جستجو در مقالات منتشر شده


28 نتیجه برای ادرار

دكتر محسن نقوی، آقاي علی‌اکبر رضائی آشتیانی، دكتر ربابه شیخ‌الاسلام، خانم نغمه تشکری، دكتر سپیده حج‌فروش، دكتر فریدون عزیزی،
دوره 8، شماره 4 - ( 10-1384 )
چکیده

.

  مقدمه: استان مرکزی یکی از مناطقی است که در مطالعات قبل از یدرسانی، دارای شیوع بالای گواتر آندمیک بوده است. در ایران برنامه کنترل و پیش‌گیری از بروز این اختلالات از جمله تولید و توزیع نمک یددار از سال 1368 به مرحله اجرا درآمده است. این بررسی به منظور پایش برنامه کشوری مبارزه با کمبود ید در سال 1380 در دانش‌آموزان 7 تا 10 ساله استان مرکزی انجام شد.

  روش کار: طی یک بررسی توصیفی ـ مقطعی از طریق نمونه‌گیری تصادفی 1200 دانش‌آموز (به تعداد مساوی دختر و پسر) انتخاب شدند. شیوع گواتر از طریق معاینه بالینی بررسی و بیماری طبق تقسیم‌بندی سازمان جهانی بهداشت درجه‌بندی شد. نمونه ادرار از یک دهم نمونه‌ها اخذ گردید و اندازه‌گیری ید ادرار به روش هضم انجام شد. اطلاعات با استفاده از آمار توصیفی و آزمون‌های آماری تی، مجذور کا و پیرسون تجزیه و تحلیل گردید.

  نتایج: شیوع کلی گواتر در دانش‌آموزان استان، 4/4 درصد و در دختران و پسران نیز هر یک 4/4 درصد بود. میانه ید ادرار در جمعیت مورد مطالعه 7/16 میکروگرم در دسی لیتر بود. در 2/81 درصد موارد ید ادرار بیشتر از 10 و در 3/9 درصد موارد کمتر از 5 میکروگرم در دسی لیتر بود. هیچ موردی از ید ادرار کمتر از 2 میکروگرم در دسی‌لیتر وجود نداشت. تفاوتی در شیوع گواتر و میزان ید ادرار بین دو جنس و نیز بین دانش‌آموزان شهر و روستا مشاهده نشد.

  نتیجه‌گیری: یافته‌های این بررسی نشان می‌د‌هد که در مقایسه با بررسی کشوری سال 1375 میزان گواتر در دانش‌آموزان کاهش معنی‌داری داشته و ید ادرار دانش‌آموزان استان مرکزی هم‌چنان در حد مطلوب سازمان جهانی بهداشت می‌باشد. لذا استان مرکزی در زمره مناطق "عاری از کمبود ید "محسوب می‌شود.


دكتر علی کاظمی سعید، دكتر احمد یمینی شریف، دكتر مهناز عالم زاده، دكتر ماریا رئیسی دهکردی، دكتر غلامرضا داودی،
دوره 9، شماره 2 - ( 4-1385 )
چکیده

مقدمه: ضربان سازهای دائمی در درمان گروهی از بلوک های درجه دوم و سوم به کار می روند. بر اساس نتایج مطالعات قبلی، تغییرات همودینامیک ناشی از نصب ضربان سازها به اثبات رسیده است. در این مطالعه سعی بر آن بوده که این تغییرات همودینامیک از منظر دیگری به صورت اندازه گیری سطح سدیم ادراری و فشار خون مورد بررسی قرار گیرند. روش کار: 30 بیمار که طی سه سال جهت گذاشتن ضربان ساز دائمی برای اولین بار در مرکز قلب تهران بستری شده بودند (شامل 12 زن با میانگین سنی 92/62 سال و 18 مرد با میانگین سنی 07/60 سال) از نظر سطح سدیم ادراری، وزن مخصوص ادرار، فشار خون، سدیم و پتاسیم خون، قبل و بعد از نصب ضربان ساز تحت بررسی قرار گرفتند. اطلاعات مزبور با استفاده از آزمون‌های تی زوجی و کااسکوئر، تجزیه و تحلیل شد. نتایج: میزان فشار خون سیستولی پیش از نصب ضربان ساز 50/136 میلی‌متر جیوه و پس از آن 60/120 میلی‌متر جیوه بود که کاهش آن معنی دار بود(001/0 p<). هم‌چنین سطح سدیم ادراری پس از نصب ضربان ساز افزایش قابل ملاحظه‌ای یافت (45/83 میلی اکی والان در لیتر پیش از نصب ضربان ساز و 61/106 میلی اکی والان در لیتر پس از نصب ضربان ساز)(018/0=p). نتیجه گیری: این مطالعه نیز یافته های مطالعات قبلی را که حاکی از تغییرات همودینامیک به صورت کاهش فشارخون و افزایش نوروپپتیدها پس از نصب ضربان سازهای دائمی هستند، تائید می کند.
دكتر پارسا یوسفی، دكتر علی سیروس، دكتر فاطمه دره، خانم سیده مهیا رشیدی،
دوره 9، شماره 2 - ( 4-1385 )
چکیده

مقدمه: هیپرکلسیوری ایدیوپاتیک به عنوان یک اختلال شایع، در دوران کودکی شناخته شده است و عامل مهم و شایع در تشکیل سنگ کلیه می‌باشد. عفونت ادراری مکرر به عنوان تظاهر بالینی هیپرکلسیوری است. با توجه به این که هیدروکلروتیازید داروی مؤثری در درمان هیپرکلسیوری است این مطالعه با هدف بررسی اثر بخشی مصرف هیدروکلروتیازید در کنترل عفونت ادراری مکرر دختران مبتلا به هیپرکلسیوری ایدیوپاتیک طراحی گردید. روش کار: این مطالعه یک کار آزمایی بالینی تصادفی یک سوکور می‌باشد که بر روی 100 دختر 1 تا 12 ساله مبتلا به هیپرکلسیوری ایدیوپاتیک که با حداقل 2 عفونت ادراری در سال به بیمارستان‌های امیرکبیر و ولیعصر (عج) اراک مراجعه نموده بودند، انجام شد. بیماران به طور تصادفی ساده به دو گروه درمانی (هر گروه50 نفر) تقسیم شدند. به گروه اول آموزش‌های لازم از نظر مصرف مایعات فراوان، دفع ادرار هر 2 ساعت، مصرف کم نمک، شستشوی منطقه تناسلی از جلو به عقب، پوشیدن شلوار نخی گشاد و دفع کامل ادرار داده شد. گروه دوم علاوه بر آموزش‌های لازم، تحت درمان با داروی هیدروکلروتیازید به میزان یک میلی‌گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن در روز به صورت دوز واحد صبحگاهی قرار گرفتند. سپس عود عفونت ادراری در دو گروه با استفاده از آزمون تی دانش آموزی مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج: کلیه بیمارانی که تحت درمان با هیدروکلروتیازید قرار گرفتند، نرموکلسیوریک شدند. در هر گروه شیوع عدم عود عفونت ادراری 34 درصد (17 نفر) بود که تفاوت آماری معنی‌داری نداشتند. نتیجه‌گیری: نتایج حاصل از این مطالعه، وجود تأثیر درمان هیپرکلسیوری در پیش‌گیری از عفونت را رد نمود. لذا مسأله ارتباط این دو و تصمیم‌گیری‌های درمانی مربوطه نیاز به بررسی‌های دقیق‌تر، با هدف حذف فاکتورهای مخدوش کننده دارد.
داوود گودرزی، علی سیروس، محمودرضا باغی نیا، اسماعیل عظیمی شهرابی، مصطفی دلاور، فرشته آرین فر،
دوره 9، شماره 4 - ( 10-1385 )
چکیده

مقدمه: هیپرپلازی خوش خیم پروستات (BPH)، شایع‌ترین تومور خوش‌خیم در مردان است. به علت عوارض جانبی داروهای شیمیایی، گیاه درمانی از سال 1990 درمانی رایج برای BPH شده است. پروستاتان یک فرآورده گیاهی است که به طور گسترده‌ای در ایران قابل دسترسی است. در این مطالعه اثر درمانی قطره پروستاتان به همراه پرازوسین در تخفیف علایم BPH ارزیابی شده است. روش کار: در یک مطالعه کارآزمایی بالینی یک سوکور، 66 مرد بالای 50 سال با علایم انسدادی و تحریکی BPH که در بیمارستان ولیعصر (عج) اراک ویزیت گردیدند به طور تصادفی در دو گروه، تحت درمان با پروستاتان (40 قطره سه بار در روز) به همراه پرازوسین (1 میلی‌‌گرم، 2 بار در روز) یا پرازوسین (1 میلی‌گرم، 2 بار در روز) به تنهایی قرار گرفتند. نمره‌بندی علایم بالینی بر اساس پرسش‌نامه انجمن اورولوژی آمریکا، اندازه‌گیری آنتی‌ژن اختصاصی پروستات، حجم باقیمانده ادرار، حجم پروستات با سونوگرافی و نتیجه یوروفلومتری قبل و بعد از 12 هفته درمان تعیین گردید. اطلاعات با استفاده از آزمون‌های آماری تی دانش آموزی و من ویتنی‌یو تجزیه و تحلیل گردید. نتایج: قبل از شروع درمان تفاوت معنی‌داری میان دو گروه از نظر میزان آنتی‌ژن اختصاصی پروستات، حجم باقی‌مانده ادرار، حجم پروستات، نمره علایم بالینی و یوروفلومتری وجود نداشت. بعد از درمان نیز میانگین میزان آنتی‌ژن اختصاصی پروستات، حجم پروستات و نیز حجم باقی‌مانده ادرار میان دو گروه تفاوت معنی‌داری نداشت اما میانگین میزان نمره علایم بالینی در گروه پروستاتان + پرازوسین نسبت به گروه پرازوسین 3/3 کمتر بود(0001/0 p<) و هم‌چنین میانگین میزان جریان ادرار در تست یوروفلومتری در گروه پروستاتان + پرازوسین در مقایسه با گروه پرازوسین 7/2 بیشتر بود (0001/0p<). نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده به نظر می‌رسد که پروستاتان در همراهی با پرازوسین در مقایسه با پرازوسین به تنهایی، کارایی بیشتری در بهبود علایم بالینی هیپرپلازی خوش خیم پروستات و افزایش میزان جریان ادرار داشته باشد.
پارسا یوسفی، فاطمه دره، علی سیروس،
دوره 9، شماره 4 - ( 10-1385 )
چکیده

مقدمه: هیدرونفروز شیرخوارگی و کودکی ناهنجاری ادراری شایع و اغلب مادرزادی است. از آنجایی که مطالعه چندانی در اطفال از نظر علل هیدرونفروز صورت نگرفته بر آن شدیم که علل هیدرونفروز را در کودکان زیر 12 سال بررسی کنیم. روش کار: در این مطالعه توصیفی که طی مدت 9 ماه از آذر 83 در بیمارستان امیرکبیر اراک انجام گرفت، برای همه کودکان زیر 12 سال که به علت نارسایی رشد یا عفونت ادراری مراجعه ‌کردند سونوگرافی درخواست شد و در صورت وجود هیدرونفروز در سونوگرافی، VCUG انجام گرفت. در افراد با VCUG طبیعی در صورت ادامه هیدرونفروز در سونوگرافی، IVP یا اسکن DTPA درخواست شد. نتایج: 65 بیمار (39 دختر و 26 پسر) که 4/75 درصد آنها با عفونت ادراری، 5/18درصد آنها با نارسایی رشد و 1/6درصد با نارسایی رشد و عفونت ادراری مراجعه کرده بودند، در سونوگرافی هیدرونفروز داشتند. بیشترین علت هیدرونفروز، ریفلاکس وزیکویورترال (40درصد) و سپس انسداد محل اتصال حالب به لگنچه (5/23درصد) بود. هیدرونفروز در 65 درصد موارد درجه I ولی در موارد ریفلاکس اغلب درجه III (27درصد) و IV (19درصد) بود. 70 درصد دخترها و 30 درصد پسرها ریفلاکس داشتند و متوسط سن زمان تشخیص 3-2 سال بود. نتیجه‌گیری: ریفلاکس وزیکویورترال و UPJO علل شایع هیدرونفروز در کودکان مورد بررسی بود و باید در ارزیابی کودکان با هیدرونفروز مورد توجه قرار بگیرد.
پارسا یوسفی، علی سیروس، فاطمه دره، معصومه احمدی احتشامی،
دوره 10، شماره 3 - ( 4-1386 )
چکیده

مقدمه: کودکان مبتلا به ریفلاکس وزیکواورترال در صورت شکست درمان پروفیلاکسی یا عدم بهبود خود به خود ریفلاکس، کاندید جراحی خواهند شد. تأخیر در انجام عمل جراحی امکان بروز اسکارهای جدید کلیوی را افزایش می‌دهد. کشف یک فاکتور کمکی در پیش‌بینی شانس بهبود ریفلاکس با درمان طبی، کودکان بسیاری را از عوارض درمان‌های نامناسب رهایی می‌بخشد. با توجه به این که اختلالات استخوان ساکروم در عملکرد سیستم ادراری - دفعی تأثیر مستقیم دارد، این مطالعه با هدف بررسی ارتباط شاخص استخوان ساکروم و ریفلاکس طراحی گردید. روش کار: این پژوهش یک مطالعه مورد - شاهدی است. گروه مورد 76 کودک با سن کمتر از 9 سال بودند که از خرداد ماه 1385 تا آبان ماه 1385 با شکایت عفونت ادراری به درمانگاه بیمارستان‌های امیرکبیر و ولیعصر (عج) اراک مراجعه کردند و براساس نتایج VCUG ، کودکان با ریفلاکس درجه III و IV و V وارد مطالعه شدند. گروه شاهد شامل 76 کودک با سابقه عفونت مجاری ادراری و VCUG نرمال بودند. شاخص استخوان ساکروم در دو گروه اندازه گیری شد و با استفاده از آزمون تی دانش آموزی، کای دو و من ویتنی یو مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج : گروه مورد شامل 24 پسر و 52 دختر با میانگین سنی 7/2 سال و گروه شاهد 23 پسر و 53 دختر با میانگین سنی 3 سال بودند . درصد غیر طبیعی بودن شاخص استخوان ساکروم در گروه مورد 40 درصد و در گروه شاهد 7/23 درصد بود که بین درصد غیر طبیعی بودن این شاخص در دو گروه ارتباط معنی‌داری وجود داشت(001/0= p). بین میانگین شاخص استخوان ساکروم در گروه مورد با مقدار 80 درصد و گروه شاهد با مقدار 84 درصد تفاوت معنی‌داری وجود نداشت. چگونگی توزیع این شاخص در دو گروه از نظر آماری معنی‌دار نبود. نتیجه‌گیری: درصد غیر طبیعی بودن شاخص استخوان ساکروم در کودکان با ریفلاکس، بیش از کودکان بدون ریفلاکس بوده است.
افسانه طلایی، صابر جباری، محمد حسن بیگدلی، حیدر فراهانی،
دوره 10، شماره 4 - ( 10-1386 )
چکیده

مقدمه: دیابت از شایع‌ترین بیماری‌های متابولیک در انسان است. شیوع هر دو نوع دیابت یک و دو در جهان در حال افزایش است. دیابت موجب عوارض متعدد از جمله نارسایی کلیوی پیشرفته (ESRD) می‌گردد. در حال حاضر شایع‌ترین علت ESRD دیابت است و دیابت علت30درصد ESRD می‌باشد. در ایران نیز شیوع نفروپاتی دیابتی بالا گزارش شده است. تعداد زیادی از این بیماران به دیالیز وابسته می‌شوند. تحقیقات مختلف بیان‌گر تغییر سطح عناصر کمیاب همچون روی، مس، کروم و منگنز در دیابت است. لذا در این مطالعه ارتباط مس ادرار با نفروپاتی دیابتی بررسی می‌گردد. روش کار: این پژوهش یک مطالعه مورد – شاهدی می‌باشد که در آن نمونه‌ها از میان بیماران دیابتی نوع2 از مراجعه کنندگان به کلینیک دیابت بیمارستان حضرت ولی عصر (عج) اراک انتخاب و براساس وجود یا عدم وجود میکروآلبومینوری به دو گروه شاهد و مورد تقسیم شدند که درگروه مورد 42 نفر و در گروه شاهد40 نفر قرار داشتند. سپس بیماران بر اساس مدت ابتلا به دیابت بر حسب سال به 4 گروه و براساس سطح HBA1c به دو گروه تقسیم شده و سطح مس ادراری آنها به روش اتم ابزوربشن اسپکتوفتومتری اندازه‌گیری و با هم مقایسه شد. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از آزمون تی مستقل استفاده شد. نتایج: در گروه مورد 1/28 درصد مرد و 9/69 درصد زن و در گروه کنترل 5/37 درصد مرد و 5/62 درصد زن حضور داشتند. میانگین سطح مس براساس میکروگرم بر لیتر در گروه مورد 14/36 ( با فاصله اطمینان 95 درصد، 74/57- 54/14) و در گروه شاهد77/14 (با فاصله اطمینان 95 درصد، 37/19- 17/10) بود. از نظر آماری اختلاف معنی‌داری بین میانگین سطح مس ادراری در دوگروه مورد و کنترل وجود داشت(003/0p=). نتیجه گیری: یافته‌های این تحقیق نشان دهنده ارتباط مثبت میکروآلبومینوری در دیابت و میزان مس ادرار می‌باشد و نتایج سایر مطالعات مبنی بر افزایش سطح مس ادراری در بیماران دچار میکروآلبومینوری را تایید می‌نماید. همین طور این مطالعه نشان داد که مدت ابتلا به دیابت، سن، جنس و سطح HBA1c تأثیری بر افزایش سطح مس ادراری ندارد
کوروش باسامی، زهرا مهدوی، ملاحت نیکروان مفرد، حمیدرضا کوهستانی، نیره باغچقی،
دوره 11، شماره 2 - ( 4-1387 )
چکیده

مقدمه: عفونت ادراری یکی از شایع‌ترین عفونت‌های بیمارستانی است که غالباً پس از وسیله گذاری در مجرای ادرار و عموماً پس از سوندگذاری ایجاد می‌گردد. این پژوهش به منظور بررسی تأثیر ضد عفونی سوند و مئای ادراری بر میزان بروز باکتریوری در بیماران بستری در بخش داخلی اعصاب بیمارستان شهدای تجریش انجام شد. روش کار: .پژوهش حاضر یک کارآزمایی بالینی است. تعداد 70 بیمار سوندگذاری شده مبتلا به سکته مغزی که عفونت ادراری نداشتند، به روش نمونه‌گیری در دسترس، انتخاب شدند (گروه مداخله=35 مورد، گروه شاهد=35 مورد). در گروه مداخله روزانه یک بار ناحیه مئای ادراری، محل اتصال سوند به لوله کیسه ادرار و دو بار در روز محل پیچ تخلیه ادرار با پماد پویدون آیوداین 10 درصد ضد عفونی می‌گردید. در گروه شاهد محل‌های مذکور توسط سرم نرمال سالین شستشو می‌شد. سپس از هر دو گروه مورد و شاهد روز دوم، پنجم، هشتم، یازدهم و چهاردهم یک نمونه ادراری جهت کشت به آزمایشگاه فرستاده می‌شد. حداکثر زمان مطالعه 14 روز بود. نتایج : میزان بروز باکتریوری در گروه مداخله و شاهد به ترتیب20 و 9/42 درصد بود. خطر نسبی بروز باکتریوری 14/2 بود ( 14/2 = RR ). در بیماران مبتلا به باکتریوری در گروه مداخله و شاهد به ترتیب در7/85 و 6/86 درصد موارد پیوری و در 6/28 و3/33 درصد موارد علائم بالینی عفونت ادراری دیده شد. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد استفاده از پماد پویدون آیوداین 10 درصد جهت ضدعفونی کردن محل اتصال سوند به لوله کیسه ادرار، محل پیچ تخلیه ادرار سوند و مئای ادراری باعث کاهش میزان باکتریوری در مردان می‌شود.
محسن اخوان سپهی، مصطفی شریفیان، احمد شجری، اکرم حیدری،
دوره 12، شماره 3 - ( 8-1388 )
چکیده

مقدمه: شیوع سنگ‌های کلیه و مجاری ادراری در کودکان رو به فزونی است و ممکن است علائم و نشانه‌های مشخصی غیر از هماچوری نداشته باشد. این مطالعه با هدف بررسی تظاهرات بالینی و علل سنگ‌های کلیه و مجاری ادراری در کودکان زیر 14 سال انجام شد. روش کار: این مطالعه به روش توصیفی و گزارش سری روی 100 بیمار مراجعه کننده به بیمارستان کودکان فاطمی سهامیه قم در سال 87-86 انجام شد. سن، جنس و سابقه خانوادگی بیماران، تظاهرات بالینی (تب و لرز، سوزش و بی‌قراری در حین ادرار کردن ، تغییر رنگ ادرار و درد) و تست های آزمایشگاهی (سدیم، پتاسیم، کلسیم، فسفر، اوره، کراتینین، آلبومین و آلکالین فسفاتاز سرم، اندازه‌گیری گازهای شریانی، سدیمان ادرار، کشت ادرار، سدیم، پتاسیم، کلسیم، فسفر، کراتینین، اگزالات و سیترات در ادرار 24 ساعته و سیستین در نمونه تصادفی ادرار) بررسی شد. برای کنترل کفایت جمع‌آوری ادرار از فرمول اصلاح کراتینین استفاده شد. نتایج: هایپوسیتراتوری در 8/56 درصد، هایپرکلسیوری در 4/29 درصد، هایپر یوریکوزوری در 3/26 درصد، هایپراگزالوری در 7/14 درصد، فسفاتوری 4/8 درصد و سیستینوری در 3/6 درصد یافت شد. 54 درصد بیماران نیز دچار عفونت ادراری بودند. درد در 7/27 درصد، تب در 3/33 درصد، بی قراری و سوزش در حین ادرار کردن در 2/62 درصد و هماچوری در 7/77 درصد وجود داشت. سابقه خانوادگی سنگ‌های ادراری در 23 درصد مبتلایـان گزارش شد. نتیجه گیری: شایع‌ترین علائم بالینی سنگ‌های کلیه و مجاری ادراری به ترتیب عبارتند از هماچوری، بی‌قراری و سوزش حین ادرار کردن، تب و درد. شایع‌ترین علت تشکیل سنگ به ترتیب هایپوسیتراتوری، هایپرکلسیوری، هایپریوریکوزوری، هایپراگزالوری، فسفاتوری و سیستینوری می‌باشد.
پارسا یوسفی، علی سیروس، مسعود مصلح آبادی، منا حاجی آقا بزرگی،
دوره 12، شماره 3 - ( 8-1388 )
چکیده

چکیده مقدمه: اختلال در تکامل استخوان ساکروم به عنوان یکی از علل بی‌اختیاری ادرار مطرح می‌باشد. نسبت استخوان ساکروم معیاری ارزشمند در تعیین سلامت استخوان ساکروم پیشنهاد شده است. با توجه وجود مطالعات محدود در این زمینه و تناقض در نتایج آنها بررسی ارتباط این نسبت با بی‌اختیاری ادرار اولیه منطقی به نظر می‌رسد. روش کار: طی یک مطالعه مقطعی- تحلیلی دو گروه 59 نفری از کودکان 5 تا 9 ساله مراجعه کننده به درمانگاه کودکان و ارولوژی بیمارستان ولی عصر و امیرکبیر اراک در فاصله یک سال مورد بررسی قرار گرفتند. گروه با بی‌اختیاری ادرار اولیه (گروه مورد) با آنالیز ادرار و سونوگرافی طبیعی و عدم شکایت از سوزش ادرار، تکرر ادرار و احساس فوریت در دفع ادرار و گروه شاهد افراد بدون بی‌اختیاری ادرار اولیه بودند. در هر دو گروه نسبت استخوان ساکروم و نسبت بزرگ‌ترین عرض به بزرگ‌ترین طول استخوان ساکروم در گرافی روبروی لگن مقایسه گردید. نتایج: در گروه مورد 3/98 درصد موارد نسبت استخوان ساکروم طبیعی داشتند. میانگین نسبت بزرگ‌ترین عرض به بزرگ‌ترین طول 89/0 بود. میان جنسیت و طبیعی یا غیر طبیعی بودن نسبت استخوان ساکروم رابطه معنی دار مشاهده نشد. در گروه شاهد 1/88 درصد موارد نسبت استخوان ساکروم طبیعی داشتند. میانگین نسبت بزرگترین عرض به بزرگترین طول 91/0 بود. دخترها بیش از پسرها استخوان ساکروم طبیعی داشتند و تفاوت آماری معنی‌داری بین متوسط نسبت استخوان ساکروم و نسبت بزرگترین عرض و بزرگترین طول در دو گروه مشاهده نشد. نتیجه‌گیری: ارتباط آماری معنی‌داری بین نسبت استخوان ساکروم با بی‌اختیاری ادرار اولیه در کودکان 5 تا 9 سال مشاهده نشد.
علی سیروس، داوود گودرزی، ویدا جهانگیری،
دوره 13، شماره 1 - ( 2-1389 )
چکیده

چکیده زمینه و هدف: سنگ‌های ادراری از علل ایجادکننده رنال کولیک می‌باشند. بروز این بیماری سالانه 2-1 نفر در هر هزار نفر است. به علت درد شدید، عوارض درمان‌های رایج و عدم تسکین کافی درد، یافتن روش‌‌های درمانی کارآمدتر در این رابطه همیشه مدنظر بوده است. عرق خارشتر از داروهای سنتی است که جهت دفع سنگ‌های ادراری به طور گسترده مصرف می‌شود. با توجه به دسترسی ساده و عدم گزارش عارضه، برآن شدیم تا به بررسی اثر آن بر دفع سنگ‌های حالب بپردازیم. مواد و روش ها: این مطالعه یک کارآزمایی بالینی یک سو کور با کنترل تصادفی بوده است که در طی آن تعداد 100 بیمار مراجعه کننده به علت رنال کولیک به بیمارستان ولی عصر (عج) اراک یاکلینیک سرپایی انتخاب و در دو گروه شاهد و مورد قرار گرفتند. به گروه شاهد قرص تیازید، کپسول تامسولوسین و مسکن و به گروه مورد، علاوه بر آنها، عرق خارشتر داده شد. بیماران حداکثر 4 هفته پی‌گیری شده، میزان و سرعت دفع سنگ در این گروه‌ها مقایسه شد. یافته‌ها: میانگین اندازه سنگ در گروه شاهد 66/4 میلی‌متر و در گروه مورد 32/4 میلی‌متر بود (128/0=p). مکان سنگ در هر دو گروه بیشتر در حالب تحتانی بوده است(551/0=p). 40 درصد در گروه شاهد و 66 درصد در گروه مورد دفع سنگ پیدا کردند(009/0=p). میانگین زمان دفع سنگ در گروه شاهد 11 روز و در گروه مورد 9 روز بود( 291/0= p). نتیجه گیری: عرق خارشتر تاثیر معنی‌داری در میزان دفع سنگ داشت و ممکن است سرعت دفع سنگ‌های ادراری را نیز افزایش دهد.
هوشنگ نجفی، سید مصطفی شید موسوی،
دوره 13، شماره 2 - ( 4-1389 )
چکیده

زمینه و هدف: تحقیق حاضر در جهت تعیین اثرات یک مهار کننده اختصاصی A1-AR (DPCPX) بر روی اختلالات همودینامیک و عملکرد دفعی ناشی از ایسکمی/خونرسانی مجدد (I/R) کلیوی طی ساعات اولیه طراحی شد. مواد و روش‌ها: در این پژ‍وهش تجربی، رت‌ها با پنتوباربیتال سدیم بیهوش شده و سپس شریان‌های هر دو کلیه به مدت 30 دقیقه مسدود و به دنبال آن 4 ساعت دوره خونرسانی مجدد صورت پذیرفت. یک دوره کلیرانس طی یک ساعت آخر دوره خونرسانی مجدد وجود داشت. جمع‌آوری ادرار زیر 30 میلی‌متر پارافین در سرتاسر دوره و گرفتن نمونه‌های خون شریانی در ابتدا و انتهای آن صورت پذیرفت. حیوانات به 4 گروه تقسیم گردیدند: DPCPX (2 میلی‌گرم به ازای هر کیلوگرم) یا نرمال سالین به ترتیب به دو گروه I/R+DPCPX و I/R در زمان نیم ساعت قبل از برقراری I/R همچنین به ترتیب به دو گروه DPCPX و شاهد قرار گرفته تحت جراحی بدون انسداد شریان‌های کلیوی داده شدند. یافته‌ها: I/R منجر به بالا رفتن اسمولالیته پلاسما، غلظت‌های پلاسمایی سدیم، پتاسیم، کرآتینین و اوره، دفع نسبی سدیم، پتاسیم و بیکربنات، دفع مطلق بیکربنات و pH ادرار، اما کم شدن غلظت بیکربنات، pH و فشار CO2 خون شریانی، کلیرانس کرآتینین، دفع مطلق اوره و پتاسیم، بازجذب آب آزاد و اسمولالیته ادرار در گروه I/R نسبت به گروه شاهد گردید. مقایسه بین گروه‌های I/R+DPCPX و I/R مشخص نمود که استفاده از DPCPX توانست تغییرات ناشی از I/R بر روی اکثر این پارامترها را بهبود بخشد. نتیجه‌گیری: فعالیت A1-AR طی ساعات اولیه خونرسانی مجدد بدنبال ایسکمی کلیوی در برقراری اختلالات همودینامیک، بازجذب توبولی سدیم همچنین دفع پتاسیم، اوره و اسید- باز به طور کاملاً بارزی مشارکت می‌نماید.
پارسا یوسفی چایجان، فاطمه دره، زهرا مقدسی، مریم مشایخی،
دوره 13، شماره 3 - ( 7-1389 )
چکیده

  مقدمه: عفونت ادراری در کودکان شایع ترین بیماری دستگاه ادراری- تناسلی و دومین عفونت شایع بعداز سرماخوردگی ویرال می باشد. انجام کشت ادراری به عنوان تشخیص پیگیری این بیماران نقش مهمی رادارد و نحوه نمونه گیری تاثیرزیادی برروند درمانی دارد.هدف از پژوهش حاضر،بررسی تاثیر شستشوی ناحیه ژنیتال بر نتایج کشت ادراری در دختران 12-3 ساله مراجعه کننده به بیمارستان امیرکبیر اراک می باشد.

  روش کار: این مطالعه به صورت مورد - شاهدی می باشد. 620 کودک دختر12-3ساله مراجعه کننده به درمانگاه اطفال وکلینیک تخصصی امیرکبیردرسال 1385که با شک به UTI درخواست آزمایش ادراری برای آنها شده بود، بررسی شدند.جمعیت مورد مطالعه شامل بیمارانی بود که سابقه مصرف آنتی بیوتیک درطی7 روزگذشته ، سابقه سوندگذاری وآنومالی ژنیتال و التهاب و دیس شارژ ژنیتال را نداشتند.بیماران بطورتصادفی ساده به دوگروه شستشووبدون شستشو وارد شدند. پس از جمع آوری اطلاعات،داده های موجود مورد آنالیز آماری نرم افزاری SPSS وآزمون T قرار گرفت وتاثیرشستشوی ناحیه ژنیتال درکاهش آلودگی کشت ادراری تعیین شد.

  نتایج: از310بیماردرگروه باشستشو 11نفر UTI (7/3%) و3نفرآلودگی (1%) و296نفر(3/95%) نرمال گزارش شدند واز 310بیماردرگروه بدون شستشو14نفر UTI (7/4%) و6 نفرآلودگی (2%) و 290 نفر نرمال (3/93%)گزارش شدند.میزان آلودگی درگروه باشستشو1% ودرگروه بدون شستشو2% بود. براساس491/0 Pvalue= درهردوگروه ازنظرآماری تفاوت معناداری بین دوگروه یافت نشدوتوزیع نتایج آزمایش دردوگروه درسطح05/0 α= ازلحاظ آماری یکسان بود.

  نتیجه گیری : ارتباط معناداری بین شستشوی ناحیه ژنیتال وکاهش میزان آلودگی کشت ادراری یافت نشد ، پس شستشوی ناحیه ژنیتال درکاهش آلودگی کشت ادراری چندان موثرنمی باشد .


علی اکبر ملکی راد، علی فانی، محمد عبداللهی، شهربانو عریان، وهاب باباپور، سید محمد علی شریعت زاده، مرتضی داودی،
دوره 13، شماره 4 - ( 11-1389 )
چکیده

مقدمه:سرب یک گزنوبیوتیک محیطی است که در همه جا وجود دارد و می تواند باعث اختلالات زیاد فیزیولوزیکی ،بیوشیمیایی و رفتاری در انسان و حیوانات گردد. متاسفانه مواجهه با سرب اجتناب ناپذیر است، زیرا استفاده از این فلز در زندگی روزمره انسان از محل کار تا خانه وجود دارد ودر محیط تجمع می یابد.هدف از این مطالعه مقایسه پارامترهای خونی و ادراری در کارگران مواجهه یافته با سرب و روی با گروه شاهد می باشد. روش کار:یک مطالعه مقطعی-تحلیلی با تعدادکل134 نفر طراحی شد.از همه نمونه های تحت مطالعه قبل از ورود به مطالعه رضایت کتبی گرفته شد.گروه مورد شامل 67 کارگر مرد بامحدوده سنی 65-22 سال بودند که در معدن سرب و روی امارت واقع در جنوب غربی اراک حداقل به مدت 2 سال و یک شیفت کاری مشغول به کار بودند.گروه کنترل شامل67 کشاورز از روستای نزدیک معدن بودند که از نظر سن و جنس با گروه فوق همسان سازی شدند وهیچ سابقه مواجهه شغلی با سرب و روی و دیگر فلزات نداشتند. اطلاعات سابقه کار،وضعیت اقتصادی اجتماعی(درآمد،میزان تحصیلات) و اطلاعات سبک زندگی(مصرف سیگار،الکل،دارو و ویتامین یا مکمل آنتی اکسیدانی و رژیم غذایی) توسط پرسشسنامه از آنها گرفته شد و با تک تک کارگران توسط یک مصاحبه گر آموزش دیده مصاحبه شد.پارامترهای خونی و ادراری ارزیابی شد. داده ها با استفاده از آمار توصیفی(میانگین و انحراف معیار) و آمار تحلیلی(تی تست) آنالیز شد. نتایج: نتایج این مطالعه نشان داد که میزان گروههای تام تیول در کارگران مواجهه یافته با سرب و روی در مقایسه با گروه شاهد بطور معنی داری کاهش یافته بود غلظت آنتی اکسیدان های تام پلاسما جهت غلبه بر استرس اکسیداتیو بالا رفته بود.مقدار پارامترهای ادراری و خونی در در دو گروه اختلاف معنی داری نشان نداد. نتیجه گیری :مواجهه با سرب و روی در معدن غلطت پلاسمایی سرب و روی را افزایش داده ومیزان گروههای تام تیول در کارگران مواجهه یافته با سرب و روی در مقایسه با گروه شاهد بطور معنی داری کاهش یافته بود غلظت آنتی اکسیدان های تام پلاسما جهت غلبه بر استرس اکسیداتیو بالا رفته است و پارامترهای خونی و ادراری در کارگران با گروه شاهد اختلاف معنی داری نداشت.
محمود امینی، علی احمدآبادی، یحیی ژند، قاسم مسیبی، علی قضاوی،
دوره 15، شماره 2 - ( 3-1391 )
چکیده

زمینه و هدف: پانکراتیت حاد یکی از علل شایع درد شکم می‌باشد که علامت یا نشانه اختصاصی و روش تشخیصی استاندارد طلایی برای آن وجود ندارد. هدف از مطالعه حاضر بررسی ارزش تشخیصی نوار ادراری و مقدار کمّی تریپسینوژن-2 ادرار در تشخیص پانکراتیت حاد می‌باشد. مواد و روش‌ها: در این مطالعه مقطعی، 76 بیمار که با تشخیص افتراقی پانکراتیت حاد در اورژانس بیمارستان ولیعصر(عج) اراک بستری شده بودند، مورد بررسی قرار گرفتند. در 46 بیمار تشخیص پانکراتیت قطعی شد(گروه پانکراتیت)، و در 28 نفر تشخیص پانکراتیت رد گردید(گروه شاهد) و 2 نفر نیز اط مطالعه حذف شدند. در هر دو گروه سطح آمیلاز، لیپاز، پروتئین واکنشی فاز حاد و تریپسینوژن-2 کمی و کیفی ادرار سنجیده و حساسیت و ویژگی آزمون‌ها تعیین گردید. داده‌های جمع‌آوری شده نیز با استفاده از نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته‌ها: سنجش تریپسینوژن-2 ادرار به وسیله نوار ادراری در 36 بیمار از 45 نفر (حساسیت80 درصد) و در گروه شاهد، در 2 نفر از 28 نفر مثبت بود (ویژگی8/92 درصد). سنجش میزان کمی تریپسینوژن ادرار در 41 نفر از 45 بیمار (حساسیت1/91 درصد) و در 4 نفر از 28 نفر در گروه شاهد مثبت بود (ویژگی 89 درصد). حساسیت و ویژگی آمیلاز به ترتیب 6/82 و 75 درصد و لیپاز 76 و 7/85 درصد محاسبه شد. نتیجه گیری: برای تشخیص پانکراتیت حاد می‌توان از اندازه‌گیری تریپسینوژن-2 ادرار با نوار ادراری استفاده کرد. این آزمون علاوه بر سریع و راحت بودن، دارای دقت بالایی است و از آن می‌توان در اورژانس‌ها و مراکز مراقبت‌های بهداشتی اولیه که امکانات تشخیصی محدودی دارند، استفاده کرد.
نرگس بیگانه ، محمد غلامی فشارکی، زینب حسنی نسب، مهدی حبیبی،
دوره 16، شماره 2 - ( 2-1392 )
چکیده

زمینه و هدف: بی‎اختیاری ادراری مسأله بسیار شایعی می‎باشد که کیفیت زندگی افراد زیادی به ویژه زنان را تحت تأثیر خود قرار داده است. از این رو این مطالعه با هدف بررسی نتایج حاصل از روش IVS (Intra Vaginal Sling) در درمان بی‎اختیاری ادراری انجام شده است.

مواد و روش‎ها: این مطالعه گذشته نگر، به صورت سرشماری بر روی زنان مبتلا به بی‎اختیاری ادراری که با استفاده از روش IVS در بیمارستان فوق تخصصی نجمیه تهران طی سال‎های 1383تا 1388 مورد درمان قرار گرفته بودند، صورت پذیرفت. اطلاعات این تحقیق با استفاده از مصاحبه و پرونده پزشکی بیماران استخراج شده و با استفاده از روش‎های آمار توصیفی (میانگین، نسبت) و استنباطی (آزمونT مستقل و نوع دقیق آن با استفاده از روش بوت استرپ، کای دو و آزمون دقیق فیشر) و استفاده از نرم افزار SPSS مورد تحلیل قرار گرفت.

یافته‎ها: تعداد افراد شرکت کننده در این مطالعه را 357 نفر زن با میانگین سنی 78/8±18/45 سال تشکیل می‌داد. نرخ بهبودی بی‌اختیاری ادراری اورژانسی و استرسی در روش IVS به ترتیب برابر با 1/80 درصد و 98 درصد بود. هم‎چنین بی‌اختیاری ادراری اورژانسی با دیابت، فشار خون، سن، تعداد کل زایمان و زایمان طبیعی و بی‎اختیاری ادراری استرسی با (Post Void Residue) PVR، تعداد کل زایمان و زایمان طبیعی و سزارین رابطه معنی‎دار آماری نشان داد.

نتیجه گیری: در کل می‎توان به این نتیجه رسید که روش IVS این مطالعه به لحاظ پاسخ درمانی قابل مقایسه و حتی بهتر از شیوه‎های درمانی موجود و مطالعات مشابه می‎باشد.


سیدابوالحسن سیدزاده، مهرداد بختیاری، اکرم سلیمانی،
دوره 17، شماره 8 - ( 8-1393 )
چکیده

زمینه و هدف: بازگشت ادرار از مثانه به حالب، شایع‌ترین نقص دستگاه ادراری در کودکان است. علی‌رغم تجویز آنتی‌بیوتیک پروفیلاکسی در کودکان مبتلا به ریفلاکس ادراری، در برخی موارد عفونت ادراری حین دریافت آنتی‌بیوتیک پروفیلاکسی(BTI) اتفاق می‌افتد که می‌تواند منجر به پیلونفریت و ایجاد اسکار کلیوی متعاقب آن گردد.

مواد و روش‌ها: در این مطالعه توصیفی- تحلیلی، 288 کودک مبتلا به ریفلاکس اولیه مثانه به حالب که با کوتریموکسازول تحت درمان پروفیلاکسی بودند، به مدت حداقل یک سال تحت نظر گرفته شدند .بر اساس اطلاعات جمع‌آوری شده، اثر پیش‌بینی کننده برخی عوامل مانند جنسیت، میانگین سن تشخیص ریفلاکس، درجه ریفلاکس، یک طرفه یا دوطرفه بودن ریفلاکس و وجود اسکار کلیه بر وقوع عفونت ادراری حین دریافت آنتی‌بیوتیک پروفیلاکسی مورد بررسی قرار گرفت.

یافته‌ها: عفونت ادراری حین دریافت آنتی‌بیوتیک پروفیلاکسی در 111 نفر (5/38 درصد) از بیماران اتفاق‌ افتاد که 88 نفر آنها دختر (28/79 درصد) و 23 نفر پسر (72/20 درصد) بودند. درجات متوسط و شدید ریفلاکس مثانه به حالب (درجه 3 تا 5)، وجود اسکار کلیوی و جنس مونث عوامل خطر مهم در بروز عفونت‌های ادراری بودند. هرچند ارتباط آماری معنی‌داری بین میانگین سن تشخیص ریفلاکس ادراری و یک طرفه یا دوطرفه بودن ریفلاکس با بروز عفونت‌های ادراری دیده نشد.

نتیجه‌گیری: نتایج این مطالعه به بالا بردن آگاهی پزشکان و والدین درمورد عوامل مساعد کننده بروز عفونت‌های ادراری، که به طور بالقوه می‌تواند منجر به آسیب کلیوی گردد، کمک خواهد نمود.


نادر زرین فر، مریم ولیخانی، بهمن صادقی، معصومه صوفیان، مجید اکبری،
دوره 19، شماره 11 - ( 11-1395 )
چکیده

چکیده

زمینه و هدف: پروبیوتیک‌ها به عنوان عامل پیش‌گیری در بیماری‌های عفونی نظیر عفونت ادراری استفاده می‌شوند. هدف از این تحقیق، بررسی اثرات مفید پروبیوتیک لاکتوکر بر عفونت ادراری در بیماران با کاتتر ادراری در بخش مراقبت‌های ویژه بود.

مواد و روشها: در این مطالعه کار آزمایی بالینی سه سو کور، 125 بیمار با کاتتر ادراری در بخش‌های مراقبت ویژه به شکل تصادفی انتخاب شده و به دو گروه مورد و شاهد تقسیم شدند. گروه درمانی(63 نفر) از نظر سن، جنس و مدت پذیرش به شکل مناسب با گروه پلاسبو (62 نفر) همسان بود. گروه مورد به مدت 10 روز روزانه یک عدد کپسول لاکتوکر و گروه کنترل نیز به مدت 10 روز روزانه یک عدد کپسول پلاسبو دریافت نمودند. هر دو گروه در شروع مطالعه و در روز بیستم تست آنالیز کامل ادرار و کشت ادرار به روش مشابه سنجیده شدند و در نهایت داده‌ها با آزمون تی تحلیل شدند.

یافتهها: بروز عفونت ادراری بین دو گروه مورد و شاهد( به ترتیب 4/17 درصد و 5/22 درصد) تفاوت آماری معنی دار نداشت(672/0=p). اما به تفکیک جنس، تفاوت معنی‌داری در شرایط بروز عفونت ادراری زنان نسبت به مردان مشاهده شد(002/0=p). در گروه مورد با کاتتریزاسیون طولانی مدت، بروز عفونت ادراری از تفاوت معنی‌داری برخوردار بود(041/0=p).

نتیجهگیری: تجویز کپسول لاکتوکر در پیش‌گیری از عفونت ادراری در بیماران مورد و شاهد بخش‌های مراقبت ویژه اثری نداشت. ولی در مقایسه زنان با مردان با کاتتر ادراری و دریافت کننده پروبیوتیک، عفونت ادراری در زنان بیشتر کاهش داشت. پروبیوتیک تاثیر پیش‌گیرانه‌ای بر روی کاتتریزاسیون طولانی مدت داشت.


هیوا ساکی، اعظم حدادی، محمود شوندی،
دوره 21، شماره 7 - ( 11-1397 )
چکیده

زمینه و هدف: مقاومت چندگانه آنتی‌بیوتیکی در سال‌های اخیر در ایزوله‌های کلبسیلا افزایش یافته است. هدف از این مطالعه، بررسی حضور ژن اینتگرون و رابطه آن با مقاومت آنتی‌بیوتیکی درایزوله‌های بالینی کلبسیلا مولد عفونت ادراری بود.
مواد و روشها: در این مطالعه که از خرداد 94 تا اردیبهشت 95 به طول انجامید، 129 ایزوله بالینی از نمونه‌های ادراری در مراکز درمانی و بیمارستان‌های کرج جداسازی گردید. جامعه آماری شامل 6/80 درصد زن و 4/19 درصد مرد بود. برای تمام ایزوله‌ها تست آنتی‌بیوگرام با روش دیسک دیفیوژن انجام شد. توانایی تولید ESBLs سنجیده شد و ایزوله‌ها از نظر حضور ژن اینتگرون با روش PCR بررسی شدند.
ملاحظات اخلاقی: این مطالعه با کد IR.IAU.K.REC.1396.16 به تصویب کمیته اخلاق پژوهشی دانشگاه آزاد اسلامی کرج رسیده است.
یافته‌ها: بیشترین حساسیت آنتی‌بیوتیکی به افلوکساسین (1/89 درصد) و کمترین حساسیت به آموکسی‌سیلین (2/6 درصد) گزارش شد. از این تعداد 9/82 درصد ایزوله‌ها به بیش از دو آنتی‌بیوتیک از کلاس متفاوت مقاوم بودند. از میان 129 ایزوله پس از بررسی مولکولی، 3/19 درصد حاوی ژن اینتگرون تشخیص داده شد و شیوع مقاومت چندگانه آنتی‌بیوتیکی (MDR) در بین ایزوله‌های حاوی اینتگرون 100 درصد بود. هم‌چنین از این تعداد، 3/71 درصد ایزوله‌ها توانایی تولید ESBLs را داشتند و 7/28 درصد فاقد این توانایی بودند.
نتیجهگیری: نتایج نشان داد اینتگرون‌ها در بین ایزوله‌های MDR شایع میباشند. ژن‌های مقاومت وابسته به اینتگرون می‌توانند مخزنی برای شیوع مقاومت چندگانه آنتی‌بیوتیکی در بین ایزوله‌های بالینی باشند و اینتگرون‌ها می‌توانند به عنوان مارکری برای شناسایی ایزوله‌های MDR استفاده شوند. نتایج از فراوانی ESBLs در بین ایزوله‌های بالینی کلبسیلا و عدم کارآمدی آنتی‌بیوتیک‌هایی نظیر آمپی‌سیلین-کلاونیک اسید و آموکسی‌سیلین در درمان عفونتهای ادراری حکایت دارد.

علی مرادپور شمامی، معصومه انوری، سیده طوبی شفیقی، هادی صدیق ابراهیم-سرائی،
دوره 25، شماره 5 - ( 9-1401 )
چکیده

مقدمه: با توجه به اهمیت عفونت‌های دستگاه ادراری ناشی از اشریشیا کلی اوروپاتوژنیک در حوزه پزشکی، این مطالعه با هدف بررسی سروگروه های O25 و O16 و الگوی مقاومت آنتی بیوتیکی در بین ایزوله‌های اشریشیا کلی اوروپاتوژنیک به دست آمده از بیماران بستری مبتلا به عفونت ادراری در بیمارستان‌های رشت انجام شد.
روش کار: در مجموع 110 نمونه ادرار از بیماران مبتلا به عفونت ادراری مراجعه کننده به بیمارستان‌های منتخب رشت در یک دوره ماهه جمع آوری گردید. مطابق با توصیه‌های موسسه استانداردهای بالینی و آزمایشگاهی، از روش انتشار دیسک برای تعیین الگوی حساسیت آنتی بیوتیکی استفاده شد. با استفاده از پرایمرهای خاص، سروگروه های O25 و O16 شناسایی گردیدند. طرح مربوط به این مقاله در سامانه ملی اخلاق در پژوهش‌های زیست پزشکی ایران ثبت شده است (IR.IAU.LIAU.REC.1399.068).
یافته‌ها: در بین نمونه‌های مورد مطالعه، 4/36 درصد (110/40) مربوط به مردان و 6/63 درصد (110/70) مربوط به زنان بود. بر اساس الگوی حساسیت آنتی بیوتیکی، سطح بالایی از مقاومت آنتی بیوتیکی در برابر نالیدیکسیک اسید (8/81 درصد) و کوتریموکسازول (2/78 درصد) مشاهده شد، در حالی که موثرترین آنتی بیوتیک ها آمیکاسین (5/85 درصد) و نیتروفورانتوئین (6/83 درصد) بودند. علاوه بر این، فنوتیپ مقاوم به چند دارو در 7/72 درصد (80/110) از ایزوله‌های اشریشیا کلی اوروپاتوژنیک یافت شد. بر اساس نتایج PCR، فراوانی سروگروه های O25 و O16 به ترتیب 4/36 درصد و 3/17 درصد بود. هر دو سروگروه بیشترین مقاومت را به نالیدیکسیک اسید و کوتریموکسازول داشتند، در حالی که کمترین مقاومت در سروگروه O25 در برابر نیتروفورانتوئین (20 درصد) و آمیکاسین (3/14 درصد) و در سروگروه O16 در برابر ایمی پنم (3/5 درصد) و نیتروفورانتوئین (5/10 درصد) بود.
نتیجه گیری: این مطالعه نشان داد شیوع بالای سویه‌های MDR در بین سویه‌های اشریشیا کلی اوروپاتوژنیک بسیار نگران کننده است و متخصصان باید در زمینه تجویز انتی بیوتیک برای بیماران بسیار محتاتانه عمل کنند. در این مطالعه هم مانند اکثر مطالعات فراوانی سروگروه O25 بالا بود و احتمالاً این سروگروه می‌تواند در ایجاد عفونت‌های ادراری و مقاومت آنتی بیوتیکی سویه‌های اشریشیا کلی اوروپاتوژنیک نقش داشته باشد.
 

صفحه 1 از 2    
اولین
قبلی
1
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشگاه علوم پزشکی اراک می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Arak University of Medical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb