جستجو در مقالات منتشر شده


44 نتیجه برای افسا

شیرین پازکی، افسانه نوروزی، امیرهمایون شادمان،
دوره 12، شماره 2 - ( 7-1388 )
چکیده

مقدمه :لرز بعد از عمل از مشکلات شایع با عوارض متعدد برای بیمار می باشد . این مطالعه به بررسی مقایسه ای دوزهای پایین کتامین با پتیدین جهت کنترل لرز م یپردازد. روش کار :در طی یک مطالعه کارآزمایی بالینی دوسوکور 189 بیمار سزارین شده که در ریکاوری دچار لرز شدند به طور 0میلی گرم بر کیلو گرم و / تصادفی به سه گروه 63 نفری تقسیم شدند و بر اساس وجود لرز از درجه 2 به بالا کتامین 3 0 میلی گرم بر کیلوگرم بصورت وریدی دریافت کردند. بعد از گذشت 5 و 10 دقیقه / 0/5 میلی گرم بر کیلوگرم و پتیدین 3 بیماران از نظر شدت لرز بررسی شدند. 0 میلی / نتایج : میزان و شدت لرز پنج دقیقه بعد از تزریق داروها در گروه پتیدین کمتر از دو گروه کتامین بود و کتامین با دوز 5 .(p = 0/ 0 میلی گرم بر کیلوگرم قدرت بیشتری در کنترل لرز داشت ( 041 / گرم بر کیلوگرم در مقایسه با دوز 3 0 میلی گرم بر کیلوگرم کاهش بیشتری / 10 دقیقه پس از تجویز دارو در ریکاوری میزان و شدت لرز در گروه کتامین با دوز 5 در گروه پتیدین کاهش در میزان و شدت لرز در .(p=0/ 0 میلی گرم بر کیلوگرم داشت( 007 / نسبت به گروه کتامین با دوز 3 که نشان دهنده بهتر بودن پتیدین در مقایسه با (p < 0/ 0 میلی گرم بر کیلوگرم بیشتر بود ( 001 / مقایسه با گروه کتامین 5 کتامین می باشد. 0 میلی گرم بر ک یلوگرم بطور چشمگیری باعث کنترل لرز شود ولی پتیدین / نتیجه گیری : اگر چه کتامین با دوز 5 همچنان انتخاب بهتری برای این عارضه م یباشد.
خدیجه نصری، منی‍‍‍‍‍زه کهبازی، افسانه نوروزی، شکوفه نصری،
دوره 12، شماره 4 - ( ويژه نامه پژوهش در آموزش 1388 )
چکیده

چکیده مقدمه: این مطالعه با هدف تعیین موانع و مشکلات آموزشی و راهکارهای بهبود مشکلات از دید دانشجویان پزشکی شهر اراک در سال86-1385 انجام شده است. روش کار: در این مطالعه توصیفی- مقطعی بین کلیه کارورزان(28 نفر) و کارآموزان(44 نفر) پرسش‌نامه‌ای روا و پایا متشکل از 71 سوال پیرامون مشکلات مربوط به آموزش، تجهیزات، پرسنل، اساتید، انگیزه و شیوه ارزشیابی توزیع شد. نتایج: 1/68 درصد نامناسب بودن مدت آموزش علوم پایه، 1/86 درصد زیاد بودن دروس عمومی، 5/84 درصد عدم ارائه شرح وظایف و طرح درس(7/91 درصد) را در شروع دوره آموزشی مطرح نمودند. اکثریت دانشجویان خواستار یادگیری مهارت بالینی بر روی ماکت قبل از شروع کارآموزی(5/84 درصد) و کارورزی (7/79 درصد) بودند. بیشتر دانشجویان معتقد به تدریس پاتولوژی(1/86 درصد) و فارماکولوژی (2/97 درصد) هرکورس به همراه خود کورس دربالین بودند. آنها عدم تنوع کافی (8/71 درصد) وسائل کمک آموزشی و نامناسب بودن فضای سالن کنفرانس (9/54 درصد) و کتابخانه (1/76 درصد)، را بیان نمودند. 7/81 درصد نامناسب بودن رفتار و همکاری (6/58 درصد) پرسنل با دانشجو را گزارش کردند. در مقوله اساتید میانگین1/5 ±8/16 بود (از حداکثر 30). اکثریت دانشجویان نگران آینده شغلی مبهم (1/87 درصد) بودند و 6/78 درصد معتقد بودند که امتحانات سواد آنان را ارزیابی نمی‌کند. نتیجه گیری: ارائه طرح درس در شروع هر دوره آموزشی و فراگیری مهارت بالینی بر روی ماکت قبل از شروع کارآموزی و کارورزی نیز از جمله در خواست‌های دانشجویان است که به راحتی قابل انجام است. ادغام دروس پایه و بالینی و تدریس پاتولوژی و فارماکولوژی هرکورس به همراه خود کورس در بالین در صورت اجرا می‌تواند فرا گیری دروس علوم پایه و بالینی را تسهیل کند.
افسانه نوروزی، ابولفضل جعفری، رضا بدیعی، مریم قدیمی،
دوره 13، شماره 3 - ( 7-1389 )
چکیده

زمینه و هدف: درد پس از جراحی لوزه‌ها در کودکان شایع بوده و به علت مشکلات ناشی از آن از بین بردن درد ضروری است. لذا پژوهش حاضر با هدف دستیابی به بهترین شیوه استفاده از کتامین در کاهش درد پس از جراحی لوزه با حداکثر تاثیر و حداقل عوارض صورت پذیرفته است. مواد و روش ها: پژوهش حاضر یک مطالعه کارآزمایی بالینی دو سوکور بوده که برروی 92 کودک 3 تا 9 ساله کاندید جراحی لوزه انجام گرفته است. بیمارا به صورت تصادفی در دو گروه کتامین خوراکی و تزریقی ( هر گروه 46 نفر) تقسیم شدند. به تمام بیماران 30 دقیقه قبل از عمل 2میلی‌گرم/کیلوگرم آب سیب داده شد که افراد گروه تزریقی آب سیب بدون کتامین و گروه خوراکی آب سیب همراه با 5 میلی‌گرم/کیلوگرم کتامین دریافت کردند. 3 دقیقه قبل از جراحی در افراد گروه تزریقی 5/0 میلی‌گرم/کیلوگرم کتامین در اطراف لوزه تزریق و در گروه خوراکی همان حجم سالین تزریق شد. اطلاعات ثبت و جمع‌آوری شده و سپس با استفاده از تست‌های ویلکاکسون، من ویتنی و تی تست مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته‎ها: اطلاعات دموگرافیک و فشار خون قبل و بعد از عمل بین دو گروه دریافت کتامین خوراکی و تزریقی تفاوت معنی‌داری نداشتند. از لحاظ مدت زمان انجام جراحی بین دو گروه اختلاف معنی‌دار مشاهده شد(006/0=p) به گونه ای که مدت عمل در گروه تزریقی کوتاهتر بود همچنین امتیاز درد در گروه تزریقی کمتر از گروه خوراکی بود. نتیجه‌گیری: کتامین در کاهش درد و عوارض پس از جراحی لوزه مؤثر است. استفاده از تزریق اطراف لوزه کتامین از شیوه‌ خوراکی مؤثرتر بود.
اسماعیل مشیری، افسانه نوروزی، شیرین پازوکی، نفیسه گازرانی، مصطفی چقایی،
دوره 14، شماره 2 - ( دو ماهنامه خرداد و تیر 1390 )
چکیده

زمینه و هدف: درد پس از عمل جراحی، آثار نامطلوبی از جمله عوارض طبی، افزایش هزینه‎های درمانی و تجویز مخدرها را در پی‎دارد. این مطالعه با هدف تعیین اثر دوز کم کتامین وریدی (15/0میلی گرم به ازای هر کیلو گرم) در مقایسه با دارونما بر کاهش نیاز به مسکن پس از عمل جراحی انجام شد. مواد و روش‎ها: در این مطالعه کارآزمایی بالینی، 120 خانم حامله که تحت عمل سزارین انتخابی قرار گرفتند، به صورت تصادفی ساده به دو گروه 60 نفری تقسیم شدند. بیماران گروه مداخله و شاهد بلافاصله پس از بی‎حسی نخاعی، به ترتیب 15/0 میلی گرم به ازای هر کیلو گرم وزن بدن کتامین و به همان حجم دارونما (نرمال سالین) دریافت کردند. تکنیک جراحی و بی‎حسی نخاعی در دو گروه یکسان بود. آنالیز داده‎ها با استفاده از از نرم افزار SPSS نسخه 11 ، انجام شد. یافته‎ها: متوسط سنی در گروه کتامین 81/4±85/28 و در گروه کنترل 62/5±87/28 بود. میزان مصرف مسکن، شدت درد، علایم همودینامیکی، خواب آلودگی مادر و آپگار نوزاد پس از سزارین در هر دو گروه یکسان بود و تفاوتی بین گروه مشاهده نشد( 05/0p>). البته فشار متوسط شریانی در ساعات اولیه پس از عمل در گروه کتامین (02/8±22/80 )کاهش قابل توجه‎ای نسبت به پلاسبو( 16/9±33/83 )نشان داد(03/0p>). میانگین زمان اولین درخواست مسکن پس از عمل در گروه کتامین و پلاسبو به ترتیب 88/68±75/99 دقیقه و 59/52±1/96 دقیقه به دست آمد(05/0p>). نتیجه گیری : به نظر می‎رسد دوز 15/0 میلی گرم به ازای هر کیلو گرم وزن بدن کتامین در این مطالعه تاثیر قابل ملاحظه‎ای در کاهش درد پس از سزارین ندارد. بنابر این توصیه می‎شود جهت دستیابی به اثر کاهنده درد این دارو مطالعات بیشتر با میزان دوز بیشتر و یا استفاده ترکیبی این دارو با داروهای مخدر دیگر صورت گیرد.
زهرا ادگی، افسانه طلایی، مهناز محمدی کلیشادی،
دوره 14، شماره 2 - ( دو ماهنامه خرداد و تیر 1390 )
چکیده

زمینه و هدف: هیرسوتیسم در خانم‌ها با افزایش رشد مو در نواحی از پوست که حساس به آندروژن باشد، مشخص می‌شود. شایع‌ترین علل هیرسوتیسم، سندرم تخمدان پلی کیستیک و هیرسوتیسم ایدیوپاتیک می‌باشند. نقش مقاومت به انسولین و افزایش انسولین خون به عنوان یکی از مهم‌ترین مکانیسم‌های ایجاد تخمدان پلی کیستیک کاملاً شناخته شده است ولی در مورد نقش آن در هیرسوتیسم ایدیوپاتیک اطلاعات کافی وجود ندارد. مواد و روش‌ها: این مطالعه مقطعی-تحلیلی در بین خانم‌های 16 تا 40 ساله مبتلابه هیرسوتیسم انجام گرفته است. شرح حال و معاینه فیزیکی از بیماران مبتلا به تخمدان پلی کیستیک و هیرسوتیسم ایدیوپاتیک انجام گردید. آزمایشات هورمونی و سونوگرافی برای آنان انجام و مقاومت به انسولین با استفاده از فرمول HOMA-IR در هر دو گروه بررسی و در تحلیل نتایج از نرم افزار SPSS نسخه 17 استفاده گردید. یافته‌ها: میانگین سطح سرمی انسولین در گروه تخمدان پلی کیستیک، 4/1±04/16 و در گروه هیرسوتیسم ایدیوپاتیک 85/6±32/7 میکرو یونیت بر میلی‌لیتر(001/0p<) و میزان HOMA-IR در گروه تخمدان پلی کیستیک 36/3±7/3 و در گروه ایدیوپاتیک 75/1±67/1 (001/0p<) و میانگین سطح سرمی دهیدرواپی آندروسترون - سولفات در گروه تخمدان پلی کیستیک 1±48/2 و در گروه ایدیوپاتیک 46/0±84/1 نانوگرم بر میلی‌لیتر(001/0p<) می‌باشد که نشان دهنده اختلاف معنی‌دار بین دو گروه می‌باشد. اگر چه در مورد سطح سرمی گلوکز، تستوسترون، آندروستندیون، هورمون‌های فولیکولار تفاوت معنی‌دار بین دو گروه تخمدان پلی کیستیک وهیرسوتیسم ایدیوپاتیک مشاهده نشد. نتیجه گیری: به نظر می‌رسد که هیرسوتیسم در هر دو گروه تخمدان پلی کیستیک وهیرسوتیسم ایدیوپاتیک با مقاومت به انسولین ارتباط دارند. گرچه این مقاومت در گروه تخمدان پلی کیستیک به طور مشخص بیشتر است.
مهناز عدالت ن‍ژاد، فاطمه ضامنی، افسانه طلایی،
دوره 14، شماره 4 - ( دو ماهنامه مهر و ابان 1390 )
چکیده

زمینه و هدف: مطالعات اخیر نشان داده که نیکوتینامید و نیاسین باعث کاهش فسفر سرمی بیماران دیالیزی می شوند. هدف این مطالعه تعیین اثر نیکوتینیک اسید برسطح فسفر بیماران همودیالیزی می باشد. مواد و روش ها: این مطالعه یک کارآزمایی بالینی متقاطعی، تصادفی و دوسوکور می باشد که بر روی 37 بیمار جهت مقایسه اثر نیکوتینیک اسید در مقابل دارونما انجام شد. دوز دارو به صورت مرحله ای طی 8 هفته از 400 به 1000 میلی گرم در روز افزایش یافت. بعد از 2 هفته دوره شستشو، جای دو گروه دارو و دارونما عوض شد. مقایسه آزمایشات ابتدا و انتهای مطالعه در هر دو گروه به روش آنالیز آماری تی تست نمونه های جفتی انجام شد. یافته ها: متوسط دوز نیکوتینیک اسید در انتهای دوره 204±740 میلی گرم در روز بود. میانگین فسفر در هفته هشتم در بیمارانی که نیکوتینیک اسید دریافت نموده بودند ، تفاوت معنی داری در مقایسه با فسفر پایه نشان داد (01/0=p). در حالی که تفاوت معنی داری در میزان فسفر پایه و هفته هشتم در گروه دارونما دیده نشد. همچنین نیکوتینیک اسید موجب افزایش سطح کلسترول لیپوپروتئین با دانسیته بالا (HDL) پس از 8 هفته شد. نتیجه گیری: نیکوتینیک اسید باعث کاهش فسفر و افزایش کلسترول لیپوپروتئین با دانسیته بالا در بیماران همودیالیزی می شود. هر چند برای تعیین دوز موثر دارو نیاز به مطالعات طولانی تر با حجم نمونه بیشتر می باشد.
افسانه طلایی، مهناز محمدی کلیشادی، زهرا ادگی،
دوره 14، شماره 5 - ( دو ماهنامه آذر و دی 1390 )
چکیده

زمینه و هدف: مطالعات متعددی نشان داده‌اند که ویتامین D ممکن است بر ترشح و حساسیت انسولین نقش داشته باشد. این مطالعه اثر ویتامین D بر روی مقاومت به انسولین را بررسی می‌کند. مواد و روش‌ها: در این مطالعه، 100 بیمار مبتلا به دیابت نوع دو در سنین 30 تا 70 سال به روش نمونه‌گیری تصادفی ساده انتخاب شده و تحت انجام آزمایش‌های مختلف قرار گرفتند. سپس به مدت چهار هفته با 50000 واحد ویتامین D خوراکی روزانه درمان شدند و مقاومت به انسولین در ابتدا و انتهای درمان مورد بررسی قرار گرفت. تحلیل یافته‌ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 17 و آزمون‌های تی زوجی و ویل کاکسون صورت پذیرفت. یافته‌ها: بیماران شامل 70 زن و 30 مرد بودند. میانگین ویتامینD ، 28 /19±03/43 نانوگرم بر میلی‌لیتر بود. 24 درصد بیماران (بر اساس 25 هیدروکسی ویتامینD کمتر از 20 نانوگرم بر میلی لیتر) کمبود ویتامین D داشتند. مقادیر میانگین متغیرها در ابتدا و انتهای مطالعه به ترتیب برای قند ناشتا 74/36±48/138و 39±02/131 میلی‎گرم بر دسی لیتر (05/0=p)، برای انسولین 46/9 ±76/10و 25/8±6/8 میکرو واحد بر میلی لیتر (028/0=p) و هم‎چنین برای HOMA-IR نیز به ترتیب 18/3±57/3 و 28/3±89/2 (008/0=p ) بود. نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که ویتامین D موجب بهبودی مشخص در میزان قند خون ناشتا، انسولین و مقاومت به انسولین که با استفاده از HOMA-IR ارزیابی می‌شود، می‌گردد و افزودن مکمل ویتامین D اثر مثبت بر تحمل قند در دیابت نوع دو دارد.
افسانه کرمی، احمدرضا مبین، منیژه جزپناهی، معصومه ساروخانی،
دوره 14، شماره 7 - ( ویژه نامه بروسلوز 1390 )
چکیده

زمینه و هدف: بروسلوز در کشور ما یک بیماری اندمیک می‎باشد و درمان آن به عنوان یک مشکل بهداشتی مطرح است. این مطالعه با هدف ارزیابی تاثیر تجویز استروئید بر روی علائم بیماری افراد مبتلا به بروسلوز حاد، تحت حاد و مزمن طراحی شده است. مواد و روش‎ها: در این مطالعه کارآزمایی کنترل شده تصادفی، تعداد 48 بیمار مبتلا به بروسلوز به صورت تصادفی به دو گروه تقسیم شدند. گروه اول شامل 30 نفر تحت درمان با رژیم استاندارد به علاوه دگزامتازون (4 میلی‎گرم 3 بار در روز به مدت 5 روز) و گروه دوم شامل 18 نفر تنها تحت درمان با رژیم استاندارد قرار گرفتند. نتایج تجویز کورتیکواستروئید با تکیه برعواملی نظیر وضعیت بالینی بیماران، طول مدت بستری، طول دوره بیماری، شدت درد و استفاده از مسکن مورد ارزیابی قرار گرفت. اطلاعات جمع‎آوری شده با استفاده از آزمون‎های مجذور کای، فیشر، تی مستقل و من- ویتنی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته‎ها: اختلاف آماری معنی‎داری بین میانگین طول مدت بستری در بیمارستان، طول دوره بیماری و استفاده از مسکن خوراکی و تزریقی بیماران دو گروه مشاهده نشد(05/0>p). هم‎چنین، تفاوت آماری معنی‎داری بین میانگین کاهش شدت درد در بیماران گروه 1 و 2 مشاهده نشد(05/0>p). نتیجه گیری: با توجه به یافته‎های مطالعه به نظر نمی‎رسد که کورتیکواستروئید موجب تغییر معنی‎دار دوره بالینی بیماری بروسلوز شود. با وجود این، توصیه می‎شود در کارآزمائی‎های کنترل شده با حجم نمونه بیشتری مورد بررسی قرار گیرد.
افسانه نوروزی، شاهین فاتح، الناز رهبری،
دوره 15، شماره 4 - ( ماهنامه شهریور 1391 )
چکیده

زمینه و هدف: تهوع و استفراغ بعد از جراحی لاپاروسکوپی کوله سیستکتومی شایع می‎باشد و پزشکان برای کنترل آن نیازمند مصرف چندین دارو از جمله اوندانسترون، دگزامتازون، متوکلوپیرامید، پروپوفول و راموسترون هستند. هدف از این مطالعه بررسی تاثیر گاباپنتین با دو دوز 300 و 600 میلی‎گرم در کنترل تهوع و استفراغ بعد از عمل جراحی می‎باشد. مواد و روش‎ها: در این مطالعه کارآزمایی بالینی، 105 بیمار ASA کلاس 1 و 2 به صورت تصادفی به 3 گروه 35 نفری تقسیم شدند. گروه اول پلاسبو (کپسول مشابه گاباپنتین) و گروه دوم و سوم نیز به ترتیب 300 و 600 میلی‎گرم گاباپنتین یک ساعت قبل از عمل دریافت کردند. بیماران تحت یک نوع بیهوشی قرار گرفتند. شدت تهوع و استفراغ بعد از ورود به بخش هر 2 ساعت تا 6 ساعت و سپس هر 4 ساعت تا 18 ساعت بررسی شد. داده‎های جمع‎آوری شده با استفاده از نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شد. یافته‎ها: میانگین شدت تهوع در گروه پلاسبو 8/2 و در گروه 300 و 600 میلی‎گرم به ترتیب 67/0 و 55/0 بود(001/0>p). هم‎چنین میانگین شدت استفراغ به ترتیب در گروه پلاسبو و گروه دوم و سوم به ترتیب 326/0 و 126/0، 053/0 بوده است(001/0>p). نتیجه گیری: تک دوز گاباپنتین به میزان 300 میلی‎گرم یک ساعت قبل از عمل، تهوع و استفراغ را کاهش می‎دهد. با دوز 600 میلی‎گرم نیز شدت تهوع و استفراغ به میزان بیشتری کاهش می‎یابد بنابراین استفاده از گاباپنتین در عمل کوله سیستکتومی لاپارروسکوپیک جهت کنترل تهوع و استفراغ توصیه می‎گردد.
غلامعلی فتاحی بیات، فاطمه دره، افسانه اخوندزاده،
دوره 15، شماره 8 - ( ماهتامه دی 1391 )
چکیده

مقدمه: سوراخ شدگی حاد معده عارضه نسبتاً نادری در دوره نوزادی می‌باشد که عوامل خطر ساز آن هنوز به درستی شناسایی نشده است. این مقاله گزارش یک مورد سوراخ شدگی حاد معده در نوزاد پره ترم و توجه به عوامل خطرساز آن می‌باشد. مورد: بیمار نوزاد دختر 26 هفته در نوبت چهارم تغذیه به طریق گاواژ بیمار به طور ناگهانی دچار خونریزی گوارشی می‌شود و تحت جراحی شکم قرار می‌گیرد که سوراخ شدگی معده در ناحیه دیواره قدامی گزارش می‌شود عوامل خطرساز در این بیمار می‌تواند ترکیبی از نارس بودن، وزن پایین هنگام تولد، تهویه با فشار مثبت مداوم از طریق بینی (N-CPAP) و گذاشتن مکرر لوله تغذیه‌ای باشد. نتیجه‌گیری: از این گزارش نتیجه می‌شود در پیش‌گیری از این عارضه شناخت عوامل خطرساز و تلاش در جهت کاهش یا حذف آنها حائز اهمیت می‌باشد.
حسام الدین مدیر، افسانه نوروزی، شیرین پازوکی،
دوره 16، شماره 3 - ( 3-1392 )
چکیده

زمینه و هدف: لرز بعد از عمل جراحی یکی از شایع‎ترین دلایل ناراحتی بیماران در هنگام پس از هوشیاری می‎باشد وشیوعی بین 5 تا 65 درصد دارد و می‎تواند باعث افزایش درد، افزایش مصرف اکسیژن و افزایش کار قلب شود. هدف از این مطالعه مقایسه اثر بخشی استفاده از دسته‎های دارویی متفاوت پیش‎گیری از لرز بعد از عمل جراحی می‎باشد.

مواد و روش‎ها: در این کارآزمایی بالینی دو سو کور، بیماران تحت عمل جراحی لاپاراتومی الکتیو بر اساس الگوی تصادفی بلوکه‎ای به شش گروه 40 نفره تقسیم شدند. گروه‎های شش گانه به ترتیب هیدروکوتیزون، کتامین، ترامادول، سولفات منیزیوم، پتدین، نرمال سالین هم دما با اتاق عمل، دریافت کردند. بعد از اتمام عمل جراحی، میزان دمای بدن و میزان بروز لرز و شدت آن در دقایق0و10و 20 ستجیده شد.

یافته‎ها: تعداد بیمارانی که در لحظه ورود به ریکاروی دچار لرز نشدند در گروه دریافت کننده پتدین برابر با 17 نفر بود که از سایر گروه‎ها به طور معنی‎داری بیشتر بود(00002/0=&chi2) هم‎چنین در گروه دریافت کننده پتدین در دقیقه دهم و بیستم ورود به ریکاوری، تعداد بیمارانی که دچار لرز شدند به طور معنی‎داری از سایر گروه‎ها کمتر بود.

نتیجه‎گیری: با توجه به نتایج مطالعه ما می‎توان نتیجه‎گیری کرد در بین داروهای مورد استفاده برای کنترل لرز، پتدین می‎تواند به طور موثری باعث پیش‎گیری از لرز بعد از عمل جراحی شود و داروهای دیگر نمی‎توانند به اندازه آن این تاثیر را داشته باشند.


عزیز اقبالی ، افسانه آخوندزاده، محمد رفیعی، فاطمه دره ،
دوره 16، شماره 4 - ( 4-1392 )
چکیده

زمینه و هدف: استئوپنی عارضه شایع و ناتوانکننده درمان بیماریهای نئوپلاستیکی چون لوسمی لنفوبلاستیک حاد و لنفوم اطفال میباشد. هدف از مطالعه حاضر بررسی میزان تاثیر آلندرونیت در پیشگیری از استئوپنی کودکان مبتلا به لوسمی لنفوبلاستیک حاد و لنفوم غیر هوچکین میباشد.

مواد و روشها: در این کارآزمایی بالینی 30 کودک مبتلا به لوسی لنفوبلاستیک حاد و لنفوم غیر هوچکین به صورت هدفمند انتخاب شدند. پروتکل شیمی درمانی همه بیماران در دوره اینداکشن یکسان بود. سپس بیماران به صورت تصادفی به دوگروه همسان مورد و شاهد تقسیم شدند. همه بیماران 400 واحد در روز ویتامین D و40 -30 میلیگرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن در روزکلسیم دریافت کرده و بیماران گروه مورد علاوه برآن هر هفته یک کپسول آلندرونیت(35 میلیگرم در هفته برای6ماه)دریافت نمودند. تراکم استخوان مهرههای کمری(L1- 4) و کل بدن قبل و بعد از مداخله همه بیماران بررسی شد.

یافتهها: میانگین تراکم استخوان مهرههای کمری و کل بدن و اسکورZ  آنها در ابتدا و انتهای مطالعه بین دو گروه تفاوت آماری معنی داری نداشت(05/0<p). انجام مداخله سبب بهبود متغیرهای تراکم استخوان در هر دو گروه گردید. که در گروه مورد بیشتر بود ولی این میزان از نظر آماری معنیدار نبود(05/0<p).

نتیجهگیری: تجویز هفتگی 35 میلیگرم آلندرونیت به مدت 6 ماه تغییر معنیداری در معیارهای تراکم استخوان کودکان مبتلا به لوسمی لنفوبلاستیک حاد و لنفوم غیر هوچکین ایجاد نمینماید.


افسانه نوروزی، مهری جمیلیان، محمد خلیلی، علیرضا کمالی، لورا ملیکوف،
دوره 16، شماره 5 - ( ماهنامه مرداد 1392 )
چکیده

زمینه و هدف: عمل سزارین یکی از شایع‌ترین اعمال جراحی زنان می‌باشد. تهوع و استفراغ پس از درد شایع‌ترین عارضه اعمال جراحی می‌باشد. با توجه عوارض جانبی داروهای ضد تهوع، امروزه بطور گسترده از آنتاگونیست رسپتور های سرتونینی استفاده می شود،که یک ضد تهوع و استفراغ بسیار موثر‌‌اند وعوارض جانبی آنها کمتر از سایر دارو ها می باشد. اندانسترون نمونه بارز آنتاگونیستهای سرتونینی میباشد.

مواد و روش ها: این مطالعه کارآزمایی بالینی دو سو کور تصادفی بر روی 162 زن کاندید سزارین انتخابی انجام گردید. به یک گروه 4 میلی گرم اندانسترون وریدی ، گروه دوم 8 میلی گرم اندانسترون خوراکی و به گروه سوم پلاسبو داده شد. قبل از انجام اسپینال، هر 5 دقیقه تا 20 دقیقه بعد از آن فشار خون و ضربان قلب و بعد از عمل در ریکاوری و 2 و 4 و 6 ساعت بعد از عمل شدت تهوع و استفراغ بیمار و آپگار نوزادان ثبت گردید.

یافته ها: بین سه گروه مذکور اختلاف معنی داری از نظر سن، تعداد بارداری، میانگین فشار خون وضربان قلب مادر، قبل و حین عمل و آپگار نوزادان و سطح هوشیاری مادران وجود نداشت. بطور معنی داری در ریکاوری ،2و4ساعت پس از عمل تهوع و استفراغ در گروه اندانسترون خوراکی و وریدی کم تر از پلاسبو بود(05/0 p&ge). ولی اختلاف معنی داری بین دو گروه خوراکی و وریدی دیده نشد.

نتیجه گیری: می توان از اندانسترون خوراکی به جای اندانسترون وریدی با اثرات کاملا مشابه در کنترل تهوع و استفراغ بعد از عمل در خانم های کاندید سزارین استفاده کرد.


منیژه جزپناهی، افسانه کرمی، فیروزه سلیمی،
دوره 16، شماره 11 - ( 11-1392 )
چکیده

زمینه وهدف: عفونتهای مرتبط با عروق از عوامل مهم عوارض و مرگ و میر در بیماران با زمینه نقص ایمنی و همودیالیزی محسوب میشوند. استافیلوکوکوس اورئوس شایعترین و مهمترین عامل عفونی است که باعث ورود باکتری به خون و عوارض آن میگردد. این ارگانیسم به صورت ناقلی وجود داشته و بینی شایعترین محل استقرار آن است. این بررسی با هدف تعیین شیوع ناقلی بینی استافیلوکوک در بیماران همو دیالیزی زنجان انجام و با گروه شاهد مقایسه شد.

مواد و روشها: این مطالعه توصیفی- مقطعی بر روی بیماران مبتلاء به نارسایی مزمن کلیهی مراجعه به بخشهای همو دیالیز زنجان انجام گردید. نمونههای بینی توسط سوآب استریل گرفته شده و پس از انتقال به محیط آگار خونی تلقیح شده و در دمای 37-35 درجه به مدت 48-24 ساعت انکوبه شدند. همین روش در گروه کنترل(افراد سالم همراه بیماران) انجام گردید. اطلاعات جمع آوری شده بررسی و پس از استخراج نتایج در هر دو گروه،  توسط نرم افزارSPSS و با آزمون آماری کای اسکوئر آنالیز شدند.

یافتهها: بر اساس این مطالعه 4/7 درصد از بیماران و 1/11 درصد از گروه کنترل، ناقل استافیلوکوکوس اورئوس بودند. اختلاف آماری معنی داری بین دو گروه وجود نداشت. از موارد مثبت، تنها در مورد استافیلوکوکوس همولیتیکوس اختلاف معنی داری بین گروه کنترل و شاهد گزارش شد. در زنان بیمار نیز شیوع ناقلی بیش از گروه شاهد گزارش شد.

نتیجهگیری: بر اساس این مطالعه شیوع ناقلی استافیلوک اورئوس در بیماران همو دیالیزی پایین گزارش شده و به نظر نمیرسد ناقلی با این ارگانیسم، معضل مهم بهداشتی باشد.


سیدمحمدعلی شریعت زاده، افسانه حاجیان کرهرودی،
دوره 17، شماره 12 - ( اسفند 1393 )
چکیده

زمینه و هدف: بیس‌فنول‌آ خاصیت استروژنی دارد و باعث تولید گونه‌های اکسیژن فعال می‌گردد. هدف از این مطالعه بررسی اثر روغن سیاه‌دانه بر پارامترهای اسپرم در برابر سمیت القا شده با بیس فنول آ بود.

مواد و روش‌ها: در این مطالعه تجربی موش‌های نر بالغ با میانگین وزنی 3±32 گرم به طور تصادفی به 4 گروه شش تایی تفسیم شدند که شامل کنترل، گروه بیس فنول آ (200 میلی گرم بر کیلوگرم روزانه)، گروه روغن سیاه دانه (5 میلی گرم بر کیلوگرم روزانه) و گروه بیس فنول آ+ روغن سیاه دانه بود و به مدت 34 روز به صورت دهانی تیمار شدند. بعد از اتمام دوره تیمار، وزن بدن و بیضه چپ ثبت گردید و ناحیه دمی اپیدیدیم چپ نیز قطعه‌قطعه شد. اسپرم‌ها به منظور بررسی پارامترهای اسپرمی از جمله تحرک، قابلیت حیات و ناهنجاری‌های‌اسپرم مورد استفاده قرار گرفت. کیفیت کروماتین اسپرم، بررسی گردید. داده‌ها با روش آماری آنووا تجزیه و تحلیل گردید.

یافته‌ها: وزن بدن و بیضه در ‌4 گروه تغییر معنی‌داری نداشت(05/0p<). کاهش معنی‌‌داری در تحرک، قابلیت حیات و شکل طبیعی اسپرم(001/0p<) در ‌گروه بیس فنول آ در مقایسه با کنترل دیده شد. در گروه چهارم، روغن سیاه دانه توانست به طور معنی‌داری پارامترهای ذکر ‌شده را نسبت به گروه بیس فنول آ افزایش دهد(05/0p<). بیس فنول آ تاثیری روی قطر هسته اسپرماتوگونی و تمامیت DNA اسپرم و جایگزینی پروتامین به جای هیستون نداشت.

نتیجه‌گیری: نتایج نشان داد که روغن سیاه دانه توانست سمیت القا شده توسط بیس فنول آ بر روی پارمترهای اسپرم را تا حدودی بهبود ببخشد.


سید رضا محبی، حامد ناقوسی، پدرام عظیم زاده، شقایق درخشانی، افسانه شریفیان، محمد رضا زالی،
دوره 18، شماره 7 - ( مهر 1394 )
چکیده

  زمینه و هدف: با وجود طراحی و به کارگیری واکسن ی موثر علیه ویروس هپاتیت B ( HBV )، عفونت مزمن با این ویروس هنوز یکی از مهم ‌ ترین مشکلات بهداشت جهانی می ‌ باشد. زمینه ژنتیکی میزبان از جمله پلی ‌ مورفیسم ‌ های تک نوکلئوتیدی نقش مهمی در مزمن شدن یا پاکسازی عفونت ایفا می ‌ کند. محصول نهایی ژن مرگ برنامه ‌ ریزی شده سلولی 1 ( PDCD1 ) به میزان فراوان در سطح سلول ‌ های T بیان شده و در عفونت ‌ های مزمن ویروسی از پاسخ سلول ‌ های T اختصاصی بر علیه ویروس ممانعت می ‌ کند. در این مطالعه، ارتباط پلی ‌ مورفیسم تک نوکلئوتیدی A/G 7146+ در اینترون 4 ژن PDCD1 با عفونت مزمن هپاتیت B در جمعیت ایرانی بررسی گردیده است.

  مواد و روش ها: در این مطالعه مورد-شاهدی، 212 فرد مبتلا به هپاتیت B مزمن و 208 فرد شاهد ارزیابی شدند. DNA ژنومی افراد مورد مطالعه استخراج شد و پس از انجام واکنش زنجیره ‌ ای پلیمراز ( PCR )، پلی مورفیسم 7146+ با روش RFLP تعیین گردید.

  یافته ها: فراوانی ژنوتیپ ‌ های GG ، GA و AA در جایگاه 7146 اینترون 4 ژن PD1 به ترتیب 4/77 درصد، 7/20 درصد و 9/1 درصد در گروه بیماران و 8/80 درصد، 4/15 درصد و 8/3 درصد در گروه شاهد بود. پس از تحلیل ‌ های آماری، اختلاف معنی ‌ داری میان دو گروه بیمار و شاهد مشاهده نگردید(198/0 = p ).

  نتیجه گیری: درصد فراوانی ژنوتیپ ‌ های مورد مطالعه در این جمعیت با مطالعات قبلی هم راستا می ‌ باشد. نتایج این مطالعه نشان دادند که هیچ ‌ گونه همبستگی میان پلی ‌ مورفیسم تک نوکلئوتیدی A/G در اینترون 4 ژن PD1 و استعداد ابتلا به هپاتیت B مزمن در جمعیت ایرانی وجود ندارد.


احمد همتا، مریم یوسفی، مسعود فاضلی مصلح آبادی، افسانه طلایی، عبدالرحیم صادقی،
دوره 18، شماره 9 - ( آذر 1394 )
چکیده

زمینه و هدف: ندول‌های تیروئید شایع هستند. 4 تا 7 درصد بزرگسالان یک ندول قابل لمس دارند و 50 تا70 درصد از آن‌ها با دقت بالا در سونوگرافی قابل تشخیص‌اند. میزان وجود ندول تیروئیدی در زنان 4 برابر مردان است و نسبت سرطان تیروئید در زنان در مقایسه با مردان 3 به 1 است و ششمین سرطان شایع در زنان می‌باشد. یافته‌های اپیدمیولوژیک و آزمایشگاهی نشان می‌دهند که هورمون‌های جنسی به ویژه استروژن ممکن است بر این غده و نئوپلاسم آن موثر باشد. هدف از این مطالعه، بررسی ارتباط پلی مورفیسم 1256049rs در ژن گیرنده استروژن بتا با بیماری ندول تیروئید است.

مواد و روشها: در این مطالعه مورد - شاهدی، 146 بیمار با ندول تیروئید و 151 فرد سالم مراجعه کننده به بیمارستان امیرالمومنین (ع) شهر اراک، وارد مطالعه شدند. تشخیص بیماری با اولتراسونوگرافی و تایید متخصص غدد انجام شد. DNA ژنومی از خون کامل حاوی ضد انعقاد EDTA استخراج شد. ژنوتیپ‌ها با استفاده از روش T-ARMS PCR مشخص شدند و با استفاده از روش‌های آماری تجزیه و تحلیل گردیدند.

یافتهها: فراوانی ژنوتیپ‌های CC، TC و TT در گروه مورد به ترتیب 136 (2/93 درصد)، 10(8/6 درصد) و صفر (صفر درصد) و در گروه شاهد 139 (1/92 درصد)، 12(9/7 درصد) و صفر(صفر درصد) به دست آمد. در این تحقیق، ارتباط معنی‌داری بین بیماری ندول تیروئید و چندشکلی 1256049rs مشاهده نشد(72/0p=).

نتیجهگیری: یافته‌های ما حاکی از عدم ارتباط معنی‌دار بین چندشکلی 1256049rs و بیماری ندول تیروئید است. برای نتیجه‌گیری بهتر، پیشنهاد می‌شود این مطالعه در جمعیت‌های دیگر نیز انجام شود.


حسنا رستگارپویانی، سید مسعود حسینی، سید رضا محبی، پدرام عظیم زاده، شبنم کاظمیان، مهسا سعیدی نیاسر، افسانه شریفیان، محمدرضا زالی،
دوره 20، شماره 2 - ( اردیبهشت 1396 1396 )
چکیده

زمینه و هدف: پاروویروس 4 (PARV4) اولین بار در سال 2005 در یک معتاد تزریقی مبتلا به هپاتیتB  مشاهده شد. تاکنون بیش‌ترین احتمال انتقال این بیماری از راه خون و در میان معتادان تزریقی مشاهده شده است. فراوانی عفونت با این ویروس در جمعیت سالم بسیار پایین است. در مطالعه حاضر، فراوانی عفونتPARV4  در میان بیماران دچار عفونت مزمن HCV در مقایسه با افراد سالم و فاکتورهای خطر مرتبط در میان این گروه‌ها بررسی شد.

مواد و روشها: در مجموع، تعداد 206 نفر شامل 103 بیمار دچار عفونت مزمن HCV و 103 فرد سالم به عنوان گروه کنترل با روش nested-PCR و هم‌چنین real time-PCR مورد بررسی قرار گرفتند.

یافتهها: سطح آنزیم AST در میان افراد بیمار با میانگین 40.45+34.84  و در میان افراد کنترل با میانگین 18.58+5.9 و این میزان برای آنزیم ALT در میان افراد بیمار با میانگین 40.45+35.75 و در میان افراد کنترل با میانگین 21.50+11.35 گزارش شد. در نهایت، پس از بررسی تمامی نمونه‌های بیمار و کنترل، مشاهده شد که هیچ کدام از این افراد به ویروسPARV4 آلوده نیستند.

نتیجهگیری: تحقیق حاضر، اولین مطالعه‌ای است که فراوانی عفونت با ویروس PARV4 را در گروه مبتلا به ویروس هپاتیت C در ایران مورد بررسی قرار می‌دهد و نتایج آن نشان می‌دهد که این ویروس اهمیت بالایی در جمعیت‌های ایرانی، حتی در افراد دچار عفونت‌های منتقل شونده از راه خون همانند HCV ندارد و مطالعات بیش‌تری در مناطق دیگر ایران و در گروه‌های مختلف مورد نیاز می‌باشد.


افسانه طلایی، مهدی محمودپور، مریم شهدوست،
دوره 21، شماره 4 - ( دوماهنامه مرداد و شهریور 1397 )
چکیده

زمینه و هدف: با توجه به وجود نتایج ضد و نقیض مطالعات در مورد تاثیر آتورواستاتین بر روی فرآیندهای التهابی و متابولیسم، در این مطالعه، اثرات آتورواستاتین بر روی شاخص‌های التهابی را در بیماران دیابتی بررسی کردیم.
مواد و روشها: در یک مطالعه کارآزمایی بالینی دو سوکور کنترل شده با پلاسبو، 88 بیمار دیابتی نوع دو که تحت درمان با داروهای خوراکی کاهنده قند خون بودند، به صورت تصادفی به دو گروه 44 تایی تقسیم شدند. گروه مداخله روزانه40 ‌میلی‌گرم آتورواستاتین و گروه کنترل، دارونما به مدت 3 ماه دریافت کردند و شاخصهای قند خون، پروفیل لیپید، لپتین، آدیپونکتین، TNF (فاکتور نکروز تومور آلفا) و hsCRP (پروتئین واکنشی C فوق حساس) قبل و بعد از سه ماه در دو گروه سنجیده و مقایسه شد و داده‌ها با استفاده از آزمون‌‌‌های آماری تی زوجی و تی استیودنت مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافتهها: بعد از سه ماه در گروه مداخله، سطح آدیپونکتین در مقایسه با گروه کنترل افزایش قابل ملاحظه‌ای داشت، در حالی که تغییرات لپتین قابل ملاحظه نبود. سطح کلسترول کل و hsCRP و کلسترول LDL (لیپوپروتئین کمچگالی) در مقایسه با گروه کنترل به طور قابل ملاحظه‌ای کاهش یافت در حالی که قندخون ناشتا کاهش معناداری نداشت.
نتیجهگیری: به نظر ‌‌‌می‌رسد آتورواستاتین می‌تواند در بهبود کاهش شاخصهای التهابی در بیماران دیابتی نقش موثری داشته باشد.

افسانه طلایی، مهدی محمود پور، مریم شهدوست،
دوره 22، شماره 2 - ( دو ماهنامه خرداد و تیر 1398 )
چکیده

زمینه و هدف: با توجه به وجود نتایج ضد و نقیض مطالعات در مورد تاثیر آتورواستاتین بر روی قند خون و کنترل دیابت، در این مطالعه اثرات آتورواستاتین بر روی قند و مقاومت به انسولین را بررسی کردیم.
مواد و روشها: در یک مطالعه کارآزمایی بالینی دو سو کور کنترل شده با پلاسبو، 88 بیمار دیابتی نوع دو که تحت درمان با داروهای خوراکی کاهنده قند خون بودند، بهصورت تصادفی به دو گروه 44 تایی تقسیم شدند. گروه مداخله، روزانه 40 میلی‌گرم آتورواستاتین و گروه کنترل، دارونما به مدت 3 ماه دریافت کردند و قند خون ناشتا، انسولین، مقاومت به انسولین، HbA1C، پروفیل لیپید، قبل و بعد از سه ماه در دو گروه سنجیده و مقایسه شد و دادهها با استفاده از آزمونهای آماری تی زوجی و تی استیودنت تجزیه و تحلیل شدند.
ملاحظات اخلاقی: مطالعه حاضر با کد IR.ARAKMU.REC.90.108.10 توسط کمیته اخلاق پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی اراک به ثبت رسیده است.
یافتهها: بعد از سه ماه در گروه مداخله، انسولین، مقاومت به انسولین و HbA1C در مقایسه با گروه کنترل بهطور قابل ملاحظهای کاهش یافت، در حالی که قند خون ناشتا کاهش قابل ملاحظهای نداشت. سطح کلسترول کل و کلسترول LDL (Low Density Lipoprotein) نیز کاهش معناداری در گروه مداخله داشت.
نتیجهگیری: به نظر میرسد آتورواستاتین در بهبود کنترل قند خون و کاهش مقاومت به انسولین در بیماران دیابتی نقش موثری دارد.


صفحه 2 از 3     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشگاه علوم پزشکی اراک می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Arak University of Medical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb