537 نتیجه برای علی
محترم نصرالهی، مهدی شریف، علیرضا خلیلیان،
دوره 6، شماره 1 - ( بهار 1382 )
چکیده
مقدمه: عفونت های ناشی از سویه های استرپتوکوک پنومونیه مقاوم به آنتی بیوتیک در حال افزایش است. این تحقیق به منظور مطالعه طیف عفونت های پنوموکوکی و بررسی الگوی حساسیت سویه ها نسبت به پنی سیلین و سفتریاکسون و ریسک فاکتورهای کسب عفونت در بیماران بستری در بیمارستان های ساری انجام شد.
روش کار: در یک مطالعه توصیفی، بیمارانی که طی یکسال در بخش عفونی اطفال و بزرگسال بیمارستان های آموزشی و غیر آموزشی بستری شده و بر اساس علایم کلینیکی و یافته های میکروب شناسی و روش های استاندارد تشخیصی، عفونت پنوموکوکی در آنها به اثبات رسیده بود به روش سرشماری مورد مطالعه قرار گرفتند. نمونه گیری از ارگان های مبتلا بر اساس تشخیص پزشک متخصص و تشخیص باکتریولوژی نمونه ها با انجام کشت و روش های استاندارد تشخیصی صورت گرفت. حساسیت سویه های جداشده از بیماران نسبت به پنی سیلین و سفتریاکسون با تعیین حداقل غلظت مهارکنندگی و با استفاده از روش آگار حجمی مورد مطالعه قرار گرفت و نتایج بر اساس روش کمیته بین المللی آزمایشگاهی استاندارد تفسیر گردید. آنالیر آماری داده ها با استفاده از آزمون مجذور کای، آزمون دقیق فیشر و نرم افزار SPSS 11 انجام شد و P<0/05 معنی دار قلمداد گردید.
نتایج: 75 مورد عفونت پنوموکوکی در 32 بیمار بستری در بخش عفونی اطفال و 43 بیمار بزرگسال تشخیص داده شد. الگوی عفونت های پنوموکوکی در بیماران بخش اطفال و بزرگسال مشابه بوده و شایع ترین آنها پنومونی 65/3) درصد) و باکتریمی (24 درصد) بوده است. تعداد سویه های غیر حساس نسبت به پنی سیلین و سفتریاکسون که از بیماران بخش اطفال جدا گردید بیش تر از بیماران بزرگسال بوده است (93/8 درصد درمقابل 53/4 درصد–(p<0/01. این یافته با سابقه استفاده از این آنتی بیوتیک ها که در اطفال بیش تر (37/5 درصد) از بیماران بزرگسال (۷درصد) بوده است مطابقت دارد (p=0/001). حساسیت سویه های پنوموکوک جداشده از اطفال و بیماران بزرگسال نسبت به پنی سیلین و سفتریاکسون دارای الگوی متفاوتی بوده است. 6/2 درصد سویه های جداشده از اطفال نسبت به پنی سیلین و سفتریاکسون حساس بودند در حالی که این میزان دربیماران بزرگسال 46/6 درصد بوده است (P=0/0009). 84 درصد بیماران بزرگسال و 6/2 درصد بیماران بخش اطفال دارای بیماری های زمینه ای بودند (p<0/0001). یافته ها بالا بودن میزان مرگ و میر را در بیماران بزرگسال (30/2 درصد) در مقایسه با بیماران بخش اطفال (6/8 درصد) نشان می دهد.
نتیجه گیری: این مطالعه لزوم واکسیناسیون اطفال و بیماران مسن مبتلا به بیماری های زمینه ای را جهت جلوگیری از ابتلا به عفونت های پنوموکوکی نشان می دهد . |
شهلا انشاییه، امیرحسین سیادت، علی اصیلیان، محمدعلی نیل فروش زاده، فریبا ایرجی، محسن خاتمی پور، رضوان فصیح،
دوره 6، شماره 2 - ( تابستان 1382 )
چکیده
مقدمه: ریزش موی مردانه بیماری بسیار شایعی میباشد. بر طبق بعضی از مطالعات تا 96% مردان دچار درجاتی از این نوع آلوپسی میشوند. در این مقاله اثر داروی گیاهی مشتمل بر گزنه دوپایه، بابونه اروپایی، آویشن، دم اسب و رازیانه با اثر مینوکسیدیل موضعی 2% در درمان آلوپسی مردانه مقایسه شده است.
روش کار: در این مطالعه 82 بیمار مبتلا به آلوپسی مردانه طی یک مطالعه آینده نگر و دوسوکور مورد بررسی قرار گرفتند. پس از تکمیل دوره درمان 6 ماهه، کد داروها باز شد و نتایج مورد بررسی آماری قرار گرفت.
نتایج: بر طبق نتایج حاصل شده، داروی گیاهی در 45% افراد و مینوکسیدیل در 35% افراد سبب رویش مجدد مو شده بود که از لحاظ آماری معنیدار نبود.
نتیجهگیری: طبق یافتههای این پژوهش میتوان از این داروی گیاهی به عنوان جایگزین محلول مینوکسیدیل و یا درمان کمکی با مینوکسیدیل در درمان آلوپسی مردانه استفاده نمود.
علی اکبر رضایی آشتیانی، محمدعلی هادی،
دوره 6، شماره 2 - ( تابستان 1382 )
چکیده
مقدمه: در کشورهای در حال توسعه تعداد زیادی از موضوعات را میتوان در برنامه تحقیقات قرار داد اما با عنایت به اعتبارات بسیار کم تحقیقات در این کشورها، تعیین و اولویتبندی مشکلات بهداشتی به منظور تعیین حیطه پژوهش و عناوین تحقیقاتی از اهمیت ویژهای برخوردار است.
روش کار: در این مطالعه که از نوع توصیفی و مقطعی بود، پرسشنامهای مشتمل بر 100 سوال طراحی شد و در تمام شهرستانها از هر یک از گروههای کارشناسی نظر به یک نفر به وسیله این پرسشنامه خود ایفایی گرفته شد. سپس به همین تعداد از بین مردم و نمایندگان مجلس شورای اسلامی و شورای اسلامی شهرها به روش نمونهگیری منظم افرادی تعیین شدند و نظرات آنها نیز به وسیله همان پرسشنامه اخذ گردید. در نهایت 665 پرسشنامه کامل به دست آمد که 363 مورد مربوط به کارکنان بهداشتی و 302 مورد مربوط به مردم بود. پرسشنامهها پس از کد گذاری وارد رایانه شدند و با بهرهگیری از نرمافزار EPI 6 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
نتایج: یافتههای این تحقیق نشان داد که همه شهرستانهای استان مرکزی از نظر بهداشتی دارای مشکلات تقریبا مشابهی میباشند لیکن میزان مشارکت مردم در کارها سطح آگاهیهای بهداشتی آنها را تغییر داده است. همچنین مشکلات از دیدگاه مردم و کارشناسان تا حدودی متفاوت است؛ مردم مشکلات را به صورت کلی بیان نموده بودند در صورتی که کارشناسان با ریزبینی بیش تری به مشکلات نظر داشتند.
نتیجهگیری: بر اساس یافتههای این پژوهش ضروری است که تحقیقات کاربردی بر اساس محورهای بهداشتی تعیین شده هدایت شوند.
اکرم رنجبر، پروین پاسالار، علیرضا صدیقی، محمد عبدالهی، جمیله دانش نیا،
دوره 6، شماره 2 - ( تابستان 1382 )
چکیده
مقدمه: در حیات هوازی تولید رادیکالهای آزاد و گونههای فعال اکسیژن امری اجتنابناپذیر است. هر گونه عدم تعادل بین تولید رادیکالهای آزاد و سیستم دفاع آنتی اکسیدانی بدن را استرس اکسیداتیو گویند. پاراکوات مهمترین علفکش بیپیریدیلی است که به طور گستردهای در سراسر جهان استفاده میشود و یکی از مکانیسمهای سمیت آن احتمالا ایجاد استرس اکسیداتیو است. هدف ما از این مطالعه، ارزیابی استرس اکسیداتیو در نمونههای خون کارگرانی بود که در کارخانجات تولید آفتکش در بخش تولید پاراکوات مشغول به کار بردند.
روش کار: طی یک مطالعه تحلیلی میزان پراکسیداسیون لیپیدی با روش تیوباربیتوریک اسید، قدرت آنتیاکسیدانهای تام سرم با روش ارزیابی توانایی پلاسما در احیای یونهای فریک به فرو و همچنین میزان گروههای تیول در خون افراد در تماس با پاراکوات و گروه کنترل اندازهگیری شد.
نتایج: استرس اکسیداتیو در افراد مورد مطالعه به صورت افزایش معنیدار میزان پراکسیداسیون لیپیدی (P<0/001), کاهش معنیدار قدرت آنتیاکسیدانهای تام سرم (P<0/001) و کاهش معنیدار گروههای تیول (P<0/001) در مقایسه با گروه کنترل آشکار شد.
نتیجهگیری: تماس مزمن کارگران در کارخانجات تولید آفتکش پاراکوات منجر به ایجاد استرس اکسیداتیو میشود؛ بنابراین شاید در آینده بتوان با مصرف آنتیاکسیدانهای غذایی و آنتیاکسیدانی مکمل تا حدی از استرس اکسیداتیو جلوگیری نمود.
زهرا افتخاری، علی سعدالهی،
دوره 6، شماره 3 - ( پائیز 1382 )
چکیده
مقدمه: پژوهش های انجام شده نشان می دهند کودکانی که دارای مفهوم نگهداری ذهنی هستند، توانایی بیش تری در بیان صفات دارند، از سوی دیگر بررسی مهارت های زبانی کودکان دارای نارسایی ذهنی حاکی از وجود مهارت های زبانی ضعیف تری در کودکان نشانگان داون است.
روش کار: این تحقیق به صورت مقطعی تحلیلی بود که در سال 1382 در مدارس استثنایی شهر سمنان انجام شد. روش انتخاب نمونه ها به صورت نمونه گیری منظم بود. ابتدا 38 دختر نشانگان داون یک زبانه و فاقد معلولیت حسی و حرکتی انتخاب شدند. سپس 37 دختر غیرنشانگان داون یک زبانه نارسایی ذهنی با علت نامشخص براساس تاریخ تولد، پایه تحصیلی، مردودی در پایه های قبلی، شغل و تحصیلات والدین به صورت همتا انتخاب شدند. بر روی این 75 آزمودنی، آزمون های عملیاتی انجام شد و کسانی که مفهوم نگهداری ذهنی را داشتند (25 دختر نشانگان داون و 25 دختر دارای نارسایی ذهنی غیرنشانگان داون) توسط آزمون ریون رنگی مورد ارزیابی قرار گرفتند. موارد آموزش پذیر نیز در آزمون بیان صفات شرکت نمودند.
نتایج: مقایسه عملکرد آزمودنی ها در آزمون بیان صفات حاکی از آن بود که:
۱ - آزمودنی های نشانگان داون در بیان صفات تفضیلی عملکرد ضعیف تری داشتند اما در بیان صفات ساده و عالی بین دو گروه تفاوتی وجود نداشت؛
۲ - سهولت بیانی در صفات ساده> صفات تفضیلی< صفات عالی و همچنین در صفات بزرگ-کوچک< بلند- کوتاه< کلفت– نازک< پهن و باریک بود؛
۳ - عده بسیار کمی از آزمودنی ها قادر به بیان صفات عالی بودند.
نتیجه گیری: دختران نشانگان داون از مهارت های معناشناختی ضعیف تری نسبت به سایر دختران دارای نارسایی ذهنی برخوردارند. |
سعید بابایی، سعید چنگیزی آشتیانی، حمید گرامی، علیرضا جمشیدی فرد، محمد رفیعی،
دوره 6، شماره 3 - ( پائیز 1382 )
چکیده
مقدمه: امروزه پیوند استخوان امری اجتناب ناپذیر است. در واقع اگرچه اتوگرافت از نقطه نظرات گوناگون بهترین انتخاب است اما وجود برخی شرایط مثل انجام دو عمل جراحی به طور همزمان روی یک فرد، محدود بودن اندازه، ابعاد و غیره سبب شده است تا متخصصین امر به جایگزین مناسب اتوگرافت یعنی آلوگرافت نیز بیاندیشند.
روش کار: طی یک مطالعه تجربی 17 از سر خرگوش نیوزلندی به چهار گروه تقسیم شدند. گروه مولد قطعات پیوندی شامل یک سر خرگوش نر بود که از ژنتیکی با خرگوش های دیگر کاملا تفاوت داشت. گروه شم متشکل از 3 سر خرگوش بود که قطعات اتوگرافت مدور به قطر 4 میلی متر از استخوان تیبیای آن ها بدون انجام هرگونه عملیات خاص، بین پای چپ و راست آنها معاوضه و پیوند شد. در همین گروه در استخوان تیبیا سوراخی به قطر 4 میلی متر ایجاد شد تا احتمال پرشدگی خود به خود آن پس از 3 ماه مورد بررسی قرار گیرد. در گروه شاهد (3 خرگوش) قطعات استخوانی به قطر 4 میلی متر از تیبیای خرگوش ها پس از انجام عملیات آنتی ژن زدایی دوگانه (دمینرالیزاسیون و فریزدرای یا FD) مجددا به همان ناحیه برداشت قطعات پیوند زده شدند. در گروه آزمایش (10 سر خرگوش) تیبیای چپ آنها یک آلوگرافت کورتیکوکانسلوس (CTC) از منشا جمجمه (داخل غشایی) و تیبیای راست آنها نیز یک آلوگرافت از نوع CTC از منشا لگن (داخل غضروفی) دریافت نمودند و به مدت 3 ماه مورد پیگیری قرار گرفتند.
نتایج: یافته های این پژوهش نشان دهنده آن بود که میزان موفقیت برای گرافت های داخل غشایی جمجمه ای، 80 درصد و برای گرافت های داخل غضروفی لگنی، 60 درصد بوده است. در گروه شم سرعت اتحاد ترمیم بسیار سریع بود (8 هفته). در گروه شاهد روند ترمیم تا هفته ششم پس از انجام پیوند از کندی مشخصی برخوردار بود که تا هفته دوازدهم جبران گردید. سوراخ های خالی در تیبیا گروه شم حتی پس از 3 ماه نیز ترمیم نگردیدند. همچنین احتمال گرفتن پیوند و سرعت روند ترمیم برای هر دو نوع پیوند اختلاف آماری معنی داری را نشان نداد (P>0/05).
بحث: اگرچه تعداد موارد موفقیت پیوند در گرافت های CTC از منشا داخل غشایی بیش تر از موارد CTC از منشا داخل غضروفی بوده است، اما این تفاوت از نظر آماری معنی دار نبود. بررسی نتایج میکروسکوپی نیز حاکی از آن بود که استفاده از قطعات استخوانی داخل غشایی از سرعت بهتری در روند ترمیم و اتحاد برخوردار است. |
|
علیرضا سوسن آبادی، افسانه زرگنج فرد،
دوره 6، شماره 3 - ( پائیز 1382 )
چکیده
مقدمه: «تهوع» و «استفراغ» از جمله شکایات شایع در دوران بارداری هستند اما در خصوص درمان این مشکلات توافق عمومی وجود ندارد. امروزه باتوجه به عوارض ایجاد شده توسط این حالت ها برای مادر و عدم پذیرش مناسب درمان های دارویی، توجه پزشکان به سوی مداخلات غیردارویی از جمله طب فشاری معطوف شده است. در این مطالعه به بررسی کارایی روش طب فشاری در درمان تهوع و استفراغ بارداری پرداخته شد.
روش کار: این مطالعه یک کارآزمایی بالینی تصادفی بود که طی آن 120 خانم باردار با شکایات تهوع و استفراغ که به درمانگاه های پره ناتال و مطب های خصوصی شهر اراک مراجعه کرده و به کلینیک درد علوی ارجاع شده بودند، مورد بررسی قرار گرفتند. این افراد با تکمیل پرسشنامه به صورت تصادفی به دو گروه شاهد و مورد تقسیم شدند (به صورت یک درمیان فرم 1 یا 2 درباره بیماران تکمیل شد). در گروه مورد، دست بند طب فشاری در محل مناسب و در گروه شاهد، دست بند در محل نامناسب به مدت 90 دقیقه بسته شد. این خانم ها طی 3 مرحله پیاپی به فاصله 24 ساعت پیگیری شدند و پاسخ به درمان در آنها مورد ارزیابی قرار گرفت.
نتایج: در این بررسی میزان تهوع و استفراغ در گروه مورد به طور معنی داری نسبت به گروه شاهد کاهش داشت، به نحوی که پس از پایان مراحل مطالعه، میزان بهبود علائم در گروه مورد بیش از شش برابر گروه شاهد بود. در طی مطالعه هیچ عارضه جانبی خاصی در افراد تحت مطالعه مشاهده نگردید.
نتیجه گیری: یافته های این مطالعه حاکی از این بود که طب فشاری روشی مناسب و بی خطر در درمان تهوع و استفراغ دوران بارداری می باشد. |
محمدعلی شریعت زاده، قاسم مسیبی، ناصر مهدوی شهری، احسان اله غزنوی راد، علی فانی، عبدالرحمان دزفولیان، علی چهریی،
دوره 6، شماره 3 - ( پائیز 1382 )
چکیده
مقدمه: دیابت وابسته به انسولین (IDDM) یا دیابت نوع یک، یک بیماری خود ایمنی مختص به عضو است که در آن سلول های سازنده انسولین تخریب می شوند. علت این بیماری مشخص نیست. عوامل محیطی و ژنتیکی در مستعد کردن فرد به دیابت نقش دارند. بین بروز برخی از آنتی ژن های سیستم سازگار نسجی (HLA) و دیابت ارتباط وجود دارد. گزارشاتی نیز مطرح است که بین بروز IDDM و ویژگی های خطوط پوستی دست (درماتوگلیفیک) به نوعی ارتباط وجود دارد. به هر حال این فرضیه مطرح است که بین آنتی ژن های سیستم سازگار نسجی و خصوصیات درماتوگلیفیک در این بیماران ارتباط وجود داشته باشد و با استفاده از این دو خصوصیت بتوان خطر ابتلا به دیابت را مشخص نمود.
روش کار: در این مطالعه فراوانی برخی از آنتی ژن های HLA (با روش میکرولنفوسیتوتوکسی) و ویژگی های خطوط دستی 30 بیمار مبتلا به IDDM و 30 فرد شاهد که از نظر جنس و خصوصیت جغرافیایی (نژاد) با گروه بیمار مشابه بودند مورد مطالعه قرار گرفتند.
نتایج: یافته های این پژوهش نشان داد که درصد فروانی آلل های A2، DR3 و HLA-DQ2 در گروه بیماران در مقایسه با افراد کنترل بیش تر است. همچنین بررسی های خطوط پوستی در دو گروه نشان داد خط شماری ab در زنان و مردان دیابتی نسبت به گروه کنترل کاهش نشان می دهد. براساس منحنی مشخصه عملی گیرنده نقطه مثبت شدن خطوط ab برای دست راست، 34/7 و برای دست چپ، 32/25 به دست آمد.
نتیجه گیری: هرچند در این مطالعه ارتباط معنی داری بین دو روش مشاهده نشد اما با توجه به این که ژن های کد کننده آنتی ژن های HLA و ژن های تعیین کننده ویژگی های خطوط دستی مجزا می باشند، تعیین آنتی ژن های HLA و درماتوگلیفیک ابزار مناسبی جهت تعیین خطر نسبی ابتلا به دیابت خواهد بود. درهر صورت این اولین مطالعه ای است که در خصوص ارتباط این دو دسته ژن در تعیین استعداد ابتلا به بیماری انجام می شود. پیشنهاد می شود مطالعات بیش تری درخصوص روشن شدن ارتباط این دو ویژگی (HLA و درماتوگلیفیک) در مستعد کردن فرد به بیماری های خود ایمن صورت گیرد. |
|
علی اکبر عبدالهی، بیژن آریا، محمدجعفر گل علی پور، محمدعلی وکیلی،
دوره 6، شماره 3 - ( پائیز 1382 )
چکیده
مقدمه: یکی از شکایات بیمار پس از اعمال جراحی، درد می باشد. جهت تسکین درد از داروهای مختلفی از جمله داروهای ضد التهابی غیراستروئیدی (NSAID) و داروهای مخدر استفاده می گردد. در مورد کاربرد داروهای (NSAID) در تسکین درد گزارش های متفاوتی ارائه شده است. این مطالعه جهت ارزیابی اثرات ضد درد شیاف ایندومتاسین ودیکلوفناک سدیم با پتیدین تزریقی در تسکین درد بعد از عمل جراحی فتق مغبنی طراحی شد.
روش کار: پژوهش حاضر از نوع کارآزمایی بالینی یک سوکور بود. این بررسی روی 55 بیمار 17 تا 60 ساله متعاقب عمل جراحی فتق مغبنی یک طرفه انجام پذیرفت. طی این پژوهش بیماران مورد مطالعه به طور تصادفی به سه گروه تقسیم شدند. در گروه ایندومتاسین (17 نفر)، هر 8 ساعت یک عدد شیاف 100 میلی گرمی استفاده شد. در گروه دیکلوفناک سدیم (18 نفر)، هر 8 ساعت یک شیاف 100 میلی گرمی مورد استفاده قرار گرفت. در گروه پتیدین (20 نفر)، که به عنوان گروه شاهد مطالعه در نظر گرفته شده بودند، هر 8 ساعت نیم میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن آمپول پتیدین به صورت عضلانی تزریق شد. سپس به مدت 24 ساعت شدت درد بیماران با نمودار مقیاس بصری هر 2 ساعت اندازه گیری شده میانگین شدت درد در طول 24 ساعت در فواصل زمانی هر 6 ساعت بین سه گروه مقایسه گردید.
نتایج: میانگین و انحراف معیار شدت درد در کل 24 ساعت بعد از عمل در گروه ایندومتاسین معادل 23±12، در گروه پتیدین معادل 31±9 و در گروه دیکلوفناک سدیم معادل 27±12 ساعت محاسبه گردید. بین میانگین شدت درد در سه گروه مورد مطالعه اختلاف آماری معنی داری مشاهده نشد.
نتیجه گیری: این مطالعه نشان داد که شیاف های ایندومتاسین و دیکلوفناک سدیم می توانند داروهای مناسبی جهت جایگزینی پتیدین تزریقی در فواصل زمانی 6 ساعته در طول 24 ساعت اول بعد از عمل جراحی فتق مغبنی باشند.
علی قضاوی، افسانه زرگنج فرد، قاسم مسیبی، بهاره قاسمی، شیما غزالی،
دوره 6، شماره 4 - ( زمستان 1382 )
چکیده
مقدمه: پره اکلامپسی حالت ویژه ای از بارداری است که با افزایش فشار خون، دفع پروتیین از ادرار و ادم منتشر مشخص می شود. این حالت معمولا در سه ماهه سوم بارداری رخ می دهد و یکی از متداول ترین عوامل مرگ و میر و ایجاد بیماری در مادران سراسر دنیا است. در ایران مطالعه ای در مورد اتیولوژی و پاتوژنز ایمونولوژیک پره اکلامپسی انجام نشده است.
روش کار: این پژوهش از نوع مقطعی تحلیلی بود. در این تحقیق میزان C3 و C4 کمپلمان وIgA ، IgG و IgM در 20 خانم مبتلا به پره اکلامپسی، 20 خانم باردار طبیعی و 20 خانم غیرباردار که از نظر سن، نمایه توده بدن، تعداد زایمان و سن بارداری همسان شده بودند، اندازه گیری شد. پس از گرفتن رضایت نامه کتبی آگاهانه، از افراد مورد مطالعه، نمونه خون گرفته شد. سرم جمع آوری شده جهت بررسی شاخص های ایمونولوژیک توسط روش انتشار ایمنی شعاعی منفرد مانسینی آنالیز شد.
نتایج: میزان C4 در خانم های مبتلا به پره اکلامپسی شدید به طور معنا داری نسبت به خانم های مبتلا به پره اکلامپسی خفیف و بارداری های طبیعی کاهش یافته بود، در حالی که میزان C3 تفاوتی در بین گروه ها نشان نداد. میانگین غظلت IgG در خانم های غیرباردار نسبت به خانم های مبتلا به پره اکلامپسی و باردارهای طبیعی افزایش معناداری داشت. کاهش معناداری نیز در میانگین غلظت IgA خانم های باردار طبیعی در مقایسه باخانم های غیر باردار وجود داشت. تفاوت معناداری بین میانگین غلظت IgM بین گروه های مختلف مورد مطالعه مشاهده نگردید.
نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان دهنده تغییراتی در عوامل ایمونولوژیک خانم های مبتلا به پره اکلامپسی می باشد که احتمالا در پاتوژنز این بیماری در خانم های ایرانی نقش دارد.
عباسعلی محرابیان، محمد همایونی، علیرضا نصرالهی، همایون زجاجی، یونس حماسی،
دوره 6، شماره 4 - ( زمستان 1382 )
چکیده
مقدمه: زخم پپتیک ضایعه ای در مخاط معده یا دوازدهه است که در پاتوژنز آن اسید و پپسین نقش اصلی را دارند. هلیکوباکتر پیلوری نقش مهمی پاتوژنز زخم پپتیک در افراد طبیعی دارا می باشد. زخم پپتیک در بیماری های مزمن از جمله نارسایی مزمن کلیه شایع تر بوده که علت آن نامشخص است.
روش کار: طی یک بررسی مقطعی توصیفی شیوع زخم پپتیک در 98 بیمار مبتلا به نارسایی مزمن کلیه مورد بررسی قرار گرفت و ارتباط آن با هلیکوباکتر پیلوری ارزیابی شد. در این پژوهش بیماران مراجعه کننده به بیمارستان شهدای تجریش تهران در طی 18 ماه با داشتن سطح کراتینین بالاتر یا مساوی 2 میلی گرم در دسی لیتر حداقل طی سه ماه گذشته به عنوان نارسایی مزمن کلیه در نظر گرفته شدند. افرادی که دارای شرایط استرس زای شدید بودند و یا تحت درمان داروهای ضد التهابی غیر استروییدی یا داروهای سرکوب کننده سیستم ایمنی و ضد هلیکوباکتر پیلوری قرار داشتند، از مطالعه کنار گذاشته شدند. بیماران توسط فوق تخصص گوارش آندوسکوپی شده و از نظر شواهد زخم پپتیک بررسی گردیدند.
نتایج: تعداد 98 بیمار با میانگین سنی 56 سال در این مطالعه شرکت کردند که 52 درصد آنها علایم گوارشی داشتند. از این تعداد 19 نفر (19 درصد) زخم پپتیک داشتند که 5 مورد آن هلیکوباکتر پیلوری مثبت بود. تعداد 45 نفر (46 درصد) از کل بیماران دارای هلیکوباکتر پیلوری منفی بودند.
نتیجه گیری: شیوع هلیکوباکتر پیلوری و زخم پپتیک در نارسایی مزمن کلیه در این تحقیق با شیوع آنها در جامعه همخوانی داشت. همچنین تفاوت شیوع زخم پپتیک در مردان (23 درصد) نسبت به جامعه (12 درصد) بیش تر بود.
حمید ابطحی، علی هاتف سلمانیان، سیما رافتی، قربان بهزادیان نژاد،
دوره 7، شماره 1 - ( بهار 1383 )
چکیده
مقدمه: بروسلوز از مهم ترین بیماری های زئونوتیک است که باعث سقط جنین و نازایی در دام ها و بروز تب مواج در انسان می گردد. استفاده از واکسن رایج یعنی سویه S19بروسلا آبورتوس عوارض متعددی برای دام ها دارد. پروتیین P39بروسلا از جمله پروتیین های فضای پری پلاسمیک است که به عنوان یکی از شاخص های مهم ایمنی زا مطرح است. با تولید پروتیین نو ترکیب P39 می توان مطالعات بیش تری در زمینه توانایی این پروتئین در تحریک پاسخ های ایمنی زا بر علیه بروسلا انجام داد. لذا در این تحقیق تولید و تخلیص این پروتئین در باکتری اشریشیا کلی به صورت نو ترکیب انجام گرفته است.
روش کار: در این تحقیق تجربی با استفاده از واکنش زنجیره ای پلیمراز، ژن P39 از باکتری بروسلا آبورتوس تکثیر گردید. پس از تخلیص ژن P39، در ناقلین پلاسمیدی و pSK+ 4T1 pGEXکلون گردید. بنابراین ساختارهای P39-pSK+ و P39-4T1 pGEXتهیه گردید. برای تولید پروتیین نوترکیب P39 ابتدا ساختار پلاسمیدی P39-4T1 pGEX وارد باکتری اشریشیا کلی سویه BL21 شد. سپس تولید پروتیین با القای پلاسمید P39-4T1 pGEXتوسط IPTG صورت گرفت. پروتیین تولید شده با استفاده از کیت تخلیص پروتئین گلوتاتیون اس ترانسفرآز سفارز خالص گردید. میزان پروتیین خالص شده با استفاده از روش براد فورد اندازه گیری شد.
نتایج: ترادف نوکلئوتیدی ژن تکثیر شده توسط PCR کلون شده در ناقل پلاسمیدی+pSK کاملا با ژن P39 بروسلا آبورتوس یکسان بود. تولید پروتیین P39 با القا پلاسمید P39-4T1 pGEX انجام گردید. میزان پروتیین خالص شده برابر 200 میکروگرم در میلی لیتر به دست آمد.
نتیجه گیری: تولید پروتیین نو ترکیب P39بروسلا آبورتوس که در سیتوپلاسم باکتری اشریشیا کلی ناپایدار است، با استفاده از ناقلین دارای پروتیین الحاقی نظیر 4T1 pGEXدر میزبان اشریشیا کلی سویه BL21 امکان پذیر است.
عباس رضایی، ذبیح الله شاهمرادی، امیر حسین سیادت، علی اصیلیان،
دوره 7، شماره 1 - ( بهار 1383 )
چکیده
مقدمه: در بعضی از مقالات احتمال افزایش شیوع کاندیدای دهانی در بیماران دچار پسوریازیس و همچنین احتمال تاثیر آن در تشدید و یا مزمن شدن بیماری پسوریازیس مطرح شده است. لذا بررسی شیوع کاندیدای دهانی در بیماران مبتلا به پسوریازیس و مقایسه آن با افراد سالم مورد توجه قرار گرفته است.
روش کار: در این مطالعه مقطعی 43 فرد مبتلا به پسوریازیس و 43 فرد به ظاهر سالم مراجعه کننده به درمانگاه های پوست وابسته به دانشگاه علوم پزشکی اصفهان به صورت تصادفی انتخاب و از لحاظ وجود یا عدم وجود کاندیدا آلبیکنس در مخاط دهان توسط لام مستقیم و کشت مورد بررسی قرار گرفتند.
نتایج: بر طبق نتایج این مطالعه تحلیلی، 44/2 درصد از بیماران مبتلا به پسوریازیس با کاندیدا آلبیکنس حفره دهان آلوده بودند که این میزان برای افراد سالم 25/6 درصد بود و این اختلاف معنی دار بود (P=0/05). همچنین رابطه معنی داری بین شدت پسوریازیس و شیوع کاندیدا آلبیکنس دهان وجود داشت (P=0/05).
نتیجه گیری: در این تحقیق مشخص شد که شیوع مخمر کاندیدا در بیماران مبتلا به پسوریازیس بیش تر از افراد سالم است. با توجه به نتایج این مطالعه، توصیه می شود که کلیه بیماران دارای پسوریازیس از لحاظ وجود کاندیدا آلبیکنس دهان بررسی شده و در صورت مثبت بودن آزمایش، تحت درمان مناسب با داروهای ضد قارچ قرار گیرند.
امیرهوشنگ محمد علیزاده، علیرضا معقول زاده،
دوره 7، شماره 2 - ( تابستان 1383 )
چکیده
مقدمه: در مطالعات مختلف رژیم های چند دارویی در ریشه کنی هلیکوباکترپیلوری مورد بررسی قرار گرفته است. داروی گیاهی آویشن خواص درمانی ضدعفونی کننده و هم چنین اثر ضداسپاسم مجاری گوارشی دارد. در این مطالعه تاثیر افزایش این دارو به رژیم های چهار دارویی رایج در درمان هلیکوباکترپیلوری مورد ارزیابی قرار گرفت.
روش کار: در این مطالعه که به صورت کارآزمایی بالینی تصادفی شده انجام گرفت، تعداد 90 بیمار مراجعه کننده با علائم گوارشی تحت آندوسکوپی قرار گرفته و پس از مسجل شدن وجود ضایعه و وجود هلیکوباکترپیلوری وارد مطالعه شدند. این بیماران به طور تصادفی در سه گروه تقشسم شدند. رژیم های درمانی شامل گروه A: امپرازول، بیسموت، مترونیدازول، تتراسیکلین. گروه B: امپرازول، بیسموت، مترونیدازول، تتراسیکلین، آویشن. و گروه C: امپرازول، بیسموت، تتراسیکلین، آویشن بود. مدت درمان 2 هفته بود و پس از درمان به مدت 2 هفته تحت درمان رانیتیدین و سپس 2 هفته بدون درمان قرار داشتند. پس از اتمام این مدت، آندسکوپی مجدد و آزمایش برای هلیکوباکترپیلوری انجام گرفت.
نتایج: میزان بهبودی علائم بالینی در بیماران گروه B و C 96/6% گزارش شد که اندکی بیش از گروه A بود. در آندوسکوپی پس از درمان، بهبودی کامل در گروه C 70% بود که از دو گروه دیگر به طور معنی داری بیش تر بود.(P=0/04) ، از لحاظ وجود اریتم معده و دئودنوم در آندوسکوپی پس از درمان، با وجودی که در گروه B بیش ترین فراوانی این ضایعه (36/6%) مشاهده شده است ولی اختلاف معنی داری بین سه گروه در این خصوص وجود نداشت. پاسخ کامل به درمان در گروه C، 46/7% بود که به طور معنی داری از دو گروه دیگر بیش تر بود .(p=0/03)
نتیجه گیری: در مجموع نتایج نشان داد رژیم C که داروی آویشن جایگزین مترونیدازول شده بود بیش ترین اثر را در ریشه کنی هلیکوباکترپیلوری نسبت به دو رژیم دیگر داشت. در نتیجه پیشنهاد می گردد این دارو به همراه رژیم های درمانی چهار دارویی جهت اثر بخشی بیش تر به بیماران تجویز گردد.
کبری راهزانی، علی اکبر ملکی راد، نسرین الهی، مهران جلالی، محمدحسین حقیقی،
دوره 7، شماره 2 - ( تابستان 1383 )
چکیده
مقدمه: سردرد تنشی شایع ترین نوع سردرد است که تنش، اضطراب و افسردگی نقش عمده ای در ایجاد آن دارند. برای درمان این نوع سردرد از روش های دارویی و غیر دارویی استفاده می شود. امروزه علاقه به استفاده از روش های غیردارویی جهت درمان رو به رشد است. این در پاسخ به مصرف بی رویه داروها، عوارض و هزینه های زیاد ناشی از مصرف آنهاست. این مطالعه به منظور بررسی تاثیر ماساژ در درمان سردرد تنشی مزمن انجام شده است.
روش کار: پژوهش حاضر یک مطالعه کارآزمایی بالینی است. تعداد 25 نفر زن مبتلا به سردرد تنشی مزمن طی 5 هفته تحت مطالعه قرار گرفتند. از افراد تحت مطالعه خواسته شد طی این 5 هفته شاخص های سردرد را چهار مرتبه در روز (قبل از صبحانه، قبل از ناهار، قبل از شام و قبل از خواب) در چک لیست ثبت نمایند. اطلاعات به دست آمده از هفته اول و پنجم به عنوان اطلاعات قبل و بعد از مداخله (ماساژ) ثبت گردید. اطلاعات هفته دوم، سوم و چهارم پژوهش به عنوان داده های حین مداخله ثبت گردید. افراد تحت مطالعه حین مداخله هفته ای 2 بار هرنوبت به مدت 20 دقیقه تحت درمان با ماساژ سایشی در ناحیه پشت گردن و شانه ها قرار گرفتند. شاخص های سر درد شامل شدت، تکرار و مدت زمان سردرد بود. شدت با استفاده از معیار 11 نقطه ای ثبت شد. تکرار با محاسبه تعداد روزهای ابتلا به سردرد و مدت زمان از طریق مجموع ساعات سردرد در هفته بخش بر تکرار حملات محاسبه گردید. اطلاعات با استفاده از آنالیز واریانس و آزمون توکی تجزیه و تحلیل شد.
نتایج: نتایج حاصله نشان دهنده تاثیر مثبت ماساژ بود بطوری که شاخص های سردرد اختلاف معنی داری را در سه مرحله قبل، حین و پس از مداخله نشان دادند (p<0/01). میزان بهبودی برای هر شاخص (شدت، تکرار و مدت زمان سردرد) به ترتیب 52، 28 و 57% بود.
نتیجه گیری: ماساژ درمانی منجر به کاهش شدت، تکرار و طول مدت سردرد تنشی شده و می تواند باعث بهبود سردرد تنشی شود.
علی فانی، ایمان فانی، رامین قهرمانی، عباس محسنی، حمیدرضا سلطانی،
دوره 7، شماره 2 - ( تابستان 1383 )
چکیده
مقدمه: اگرچه بیش از دو دهه از کشف هلیکوباکترپیلوری و نقش آن در پاتوژنز بیماری های گوارشی می گذرد اما در جهان و ایران تناقضات و نقایص زیادی در برخورد با این بیماری وجود دارد. این تحقیق به منظور تعیین اثر آموزش بر اگاهی، نگرش، پیگیری و درمان هلیکوباکترپیلوری توسط پزشکان شهر اراک طراحی و انجام شده است.
روش کار: این مطالعه به صورت مداخله ای طراحی گردید و با استفاده از متون معتبر داخلی و گوارشی، مقاله فشرده ای در مورد هلیکوباکترپیلوری و بیماری های مرتبط تهیه شد و از این مقاله سی سوال با محتوای ارزیابی دانش، نگرش و عملکرد پزشکان نسبت به پاتوفیزیولوژی، تشخیص و درمان و پیگیری بیماران استخراج گردید. پس از جلب توافق نظر همکاران پزشک ارزیابی اولیه و سپس مقاله جهت آموزش در اختیار آنها قرار گرفت، یکماه بعد ارزیابی دوم انجام و داده ها با نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
نتایج: با مطالعه در شهر اراک 349 نفر پزشک عمومی و متخصص دست اندرکار درمان هلیکوباکترپیلوری حضور داشتند که جمعا (87/1%) 304 نفر حاضر به همکاری با طرح شدند. میانگین سطح آگاهی گروه های مختلف پزشکی نسبت به اپیدمیولوژی و بیماری زایی هلیکوباکترپیلوری قبل از آموزش حداقل 49/64 و حداکثر 58/75 ارزیابی شد که پس از آموزش به حداقل 57/94 تا حداکثر 74/14 تغییر یافت (P<0/05) . میانگین سطح نگرش و عملکرد پزشکان در بکارگیری روش های صحیح تشخیص، درمان و پیگیری قبل از آموزش از حداقل 53/01 تا حداکثر 71/61، پس از آموزش به حداقل 61/54 تا حداکثر 80/83 تغییر یافت .(p<0.05)
بحث: با ارزیابی اولیه روشن گردید که از روش تست و درمان ناقص و بدون اندیکاسیون به فراوانی استفاده می شود که ضمن هزینه بری، ضرورت آن جای سوال دارد. این مطالعه ضمن ارزیابی دانش و نگرش و عملکرد پزشکان نسبت به هلیکوباکترپیلوری با مداخله از طریق آموزش به روش ارائه مقاله مکتوب توانست تغییرات قابل توجهی را در آگاهی، نگرش و عملکرد پزشکان ایجاد نماید.
منیژه کهبازی، علی چهرئی،
دوره 7، شماره 3 - ( پائیز 1383 )
چکیده
مقدمه: تغذیه مناسب در رشد و تکامل طبیعی کودکان نقش مهمی دارد. با عنایت به اینکه بیش ترین رشد مغزی کودک در سال های اول زندگی است اهمیت تغذیه مناسب در رشد کودک، یادگیری و کارایی کودکان غیر قابل انکار است. در کشور ما نیز اختلال رشد ناشی از مشکلات تغذیه ای از شیوع فراوانی برخوردار است. در حال حاضر آموزش تغذیه به مادران توسط مراقبین سطوح اولیه در مراکز بهداشتی صورت می گیرد و پزشکان کم ترین نقش را در این آموزش دارند. لذا در این مطالعه بر آن شدیم اثر آموزش تغذیه تکمیلی توسط پزشک را بر وزن کودکان دارای اختلال رشد مورد بررسی قرار دهیم.
روش کار: مطالعه انجام شده یک کارآزمایی بالینی به روش قبل و بعد می باشد. در این پژوهش 100 کودک 6 تا 24 ماهه دارای اختلال رشد که هیچ بیماری به عنوان علت کاهش رشد در این کودکان شناخته نشده بود، مورد بررسی قرار گرفتند. سپس آموزش در مورد تغذیه صحیح توسط پزشک به مادران داده شد و کودکان هر ماه به مدت سه ماه از نظر میزان افزایش وزن بررسی شدند و نتایج با سه ماه قبل از اموزش مقایسه گردید.
نتایج: در این مطالعه 45% افراد مورد پژوهش مذکر و مابقی مونث بودند. میانگین سنی آنها 11/83 ماه بود. اختلاف معنی داری بین میانگین اختلاف وزن انتهای دوره بدون آموزش از ابتدای آن (0/49-گرم) و میانگین اختلاف وزن در انتهای دوره آموزشی از ابتدای آن (1276 گرم ) وجود داشت تفاوت امتیاز z انتها از ابتدای دوره آموزش (1/25) نسبت به دوره بدون آموزش (0/04) به طور معنی داری افزایش یافته بود (0/001=P).
نتیجه گیری: به طور کلی آموزش تغذیه به مادران توسط پزشک نقش موثری در بهبود اختلال رشد کودکان و افزایش زوزن آنان دارد و لذا توصیه می گردد پزشکان در برخورد با بیماران دچار اختلال رشد با وجود انجام آموزش تغذیه تکمیلی در سطوح قبلی ارجاع، در کنار بررسی های تشخیصی و حتی مقدم بر آن مجددا آموزش تغذیه تکمیلی را به طور مفصل برای مادران ایشان به اجرا درآورند.
اکرم رنجبر، هاجر رجبیان، یحیی ژند، الهه میرزازاده، اکرم اسماعیلی، سارا قاسمی نژاد، علی اکبر ملکی راد،
دوره 7، شماره 3 - ( پائیز 1383 )
چکیده
مقدمه: عدم تعادل بین تولید رادیکال های آزاد و سیستم دفاع آنتی اکسیدانی را استرس اکسیداتیو گویند. یکی از منابعی که حاوی رادیکال های آزاد فراوانی است و به نظر می رسد استرس اکسیداتیو را القاء می کند، سیگار می باشد.
روش کار: این پژوهش یک مطالعه مقطعی تحلیلی بود که در آن از پرسشنامه ای که حاوی اطلاعاتی در مورد سن، جنس، میزان تحصیلات، سابقه استعمال سیگار، تعداد سیگار مصرفی در روز و ابتلا به بیماری های خاص بود، استفاده شد. گروه مورد را 43 نفر سیگاری با سابقه استعمال سیگار بیش از 5 سال و میانگین سنی 37/7 سال و گروه شاهد را نیز 43 نفر تشکیل می دادند که از نظر سن و جنس با گروه مورد همسان شده بودند. جهت بررسی پارامترهای استرس اکسیداتیو آزمایشاتی شامل سنجش ظرفیت تام آنتی اکسیدان های پلاسما، گروه های تیول، پراکسیدسیون لیپیدی و فعالیت آنزیم گاماگلوتامیل ترانسفراز انجام گرفت.
نتایج: نشان داد که میزان ظرفیت آنتی اکسیدان های تام پلاسما در افراد سیگاری 0/03±1/89 میکرومول بر میلی لیتر و در افراد غیر سیگاری 0/04±2/24 میکرومول بر میلی لیتر است. همچنین میزان گروه های تیول پلاسما در افراد غیر سیگاری 0/48±0/81 میکرومولار و در افراد سیگاری 0/08±0/22 میکرومولار است. میزان P در داده های فوق برابر با 0/01 بود. فعالیت آنزیم گاماگلوتامیل ترانسفراز و میزان پراکسیداسیون لیپیدی در افراد سیگاری در مقایسه با افراد غیر سیگاری افزایش نشان داد اما این افزایش معنی دار نبود. همچنین ارتباط بین سابقه استعمال سیگار و پارامترهای استرس اکسیداتیو بررسی شد که این ارتباط معنی دار نبود.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج حاصله میزان استرس اکسیداتیو در افراد سیگاری در مقایسه با افراد غیر سیگاری افزایش نشان داد که نمایان گر افزایش رادیکال های آزاد در افراد سیگاری است. به این ترتیب به نظر می رسد تقویت سیستم آنتی اکسیدانی در افراد سیگاری در کاهش آسیب ناشی از رادیکال های آزاد موثر باشد.
محمدعلی شریعت زاده، ملک سلیمانی، عبدالرحمان دزفولیان، میترا نوری، اسماعیل رودی،
دوره 7، شماره 4 - ( زمستان 1383 )
چکیده
مقدمه: بیماری دیابت در روند خود به نفروپاتی ختم می شود که از علائم آن افزایش وزن و حجم کلیه و اجزاء آن می باشد. با توجه به ترکیبات مفید پیاز در رابطه با خواص آنتی اکسیدانی و کاهش استرس اکسیداتیو و کاهش دهندگی قند خون هدف مطالعه حاضر بررسی عصاره آبی-الکلی پیاز خوراکی جهت پیشگیری از نفروپاتی و تاثیر آن بر روی ساختمان کلیه به روش استریولوژی است.
روش کار: در این مطالعه تجربی چهار گروه رت بالغ از نژاد ویستار (تعداد=8) به صورت تصادفی انتخاب شدند. گروه کنترل؛ گروه کنترل + گروه دیابتی محض، گروه دیابتی + عصاره القاء دیابت از طریق تزریق داخل صفاقی استرپتوزوسین (60 میلی گرم بر کیلوگرم) انجام شد. سپس گروه کنترل + عصاره و گروه دیابتی + عصاره هر روز به مدت 4 هفته با عصاره آبی-الکلی پیاز خوراکی (50 میلی گرم در هر موش) تیمار شدند. سپس همه گروه ها پس از این مدت در آزمایشگاه بیهوش و تشریح شدند و کلیه های چپ رت ها خارج و در محلول بوئن فیکس شدند و بعد از آن فرایند پاساژ بافتی و رنگ آمیزی H&E انجام شد و با استفاده از تکنیک های استریولوژی محاسبات کمی با روش کاوالیه برای حجم کورتکس، مدولا و گلومرول ها و حجم کلیه صورت گرفت. اطلاعات حاصل با استفاده از نرم افزارSPSS از طریق آزمون آماری آنوا یک طرفه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. P کمتر از 0/05 معنی دار تلقی شد.
نتایج: وزن اولیه و ثانویه رت ها در دو گروه دیابتی محض و دیابتی + عصاره تفاوت نداشت اما در دو گروه کنترل و کنترل + عصاره متفاوت بود (0/05P<). وزن کلیه در گروه دیابتی + عصاره در مقایسه با گروه دیابتی محض دارای تفاوت معنی دار بود (0/001P<). حجم مدولا، کورتکس و کل کلیه در گروه دیابتی محض در مقایسه با گروه دیابتی + عصاره تفاوت نکرد. در صورتی که حجم کل گلومرول ها در دو گروه دیابتی محض و دیابتی + وعصاره تفاوت معنی داری را نشان داد (0/001P<).
نتیجه گیری: القاء دیابت تجربی توسط STZ در یک دوره کوتاه مدت نشان داد که عصاره پیاز خوراکی از هیپرتروفی گلومرول و افزایش وزن کلیه در رت های دیابتی جلوگیری می کند، در صورتی که بر روی حجم کل کلیه اثر ندارد. لذا پیشنهاد می گردد اثرات عصاره پیاز بر ساختار کلیه در یک دوره طولانی مدت مورد بررسی قرار گیرد.
علی فانی، ایمان فانی، فرزانه جهانی، محمود امینی، محمود باغی نیا، محمد رفیعی، تانیا فهیمی،
دوره 7، شماره 4 - ( زمستان 1383 )
چکیده
مقدمه: نارسایی حاد کلیه(ARF) یکی از عوارض نسبتا شایع بخش های جراحی است و بر اساس افزایش اوره و کراتینین سرم و کاهش فیلتراسیون گلومرولی (CRF) تعریف می شود. در این مطالعه شیوع نارسایی حاد کلیه در بیماران بستری در بخش اورژانس جراحی مورد بررسی قرار گرفته است.
روش کار: این بررسی یک مطالعه مقطعی تحلیلی است که طی آن کلیه بیمارانی که با تشخیص اولیه جراحی اورژانس (تروماتیک یا غیر تروماتیک) در بخش اورژانس جراحی بستری شدند به عنوان نمونه وارد طرح شدند. پس از گرفتن شرح حال و معاینه بالینی، بیمارانی که سابقه بیماری کلیوی داشتند از طرح کنار گذاشته شدند و از بیمارانی که وارد طرح می شدند تست کامل ادرار، ازت اوره خون و کراتینین انجام و نتایج در فرم مخصوص ثبت می شد. پس از گردآوری اطلاعات داده ها توسط نرم افزار SPSS مورد آنالیز قرار گرفت.
نتایج: در این مطالعه طی مدت 10 ماه 2100 بیمار (1280 مرد و مابقی زن) بررسی شدند که در مجموع 5/66% آنان دچار درجاتی از ARF بودند. از مجموع بیماران بررسی شده 1136 نفر به علت حوادث و تروما (72% مولتیپل تروما و 28% با یک ضایعه تروماتیک) و 964 نفر با اورژانس های غیر تروماتیک مراجعه نموده و تحت عمل جراحی قرار گرفتند که در گروه اول 6/84% و در گروه دوم 4/25% ARF دیده شد. همچنین شیوع ARF در مردان و زنان به ترتیب 5/6% و 5/7% بوده است.
نتیجه گیری: شیوع کلیس نارسایی حاد کلیه در این مطالعه تفاوت چندانی با شیوع آن در کشورهای توسعه یافته نداشت. همچنین نارسایی حاد کلیه در بیماران تروماتیک، افراد مسن و نیز بیماران مبتلا به چند ضایعه بیش تر بود و با سایر گروه ها اختلاف معنی دار داشت که به نظر می رسد عوامل فوق الذکر بعنوان ریسک فاکتور ARF باید در بخش های اورژانس جراحی مورد ملاحظه قرار گیرد.