جستجو در مقالات منتشر شده


91 نتیجه برای سرطان

رحمت اله جدیدی، داود حکمت پو، عزیز اقبالی، فرشته معماری،
دوره 15، شماره 9 - ( 11-1391 )
چکیده

زمینه و هدف: سرطان خون به دلیل شیوع زیاد در کودکان، میزان کشندگی بالا، هزینه‎های گزاف درمانی، زمان طولانی بستری شدن در بیمارستان، والدین و خانواده را شدیداً تحت تأثیر قرار می‎دهد. این مطالعه با هدف تبیین تجارب والدین دارای کودک مبتلا به سرطان خون انجام شد. مواد و روش‎ها: این مطالعه به روش کیفی و رویکردآنالیز محتوی انجام و جهت جمع‎آوری اطلاعات، از مصاحبه استفاده شد. مطالعه با نمونه‎گیری هدفمند شروع و در طی تکامل طبقات، با نمونه‎گیری نظری تا اشباع داده‎ها ادامه یافت. تعداد 22 نفراز والدین به مدت 2 ماه مورد مصاحبه قرار گرفتند. بررسی داده‎ها به روش تجزیه و تحلیل مداوم مقایسه‎ای انجام گردید. یافته‎ها: بریدن از زندگی، کوله بار مشکلات، کتمان سرطان از فرزند و دیگران، توکل به خدا، ازخودگذشتگی والدین، سازگاری، قصورات درمانی، تعاملات انسانی اثر بخش و تسهیلات بیمارستانی به عنوان کدهای سطح سوم ناشی از تبیین تجربیات والدین دارای فرزند سرطانی و"به بن بست رسیدن زندگی والدین" به عنوان تم یا درون مایه اصلی پدیدار شدند. نتیجه‎گیری: دراین پژوهش، تجارب والدین دارای کودک مبتلا به سرطان با ژرفای بیشتری مورد شناسایی قرارگرفت و در و نمایه اصلی این مطالعه یعنی" به بن بست رسیدن زندگی والدین" لزوم توجه همه جانبه به آنها را مورد تاکید قرار می‎دهد. از طرفی بهره‎گیری بیشتر از تجارب والدین کمک می‎کند تا با افزایش امیدواری آنها، انجام مراقبت‎های درمانی اثر بخش‎تر شود.
مهین فرهمند، امیر الماسی حشیانی، داود مهربانی،
دوره 15، شماره 10 - ( 12-1391 )
چکیده

زمینه و هدف: سرطان پروستات یکی از شایع‎ترین سرطان‎ها در بین مردان به شمار می‎رود که میزان بروز و مرگ و میر آن رو به افزایش می‎باشد. هدف این مطالعه بررسی میزان بروز سرطان پروستات بین سال‎های 1382 تا 1387 در استان فارس می‎باشد. مواد و روش‎ها: در این مطالعه اپیدمیولوژیک که در آن از داده‎های ثبت سرطان استان فارس استفاده شده است، میزان‎های بروز خام در هر 100 هزار نفر محاسبه شده و میزان بروز استاندارد شده سنی نیز از روش استاندارد سازی مستقیم و با استفاده از جمعیت استاندارد جهان محاسبه شده است. تحلیل داده‎ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS نسخه 16 و نرم افزار MS Excel 2007 انجام گرفت. آزمون روند خطی کوکران – آرمیتاژ نیز جهت بررسی تغیرات روند میزان بروز و با ستفاده از نرم افزار Winpepi انجام شد. یافته‎ها: در این استان طی 8 سال تحت مطالعه 1212 مورد سرطان پروستات به ثبت رسیده است. میزان بروز استاندارد شده سنی طی سال‎های 1382 تا 87 به ترتیب 69/4، 16/7، 09/15، 04/14، 65/16 و 02/16 مورد در هر صد هزار نفر به دست آمد که نشان دهنده روند افزایشی بیماری طی سال‎های مذکور می‎باشد. بیشترین میزان بروز نیز در گروه سنی بالای 80 سال مشاهده شد. نتیجه‎گیری: میزان بروز استاندارد شده سرطان پروستات در استان فارس در مقایسه با سایر مناطق جهان به خصوص کشورهای پیشرفته بسیار کمتر می‎باشد که می‎تواند به دلیل کمبود برنامه‎های غربالگری و یا نقص در ثبت موارد باشد.
هدی نورکجوری، ابراهیم حاجی زاده، احمدرضا باغستانی، محمدامین پورحسینقلی،
دوره 15، شماره 10 - ( 12-1391 )
چکیده

زمینه و هدف: سرطان معده دومین علت مرگ ناشی از سرطان‌ها در سراسر دنیاست و در ایران شایع‌ترین سرطان به شمار می‌رود. این مطالعه به منظور تحلیل عوامل مرتبط با بقای بیماران مبتلا به سرطان معده با استفاده از اسپلاین جریمه شده در مدل کاکس و مقایسه آن با مدل مخاطرات متناسب کاکس انجام پذیرفت. مواد و روش‌ها: در این مطالعه گذشته‌نگر، 216 بیمار مبتلا به سرطان معده که طی سال‌های 1382 تا 1387 در بیمارستان طالقانی تهران تحت عمل جراحی قرار گرفتند وارد مطالعه شدند. برای تحلیل داده‌ها از مدل‌های مخاطرات متناسب کاکس و اسپلاین جریمه شده در کاکس استفاده گردید. کلیه محاسبات با نرم افزار R انجام شد. معیار مقایسه کارآیی مدل‌ها، ملاک آکاییکه بود. یافته‌ها: میزان بقای پنج ساله بیماران مورد بررسی30 درصد به‌دست آمد. میانگین مدت زمان پی‌گیری 28/15±60/16 ماه بود. میانگین و میانه بقای بیماران به ترتیب 46 و 30 ماه بود. متغیرهای سن هنگام تشخیص و اندازه تومور با طول عمر بیماران ارتباط معنی‌داری داشتند(05/0p<). ملاک آکاییکه و نمودار بقای افراد با اندازه تومور بالای 35 میلی‌متر و سن بالای 45 سال نیز در هر دو مدل یکسان شده است. نتیجه‌گیری: با توجه به این‌که ملاک آکاییکه در هر دو مدل یکسان شد، استفاده از مدل مخاطرات متناسب کاکس در داده‌های پزشکی به ‌دلیل تفسیر راحت‌تر و محدود نبودن در استفاده از انواع متغیرهای کمکی، مناسب‌تر است. هم‎چنین این مطالعه نشان داد که در صورت تشخیص این بیماری در مراحل اولیه پیشرفت بیماری، خطر نسبی مرگ کاهش می‌یابد.
شهناز شهرجردی، صدیقه درویش شفیقی،
دوره 16، شماره 9 - ( 9-1392 )
چکیده

زمینه و هدف: سرطان پستان شایع ترین نوع سرطان در بین زنان می باشد. بهبود کیفیت زندگی توسط به حداکثر رساندن عملکرد آنها که خود میتواند متاثر از بیماری و درمان باشد، مهمترین هدف در بیماران سرطانی می باشد. هدف پژوهش بررسی تاثیر ماساژ بر کیفیت زندگی زنان با سرطان پستان بعد از جراحی می باشد.

مواد و روش ها: پژوهش از نوع نیمه تجربی بود. از بین 53 زن مبتلا به سرطان پستان مراجعه کننده به کلینیک های جراحی و انکولوژی شهر اراک ، 30 نفر بطور تصادفی انتخاب و در دو گروه ماساژ (15 نفر) که به مدت 5 هفته(مدت 30 دقیقه، 2 جلسه درهفته) و کنترل (15نفر) قرار گرفتند. اندازه گیری کورتیزول سرم و پر کردن پرسشنامه کیفیت زندگی(SF36) و سلامت روان در هر دو گروه انچام شد. تحلیل داده ها به کمک نرم افزار SPSS نسخه 16 با استفاده از آزمون های t همبسته و تحلیل واریانس یک طرفه و در سطح اطمینان 95 درصد (05/0 p<) انجام شد.

یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد ماساژ در گروه آزمون سبب افزایش معناداری در بهبود بعد جسمی(p=0/001) و روانی-اجتماعی(p=0/002) افراد نسبت به گروه کنترل گردیده است. همچنین ماساژ سبب بهبود کیفیت زندگی و سلامت روان بیماران مبتلا به سرطان پستان پس از جراحی شده است( p<0/05). اما میزان کورتیزول سرم بین دو گروه آزمون و کنترل تفاوت معناداری مشاهده نشدp>0/05).

نتیجه گیری: بطور کلی نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد ماساژ درمانی می تواند به عنوان مداخله ای موثر در راستای بهبود کیفیت زندگی و سلامت روان بیماران مبتلا به سرطان پستان در بعد از جراحی مورد استفاده قرار گیرد


محمودرضا باغی نیا، سیدمهدی شریعت زاده، ندا باغی نیا،
دوره 16، شماره 10 - ( 10-1392 )
چکیده

زمینه و هدف: یکی از ریزمغذی های بحث برانگیز در زمینه سرطان پروستات کلسیم است، دریافت بیش از حد معمول (بالاتر از میزان رژیم نرمال) کلسیم از باعث افزایش خطر بروز سرطان پروستات خواهد شد و در این میان اندازه گیری مقدار کلسیم خون کمک شایانی در بررسی ارتباط مذکور خواهد داشت. مطالعه حاضر با هدف بررسی ارتباط بین PSA و کلسیم در مردان مبتلا به سرطان پروستات و هایپرپلازی خوش خیم پروستات انجام گردید.

مواد و روش ها: در این مطالعه ، از میان مردان جامعه اراک به مدت 1سال از مناطق مختلف شهر 400 نفر که در آنها نمونه برداری پروستات انجام شده بود انتخاب و پس از این که معیارهای ورود به مطالعه در آنها مورد تایید قرار گرفت، سطح PSA و کلسیم خون آنها اندازه گیری شد. افراد مورد مطالعه شامل دو گروه دارای سرطان پروستات و دارای هایپرپلازی پروستات بودند. به منظور تعیین اختلاف میانگین بین گروهها T-test و جهت تعیین PSA از کیت های PSA Assay و Tandem- و جهت اندازه گیری کلسیم خون از کیت پارس آزمون استفاده شد.

یافته ها: در هر دو گروه مورد مطالعه بین سن وکلسیم و PSA رابطه معنی داری یافت گردید , بطوریکه بین سن وکلسیم رابطه معنی دار منفی وبین سن و PSA رابطه معنی دار مثبت در هر دو گروه وجود داشت.میانگین PSA در گروه دارای سرطان و در گروه دارای هیپرپلازی پروستات به ترتیب 4/14±5/4و 1/9±8/3 و میانگین کلسیم در دو گروه مذکور به ترتیب01/1 ±7/8 و8/0± 4/8بود.بین میانگین سطح PSA و کلسیم در دو گروه مورد مطالعه ارتباط منفی معنی داری وجود داشت(05/0=&alpha).

نتیجه گیری: با توجه به نتایج این مطالعه ارتباط معنی داری بین میزان PSAو کلسیم فقط در مبتلایان به سرطان پروستات وجود دارد که با توجه به این مطلب با کنترل میزان کلسیم خون از طرق مختلف میتوان از آن به عنوان عاملی جهت غربالگری و کنترل سرطان پروستات استفاده نمود.


قدرت اله روشنایی، اعظم کمیجانی، عبدالعظیم صدیقی پاشاکی، جواد فردمال،
دوره 16، شماره 11 - ( 11-1392 )
چکیده

زمینه و هدف: برای برآورد بقا می‎توان از مدل‎های مختلف ناپارامتری، نیمه‎پارامتری و پارامتری استفاده کرد که بسته به ماهیت داده‎ها ممکن است برخی از روش‎ها مناسب‎تر باشد. استفاده از مدل مناسب باعث برآورد دقیق‎تر بقا و تعیین عوامل موثر بر آن خواهد شد که هدف این مطالعه براورد بقا در بیماران سرطان کولورکتال و تعیین عوامل موثر بر آن است.

مواد و روش‎ ها: در این مطالعه پرونده‎ی بیماران مبتلا به سرطان کولورکتال از سال 1384-1390 در مرکز دارالایتام همدان تحت درمان بودند مورد بررسی قرار گرفتند. اثر عوامل مختلف دموگرافیکی و بالینی بر بقای بیماران ارزیابی شد. پیگیری تمام بیماران از طریق مراجعات دوره‌ای و تماس تلفنی انجام شد. تجزیه و تحلیل داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار Rو SPSS16 انجام شد.

یافته ها: میانه بقای بیماران مورد بررسی برابر 4/3±40 ماه بدست آمد. ارزیابی ویژگی‌های کلینکی و پاتولوژیک در حالت یک متغیره نشان داد که در بیماران مبتلا به سرطان کولورکتال، تاثیر متغیرهای مرحله بیماری، درجه تمایزیافتگی تومور، مورفولوژی سرطان، متاستاز و عود بیماری بر بقا معنادار بوده‌اند ولی در حالت چندمتغیره تنها نوع مورفولوژی سرطان و متاستاز به سایر ارگان‌ها رابطه‌ی معناداری را با بقای افراد بیمار داشت.

نتیجه‎گیری: استفاده از مدل‎های آماری مناسب در جهت شناسایی عوامل خطر موثر بر بقای بیماران سرطان کولورکتال می‎تواند باعث جلوگیری از پیشرفت این بیماری و افزایش بقای آن‎ها شود.


زهرا فاضلی، محبوبه نجفیان زاده، بابک عشرتی، امیر الماسی حشیانی،
دوره 16، شماره 11 - ( 11-1392 )
چکیده

زمینه و هدف: شیوع و بروز سرطانها در نقاط مختلف جهان دارای الگوهای متفاوتی هستند. شناخت فراوانی بدخیمی ها در گروه های مختلف اجتماعی با توجه به شرایط اقلیمی متفاوت، از اجزای اولیه برنامه ریزی های پیشگیری در سطوح مختلف می باشد. این مطالعه با هدف بررسی اپیدمیولوژی، میزان بقا و اپیدمیولوژی جغرافیایی سرطان سینه در استان مرکزی صورت پذیرفت.

مواد و روش ها: در این مطالعه اپیدمیولوژیک، داده‌ها با بررسی اطلاعات ثبت سرطان و ثبت مرگ مرکز بهداشت استان مرکزی به دست آمد. تجزیه و تحلیل داده‌ها نیز با استفاده از نرم افزارهای SPSS 16 و Winpepi در سطح معنی داری 05/0 انجام شد. برای رسم نقشه جغرافیایی و نمایش میزان بروز به تفکیک شهرستان از نرم افزار Arc-view استفاده شد.

یافته ها: از بین 400 مورد ابتلا سرطان سینه ثبت شده 8/5 درصد به علت سرطان سینه فوت کرده بودند. میزان بقا 5 ساله سرطان سینه 87 درصد به دست آمد و ارتباط معنی داری بین میزان بقا و سن مشاهده شد. بیش ترین موارد ثبت شده مربوط به گروه سنی 49-40 سال و بیش ترین میزان بروز مربوط به شهرستان اراک بود. روند معناداری در میزان بروز این سرطان طی سالهای 90-86 مشاهده نشد.

نتیجه گیری: نتایج نشان داده که میزان بقا 5 ساله سرطان سینه در استان مرکزی بیشتر از برخی از مراکز دیگر می باشد که میتواند به دلیل جدید بودن مطالعه و بهبود روشهای درمانی و یا استفاده از روشهای غربالگری و تشخیص زودرس بیماری باشد. سایر جنبه های اپیدمیولوژی این بیماری همانند سایر نقاط می باشد.


اسدالله عباسی، مجتبی امانی، نوروز نجف زاده، محمد ماذنی،
دوره 16، شماره 11 - ( 11-1392 )
چکیده

زمینه و هدف‌: رتینوئیک اسید تمام ترانس به عنوان یکی از متابولیت های ویتامین A، در القای تمایز، رشد و تکثیر سلول های اپیتلیالی نقش دارد. این ماده باعث توقف چرخه سلولی در مرحله ی G0/G1 و القای آپوپتوز می شود. داروی ضد سرطان سیس‌پلاتین با اتصال متقاطع به DNA موجب القای آپوپتوز می شود که در درمان سرطان های تخمدان، سر و گردن ، مری ، معده و ملانوما استفاده می شود. مطالعات قبلی بر روی برخی رده‌های سلولی سرطان تخمدان و ملانوما بیانگر اثرات افزایشی رتینوئیک اسید با سیس‌پلاتین می باشد، مطالعه حاضر اولین مطالعه در مورد اثرات همزمان رتینوئیک اسید تمام ترانس و سیس‌پلاتین بر روی رده سلولی سرطان مری KYSE-30 می‌باشد.

مواد و روش ها‌: رده سلولی KYSE30 در حضور و عدم حضورغلظت های مختلف رتینوئیک اسید و ترکیب آن با سیس پلاتین کشت داده شد، سپس مرگ سلولی با روش های کلونوژ&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwjنیک و رنگ آمیزی آکریدین اورنج/اتیدیوم بروماید بررسی گردید.

یافته‌ها: نتایج حاکی ازالقاء تمایز سلولی در رقت های 15&le میکرومولار رتینوئیک اسید است. رقت های پائین تر تینوئیک اسید، باعث مرگ سلولی و کاهش تعداد کلونی در حضور و نیز عدم حضور سیس پلاتین گردید(p&le0.05). ترکیب 10 میکرومولار رتینوئیک اسید باµg/ml 5 و10 سیس پلاتین بهترین اثر را در کاهش تعداد کلونی و افزایش مرگ سلولی را نشان داد.

نتیجه گیری: استفاده همزمان از رقت های پایین رتینوئیک اسید و سیس‌پلاتین باعث افزایش آپوپتوز و نکروز و در نتیجه کاهش تعداد کلونی رده سلولی KYSE30 در مقایسه با سیس پلاتین به تنهایی می شود.


اعظم غلامیان، عادله دیوسالار، محبوبه اسلامی مقدم، مریم سعیدی فر، علی اکبر صبوری،
دوره 17، شماره 2 - ( 2-1393 )
چکیده

زمینه و هدف: کاتالاز یکی از اصلی‎ترین آنزیم‎های آنتی اکسیدانت است که در بافت‎های انسانی به مقدار زیادی در کبد وجود دارد. کبد بافت اصلی در بدن است که در کاتابولیسم و سم زدایی داروها نقش دارد و هدف اثرات توکسیک و کارسینوژنیک بسیاری از داروها است. در این مطالعه اثرات جانبی ترکیب ضد سرطانی اگزالی پالادیوم بر عملکرد و ساختار آنزیم حیاتی کاتالاز کبدی بررسی شد.

مواد و روش‎ها: در این مطالعه تجربی، تغییرات در فعالیت آنزیم به واسطه تغییر جذب سوبسترا(هیدروژن پراکسید) در طول موج 240 نانومتر با استفاده از اسپکتروسکوپی مرئی – ماوراء بنفش در غیاب و حضور غلظت‎های مختلف اگزالی پالادیوم در دمای اتاق مطالعه شد. هم‎چنین اثر اگزالی پالادیوم بر ساختار سه بعدی کاتالاز از طریق اسپکتروسکوپی فلوئورسانس توسط مطالعه تغییر در نشر ذاتی آنزیم در غیاب و حضور غلظت‎های مختلف اگزالی پالادیوم در دو دمای محیط و فیزیولوژیک بررسی شد.

یافته‎ها: داده‎های سینتیکی نشان داد که مقدار Km کاتالاز کبد گاو برابر با 8/26 میلی‎مولار به دست آمد. هم‎چنین در حضور غلظت‎های مختلف اگزالی پالادیوم، فعالیت آنزیم کاهش تدریجی در مسیر وابسته به دوز را نشان داد(001/0>p). داده‎های فلوئورسانس تغییر در ساختار سه بعدی آنزیم از طریق خاموشی نشر فلورئورسانس را نشان داد که تغییر در محیط کروموفور در پروتئین را ثابت می‎کند.

نتیجه‎گیری: از نتایج این مطالعه می‎توان دریافت که مهار آنزیم کاتالاز توسط داروی ضد سرطان اگزالی پالادیوم مقدار گونه‎های اکسیژن فعال را افزایش می‎دهد. افزایش گونه‎های فعال اکسیژن یکی از مکانیسم‎های داروهای ضدسرطان مختلف است.


راضیه رجبی، اکرم شریفی، محسن شمسی، امیر الماسی حشیانی، سمیه دژم،
دوره 17، شماره 5 - ( 5-1393 )
چکیده

زمینه و هدف: تدوین برنامه‌های آموزشی درباره پیش‌گیری از بیماری‌هایی مانند سرطان از ضرورت‌های بهداشتی است. مطالعه حاضر با هدف تعیین تأثیر برنامه آموزش مبتنی بر مدل اعتقاد بهداشتی بر رفتارهای پیش‌گیری از سرطان‌های دستگاه گوارش در شهر اراک صورت گرفته است.

مواد و روش‌ها: مطالعه حاضر از نوع نیمه تجربی بود که در آن 88 نفر از مادران شهر اراک شرکت داشته‌اند (نمونه‌ها به صورت تصادفی به دو گروه مورد و شاهد هر کدام 44 نفر تقسیم شدند). معیارهای ورود شامل عدم ابتلا به سرطان، داشتن ملیت ایرانی، سن بالای ۱۸ سال و سکونت در شهر اراک بود. در پژوهش حاضر روش گردآوری اطلاعات، پرسش‌نامه بر اساس مدل اعتقاد بهداشتی و چک لیست عملکرد مادران در خصوص رفتارهای پیش‌گیری از سرطان‌های دستگاه گوارش بود. مداخله آموزشی برای گروه مورد در طی یک ماه و در قالب 3 جلسه آموزشی 45 دقیقه‌ای انجام گردید. سپس 2 ماه پس از مداخله آموزشی در هر دو گروه مورد و شاهد اطلاعات دوباره گردآوری و تجزیه و تحلیل شدند.

یافته‌ها: میانگین سنی گروه مورد و شاهد به ترتیب برابر 6/9± 3/38 و 1/11±3/36 سال بود که با یکدیگر اختلاف معنی‌داری نداشتند(381/0=p). میانگین نمره آگاهی و عملکرد در گروه مورد در قبل از آموزش به ترتیب برابر با 06/13±8/72 و 2/6±81/30 بود که در بعد از مداخله به ترتیب برابر 2/12±05/88 و 9/8±3/65 بود که در هر دو مورد با یکدیگر اختلاف معنی‌دای داشتند(05/0>p). هم‌چنین در قبل از مداخله آموزشی میزان‌های حساسیت، شدت و منافع درک شده مادران در زمینه انجام رفتارهای پیش‌گیری کننده در حد متوسط بود ولی پس از مداخله آموزشی بین دو گروه مورد و شاهد در همه متغیرهای ذکر شده اختلاف معنی‌داری ایجاد شد(05/0> p).

نتیجه‌گیری: یافته‌های این بررسی تاثیر و کارایی مدل اعتقاد بهداشتی را در افزایش رفتارهای پیش‌گیری از ابتلا به سرطان‌های دستگاه گوارش در مادران شهر اراک را نشان می‌دهد. .


سمانه خرمی، احمد زواران حسینی، سیدجواد مولی، رضا ملک زاده،
دوره 17، شماره 5 - ( 5-1393 )
چکیده

زمینه و هدف: یکی از ویژگی‌های سلول‌های بنیادی سرطانی توانایی آنها در تشکیل کلنی‌های اسفروییدی تحت شرایط غیر چسبان و در محیط فاقد سرم می‌باشد. هدف از این مطالعه جداسازی سلول‌های بنیادی سرطانی با استفاده از روش تشکیل اسفرویید و بررسی خصوصیات عملکردی آنها در رده سلولی سرطانی آدنوکارسینوم کولونی 29HT- می‌باشد.

مواد و روش‌ها: در این مطالعه تجربی، شاخص‌های سلول‌های بنیادی سرطانی کولون شامل 44 CDو EPCAM و میزان بیان ژن‌های مرتبط با مسیرهای اختصاصی سلول‌های بنیادی سرطانی در اسفروییدها و سلول‌های 29HT- مورد بررسی قرار گرفت. جهت تعیین توانایی تومورزایی اسفروییدها نیز، پیوند زنوگرافت در موش‌های nude انجام گردید.

یافته‌ها: بر اساس اطلاعات به دست آمده بیش از 92 درصد از اسفروییدها +44 CD/EPCAM+ بودند در حالی که فقط 37 درصد از سلول‌های 29HT- شاخص‌های 44 CD/EPCAM را بیان می‌کردند. در مقایسه با سلول‌های 29HT- میزان بیان ژن‌های 2,Sox4 OctNanog، 4Klf و C-myc به طور قابل ملاحظه‌ای در سلول‌های اسفروییدی افزایش نشان داد(05/0>p). هم‌چنین تزریق2500 سلول اسفروییدی برای شروع و رشد تومور در موش‌های nude کافی بود در حالی که 106×1 سلول 29HT- توانایی القاء تومور را داشتند.

نتیجه‌گیری: یافته‌ها نشان می‌دهد اسفروییدهای تشکیل شده از رده سلولی سرطانی کولون 29HT- غنی از سلول‌های بنیادی سرطانی می‌باشند که بیان افزایش یافته‌ای از ژن‌های درگیر در ویژگی‌های چند قوه‌زایی و هم‌چنین توانایی توموزایی در موش‌های nude را نشان می‌دهند.


زمان ارجمند کلوخی، زیور صالحی، فرهاد مشایخی، بهروز نجفی، سيد حسین میرپور،
دوره 17، شماره 8 - ( 8-1393 )
چکیده

زمینه و هدف: نیتریک اکسید در سلول‌های اندوتلیال توسط eNOS سنتز شده و به عنوان یک تنظیم کننده چندکاره در ایجاد سرطان عمل می‌کند. بیشتر سرطان‌های معده از سلول‌های اپی‌تلیال معده گسترش می‌یابد، از این رو ممکن است نیتریک اکسید در پیشرفت آنها دارای یک نقش باشد. نشان داده شده پلی‌مورفیسم‌های ژن eNOS با استعداد ابتلا به سرطان‌های مختلف در ارتباط می‌باشد. در مطالعه حاضر، ارتباط ژنوتیپ‌های eNOS با خطر سرطان معده در جمعیت گیلان مورد بررسی قرار گرفت.

مواد و روش‌ها: در این مطالعه مورد-شاهد، پلی‌مورفیسم Glu298Asp eNOS در 87 بیمار مبتلا به سرطان معده و 90 فرد سالم بررسی شد. تعیین ژنوتیپ پلی‌مورفیسم eNOSبا استفاده از روش واکنش زنجیره‌ای پلیمراز- چند شکلی طول قطعه محدود شده انجام شد. تجزیه و تحلیل داده‌ها با نرم‌افزار MedCalc صورت گرفت.

یافته‌ها: بین ژنوتیپ‌های eNOS و خطر سرطان معده هیچ ارتباطی یافت نشد. از بین 87 بیمار، 45 نفر Glu/Glu، 38 نفر Glu/Asp، و 4 نفر Asp/Asp بودند. در گروه شاهد، 44 نفر Glu/Glu، 40 نفر Glu/Asp و 6 نفر Asp/Asp بودند. تفاوت قابل ملاحظه‌ای در فراوانی‌های ژنوتیپی و آللی بین نمونه‌های شاهد و بیمار وجود نداشت.

نتیجه‌گیری: مشخص شد بین این پلی‌مورفیسم و خطر سرطان معده هیچ ارتباطی وجود ندارد. نتایج پیشنهاد می‌کند که پلی‌مورفیسم eNOS ممکن است دارای یک نقش در مهار سرطان معده باشد. اگرچه مطالعات مبتنی بر جمعیت بزرگ‌تر جهت روشن شدن نقش پلی‌مورفیسم ژن eNOS در سرطان معده مورد نیاز می‌باشد.


مرتضی صادقی، زهره حجتی، کامران قاعدی،
دوره 17، شماره 8 - ( 8-1393 )
چکیده

زمینه و هدف: فاکتور رشد اندوتلیال عروقی یکی از مهم‌ترین تنظیم کننده‌های رگزائی است که ارتباط بین افزایش بیان این فاکتور رشد و پیشروی تومور در چندین سرطان گزارش شده است. هدف این مطالعه بررسی میزان بیان چهار ایزوفرم فاکتور رشد اندوتلیال عروقی در تومور سرطان پستان است.

مواد و روش‌ها: در این مطالعه 25 نمونه تومور سرطان پستان و 25 نمونه بافت سالم مورد استفاده قرار گرفت، از هر نمونه mRNA استخراج شد و سپس cDNA آن ساخته شد. میزان بیان چهار ایزوفرم: 121 , VEGF165, VEGF 183 VEGF و 189 VEGF توسط qRT-PCR و ژل الکتروفورز اندازه‌گیری شد.

یافته‌ها: از بین 4 ایزوفرم 165VEGF و 121 VEGF بیشترین و 183 VEGF و 189 VEGF کم‌ترین بیان را در کل نمونه‌ها داشتند. میزان بیان کلی VEGF در نمونه‌های توموری نسبت به نمونه‌های کنترل افزایش معنی‌داری داشت (6/4 برابر، 01/0p<).

نتیجه‌گیری: ارتباط بسیار معنی‌داری بین افزایش بیان فاکتور رشد اندوتلیال عروقی و ایجاد تومور سرطان پستان وجود دارد که احتمالا می‌توان در آینده از آن به عنوان مارکر تشخیص زود هنگام سرطان پستان استفاده کرد.


سمیه سعادتمند، احمد همتا، عبدالرحیم صادقی، فتح الله محقق،
دوره 17، شماره 12 - ( 12-1393 )
چکیده

زمینه و هدف: هورمون استروژن تنظیم کننده فیزیولوژیکی تکثیر بافت پستان محسوب می‌شود. شواهد نشان می‌دهد که تغییرات در مسیرهای سیگنالینگ استروژن، از جمله گیرنده آلفای آن، در طول سرطان پستان و پیشرفت آن اتفاق می‌افتد. گیرنده آلفا استروژن (ESR&alpha) در بیشتر تومورهای پستان بیان شده و ارتباطش با پیشرفت تومورهای درجه پایین به اثبات رسیده است. پلی مورفیسم‌های تک نوکلئوتیدی (SNPs) در ژن‌ها می‌توانند به تفاوت در استعداد ابتلا به سرطان و پاسخ متفاوت به درمان در جمعیت‌های مختلف منجر شوند. در مطالعه حاضر بررسی همراهی پلی مورفیسم تک نوکلئوتیدی rs2234693:C/T در ژن ESR&alpha، با سرطان پستان بررسی شد.

مواد و روش‌ها: در این پژوهش مورد- شاهدی، 150 خانم مبتلا به سرطان پستان و 142خانم سالم بدون سابقه خانوادگی سرطان پستان وارد مطالعه شدند. استخراج DNA از نمونه‌های خون انجام شد. بعد از طراحی پرایمرها، تکنیک PCR-RFLP استفاده شد و با الکتروفورز ژل اکریل آمید، نمونه‌ها ژنوتایپ شدند. از نرم افزار SPSS نسخه 20 و تست کای اسکوئر جهت بررسی آماری استفاده شد.

یافته‌ها: ژنوتیپ‌های TTو CT نسبت به CC در جایگاه rs2234693:C/T به ترتیب افزایش خطر 5/5 و 5/1 برابری را نشان دادند. بین دو گروه بیمار و سالم در برخی از ویژگی‌های بالینی از جمله پستان فیبروکیستیک و سن منارک تفاوت معنی‌دار آماری مشاهده شد.

نتیجه‌گیری: یافته‌های ما حاکی از عدم ارتباط معنی‌دار بین پلی مورفیسم C/T و سرطان پستان است اما ارتباط ژنوتیپ‌های CC و TT این پلی مورفیسم در ژن گیرنده آلفای استروژن با سرطان پستان وجود دارد که با مطالعات برخی محققین دیگر مطابقت دارد.


احمدرضا باغستانی، محمودرضا گوهری، آرزو اروجی، محمدامین پورحسینقلی،
دوره 18، شماره 1 - ( 1-1394 )
چکیده

زمینه و هدف: سرطان کولورکتال شایع‌ترین سرطان دستگاه گوارش می‌باشد. بررسی عوامل مؤثر بر زمان بقای این بیماران حائز اهمیت است. هدف از این پژوهش مقایسه مدل‌های پارامتری با برآورد خطای پیش‌بینی و شناسایی عوامل مؤثر بر زمان بقای بیماران مبتلا به سرطان روده بزرگ است.

مواد و روش‏ها: مطالعه حاضر از نوع مطالعات هم‌گروهی بود. در این مطالعه 600 بیمار مبتلا به سرطان روده بزرگ طی سال‌های 1380 تا 1385 به بیمارستان طالقانی شهر تهران مراجعه نمودند و حداقل 5 سال پی‌گیری شدند. برای تعیین عوامل مؤثر بر زمان بقای بیماران مدل‏های پارامتری وایبل، نمایی و لگ-لجستیک به داده‏ها برازش داده شد و این مدل‏ها با برآورد خطای پیش‌بینی به روش زیان آشکار با یکدیگر مقایسه شدند.

یافته‏ها: از 600 بیمار، 344(3/57 درصد) نفر مرد و 256(7/42 درصد) نفر زن بودند. از کل بیماران 151(2/25 درصد) نفر فوت کردند که 3/62 درصد آنها مرد بودند. در حالت تک متغیره زمان بقای بیماران با عوامل مرحله بیماری، شاخص توده بدنی، محل سرطان و جنسیت بیمار ارتباط معنی‌دار داشت اما در حالت چند متغیره تنها مرحله بیماری و شاخص توده بدنی عوامل مؤثر بر بقای این بیماران بودند. با استفاده از برآورد خطای پیش‌بینی به روش زیان آشکار، مدل لگ لجستیک بهترین مدل بود.

نتیجه‌گیری: با توجه به این که پیش‌بینی زمان بقای بیماران از اهمیت بالایی برخوردار است، لذا می‌توان نتیجه گرفت برای مقایسه مدل‌ها از برآورد خطای پیش‌بینی استفاده شود. علاوه بر آن از آنجایی که مرحله بیماری و شاخص توده بدنی از عوامل مؤثر در زمان بقای بیماران شناخته شد می‌توان با تشخیص به موقع و رعایت رژیم غذایی مناسب زمان بقای بیماران را افزایش داد.


سعید راضی، حمید صالحی نیا، مهری فتحعلی لوی دیزجی،
دوره 18، شماره 2 - ( 2-1394 )
چکیده

زمینه و هدف: سرطان یکی از شایع‌ترین علل مرگ و میر در جهان می‌باشد و میزان بروز و شیوع آن در حال افزایش است. باتوجه به این که بررسی جامعی بر روی سرطان‌های شایع در زنان ایرانی صورت نگرفته، این مطالعه با هدف تعیین روند بروز 10 سرطان شایع در بین زنان ایرانی از سال 1382 تا 1388 انجام گرفته است.

مواد و روش‌ها: مطالعه حاضر به صورت مقطعی و با استفاده از تحلیل داده‌های موجود صورت گرفته و از داده‌های منتشر شده سیستم ثبت کشوری موارد سرطان استفاده گردیده است. در این مطالعه کلیه موارد ثبت شده کشوری سرطان در زنان طی سال‌های 82 تا 88 در کل کشور مورد بررسی قرار گرفت. میزا‌ن موارد سنی گزارش شده بروز سرطان با روش استاندارد سازی مستقیم و با استفاده از جمعیت استاندارد جهان محاسبه شده است. آزمون روند خطی کوکران-آرمیتاژ نیز جهت بررسی تغییرات روند میزان بروز و با استفاده از نرم افزار Winpepi انجام شد.

یافته‌ها: یافته‌ها نشان می‌دهد که نسبت کل سرطان‌ها در زنان در مقایسه با کل جمعیت در حال افزایش است. سرطان‌های پستان، پوست، کولورکتال، معده، مری، تیروئید، لوکومیا، تخمدان، مغز و رحم به ترتیب شایع‌ترین سرطان‌ها در بین زنان ایرانی بوده‌اند. در طول سال‌های مورد بررسی روند افزایشی این سرطان‌ها به طور قابل توجهی نمایان است.

نتیجه‌گیری: براساس یافته‌های این مطالعه، میزان بروز انواع سرطان‌ها در زنان دارای سیر صعودی است. به کارگیری برنامه‌های غربال‌گری در کاهش روند این بیماری‌ها می‌تواند مفید باشد.


فرناز تاج بخش، فرهاد مشایخی، زیور صالحی، حمید سعیدی ساعدی، مصطفی یوسفی،
دوره 18، شماره 2 - ( 2-1394 )
چکیده

زمینه و هدف: سرطان سینه یکی از شایع‏ترین انواع سرطان‏ها و یکی از اصلی‏ترین دلایل مرگ در اثر سرطان در سرتاسر جهان است که به یک نگرانی جهانی در حوزه سلامت تبدیل شده است. محصول ژن ApE1 (اندونوکئاز آپورینیک/آپیریمیدینیک) یک پروتئین چند عملکردی است که در مسیر ترمیم با برداشت باز (BER) نقش مهمی دارد. پلی مورفیسم تک نوکلئوتیدی T>G در اگزون شماره 5 منجر به جانشینی Asp>Glu در کدون 148 می گردد (Asp148Glu). در این پژوهش مورد- شاهدی به بررسی ارتباط این پلی مورفیسم و خطر ابتلا به سرطان سینه در جمعیت گیلان پرداخته شد.

مواد و روش‏ها: جهت بررسی پلی مورفیسم ژن APE1 مورد-شاهدی، نمونه‏های خون از 75 فرد مبتلا به سرطان سینه و 75 فرد سالم جمع‏آوری شد و با استفاده از پرایمرهای اختصاصی طراحی شده با روش AS-PCR مورد بررسی قرار گرفت. هم‏چنین به منظور بررسی ارتباط بین فراوانی ژنوتیپی و آللی در دو گروه بیمار و کنترل از آزمون کای مربع (&chi2) استفاده گردید.

یافته‏ها: بررسی‏ها در دو گروه بیمار و کنترل نشان داد با توجه به مقدار 1/0p= و هم‏چنین p آللی معادل 6/0 ارتباطی بین پلی مورفیسم کدون 148 ژن ApE1 و سرطان سینه در جمعیت مورد مطالعه وجود ندارد.

نتیجه‏گیری: یافته‏های این تحقیق عدم ارتباط معنی‏دار بین پلی مورفیسم Asp148Glu با خطر ابتلا به سرطان سینه را نشان داد(1/0p=). این در حالی است که برای روشن شدن نقش پلی مورفیسم Asp148Glu در سرطان سینه به مطالعات بیشتری نیاز است.


فاطمه کوهی، مصطفی عنایت راد، حمید صالحی نیا،
دوره 18، شماره 3 - ( 3-1394 )
چکیده

زمینه و هدف: سرطان در افراد مسن به طور فزاینده‌ای در حال افزایش است. با توجه به ساختار جمعیتی کشور انجام مطالعه‌ای که اپیدمیولوژی و روند تغییرات بروز سرطان را در سالمندان کشور مشخص کند ضروری می‏باشد، لذا این مطالعه با هدف بررسی اپیدمیولوژی و روند بروز سرطان در سالمندان ایران از سال 1382 تا 1388 صورت گرفته است.

مواد و روش‏ها: مطالعه حاضر به صورت مقطعی و با استفاده از تحلیل داده‌های موجود انجام گرفته است و از داده‌های منتشر شده سیستم ثبت کشوری موارد سرطان در آن استفاده شده است. در این مطالعه کلیه موارد ثبت شده کشوری سرطان در سالمندان طی سال‏های 82 تا 88 در کل کشور مورد بررسی قرار گرفته است. میزا‌ن‌ بروز موارد گزارش شده سنی با روش استاندارد سازی مستقیم و با استفاده از جمعیت استاندارد جهان محاسبه شده است. آزمون روند خطی کوکران-آرمیتاژ نیز جهت بررسی تغییرات روند میزان بروز و با استفاده از نرم افزار Winpepi انجام شد.

یافته‌ها: بررسی آمار مرکز ثبت سرطان نشان می‌دهد که بروز سرطان‌ها با افزایش سن افزایش یافته و بیشتر موارد سرطان در سالمندان (افراد بالای 60 سال) اتفاق افتاده است، به طوری که حداکثر بروز در سن 80 تا 84 سال بوده است، ولی پس از سن 85 کاهش یافته است. شایع‏ترین سرطان در این فاصله زمانی(82 تا 84) در میان سالمندان سرطان پوست بوده است. هم‏چنین طبق این آمار میزان بروز سرطان‌ها در میان مردان سالمند بالاتر از زنان سالمند بوده است.

نتیجه‌گیری: بر اساس نتایج، روند بروز سرطان در سالمندان در حال افزایش می‏باشد و با افزایش سن، بروز انواع مختلف سرطان‌ها افزایش می‌یابد. از این رو اجرای برنامه‌های غربال‌گری و آموزش‌های لازم در زمینه تشخیص زودرس و دوری از مواجهه با عوامل خطر، برای کاهش ابتلا به سرطان در سالمندان ایرانی می‌تواند مفید باشد.


فتح الله محقق، مجتبی احمدلو،
دوره 18، شماره 4 - ( 4-1394 )
چکیده

زمینه و هدف: سرطان دهانه رحم، سومین سرطان شایع دستگاه تناسلی زنان است. در بسیاری از کشورهای درحال پیشرفت، شیوع این بدخیمی بالاست. این مطالعه با هدف تعیین شیوع سرطان دهانه رحم در زنان شهرستان اراک طراحی گردید.

 مواد و روش‏ها: این پژوهش از نوع مقطعی- تحلیلی است که بر روی۱۰۰۰ زن متاهل انجام شد. اطلاعات دموگرافیک نظیرسن، تحصیلات، سابقه هیسترکتومی، وضعیت تغذیه، سن ازدواج، سابقه سقط و مصرف سیگار و غیره توسط پرسش‏گران تکمیل گردید. سپس از همه افراد وارد شده در طرح، آزمایش پاپ اسمیر به عمل آمده و نمونه‏ها به آزمایشگاه پاتولوژی فرستاده شدند. سپس اطلاعات با استفاده از نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل گردید.

یافته‏ها: میانگین سنی افراد مورد مطالعه 1/10±38/39 سال، بیشترین فراوانی تعداد دفعات ازدواج یک بار 459 نفر (45 درصد)، میانگین سن ازدواج 3/10±9/17 سال، میانگین سن اولین تماس جنسی 1/15 سال (2/9 درصد)، بیشترین فراوانی تعداد دفعات حاملگی 258 نفر (8/25 درصد) و بیشترین فراوانی تعداد دفعات سقط یک بار 153 نفر (3/15 درصد) بود. شیوع سرطان دهانه رحم در این مطالعه 004/0(4 نفر در هزار نفر) برآورد گردید. ارتباط آماری معنی‏داری بین سن، هیسترکتومی، تعداد دفعات ازدواج و مقاربت دردناک با سرطان دهانه رحم مشاهده گردید(005/0>p). ولی ارتباط آماری بین مصرف سیگار، رژیم غذایی، مصرف قرص‏های بارداری و سایر متغیرهای مطالعه سرطان رحم معنی‏دار نبود(005/0)


بیژن خادمی، محبوبه رزمخواه، ابراهیم افتخار، احمد حسینی، حسین حامدی،
دوره 18، شماره 12 - ( 12-1394 )
چکیده

زمینه و هدف: سرطان حنجره به دلایل نامشخصی موجب القای سرکوب سیستم ایمنی در ناحیه تومور می‌شود. مولکول‌های گیرنده شبه زنگوله‌ای (TLR) نقش مهمی را در القاء و کنترل پاسخ ایمنی ایفا می‌کنند. در این راستا اهمیت و نقش TLR های نوع 2، 4 و 9 در کنار هم در سرطان حنجره مورد مطالعه قرار نگرفته است. هدف از مطالعه حاضر ارزیابی بیان ژن‌های TLR2، TLR4 و TLR9 در بیماران مبتلا به سرطان حنجره می‌باشد.

مواد و روشها: 89 نمونه تومور و 35 نمونه از بافت سالم مجاور تومور از بیماران مرد مبتلا به سرطان حنجره تهیه شده و میزان بیان ژن‌های TLR2، TLR4 و TLR9 به روش واکنش زنجیره‌ای پلی مراز زمان واقعی (Real time PCR) تعیین شد.

یافته‌ها: بیان ژن TLR2 به واسطه درگیری غدد لنفاوی و هم‌چنین درگیری بافت اطراف تومور و در نهایت وجود متاستاز ناحیه‌ای افزایش یافت. بیان ژن TLR4  نیز در بیمارانی که درگیری غدد لنفاوی داشتند، حدود 5/1 برابر افزایش داشت. میزان بیان ژن TLR9 با افزایش stage و گسترش تومور افزایش پیدا کرد. بیان TLR2 و TLR4در بافت توموری نسبت به بافت سالم مجاور آن تغییر چندانی نداشت، اما بیان TLR9 افزایش نشان داد. هیچ‌یک از یافته‌ها از لحاظ آماری معنی‌دار نبود.

نتیجهگیری: مطالعه حاضر نشان داد میزان بیان ژنهای TLR2، TLR4 و TLR9 در تومورهای جدا شده از بیماران مبتلا به سرطان حنجره با ویژگیهای کلینیکوپاتولوژیک بیماران مرتبط است. علاوه بر این، اگرچه مقایسه بیان این ژنها در بافت توموری نسبت به بافت سالم مجاور آن تغییراتی را نشان داد، اما چشمگیر نبود.



صفحه 2 از 5     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشگاه علوم پزشکی اراک می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Arak University of Medical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb