جستجو در مقالات منتشر شده


31 نتیجه برای دانشجو

اکرم بیاتی، محسن شمسی، الهام محمدی،
دوره 15، شماره 8 - ( 10-1391 )
چکیده

زمینه و هدف: در علم پزشکی فراگیری صحیح احیاء و تسلط و تمرین مستمر در این زمینه از اهمیت زیادی برخوردار است. از این رو پژوهش حاضر با هدف تعین تاثیر تمرین ذهنی بر یادگیری عملیات احیاء قلبی- ریوی پایه در دانشجویان کارشناسی هوشبری دانشگاه علوم پزشکی اراک صورت پذیرفته است. مواد و روش‌ها: پژوهش حاضر یک مطالعه کارآزمایی آموزشی بوده که در آن 46 نفر از دانشجویان رشته هوشبری دانشگاه علوم پزشکی اراک به دو گروه مداخله (تمرین ذهنی و عملی) و کنترل (گروه تمرین عملی به تنهایی) تقسیم شدند و سپس آزمون سرعت و دقت بر اساس چک لیست تنظیم شده توسط دو مدرس که در جریان نحوه آموزش نبودند به عمل آمده و داده‌ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 5/11 و آزمون‌های تی مستقل و کای دو تجزیه تحلیل شدند. یافته‌ها: میانگین سرعت در گروه مورد و کنترل به ترتیب 26/0±5/2 و 33/0±16/3دقیقه بود که با یکدیگر تفاوت معنی‌دار داشتند(001/0=p) هم‌چنین میانگین نمره دقت در عملکرد دانشجویان گروه مداخله و کنترل به ترتیب 7/0±33/4 و 62/0±4/3 بود که تفاوت بین آنها معنی‌دار بود(001/0=p).نظرات ارایه شده توسط آزمودنی‌ها در گروه تمرین ذهنی (بیش از 90 درصد) حاکی از اثرات مفید تمرین ذهنی بر عملکرد آنان بود. نتیجه‌گیری: پژوهش حاضر نشان داد که تمرین ذهنی بر افزایش عملکرد دانشجویان موثر بوده است لذا برای حصول به نتایج بهتر در تمرینات بالینی پیشنهاد می‌گردد در شیوه تدریس اساتید تمرینات ذهنی و فیزیکی با هم به کار روند.
بهمن صالحی، شیرین مرادی، سمیه ابراهیمی، محمد رفیعی،
دوره 19، شماره 4 - ( 4-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: بی‌حوصلگی پدیده‌ای روانی است که به عنوان یک حالت تنفر یا ناسازگاری با هر نوع تجربه تکراری در شرایطی که رهایی از ثبات امکان‌پذیر نیست، تعریف می‌گردد و عوارض متعددی به دنبال دارد؛ از این‌رو هدف از اجرای این پژوهش مقایسه عوامل پیش‌بینی کننده بی‌حوصلگی در دانشجویان دانشگاه‌های علوم پزشکی و آزاد اسلامی اراک بود.

مواد و روشها: این پژوهش یک مطالعه توصیفی- مقایسه‌ای بود که بر روی نمونه‌ای متشکل از 996 دانشجو(دانشگاه‌های علوم پزشکی و آزاد اسلامی اراک) اجرا گردید. چک لیست اطلاعات جمعیت شناختی، پرسش‌نامه‌های ارزیابی عوامل پیش‌بینی کننده بی‌حوصلگی و آمادگی برای تجربه بی‌حوصلگی فارمر و ساندبرگ ابزارهای به کار رفته بودند. داده‌ها با استفاده از آزمون کای مربع، ضریب هم‌بستگی پیرسون، رگرسیون چند متغیره و z فیشر تجزیه و تحلیل شدند. p کمتر از0/05  نیز معنی‌دار تلقی گردید.

یافتهها: بیشترین تعداد دانشجویان هر دو دانشگاه دارای بی‌حوصلگی از نوع نرمال بودند و بین دانشجویان زن و مرد هر دو دانشگاه از نظر بی‌حوصلگی تفاوت معنی‌داری وجود نداشت(p=0/06). عامل دانشگاه از بالاترین میانگین در بین دانشجویان هر دو دانشگاه برخوردار بود. به طور کلی، بی‌حوصلگی با هر یک از عوامل خانه (0/000=p) و اجتماع (0/001=p) ارتباط معنی‌داری داشت و هر سه عامل خانه(p=0/033)، دانشگاه(p=0/033) و اجتماع(p=0/031) به طور معنی‌داری بی‌حوصلگی دانشجویان را پیش‌بینی نمودند.

