد، درست صورت گرفته بود و همچنین تمامی مواردی که لوله تراشه درون مری قرار گرفت (400 مورد) نیز توسط این وسیله به درستی ارزیابی شد. در این مطالعه با کمک جریان خروجی هوا از ریه‌ها راحت‌ترین شیوه لوله گذاری داخل تراشه نیز ارائه شد. لازم به ذکر است که میانگین زمان لوله گذاری داخل نای از این طریق ، توسط یک فرد ماهر حداکثر 5 ثانیه می‌باشد و در ضمن هزینه ساخت این وسیله 1000 ریال برآورد شده است.
نتیجه‌گیری: با توجه به نتایج حاصله از این مطالعه می‌توان چنین بیان نمود که این وسیله در اورژانس بسیار مفید است و لوله گذاری اورژانس توسط آن تسهیل می‌گردد. این وسیله ارزان قیمت و قابل حمل است وبه نظر می‌رسد از تمام وسایل و دستگاه‌های دیگر برای تشخیص درستی یا نادرستی عمل لوله گذاری داخل تراشه که تا به حال گزارش شده، بهتر عمل می‌کند.
دكتر مسعود ناظم، دكتر وحید گوهریان، دكتر حیدرعلی داوری، دكتر محمد جعفری، دكتر مهتاب ابراهیم بابائی،
دوره 8، شماره 4 - ( 10-1384 )
چکیده

مقدمه: سیستیک هیگروما یک اختلال تشکیل عروق لنفاوی می‌باشد که می‌تواند در اثر رشد زیاد و سریع، ارگان‌های مجاور را گرفتار کرده یا تحت فشار قرار دهد. روش اصلی درمان جراحی می‌باشدکه به علت عوارض ناشی از این درمان، درمان‌های غیر جراحی مثل استفاده از مواد اسکلروزان مورد توجه قرار گرفته است. هدف از این مطالعه تعیین اثر بلئومایسین در درمان سیستیک هیگروما می‌باشد. روش‌کار: این مطالعه به صورت نیمه تجربی در بیمارستان‌های الزهرا و کاشانی اصفهان از سال 1372 لغایت 1383 انجام گرفت. نمونه‌گیری به صورت غیر احتمالی آسان بود. در این مطالعه بیمارانی که به علت سیستیک هیگروما تحت درمان داروئی یا جراحی قرار می‌گرفتند، بررسی شدند. بیمارانی که نیاز به تزریق بلئومایسین داشتند با دوزهای مناسب تحت تزریق داخل ضایعه بلئومایسین قرار گرفته و در فواصل مشخص پیگیری شدند. جهت جمع آوری اطلاعات از چک لیست شامل اطلاعاتی مثل سن، جنس، محل کیست، حجم کیست قبل و بعد از تزریق بلئوماسین، و یا جراحی استفاده شد. اطلاعات با استفاده از آزمون تی و تی زوج، تجزیه و تحلیل و 05/0< p معنی‌دار تلقی شد. نتایج: از 72 بیمار مورد بررسی 24 بیمار تحت درمان با بلئومایسین و 48 بیمار تحت درمان جراحی قرار گرفتند. سن بیماران از زیر یک ماه تا 18 سال بود. بیشترین محل گرفتاری در گردن با 8/46 درصد بود. میانگین اندازه کیست قبل از تزریق بلئومایسین 66/20±9/103 و بعد از تزریق 19/16±91/34 متر مکعب به دست آمد(004/0=p). میانگین اندازه کیست قبل از عمل جراحی 81/7±511/43 و بعد از عمل جراحی39/1±39/1 متر مکعب به دست آمد(006/0=p). میزان عود لنفانژیوما در گروهی که عمل جراحی شدند در کل 1/25 درصد و در گروهی که بلئومایسین دریافت کردند 2/29 درصد بود که تفاوت معنی‌داری نداشت. هیچ‌گونه عارضه جدی بعد از درمان با بلئو مایسین مشاهده نشد. نتیجه گیری: با توجه به کاهش قابل توجه حجم کیست بعد از تزریق بلئومایسین و عدم وجود عوارض قابل توجه در مقایسه با عمل جراحی کیست، از این روش می توان در درمان سیستیک هیگروما به صورت قطعی یا مکمل درمان جراحی استفاده کرد.
دكتر محسن نقوی، آقاي علی‌اکبر رضائی آشتیانی، دكتر ربابه شیخ‌الاسلام، خانم نغمه تشکری، دكتر سپیده حج‌فروش، دكتر فریدون عزیزی،
دوره 8، شماره 4 - ( 10-1384 )
چکیده

.

  مقدمه: استان مرکزی یکی از مناطقی است که در مطالعات قبل از یدرسانی، دارای شیوع بالای گواتر آندمیک بوده است. در ایران برنامه کنترل و پیش‌گیری از بروز این اختلالات از جمله تولید و توزیع نمک یددار از سال 1368 به مرحله اجرا درآمده است. این بررسی به منظور پایش برنامه کشوری مبارزه با کمبود ید در سال 1380 در دانش‌آموزان 7 تا 10 ساله استان مرکزی انجام شد.

  روش کار: طی یک بررسی توصیفی ـ مقطعی از طریق نمونه‌گیری تصادفی 1200 دانش‌آموز (به تعداد مساوی دختر و پسر) انتخاب شدند. شیوع گواتر از طریق معاینه بالینی بررسی و بیماری طبق تقسیم‌بندی سازمان جهانی بهداشت درجه‌بندی شد. نمونه ادرار از یک دهم نمونه‌ها اخذ گردید و اندازه‌گیری ید ادرار به روش هضم انجام شد. اطلاعات با استفاده از آمار توصیفی و آزمون‌های آماری تی، مجذور کا و پیرسون تجزیه و تحلیل گردید.

  نتایج: شیوع کلی گواتر در دانش‌آموزان استان، 4/4 درصد و در دختران و پسران نیز هر یک 4/4 درصد بود. میانه ید ادرار در جمعیت مورد مطالعه 7/16 میکروگرم در دسی لیتر بود. در 2/81 درصد موارد ید ادرار بیشتر از 10 و در 3/9 درصد موارد کمتر از 5 میکروگرم در دسی لیتر بود. هیچ موردی از ید ادرار کمتر از 2 میکروگرم در دسی‌لیتر وجود نداشت. تفاوتی در شیوع گواتر و میزان ید ادرار بین دو جنس و نیز بین دانش‌آموزان شهر و روستا مشاهده نشد.

  نتیجه‌گیری: یافته‌های این بررسی نشان می‌د‌هد که در مقایسه با بررسی کشوری سال 1375 میزان گواتر در دانش‌آموزان کاهش معنی‌داری داشته و ید ادرار دانش‌آموزان استان مرکزی هم‌چنان در حد مطلوب سازمان جهانی بهداشت می‌باشد. لذا استان مرکزی در زمره مناطق "عاری از کمبود ید "محسوب می‌شود.


محسن خلیلی نجف آبادی، محمد رضا جلالی ندوشن، هدایت صحرایی، علی نوروز زاده،
دوره 8، شماره 4 - ( 10-1384 )
چکیده

مقدمه: هسته پاراژیگانتوسلولاریس (PGi) در دو پدیده وابستگی و سندرم ترک مرفین به ترتیب یک کاهش و یک افزایش فعالیت نشان می دهد. با توجه به این که در دو سیستم اوپیوئیدی و آدنوزینی علائم سندرم ترک نه تنها به کمک آنتاگونیست های همان سیستم بلکه به وسیله آنتاگونیست های سیستم مخالف هم بروز می کند، در مطالعه حاضر با تخریب هسته PGi به مطالعه رفتارهای سندرم ترک ناشی از تزریق کافئین و نالوکسان جهت بررسی نقش این هسته در بروز این رفتارها پرداخته ایم.
روش کار: در این مطالعه تجربی تعدادی از موش های صحرایی طی 21 روز مصرف مرفین از طریق آب آشامیدنی با دوزهای افزایش یابنده معتاد شدند. سپس به گروه های کنترل (دست نخورده)، شم (فقط مراحل جراحی را طی می کردند). گروهی که یکی از هسته ها در آنها تخریب می شد و گروهی که هر دو هسته چپ و راست در آنها تخریب می شد، تقسیم شدند، برای بررسی علائم سندرم ترک، در روش اول با تزریق نالوکسان (2 میلی گرم بر کیلوگرم زیر جلدی) و در روش دوم با تزریق کافتین (50 میلی گرم بر کیلوگرم درون پرویتوئن) به حیوانات، علائم ایجاد شده ثبت می گردید. اطلاعات به دست آمده توسط آزمون آنالیز واریانس یک طرفه، آزمون توکی و آزمون کای دو، تجزیه و تحلیل و  0/05>p معنی دار در نظر گرفته شده.
نتایج: پارامترهای رفتاری سندرم ترک مرفین پس از تزریق نالوکسان شامل: اسهال، روی هم افتادن پلک، دندان قروچه انزال، بی قراری، حرکت سگ خیس، راست شدن دم، پریدن و کاهش وزن بود که پس از تخریب دو طرفه هسته PGi در سه رفتار بی قراری، دندان قروچه و پریدن به شکل معنی داری کاهش پیدا کرد. در مورد ظهور علائم سندرم ترک با کافئین مشخص شد که تنوع بروز این علائم کم تر بوده (اسهال، انزال، دندان قروچه، جویدن، بی قراری و پریدن)، اما تخریب دو طرفه هسته PGi به مقدار بیش تری این رفتارها را تحت تأثیر قرار داد. چنانچه از علائم مذکور چهار علامت اسهال، انزال، دندان قروچه، و بی قراری به میزان مشخصی در پی تخریب دو طرفه هسته PGi کاهش یافته.
نتیجه گیری: به طور کلی از نتایج این مطالعه مشخص شد که تنوع بروز علائم سندرم ترک نالو کسان بیش تر از کافئین بوده و تخریب دو طرفه هسته
PGi سبب تخفیف بروز علائم سندرم ترک به خصوص در سندرم ترک ناشی از تزریق کافئین می شود.

دكتر حمید ابطحی، دكتر علی هاتف سلمانیان، دكتر سیما رافتی،
دوره 9، شماره 1 - ( فصلنامه 1385 )
چکیده

مقدمه: مطالعات زیادی جهت بررسی ایمنی زایی شاخص‌های آنتی ژنیک بروسلا ازجمله پروتئین P39 در حیوانات انجام گرفته است. در این تحقیق سعی شده است تا آنتی ژنیسیته پروتئین نوترکیبP39 در بیماران مبتلا به تب مالت بررسی گردد. روش کار: در این تحقیق تجربی ابتدا پروتئین نو ترکیبP39 در باکتری اشریشیاکلی تولید گردید. برای بررسی آنتی‌ژنیسیته پروتئینP39 در بیماران مبتلا به تب مالت از آزمون وسترن بلات با شش سرم بیمار و یک سرم مربوط به فرد سالم استفاده گردید. نتایج: در آزمون وسترن بلات آنتی بادی‌های موجود در سرم بیماران مبتلا به پروتئینP39 نوترکیب متصل گردید. نتیجه گیری: شناسایی پروتئین نوترکیبP39 آنتی بادی‌های موجود در سرم بیماران مبتلا به تب مالت، نشان‌گر تشابه اپیتوپ‌های فرم نوترکیب با شکل طبیعی آن است.
دكتر افسانه طلایی، آقاي حمید مجیدی، دكتر علی چهرئی، دكتر کیوان قسامی،
دوره 9، شماره 1 - ( فصلنامه 1385 )
چکیده

مقدمه: دیابت یکی از بیماری‌های شایع جوامع امروزی است. اکنون صد میلیون دیابتی در دنیا زندگی می‌کنند که تا 30 سال آینده دو برابر می‌شوند. جمعیت دیابتی ایران بالاتر از یک و نیم میلیون نفر تخمین زده می‌شود(1). شیوع نوروپاتی علامت‌دار در دیابت15 درصد است ولی در بررسی با NCV شیوع آن 50 درصد می‌باشد(2). با توجه به این که نوروپاتی یکی از مزاحم‌ترین علایم بیماران دیابتی است و در حال حاضر درمان موثری برای آن وجود ندارد، لزوم یافتن راه‌های جدید درمانی مطرح می‌شود. روش کار: این مطالعه به صورت کارآزمایی بالینی، در یک دوره سه ماهه برروی بیماران دیابتی مراجعه کننده به کلینیک دیابت بیمارستان ولیعصر(عج) اراک، در سال 84 انجام شد. 100 بیمار دیابتی به صورت تصادفی انتخاب و به طور مساوی به شکل یک در میان در دو گروه مداخله و کنترل قرار گرفتند. معاینه کامل حسی - حرکتی توسط یک نفر صورت گرفت. پرسش‌نامه‌ای نیز جهت ثبت علائم بالینی و شرح حال بیمار تهیه شد که شامل علائم درد، خواب رفتن اندام، پارستزی اندام‌ها و معاینات انجام شده شامل تست prink pin ، حس پوزیشن و بررسی حس ارتعاش بود. NCV نیز از تمامی بیماران انجام شد. قند و HbA1c بیماران نیز بررسی گردید. سپس ویتامین B12 در گروه مداخله به میزان 2000 میکرو گرم دو بار در هفته و قرص نور تریپتیلین در گروه کنترل به میزان 10 میلی گرم شبی یک عدد، به مدت 3 ماه تجویز شد. بعد از 3 ماه بیماران مجدداً معاینه شده و نتایج حاصل مقایسه گردید. اطلاعات به دست آمده با استفاده از شاخص‌های میانگین و انحراف معیار و آزمون‌های آماری کای اسکوئر، کی- اس، لون، تی و من ویتنی تجزیه و تحلیل شد. نتایج: اختلاف نمره درد بعد از درمان نسبت به قبل از درمان بر اساس مقیاس معیار آنالوگ بینایی (VSA) در گروه B12 به طور میانگین 66/3 (25/4-06/3) و در گروه نورتریپتیلین 48/0(13/1-54/0) کاهش داشت(001/0 p<). اختلاف نمره پارستزی در گروه ویتامینB12 به طور میانگین 98/2 (44/3-51/2) و در گروه نورتریپتیلین 06/1 (47/1-64/0) کاهش داشت(001/0 p<). هم‌چنین اختلاف نمره مورمور در گروه B12 48/3 (02/4-93/2) و در گروه نورتریپتیلین 02/1(43/1-6/0) کاهش داشت(001/0p<). اختلاف آماری معنی‌داری بین تغییراتNCV، ارتعاش، حس پوزیشن و pin prink در دو گروه مشاهده نشد. نتیجه گیری: تغییرات علایم بالینی نوروپاتی در گروه درمان شده با B12 نسبت به گروه درمان شده با نورتریپتیلین از نظر آماری معنی‌دار و تغییرات علایم معاینات فیزیکی معنی‌دار نبود.
دكتر نیره قمیان، دكتر مرضیه لطف‌علیزاده،
دوره 9، شماره 1 - ( فصلنامه 1385 )
چکیده

مقدمه: تشخیص خانم‌هایی که در ریسک بیشتری از نظر سزارین هستند در ساعت‌های اولیه شروع مرحله فعال زایمان از اهمیت به سزایی برخوردار است زیرا با انجام اقدامات لازم جهت تسریع زایمان از افزایش مرگ و میر و عوارض مادر به علت سزارین‌های تأخیری پیش‌گیری خواهد شد. این مطالعه به هدف تعیین ارتباط اتساع دهانه رحم و نزول جنین طی 2 ساعت اول مرحله فعال زایمان با روش زایمان در زنان اول‌زا دارای نوزاد ترم صورت گرفته است. روش کار: این مطالعه در مدت 8 ماه از مرداد 83 لغایت اسفند 83 بر روی 216 خانم حامله اول‌زا با حاملگی ترم و نمایش سری و جنین تک قلو که در مرحله فعال زایمان خود به خودی بوده و به بیمارستان امام‌رضا(ع) مشهد مراجعه نموده بودند، صورت گرفت. میزان تغییر در اتساع دهانه رحم و نزول جنین در طی 2 ساعت اول مرحله فعال زایمان مورد بررسی قرار گرفت و برحسب روش زایمان بیماران به دو گروه زایمان واژینال و سزارین تقسیم شدند. فقط سزارین هایی که به دلیل اختلالات تعویقی یا توقفی زایمان صورت گرفته بودند مورد بررسی قرار گرفتند. یافته‌ها توسط آزمون‌های تی، آنالیز واریانس یک طرفه و مربع کای مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج: در زنانی که میزان تغییر در اتساع دهانه رحم آنها طی 2 ساعت اول پس از شروع مرحله فعال زایمان بیشتر بود، احتمال سزارین کمتر بود (001/0p<). هم‌چنین در مواردی که میزان نزول جنین در طی 2 ساعت اول مرحله فعال زایمان بیشتر بود میزان سزارین کمتر بود (001/0p<). بین وضعیت پرده‌ها در شروع مرحله فعال زایمان و روش زایمان ارتباط آماری معنی داری وجود نداشت، اما بین نیاز به تقویت زایمان با اکسی توسین و روش زایمان ارتباط آماری معنی داری وجود داشت (001/0p<). نتیجه‌گیری: با بررسی میزان تغییر اتساع دهانه رحم و نزول جنین در طی 2 ساعت اول مرحله فعال زایمان می‌توان تا حدود زیادی پیش‌بینی نمود که کدام‌یک از زنان اول‌زا با حاملگی ترم، زایمان واژینال خواهند نمود.
دكتر قاسم مسیبی، آقاي علی قضاوی، آقاي محمود رضا خزاعی، آقاي محمد علی پایانی،
دوره 9، شماره 1 - ( فصلنامه 1385 )
چکیده

مقدمه: پراکسیداسیون مولکول‌های بیولوژیک از جمله لیپیدها با واسطه رادیکال‌های آزاد در پاتوژنز بیماری مولتیپل اسکلروزیس و آنسفالومیلیت خودایمن تجربی) (EAE، مدل حیوانی مولتیپل اسکلروزیس، مؤثر است. ویتامین E به عنوان یک آنتی اکسیدان ممکن است با کاهش عوامل اکسیدان از جمله نیتریک اکساید در مهار بیماری مؤثر باشد. در این مطالعه اثر ویتامین E بر روی روند بیماری EAE و میزان نیتریک اکساید و اسید اوریک مورد بررسی قرار گرفت. روش کار: در این مطالعه تجربی موش‌های نر نژاد C57BL/6 در دو گروه درمانی (هر گروه 8 سر) با شرایط سنی و وزنی مشابه قرار گرفتند. 1) موش‌های مبتلا به EAE تحت درمان با ویتامینE ، که 10 میلی گرم بر حسب وزن ویتامین E هر دو روز یک بار به صورت داخل صفاقی از سه روز قبل تا 19 روز پس از ایجاد بیماری دریافت کردند 2) موش‌های مبتلا به EAE درمان نشده که تنها حلال ویتامین را با همان جدول زمانی دریافت نمودند. هم‌چنین 5 سر موش نر نژاد C57BL/6 با شرایط سنی و وزنی مشابه به عنوان گروه سالم در نظر گرفته شد. شدت بیماری، میزان اسید اوریک و نیتریک اکساید در گروه‌ها مورد بررسی قرار گرفت. نتایج: نتایج نشان داد که شدت علائم کلینیکی در موش‌های تحت درمان با ویتامینE (8/0±4) در مقایسه با گروه درمان نشده(44/0±3/5) به طور معنی‌داری کمتر می باشد(01/0p<). هم‌چنین بین روز شروع حمله بیماری در گروه تحت درمان با ویتامینE و درمان نشده (به ترتیب روز 1±13و روز1±11پس از القا بیماری) اختلاف وجود داشت که البته معنی‌دار نبود. غلظت اسید اوریک در موش‌های تحت درمان با ویتامینE در مقایسه با گروه درمان نشده به طور معنی‌داری کمتر بود (001/0p<). تفاوتی در میزان نیتریک اکساید در بین دو گروه مشاهده نشد. نتیجه گیری: ویتامینE تأثیری بر میزان نیتریک اکساید ندارد اما موجب کاهش سطح اسید اوریک می گردد. به نظر می‌رسد که ویتامینE از طریق افزایش مصرف اسید اوریک می‌تواند سبب تأخیر شدت شروع بیماری و کاهش شدت بیماری شود.
دكتر محمد علی زرگر شوشتری، دكتر ابوالفضل گل محمدی، دكتر میثم جمشیدی، دكتر هرمز سلیمی،
دوره 9، شماره 1 - ( فصلنامه 1385 )
چکیده

مقدمه: کارسینوم سلول کلیوی می‌تواند همراه با گسترش ترومبوز به ورید کلیوی و ورید اجوف تحتانی باشد. درمان مناسب این بیماران شامل نفرکتومی رادیکال همراه با خارج کردن ترومبوز می‌باشد. در این مقاله، مروری بر نحوه برخورد با این بیماران صورت گرفته است. موارد: این مطالعه از نوع سری مواردی می‌باشد. طی سال‌های 1379 تا 1384 ، 148 بیمار با تشخیص تومور کلیوی محدود به ژروتا ( مرحله T3یا پایین‌تر) در بیمارستان شهید هاشمی نژاد پذیرفته شدند. در میان این بیماران 14 مورد درگیری ورید اجوف تحتانی وجود داشت که در هشت مورد رادیکال نفرکتومی به همراه ترومبکتومی انجام پذیرفت. این بررسی بر روی 8 بیمار اخیر صورت گرفته است. نتایج: متوسط سنی بیماران 4/51 سال، 6 نفر مرد و 2 نفر زن بودند. شایع‌ترین علامت هنگام مراجعه درد پهلو در75 درصد، هماچوری آشکار در 5/62 درصد و علائم ساختاری در 50 درصد موارد بوده است. تمامی بیماران تومور محدود به ژروتا داشته و متاستاز دوردست مشاهده نشد. درگیری ورید اجوف تحتانی در 6 مورد زیر وریدهای کبدی و در 2 مورد دیگر داخل کبدی بوده است. هیچ مورد مرگ و میر مربوط به جراحی دیده نشد. عوارض بعد از عمل شامل 2 مورد آتلکتازی و 1 مورد ترومبوز ورید عمقی بود که با درمان حمایتی بهبود یافت. نتیجه گیری: با رعایت اصول صحیح جراحی در بیماران با کارسینوم سلول کلیوی همراه با گسترش ترومبوز به ورید اجوف تحتانی، بدون افزایش شیوع عوارض جراحی، می‌توان ترومبوز را به همراه کلیه به صورت رادیکال خارج کرد و میزان بقاء طولانی مدت در این بیماران انتظار می‌رود.
دكتر جواد بهارآراء، دكتر کاظم پریور، دكتر شهربانو عریان، دكتر علی رضا اشرف،
دوره 9، شماره 2 - ( 4-1385 )
چکیده

مقدمه:کاربرد وگسترش روز افزون وسایل و لوازم خانگی مولد میدان الکترومغناطیسی (یخچال،کامپیوتر، تلویزیون و… ) باعث توجه فراوان مراکز تحقیقاتی نظیر سازمان بهداشت جهانی به بررسی اثرات زیان بار آن بر سلامتی انسان شده است. در این مطالعه اثرات تابش امواج الکترومغناطیسی ضعیف بر غدد تناسلی و باروری موش ماده بررسی شده است. روش کار: در این پژوهش تجربی با طراحی یک سیستم مولد میدان الکترومغناطیسی با شدت 15 گاؤس به بررسی اثرات امواج مذکور بر غدد تناسلی و باروری موش ماده نژاد Balb/C پرداخته شده است. برای انجام کار موش‌های ماده باکره بالغ به مدت چهار روز و هر روز شش ساعت درسیستم مذکورتحت تاثیر امواج قرار داده شدند و تغییرات سطوح هورمونیFSH,LH، استرادیول و پروژسترون به روش رادیوایمنواسی بررسی و نیز به کمک مطالعات میکروسکوپی نوری و الکترونی گذاره، ساختار و فراساختار تخمدان‌ها و تعداد و انواع فولیکول‌های تخمدانی در موش‌های ماده تیماری و موش‌های ماده بالغ نسل اول، مورد بررسی قرار گرفت. نتایج: یافته‌های حاصل نشان داد، میدان الکترومغناطیسی با شدت 15 گاؤس بر وزن و اندازه تخمدان‌ها در موش‌های ماده تیمار شده و فرزندان نسل اول تغییرات معنی‌دار ایجاد ننمود. لیکن مطالعه آماری تعداد فولیکول‌های تخمدانی افزایش معنی‌داری را در موش‌های ماده تیماری نشان داد(05/0p<). بررسی میکروگراف‌های تهیه شده بیان‌گر هتروکروماتینی شدن شدید اووسیت‌ها و سلول‌های فولیکولر، افزایش پلی زوم و تجمع میتوکندری‌ها و شکاف‌دار شدن هسته‌ها بود. هم‌چنین کاهش مقادیر FSH,LH وکاهش درصد موفقیت جفت گیری از دیگر نتایج بود. نتیجه‌گیری: یافته‌های حاصل از این پژوهش بیان‌گر تاثیر گذاری میدان‌های الکترومغناطیسی برساختار غدد تناسلی، افزایش تعداد فولیکول‌های تخمدانی و تاثیر بر سیستم آندوکرین و نیز کاهش باروری می‌باشد
دكتر علی چهرئی، دكتر منیژه کهبازی، دكتر بهمن صالحی، دكتر افسانه زر گنج فرد، دكتر فاطمه دره، دكتر پروین سلطانی، دكتر اشرف زمانی، دكتر محمد خلیلی، دكتر افسانه نوروزی،
دوره 9، شماره 2 - ( 4-1385 )
چکیده

مقدمه: تحقیقات صحیح و اصولی در ابعاد مختلف جامعه و از جمله علوم پزشکی می‌تواند راه‌گشای بسیاری از مشکلات باشد. به منظور آشنایی سیستماتیک اعضاء هیئت علمی با روش تحقیق و ایجاد توانایی و مهارت لازم جهت تدوین پورپوزال‌های کاربردی و اجرای صحیح پژوهش، پایگاه توسعه تحقیقات بالینی در دانشگاه علوم پزشکی اراک شکل گرفت. این بررسی به منظور تعیین تاثیر کار این پایگاه بر ارتقاء پژوهش بالینی دانشگاه صورت گرفته است. روش کار: این مطالعه HSR از نوع مداخله‌ای قبل و بعد بوده که جامعه آماری آن اعضاء هیئت علمی بالینی دانشگاه علوم پزشکی اراک می‌باشند. ابتدا اطلاعات موجود در خصوص دوره قبل ازمداخله به صورت کامل جمع آوری گردید ( دی 80 تا دی 82)، سپس مداخله به صورت ایجاد و تجهیز پایگاه تحقیقات بالینی در بزرگ‌ترین بیمارستان دانشگاهی شهر اراک، برگزاری کارگاه‌های سریال روش تحقیق، کنفرانس‌های پژوهشی، مشاوره‌های حضوری و آموزش طراحی بانک اطلاعات پژوهشی در طی دو سال ( دی 82 تا دی 84 ) انجام گرفت و نتایج این دوره دو ساله با دوره قبل از مداخله مقایسه گردید. نتایج: مقایسه وضعیت طرح‌های تحقیقاتی در دو دوره قبل و بعد از مداخله نشان می‌دهد که در دو سال قبل از مداخله از 38 طرح پیشنهادی 30 طرح و در دوره بعد از مداخله از 89 طرح پیشنهادی 76 طرح مصوب شده است. در این دو دوره به ترتیب 14 (6/46 درصد) و 50 (8/65 درصد) طرح تصویب شده بالینی بودند. در خصوص مقایسه طرح‌ها از لحاظ کیفی، به ترتیب 11 و 15 طرح HSR ، 2 و 22 کارآزمایی بالینی و 8 و 8 طرح توصیفی قبل و بعد از مداخله تصویب گردیده است. مجموع مقالات چاپ شده دردوره اول 45 و در دوره دوم 84 مورد می‌باشد. ارائه مقاله در کنگره‌ها داخلی و خارجی در کل به ترتیب 33 و 59 مورد می‌باشد که به ترتیب 25 و 51 مورد در کنگره‌های داخلی و 8 و 8 مورد در کنگره‌های خارجی در دو دوره ارائه شده است. نتیجه‌گیری: با توجه به نتایج به دست آمده در این پژوهش به نظر می‌رسد، ایجاد پایگاه توسعه تحقیقات بالینی در این دانشگاه و دانشگاه‌های مشابه، با اجرای مداخلات مشابه با این تحقیق، بر روند تحقیقات بالینی آن دانشگاه تاثیر به سزایی خواهد داشت.
خانم عفت صادقیان، دكتر علی حیدریان پور، دكتر فرهنگ عابد،
دوره 9، شماره 2 - ( 4-1385 )
چکیده

مقدمه: تجربه ناباروری که برخی آن را بحران ناباروری نام نهاده‌اند با استرس فیزیکی، اقتصادی، روان شناختی و اجتماعی همراه است که تمام جنبه‌های زندگی افراد را تحت تاثیر قرار می‌دهد. این رویداد، تنشی جدی در زندگی محسوب شده و ضربه روانی شدیدی را بر زوجین وارد می‌سازد. این مطالعه به منظور مقایسه مشکلات روانی مردان و زنان نابارور مراجعه کننده به درمانگاه ناباروری بیمارستان فاطمیه همدان در سال 1383 صورت گرفت. روش‌کار: این پژوهش از نوع تحلیلی- مقطعی است. که در آن 400 زوج نابارور (200 مرد و200 زن) به روش در دسترس از بین زوجین ( زوجی که تشخیص ناباروری برای او داده شده است) انتخاب شدند. اطلاعات لازم به وسیله پرسش‌نامه اطلاعات دموگرافیک و پرسش‌نامه SCL90 در قالب یک مصاحبه فردی با جلب همکاری و اعتماد آزمودنی جمع آوری گردید. اطلاعات به دست آمده با استفاده از آمار توصیفی و آزمون تی مستقل تجزیه و تحلیل شد. نتایج: نتایج نشان داد که زنان نابارور اختلال روانی شدیدتری را نسبت به مردان نابارور تجربه می‌کنند. هم‌چنین با 05/0p< ، زنان نابارور در 9 مقوله SCL90 از جمله افسردگی، اضطراب، ترس، جسمی سازی، حساسیت بین فردی، خصومت، افکار پارانوئید و سایکوتیک تفاوت معنی‌داری را نسبت به مردان نابارور نشان دادند. نتیجه‌گیری: می‌توان گفت زنان استرس بیشتری را در زندگی شخصی، اجتماعی و جنسی خود تجربه کرده و زنان از پدیده ناباروری تاثیر پذیر تر بودند که می‌تواند به دلیل مسائل فرهنگی، یا آسیب پذیری روانی بیشتر آنها و یا شکل خاص تعاملات اجتماعی حاکم باشد.
دكتر علی کاظمی سعید، دكتر احمد یمینی شریف، دكتر مهناز عالم زاده، دكتر ماریا رئیسی دهکردی، دكتر غلامرضا داودی،
دوره 9، شماره 2 - ( 4-1385 )
چکیده

مقدمه: ضربان سازهای دائمی در درمان گروهی از بلوک های درجه دوم و سوم به کار می روند. بر اساس نتایج مطالعات قبلی، تغییرات همودینامیک ناشی از نصب ضربان سازها به اثبات رسیده است. در این مطالعه سعی بر آن بوده که این تغییرات همودینامیک از منظر دیگری به صورت اندازه گیری سطح سدیم ادراری و فشار خون مورد بررسی قرار گیرند. روش کار: 30 بیمار که طی سه سال جهت گذاشتن ضربان ساز دائمی برای اولین بار در مرکز قلب تهران بستری شده بودند (شامل 12 زن با میانگین سنی 92/62 سال و 18 مرد با میانگین سنی 07/60 سال) از نظر سطح سدیم ادراری، وزن مخصوص ادرار، فشار خون، سدیم و پتاسیم خون، قبل و بعد از نصب ضربان ساز تحت بررسی قرار گرفتند. اطلاعات مزبور با استفاده از آزمون‌های تی زوجی و کااسکوئر، تجزیه و تحلیل شد. نتایج: میزان فشار خون سیستولی پیش از نصب ضربان ساز 50/136 میلی‌متر جیوه و پس از آن 60/120 میلی‌متر جیوه بود که کاهش آن معنی دار بود(001/0 p<). هم‌چنین سطح سدیم ادراری پس از نصب ضربان ساز افزایش قابل ملاحظه‌ای یافت (45/83 میلی اکی والان در لیتر پیش از نصب ضربان ساز و 61/106 میلی اکی والان در لیتر پس از نصب ضربان ساز)(018/0=p). نتیجه گیری: این مطالعه نیز یافته های مطالعات قبلی را که حاکی از تغییرات همودینامیک به صورت کاهش فشارخون و افزایش نوروپپتیدها پس از نصب ضربان سازهای دائمی هستند، تائید می کند.
دكتر پارسا یوسفی، دكتر علی سیروس، دكتر فاطمه دره، خانم سیده مهیا رشیدی،
دوره 9، شماره 2 - ( 4-1385 )
چکیده

مقدمه: هیپرکلسیوری ایدیوپاتیک به عنوان یک اختلال شایع، در دوران کودکی شناخته شده است و عامل مهم و شایع در تشکیل سنگ کلیه می‌باشد. عفونت ادراری مکرر به عنوان تظاهر بالینی هیپرکلسیوری است. با توجه به این که هیدروکلروتیازید داروی مؤثری در درمان هیپرکلسیوری است این مطالعه با هدف بررسی اثر بخشی مصرف هیدروکلروتیازید در کنترل عفونت ادراری مکرر دختران مبتلا به هیپرکلسیوری ایدیوپاتیک طراحی گردید. روش کار: این مطالعه یک کار آزمایی بالینی تصادفی یک سوکور می‌باشد که بر روی 100 دختر 1 تا 12 ساله مبتلا به هیپرکلسیوری ایدیوپاتیک که با حداقل 2 عفونت ادراری در سال به بیمارستان‌های امیرکبیر و ولیعصر (عج) اراک مراجعه نموده بودند، انجام شد. بیماران به طور تصادفی ساده به دو گروه درمانی (هر گروه50 نفر) تقسیم شدند. به گروه اول آموزش‌های لازم از نظر مصرف مایعات فراوان، دفع ادرار هر 2 ساعت، مصرف کم نمک، شستشوی منطقه تناسلی از جلو به عقب، پوشیدن شلوار نخی گشاد و دفع کامل ادرار داده شد. گروه دوم علاوه بر آموزش‌های لازم، تحت درمان با داروی هیدروکلروتیازید به میزان یک میلی‌گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن در روز به صورت دوز واحد صبحگاهی قرار گرفتند. سپس عود عفونت ادراری در دو گروه با استفاده از آزمون تی دانش آموزی مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج: کلیه بیمارانی که تحت درمان با هیدروکلروتیازید قرار گرفتند، نرموکلسیوریک شدند. در هر گروه شیوع عدم عود عفونت ادراری 34 درصد (17 نفر) بود که تفاوت آماری معنی‌داری نداشتند. نتیجه‌گیری: نتایج حاصل از این مطالعه، وجود تأثیر درمان هیپرکلسیوری در پیش‌گیری از عفونت را رد نمود. لذا مسأله ارتباط این دو و تصمیم‌گیری‌های درمانی مربوطه نیاز به بررسی‌های دقیق‌تر، با هدف حذف فاکتورهای مخدوش کننده دارد.
دكتر صهبا چهرئی، دكتر علی چهرئی، دكتر هادی پور مقیم،
دوره 9، شماره 2 - ( 4-1385 )
چکیده

مقدمه: استفاده درمانی از دی‌پنی‌سیلامین همراه با عوارض گوناگونی می‌باشد. شایع‌ترین عارضه آن، پروتئینوری ناشی از دی‌پنی‌سیلامین است که اغلب ناشی از گلومرولوپاتی از نوع مامبرانو می‌باشد. در این مقاله یک مورد گلومرولونفریت نوکال سگمنتال ناشی از دی پنی سیلامین در یک بیمار مبتلا به اسکرودرمی گزارش شده است. مورد: در این مقاله به شرح بیماری پرداخته شده است که به مدت 18 ماه تحت درمان با دی‌پنی‌سیلامین بود و به علت درگیری کلیوی از نوع FSGN دچار پروتئینوری در حد سندرم نفروتیک شد. یک ماه پس از قطع درمان و بدون هیچ درمان اضافی دیگر، پروتئینوری بیمار بر طرف شد. بیمار نام برده هیچ علامتی به نفع بحران کلیوی ناشی از اسکلرودرمی نداشت. نتیجه‌گیری: در این مورد خاص دی پنی‌سیلامین مسئول ایجاد گلومرولونفریت فوکال و سگمنتال کلیه بیمار بوده است. لازم به ذکر است که تاکنون این نوع پاتولوژیک درگیری کلیوی به دنبال درمان با دی‌پنی‌سیلامین گزارش نشده است.

صفحه 4 از 27     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشگاه علوم پزشکی اراک می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Arak University of Medical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb