537 نتیجه برای علی
مصطفی جانی، بهمن صالحی، سید علی آل یاسین، حسین داوودی،
دوره 20، شماره 3 - ( خردادماه 1396 1396 )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: هدف تحقیق حاضر تعیین اثر بخشی گروه درمانی شناختی رفتاری بر کیفیت زندگی بیماران مبتلا به بیماریهای قلبی عروقی بود.
مواد و روشها: روش تحقیق از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه است. جامعه آماری شامل کلیه بیماران مبتلا به بیماری قلبی عروقی مراجعه کننده به مرکز آموزشی درمانی امیرکبیر شهر اراک بود و حجم نمونه شامل 30 نفر بود که به طور غربالگری انتخاب و به صورت تصادفی ساده در دو گروه گواه و آزمایش گمارش شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه کیفیت زندگی مک نیو بود که شرکتکنندگان طی دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون به آن پاسخ دادند و گروه آزمایش نیز طی 9 جلسه در جلسات درمان شناختی رفتاری شرکت کردند. (05/0<p) معنیدار تلقی گردید.
یافتهها :بین میانگین گروه آزمایش و گواه در متغیر کیفیت زندگی و مولفههای آن تفاوت معنیداری وجود داشت(05/0p<).
نتیجه گیری: تحلیل نتایج نشان داد که درمان شناختی رفتاری به شیوه گروهی بر کیفیت زندگی(حیطه عاطفی، فیزیکی و اجتماعی) اثر بخش است.
علی خواجه لندی، حسین عابد نطنزی، حجت اله نیکبخت،
دوره 20، شماره 3 - ( خردادماه 1396 1396 )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: ویسفاتین آدیپوسیتوکینی است که از بافت چربی ترشح میشود و با میزان گلوکز پلاسما ارتباط دارد و میتواند بر روی بروز دیابت موثر باشد. از سوی دیگر در طب سنتی از آلوئهورا به عنوان داروی ضددیابت استفاده میشود. هدف مطالعه حاضر، بررسی اثرات تمرین شنا همراه با مصرف عصاره آلوئهورا بر سطوح سرمی ویسفاتین، گلوکز و نسبت تریگلیسرید به لیپوپروتئین پرچگال در موشهای صحرایی دیابتی بود.
مواد و روشها: در این مطالعه تجربی، 28 سر موش صحرایی نر دیابتی انتخاب و در چهار گروه(1) کنترل، (2) تمرین شنا، (3) عصاره آلوئهورا و (4) تمرین شنا همراه با آلوئهورا قرار گرفتند. برنامه تمرین شنا به صورت فزاینده در هفته اول با 6 دقیقه آغاز شد و در هفته ششم به 36 دقیقه افزایش یافت. گروه های 3 و 4 روزانه 300 میلیگرم بر کیلوگرم عصاره آلوئهورا دریافت کردند. گروه کنترل هیچ گونه فعالیت منظم ورزشی نداشته و همچنین عصارهای دریافت نکردهاند. دادهها با استفاده از تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی توکی مورد تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: در هر سه گروه تمرین شنا، گروه عصاره و گروه تمرین و عصاره کاهش معنیدار در گلوگز خون، نسبت تریگلیسرید به لیپوپروتئین پرچگال و سطح ویسفاتین نسبت به گروه کنترل وجود داشت(05/0≥p).
نتیجه گیری: نتایج نشان داد که تمرین شنا همراه با مصرف عصاره آلوئهورا باعث کاهش نسبت تریگلیسرید به لیپوپروتئین پرچگال، گلوکز و افزایش حساسیت گیرندههای ویسفاتین و در نتیجه کاهش سطح سرمی آن در موشهای صحرایی دیابتی میشود.
مجتبی رحیمی ورپشتی، داریوش مرادی فارسانی، بابک علی کیایی، بهزاد ناظم رعایا، سید حسین موسوی،
دوره 20، شماره 3 - ( خردادماه 1396 1396 )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: هدف از این مطالعه بررسی تأثیر افزودن پیشگیرانه قطره کتورولاک به تتراکایین موضعی بر درد و پارامترهای همودینامیک حین و بعد از عمل آب مروارید میباشد.
مواد و روشها: هشتاد بیمار کاندید جراحی آب مروارید تحت سدیشن و بیحسی موضعی به صورت تصادفی در دو گروه مساوی قرار گرفتند: گروه T قطره چشمی تتراکایین 5/0 درصد و گروه TK قطرههای چشمی تتراکایین 5/0 درصد و کتورولاک 5/0 درصد را به میزان یک قطره در هر 10 دقیقه به مدت 30 دقیقه قبل از شروع عمل جراحی آب مروارید دریافت نمودند. شدت درد و پارامترهای همودینامیک در زمان بلافاصله در زمان قبل از شروع عمل و سپس در دقایق 5، 10، 15 و 20 حین عمل و در بدو ورود به ریکاوری و در دقایق 5، 10، 15 و 20 بعد از ورود بیمار به ریکاوری جمعآوری و مقایسه شدند.
یافتهها: میانگین شدت درد در حین عمل در گروه TK (128/0±1) به طور معنیداری پایینتر از گروه T (54/1±2) بود (003/0=p)، ولی در ریکاوری این اختلاف معنیدار نبود(157/0=p). تعداد بیماران نیازمند مسکن اضافه در دو گروه تفاوت معنی داری با یکدیگر نداشتند. در رابطه با پارامترهای همودینامیک به جز دقیقه 20 (فشار سیستولیک) و دقایق 20 و 15(ضربان قلب و تنفس) ریکاوری اختلاف معنیداری میان دو گروه وجود نداشت.
نتیجه گیری: افزودن پیشگیرانه قطره کتورولاک به تتراکایین موضعی، موثرتر از تتراکایین به تنهایی جهت کاهش درد حین عمل آب مروارید است.
محبت جمهیری، زینب حفیظی بارجین، مجتبی قبادی، علی مرادی، فاطمه صفری،
دوره 20، شماره 4 - ( تیرماه 1396 1396 )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: استرس اکسیداتیو نقش مهمی در پاتوژنز هیپرتروفی قلبی ناشی از هیپرتانسیون دارد. گیاهان منبع غنی از ترکیبات آنتی اکسیدانی هستند. تیمول یک فنل مونوترپن طبیعی است که در برخی گیاهان به وفور یافت میشود و اثرات بیولوژیک متعددی را نشان میدهد. هدف از مطالعهی حاضر بررسی اثر تیمول بر فعالیت آنزیم آنتی اکسیدان کاتالاز، سطح مالون دی آلدئید (MDA) و میزان فعالیت خنثی سازی رادیکالDPPH )2 2-دی فنیل 1-پیکریل-هیدرازیل) به دنبال هیپرتروفی بطن چپ در موشهای صحرایی بود.
مواد و روشها: در این مطالعه تجربی، حیوانات به موشهای هیپرتروف شده بدون درمان(گروه H) و موشهای هیپرتروف پیش درمان شده با تیمول با دوزهای روزانه 25 و 50 میلیگرم بر کیلوگرم تقسیم شدند(به ترتیب گروههای Thy25+H و Thy50+H). حیوانات دست نخورده به عنوان گروه کنترل در نظر گرفته شدند(Ctl). به منظور القای هیپرتروفی بطن چپ، حیوانات تحت تنگی آئورت شکمی قرار گرفتند. فعالیت سرمی کاتالاز، سطح MDA و میزان فعالیت خنثی سازی رادیکال DPPH طبق روشهای بیوشیمایی تعیین گردید.
یافتهها: فعالیت کاتالاز در گروههای Thy25+H و Thy50+H، به طور قابل توجهی در سرم افزایش یافت vs. H)01/0(p<. علاوه بر این، سطح MDA سرمی در گروههای Thy25+H و Thy50+H در مقایسه با گروه H به طور معنیداری کاهش یافت(به ترتیب05/0 p<و 001/0p<). میزان خنثیسازی رادیکال آزادDPPH نیز در گروههای Thy25+H و Thy50+H نسبت به گروه H افزایش معنیداری را نشان داد(به ترتیب05/0 p<و 001/0p<).
نتیجهگیری: نتایج این مطالعه نشان میدهد که تیمول به عنوان یک آنتیاکسیدان سبب به وجود آمدن اثرات کاردیوپروتکتیو میشود و همچنین با افزایش ظرفیت آنتی اکسیدانی از هیپرتروفی بطن چپ جلوگیری مینماید.
شاهین فاتح، علی رضا محمدی، مانیا بیرانوند،
دوره 20، شماره 4 - ( تیرماه 1396 1396 )
چکیده
چکیده
مقدمه: بیماری کیست هیداتیک یکی از مهمترین بیماریهای عفونی مشترک بین انسان و حیوان است که در کشورهای ناحیه مدیترانه از جمله ایران اندمیک میباشد. درگیری ناحیه لگن از جمله رحم بسیار نادر است.
گزارش مورد: بیمار خانم 26 ساله با شکایت پارزی اندام، عدم تعادل پیشرونده و سردرد با تشخیص کیست هیداتیک مغز، جراحی شد. یک سال بعد با درد و تورم خفیف در ناحیهی مچ دست با همان تشخیص مجدد جراحی شد. سه سال بعد، بعد از مشاهده دو ضایعهی کیستیک در ناحیه سوپراپوبیک با سونوگرافی با تشخیص کیست هیداتیک رحم، تحت جراحی قرار گرفت. در تمام موارد تشخیص با پاتولوژی تائید شد.
بحث: پیگیری بیماران با استفاده از روشهای رادیولوژیک و سرولوژیک ضروری است.
نتیجهگیری: بیماران با هر گونه تظاهر بالینی در نواحی اندمیک به خصوص در صورت وجود سابقه قبلی هیداتیدوز باید از نظر ابتلا به کیست هیداتیک بررسی شوند.
هنگامه سادات رضوی، شعبان علیزاده، امیر آتشی، پروین رحمانی،
دوره 20، شماره 5 - ( مردادماه 1396 1396 )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: هموگلوبین جنینی پروتئین اصلی انتقال دهنده اکسیژن در جنین انسان است. هموگلوبین A پس از تولد به جز در موادی از تالاسمیها و آنمی داسی شکل، جایگزین هموگلوبین F میشود. مطالعات نشان میدهند که بیان زنجیره گاما میتواند در تنظیم فعالیتهای پس از رونویسی نقش داشته باشد. میکرو آر ان ایها که RNAهای کوچک غیر کد شونده نامیده میشوند ،mRNA را مورد هدف قرار میدهند و میتوانند منجر به سرکوبی مرحله ترجمه یا تخریب mRNA شوند. هدف از این مطالعه، بررسی اثر miR-940 بر روی بیان زنجیره گاما هموگلوبین F و مارکرهای رده اریتروئیدی در رده سلولی k-562 میباشد.
مواد و روشها: در این مطالعه تجربی، سلولهای رده k-562 در محیط RPMI1640 کشت داده شدند. سپس پیشساز ژن miR-940 به روش الکتروپوریشن وارد رده سلولی k-562 شد. در روزهای 3، 7 و14 ، RNA استخراج گردید و cDNA در روزهای انتخاب شده ساخته شد. افزایش بیان miR-940 توسط تکنیک real-time تأیید گردید و میزان بیان زنجیرههای گاما و فاکتور GATA-1 به روش Quantitative Real-Time PCR اندازهگیری شد. در نهایت، مارکرهای اریتروئیدی توسط فلوسایتومتری بررسی شدند.
یافتهها:در روزهای 3، 7 و 14 بعد از انتقال ژن به داخل رده سلولی، میزان بیان فاکتور GATA-1 و زنجیره گاما نسبت به گروه کنترل افزایش یافت. همچنین بیان شاخصهای رده اریتروئیدی افزایش پیدا کرد.
نتیجه گیری: شواهد نشان میدهد که افزایش miR-940 در بالا رفتن بیان زنجیزه گامای هموگلوبین نقش دارد. میتوان اظهار داشت که miR-940 ممکن است یک هدف درمانی قابل ملاحظه در بالا بردن میزان Hb F باشد. مبتلایان به کم خونی داسی شکل و بتا-تالاسمی کاندیدهای مناسب برای این نوع درمان هستند.
نازلی خواجه نصیری، همایون خزعلی، فرزام شیخ زاده،
دوره 20، شماره 5 - ( مردادماه 1396 1396 )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: اثرات مفید فعالیت بدنی(ورزش) متوسط و منظم بر بهبود عملکرد تولید مثل مشخص شده است، اما تاکنون تغییرات بیان ژنهای تاثیرگذار بر محور تولید مثلی موجود در هسته قوسی هیپوتالاموس در پاسخ به این نوع ورزش بررسی نشده است. از این رو، در مطالعه حاضر، تاثیرات فعالیت بدنی متوسط و منظم یک ماهه بر بیان ژن نوروکینین B و تغییرات هورمونی محور تولیدمثلی بررسی شد.
مواد و روشها: در این مطالعه تجربی، چهارده سر موش صحرائی نر بالغ نژاد ویستار50±250 به طور تصادفی به دو گروه کنترل و ورزش متوسط و منظم یک ماهه تقسیم شدند. هسته قوسی حیوانات پس از یک ماه فعالیت بدنی با شدت 20 متر در دقیقه از کل مغز جدا شده و برای سنجش بیان ژن نوروکینین B به کمک روش Real time -PCR در فریزر 80- نگهداری شدند. هم چنین، نمونه سرم نیز از طریق روش الایزا برای ارزیابی سطوح هورمونهای لوتئینه کننده، کورتیکواسترون و تستوسترون تهیه شد. دادهها به روش تی تست در نرم افزار SPSS تحلیل شدند.
یافتهها: بیان ژن نوروکینین B در گروه تیمار با ورزش نسبت به گروه کنترل کاهش معنیداری یافت(05/0>p). سطح سرمی هورمون کورتیکواسترون در گروه تیمار با ورزش نیز کاهش داشت(05/0>p). در حالیکه سطوح سرمی هورمون لوتئینه کننده و تستوسترون در گروه ورزش نسبت به گروه کنترل افزایش معنیداری نشان داد(05/0>p).
نتیجهگیری: فعالیت بدنی متوسط و منظم با کاهش سطح هورمون کورتیکواسترون و کاهش بیان نوروکینین B احتمالا"موجب بهبود عملکرد محور تولید مثلی جنس مذکر میگردد.
علیا مشیری، جواد ساجدیان فرد، مینا قیصری،
دوره 20، شماره 5 - ( مردادماه 1396 1396 )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: درد از فرآیندهای حفاظتی بدن میباشد .در سیستم عصبی مرکزی مسیرهای متفاوتی برای کنترل درد وجود دارد. یکی از این مسیرها سیستم نزولی کنترل درد میباشد. هسته خاکستری دور قناتی PAG از ساختارهای شناخته شده میباشد که در انتقال و تعدیل درد نقش مهمی را ایفاء میکند. هدف از این تحقیق، بررسی درصد رابطه بین ناحیه راست و چپ هسته PAG در ایجاد درد یک طرفه در پای چپ میباشد.
مواد و روشها: در این تحقیق از 60 موش صحرایی نر (30+280 گرم) نژاد ویستار در شش گروه (3 گروه آزمایش و 3 گروه کنترل) استفاده گردید. در گروههای آزمایش، داروی و بیحسی لیدوکائین به میزان 5/0 میکرولیتر در هسته چپ PAG، در هسته سمت راست PAG و در هر دو هسته چپ و راست تزریق گردید و در گروههای کنترل سرم فیزیولوژی در نواحی مذکور تزریق گردید. پس از 15 دقیقه، 50 میکرولیتر از فرمالین 5/2 درصد به صورت زیر جلدی در پای چپ حیوان تزریق شد و میزان درد در فواصل 15 ثانیهای تا مدت زمان یک ساعت ثبت گردید.
یافتهها: نتایج نشان داد که در صورت ایجاد درد در سمت چپ بدن موش صحرایی، علاوه بر ناحیه سمت چپ هسته PAG طرف مقابل آن نیز به درد واکنش نشان می دهد.
نتیجهگیری: این مطالعه نشان داد که در آزمون فرمالین، هر دو ناحیه چپ و راست هسته PAG به طور معنیداری در درد ایجاد شده در یک طرف بدن در موش صحرایی نقش دارند که هسته طرف مقابل اثر کمتری دارد.
مجید امیری مطلق، محمد علی اطلسی، زینب وحیدی نیا، سید علیرضا طلائی، زینب رضا زاده لواف، ابوالفضل اعظمی طامه،
دوره 20، شماره 5 - ( مردادماه 1396 1396 )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: گلوتامات فراوانترین نوروترانسمیتر تحریکی در مغز پستانداران است و نقش عمدهای در پاتوژنز آسیب مغزی ایسکمیک بازی میکند. انتقال دهندههای گلوتامات نقش اصلی در خارجسازی گلوتامات دارند و غلظت آن را در مقادیری کمتر از مقادیر ایجاد کننده سمیت تحریکی حفظ میکنند. نقش حفاظت عصبی استروژن و پروژسترون در برابر آسیب ایسکمیک مشخص شده است؛ با این وجود، مکانیسم مولکولی آن به طور کامل مشخص نیست. این مطالعه به تأثیر هورمون استروژن و پروژسترون بر بیان انتقال دهندههای گلوتامات در ناحیه حاشیه ایسکمی در موش صحرائی میپردازد.
مواد و روشها: موشهای صحرائی نر بالغ نژاد ویستار در معرض انسداد موقتی شریان مغزی میانی (MCAO) برای یک ساعت قرار گرفتند و بلافاصله بعد از آن دوز ترکیبی استروژن و پروژسترون به حیوانها تزریق شد. تست عملکرد حسی حرکتی برای ارزیابی نقایص رفتاری و رنگآمیزی TTC جهت بررسی تغییرات حجم ناحیه اینفارکت 24 ساعت بعد از MCAO انجام شد. از تکنیکreal-time PCR برای مطالعه میزان بیان ژن انتقالدهندههای گلوتامات EAAT3 و EAAT2استفاده شد.
یافتهها: دوز ترکیبی استروژن و پروژسترون به طور معنیداری توانست حجم ضایعه را کاهش دهد. همچنین، هورمون درمانی توانست اختلالات عصبی حرکتی را در موشهای ایسکمیک بهبود دهد. بررسیهای میزان بیان ژن انتقالدهندههای گلوتامات EAAT3 و EAAT2تغییر معنیداری را بعد از هورمون درمانی نشان ندادند.
نتیجهگیری: دوز ترکیبی استروژن و پروژسترون میتواند حجم ضایعه را کاهش داده و اختلالات عصبی حرکتی را در موشهای ایسکمیک بهبود دهد، اگرچه این بهبودی مستقل از مسیر سیگنالی انتقال دهندههای گلوتامات است.
سارا علیدادیانی، زیور صالحی،
دوره 20، شماره 6 - ( شهریورماه 1396 1396 )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: لانهگزینی از یک جنین شامل یک توالی پیچیده از حوادث سیگنالینگ، متشکل از تعداد زیادی واسطههای مولکولی مانند هورمونهای تخمدان، سایتوکاینها، مولکولهای چسبنده و فاکتورهای رشد است. فاکتور رشد اندوتلیال عروقی (VEGF) یک عامل مهم رگزایی است. اعتقاد بر این است که VEGF نقش مهمی در روند لانهگزینی ایفا میکند. هدف از این مطالعه، بررسی ارتباط پلیمورفیسم C/G 405+ VEGF و نتایج بالینی از زنانی بود که تحت روش لقاح مصنوعی و انتقال جنین قرار گرفتند.
مواد و روشها: یکصد زن با شکستهای قبلی لقاح مصنوعی و انتقال جنین و یکصد زن باردار بهعنوان گروه شاهد برای ژنوتایپ C/G 405+ VEGF توسط واکنش زنجیرهای پلیمراز-پلیمورفیسم طول قطعه محدود کننده (PCR-RFLP) مورد بررسی قرار گرفت. تجزیه و تحلیل آماری به کمک نرم افزار مدکالک انجام شد.
یافته ها: نتایج ما شیوع بالاتری از ژنوتایپ G/G 405+ VEGF و آلل G در بیماران با سابقهی شکست لقاح مصنوعی و انتقال جنین را نشان داد (90/6= OR؛ 29/17–75/2= 95% CI؛ 0001/0> p؛ 50/2= OR؛ 76/3–66/1= 95%CI؛ 0001/0>p).
نتیجهگیری: مطالعهی حاضر نشان داد که ژنوتیپ GG 405+ VEGF با افزایش خطر نارسایی لقاح مصنوعی و انتقال جنین همراه بود. با این وجود، مطالعات بیشتر در جمعیتهای بزرگ تر از جمله دیگر عوامل ژنتیکی مورد نیاز برای رسیدن به یک نتیجهگیری قطعی است.
عباس صارمی، علی اکبر فراهانی، نادر شوندی،
دوره 20، شماره 6 - ( شهریورماه 1396 1396 )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: تمرینات ورزشی بخش مهم و موثری از مراقبت جامع از افراد سالمند است که پیشرفت فرآیند پیری را کند می کند. به دلیل اهمیت فعالیت بدنی در پیش گیری از بیماری های قلبی عروقی، هدف مطالعه حاضر، مقایسه ویژگی های ساختاری و کارکردی قلب مردان میانسال کوه پیما با همسالان غیرورزشکار بود.
مواد و روش ها: در این مطالعه توصیفی تحلیلی و مقطعی، 13 مرد میانسال کوه پیما (سن: 0/2±5/54 سال، نمایه توده بدنی: 4/2±59/25 کیلوگرم بر متر مربع) که در طول 24 ماه گذشته به طور پیوسته حداقل 2 جلسه در هفته و هر جلسه 120 دقیقه فعالیت کوهروی داشتند و هم چنین 14 مرد سالم همسن (سن: 2/2±1/54 سال، نمایه توده بدنی: 3/2±8/26 کیلوگرم بر متر مربع) که اخیراً سابقه هیچ گونه فعالیت بدنی نداشتند(حداقل 6 ماه)، انتخاب شدند. تمام آزمودنی ها در حالت استراحت تست اکوکاردیوگرافی دو بعدی و داپلر استاندارد انجام دادند. آمادگی قلبی تنفسی با استفاده از آزمون بروس ارزیابی شد. از آزمون تی مستقل در سطح 05/0=α برای مقایسه گروه ها استفاده شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که فعالیت های کوهروی به طور معنی دار توده بطن چپ(03/0=p) و قطر انتهای دیاستول بطن چپ(04/0=p) را افزایش می دهد. هم چنین مشاهده شد که فشار خون سیستولی(04/0=p)، کسر تزریقی(05/0=p)، حجم ضربه ای(03/0=p) و آمادگی قلبی تنفسی (03/0=p) به طور معنی دار از طریق کوه پیمایی بهبود می یابد. در برخی شاخص ها، از جمله کسر کوتاه شدگی، قطر سپتوم بین بطنی و قطر دیواره خلفی بطن چپ اختلاف معنی داری بین گروه ها وجود نداشت(05/0<p).
نتیجه گیری: این نتایج نشان می دهند که فعالیت منظم کوهروی می تواند اثرات مفیدی بر ویژگی های ساختاری و کارکردی قلب مردان میانسال داشته باشد.
علی اصغر غفاری زاده، غلامحسن واعظی، سید محمد علی شریعت زاده، علی اکبر ملکی راد،
دوره 20، شماره 6 - ( شهریورماه 1396 1396 )
چکیده
زمینه و هدف: تحرک پایین، آسیب DNA و استرس اکسیداتیو بالا در اسپرم مردان آستنوتراتوزواسپرمی موجب بازده ضعیف درمانهای کمک باروری (ART) در این بیماران میگردد. هدف از این مطالعه تعیین اثر ویتامین E، به عنوان یک آنتیاکسیدان قوی، بر تحرک، حیات و آسیب DNA اسپرم در زمانهای مختلف انکوباسیون (پس از 2، 4 و 6 ساعت) به منظور بهبود خصوصیات اسپرم افراد آستنوتراتوزواسپرمی جهت ART بود.
مواد و روشها: نمونه منی 50 بیمار آستنوتراتوزواسپرمی جمعآوری و سپس ارزیابی شد. هر نمونه به دو گروه کنترل و تیمار ویتامین E (2mM) تقسیمبندی و سپس در دمای 37 درجه سانتیگراد و CO2 با غلظت 6% به مدت 2، 4 و 6 ساعت نگهداری شد. پس از انکوباسیون، پارامترهای تحرک، حیات و فراگمنتاسیون DNA اسپرم در هر گروه ارزیابی گردید. دادهها از طریق روش آماری اندازهگیری تکراری ANOVA (Repeated measure) و آزمون T-test آنالیز و تفاوت میانگینها در سطح P<0.05 معنیدار در نظر گرفته شد.
یافتهها: کاهش معنیداری در میزان قابلیت تحرک و حیات اسپرم و نیز افزایش معنیداری در میزان آسیب DNA اسپرم (پس از 6 ساعت انکوباسیون) در گروه کنترل نسبت به پیش از انکوباسیون مشاهده شد (P<0.05). میزان تحرک و حیات در گروه ویتامین E در مقایسه با گروه کنترل غیر تیماری به طور معنیداری افزایش داشت (P<0.05). آسیب DNA اسپرم نیز پس از 6 ساعت تیمار با ویتامین کاهش معنیداری (p<0.05) نشان داد.
نتیجهگیری: تیمار in vitro نمونههای سمن بیماران آستنوتراتوزواسپرمی با ویتامین E موجب حفاظت اسپرماتوزوآ در برابر اثرات مخرب ROS از طریق حفظ شرایط آنتی اکسیدانی میگردد.
مرضیه توسلی، اعظم علی نقی پور، ابوالفضل ارجمند،
دوره 20، شماره 6 - ( شهریورماه 1396 1396 )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: حافظه و یادگیری از فرآیندهای برتر مغزی محسوب می شوند. حافظه وابسته به وضعیت (STM)، پدیده ای است که در آن یادآوری اطلاعات تازه کسب شده تنها در شرایطی صورت می گیرد که موجود از لحاظ فیزیولوژیک در همان شرایطی قرار گیرد که اطلاعات در همان شرایط رمزگذاری شده است. پدیده STM را می توان با داروهایی مثل مورفین ایجاد کرد. پنتیلن تترازول (PTZ)دارویی است که برای القای تشنج در مدل های آزمایشگاهی استفاده می شود. مطالعات چندی بیان گر آثار مختلف این دارو بر روی فرآیندهای برتر مغزی (حافظه و یادگیری و...) است. هدف از مطالعه حاضر، بررسی اثر پنتیلن تترازول (PTZ) بر روی STM ناشی از مورفین بود.
مواد و روش ها: در این مطالعه از موش های بزرگ آزمایشگاهی نر بالغ (220- 190گرم) نژاد ویستار، استفاده شد. حیوانات در 3 گروه 8 تایی، طی 3 مرحله آزمایش (شامل حافظه/یادگیری ، بررسی وابسته به وضعیت و اثر تداخل) مورد مطالعه قرار گرفتند. یادگیری و حافظه حیوانات در دستگاه یادگیری اجتنابی و طی 2 روز ( آموزش و آزمون) بررسی شد. مدت زمان تأخیر ورود حیوان به محفظه تاریک دستگاه به عنوان ملاکی برای سنجش حافظه استفاده شد. در روزهای پس از آموزش، سالین یا دوزهای مختلف مورفین (5، 5/2، 5/7 میلی گرم بر کیلوگرم- درون صفاقی) در گروه های مختلف تجویز شد. علاوه براین، تزریق قبل از آزمون دوزهای مشابه مورفین برای یادگیری وابسته به وضعیت مورفین بررسی شد. هم چنین اثر تزریق قبل از آزمون تک دوز PTZ(60 میلی گرم بر کیلوگرم- درون صفاقی) به همراه مورفین وابسته به وضعیت مورد بررسی قرار گرفت. فعالیت حرکتی حیوانات توسط دستگاهopen-feild اندازه گیری شد.
یافته ها: تزریق داخل صفاقی پس از آموزش مورفین (5، 5/2، 5/7 میلی گرم بر کیلوگرم) در مقایسه با گروه کنترل باعث کاهش حافظه اجتنابی موش بزرگ آزمایشگاهی شد(001/0p<). تزریق بعد از آموزش و قبل از آزمون دوزهای مشابه مورفین (5/7 میلی گرم بر کیلوگرم) در مقایسه با دوز 5/2 میلی گرم بر کیلوگرم و 5 میلی گرم بر کیلوگرم مورفین، سبب فراخوانی حافظه شد(001/0p<). علاوه براین، تزریق پیش از آزمون60 میلی گرم بر کیلوگرم PTZ باعث حفظ STM ناشی از دوز 5/7 میلی گرم بر کیلوگرم مورفین شد(001/0p<).
نتیجه گیری: مطالعه حاضر نشان داد که تزریق داخل صفاقی مورفین پس از آموزش در دوزهای مختلف باعث اختلال حافظه اجتنابی موش بزرگ آزمایشگاهی می شود. به علاوه، تزریق قبل از آزمون دوزهای مشابه مورفین اختلال حافظه ناشی از مورفین را بازگرداند. این پدیده حافظه وابسته به وضعیت محسوب می شود. هم چنین، این مطالعه نشان داد که تزریق پیش از آزمون PTZ باعث حفظ STM ناشی از مورفین در حیوان می گردد.
زهرا رحیمی، احمد راهبر، فاطمه خیراللهی، علی ابرازه، ذبیح اله قارلی پور،
دوره 20، شماره 7 - ( مهرماه 1396 1396 )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: تعیین میزان و نوع روغنهای مصرفی میتواند کمک موثری در جهت افزایش آگاهی افراد جامعه از چگونگی مصرف این نوع ماده غذایی ارائه دهد. مطالعه حاضر با هدف تعیین الگوی مصرف انواع روغنهای خوراکی و عوامل موثر بر آن بر اساس الگوی پرسید طراحی شده است.
مواد و روش ها: این مطالعه توصیفی-تحلیلی به صورت مقطعی بوده و بر روی۳۰۰ زن شهری و روستایی مراجعه کننده به مراکز بهداشتی استان قم که به روش نمونه گیری چند مرحله ای انتخاب شده بودند، انجام گرفته است. داده ها از طریق پرسشنامه استاندارد الگوی پرسید جمع آوری شد و به کمک نرم افزار آماریSPSS نسخه 20 و با استفاده از آزمون های تی مستقل، تی زوجی، آنووا و ضریب همبستگی پیرسون تجزیه و تحلیل شد.
یافتهها: نتایج نشان داد که 4/46 درصد زنان شهری و 6/53 درصد زنان روستایی روغن جامد مصرف می کنند. از نظر مصرف روغن دنبه تفاوت آماری معنی داری در خانواده های شهری و روستایی وجود داشت (05/0p<)، به طوری که مصرف روغن دنبه در خانواده های روستایی بیشتر از خانواده های شهری بود. میانگین نمرات عملکرد مصرف روغن های خوراکی سالم و عوامل تقویت کننده در زنان شهری و روستایی اختلاف معنی داری را نشان داد (05/0p<)، به طوری که میانگین نمرات زنان شهری بیشتر از زنان روستایی بود.
نتیجه گیری: اجرای برنامه های آموزشی با استفاده از مدل های آموزشی مانند مدل پرسید در جهت اصلاح الگوی مصرف روغن های خوراکی به خصوص در مناطق روستایی در ارتقاء سطح سلامت جامعه موثر می باشد.
اعظم علی نقی پور، مرضیه توسلی، الهه سید حسینی، ابوالفضل ارجمند،
دوره 20، شماره 7 - ( مهرماه 1396 1396 )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: آسیب های نورونی به دنبال تشنج و صرع یکی از علل اصلی مرگ و میر و ناتوانی در سراسر جهان است. در سال های اخیر، پیش شرطی سازی به عنوان یک راهکار درمانی برای پیشگیری از این آسیب ها مطرح شده است. پیش شرطی سازی پدیده ای است که در آن یک محرک آسیب رسان ضعیف، سبب محافظت در برابر محرک آسیب رسان قوی تر بعدی می شود. هدف از مطالعه حاضر، بررسی اثر پیش شرطی سازی اتانول بر اختلال حافظه اجتنابی ناشی از پنتیلن تترازول بود.
مواد و روش ها: در این پژوهش 45 موش بزرگ آزمایشگاهی نر بالغ در محدوده وزنی 180 تا 200 گرم در 5 گروه 9 تایی شامل کنترل، 25/0Eth ، 5/0Eth ،PTZ و گروه Eth (0.5)+PTZ قرارگرفتند. پیش شرطی سازی اتانول به مدت 6 روز قبل از تخریب حافظه با PTZ ایجاد شد. سپس حیوانات در دستگاه یادگیری اجتنابی طی 2 روز آموزش و آزمون بررسی شدند. فعالیت حرکتی حیوانات در دستگاه open field ثبت شد و بیان نسبی mRNA زیر واحد NR1 در هیپوکامپ با تکنیک Real-time PCR اندازه گیری شد.
یافته ها: آزمون آماری آنووای یک طرفه نشان داد پیش شرطی سازی اتانول حافظه اجتنابی حیوان را تخریب نکرد.
همچنین آزمون تعقیبی نشان داد که پیش شرطی سازی اتانول به طور معناداری از تخریب حافظه توسط PTZ جلوگیری کرد و سبب افزایش بیان mRNAزیر واحد NR1 در حیوانات دریافت کننده PTZ شد. فعالیت حرکتی حیوانات گروه های مختلف تفاوت معناداری نداشت.
نتیجه گیری: نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که پیش شرطی سازی اتانول با دوز روزانه 5/0 گرم بر کیلوگرم شش روز قبل از اختلال حافظه اجتنابی ناشی از PTZ سبب نوعی محافظت نورونی در حیوان می شود.
حمید علی زاده، علی رضا صفرزاده، الهه طالبی گرکانی،
دوره 20، شماره 7 - ( مهرماه 1396 1396 )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: تغییر فنوتیپ بافت چربی بر اثر تمرین تئوری جدیدی است که به تازگی مطرح گردیده است، با این وجود شناسایی سازوکار سلولی – مولکولی آن در حال بررسی است. هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثر شش هفته تمرین مقاومتی بر غلظت سرمی هورمون شبه متئورین و شاخص مقاومت به انسولین پسران دارای اضافه وزن بود.
مواد و روشها: 20 پسر نوجوان دارای اضافه وزن با میانگین سن 1±5/18 سال، وزن 5/4±1/81 کیلوگرم و شاخص تودهی بدن 7/0±7/27 کیلوگرم بر مترمربع در این تحقیق شرکت کرده و به دو گروه کنترل (10نفر) و تمرین مقاومتی (10نفر) تقسیم شدند. آزمودنیهای گروه تمرین مقاومتی، شش هفته تمرین مقاومتی را سه روز در هفته انجام دادند. شاخصهای پیکرسنجی، سطوح ناشتای هورمون شبه متئورین، انسولین و گلوکز سرمی در ابتدا و پایان مطالعه اندازهگیری شد.
یافتهها: غلظت سرمی هورمون شبه متئورین در گروه کنترل کاهش معنیدار (008/0= p) و در گروه تمرین افزایش غیرمعنیداری را نشان داد (311/0p=). همچنین، تغییرات سطوح هورمون شبه متئورین بین دو گروه تفاوت معناداری داشت (004/0= p). تغییرات مقاومت انسولینی در هر دو گروه افزایش یافت که این افزایش برای گروه کنترل از لحاظ آماری معنیدار(032/0p=) و برای گروه تمرین غیرمعنیدار (632/0= p) بود. به علاوه، ارتباط بین تغییرات غلظت سرمی هورمون شبه متئورین با تغییرات شاخص مقاومت به انسولین غیرمعنیدار بود (273/0= p).
نتیجهگیری: یافتههای پژوهش حاضر نشان داد که شش هفته تمرینِ مقاومتی ایستگاهی نمیتواند سطح سرمی هورمون شبه متئورین را افزایش و شاخص مقاومت به انسولین و ترکیب بدنی را در پسران نوجوان دارای اضافه وزن بهبود بخشد.
لیلا حمیدی، سعید خاتم ساز، محمدجواد مختاری، محمد علی بابایی بیگی،
دوره 20، شماره 8 - ( آبان ماه 1396 1396 )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: بیماری سرخرگهای کرونر(CAD) یک بیماری چند عاملی است که سالها بدون علامت باقی میماند. زمینه ژنتیکی و عوامل محیطی در ابتلا به CAD سرنوشت ساز هستند. در طول چند سال گذشته، نقش تعدادی ازآپولیپوپروتئین ها و پلی مورفیسم های آنها در بروز این بیماری مشخص شده است. هدف از این مطالعه، بررسی ارتباط پلیمورفیسمهای ژن آپولیپوپروتئین A1با بیماریهای دیابت، فشار خون بالا و استعمال سیگار در مبتلایان به CAD در استان فارس می باشد.
مواد و روشها: این مطالعه به بررسی پلی مورفیسم های ناحیه پروموتر تا اینترون 2ژن APOA1 در 75 مورد مبتلا به CAD و 75 مورد شاهد میپردازد. روش مورد استفاده برای تعیین این پلی مورفیسم هاsequencing-PCR بود. این مطالعه مورد- شاهدی به وسیله نسبت شانس OR)) با فاصله اطمینان 95/0 برای آشکار ساختن ارتباط این پلی مورفیسم ها با ابتلا به فشار خون بالا، دیابت و استعمال سیگار در مبتلایان بهCAD صورت گرفت.
یافتهها: تعداد چهار پلی مورفیسم در ناحیه مورد نظر شناسایی شد که ژنوتیپ هایAA در 12718466 GA, rs در 670rs ،TC در 5070rs وCC در 5069 rs دارای بیشترین فراوانی در تمام گروههای بیمار و شاهد بودند. 12718466 rs در مبتلایان به دیابت ارتباط معنیداری را با گروه شاهد نشان داد 033/p=0
نتیجهگیری: با توجه به این مطالعه، مشخص شد که بیماریهای دیابت، فشار خون بالاو نیز استعمال سیگار از طریق این ژن تاثیری در شروع و تشدید CAD ندارند.
علی ارجمند شبستری، محمود خالویی، محمد ارجمند زادگان، زهرا اسلامی راد، رضا قاسمی خواه،
دوره 20، شماره 8 - ( آبان ماه 1396 1396 )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: مقاومت داروئی کیست های آکانتامبا باعث عود بیماری می شود، از این رو، بیماران باید مدت طولانی تحت درمان و مراقبت قرار گیرند. هدف این مطالعه بررسی اثر تعدادی از فرآورده های گیاهی روی کیست آکانتامبا در محیط برون تنی بود.
مواد و روش ها: اسانسهای آویشن، نعناو پونه با روش تقطیر با فشار بخار تهیه شدند. اسانسها و عصاره آبی گل راعی در سه غلظت (6/0، 1 و 10 درصد) تهیه شد. کیست های آکانتامبا در بازههای زمانی مختلف (30، 60، 120، 180، 1440 دقیقه ) در مواجهه با اسانس وعصاره های گیاهی قرار گرفتند وسپس زنده بودن یا مرده بودن کیست ها با رنگ ائوزین 1/0 درصد مورد بررسی قرار گرفت.
یافته ها: مقایسه میزان مرگ و میر انگل بین گروه شاهد و تست نشان داد که مرگ و میر کیست های آکانتامبا در گروه تست که در معرض فرآورده گیاهی بودند، بیشتر بود. اسانس آویشن و نعنا در غلظت یکسان 10 درصد و زمان 24 ساعت، به ترتیب بیشترین (22 درصد) و کمترین (4 درصد) مرگ و میر را ایجاد کردند. نتایج نشان داد که میزان مرگ و میر آکانتامبا وابسته به زمان بوده است.
نتیجه گیری: اثبات گردید که اسانس آویشن بیشترین اثر کشندگی را روی کیست های آکانتامبا دارد. اجرای تحقیقات بالینی در این رابطه پیشنهاد می شود.
طاهره یحیی، شهره زارع کاریزی، علی جهانیان،
دوره 20، شماره 9 - ( آذرماه 1396 1396 )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: محاسبات مبتنی بر DNA زمینه تحقیقاتی نوینی است که امکان محاسبه و تصمیمگیری درون بافت زنده را با دقت بسیار بالا فراهم میکند. پژوهشهای نوین گویای آن است که میزان بیان بیومارکرهایی نظیر miRNA با وقوع شرایط رخداد بیماریهایی مانند انواع سرطانها رابطه معناداری دارد. محاسبات DNA به عنوان روشی کمهزینه، سریع و دقیق برای تشخیص این بیومارکرها معرفی شده است. در این پژوهش روند آزمایشگاهی ساخت گیتهای منطقی مبتنی بر DNA با هدف تشخیص میزان بیان miR-21 به عنوان بیومارکر سرطان ریه بررسی شده است.
مواد و روش ها: ابتدا رشته مورد نیاز برای طراحی گیت DNA سنتز گردید. سپس دو رشتهای گیت منطقی با انجام یک گرادیان دمایی ایجاد شده و در یک پروسه دقیق با استفاده از الکتروفورز تخلیص شده است. این دو رشته به عنوان ماشین محاسبه منطقی برای تشخیص سطح بیان miR-21 استفاده میشود. ورودی گیت طراحیشده، رشته miR-21 است و پس از انجام محاسبه، میزان بیان miR-21 با اندازهگیری مقدار فلورسنت آزاد شده، مشخص میشود.
یافته ها: گیت منطقی طراحیشده در ابتدا روی رشتههای ورودی سنتز شده سپس روی بافت توموری واقعی تست شده است. نتایج آزمایشهای انجامشده نشاندهنده آن است که میزان قدرت تفکیک به دست آمده، حدود 5/2 برابر بهتر از روشهای مشابه میباشد.
نتیجه گیری: نتایج آزمایش گیت منطقی روی بافت توموری نیز موفقیتآمیز بوده و قابلیتهای روش ارائهشده را تأیید مینماید. نتایج گویای آن است که این روش از نظر زمان انجام و هزینه در حد قابلتوجهی از روش Real time PCR مناسبتر میباشد.
فاطمه قطره سامانی، علی نوریان، لعیا فرزدی،
دوره 20، شماره 10 - ( دی ماه 1396 1396 )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: سونوگرافی مهمترین روش تصویربرداری در تشخیص هر دو حاملگی داخل رحمی و اکتوپیک است. هدف از این مطالعه، مقایسه نتایج سونوگرافی ترانس واژینال با سطح سرمی BHCG در تشخیص حاملگی نابجا در بیماران علامتدار می باشد.
مواد و روش ها: در مجموع، 210 بیمار با تشخیص قطعی حاملگی اکتوپیک به طور آیندهنگر وارد مطالعه شدند. تمامی بیماران توسط یک رادیولوژیست متبحر که از نتیجه نهایی بیمار بی خبر بود، به وسیله سونوگرافی ترانس واژینال بررسی شدند. سطوح سرمی β-hCG و فاصله زمانی بین سونوگرافی و آخرین قاعدگی بین بیماران با نتایج مثبت و منفی سونوگرافی مقایسه شدند.
یافته ها: سونوگرافی در 194 بیمار (4/92 درصد) نتیجه مثبت و در بقیه 16 بیمار (6/7 درصد) نتیجه منفی به همراه داشت. دو گروه از نظر سن همسان بودند (میانه: به ترتیب 31 در برابر 5/30 سال؛ 57/0=p). میانه هر دو متغیر فاصله زمانی بین سونوگرافی و LMP (میانه: 43 در برابر 34 روز، 03/0=p) و سطح سرمی β-hCG (میانه1027 mIU/ml در برابر 5/172 mIU/ml)، 001/0>p) به طور معنیداری در بیماران با نتایج مثبت سونوگرافی بیشتر بودند. هردو متغیر سطح سرمی β-hCG و فاصله زمانی بین سونوگرافی و LMP در آنالیز چندمتغیری از یکدیگر مستقل بودند. بهترین ناحیه تمایزی سطح سرمیβ-hCG 326mIU/ml با حساسیت 6/86 درصد و ویژگی 5/87 درصد بود.
نتیجه گیری: بر اساس یافته های ما، میانه سطح سرمی β-hCG و فاصله زمانی از LMP در بیمارانی که در آنها سونوگرافی به اشتباه حاملگی اکتوپیک را تشخیص نداده بود، به طور معنی داری کمتر از مواردی بود که در آن ها تشخیص صحیح صورت گرفته بود و ناحیه تمایزی سطح سرمی β-hCG پیشنهادی در مطالعه حاضر در مقایسه با مطالعات قبلی متفاوت بود؛ از این رو، مطالعات بیشتر در این زمینه به ویژه در بیماران علامتدار مشکوک به حاملگی خارج رحمی لازم به نظر می رسد.