نتیجهگیری: نتایج نشان داد که عامل دانشگاه مهم‌ترین عامل پیش‌بینی کننده بی‌حوصلگی دانشجویان است ؛ از این‌رو جهت جلوگیری از اثرات سوء بی‌حوصلگی بر فعالیت‌های تحصیلی دانشجویان، توجه کافی به این پدیده و عوامل پدید آورنده آن ضروری می‌باشد.


سونیا بادبره، علی زینالی،
دوره 19، شماره 5 - ( 5-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: یکی از مهم‌ترین عوامل محیطی موثر در شکل‌گیری اختلال‌های شخصیت، تجربه‌های سوء رفتار کودکی است. این مطالعه با هدف بررسی رابطه تجربه‌های سوء رفتار دوره کودکی با صفات سه‌گانه تاریک شخصیت دانشجویان انجام شد.

مواد و روش‌‌ها: این پژوهش توصیفی – تحلیلی از نوع هم‌بستگی بود. جامعه آماری این پژوهش همه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد ارومیه در سال 1394 بودند. در مجموع، 400 دانشجو با روش نمونه‌گیری تصادفی خوشه‌ای انتخاب شدند. همه آنان پرسش‌نامه‌‌های تجربه‌های سوء رفتار دوره کودکی و صفات سه‌گانه تاریک شخصیت را تکمیل کردند. داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار SPSS نسخه 19 و با روش هم‌بستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه تحلیل شدند.

یافتهها: سوء رفتار جسمی با خودشیفتگی (r=-0/099) رابطه منفی و معنی‌دار و با جامعه ستیزی (r=0/248) و ماکیاولیسم (r=0/189) رابطه مثبت و معنی‌دار داشت. سوء رفتار عاطفی با خودشیفتگی (r=0/089)، جامعه ستیزی (r=0/164) و ماکیاولیسم (r=0/245) رابطه مثبت و معنی‌دار داشت. سوء رفتار جنسی با خودشیفتگی (108/0-r=) رابطه منفی و معنی‌دار داشت. سوء رفتار غفلت با خودشیفتگی (r=0/157) رابطه مثبت و معنی‌دار و با جامعه ستیزی (r=-0/208) و ماکیاولیسم (r=-0/171) رابطه منفی و معنی‌دار داشت. هم‌چنین، تجربه‌های سوء رفتار کودکی به طور معنی‌داری توانستند 6/7 درصد از تغییرات خودشیفتگی، 7 درصد از تغییرات جامعه ستیزی و 6/7 درصد از تغییرات ماکیاولیسم را پیش‌بینی کنند(0/05≥p).

نتیجهگیری: بر اساس نتایج این پژوهش، مشاوران و درمان‌گران باید به نشانههای این متغیرها توجه کرده و بر اساس آنها برنامههای مناسبی برای جلوگیری از شکلگیری صفات سهگانه تاریک شخصیت طراحی کنند.


