31 نتیجه برای اکبری
مجید رمضانی، سید محمدعلی شریعت زاده، علی اکبر ملکی راد، احمد اکبری، مهدی شریعت زاده،
دوره 15، شماره 8 - ( ماهتامه دی 1391 )
چکیده
زمینه و هدف: دیابت یکی از مهمترین مشکلات بهداشتی جهان محسوب میشود سلولهای بتا مستعد تخریب توسط رادیکالهای آزاد هستند. با توجه به مکانیسمهای حجامت، تاثیر آن بر فاکتورهای بیوشیمیایی و استرس اکسیداتیو همزمان با دارو درمانی مورد بررسی قرار گرفت. مواد و روش: در این مطالعه کارآزمایی بالینی از 30 نفر از افراد دیابتی در دو طیف ابتدایی و انتهایی بیماری مراجعه کننده به مرکز دیابت، 5 میلی لیتر نمونه خون وریدی گرفته شد. این افراد علاوه بر دریافت درمان دارویی متفورمین و گلی بن کلامید پس از یک ماه مورد حجامت قرار گرفته و بعد از یک ماه مورد بررسی قرار گرفتند و نمونههای خون وریدی قبل و بعد از درمان از نظر شاخصهای دیابت و استرس اکسیداتیو مقایسه شدند. جهت ارزیابی پراکسیداسیون لیپیدی از تیوباربیتوریک اسید، برای اندازهگیری آنتیاکسیدانهای تام سرم از روش FRAP و فاکتورهای بیوشیمیایی خونی با کیتهای پارس آزمون اندازهگیری شدند. یافتهها: میزان هموگلوبینA1C ، قند خون ناشتا، قند خون 2 ساعت پس از ناشتا، تری گلیسیرید، کلسترول، لیپوپروتئین با دانسیته پایین و همچنین لیپوپروتئین با دانسیته بالا نیز افزایش معنیداری را نشان داد و اسپارتات ترانسفراز در افراد دیابتیک پس از حجامت کاهش معنی دار را نشان داد(05/0p<). نتیجه گیری: حجامت باعث بهبود فاکتورهای خونی در افراد دیابتیکی میشود و پیشنهاد میگردد که به عنوان درمان مکمل در افراد دیابتی نوع 2 مورد استفاده قرار گیرد.
مریم عزیزپور مغوان، داود حسینی، حسین بصیری، ندا اکبری ، میترا نظام آبادی، صابر اسکندری، محسن ساریخانی،
دوره 16، شماره 3 - ( 3-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: بروسلوز بیماری ناتوان کنندهای است که هزینه گزافی را بر اقتصاد و اجتماع تحمیل میکند. بنابراین استفاده از بهترین، دقیقترین و به صرفهترین روش برای تشخیص این بیماری ضروری میباشد. عامل شایع بروسلوز در ایران بروسلا بوده و پروتئین BP26این باکتری خاصیت آنتی ژنیسیته خوبی دارد. بنابراین هدف از این تحقیق تولید پروتئین BP26 نوترکیب از باکتری بروسلا جهت استفاده در کیت تشخیص بروسلوز میباشد.
مواد و روشها: در این مطالعه ﺑﻨﯿﺎدی - ﮐﺎرﺑﺮدی، از باکتری کشت شده، تخلیص DNA ژنومیک به روش پروتئیناز K و فنل/کلرفرم انجام شد. سپس با توجه به اطلاعات توالی ژن bp26 Brucella melitensis موجود در بانک اطلاعات ژن، برای ژن مذکور پرایمر طراحی شده و واکنش زنجیرهای پلیمراز راهاندازی، بهینهسازی و انجام شد. در ادامه محصول واکنش ابتدا در وکتور PTZ57R/T الحاق گردید و پس از آن در وکتور pET-28a کلون گردید. وکتور نوترکیب به میزبان E. coli BL21(DE3) منتقل گردید و پروتئین نوترکیب و با ستون کروماتوگرافی Ni-NTA علیه His tag تخلیص گردید.
یافتهها: اندازه ژن تکثیر شده با اندازه بخشی از ژن bp26 Brucella melitensis موجود در بانک اطلاعات ژن مطابقت داشت. ژن bp26 بدون القاء با IPTG به میزان کم بیان شده و با افزودن آن به غلظت 1 میلیمولار به محیط کشت در ساعت سوم، حداکثر بیان مشاهده شد.
نتیجهگیری: تولید پروتئین نوترکیب BP26 از باکتری ملیتنسیس بومی استان مرکزی با استفاده از ناقل پلاسمیدی pET-28a امکانپذیر گردید. با توجه به اهمیت این پروتئین و به منظور بررسیهای بیشتر در آینده در خصوص تهیه کیت تشخیص بروسلوز، امکان تولید آن در کشور فراهم شد.
سهیلا نورایی، صدیقه امیر علی اکبری، معصومه جرجانی، حمید علوی مجد، ایوب غفوریان،
دوره 16، شماره 4 - ( 4-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: عفونتهای دستگاه تناسلی از علل عمده مراجعه مکرر به مراکز درمانی مربوط به بیماریهای زنان میباشند. کاندیدیاز ولوواژینال دومین عامل شایع واژینیت عفونی میباشد. پروبیوتیکها میکروارگانیسمهای زندهای هستند که میتوانند اثرات سودمند بر میزبان بگذارند. با توجه به شیوع بیماری و مطالعات محدود در زمینه درمانهای نوین این بیماری، این مطالعه با هدف مقایسه ترکیب فلوکونازول و پروتکسین خوراکی با فلوکونازول در درمان کاندیدیاز ولوواژینال طراحی گردید.
مواد و روشها: این مطالعه به صورت کارآزمایی بالینی دو سوکور، بر روی 90 زن مراجعهکننده به درمانگاه 12بهمن در سال 1390 انجام شد. زنان پس از تشخیص کاندیدیاز ولوواژینال، به صورت تصادفی در دو گروه ترکیب فلوکونازول و پروتکسین خوراکی و فلوکونازول و دارونما قرار گرفتند. اطلاعات به دست آمده با استفاده از آمار توصیفی و آمار استنباطی جهت مقایسه متغیرهای کمی(آزمونهای t مستقل، من ویتنی) و کیفی(آزمون مجذور کای، آزمون دقیق فیشر و آزمون مک نمار) تحلیل گردیدند.
یافتهها: نتایج نشان داد ترکیب فلوکونازول و پروتکسین خوراکی با فلوکونازول در کاهش شکایات و علائم به طور یکسان عمل کردند. تنها علامت سوزش ادرار در گروه فلوکونازول و پروتکسین خوراکی معنیدار بود(02/0 p=). همچنین ترکیب فلوکونازول و پروتکسین خوراکی از نظر پاسخ درمانی(01/0 p=) و مدت زمان بهبودی(04/0=p) به صورت معنیداری کمتر بود.
نتیجهگیری: نتایج حاصل از پژوهش نشان داد درمان مکمل با گونههای پروبیوتیکی لاکتوباسیل، کارایی درمان کاندیدیاز ولوواژینال را افزایش میدهد. در این زمینه تحقیقات بیشتر توصیه میگردد. واژههای کلیدی: فلوکونازول، لاکتوباسیل، پروبیوتیک، کاندیدیاز ولوواژینال
نعیمه اکبری ترکستانی، مهتاب عطارها، طوبی حیدری، لیلا امیری فراهانی، نسرین روزبهانی،
دوره 16، شماره 5 - ( ماهنامه مرداد 1392 )
چکیده
زمینه و هدف: افسردگی یکی از شایعترین مشکلات زنان در دوران یائسگی است . مطالعه حاضر با هدف تاثیر بذر شنبلیله (حاوی دیوسژنین )بر افسردگی حاصل از یائسگی در زنان یائسه شهر اراک در سال 1390 انجام شد.
مواد و روش ها: طی یک کارآزمایی بالینی تصادفی کنترل شده دوسوکور 60 خانم با شکایت افسردگی حاصل از یائسگی وارد مطالعه شدند تست افسردگی بک بر روی زنان یائسه انجام و نمونه هایی که شرایط ورود به مطالعه داشتند ، وارد مطالعه شدند. نمونه ها به طور مساوی و تصادفی در دو گروه بذر شنبلیله (6 گرم) روزانه که حاوی 25 میلی گرم دیوسژنین است و سوربیتول (25 گرم روزانه ) به مدت 8 هفته متوالی قرار گرفتند قبل و پس از 8 هفته از شروع مداخله پرسشنامه بک تکمیل گردید و نمرات مذکور با استفاده از نرم افزارSPSS وآزمون آماری پیرد قبل و بعد از مداخله مورد مقایسه قرار گرفت.
یافته ها: در مطالعه حاضر میانگین نمره افسردگی خانم ها پس از 8 هفته استفاده بذر شنبلیله حاوی دیوسژنین و سوربیتول نسبت به نمره قبل از مداخله کاهش یافت و این اختلاف معنادار بود ودر مقایسه بین دو گروه نیز اختلاف معناداری مشاهده گردید
نتیجه گیری: طبق یافته های پژوهش حاضر دیوسژنین موجود در 6گرم بذر شنبلیله در روز ،برای 8 هفته استفاده موجب کاهش افسردگی حاصل از یائسگی می گردد.هرچند نیاز به مطالعات دیگری با طول مدت بیشتر و دوزهای بالاتر قبل از هر توصیه ای احساس می گردد.
نادر زرین فر، مجید اکبری، مجتبی شرفخواه،
دوره 16، شماره 10 - ( 10-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: براساس مطالعات، سرانه مصرف آنتی بیوتیکی در ایران، قابل توجه می باشد. از آن جا که ظهور ارگانیسم های مقاوم به درمان آنتی بیوتیکی یک مشکل جهانی در جامعه و بیمارستان محسوب می شود، هدف از این مطالعه بررسی الگوی مقاومت آنتی بیوتیکی باکتری های گرم منفی جدا شده از بیماران بستری در دو بیمارستان آموزشی و غیر آموزشی شهر اراک، ایران، می باشد.
مواد و روش ها: این مطالعه توصیفی – مقطعی، به مدت یک سال (خرداد 91-خرداد92)، شامل تمام نمونه های ارجاعی به آزمایشگاه میکروب شناسی بیمارستان های امیرالمومنین(ع) (بیمارستان آموزشی) و امام خمینی (ره) (بیمارستان خصوصی) بود. باکتری های گرم منفی جدا شده، برای آنتی بیوتیک های با اهمیت مورد استفاده در بالین با استفاده از روش دیسک دیفیوژن مورد تست حساسیت قرار گرفتند.
یافته ها: از مجموع 846 نمونه تهیه شده از بیماران هر دو بیمارستان، 520 (5/61 درصد) نمونه مربوط به باکتری های گرم منفی بود، که از این تعداد 3/63 درصد نمونه ها مربوط به ای.کولای بود. شیوع ارگانیسم های گرم منفی در بیمارستان آموزشی، 8/79 درصد و در بیمارستان غیر آموزشی2/20 درصد بدست آمد (097/0P=). بین شیوع باکتری های گرم منفی ESBL (Extended-Spectrum Beta-lactamase ) یا بتا لاکتاماز وسیع الطیف، بین دو بیمارستان تفاوت معناداری وجود داشت. (003/0p=).
نتیجه گیری: بین شیوع باکتری های گرم منفی ESBL در دو بیمارستان تفاوت معناداری وجود داشت، در نتیجه اجرای برنامه مراقبت برای بررسی الگو های مقاومت آنتی بیوتیکی به طور منطقه ای توصیه می شود.
فاطمه اسکندری، شهره زارع کاریزی، محمد تقی اکبری،
دوره 18، شماره 2 - ( اردیبهشت 1394 )
چکیده
زمینه و هدف: در پاتوژنز سقطهای مکرر جنین عوامل متعدد ژنتیکی و محیطی دخیل میباشند. تغییر فاکتورهای انعقادی خون طی دوران بارداری نقش مهمی در رخداد سقط مکرر جنین دارد. اخیرا ترومبوفیلی ارثی به عنوان عاملی برای سقط مکرر جنین شناخته شده است. بنابر این در این مطالعه ارتباط میان چندشکلی فاکتور V (G1691A) و فاکتور II (G20210A) با سقط مکرر جنین در بیماران ایرانی بررسی شد.
مواد و روش ها: در مجموع 203 زن در این مطالعه شرکت داشتند؛ 105 نفر با حداقل 2 سقط با علت ناشناخته به عنوان مورد و 98 نفر با حداقل 2 تولد موفق به عنوان شاهد مطالعه شدند. DNA ژنومی هر فرد از لوکوسیتهای موجود در خون محیطی استخراج شد. وجود یا عدم جهش در ژنهای فاکتور V (G1691A) و فاکتور II (G20210A) با روش PCR-RFLP و با استفاده از آنزیمهای محدودالاثر Mnl1 و HindIII بررسی شد. در نهایت، اطلاعات با استفاده از آزمون آماری مربع کای ارزیابی شد.
یافته ها: نتایج به دست آمده نشان داد شیوع چند شکلیهای فاکتور V (G1691A) و فاکتور II (G20210A) در دو گروه شاهد و مورد از لحاظ آماری تفاوت معنیداری ندارد.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج این بررسی، چندشکلیهای مذکور نقشی در اتیولوژی سقط مکرر جنین در جمعیت مورد مطالعه ندارند.
زهرا هادی چگینی، شهربانو عریان، عباس زارع میرک آبادی، اعظم بختیاریان، سمیه اکبری، گیتی غمامی، خدیجه نظری،
دوره 18، شماره 3 - ( خرداد 1394 )
چکیده
زمینه و هدف: گزارشهای بیشماری در مورد استفاده از سموم مارها جهت تخفیف درد همراه با سرطان، اختلال در سیستم ایمنی و عفونتهای ویروسی وجود دارد. در این تحقیق اثر ضددردی سم مار کبرای ایرانی (ناجا ناجا اکسیانا) در مقایسه با مورفین و لیدوکائین در موش سوری آزمایشگاهی ماده مورد بررسی قرار گرفت.
مواد و روشها: در این پژوهش تجربی از 48 سر موش سوری ماده نژاد NMRI با وزن 18 تا 20 گرم استفاده شد. فعالیت ضد دردی سم مار به وسیله آزمون فرمالین مورد ارزیابی قرار گرفت. در این تست حیوانات به 6 گروه (هر گروه شامل 8 موش) شاهد، کنترل مثبت (دریافت کننده مورفین با دوز 5 میلیگرم بر کیلوگرم و لیدوکائین با دوز 20 میلیگرم بر کیلوگرم) و گروههای تجربی دریافت کننده سم با دوزهای 1، 3 و 5/4 میکروگرم به ازای هر موش تقسیم شدند. در همه گروهها، تست فرمالین برای 60 دقیقه بعد از تزریق سم و داروها در موش ثبت شد. دادهها با استفاده از تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون توکی مورد ارزیابی قرار گرفتند.
یافتهها: نتایج نشان داد که سم مار ناجاناجا اکسیانا، موجب کاهش معنیدار درد هم در فاز حاد و هم در فاز مزمن میشود. همچنین مشخص شد که این سم، اثر ضد دردی بهتری نسبت به مورفین و لیدوکائین دارد.
نتیجهگیری: این مطالعه نشان داد که سم مار ناجاناجا اکسیانا اثر ضد دردی خود را از طریق سیستم عصبی مرکزی و مکانیسمهای محیطی اعمال میکند، هرچند جزئیات مکانیسم عمل آن ناشناخته است و مطالعات بیشتری برای تعیین اثرات درمانی آن مورد نیاز میباشد.
نادر زرین فر، مریم ولیخانی، بهمن صادقی، معصومه صوفیان، مجید اکبری،
دوره 19، شماره 11 - ( بهمن ماه 1395 1395 )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: پروبیوتیکها به عنوان عامل پیشگیری در بیماریهای عفونی نظیر عفونت ادراری استفاده میشوند. هدف از این تحقیق، بررسی اثرات مفید پروبیوتیک لاکتوکر بر عفونت ادراری در بیماران با کاتتر ادراری در بخش مراقبتهای ویژه بود.
مواد و روشها: در این مطالعه کار آزمایی بالینی سه سو کور، 125 بیمار با کاتتر ادراری در بخشهای مراقبت ویژه به شکل تصادفی انتخاب شده و به دو گروه مورد و شاهد تقسیم شدند. گروه درمانی(63 نفر) از نظر سن، جنس و مدت پذیرش به شکل مناسب با گروه پلاسبو (62 نفر) همسان بود. گروه مورد به مدت 10 روز روزانه یک عدد کپسول لاکتوکر و گروه کنترل نیز به مدت 10 روز روزانه یک عدد کپسول پلاسبو دریافت نمودند. هر دو گروه در شروع مطالعه و در روز بیستم تست آنالیز کامل ادرار و کشت ادرار به روش مشابه سنجیده شدند و در نهایت دادهها با آزمون تی تحلیل شدند.
یافتهها: بروز عفونت ادراری بین دو گروه مورد و شاهد( به ترتیب 4/17 درصد و 5/22 درصد) تفاوت آماری معنی دار نداشت(672/0=p). اما به تفکیک جنس، تفاوت معنیداری در شرایط بروز عفونت ادراری زنان نسبت به مردان مشاهده شد(002/0=p). در گروه مورد با کاتتریزاسیون طولانی مدت، بروز عفونت ادراری از تفاوت معنیداری برخوردار بود(041/0=p).
نتیجهگیری: تجویز کپسول لاکتوکر در پیشگیری از عفونت ادراری در بیماران مورد و شاهد بخشهای مراقبت ویژه اثری نداشت. ولی در مقایسه زنان با مردان با کاتتر ادراری و دریافت کننده پروبیوتیک، عفونت ادراری در زنان بیشتر کاهش داشت. پروبیوتیک تاثیر پیشگیرانهای بر روی کاتتریزاسیون طولانی مدت داشت.
نعیمه اکبری ترکستانی، پلینوس رمضان نژاد، محمدرضا عابدی، بابک عشرتی، عباس نکوبهر، پانته آ رمضان نژاد،
دوره 19، شماره 12 - ( اسفند ماه 1395 1395 )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: خانواده سلول بنیادی پیکر جامعه است و سلامت آن، تعالی روحی ومعنوی و رشد فکری جامعه را در پی دارد. یکی از مباحث عام جامعه امروز، تقویت پایههای زندگی زناشویی است. بیش از نیمی از مشکلات جنسی که باعث نابودی زندگی و روابط زناشویی میشود، به علت آگاهی ناکافی یا عقاید نادرست در مورد روابط جنسی ایجاد میشود. هدف از انجام این مطالعه بررسی تاثیر مشاوره قبل از ازدواج با رویکرد مبتنی بر پذیرش و تعهد بر عملکرد جنسی زوجین میباشد.
مواد و روشها: مطالعه حاضریک کارآزمایی بالینی میباشد. جمعیت هدف این پژوهش، زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره قبل از ازدواج شهر اصفهان در سال 1394 بودند. نمونهای به حجم 60 زوج انتخاب و وارد مطالعه شدند و سپس به صورت تصادفی در دو گروه مداخله(30 زوج) و کنترل(30 زوج) جای گرفتند. پس از آموزش، پرسشنامه عملکرد جنسی برای دو گروه تکمیل گردید. سپس دادهها از طریق نرم افزار spssنسخه 21 و آزمون من ویتنی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: نتایج این مطالعه نشان داد که اختلاف معناداری بین تاثیر مشاوره قبل از ازدواج با رویکرد مبتنی بر پذیرش و تعهد بر روی عملکرد جنسی زوجین نسبت به روش مرسوم مشاوره قبل از ازدواج وجود نداشت(02/0<p).
نتیجهگیری: نتایج این پژوهش با شرایط مذکور حاکی از عدم تفاوت در عملکرد جنسی زوجین بین مشاوره قبل از ازدواج و رویکرد مبتنی بر پذیرش و تعهد بود. از این رو، نیاز به پژوهشهایی با تعداد نمونه بیشتر و با انتخاب گروه هدفی که بین یک تا پنج سال از ازدواج آنان گذشته باشد، احساس میگردد.
سعید طهماسبی، شهربانو عریان، حمیدرضا مهاجرانی، ندا اکبری، محمدرضا پالیزوان،
دوره 23، شماره 3 - ( مرداد و شهریور 1399 )
چکیده
زمینه و هدف: صرع یک اختلال شایع مغزی است. عملکرد مغز میتواند تحت تأثیر میکروفلور طبیعی روده باشد. میکروفلورطبیعی روده نقش اساسی در تعدیل پاسخهای ایمنی، تولید متابولیتهای ضروری و میانجیهای عصبی ایفا میکند. این تواناییها میتواند با حذف میکروفلور، به واسطه مصرف آنتیبیوتیکها مختلشود. هدف مطالعه حاضر بررسی اثر حذف میکروفلور طبیعی روده بر استعداد ابتلا به تشنج و تعدیل رفتار تشنجی با مصرف پروبیوتیکهای جایگزین در موشهای صحرایی نر نژاد ویستار است.
مواد و روش ها: این مطالعه روی 32 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار با محدوده وزنی 200 تا 250 گرم انجام شد. حیوانات به چهار گروه تقسیمبندی شدند: گروه کنترل، گروه آنتیبیوتیک، گروهپروبیوتیک و گروه آنتیبیوتیک + پروبیوتیک. جهت حذف میکروفلور، آنتیبیوتیکها به مدت سه هفته و جهت جایگزینی میکروفلور، پروبیوتیکها به مدت چهارهفته تجویز شد. ایجاد تشنج با تزریق درونصفاقی پنتیلنتترازول انجام شد. بررسی میکروفلوردر محیط MRS Agar و با روش پورپلیت صورت گرفت. اطلاعات بهدستآمده با استفاده از نرمافزارگراف پد نسخه 8 و آزمون آنالیز واریانس یکطرفه و پسآزمون توکی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت (0/05>P).
ملاحظات اخلاقی: این پژوهش در کمیته اخلاقی دانشگاه علومپزشکی اراک با کد IR.ARAKMU.REC.1395.176 تصویب شده است.
یافته ها: مصرف آنتیبیوتیکها موجب کاهش در تعداد باکتریهای روده شد (0/0001>P). همچنین باعث افزایش شدت و پایداری مراحل تشنج (0/05>P) وکاهش تأخیر زمان شروع تشنج (0/05>P) در مقایسه با گروه کنترل شد. مصرف پروبیوتیک با تعدیل میکروفلور روده (0/0001>P) شدت تشنج را کاهش و تأخیر زمانی شروع تشنج را افزایش داد (0/05>P).
نتیجه گیری: حذف میکروفلور باعث استعداد ابتلا به تشنج شده واین عارضه با مصرف پروبیوتیک قابل جبران است.
مژگان معرف خانلی، محمد اکبری، علی امیری،
دوره 23، شماره 6 - ( بهمن و اسفند 1399 )
چکیده
زمینه و هدف: تمرکز برنامه درمانی معمول پس از جراحی تعویض مفصل زانو، روی تقویت عضله چهار سر ران و دامنه حرکتی زانو بوده است، اما ضعف دیگر عضلات ران نیز در بیمار مبتلا به استئوآرتروز زانو دیده میشود. هدف این مطالعه بررسی اثر تقویت عضلات اطراف مفصل ران بر درد، دامنه حرکتی، کیفیت زندگی و عملکرد بیماران تحت عمل جراحی تعویض کامل یکطرفه مفصل زانو بوده است.
مواد و روش ها: این مطالعه از روز دوم بعد از جراحی به مدت ده جلسه و به صورت یک روز در میان، روی 24 نفر در دو گروه کنترل (تمرینات معمول + IR,TENS) و گروه درمان (مداخله گروه کنترل + تمرینات تقویتی عضلات ران) صورت گرفت. معیار های سنجش شامل درد، دامنه فلکشن و اکستنشن زانو، کیفیت زندگی (پرسشنامه Short Form 36)، آزمون زمان بلند شدن و رفتن، آزمون بالا و پایین رفتن از پله، آزمون راه رفتن در 6 دقیقه و قدرت عضلات زانو و ران بودند.
ملاحظات اخلاقی این تحقیق توسط کمیته اخلاق پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی ایران (IR.IUMS.REC.1396.9511340012) تأیید شده و در مرکز ثبت آزمایشات بالینی ثبت شده است (کد: IRCT 20150314021459N6).
یافته ها: تمام معیارهای سنجش در دو گروه بهبود یافتند که نشان از مؤثر بودن هر دو روش درمانی داشته است. درد با P=0/03، دامنه اکستنشن با P=0/007، زمان آزمون بالا و پایین رفتن از پله با P=0/033 و قدرت عضلات فلکسور زانو با P=0/023، فلکسور ران با P=0/040، اکستنسور ران با P=0/028، ادکتور ران با P=0/040، چرخاننده خارجی ران با P=0/047 در گروه آزمون نسبت به گروه کنترل بهبود معناداری داشت.
نتیجه گیری: هر دو روش درمانی فیزیوتراپی معمول و فیزیوتراپی معمول همراه با تقویت عضلات ران در بهبود نتایج بهدستآمده بعد از جراحی تعویض کامل یکطرفه زانو مؤثر بودند، اما با توجه به اینکه اضافه کردن تقویت عضلات ران به درمان فیزیوتراپی معمول در بهبود بعضی متغیرها مؤثرتر بوده است، پیشنهاد میشود به عنوان درمان پس از جراحی استفاده شود.
نسرین گودرزی، جاوید پیمانی، حسن عشایری، فرحناز مسچی، مهرداد ثابت، محمداسماعیل اکبری،
دوره 24، شماره 2 - ( خرداد و تیر 1400 )
چکیده
زمینه و هدف: در هر عصری از تاریخ، بشر گرفتار ترس از یک بیماری بوده است. بی شک سرطان یکی از نگران کننده ترین بیماری ها است. دردهای سرطانی از مطرح ترین دردها است. هدف پژوهش حاضر، مقایسه اثر بخشی گروه درمانی شناختی-رفتاری و درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر علائم چندوجهی درد در بیماران مبتلا به سرطان پستان بود.
مواد و روش ها: پژوهش مذکور از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر روش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پی گیری دو ماهه و گروه کنترل است. در سال 1397 جامعه آماری، همه زنان مبتلا به سرطان پستان مراجعه کننده به مرکز تحقیقات سرطان تهران بودند که با روش نمونه گیری در دسترس، مشتمل بر 30 بیمار انتخاب شدند و به طور تصادفی در دو گروه مداخله درمانی (شناختی-رفتاری و شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی) و گروه کنترل قرار داده شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از طرح تحلیل واریانس مختلط با اندازه گیری مکرر استفاده شد. ابزار پژوهش به منظور بررسی شاخص های چندگانه درد، پرسش نامه چند وجهی درد (وست هیون-ییل) بود.
یافته ها: نتایج نشان داد، درمان شناختی-رفتاری و درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر تجربه درد مؤثر بودند(001/0>P)، اما هیچ تفاوت معناداری بین دو گروه درمان شناختی-رفتاری و درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی از نظر اثربخشی بر میزان تجربه درد مشاهده نشد.
نتیجه گیری: بر اساس یافتههای این پژوهش می توان نتیجه گرفت، درمان شناختی-رفتاری و درمان شناختی مبتنی بر ذهن آگاهی بر مدیریت و شدت درد بیماران مبتلا به سرطان پستان تاثیر داشت.
فروغ خدادادنژاد، مجید اکبری، فاطمه عبدالعلیان، محبوبه دانشور، بهزاد احمدی، زهرا زهرائی،
دوره 24، شماره 3 - ( مرداد و شهریور 1400 )
چکیده
زمینه و هدف: موفقیت درمان ریشه به حذف کامل باکتریهای بیماریزای داخل کانال ریشه بستگی دارد. انتروکوکوس فکالیس یک باکتری گرم مثبت بیهوازی اختیاری بیماریزاست که نقش اصلی را در اتیولوژی عفونت کانال ریشه دندانهای درمانشده و درمان نشده ایفا میکند و در موارد بسیاری با شکست درمان مرتبط است. هدف از این مطالعه مقایسه اثر ضدمیکروبی سدیم هیپوکلریت 5/2 درصد، میکروامولسیون مورد 10 درصد و میکروامولسیون آویشن 6/0 درصد علیه باکتری انتروکوکوس فکالیس پس از پر کردن کانال ریشه دندان بود.
مواد و روش ها: مطالعه حاضر به صورت آزمایشگاهی بوده که در آن تعداد 25 دندان تککانال قدامی کشیدهشده انسان جمعآوری و تاج آنها قطع شد. دندانها پس از شستوشو، فایلینگ و پاکسازی در اتوکلاو قرار داده شدند. سپس به جز 5 عدد (گروه کنترل منفی) ما بقی به سوسپانسیون باکتری انتروکوکوس فکالیس آغشته و به صورت تصادفی به 5 گروه با تعداد مساوی تقسیم شدند و با استفاده از شستوشودهندههای هیپوکلریت سدیم 5/2 درصد، میکروامولسیون مورد 10 درصد، میکروامولسیون آویشن 0/6 درصد به همراه گروه کنترل مثبت و گروه کنترل منفی شستوشو داده شدند. دندانها با گوتاپرکا پر شدند و به مدت 90 روز در انکوباتور با دمای 37 درجه سانتیگراد قرار گرفتند. سپس نمونهگیری انجام شد و نمونهها برای شمارش کلونی بررسی شدند. درنهایت مقایسه میزان شمارش کلونی باکتری در گروهها با توجه به غیرنرمال بودن توزیع دادهها، با استفاده از آزمون کروسکال والیس انجام شد.
ملاحظات اخلاقی: این مطالعه با کد اخلاق IR.ARAKMU.REC.1398.297به تصویب کمیته اخلاق معاونت پژوهشی دانشگاه علومپزشکی اراک رسید.
یافته ها: میانگین میزان تعداد کلونی بین گروهها دارای اختلاف معنادار نبود (P>0/05). بیشترین میزان کشت مثبت مربوط به گروه میکروامولسیون آویشن 0/6 درصد و کمترین مقدار مربوط به گروه هیپوکلریت سدیم 2/5 درصد بود.
نتیجه گیری: به دنبال پر کردن کانالها از نظر حذف انتروکوکوس فکالیس، بین شستوشودهندههای گوناگون از نظر آماری تفاوت معنیداری وجود نداشت.
عطیه السادات هاشمی نژاد، مهدیه شفیعی تبار، صغری اکبری چرمهینی،
دوره 24، شماره 4 - ( مهر و آبان 1400 )
چکیده
زمینه و هدف: تحقیقات نشان داده است که قدرت اجتماعی از بسیاری جهات بر پردازش اطلاعات تأثیر میگذارد و میتوان آن را از طریق حرکات یا ژشتهای قدرتمند القا کرد. پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر وانمود کردن ژست قدرت بر تغییر آستانه درد گروهی از دانشجویان دختر انجام گرفت.
مواد و روش ها: روش پژوهش حاضر نیمهتجربی با طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش شامل همه دانشجویان دختر دانشگاه اراک در سال تحصیلی 1398-1399 بود، که از این جامعه شصت نفر به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در سه گروه ژست قدرت بالا (نشستن روی صندلی و قرار دادن پاها روی میز، دستها را پشت سر قرار دادن و سر را بالا نگه داشتن)، ژست قدرت پایین (نشستن روی صندلی با پاهای جفتشده، دستها بین پاها و خم کردن سر به سمت پایین) و کنترل قرار گرفتند. برای جمعآوری دادهها از مقیاس عزت نفس روزنبرگ و تکنیک تورنیکه با کمک کاف فشارسنج (جهت سنجش آستانه درد) استفاده شد. پس از اندازهگیریهای پیشآزمون و دو دقیقه اجرای ژستها، بلافاصله پسآزمون انجام شد. دادهها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل شدند.
ملاحظات اخلاقی: این مطالعه در کمیته اخلاق دانشگاه علوم پزشکی اراک به ثبت رسیده است (کد: IR.ARAKMU.REC.1399.276).
یافته ها: یافتههای پژوهش حاضر نشان داد وانمود کردن ژست قدرت بالا / پایین بر آستانه درد تأثیر معنادار دارد، به طوری که وانمود کردن ژست قدرت بالا منجر به افزایش آستانه درد و وانمود کردن ژست قدرت پایین منجر به کاهش آستانه درد شده است.
نتیجه گیری: بر اساس نتایج بهدستآمده استفاده از ژستهای قدرت به عنوان ابزاری ساده در موقعیتهای مواجهه با درد، به جهت مدیریت درد یا مکملی برای داروهای ضددرد پیشنهاد میشود.
زهرا حسینی، نعیمه اکبری ترکستانی، عابد مجیدی، اعظم مسلمی،
دوره 24، شماره 4 - ( مهر و آبان 1400 )
چکیده
زمینه و هدف: از میان دوران مختلف زندگی انسان، نوجوانی یکی از مهمترین و باارزشترین دوران زندگی هر فرد محسوب میشود و نگرانی در این دوره بسیار شایع است و میتواند تا سنین بزرگسالی ادامه یابد. یکی از نگرانیها نگرانی سلامت است، از آنجا که بهترین زمان برای هدف قرار دادن تلاشهای پیشگیرانه دوران نوجوانی است؛ به همین دلیل این مطالعه با هدف بررسی تأثیر مشاوره گروهی بلوغ مبتنی بر حل مسئله بر نگرانیهای سلامت دختران نوجوان انجام شد.
مواد و روش ها: این مطالعه کارآزمایی آموزشی، با طرح پیشآزمون و پسآزمون است که بر شصت نفر از دانش آموزان دختر 18-15 سال شهر تهران (سی نفر گروه آزمایش و سی نفر گروه کنترل) که واجد معیارهای ورود به مطالعه بوده و به روش نمونهگیری تصادفی خوشهای دومرحلهای انتخاب شده بودند، انجام شد. دادهها با استفاده از پرسشنامه اطلاعات جمعیتشناختی و پرسشنامه استاندارد نگرانی سلامت جمعآوری شد. آزمایش به روش بحث گروهی طی شش جلسه برای گروه آزمایش طراحی و بعد از دو ماه اطلاعات از هر دو گروه جمعآوری و به وسیله آزمونهای آماری کای دو، تی مستقل و تی زوجی تجزیه و تحلیل شد.
ملاحظات اخلاقی: این مطالعه به تصویب کمیته اخلاق در پژوهش دانشگاه علوم پزشکی اراک رسیده است (کد اخلاق: IR.ARAKMU.REC.1397.262) و همه شرکتکنندگان رضایتنامه آگاهانه را مطالعه و امضا کردهاند.
یافته ها بر اساس نتایج مطالعه، قبل از آزمون آزمایشی، در گروه آزمایش میانگین نمرات نگرانی در سلامت فردی 3/90، سلامت جنسی 3/77، ارتباطات 3/83، سلامت عاطفی 5/43 و نمره کل نگرانی 16/10 بود که بعد از اجرای آزمایش به ترتیب به 2/53، 2/03، 2/97، 3/30 و 10/90 تغییر پیدا کرد که این تغییر در حیطههای سلامت جنسی، عاطفی و نمره کل نگرانی معنادار بود (0/005>P). همچنین دو گروه آزمایش و کنترل، بعد از آزمون آزمایشی، در حیطههای سلامت فردی، عاطفی و نمره کل نگرانی تفاوت معنادار داشتند (0/005>P).
نتیجه گیری: نتایج آزمایش نشان داد که بحث گروهی میتواند باعث کاهش نگرانی سلامت دختران نوجوان شود.
احمد صاحب الزمانی، دکتر مریم صدرنیا، دکتر مجید اکبری، دکتر ساسان ساکی،
دوره 25، شماره 3 - ( مرداد و شهریور 1401 )
چکیده
زمینه و هدف پمپ افلاکس در سودوموناس آئروجینوزا باعث مقاومت آنتیبیوتیکهای خانواده کینولونها با اخراج آن از سلول سودوموناس میشود؛ بنابراین مهار این پمپ با کمک ترکیبات شیمیایی غیرفعالکننده فعالیت پمپ میتواند باعث مقابله با مقاومت دارویی باکتری شود. هدف از این پژوهش، ارزیابی استفاده از سرترالین به عنوان مهارکننده پمپ افلاکس در سودوموناس آئروجینوزا برای کاهش مقاومت دارویی است.
مواد و روش ها سویههای سودوموناس آئروجینوزای ارزیابیشده در این پژوهش از نمونههای بالینی بیماران جداسازی و پس از شناسایی آنها با روشهای میکروبشناسی، مقاومت آنها نسبت به سیپروفلوکساسین با روش کربی بائر ارزیابی شد. حداقل غلظت ممانعتکننده سیپروفلوکساسین با روش سریال رقتی محیط مایع در میکروپلیت و حداقل غلظت کشنده دارو با کشت و نیز روش MTT برای سویههای مقاوم به داروی سودوموناس آئروجینوزا و سوش استاندارد سودوموناس آئروجینوزای 25873 تعیین شد. بررسی شکست مقاومت با اضافه کردن سرترالین به محیط مولر هینتون آگار و تعیین قطر هاله سیپروفلوکساسین انجام شد. حضور پمپ افلاکس به روش فنوتیپی با استفاده از ماده دارویی سرترالین و روش سریال رقتی محیط مایع در میکروپلیت، روی سویههای مقاوم به سیپروفلوکساسین ارزیابی شد. وجود ژن مولد این پمپ به روش ژنوتایپی در سویههای مقاوم با انجام PCR تعیین شد. از سویه استاندارد PAO1 سودوموناس آئروجینوزا به عنوان کنترل مثبت استفاده شد.
ملاحظات اخلاقی این پژوهش با کد اخلاق IR.IAU.B.REC.1401.011 به تصویب کمیته اخلاق دانشکده علومپزشکی دانشگاه آزاد اسلامی واحد بروجرد رسید.
یافته ها بر اساس نتایج کربی بائر، 3 سویه مقاوم به سیپروفلوکساسین در نظر گرفته شد. حداقل غلظت ممانعتکننده سویههای مقاوم به دارو بین 32 تا 64 میلیگرم بر میلیلیتر و حداقل غلظت کشنده دارو بین 16 تا 32 میلیگرم بر میلیلیتر بود. با انجام الکتروفورز روی محصولات PCR مشخص شد سویههای مورد آزمایش، حاوی ژن mexA کدکننده پمپ افلاکس هستند. در محیط آگاردار بدون سرترالین، قطر هاله اطراف دیسک سیپروفلوکساسین صفر بود، اما پس از افزودن سرترالین، قطر هاله به 25 میلیمتر افزایش یافت. همچنین حداقل غلظت ممانعتکننده از رشد سیپروفلوکساسین در سویهها قبل از اضافه کردن 2 درصد سرترالین، 128 میکروگرم بر میلیلیتر بود که پس از اضافه کردن سرترالین به 4 میکروگرم بر میلیلیتر تبدیل شد.
نتیجه گیری سرترالین باعث کاهش حداقل غلظت ممانعتکننده دارو از طریق کاهش کارایی پمپ افلاکس در باکتری سودوموناس آئروجینوزا میشود و مقاومت باکتری را نسبت به آنتیبیوتیک سیپروفلوکساسین کاهش میدهد.
خانم کبری ماستری فراهانی، دکتر صغرا اکبری چرمهینی،
دوره 25، شماره 5 - ( آذر و دی 1401 )
چکیده
مقدمه: بررسی مشکلات روانشناختی بیماران مبتلا به دیابت بخصوص در دوره نوجوانی و جوانی از اهمیت ویژه ایی برخوردار است. هدف پژوهش حاضر مقایسه اضطراب سلامتی و بازداری پاسخ افراد مبتلا به دیابت نوع یک با افراد سالم است.
روش کار: این پژوهش، توصیفی از نوع علیمقایسهای است. جامعه آماری آن عبارت است از کلیه دختران و پسران سنین 14 تا 24 سال مبتلا به دیابت نوع یک شهر اراک که در سال 1400 به کلینکهای درمانی این شهر مراجعه کردند. از این جامعه 30 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و 34 نفر نیز از نوجوانان سالم به عنوان گروه مقایسه در این پژوهش مشارکت داشتند. ابزار این پژوهش شامل پرسشنامه اضطراب سلامتی (سالکوسکیس و وارویک،2002) و تکلیف برو- نرو بود و به منظور تجزیه و تحلیل دادهها از آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره استفاده شد.
ملاحظات اخلاقی: پژوهش حاضر با کد IR.ARAKU.REC.1401.015 در کمیته اخلاق دانشگاه اراک به ثبت رسیده است.
یافتهها: یافتههای پژوهش حاضر نشان داد بین اضطراب سلامتی و بازداری شناختی نوجوانان مبتلا به دیابت نوع یک با نوجوانان سالم تفاوت معناداری وجود دارد )05/0>(P.
نتیجه گیری: نتایج این تحقیق نشان دهنده بالاتر بودن میزان اضطراب سلامتی و عملکرد ضعیف نوجوانان مبتلا به دیابت نوع یک در انتخاب پاسخ مناسب و کنار گذاشتن پاسخ نامناسب است که حاکی از ضعف در سیستم بازداری پاسخ آنهاست. با توجه به قرارگیری این مشکلات به همراه ویژگیهای روانشناختی دوره نوجوانی، پیشنهاد میشود با به کارگیری رویکردهای درمانی مناسب روانشناختی و مداخلات توانبخشی شناختی مناسب در جهت رفع و یا کاهش این مشکلات، و افزایش سلامت این بیماران کمک شود.
مریم محمدی، نعیمه اکبری ترکستانی، فاطمه مهرابی رزوه،
دوره 27، شماره 2 - ( 3-1403 )
چکیده
مقدمه: مشکلات جنسی در بین زنان، شیوع بالایی دارد و جوانب مختلف زندگی آنها را تحت تأثیر قرار میدهد. مشاوره در مراحل اولیه میتواند بسیاری از مشکلات آنها را برطرف نماید. لذا هدف از این مطالعه، بررسی تأثیر مشاوره گروهی مبتنی بر واقعیت درمانی بر عملکرد جنسی زنان بود.
روش کار: پژوهش حاضر یک مطالعه کارآزمایی بالینی با گروه شاهد است که در شهر اراک در سال 1395 انجام گرفت. تعداد 40 خانم از مراجعهکنندگان به پنج مرکز بهداشتی درمانی با توجه به معیارهای ورود و خروج انتخاب و پس از تکمیل رضایتنامه کتبی به طور تصادفی به دو گروه آزمون و شاهد تقسیم شدند. گروه آزمون، جلسات مشاوره واقعیت درمانی (8 جلسه 90 دقیقهای، 2 بار در هفته) را دریافت کردند و در گروه شاهد هیچ مداخلهای صورت نگرفت. دادهها توسط فرم مشخصات فردی و پرسشنامه شاخص عملکرد جنسی زنان (Female Sexual Function Index) FSFI گردآوری شد که پیش از مداخله و 4 هفته پس از مداخله توسط شرکتکنندگان تکمیل گردید.
یافتهها: میانگین نمرات عملکرد جنسی گروه مداخله قبل از مشاوره به ترتیب 2/21 ± 28/63 و گروه شاهد 2/58 ± 27/14 بود و بین آنها اختلاف معنیداری وجود نداشت. اما یک ماه بعد از مشاوره واقعیت درمانی، میانگین عملکرد جنسی در گروه مداخله 2/92 ± 30/29 و گروه شاهد 2/58 ± 27/64 به دست آمد که نشاندهنده اختلاف معنیدار بین دو گروه بود (05/0 > P).
نتیجه گیری: طبق نتایج به دست آمده، مشاوره واقعیت درمانی بر بهبود عملکرد جنسی زنان مؤثر بوده است. لذا استفاده از این روش در مراکز مراقبتهای بهداشتی پیشنهاد میگردد.
ام کلثوم تبرته فراهانی، نعیمه اکبری ترکستانی، لیلا خزائی، مهدی رنجبران، معصومه داودآبادی فراهانی،
دوره 27، شماره 3 - ( 5-1403 )
چکیده
مقدمه: خودکارآمدی جنسی، یک مفهوم کلیدی در رفتار، سلامت و عملکرد جنسی است که در طول زمان به دلیل رویدادهایی مانند بارداری و زایمان تغییر میکند. مطالعه حاضر بـا هدف بررسی عوامل مؤثر بر خودکارآمدی جنسی در زنان باردار شهر اراک انجام شد.
روش کار: پژوهش حاضر یک مطالعه مقطعی از نوع توصیفی- تحلیلی است که با مشارکت (234) زن باردار 18 تا 40 ساله علاقهمند به مشارکت در پژوهش با حداقل سواد خواندن و نوشتن که با همسران خود زندگی میکردند انجام شد. با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای، 10 مرکز جامع سلامت شهری انتخاب و با استفاده از چکلیست اطلاعات جمعیتشناختی و پرسشنامه خودکارآمدی جنسی، دادهها جمعآوری شد. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از آزمونMann-Whitney U ، Kruskal-Wallis و آزمون (LSD) انجام گردید.
یافتهها: میانگین نمره خودکارآمدی جنسی زنان باردار 6/45 ± 28/51 و در سطح بالا قرار داشت. آزمون Kruskal-Wallis نشان داد که خودکارآمدی جنسی زنان باردار با تحصیلات خودشان بیارتباط است (0/2 = P) در حالیکه با تحصیلات همسرانشان ارتباط معنادار دارد (0/04 = P). آزمون (LSD) بین سطوح مختلف تحصیلات همسران با خودکارآمدی جنسی زنان باردار تفاوت معنیدار نشان داد. همچنین بین میانگین نمره خودکارآمدی جنسی با سایر متغیرها، ارتباط معنیداری مشاهده نشد.
نتیجه گیری: خودکارآمدی جنسی زنان باردار با تحصیلات همسرانشان ارتباط داشت. بنابراین پیشنهاد میشود که بستر مناسب برای افزایش دانش و آگاهی مردان فراهم شود.
هانیه مظفری، فرح لطفی کاشانی، شهرام وزیری، محمد اسماعیل اکبری،
دوره 27، شماره 3 - ( 5-1403 )
چکیده
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف تحلیل رابطهی کانونی سهم سازگاری ذهنی با سرطان، سواد سلامت و تهدید ادراک شده در پیشبینی تشخیص زودرس سرطان پستان انجام پذیرفت.
روش کار: این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری مطالعه حاضر، شامل کلیه زنان مبتلا به سرطان پستان تحت درمان مرکز درمان سرطان بیمارستان شهدای تجریش در سال 1402 بود که با استفاده از نرمافزار G*Power، 310 نفر تعیین و به روش نمونهگیری در دسترس در پژوهش شرکت کردند و به پرسشنامههای سواد سلامت سرطان پستان Williams، Templin, and Hines، پرسشنامه تهدید ادراک شده Champion، سازگاری ذهنی با سرطان Watson و پرسشنامه تشخیص زودرس پاسخ دادند. دادهها نیز با آزمون همبستگی کانونی و رگرسیون چندگانه تحلیل شد.
یافتهها: نتایج نشان داد بین متغیرهای سهم سازگاری ذهنی، تهدید ادراک شده و سواد سلامت با مؤلفههای تشخیص زودرس سرطان(دانش، نگرش و اقدامات) رابطه معناداری وجود دارد (0/01 ≥ P). همچنین نتایج نشان داد سواد سلامت8/4 درصد؛ سازگاری ذهنی 3/4 درصد و تهدید ادراک شده 18/7 به تنهایی واریانس تشخیص زودرس سرطان پستان را پیشبینی میکنند که سهم تهدید ادراک شده، 38/9 درصد و از همه متغیرها بیشتر است.
نتیجه گیری: بر اساس نتایج مطالعه، میتوان گفت افزایش سازگاری ذهنی، تهدید ادارک شده و سواد سلامت در تشخیص زودرس بیماری نقش دارند و اهمیت میزان تهدید ادراک شده نسبت به سازگاری ذهنی و سواد سلامت بیشتر است که باید مورد توجه قرار گیرد.