204 نتیجه برای سر
ناصر پولادی، نرمین جوادی، سما دیده ور تبریزی،
دوره 28، شماره 2 - ( 2-1404 )
چکیده
مقدمه: سرطان تیروئید، یکی از شایعترین انواع بدخیمیهای غدد درونریز است. FAS یکی از مهمترین لیگاندهای آپوپتوز است که توسط لنفوسیتهای مهاجم تومور بیان میشود. این لیگاند مرگ از طریق القای آپوپتوز در مسیر Fas/FasL نقش مهمی را در حذف سلولهای سرطانی با بازی میکند و اختلال در آن موجب القای تومورزایی میشود. این مطالعه همراهی چندشکلی ژن
FASL - INV2nt-124A/G (rs5030772) با خطر ابتلا به سرطان تیروئید را در منطقه آذربایجان شرقی مورد بررسی قرار داد.
روش کار: در این مطالعه مورد- شاهدی، 115 بیمار مبتلا به سرطان تیروئید و 125 فرد سالم بدون سابقه خانوادگی سرطان از شهر تبریز به عنوان گروه شاهد مورد بررسی قرار گرفتند. 5 میلیلیتر خون محیطی از هر یک از این شرکتکنندگان جمعآوری شد. برای استخراج DNA از روش پروتئیناز K استفاده شد و چندشکلی ژن FASL (rs5030772) با تکنیک ARMS-PCR تحلیل گردید. نتایج بهدستآمده با استفاده از نرمافزار آنلاین Javastat statistics package مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: فراوانی ژنوتیپی AA، AG و GG در افراد بیمار به ترتیب 40/35، 49/12 و 10/53 درصد و در گروه شاهد به ترتیب 41/6، 52/8 و 5/6 درصد به دست آمد. فراوانی ژنوتیپی و آللی تفاوت معنیداری در بین گروههای بیمار و شاهد نشان نداد (0/05 < P). با بررسی ویژگیهای کلینیکی- پاتولوژیکی بیماران، ارتباط معنیداری بین مشخصات بالینی بیماران و توزیع ژنوتیپهای این چندشکلی دیده نشد (0/05 > P).
نتیجهگیری: نتایج این تحقیق نشان داد که چندشکلی ژن FASL -INV2nt-124A/G (rs5030772) نمیتواند به عنوان یک عامل خطر برای ابتلا به سرطان تیروئید در جمعیت مورد بررسی در استان آذربایجان شرقی تلقی شود.
ابراهیم پیری، امیرعلی جعفرنژاد گرو، سجاد قدیمی خشتمسجدی، عباس قدیمی خشتمسجدی، محمد اسلام زاده،
دوره 28، شماره 3 - ( 5-1404 )
چکیده
مقدمه: یکی از پاسچرهای نامطلوب رایج که فقر حرکتی به واسطه رشد چشمگیر تکنولوژی و رواج استفاده از ابزارها و وسایل ارتباطی برای انسان به ارمغان آورده، افزایش بیش ازحد قوس پشتی (هایپر کایفوزیس) و ناهنجاری سر به جلو میباشد. لذا هدف از پژوهش حاضر، مروری بر اثرات تمرینات توانبخشی در افراد دارای کایفوز و سر به جلو بود.
روش کار: مطالعه حاضر از نوع مروری سیستماتیک بود، جستجوی مقالات به زبان فارسی و لاتین از ابتدای ماه دسامبر سال 2005 تا ابتدای ماه آپریل 2023 بود، که در پایگاههای تخصصی Wos, SID, Magiran, Scopus, ISC, PubMed و Google Scholar انجام گرفت.
یافتهها: تعداد 7 مقاله در حوزه تمرینات توانبخشی بیان کردند، انجام تمرینات اصلاحی سبب بهبود عارضه سر به جلو و کایفوز و همچنین بهبود پاسچر میشود. یکی از مقالات بیان کرد استفاده از بریس سبب کاهش فعالیت الکتریکی عضله ذوزنقه بیماران مبتلا به کایفوز شد که این امر مدت زمان رسیدن به خستگی را افزایش خواهد داد.
نتیجهگیری: مطالعه مروری حاضر نشان داد، انجام پروتکلهای تمرینی سبب بهبود عارضه کایفوز و سر به جلو و همچنین بهبود درد و حفظ پاسچر مناسب در افراد مبتلا میشود.
مهری رستم نژاد، جواد خلعتبری، محمدرضا زربخش،
دوره 28، شماره 4 - ( 7-1404 )
چکیده
مقدمه: سرطان پستان، از جمله بیماریهای مزمنی است که ارتباط تنگاتنگی با عوامل روانشناختی دارد. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی حمایتاجتماعی ادراکشده و خودشفقتی در رابطه بین سبکهای مقابلهای و کیفیتزندگی در بیماران مبتلا به سرطان پستان (پس از جراحی ماستکتومی) انجام شد.
روش کار: روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این مطالعه، زنان مبتلا به سرطان سینه و ماستکتومی شده بودند که به بیمارستانهای استان مازندران (ساری و بابل) جهت پیگیری درمان مراجعه کردند. حجم نمونه براساس نظر کلاین (2014) 480 نفر به صورت هدفمند انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادههای پژوهش پرسشنامه کیفیت زندگی (سازمان اروپایی، 2006)، پرسشنامه راهبردهای مقابلهای (لازاروس فولکمن، 2001)، پرسشنامه حمایتاجتماعی ادراکشده (زیمت و دیگران، 1988) و پرسشنامه خودشفقتی (ریس، 200) بود. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات بدست آمده از مدلیابی معادلات رگرسیونی ساختاری استفاده شد.
یافتهها: نتایج حاصل از تحقیق نشان داد که بین سبکهای مقابلهای با میانجیگری حمایتاجتماعی ادراکشده و خودشفقتی با کیفیتزندگی در بیماران مبتلا به سرطان سینه رابطه وجود دارد. حد پایین فاصله اطمینان برای دو متغیر خودشفقتی و حمایتاجتماعی ادراکشده به عنوان متغیر میانجی بین سبکهای مقابلهای و کیفیتزندگی 4687/0 و حد بالای آن 6523/0 است.
نتیجهگیری: بر اساس یافتهها، توجه به متغیرهای حمایتاجتماعی ادراکشده، خودشفقتی، سبکهای مقابلهای و کیفیتزندگی در بیماران مبتلا به سرطان پستان توصیه میشود.
فاطمه السادات فاطمی، فرشید خسروپور، حمید ملایی زرندی،
دوره 28، شماره 4 - ( 7-1404 )
چکیده
مقدمه: امروزه خیانت زناشویی، شیوع قابل ملاحظهای در بین زوجین دارد و برای پیشگیری از این رفتار مخرب مهارتها و مداخلات مناسب لازم است. بنابراین پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی رویکرد واقعیت درمانی و پذیرش و تعهد بر افسردگی و اضطراب زنان آسیب دیده از خیانت زناشویی انجام شد.
روش کار: پژوهش حاضر از نوع نیمهآزمایشی با پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه زنان آسیبدیده از خیانت زناشویی مراجعهکننده به مراکز مشاوره شهر کرمان در نیمه اول سال 1403 بودند. از بین این زنان، 45 نفر به صورت هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شدند و به طور تصادفی و با روش قرعهکشی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل (هر گروه 15 نفر) جایگزین شدند. گروه آزمایشی اول مداخله واقعیت درمانی و گروه دوم مداخله (Acceptance and Commitment Therapy) ACT را طی 8 جلسه 60 دقیقهای دریافت کردند. ابزارهای پژوهش، پرسشنامههای افسردگی و اضطراب لوویبوند ولوویبوند (1995) بود. دادهها با تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر و آزمون تعقیبی Bonferoni تحلیل شد.
یافتهها: نتایج نشان داد که واقعیت درمانی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر کاهش افسردگی و اضطراب، مؤثر بود. همچنین درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر افسردگی و اضطراب زنان آسیبدیده از خیانت اثربخشتر از واقعیت درمانی بود (0/001 > P).
نتیجهگیری: یافتههای پژوهش حاضر نشان داد درمان ACT رویکرد مناسبتری در کاهش آسیبهای ناشی از خیانت زناشویی در زنان است. تأکید اصلی این درمان بر گسلش شناختی است که تمارین آن باعث می شوند افکار کمتر اضطرابزا باشند.