لیلا دهقان، حمید دالوند، صادق صمدی، محسن ابراهیمی منفرد، فاطمه رفیعی،
دوره 23، شماره 4 - ( 7-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: اختلالات اسکلتی‌عضلانی در دانشجویانی که در تماس مستقیم با بیماران هستند از شیوع نسبتاً بالاتری برخوردار است. بنابراین مطالعه حاضر با هدف تعیین شیوع دردهای اسکلتی‌عضلانی در دانشجویان دانشکده‌های توان‌بخشی، دندان‌پزشکی و پرستاری دانشگاه علوم‌پزشکی اراک انجام شد.
مواد و روش ها: در این مطالعه مقطعی از نوع توصیفی ـ تحلیلی، 538 نفر از دانشجویان دانشکده‌های توان‌بخشی، پرستاری و دندان‌پزشکی دانشگاه علوم‌پزشکی اراک به صورت نمونه‌گیری غیراحتمالی و از نوع سرشماری مورد بررسی قرار گرفتند. متغیرهای مورد بررسی سن، جنس، شاخص توده بدنی، رشته تحصیلی و مدت‌زمان استفاده ار تلفن هوشمند در طی روز و دردهای اسکلتی‌عضلانی در نُه ناحیه از بدن (گردن، شانه‌ها، آرنج‌ها، مچ و دست‌ها، پشت، نشیمن و کمر، ران‌ها، زانوها و پاها) بودند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسش‌نامه جمعیت‌شناختی و پرسش‌نامه نوردیک بود. تجزیه و تحلیل داده‌های آماری با استفاده از نرم‌افزار SPSS نسخه 18 انجام گرفت.
ملاحظات اخلاقی: این پژوهش با کد اخلاق  IR.ARAKMU.REC.1397.253 در کمیته اخلاق پژوهش دانشگاه علوم‌پزشکی اراک تأیید شده است.
یافته ها: در این مطالعه 538 دانشجو (205 مذکر و 333 مؤنث) مورد بررسی قرار گرفتند که میانگین سنی آن‌ها 2/53‌±‌22/04 بود. فراوانی شیوع دردهای اسکلتی‌عضلانی در ستون فقرات (گردن 29/4 درصد، پشت 24/3 درصد و کمر 37/2 درصد) بیشتر از اندام‌های فوقانی و تحتانی بود. دردهای اسکلتی‌عضلانی در شانه، پشت، کمر و ران بر اساس جنس و دردهای اسکلتی‌عضلانی  در گردن و مچ پا و پا بر اساس سن اختلاف معنی‌داری نشان داد (0/05>P). دردهای اسکلتی‌عضلانی در نواحی پشت و مچ پا و پا بر اساس ساعات استفاده از تلفن هوشمند در روز اختلاف معنی‌داری نشان داد.
نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان می‌دهد دانشجویان رشته‌های توان‌بخشی، پرستاری و دندان‌پزشکی در معرض دردهای اسکلتی‌عضلانی، به‌ویژه در نواحی ستون فقرات کمری، گردنی و پشت هستند.

فرزین باقری شیخانگفشه، عباس ابوالقاسمی، سید موسی کافی ماسوله،
دوره 24، شماره 2 - ( 3-1400 )
چکیده

زمینه و هدف: به مفهوم استحکام روانی طی سال‌های اخیر در زمینه مطالعات ورزشی بسیار توجه شده است، به طوری که در اکثر پژوهش‌های کیفی برای کشف دیدگاه‌های مربیان، ورزشکاران و روان‌شناسان ورزشی از استحکام روانی استفاده می‌کنند. در این راستا، پژوهش حاضر با هدف پیش‌بینی استحکام روانی در دانشجویان ورزشکار بر اساس رگه‌های تاریک شخصیت و بهزیستی روان‌شناختی انجام شد.
مواد و روش ها: روش پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش را همه دانشجویان مرد دانشکده تربیت بدنی دانشگاه گیلان در نیمسال اول تحصیلی سال 99-1398 تشکیل می‌دانند. نمونه‌ای به حجم دویست نفر به روش نمونه‌گیری در دسترس انتخاب شد و سپس داده‌ها با استفاده از مقیاس استحکام روانی شیرد و همکاران، پرسش‌نامه رگه‌های تاریک شخصیت جوناسون و وبستر و مقیاس بهزیستی روان‌شناختی ریف-18 گویه‌ای جمع‌آوری شدند. تجزیه و تحلیل داده‌ها در نرم‌افزار SPSS نسخه 24 و با استفاده از روش‌های همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه انجام شد.
ملاحظات اخلاقی: کسب رضایت آگاهانه و اشتراک‌گذاری نتایج از اصول اخلاقی در این پژوهش بود. این مطالعه با کُد IR.GUMS.REC.1398.121 به تصویب کمیته اخلاق دانشگاه علوم پزشکی گیلان رسیده است.
یافته‌ها: نتایج به‌دست‌آمده نشان داد رابطه استحکام روانی دانشجویان ورزشکار با خودشیفتگی (0/495=P<0/001 ، r)، پذیرش خود (0/598=P<0/001 ، r)، هدفمندی در زندگی (0/598=P<0/001 ، r)، رشد شخصی (0/648=P<0/001 ، r)، تسلط بر محیط (0/645=P<0/001 ، r)، ارتباط مثبت با دیگران (0/569=P<0/001 ، r) و استقلال (0/381=P<0/001 ، r) مثبت و معنادار است. از سویی دیگر، همبستگی منفی و معناداری نیز بین رفتار ضداجتماعی (0/577=P<0/001 ، r) و ماکیاولیسم (0/604=P<0/001 ، r) با استحکام روانی دانشجویان ورزشکار به دست آمد. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه مشخص کرد رگه‌های تاریک شخصیت و بهزیستی روان‌شناختی 62 درصد از استحکام روانی را پیش‌بینی می‌کنند.
نتیجه گیری: نتایج حاکی از ارتباط و همبستگی معنادار رگه‌های تاریک شخصیت و بهزیستی روان‌شناختی با استحکام روانی در دانشجویان ورزشکار است. با توجه به این یافته‌ها، لازم است مربیان و استادان به نقش بهزیستی روان‌شناختی و ابعاد گوناگون شخصیت ورزشکاران در ارتقای سلامت و عملکرد ورزشی دانشجویان توجه بیشتری داشته باشند.
مسعود بخت اور، سید مهرزاد شاددل، احسان مومنی، وحیده نظری،
دوره 24، شماره 3 - ( 5-1400 )
چکیده

زمینه و هدف: آسیب ناشی از سوزن (NSJ) مشکل عمده بهداشت شغلی در بین کارکنان دندان‌پزشکی است که آن‌ها را در معرض خطر زیاد ابتلا به عفونت‌های خطرناک منتقل‌شونده از خون قرار می‌دهد. مطالعه حاضر با هدف بررسی مواجه شغلی با NSJ و عوامل روانی همراه با آن در میان دانشجویان دندان‌پزشکی اراک انجام شد.
مواد و روش ها: این مطالعه توصیفی مقطعی روی دانشجویان سه سال آخر دانشکده دندان‌پزشکی اراک، در سال 1397 انجام شد. پرسش‌نامه‌ها دربرگیرنده سؤالاتی درباره میزان آگاهی دانشجویان از شرایط وقوع NSJ، فراوانی واکسیناسیون و آزمایش تیتر آنتی‌بادی بود. برای جمع‌آوری اطلاعات مربوط به بار روانی ناشی از NSJ، از پرسش‌نامه SCL-90 (Symptom checklist-90) در چهار بعد اضطراب، ترس، خودبیمارانگاری و افسردگی استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده‌ها با استفاده از روش‌های آماری توصیفی و آزمون کای‌اسکوئر انجام شد.
ملاحظات اخلاقی: کمیته اخلاق دانشگاه علوم‌پزشکی اراک این مقاله را تأیید کرده و با شناسه اخلاق IR.ARAKMU.REC.1397.269 به ثبت رسانده است.
یافته ها: از بین هشتاد دانشجوی مورد مطالعه، 59 نفر حداقل یک بار NS شده بودند اما تنها 4/25 درصد دانشجویان وقوع NS را گزارش کرده بودند. بیشترین وقوع NS در بخش درمان ریشه رخ داده بود. 80 درصد دانشجویان واکسن هپاتیت B زده بودند. بر اساس نتایج آزمون SCL-90، بُعد اضطراب بیشتر از سایر ابعاد در معرض تأثیر NSJ قرار گرفته بود.
نتیجه گیری: با وجود شیوع زیاد NSJ در دانشجویان دندان‌پزشکی، میزان گزارش بعد از وقوع این حادثه بسیار کم بود، همچنین به دلیل توجه نکردن به واکسیناسیون در برخی دانشجویان، نیاز به آموزش بیشتر کنترل عفونت احساس می‌شود. بر اساس نتایج آزمون SCL-90، وقوع NS در بروز مشکلات روانی مؤثر است. 
شهناز شهرجردی،
دوره 24، شماره 4 - ( 7-1400 )
چکیده

زمینه و هدف: هدف از این مطالعه، بررسی شیوع و عوامل همراه دردهای اسکلتی عضلانی در دانشجویان دانشکده های فنی مهندسی و علوم انسانی دانشگاه اراک در سال 98-1397 است.
مواد و روش ها: این مطالعه مقطعی ‌عرضی روی ۴۶۴ دانشجو (علوم انسانی، 169 نفر و فنی مهندسی، 295 نفر) با میانگین سن (1/51±20/56سال)، شاخص توده بدنی (3/35±22/29 کیلوگرم بر مترمربع) در مقطع کارشناسی دانشگاه اراک در سال تحصیلی 98-1397 مشغول به تحصیل بودند، انجام گرفت. از پرسش‌نامه نوردیک برای ارزیابی دردهای اسکلتی عضلانی در طی هفت روز، دوازده ماه گذشته و همچنین اختلالات عملکردی در طی دوازده ماه گذشته، در نواحی گردن، شانه‌ها، دست‌ و مچ دست‌ها، پشت، کمر، لگن، ران‌ها و پا و مچ پا‌ها بررسی شدند.
ملاحظات اخلاقی: این مطالعه توسط کمیته اخلاق طرح‌های پژوهشی دانشگاه همدان به تصویب رسیده است (کد اخلاق: IR.BASU.REC.1398.013).
یافته ها بیشترین شیوع دردهای ‌اسکلتی عضلانی در ستون ‌فقرات (63/4 درصد) بود که به ترتیب در کمر (27/6 درصد)، گردن (23/5 درصد) و سپس شانه‌ها (21/8 درصد) است. در رشته‌های نرم‌افزار و مهندسی شیمی، به علت کار با رایانه و مدت‌زمان مطالعه در روز، دردهای گردن، شانه‌ها، مچ دست و دست‌ها بیشترین شیوع را داشتند. دردهای پشت و کمر در رشته‌‌های روان‌شناسی و علوم قرآنی، به علت بی‌تحرکی و افزایش نسبت دور شکم به باسن از شیوع بالایی برخوردار بودند. 
نتیجه گیری: دردهای اسکلتی عضلانی یکی از جدی‌ترین مشکلات برخی رشته‌های تحصیلی در دانشکده‌ها است که با یافتن عوامل ایجادکننده آن و آموزش دانشجویان می‌تواند در کاهش عوارض ناشی از آن مؤثر باشد.
فرناز قربانی، مصطفی قندی، نوید یوسفی، مریم شکری مژدهی،
دوره 25، شماره 6 - ( 12-1401 )
چکیده

مقدمه: دندانپزشکان در معرض خطر زیادی برای ابتلا به بیماری COVID19 و گسترش آن به همکاران، خانواده‌ها و بیماران هستند. هدف از انجام مطالعه حاضر ارزیابی اضطراب مرتبط با همه گیری COVID 19 در میان دانشجویان و دستیاران تخصصی دندانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی قزوین می‌باشد.
روش کار: در این مطالعه توصیفی- تحلیلی از نوع مقطعی، 142 نفر از دانشجویان دندانپزشکی که تمایل به ورود به مطالعه را داشتند، مورد بررسی قرار گرفتند. ابزارهای جمع آوری داده‌ها در مطالعه حاضر شامل پرسشنامه مشخصات فردی و پرسشنامه مقیاس اضطراب بیماری کرونا (CDAS) بود. پس از جمع آوری اطلاعات نمره اضطراب هر شرکت کننده از صفر تا 54 اندازه گیری شد. این نمرات خام برای مقایسه پذیری با سایر مطالعات به نمرات استاندارد T تبدیل شد و با توجه به دامنه مطالعات استاندارد T، شرکت کنندگان در یکی از سه گروه عدم اضطراب یا اضطراب خفیف (39 T≤)، متوسط (40 ≤T≤60) و شدید (61 T≥) قرار گرفتند و سپس داده‌ها با نرم افزار اماری SPSS23 آنالیز شد. این مطالعه با کد اخلاق IR.QUMS.REC.1399.224 در دانشگاه علوم پزشکی قزوین ثبت شده است.
یافته‌ها: براساس نتایج بدست آمده، میزان اضطراب در گروه‌های سنی بالاتر، در بین مردان نسبت به زنان و در بین افراد متأهل نسبت به افراد مجرد بیشتر بود. همچنین میزان اضطراب ناشی از همه گیری کرونا در بین مقطع عمومی بیشتر از دستیاران تخصصی مشاهده شد. با اینحال تفاوت مشاهده شده از نظر آماری معنی دار نبود (0.05 > P).
نتیجه‌گیری: براساس مطالعه حاضر می‌توان بیان کرد که میزان اضطراب در دانشجویان دندانپزشکی نسبت به بیماری کووید-19 خفیف می‌باشد. با این وجود، انجام اقداماتی جهت حفظ سلامت روان دانشجویان باید از ضروریات برنامه ریزی های مدیران و اساتید دانشکده دندانپزشکی باشد.

دکتر آزاده خزائی زاده، دکتر افروز نخستین، دکتر مهسا کیانی فر،
دوره 26، شماره 5 - ( 10-1402 )
چکیده

مقدمه: افت تحصیلی دانشجویان یکی از مشکلات عمده مراکز آموزش عالی کشور است که نه تنها باعث اتلاف وقت و هزینه های جاری این مراکز میشود بلکه باعث ایجاد مسائل و مشکلات روحی- روانی، خانوادگی و اجتماعی برای دانشجویان نیز می گردد. هدف این مطالعه بررسی و تبیین علل مختلف افت تحصیلی در دانشجویان دانشکده دندان پزشکی شهر اراک بود.
روش کار: مطالعه حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی می‌باشد که با مشارکت 120 نفر از دانشجویان داندان پزشکی علوم پزشکی اراک انجام گرفت. نمونه گیری به روش سرشماری بود و تمام دانشجویان دندان پزشکی سال دوم الی پنجم وارد مطالعه شدند. ابزار گردآوری داده‌های این مطالعه پرسش نامه‌ای مشتمل بر مشخصات دموگرافیک، سؤالات مرتبط با عوامل مختلف افت تحصیلی در دانشجویان بود. داده‌ها با استفاده روش‌های آماری توصیفی و استنباطی (فراوانی، میانگین، انحراف معیار، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی) در نرم افزار SPSS با نسخه 22 تجزیه و تحلیل شد.
یافته‌ها: نتایج این مطالعه نشان داد که 33/8 درصد دانشجویان دارای سابقه مشروطی بودند. همچنین نتایج مطالعه نشان داد که از بین عوامل مرتبط با رویداد افت تحصیلی، خصوصیات فردی دانشجو، محیط آموزشی نامناسب، محیط نامناسب خانوادگی و پرداختن به مسائل غیر درسی جزء مهمترین پیش بینی کننده رویداد افت تحصیلی با واریانس تغییر 9/33 درصد در بین دانشجویان بودند.
نتیجه گیری: با توجه به یافته‌های این پژوهش مشخص شد که عواملی چون خصوصیات فردی دانشجو، محیط آموزشی نامناسب، محیط نامناسب خانوادگی و پرداختن به مسائل غیر درسی بر روی رویداد افت تحصیلی دانشجویان اثر قابل توجه ای داشته است بنابراین توجه به این عوامل در طراحی و اجرای برنامه‌های آموزشی دانشگاه می‌تواند در اجتناب از افت تحصیلی نقش موثری داشته باشد.
علی جدیدی، سلیمان زند، علی خانمحدی هزاوه، نگین حسینی،
دوره 27، شماره 1 - ( 1-1403 )
چکیده

مقدمه: کیفیت زندگی، یکی از مهم‌ترین مسائلی است که می‌تواند فرد را به ادامه زندگی شاد و سالم تشویق کند. از طرفی سلامت معنوی، یکی از ابعاد سلامتی بوده و در واقع یک حس ارتباط هماهنگ بین خود، دیگران، طبیعت و ماوراء می‌باشد و منجر به درک هدف و معنی غایی در زندگی می‌شود. هدف از انجام این مطالعه، تعیین ارتباط سلامت معنوی و کیفیت زندگی در دانشجویان دانشگاه‌های شهر اراک می‌باشد. از نتایج این مطالعه می‌توان جهت تدوین برنامه‌های راهبردی با هدف ارتقاء سلامت معنوی و کیفیت زندگی در دانشجویان بهره برد.
روش کار: ابتدا جمعیت هر کدام از دانشگاه‌های شهر  اراک سنجیده شده و با در نظر گرفتن جمعیت آن‌ها و برقرار کردن تناسب بین حجم نمونه مطالعه و جمعیت هر کدام از دانشگاه‌ها، افرادی که مشخصه ورود به مطالعه را داشتند وارد مطالعه شدند. حجم نمونه مطالعه،
400 نفر بود که بر روی دانشجویانی انجام شد که حداقل شش ماه از تحصیل‌شان در دانشگاه گذشته باشد. پس از کسب رضایت از شرکت‌کنندگان، پژوهشگران از طریق مصاحبه با دانشجویان اقدام به پر کردن پرسش‌نامه کردند. پرسش‌نامه‌ها شامل دو ابزار پرسش‌نامه سلامت معنوی و پرسش‌نامه کیفیت زندگی ۳۶ سؤالی بودند.

یافته‌ها: بین نمره سلامت معنوی با متغیرهای جمعیت‌شناختی از جمله سن و وضعیت تأهل، ارتباط معنی‌داری مشاهده نشد. همین‌طور نمره کیفیت زندگی نیز با متغیرهای جمعیت‌شناختی ارتباط معنی‌داری نداشت. آنالیز داده‌های مطالعه نشان داد که بین کیفیت زندگی با سلامت معنوی دانشجویان همبستگی مثبت وجود دارد (0/05 > P).
نتیجه گیری: طبق نتایج این مطالعه، بین کیفیت زندگی و سلامت معنوی دانشجویان دانشگاه‌های شهر اراک، ارتباط وجود دارد. لذا می‌توان با تأمین نیازهای معنوی دانشجویان و ارتقاء سلامت معنوی آنان نسبت به بهبود کیفیت زندگی آنان اقدام کرد.
محمدعلی قرائت، سجاد کرمی،
دوره 28، شماره 1 - ( 1-1404 )
چکیده

مقدمه: روش‌های مختلف تمرین، افزون بر بهبود عملکردی دارای اثرات متابولیکی بر ارگان‌های بدن هستند. هدف این پژوهش، مقایسه اثر تمرین استقامتی و قدرتی بر شاخص های آنتروپومتریک، تغییرات متابولیسم گلوکوز و چربی و آیریزین سرمی دانشجویان جوان پسر بود.
روش کار: 36 دانشجوی چاق (سن: 2/43 ± 21/19 سال؛ وزن: 6/20 ± 88/59 کیلوگرم؛ قد: 12/96 ± 175/41 سانتی‌متر؛ شاخص توده بدنی: 30/45؛ درصد چربی: 25/73) در گروه شاهد، تمرین استقامتی و قدرتی بطور تصادفی قرار گرفتند. گروه قدرتی 8 هفته 3 جلسه 4 سِت، 10 تکرار (از 50 تا 70 درصد قدرت بیشینه)، گروه استقامتی 8 هفته 3 جلسه به مدت 30 دقیقه تمرین هوازی (ضربان قلب 60 تا 80 درصد ضربان بیشینه) به تمرین پرداختند. میزان آیریزین، گلوکوز، انسولین، مقاومت انسولینی، درصد چربی، شاخص توده بدن، وزن، دور کمر و دور باسن اندازه‌گیری شد. داده‌ها با تحلیل واریانس یک سویه و آزمون Tukey در سطح 0/05 تحلیل گردید.
یافته‌ها: وزن (0/03 = P)، درصد چربی (0/04 = P) و شاخص توده بدنی (0/04 = P) در پس آزمون گروه تمرین استقامتی نسبت به شاهد، کاهش معنی‌داری داشت. میزان آیریزین در پس آزمون در گروه شاهد تفاوت معنی‌دار با تمرین استقامتی و قدرتی (0/01 = P و 0/02 = P) داشت. غلظت انسولین در پس‌آزمون گروه شاهد با گروه استقامتی و قدرتی تفاوت معنی‌دار داشت (0/006 = P و 0/01 = P). میزان مقاومت انسولینی در پس‌آزمون گروه استقامتی و قدرتی نسبت به گروه شاهد با تفاوت معنی‌دار داشت (0/01 = P و 0/01 = P).
نتیجه‌گیری: 8 هفته تمرین هوازی تردمیل و تمرین قدرتی با وزنه می‌تواند سبب بهبود ترکیب بدن همراه با افزایش سطوح آیریزین شده، ضمن اینکه مقاومت انسولینی را در جوانان چاق کاهش دهد.

صفحه 2 از 2    
2
بعدی
آخرین
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشگاه علوم پزشکی اراک می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Arak University of Medical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb