24 نتیجه برای حبیبی
نرگس زمانی، مجتبی حبیبی، محمد درویشی،
دوره 18، شماره 1 - ( فروردین 1394 )
چکیده
زمینه و هدف: افسردگی در رأس فهرست بیماریهای روانی قرار دارد که حدود 25 درصد مراجعین به مراکز بهداشتی در جهان را به خود اختصاص میدهند و تاکنون شیوههای مختلفی برای درمان آن ارایه شده است. لذا، هدف پژوهش تعیین میزان اثربخشی رفتار درمانی دیالکتیکی در مقایسه با گروه درمانی شناختی رفتاری در کاهش افسردگی مادران کودکان معلول بود.
مواد و روشها: مطالعه حاضر، پژوهشی نیمه تجربی با گروه آزمایش و کنترل میباشد. جامعه آماری پژوهش حاضر مادران بیماران مراجعه کننده به مراکز جسمی حرکتی، کار درمانی، فیزیوتراپی بود که علائم افسردگی را داشتند. با روش نمونهگیری در دسترس در هر گروه تعداد 8 بیمار انتخاب شدند. ابزار اندازهگیری شامل مصاحبه بالینی ساخت دار برای اختلالهای محور یک بر اساس DSM-IV و فرم بازبینی شده پرسشنامه افسردگی بک بود. گروه آزمایش رفتار درمانی دیالکتیک و رفتاردرمانی-شناختی طی 2ماه (8 جلسه 2 تا 5/2 ساعته) تحت آموزش قرار گرفتند، در حالی که در این مدت گروه کنترل هیچ مداخلهای را دریافت نکردند.
یافتهها: نتایج نشان داد که بین میانگینهای نمرات افسردگی گروه آزمایشی رفتاردرمانی دیالکتیکی و گروه درمانی شناختی با گروه کنترل تفاوت معنیداری وجود دارد(001/0>p). همچنین بین میانگینهای نمرات افسردگی گروه آزمایشی رفتاردرمانی دیالکتیکی و گروه درمانی شناختی تفاوت معنیداری وجود دارد(001/0>p).
نتیجهگیری: در حوزه درمان و زمینه کار با افراد افسرده و افرادی که در حالت بحران به سر میبرند، رفتاردرمانی دیالکتیکی و رفتاردرمانی شناختی با توجه به ماهیت آن، بسیار کارا و نوید بخش به نظر میرسد.
مجتبی هاشمی، جواد جواهری، مرجان حبیبی، پارسا یوسفی چایجان، مهدیه نظیری،
دوره 18، شماره 6 - ( شهریور 1394 )
چکیده
زمینه و هدف: میزان شیوع یبوست در دوران کودکی 7/0درصد تا 6/29 درصد است. علل غیرارگانیک از شایعترین علل یبوست اطفال است. پلی اتیلن گلیکول (PEG) موثرترین و کم عارضهترین ملین است که به صورت طولانی مدت در اطفال قابل استفاده میباشد. این مطالعه با هدف بررسی و مقایسه تأثیر درمانی PEG و پروبیوتیک باسیلوس کواگولانس و بیفیدو باکتریوم و پرو بیوتیک جهت افزایش رشد پروبیوتیک صورت گرفته است.
مواد و روش ها: در این کارآزمایی بالینی (مطالعه مداخله ای) دوسو کور، 120 کودک 2 تا 16 ساله مبتلا به یبوست مزمن عملکردی، بر اساس معیارهای ROME III وارد مطالعه شدند. با مصرف پارافین مایع رودهها خالی شد. سپس کودکان به صورت تصادفی به سه گروه دریافت کننده پلی اتیلین گلیکول+پلاسبو، پروبیوتیک+پلاسبو و پلی اتیلین گلیکول + پروبیوتیک تقسیم شدند. پس از 6 هفته درمان، میزان موفقیت درمان بین سه گروه، قبل و بعد از مطالعه مقایسه گردید. سپس دادهها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 20 مورد تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: نتایج بررسی به عمل آمده روی سه گروه درمانی برای درمان یبوست نشان داد که تأثیر پلی اتیلن گلیکول و پروبیوتیک بر درمان در مقایسه قبل و بعد از درمان چشمگیر بود، اما در مقایسه گروهها میزان تاثیر یکسان بود. استفاده همزمان از دو دارو تأثیر بیشتری از دریافت تک دارو داشت.
نتیجه گیری: به طور کلی، نتایج حاصل از این مطالعه نشان داد که استفاده همزمان از پلی اتیلن گلیکول و پروبیوتیک در درمان یبوست بسیار مؤثرتر میباشد.
نرگس زمانی، مهران فرهادی، حمیدرضا جمیلیان، مجتبی حبیبی،
دوره 18، شماره 8 - ( آبان 1394 )
چکیده
زمینه و هدف: هدف از پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی رفتاردرمانی دیالکتیکی در کاهش خشمهای انفجاری بود.
مواد و روشها: این طرح پژوهشی نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. گروه نمونه32بیمار مبتلا به خشمهای انفجاری مراجعه کننده به مرکز آموزشی درمانی امیرکبیر اراک بودند که به صورت تصادفی به گروههای آزمایش (رفتار درمانی دیالکتیکی) و گروه کنترل تقسیم شدند. گروه آزمایش در16 جلسه 2 تا 5/2 ساعته به صورت گروهی تحت آموزش مهارتهای رفتاردرمانی دیالکتیکی قرار گرفتند. برای جمعآوری دادهها، بیماران قبل و بعد از مداخله پرسشنامه تکانشگری آیزنک را کامل کردند و با توجه به این که پیش فرضهای لازم برای انجام تحلیل کوارریانس چند متغیره و تحلیل واریانس چند متغیره برآورده نشد از تحلیل واریانس تک متغیره استفاده شد.
یافتهها: نتایج آزمون تحلیل واریانس نشان داد که رفتار درمانی دیالکتیکی خشمهای انفجاری را به طور معنیداری کاهش میدهد.
نتیجهگیری: با توجه به یافتههای پژوهش، میتوان بیان کرد که رفتار درمانی دیالکتیکی موجب کاهش خشمهای انفجاری در افراد تحت درمان شده و استفاده از این روش درمانی میتواند جزء برنامههای مداخلاتی در سطوح گروههای هدف مراکز روان درمانی قرار گیرد همچنین، این روش از طریق کاهش خشمهای انفجاری به بهرهوری زندگی درمانجویان کمک می نماید.
معصومه حبیبیان، پروین فرزانگی، محسن سادات تبار بیشه،
دوره 18، شماره 9 - ( آذر 1394 )
چکیده
زمینه و هدف: التهاب نقش مهمی در پاتوژنز آترواسکلروز ایفا میکند و تعدیل شیوه زندگی یک استراتژی مفید برای پیشگیری از بیماریهای قلبی عروقی است. از این رو، در تحقیق حاضر، اثرات ترکیبی تمرین پیلاتس و مکمل دانه کرفس بر پروتئین جذب شیمیایی مونوسیت-1 و پروتئین واکنشگر C در زنان غیرفعال بررسی شد.
مواد و روشها: در این مطالعه نیمه تجربی، 28 زن داوطلب با میانگین سنی 5/5 ±31 سال، پس از انتخاب به صورت نمونهگیری در دسترس، به طور تصادفی و مساوی به گروههای کنترل، تمرین، مکمل و تمرین+ مکمل تقسیم شدند. تمرین پیلاتس شامل انجام حرکات ورزشی با شدت 50 تا 80 درصد حداکثر ضربان قلب، 3 جلسه در هفته و به مدت 8 هفته بود. گروههای مکمل و مکمل+ تمرین، کپسول حاوی 3/1 گرم دانه کرفس را 3 بار در روز پس از صرف غذا میل نمودند. نمونههای خونی ناشتا قبل و 48 ساعت پس از آخرین مداخلهها جمعآوری شدند. سطوح پروتئین جذب شیمیایی مونوسیت-1 و پروتئین واکنشگر C به روش الایزا اندازهگیری شد.
یافتهها: 8 هفته تمرین پیلاتس، مکمل سازی و مداخله ترکیبی با کاهش معنیدار سطوح پروتئین جذب شیمیایی مونوسیت-1 و پروتئین واکنشگر C همراه بود(05/0>p). به علاوه، مداخلههای ترکیبی و تمرین پیلاتس با افزایش بیشتری در درصد تغییرات این شاخصها در مقایسه با گروه مکمل همراه بود(05/0>p).
نتیجهگیری: بر اساس یافتهها، بخشی از اثرات حمایتی مداخلههای غیردارویی تمرین پیلاتس و مکمل سازی با دانه کرفس ممکن است به علت سرکوب فرآیندهای التهاب باشد.
مژگان آقامحمدی، عبدالحمید حبیبی، روح اله رنجبر،
دوره 18، شماره 11 - ( بهمن 1394 )
چکیده
زمینه و هدف: آیریزین، مایوکینی جدید است که اخیراً شناسایی شده و به نظر میرسد نقش مهمی در تنظیم هموستاز و بهبود مقاومت به انسولین دارد. تأثیر تمرین ورزشی بر میزان آیریزین سرمی در دیابت نوع 2 همچنان مورد بحث است. تحقیق حاضر با هدف بررسی تأثیر شش هفته تمرین منتخب ایروبیک بر سطوح آیریزین سرمی و مقاومت به انسولین زنان دیابتی نوع 2 انجام گرفته است.
مواد و روشها: پژوهش حاضر از نوع بررسی نیمه تجربی با طرح پیش- پسآزمون بود. آزمودنیهای تحقیق را 20 زن مبتلا به دیابت نوع 2 (میانگین سنی 6/5±4/47 سال و میانگین نمایه توده بدنی 42/3±92/29) تشکیل دادند. آزمودنیها به طور تصادفی به دو گروه کنترل (8 نفر) و تجربی (12 نفر) تقسیم شدند. برنامه تمرینی به مدت 6 هفته (4 جلسه در هر هفته، 40 تا 65 دقیقه در هر جلسه) به اجرا درآمد که هر هفته به زمان و شدت تمرین اصلی (50 تا 80 درصد ضربان قلب ذخیره) افزوده میشد. تمرینات اصلی ایروبیک در قالب 6 بلوک ارائه شد که هر بلوک شامل 32 حرکت بود. نمونه خونی قبل و پس از اتمام پروتکل تمرینی جمعآوری گردید.
یافتهها: نتایج تحقیق کاهش معنیدار غلظت گلوکز خون، انسولین و شاخص مقاومت به انسولین و افزایش غلظت سرمی آیریزین را در گروه تمرین در مقایسه با گروه کنترل نشان داد(05/0p≤)، اما ارتباط معنیداری بین سطح آیریزین با مقاومت به انسولین یافت نشد.
نتیجهگیری: به نظر میرسد تمرینات ایروبیک میتواند اثر قابل ملاحظهای بر مقادیر آیریزین سرمی، گلوکز ناشتا و شاخص مقاومت به انسولین در زنان دیابتی نوع 2 داشته باشد.
اسماعیل سلیمانی، مجتبی حبیبی عسگرآباد، سجاد بشر پور، علی شیخالاسلامی، رقیه نوری پور لیاولی،
دوره 19، شماره 3 - ( خرداد 1395 )
چکیده
زمینه و هدف: میگرن یکی از اختلالات نورولوژیک مزمن است که سبب ناتوانی و دوری از هر گونه فعالیت افراد میگردد. از آنجاییکه عوامل مختلفی در بروز و ایجاد میگرن نقش دارند، تنوع داروهایی که در پیشگیری و درمان میگرن به کار میروند نیز زیاد میباشد. درمانهای ترکیبی نیز در تسکین میگرن کاربرد دارند. هدف این پژوهش اثربخشی آموزش کنترل خود بر ابعاد کیفیت زندگی بیماران مبتلا به میگرن بود.
مواد و روشها: جامعه آماری این پژوهش را کلیه بیماران مبتلا به میگرن شهر اردبیل در سال 1393 تشکیل میدهند (برآورد تقریبی: 1150N=). نمونه این پژوهش شامل 40 بیمار مبتلا به میگرن بود که از میان بیماران مبتلا به میگرن شهر اردبیل به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. از پرسشنامه جمعیت شناختی و اطلاعات بیماری و نیز پرسشنامه کیفیت زندگی (36 سوال) برای جمعآوری دادهها در مراکز درمانی استفاده شد. از آنجاکه پژوهش حاضر یک مطالعه آزمایشی با کار آزمایی بالینی و طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه شاهد است، برای تحلیل دادهها از تجزیه و تحلیل واریانس چند متغیره استفاده شد.
یافتهها: نتایج نشان داد که بین دو گروه بیماران مبتلا به میگرن و گروه کنترل در ابعاد کیفیت زندگی تفاوت معنیداری وجود دارد و این بدان معنی است که ابعاد سلامت جسمانی و سلامت روانی کیفیت زندگی بین دو گروه آزمایش و کنترل بعد از آموزش کنترل خود متفاوت است.
نتیجهگیری: آموزش کنترل خود میتواند برای ارتقای کیفیت زندگی بیماران مبتلا به میگرن استفاده شود. این نتایج کاربرد مؤثر و مهمی در درمان بیماران مبتلا به میگرن دارد. بهطورکلی، متخصصان مراکز درمانی میتوانند از این روش در کنار سایر مداخلات درمانی استفاده کنند.
پروین فرزانگی، معصومه حبیبیان، هادی علی نژاد،
دوره 19، شماره 3 - ( خرداد 1395 )
چکیده
زمینه و هدف: بیماری مزمن کلیوی به عنوان یک فاکتور خطرزای مهم با برخی از اختلالات همراه است که از دلایل اصلی مرگ و ناتوانی در افراد پیر هستند. از این رو، هدف از مطالعه حاضر بررسی اثر ترکیبی تمرین هوازی منظم و مصرف عصاره سیر بر سطوح برخی از فاکتورهای تنظیمی آپوپتوز کلیوی در موشهای پیر مبتلا به بیماری مزمن کلیوی بود.
مواد و روشها: در این تحقیق تجربی، 42 سر موش صحرایی نر ویستار پیر(48 تا50 هفته) انتخاب و به طور تصادفی به 6 گروه کنترل، دوکسوروبیسین، دوکسوروبیسین-سالین، دوکسوروبیسین- تمرین، دوکسوروبیسین- سیر و دوکسوروبیسین- سیر-تمرین(ترکیبی) تقسیم شدند. بیماری مزمن کلیوی با یک بار تزریق زیر جلدی دوکسوروبیسین (5/8 میلی گرم بر کیلوگرم وزن) القا شد. برنامه تمرینی شنا شامل3 روز در هفته، روزی 30 دقیقه برای مدت 8 هفته بود. گروههای دوکسوروبیسین- سیر و ترکیبی با عصاره سیر(5/2گرم بر کیلوگرم وزن بدن) گاواژ شدند. سطوح کلیوی Bax و Bcl-2 به روش الایزا سنجیده شد. از آزمون تحلیل واریانس یک طرفه برای تحلیل دادهها استفاده شد(05/0>p).
یافتهها: نتایج نشان داد القای بیماری مزمن کلیوی با افزایش سطوح کلیوی Bax و کاهشBcl-2 در رتهای پیر همراه است. همچنین 8 هفته شنا، مصرف عصاره سیر و مداخله ترکیبی به طور معنیداری این تغییرات را معکوس نمود. به علاوه تفاوت معنیداری بین تأثیر مداخلههای فوق بر سطوح کلیوی Bcl-2 و Bax در رتهای پیر مبتلا به بیماری مزمن کلیوی مشاهده نشد.
نتیجهگیری: استفاده از شیوههای درمانی غیر دارویی تمرین ورزشی، مکمل سیر و ترکیبی این دو مداخله ممکن است در کاهش آپتوز کلیوی ناشی از بیماری مزمن کلیوی در افراد مسن موثر باشد.
روح اله رنجبر، عبدالحمید حبیبی، فرزانه ابوالفتحی، نجمه نجفیان،
دوره 19، شماره 7 - ( مهر 1395 )
چکیده
زمینه و هدف: التهاب عامل مؤثر شناخته شده در دیابت نوع دو و بروز عوارض تأخیری در آن است و تعدیل این عامل، رویکرد مؤثری در پیشگیری از عوارض ناشی از آن میباشد. پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر هشت هفته تمرین تناوبی بر سطوح سرمی اینترلوکینهای 6 و 10 در زنان مبتلا به دیابت نوع دو انجام شد.
مواد و روشها: در این مطالعه نیمه تجربی 18 زن ( با دامنه سنی 33-53 سال و شاخص توده بدنی 25 – 30 کیلوگرم بر مترمربع) مبتلا به دیابت نوع دو شهر اهواز به طور تصادفی به دو گروه تجربی (n=10) و کنترل (n=8) تقسیم شدند. گروه تجربی به مدت هشت هفته، سه جلسه در هفته به تمرین تناوبی رکاب زدن روی دوچرخه کارسنج با شدت 65 تا 80 درصد حداکثر توان پا پرداختند. نمونههای خون جهت اندازهگیری سطوح سرمی اینترلوکینهای 6 و 10 به روش الایزا در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون تهیه شد.
یافتهها: تحلیلهای آماری نشان داد پس از هشت هفته تمرین تناوبی سطوح سرمی اینترلوکینهای 6 و 10 در گروه تجربی در مقایسه با گروه کنترل تغییر معنیداری پیدا نکرد(0/05<p).
نتیجهگیری: نتایج نشان داد که انجام هشت هفته تمرین تناوبی سه جلسه در هفته و با شدت 65 تا 80 درصد حداکثر توان پا، اثری بر شاخصهای التهابی و ضدالتهابی زنان دیابتی نوع دو ندارد.
اسماعیل سلیمانی، مجتبی حبیبی، امراه تاج الدینی،
دوره 19، شماره 8 - ( آبان95 1395 )
چکیده
زمینه و هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی مقایسهای راهبردهای نظمجویی شناختی هیجان، حساسیت پردازش حسی و حساسیت اضطرابی در بیماران مبتلا به MS و افراد عادی بود.
مواد و روشها: جامعهی آماری پژوهش حاضر کلیه بیماران مبتلا به MS مراجعهکننده به انجمن MS ایران در شهر تهران بود. نمونهی این پژوهش نیز 30 نفر از بیماران مبتلا به MS مراجعه کننده به انجمن MS ایران در شهر تهران بودند که به شیوهی نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و با 30 نفر از افراد عادی مورد همتاسازی قرار گرفتند. دو گروه پرسشنامهی راهبردهای نظمجویی شناختی هیجان، پرسشنامهی حساسیت پردازشی حسی بالا و پرسشنامهی حساسیت اضطرابی را پر کردند. به منظور تجزیه و تحلیل دادهها از تحلیل واریانس یک طرفه(آنووا) و تحلیل واریانس چند متغیره استفاده شد.
یافتهها: نتایج نشان داد که تفاوت معنیداری در راهبردهای نظمجویی شناختی هیجان بین دو گروه وجود دارد، به طوری که میانگین نمرات بیماران مبتلا به MS در راهبردهای سازش نیافته ملامت خویش، فاجعهسازی و ملامت دیگران بیشتر از افراد عادی و میانگین نمرات آن ها در راهبردهای سازشیافته تمرکز مجدد مثبت، ارزیابی مجدد مثبت و دیدگاهگیری کمتر از افراد سالم بود. نتایج همچنین نشان داد که بین دو گروه در حساسیت اضطرابی و حساسیت پردازش حسی تفاوت معنیداری وجود دارد.
نتیجهگیری: مشکلات هیجانی بیشتر بیماران مبتلا به MS میتواند در نتیجهی استفادهی بیشتر آن ها از راهبردهای سازش نیافتهی نظمجویی شناختی هیجان، حساسیت پردازش حسی بالا و حساسیت اضطرابی بالای آن ها باشد.
رامین حبیبی کلیبر، ابوالفضل فرید، فرناز شبان بسیم،
دوره 20، شماره 2 - ( اردیبهشت 1396 1396 )
چکیده
زمینه و هدف: اختلالات یادگیری از عوامل عقب ماندگی تحصیلی دانش آموزان است و نارساخوانی از شایعترین این اختلالات به حساب میآید. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی آموزش چرخش ذهنی و آگاهی واج شناختی بر عملکرد خواندن دانشآموزان نارساخوان بود.
مواد و روشها: طرح پژوهش، شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری مورد مطالعه این پژوهش شامل افراد مبتلا به نارساخوانی تبریز در سال تحصیلی 95-1394 بود. نمونه آماری، شامل 45 نفر از مراجعه کنندگان ارجاع داده شده به عنوان واجدین اختلال یادگیری خواندن و نارساخوانی، از طرف مدارس ناحیه 2 تبریز به مراکز اختلالات یادگیری بودند که به روش نمونهگیری در دسترس جهت انجام این پژوهش انتخاب شدند و سپس در گروههای آزمایشی چرخش ذهنی و آگاهی واج شناختی و یک گروه کنترل با تعداد مساوی هر یک از گروهها(15 نفر) جایگزین شدند. برای جمعآوری دادهها از مقیاس تجدید نظر شده هوش وکسلر کودکان و آزمون تشخیص خواندن و نارساخوانی استفاده شد. سپس مداخلات آموزش چرخش ذهنی و آگاهی واج شناختی بر روی دانشآموزان اجرا گردید. برای تحلیل دادهها از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره(مانکووا) استفاده شد.
یافتهها: نتایج نشان داد که آموزش آگاهی واج شناختی و آموزش چرخش ذهنی نسبت به گروه کنترل به طور معنیداری بر بهبود عملکرد خواندن دانش آموزان مبتلا به نارساخوانی تأثیر داشتهاند(001/0>p). همچنین نتایج نشان داد که تفاوت معناداری(05/0<p) بین تاثیر آموزش چرخش ذهنی و آگاهی واج شناختی بر عملکرد خواندن دانشآموزان مبتلا به نارساخوانی وجود ندارد.
نتیجهگیری: بر اساس یافتههای پژوهش میتوان نتیجه گرفت که آموزش چرخش ذهنی و آگاهی واج شناختی بر دقت، سرعت و درک مطلب خواندن دانش آموزان مبتلا به نارساخوانی تأثیر دارد.
اسماعیل سلیمانی، شهین آزموده، مجتبی حبیبی،
دوره 20، شماره 9 - ( آذرماه 1396 1396 )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: در این پژوهش رابطه ی ساختاری اجتناب شناختی و نشخوار فکری با علائم بالینی OCD بامیانجی گری نارسایی شناختی مورد بررسی قرار گرفت.
مواد و روش ها: روش پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی بود. به همین منظور 220 بیمار مبتلا به OCD از کلینیک های روانشناختی ارومیه انتخاب شدند و پرسشنامه های YBOCS، RRS، CAQ و CFQ را تکمیل کردند. برای تحلیل نتایج از روش مدل یابی معادلات ساختاری (SEM) استفاده شد.
یافته ها: نتایج تحلیل دادهها نشان داد که مدل نهایی اصلاح شده برازش مناسبی با داده های این پژوهش دارد و مسیرهای اجتناب شناختی، نشخوار ذهنی و نارسایی شناختی با OCD و مسیرهای اجتناب شناختی و نشخوار ذهنی با نارسایی شناختی معنیدار است. هم چنین، مسیرهای غیرمستقیم اجتناب شناختی به OCD و نشخوار ذهنی به OCD نیز معنادار است.
نتیجه گیری: بر اساس یافته های این پژوهش، می توان نتیجه گرفت که نارسایی شناختی علاوه بر وجود رابطه ی مستقیم، رابطه ی بین اجتناب شناختی با OCD و نشخوار فکری با OCD را نیز تنظیم می کند.
مهدی پناهیان، احسان نفری، نسیم دانشدوست، دانیال حبیبی،
دوره 20، شماره 10 - ( دی ماه 1396 1396 )
چکیده
چکیده
زﻣﯿﻨﻪ و ﻫﺪف: تیمپانومتری به عنوان یکی از مهمترین ارزیابی های ادیولوژیکال در برنامه های غربالگری شنوایی نوزادان مطرح می باشد. این آزمون به صورت معمول با استفاده از پروب فرکانس 226 هرتز انجام می شود؛ با این حال در نوزادان کمتر از 6 ماه، استفاده از این پروب فرکانس به دلیل خصوصیات متفاوت گوش میانی نسبت به بزرگسالان قابل اعتماد نیست. هدف از مطالعه حاضر، ارزیابی اطلاعات به دست آمده از تیمپانومتری در نوزادان دارای شنوایی هنجار 1 تا 14 روزه، با استفاده از پروب فرکانس های 226، 678، 800 و 1000 هرتز می باشد.
مواد و روش ها: در این مطالعه مقطعی، 30 نوزاد 1 تا 14 روزه که با استفاده از آزمون گسیل های صوتی گوش از لحاظ شنوایی هنجار شناخته شده بودند، تحت ارزیابی تیمپانومتری قرار گرفتند. آزمون تیمپانومتری با استفاده از پروب فرکانس های 226، 678، 800 و 1000 هرتز برای هر دو گوش انجام شد. برای تحلیل داده ها از روش آماری تی زوجی استفاده شده است.
یافته ها: با استفاده از پروب فرکانس 226 هرتز، موارد بروز تیمپانوگرام دوقله ای غیرمعمول در 65 درصد موارد دیده شد که با افزایش فرکانس پروب تن، این درصد کاهش یافت. همچنین، میزان استاتیک ادمیتانس جبران شده در دو فرکانس 226 و 1000 هرتز، اختلاف معناداری داشت.
نتیجه گیری: در نوزادان تازه متولد شده هنجار و بدون عوامل خطر برای کم شنوایی، تیمپانوگرام 1000 هرتز وضعیت گوش میانی را نسبت به تیمپانوگرام 226 هرتز بهتر نشان می دهد.
سیدپیام شریعت پناهی، دانیال حبیبی، محمد رفیعی، یزدان قندی، مهدی انوری،
دوره 20، شماره 12 - ( اسفندماه 1396 1396 )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: امروزه شیوع بالای دیابت و عوارض آن یکی از مسائل مهم بهداشت عمومی در سراسر جهان میباشد. به همین دلیل، پیدا کردن ارتباطات بین عوامل افزایش خطر عوارض دیابت در پیشگیری و کاهش این بیماری در این بیماری بسیار مؤثر است. برای کشف این ارتباطات میتوان از تکنیکهای داده کاوی استفاده کرد. به کمک کاوش قوانین انجمنی که یکی از تکنیکهای داده کاوی است، میتوان ارتباط بین عوامل خطر یک بیماری را کشف کرد.
مواد و روش ها: جامعهی این مطالعه 1046 بیمار دیابتی نوع دو است که اطلاعات آنها بین سالهای 1390 تا 1393 در کلینیک ویژهی دیابت بیمارستان امام خمینی تهران ثبت شده بود. پس از انجام مرحلهی پیش پردازش دادهها با نرم افزار SPSS19، 573 نفر وارد مرحله تحلیل شدند. الگوریتم FP-Growth برای کشف روابط انجمنی موجود بین سکته قلبی و دیگر عوامل خطر این بیماری با استفاده از نرم افزار Rapid miner5، بر روی مجموعه داده اعمال شد. روابط پس از استخراج در اختیار پزشک متخصص قرار گرفت تا صحت آنها از نظر بالینی تائید گردد.
یافتهها: نتایج حاصل از بررسی این 573 نفر (شامل 292 نفر زن (51 درصد) و 281 نفر مرد (49 درصد) با دامنه سنی 27 تا 82 سال) نشان داد که عدم بیماری فشار خون، کراتینین و فشار خون دیاستولیک در سطح طبیعی، با وجود فشار خون سیستولیک بالا، احتمال وقوع سکته قلبی را افزایش نمیدهد.
نتیجهگیری: استفاده از قوانین انجمنی، گزینهی مناسبی جهت شناسایی ارتباطات بین عوامل خطر یک بیماری است. همچنین میتواند فرضیات تازهای جهت انجام مطالعات اپیدمیولوژیک در اختیار محققان قرار دهد.
مریم صدرنیا، قاسم حبیبی، محمد ارجمندزادگان،
دوره 21، شماره 3 - ( دوماهنامه خرداد و تیر 1397 )
چکیده
زمینه و هدف: این مطالعه اثر عصاره گیاه مورد بر روی 25 سویه دو گونه بیماریزای استافیلوکوکوس اورئوس مقاوم به متیسیلین (MRSA) و اشرشیا کلیESBL جدا شده از بیماران را با دو روش مقایسه نمود.
مواد و روش ها: در این مطالعه، 15سویه استافیلوکوکوس اورئوس مقاوم به متیسیلین(MRSA) و ده سویه اشرشیاکلی ESBL مورد استفاده قرار گرفتند. برگ گیاه مورد به صورت تازه از مزرعه گیاهان دارویی تهیه گردید. عصاره گیری با استفاده از دستگاه رفلاکس به روش تقطیر انجام شد. اثر غلظت های 100-195/0 میکروگرم بر میلی لیتر عصاره روی سویه ها، در روش انتشار دیسک در مقایسه با روش میکروبراث دایلوشن با کدورت سنجی و نیز با روشMTT در دستگاه خوانش الیزا با طول موج 545 نانومتر مورد بررسی قرار گرفت.
یافته ها: قطر هاله عدم رشد برای حداقل غلظت موثر 50 میکروگرم بر میلی لیتر، در سویه های مختلفESBL و MRSA به صورت میانگین به میزان 1±8 و 1 ±11 میلیمتر بود. حداقل غلظت مهار رشد (MIC) 25/6 میکروگرم برمیلیلیتر و حداقل غلظت کشندگی (MBC ) 5/12 میکروگرم بر میلیلیتر برای اشرشیا کلی ESBLتعیین شد. به علاوه، حداقل غلظت مهار رشد (MIC) 5/12 میکروگرم بر میلی لیتر و حداقل غلظت کشندگی (MBC) 25 میکروگرم بر میلی لیتر برای استافیلوکوکوس اورئوس MRSA تعیین گردید.
نتیجه گیری: نتایج این مطالعه عدم انطباق دقیق دو روش را در سویه های کلینیکی مقاوم به دارو اثبات نمود. اثبات گردید که روش انتشار دیسک، محدوده غلظت را مشخص نموده و روش میکروپلیت، غلظت موثر را با دقت تعیین می نماید. پیشنهاد میشود در مطالعات طب سنتی، روش انتشار در محیط جامد مبنای تصمیم گیری قرار نگیرد. رفتار باکتری در محیط مایع و به ویژه تعیین نقطه مرگ، دقت نتایج را بسیار افزایش می دهد.
مجتبی حبیبی، نیکزاد قنبری، مولود سیوندیان، هانیه مهدی زاده هنجنی،
دوره 21، شماره 5 - ( دوماهنامه مهر و آبان 1397 )
چکیده
زمینه و هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی پیشبینی رفتار انحرافی نوجوانان بر مبنای آسیبپذیری فردی و مجال خطر در خانواده، همسالان، مدرسه و همسایگی در دبیرستانهای شهر تهران انجام گرفت.
مواد و روشها: روش بررسی حاضر مقطعی و از نوع همبستگی و جامعه آماری این پژوهش شامل همه دانشآموزان دختر و پسر مناطق 20 گانه شهر تهران بود که در سال تحصیلی 94-1393 در مقطع دبیرستان (متوسطه) مشغول به تحصیل بودند. تعداد نمونه در این پژوهش، 1847 نفر شامل 946 نفر دختر (2/51 درصد) و 901 نفر پسر (8/48 درصد) بود. نمونهگیری به صورت خوشهای چند مرحلهای اجرا شد و شرکتکنندگان در این پژوهش مقیاس عوامل و رفتارهای محافظتکننده و خطرساز روانی اجتماعی را پر کردند. دادهها با استفاده از تحلیل رگرسیون چندگانه روش گام به گام و نرمافزار آماری SPSS نسخه 24 تحلیل شد.
یافتهها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که از بین متغیرهای پیشبین، مجال خطر/دسترسیپذیری (001/0 > p، 28/13= t، 67/0= B)، آسیبپذیری/خانواده (001/0 > p، 57/8= t، 37/0= B)، و آسیبپذیری/مدرسه (001/0 > p، 7/6= t، 14/1= B)، اثر پیشبینیکنندگی معنیداری بر شاخص تعدیل شده رفتار انحرافی در نوجوانان دارند، همچنین، نوجوانان دختر بیشتر از نوجوانان پسر (01/0 >p، 82/4=(1823) t) رفتار انحرافی انجام میدهند.
نتیجهگیری: آسیبپذیری فردی و مجال خطر در سطح خانواده و مدرسه، رفتار انحرافی در نوجوانان را پیشبینی میکنند. از اینرو، لازم است در اقدامات پیشگیرانه و مداخلاتی برای این گروه سنی، مولفههای خطرساز در سطوح فردی، مدرسه و خانواده مدنظر قرار گیرد.
دانیال حبیبی، محمد رفیعی،
دوره 21، شماره 6 - ( دو ماهنامه آذر و دی 1397 )
چکیده
زمینه و هدف: سانسور فاصلهای در مطالعات پزشکی در دادههایی که به صورت دورهای تکرار میشوند رخ میدهند. روشهای مرسومی به منظور بررسی این نوع داده وجود دارد. هدف از انجام این مطالعه، بررسی تکنیک جانهی تصادفی در تجزیه و تحلیل دادههای سانسورشده فاصلهای است.
مواد و روشها: با استفاده از تکنیک شبیهسازی مونت کارلو به ارزیابی توان این روش میپردازیم و همچنین در نهایت با استفاده از مجموعه داده واقعی عملکرد آن را ارزیابی میکنیم. این مجموعه داده مربوط به اطلاعات دندان پزشکی شهر ارومیه است که شامل 207 کودک بوده است. تمام محاسبات با استفاده از نرمافزار R 3.2.3 انجام گرفته است.
یافتهها: نتایج حاصل از شبیهسازی نشان میدهد که توان آزمون محاسبه شده در تکنیک جانهی تصادفی خوب و قابل قبول است. مقدار p حاصل در دادههای واقعی نشان میدهد که با استفاده از تکنیک جانهی تصادفی تفاوتی وجود ندارد.
نتیجهگیری: روش جانهی تصادفی در مقایسه با سایر روشهای مرسوم به عنوان یک روش جایگزین می تواند مورد استفاده قرار بگیرد.
فاطمه السادات هاشمی، مجتبی حبیبی، سارا سپهوند، علی مقدم زاده، فهیمه لواسانی،
دوره 22، شماره 3 - ( دو ماهنامه مرداد و شهریور 1398 )
چکیده
زمینه و هدف: هدف از پژوهش حاضر ارائه مدل بهزیستی معنوی در پیشگیری از سوءمصرف مواد در نوجوان بوده است.
مواد و روشها: پژوهش حاضر با استفاده از روش مطالعه کیفی و با استفاده از مرور سیستماتیک اطلاعات موجود در پایگاههای داخلی و خارجی در زمینه مطالعات مربوط به بهزیستی معنوی و نقش آنها در پیشگیری از سوءمصرف مواد در گروه سنی نوجوانان صورت گرفته است. جامعه آماری شامل منابع آرشیوی مطالعات غیرمداخلهای بود که بین سالهای 1986 تا 2016 در پایگاههای Oxford Journal، Science Direct، Wiley Online Library، Taylor&Francis، ProQuest، Springer، Iranmedex،Irandoc ،SID وMagiran و با کلید واژههای بهزیستی معنوی، معنویت، پیشگیری از سوء مصرف مواد و نوجوانان انجام گرفت.
ملاحظات اخلاقی: این مطالعه با کد اخلاق 1129/8797 در پردیس فارابی دانشگاه تهران به تصویب رسیده است.
یافتهها: پس از بررسی و ارزیابی کیفیت پژوهشهای صورت گرفته، درنهایت از بین 73 مقاله و پایان نامه شامل 8 مقاله فارسی، 65 مقاله انگلیسی حاوی 11 پایان نامه و 54 مقاله، متغیرهای در ارتباط با مفاهیم موردنظر استخراج و بر اساس نظریه فیشر (1998) در زمینه ابعاد بهزیستی معنوی، مدل مفهومی ارائه گردید. بر این اساس، مقوله فرعی بهزیستی معنوی در برگیرنده سه تم (مضمون) ارتباط با دیگران، ارتباط با خود و ارتباط با خداوند در نظر گرفته شد که هر یک از آنها دو مضمون فرعی سلامت روانی (درونفردی و بین فردی) و بهزیستی روانی (درونفردی و بین فردی) را نشان دادند.
نتیجهگیری: نتایج به دست آمده از پژوهشهای انجام شده حاکی از این بود که بهزیستی معنوی بر روی عوامل متعدد سلامت و بهزیستی روانی نوجوانان تاثیر میگذارد و از این طریق نقش مهمی را در پیشگیری از سوءمصرف مواد در آنها ایفا میکند.
معصومه خدا دوست، معصومه حبیبیان،
دوره 23، شماره 6 - ( بهمن و اسفند 1399 )
چکیده
زمینه و هدف: افزایش وزن و کمبود ویتامین D با افزایش التهاب سیستمیک و بیماریهای مزمن همراه است. هدف از مطالعه حاضر بررسی تأثیر تمرینات پیلاتس همراه با مصرف ویتامین D بر سطوح فاکتور نکروزدهنده تومور آلفا (TNF-α) و اینترلوکین 10 (IL-10) در مردان دارای اضافهوزن بود.
مواد و روش ها: این مطالعه نیمهتجربی بر روی 52 مرد دارای اضافهوزن با دامنه سنی 45 تا 55 سال انجام شد. آزمودنیها در ابتدا به صورت در دسترس انتخاب و سپس به طور تصادفی به گروههای تمرین، تمرین به علاوه ویتامین D (ترکیبی)، ویتامین D و کنترل تقسیم شدند (سیزده نفر در هر گروه). گروههای تمرین و ترکیبی، هشت هفته تمرین ورزشی (با شدت50-70 درصد ضربان قلب ذخیره، سه جلسه در هفته) انجام دادند. گروههای ویتامین D و ترکیبی، 50000 واحد ویتامین D به صورت یکبار در هفته و به مدت هشت هفته دریافت کردند. سطوح سرمی متغیرها با استفاده از روش الایزا تعیین شد. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از آزمونهای تی زوجی، آنووا یکطرفه و کروسکال والیس در سطح معناداری 05/0>P انجام شد.
ملاحظات اخلاقی: مطالعه حاضر در مرکز ثبت کارآزمایی بالینی ایران با کد IRCT20190831044650N2 تأیید شده است و دارای کد اخلاق IR.IAU.BABOL.REC.1398.088 از دانشگاه بابل است.
یافته ها: نتایج نشان داد که هشت هفته تمرین پیلاتس، مصرف ویتامین D و مداخله ترکیبی با افزایش سطوح IL-10 (P<0/001) و کاهش TNF-α (P<0/001) در مردان چاق همراه بود. بهعلاوه مداخله ترکیبی با تغییرات بیشتر این متغیرها در مقایسه با دو مداخله درمانی دیگر همراه بود، اما میزان کاهش سطوح TNF-α در گروه تمرینی بیشتر از گروه ویتامین D بود (0/012=P).
نتیجه گیری: به نظر میرسد که اثرات ضدالتهابی هریک مداخلههای ورزش پیلاتس، مکمل ویتامین D و ترکیبی از این دو شیوه در وضعیت اضافهوزنی همراه با سطوح پایین ویتامین D، تا حدی میتواند به تنظیم مثبت IL-10 و کاهش TNF-α نسبت داده شود، اما اثربخشی مداخله ترکیبی بر بهبود التهاب در مقایسه با دو مداخله دیگر بیشتر است. همچنین تأثیر تمرین پیلاتس در کاهش TNF-α قویتر از مکمل ویتامین D است.
مریم بهشتی فرد، دکتر سعید عالی نژاد، دانیال حبیبی، یزدان قندی،
دوره 24، شماره 4 - ( مهر و آبان 1400 )
چکیده
زمینه و هدف: مجرای شریانی باز به عنوان یکی از مشکلات شایع در نوزادان پرهترم شناخته شده و تشخیص زودهنگام و درمان به موقع آن اهمیت ویژهای دارد. یکی از روشهای غیرتهاجمی که برای درمان مجرای شریانی باز وجود دارد، دارودرمانی با ایبوپروفن است؛ بنابراین این مطالعه با هدف بررسی اثربخشی رژیم ایبوپروفن خوراکی در بستن مجرای شریانی در نوزادان پرهترم انجام شد.
مواد و روش ها: این مطالعهی نیمهتجربی روی چهل نوزاد با سن تولد کمتر از 28 روز و مبتلا به مجرای باز شریانی (تشخیص توسط اکوکاردیوگرافی) مراجعهکننده به بیمارستان امیرکبیر اراک در سال 1398 انجام شد. در این نوزادان پرهترم رژیم ایبوپروفن خوراکی (روز اول، ده و روزهای دوم و سوم، پنج میلیگرم / کیلوگرم / روز) استفاده شد. در پایان دوره درمانی سه روزه، میزان مجاری باز شریانی ارزیابی و در صورت عدم پاسخ درمانی در دوره اول، یک دوره دیگر با همان دوز و با همان روش دوره درمانی تکرار شده است.
ملاحظات اخلاقی: این مطالعه مورد تایید کمیته اخلاق دانشگاه علوم پزشکی اراک به شماره IR.ARAKMU.REC.1396.265 قرار گرفته است.
یافته ها: 32 بیمار (80 درصد) در اولین دوره دریافت ایبوپروفن بهبود داشتند و هشت بیمار (20درصد) نیاز به تکرار دوره درمانی ایبوپروفن داشتند. بین دورههای مصرف ایبوپروفن با سن بارداری (0/06=P)، وزن هنگام تولد (0/08=P)، نوع زایمان (0/068=P) و چندقلویی (0/061=P) ارتباط معنادار وجود نداشت.
نتیجه گیری: بر اساس یافتههای مطالعه حاضر، بیشتر نوزادان پرهترم مبتلا به مجرای باز شریانی در اولین نوبت استفاده از ایبوپروفن به این دارو پاسخ دادند، همچنین تمامی نوزادان پرهترم، درنهایت به این دارو پاسخ درمانی دادند؛ بنابراین این دارو احتمالاً در بهبود نوزادان پرهترم مبتلا به این بیماری مؤثر است.
نونا فضل الله زاده، معصومه حبیبیان، بابی سان عسکری،
دوره 25، شماره 2 - ( خرداد و تیر 1401 )
چکیده
زمینه و هدف براساس شواهد، کمبود ویتامینD و افزایش وزن با اختلال در بهزیستی جسمی و روانی همراه میباشند. هدف از مطالعه حاضر بررسی تأثیر مداخلههای تمرین پیلاتس و مصرف ویتامینD بر کیفیت زندگی و سلامت روان مردان دارای اضافه وزن بود.
مواد و روش ها این مطالعه کارآزمایی بالینی بـا طرح پیش و پسآزمون انجام شد. در ابتدا 50 مرد دارای اضافه وزن به روش نمونهگیری دردسترس انتخاب، سپس بهطور تصادفی به 4 گروه شامل کنترل، تمرین، ویتامین D و ترکیبی تقسیم شدند. گروههای تمرین و ترکیبی، 8 هفته تمرین پیلاتس با شدت 50-75 درصد ضربان قلب ذخیره، 3 جلسه در هفته انجام دادند. گروههای ویتامینD و ترکیبی، 50000 واحد ویتامین D در هفته و بهمدت 8 هفته دریافت کردند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامههای کیفیت زندگی (SF-36) و سلامت عمومی (GHQ) بوده است. برای تحلیل دادهها از آزمونهای تیزوجی، آنوای یکطرفه و کروسکال والیس استفاده شد (0/05>P).
ملاحظات اخلاقی این مطالعه با کد IR.IAU.BABOL.REC.1398.088 در کمیته پژوهشی دانشگاه آزاد اسلامی واحد بابل ثبت شده است.
یافته ها وضعیت ویتامین D در آزمودنیها پایینتر از حد نرمال بود (کمتر از 30نانوگرم/میلی لیتر). 8 هفته تمرین پیلاتس، مصرف ویتامینD و مداخله ترکیبی با بهبود کیفیت زندگی(بهترتیب 10/57، 9/26 و 15/75 درصد) و افزایش سلامت روان (بهترتیب 12/66، 10/72 و 17/90 درصد) همراه بود، اما شیوه متمرکز بر مداخله ترکیبی تأثیر بیشتری بر بهبود کیفیت زندگی (0/001>P) و سلامت روان (0/001>P)، در مقایسه با 2 مداخله دیگر داشت.
نتیجه گیری براساس یافتهها، به نظر میرسد هریک از مداخلههای تمرین پیلاتس، مصرف ویتامینD و ترکیبی می وانند منجر به بهبود کیفیت زندگی و سلامت روان در افراد دارای اضافه وزن با سطوح پایین ویتامینD شوند، اما مداخله ترکیبی با اثربخشی بیشتری بر این متغیرها همراه میباشد.