25 نتیجه برای خلیلی
دكتر علی چهرئی، دكتر منیژه کهبازی، دكتر بهمن صالحی، دكتر افسانه زر گنج فرد، دكتر فاطمه دره، دكتر پروین سلطانی، دكتر اشرف زمانی، دكتر محمد خلیلی، دكتر افسانه نوروزی،
دوره 9، شماره 2 - ( 4-1385 )
چکیده
مقدمه: تحقیقات صحیح و اصولی در ابعاد مختلف جامعه و از جمله علوم پزشکی میتواند راهگشای بسیاری از مشکلات باشد. به منظور آشنایی سیستماتیک اعضاء هیئت علمی با روش تحقیق و ایجاد توانایی و مهارت لازم جهت تدوین پورپوزالهای کاربردی و اجرای صحیح پژوهش، پایگاه توسعه تحقیقات بالینی در دانشگاه علوم پزشکی اراک شکل گرفت. این بررسی به منظور تعیین تاثیر کار این پایگاه بر ارتقاء پژوهش بالینی دانشگاه صورت گرفته است. روش کار: این مطالعه HSR از نوع مداخلهای قبل و بعد بوده که جامعه آماری آن اعضاء هیئت علمی بالینی دانشگاه علوم پزشکی اراک میباشند. ابتدا اطلاعات موجود در خصوص دوره قبل ازمداخله به صورت کامل جمع آوری گردید ( دی 80 تا دی 82)، سپس مداخله به صورت ایجاد و تجهیز پایگاه تحقیقات بالینی در بزرگترین بیمارستان دانشگاهی شهر اراک، برگزاری کارگاههای سریال روش تحقیق، کنفرانسهای پژوهشی، مشاورههای حضوری و آموزش طراحی بانک اطلاعات پژوهشی در طی دو سال ( دی 82 تا دی 84 ) انجام گرفت و نتایج این دوره دو ساله با دوره قبل از مداخله مقایسه گردید. نتایج: مقایسه وضعیت طرحهای تحقیقاتی در دو دوره قبل و بعد از مداخله نشان میدهد که در دو سال قبل از مداخله از 38 طرح پیشنهادی 30 طرح و در دوره بعد از مداخله از 89 طرح پیشنهادی 76 طرح مصوب شده است. در این دو دوره به ترتیب 14 (6/46 درصد) و 50 (8/65 درصد) طرح تصویب شده بالینی بودند. در خصوص مقایسه طرحها از لحاظ کیفی، به ترتیب 11 و 15 طرح HSR ، 2 و 22 کارآزمایی بالینی و 8 و 8 طرح توصیفی قبل و بعد از مداخله تصویب گردیده است. مجموع مقالات چاپ شده دردوره اول 45 و در دوره دوم 84 مورد میباشد. ارائه مقاله در کنگرهها داخلی و خارجی در کل به ترتیب 33 و 59 مورد میباشد که به ترتیب 25 و 51 مورد در کنگرههای داخلی و 8 و 8 مورد در کنگرههای خارجی در دو دوره ارائه شده است. نتیجهگیری: با توجه به نتایج به دست آمده در این پژوهش به نظر میرسد، ایجاد پایگاه توسعه تحقیقات بالینی در این دانشگاه و دانشگاههای مشابه، با اجرای مداخلات مشابه با این تحقیق، بر روند تحقیقات بالینی آن دانشگاه تاثیر به سزایی خواهد داشت.
دكتر محمد خلیلی، دكتر بیژن یزدی، دكتر هوشنگ طالبی، دكتر اسماعیل مشیری،
دوره 9، شماره 2 - ( 4-1385 )
چکیده
مقدمه: اقامت بیماران در ریکاوری دارای ریسک و عوارض خاص خود بوده و هزینهبر است. کاهش زمان ریکاوری میتواند ضمن بالا بردن ضریب اطمینان، هزینههای بیمارستانی را کاهش دهد. در این رابطه ماسک حنجرهای(LMA) وسیلهای جدید است که کاربرد روز افزونی در کنترل راه هوایی پیدا کرده و در این تحقیق اثر آن روی زمان ریکاوری بررسی میگردد. روش کار: در یک مطالعه بالینی دو سو کور شاهددار،62 بیمار در کلاس ASA І و ІІ، به طور تصادفی به دو گروه 31 نفری (ماسک حنجرهای و لوله تراشه) تقسیم شدند. داروهای مورد استفاده برای القا و نگهداری بیهوشی در تمام بیماران یکسان بود. بیماران مبتلا به عفونتهای تنفسی فوقانی و نیز بیماران انتخاب شده جهت اعمال جراحی توراکس و بالای شکم وارد مطالعه نشدند. بیماران با زمان بیهوشی بالای یک ساعت و نیز زمان لوله گذاری بالای 30 ثانیه از مطالعه خارج شدند. زمان های بیهوشی و ریکاوری (بر حسب دقیقه) و نیز عوارض ریکاوری (بر اساس معیارهای مشخص و استاندارد) اندازهگیری و ثبت گردیدند. یافتهها با آزمونهای مربع کای و من ویتنی یو آنالیز شدند. نتایج: براساس نتایج ثبت شده، بیماران دو گروه از نظر سن، جنس و میانگین زمان بیهوشی تفاوت معنی داری با یکدیگر نداشتند، اما میانگین زمان ریکاوری در گروه LMA برابر با 65/10 دقیقه و در گروه لوله تراشه برابر با 71/16 دقیقه بود که از نظر آماری معنیدار بود(007/0=p). در گروه LMA دو نفر (45/6 درصد) از بیماران و در گروه لوله تراشه 11نفر(48/35 درصد) از بیماران دچار عارضه شدند که به لحاظ آماری این اختلاف هم معنیدار است (004/0=p). بحث: ماسک حنجرهای زمان ریکاوری را در مقایسه با لوله تراشه کاهش میدهد. از سوی دیگر عوارض ریکاوری (استریدور، نگهداشتن تنفس، لارنگواسپاسم، افت اشباع اکسیژن خون شریانی) و شدت این عوارض هم در گروه ماسک حنجرهای به طور قابل توجهی از گروه لوله تراشه کمتر بوده است. لذا میتوان به منظور کاهش زمان اقامت بیماران و نیز کاهش عوارض آنان در ریکاوری از ماسک حنجرهای به جای لوله تراشه استفاده نمود.
مهرداد شهرانی، فاطمه نبوی زاده، محمود رفیعیان، هدایت شیرزاد، مرتضی هاشم زاده، حسین یوسفی، رضا خدیوی، اسد اله امینی، بهمن خلیلی، قربانعلی رحیمیان،
دوره 10، شماره 3 - ( فصلنامه 1386 )
چکیده
مقدمه: گیاه سیر از دسته گیاهانی است که به طور وسیعی در جوامع دنیا و به خصوص جامعه ایرانی به عنوان یک گیاه معطر در طبخ غذاها و تهیه ترشیجات مورد استفاده قرار میگیرد و شمار زیادی از مردم بر این باورند که این گیاه برای ناراحتیهای گوارشی مفید است. لذا در این مطالعه اثر عصاره این گیاه بر میزان ترشح اسید و پپسین معده در موش صحرایی مورد بررسی قرار گرفت. روش کار: این مطالعه به صورت تجربی بر روی دو گروه 12 تایی موش صحرایی (گروه کنترل و گروه سیر) صورت گرفت. حیوانات پس از بیهوشی توسط تزریق داخل صفاقی 50 میلی گرم بر کیلوگرم تیوپنتال سدیم؛ تراکئوستومی، لاپاراتومی و گاسترودئودنوستومی شدند. عصاره گیاه سیر با دوز 100 میلی گرم بر کیلوگرم ازطریق مجرای گاسترودئودنوستوم به درون معده حیوانات گروه سیر وارد شد. به منظور تحریک ترشح اسید و پپسین معده از ماده پنتاگاسترین استفاده شد. این ماده با دوز 25 میکروگرم بر کیلوگرم به صورت داخل صفاقی به حیوان تزریق شد. ترشحات معده به روش شستشو به بیرون به دست آمد. اسید آن به روش تیتریمتری و پپسین به روش آنسون بررسی شد. نتایج حاصل با استفاده از آزمون آماری تی تجزیه و تحلیل شد. نتایج: عصاره متانولی گیاه سیر سبب افزایش معنیداری در میزان ترشح اسید و پپسین معده در موشهای گروه سیر نسبت به گروه کنترل گردید(001/0p<). پنتاگاسترین در گروه کنترل سبب افزایش ترشح اسید و پپسین معده شد (001/0< p). نتیجه گیری: استفاده از سیر در رژیم غذایی سبب افزایش ترشح اسید و پپسین معده در مصرف کنند گان این گیاه میگردد.
اسماعیل مشیری، بیژن یزدی، محمد خلیلی،
دوره 12، شماره 1 - ( 3-1388 )
چکیده
مقدمه: اضطراب قبل از عمل رخداد شایعی است. برای رفع آن از روشهای گوناگون، نظیر ویزیت قبل از عمل، اطمینان بخشی توسط روانشناس و یا پیش داروی آرامبخش استفاده میگردد.این مطالعه با هدف تعیین اثر دو داروی پروپوفول و میدازولام به عنوان پیش داروی بیهوشی بر اضطراب بیمارقبل از بیهوشی انجام گردیده است. روش کار: این مطالعه کارآزمایی بالینی دوسوکوربوده که درآن 60 بیمار با کلاس 1 معیار انجمن متخصصین بیهوشی امریکا کاندید عمل جراحی انتخابی شکم انتخاب و به روش تصادفی در سه گروه 20 نفره پروپوفول (4/0 میلیگرم در هر کیلو گرم وریدی)، میدازولام ( 04/0 میلی گرم در هر کیلو گرم وریدی) و پلاسبو (5 سی سی نرمال سالین وریدی) تقسیم شدند. برای سنجش درجه اضطراب از دو معیار سنجش بصری و روش نمره دهی بالینی عینی استفاده گردید. ضربان قلب، فشار نبض، تعداد تنفس و میزان اشباع اکسیژن شریانی، قبل از تجویزدارو و پس از آن در سه نوبت به فواصل5/2 دقیقه اندازه گیری شدند. یافتهها با آزمونهای آنووا، توکی و 2 آنالیز گردیدند. نتایج: گروهها از نظر متغیرهای زمینهای اختلافی نداشتند. هردو داروی پروپوفول و میدازولام در کمک به کاهش اضطراب بیماران نسبت به پلاسبو مؤثرتر بودند. از این نظر دو دارو اثر یکسانی داشته و بین آنها تفاوت معنیداری وجود نداشت. در اثر برروی علایم حیاتی (فشار خون نبض وتعداد تنفس و میزان اشباع اکسیژن شریانی) بین دو دارو تفاوت معنیداری وجود نداشت(05/0p>). نتیجه گیری:هر دو دارو در کاهش اضطراب از پلاسبو مؤثرتر بودند و از این نظر برتری خاصی بر یکدیگر نداشتند. ملاحظات اقتصادی میتواند باعث ترجیح میدازولام گردد.
فرامرز فلاحی، مهرداد روغنی، مجید خلیلی زاده،
دوره 12، شماره 4 - ( 12-1388 )
چکیده
مقدمه: با توجه به وجود شواهدی مبنی بر اثر ضد دیابتی سیر وحشی، اثر مصرف خوراکی این گیاه بر پاسخ انقباضی آئورت سینهای در موش دیابتی مورد بررسی قرار گرفت. روش کار: در این مطالعه تجربی- آزمایشگاهی 40 موش صحرایی نر به 5 گروه کنترل، کنترل تحت تیمار با سیر وحشی، دیابتی، دیابتی تحت درمان با گیاه و تحت تیمار با گلیبن کلامید تقسیمبندی شدند. برای دیابتی کردن موشها از استرپتوزوتوسین به میزان 60 میلیگرم بر کیلوگرم استفاده شد. دو گروه تحت تیمار با گیاه نیز پودر این گیاه مخلوط شده با غذای استاندارد موش را با نسبت وزنی 1 درصد دریافت نمودند. میزان گلوکز سرم قبل از انجام کار و در هفتههای 4 و 8 اندازهگیری شد. در پایان، پاسخ انقباضی حلقههای آئورت سینهای به کلرور پتاسیم و نور آدرنالین مورد بررسی قرار گرفت. نتایج: میزان گلوکز سرم در گروه دیابتی تحت تیمار با گیاه در هفتههای 4 و 8 به طور معنیدار کمتر از گروه دیابتی بود (به ترتیب 01/0p< و 005/0p<). به علاوه حداکثر پاسخ انقباضی آئورت سینهای به نورآدرنالین در گروه دیابتی تحت درمان با سیر وحشی به طور معنیدار کمتر از گروه دیابتی درمان نشده بود(05/0p<) و چنین کاهش معنیداری در مورد پاسخ انقباضی به کلرور پتاسیم مشاهده نشد. نتیجه گیری: مصرف خوراکی سیر وحشی به مدت 2 ماه دارای اثر هیپوگلیسمیک در حد متوسط بوده و در کاهش دادن پاسخ انقباضی سیستم عروقی در موشهای دیابتی موثر است.
مهرداد روغنی، محسن خلیلی، توراندخت بلوچ نژاد مجرد، امین حیدری،
دوره 14، شماره 1 - ( دو ماهنامه فروردین و اردیبهشت 1390 )
چکیده
زمینه و هدف: دیابت قندی در دراز مدت با اختلالاتی در یادگیری، حافظه و شناخت همراه میباشد. با توجه به وجود شواهدی مبنی بر اثر ضد دیابتی هسپرتین، اثر تجویز درازمدت هسپرتین بر یادگیری و حافظه در موشهای صحرایی دیابتی مورد بررسی قرار گرفت. مواد و روشها: در این مطالعه تجربی، تعداد 40 موش صحرایی نر به پنج گروه کنترل، کنترل تحت تیمار با هسپرتین، دیابتی، و دیابتی تحت درمان با هسپرتین یا گلیبن کلامید تقسیم شدند. برای بررسی حافظه و یادگیری حیوانات، میزان عملکرد رفتاری از نظر تاخیر اولیه و تاخیر در حین عبور در آزمون اجتنابی غیر فعال و در صد رفتار تناوب با استفاده از ماز Y تعیین گردید. یافتهها: کاهش تأخیر در حین عبور در موشهای دیابتی (01/0p<) و دیابتی تحت تیمار (05/0p<) در مقایسه با گروه کنترل مشاهده گردید و تفاوت موجود بین این دو گروه از نظر آماری معنیدار نبود. درصد تناوب نیز در حیوانات دیابتی به طور معنیداری کمتر از گروه کنترل بود (05/0p<) و درصد تناوب در گروه دیابتی تحت تیمار با هسپرتین تفاوت معنیداری را با گروه دیابتی نشان داد(05/0p<). نتیجه گیری: تجویز دراز مدت هسپرتین هر چند بر توانایی نگهداری اطلاعات در انبار حافظه و به یادآوری آنها در حیوانات دیابتی در آزمون اجتنابی غیر فعال تاثیر ندارد ولی موجب بهبود حافظه فضایی کوتاه مدت در حیوانات دیابتی میشود.
حسام الدین مدیر، محمد خلیلی، بیژن یزدی، اسماعیل مشیری، علیرضا اکبری،
دوره 14، شماره 6 - ( دو ماهنامه بهمن و اسفند 1390 )
چکیده
مزمینه و هدف: لارنگوسکوپها به علت تماس تیغههای آنها با غشاهای مخاطی دهان، یکی از واسطههای بالقوه انتقال عفونت میباشند. یک روش برای جلوگیری از انتقال عفونت، استفاده از تیغههای یک بار مصرف پلاستیکی میباشد. هدف ما در این مطالعه مقایسه کارایی تیغههای یک بار مصرف پلاستیکی در مقابل تیغههای فلزی برای لولهگذاری داخل تراشه میباشد.
مواد و روشها: در این مطالعه کارآزمایی بالینی، تعداد 320 بیمار بالای 10 سال کاندیدای عمل جراحی الکتیو، وارد مطالعه شدند. پس از القای بیهوشی، لولهگذاری نای به وسیله یکی از تیغههای پلاستیکی یا فلزی برای بیماران انجام میشد و مدت زمان لولهگذاری و میزان اشباع اکسیژن خون شریانی قبل و بعد از لولهگذاری ثبت گردید و دادههای جمعآوری شده با استفاده از نرم افزار آماری SPSS تحلیل گردید.
یافته ها: لولهگذاری نای در تمامی بیماران با موفقیت صورت گرفت. میانگین اختلاف زمان لولهگذاری از حد بالای استاندارد در گروه تیغههای فلزی 22/4±87/1- و در گروه تیغههای پلاستیکی 19/8±42/1 بود. همچنین میانگین اختلاف اشباع اکسیژن خون شریانی از حد پایین 90 درصد بعد از لولهگذاری در گروه تیغههای پلاستیکی برابر با 71/2±07/6 و فلزی برابر با 21/1±16/7 بود که هر دو پارامتر از نظر آماری با یکدیگر اختلاف معنیداری داشتند.
نتیجه گیری: در صورت استفاده از تیغههای پلاستیکی، هم زمان لولهگذاری و هم میزان افت اشباع اکسیژن خون شریانی در مقابل تیغههای فلزی افزایش مییابد که این امر میتواند باعث ایجاد عوارضی مانند آسپیراسیون در بیمار گردد.
آرزو عشقی نژاد فرد ، علی اصغر فرازی، بابک عشرتی، حمید خلیلی، مانا شجاع پور، اعظم احمدی ، محمد ارجمندزادگان،
دوره 15، شماره 5 - ( ماهنامه مهر 1391 )
چکیده
زمینه و هدف: تمام اعضای میکوباکتریوم توبرکلوزیس به سه گروه ژنتیکی مختلف بر اساس پلی مورفیسم در دو ژن katG و gyrA تقسیم میشوند. تعیین سویههای متعلق به هر گروه و به ویژه تشخیص سریع آن، دارای اهمیت ویژه اپیدمیولوژیک است. هدف این تحقیق، تعیین گروههای اصلی ژنتیکی سویههای کلنیکی میکوباکتریوم توبرکلوزیس میباشد. مواد و روشها: در این مطالعه مقطعی، سی و سه نمونه خلط از بیماران مسلول استان مرکزی جمعآوری و پس از کشت، مورد جداسازی DNA با استفاده از Chelex 100قرار گرفت. شناسایی نمونهها با تشخیص ژن katG با کمک PCR انجام و تائید گردید. موتاسیون در کدون KatG463 با کمک RFLP انجام شد. قطعه 620 bp از ژنkatG و194 bp از ژن gyrA تکثیر و تعیین ترادف شد. یافتهها: جستجو و تکثیر قطعه 620-bp ژن katG، روش مناسبی برای تائید مولکولی در تشخیص باکتری بود. این مسئله از نظر فنوتیپی نیز انطباق کامل نشان داد. از میان 33 ایزوله مورد مطالعه، دوازده نمونه، گروه ژنتیکی 1، پانزده نمونه گروه ژنتیکی 2 و شش نمونه گروه ژنتیکی 3 را نشان دادند. بدین ترتیب فراوانی گروه دو به عنوان گروه غالب سویهها در استان مرکزی با فراوانی معادل 5/45 درصد مشخص گردید. نتیجهگیری: نتایج این تحقیق بیانگر رخداد گروه دو با فراوانی بیشتر در میان سویههای کلنیکی استان مرکزی میباشند. این مسئله با حساس بودن این سویهها به آنتیبیوتیکهای رایج، انطباق داشته و درخور توجه میباشد. در این تحقیق کاربرد سه گانه تست ارائه شده در تعیین هم زمان گروههای ژنتیکی، ماهیت باکتری و مقاومت به ایزونیازید اثبات گردید.
حسام الدین مدیر، محمد خلیلی، اسماعیل مشیری،
دوره 15، شماره 5 - ( ماهنامه مهر 1391 )
چکیده
مقدمه: از جمله شایعترین دلایل انسداد راه هوایی، متاستاز و یا اثر فشاری تومورهای مجاورتی میباشد که ممکن است به علت ایجاد دیسترس تنفسی نیاز به ایجاد راه هوایی اورژانس و یا تراکئوستومی باشد. مورد: بیمار خانم 61 ساله بوده که با شکایت تنگی نفس به بیمارستان مراجعه کرده بود. وی سابقه پاپیلاری سل کارسینوم تیروئید با متاستاز به ریه، تراشه وتارهای صوتی را داشته است. بیمار در همان ساعات اولیه دچار حملات آپنه شده و پس از شکست اقدامات اولیه برای کنترل راه هوایی، تصمیم گرفته شد تا برای ایجاد راه هوایی مطمئن، بیمار تحت برونکوسکوپی و تراکئوستومی قرار گیرد. نتیجه گیری: در صورت عدم وجود تجهیزات کافی و وجود شرایط اورژانس تنفسی، بهتر است سریعاً برای بیمار یک راه هوایی مناسب و مطمئن با استفاده از بیهوشی با عمق کم و عدم استفاده از شل کنندههای عضلانی برقرار نمود.
حسام الدین مدیر، محمد خلیلی، بیژن یزدی، اسماعیل مشیری،
دوره 15، شماره 6 - ( ماهنامه آبان 1391 )
چکیده
زمینه و هدف: استفاده از پروپوفول به تنهایی برای جایگذاری وسایل سوپراگلوتیک راه هوایی، میتواند منجر به وقایع ناخوشایندی مانند سرفه، اوغ زدن و گرفتگی حنجره شود. برای بهبود شرایط جایگذاری این وسایل از داروهای مخدر استفاده میگردد. در این مطالعه، اثر دو داروی مخدر رمی فنتانیل و سوفنتانیل بر روی سهولت جایگذاری دو نوع وسیله سوپراگلوتیک راه هوایی به همراه القای بیهوشی به وسیله پروپوفول مورد بررسی قرار گرفت. مواد و روشها: در این مطالعه کارآزمایی بالینی، 200 بیمار که تحت بیهوشی عمومی قرار گرفتند به روش تصادفی بلوکهای به چهارگروه تقسیم شدند. القاء بیهوشی با 5/2 میلیگرم بر کیلوگرم پروپوفول انجام و برای گروه اول از رمی فنتانیل و ماسک حنجرهای، گروه دوم رمی قنتانیل و اسلیپا، گروه سوم سوفنتانیل و ماسک حنجرهای و گروه چهارم سوفنتانیل و اسلیپا استفاده شد. میزان باز شدن فک، سهولت در جایگذاری وسیله سوپرا گلوتیک، سرفه، گرفتگی حنجره، اوغ زدن، تعداد ضربان قلب و میزان فشار خون شریانی در یک، سه و پنج دقیقه بعد از جایگذاری وسیله سوپراگلوتیک ثبت شد. داده ها استفاده از نرم افزار آماری SPSS تجزیه و تحلیل شد. یافتهها: بین میزان بازشدن دهان، راحتی جایگذاری وسیله سوپراگلوتیک، اوغ زدن، گرفتگی حنجره، سرفه و متغیرهای همودینامیک اندازهگیری شده در گروههای چهارگانه، هیچ اختلاف معنیداری مشاهده نشد. نتیجهگیری: بر اساس نتایج مطالعه، برای کنترل راه هوایی با استفاده از وسایل سوپراگلوتیک، استفاده از ماسک حنجرهای یا اسلیپا در حضور رمی فنتانیل یا سوفنتانیل، ارجحیتی بر یکدیگر ندارند و باعث اختلال در همودینامیک بیمار نمیشوند.
علیرضا محمدی، محسن دالوندی، حسین سرمدیان، محمد خلیلی،
دوره 16، شماره 5 - ( ماهنامه مرداد 1392 )
چکیده
زمینه و هدف: کیست هیداتید یک بیماری عفونی رایج ناشی از انگل اکینوکوکوس گرانولوسوس می باشد. درگیری اولیه مغز بسیار نادر است بطوریکه در نواحی اندمیک حدود 2% است. دراین مطالعه به معرفی یک بیمار 23 ساله مبتلا به کیست هیداتید اولیه متعدد مغزی می پردازیم.
مورد:بیمار خانم 23 ساله ای بود که با تشنج تونیک کلونیک ژنرالیزه برای اولین بار، همی پارزی نیمه چپ بدن و صورت و سابقه سردرد از دو ماه قبل به اورژانس مراجعه نمود. در سی تی اسکن و MRI مغز یک ضایعه سیستیک بزرگ با حدود مشخص و هموژن در نوار حرکتی تمپوروپریتال راست با اثر فشاری وشیفت خط وسط مشهود بود که وجود کیست هیداتید مغزی را مطرح نمود؛ تعدادی کیست کوچکتر نیز وجود داشت. بررسی ها درگیری سایرنقاط بدن را نشان نداد. بیمار با آلبندازول (400 میلی گرم دوبار در روز،2ماه) و جراحی برداشت تومور به روش دولینگ درمان شد. تعدادی کیست هیداتید متصل به پارانشیم مغز در سایزهای مختلف و یک کیست10سانتی متری به صورت کامل و بدون پارگی خارج شد. در پی گیری دو سال بعد در MRI بیمار هیچ ضایعه کیستیکی وجود نداشت.
نتیجه گیری: علیرغم میزان پایین بروز کیست هیداتید متعدد اولیه مغزی، در نواحی اندمیک بایستی تشخیص کیست هیداتید با استفاده از سی تی اسکن و MRI مدنظر قرار گیرد. جراحی روش استاندارد درمان بیماری است.
افسانه نوروزی، مهری جمیلیان، محمد خلیلی، علیرضا کمالی، لورا ملیکوف،
دوره 16، شماره 5 - ( ماهنامه مرداد 1392 )
چکیده
زمینه و هدف: عمل سزارین یکی از شایعترین اعمال جراحی زنان میباشد. تهوع و استفراغ پس از درد شایعترین عارضه اعمال جراحی میباشد. با توجه عوارض جانبی داروهای ضد تهوع، امروزه بطور گسترده از آنتاگونیست رسپتور های سرتونینی استفاده می شود،که یک ضد تهوع و استفراغ بسیار موثراند وعوارض جانبی آنها کمتر از سایر دارو ها می باشد. اندانسترون نمونه بارز آنتاگونیستهای سرتونینی میباشد.
مواد و روش ها: این مطالعه کارآزمایی بالینی دو سو کور تصادفی بر روی 162 زن کاندید سزارین انتخابی انجام گردید. به یک گروه 4 میلی گرم اندانسترون وریدی ، گروه دوم 8 میلی گرم اندانسترون خوراکی و به گروه سوم پلاسبو داده شد. قبل از انجام اسپینال، هر 5 دقیقه تا 20 دقیقه بعد از آن فشار خون و ضربان قلب و بعد از عمل در ریکاوری و 2 و 4 و 6 ساعت بعد از عمل شدت تهوع و استفراغ بیمار و آپگار نوزادان ثبت گردید.
یافته ها: بین سه گروه مذکور اختلاف معنی داری از نظر سن، تعداد بارداری، میانگین فشار خون وضربان قلب مادر، قبل و حین عمل و آپگار نوزادان و سطح هوشیاری مادران وجود نداشت. بطور معنی داری در ریکاوری ،2و4ساعت پس از عمل تهوع و استفراغ در گروه اندانسترون خوراکی و وریدی کم تر از پلاسبو بود(05/0 p&ge). ولی اختلاف معنی داری بین دو گروه خوراکی و وریدی دیده نشد.
نتیجه گیری: می توان از اندانسترون خوراکی به جای اندانسترون وریدی با اثرات کاملا مشابه در کنترل تهوع و استفراغ بعد از عمل در خانم های کاندید سزارین استفاده کرد.
رضا رضایی، امیر الماسی حشیانی، جمال فلاحتی، آمنه خلیلی،
دوره 17، شماره 8 - ( آبان 1393 )
چکیده
زمینه و هدف: گلوکوم دومین علت شایع نابینایی میباشد و یکی از مهمترین علل قابل پیشگیری نابینایی است. در کنترل فشار داخل چشمی بیماران مبتلا به گلوکوم، معمولا رژیمهای چند دارویی توصیه میشود. هدف این مطالعه مقایسه اثر دو درمان ترکیبی تیمولول-لاتانوپروست و تیمولول-دورزولامید در کاهش فشار داخل چشم در بیماران مبتلا به گلوکوم زاویه باز میباشد.
مواد و روشها: در این مطالعه کارآزمایی بالینی، 60 بیمار مبتلا به گلوکوم به صورت تصادفی در دو گروه درمانی تیمولول-لاتانوپروست یا تیمولول-دورزولامید قرار گرفتند. متغیرهای مورد نظر قبل و 6 هفته بعد از مداخله مورد سنجش قرار گرفت. تجزیه و تحلیل دادهها توسط نرم افزار آماری Stata نسخه 12 و در سطح معنیداری 05/0 انجام شد.
یافتهها: مطالعه میانگین سنی گروه تیمولول-دورزولامید 6/67 سال و گروه تیمولول-لاتانوپروست 6/72 سال بود. تجزیه و تحلیل دادهها نشان داد که اختلاف معنیداری بین دو گروه از نظر متغیرهای فشار داخل چشمی، حدت بینایی و نسبت کاپ به دیسک اپتیک وجود ندارد.
نتیجهگیری: بر اساس یافتههای مطالعه اختلاف معنیداری بین میزان کاهش فشار داخل چشمی در دو گروه درمانی از بیماران مبتلا به گلوکوم زاویه باز مشاهده نشد.
پریا نیک پی، طاهره نظری، شادی خلیلی، احمد ابراهیمی،
دوره 20، شماره 4 - ( تیرماه 1396 1396 )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: فیبروئیدهای رحمی، تومورهای خوش خیم رحمی هستند که از سلولهای عضلات صاف میومتر منشاء میگیرند. عوامل ژنتیکی نقش اصلی را در پیشرفت این بیماری ایفا میکنند. یکی از مهمترین ژنهایی که در مکانیسم تشکیل میوم نقش دارد، ژن گیرندهی فاکتور رشد اپیدرمال(EGFR) است که در روند رشد سلولی، تمایز، تکثیر و میتوژنزیس نقش اساسی را ایفا میکند. هدف از این مطالعه، بررسی جهشهای شایع ژن EGFR در زنان ایرانی مبتلا به فیبروئیدهای رحمی میباشد. در این آزمون جهشهای رایج اگزون 21 و 19 در ژن EGFR مورد بررسی قرار گرفت.
مواد و روشها: در این مطالعه مورد- شاهدی، 80 زن مبتلا به میوم و 80 زن سالم به عنوان شاهد مورد مطالعه قرار گرفتند. برای بررسی جهش حذف اگزون 19 rs121913438)) از روش Tetra ARMS/PCR و برای بررسی جهش نقطهای اگزون 21 (rs121434568) از روش ARMS/PCR استفاده شد و نتایج آزمایشات با استفاده از آزمون χ 2تجزیه و تحلیل گردید.
یافتهها: مقایسه فراوانی ژنوتیپهای اگزون 21 (TT، TG، GG) و اگزون 19 (WW، WD، DD) در دو گروه بیماران و شاهد به کمک آزمون آماری به ترتیب نشان دهندهی وجود اختلاف معنیدار((16)- e 320/1= p) و ((13)- e 053/3= p) درفراوانی ژنوتیپهای مختلف بین بیماران وگروه شاهد بود.
نتیجه گیری: نتایج تحقیق حاکی از وجود ارتباط معنیدار بین جهشهای اگزون 19 و اگزون 21 ژن EGFR و استعداد ابتلا به میوم در جمعیت مورد مطالعه میباشد.
علی آرش انوشیروانی، اعظم احمدی، رضا آقابزرگی، سارا خلیلی، مریم صحرایی، طه فریدونی، ضحی خادمی،
دوره 21، شماره 2 - ( ارديبهشت ماه 1397 )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: سرطان سینه شایعترین سرطان در زنان سراسر جهان است. ارتباط این بیماری با وقوع تغییرات در ژن های متعدد اثبات شده است. یکی از مسیرهای مرتبط با سرطان سینه مسیر بازجذب فولات است. آنزیم کلیدی این مسیر پیامرسانی توسط ژن TYMS کد می شود. miRNAها با اتصال به نواحی تنظیمی ژن ها بیان آن ها را کنترل میکنند. در این مطالعه، وجود تغییر در ناحیه تنظیمی TYMS در ارتباط با ویژگی های دموگرافیکی (شامل گرید و متاستاز) بیماران سرطان سینه مورد بررسی قرار گرفت.
مواد و روش ها: در این مطالعه ابتدا ناحیه تنظیمی ژن TYMS با کمک نرم افزارهای بیوانفورماتیکی مرتبط، مورد بررسی قرار گرفت. پس از جمع آوری نمونه های سرطانی و استخراج DNAاز نمونه های خون، تغییر در ناحیه اتصال miRNA مورد مطالعه توسط برش آنزیمی NlaIII بررسی شد.
یافته ها: بررسیهای بیوانفورماتیکی نشان داد که محل اثر برخی از آنزیم های محدود کننده در 3'-UTR ژن TYMS مرتبط با ناحیه اتصال miRNAهایی از جمله Hsa-miR-433-3p قرار دارد. نتایج حاکی از صحت فرآیند تخلیص ماده ژنومی، PCR و برش آنزیمی بود. در ناحیه تنظیمی مورد بررسی، ژنوتایپ های هوموزیگوت CC، هتروزیگوت AC و واریانت هوموزیگوت موتانت AA با فراوانی متفاوت نسبت به نمونه های سالم مشاهده شد
(05/0 > p ، 4923/2 تا 7275/. : CI 95% ، 3465/1 : OR). همچنین ارتباط ژنوتایپ AA با گرید بالا و متاستاز از نظر آماری تایید شد.
نتیجه گیری: در مطالعات متعدد مشخص شده است برخی از پلیمورفیسم ها در ژن های کلیدی مرتبط با سرطان با تشخیص و پروسه درمان آنها ارتباط مستقیم دارد. با توجه به اهمیت تشخیص به موقع در درمان سرطان، دستیابی به بیومارکرهای تشخیصی در سرطان سینه در مراحل اولیه حائز اهمیت خواهد بود. احتمالا تغییر نوکلئوتیدی در سایت اتصال miRNA مورد مطالعه می تواند به عنوان بیومارکر تشخیصی تومور مورد استفاده قرار گیرد.
بهنوش سادات خلیلی، جواد حامدی، ستاره حقیقت،
دوره 21، شماره 7 - ( دو ماهنامه بهمن و اسفند 1397 )
چکیده
زمینه و هدف: استفاده گسترده از آنتی بیوتیکها منجر به افزایش باکتریهای مقاوم به آنتیبیوتیک و نرخ بالای مرگومیر در اثر بیماریهای عفونی شده است.
Pseudomonas aeruginosa یکی از مهمترین عوامل ایجادکننده عفونتهای بیمارستانی است که به طیف وسیعی از آنتی بیوتیکها مقاوم است. بنابراین یافتن منبع جدید ترکیبات ضدمیکروبی برای غلبه بر بیماریهای عفونی مقاوم به آنتی بیوتیک کاملاً حیاتی است. غربالگری اکتینوباکترهای بومی راهکاری موثر به منظور یافتن ترکیبات ضدمیکروبی جدید است. هدف پژوهش حاضر جداسازی، غربالگری و شناسایی اکتینوباکترهای نادر و بومی ایران به منظور یافتن سویههای اکتینوباکتر مولد ترکیبات ضدمیکروبی علیه P. aeruginosa است.
مواد و روشها: 30 نمونه آب و رسوب از خلیجفارس و دریایعمان جمعآوری و برای جداسازی اکتینوباکترها در محیط مناسب کشت شد. جدایههای اکتینوباکتر تخلیص شدند و پس از استخراج متابولیتها، فعالیت آنها بر علیهP. aeruginosa بررسی شد. حداقل غلظت مهارکننده رشد (MIC) عصاره برتر با روش میکرودایلوشن براث تعیین و در نهایت سویه برتر شناسایی شد.
ملاحظات اخلاقی: در مطالعه حاضر، تمامی اصول ایمنی زیستی و اخلاق زیستی رعایت شده است.
یافتهها: 50 اکتینوباکتر از رسوبات مورد بررسی جداسازی شدند. نتایج نشان داد که 5 جدایه دارای فعالیت ضدمیکروبی قابلتوجهی هستند. MIC عصاره برتر علیه
P. aeruginosa، 100 میکروگرم در میلیلیتر بود. آنالیز مولکولی ژن SrRNA16 نشان داد که جدایه دارای موثرترین عصاره متعلق به جنس Micromonospora بوده و 8/99 درصد شباهت بهM. chalcea دارد.
نتیجهگیری: این پژوهش نشان داد که آبهای جنوب ایران و رسوبات موجود در آنها منابع نویدبخشی از اکتینوباکترهای نادر توانمند در تولید ترکیبات میکروبی علیه P. aeruginosa میباشند.
محمد خلیلی کلاکی، روح الله کریم زاده، ندا سلیمانی، سید مسعود حسینی، مقصود ارشدی،
دوره 22، شماره 3 - ( دو ماهنامه مرداد و شهریور 1398 )
چکیده
زمینه و هدف: نوردرمانی پویا روشی با حداقل تهاجم در از بین بردن سلولهای سرطانی است که از ترکیب مواد حساس به نور غیرسمی و نور مرئی برای تولید گونههای فعال اکسیژن و تخریب تومورها استفاده میشود. این مطالعه با هدف بررسی اثر گرافناکساید بهعنوان یک ماده آلی که دارای گروههای اکسیژنی زیادی است جهت از بین بردن سلولهای سرطان MCF-7 انجام شد.
مواد و روشها: این بررسی در شرایط برونتنی تجربی بر روی سلولهای سرطان پستان
(MCF-7) انجام شد. گروههای موردمطالعه عبارت بودند از: گروه اول) تاثیر دارو با غلظتهای متفاوت گرافناکساید (6/47، 9/90، 6/166، 7/230، 7/285 و 3/333 میکروگرم بر میلیلیتر)، گروه دوم) اثر همزمان دارو و تحت تابش نور لیزر، گروه کنترل) شامل سلولهایی صرفا تحت تابش لیزر و گروه شاهد بدون تیمار در نظر گرفته شد. سلولها در معرض تابش لیزر مرئی (۴۰۵ نانومتر) با توان W/cm2 1/0 قرار گرفتند. توان زیستی سلولها با استفاده از روش MTT تعیین شد.
ملاحظات اخلاقی: این مطالعه با کد SBU/S.1397.46A به تصویب کمیته اخلاق پژوهشی دانشگاه شهید بهشتی تهران رسیده است.
یافتهها: نتایج آزمایشات در شرایط برونتنی نشان داد که سمیت تاریکی گرافناکساید در غلظتهای کمتر از 9/90 میکروگرم بر میلیلیتر، اثر قابل توجهی بر سلولهای سرطانی نداشت. همچنین نور لیزر به تنهایی فاقد اثر سمی بر سلولها است. اما نوردرمانی پویا با واسطه گرافناکساید، توان زیستی سلولهای سرطانی را بهطور میانگین به میزان ۲۱ درصد نسبت به سمیت تاریکی کاهش داده است. نتایج بهصورت میانگین سه تکرار مســتقل± خطای استاندارد نمایش داده شده و 05/0 > p معنیدار درنظر گرفته شده است.
نتیجهگیری: در این مطالعه، گرافن اکساید در غلظتهای کم کاملاً زیستپذیر است، ولی با افزایش غلظت، اثر سمیت افزایش می یابد. با اعمال تابش نور به همراه گرافن اکساید، مقدار زندهمانی کاهش یافته که جهت پژوهشهایی در زمینه درونتنی اثربخشی بیشتری خواهد داشت.
محمدرضا سلیمان، مصطفی خلیلی، علیرضا سلیمان میگونی، مریم باعزم،
دوره 22، شماره 5 - ( آذر و دی 1398 )
چکیده
زمینه و هدف تکنیک DNA نوترکیب، یک روش قدرتمند و مناسب برای تولید بیوپلیمرهای پروتئینی با اختصاصیت در توالی آمینواسید و شیمی فضایی است. پلیپپتید شبهالاستین بیوپلیمری زیستسازگار، زیستتخریبپذیر و غیرایمونولوژیک است که در مطالعات گوناگون بیوتکنولوژی مورد استفاده قرار میگیرد. تگ ELP یک تکنیک ارزان، سریع و غیرکروماتوگرافی برای تخلیص پروتئینهای هدف است. در این مطالعه وکتور بیانی pET-MOD جهت کنار هم قرارگیری توالی ژنهای ELP و پروتئین نوترکیب هدف، به منظور تولید پروتئین فیوژن نوترکیب به همراه تگ ELP طراحی و ساخته شدند.
مواد و روش ها ژن MOD پس از طراحی و سنتز در بین سایت برش XbaI و XhoI موجود در وکتور pET-32a (+) کلون، و به سلولهای (E.coli-BL21(DE3 ترانسفرم شد. سپس، کلنیها بر اساس اندازه پلاسمید جداسازی و به وسیله برش توسط آنزیمهای با اثر محدود، بررسی شد. تأیید نهایی کلنیهای نوترکیبب با استفاده از PCR و توالییابی (DNA (DNA sequencing انجام گرفت.
ملاحظات اخلاقی این مطالعه در کمیته اخلاق دانشگاه علوم پزشکی اراک با کد 11-146-92 تصویب شد.
یافته ها جایگزینی توالی MOD در وکتور pET-32a (+) باعث حذف قطعات بیانکننده تگهای فیوژن (Thioredoxin:TRX Histidine:HIS ،S-tag)، سایت شناسایی هضم آنزیمی پروتئاز (TEV) و جایگاه کلونینگ چندگانه و اضافهکردن توالیهای شناسایی آنزیم با اثر محدود اختصاصی ژن ELP و ژن هدف شد. درنتیجه در وکتور بهینهشده pET-MOD کاهش 466 نوکلئوتید در سایز و بهبود ساختار ثانویه حاصل شد.
نتیجه گیری با توجه به بهبود ساختار فضایی و کاهش اندازه وکتور pET-MOD، و نیز امکان فیوژنکردن پروتئین نوترکیب با تگ ELP، امکان استفاده اختصاصی از این وکتور به منظور ELPyation پروتئین هدف وجود دارد.
رامین پرویزراد، سارا خلیلی درمنی، اعظم احمدی،
دوره 23، شماره 3 - ( مرداد و شهریور 1399 )
چکیده
زمینه و هدف: استافیلوکوکوس اورئوس به عنوان یک پاتوژن شایع عفونتهای بیمارستانی به شمار میرود. ناقلین بینی در کارکنان بیمارستان، از منابع اصلی عفونتهای بیمارستانی محسوب میشوند. هدف از انجام این مطالعه، تعیین میزان شیوع ناقلین نازوفارنکس استافیلوکوکوس اورئوس مقاوم به متیسیلین و آلودگی باکتریایی سطوح تلفنهای همراه در کارکنان اورژانس بیمارستان ولیعصر اراک است.
مواد و روش ها: در این مطالعه توصیفی سواب بینی و همچنین سطح تلفنهای همراه هفتاد نفر از پرسنل اورژانس بیمارستان ولیعصر بررسی شد. ابتدا نمونههای سواب از بینی روی محیط مانیتول سالت آگار کشت داده شد، سپس سویههای استافیلوکوکوس ایزوله و با روشهای استاندارد میکروبشناسی (کاتالاز، کواگولاز، تخمیر مانیتول و DNase) شناسایی شدند. در ادامه حساسیت نمونهها نسبت به دیسک سفوکسیتین و اگزاسیلین بررسی شد و وجود ژن mecA در سویههای مذکور با روش واکنش زنجیرهای پلیمراز ارزیابی شد.
ملاحظات اخلاقی این مطالعه با کد اخلاق IR.ARAKMU.REC.1396.282 به تصویب کمیته اخلاق معاونت پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی اراک رسید.
یافته ها: بر اساس نتایج، استافیلوکوکوس اورئوس از شانزده نفر از پرسنل جداسازی شد که در نفر نفر حساس به متیسیلین (MSSA) و در یازده نفر مقاوم به متیسیلین (MRSA) بود. همچنین سه تلفن همراه آلوده به استافیلوکوکوس اورئوس بود که یک نمونه مقاوم به متیسیلین و دو نمونه حساس به متیسیلین بود.
نتیجه گیری: این مطالعه نشان داد فراوانی سویههای استافیلوکوکوس مقاوم به متیسیلین در کارکنان اورژانس بیمارستان ولیعصر اراک قابل توجه است؛ بنابراین با توجه به خطر عفونتهای بیمارستانی ناشی از آن، برنامهریزی جهت شناخت حاملین در میان کارکنان به منظور کنترل و پیشگیری از عفونتهای بیمارستانی ضروری به نظر میرسد.
فاطمه خلیلی آلاشتی، شهربانو دهرویه، نغمه توکلی،
دوره 26، شماره 6 - ( بهمن و اسفند 1402 )
چکیده
زمینه و هدف: پژوهش حاضر باهدف بررسی اثربخشی آموزش حل مسئله بر جهت گیری زندگی، عاطفه مثبت و منفی و درماندگی آموختهشده در زوجین ناسازگار شهرستان قائمشهر انجام شد.
مواد و روش ها: روش پژوهش حاضر آزمایشی و طرح تحقیق شبه آزمایشی با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه زوجین مراجعهکننده به مراکز مشاوره شهرستان قائمشهر در سال 1401 بود. 30 زوج بهعنوان نمونه به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و بهصورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 15 نفر) گمارش شدند. سپس آزمودنیهای گروه آزمایش طی 8 جلسه 60 دقیقهای آموزش حل مسئله را دریافت کردند. جهت جمعآوری دادهها از پرسشنامههای جهتگیری زندگی (شییر و کارور، 1994)، عاطفه مثبت و منفی (واتسون و همکاران، 1988) و درماندگی آموختهشده (کوینلس و نیلسون، 1988) در دو مرحله قبل و بعد از آموزش در هر دو گروه (آزمایش و کنترل) استفاده شد.
یافته ها: نتایج تحلیل از آزمون تحلیل کواریانس نشان داد آموزش حل مسئله موجب بهبود خوشبینی در جهتگیری زندگی، افزایش عاطفه مثبت و کاهش درماندگی آموختهشده در گروه آزمایششده است (05/0=p).
نتیجه گیری: با توجه به یافتههای پژوهش حاضر، در حوزه درمان و مشاوره زوجین ناسازگار، آموزش حل مسئله در جهت سازگاری زوجین و حل تعارضات آنها؛ بسیار کارآمد و نویدبخش به نظر میرسد.