جستجو در مقالات منتشر شده



زهرا جهانگیری، محسن شمسی، محبوبه خورسندی، رحمت اله مرادزاده،
دوره 21، شماره 5 - ( 7-1397 )
چکیده

زمینه و هدف: فقر آهن یکی از شایعترین مشکلات تغذیه‌‌‌‌‌‌ای دوران بارداری است. این مطالعه با هدف سنجش سازه‌های تئوری رفتار برنامهریزیشده در خصوص رفتارهای تغذیه‌‌‌‌‌‌ای پیشگیریکننده از کم‌خونی فقر آهن در زنان باردار شهر اراک انجام شد.
مواد و روش‌ها: این مطالعه مقطعی بر روی 199 زن باردار شهرستان اراک به صورت نمونهگیری تصادفی ساده در سال 1396 انجام پذیرفت. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسشنامه محققساخته روا و پایا و شامل اطلاعات دموگرافیک و سازههای تئوری رفتار برنامهریزیشده بوده است. بهمنظور تعیین مهمترین سازه‌های پیشگوییکننده رفتار زنان باردار از مدل چند متغیره رگرسیون خطی استفاده شد.
یافتهها: بر اساس نتایج این مطالعه، میانگین سنی مادران 1/5±81/28 سال، میانگین هفته بارداری 9/8±04/28 هفته و فاصله بارداری با حاملگی قبلی 9/3±18/5 سال بود. میانگین و انحراف معیار نمره نگرش 62/0±61/3، هنجار ذهنی 74/0±60/3، کنترل رفتار درکشده 58/0±50/3، قصد رفتاری 61/0±49/3، عملکرد 76/0±55/3 و آگاهی 2/0±57/0 بود. مدل رگرسیون خطی نشان داد که نمره عملکرد خانم‌های باردار به ازای هر یک واحد افزایش در نمره نگرش و هنجارهای ذهنی و کنترل رفتاری درکشده به ترتیب 463/0، 343/0و347/0 بهبود ‌می‌یابد.
نتیجهگیری: نتایج به دستآمده حاکی از لزوم ارائه برنامه‏های آموزشی در خصوص پیشگیری از کمخونی در زنان باردار با تأکید بر سازه‌های نگرش، هنجار ذهنی و کنترل رفتاری درکشده است و پیشنهاد میشود در زمان طراحی مداخلات در جهت بهبود رفتارهای تغذیه‌‌‌‌‌‌ای پیشگیریکننده از کمخونی در بارداری، سازه‌های نظریه رفتار برنامهریزیشده مورد توجه قرار گیرد.

جلیل فتح آبادی، مریم حاجی قربانی دولابی، علی اکبر ارجمندنیا، سعید صادقی،
دوره 21، شماره 7 - ( 11-1397 )
چکیده

زمینه و هدف: دیابت بیماری مزمنی است که عوامل فیزیولوژیک، شناختی، رفتاری، هیجانی و اجتماعی در پیشگیری، ابتلا و کنترل آن نقش دارنـد. پژوهش حاضر با هدف پیشبینی میزان قند خون از طریق باورهای غیرمنطقی سلامت و منبع کنترل سلامت در بیماران دیابتی نوع 2 انجام شد. مواد و روشها: جامعه آماری پژوهش شامل کلیه بیماران دیابتی نوع 2 مراجعهکننده به دو مرکز آزمایشگاه مؤسسه خیریه درمانی مکتب الزهرا (س) و پژوهشکده دیابت دانشگاه علوم پزشکی تهران بود که 300 نفر با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. داده‌ها با استفاده از مقیاس چندبعدی منبع کنترل سلامت (MHLC) و مقیاس باورهای غیر منطقی سلامت (IHBS) گردآوری شد. اطلاعات بهدستآمده با استفاده از روش‌های تحلیل رگرسیون مورد تحلیل قرار گرفت.
ملاحظات اخلاقی: این مطالعه با کد IR.ut.Rec.1395.030 به تصویب کمیته اخلاق پژوهش در پژوهش‌های زیست پزشکی دانشگاه تهران رسیده است.
یافتهها: بین متغیرهای پیشبین باورهای غیرمنطقی سلامت (05/0p<)، منبع کنترل سلامت درونی و دیگران (05/0p<)، و منبع کنترل سلامت شانس (01/0p<) با میزان قندخون همبستگی معنیدار وجود داشت. هم‌چنین نتایج نشان داد که باورهای غیرمنطقی و منبع کنترل سلامت تغییرات میزان قندخون را به طور معنیدار پیشبینی میکنند (05/0p<، 80/2=(293، 4)F، 037/0=R2، 19/0=R).
نتیجهگیری: بر اساس یافتههای پژوهش حاضر میتوان گفت که از طریق شناسایی منبع کنترل سلامت و باورهای غیرمنطقی سلامت احتمالاً میتوان سطح قند خون را در بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 پیشبینی کرد و عوارض دیابت را در افراد مبتلا به آن کاهش داد.

فرزانه جاجرمی، احمد جنیدی جعفری، مجید کرمانی، میترا غلامی،
دوره 22، شماره 1 - ( 1-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: گردوغبار به عنوان یکی از مهمترین اشکال آلودگیهای جوی مورد توجه محققان بوده است. هدف از انجام این مطالعه، تعیین منابع احتمالی گردوغبار با بررسی خصوصیات فیزیکی و شیمیایی آنها در هوای محیطی شهر تهران میباشد.
مواد و روشها: این مطالعه در هوای محیطی ایستگاههای نمونهبرداری منتخب شهر تهران در روزهای گردوغباری و عادی از دی ماه 1395 به مدت یک سال انجام شد. غلظت ذرات گردوغبار از طریق وزنسنجی اندازهگیری گردید. غلظت فلزات پس از هضم نمونههای فیلتر و تزریق به دستگاه طیف‌سنجی جذب اتمی تعیین و کانیهای موجود در ذرات گردوغبار با استفاده ازطیفنگاری فلوئورسانس اشعه ایکس شناسایی شد. منشایابی ذرات نیز با استفاده از آنالیز فاکتور غنیشده و تحلیل مولفههای اصلی انجام شد. برای تجزیه و تحلیل آماری از نرمافزار R استفاده شد.
ملاحظات اخلاقی: این مطالعه با کد اخلاق IR.IUMS.REC.1397.313 به تصویب کمیته اخلاق پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی ایران رسیده است.
یافتهها: بیشترین میانگین غلظت ذرات در روزهای عادی برای ایستگاه مرکز (63/122 میکروگرم بر مترمکعب) و کمترین میانگین برای ایستگاه شرق (13/67 میکروگرم بر مترمکعب) بهدست آمد. بیشترین غلظت عناصر اندازهگیری شده در ذرات مربوط به آهن و آلومینیوم و کمترین غلظت مربوط به کروم و نیکل بود.کمترین میزان فاکتور غنیشده در ذرات برای عناصر آهن کمتر از 1 بهدست آمد.
نتیجهگیری: نتایج نشان داد که ایستگاه مرکز آلودهتر از سایر نقاط بود. منابع طبیعی و انسانی هر دو در انتشار فلزات موجود در ذرات نقش دارند. با انجام مطالعات بیشتر بر روی منشأ گردوغبار شهر تهران و با استفاده از نتایج آنها میتوان اقدامات کنترلی مؤثری را طراحی و اجرا نمود.

محمدسعید پورسلیمان، سید احمد حسینی، علیرضا اطمینان، حمید ابطحی، علی کولیوند،
دوره 22، شماره 5 - ( 9-1398 )
چکیده

زمینه و هدف افزایش روزافزون استفاده از نفت و ترکیبات نفتی باعث آلودگی‌های زیست‌محیطی عدیده‌ای شده است. این پژوهش با هدف جداسازی، شناسایی و تعیین پتانسیل تجزیه نفت، توسط گونه باکتریایی بومی لجن نفتی انجام شد. 
مواد و روش ها پس از تهیه لجن نفتی در ظروف استریل و کشت در محیط بوشنل هاس، ۲۴ باکتری با تمایز کلونی به دست آمد. پس از شناسایی گونه‌های جدا‌شده با تست‌های بیوشیمیایی و مولکولی، گونه Acinetobacter radioresistens strain KA۲ که بیشترین رشد و توانایی حذف نفت خام را داشت انتخاب شد. در ادامه، تجزیه غلظت‌های مختلف نفت خام در pH‌‌های مختلف (۵، ۶، ۷، ۸ و ۹)، شاخص امولسیون‌کنندگی و چسبندگی سلولی به هیدروکربن گونه انتخابی سنجش شد. سنجش کل هیدروکربن‌های نفتی با استفاده از دستگاه گازکروماتوگراف انجام گرفت.
ملاحظات اخلاقی این مطالعه با کد ۱۹۲۵۰۵۸۷۹۶۲۰۰۱ در کمیته پژوهشی دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمانشاه به ثبت رسیده است.
یافته ها نتایج نشان دادند که راندمان حذف غلظت‌های ۱، ۲، ۳، ۴ و ۵ درصد نفت خام توسط گونه جداسازی‌شده پس از هفت روز انکوباسیون برابر با ۶۵/۲۴، ۷۶/۱۴، ۵۳/۱۸، ۳۱/۸۴ و ۲۵/۲۱ درصد بود. میزان حذف نفت خام در pH‌های معادل ۵، ۶، ۷، ۸، ۹ به ترتیب معادل ۴۲/۰۴، ۶۹/۱۶، ۶۵/۲۴، ۵۹/۴۱ و ۴۸/۲۴ درصد بود. مقدار شاخص امولسیون‌کنندگی و چسبندگی سلولی سویه جدا‌شده در این تحقیق برابر با ۵۹/۱۴ و ۱۳/۶۹ درصد به دست آمد. 
نتیجه گیری باکتری جداشده می‌تواند به عنوان یک گونه کارآمد در تصفیه نفت خام و ترکیبات نفتی استفاده شود.

سید حامد میرحسینی، فاطمه آرین، سمانه محمدی،
دوره 22، شماره 6 - ( 11-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: ارزیابی کیفیت هوای داخلی و تشخیص آلاینده‌های میکروبی آن در کلاس درس مدارس به دلیل حضور کودکان حساس به این آلاینده‌ها از اهمیت بسیار برخوردار است. این مطالعه با هدف تعیین غلظت و شناسایی گونه‌های غالب آئروسل‌های بیولوژیکی و ارتباط این عوامل با فاکتورهای محیطی در دو مدرسه منتخب شهر اراک انجام شده است. 
مواد و روش ها: این مطالعه مقطعی در دو مدرسه شهر اراک در پاییز سال ۱۳۹۷ انجام شد. نمونه‌برداری از هوا با استفاده از نمونه‌بردار میکروبی تک‌مرحله‌ای اندرسن (دبی ۳/۲۸ لیتر بر دقیقه) حاوی محیط کشت باکتری و قارچ انجام شد. اثر غلظت ذرات معلق (PM) و پارامترهای محیطی (دما و رطوبت) بر تراکم بیوآئروسل‌ها مورد ارزیابی قرار گرفت.
ملاحظات اخلاقی: این مطالعه با کد اخلاق IR.ARAKMU.REC.۱۳۹۷.۷۶ به تصویب کمیته اخلاق پژوهشی دانشگاه علوم‌پزشکی اراک رسیده است.
یافته ها: میانگین کلی تراکم باکتری‌ها و قارچ‌ها در هوای داخل به ترتیب cfu / m۳ ۴۴۸ و cfu / m۳ ۹۴ بود. همچنین میانگین تراکم باکتری‌ها و قارچ‌ها در هوای آزاد به ترتیب برابر cfu / m۳ ۲۱۰ و cfu / m۳ ۱۲۷ بوده است. بین تراکم داخلی باکتری‌های منتقله توسط هوا و غلظت ذرات معلق (PM۱۰ و PM۲.۵) ارتباط مستقیم وجود داشت. همچنین بین غلظت PM ۲/۵ و تراکم قارچ‌ها در داخل کلاس ارتباط مستقیم وجود داشت (۰۵/۰P<). پنی سیلیوم (۴۰ درصد)، کلادوسپوریدیوم (۱۹ درصد) و آسپرژیلوس (۱۶ درصد) گونه‌های غالب قارچ و استافیلوکوکوس (۴۲ درصد)، میکروکوکوس (۲۸ درصد)، باسیلوس (۲۱ درصد) از گونه‌های غالب باکتری بودند.
نتیجه گیری: یافته‌ها نشان داد که قدمت و نوع ساختمان و تراکم دانش‌آموزان در کلاس درس از عوامل اصلی افزایش غلظت بیوآئروسل‌ها هستند.

زهره دهقانی، رضا تاجیک، رامین زارع،
دوره 23، شماره 1 - ( 1-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: استرس شغلی زیاد تمرکز و قدرت تصمیم‌گیری کارگران را کاهش می‌دهد و در صنایعی که انجام کار مستلزم پذیرش ریسک بالا از نظر مواجهه با خطرات است، ممکن است پیامدهای منفی به همراه داشته باشد. این مطالعه با هدف بررسی ارتباط بین نتایج ارزیابی استرس شغلی و ریسک‌های ناشی از کار در صنعت فولاد لرستان انجام شده است.
مواد و روش ها: مطالعه حاضر به صورت توصیفی مقطعی است و در یکی از صنایع فولاد لرستان در سال ۱۳۹۶ انجام شده است. در این مطالعه برای ارزیابی ریسک و استرس شغلی به‌ترتیب از روش ۳D- ملبورن و پرسشنامه استرس شغلی اداره ایمنی و بهداشت انگلستان استفاده شد. تجزیه‌وتحلیل به وسیله آزمون‌های همبستگی و آزمون کروسکال والیس با استفاده از از نرم افزار SPSS نسخه ۲۲ صورت گرفت.
ملاحظات اخلاقی: این مطالعه با کد اخلاق IR.NREC.۰۰۷.۱۳۹۴.۰۵ به تصویب کمیته اخلاق معاونت پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی اراک رسیده است.
یافته ها: درمجموع ۱۸۲ ریسک ناشی از کار در ۱۴ عنوان شغلی شناسایی شدند. نمره استرس شغلی ۳/۱۹ درصد از افراد مورد مطالعه در سطح ریسک بالا قرار داشت. به‌علاوه همبستگی آماری معناداری میان رتبه ریسک و نمره کلی استرس شغلی (۰/۰۳=P)، همچنین ابعاد کنترل(۰/۰۲=P) و تقاضا مشاهده شد (۰/۰۲=P). بین میزان استرس شغلی در بین گروه‌های سنی، سابقه کاری و سطح تحصیلات افراد مورد مطالعه، اختلاف آماری معناداری دیده نشد.
نتیجه‌گیری: وجود ارتباط بین میزان ریسک به‌دست‌آمده و نمره استرس شغلی کارگران مورد مطالعه در صنعت فولاد نشان می‌دهد که برنامه‌ریزی برای کنترل عوامل استرس‌زای محیط کار و مدیریت ریسک‌های شغلی از طریق کاهش احتمال و پیامد خطرات ناشی از شغل ضروری به نظر می‌رسد.

لیلا دهقان، حمید دالوند، صادق صمدی، محسن ابراهیمی منفرد، فاطمه رفیعی،
دوره 23، شماره 4 - ( 7-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: اختلالات اسکلتی‌عضلانی در دانشجویانی که در تماس مستقیم با بیماران هستند از شیوع نسبتاً بالاتری برخوردار است. بنابراین مطالعه حاضر با هدف تعیین شیوع دردهای اسکلتی‌عضلانی در دانشجویان دانشکده‌های توان‌بخشی، دندان‌پزشکی و پرستاری دانشگاه علوم‌پزشکی اراک انجام شد.
مواد و روش ها: در این مطالعه مقطعی از نوع توصیفی ـ تحلیلی، 538 نفر از دانشجویان دانشکده‌های توان‌بخشی، پرستاری و دندان‌پزشکی دانشگاه علوم‌پزشکی اراک به صورت نمونه‌گیری غیراحتمالی و از نوع سرشماری مورد بررسی قرار گرفتند. متغیرهای مورد بررسی سن، جنس، شاخص توده بدنی، رشته تحصیلی و مدت‌زمان استفاده ار تلفن هوشمند در طی روز و دردهای اسکلتی‌عضلانی در نُه ناحیه از بدن (گردن، شانه‌ها، آرنج‌ها، مچ و دست‌ها، پشت، نشیمن و کمر، ران‌ها، زانوها و پاها) بودند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسش‌نامه جمعیت‌شناختی و پرسش‌نامه نوردیک بود. تجزیه و تحلیل داده‌های آماری با استفاده از نرم‌افزار SPSS نسخه 18 انجام گرفت.
ملاحظات اخلاقی: این پژوهش با کد اخلاق  IR.ARAKMU.REC.1397.253 در کمیته اخلاق پژوهش دانشگاه علوم‌پزشکی اراک تأیید شده است.
یافته ها: در این مطالعه 538 دانشجو (205 مذکر و 333 مؤنث) مورد بررسی قرار گرفتند که میانگین سنی آن‌ها 2/53‌±‌22/04 بود. فراوانی شیوع دردهای اسکلتی‌عضلانی در ستون فقرات (گردن 29/4 درصد، پشت 24/3 درصد و کمر 37/2 درصد) بیشتر از اندام‌های فوقانی و تحتانی بود. دردهای اسکلتی‌عضلانی در شانه، پشت، کمر و ران بر اساس جنس و دردهای اسکلتی‌عضلانی  در گردن و مچ پا و پا بر اساس سن اختلاف معنی‌داری نشان داد (0/05>P). دردهای اسکلتی‌عضلانی در نواحی پشت و مچ پا و پا بر اساس ساعات استفاده از تلفن هوشمند در روز اختلاف معنی‌داری نشان داد.
نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان می‌دهد دانشجویان رشته‌های توان‌بخشی، پرستاری و دندان‌پزشکی در معرض دردهای اسکلتی‌عضلانی، به‌ویژه در نواحی ستون فقرات کمری، گردنی و پشت هستند.

زهرا جهانگیری، محسن شمسی، محبوبه خورسندی، رحمت اله مرادزاده،
دوره 23، شماره 6 - ( 9-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: کم‌خونی یکی از شایع‌ترین مشکلات تغذیه‌ای دوران بارداری است که می‌تواند تأثیر قابل ملاحظه‌ای بر سلامت زنان باردار داشته باشد. این پژوهش با هدف تعیین تأثیر آموزش بر اساس تئوری رفتار برنامه‌ریزی‌شده در ارتقای رفتارهای تغذیه‌ای که از کم‌خونی در زنان باردار پیشگیری می‌کنند، اجرا شد.
مواد و روش ها: در این مطالعه کارآزمایی آموزشی شاهددار 80 زن باردار به طور تصادفی در دو گروه (40 نفر گروه آزمایش و 40 نفر گروه کنترل) قرار گرفتند. اطلاعات از طریق پرسش‌نامه جمعیت‌شناختی و سازه‌های تئوری رفتار برنامه‌ریزی‌شده شامل آگاهی، نگرش، هنجارهای ذهنی، کنترل رفتاری درک‌شده، قصد رفتاری و عملکرد بوده است. قبل از مداخله از هر دو گروه اطلاعات پیش‌آزمون جمع‌آوری شد و سپس مداخله آموزشی بر اساس نتایج نیازسنجی برای گروه آزمایش، طی یک ماه و در قالب چهار جلسه آموزشی 60دقیقه‌ای براساس تئوری رفتار برنامه‌ریزی‌شده صورت گرفت. نتایج سه ماه بعد از مداخله جمع‌آوری شد و با استفاده از آزمون‌های من‌ویتنی یو و ویلکاکسون، کای‌اسکوئر و ضریب همبستگی تجزیه و تحلیل آماری آن انجام گرفت. 
ملاحظات اخلاقی: این مطالعه با کد IR.ARAKMU.REC.1395.445 به تصویب کمیته اخلاق در پژوهش دانشگاه علوم‌پزشکی اراک رسیده است. همچنین این مطالعه با کد IRCT2017052334106N1در مرکز ثبت کارآزمایی بالینی ایران ثبت شده است.
یافته ها: نتایج این مطالعه مداخله‌ای نشان داد که قبل از مداخله همه متغیرها در دو گروه اختلاف معناداری وجود نداشت ولی پس از انجام مداخله دو گروه از نظر همه سازه‌های بررسی‌شده شامل آگاهی، نگرش، هنجارهای ذهنی، کنترل رفتاری درک‌شده، قصد رفتاری و عملکرد تفاوت معنادار آماری داشتند (05/0>P). در این مطالعه عملکرد گروه مداخله قبل از آموزش 415/0±88/2 (از 5 نمره) بود که بعد از آموزش به 216/0±64/3 ارتقای معنی‌داری یافت (001/0>P).
نتیجه گیری; با مداخله آموزشی بر اساس تئوری رفتار برنامه‌ریزی‌شده، می‌توان رفتارهای تغذیه‌ای پیشگیری‌کننده از کم‌خونی را در زنان باردار افزایش داد که این بهبود رفتار را می‌توان مرتبط با روش‌ آموزشی در گروه آزمایش دانست.

محمد خمرنیا، مصطفی پیوند،
دوره 24، شماره 3 - ( 5-1400 )
چکیده

این مقاله چکیده کوتاه فارسی ندارد.
علی کولیوند، پریسا راستگردانی، عماد محمدطالبی،
دوره 24، شماره 3 - ( 5-1400 )
چکیده

زمینه و هدف: ورود شیرابه حاصل از کمپوست لجن‌های نفتی به محیط که ترکیباتی مقاوم به تجزیه هستند، سبب بروز مشکلات زیست‌محیطی متعددی می‌شود. بنابراین لازم است که با استفاده از فرایندهای کارآمد تصفیه شود. هدف از انجام این مطالعه بررسی کارایی فرایند فنتون اصلاح‌شده برای تصفیه شیرابه حاصل از کمپوست لجن‌های نفتی است.
مواد و روش ها: در این مطالعه تجربی، نمونه‌های شیرابه جمع‌آوری و سپس محلول فنتون اصلاح‌شده با اضافه کردن ترکیب Fe2(SO4)3 به H2O2 تهیه شد. سپس اثر پارامترهای زمان (15، 30، 60، 90 و 120 دقیقه)، غلظت فنتون اصلاح‌شده (20، 50، 100 و 200 میلی‌گرم در لیتر)، pH( 3، 5 و 9) و سه غلظت اولیه COD (500، 1000 و 1500 میلی‌گرم در لیتر) بررسی شد.
ملاحظات اخلاقی: این مطالعه با کدهای 2645 و 2765 در دانشگاه علوم‌پزشکی و خدمات بهداشتی‌درمانی اراک به ثبت رسیده است.
یافته ها: میزان کاهش COD و TPH در حالت زمان اپتیمم 60 دقیقه، COD اولیه 500 میلی‌گرم بر لیتر، pH برابر 3 و غلظت فنتون 200 میلی‌گرم بر لیتر به‌ترتیب برابر با 91/04و 77/42 درصد بود. نتایج حاصل از آزمایش‌ها نشان داد که با راندمان حذف COD و TPH با افزایش زمان ماند و غلظت فنتون اصلاح‌شده نسبت مستقیم و با کاهش غلظت اولیه COD و pH نسبت معکوس دارد.
نتیجه گیری: استفاده از فنتون اصلاح‌شده روشی کارآمد برای تصفیه شیرابه حاصل از کمپوست لجن‌های نفتی است.
رحمت اله مرادزاده، ایمان نویدی، مریم زمانیان،
دوره 24، شماره 5 - ( 9-1400 )
چکیده

زمینه و هدف: ایدز بیماری کشنده‌ای است که سیستم ایمنی بدن انسان را تحت‌تأیر قرار می‌دهد این مطالعه با هدف ارزیابی کیفیت زندگی بیماران ویروس نقص ایمنی انسانی  در استان مرکزی انجام شد.
مواد و روش ها: این مطالعه از نوع مقطعی است که در سال‌های 1398 تا 1399 در استان مرکزی انجام شده است. برای تعیین کیفیت زندگی در بیماران ویروس نقص ایمنی انسانی از پرسش‌نامه سازمان جهانی بهداشت استفاده شده است. این پرسش‌نامه شامل حیطه‌های جسمانی، حیطه روانی، سطح استقلال، رابطه اجتماعی، محیط و روحی است. تحلیل‌های آماری در نرم‌افزار STATA انجام گرفت.
ملاحظات اخلاقی: این پژوهش پس از تأیید کمیته اخلاق دانشگاه علوم‌پزشکی اراک با کد اخلاق: ‌‌IR.ARAKMU.REC.1398.008 اجرا شد.
یافته ها: در این مطالعه در کل 126 فرد دارای ویروس نقص ایمنی انسانی در مطالعه وارد شدند. میانگین سنی افراد وارد ‌شده در مطالعه 2/10‌±‌4/40 سال بوده است. میانگین نمره هر یک از حیطه‌های جسمانی 3/3‌±‌14/4، روانی 3/2±‌11/7، استقلال 3/8±13/3، اجتماعی 3/1±‌2/11، محیط 3/0±‌10/8، روحی 3/3‌±‌13/2و نمره کل کیفیت زندگی 2/6±‌12/1بوده است. در آنالیز رگرسیون خطی چندمتغیره وضعیت اقتصادی اجتماعی بالاتر و سابقه زندانی نشدن به‌طور معناداری نمرات بالاتری از کیفیت زندگی کل را پیش‌بینی کرده است.
نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان داد نمره کل کیفیت زندگی در هر یک از حیطه‌های آن در افراد دارای HIV در استان مرکزی از میانگین متوسطی برخوردار است. از جمله عوامل مرتبط با افزایش نمره کیفیت زندگی می‌توان به جنسیت مرد، وضعیت اقتصادی-اجتماعی بالاتر و سابقه زندانی نشدن اشاره کرد. پیشنهاد می‌‌شود ارزیابی کیفیت زندگی این بیماران به پروتکل‌های مراقبتی آن‌ها اضافه شود تا بتوان اقدامات مؤثری در جهت ارتقای آن کرد.
فاطمه خانی، مهرنوش اینانلو، فاطمه گنجی، حمید حقانی،
دوره 24، شماره 5 - ( 9-1400 )
چکیده

زمینه و هدف: زنان ستون اصلی توسعه اجتماعی و محور اصلی سلامت خانواده هستند. موفقیت، بقا و ارتقای جامعه به سلامت زنان جامعه وابسته است. از آنجایی که سبک زندگی ارتقادهنده سلامت و بهزیستی روان‌شناختی از تعیین‌کننده‌های مهم سلامت هستند، این پژوهش با هدف تعیین سبک زندگی ارتقادهنده سلامت و بهزیستی روان‌شناختی در زنان مراجعه‌کننده به پایگاه‌های سلامت اراک در سال 1398 انجام شد.
مواد و روش ها: در این مطالعه مقطعی از بین زنان مراجعه‌کننده به پایگاه‌های سلامت شهر اراک، 221 خانم که معیار ورود به مطالعه را داشتند به صورت نمونه‌گیری مستمر وارد مطالعه شده و فرم اطلاعات جمعیت‌شناختی، پرسش‌نامه سبک زندگی ارتقادهنده سلامت و پرسش‌نامه بهزیستی روان‌شناختی را تکمیل کردند. توصیف داده‌ها با استفاده از آماره‌های توصیفی فراوانی، درصد فراوانی، میانگین، انحراف معیار و تحلیل داده‌ها به وسیله آزمون‌های آنالیز واریانس، تی مستقل و رگرسیون با استفاده از نسخه 19 نرم‌افزار نسخه SPSS انجام شد.
ملاحظات اخلاقی: این مطالعه با کد اخلاقIR.IUMS.REC.1398.609  به تصویب کمیته اخلاق معاونت پژوهشی دانشگاه علوم‌پزشکی ایران رسیده است.
یافته ها: میانگین سبک زندگی ارتقادهنده سلامت در واحدهای مورد‌پژوهش 135/96 بود. مؤلفه‌های فعالیت بدنی با میانگین 16/31 و تغذیه با میانگین 26/41، به ترتیب کمترین و بیشترین امتیاز را داشتند. میانگین بهزیستی روان‌شناختی در واحدهای موردپژوهش 72/29 بود. مؤلفه‌های هدفمندی با میانگین 10/76 و رشد فردی با میانگین 13/19 به ترتیب کمترین و بیشترین امتیاز را داشتند. سن، بیماری‌های مزمن، اشتغال، تعداد فرزندان و مصرف الکل با سبک زندگی ارتقادهنده سلامت ارتباط معنادار منفی و تحصیلات زن و همسرش با سبک زندگی ارتقادهنده سلامت ارتباط معنادار مثبت داشتند. درمجموع، متغیرهای جمعیت‌شناختی در حد 13 درصد سبک زندگی ارتقادهنده سلامت را پیش‌بینی می‌کند. سن، تعداد فرزندان، وجود بیماری‌های مزمن جسمی و بیماری‌های اعصاب و روان با بهزیستی روان‌شناختی ارتباط معنادار منفی و وضعیت اقتصادی، تحصیلات زن و همسرش با بهزیستی روان‌شناختی ارتباط معنادار مثبت داشت. درمجموع، متغیرهای جمعیت‌شناختی تا ده درصد بهزیستی روان‌شناختی را پیش‌بینی می‌کنند.
نتیجه گیری:با توجه به اینکه سبک زندگی ارتقادهنده سلامت و بهزیستی روان‌شناختی دو تعیین‌کننده مهم سلامت محسوب می‌شوند، بررسی این شاخص‌ها وعوامل مؤثر بر آن‌ها می‌تواند به برنامه‌ریزی مداخلات برای ارتقای سلامت جسمی و روانی زنان کمک کند.
کلثوم محمدنیامطلق، محسن شمسی، نسرین روزبهانی، محمود کریمی، رحمت اله مرادزاده،
دوره 24، شماره 5 - ( 9-1400 )
چکیده

زمینه و هدف: با توجه به اینکه عدم تغذیه سالم ابتدا سبب بروز حالت پره‌دیابت و سپس دیابت آشکار می‌‌شود و هر ساله حدود پنج تا ده درصد افراد مبتلا به عدم تحمل گلوکز به دیابت نوع2 مبتلا می‌شوند، این پژوهش با هدف شناخت عوامل مؤثر بر مصرف مواد غذایی سالم (بر اساس هرم غذایی) توسط زنان پره‌دیابتی بر اساس تئوری رفتار برنامه‌ریزی‌شده انجام شد.
مواد و روش ها: مطالعه مقطعی‌تحلیلی حاضر بر روی 99 نفر از زنان میانسال پره‌دیابتی مراجعه‌‌کننده به مراکز سلامت شهر اراک در سال 1398 انجام شد. روش جمع‌‌آوری اطلاعات در این مطالعه از طریق پرسش‌نامه‌‌ای مبتنی بر تئوری رفتار برنامه‌ریزی‌شده و چک‌لیست مصرف مواد غذایی سالم بود. داده‌ها از طریق تحلیل همبستگی اسپیرمن و تحلیل رگرسیون خطی تجزیه‌و‌تحلیل شدند.
ملاحظات اخلاقی: این مطالعه با کد IR.ARAKMU.REC.1398.07 به تصویب کمیته اخلاق در پژوهش دانشگاه علوم‌پزشکی اراک رسیده است.
یافته ها میانگین نمره رفتار رژیم غذایی 0/28±1/34 بود و 41 درصد از افراد حداقل یک بار در هفته و 35 درصد حداقل یک بار در ماه، مواد قندی مانند کیک، شیرینی و شکلات را مصرف می‌کردند. تحلیل رگرسیون نشان می‌دهد با افزایش یک انحراف معیار در نمره قصد رفتاری، نمره رفتار رژیم غذایی سالم 0/22 انحراف معیار افزایش خواهد یافت (0/05>P). 
نتیجه گیری: برای دست‌‌یابی به سبک زندگی سالم در گروه آسیب‌پذیر و افراد پیش‌دیابتی، تأکید بر افزایش توانمندی آنان در زمینه انتخاب غذای سالم و تقویت انگیزه‌های فردی در راستای نیل به تصمیم‌گیری صحیح و درنهایت رعایت مصرف صحیح مواد غذایی می‌تواند در برنامه‌ریزی‌های آموزشی مسئولین بهداشتی جهت کاهش ابتلا به دیابت مورد توجه قرار گیرد. 
عباس صارمی، رحمت اله مرادزاده، عیرضا بهرامی،
دوره 24، شماره 6 - ( 11-1400 )
چکیده

زمینه و هدف فعالیت بدنی فواید متعددی برای سلامتی دارد، اما ارتباط آن با باروری زنان نامشخص است. با توجه به تأثیرات حیاتی شیوه زندگی بر سلامت باروری زنان، این مطالعه با هدف مقایسه سطح فعالیت بدنی و ترکیب بدنی زنان بارور و نابارور شهر اراک در سال 1400 انجام شد.
مواد و روش ها مطالعه حاضر از نوع مورد-شاهد است که بر روی 200 زن بارور و نابارور (20 تا 40 ساله) مراجعه‌کننده به مرکز ناباروری اراک که از طریق نمونه‌گیری دردسترس انتخاب شدند، انجام شد. شرکت‌کنندگان پرسش‌نامه‌های خودآزمایی در مورد ویژگی‌های جمعیت‌شناختی اجتماعی، شیوه زندگی، فعالیت بدنی و رفتارهای کم تحرک تکمیل کردند. ویژگی‌های آنتروپومتریک و ترکیب بدنی نیز اندازه‌گیری شد. از رگرسیون لجستیک چند متغیره برای تجزیه‌وتحلیل ارتباط باروری با سطح فعالیت بدنی، رفتار کم تحرک و ترکیب بدن استفاده شد.
ملاحظات اخلاقی این مطالعه با کد اخلاق IR.ARAKMU.REC.1400.050 به تصویب کمیته اخلاق معاونت پژوهشی دانشگاه علوم‌پزشکی اراک رسید.
یافته ها سطح فعالیت بدنی (0/001=P) و شاخص توده بدنی (0/03=P) در زنان نابارور در مقایسه با زنان بارور به ترتیب کمتر و بیشتر بود. در زنان با سطح فعالیت بدنی متوسط (نسبت شانس 4/42 و فاصله اطمینان 95 درصدی: 1/60، 12/99 و 0/004=P) شانس ناباروری کاهش می‌یابد. زنانی که بیش از 300 دقیقه در روز را بدون تحرک می‌گذرانند، 2/07 برابر بیشتر از زنان فعال جسمی دچار مشکلات باروری می‌شوند (نسبت شانس 2/07 و فاصله اطمینان 95 درصدی: 1/36، 3/14 و 0/001=P).
نتیجه گیری این مطالعه نشان می‌دهد فعالیت بدنی پایین، رفتار بی‌تحرک و چاقی از عوامل خطر مستقل مرتبط با ناباروری هستند. بنابراین باید به رفتارهای شیوه زندگی در زنان برای پیشگیری و حتی درمان ناباروری توجه بیشتری شود.
محبوبه درزی پور، رضا توکلی، داود شجاعی زاده، زهرا رضاقلی زاده عمران،
دوره 25، شماره 1 - ( 1-1401 )
چکیده

زمینه و هدف عفونت بیمارستانی معضل بهداشتی تمام کشورهاست و با‌توجه‌‌به نقش ماماها در کنترل عفونت‌های بیمارستانی، این پژوهش با هدف تعیین تأثیر مداخله آموزشی مبتنی بر مدل رفتارهای پیشگیری‌کننده از عفونت‌های بیمارستانی توسط ماماهای شاغل در بیمارستان‌های شهر بابل انجام شد.
مواد و روش ها پژوهش حاضر یک مطالعه مداخله‌ای نیمه‌تجربی با گروه آزمایش وکنترل است. مداخلات به‌صورت 3 جلسه 40 دقیقه‌ای در بیمارستان شهید یحیی‌نژاد در ماه فروردین و اردیبهشت سال 1398 انجام شد. ابزار جمع‌آوری داده‌ها شامل پرسش‌نامه مبتنی بر سازه‌های مدل اعتقاد بهداشتی (آگاهی، سازه‌های مدل و رفتار) بود که روایی و پایایی آن انجام شد و ماما‌ها آن را در دو نوبت قبل و یک ماه بعد از آموزش تکمیل کردند. اطلاعات جمع‌آوری و با نرم‌افزار SPSS نسخه 24 و آزمون‌های تحلیل واریانس، تی‌زوجی و تحلیل کوواریانس یک‌طرفه تجزیه و تحلیل شد.
ملاحظات اخلاقی این مقاله پژوهشی دارای تأییدیه کمیته اخلاق با کد IR.IAU.TMU.REC.1398.068 است. از شرکت‌کنندگان در پژوهش رضایت‌نامه آگاهانه گرفته شد؛ در ضمن اطلاعات افراد محرمانه باقی خواهد ماند.
یافته ها قبل از انجام مداخله دو گروه ازنظر میانگین نمرات سازه‌های مختلف، الگوی متفاوت معناداری با هم نداشتند. بعد از مداخله آموزشی، تفاوت معناداری در میانگین و انحراف معیار نمره آگاهی (0/3±1)، حساسیت درک‌شده (1/5±‌2/8)، شدت درک‌شده (1/7±‌3/6)، موانع درک‌شده (1/3±‌6/4-)، منافع درک‌شده (4‌±‌5/1)، خودکارآمدی (2/6±‌4/6) و رفتار (1/1‌±‌3/1) گروه آزمایش دیده شد (05/P<0).
نتیجه گیری با افزایش میزان نمرات حاصل از سازه‌ها، به‌خصوص خودکارآمدی و کاهش موانع درک‌شده، طراحی و اجرای برنامه آموزشی مبتنی‌بر مدل در ماما‌ها می‌تواند سبب افزایش عملکرد آنان در انجام رفتارهای پیشگیری‌کننده از عفونت بیمارستانی شود.
فرزانه حاجی زاده، فاطمه ابراهیمی، سیدضیاء طباطبایی،
دوره 25، شماره 3 - ( 5-1401 )
چکیده

زمینه و هدف  در حالی ‌که رشد مطلوب نوزاد به مجموعه پیچیده‌ای از عوامل وابسته است، الگوی شیردهی و تغذیه تکمیلی شیرخواران از اهمیت غیرقابل‌انکاری برخوردار است. از این ‌رو، مطالعه حاضر با هدف بررسی عوامل مرتبط با الگوی تغذیه نوزادان 1 ‌ساله مراجعه‌کننده به مراکز بهداشتی شهرستان رفسنجان انجام شد. 
مواد و روش ها این مطالعه توصیفی در سال 1396 روی 600 مادر دارای کودک 1 ‌ساله تحت پوشش مراکز بهداشتی شهر رفسنجان انجام شد. مادران علاقه‌مند به ‌صورت تصادفی از میان مراجعین دارای پرونده بهداشتی انتخاب شدند. اطلاعات مورد نیاز از طریق پرسش‌نامه حاوی ویژگی‌های جمعیت‌شناختی و سؤالات مربوط به تغذیه کودک جمع‌آوری و با نرم‌افزار SPSS نسخه 18 تجزیه‌وتحلیل شد. 
ملاحظات اخلاقی این مطالعه با کد اخلاقی IR.RUMS.REC.1396.179 در کمیته اخلاق پژوهشی دانشگاه علوم‌پزشکی رفسنجان به ثبت رسیده است.
یافته ها حدود 95 درصد از مادران شرکت‌کننده در این مطالعه، شیردهی نوزاد خود را از 1 ‌ساعت پس از زایمان شروع و 56/7 درصد آن‌ها شیردهی را تا 1 ‌سالگی به ‌طور کامل انجام داده‌اند. نتایج نشان می‌دهد بیشتر مادران، تغذیه تکمیلی را با 1 تا 3 قاشق در وعده شروع کرده و حدود 90 درصد آن‌ها تغذیه تکمیلی را بر اساس توصیه‌های کارکنان بهداشت انجام داده بودند. همچنین مهم‌ترین دلایل شروع شیر خشک در شیرخواران، اختلال در رشد و نمو کودک (34 درصد)، کمبود شیر مادر (17 درصد)، بیماری مادر (14 درصد)، نگرفتن سینه (11 درصد) و دوقلو بودن کودکان (8 درصد) است.
نتیجه گیری با وجود آموزش چهره‌ به ‌چهره به مادران در مراکز بهداشتی هنوز هم در شروع صحیح تغذیه تکمیلی و ادامه آن مشکلاتی وجود دارد؛ بنابراین ارائه آموزش شیردهی به مادران با روش‌های گوناگون و متنوع باید سرلوحه اقدامات مراکز بهداشتی قرار گیرد.

فائزه عزتی، احسان بخشی، الهه عزتی، نوشین سلیمی،
دوره 25، شماره 3 - ( 5-1401 )
چکیده

زمینه و هدف سلامت دهان و دندان نقش مهمی در سلامت عمومی افراد دارد و متأثّر از عوامل مختلفی همچون آگاهی و نگرش فرد درخصوص رعایت بهداشت دهان و دندان است. بهبود آگاهی و نگرش افراد در این خصوص باعث توجه بیشتر نسبت به رعایت بهداشت دهان و دندان می‌شود. از این ‌رو، مطالعه حاضر با هدف تعیین میزان پوسیدگی دندان و ارتباط آن با آگاهی، نگرش و رفتار در دانش‌آموزان متوسطه اول شهرستان اسلام‌آباد غرب انجام شد.
مواد و روش ها این مطالعه یک مطالعه مقطعی بین 348 نفر از دانش‌آموزان دوره‌ اول متوسطه در شهرستان اسلام آبادغرب بود که از طریق نمونه‌گیری در 2 مرحله خوشه‌ای و تصادفی انتخاب شدند. داده‌ها با استفاده از معاینه بالینی و پرسش‌نامه استاندارد جمع‌آوری با استفاده از آماره توصیفی، تی‌تست مستقل، آنالیز واریانس یک‌طرفه، تست تعقیبی شفه و ضریب همبستگی اسپیرمن در سطح معنا‌داری کمتر از 0/05 با استفاده از نرم‌افزار SPSS نسخه 22 آنالیز شد.
ملاحظات اخلاقی این مطالعه با شناسه IR.KUMS.REC.1397.548 به تصویب کمیته اخلاق در پژوهش دانشگاه علوم‌پزشکی کرمانشاه رسیده است. 
یافته‌ها میانگین شاخص پوسیدگی دندان 3/47±6/07 و میانگین دندان‌های پوسیده 2/90±5/31 بود. 96/3 درصد دانش‌آموزان دندان پوسیده داشتند. شاخص پوسیدگی دندان (0/124-=P=0/021،r) و تعداد دندان‌های پوسیده (0/131-=P=0/015, r) با عملکرد دانش‌آموزان درخصوص رعایت بهداشت دهان و دندان ارتباط معناداری داشت. بین شاخص پوسیدگی دندان و تعداد دندان‌های پوسیده با آگاهی و نگرش دانش‌آموزان درخصوص رعایت بهداشت دهان و دندان اختلاف معناداری دیده نشد (P>0/05). شاخص پوسیدگی دندان (0/749=P) و میزان دندان‌های پوسیده (0/614=P) در 2 جنس تفاوت معنا‌داری نداشت. 

نتیجه گیری شاخص پوسیدگی و تعداد دندان‌های پوسیده در این مطالعه نسبتاً بالاست و این موضوع ضرورت طراحی آزمایشات آموزشی در نوجوانان به ‌منظور پیشگیری از پوسیدگی دندان را نشان می‌دهد.

دکتر همام الدین جوادزاده، دکتر مرضیه محمودی، آقای رحمت اله خسروانپور، دکتر مهنوش رئیسی،
دوره 25، شماره 4 - ( 6-1401 )
چکیده

مقدمه: استفاده از بازیهای دیجیتالی در میان نوجوانان شیوع بالایی دارد و می‌تواند سلامت جسم و روان آنها را به طور ناخوشایندی تحت تأثیر قرار دهد. مطالعه حاضر با هدف تعیین عوامل پیشگویی‌کننده مراحل تغییر انجام بازیهای دیجیتالی با استفاده از الگوی فرانظری در دانش‌آموزان مقطع متوسطه شهر بوشهر انجام شد.
روش کار: مطالعه حاضر بر روی 703 دانش‌آموز دختر و پسر دوره دوم متوسطه مدارس شهر بوشهر صورت گرفت. نمونه‌ها به صورت تصادفی خوشه‌ای چندمرحله‌ای از 6 مدرسه پسرانه و 5 مدرسه دخترانه انتخاب شدند. داده‌ها با استفاده از پرسشنامه‌ای محقق ساخته، جمع‌آوری و با استفاده از نرم افزار آماری SPSS ویرایش و با استفاده از شاخص‌های توصیفی، تحلیل واریانس یکطرفه، آزمون کای‌دو و رگرسیون لجیستیک رتبه‌ای تجزیه و تحلیل شدند. این مطالعه با کد اخلاق IR.BPUMS.REC.1398.101 به تصویب کمیته اخلاق دانشگاه علوم پزشکی بوشهر رسیده است.
یافته‌ها: طبق نتایج، خودکارآمدی، تسکین نمایشی و آزادی اجتماعی پیشگویی‌کننده‌های مراحل تغییر کاهش و ترک بازیهای دیجیتالی بودند. بدین معنا که دختران و دانش آموزان با خودکارآمدی بالاتر (037/0=P, 054/1=OR)، شانس بیشتری برای قرارگیری در مراحل بالاتر تغییر را داشته و با افزایش یک واحد نمره تسکین نمایشی (025/0=, P09/1=OR) و آزادی اجتماعی (001/0>P, 135/1=OR)، شانس افراد برای قرار گرفتن در مراحل بالای تغییر بیشتر شد.
نتیجه گیری: به نظر می‌رسد طراحی مداخلات آموزشی مبتنی بر متغیرهای خودکارآمدی و در نظر گرفتن فرایندهای تغییر تسکین نمایشی و آزادی اجتماعی که شانس افراد را برای قرارگیری در مراحل بالاتر تغییر بیشتر می‌نماید، در کاهش رفتار بازیهای دیجیتالی دانش‌آموزان خصوصاً پسران مؤثر واقع گردد.

دکتر مجتبی بیانی، دکتر شیرین شفیعی لیالستانی، دکتر امیر الماسی حشیانی، دکتر سید حامد میرحسینی،
دوره 25، شماره 5 - ( 9-1401 )
چکیده

مقدمه: مسیرهای آبی یونیت‌های دندانپزشکی یک مکان بالقوه برای تجمع میکروارگانیسم‌ها و تشکیل بیوفیلم میکروبی هستند که می‌تواند افراد را در معرض خطر عفونت قرار دهد. این پژوهش با هدف اثربخشی چهار دسته از موادی است که تا به امروز برای کاهش بار میکروبیال در DUWL ها، مورد مطالعه قرار گرفته‌اند و مؤثرترین عملکرد را نسبت به سایر ضدعفونی کننده‌ها دارا بودند.
روش کار: این مطالعه مرور نظام مند بر اساس الگوهای پرایسما (PRISMA)‌ انجام گرفته و پایگاه‌های اطلاعاتی PubMed، Scopus و Web of Science با استراتژی جست وجو ی مشخص، بررسی شدند. در این مطالعه مرور نظام- مند، اثربخشی 4 ماده ضدعفونی کننده شامل: هیدروژن پروکساید، کلرهگزیدین، کلرین- دی اکساید، سدیم هیپوکلراید بر بیوفیلم های میکروبی موجود در لوله‌های آب یونیت‌های دندانپزشکی مورد بررسی قرار گرفت. جست و جو مطالعات در تیر ماه 1400 انجام شد و در نهایت داده‌های تمام مطالعات مرتبط با موضوع این مرور نظام مند، استخراج شدند.
یافته‌ها: این مطالعه با کد اخلاق IR.ARAKMU.REC.1399.347 به تصویب کمیته اخلاق دانشگاه علوم پزشکی اراک رسیده است. هر 4 نوع ماده ضدعفونی کننده اگر در غلظت و زمان کافی و روش درست استفاده شوند، می‌توانند مفید و اثربخش باشند. اگر بیوفیلم موجود در مسیرهای آبی یونیت‌های دندانپزشکی قدیمی و تثبیت شده باشد، بر روی اثربخشی این مواد تاثیرگذار خواهد بود و به زمان بیشتری برای از بین بردن آن نیاز است.
نتیجه گیری: استفاده از مواد به صورت ترکیبی می‌تواند تمامی طیف میکروبی موجود در بیوفیلم این ناحیه را پوشش دهد و حتی می‌توان با استفاده طولانی‌تر و مداوم، بیوفیلم های تثبیت شده را نیز حذف کرد.
 
دکتر مهدی اصغری، دکتر عباس فلاح قالهری، دکتر مرضیه عباسی نیا، دکتر فربد عبادی فرد آذر، دکتر فهیمه شاکری، دکتر محمدجواد قنادزاده، آقای غلام حیدر تیموری، دکتر ساناز کارپسند، دکتر حسین صفری،
دوره 26، شماره 3 - ( 6-1402 )
چکیده

مقدمه: از بزرگترین چالش‌های زیست‌محیطی قرن 21 پدیده تغییراقلیم است که می‌تواند سبب بروز مشکلات‌بهداشتی زیادی گشته که از مهم‌ترین آن‌ها افزایش شیوع استرس‌های گرمایی و اختلالات مربوطه در محیط‌های گرم روباز است. لذا این مطالعه با هدف پیش‌بینی و مدلسازی شاخص دما و رطوبت در دهه‌های آتی در یک اقلیم خشک انجام شده است.
روش کار: پارامترهای جوی شامل دمای‌حداقل، دمای‌حداکثر و رطوبت‌نسبی ایستگاه کرمان بعنوان نماینده اقلیم خشک طی 30 سال (1965 الی 2005) بطور روزانه از سازمان هواشناسی اخذ گردید. مدلسازی پارامترهای مذکور و محاسبه شاخص دما و رطوبت (THI) با استفاده از مدل گردش عمومی جو HadGM2-ES و مدل ریزمقیاس‌کننده دینامیکی CORDEX و با درنظر گرفتن سه سناریوی مختلف واداشت تابشی شامل خوش‌بینانه، بینابینی و بدبینانه برای دهه‌های آتی (سه دوره 30 ساله از 2011 تا 2099) انجام‌گردید. این مطالعه با کداخلاقی IR.IUMS.REC.1400.020 در کمیته اخلاق پژوهشی دانشگاه علوم‌پزشکی ایران به‌ثبت رسیده است.
یافته‌ها: نتایج مطالعه روند افزایشی برای پارامترهای دمای‌حداقل و حداکثر در سه دوره زمانی با استفاده از سه سناریوی استفاده شده نشان داد که این افزایش میزان دما در دهه‌های 2071-2099 نسبت به دهه‌های گذشته محسوس‌تر است. همچنین نتایج بیانگر روند افزایشی شاخص THI نسبت به دوره پایه براساس هر سه سناریو است بطوریکه میانگین نتایج بدست‌آمده با استفاده از این سناریوها به‌ترتیب، افزایش 11/2،53/2 و 3/3 درجه سانتی‌گرادی را در میزان این شاخص تا پایان قرن اخیر نسبت به دهه‌های پایه نشان داد.
نتیجه گیری: بطورکلی افزایش دما و شاخص موردبررسی در ایستگاه مورد مطالعه براساس هر سه سناریو باعث تغییراتی در آسایش حرارتی خواهدشد، بطوریکه ناراحتی حرارتی نه تنها در ماه‌ها و فصول گرم، بلکه در سایر فصول نیز افزایش خواهد یافت. لذا با توجه به اثرات نامطلوب پدیده تغییر اقلیم بر سلامتی افراد، باید در این زمینه برنامه‌ریزی‌های مناسبی درنظر گرفته‌شود.


صفحه 4 از 5     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشگاه علوم پزشکی اراک می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Arak University of Medical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb