38 نتیجه برای ابراهیمی
کاوه صادقی، شهلا شاهسوندی، محمد مجید ابراهیمی، همایون مهروانی، هادی فاضل،
دوره 17، شماره 11 - ( بهمن 1393 )
چکیده
زمینه و هدف: رخدادهای واریتههای آنتیژنی جدید ویروسهای آنفلوانزا در جمعیتهای انسانی ضرورت بهبود برنامههای کنترلی را بیشتر کرده است. برای افزایش و هدایت پاسخهای ایمنی واکسنهای آنفلوانزا با یاور ترکیب میشوند. در سالهای اخیر، بیشتر تلاشها به طراحی یاورهای مولکولی اختصاص یافته است. هموکینین-1 فعالکننده سلولهای T و B برای تکثیر، بقا، تمایز به سلولهای پلاسما و تولید آنتیبادی است. در این پژوهش اثر هموکینین -1 به عنوان یاور بر القا پاسخ ایمنی هومورال علیه ویروس آنفلوانزا بررسی شده است.
مواد و روشها: توالی رمز دهنده ژن هموکینین -1 در داخل وکتور pcDNA3.1 قرار داده شده و به عنوان یاور استفاده شد. گروههای موش واکسن غیرفعال آنفلوانزا فرموله شده با یاور HK-1 را دریافت کردند. نمونههای سرم موشهای تحت آزمایش پیش از تزریقهای اولیه و یادآور و در زمانهای معین گرفته شده و با آزمایشهای سرولوژی ارزیابی شدند.
یافتهها: نتایج نشان داد که یاور هموکینین -1 توان افزایش عیار آنتیبادی علیه ویروس واکسن را دارد. موشهای ایمن شده با واکسن دارای یاور در مقایسه با گروهی که فقط واکسن را دریافت کرده بودند سطح بالاتری از آنتیبادی علیه آنفلوانزا داشتند. تفاوت در تعداد تزریقهای یادآور اثری بر روی افزایش عیار نداشت.
نتیجهگیری: دادههای این پژوهش بیانگر آن است که هموکینین -1 به عنوان یک یاور مولکولی پاسخهای ایمنی هومورال و خاطره قوی در ایمنسازی علیه آنفلوانزا القا میکند.
مریم نافذی، مریم تاج آبادی ابراهیمی، مریم عیدی،
دوره 18، شماره 8 - ( آبان 1394 )
چکیده
زمینه و هدف: آفلاتوکسینها به عنوان مهمترین سمومی شناخته شدهاند که مصرف آنها میتواند باعث مسمومیت حاد و ایجاد اثرات سرطانزایی شود. علاوه بر این، مطالعات قبلی نشان داده که باکتریهای اسیدلاکتیک توانایی اتصال به آفلاتوکسین در ماده غذایی را دارند. هدف از این مطالعه، بررسی اثر لاکتوباسیلوس پاراکازئی سویه TD3 بومی ایران درمقابل سمیت ناشی از آفلاتوکسین B1 در شرایط درون تنی میباشد.
مواد و روشها: ٢٤ رت نر نژاد ویستار با وزن ١٠±٢٥٠ گرم به سه گروه تقسیم شدند: گروه کنترل منفی و دو گروه تیمار شده با آفلاتوکسین با دوز ١٧٠ ماکروگرم بر کیلو گرم و لاکتوباسیلوس پاراکازئی سویه TD3 جدا شده از ترخینه با دوز ١٠٩ واحد تشکیل دهنده کلونی در روز همراه با آفلاتوکسین به مدت ٤ هفته. در انتهای آزمایش نمونههای خون و بافت برای مطالعات بیوشیمیایی و آسیب شناسی جمعآوری شدند.
یافتهها: نتایج نشان داد که تیمار با آفلاتوکسین باعث افزایش قابل توجهی در میزان آنزیمهای کبدی از قبیلAST (آسپارتات آمینو ترانسفراز)، ALP (آلکالین فسفاتاز) و هم چنین آسیبهای کبدی میشود. علاوه بر این، در گروهی که لاکتوباسیلوس پاراکازئی سویهTD3 را دریافت کردند، سطح آنزیمهای مذکور کاهش یافته و آسیبهای کبدی ناشی از آفلاتوکسین بهبود پیدا کردند.
نتیجهگیری: مطالعه حاضر نشان داد که آفلاتوکسین میتواند منجر به آسیب کبدی شود و لاکتوباسیلوس پاراکازئی سویه TD3 بومی ایران جدا شده از ترخینه احتمالا از طریق اتصال به آفلاتوکسین منجر به اعمال اثرات حفاظتی خود میگردد، از این رو، به عنوان یک عامل بیولوژیک در حذف آفلاتوکسین در شرایط درون تنی مطرح میشود.
نسرین شهبازی، حسن خلجی، محسن ابراهیمی منفرد،
دوره 19، شماره 1 - ( فروردین 1395 )
چکیده
زمینه و هدف: پژوهش هادر بزرگسالان نشان دادهاند که دستورالعمل کانون توجه بیرونی نسبت به دستورالعمل کانون توجه درونی، در یادگیری حرکتی کارآمدتر میباشد. از این رو، هدف این تحقیق، بررسی اثر کانون توجه- خودگفتاری بر تعادل زنان مبتلا به MS میباشد.
مواد و روشها: در این مطالعه نیمهتجربی، جامعه آماری شامل زنان مبتلا به MS مراجعه کننده به انجمن اماس اراک بودند که به تشخیص نورولوژیست و به علت اختلال تعادلی واجد شرایط شرکت در این پژوهش شدند. بیماران به صورت تصادفی در سه گروه 15 نفره کنترل، کانون توجه بیرونی- خودگفتاری و کانون توجه درونی- خودگفتاری تقسیم شده و از طریق آزمون تعادلی برگ مورد ارزیابی قرار گرفتند. 42 نفر به عنوان نمونه مراحل اجرایی تحقیق را تمام کردند. شرکتکنندگان هر گروه به مدت 9 روز تکالیف تعادلی را تمرین کردند، سپس از آنها پسآزمون گرفته شد. برای مقایسه نمره تعادل گروهها از آزمون آنووا و آزمون تعقیبی توکی در سطح معنیداری کمتر از 05/0 استفاده شد.
یافتهها: تعادل شرکتکنندگان در هر سه گروه بهبود پیدا کرد و با این که کانون توجه بیرونی بهتر از دو گروه دیگر عمل کرد، اما اختلاف معنیداری بین دو گروه تجربی مشاهده نشد.
نتیجهگیری: نتایج مطالعه، تأثیر تمرین در بهبود مهارت تعادل را تأیید نمود و همچنین برتری دو گروه تجربی نسبت به گروه کنترل را نشان داد. احتمالاً دستکاری نوع کانون توجه به صورت خودگفتاری تأثیر چندانی بر تعادل زنان مبتلا به MS ندارد.
محسن ابراهیمی منفرد، کیوان قسامی، علیرضا رضایی آشتیانی، الهه کاظمینی،
دوره 19، شماره 2 - ( اردیبهشت 1395 )
چکیده
زمینه و هدف: میگرن از بیماریهای نسبتاً شایع و ناتوان کننده محسوب میگردد. با توجه به تفاوتهای جغرافیایی در اپیدمیولوژی آن و در راستای بهبود مراقبت از مبتلایان، این مطالعه به منظور ارزیابی خصوصیات دموگرافیک، اپیدمیولوژیک و ویژگیهای بالینی بیماران مبتلا به میگرن در اراک انجام گرفت.
مواد و روشها: این مطالعه مقطعی-توصیفی به مدت 6 ماه برروی بیماران مبتلا به میگرن مراجعه کننده به دو کلینیک نورولوژی بیمارستان ولی عصر (عج) و درمانگاه امام رضا (ع) شهر اراک انجام گرفت. پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک، اپیدمیولوژیک و بالینی توسط بیماران تکمیل شد. در نهایت اطلاعات از طریق نرم افزار آماریSPSS نسخه 18 تجزیه و تحلیل شد.
یافتهها: از بین 820 بیمار مراجعه کننده با سردرد، 92 نفر (21/11 درصد) میگرن داشتند که 3/54 درصد از آنها زن و 6/45 درصد مرد بودند. میانگین سنی مبتلایان 2/9±9/36 سال بود و 50 درصد از آنها متأهل بودند. شایعترین محرکها استرس (2/78 درصد)، اختلالات خواب (2/65 درصد) و خستگی (63 درصد) بود. میانگین تعداد حملات سردرد در ماه 5/3±9/6 بود و میانگین طول مدت زمان حملات 5/4±1/11 ساعت بود.
نتیجه گیری: براساس نتایج، شیوع میگرن در زنان بیشتر از مردان است. گیجی، اختلالات بینایی، تهوع، عدم وجود اورا، سردرد یک طرفه و ضرباندار، همراهی قابل توجهی با میگرن دارند. تعداد مسکنهای مصرفی در ماه، سابقه تصویربرداری از مغز و هزینه ماهانه سردرد که توسط بیماران متقبل میشود، قابل توجه است. به طور کلی، ویژگیهای بالینی سردرد میگرنی در بیماران، تا حدود زیادی مشابه با معیارهای انجمن بین المللی سردرد (IHS) بود.
هما دادگر نیا، زهرا حاج ابراهیمی،
دوره 19، شماره 2 - ( اردیبهشت 1395 )
چکیده
زمینه و هدف: سلولهای اندوتلیال به نیروهای مکانیکی و ازجمله جاذبه حساس هستند و مطالعات حاکی از این است که تغییر در شکل و عملکرد این سلولها در شرایط بیوزنی عامل مشکلات قلبی است. مطالعات نشان داده است که شکل، تکثیر و مهاجرت سلولهای اندوتلیال در رگزایی موثر است. تاکنون تأثیر بیوزنی بر خصوصیات رگزایی سلولهای اندوتلیال به درستی مطالعه نشده است. هدف از این مطالعه بررسی تأثیر شرایط شبیهسازی شده بیوزنی بر روی سلولهای اندوتلیال ورید بندناف انسان و بیان مارکر ژنی VEGFR-2 و CD34 در آنژیوژنز است.
مواد و روشها: در این مطالعه ابتدا سلولهای اندوتلیال ورید بند ناف انسان از بانک سلولی پاستور خریداری شد. سلولها با استفاده از دستگاه شبیه ساز بی وزنی کلینواستت برای مدت 2، 24 و 72 ساعت در شرایط بیوزنی قرار گرفتند. RNA سلولهای مذکور استخراج شد و تغییرات بیان ژن ها با استفاده از تکنیک Real-time PCR بررسی گردید.
یافتهها: نتایج نشان داد که میزان بیان ژن VEGFR-2 در نمونههای بیوزنی نسبت به نمونه کنترل تا روز سوم به میزان 6 برابر افزایش (001/0p<) مییابد، در حالی که بیان ژن CD34 بدون تغییر (05/0p>) باقی میماند.
نتیجهگیری: به نظر میرسد که بیوزنی تأثیر مثبتی در روند رگزایی دارد و میتواند به عنوان محرکی در آزمایشگاه برای تولید عروق خونی جهت سلول درمانی بیماریهای ایسکمیک و تصلب شرائین استفاده شود.
بهمن صالحی، شیرین مرادی، سمیه ابراهیمی، محمد رفیعی،
دوره 19، شماره 4 - ( تیر 1395 )
چکیده
زمینه و هدف: بیحوصلگی پدیدهای روانی است که به عنوان یک حالت تنفر یا ناسازگاری با هر نوع تجربه تکراری در شرایطی که رهایی از ثبات امکانپذیر نیست، تعریف میگردد و عوارض متعددی به دنبال دارد؛ از اینرو هدف از اجرای این پژوهش مقایسه عوامل پیشبینی کننده بیحوصلگی در دانشجویان دانشگاههای علوم پزشکی و آزاد اسلامی اراک بود.
مواد و روشها: این پژوهش یک مطالعه توصیفی- مقایسهای بود که بر روی نمونهای متشکل از 996 دانشجو(دانشگاههای علوم پزشکی و آزاد اسلامی اراک) اجرا گردید. چک لیست اطلاعات جمعیت شناختی، پرسشنامههای ارزیابی عوامل پیشبینی کننده بیحوصلگی و آمادگی برای تجربه بیحوصلگی فارمر و ساندبرگ ابزارهای به کار رفته بودند. دادهها با استفاده از آزمون کای مربع، ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون چند متغیره و z فیشر تجزیه و تحلیل شدند. p کمتر از0/05 نیز معنیدار تلقی گردید.
یافتهها: بیشترین تعداد دانشجویان هر دو دانشگاه دارای بیحوصلگی از نوع نرمال بودند و بین دانشجویان زن و مرد هر دو دانشگاه از نظر بیحوصلگی تفاوت معنیداری وجود نداشت(p=0/06). عامل دانشگاه از بالاترین میانگین در بین دانشجویان هر دو دانشگاه برخوردار بود. به طور کلی، بیحوصلگی با هر یک از عوامل خانه (0/000=p) و اجتماع (0/001=p) ارتباط معنیداری داشت و هر سه عامل خانه(p=0/033)، دانشگاه(p=0/033) و اجتماع(p=0/031) به طور معنیداری بیحوصلگی دانشجویان را پیشبینی نمودند.
نتیجهگیری: نتایج نشان داد که عامل دانشگاه مهمترین عامل پیشبینی کننده بیحوصلگی دانشجویان است ؛ از اینرو جهت جلوگیری از اثرات سوء بیحوصلگی بر فعالیتهای تحصیلی دانشجویان، توجه کافی به این پدیده و عوامل پدید آورنده آن ضروری میباشد.
اعظم فخری، سویار ساری، احمد ابراهیمی،
دوره 19، شماره 5 - ( مرداد 1395 )
چکیده
زمینه و هدف: بیماری آندومتریوزیس به عنوان یک بیماری شایع وابسته به هورمونهای آندروژنی در نظر گرفته شده است. آندروژنها اثرات متفاوتی بر رشد آندومتر دارند. گیرنده آندروژن به عنوان مسیر انتقال پیام میتواند نقش کلیدی در تنظیم این روند داشته باشد. بیش از صدها جهش منجر به مقاومت در عملکرد در ژن گیرنده آندروژن (AR) ثبت گردیده است که از این بین توالی تکراری CAG در اگزون 1 بیشترین سهم مطالعات را در ارتباط با بیماریها داشتهاست. این مطالعه با هدف بررسی ارتباط بین تنوع تکرار CAG در ژن AR در زنان ایرانی مبتلا به آندومتریوزیس انجام گردید.
مواد و روشها: در این مطالعه، 100 زن مبتلا به آندومتریوزیس و 100 زن سالم به عنوان گروه شاهد انتخاب شدند و ناحیه اگزون 1 با استفاده از PCR تکثیر شد. محصولات ژنی با هدف بررسی تنوع تکرار CAG بر روی ژل آکریل آمید مورد بررسی قرار گرفتند.
یافتهها: تعداد تکرارهای CAG در هر دو گروه بین 18 تا 26 تکرار مشخص گردید(میانگین± انحراف معیار، 3/3±35/18).
نتیجهگیری: بر طبق نتایج حاصل از این مطالعه، تفاوت معنیداری بین دو گروه زنان مبتلا به آندومتریوزیس و گروه زنان سالم یافت نشد و تعداد تکرار در هر دو گروه بین 18 تا 26 تکرار مشخص گردید که نشاندهنده عدم ارتباط بین تنوع تکرار CAG با بیماری آندومتریوزیس میباشد. بر طبق اطلاعات تحقیق حاضر برای اولین بار برروی بیماران مبتلا به آندومتریوزیس در ایران انجام گرفته است، هرچند مطالعه با تعداد نمونه بیشتر ضروری به نظر میرسد.
نسیم ابراهیمی، صادق ولیان بروجنی،
دوره 19، شماره 6 - ( شهریور 1395 )
چکیده
زمینه و هدف: بیماری نیمن پیک (NPD)، به گروهی از بیماریهای ذخیره لیزوزومی اطلاق میشود که سبب متابولیسم غیرطبیعی لیپیدها میگردد. یکی از ژنهایی که در بروز این بیماری نقش دارد SMPD1 است که تا کنون بیش از صد جهش بیماریزا در این ژن شناسایی شده است. به علت تنوع زیاد وقوع جهشها در این ژن و وقتگیر بودن و پرهزینه بودن بررسی مستقیم آنها، بررسی غیر مستقیم با آنالیز پیوستگی نشانگرهای چند شکلی به عنوان روشی جایگزین جهت تشخیص مولکولی جهشها پیشنهاد میشود. در مطالعهی حاضر فراوانی آللی نشانگر rs1542705 در جمعیت ایران مورد بررسی قرار گرفت. هدف از تعیین فراوانی آللی این نشانگر، تعیین محتوای اطلاعاتی چند شکل (PIC) و امکان استفاده از آن در تشخیص غیرمستقیم بیماری نیمن پیک بود.
مواد و روشها: پس از انجام مطالعات بیوانفورماتیک بر روی ژن SMPD1 ، نشانگر rs1542705 جهت تعیین ژنوتیپ در جمعیت اصفهان انتخاب گردید. به منظور تعیین فراوانی آللی و ژنوتیپی این نشانگر، آزمایشات مولکولی با استفاده از تکنیک ARMS PCR بر روی 113 نمونه DNA فرد سالم غیر خویشاوند انجام گرفت. در نهایت اطلاعات مربوط به ژنوتیپ افراد وارد نرمافزارهای Genepop و Powermarker شد و تحلیلهای آماری لازم بر روی آنها انجام گرفت.
یافتهها: تحلیلهای انجام گرفته نشان داد که جمعیت مورد مطالعه برای این نشانگر در تعادل هاردی- واینبرگ قرار دارد. فراوانی آللی نشانگر rs1542705 برای آللهای T و C به ترتیب 24/71 و 76/28درصد و فراوانی هتروزیگوسیتی آن 36/43 درصد محاسبه گردید. همچنین مقدار محتوای اطلاعاتی چندشکلی (PIC) برابر با 325/0 به دست آمد.
نتیجهگیری: نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که میتوان از نشانگر rs1542705 به عنوان یک نشانگر آگاهی دهنده در تشخیص مولکولی بیماری نیمن پیک با استفاده از روش تحلیل پیوستگی در جمعیت مورد مطالعه استفاده نمود.
معصومه براری، سویار ساری، احمد ابراهیمی،
دوره 19، شماره 8 - ( آبان95 1395 )
چکیده
زمینه و هدف: مولهیداتیفورم یک تومور خوشخیم تروفوبلاستیک حاصل شده از حاملگی نا به جا میباشد. ناهنجاری در تعداد یا ساختار کروموزومها از علل ایجاد مولهیداتیفورم به شمار میرود. بررسی اختلالات عددی شایع توسط تکثیر مارکرهای توالیهای تکراری به نام STR، در ناحیه کروموزومی X، Y، 13، 18 و 21 انجام میگیرد. این مطالعه با هدف بررسی اختلالهای کروموزومی شایع در زنان ایرانی مبتلا به مولهیداتیدیفرم با استفاده از تکنیک QF-PCRانجام شد.
مواد و روشها: در این مطالعه ، 50 زن مبتلا به بیماری مولهیداتیفورم و 80 زن سالم به عنوان گروه شاهد انتخاب شدند. برای بررسی اختلالات کروموزومی ناشی از تکثیر مارکرهای STR از کیت Chromo Quant QF-PCR استفاده گردید. واکنش زنجیرهای پلی مراز در دستگاه PCR انجام گرفته، سپس الکتروفورز در دستگاه Genetic Analyzer انجام شد. در نهایت قطعات تکثیر شده، با نرمافزار Gene Marker آنالیز شدند. بررسیهای آماری با استفاده از نرمافزار SPSS نسخه 19 و آزمون تی تست انجام شد. دادهها به صورت میانگین ± انحراف معیار بیان شدند. در این آزمون 05/0p< نشان دهنده معنیدار بودن بین دو گروه بود.
یافتهها: در این مطالعه، از 50 نمونه بیمار، 8 نمونه XXY47 (16 درصد)، 40 نمونه تریزومی 21 (80 درصد)، 2 نمونه تریزومی 18 (4 درصد) بودند.
نتیجهگیری: ناهنجاریهای تریزومی 21 (58/1±/41) و XXY 47(36/1±62/9) ارتباط معنیداری با بیماری مولهیداتیفورم دارند (001/0p<). بیشترین درصد نمونههای مبتلا به بیماری مولهیداتیفورم شامل تریزومی 21 و XXY 47 میباشند که این امر نشاندهنده این است که این دو ناهنجاری بیشترین احتمال را در ایجاد بیماری مولهیداتیفورم دارند.
محسن ابراهیمی منفرد، مهدی صادق، زهرا گوهری،
دوره 19، شماره 12 - ( اسفند ماه 1395 1395 )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: ملاتونین تنظیم کننده چرخه خواب و بیداری و دارای اثرات آنتی اکسیدانی است. ویتامین E کارکرد آنتی اکسیدانی دارد. هدف از مطالعه حاضر، بررسی تأثیر کاربرد ملاتونین و ویتامین E بر روی EEG، کیفیت خواب و کیفیت زندگی پرستاران زن شیفت کار بیمارستانهای شهر اراک میباشد.
مواد و روشها: 60 پرستار زن از بیمارستانهای شهر اراک به صورت تصادفی انتخاب و به سه گروه مداخله(گروه ملاتونین با دوز 3 میلیگرم در روز، گروه ویتامین E با دوز 200 واحد بین المللی در روز و گروه ملاتونین و ویتامین E) و یک گروه شاهد تقسیم شدند. پرسشنامههای کیفیت خواب پیتزبورگ و کیفیت زندگی 26 سوالی قبل و دو ماه پس از شروع مطالعه توسط شرکت کنندگان تکمیل و ثبت EEG انجام شد. در نهایت، یافتهها برای هر گروه قبل و بعد از مداخله و با همدیگر مقایسه شدند.
یافتهها: میانگین دادههای کیفیت خواب در گروههای دریافت کننده ملاتونین و ملانونین+ ویتامین E بیانگر بهبود شرایط بود(05/0>p)، در حالی که دادههای کیفیت زندگی تغییر معناداری را بین گروهها نشان نداد. در بررسی امواج EEG موج α در محدوده 8 تا 10 هرتز در گروه دریافت کننده ملاتونین بیشترین افزایش و در گروه دریافت کننده ویتامین E کمترین افزایش را نشان داد. همچنین، موج α در دامنه 10 تا 12 هرتز در گروه ملاتونین بیشترین کاهش را نشان داد.
نتیجهگیری: به نظر میرسد استفاده از ملاتونین و ویتامین E به طور همزمان موجب افزایش کیفیت خواب میشود. همچنین ملاتونین موجب بهبود فعالیت مغزی در محدوده موج α میگردد.
پریا نیک پی، طاهره نظری، شادی خلیلی، احمد ابراهیمی،
دوره 20، شماره 4 - ( تیرماه 1396 1396 )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: فیبروئیدهای رحمی، تومورهای خوش خیم رحمی هستند که از سلولهای عضلات صاف میومتر منشاء میگیرند. عوامل ژنتیکی نقش اصلی را در پیشرفت این بیماری ایفا میکنند. یکی از مهمترین ژنهایی که در مکانیسم تشکیل میوم نقش دارد، ژن گیرندهی فاکتور رشد اپیدرمال(EGFR) است که در روند رشد سلولی، تمایز، تکثیر و میتوژنزیس نقش اساسی را ایفا میکند. هدف از این مطالعه، بررسی جهشهای شایع ژن EGFR در زنان ایرانی مبتلا به فیبروئیدهای رحمی میباشد. در این آزمون جهشهای رایج اگزون 21 و 19 در ژن EGFR مورد بررسی قرار گرفت.
مواد و روشها: در این مطالعه مورد- شاهدی، 80 زن مبتلا به میوم و 80 زن سالم به عنوان شاهد مورد مطالعه قرار گرفتند. برای بررسی جهش حذف اگزون 19 rs121913438)) از روش Tetra ARMS/PCR و برای بررسی جهش نقطهای اگزون 21 (rs121434568) از روش ARMS/PCR استفاده شد و نتایج آزمایشات با استفاده از آزمون χ 2تجزیه و تحلیل گردید.
یافتهها: مقایسه فراوانی ژنوتیپهای اگزون 21 (TT، TG، GG) و اگزون 19 (WW، WD، DD) در دو گروه بیماران و شاهد به کمک آزمون آماری به ترتیب نشان دهندهی وجود اختلاف معنیدار((16)- e 320/1= p) و ((13)- e 053/3= p) درفراوانی ژنوتیپهای مختلف بین بیماران وگروه شاهد بود.
نتیجه گیری: نتایج تحقیق حاکی از وجود ارتباط معنیدار بین جهشهای اگزون 19 و اگزون 21 ژن EGFR و استعداد ابتلا به میوم در جمعیت مورد مطالعه میباشد.
زهرا صادقی، احمد ابراهیمی، فاطمه داوری تنها، سید یوسف سیدنا،
دوره 20، شماره 7 - ( مهرماه 1396 1396 )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: بارداری خارج رحمی نوعی حاملگی است که در آن، لانه گزینی تخم، خارج از محدوده ی رحم اتفاق می افتد. یکی از مهم ترین مشکلات این بیماری خون ریزی است. از طرفی ژن فعال کننده ی مهارکننده پلاسمینوژن نوع1(PAI-1)، یکی از فاکتورهای دخیل در بارداری های ناموفق شناخته شده و پلی مورفیسم 4G/5G شایع ترین تغییر این ژن می باشد. بنابراین بررسی شیوع این تغییر در این ژن در زنان مبتلا به بارداری خارج رحمی دارای اهمیت است.
مواد و روش ها: در این مطالعه به روش مورد-شاهدی، 100 زن ایرانی مبتلا به بارداری خارج رحمی و 101 زن ایرانی سالم با بارداری موفق انتخاب شدند. پس از نمونه گیری خون، پلی مورفیسم 4G/5G با روش ARMS-PCR بررسی شد و داده ها با تحلیل های آماری مورد بررسی قرار گرفتند.
یافته ها: در این مطالعه آلل 4G با فراوانی 70.79 درصد و آلل 5G با فراوانی 63.5 درصد، بیشترین فراوانی را به ترتیب در گروه کنترل و بیمار داشتند. ژنوتایپ 4G/4G و 4G/5G در گروه کنترل و ژنوتایپ 4G/5G و 5G/5G در گروه بیمار بیشترین فراوانی را دارا هستند. با استفاده از آزمون آرمیتاژ مشخص شد که مقدار p معنادار بوده که نشان هنده این است که آلل 4G )0.262 ; OR= 10-e 1.524(p= اثر کاهشی و آلل 5G )3.822 ; OR= 10-e 1.524(p= اثر افزایشی بر بیماری بارداری خارج رحمی دارد.
نتیجه گیری: بر طبق یافته ها، آلل 5G و ژنوتایپ های 4G/5G و 5G/5G، اثر افزایشی و آلل 4Gو ژنوتایپ 4G/4G اثر کاهشی بر این بیماری دارد. در نتیجه در این مطالعه می توانیم آلل 5G را به عنوان ریسک فاکتور در بیماری بارداری خارج رحمی در نظر بگیریم.
شهلا شاهسوندی، محمد مجید ابراهیمی، محمد رضا سمیعی،
دوره 21، شماره 3 - ( دوماهنامه خرداد و تیر 1397 )
چکیده
زمینه و هدف: ﺑﺮای ﻫﺪایﺖ ﭘﺎﺳﺦ ایﻤﻨﯽ و افزایش پایداری آنتی ژن، واکسنهای غیر فعال با یـﺎورها ﺗﺮﮐﯿـﺐ ﻣﯽﺷﻮﻧﺪ. در سالهای اخیر، طراحی یاورهای زیستی و ارزیابی توانایی آنها در افزایش پاسخ ایمنی علیه ویروس آنفلوانزا مورد توجه بوده است. ﻫﻤﻮﮐﯿﻨﯿﻦ-1 (HK-1) ﻓﻌـﺎل ﮐﻨﻨـﺪه ﺳﻠﻮلﻫﺎی B وT ﺑﺮای ﺗﻤﺎیﺰ ﺑﻪ ﺳﻠﻮلﻫﺎی ﭘﻼﺳﻤﺎ و ﺗﻮﻟﯿﺪ آﻧﺘﯽﺑﺎدی اﺳﺖ. در ایﻦ ﭘﮋوﻫﺶ اﺛـﺮ HK-1 همراه با واکسن نانوذره آنفلوانزا بر پایه کیتوزان ﺑﺮ اﻟﻘﺎی ﭘﺎﺳﺦ ایﻤﻨﯽ ﻫﻮﻣﻮرال ﻋﻠﯿﻪ آﻧﻔﻠﻮاﻧﺰا ﺑﺮرﺳﯽ شد.
مواد و روش ها: نانوذره کیتوزان حاوی آنتی ژن غیر فعال آنفلوانزا و نانوذره کیتوزان حاوی آنتی ژن غیر فعال آنفلوانزا و HK-1 تهیه شدند. پاسخ ایمنی پیامد واکسیناسیونهای اولیه و یادآور با نانوذرات آنفلوانزا با و بدون این یاور درگروههای جوجه SPF بررسی شد. سطوح آنتی بادی اختصاصی علیه آنفلوانزا در ﻧﻤﻮﻧـﻪﻫـﺎی ﺳـﺮم گروههای تیمار و شاهد ﺑـﺎ آزﻣـﺎیﺶهای ﺳـﺮوﻟﻮژی ارزیﺎﺑﯽ ﺷﺪﻧﺪ.
یافته ها: جوجه ﻫﺎی ایمن شده با واﮐﺴﻦ نانو ذره آنفلوانزا دارای HK-1 در مقایسه با دو گروهی که آنتی ژن غیر فعال آنفلوانزا و واکسن نانوذره بدون یاور را دریافت کرده بودند، سطوح آنتی بادی اختصاصی بیشتر و پایدار در دوره آزمایش داشتند. تفاوت در تعداد نوبتهای واکسیناسیون اثری بر روی افزایش عیار نداشت.
نتیجه گیری: این داده ها نشان میدهند نانوذره کیتوزان شرایط جذب بهتر، رهایش و پایداری بیشتر آنتیژن آنفلوانزا در حضور یاور زیستی HK-1 را فراهم میکند.
ریحانه خوش چهره جمالی، مهدی توتونچی، حسین بهاروند، مرضیه ابراهیمی،
دوره 22، شماره 3 - ( دو ماهنامه مرداد و شهریور 1398 )
چکیده
زمینه و هدف: شواهدی وجود دارد که سلولهای سرطانی در طی فرآیند شکلگیری و پیشرفت سرطان، ناهنجاریهای اپیژنتیکی را نیز علاوه بر جهشهای ژنتیکی چندگانه متحمل میشوند. استفاده از فنآوری بازبرنامهریزی به عنوان ابزاری برای اعمال «فشار» و ایجاد تغییرات در تنظیمکنندههای اپیژنتیکی، میتواند به روشن کردن رفتار اپیژنتیکی منحصر به سلولهای سرطانی منجر شود. تاکنون، سلولهای iPS از سلولهای پرایمری نرمال تولید شدهاند، اما مشخص نیست که آیا سلول سرطانی اولیه انسانی نیز میتواند به سلول iPS بازبرنامهریزی شود یا خیر. در این مطالعه، تولید سلولهای iPS از سلولهای آدنوکارسینومای پانکراس با استفاده از عوامل رونویسی مورد بررسی قرار دادیم.
مواد و روشها: سلولهای حاصل از نمونههای زنوگرفت PDAC انسانی، با لنتی ویروس حاوی عوامل Yamanaka (OSKM) القا شده و در ادامه سلولهای القا شده توسط رنگآمیزی آلکالین فسفاتاز، Real-Time PCR و ایمونوسیتوشیمی تعیین هویت شدند.
ملاحظات اخلاقی: مطالعه حاضر با کد اخلاقی EC/93/1025 در کمیته اخلاق پزشکی پژوهشگاه رویان پذیرفته شده است.
یافتهها: رنگآمیزی آلکالین فسفاتاز، Real-Time PCR و ایمونوسیتوشیمی نشان داد که القاء با عوامل رونویسی OSKM منجر به تولید سلولهای iPS از سلولهای فیبروبلاستی میشود، اما نه از سلولهای PDAC PDX. سلولهای PDAC نمیتوانند بهطور کامل با بیان چهار عامل رونویسی مجدد برنامهریزی شوند.
نتیجهگیری: این مطالعه نشان داد که سلولهای سرطانی PDAC-PDX، با توجه به الگوی بیان ژنهای اصلاحکننده اپیژنتیکی آنها، از سلولهای القاشده PDAC متفاوت بودند، هرچند بیان ژنهای تکامل یافته در سلولهای PDAC القاشده بهطور قابل توجهی افزایش نیافت.
آناهیتا خدابخشی کولایی، محمد پورابراهیمی،
دوره 23، شماره 3 - ( مرداد و شهریور 1399 )
چکیده
زمینه و هدف: میاستنی گراویس یک بیماری خودایمنی عصبیعضلانی است که با علائم خستگی و کژکارکردی سیستم عصبیماهیچه ای همراه است. این بیماری به طور وسیعی جنبههای گوناگونی از زندگی بیمار را متأثر میکند و بر ادراک و برداشت فرد از کیفیت زندگی پیرامونش تأثیر دارد. هدف از این مطالعه تبیین و واکاوی تجربههای زندگی با بیماری میاستنی گراویس در دختری جوان است.
مواد و روش ها: این گزارش مورد کیفی از نوع پدیدارشناسی هرمنوتیک است که تجربیات زندگی با بیماری میاستنی گراویس را در یک دختر جوان 27ساله در سال 1398 بررسی کرده است. داده ها از طریق مصاحبه نیمهساختاریافته جمعآوری شده و با استفاده از رویکرد پدیدارشناسی ون منن تحلیل شدند.
ملاحظات اخلاقی: این مطالعه در کمیته اخلاق پژوهشی دانشگاه خاتم با کد مصوب پژوهشی شماره 3299 / 100 /ص/ 98 به ثبت رسیده است.
یافته ها: تحلیل مضمامین استخراجشده از مصاحبه، آشکار کرد که بیماری میاستنی گراویس تمام جوانب زیست جهان بیمار را متأثر از خود ساخته است. این چهار جنبه شامل زیست با زمان، جسم، فضا و دیگران بوده است. درنهایت، سه مضمون بههمپیوسته از ادارک و برداشت بیمار از دنیای پیرامونیاش به دست آمد که شامل ضعف جسمانی، ابهام در آینده و ناامیدی بودند.
نتیجه گیری: مطالعه حاضر تصویر و درک روشنی از مشکلات زندگی با این بیماری را در یک دختر جوان نشان میدهد. دنیای پدیداری که آمیخته با ضعف جسمانی، ابهام در آینده و ناامیدی است و نشانگر رنج و ناراحتیای است که بیمار در پی ابتلا به این بیماری تجربه میکند. نتایج این مطالعه به آگاهی متخصصان درمانی و توانبخشی در زمینه کار و پژوهش در بیماری نورولوژیکی میاستنی گراویس کمک میکند.
لیلا دهقان، حمید دالوند، صادق صمدی، محسن ابراهیمی منفرد، فاطمه رفیعی،
دوره 23، شماره 4 - ( مهر و آبان 1399 )
چکیده
زمینه و هدف: اختلالات اسکلتیعضلانی در دانشجویانی که در تماس مستقیم با بیماران هستند از شیوع نسبتاً بالاتری برخوردار است. بنابراین مطالعه حاضر با هدف تعیین شیوع دردهای اسکلتیعضلانی در دانشجویان دانشکدههای توانبخشی، دندانپزشکی و پرستاری دانشگاه علومپزشکی اراک انجام شد.
مواد و روش ها: در این مطالعه مقطعی از نوع توصیفی ـ تحلیلی، 538 نفر از دانشجویان دانشکدههای توانبخشی، پرستاری و دندانپزشکی دانشگاه علومپزشکی اراک به صورت نمونهگیری غیراحتمالی و از نوع سرشماری مورد بررسی قرار گرفتند. متغیرهای مورد بررسی سن، جنس، شاخص توده بدنی، رشته تحصیلی و مدتزمان استفاده ار تلفن هوشمند در طی روز و دردهای اسکلتیعضلانی در نُه ناحیه از بدن (گردن، شانهها، آرنجها، مچ و دستها، پشت، نشیمن و کمر، رانها، زانوها و پاها) بودند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه جمعیتشناختی و پرسشنامه نوردیک بود. تجزیه و تحلیل دادههای آماری با استفاده از نرمافزار SPSS نسخه 18 انجام گرفت.
ملاحظات اخلاقی: این پژوهش با کد اخلاق IR.ARAKMU.REC.1397.253 در کمیته اخلاق پژوهش دانشگاه علومپزشکی اراک تأیید شده است.
یافته ها: در این مطالعه 538 دانشجو (205 مذکر و 333 مؤنث) مورد بررسی قرار گرفتند که میانگین سنی آنها 2/53±22/04 بود. فراوانی شیوع دردهای اسکلتیعضلانی در ستون فقرات (گردن 29/4 درصد، پشت 24/3 درصد و کمر 37/2 درصد) بیشتر از اندامهای فوقانی و تحتانی بود. دردهای اسکلتیعضلانی در شانه، پشت، کمر و ران بر اساس جنس و دردهای اسکلتیعضلانی در گردن و مچ پا و پا بر اساس سن اختلاف معنیداری نشان داد (0/05>P). دردهای اسکلتیعضلانی در نواحی پشت و مچ پا و پا بر اساس ساعات استفاده از تلفن هوشمند در روز اختلاف معنیداری نشان داد.
نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان میدهد دانشجویان رشتههای توانبخشی، پرستاری و دندانپزشکی در معرض دردهای اسکلتیعضلانی، بهویژه در نواحی ستون فقرات کمری، گردنی و پشت هستند.
فرزانه حاجی زاده، فاطمه ابراهیمی، سیدضیاء طباطبایی،
دوره 25، شماره 3 - ( مرداد و شهریور 1401 )
چکیده
زمینه و هدف در حالی که رشد مطلوب نوزاد به مجموعه پیچیدهای از عوامل وابسته است، الگوی شیردهی و تغذیه تکمیلی شیرخواران از اهمیت غیرقابلانکاری برخوردار است. از این رو، مطالعه حاضر با هدف بررسی عوامل مرتبط با الگوی تغذیه نوزادان 1 ساله مراجعهکننده به مراکز بهداشتی شهرستان رفسنجان انجام شد.
مواد و روش ها این مطالعه توصیفی در سال 1396 روی 600 مادر دارای کودک 1 ساله تحت پوشش مراکز بهداشتی شهر رفسنجان انجام شد. مادران علاقهمند به صورت تصادفی از میان مراجعین دارای پرونده بهداشتی انتخاب شدند. اطلاعات مورد نیاز از طریق پرسشنامه حاوی ویژگیهای جمعیتشناختی و سؤالات مربوط به تغذیه کودک جمعآوری و با نرمافزار SPSS نسخه 18 تجزیهوتحلیل شد.
ملاحظات اخلاقی این مطالعه با کد اخلاقی IR.RUMS.REC.1396.179 در کمیته اخلاق پژوهشی دانشگاه علومپزشکی رفسنجان به ثبت رسیده است.
یافته ها حدود 95 درصد از مادران شرکتکننده در این مطالعه، شیردهی نوزاد خود را از 1 ساعت پس از زایمان شروع و 56/7 درصد آنها شیردهی را تا 1 سالگی به طور کامل انجام دادهاند. نتایج نشان میدهد بیشتر مادران، تغذیه تکمیلی را با 1 تا 3 قاشق در وعده شروع کرده و حدود 90 درصد آنها تغذیه تکمیلی را بر اساس توصیههای کارکنان بهداشت انجام داده بودند. همچنین مهمترین دلایل شروع شیر خشک در شیرخواران، اختلال در رشد و نمو کودک (34 درصد)، کمبود شیر مادر (17 درصد)، بیماری مادر (14 درصد)، نگرفتن سینه (11 درصد) و دوقلو بودن کودکان (8 درصد) است.
نتیجه گیری با وجود آموزش چهره به چهره به مادران در مراکز بهداشتی هنوز هم در شروع صحیح تغذیه تکمیلی و ادامه آن مشکلاتی وجود دارد؛ بنابراین ارائه آموزش شیردهی به مادران با روشهای گوناگون و متنوع باید سرلوحه اقدامات مراکز بهداشتی قرار گیرد.
آقای فتح اله قربانی، محمد رضائی، دکتر ابراهیم ابراهیمی، خانم لیلا قربانی، دکتر الهام رضایی،
دوره 25، شماره 5 - ( آذر و دی 1401 )
چکیده
مقدمه: پیوند اعضا این دستاورد شگرف، افقی امیدوار کننده برای بیماران نیازمندعضو به ارمغان آورده است. به موازات پیشرفت علم پزشکی چالشهای جدیدی نیز مطرح گردیده است، برای نمونه متخصصین ادعا نمودهاند که بهترین منبع برای پیوند اعضا به اطفال، استفاده از اعضای نوزادانی است که به علت ابتلا به ناهنجاری حادّ جمجمهای اندکی پس از تولد مرگشان قطعی است. مسئله حاضر یکی از موضوعات مستحدثه و چالش برانگیز در حوزه فقه و حقوق میباشد که باید برخی از زوایای آن مورد مدّاقه فقهی قرار گیرد.
روش کار: این پژوهش به صورت کتابخانه ایی و توصیفی –تحلیلی با استفاده از کتب پزشکی و فقهی انجام گرفته است. در پژوهش حاضر جنبههای اخلاقی مطالعه شامل اصالت متون، صداقت و امانتداری رعایت شده است.
یافتهها: پیشنهاد کنندگان این نوع پیوند با استناد به تحقیقات خود معتقدند جواز بهره وری از اعضای این گونه نوزادان با نواقص حادّ جمجمهای که یا داخل رحم مادر و یا مدت کوتاهی پس از تولد بعلت ایست قلبی میمیرند؛ مسئلهای قابل دفاع است.
نتیجه گیری: استفاده از اعضای نوزادان مبتلا به کرانیال با محدودیت روبرو است اما با مردگان مغزی در یک راستا نمیباشند و استفاده از اعضای غیر رئیسی آنها با اتکا به ادله متعدد عقلی و شرعی؛ مشروع میباشد. برداشت اعضای حیاتی نوزاد مبتلا به کرانیال حادّ با استناد به اینکه مرگ وی حتمی است و یا به سبب اینکه وضعیت وی شبیه بیمار مرگ مغزی است، نمیتواند مشروع باشد چرا که منجر به مرگ وی میشود و مسئله وجوب حفظ کرامت انسان این مسئله را نفی میکند. لکن مشروعیت مشروط با رعایت شرایطی بی اشکال میباشد.
دکتر عباس صارمی، دکتر محمد پرستش، خانم سحر ابراهیمی،
دوره 25، شماره 6 - ( بهمن و اسفند 1401 )
چکیده
مقدمه: فعالیت بدنی یکی از عوامل مهم سبک زنـدگی اسـت کـه مـیتوانـد تأثیرات مثبت یا منفی بر سیستم تولید مثلی داشته باشد و تحقیقات بیشتری برای بررسی اثر بی تحرکی بر باروری به منظور ارائه توصیههای ایمن در شیو ه های زندگی برای کمک به زوجها در رسیدن به بارداری مورد نیاز است. از این رو پـژوهش حاضر بـا هـدف توصـیف و مقایسـه وضـعیت فعالیـت بدنی مردان بارور و مردان نابارور شهر اراک در سال 1401 اجرا شد.
روش کار: مطالعه حاضر از نوع مورد-شاهد است که بر روی 220 مرد بارور و نابارور (22 تا 40 ساله) مراجعه کننده به مراکز ناباروری جهاد دانشگاهی اراک که از طریق نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند، انجام گرفت. شرکت کنندگان پرسشنامههای خودآزمایی در مورد ویژگیهای جمعیت شناختی اجتماعی، شیوه زندگی، فعالیت بدنی و رفتارهای کمتحرک را تکمیل کردند. ویژگیهای آنتروپومتریک و ترکیب بدنی نیز اندازه گیری شد. از رگرسیون لجستیک چند متغیره برای تجزیه و تحلیل ارتباط ناباروری با سطح فعالیت بدنی، رفتار کم تحرک و ترکیب بدن استفاده گردید.
ملاحظات اخلاقی: این مطالعه، با کد IR.ARAKMU.REC.1401.046 به تصویب کمیته اخلاق معاونت پژوهشی دانشگاه اراک رسید.
یافتهها: در این مطالعه مشاهده شد میزان فعالیت بدنی (02/0=P) و ترکیب بدنی (001/0=P) در مردان بارور مطلوبتر از مردان نابارور است. در مردان با سطح فعالیت بدنی کم خطر بروز ناباروری 97/2 برابر افزایش مییابد (نسبت شانس 97/2 و CI ۹۵ درصدی: ۰3/۱ و 61/8 و 04/0=P). در مقابل، در مردان با سطح فعالیت بدنی متوسط خطر بروز ناباروری کاهش مییابد (نسبت شانس ۲7/۰ و CI ۹۵ درصدی: ۰۸/۰ و ۹2/۰ و 03/0=P). همچنین در مردهایی که بیش از 6 ساعت در روز نشسته هستند شانس ناباروری ۰2/۳ برابرافزایش مییابد (نسبت شانس ۰2/۳ و CI ۹۵ درصدی: 28/۱ و 10/۷ و ۰1/0=P). افزایش شاخص توده بدنی موجب افزایش خطر 61/1 برابری بروز ناباروری در مردان میشود (نسبت شانس 61/1 و CI 95 درصدی: 23/1 و 11/2 و 001/0=P).
نتیجه گیری: از آنجا که چاقی، بی تحرکی جسمانی و ناباروری در مردان ایرانی به طور همزمان در حال افزایش است، بنابراین باید به موضوع اصلاح سبک زندگی و به ویژه فعالیت بدنی در خصوص سلامت باروری تمرکز و جدیت بیشتری صورت پذیرد.
دکتر مریم عربلوئی ثانی، دکتر زهرا حاج ابراهیمی، دکتر پریچهره یغمایی، دکتر نسیم حیاتی رودباری،
دوره 26، شماره 5 - ( آذر و دی 1402 )
چکیده
زمینه و هدف: دیابت نوعی بیماری متابولیکی و یکی از شایعترین بیماری های غدد است. استرس اکسیداتیو و التهاب نقش مهمی در ایجاد و پیشرفت دیابت دارد. مسیر پیام رسانی mTOR نقش مهمی در هموستاز گلوکز و تکثیر سلول های بتای پانکراس دارد. در مطالعه حاضر، اثرات درمانی p-cymene بر مارکرهای استرس اکسیداتیو و بیان ژن mTOR در موش های صحرایی نر نژاد ویستار دیابتی مورد بررسی قرار گرفت.
مواد و روش ها: دیابت با تزریق 55 میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن استرپتوزوتوسین القا شد. آنالیزهای بیوشیمیایی بافت پانکراس و ریل تایم PCR برای بررسی اثرات متفورمین (55 میلیگرم بر کیلوگرم وزن بدن) و p-cymene (دوز 25، 50 و 100 میلیگرم بر کیلوگرم وزن بدن) بر میزان فعالیت آنزیم های کاتالاز و گلوتاتیون پراکسیداز و بیان ژن mTOR انجام شد.
یافته ها: استرپتوزوتوسین موجب کاهش آنزیم های کاتالاز و گلوتاتیون پراکسیداز و کاهش بیان ژن mTOR در بافت پانکراس شد. تیمار با متفورمین یا p-cymene فعالیت آنزیم های کاتالاز و گلوتاتیون پراکسیداز و بیان ژن mTOR را به روش مستقل از دوز بهبود بخشید.
نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد که p-cymene دارای ویژگی آنتی اکسیدانتی است و می تواند مسیر پیام رسان mTOR را تنظیم کند. بنابراین، این احتمال وجود دارد که p-cymene برای درمان دیابت به تنهایی یا همراه با متفورمین موثر باشد.