24 نتیجه برای زایمان
دکتر طیبه رشیدیان، آقای اکبر محمدی، دکتر نسیبه شریفی، دکتر آناهیتا جلیلیان، دکتر علی خورشیدی،
دوره 26، شماره 4 - ( 8-1402 )
چکیده
افزایش است.بهمین علت شناسایی علل افزایش سزارین جهت کاهش آن مهم است لذا مطالعه حاضر با هدف ﺗﻌﻴﻴﻦ ﻓﺮاواﻧﻲ ﺳﺰارﻳﻦ و ﻋﻠﻞ آن در زنان نخست زا شهر ایلام در سال 96 انجام شد.
روش کار: مطالعه حاضر بصورت مقطعی در شش ماهه دوم سال 1396 در شهر ایلام انجام شد و جامعه ی پژوهش مطالعه شامل تمامی زنان نخست زا مراجعه کننده به بیمارستان تک تخصصی زنان زایمان( بیمارستان آیت اله طالقانی) بود . روش نمونه گیری بصورت سرشماری بود و تمام زایمان های سزارین انجام شده در بیمارستان آیت اله طالقانی ثبت می شدند. معیار ورود شامل تمامی زنان اول زا بوده است. داده های مطالعه با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته که شامل اطلاعات دموگرافیک و مامایی بود جمع آوری گردید. پس از جمع آوری اطلاعات داده ها وارد نرم افزار SPSS نسخه 16 شده و برای توصیف داده ها در متغیرهای کمی از شاخص های مرکزی و برای متغیرهای کیفی از فراوانی مطلق و تجمعی و درصد فراوانی پراکندگی استفاده شد.
یافته ها: بر اساس یافته های حاصل از مطالعه حاضر از 1738 زایمان 867 (88/49درصد ) زایمان طبیعی و 871(12/50درصد) سزارین بودند. از بین زایمانهای طبیعی 427(25/49درصد) و در بین زایمانهای سزارینی 296(98/33درصد) نخست زا بودند. در بین عوامل مادری، عدم پیشرفت و در بین عوامل جنینی، دیسترس جنینی و در بین عوامل مادری جنینی، عدم تناسب سر با لگن از مهمترین علل سزارین در زنان نخست زا بود. بطور کلی عوامل جنینی با بیش از 67 درصد مهمترین علل سزارین در زنان نخست زا بود.
نتیجه گیری: طبق یافته های مطالعه 98/33 درصد زایمان های سزارین نخست زا یوده که ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ آﻣﺎر ﺑﺎﻻی ﺳﺰارﻳﻦ خصوصا سزارین نخست زا ﺿﺮوری اﺳﺖ با افزایش انجام زایمان فیزیولوژیک و زایمان بی درد و همچنین اﻓﺰاﻳﺶ آگاهی خانواده ها نسبت به روش های زایمان و مزایا و معایب هرکدام از آنها از ﻣﻴﺰان ﺳﺰارﻳﻦﻫﺎی اﻧﺘﺨﺎﺑﻲ ﻛﺎﺳﺘﻪ ﺷﻮد.
ثریا سهیلی، راضیه پیغمبردوست،
دوره 27، شماره 2 - ( 3-1403 )
چکیده
مقدمه: دوره نفاس، یک زمان بالقوه خطرناکی برای افسردگی پس از زایمان است. از جمله ابزارهای کاهش دهنده افسردگی پس از زایمان، حمایتهای پس از زایمان میباشد. این مطالعه با هدف تعیین تأثیر حمایتهای پس از زایمان بر افسردگی زنان در دوره نفاس انجام شده است.
روش کار: این پژوهش، مطالعهای نیمه تجربی از نوع تصادفی دو گروهی است که در بیمارستان رازی شهرستان مرند انجام گرفت. تعداد 260 زن واجد شرایط پس از زایمان طبیعی به صورت تصادفی در دو گروه تجربه و کنترل قرار گرفتند، گروه مداخله (130 نفر) علاوه بر مراقبتهای روتین دوره نفاس، هفته اول دو بار، هفته دوم تا ششم یکبار در هفته مشاوره تلفنی به مدت 20 دقیقه دریافت نمودند. گروه کنترل (130 نفر) فقط مراقبتهای روتین نفاس را دریافت میکردند. ابزار گردآوری اطلاعات شامل برگه ثبت اطلاعات دموگرافیک، فرم ثبت مشکلات دوره نفاس و مقیاس غربالگری افسردگی پس از زایمان (Edinburgh postnatal depression scale) EPDS بود که روز چهل و دوم توسط پرسشگر آموزش دیده و از طریق مصاحبه حضوری تکمیل گردید. در نهایت دادهها با آزمونهای آماری
Chi-Square، Fisher's exact test، Independent sample T-test مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافتهها: بر اساس یافتههای این پژوهش، میانگین افسردگی در شش هفته پس از زایمان در گروه مداخله (15/80 ± 5/12) و در گروه کنترل (5/90 ± 18/43) بود. بین میانگین افسردگی بر اساس مقیاس EPDS در دو گروه مداخله و کنترل، اختلاف آماری معنیداری (0/0001 > P) مشاهده گردید.
نتیجه گیری: بر اساس نتایج این پژوهش به نظر میرسد پیگیری پس از زایمان توسط ماما بتواند بر کاهش افسردگی بعد از زایمان زنان در دوره نفاس مؤثر باشد. انجام مطالعات بیشتر در این زمینه میتواند کمککننده باشد.
سیده میدیا خسروی، مرتضی عزیزی، شهاب الدین عبداللهی، هاجر آقایی،
دوره 27، شماره 2 - ( 3-1403 )
چکیده
مقدمه: افسردگی پس از زایمان، نوعی اختلال خلقی است که میتواند زنان بارداری که زایمان کردهاند را تحت تأثیر قرار دهد و خود نیز از عوامل گوناگونی اثر پذیرد، لذا پژوهش حاضر با هدف پیشبینی افسردگی پس از زایمان بر اساس رضایت زناشویی، رضایت بدنی و باورهای ناکارآمد در زنان شهرستان بوکان انجام پذیرفت.
روش کار: مطالعه حاضر توصیفی- همبستگی است. جامعه شامل کلیه زنان با بارداری ماه آخر در نیمه اول سال 1402 شهرستان بوکان به تعداد 2980 بود که مطابق با جدول مورگان و با رضایت کتبی آگاهانه، 340 زن باردار مراجعهکننده به بیمارستان شهید قلیپور بوکان به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شده و به پرسشنامههای افسردگی بک-2 (Beck Depression Inventory) BDI، افسردگی پس از زایمان ادینبرگ (Edinburgh Postpartum Depression Scale) EPDS، رضایت زناشویی Enrich، رضایت از تصویر بدنی (Body image satisfaction) و باورهای ناکارآمد وایزمن و بک (Weisman and Beck's) پاسخ دادند.
یافتهها: رضایت زناشویی، رضایت بدنی و باورهای ناکارآمد در سطح 0/01P < به صورت معنیدار توانایی پیشبینی افسردگی پس از زایمان را دارند، این اثر در رضایت زناشویی و رضایت بدنی به صورت معکوس بوده و در باورهای ناکارآمد مثبت میباشد. همچنین رضایت زناشویی با اندازه اثر 0/324، رضایت بدنی با اندازه اثر 0/497 و باورهای ناکارآمد با اندازه اثر 0/652، متغیر افسردگی پس از زایمان را تبیین میکند. همچنین میزان شیوع افسردگی پس از زایمان در میان زنان شهرستان بوکان مقدار 30/6 درصد می باشد که از متوسط مقالات ثبت شده در این زمینه بالاتر بود.
نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش، رضایت زناشویی و رضایت بدنی به صورت معکوس و باورهای ناکارآمد به صورت مستقیم و مثبت، ابتلا به افسردگی پس از زایمان را در زنان باردار پیشبینی میکنند.
مهلا جعفری اسکری، حبیب الله کرد، عباس توان،
دوره 27، شماره 2 - ( 3-1403 )
چکیده
مقدمه: فرایند اولین بارداری، موجب کاهش تابآوری و ترس از درد در زنان نخستزا میشود که برای رفع این مشکلات به مداخلاتی نیاز میباشد. هدف این پژوهش، تعیین اثربخشی معنویت درمانی گروهی بر تابآوری و کنترل درد در زنان باردار نخستزا بود.
روش کار: روش پژوهش از نوع نیمه تجربی و پیشآزمون، پسآزمون با گروه شاهد بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه زنان باردار نخستزا در سال 1402 در شهر کرمان بودند که با رضایتنامه کتبی آگاهانه؛ 30 نفر (15 نفر گروه آزمایش و 15 نفر گروه شاهد) به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامههای ناتوانی درد کپک و تابآوری Connor و Davidson بود. مداخله معنویتدرمانی گروهی بر روی گروه آزمایش انجام شد و گروه شاهد هیچگونه مداخلهای دریافت نکردند. تجزیه و تحلیل دادهها با آزمونهای توصیفی (میانگین و انحراف استاندارد) و تحلیل کوواریانس انجام شد. میزان P کمتر از 0/05 معنیدار در نظر گرفته شد.
یافتهها: در متغیر تابآوری، میانگین و انحراف استاندارد گروه آزمایش در پیشآزمون 7/22 ± 41/27 و در پسآزمون 69/8 ± 18/63 و در متغیر کنترل درد، میانگین و انحراف استاندارد گروه آزمایش در پیشآزمون 6/28 ± 35/73 و در پسآزمون 5/44 ± 21/40 به دست آمد. نتایج نشان داد که معنویتدرمانی گروهی بر تابآوری و کنترل درد در زنان باردار نخستزا تأثیر داشت (0/01 > P).
نتیجه گیری: بر اساس یافتههای پژوهش، میتوان از معنویتدرمانی گروهی برای افزایش تابآوری و کنترل درد در زنان باردار نخستزا میتوان استفاده کرد.