جستجو در مقالات منتشر شده


32 نتیجه برای مهری

سحر محرابی، مریم شکرپور، مهری جمیلیان، حمیدرضا سخی،
دوره 18، شماره 7 - ( مهر 1394 )
چکیده

  زمینه و هدف: اپیزیوتومی یکی از متداول ‌ ترین اعمال جراحی زنان و زایمان است که در مرحله دوم زایمان جهت تسهیل زایمان انجام می ‌ شود. برش این ناحیه با درد و ناراحتی همراه است. ترمیم زخم موجب رهایی از درد و بازگشت سریع ‌ تر به فعالیت ‌ های روزانه می ‌ گردد. با توجه به میزان بالای عفونت محل اپیزیوتومی، تصمیم گرفتیم که اثرات از کرم زعفران 20 درصد را در زنانی که تحت اپیزیوتومی قرار گرفته‌اند بررسی نماییم.

  مواد و روش ها: این کار آزمایی بالینی تصادفی دو سوکور روی 60 زن باردار نخست زا انجام شد که طی سال ‌ های 1392 تا 1393 در مرکز آموزشی درمانی طالقانی اراک تحت زایمان طبیعی و اپیزیوتومی قرار گرفته بودند. گروه مداخله، هر روز 3 بار به مدت 2 هفته کرم موضعی عصاره زعفران20 درصد دریافت کردند و گروه شاهد کرم موضعی پلاسبو دریافت نمودند. وضعیت زخم و ترمیم آن در روز اول، هفتم و چهاردهم بعد از زایمان بررسی شد.

  یافته‌ها: از نظر ترمیم محل اپیزیوتومی در روزهای هفتم (054/0 = p ) و چهاردهم ‌(003/0 = p ) و روند پیوستگی لبه زخم در روز‌های اول (015/0 = p )، هفتم (013/0 = p ) و چهاردهم (001/0 = p ) در دو گروه اختلاف معنی ‌ داری دیده شد. از نظر باز شدن زخم در روز اول (492/0 = p ) اختلاف آماری معنی‌داری وجود نداشت، اما در روزهای هفتم (001/0 = p ) و چهاردهم (026/0 = p ) یک اختلاف آماری معنی ‌ دار بین دو گروه مشاهده شد.

نتیجه گیری: این مطالعه نشان داد که مصرف کرم عصاره زعفران 20 درصد برای ترمیم زخم اپیزیوتومی و پیوستگی لبه‌های زخم می‌تواند موثر باشد.
مهری جمیلیان، معصومه حیدری،
دوره 18، شماره 9 - ( آذر 1394 )
چکیده

زمینه و هدف: سقط فراموش شده به معنای باقی ماندن محصولات حاملگی مرده با سن کمتر از 20 هفته در رحم به مدت چندین هفته می‌باشد. این پژوهش به منظور بررسی اثر بخشی روغن کرچک بر آمادگی سرویکس در درمان سقط طراحی شد.

مواد و روش‌ها: این کارآزمایی بالینی سه سوکور بر روی 72 زن باردار با سقط فراموش شده صورت گرفت که بر اساس زوج یا فرد بودن شماره پرونده به دو گروه 36 نفری تقسیم شدند. گروه مورد 800 میکروگرم میزوپروستول واژینال و 60 میلیلیتر روغن کرچک خوراکی توام با آب میوه و گروه شاهد 800 میکروگرم میزوپروستول واژینال و 60 میلیلیتر دارونما توام با آب میوه دریافت نمودند. در هر دو گروه ، در صورت نیاز، 3 دوز شیاف واژینال به میزان 800 میکروگرم و با فاصله حداقل 24 ساعت تکرار شد. پس از دفع محصولات بارداری، سونوگرافی صورت گرفت و در صورت لزوم کورتاژ انجام شد‌.

یافته‌ها: در طول مداخله، مدت زمان باز شدن دهانه رحم در گروه مداخله نسبت به گروه شاهد کوتاه تر بود و اختلاف آماری معنی‌دار بود(032/0=p). همچنین، گروه شاهد به تعداد دفعات تجویز میزوپروستول بیشتری نسبت به گروه مداخله نیاز داشتند و اختلاف آماری معنیدار بود(037/0=p).

نتیجه گیری: به نظر می‌رسد که روغن کرچک بتواند بر آمادگی سرویکس در درمان سقط مؤثر باشد.


حمیدرضا جمیلیان، مصطفی نوکنی، محمدرضا خوانساری، محمود عاجلو، فرزانه درودگر، مهری جمیلیان،
دوره 19، شماره 3 - ( خرداد 1395 )
چکیده

زمینه و هدف: فرزندخواندگی در استحکام و گرمی بخشیدن به کانون خانواده‌های بدون فرزند و هم‌چنین رفع مشکلات روحی اطفال بدون سرپرست نقش چشم‌گیری دارد. این مطالعه با هدف ارزیابی دقیق‌تر وضعیت روان‌شناختی زوج‌های متقاضی فرزندخواندگی انجام شده است.

مواد و روشها: در یک مطالعه توصیفی- تحلیلی با همکاری دانشگاه علوم پزشکی اراک و سازمان بهزیستی استان مرکزی در سال 1393، کلیه زوج‌های متقاضی فرزندخواندگی مراجعه کننده به سازمان بهزیستی (جمعاً 195 نفر) در بازه زمانی یک سال وارد مطالعه شدند. سپس پرسش‌نامه جمعیت شناختی و MMPI-II برای جمع‌آوری داده‌ها در اختیار آن‌ها قرار گرفت. در تجزیه و تحلیل داده‌ها، از آمار توصیفی، شاخص‌های میانه و میانگین و تحلیل کوواریانس استفاده شده است.

یافتهها: میانگین و انحراف معیار کلیه مقیاس‌های بالینی و اعتبارMMPI-II  در کل نمونه ها و هم‌چنین در زیر گروه‌های مختلف جامعه آماری، کمتر از نقطه برش 65 بود. همه متقاضیان در کلیه مقیاس‌های بالینی و اعتبار، از سلامت روان برخوردار بوده و به لحاظ روان‌شناختی، واجد شرایط فرزندپذیری بودند. گروهی از متقاضیان فرزندخواندگی، با نگرانی از رد شدن در پذیرش فرزند، به لحاظ آسیب‌شناسی، خود را بهتر از آن چه که هستند وانمود کرده‌اند که موجب بروز تفاوت معنی‌دار در مقیاس k شده است(019/0=p).

نتیجهگیری: بر اساس یافتههای این مطالعه، متقاضیان فرزندخواندگی از سلامت روان برخوردار بوده و هیچ آسیب روانشناختی نداشتند، ولی گاهی جهت ارائهی چهرهی بهتر از خود، اقدام به «خودبهترنمایی» کردند. بررسی سایر ابزارهای تشخیصی در مطالعات بعدی توصیه میشود.


مهری جمیلیان، سمیه بخشایشی،
دوره 19، شماره 6 - ( شهریور 1395 )
چکیده

زمینه و هدف: تعداد مطالعات کمی اثرات مکمل یاری کلسیم به علاوه ویتامین D را بر روی پروفایل‌های متابولیک در زنان دارای اضافه وزن مبتلا به سندرم تخمدان پلی‌کیستیک بررسی نموده‌اند. این مطالعه به منظور ارزیابی اثرات مکمل یاری کلسیم و ویتامین D بر روی پروفایل‌های متابولیک در زنان دارای اضافه وزن مبتلا به سندرم تخمدان پلی‌کیستیک طراحی شد.

مواد و روش‌ها: این مطالعه کارآزمایی بالینی کنترل شده-پلاسبو و دو سوکور تصادفی بر روی 104 زن چاق و دارای اضافه وزن مبتلا به PCOS انجام شده است. شرکت کنندگان به طور تصادفی به چهار گروه: 1) مکمل ترکیب ویتامین D (50000 واحد به ازای هر هفته) و 500 میلی‌گرم کلسیم (روزانه 2 عدد)، 2) مکمل ترکیب ویتامین D (50000 واحد به ازای هر هفته)، 3) مکمل 500 میلی‌گرم کلسیم (روزانه 2 عدد) و 4) پلاسبو برای هشت هفته تقسیم شدند. نمونه خون ناشتا در ابتدا و هشت هفته بعد از مداخله برای اندازه‌گیری پروفایل‌های متابولیک از بیماران گرفته شد.

