44 نتیجه برای افسا
زهرا ادگی، افسانه طلایی، مهناز محمدی کلیشادی،
دوره 14، شماره 2 - ( دو ماهنامه خرداد و تیر 1390 )
چکیده
زمینه و هدف: هیرسوتیسم در خانمها با افزایش رشد مو در نواحی از پوست که حساس به آندروژن باشد، مشخص میشود. شایعترین علل هیرسوتیسم، سندرم تخمدان پلی کیستیک و هیرسوتیسم ایدیوپاتیک میباشند. نقش مقاومت به انسولین و افزایش انسولین خون به عنوان یکی از مهمترین مکانیسمهای ایجاد تخمدان پلی کیستیک کاملاً شناخته شده است ولی در مورد نقش آن در هیرسوتیسم ایدیوپاتیک اطلاعات کافی وجود ندارد.
مواد و روشها: این مطالعه مقطعی-تحلیلی در بین خانمهای 16 تا 40 ساله مبتلابه هیرسوتیسم انجام گرفته است. شرح حال و معاینه فیزیکی از بیماران مبتلا به تخمدان پلی کیستیک و هیرسوتیسم ایدیوپاتیک انجام گردید. آزمایشات هورمونی و سونوگرافی برای آنان انجام و مقاومت به انسولین با استفاده از فرمول HOMA-IR در هر دو گروه بررسی و در تحلیل نتایج از نرم افزار SPSS نسخه 17 استفاده گردید.
یافتهها: میانگین سطح سرمی انسولین در گروه تخمدان پلی کیستیک، 4/1±04/16 و در گروه هیرسوتیسم ایدیوپاتیک 85/6±32/7 میکرو یونیت بر میلیلیتر(001/0p<) و میزان HOMA-IR در گروه تخمدان پلی کیستیک 36/3±7/3 و در گروه ایدیوپاتیک 75/1±67/1 (001/0p<) و میانگین سطح سرمی دهیدرواپی آندروسترون - سولفات در گروه تخمدان پلی کیستیک 1±48/2 و در گروه ایدیوپاتیک 46/0±84/1 نانوگرم بر میلیلیتر(001/0p<) میباشد که نشان دهنده اختلاف معنیدار بین دو گروه میباشد. اگر چه در مورد سطح سرمی گلوکز، تستوسترون، آندروستندیون، هورمونهای فولیکولار تفاوت معنیدار بین دو گروه تخمدان پلی کیستیک وهیرسوتیسم ایدیوپاتیک مشاهده نشد.
نتیجه گیری: به نظر میرسد که هیرسوتیسم در هر دو گروه تخمدان پلی کیستیک وهیرسوتیسم ایدیوپاتیک با مقاومت به انسولین ارتباط دارند. گرچه این مقاومت در گروه تخمدان پلی کیستیک به طور مشخص بیشتر است.
مهناز عدالت نژاد، فاطمه ضامنی، افسانه طلایی،
دوره 14، شماره 4 - ( دو ماهنامه مهر و ابان 1390 )
چکیده
زمینه و هدف: مطالعات اخیر نشان داده که نیکوتینامید و نیاسین باعث کاهش فسفر سرمی بیماران دیالیزی می شوند. هدف این مطالعه تعیین اثر نیکوتینیک اسید برسطح فسفر بیماران همودیالیزی می باشد.
مواد و روش ها: این مطالعه یک کارآزمایی بالینی متقاطعی، تصادفی و دوسوکور می باشد که بر روی 37 بیمار جهت مقایسه اثر نیکوتینیک اسید در مقابل دارونما انجام شد. دوز دارو به صورت مرحله ای طی 8 هفته از 400 به 1000 میلی گرم در روز افزایش یافت. بعد از 2 هفته دوره شستشو، جای دو گروه دارو و دارونما عوض شد. مقایسه آزمایشات ابتدا و انتهای مطالعه در هر دو گروه به روش آنالیز آماری تی تست نمونه های جفتی انجام شد.
یافته ها: متوسط دوز نیکوتینیک اسید در انتهای دوره 204±740 میلی گرم در روز بود. میانگین فسفر در هفته هشتم در بیمارانی که نیکوتینیک اسید دریافت نموده بودند ، تفاوت معنی داری در مقایسه با فسفر پایه نشان داد (01/0=p). در حالی که تفاوت معنی داری در میزان فسفر پایه و هفته هشتم در گروه دارونما دیده نشد. همچنین نیکوتینیک اسید موجب افزایش سطح کلسترول لیپوپروتئین با دانسیته بالا (HDL) پس از 8 هفته شد.
نتیجه گیری: نیکوتینیک اسید باعث کاهش فسفر و افزایش کلسترول لیپوپروتئین با دانسیته بالا در بیماران همودیالیزی می شود. هر چند برای تعیین دوز موثر دارو نیاز به مطالعات طولانی تر با حجم نمونه بیشتر می باشد.
افسانه طلایی، مهناز محمدی کلیشادی، زهرا ادگی،
دوره 14، شماره 5 - ( دو ماهنامه آذر و دی 1390 )
چکیده
زمینه و هدف: مطالعات متعددی نشان دادهاند که ویتامین D ممکن است بر ترشح و حساسیت انسولین نقش داشته باشد. این مطالعه اثر ویتامین D بر روی مقاومت به انسولین را بررسی میکند.
مواد و روشها: در این مطالعه، 100 بیمار مبتلا به دیابت نوع دو در سنین 30 تا 70 سال به روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شده و تحت انجام آزمایشهای مختلف قرار گرفتند. سپس به مدت چهار هفته با 50000 واحد ویتامین D خوراکی روزانه درمان شدند و مقاومت به انسولین در ابتدا و انتهای درمان مورد بررسی قرار گرفت. تحلیل یافتهها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 17 و آزمونهای تی زوجی و ویل کاکسون صورت پذیرفت.
یافتهها: بیماران شامل 70 زن و 30 مرد بودند. میانگین ویتامینD ، 28 /19±03/43 نانوگرم بر میلیلیتر بود. 24 درصد بیماران (بر اساس 25 هیدروکسی ویتامینD کمتر از 20 نانوگرم بر میلی لیتر) کمبود ویتامین D داشتند. مقادیر میانگین متغیرها در ابتدا و انتهای مطالعه به ترتیب برای قند ناشتا 74/36±48/138و 39±02/131 میلیگرم بر دسی لیتر (05/0=p)، برای انسولین 46/9 ±76/10و 25/8±6/8 میکرو واحد بر میلی لیتر (028/0=p) و همچنین برای HOMA-IR نیز به ترتیب 18/3±57/3 و 28/3±89/2 (008/0=p ) بود.
نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که ویتامین D موجب بهبودی مشخص در میزان قند خون ناشتا، انسولین و مقاومت به انسولین که با استفاده از HOMA-IR ارزیابی میشود، میگردد و افزودن مکمل ویتامین D اثر مثبت بر تحمل قند در دیابت نوع دو دارد.
افسانه کرمی، احمدرضا مبین، منیژه جزپناهی، معصومه ساروخانی،
دوره 14، شماره 7 - ( ویژه نامه بروسلوز 1390 )
چکیده
زمینه و هدف: بروسلوز در کشور ما یک بیماری اندمیک میباشد و درمان آن به عنوان یک مشکل بهداشتی مطرح است. این مطالعه با هدف ارزیابی تاثیر تجویز استروئید بر روی علائم بیماری افراد مبتلا به بروسلوز حاد، تحت حاد و مزمن طراحی شده است.
مواد و روشها: در این مطالعه کارآزمایی کنترل شده تصادفی، تعداد 48 بیمار مبتلا به بروسلوز به صورت تصادفی به دو گروه تقسیم شدند. گروه اول شامل 30 نفر تحت درمان با رژیم استاندارد به علاوه دگزامتازون (4 میلیگرم 3 بار در روز به مدت 5 روز) و گروه دوم شامل 18 نفر تنها تحت درمان با رژیم استاندارد قرار گرفتند. نتایج تجویز کورتیکواستروئید با تکیه برعواملی نظیر وضعیت بالینی بیماران، طول مدت بستری، طول دوره بیماری، شدت درد و استفاده از مسکن مورد ارزیابی قرار گرفت. اطلاعات جمعآوری شده با استفاده از آزمونهای مجذور کای، فیشر، تی مستقل و من- ویتنی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافتهها: اختلاف آماری معنیداری بین میانگین طول مدت بستری در بیمارستان، طول دوره بیماری و استفاده از مسکن خوراکی و تزریقی بیماران دو گروه مشاهده نشد(05/0>p). همچنین، تفاوت آماری معنیداری بین میانگین کاهش شدت درد در بیماران گروه 1 و 2 مشاهده نشد(05/0>p).
نتیجه گیری: با توجه به یافتههای مطالعه به نظر نمیرسد که کورتیکواستروئید موجب تغییر معنیدار دوره بالینی بیماری بروسلوز شود. با وجود این، توصیه میشود در کارآزمائیهای کنترل شده با حجم نمونه بیشتری مورد بررسی قرار گیرد.
افسانه نوروزی، شاهین فاتح، الناز رهبری،
دوره 15، شماره 4 - ( ماهنامه شهریور 1391 )
چکیده
زمینه و هدف: تهوع و استفراغ بعد از جراحی لاپاروسکوپی کوله سیستکتومی شایع میباشد و پزشکان برای کنترل آن نیازمند مصرف چندین دارو از جمله اوندانسترون، دگزامتازون، متوکلوپیرامید، پروپوفول و راموسترون هستند. هدف از این مطالعه بررسی تاثیر گاباپنتین با دو دوز 300 و 600 میلیگرم در کنترل تهوع و استفراغ بعد از عمل جراحی میباشد. مواد و روشها: در این مطالعه کارآزمایی بالینی، 105 بیمار ASA کلاس 1 و 2 به صورت تصادفی به 3 گروه 35 نفری تقسیم شدند. گروه اول پلاسبو (کپسول مشابه گاباپنتین) و گروه دوم و سوم نیز به ترتیب 300 و 600 میلیگرم گاباپنتین یک ساعت قبل از عمل دریافت کردند. بیماران تحت یک نوع بیهوشی قرار گرفتند. شدت تهوع و استفراغ بعد از ورود به بخش هر 2 ساعت تا 6 ساعت و سپس هر 4 ساعت تا 18 ساعت بررسی شد. دادههای جمعآوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شد. یافتهها: میانگین شدت تهوع در گروه پلاسبو 8/2 و در گروه 300 و 600 میلیگرم به ترتیب 67/0 و 55/0 بود(001/0>p). همچنین میانگین شدت استفراغ به ترتیب در گروه پلاسبو و گروه دوم و سوم به ترتیب 326/0 و 126/0، 053/0 بوده است(001/0>p). نتیجه گیری: تک دوز گاباپنتین به میزان 300 میلیگرم یک ساعت قبل از عمل، تهوع و استفراغ را کاهش میدهد. با دوز 600 میلیگرم نیز شدت تهوع و استفراغ به میزان بیشتری کاهش مییابد بنابراین استفاده از گاباپنتین در عمل کوله سیستکتومی لاپارروسکوپیک جهت کنترل تهوع و استفراغ توصیه میگردد.
غلامعلی فتاحی بیات، فاطمه دره، افسانه اخوندزاده،
دوره 15، شماره 8 - ( ماهتامه دی 1391 )
چکیده
مقدمه: سوراخ شدگی حاد معده عارضه نسبتاً نادری در دوره نوزادی میباشد که عوامل خطر ساز آن هنوز به درستی شناسایی نشده است. این مقاله گزارش یک مورد سوراخ شدگی حاد معده در نوزاد پره ترم و توجه به عوامل خطرساز آن میباشد. مورد: بیمار نوزاد دختر 26 هفته در نوبت چهارم تغذیه به طریق گاواژ بیمار به طور ناگهانی دچار خونریزی گوارشی میشود و تحت جراحی شکم قرار میگیرد که سوراخ شدگی معده در ناحیه دیواره قدامی گزارش میشود عوامل خطرساز در این بیمار میتواند ترکیبی از نارس بودن، وزن پایین هنگام تولد، تهویه با فشار مثبت مداوم از طریق بینی (N-CPAP) و گذاشتن مکرر لوله تغذیهای باشد. نتیجهگیری: از این گزارش نتیجه میشود در پیشگیری از این عارضه شناخت عوامل خطرساز و تلاش در جهت کاهش یا حذف آنها حائز اهمیت میباشد.
حسام الدین مدیر، افسانه نوروزی، شیرین پازوکی،
دوره 16، شماره 3 - ( 3-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: لرز بعد از عمل جراحی یکی از شایعترین دلایل ناراحتی بیماران در هنگام پس از هوشیاری میباشد وشیوعی بین 5 تا 65 درصد دارد و میتواند باعث افزایش درد، افزایش مصرف اکسیژن و افزایش کار قلب شود. هدف از این مطالعه مقایسه اثر بخشی استفاده از دستههای دارویی متفاوت پیشگیری از لرز بعد از عمل جراحی میباشد.
مواد و روشها: در این کارآزمایی بالینی دو سو کور، بیماران تحت عمل جراحی لاپاراتومی الکتیو بر اساس الگوی تصادفی بلوکهای به شش گروه 40 نفره تقسیم شدند. گروههای شش گانه به ترتیب هیدروکوتیزون، کتامین، ترامادول، سولفات منیزیوم، پتدین، نرمال سالین هم دما با اتاق عمل، دریافت کردند. بعد از اتمام عمل جراحی، میزان دمای بدن و میزان بروز لرز و شدت آن در دقایق0و10و 20 ستجیده شد.
یافتهها: تعداد بیمارانی که در لحظه ورود به ریکاروی دچار لرز نشدند در گروه دریافت کننده پتدین برابر با 17 نفر بود که از سایر گروهها به طور معنیداری بیشتر بود(00002/0=&chi2) همچنین در گروه دریافت کننده پتدین در دقیقه دهم و بیستم ورود به ریکاوری، تعداد بیمارانی که دچار لرز شدند به طور معنیداری از سایر گروهها کمتر بود.
نتیجهگیری: با توجه به نتایج مطالعه ما میتوان نتیجهگیری کرد در بین داروهای مورد استفاده برای کنترل لرز، پتدین میتواند به طور موثری باعث پیشگیری از لرز بعد از عمل جراحی شود و داروهای دیگر نمیتوانند به اندازه آن این تاثیر را داشته باشند.
عزیز اقبالی ، افسانه آخوندزاده، محمد رفیعی، فاطمه دره ،
دوره 16، شماره 4 - ( 4-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: استئوپنی عارضه شایع و ناتوانکننده درمان بیماریهای نئوپلاستیکی چون لوسمی لنفوبلاستیک حاد و لنفوم اطفال میباشد. هدف از مطالعه حاضر بررسی میزان تاثیر آلندرونیت در پیشگیری از استئوپنی کودکان مبتلا به لوسمی لنفوبلاستیک حاد و لنفوم غیر هوچکین میباشد.
مواد و روشها: در این کارآزمایی بالینی 30 کودک مبتلا به لوسی لنفوبلاستیک حاد و لنفوم غیر هوچکین به صورت هدفمند انتخاب شدند. پروتکل شیمی درمانی همه بیماران در دوره اینداکشن یکسان بود. سپس بیماران به صورت تصادفی به دوگروه همسان مورد و شاهد تقسیم شدند. همه بیماران 400 واحد در روز ویتامین D و40 -30 میلیگرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن در روزکلسیم دریافت کرده و بیماران گروه مورد علاوه برآن هر هفته یک کپسول آلندرونیت(35 میلیگرم در هفته برای6ماه)دریافت نمودند. تراکم استخوان مهرههای کمری(L1- 4) و کل بدن قبل و بعد از مداخله همه بیماران بررسی شد.
یافتهها: میانگین تراکم استخوان مهرههای کمری و کل بدن و اسکورZ آنها در ابتدا و انتهای مطالعه بین دو گروه تفاوت آماری معنی داری نداشت(05/0<p). انجام مداخله سبب بهبود متغیرهای تراکم استخوان در هر دو گروه گردید. که در گروه مورد بیشتر بود ولی این میزان از نظر آماری معنیدار نبود(05/0<p).
نتیجهگیری: تجویز هفتگی 35 میلیگرم آلندرونیت به مدت 6 ماه تغییر معنیداری در معیارهای تراکم استخوان کودکان مبتلا به لوسمی لنفوبلاستیک حاد و لنفوم غیر هوچکین ایجاد نمینماید.
افسانه نوروزی، مهری جمیلیان، محمد خلیلی، علیرضا کمالی، لورا ملیکوف،
دوره 16، شماره 5 - ( ماهنامه مرداد 1392 )
چکیده
زمینه و هدف: عمل سزارین یکی از شایعترین اعمال جراحی زنان میباشد. تهوع و استفراغ پس از درد شایعترین عارضه اعمال جراحی میباشد. با توجه عوارض جانبی داروهای ضد تهوع، امروزه بطور گسترده از آنتاگونیست رسپتور های سرتونینی استفاده می شود،که یک ضد تهوع و استفراغ بسیار موثراند وعوارض جانبی آنها کمتر از سایر دارو ها می باشد. اندانسترون نمونه بارز آنتاگونیستهای سرتونینی میباشد.
مواد و روش ها: این مطالعه کارآزمایی بالینی دو سو کور تصادفی بر روی 162 زن کاندید سزارین انتخابی انجام گردید. به یک گروه 4 میلی گرم اندانسترون وریدی ، گروه دوم 8 میلی گرم اندانسترون خوراکی و به گروه سوم پلاسبو داده شد. قبل از انجام اسپینال، هر 5 دقیقه تا 20 دقیقه بعد از آن فشار خون و ضربان قلب و بعد از عمل در ریکاوری و 2 و 4 و 6 ساعت بعد از عمل شدت تهوع و استفراغ بیمار و آپگار نوزادان ثبت گردید.
یافته ها: بین سه گروه مذکور اختلاف معنی داری از نظر سن، تعداد بارداری، میانگین فشار خون وضربان قلب مادر، قبل و حین عمل و آپگار نوزادان و سطح هوشیاری مادران وجود نداشت. بطور معنی داری در ریکاوری ،2و4ساعت پس از عمل تهوع و استفراغ در گروه اندانسترون خوراکی و وریدی کم تر از پلاسبو بود(05/0 p&ge). ولی اختلاف معنی داری بین دو گروه خوراکی و وریدی دیده نشد.
نتیجه گیری: می توان از اندانسترون خوراکی به جای اندانسترون وریدی با اثرات کاملا مشابه در کنترل تهوع و استفراغ بعد از عمل در خانم های کاندید سزارین استفاده کرد.
منیژه جزپناهی، افسانه کرمی، فیروزه سلیمی،
دوره 16، شماره 11 - ( 11-1392 )
چکیده
زمینه وهدف: عفونتهای مرتبط با عروق از عوامل مهم عوارض و مرگ و میر در بیماران با زمینه نقص ایمنی و همودیالیزی محسوب میشوند. استافیلوکوکوس اورئوس شایعترین و مهمترین عامل عفونی است که باعث ورود باکتری به خون و عوارض آن میگردد. این ارگانیسم به صورت ناقلی وجود داشته و بینی شایعترین محل استقرار آن است. این بررسی با هدف تعیین شیوع ناقلی بینی استافیلوکوک در بیماران همو دیالیزی زنجان انجام و با گروه شاهد مقایسه شد.
مواد و روشها: این مطالعه توصیفی- مقطعی بر روی بیماران مبتلاء به نارسایی مزمن کلیهی مراجعه به بخشهای همو دیالیز زنجان انجام گردید. نمونههای بینی توسط سوآب استریل گرفته شده و پس از انتقال به محیط آگار خونی تلقیح شده و در دمای 37-35 درجه به مدت 48-24 ساعت انکوبه شدند. همین روش در گروه کنترل(افراد سالم همراه بیماران) انجام گردید. اطلاعات جمع آوری شده بررسی و پس از استخراج نتایج در هر دو گروه، توسط نرم افزارSPSS و با آزمون آماری کای اسکوئر آنالیز شدند.
یافتهها: بر اساس این مطالعه 4/7 درصد از بیماران و 1/11 درصد از گروه کنترل، ناقل استافیلوکوکوس اورئوس بودند. اختلاف آماری معنی داری بین دو گروه وجود نداشت. از موارد مثبت، تنها در مورد استافیلوکوکوس همولیتیکوس اختلاف معنی داری بین گروه کنترل و شاهد گزارش شد. در زنان بیمار نیز شیوع ناقلی بیش از گروه شاهد گزارش شد.
نتیجهگیری: بر اساس این مطالعه شیوع ناقلی استافیلوک اورئوس در بیماران همو دیالیزی پایین گزارش شده و به نظر نمیرسد ناقلی با این ارگانیسم، معضل مهم بهداشتی باشد.
سیدمحمدعلی شریعت زاده، افسانه حاجیان کرهرودی،
دوره 17، شماره 12 - ( اسفند 1393 )
چکیده
زمینه و هدف: بیسفنولآ خاصیت استروژنی دارد و باعث تولید گونههای اکسیژن فعال میگردد. هدف از این مطالعه بررسی اثر روغن سیاهدانه بر پارامترهای اسپرم در برابر سمیت القا شده با بیس فنول آ بود.
مواد و روشها: در این مطالعه تجربی موشهای نر بالغ با میانگین وزنی 3±32 گرم به طور تصادفی به 4 گروه شش تایی تفسیم شدند که شامل کنترل، گروه بیس فنول آ (200 میلی گرم بر کیلوگرم روزانه)، گروه روغن سیاه دانه (5 میلی گرم بر کیلوگرم روزانه) و گروه بیس فنول آ+ روغن سیاه دانه بود و به مدت 34 روز به صورت دهانی تیمار شدند. بعد از اتمام دوره تیمار، وزن بدن و بیضه چپ ثبت گردید و ناحیه دمی اپیدیدیم چپ نیز قطعهقطعه شد. اسپرمها به منظور بررسی پارامترهای اسپرمی از جمله تحرک، قابلیت حیات و ناهنجاریهایاسپرم مورد استفاده قرار گرفت. کیفیت کروماتین اسپرم، بررسی گردید. دادهها با روش آماری آنووا تجزیه و تحلیل گردید.
یافتهها: وزن بدن و بیضه در 4 گروه تغییر معنیداری نداشت(05/0p<). کاهش معنیداری در تحرک، قابلیت حیات و شکل طبیعی اسپرم(001/0p<) در گروه بیس فنول آ در مقایسه با کنترل دیده شد. در گروه چهارم، روغن سیاه دانه توانست به طور معنیداری پارامترهای ذکر شده را نسبت به گروه بیس فنول آ افزایش دهد(05/0p<). بیس فنول آ تاثیری روی قطر هسته اسپرماتوگونی و تمامیت DNA اسپرم و جایگزینی پروتامین به جای هیستون نداشت.
نتیجهگیری: نتایج نشان داد که روغن سیاه دانه توانست سمیت القا شده توسط بیس فنول آ بر روی پارمترهای اسپرم را تا حدودی بهبود ببخشد.
سید رضا محبی، حامد ناقوسی، پدرام عظیم زاده، شقایق درخشانی، افسانه شریفیان، محمد رضا زالی،
دوره 18، شماره 7 - ( مهر 1394 )
چکیده
زمینه و هدف: با وجود طراحی و به کارگیری واکسن ی موثر علیه ویروس هپاتیت B ( HBV )، عفونت مزمن با این ویروس هنوز یکی از مهم ترین مشکلات بهداشت جهانی می باشد. زمینه ژنتیکی میزبان از جمله پلی مورفیسم های تک نوکلئوتیدی نقش مهمی در مزمن شدن یا پاکسازی عفونت ایفا می کند. محصول نهایی ژن مرگ برنامه ریزی شده سلولی 1 ( PDCD1 ) به میزان فراوان در سطح سلول های T بیان شده و در عفونت های مزمن ویروسی از پاسخ سلول های T اختصاصی بر علیه ویروس ممانعت می کند. در این مطالعه، ارتباط پلی مورفیسم تک نوکلئوتیدی A/G 7146+ در اینترون 4 ژن PDCD1 با عفونت مزمن هپاتیت B در جمعیت ایرانی بررسی گردیده است.
مواد و روش ها: در این مطالعه مورد-شاهدی، 212 فرد مبتلا به هپاتیت B مزمن و 208 فرد شاهد ارزیابی شدند. DNA ژنومی افراد مورد مطالعه استخراج شد و پس از انجام واکنش زنجیره ای پلیمراز ( PCR )، پلی مورفیسم 7146+ با روش RFLP تعیین گردید.
یافته ها: فراوانی ژنوتیپ های GG ، GA و AA در جایگاه 7146 اینترون 4 ژن PD1 به ترتیب 4/77 درصد، 7/20 درصد و 9/1 درصد در گروه بیماران و 8/80 درصد، 4/15 درصد و 8/3 درصد در گروه شاهد بود. پس از تحلیل های آماری، اختلاف معنی داری میان دو گروه بیمار و شاهد مشاهده نگردید(198/0 = p ).
نتیجه گیری: درصد فراوانی ژنوتیپ های مورد مطالعه در این جمعیت با مطالعات قبلی هم راستا می باشد. نتایج این مطالعه نشان دادند که هیچ گونه همبستگی میان پلی مورفیسم تک نوکلئوتیدی A/G در اینترون 4 ژن PD1 و استعداد ابتلا به هپاتیت B مزمن در جمعیت ایرانی وجود ندارد.
احمد همتا، مریم یوسفی، مسعود فاضلی مصلح آبادی، افسانه طلایی، عبدالرحیم صادقی،
دوره 18، شماره 9 - ( آذر 1394 )
چکیده
زمینه و هدف: ندولهای تیروئید شایع هستند. 4 تا 7 درصد بزرگسالان یک ندول قابل لمس دارند و 50 تا70 درصد از آنها با دقت بالا در سونوگرافی قابل تشخیصاند. میزان وجود ندول تیروئیدی در زنان 4 برابر مردان است و نسبت سرطان تیروئید در زنان در مقایسه با مردان 3 به 1 است و ششمین سرطان شایع در زنان میباشد. یافتههای اپیدمیولوژیک و آزمایشگاهی نشان میدهند که هورمونهای جنسی به ویژه استروژن ممکن است بر این غده و نئوپلاسم آن موثر باشد. هدف از این مطالعه، بررسی ارتباط پلی مورفیسم 1256049rs در ژن گیرنده استروژن بتا با بیماری ندول تیروئید است.
مواد و روشها: در این مطالعه مورد - شاهدی، 146 بیمار با ندول تیروئید و 151 فرد سالم مراجعه کننده به بیمارستان امیرالمومنین (ع) شهر اراک، وارد مطالعه شدند. تشخیص بیماری با اولتراسونوگرافی و تایید متخصص غدد انجام شد. DNA ژنومی از خون کامل حاوی ضد انعقاد EDTA استخراج شد. ژنوتیپها با استفاده از روش T-ARMS PCR مشخص شدند و با استفاده از روشهای آماری تجزیه و تحلیل گردیدند.
یافتهها: فراوانی ژنوتیپهای CC، TC و TT در گروه مورد به ترتیب 136 (2/93 درصد)، 10(8/6 درصد) و صفر (صفر درصد) و در گروه شاهد 139 (1/92 درصد)، 12(9/7 درصد) و صفر(صفر درصد) به دست آمد. در این تحقیق، ارتباط معنیداری بین بیماری ندول تیروئید و چندشکلی 1256049rs مشاهده نشد(72/0p=).
نتیجهگیری: یافتههای ما حاکی از عدم ارتباط معنیدار بین چندشکلی 1256049rs و بیماری ندول تیروئید است. برای نتیجهگیری بهتر، پیشنهاد میشود این مطالعه در جمعیتهای دیگر نیز انجام شود.
حسنا رستگارپویانی، سید مسعود حسینی، سید رضا محبی، پدرام عظیم زاده، شبنم کاظمیان، مهسا سعیدی نیاسر، افسانه شریفیان، محمدرضا زالی،
دوره 20، شماره 2 - ( اردیبهشت 1396 1396 )
چکیده
زمینه و هدف: پاروویروس 4 (PARV4) اولین بار در سال 2005 در یک معتاد تزریقی مبتلا به هپاتیتB مشاهده شد. تاکنون بیشترین احتمال انتقال این بیماری از راه خون و در میان معتادان تزریقی مشاهده شده است. فراوانی عفونت با این ویروس در جمعیت سالم بسیار پایین است. در مطالعه حاضر، فراوانی عفونتPARV4 در میان بیماران دچار عفونت مزمن HCV در مقایسه با افراد سالم و فاکتورهای خطر مرتبط در میان این گروهها بررسی شد.
مواد و روشها: در مجموع، تعداد 206 نفر شامل 103 بیمار دچار عفونت مزمن HCV و 103 فرد سالم به عنوان گروه کنترل با روش nested-PCR و همچنین real time-PCR مورد بررسی قرار گرفتند.
یافتهها: سطح آنزیم AST در میان افراد بیمار با میانگین 40.45+34.84 و در میان افراد کنترل با میانگین 18.58+5.9 و این میزان برای آنزیم ALT در میان افراد بیمار با میانگین 40.45+35.75 و در میان افراد کنترل با میانگین 21.50+11.35 گزارش شد. در نهایت، پس از بررسی تمامی نمونههای بیمار و کنترل، مشاهده شد که هیچ کدام از این افراد به ویروسPARV4 آلوده نیستند.
نتیجهگیری: تحقیق حاضر، اولین مطالعهای است که فراوانی عفونت با ویروس PARV4 را در گروه مبتلا به ویروس هپاتیت C در ایران مورد بررسی قرار میدهد و نتایج آن نشان میدهد که این ویروس اهمیت بالایی در جمعیتهای ایرانی، حتی در افراد دچار عفونتهای منتقل شونده از راه خون همانند HCV ندارد و مطالعات بیشتری در مناطق دیگر ایران و در گروههای مختلف مورد نیاز میباشد.
افسانه طلایی، مهدی محمودپور، مریم شهدوست،
دوره 21، شماره 4 - ( دوماهنامه مرداد و شهریور 1397 )
چکیده
زمینه و هدف: با توجه به وجود نتایج ضد و نقیض مطالعات در مورد تاثیر آتورواستاتین بر روی فرآیندهای التهابی و متابولیسم، در این مطالعه، اثرات آتورواستاتین بر روی شاخصهای التهابی را در بیماران دیابتی بررسی کردیم.
مواد و روشها: در یک مطالعه کارآزمایی بالینی دو سوکور کنترل شده با پلاسبو، 88 بیمار دیابتی نوع دو که تحت درمان با داروهای خوراکی کاهنده قند خون بودند، به صورت تصادفی به دو گروه 44 تایی تقسیم شدند. گروه مداخله روزانه40 میلیگرم آتورواستاتین و گروه کنترل، دارونما به مدت 3 ماه دریافت کردند و شاخصهای قند خون، پروفیل لیپید، لپتین، آدیپونکتین، TNF-α (فاکتور نکروز تومور آلفا) و hsCRP (پروتئین واکنشی C فوق حساس) قبل و بعد از سه ماه در دو گروه سنجیده و مقایسه شد و دادهها با استفاده از آزمونهای آماری تی زوجی و تی استیودنت مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافتهها: بعد از سه ماه در گروه مداخله، سطح آدیپونکتین در مقایسه با گروه کنترل افزایش قابل ملاحظهای داشت، در حالی که تغییرات لپتین قابل ملاحظه نبود. سطح کلسترول کل و hsCRP و کلسترول LDL (لیپوپروتئین کمچگالی) در مقایسه با گروه کنترل به طور قابل ملاحظهای کاهش یافت در حالی که قندخون ناشتا کاهش معناداری نداشت.
نتیجهگیری: به نظر میرسد آتورواستاتین میتواند در بهبود کاهش شاخصهای التهابی در بیماران دیابتی نقش موثری داشته باشد.
افسانه طلایی، مهدی محمود پور، مریم شهدوست،
دوره 22، شماره 2 - ( دو ماهنامه خرداد و تیر 1398 )
چکیده
زمینه و هدف: با توجه به وجود نتایج ضد و نقیض مطالعات در مورد تاثیر آتورواستاتین بر روی قند خون و کنترل دیابت، در این مطالعه اثرات آتورواستاتین بر روی قند و مقاومت به انسولین را بررسی کردیم.
مواد و روشها: در یک مطالعه کارآزمایی بالینی دو سو کور کنترل شده با پلاسبو، 88 بیمار دیابتی نوع دو که تحت درمان با داروهای خوراکی کاهنده قند خون بودند، بهصورت تصادفی به دو گروه 44 تایی تقسیم شدند. گروه مداخله، روزانه 40 میلیگرم آتورواستاتین و گروه کنترل، دارونما به مدت 3 ماه دریافت کردند و قند خون ناشتا، انسولین، مقاومت به انسولین، HbA1C، پروفیل لیپید، قبل و بعد از سه ماه در دو گروه سنجیده و مقایسه شد و دادهها با استفاده از آزمونهای آماری تی زوجی و تی استیودنت تجزیه و تحلیل شدند.
ملاحظات اخلاقی: مطالعه حاضر با کد IR.ARAKMU.REC.90.108.10 توسط کمیته اخلاق پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی اراک به ثبت رسیده است.
یافتهها: بعد از سه ماه در گروه مداخله، انسولین، مقاومت به انسولین و HbA1C در مقایسه با گروه کنترل بهطور قابل ملاحظهای کاهش یافت، در حالی که قند خون ناشتا کاهش قابل ملاحظهای نداشت. سطح کلسترول کل و کلسترول LDL (Low Density Lipoprotein) نیز کاهش معناداری در گروه مداخله داشت.
نتیجهگیری: به نظر میرسد آتورواستاتین در بهبود کنترل قند خون و کاهش مقاومت به انسولین در بیماران دیابتی نقش موثری دارد.
زهرا شیراوند، افسانه طلایی،
دوره 22، شماره 4 - ( مهر و آبان 1398 )
چکیده
زمینه و هدف مطالعات متعددی نشان دادهاند بین کمبود آهن و اختلال عملکرد تیروئید رابطه وجود دارد. تیروئید پراکسیداز نقش اساسی در عملکرد تیروئید دارد و آهن جزء اساسی این آنزیم است، بنابراین ممکن است تجویز آهن بتواند موجب بهبود عملکرد تیروئید شود.
مواد و روش ها در این مطالعه کارآزمایی بالینی تصادفی دوسوکور، 94 نفر از زنان مبتلا به هیپوتیروئیدی کنترلشده انتخاب و به طور تصادفی با روش نمونهگیری بلوکی ساده به دو گروه مساوی تقسیم شدند. در شروع مطالعه سطح TSH ،T4 ،T3 و پروفایل آهن همه بیماران اندازهگیری شد. سپس بیماران گروه آزمایش، تحت درمان با لووتیروکسین به همراه روزانه صد میلیگرم آهن خوراکی و گروه دوم نیز تحت درمان با لووتیروکسین به همراه دارونما (به مدت دو ماه) قرار گرفتند. بعد از گذشت دو ماه مجدداً سطح هورمونهای تیروئید و پروفایل آهن در هر دو گروه اندازهگیری شد.
ملاحظات اخلاقی این تحقیق در کمیته اخلاق پژوهش دانشگاه علوم پزشکی اراک با کد 1396154 تصویب شد و در مرکز ثبت کارآزمایی بالینی با کد IRCT20151114025031 به ثبت رسید.
یافته ها پس از گذشت دو ماه، در دو گروه آزمایش و کنترل (دریافتکننده دارونما)، سطح سرمی TSH به ترتیب 1±2/2 و 1/1±2/9 واحد بینالمللی بر لیتر (P=0/04)، سطح سرمی T4 به ترتیب 1/4±9/3 و 8/2±0/9 میکروگرم بر دسیلیتر (P=0/01) و سطح سرمی T3 به ترتیب 0/3±1/6 و 0/3±1/1 نانوگرم بر میلیلیتر (P=0/01) به دست آمد.
نتیجه گیری تجویز همزمان آهن همراه با لووتیروکسین در بیماران مبتلا به کمکاری تیروئید، به کاهش TSH و بهبود شاخصهای آزمایشگاهی و پاسخ به درمان منجر میشود.
حمزه اکران، امین قنبر نژاد، معصومه افسا،
دوره 23، شماره 6 - ( بهمن و اسفند 1399 )
چکیده
زمینه و هدف: آگاهی از موقعیت سوراخ چانهای در موارد متعددی مانند تزریق بیحسی و انجام جراحیهای پریآپیکال در ناحیه جلویی فک تحتانی از اهمیت بالایی برخوردار است. از طرفی، وجود تنوع و گوناگونی در محل و موقعیت این سوراخ میتواند مشکلاتی را هنگام اعمال جراحی در این ناحیه به وجود آورد.
مواد و روش ها: این مطالعه با بررسی لندمارکهای آناتومیک بر اساس تصاویر رادیوگرافی پانورامیک به دست آمده در شهرستان بندرعباس انجام شد. در این مطالعه تعداد 450 تصویر رادیوگرافی پانورامیک از مردان و زنان مورد ارزیابی قرار گرفت. تمام تصاویر به فرمت JPEG تبدیل و با اندازه واقعی وارد نرمافزار Auto CAD (2014) شدند. آنالیز دادهها با استفاده از نرمافزارSPSS نسخه 16 و تستهای آماری One way ANOVA ،Student T-test و Chi Square انجام گرفت.
ملاحظات اخلاقی: این مطالعه با کد اخلاق IR.HUMS.REC.1394.189 به تصویب کمیته اخلاق معاونت پژوهشی دانشگاه علومپزشکی هرمزگان رسید.
یافته ها: میانگین فاصله سوراخ چانهای تا لبه تحتانی فک پایین در سمت راست 10/53 و سمت چپ 10/51 میلیمتر بود. میانگین فاصله سوراخ چانهای تا کناره خلفی فک تحتانی در سمت راست 49/36 میلیمتر و در سمت چپ 48/72 میلیمتر بود. همچنین میانگین فاصله این سوراخ تا خط وسط فک تحتانی در سمت راست و چپ به ترتیب 27/16 و 26/27 میلیمتر بود. در اغلب موارد نیز موقعیت قدامی خلفی این سوراخ نسبت به لندمارکهای آناتومیک، متقارن بود. فاصله قدامی خلفی سوراخ چانهای نسبت به میدلاین فک پایین در دو گروه مردان و زنان از نظر آماری اختلاف معناداری با هم دارند (P<0/001). شکل سوراخ چانهای در دو گروه زنان و مردان از نظر آماری با همدیگر تفاوت معناداری ندارند (P=0/89).
نتیجه گیری: نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که شایعترین موقعیت قدامی خلفی سوراخ چانه ای، بین آپکس دندانهای پره مولار اول و دوم قرار دارد. همچنین شایعترین شکل سوراخ چانهای با استفاده از تصاویر پانورامیک به صورت بیضی است.
زهرا زهره وندی، نرگس باباخانی، افسانه طاهری،
دوره 28، شماره 1 - ( 1-1404 )
چکیده
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان مبتنی پذیرش و تعهد بر سبک زندگی ارتقاء دهنده سلامت و پریشانی هیجانی زنان تحت درمان ناباروری با روش (In vitro fertilization) IVF اجرا شد.
روش کار: روش این مطالعه نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه گواه و مرحله پیگیری بود. جامعه آماری پژوهش شامل زنان تحت درمان ناباروری با روش IVF مراجعهکننده به مرکز ناباروری بیمارستان امام خمینی شهر تهران در شش ماهه اول سال 1402 بود. در این پژوهش تعداد 27 زن تحت درمان ناباروری با روش IVF با روش نمونه گیری داوطلبانه انتخاب و با شیوه تصادفی در گروههای آزمایش و گواه جایگزین شدند. گروه آزمایش تحت درمان مبتنی پذیرش و تعهد (10 جلسه) طی 2/5 ماه قرار گرفت. پرسشنامه سبک زندگی ارتقا دهنده سلامت (HPLP) و پرسشنامه پریشانی هیجانی (لاویبوند و لاویبوند، 1995) به عنوان ابزار پژوهش مورد استفاده قرار گرفت. دادهها به روش تحلیل واریانس آمیخته و آزمون تعقیبی Bonferroni تحلیل شد.
یافتهها: نشان داد درمان مبتنی پذیرش و تعهد بر میزان سبک زندگی ارتقاء سلامت (0/0001 > P؛ 0/56 = Eta، 19/74 = F) و بر ابعاد پریشنانی هیجانی مانند افسردگی (0/0001 > P؛ 0/58 = Eta؛ 34/58 = F)، اضطراب (0/0001 > P؛ 0/59 = Eta؛ 69/35 = F) و استرس (0/0001 > P؛ 61/0 = Eta؛ 40/12 = F) زنان تحت درمان ناباروری با روش IVF تأثیر معنادار و توانسته منجر به افزایش سبک زندگی سلامت، کاهش افسردگی، اضطراب و استرس این افراد شود.
نتیجهگیری: درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد با بهره بردن از شش فرایند پذیرش روانی، گسلش شناختی، خود تحت عنوان زمینه، تعامل با زمان حال، ارزشهای مشخص شده و رفتار متعهدانه، قادر است به عنوان درمانی موثر در جهت کاهش پریشانی هیجانی زنان تحت درمان ناباروری با روش IVF مورد استفاده قرار گیرد.
افسانه طلایی، رفیعی،
دوره 28، شماره 2 - ( ذر حال تکمیل 1404 )
چکیده
مقدمه
ندولهای تیرویید بسیار شایع هستند. نقش مقاومت به انسولین در ایجاد ندولهای تیرویید اخیرا مورد توجه قرار گرفته است. اخیرا مطالعات متعددی ارتباط مت فورمین و مقاومت به انسولین را با تیرویید بررسی کرده اند. مطالعات محدودی نیز اثر درمان با مت فورمین را بر حجم و تعداد ندولهای تیرویید بررسی کرده اند. در مطالعه حاضر ما تاثیر مت فورمین بر تعداد و اندازه ندولهای تیرویید را بررسی کردیم.
روش کار
تعداد 240 زن یوتایریید با ندولهای تیرویید انتخاب شدند. بیماران به چهار گروه درمانی 60 نفره تقسیم شدند. گروه اول لوتیروکسین 100 میکروگرم در روز و گروه دوم مت فورمین با دوز 500 میلیگرم دو بار در روز و گروه سوم ترکیبی از مت فورمین و لوتیروکسین به مدت سه ماه دریافت کردند و گروه چهارم بعنوان گروه کنترل دارویی دریافت نکردند. سونو گرافی ابتدای شروع مطالعه و بعد از سه ماه مجددا در همه شرکت کنندگان انجام شد. از آزمون Kruskall-Wallis برای تعیین اخنلاف اندازه ندول بین گروههای درمانی و از آزمون Wilcoxon برای مقایسه هر گروه قبل و بعد از درمان و نیز از آزمون Chi-Square برای مقایسه درصد اختلاف اندازه بین گروههای مختلف استفاده شد. P value کمتر از0.5 از نظر آماری معنی دار تلقی شد.
نتایج
نتایج ازمون Kruskall-Wallis نشان می دهد که سطح هورمونهای تیروئیدی بعد از درمان در سه گروه بجز گروه لوتیروکسین اختلاف معنادار آماری ندارد. نتایج آزمون Wilcoxon نشان می دهد تنها در گروه لووتیروکسین سطح TSH و T4 بعد از درمان به طور معناداری به ترتیب کاهش و افزایش یافته است و اندازه ندول در گروه لوتیروکسین و گروه ترکیبی لوتیروکسین و مت فورمین در مقایسه با گروه مت فورمین و گروه کنترل کاهش معنادار آماری داشته است.
نتیجه گیری
این مطالعه نشان داد که مت فورمین منجر به کاهش اندازه ندولهای تیرویید نمی شود و در تناقض با مطالعاتی است که اثرات بالقوه ضد توموری تیرویید را نشان داده اند. گرچه مدت زمان این مطالعه برای این نتیجه گیری ممکنست کافی نباشد و لازم است مطالعات بیشتری با کیفیت بالاتر و در حجم نمونه های بیشتر به مدت طولانی تر انجام شود.