جستجو در مقالات منتشر شده


204 نتیجه برای سر

مرتضی غریبی، سیمین نجف‌قلیان، فاطمه رفیعی، علی ناظمی، اسماعیل منصوری‌زاده،
دوره 22، شماره 5 - ( 9-1398 )
چکیده

زمینه و هدف دانشکده آمریکایی طب اورژانس برای تشخیص به‌موقع آسیب‌های سر به دنبال ترومای خفیف توصیه‌ای دارد؛ محققان در این مطالعه ارزش پیشگویی‌کنندگی و حساسیت و اختصاصیت این راهنمای بالینی را در نیاز به انجام سی‌تی‌اسکن بررسی کرده‌اند. مشخصات جمعیت‌شناختی، علائم بالینی، مکانیسم تروما، آسیب‌های فیزیکی موجود در تروما به سر و سابقه سوء مصرف مواد ثبت شدند.
مواد و روش ها این مطالعه به صورت مقطعی به مدت 6 ماه بر روی بیماران بالای 18 سالی انجام شد که به اورژانس بیمارستان ولیعصر اراک مراجعه کرده بودند و معیارهای ACEP برای انجام سی‌تی‌اسکن در ترومای خفیف سر را داشتند. مشخصات جمعیت‌شناختی، علائم بالینی، مکانیسم تروما، آسیب‌های فیزیکی موجود در تروما به سر و سابقه سوء مصرف مواد ثبت شدند. هر دو ساعت سطح هوشیاری چک شد. در صورت وجود پاتولوژی در سی تی تحت درمان لازم قرار گرفتند و بیمارانی که پاتولوژی واضح نداشتند، پس از شش ساعت از اورژانس ترخیص و تا دو هفته به صورت تلفنی مورد پیگیری قرار گرفتند و در صوت بروز هر نوع اختلال در سطح هوشیاری، با انجام سی‌تی‌اسکن مجدد مورد بررسی قرار گرفتند.
ملاحظات اخلاقی این مطالعه با کد اخلاق IR.ARAKMU.REC.1396.227 در کمیته اخلاق پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی اراک به ثبت رسیده است.
یافته ها 500 بیمار 335 نفر (67 درصد) مرد و 165 نفر (33 درصد) زن ارزیابی شد. میانگین و انحراف معیار سنی 2/01±46/39 سال بود؛ حساسیت راهنمای بالینی ACEP از نظر ارزش تشخیصی نیاز به انجام سی‌تی‌اسکن در بیماران ترومای خفیف سر، 100 درصد با ویژگی 46/3 درصد است (در توصیه دوم حساسیت 100 درصد و ویژگی 6/7) که نشان می‌دهد تست از حساسیت بالایی در تشخیص بیماران برخوردار است، اما ویژگی تست پایین است.
نتیجه گیری راهنمای بالینی ACEM از نظر ارزش تشخیص نیاز به انجام سی‌تی‌اسکن در بیماران ترومای خفیف، با وجود اینکه دارای حساسیت بسیار بالا بود، از نظر ویژگی و ارزش اخبار مثبت و منفی بسیار پایین بوده که معیار قابل قبولی برای رد یا انجام سی‌تی‌اسکن در بیماران ترومای خفیف سر نیست. 

تورج سپهوند، جلیل مرادی،
دوره 22، شماره 5 - ( 9-1398 )
چکیده

زمینه و هدف بین افسردگی و اضطراب در کودکان ارتباط و هم‌پوشانی زیادی وجود دارد و این متغیرها با وضعیت برتری جانبی نیز مرتبط‌اند. پژوهش حاضر با هدف مقایسه اضطراب فراگیر و اضطراب اجتماعی در کودکان چپ‌برتر و راست‌برتر دارای علائم افسردگی انجام شد.
مواد و روش ها این پژوهش یک مطالعه دارای طرح علّی‌مقایسه‌ای بود. جامعه آماری آن شامل کلیه دانش‌آموزان مقطع ابتدایی (پایه چهارم تا ششم) استان مرکزی بود. برای انتخاب نمونه، از روش نمونه‌گیری دردسترس استفاده شد. ابتدا پرسش‌نامه‌های افسردگی، اضطراب فراگیر و اضطراب اجتماعی در مورد این کودکان اجرا شد. سپس دو گروه چپ‌برتر (۳۱ نفر) و راست‌برتر (۳۵ نفر) از کودکانی که نمرات آن‌ها در پرسش‌نامه افسردگی ۱۹ و بالاتر بود، انتخاب شدند و از لحاظ اضطراب فراگیر و اضطراب اجتماعی مورد مقایسه قرار گرفتند.
ملاحظات اخلاقی این مطالعه بخشی از یک پژوهش انجام‌شده در دانشگاه اراک است که با کد اخلاق IR.ARAKMU.REC.۱۳۹۷.۲۹۸ در دانشگاه علوم پزشکی اراک به ثبت رسیده است.
یافته ها نتایج حاصل از تحلیل واریانس چندمتغیره، تفاوت معناداری را در ترکیب خطی متغیرهای وابسته دو گروه نشان داد (۰/۰۰۱=P). آزمون‌های تک‌متغیری تحلیل واریانس نیز نشان داد کودکان چپ‌برتر افسرده، اضطراب فراگیر بیشتری را نسبت به کودکان راست‌برتر افسرده دارند، اما در متغیر اضطراب اجتماعی تفاوت معناداری بین آن‌ها مشاهده نشد.
نتیجه گیری با توجه به آسیب‌پذیری بیشتر کودکان افسرده چپ‌برتر در برابر اختلالات اضطرابی، این کودکان به میزان بیشتری نیازمند شیوه‌های خاص پیشگیری و درمان افسردگی و به‌ویژه اختلال اضطراب فراگیر هستند.

شهرزاد هادی چگنی، محمد تقی زاده، بهرام گلیایی،
دوره 22، شماره 6 - ( 11-1398 )
چکیده

Background and Aim : Human serum albumin (HSA) is one of the richest proteins in the vascular system that regulates transport and many chemical and molecular compounds. The aim of this study was to evaluate the effect of three groups of pesticides; Insecticides, fungicides and herbicides are based on changing the molecular structure of HSA.
Materials and Methods: This systematic review covers 35 biophysical scientific-research studies related to the effect of pesticides on the structure of human serum albumin. These articles were selected through databases such as PabMed, Scopus, WebScience, Science Direct, and the Google Scholar search engine. The estimated time period was 1980 to 2019. 
Ethical considerations: In this study, all the principles of ethics in research have been observed.
findings:Due to the close relationship between the biological activities of the HSA protein and its secondary structure, most articles have analyzed the secondary structure of the protein by various biophysical methods such as Fourier transform-infrared conversion, cyclic perspective and computational analysis. In general, it can be said that the pesticide-HSA interaction reduces the alpha-helix structure and increases other structures such as beta-sheet, beta-train and random coil. Most reports confirm that pesticides interact with HSA through hydrophobic, electrostatic, and hydrogen bond interactions. These interactions take place in subdomain IIA (Site One). The binding constant of pesticides to HSA protein was obtained in the range of 1-M103 to 106.
Conclusion:Pesticide-protein interactions cause changes around the only major tryptophan of the ASH protein (Trp-214), alter IIA subdomain deformation, loss of normal structure, and decrease in free HSA concentrations, resulting in impaired transport of essential compounds such as drugs and vascular hormones. Creates.

زهرا احمدی گنجه، محمد اسلامی کلانتری، علی اصغر مولوی،
دوره 22، شماره 6 - ( 11-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: از آنجا که در بسیاری از کارهای شبیه‌سازی، از یک فانتوم ساده آب و همچنین گهگاه از فانتوم بافت نرم در محاسبات دزیمتری استفاده می‌شود، این مطالعه به بررسی تفاوت‌های بین دو فانتوم ذکرشده با فانتوم متشکل از مواد و عناصر واقعی کبد، در پروتون‌تراپی سرطان کبد پرداخته است. 
مواد و روش ها: سه فانتوم با عناصر متفاوت برای کبد، شامل آب، بافت نرم و فانتوم شامل عناصر اصلی کبد در نظر گرفته شد. توموری کروی‌شکل به شعاع دو سانتی‌متر در کبد در نظر گرفته شده و قله براگ پهن‌شده جهت پوشاندن کل تومور برای سه فانتوم ذکرشده محاسبه شد. شیوه توزیع دز و نسبت دز تخلیه‌شده در تومور و اندام‌های اطراف آن با استفاده از کد مونت کارلوی MCNPX محاسبه شد.
ملاحظات اخلاقی: در این مورد قبلا مکاتبات انجام شده است. با توجه به شبیه سازی بودن مطالعه، نیازی به کد اخلاق وجود نداشت.
یافته ها: نتایج نشان دادند برای بافت نرم و بافت اصلی کبد، قله‌های براگ در بازه انرژی MeV ۱۲۰ MeV - ۹۰ و برای فانتوم آب بازه MeV ۱۱۶ MeV - ۸۸ محدوده تومور را می‌پوشاند. تفاوت مکان تخلیه دز برای فانتوم آب در هر انرژی نسبت به دو فانتوم دیگر به صورت تقریبی ۵/۴ میلی‌متر در هر نقطه است. پارامترهای ارزیابی دز طبق گزارش کمیسیون بین‌المللی واحدهای تابش (ICRU) به دست آمدند که تفاوت چندانی بین نتایج دیده نشد. توزیع دز در تومور و اندام‌های اطراف آن نشان می‌دهند برای هر سه فانتوم، توزیع دز اطراف تومور بسیار ناچیز است.
نتیجه گیری: نتایج نشان می‌دهند استفاده از فانتوم بافت نرم نتایج قابل قبول‌تری برای شبیه‌سازی درمان نسبت به فانتوم آب برای جایگزینی بافت واقعی کبد دارد و در طراحی درمان باید بیشترین تلاش برای استفاده از فانتوم‌های واقعی‌تر باشد.


راحله فیروزی، طاهر تیزدست، جواد خلعتبری، شهره قربان شیرودی،
دوره 23، شماره 1 - ( 1-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: هدف از انجام این پژوهش، مدل یابی معادلات ساختاری نقش میانجی کیفیت زندگی زناشویی در رابطه بین راهبردهای مقابله با تنیدگی با دشواری در تنظیم هیجان زنان مبتلا به سرطان پستان است.
مواد و روش ها: این مطالعه از نوع همبستگی است که در آن روابط بین متغیرهای پژوهش با استفاده از روش مدل‌یابی معادلات ساختاری بررسی شده است. شرکت‌کنندگان پژوهش 385 نفر از زنان متأهل مبتلا به سرطان پستان مراجعه‌کننده به مراکز درمانی شهرستان آمل و بابل در سال 1397 بودند که بر اساس روش نمونه‌گیری در دسترس انتخاب شدند و پرسشنامه‌های راهبردهای مقابله‌ای، دشواری در تنظیم هیجان گراتز و رومر و کیفیت زندگی زناشویی را تکمیل کردند. ارزیابی الگوی پیشنهادی از طریق الگویابی معادلات ساختاری و با استفاده از نرم‌افزار لیزرل انجام گرفت. برای آزمون روابط غیر‌مستقیم از روش بوت استراپ در دستور کامپیوتری ماکرو پریچر و هیز استفاده شد.
ملاحظات اخلاقی: این پژوهش با کد IR.IAU.TON.REC.1397.029 به تصویب کمیته اخلاق پژوهشی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تنکابن رسیده است.
یافته ها: بر اساس نتایج این پژوهش، مدل پیشنهادی از برازش مطلوبی برخوردار بود (0/57=RMSEA). به‌طورکلی نتایج نشان داد که تمام مسیرهای مستقیم معنادار شدند (0/05>P)؛ همچنین نتایج نشان داد که مسیرهای غیرمستقیم راهبردهای مقابله با تنیدگی نیز از طریق کیفیت زندگی زناشویی با دشواری در تنظیم هیجان معنادار بود.
نتیجه گیری: مدل ارزیابی‌شده از برازندگی مطلوبی برخوردار است و گام مهمی در جهت شناخت عوامل مؤثر بر دشواری در تنظیم هیجان زنان متأهل مبتلا به سرطان پستان است؛ بنابراین می‌تواند به عنوان الگویی مناسب برای تدوین و طراحی برنامه‌های پیشگیری از مشکلات هیجانی زنان مبتلا به سرطان پستان مفید باشد.

فاطمه توکلی، سمیه رئیسی،
دوره 23، شماره 2 - ( 3-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: RNA های بلند غیرکدکننده (lncRNA) به عنوان یک کلاس مهم از RNA ها با نقش‌های بنیادی در تنظیم بیان ژن گزارش شده‌اند و بنابراین در تکوین انواع سرطان‌ها درگیر هستند. مطالعه گسترده ژنومی GWAS برای شناسایی لوکوس‌های وابسته به فنوتیپ در توالی‌های غیرکدکننده استفاده می‌شود. باوجوداین عملکردهای بیولوژیک و ارتباطات دقیق میان لوکوس‌های وابسته به فنوتیپ و lncRNA ها هنوز به طور کامل شناسایی نشده‌اند. تاکنون هیچ داده‌ای در ارتباط با همراهی میان پلی‌مورفیسم lincRNA-NR_024015 (rs8506C>T) در جایگاه اتصالی miR-526b و استعداد ابتلا به سرطان پستان (BC) و فاکتورهای بالینی گزارش نشده است. بنابراین، هدف مطالعه حاضر ارزیابی اثر rs8506 روی ریسک سرطان پستان است.
مواد و روش‌ها: در این مطالعه همراهی میان پلی‌مورفیسم rs8506 C>T و استعداد ابتلا به BC در یک مطالعه مورد-شاهدی (120 نمونه سرطانی و 120 شاهد سالم) بررسی شده است. ژنوتیپ پلی‌مورفیسم با روش واکنش زنجیره‌ای پلیمراز-پلی‌مورفیسم طولی قطعات محدودشونده (PCR-RFLP) بررسی شد. در مرحله بعد میان‌کنش بین پلی‌مورفیسم و فاکتورهای بالینی ارزیابی و میزان OR برای محاسبه خطر مشخص شد. 
ملاحظات اخلاقی: نمونه‌های مورد بررسی در مطالعه از سوی کمیته اخلاق دانشگاه علوم پزشکی شهرکرد با کد 0215-91 تأیید شده‌اند.
یافته ها: نتایج ما ارتباطی بین پلی‌مورفیسم rs8506 C>T و خطر وقوع BC در مدل غالب را نشان داد (CC در برابر CT+TT؛ 0/027=P؛ 1/84=OR؛ 95%CI، 067/3/1-201). در مدل هم‌غالب، ژنوتیپ CT یک همراهی معناداری را با BC نشان داده است (0/038 =P). علاوه‌براین مشخص شد که افراد با آلل T در rs8506 خطر افزایش‌یافته‌ای برای سرطان پستان دارند  (0/031=P؛ 1/69=OR؛ 95%CI، 047/1-731/2). هیچ نوع ارتباطی میان rs8506 و فاکتورهای بالینی شامل متاستاز، درجه توموری و HER2 مشاهده نشد. 
نتیجه گیری: به‌طورکلی، حضور پلی‌مورفیسم rs8506 در توالی lincRNA-NR_024015 ممکن است به خطر وقوع سرطان پستان نسبت داده شود. آلل T در این واریانت، افزایش خطر برای وقوع سرطان پستان را ارائه می‌کند؛ بنابراین برای آشکارسازی مکانیسم جزئی همراهی مشاهده‌شده، آنالیزهای کاربردی بیشتری نیاز است. 

علی اصفهانی، شیرین زینالی، رقیه کیانی،
دوره 23، شماره 2 - ( 3-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: سرطان سینه بیماری شایعی در بین زنان است که تأثیر عمیقی بر سلامت روان، تجربه درد می‌گذارد و باعث می‌شود بیماران از افکار مرتبط اجتناب کنند؛ بنابراین هدف از این طرح، ارزیابی اثربخشی روش گروه‌درمانی مبتنی بر پذیرش و تهعد بر اضطراب مرتبط با درد و تنظیم شناختی هیجانی در بیماران سرطان سینه است.
مواد و روش ها: این پژوهش از نوع بررسی‌های نیمه‌تجربی از نوع آزمایشی بود. ۶۸ زن مبتلا به سرطان سینه به صورت نمونه‌گیری دردسترس انتخاب شدند و پس از اعلام آمادگی، پرسش‌نامه اضطراب درد و تنظیم شناختی هیجان را تکمیل کردند. سپس به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش (۳۴ نفر گروه درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد) و گروه کنترل (۳۴ نفر) تقسیم شدند. افراد گروه آزمایش در فرایند ۸ جلسه گروه‌درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد قرار گرفتند. گروه کنترل درمانی دریافت نکرد. پیش از درمان و یک هفته پس از آن، پرسشنامه‌های اضطراب درد و تنظیم شناختی هیجان در اختیاران گروه آزمایش و کنترل قرار گرفت. داده‌های جمع‌آوری‌شده با کمک آزمون‌های t، x2 و تحلیل کوورایانس تک‌متغیره و چندمتغیره  با نرم‌افزار SPSS تجزیه و تحلیل شدند.
ملاحظات اخلاقی: در این پژوهش، تمامی اصول اخلاق در پژوهش رعایت شده است.
یافته ها: نتایج تحلیل نشان داد که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد موجب بهبود اضطراب درد (5/1±44/8:Mean±SD)، تنظیم شناختی هیجان منفی (1/5±40/8:Mean±SD) مثبت (5/7±39/8:Mean±SD) شده است (0/001=P).
نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان می‌دهد که درمان‌های روان‌شناختی بر مؤلفه های روانی مرتبط با بیماری‌های سرطان تأثیرگذار است و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد می‌تواند به بیمار کمک کند تا افکار منفی و شرایط بیماری خود را بپذیرد.

اشرف اللهیار، علی زینالی،
دوره 23، شماره 2 - ( 3-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: دیابت یکی از شایع‌ترین بیماری‌های مزمن در کودکان و نوجوانان است و به دلیل مشکلات خاص خود گاهی از طریق کاهش سلامت و افزایش استرس و افسردگی باعث افزایش سوءمصرف مواد در نوجوانان می‌شود. بنابراین، مطالعه حاضر با هدف بررسی مدل کاهش سوءمصرف مواد در نوجوانان دیابتی: نقش افسردگی و استرس با میانجیگری مهارت‌های حل مسئله و تعارض انجام شد.
مواد و روش ها: این مطالعه توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش شامل نوجوانان دیابتی عضو انجمن دیابت شهر ارومیه و مراجعه‌کننده به بیمارستان امام خمینی (ره) و مراجعه‌کننده به پزشکان متخصص دیابت شهر ارومیه در فصل بهار سال 1398 بود. از میان اعضای جامعه، 206 نفر با روش نمونه‌گیری هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس غربالگری سوءمصرف مواد-نسخه نوجوانان (میلر و لازوسکی، 2001) و پرسش‌نامه‌های افسردگی (بک و همکاران، 1988)، استرس (کوهن و همکاران، 1983)، مهارت‌های حل مسئله (هپنر و پترسن، 1982) و مهارت‌های حل تعارض (ویکز، 1994) بود. داده‌ها با استفاده از روش‌های ضرایب همبستگی پیرسون و مدل‌یابی معادلات ساختاری در نرم‌افزارهای SPSS و LISREL تحلیل شدند.
ملاحظات اخلاقی در این پژوهش، تمامی اصول اخلاق در پژوهش رعایت شده است.
یافته ها: یافته‌ها نشان داد که افسردگی و استرس به طور مستقیم بر مهارت‌های حل مسئله و تعارض اثر منفی و معنادار دارند، اما بر سوءمصرف مواد اثر مستقیم و معناداری نداشتند؛ همچنین مهارت‌های حل مسئله و تعارض به طور مستقیم بر سوءمصرف مواد اثر منفی و معنادار داشتند. علاوه‌براین، افسردگی و استرس به طور غیرمستقیم از طریق مهارت‌های حل مسئله و تعارض بر سوءمصرف مواد اثر معنادار داشتند (0/05>P).
نتیجه گیری: نتایج نشان داد که افسردگی و استرس از طریق کاهش مهارت‌های حل مسئله و تعارض می‌توانند باعث افزایش سوءمصرف مواد در نوجوانان دیابتی شوند؛ بنابراین برای کاهش سوءمصرف مواد در نوجوانان دیابتی باید به دنبال راهکارهایی برای کاهش افسردگی و استرس و افزایش مهارت‌های حل مسئله و تعارض بود که برگزاری کارگاه‌های آموزشی برای این منظور توصیه می‌شود.
ناصر صفدریان، شادی یوسفیان دزفولی نژاد،
دوره 23، شماره 2 - ( 3-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: سرطان سینه  به دلیل رشد غیرقابل کنترل سلول های غیرطبیعی در سینه ایجاد می شود. در هر دو نوع تومورهای سرطانی خوشخیم و بدخیم، رشد سریع و زیاد سلول ها وجود دارد. امروزه، ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ به ﮔﺴﺘﺮش ﺗﮑﻨﻮﻟﻮژی، ﺗﺸﺨﯿﺺ ﺑﯿﻤﺎریﻫﺎ از ﺣﺎﻟﺖ تهاﺟمی ﺧﺎرج ﺷﺪه و تلاش ﭘﺰﺷﮑﺎن و ﻣﺘﺨﺼﺼﺎن ﺑﺮ ایﻦ اﺳﺖ ﮐﻪ ﺗﺸﺨﯿﺺ بیماری را ﺑﺪون ﺟﺮاﺣﯽ و از روی ﺗﺼﺎویﺮ ارﮔﺎنﻫﺎی داﺧﻠﯽ اﻧﺠﺎم دﻫﻨﺪ. 
مواد و روش ها: پژوهش حاضر مطالعه ‏ای بر اساس بررسی اطلاعات پایگاه داده‏ی تصاویر دیجیتال ماموگرافی ( (DDSM می‏ باشد، که روشی جدید برای تشخیص و آشکارسازی توده ‏های سرطانی تصاویر ماموگرافی با استفاده از استخراج ویژگی های هندسی و بهینه‏ سازی پارامترهای الگوریتم ماشین بردار پشتیبان (SVM)، به منظور طبقه بندی خودکار توده های سرطان سینه ارائه شده است. در ابتدا پیش ‏پردازش تصاویر ماموگرافی انجام می شد، سپس با استفاده از روش آستانه‏ گذاری، مرزهای توده ها مشخص شد و سپس با عملگرهای مورفولوژی این مرزها بهبود یافته و درنهایت قطعه بندی تصاویر برای طبقه ‏بندی نوع توده ‏های سرطانی بافت سینه انجام شد. در مرحله نهایی با استفاده از روش بهینه‏ سازی پارامترهای طبقه‏ بندی کننده‏ی SVM با کمک الگوریتم بهینه ‏سازی ملخ، و استفاده از روش اعتبارسنجی 4-fold طبقه بندی داده‌ها به دو دسته ‏ی خوشخیم و بدخیم انجام شد.
ملاحظات اخلاقی: در این پژوهش از تصاویر پایگاه داده‏ ی DDSM استفاده شده است. لازم به ذکر است که تصاویر موجود در این پایگاه داده بصورت رایگان جهت دسترسی وجود دارند.
یافته ها: بهترین نتایج شاخص ‏های صحت، حساسیت و اختصاصیت (ویژگی) به ازای به‌کارگیری تابع کرنل (RBF) پیش از انجام عملیات بهینه‏ سازی پارامترهای طبقه ‏بندی کننده ‏ی SVM به ترتیب برابر با 97%، 100% و %96 بدست آمد. همچنین، بهترین نتایج شاخص‏ های صحت، حساسیت و اختصاصیت به ازای به‌کارگیری تابع کرنل خطی، پس از انجام عملیات بهینه‏ سازی پارامترهای طبقه‏ بندی کننده ‏ی SVM با الگوریتم بهینه ‏سازی ملخ، به ترتیب برابر با %100، %100 و %100 بدست آمد که نشان ‏دهنده ی دقت بالای روش پیشنهاد شده در این مقاله است.. متوسط مقادیر شاخص ‏های صحت، حساسیت و اختصاصیت به ازای بکارگیری هر سه تابع کرنل SVM و پس از اعمال الگوریتم بهینه‏ سازی، به ترتیب برابر با 95/83، 100 و 94/81 درصد به دست آمد.
نتیجه گیری: بر اساس روش پیشنهاد شده در این مقاله، ویژگی های هندسی به‌دست آمده از بافت توده‏ های سرطانی سینه جهت آموزش مدل و تشخیص نوع توده سرطان سینه دارای کارایی بالایی است و روش  بهینه سازی ملخ  با انجام بهینه سازی پارامترهای طبقه ‏بندی کننده، دقت کلی تشخیص روش ارائه شده را بهبود بخشیده است. بنابراین نتایج حاصل از این پژوهش نشان ‏دهنده ‏ی عملکرد بالای روش پیشنهاد شده در مقاییسه با سایر پژوهش های پیشین انجام شده در این زمینه است.

طاهره عظیمی، ملیحه باقری، مهدی پریان، بهزاد خوانساری نژاد، اشرف زمانی، مهدیه موندنی زاده،
دوره 23، شماره 3 - ( 5-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: سرطان دهانه رحم (CC) سومین بدخیمی شایع در خانم‌هاست که عمده‌ترین علت ایجاد آن، ویروس پاپیلومای انسانی (HPV) است. دو انکوژن E6 و E7 این ویروس در روند تومورزایی آن نقش مهمی ایفا می‌کنند. امروزه، روش‌های موجود برای غربالگری CC توانایی تشخیص بیماری را در مراحل اولیه ندارند؛ بنابراین، شناسایی بیومارکر‌های جدید جهت تشخیص به‌موقع این سرطان حائز اهمیت است. بدین منظور، در مطالعه حاضر، miRNA‌های هدف‌گیرنده دو انکوژن E6 و E7 ویروس پاپیلومای انسانی (تیپ 16 و 18) در CC با روش‌های بیوانفورماتیکی مورد بررسی قرار گرفتند. 
مواد و روش ها: ابتدا با استفاده از پایگاه NCBI توالی ژن‌های E6 و E7 برای هر دو تیپ 16 و 18 ویروس پاپیلومای انسانی به دست آمد. سپس با استفاده از پایگاه‌های بیوانفورماتیکی miRBase و RNA22 مناسب ترین miRNA‌های هدف‌گیرنده ژن‌های مذکور انتخاب شدند.
ملاحظات اخلاقی: این مطالعه در کمیته اخلاق دانشگاه علوم‌پزشکی اراک تصویب شد.
یافته ها: با توجه به میزان p-value به‌دست‌آمده از پایگاه‌های بیوانفورماتیکی، miRNA‌های (p-value=7/51e-2) miR-92a-5p miR-195-3p (p-value=2.24e-1) ،‌miR-34a-5p (p-value=2.73e-1) و miR-155-5p (p-value=4.95e-2) برای دو ژن E6 و E7 معرفی شدند.
نتیجه گیری: نتایج حاصل از بررسی‌های بیوانفورماتیکی نشان داد از بین چهار miRNA شناسایی‌شده، احتمالاً miR-155-5p و miR-92a-5p به ترتیب به عنوان miRNA‌های هدف‌گیرنده اختصاصی ژن‌های E6 و E7 هستند؛ بنابراین، به نظر می‌رسد این miRNA‌ها می‌توانند کاندید مناسبی برای مطالعات آزمایشگاهی در بیماران مبتلا به CC باشند.

سعید آریاپوران، مرضیه امیری منش،
دوره 23، شماره 5 - ( 9-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: پرستاران در دوره شیوع کووید ۱۹ مشکلات روان‌شناختی زیادی را تجربه می‌کنند. هدف پژوهش حاضر، بررسی میزان شیوع افسردگی، اضطراب و افکار خودکشی در پرستاران در زمان شیوع کووید ۱۹ و مقایسه این مشکلات در پرستاران بر اساس جنسیت، سطح تحصیلات، وضعیت تأهل و بخش فعالیت شغلی بود.
مواد و روش ها در این پژوهش توصیفی، 312 پرستار شاغل در بیمارستان‌های ملایر به صورت سر‌شماری در پژوهش شرکت کرده و پرسش‌نامه‌های افسردگی، اضطراب و افکار خودکشی بک را تکمیل کردند. تجزیه و تحلیل داده‌ها با استفاده از آمار توصیفی و آزمون تحلیل کواریانس چندمتغیری (مانکووا) به کمک نرم‌افزار SPSS نسخه 24 انجام شد.
ملاحظات اخلاقی: این پژوهش در کمیته اخلاق پژوهش دانشگاه ملایر با کد IR.MALAYERU.REC.1399.002 ثبت شده و تمام اصول اخلاقی پژوهش رعایت شده است.
یافته ها میزان شیوع افسردگی متوسط تا شدید، اضطراب متوسط تا شدید، افکار خودکشی و آمادگی برای خودکشی به ترتیب 15/38، 46/47، 27/56 و 9/94 درصد بود. نتایج مانکووا نشان داد افسردگی (0/009=P) و اضطراب (0/001=P) پرستاران زن بیشتر از مردان و افسردگی و افکار خودکشی پرستاران دارای مدرک کارشناسی بیشتر از پرستاران دارای مدرک کارشناسی ارشد بود (0/01=P). اضطراب و افکار خودکشی پرستاران مجرد بیشتر از متأهل بود (0/01=P). پرستاران بخش اورژانس (0/03=P) و بخش سی‌سی‌یو و آی‌سی‌یو (0/04=P) بیشتر از گروه فوریت‌های پزشکی اضطراب داشتند. 
نتیجه گیری نتایج این پژوهش حاکی از شیوع بالای افسردگی، اضطراب و افکار خودکشی پرستاران در دوره شیوع کووید ۱۹ است. بنابراین توجه به میزان شیوع بالای مشکلات روان‌شناختی و استفاده از درمان‌های روان‌شناختی برای کاهش افسردگی، اضطراب و افکار خودکشی پرستاران در دوره شیوع کووید ۱۹ پیشنهاد می‌شود.
احمد همتا، سحر عدل،
دوره 24، شماره 1 - ( 1-1400 )
چکیده

زمینه و هدف: سرطان پستان، شایع‌‌‌ترین نوع سرطان و علت اصلی مرگ‌و‌میرهای ناشی از سرطان در زنان در سراسر جهان است. گیرنده فاکتور رشد فیبروبلاست 2 (FGFR2) یک گیرنده تیروزین کینازی است که نقش مهمی در رشد، تهاجم، حرکت و آنژیوژنز سلول‌‌‌های توموری دارد.  چندین پلی‌‌‌مورفیسم تک نوکلئوتیدی در ناحیه اینترون ۲ ژن FGFR2 یافت شده است که همراهی معناداری با خطر ابتلا به سرطان پستان نشان می‌‌‌دهند. تنوع ژنتیکی در این گیرنده یک عامل خطر جدید برای سرطان پستان است. هدف از این مطالعه، بررسی همراهی پلی‌‌‌مورفیسم تک نوکلئوتیدی rs2981582C/T در جمعیت زنان استان مرکزی با سرطان پستان بود.
مواد و روش ها: هشتاد زن مبتلا به سرطان پستان و هشتاد زن سالم (کنترل) از جمعیت زنان استان مرکزی انتخاب شدند. پلی‌‌‌مورفیسم rs2981582 جهت بررسی همراهی با سرطان پستان تجزیه ‌و تحلیل شد. استخراج DNA از نمونه‌‌‌های خونی افراد از طریق کیت انجام شد. حضور این چندشکلی‌های تک نوکلئوتیدی از طریق تکنیک RFLP-PCR مشخص شد. آنالیزهای آماری توسط نرم‌افزار SPSS نسخه ۱۹ (آزمون آماری کای‌اسکوئر) انجام شد و مقادیر 0/05≤P معنادار در نظر گرفته شدند. 
ملاحظات اخلاقی: این مطالعه با کد اخلاق 1395.288.IR.ARAKMU.REC در کمیته اخلاق پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی اراک به تصویب رسیده است.
یافته ها: تفاوت آماری معناداری در فراوانی پلی‌‌‌مورفیسم rs2981582 در ژن FGFR2 بین گروه کنترل و بیمار مشاهده شد (0/000=P). در گروه بیمار ژنوتیپ TT به میزان قابل توجهی با خطر ابتلا به سرطان پستان مرتبط بود (or‌=‌566/3 ;P=0/000). از طرفی آلل C یک نقش حفاظتی در برابر ابتلا به بیماری از خود نشان داد (0/000=P)
نتیجه گیری: مطالعه ما ارتباط معناداری میان پلی‌‌‌مورفیسم rs2981582C/T و خطر ابتلا به سرطان پستان نشان داد و پیشنهاد می‌‌‌کند که این پلی‌‌‌مورفیسم تک نوکلئوتیدی می‌‌‌تواند به عنوان یک بیومارکر جهت پیشگویی سرطان پستان مورد استفاده قرار گیرد.
مینا وصال، چنگیز رحیمی،
دوره 24، شماره 1 - ( 1-1400 )
چکیده

زمینه و هدف: نگرانی‌ها به طور فزاینده‌ای در مورد تأثیر رسانه‌های اجتماعی بر افسردگی در نوجوانان مطرح شده است. این پژوهش با هدف جمع‌بندی و ترکیب مطالعات کمّی در رابطه با ارتباط استفاده از رسانه‌های اجتماعی و افسردگی در جمعیت نوجوان انجام شد.
مواد و روش ها: این پژوهش به بررسی نظام‌مند و فراتحلیل مطالعات انجام‌شده در زمینه تأثیر اینترنت و رسانه‌های اجتماعی بر افسردگی در نوجوانان با استفاده از ابزارهای جست‌و‌جو در پایگاه‌های فارسی و انگلیسی پرداخته است. در مجموع، پانزده مقاله انگلیسی که ملاک‌های ورود را دارا بودند، وارد پژوهش شدند.
ملاحظات اخلاقی: اصول اخلاقی تماماً در این مقاله رعایت شده است. 
یافته ها: این مرور نظام‌مند و فراتحلیل ارتباط اندک (0/18)، اما معنا‌دار (0/000 نتیجه گیری: در مجموع، مکانیسم تأثیر رسانه‌های اجتماعی بر افسردگی باید از طریق تحقیقات کیفی و مطالعات طولی مورد بررسی بیشتری قرار گیرد.
فریده رنجبران، حمیدرضا جمیلیان، بهمن صادقی سده،
دوره 24، شماره 1 - ( 1-1400 )
چکیده

زمینه و هدف: افسردگی اساسی، شایع‌ترین اختلال روان‌پزشکی است که با افت شدید عملکرد، ناتوانی و خطر 15 درصد خودکشی همراه است. آلوپورینول با مهار گزانتین اکسیداز باعث افزایش سطح تریپتوفان در بدن می‌شود و با افزایش سطح تریپتوفان که خود پیش‌‌‌ساز سروتونین است، می‌توان سبب بهبود علائم افسردگی شد. هدف از انجام این مطالعه، بررسی نقش آلوپورینول در درمان افسردگی اساسی است.
مواد و روش ها: در این کارآزمایی بالینی دوســوکــور تعـداد هفتاد بیمار مبتـلا به افسـردگی اســاسی بر اسـاس DSM IV -TR به صورت تصادفی (زوج و فرد بودن پرونده بیمار) به دو گروه مساوی تقسیم شدند. هر دو گروه روزانه‌ چهل میلی‌گرم سیتالوپرام  به مدت شش هفته دریافت کردند. علاوه بر سیتالوپرام گروه آزمایش روزانه سیصد میلی‌گرم آلوپورینول و گروه کنترل دارونما دریافت کرد. در انتهای هفته سوم و ششم از بیماران تست افسردگی همیلتون گرفته شد. 
ملاحظات اخلاقی: این تحقیق با کد اخلاق IR.ARAKMU.REC.1394.68 در کمیته اخلاق دانشگاه علوم پزشکی اراک و با کد IRCT201508277373n6 در مرکز ثبت کارآزمایی بالینی ایران ثبت و تأیید شده است.
یافته ها: میانگین نمره همیلتون سه هفته بعد از درمان در گروه پلاسبو ‌1/3‌±‌42/28 و در گروه آلوپورینول این میانگین 4/3‌±‌‌02/23 شد و بعد از شش هفته پس از درمان میانگین نمره افسردگی در گروه پلاسبو 1/4‌±‌28/23 و در گروه آلوپورینول میانگین نمره افسردگی 2/1‌±‌4/20 شد که اختلاف آماری معنا‌داری بین دو گروه مشاهده شد و بیانگر آن است که گروه آزمایش میانگین نمره افسرگی پایین‌تری در تست همیلتون نسبت به گروه کنترل داشته است. 
نتیجه گیری: آلوپورینول می‌تواند سبب بهبود علائم افسردگی شود و همچنین می‌توان از این دارو به عنوان یک داروی کمکی مؤثر در درمان افسردگی اساسی استفاده کرد. 

سیف اله آقاجانی، سحر خوش سرور، سارا تقی زاده هیر،
دوره 24، شماره 1 - ( 1-1400 )
چکیده

زمینه و هدف: سرطان سینه یکی از رایج‌‌‌ترین سرطان‌‌‌ها در زنان است که مشکلات جسمانی و روانی فراوانی را به همراه دارد. پژوهش حاضر، با هدف تعیین اثربخشی درمان پردازش مجدد هولوگرافیک بر انعطاف‌‌‌پذیری شناختی و رشد پس از سانحه در زنان مبتلا به سرطان سینه انجام شد.
مواد و روش ها: این پژوهش از نوع نیمه‌‌‌آزمایشی و به صورت پیش‌‌‌آزمون پس‌‌‌آزمون با گروه کنترل بود. جامعه­‌ی آماری شامل کلیه‌­ی مبتلایان به سرطان سینه پس از جراحی ماستکتومی است که در بخش شیمی­‌درمانی بیمارستان امام خمینی اردبیل در سال 1399 تحت درمان بودند. با روش نمونه‌‌‌گیری در ‌‌‌دسترس، تعداد سی زن مبتلا به سرطان سینه انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه پانزده نفر) قرار گرفتند. گروه آزمایش ضمن دریافت درمان دارویی، تحت درمان پردازش مجدد هولوگرافیک به صورت گروهی در نُه جلسه یک ساعته (هفته‌‌‌ای دو جلسه)، به مدت پنج هفته قرار گرفت، اما گروه کنترل صرفاً درمان دارویی را دریافت کرد. هر دو گروه در شرایط پیش‌‌‌آزمون پس‌‌‌آزمون با پرسش‌نامه انعطاف‌‌‌پذیری شناختی (دنیس و وندروال، 2010) و پرسش‌نامه رشد پس از سانحه (تدسکی و کالون، 1996) ارزیابی شدند. در‌نهایت، داده‌‌‌ها با استفاده از آزمون آماری تحلیل کوواریانس چند‌متغیره (MANCOVA) در نرم‌‌‌افزار SPSS نسخه‌23 تجزیه و تحلیل شد.
ملاحظات اخلاقی: کسب رضایت آگاهانه از اصول اخلاقی در این پژوهش بود. این مطالعه با کُد IR.ARUMS.REC.1399.393 به تصویب کمیته اخلاق دانشگاه علوم پزشکی اردبیل رسیده است.
یافته ها: یافته‌‌‌ها نشان داد که درمان پردازش مجدد هولوگرافیک بر انعطاف‌‌‌پذیری شناختی (42/319=P<0/01 ، F) و رشد پس از سانحه (18/300=P<0/01 ، F) در زنان مبتلا به سرطان سینه مؤثر بوده است و باعث افزایش انعطاف‌‌‌پذیری شناختی و رشد پس از سانحه در بیماران شده است.
نتیجه گیری: توجه به عوامل روان‌‌‌شناختی و شیوه‌‌‌ پردازش اطلاعات در بیماران سرطانی، از اهمیت بسزایی برخوردار است؛ بنابراین به مشاوران و روان‌‌‌درمانگران پیشنهاد می‌‌‌شود که از درمان پردازش مجدد هولوگرافیک به ‌‌‌عنوان درمان مکمل و بدون عارضه‌‌‌ جانبی در کنار درمان‌‌‌های پزشکی جهت کاستن از معضلات روانی و اجتماعی که توسط بیماری ایجاد می‌‌‌شود، استفاده کنند.

الهه فینی، ندا نصیریان، بهرام حسین بیگی،
دوره 24، شماره 2 - ( 3-1400 )
چکیده

زمینه و هدف: سرطان تخمدان یکی از شایع‌ترین سرطان‌های بانوان در دنیا است. CA-125 بیشترین بیومارکر استفاده‌شده در غربالگری سرطان تخمدان است. با اینکه بر اساس مطالعات انجام‌شده، CA-125 حساسیت و ویژگی چندان بالایی ندارد که به عنوان تست غربالگری در جامعه پزشکی استفاده شود، ولی به دلیل ساده و غیر‌تهاجمی بودن تقریباً همیشه انجام می‌شود و خصوصاً نقش مهمی در فرایند درمان، بعد از درمان و تعیین پیش‌آگهی و بازگشت بیماری ایفا می‌کند. هدف از این مطالعه، تعیین ارتباط سطح بالای تومور مارکر CA-125 با وجود سرطان تخمدان، تعیین حساسیت، اختصاصی بودن و ارزش اخباری مثبت و منفی این تست در بیماران ایرانی است.
مواد و روش ها: در این مطالعه مقطعی همه موارد تست CA-125 انجام ‌شده در بیمارستان ولایت قزوین طی سال‌های 1394 تا 1397(چهارصد مورد) از نظر ابتلا به سرطان تخمدان بررسی شدند. به علاوه میزان CA-125 در میان افراد سالم و بیماران مبتلا به سرطان تخمدان مقایسه شد. در‌نهایت داده‌های حاصل با استفاده از نرم‌افزار SPSS نسخه 21 تحلیل شد. 
ملاحظات اخلاقی: این مطالعه با کد اخلاق شمارهIR.QUMS. REC.1396.316 به تأیید شورای اخلاقی و پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی قزوین رسیده است. 
یافته ها: در این مطالعه 35/3 درصد دارای تشخیص قطعی بیماری سرطان تخمدان بودند. به طور کلی مقادیر CA-125 در 41/8 درصد منفی و در 58/2 درصد مثبت گزارش شد. حساسیت آزمون 80/1 درصد، ویژگی 53/6 درصد، ارزش اخباری مثبت 48/4 درصد و ارزش اخباری منفی 83 درصد به دست آمد. سن و وجود سرطان تخمدان با سطوح سرمی CA-125 از ارتباط آماری معنادار داشتند. 
نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که سن و سطوح سرمی CA-125 ارتباط آماری معناداری داشتند و در‌نهایت مشخص شد که سطوح CA-125 با وجود سرطان تخمدان ارتباط آماری معناداری دارد. این تست حساسیت و ویژگی متوسط و ارزش اخباری مثبت پایین و ارزش اخباری منفی بالا دارد. پس به عنوان یک تومور مارکر، برای غربالگری مناسب نیست، ولی برای از بین بردن تومور ارزش دارد.
نسرین گودرزی، جاوید پیمانی، حسن عشایری، فرحناز مسچی، مهرداد ثابت، محمداسماعیل اکبری،
دوره 24، شماره 2 - ( 3-1400 )
چکیده

زمینه و هدف: در هر عصری از تاریخ، بشر گرفتار ترس از یک بیماری بوده است. بی­ شک سرطان یکی از نگران کننده ­ترین بیماری­ ها است. دردهای سرطانی از مطرح ­ترین دردها است. هدف پژوهش حاضر، مقایسه اثر بخشی گروه درمانی شناختی-رفتاری و درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر علائم چندوجهی درد در بیماران مبتلا به سرطان پستان بود. 
مواد و روش ها: پژوهش مذکور از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر روش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پی گیری دو ماهه و گروه کنترل است. در سال 1397 جامعه آماری، همه زنان مبتلا به سرطان پستان مراجعه کننده به مرکز تحقیقات سرطان تهران بودند که با روش نمونه ­گیری در دسترس، مشتمل بر 30 بیمار انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه مداخله درمانی (شناختی-رفتاری و شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی) و گروه کنترل قرار داده شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ­ها از طرح تحلیل واریانس مختلط با اندازه گیری مکرر استفاده شد. ابزار پژوهش به منظور بررسی شاخص ­های چندگانه درد، پرسش نامه چند وجهی درد (وست هیون-ییل) بود. 
یافته ها: نتایج نشان داد، درمان شناختی-رفتاری و درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر تجربه درد مؤثر بودند(001/0>P)، اما هیچ تفاوت معناداری بین دو گروه درمان شناختی-رفتاری و درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی از نظر اثربخشی بر میزان تجربه درد مشاهده نشد. 
نتیجه گیری: بر اساس یافته‌های این پژوهش می ­توان نتیجه گرفت، درمان شناختی-رفتاری و درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر مدیریت و شدت درد بیماران مبتلا به سرطان پستان تاثیر داشت.
مجتبی اسعد سامانی، مریم پیمانی،
دوره 24، شماره 2 - ( 3-1400 )
چکیده

زمینه و هدف: پروتئین کدگذاری‌شده با ژن SGO1 عضو خانواده پروتئین shugoshin است و در هنگام میتوز از سانترومر محافظت می‌کند. lncRNAها، RNAهای غیرکننده‌ای با طول بیش از دویست نوکلئوتیدی هستند که در تنظیم بیان ژن‌ها نقش دارند. هدف از این مطالعه بررسی بیان SGO1 و SGO1-AS1 در مراحل متفاوت پیشرفت بیماری و مقایسه الگوی بیانی آن‌ها در بافت‌های توموری در مقایسه با بافت‌های سالم در بیماران سرطان کلورکتال است.
مواد و روش ها: چهل نمونه بافت بیماران مبتلا به سرطان کلورکتال با تأییدیه پزشک متخصص پاتوبیولوژیست طبق معاینه و معیار گزارش شده و چهل بافت نرمال از بخش کاملاً سالم روده همان افراد بیمار نمونه‌گیری بافت به عمل آمد. پس از استخراج RNA و سنتز cDNA برای بررسی بیان ژن‌های موردنظر، از تکنیک Real time RT-PCR در گروه‌های مطالعه‌شده استفاده شد. همچنین آنالیز ROC curve در راستای تعیین توانایی هرکدام از ژن‌های انتخاب‌شده برای تشخیص بیماری استفاده شد.
ملاحظات اخلاقی: در همه مراحل این تحقیق کدهای اخلاق تحقیق و نشر رعایت شده است.
یافته ها: در این پژوهش نشان داده شد که SGO1 در نمونه‌های توموری سرطان کلورکتال کاهش معنی‌دار (0/001>P) و SGO1 -AS1 LncRNA افزایش معنی‌داری در مقایسه با بافت‌های سالم مجاور پیدا می‌کنند. همچنین در گروه سنی کمتر از ۶۰ سال در مقایسه با گروه سنی بیشتر از ۶۰ سال بیماران، بیان SGO1 افزایش و بیانSGO1-AS1 کاهش نشان داد. بر اساس AUC به‌دست‌آمده از نمودار ROC، مشخص شد که ژن SGO1 با 0/8041=AUC وSGO1-AS1 با 0/6364=AUC به طور معنی‌داری قابلیت تشخیص جمعیت سالم از بیمار را در سرطان کلورکتال دارند.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج حاصل از این مطالعه می‌توان گفت که SGO1-AS1 و SGO1 به طور چشمگیری در بافت توموری به ترتیب کاهش و افزایش می‌یابند ولی تنها ژن SGO1 به‌منزله یک مارکر خوب برای تشخیص سرطان کلورکتال معرفی می‌شود.
فاطمه سادات حسینی پور ابرده، ماندانا نیکنام،
دوره 24، شماره 3 - ( 5-1400 )
چکیده

زمینه و هدف: اضطراب از جمله اختلالات شایع و تأثیرگذار بر فرایند درمان در مبتلایان به سرطان سینه است. با توجه به اهمیت نقش سلامت معنوی بر اضطراب در مبتلایان به سرطان، هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین سلامت معنوی با اضطراب هستی و اضطراب مرضی در بیماران زن مبتلا به سرطان سینه بود. 
مواد و روش ها: روش پژوهش توصیفی همبستگی بود. جامعه آماری شامل همه بیماران زن مبتلا به سرطان سینه مراجعه‌کننده به مرکز آنکولوژی و رادیوتراپی امام رضا شهر مشهد در سال 1397 بود که با روش نمونه‌گیری تصادفی 195 نفر از بیماران مبتلا به سرطان سینه انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات شامل پرسش‌نامه اضطراب بک (1990)، پرسش‌نامه اضطراب هستی لارنس و گود (1974) و پرسش‌نامه سلامت معنوی پولوتزین و الیسون (1982) بود. داده‌ها با استفاده از همبستگی پیرسون و رگرسیون چندمتغیره تجزیه و تحلیل شدند.
ملاحظات اخلاقی :این مطالعه با کد 950261902191 در کمیته اخلاق پژوهشی دانشگاه آزاد واحد الکترونیک به ثبت رسیده است.
یافته ها: نتایج نشان دادند که بین هر دو بعد مذهبی و وجودی سلامت معنوی با اضطراب هستی رابطه مثبت معناداری وجود داشت (0/010).
نتیجه گیری: با توجه به نقش سلامت معنوی در اضطراب هستی و اضطراب مرضی، تقویت سلامت معنوی می‌تواند بر بهبود اضطراب بیماران سرطانی نقش مؤثری داشته باشد.

مرجان حاجی مرادی جاورسیانی، جواد ساجدیان فرد، شقایق حق جوی جوانمرد،
دوره 24، شماره 3 - ( 5-1400 )
چکیده

زمینه و هدف: سرطان را نمی‌توان تنها با تغییرات ژنتیکی توضیح داد، بلکه شامل فرایندهای اپی ژنتیکی نیز می‌شود. ترمیم هیستون‌ها با استیلاسیون نقش کلیدی در تنظیم اپی ژنتیک بیان ژن دارد و توسط تعادل بین هیستون داستیلاسیون‌ها (HDAC) و هیستون استیل ترانسفرازها (HAT) کنترل می‌شود. بیان و فعالیت هیستون داستیلازها به وسیله چندین مکانیسم باعث تومورزایی می‌‌شود و مهارکننده‌های HDAC سبب بیان ژن‌های آپوپتوزی شده، بنابراین مهار آن‌ها موجب توقف تکثیر سلول‌های سرطانی و مهاجرت می‌شود.
مواد و روش ها: کویزینوستات (Quisinostat) یک داروی مهارکننده نسل دوم از هیدروکسامیک اسید است که می‌تواند بر گروه یک و دو آنزیم‌های داستیلاز تأثیر بگذارد. این دارو به دلیل کارایی بالا در IC 50 پایین برای این تحقیق انتخاب شد. سلول‌های سرطانی با کوئیزینوستات 200 nM تیمار و میزان مهاجرت سلولی به کمک میکروسکوپ فلوروسنت اندازه‌گیری شد.
ملاحظات اخلاقی: این مطالعه حاصل حاصل طرح تحقیق با شماره 96GCU3M1293 از دانشگاه شیراز است. 
یافته ها: داده‌ها نشان داد که تیمار سلول‌های سرطانی با کویزینوستات موجب کاهش معنی‌دار (0/05>P) مهاجرت سلولی می‌شود. DMSO تأثیری بر کاهش مهاجرت سلولی نداشته است.
نتیجه گیری: در این مطالعه سعی شده است تا اثر مهارکننده‌های HDACs بر کنترل مهاجرت سلول‌های سرطانی کولون بررسی شود. این مطالعه نشان داد کویزینوستات مهاجرت سلولی را به طور معناداری کاهش می‌دهد.

صفحه 9 از 11     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشگاه علوم پزشکی اراک می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Arak University of Medical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb