73 نتیجه برای موش
باقر سیدعلیپور، نجمه بریمانی، عباسعلی دهپور جویباری، سید محمد حسینی،
دوره 17، شماره 11 - ( 11-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: نانو مواد به دلیل ویژگیهای جدیدشان از جمله مساحت سطحی ویژه و واکنشپذیری بالا توجه فزایندهای را به خود جلب کردهاند. هدف از این مطالعه بررسی اثر سمیت نانو ذره اکسید مس بر مغز، طحال و جنین موش نژاد NMRI میباشد.
مواد و روشها: در این مطالعه تجربی، 42 موش سوری ماده بالغ (3±30 گرم) به طور تصادفی به شش گروه (چهار گروه تجربی، یک گروه شم و یک گروه کنترل) تقسیم شدند. موشهای گروه تجربی در روز 3 و 12 بارداری نانوذرات اکسید روی با غلظتهای 300، 400، 500 و 600 میلیگرم بر کیلوگرم به صورت داخل صفاقی دریافت کردند. در روز 17 بارداری وزن مغز، طحال و جنین اندازهگیری شد. بافتها جهت بررسی هیستولوژی با روش هماتوکسیلین و ائوزین رنگ آمیزی شدند.
یافتهها: بر اساس مشاهدات ماکروسکوپی وزن جنین با افزایش غلظتهای مختلف نانوذره در مقایسه با کنترل کاهش و اثر سمی آن افزایش یافت(05/0p&le). طحال فقط در غلظت 600 میلیگرم بر کیلوگرم تغییرات معنیداری را در مقایسه با کنترل نشان داد. بررسی هیستوپاتولوژیک مغز و طحال پس از تزریق درون صفاقی نانوذره اکسید مس علائم سمیت سلولی (پرخونی، نکروز، ارتشاح سلولهای التهابی، دژنرسانس واکوئولی) و پرخونی، نکروز و افزایش هموسیدرین را نسبت به گروه کنترل به ترتیب نشان داد.
نتیجهگیری: مطالعه حاضر به وضوح نشان داد نانوذره اکسید مس میتواند ناهنجاریهای هیستوپاتولوژیک را در بافت مغز و طحال موش NMRI به طور وابسته به دوزایجاد کند.
سیدمحمدعلی شریعت زاده، افسانه حاجیان کرهرودی،
دوره 17، شماره 12 - ( 12-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: بیسفنولآ خاصیت استروژنی دارد و باعث تولید گونههای اکسیژن فعال میگردد. هدف از این مطالعه بررسی اثر روغن سیاهدانه بر پارامترهای اسپرم در برابر سمیت القا شده با بیس فنول آ بود.
مواد و روشها: در این مطالعه تجربی موشهای نر بالغ با میانگین وزنی 3±32 گرم به طور تصادفی به 4 گروه شش تایی تفسیم شدند که شامل کنترل، گروه بیس فنول آ (200 میلی گرم بر کیلوگرم روزانه)، گروه روغن سیاه دانه (5 میلی گرم بر کیلوگرم روزانه) و گروه بیس فنول آ+ روغن سیاه دانه بود و به مدت 34 روز به صورت دهانی تیمار شدند. بعد از اتمام دوره تیمار، وزن بدن و بیضه چپ ثبت گردید و ناحیه دمی اپیدیدیم چپ نیز قطعهقطعه شد. اسپرمها به منظور بررسی پارامترهای اسپرمی از جمله تحرک، قابلیت حیات و ناهنجاریهایاسپرم مورد استفاده قرار گرفت. کیفیت کروماتین اسپرم، بررسی گردید. دادهها با روش آماری آنووا تجزیه و تحلیل گردید.
یافتهها: وزن بدن و بیضه در 4 گروه تغییر معنیداری نداشت(05/0p<). کاهش معنیداری در تحرک، قابلیت حیات و شکل طبیعی اسپرم(001/0p<) در گروه بیس فنول آ در مقایسه با کنترل دیده شد. در گروه چهارم، روغن سیاه دانه توانست به طور معنیداری پارامترهای ذکر شده را نسبت به گروه بیس فنول آ افزایش دهد(05/0p<). بیس فنول آ تاثیری روی قطر هسته اسپرماتوگونی و تمامیت DNA اسپرم و جایگزینی پروتامین به جای هیستون نداشت.
نتیجهگیری: نتایج نشان داد که روغن سیاه دانه توانست سمیت القا شده توسط بیس فنول آ بر روی پارمترهای اسپرم را تا حدودی بهبود ببخشد.
یاسین رضازاده، عباس احمدی،
دوره 18، شماره 2 - ( 2-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: یکی از عوارض جانبی داروهای شیمی درمانی، استرس اکسیداتیو است که میتواند موجب آسیب بر اسپرماتوزوئیدها وکاهش توان باروری شود. عوامل آنتیاکسیدانتی موجود در ایمیدین، همانند لیکوفنس جی-اس و کمپلکس بیومارین نقش بسیار مهمی در جلوگیری از اثرات مستقیم و غیرمستقیم رادیکالهای آزاد ایفا میکنند. از این رو، در این مطالعه اثرات مهاری ایمیدین بر آسیبهای ناشی از سیکلوفسفامید بررسی شد.
مواد و روشها: در این مطالعه تجربی از 60 قطعه موش سوری نر بالغ در 6 گروه استفاده شد که گروه کنترل سرم فیزیولوژی، گروه دوم سیکلوفسفامید با دوز روزانه 12 میلیگرم بر کیلوگرم، گروه سوم ایمیدین با دوز روزانه 111 میلیگرم بر کیلوگرم، گروه چهارم دو نوبت ایمیدین در دو دوز، گروه پنجم سیکلوفسفامید و ایمیدین تک دوز و گروه آخر سیکلوفسفامید و ایمیدین را در دو دوز دریافت کردند. پس از 35 روز، نمونهبرداری انجام شد و مطالعات مورد نظر روی کیفیت اسپرم صورت گرفت.
یافتهها: دادههای به دست آمده حاصل از آنالیز اسپرم دم اپیدیدیم نشان داد که تجویز سیکلوفسفامید باعث کاهش چشمگیر تعداد، تحرک و قابلیت زیستپذیری اسپرم میشود. این در حالی است که اسپرمهای غیرطبیعی در مقایسه با گروه کنترل افزایش یافت. این تغییرات با افزایش قابل توجه آسیب DNA و اختلال درکروماتین اسپرم دم اپیدیدیم همراه بود که از طریق رنگآمیزی آکریدین اورنج و آنیلین بلوقابل شناسایی بود. نکته مهم این است که ایمیدین باعث بهبود بسیار زیاد پارامترهای ذکر شده گردید.
نتیجهگیری: نتایج حاکی از آن است که ایمیدین به عنوان یک آنتیاکسیدانت می تواند عوارض جانبی سیکلوفسفامید در دستگاه تولید مثل موشهای نر سوری را کاهش دهد.
زهرا هادی چگینی، شهربانو عریان، عباس زارع میرک آبادی، اعظم بختیاریان، سمیه اکبری، گیتی غمامی، خدیجه نظری،
دوره 18، شماره 3 - ( 3-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: گزارشهای بیشماری در مورد استفاده از سموم مارها جهت تخفیف درد همراه با سرطان، اختلال در سیستم ایمنی و عفونتهای ویروسی وجود دارد. در این تحقیق اثر ضددردی سم مار کبرای ایرانی (ناجا ناجا اکسیانا) در مقایسه با مورفین و لیدوکائین در موش سوری آزمایشگاهی ماده مورد بررسی قرار گرفت.
مواد و روشها: در این پژوهش تجربی از 48 سر موش سوری ماده نژاد NMRI با وزن 18 تا 20 گرم استفاده شد. فعالیت ضد دردی سم مار به وسیله آزمون فرمالین مورد ارزیابی قرار گرفت. در این تست حیوانات به 6 گروه (هر گروه شامل 8 موش) شاهد، کنترل مثبت (دریافت کننده مورفین با دوز 5 میلیگرم بر کیلوگرم و لیدوکائین با دوز 20 میلیگرم بر کیلوگرم) و گروههای تجربی دریافت کننده سم با دوزهای 1، 3 و 5/4 میکروگرم به ازای هر موش تقسیم شدند. در همه گروهها، تست فرمالین برای 60 دقیقه بعد از تزریق سم و داروها در موش ثبت شد. دادهها با استفاده از تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون توکی مورد ارزیابی قرار گرفتند.
یافتهها: نتایج نشان داد که سم مار ناجاناجا اکسیانا، موجب کاهش معنیدار درد هم در فاز حاد و هم در فاز مزمن میشود. همچنین مشخص شد که این سم، اثر ضد دردی بهتری نسبت به مورفین و لیدوکائین دارد.
نتیجهگیری: این مطالعه نشان داد که سم مار ناجاناجا اکسیانا اثر ضد دردی خود را از طریق سیستم عصبی مرکزی و مکانیسمهای محیطی اعمال میکند، هرچند جزئیات مکانیسم عمل آن ناشناخته است و مطالعات بیشتری برای تعیین اثرات درمانی آن مورد نیاز میباشد.
سعید حاجی هاشمی، طاهره جعفریان، محبوبه احمدی، علی رهبری، ناصر حسینی،
دوره 18، شماره 4 - ( 4-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: جنتامایسین یک آنتیبیوتیک آمینو گلیکوزیدی است که با وجود عوارض جانبی مانند سمیت کلیوی همچنان به طور گسترده در درمان عفونت باکتریهای گرم منفی استفاده میشود. با توجه به ویژگیهای آنتیاکسیدانی، ضدالتهابی و اتساع دهندگی عروق گیاه آویشن شیرازی، اثر درمان همزمان با عصاره بر روی سمیت کلیوی ایجاد شده ناشی از جنتامایسین بررسی گردید.
مواد و روشها: در این مطالعه، رتهای نر نژاد ویستار به 4 گروه تقسیم شدند: گروه کنترل، گروه درمان همزمان با جنتامایسین و حامل دارو، گروه درمان همزمان با جنتامایسین و عصارهی آویشن شیرازی و گروه درمان همزمان با عصاره آویشن و محلول نرمال سالین. عصاره به میزان 800 قسمت در میلیون به آب آشامیدنی اضافه شد. سپس فشار خون سیستولی، جریان خون کلیوی و مقدار اوره، کراتینین، سدیم، پتاسیم و اسمولاریته در نمونههای ادرار و پلاسما اندازهگیری شد.
یافتهها: درمان همزمان با آویشن شیرازی افزایش سطوح اوره، کراتینین، دفع مطلق سدیم، دفع نسبی سدیم و پتاسیم و مالون دی آلدئید را که در اثر درمان با جنتامایسین ایجاد شده بود به طور معنیداری کاهش داد و نیز کلیرنس کراتینین، اسمولاریته ادرار، جریان خون کلیه و FRAP که در اثر درمان با جنتامایسین در مقایسه با گروه کنترل کاهش یافته بود را به طور معنیداری افزایش داد.
نتیجهگیری: درمان همزمان با جلوگیری از ایجاد سمیت کلیوی، کاهش استرس اکسداتیو همراه با آسیب کلیوی و کاهش رادیکال آزاد اکسیژن و پر اکسیداسیون لیپیدی میتواند در درمان موشهای صحرایی دریافت کننده جنتامایسین موثر باشد.
زینب سرقلی نوترکی، مهناز کسمتی، مهدی پورمهدی بروجنی،
دوره 18، شماره 7 - ( 7-1394 )
چکیده
زمینه وهدف: عدم عبورمنیزیم ازسد خونی- مغزی، چالشی جدی برای استفاده درمانی این عنصر در بیماری های نورولوژیک میباشد. اما اخیراً کاربرد نانوذرات اکسید منیزیم که قادر به عبوراز سدهای بیولوژیک است امیدهای تازه ای را ایجاد نموده است. با توجه به اثرات تقویت کننده نانو ذرات اکسید منیزیم بر حافظه و مشخص نبودن بهترین زمان کاربرد و مدت تاثیر آن، هدف از مطالعه حاضر، مقایسه اثرات تجویز پیش و پس ازآموزش مقادیر مختلف نانواکسید منیزیم بر حافظه بلندمدت بوده است.
موادو روش ها: در این مطالعه تجربی، از 56 سر موش سوری نر بالغ نژاد NMRI درگروه های کنترل ودریافت کننده نانو اکسید منیزیم در دوزهای 1، 5/2 و 5 میلی گرم بر کیلوگرم (به صورت درون صفاقی) پیش و پس از آموزش استفاده شد. حافظه ی دراز مدت موش ها طی یک هفته در روزهای 1، 3 و 7 روز پس از آموزش (دریافت شوک) به روش یادگیری اجتنابی غیرفعال و به کمک دستگاه استپ داون ارزیابی گردید. زمان تاخیر پایین آمدن از سکوی امن، معیار سنجش حافظه در نظرگرفته شد.
یافتهها: نتایج نشان داد که تزریق پس از آموزش نانواکسید منیزیم در دوزهای 5/2 و 5 میلی گرم بر کیلوگرم، بدون تغییر در فعالیت حرکتی، با افزایش معنیدار درزمان تاخیر پایین آمدن از سکوی امن طی مدت یک هفته باعث بهبود حافظه شد(001/0 > p )، ولی در دوز 1 میلی گرم بی تاثیر بود. تزریق پیش از آموزش نانواکسید منیزیم منجربه افزایش نسبی حافظه گردید، اما نسبت به گروه کنترل معنیدار نبود.
نتیجه گیری: براساس نتایج فوق، مصرف نانوذرات اکسید منیزیم باعث بهبود حافظه دراز مدت شده و این امر زمانی امکان پذیر است که مرحله آموزش و اکتساب رخ داده باشد، در غیر این صورت تاثیر قابل ملاحظه ای ایجاد نمی نماید.
حکیمه کوه پیما، ایران گودرزی، محمود اله دادی سلمانی، کتانه ابراری، تقی لشکربلوکی،
دوره 18، شماره 9 - ( 9-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: کورتیکواستروئیدها مثل دگزامتازون در درمان بیماریهای التهابی غیر اختصاصی کاربرد بسیار دارند. با این وجود، این داروها به علت اثرات کاتابولیکی در پوست منجر به تاخیر در ترمیم زخم میشوند. از این رو، هدف از مطالعه حاضر، بررسی اثر کوئرستین بر تأخیر ترمیم زخم در موشهای تیمار شده با دگزامتازون میباشد.
مواد و روشها: در این مطالعه تجربی، تعداد 40 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار استفاده شدند. پس از ایجاد زخمهای برشی به فاصله 5/1 سانتیمتر از ستون مهره و به طول 30 میلیمتر، حیوانات به مدت 21 روز تحت تیمار با دگزامتازون (17/0میلیگرم بر کیلوگرم)، کوئرستین (50 میلیگرم بر کیلوگرم) و یا هر دو قرار گرفتند. مراحل بهبودی زخم با اندازهگیری درصد بهبودی، طول زخم، مدت بهبودی و مقاومت زخم در برابر کشش ارزیابی گردید.
یافتهها: نتایج نشان داد که مدت ترمیم زخم در موشهای تیمار شده با دگزامتازون در مقایسه با گروه کنترل به طور معنیداری افزایش یافته است. در مقابل، سرعت بهبودی و قدرت کشش پوست در موشهای تیمارشده با دگزامتازون که کوئرستین دریافت کردند بیشتر بود. به علاوه، مدت ترمیم زخم در گروه تیمار شده با دگزامتازون که کوئرستین دریافت کردند کمتر از گروه دگزامتازون بود.
نتیجهگیری: این مطالعه شواهدی را دال بر تأیید کاربرد کوئرستین در تسریع ترمیم زخم در حیوانات تیمار شده با دگزامتازون ارائه میکند. با این وجود، تحقیقات بیشتری جهت تعیین مکانیسم اثر کوئرستین در تسریع ترمیم زخم مورد نیاز میباشد.
مهری جمیلیان، معصومه حیدری،
دوره 18، شماره 9 - ( 9-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: سقط فراموش شده به معنای باقی ماندن محصولات حاملگی مرده با سن کمتر از 20 هفته در رحم به مدت چندین هفته میباشد. این پژوهش به منظور بررسی اثر بخشی روغن کرچک بر آمادگی سرویکس در درمان سقط طراحی شد.
مواد و روشها: این کارآزمایی بالینی سه سوکور بر روی 72 زن باردار با سقط فراموش شده صورت گرفت که بر اساس زوج یا فرد بودن شماره پرونده به دو گروه 36 نفری تقسیم شدند. گروه مورد 800 میکروگرم میزوپروستول واژینال و 60 میلیلیتر روغن کرچک خوراکی توام با آب میوه و گروه شاهد 800 میکروگرم میزوپروستول واژینال و 60 میلیلیتر دارونما توام با آب میوه دریافت نمودند. در هر دو گروه ، در صورت نیاز، 3 دوز شیاف واژینال به میزان 800 میکروگرم و با فاصله حداقل 24 ساعت تکرار شد. پس از دفع محصولات بارداری، سونوگرافی صورت گرفت و در صورت لزوم کورتاژ انجام شد.
یافتهها: در طول مداخله، مدت زمان باز شدن دهانه رحم در گروه مداخله نسبت به گروه شاهد کوتاه تر بود و اختلاف آماری معنیدار بود(032/0=p). همچنین، گروه شاهد به تعداد دفعات تجویز میزوپروستول بیشتری نسبت به گروه مداخله نیاز داشتند و اختلاف آماری معنیدار بود(037/0=p).
نتیجه گیری: به نظر میرسد که روغن کرچک بتواند بر آمادگی سرویکس در درمان سقط مؤثر باشد.
مجید عسکری پور، سید رضا فاطمی طباطبایی، حسین نجف زاده ورزی، فروزان حسینی،
دوره 18، شماره 11 - ( 11-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: آسیب کلیوی متعاقب ایسکمی- خون رسانی مجدد (I/R) هنوز به عنوان یک مسئله غیرقابل اجتناب در تعداد زیادی از موقعیتهای پزشکی و درمانی مطرح میباشد. گیاه خرفه (Po) از نظر خواص آنتیاکسیدانی شناخته شده است. مطالعه حاضر با هدف بررسی اثرات عصاره الکلی خرفه (EEPO) بر عملکرد و وضعیت آنتیاکسیدانی کلیه پس از القای آسیب ایسکمی- خون رسانی مجدد در کلیه موش سفید بزرگ آزمایشگاهی طراحی گردید.
مواد و روشها: تعداد 30 سر موش سفید بزرگ آزمایشگاهی (نژاد ویستار) به پنج گروه 6 تایی تقسیم شد؛ گروه شم: لاپاراتومی بدون القای I/R، گروه EEPO: دریافت کننده عصاره با دوز 300 میلی گرم بر کیلوگرم و جراحی شم، گروه I/R: القای ایسکمی- خون رسانی مجدد بدون درمان، گروههای EEPO150+ I/R و AEPO300+ I/R: دریافت کننده عصاره با دوز 150و 300 میلی گرم بر کیلوگرم و متعاقب آن القای ایسکمی- خون رسانی مجدد. عصاره در گروههای مربوطه به مدت 5 روز قبل از جراحی از طریق گاواژ تجویز شد. در خاتمه میزان اوره و کراتینین سرم(Scr)، مالون دی آلدئید(MDA)، سوپراکساید دیسموتاز(SOD)، گلوتاتیون (GSH) و فعالیت کل آنتیاکسیدانی (TAA) بافت کلیه سنجیده شد. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی LSD انجام شد و 05/0>p یا کمتر به عنوان سطح آماری معنیدار در نظر گرفته شد.
یافتهها: القاء I/R و تیمار باعصاره خرفه، باعث افزایش سطح سوپراکسیددیسموتاز نسبت به گروه شاهد گردید(05/0>p و 001/0>p). هیچ تغییر معنیداری در سطوح مالوندیآلدیید، گلوتاتیون و فعالیت کل آنتیاکسیدانی در بین گروههای مختلف مشاهده نشد. از طرف دیگر سطح اوره و کراتینین سرم در گروههای I/R و تیمار با عصاره الکلی خرفه نسبت به گروه شاهد افزایش معنیداری پیدا کرد(001/0>p).
نتیجهگیری: عصارهالکلی گیاه خرفه اثر قابل توجهی بر روی وضعیت آنتیاکسیدانی کلیه نداشت و نتوانست از آسیب کلیوی متعاقب آسیب I/R جلوگیری کند.
الهام سلیمانی، ایران گودرزی، کتانه ابراری، تقی لشکر بلوکی،
دوره 19، شماره 2 - ( 2-1395 )
چکیده
زمینه و هدف: مطالعات کمی به بررسی راههای ممکن برای جلوگیری از نقصهای ناشی از قرارگیری در معرض سرب طی دوره بارداری و شیردهی پرداختهاند. در این مطالعه اثرات ملاتونین به عنوان هورمونی با ویژگی آنتیاکسیدانتی بر روی استرس اکسیداتیو در هیپوکمپ و اختلال یادگیری و حافظه ناشی ازتجویز سرب مورد بررسی قرار گرفت.
مواد و روشها: موشهای باردار از روز 6 بارداری تا پایان شیردهی در معرض تیمارهای کنترل، استات سرب (2/0 درصد محلول در آب آشامیدنی)، استات سرب + ملاتونین و ملاتونین (10 میلی گرم بر کیلوگرم به صورت گاواژ) قرار گرفتند. در روز 21 پس از تولد، فعالیت آنزیمهای سوپراکسیددیسموتاز، گلوتاتیون پراکسیداز، کاتالاز و همچنین میزان مالوندیآلدئید در هیپوکمپ 23 موش نر سنجیده شد. جهت مطالعه رفتاری، 30 روز پس از تولد، 57 موش نر به مدت 6 روز در ماز آبی موریس آموزش دیدند و 24 ساعت بعد تست پروب جهت ارزیابی حافظه انجام گردید.
یافتهها: نتایج نشان داد که تجویز سرب در دوران بارداری و شیردهی میتواند سبب افزایش میزان مالوندیآلدئید و کاهش فعالیت آنزیمهای آنتیاکسیدانت گلوتاتیون پراکسیداز، سوپراکسیددیسموتاز و کاتالاز در فرزندان نر شود. همچنین این تیمار باعث اختلال در اجرای تست ماز آبی موریس گردیده و یادگیری و حافظه فضایی را در فرزندان نر در مقایسه با گروه کنترل کاهش داد. تجویز ملاتونین میزان لیپید پراکسیداسیون را کاهش داد و اختلال یادگیری و حافظه فضایی و فعالیت آنزیمهای آنتی اکسیدانت را درگروه دریافت کننده سرب بهبود بخشید.
نتیجهگیری: ملاتونین میتواند به عنوان یک داروی نوروپروتکتیو از هیپوکمپ در مقابل عوارض ناشی از سرب در دوره تکوین محافظت کند.
اکبر حاجی زاده مقدم، اصغر کیان مهر،
دوره 19، شماره 5 - ( 5-1395 )
چکیده
زمینه وهدف: اسکیزوفرنی یک اختلال روانی ناتوانکننده مزمن است که حدود 1 درصد جمعیت جهان به آن مبتلا میباشند. با توجه به نقش رادیکالهای آزاد در ایجاد این بیماری و غنی بودن برگ "به" از ترکیبات آنتیاکسیدان، این مطالعه با هدف بررسی اثر محافظتی عصاره برگ "به" بر رفتارهای حرکتی و شبه اضطرابی در مدل اسکیزوفرنی ایجاد شده با تزریق درون صفاقی کتامین در موشهای سوری نر انجام شد.
مواد و روشها: در این مطالعه تجربی، 42 سر موش سوری به طور تصادفی به شش گروه کنترل، شم (آب به صورت گاواژ و سالین به صورت تزریق درون صفاقی دریافت کردند)، بیمار (به مدت 10 روز کتامین با دوز 10 میلیگرم بر کیلوگرم وزن بدن به صورت تزریق درون صفاقی دریافت کردند) و گروههای بیمار تیمار شده با عصاره برگ "به" با دوزهای 50، 100 و 150 میلیگرم بر کیلوگرم وزن بدن تقسیم شدند. گروههای تیمار به مدت سه هفته قبل از دریافت کتامین، عصاره دریافت کردند. دریافت عصاره تا پنج روز بعد از آخرین تزریق کتامین ادامه داشت. فعالیت حرکتی و رفتارهای شبه اضطرابی در تست زمینه باز ارزیابی شد.
یافتهها: نتایج نشان داد دریافت کتامین به صورت مزمن سبب افزایش فعالیت حرکتی افقی و رفتار شبه اضطرابی میگردد (p≤0/001) و پیش تیمار عصاره برگ "به" به طور معنیداری باعث کاهش فعالیت حرکتی افقی(p<0/001) و افزایش مدت زمان ماندن در فضای میانی دستگاه(p<0/01) و فعالیت حرکتی عمودی(p<0/001) میگردد.
نتیجهگیری: نتایج این پژوهش نشان میدهد که مصرف مزمن عصاره برگ "به" احتمالا به واسطه خاصیت آنتی اکسیدانی سبب بهبود اختلال حرکتی و رفتارهای شبه اضطرابی القایی در مدل کتامینی اسکیزوفرنی میگردد.
سحر چرغان، هومن اسحق هارونی، احمد علی معاضدی، لطف اله خواجه پور،
دوره 19، شماره 9 - ( 9-1395 )
چکیده
زمینه و هدف:آروماتاز آنزیمی است که تبدیل آندروستندیون و تستوسترون به استرون و استرادیول را کاتالیز میکند. با توجه به نقش تستوسترون و روی در کاهش اضطراب و ارتباط بین عملکرد سیستم آندروژنی و روی، در این تحقیق اثر تزریق کلرایدروی در موشهایی بررسی شد که آنزیم آروماتاز توسط مهارکنندهیآروماتاز (لتروزول) مهار شده است.
مواد و روش ها: از موشهای صحرایی نر بالغ نژاد ویستار با میانگین وزنی 25±225 گرم استفاده گردید. حیوانات به 12 گروه تقسیم شدند و بر اساس وزن خود بهصورت تزریق زیرجلدی مهارکننده آروماتاز (لتروزول) دریافت کردند. 30دقیقه بعد از تزریق لتروزول، کلرایدروی یا حلال آن سالین را دریافت کردند و 30 دقیقه بعد در دستگاه مازبعلاوهمرتفع تست شدند. فعالیتحرکتی حیوانات توسط دستگاه میدانباز اندازهگیری شد.
یافته ها: نتایج حاصل از تست اضطراب، کاهش معنیداری در درصد زمان حضور در بازوی باز بین لتروزول mg/kg 25/1 و گروه حلال نشان داد. از نظر فعالیت حرکتی کاهش معنیداری بین لتروزول mg/kg 25/1 با گروه حلال مشاهده شد. گروههای دریافتکننده توأم لتروزول mg/kg 5/2 و مقادیر مختلف کلرایدروی، کاهش معنیداری (05/0>P) در درصد زمان حضور در بازوی باز نسبت به گروه حلال نشان دادند. در گروههای دریافتکننده توأم کلرایدروی mg/kg 5/2 و مقادیر مختلف لتروزول، اختلاف معنیداری (05/0>P) از نظر درصد ورود و زمان سپریشده در بازوی باز با گروه حلال مشاهده نشد.
نتیجه گیری: لتروزول بهتنهایی باعث افزایش اضطراب و کاهش فعالیت حرکتی میشود و با اثر ضداضطرابی کلرایدروی تداخل ایجاد میکند.
علی لوئی منفرد، سحر هامون نورد،
دوره 19، شماره 9 - ( 9-1395 )
چکیده
زمینه و هدف: سیستم لنفوئیدی بعنوان عنصر اصلی در ایمنی بدن موجود زنده می تواند متاثر از داروهای مصرفی باشد. داروی ریتالین به صورت گسترده برای اختلالات رفتاری در کودکان و برخی مبتلایان به افسردگی استفاده می گردد. بررسی حاضر به اثرات ایمونوتوکسیک این دارو می پردازد.
مواد و روشها: تعداد 16 سر موش سوری ماده بالغ سالم انتخاب و به طور تصادفی به یک گروه شاهد و سه گروه تجربی تقسیم شدند. گروه های تجربی با مقادیر5/0, 5 و 50 میلی گرم برکیلوگرم وزن بدن ریتالین و گروه شاهد با آب مقطر به روش گاواژ و بمدت 21 روز تیمار شدند. در پایان، اندام های لنفوئیدی حیوانات جهت ارزیابی بافت و عملکرد سیستم ایمنی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج با استفاده از آزمون آنووا و تست تکمیلی دانکن آنالیز شد(P<0.05).
یافته ها: بدنبال مصرف ریتالین در گروه تیمار نسبت به گروه شاهد تغییرات معنی داری از جمله کاهش اندازه و تعداد فولیکول های لنفوئیدی، افزایش مگاکاریوسیتها و افزایش ضخامت کپسول اطرافی بافت طحال مشاهده گردید. در غده لنفی، نیز آتروفی غده همراه با کاهش مشخص تعداد و اندازه فولیکول های لنفی و نیز کاهش اندازه غده لنفوئیدی همراه با افزایش تراکم نقاط پرخونی دیده شد. همچنین لنفوسیت ها افزایش و مونوسیت ها کاهش یافت(P<0.05).
نتیجه گیری: مصرف داروی ریتالین می تواند اثرات مخربی بر روی ارگانهای لنفوئیدی در مدل موش سوری به جا بگذارد.
کلمات کلیدی: سیستم لنفوئیدی، ریتالین، تغییرات بافت شناسی، موش سوری
پروین شیدایی، ابوالفضل بایرامی، یاشار عزیزیان، شادی پروین رو،
دوره 19، شماره 10 - ( 10-1395 )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: نانوذرات به دلیل خواص منحصر به فرد مکانیکی و فیزیکوشیمیایی از جمله نسبت سطح به حجم بالا و اثرات کوانتومی در انواع برنامههای کاربردی استفاده میشوند. هدف از این مطالعه، بررسی اثر سمیت نانوذرات اکسید روی بر پارامترهای خونی و بیوشیمیایی موش نژاد بالبسی میباشد.
مواد و روشها: در این مطالعه تجربی، 28 سر موش سوری نر بالغ نژاد بالب سی به چهار گروه(یک گروه کنترل و سه گروه تجربی) تقسیم شدند. موشهای گروه تجربی نانوذرات اکسید روی را به مدت 14 روز با غلظتهای 50، 100 و 300 میلیگرم بر کیلوگرم به صورت دهانی دریافت کردند و گروه شاهد فقط آب مقطر دریافت کرد. در روز پانزدهم، خون گیری از موشها به عمل آمد و تعدادی از فاکتورهای خونی و بیوشیمیایی اندازه گیری شد.
یافتهها: نتایج نشان داد که نانوذرات اکسید روی سبب ایجاد تغییرات در فاکتورهای خونی میشود و در غلظت بالا موجب افزایش معنیدار گلبولهای سفید، هموگلوبین، حجم متوسط هموگلوبین و نوتروفیلها و کاهش معنیدار گلبولهای قرمز، پلاکت، هماتوکریت، لنفوسیتها، کلوگز و کراتینین در سطح 05/0p< میشود.
نتیجه گیری: نتایج نشان داد که اثرات مضر نانوذرات در دوزهای مختلف به دلیل تغییرات قابل ملاحظه در فاکتورهای خونی و سرمی میباشد.
یوسف پناهی، احسان صبوری، علی رسولی، گودرز صادقی هشجین، شیوا روشن میلانی، لیلا درفش پور،
دوره 20، شماره 1 - ( 1-1396 )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: هدف از این مطالعه، بررسی اثر غلظتهای مختلف مورفین و نالوکسان بر فعالیتهای صرعی ایجاد شده در برشهای زنده مغزی تهیه شده از نوزاد موشهای سوری وابسته به مورفین و کنترل بود.
مواد و روشها: 40 سر نوزاد موش سوری به طور تصادفی انتخاب شدند. برای ایجاد وابستگی، 2، 4، 8، 16 و 32 میلیگرم بر کیلوگرم مورفین یک بار در روز (1/0 سیسی) به مدت 5 روز متوالی از روز چهاردهم تا هجدهم پس از تولد به صورت زیر جلدی تزریق شد. در روز نوزدهم و بیستم بعد از تولد، برشهای مغزی از موشها تهیه شد و فعالیتهای شبه صرعی از طریق پرفوزیون مایع مغزی نخاعی با منیزیم کم ایجاد شد و اثر غلظتهای 10، 100 و 1000 میکرومولار مورفین و 10 میکرومولار نالوکسان بر روی فعالیتها بررسی شد. تغییر در تعداد، زمان شروع و دامنه فعالیتها به عنوان شاخص تعیین کننده کمیت اثر در نظر گرفته شد.
یافتهها: نتایج نشان داد که مورفین 100 میکرومولار باعث افزایش و مورفین 10 و 1000 میکرومولار و نالوکسان 10 میکرومولار باعث کاهش فعالیتها در هر دو گروه شد و نالوکسان فعالیت تشنجزایی مورفین را کاهش داد، ولی اثر ضد تشنجی مورفین را نتوانست احیا کند.
نتیجهگیری: مورفین به صورت وابسته به غلظت دارای اثرات 2 فازی در فعالیت شبه صرعی دوره شیرخواری است، به طوری که دوز کم و زیاد آن فعالیتهای صرعی را مهار میکند، ولی دوز متوسط آن باعث تقویت فعالیتهای صرعی میشود، نالوکسان دارای اثرات ضد تشنجی است.
ساناز مهدی پور، سمانه تیموری، امیدرضا تمتاجی، مژگان محمدی فر، محسن تقی زاده، سید علیرضا طلائی،
دوره 20، شماره 2 - ( 2-1396 )
چکیده
زمینه و هدف: درد نوروپاتیک یکی از دردهای مزمن است که بر کیفیت زندگی بیماران اثر میگذارد. اخیرا کاربرد گیاهان دارویی به جای داروهای سنتتیک با توجه به عوارض جانبی نامطلوب این داروها و تنوع در مواد موثره گیاهی افزایش یافته است. فلاونوئیدها از ترکیبهای گیاهی هستند که اثر ضد دردی و ضد التهابی آنها ثابت شده است. با توجه به مقادیر بالای ترکیبهای فلاونوئیدی در پیاز قرمز، این پژوهش با هدف بررسی اثر عصاره پیاز قرمز بر رفتارهای درد نوروپاتی در مدل آسیب فشاری مزمن بر عصب سیاتیک(CCI) در موشهای صحرایی انجام گرفت.
مواد و روشها: در مطالعه تجربی حاضر، جهت ایجاد درد نوروپاتی طبق مدل CCI، از ایجاد فشار بر عصب سیاتیک موش صحرایی استفاده شد. حیوانات به 4 گروه شاهد (انجام جراحی کاذب)، جراحی CCI، دریافت کننده عصاره هیدروالکلی پیاز قرمز با دوز 100 میلیگرم بر کیلوگرم وزن بدن و دریافت کننده گاباپنتین با دوز 100 میلیگرم بر کیلوگرم وزن بدن تقسیم شدند (n=10 سر برای هر گروه). عصاره پیاز قرمز و گاباپنتین به مدت 21 روز به صورت گاواژ تجویز شد. اثر ضد دردی عصاره پیاز با استفاده از تستهای رفتاری هایپرآلژزیای حرارتی، آلودینیای مکانیکی و حرارتی سنجیده شد.
یافتهها: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که انجام عمل CCI روی موشهای صحرایی موجب ایجاد هایپرآلژزیا،آلودینیای مکانیکی و حرارتی میگردد. دریافت روزانه عصاره الکلی پیاز قرمز و گاباپنتین به طور معنیداری موجب افزایش زمان تاخیر در عقب کشیدن پا در هایپرآلژزیای حرارتی، افزایش آستانه پاسخ به آلودینیای مکانیکی و کاهش درصد پاسخ دهی به پاشیدن استون گردید.
نتیجهگیری: مصرف خوراکی عصاره پیاز قرمز علایم ناشی از درد نوروپاتیک را در موشهای صحرایی مدل آسیب فشاری مزمن بر عصب سیاتیک کاهش میدهد.
اسلام ذبیحی، سید اقبال متولی باشی، خیام بامداد، فایقه پیله ور عبادی، حمید شیخکانلوی میلان،
دوره 20، شماره 3 - ( 3-1396 )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: بیماری مالتیپل اسکلروزیس یک بیماری مزمن دستگاه عصبی مرکزی است. از آنجایی که سطح هورمونهای جنسی و بیماری مولتیپل اسکلروزیس(MS) تحت تأثیر هم قرار میگیرند. هدف از این مطالعه، بررسی تأثیر عصاره هیدروالکلی قارچ دنبلان بر سطح هورمون استروژن و پروژسترون در موش صحرایی ماده مدل ام اس تجربی است.
مواد و روشها: دراین پژوهش تجربی، 42 سر موش صحرایی ماده بالغ نژاد ویستار با وزن تقریبی 10±180 گرم در 6 گروه 7 تایی مورد مطالعه قرار گرفتند. گروه کنترل نرمال بدون تیمار دارویی بود و گروههای تجربی 1 تا 5 به مدت 40 روز کوپریزون دریافت کردند. گروه تجربی 2 تا 5 علاوه بر کوپریزون به ترتیب نرمال سالین و 110، 220 و 330 میلیگرم بر کیلوگرم وزن بدن عصارهی هیدروالکلی قارج دنبلان را به صورت تزریق داخل صفاقی به مدت 12 روز با حجم 2/0 میلیلیتر بعد از ایجاد ام اس دریافت کردند. در پایان روز دوازدهم از همهی گروهها خونگیری به عمل آمده و میزان هورمونهای جنسی اندازهگیری گردید.
یافتهها: نتایج به دست آمده نشان داد که کوپریزون باعث کاهش سطح استروژن، پروژسترون و وزن میشود؛ همچنین تزریق عصاره هیدروالکلی دنبلان باعث شد میزان غلظت سرمی هورمون استروژن در گروه تجربی 4 و پروژسترون در گروه تجربی 4 و 5 نسبت به گروه ام اس افزایش معناداری داشته است.
نتیجهگیری: نتایج این مطالعه نشان داد که عصارهی هیدروالکلی دنبلان در دوز 220 و 330 میلیگرم بر کیلوگرم وزن بدن موش صحرایی، میزان استروژن و پروژسترون را در موشهای مدل تجربی مولتیپل اسکلروزیس افزایش میدهد.
علی خواجه لندی، حسین عابد نطنزی، حجت اله نیکبخت،
دوره 20، شماره 3 - ( 3-1396 )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: ویسفاتین آدیپوسیتوکینی است که از بافت چربی ترشح میشود و با میزان گلوکز پلاسما ارتباط دارد و میتواند بر روی بروز دیابت موثر باشد. از سوی دیگر در طب سنتی از آلوئهورا به عنوان داروی ضددیابت استفاده میشود. هدف مطالعه حاضر، بررسی اثرات تمرین شنا همراه با مصرف عصاره آلوئهورا بر سطوح سرمی ویسفاتین، گلوکز و نسبت تریگلیسرید به لیپوپروتئین پرچگال در موشهای صحرایی دیابتی بود.
مواد و روشها: در این مطالعه تجربی، 28 سر موش صحرایی نر دیابتی انتخاب و در چهار گروه(1) کنترل، (2) تمرین شنا، (3) عصاره آلوئهورا و (4) تمرین شنا همراه با آلوئهورا قرار گرفتند. برنامه تمرین شنا به صورت فزاینده در هفته اول با 6 دقیقه آغاز شد و در هفته ششم به 36 دقیقه افزایش یافت. گروه های 3 و 4 روزانه 300 میلیگرم بر کیلوگرم عصاره آلوئهورا دریافت کردند. گروه کنترل هیچ گونه فعالیت منظم ورزشی نداشته و همچنین عصارهای دریافت نکردهاند. دادهها با استفاده از تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی توکی مورد تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: در هر سه گروه تمرین شنا، گروه عصاره و گروه تمرین و عصاره کاهش معنیدار در گلوگز خون، نسبت تریگلیسرید به لیپوپروتئین پرچگال و سطح ویسفاتین نسبت به گروه کنترل وجود داشت(05/0≥p).
نتیجه گیری: نتایج نشان داد که تمرین شنا همراه با مصرف عصاره آلوئهورا باعث کاهش نسبت تریگلیسرید به لیپوپروتئین پرچگال، گلوکز و افزایش حساسیت گیرندههای ویسفاتین و در نتیجه کاهش سطح سرمی آن در موشهای صحرایی دیابتی میشود.
احمد خواجه گندمانی، رحمت الله فتاحیان دهکردی، محمد سعید حیدرنژاد، محسن جعفریان دهکردی،
دوره 20، شماره 5 - ( 5-1396 )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: در این پژوهش، اثر نانوذرهی اکسید روی (ZnO NPs) و تیامین بر عملکرد بیوشیمیایی سرم و هیستوپاتولوژی کلیه به دنبال دیابت تجربی در موش بررسی شد.
مواد و روشها: برای این منظور، 56 سر موش به طور تصادفی در 8 گروه 7 تایی قرار گرفتند. دو گروه از حیوانات به عنوان گروه کنترل (A) و گروه تیامین (G) در نظر گرفته شدند. سایر گروهها از طریق آلوکسان با دوز 180 میلی گرم بر کیلوگرم دیابتی شدند. موشهای گروه B به عنوان گروه دیابتی تنها در نظر گرفته شدند. غلظت های 1/0 و 5/0 میلی گرم بر کیلوگرم نانوذرهی اکسید روی به صورت درون صفاقی به گروه های C و D تزریق گردید. غلظت های 1/0 و 5/0 میلی گرم بر کیلوگرم نانوذرهی اکسید روی همراه با تیامین (30 میلی گرم بر لیتر) به گروه های E و F تزریق شد. به موشهای گروه H فقط نانوذره با غلظت 1/0 میلی گرم بر کیلوگرم تزریق گردید. تغییرات ایجاد شده در بافت کلیه همراه با برخی فاکتورهای بیوشیمیایی اندازهگیری شد.
یافتهها: نتایج حاصله نشان داد که دیابت سبب تغییر میزان برخی فاکتورهای بیوشیمیایی سرم خون (آنزیم GGT، BUN و کراتینین) موش گردید (05/0p<). اما تجویز نانوذرات و تیامین کاهش این اثرات منفی را به همراه داشت. ابتلا به دیابت سبب تغییر بافت کلیه موش ها به صورت آشفتگی انسجام بافت داربست، از هم گسیختگی برخی از لولههای پیچخورده و پرخونی در داخل بافت همبندِ داربست شد.
نتیجهگیری: درمان موش های دیابتی با نانوذره ZnO NPs و تیامین موجب بهبودی نسبی در ساختار هیستوپاتولوژی کلیه و سطوح بیوشیمیایی خون گردید.
مجید امیری مطلق، محمد علی اطلسی، زینب وحیدی نیا، سید علیرضا طلائی، زینب رضا زاده لواف، ابوالفضل اعظمی طامه،
دوره 20، شماره 5 - ( 5-1396 )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: گلوتامات فراوانترین نوروترانسمیتر تحریکی در مغز پستانداران است و نقش عمدهای در پاتوژنز آسیب مغزی ایسکمیک بازی میکند. انتقال دهندههای گلوتامات نقش اصلی در خارجسازی گلوتامات دارند و غلظت آن را در مقادیری کمتر از مقادیر ایجاد کننده سمیت تحریکی حفظ میکنند. نقش حفاظت عصبی استروژن و پروژسترون در برابر آسیب ایسکمیک مشخص شده است؛ با این وجود، مکانیسم مولکولی آن به طور کامل مشخص نیست. این مطالعه به تأثیر هورمون استروژن و پروژسترون بر بیان انتقال دهندههای گلوتامات در ناحیه حاشیه ایسکمی در موش صحرائی میپردازد.
مواد و روشها: موشهای صحرائی نر بالغ نژاد ویستار در معرض انسداد موقتی شریان مغزی میانی (MCAO) برای یک ساعت قرار گرفتند و بلافاصله بعد از آن دوز ترکیبی استروژن و پروژسترون به حیوانها تزریق شد. تست عملکرد حسی حرکتی برای ارزیابی نقایص رفتاری و رنگآمیزی TTC جهت بررسی تغییرات حجم ناحیه اینفارکت 24 ساعت بعد از MCAO انجام شد. از تکنیکreal-time PCR برای مطالعه میزان بیان ژن انتقالدهندههای گلوتامات EAAT3 و EAAT2استفاده شد.
یافتهها: دوز ترکیبی استروژن و پروژسترون به طور معنیداری توانست حجم ضایعه را کاهش دهد. همچنین، هورمون درمانی توانست اختلالات عصبی حرکتی را در موشهای ایسکمیک بهبود دهد. بررسیهای میزان بیان ژن انتقالدهندههای گلوتامات EAAT3 و EAAT2تغییر معنیداری را بعد از هورمون درمانی نشان ندادند.
نتیجهگیری: دوز ترکیبی استروژن و پروژسترون میتواند حجم ضایعه را کاهش داده و اختلالات عصبی حرکتی را در موشهای ایسکمیک بهبود دهد، اگرچه این بهبودی مستقل از مسیر سیگنالی انتقال دهندههای گلوتامات است.