یافته‌ها: به دنبال تجویز مکمل کلسیم به علاوه ویتامین D، یک کاهش معنی‌دار در انسولین سرمی (4/11±3/3- در مقابل 5/8±1/1-، 0/3±4/1- و µIU/ml 1/6±1/3+، 03/0p=)، مقاومت به انسولین (4/2±7/0- در مقابل 5/2±3/0-،6/0±2/0- و 9/1±8/0+، 04/0p=)، مالون دی آلدئید (3/0±6/0- در مقابل 2/0±1/0-، 2/0±5/0- و 4/0±6/0+ میکرومول بر لیتر، 009/0p=) و یک افزایش معنی‌دار در توتال آنتی اکسیدانت (7/21±2/35+ در مقابل 7/37±5/22+،1/34±1/21+ و 2/65±8/153- میلی مول بر لیتر، 006/0p=) و گلوتاتیون (3/79±0/216+ در مقابل 2/60±5/47-، 3/31±9/3+ و 9/82±8/160- میکرو مول بر لیتر، 001/0p=) در مقایسه با ویتامین D، کلسیم و پلاسبو مشاهده شد.

نتیجه‌گیری: در مجموع، مکمل یاری کلسیم به همراه ویتامین D برای هشت هفته در زنان مبتلا به PCOS اثرات مفیدی بر روی پروفایل‌های متابولیک داشته است.


مهری جمیلیان، زینب زلفی،
دوره 19، شماره 8 - ( آبان95 1395 )
چکیده

زمینه و هدف: بر اساس دانش ما، هیچ گزارشی که نشان‌دهنده اثرات مکمل یاری روی بر روی پروفایل‌های متابولیک در زنان مبتلا به سندرم تخمدان پلی کیستیک (PCOS) باشد وجود ندارد. این مطالعه به منظور ارزیابی اثرات مکمل یاری روی بر روی پارامترهای هموستاز گلوکز در زنان مبتلا به PCOS طراحی شده بود.

مواد و روشها: این مطالعه کارآزمایی بالینی کنترل شده-پلاسبو دو سوکور بر روی 52 زن مبتلا به PCOS در دامنه سنی 18 تا 40 سال انجام شده است. شرکت کنندگان، برای دریافت روزانه220 میلی‌گرم سولفات روی (حاوی 50 میلی‌گرم روی) (26=n) یا پلاسبو (26=n) به طور تصادفی برای 8 هفته تقسیم شدند. نمونه خون ناشتا در ابتدا و 8 هفته بعد از مداخله برای اندازه‌گیری گلوکز و انسولین از بیماران گرفته شد.

یافتهها: بعد از 8 هفته مداخله، افرادی که مکمل روی دریافت کردند، کاهش معنی‌داری در  قند خون ناشتا (6/9±3/4- در مقابل 0/6±5/0 میلی گرم بر دسی لیتر +، 03/0=p)، انسولین سرمی (9/2±0/3- در مقابل 4/8±5/1 میکرو واحد در میلی لیتر +، 01/0p=)، تری گلیسرید (3/40±6/15- در مقابل 3/25±5/14 میلی گرم بر دسی لیتر+، 002/0=p) و افزایش معنی‌داری در حساسیت به انسولین (02/0±02/0+ در مقابل 05/0±004/0-، 03/0p=) در مقایسه با پلاسبو داشتند.

نتیجه گیری: در مجموع، مکمل یاری 220 میلی‌گرم سولفات روی روزانه برای 8 هفته در زنان مبتلا به سندرم پلی کیستیک تخمدان اثرات مفیدی بر روی پروفایل‌های متابولیک داشته است.


مهری جمیلیان، رقیه افشار،
دوره 19، شماره 12 - ( اسفند ماه 1395 1395 )
چکیده

چکیده

زمینه و هدف: اثر بخشی روغن گل مغربی در سندروم متابولیک و سایر بیماری‌ها مطرح شده است .هم‌چنین نقش ویتامین D در کاهش ریسک بسیاری از بیماری‌های مزمن مثل چاقی، سندروم متابولیک و دیابت مفروض گردیده است. بر اساس دانش ما، هیچ گزارشی که نشان‌دهنده اثرات مکمل یاری روغن گل مغربی به علاوه ویتامین D بر روی پروفایل‌های متابولیک در زنان باردار مبتلا به دیابت بارداری باشد وجود ندارد. این مطالعه به منظور ارزیابی اثرات مکمل یاری روغن گل مغربی و ویتامین D بر روی پروفایل‌های متابولیک در زنان باردار مبتلا به دیابت بارداری طراحی شده است.

مواد و روشها: این مطالعه کارآزمایی بالینی کنترل شده- پلاسبو دو سوکور بر روی 60 زن باردار مبتلا به دیابت بارداری انجام شده است. نمونه‌ها، به طور تصادفی در دو گروه مکمل روغن گل مغربی و ویتامین D (30=n) یا پلاسبو (30=n) برای 6 هفته تقسیم شدند. نمونه خون ناشتا در ابتدا و 6 هفته بعد از مداخله برای اندازه‌گیری متغیرهای بیوشیمیایی از بیماران گرفته شد. 

یافتهها: مکمل یاری ویتامین D به علاوه روغن گل مغربی منجر به کاهش معنی‌دار پروتئین واکنش‌گر C با حساسیت بالای (hs-CRP) سرمی (0/4±9/1- در مقابل 6/2±6/0+ میکروگرم بر میلی‌لیتر، 006/0p=) و مالون دی آلدئید (1/2±8/0- در مقابل 5/1±6/0+ میکرو مول بر میلی‌لیتر، 005/0=p) در مقایسه با پلاسبو شده است. به علاوه، یک افزایش معنی‌دار در نیتریک اکساید (8/3±5/2+ در مقابل 1/8±9/1- میکرومول بر لیتر، 009/0=p) و توتال آنتی اکسیدانت (8/174±4/84+ در مقابل 1/143±4/36- میلی مول بر لیتر،  005/0p=) به دنبال مصرف مکمل ویتامین D به علاوه روغن گل مغربی در مقایسه با پلاسبو مشاهده نمودیم.

نتیجهگیری: مکمل یاری روغن گل مغربی و ویتامین دی در زنان باردار مبتلا به دیابت بارداری اثرات مفیدی بر روی پروفایل‌های متابولیک داشته است.


مهری جمیلیان، ریحانه صاحب کشاف،
دوره 20، شماره 1 - ( فروردین 1396 1396 )
چکیده

چکیده

زمینه و هدف: مطالعات کمی در مورد اثرات مکمل سویا در بیماران مبتلا به سندروم تخمدان پلی کیستیک وجود دارد. این مطالعه به منظور ارزیابی اثرات مکمل یاری سویا بر روی پروفایل های متابولیک در زنان مبتلا به سندروم تخمدان پلی کیستیک طراحی شد.

مواد و روشها: این مطالعه کارآزمایی بالینی کنترل شده- پلاسبو دو سوکور تصادفی بر روی 70 زن مبتلا به سندروم تخمدان پلی کیستیک انجام شده است. شرکت کنندگان، به طور تصادفی به دو گروه مکمل ایزوفلاون سویا 50 به میزان میلی‌گرم (35=n) یا پلاسبو (35=n) برای 12 هفته تقسیم شدند. نمونه خون ناشتا در ابتدا و 12 هفته بعد از مداخله برای اندازه‌گیری متغیرهای مرتبط از بیماران گرفته شد. 

یافتهها: به دنبال تجویز مکمل سویا یک کاهش معنی‌دار در سطوح تستوسترون توتال سرمی (4/0±2/0- نانوگرم بر میلی‌لیتر در مقابل 3/0±1/0 نانوگرم بر میلی لیتر پلاسبو ،  01/0p=) ، یک افزایش معنی دار در سطوح گلوتاتیون (2/102±0/96+ میکرومول بر لیتر در مقابل 8/157±7/22+ میکرومول بر لیتر پلاسبو ، 04/0p=) و یک کاهش معنی دار در مالون دی آلدئید پلاسمایی (8/0±7/0- میکرو مول بر لیتر در مقابل 3/2±8/0+ میکرومول بر لیتر ، 001/0p=) در مقایسه با پلاسبو مشاهده شد.

نتیجه گیری: بر اساس یافته‌های این پژوهش، مکمل یاری سویا در زنان مبتلا به سندروم تخمدان پلی کیستیک اثرات مفیدی بر روی پروفایل‌های متابولیک داشته است.


مهری جمیلیان، سمیه جمشیدی،
دوره 20، شماره 10 - ( دی ماه 1396 1396 )
چکیده

چکیده
زمینه و هدف: مکمل یاری سلنیوم می­تواند تاثیرات مفید متعددی از جمله اعمال ضد التهابی داشته باشد. هدف از این مطالعه ارزیابی اثرات مکمل یاری سلنیوم بر روی سطوح بیان ژن سیتوکین­های التهابی و فاکتور رشد اندوتلیال عروقی (VEGF) در زنان مبتلا به دیابت بارداری (GDM) بود.
مواد و روش­ها: این مطالعه کارآزمایی بالینی تصادفی دو سوکور کنترل شده با دارونما بر روی 40 زن باردار مبتلا به GDM در محدوده سنی 18 تا 40 سال انجام شد. شرکت­کنندگان، به طور تصادفی برای دریافت روزانه 200 میکروگرم مکمل سلنیوم (20=n) یا پلاسبو (20=n) برای مدت 6 هفته تقسیم شدند. سطوح بیان ژن سیتوکین­ های التهابی و VEGF در لنفوسیت ­های زنان مبتلا به GDM به روش RT-PCR تعیین شد.
یافته­ ها: مکمل یاری سلنیوم بعد از 6 هفته مداخله، در مقایسه با پلاسبو منجر به کاهش معنی دار بیان ژن فاکتور نکروز تومور آلفا (TNF-α) (02/0=p) و فاکتور رشد تغییر دهنده بتا (TGF-β) (01/0=p) و افزایش معنی دار سطوح بیان ژن VEGF (03/0=p) در لنفوسیت های بیماران مبتلا به GDM شد. بیان ژن IL-1β و IL-8 در لنفوسیت های زنان مبتلا به GDM هیچ گونه تغییر قابل توجهی به دنبال مصرف مکمل سلنیوم پیدا نکرد.
نتیجه­ گیری: مصرف مکمل یاری سلنیوم بعد از 6 هفته در زنان باردار مبتلا به GDM، منجر به کاهش معنی دار بیان ژنTNF-α و  TGF-βو افزایش قابل ملاحظه بیان ژن VEGF شد. ولی نتوانست بر بیان
IL-1β و IL-8 تأثیری بگذارد.
 

مهری جمیلیان، نازنین روان بخش،
دوره 21، شماره 5 - ( دوماهنامه مهر و آبان 1397 )
چکیده

زمینه و هدف: بر اساس دانش ما، هیچ گزارشی که نشاندهنده اثرات مکمل یاری ویتامین E بهعلاوه امگا-3 بر روی بیومارکرهای التهابی و استرس اکسیداتیو در زنان باردار مبتلا به دیابت بارداری (GDM) باشد وجود ندارد. این مطالعه به منظور ارزیابی اثرات مکمل یاری ویتامین E بهعلاوه امگا-3 بر روی متابولیسم انسولین و بیومارکرهای التهابی و استرس اکسیداتیو در زنان باردار مبتلا به دیابت بارداری طراحی شده بود.
مواد و روشها: این مطالعه کارآزمایی بالینی تصادفی کنترل شده- پلاسبو دو سوکور بر روی 60 زن باردار مبتلا به دیابت بارداری انجام شده است. شرکتکنندگان بهطور تصادفی برای مصرف 400 واحد ویتامین E بهعلاوه 1000 میلیگرم مکمل امگا-3 (30=n) یا پلاسبو (30=n) برای 6 هفته تقسیم شدند. نمونه خون ناشتا در ابتدا و 6 هفته بعد از مداخله برای اندازه‌گیری متغیرهای بیوشیمیایی گرفته شد.
یافتهها: مکمل یاری ویتامین E بهعلاوه امگا-3 منجر به افزایش معنیدار توتال آنتی اکسیدانت پلاسمایی (9/224±5/187+ در مقابل 1/136±5/32- میلیمول بر لیتر، 001/0p<) و یک کاهش معنیدار در مالون دی آلدئید پلاسمایی (9/0±1/0- در مقابل 4/1±6/0+ میکرو‌مول بر لیتر، 04/0p=) در مقایسه با پلاسبو شده است. بهعلاوه، یک افزایش معنیدار در نیتریک اکساید پلاسمایی (7/7±0/5+ در مقابل 0/28±0/12- میکرو‌مول بر لیتر، 002/0p=) بهدنبال مصرف مکمل ویتامین E بهعلاوه امگا-3 در مقایسه با پلاسبو مشاهده نمودیم.
نتیجهگیری: مکمل یاری ویتامین E بهعلاوه امگا-3 در زنان باردار مبتلا به GDM اثرات مفیدی بر روی بیومارکرهای استرس اکسیداتیو و التهابی داشته است.

سمیه دلاور، نیلوفر شادمهری، حمید دالوند،
دوره 22، شماره 1 - ( دو ماهنامه فروردین و اردیبهشت 1398 )
چکیده

زمینه و هدف: کودکان فلج مغزی به خاطر وضعیت نامناسب هنگام خواب ممکن است دچار اختلالات اسکلتی-عضلانی شوند. هدف مطالعه، طراحی تجهیزات برای وضعیتدهی خواب کودکان دارای فلج مغزی بود.
مواد و روشها: این پژوهش از نوع طراحی وسیله برای وضعیتدهی خواب کودکان دارای فلج مغزی بود. طراحی در سه مرحلهی نیازسنجی، ایده پردازی و طرح نهایی اجرا گردید. 17 کودک دارای فلج مغزی 2 تا 12 ساله که در سطوح 3 تا 5 سامانه طبقهبندی عملکرد حرکتی درشت (GMFCS E&R) Gross Motor Measure Function Classification System Expanded and Revised  قرار داشتند از کلینیک‌های توانبخشی شهرهای تهران و کرج به صورت نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها از پارهای اطلاعات جمعیتشناختی و مقیاس GMFCS E&R استفاده شد.
ملاحظات اخلاقی: این پژوهش با کد اخلاق IR. ART U.REC.1394.118 توسط کمیته اخلاق پژوهشی دانشکده هنرهای کاربردی دانشگاه تهران تصویب شد.
یافتهها: در فرآیند نیازسنجی، از پرسشنامه محققساخته و عکسهای وضعیت خواب کودکان دارای فلج مغزی حین خواب استفاده شد. در مرحله ایده پردازی، ایده‌‌های آزاد و خلاقانه تحت عنوان بلک باکس و هم‌چنین اتودها در مرحله شفاف سازی با عنوان ترکیب ایدههای خلاقانه ارایه شدند. در مرحله طرح نهایی، با استفاده از مواد اولیه، وضعیتدهی و بستهبندی به طرح برتر دست یافتیم. نتیجهگیری: طرح پیشنهادی به عنوان یک ابزار مداخله گر بر اساس نیاز کودکان دارای فلج مغزی ایرانی طراحی شده و نمونه مشابه داخلی و خارجی ندارد. طرح نهایی تجهیزات خواب شامل مجموعه تشک و وسایل متعدد وضعیت دهی به سبک مدولار است که بر اساس رویکرد خانواده محور طراحی شده تا ضمن امکان مداخله فعال والدین هنگام خواب و استراحت بتواند به وضعیتدهی مناسب کودک کمک نماید.

محمد صادق مسچی، شیدا سوداگر، فرهاد جمهری، مرجان حسین زاده تقوایی، مژگان فروتن،
دوره 23، شماره 6 - ( بهمن و اسفند 1399 )
چکیده

زمینه و هدف: بیماران با علائم اختلالات و زخم‌های دستگاه گوارش تعداد زیادی از مراجعین به کلینیک‌های عمومی و داخلی را تشکیل می‌دهند و مطالعات اولیه زخم معده، نقش عوامل روان‌شناختی را در تولید زخم معده مستعد نشان داده‌اند. هدف این پژوهش تعیین میزان اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر شدت درد و سبک‌های مقابله با استرس بیمارن مبتلا به زخم معده بود.
مواد و روش ها: پژوهش حاضر از نوع مداخله‌ای با طرح پیش‌آزمون، پس‌آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری، کلیه بیماران مبتلا به زخم معده مراجعه‌کننده به مراکز درمانی دولتی شهر تهران در زمستان 1397 بود. از بین افراد داوطلب شرکت در پژوهش، سی نفر از بیماران مبتلا به زخم معده به شیوه نمونه‌گیری در دسترس انتخاب شدند و به ‌صورت تصادفی در گروه آزمایش و گروه کنترل (هر گروه پانزده نفر) قرار گرفتند. ابزارهای سنجش شامل پرسش‌نامه شدت درد مک‌گیل (2000) و سبک‌های مقابله اندلر و پارکر (1990) بود. آزمودنی‌های گروه آزمایش در هشت جلسه 90‌دقیقه‌ای درمان شناختی رفتاری شرکت کردند. آزمودنی‌های گروه کنترل در این مدت درمان روان‌شناختی دریافت نکردند. برای تحلیل داده‌ها، از روش تحلیل واریانس آمیخته همراه با اندازه‌گیری مکرر و آزمون‌های تعقیبی استفاده شد. 
ملاحظات اخلاقی: این مطالعه با شناسه IR.IAU.K.REC.1397.85 به تصویب کمیته اخلاق در پژوهش دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج رسیده است.
یافته ها نتایج نشان داد درمان شناختی رفتاری منجر به افزایش سبک مقابله مسئله‌مداری (01/0>‌P) و کاهش سبک‌های مقابله هیجان‌مدار (01/0>P) و اجتنابی (01/0>P) شد. همچنین میانگین نمرات شدت درد در مقایسه با گروه کنترل کاهش یافت (01/0>P).
نتیجه گیری: می‌توان نتیجه گرفت درمان شناختی رفتاری بر شدت درد و سبک‌های مقابله با استرس در بیمارن مبتلا به زخم معده مؤثر بود
الهام سیدمورتی، فرنگیس دمهری، سلیمه قارونی فردی، محسن سعیدمنش،
دوره 27، شماره 5 - ( 10-1403 )
چکیده

مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی طرحواره درمانی بررضایت زناشویی و سلامت روان خانم‌های تحت جراحی هیسترکتومی انجام شد.
روش کار: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نوع تحقیقات، کمی و از نظر روش گردآوری داده‌ها از نوع پژوهش‌های نیمه تجربی با دو گروه آزمایش و گواه همراه با پیش‌آزمون و پس‌آزمون بود. جامعه آماری متشکل از تمامی زنان 30 تا50 سال تحت جراحی هیسترکتومی در سال 1402 استان یزد بود. در این مطالعه 30 آزمودنی واجد شرایط به روش در دسترس انتخاب شدند و شرکت‌کنندگان به طورتصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 15 نفر) قرار گرفتند. برای گروه آزمایش برنامه طرحواه درمانی در 10 جلسه 50 دقیقه‌ای اجرا شد. برای سنجش متغیرهای پژوهش از پرسشنامه‌های سلامت روان Goldberg و پرسشنامه رضایت زناشویی Inrich استفاده شد.
یافته‌ها: نتایج آزمون تحلیل کواریانس نشان داد که استفاده از رویکرد طرحواره درمانی باعث افزایش رضایت زناشویی و سلامت روان خانم های تحت جراحی هیسترکتومی می‌شود (0/001 P).
نتیجه‌گیری: بنابراین استفاده از جلسات طرحواره درمانی در مراکز درمانی برای افرادی که تحت جراحی هیسترکتومی قرار گرفتند، برای کاهش مشکلات زناشویی پیشنهاد می‌گردد.

صفحه 2 از 2    
2
بعدی
آخرین
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشگاه علوم پزشکی اراک می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Arak University of Medical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb