جستجو در مقالات منتشر شده


74 نتیجه برای Eta

نسرین شیخ حسینی، روح الله نیکویی، محسن امینایی،
دوره 21، شماره 1 - ( 1-1397 )
چکیده

چکیده
زمینه و هدف: هدف از پژوهش حاضر، تعیین تأثیر تمرین استقامتی بر غلظت ایزوفرم­های لاکتات دهیدروژناز (LDHA و LDHB) و ایزوآنزیم های آن در مایع مغزی نخاعی رت های نر نژاد ویستار بود.
مواد و روش ها: 17 سر حیوان براساس وزن همسان سازی و به طور تصادفی به دو گروه کنترل (9n = ) و تمرینی
(8n= ) تقسیم شدند. پروتکل تمرین استقامتی (شروع با 30 دقیقه، 20 متر در دقیقه و رسیدن به 60 دقیقه با سرعت 26 متر در دقیقه در هفته آخر) به مدت 12 هفته بر گروه تمرینی اعمال شد. 72 ساعت بعد از آخرین جلسه تمرینی، مایع مغزی نخاعی از سیسترنامگنا جمع آوری گردید. ایزوفرم ها و ایزوآنزیم های لاکتات دهیدروژناز با الایزا و الکتروفورز اندازه گیری و مقایسات بین گروه ها با آزمون آماری تی استیودنت مورد بررسی قرار گرفت.
یافته ها: هر دو ایزوفرم LDHA و LDHB در مایع مغزی نخاعی رت­های کنترل وجود داشت. بیشترین و کمترین مقدار ایزوآنزیم­ها به ترتیب به LDH1 و LDH5 مربوط بود. متعاقب تمرین استقامتی، مقادیر LDHB (01/0p <LDH1 (01/0p <) و LDH2 (01/0p <) در گروه تمرینی نسبت به گروه کنترل افزایش و مقادیر LDH3 (01/0p <) و نسبت LDHA/LDHB (01/0p <) در گروه تمرینی نسبت به گروه کنترل کاهش معنی­دار داشت. تمرین استقامتی بر LDHA و LDH4 تاثیری نداشت.
نتیجه­گیری: انجام تمرین استقامتی با شیفت اکسیداتیو ایزوفرم ها و ایزوآنزیم های لاکتات در مایع مغزی نخاعی همراه است که می تواند پیش درآمدی بر حمایت متابولیسم هوازی لاکتات در مغز باشد.
 

مهدی بیاتی، رضا قراخانلو، مریم نیکخواه، صادق امانی شلمزاری،
دوره 21، شماره 3 - ( 3-1397 )
چکیده

زمینه و هدف: تمرین تناوبی شدید با حجم کم، ظرفیت هوازی عضله اسکلتی را افزایش می­دهد، اما اطلاعات کمی در مورد سازوکارهای بالقوه در بهبود این سازگاری شناخته شده است. هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثر چهار هفته تمرین تناوبی شدید بر میزان پروتئین فاکتور فعال کننده همکار گیرنده­ی گامای فعال شده با تکثیر پروگسیزوم (PGC-1α) و فاکتور رشد اندوتلیال عروق (VEGF) در عضله اسکلتی مردان فعال بود.
مواد و روش ­ها: هشت دانشجوی مرد فعال داوطلبانه و به طور هدف­مند در این پژوهش شرکت کردند. آزمودنی­ها یک هفته پیش از آغاز اجرای پژوهش با نحوه اجرا و چگونگی انجام پروتکل آشنا شدند. نمونه­برداری از بافت عضله پهن خارجی، 48 ساعت قبل از تمرینات و 72 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین انجام شد. برنامه تمرین تناوبی شدید شامل 11 تا 15 وهله یک دقیقه­ای با 85 تا 90 درصد ضربان قلب ذخیره­ای و یک دقیقه برگشت به حالت اولیه فعال بین وهله ­ها، سه روز در هفته برای یک دوره چهار هفته­ای بود. متغیرهای مورد بررسی با روش الایزا اندازه ­گیری و داده­ ها با آزمون تی زوجی و در سطح معناداری 05/0p تجزیه و تحلیل شدند.
یافته‌ها: نتایج پژوهش نشان داد که چهار هفته تمرین تناوبی شدید منجر به افزایش معنادارPGC-1α و VEGF می­گردد (001/0p<).
نتیجه‌گیری: یافته­های حاضر حاکی از این است که فعال­سازی VEGF از مسیر
PGC-1α بخشی از سازوکارهای سلولی - مولکولی تمرینات تناوبی شدید می­باشد. بنابراین رگ­زایی در عضله اسکلتی یکی از عوامل موثر در بهبود اجرای هوازی در این گونه تمرینات است که نیازمند مطالعات بیشتری می­باشد.

مهناز نجفی، محمدرضا اسد، مصطفی رحیمی، رحمان سوری، علی آهور،
دوره 21، شماره 4 - ( 5-1397 )
چکیده

زمینه و هدف: مطالعه حاضر به منظور بررسی تأثیر 8 هفته تمرین استقامتی تداومی با شدت متوسط (MICT) و تمرین تناوبی شدید (HIIT) بر بیان ژن ناقل غشایی گلوکز (GLUT4) در عضله اسکلتی رت‌های نر چاق انجام شد.
مواد و روشها: 28 رت نژاد ویستار با میانگین وزنی 25 ±150 گرم تهیه و در گروه‌های کنترل پایه (6 رت)، گروه کنترل چاق (6 رت)، گروه تمرین MICT (8 رت) و گروه تمرین HIIT (8 رت) تقسیم شدند. رتهای گروه کنترل پایه در همان ابتدای پژوهش نمونه‌برداری شدند. رت‌های دیگر به مدت 8 هفته تحت رژیم غذایی پر چرب قرار گرفتند. سپس رت‌های گروه تمرین، پس از یک هفته آشناسازی، به مدت 8 هفته و 5 روز در هر هفته بر روی تردمیل حیوانات تمرین کردند. رتها 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین کشته شدند و بافت عضله دوقلوی آن‌ها برداشته شد. بیان ژن GLUT4 به روش
Real-Time PCR اندازهگیری شد.
یافتهها: نتایج نشان داد هشت هفته غذای چرب باعث افزایش معنی‌دار وزن رتها می‌شود (001/0 =p)، با این حال، هر دو نوع فعالیت ورزشی MICT و HIIT به طور معنیداری از این افزایش وزن جلوگیری کرده است (001/0 = p). علاوه بر این، هر دو نوع فعالیت ورزشی باعث افزایش معنیداری بیان ژن GLUT4 در عضله اسکلتی رت‌های چاق شد (001/0 =p)، هر چند تفاوت معنیداری بین دو گروه تمرینی مشاهده نگردید
(99/0 =
p).
نتیجهگیری: بر اساس نتایج، هر دو نوع فعالیت ورزشی تداومی با شدت متوسط و تناوبی شدید می‌توانند باعث افزایش بیان ژن انتقال دهنده گلوکز (GLUT4) در عضله ترکیبی تند و کند انقباض رتهای چاق شوند.

ناهیده طالب زاده، سعید قربیان،
دوره 21، شماره 4 - ( 5-1397 )
چکیده

زمینه و هدف: سندرم متابولیک در واقع مجموعه‌ای از اختلالاتی است که شامل دیابت، پرفشاری خون و چاقی می‌شود و تأثیر بهسزایی در میزان مرگ و میر ناشی از بیماری‌های قلبی عروقی دارد. فاکتور رشد اندوتلیال عروقی (VEGF)، پروتئینی است که باعث تحریک عروق و رگزایی می‌شود. متیلاسیون نواحی پروموتری ژن، شایع‌ترین تغییرات اپی ژنتیکی است که تنظیم بیان ژن را تغییر می‌دهد. هدف از این مطالعه، ارزیابی الگوی متیلاسیون مناطق پروموتری ژن VEGF بود- با این احتمال که تغییرات متیلاسیون در این ژن، نقش مهمی در شکل‌گیری سندرم متابولیک دارد.
مواد و روش‌ها: در این مطالعه توصیفی-تحلیلی، از ١٠٠ نفری که مورد ارزیابی قرار گرفتند، ۵٠ نفر مبتلا به سندرم متابولیک و ۵٠ نفر سالم بودند. سپس با استفاده از روش MS- PCR الگوی متیلاسیون پروموتر ژن مورد ارزیابی و نتایج حاصل با آزمون کای مربع و نرم افزار SPSS نسخه 23 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته‌ها: فراوانی متیلاسیون در گروه بیمار ٣٢ درصد و در گروه سالم٢٠ درصد نشان داده شد که از لحاظ آماری اختلاف معناداری بین این دو گروه مشاهده نشد (239/0p=). از طرف دیگر، اختلاف معناداری در ارتباط با میانگین سطح قند خون (025/0 p=)، تری گلیسیرید (050/0 p=)، کلسترول (046/0 p=) و HbA1C (016/0 p=) بین دو گروه مشاهده شد.
نتیجه‌گیری: یافته‌های مطالعه حاضر حاکی از آن است که تغییرات متیلاسیون در پرومو‌تر ژن VEGF در جمعیت مورد مطالعه نقش مهمی در پیدایش سندرم متابولیک ندارد که تأیید این موضوع مستلزم بررسی‌های بیشتری در آینده است.

 

فرزانه جاجرمی، احمد جنیدی جعفری، مجید کرمانی، میترا غلامی،
دوره 22، شماره 1 - ( 1-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: گردوغبار به عنوان یکی از مهمترین اشکال آلودگیهای جوی مورد توجه محققان بوده است. هدف از انجام این مطالعه، تعیین منابع احتمالی گردوغبار با بررسی خصوصیات فیزیکی و شیمیایی آنها در هوای محیطی شهر تهران میباشد.
مواد و روشها: این مطالعه در هوای محیطی ایستگاههای نمونهبرداری منتخب شهر تهران در روزهای گردوغباری و عادی از دی ماه 1395 به مدت یک سال انجام شد. غلظت ذرات گردوغبار از طریق وزنسنجی اندازهگیری گردید. غلظت فلزات پس از هضم نمونههای فیلتر و تزریق به دستگاه طیف‌سنجی جذب اتمی تعیین و کانیهای موجود در ذرات گردوغبار با استفاده ازطیفنگاری فلوئورسانس اشعه ایکس شناسایی شد. منشایابی ذرات نیز با استفاده از آنالیز فاکتور غنیشده و تحلیل مولفههای اصلی انجام شد. برای تجزیه و تحلیل آماری از نرمافزار R استفاده شد.
ملاحظات اخلاقی: این مطالعه با کد اخلاق IR.IUMS.REC.1397.313 به تصویب کمیته اخلاق پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی ایران رسیده است.
یافتهها: بیشترین میانگین غلظت ذرات در روزهای عادی برای ایستگاه مرکز (63/122 میکروگرم بر مترمکعب) و کمترین میانگین برای ایستگاه شرق (13/67 میکروگرم بر مترمکعب) بهدست آمد. بیشترین غلظت عناصر اندازهگیری شده در ذرات مربوط به آهن و آلومینیوم و کمترین غلظت مربوط به کروم و نیکل بود.کمترین میزان فاکتور غنیشده در ذرات برای عناصر آهن کمتر از 1 بهدست آمد.
نتیجهگیری: نتایج نشان داد که ایستگاه مرکز آلودهتر از سایر نقاط بود. منابع طبیعی و انسانی هر دو در انتشار فلزات موجود در ذرات نقش دارند. با انجام مطالعات بیشتر بر روی منشأ گردوغبار شهر تهران و با استفاده از نتایج آنها میتوان اقدامات کنترلی مؤثری را طراحی و اجرا نمود.

محمد ملکی پویا، بهرام عابدی، محمدرضا پالیزوان، عباس صارمی،
دوره 22، شماره 3 - ( 5-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: شیوع گسترده بیماری انفارکتوس قلبی و افزایش 36 درصدی کل مرگ‌ومیرهای ناشی از آن تا سال 1399 و توجه به علل و روش‌های درمانی جایگزین بسیار مورد اهمیت است. روشهای متفاوتی در درمان این بیماران وجود دارد که تمرینات استقامتی یکی از آن‌ها است. هدف از این تحقیق بررسی تأثیر 8 هفته تمرین استقامتی فزاینده بر سطوح تغییرات سرمی فاکتورهای TSP1 و MMP1 در موش‌های صحرایی‌ مبتلا به میوکارد انفارکتوس بود.
مواد و روش‌ها: در این مطالعه تجربی کنترل‌شده با گروه شاهد، 20 سر موش صحرایی نژاد ویستار (8 هفته‌ای و با وزن 30±230 گرم) پس از القای انفارکتوس با ایزوپروترونول (150 میلی‌گرم بر کیلوگرم) به‌طور تصادفی به دو گروه تمرین استقامتی فزاینده و شاهد تقسیم شدند. گروه تمرین برای مدت 8 هفته تحت مداخله برنامۀ تمرین استقامتی فزاینده قرار گرفت (هفته‌ای 3 جلسه به مدت 20 تا 50 دقیقه با سرعت 12 تا 18 متر در دقیقه). سپس 24 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین، نمونه خون وریدی جهت ارزیابی غلظت سرمی TSP1 و MMP1 جمع‌آوری و به آزمایشگاه منتقل گردید. برای آنالیز داده‌ها از آزمون تی‌ مستقل در سطح معنی‌داری 05/0>p  و نرم‌افزار گراف‌پد استفاده شد.
ملاحظات اخلاقی: این مطالعه با کد اخلاق IR.IAU.ARAK.REC.1397.007 توسط کمیته اخلاق پژوهشی دانشگاه آزاد اسلامی واحد اراک به تصویب رسیده است.
یافته‌ها: نتایج نشان داد تمرین استقامتی موجب افزایش معنی‌دار (048/0p= ) سطوح سرمی MMP1 موش‌های صحرایی القاشده به انفارکتوس می‌شود، درحالی‌که اثر معنی‌داری (092/0p=) متعاقب برنامه ورزشی در مقادیر سرمی TSP1 مشاهده نشد.
نتیجه‌گیری: نتیجه مطالعه حاضر نشان میدهد تمرین استقامتی فزاینده احتمالاً باعث افزایش MMP1 در موش صحرایی مبتلا به انفارکتوس میوکارد می‌شود که می‌تواند نقش مهمی در ‌‌فرآیندهای آنژیوژنز و جایگزینی مویرگ‌های بسته‌شده داشته باشد.

علی کاظمی رضایی، سحر خوش سرور، ربابه نوری،
دوره 22، شماره 4 - ( 7-1398 )
چکیده

زمینه و هدف چاقی یک عامل تهدیدکننده بهداشت عمومی و همراه با مشکلات جسمی و روانی متعدد است. از این رو، این پژوهش با هدف بررسی نقش تشخیصی باورهای فراشناختی، دشواری در تنظیم هیجان و هم‌وابستگی در زنان مبتلا به چاقی انجام شد.
مواد و روش ها در قالب یک طرح علّی‌ـ‌ مقایسه‌ای، 40 نفر از افراد مبتلا به چاقی (شاخص توده بدنی ≥۳۰) و 40 نفر از افراد بهنجار به صورت در دسترس انتخاب شدند و از طریق پرسش‌نامه فراشناخت، مقیاس دشواری در تنظیم هیجان و فرم فارسی ابزار سنجش هم‌وابستگی ارزیابی شدند. برای تحلیل داده‌ها از روش تحلیل تابع تشخیصی استفاده شد.
ملاحظات اخلاقی کسب رضایت آگاهانه و در اختیار قراردادن نتایج از اصول اخلاقی در این پژوهش بود. این مطالعه با کُد IR.KHU.REC.1397.41 به تصویب کمیته اخلاق دانشگاه خوارزمی تهران رسیده است.
یافته ها نتایج تابع تشخیصی با سه متغیر باورهای فراشناختی، دشواری در تنظیم هیجان و هم‌وابستگی توانست 95 درصد از افراد چاق و 97/5 درصد از افراد بهنجار را درست گروه‌بندی کند؛ به عبارت دیگر به طور کلی 96/25 درصد از کل شرکت‌کنندگان، درست طبقه‌بندی شدند.
نتیجه گیری در تفکیک و تشخیص دو گروه افراد چاق و افراد بهنجار، متغیرهای باورهای فراشناختی، دشواری در تنظیم هیجان و هم‌وابستگی نقش معناداری دارند؛ بنابراین، توجه به این متغیرها به عنوان عوامل روان‌شناختی مؤثر بر چاقی در پیشگیری و درمان آن پیشنهاد می‌شود.

لیلا دهقان، حمید دالوند، صادق صمدی، محسن ابراهیمی منفرد، فاطمه رفیعی،
دوره 23، شماره 4 - ( 7-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: اختلالات اسکلتی‌عضلانی در دانشجویانی که در تماس مستقیم با بیماران هستند از شیوع نسبتاً بالاتری برخوردار است. بنابراین مطالعه حاضر با هدف تعیین شیوع دردهای اسکلتی‌عضلانی در دانشجویان دانشکده‌های توان‌بخشی، دندان‌پزشکی و پرستاری دانشگاه علوم‌پزشکی اراک انجام شد.
مواد و روش ها: در این مطالعه مقطعی از نوع توصیفی ـ تحلیلی، 538 نفر از دانشجویان دانشکده‌های توان‌بخشی، پرستاری و دندان‌پزشکی دانشگاه علوم‌پزشکی اراک به صورت نمونه‌گیری غیراحتمالی و از نوع سرشماری مورد بررسی قرار گرفتند. متغیرهای مورد بررسی سن، جنس، شاخص توده بدنی، رشته تحصیلی و مدت‌زمان استفاده ار تلفن هوشمند در طی روز و دردهای اسکلتی‌عضلانی در نُه ناحیه از بدن (گردن، شانه‌ها، آرنج‌ها، مچ و دست‌ها، پشت، نشیمن و کمر، ران‌ها، زانوها و پاها) بودند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسش‌نامه جمعیت‌شناختی و پرسش‌نامه نوردیک بود. تجزیه و تحلیل داده‌های آماری با استفاده از نرم‌افزار SPSS نسخه 18 انجام گرفت.
ملاحظات اخلاقی: این پژوهش با کد اخلاق  IR.ARAKMU.REC.1397.253 در کمیته اخلاق پژوهش دانشگاه علوم‌پزشکی اراک تأیید شده است.
یافته ها: در این مطالعه 538 دانشجو (205 مذکر و 333 مؤنث) مورد بررسی قرار گرفتند که میانگین سنی آن‌ها 2/53‌±‌22/04 بود. فراوانی شیوع دردهای اسکلتی‌عضلانی در ستون فقرات (گردن 29/4 درصد، پشت 24/3 درصد و کمر 37/2 درصد) بیشتر از اندام‌های فوقانی و تحتانی بود. دردهای اسکلتی‌عضلانی در شانه، پشت، کمر و ران بر اساس جنس و دردهای اسکلتی‌عضلانی  در گردن و مچ پا و پا بر اساس سن اختلاف معنی‌داری نشان داد (0/05>P). دردهای اسکلتی‌عضلانی در نواحی پشت و مچ پا و پا بر اساس ساعات استفاده از تلفن هوشمند در روز اختلاف معنی‌داری نشان داد.
نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان می‌دهد دانشجویان رشته‌های توان‌بخشی، پرستاری و دندان‌پزشکی در معرض دردهای اسکلتی‌عضلانی، به‌ویژه در نواحی ستون فقرات کمری، گردنی و پشت هستند.

مینا وصال، چنگیز رحیمی،
دوره 24، شماره 1 - ( 1-1400 )
چکیده

زمینه و هدف: نگرانی‌ها به طور فزاینده‌ای در مورد تأثیر رسانه‌های اجتماعی بر افسردگی در نوجوانان مطرح شده است. این پژوهش با هدف جمع‌بندی و ترکیب مطالعات کمّی در رابطه با ارتباط استفاده از رسانه‌های اجتماعی و افسردگی در جمعیت نوجوان انجام شد.
مواد و روش ها: این پژوهش به بررسی نظام‌مند و فراتحلیل مطالعات انجام‌شده در زمینه تأثیر اینترنت و رسانه‌های اجتماعی بر افسردگی در نوجوانان با استفاده از ابزارهای جست‌و‌جو در پایگاه‌های فارسی و انگلیسی پرداخته است. در مجموع، پانزده مقاله انگلیسی که ملاک‌های ورود را دارا بودند، وارد پژوهش شدند.
ملاحظات اخلاقی: اصول اخلاقی تماماً در این مقاله رعایت شده است. 
یافته ها: این مرور نظام‌مند و فراتحلیل ارتباط اندک (0/18)، اما معنا‌دار (0/000 نتیجه گیری: در مجموع، مکانیسم تأثیر رسانه‌های اجتماعی بر افسردگی باید از طریق تحقیقات کیفی و مطالعات طولی مورد بررسی بیشتری قرار گیرد.
مرتضی قاسمی، حمیدرضا جمیلیان، منصوره نوری زاده آبباریکی،
دوره 24، شماره 4 - ( 7-1400 )
چکیده

زمینه و هدف: هدف اصلی از پژوهش حاضر مقایسه باورهای فراشناختی افراد مبتلا به اختلال هایپوکاندریاسیس کووید-19 و افراد عادی است.
مواد و روش ها: در این پژوهش، از روش علّی-مقایسه‌ای استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش شامل همه افراد مبتلا به اختلال هایپوکاندریاسیس کووید-19 در شهر اراک بود که بر این اساس سی نفر از جامعه بیماران مبتلا به این اختلال و سی نفر از جامعه افراد بهنجار به روش نمونه‌گیری در دسترس انتخاب شدند و بر اساس سن و تحصیلات همتاسازی شدند. گردآوری داده‌ها بر اساس فرم کوتاه پرسش‌نامه فراشناخت ولز 1997 (MCQ-30) انجام شد.برای تجزیه‌و‌تحلیل داده‌ها از آزمون تحلیل واریانس چند‌متغیری استفاده شد.
ملاحظات اخلاقی: پژوهش حاضر با کد IR.IAU.ARAK.REC.1399.036 در کمیته اخلاق دانشگاه آزاد اسلامی واحد اراک به ثبت رسیده است. 
یافته ها: بین باورهای فراشناختی در بیماران هایپوکاندریاسیس کووید-19 و افراد عادی  تفاوت معناداری وجود دارد (0/001>P). این بیماران نسبت به افراد عادی در مؤلفه‌های باورهای مثبت درباره نگرانی، باورهای منفی درباره کنترل افکار، خودآگاهی شناختی، عدم اطمینان شناختی و نیاز به کنترل افکار تفاوت معناداری داشتند. در مؤلفه‌های باورهای مثبت درباره نگرانی، باورهای منفی درباره کنترل افکار و خودآگاهی شناختی نمرات بیشتر، اما در مؤلفه‌های عدم اطمینان شناختی و نیاز به کنترل افکار نسبت به افراد عادی نمرات کمتری به دست آوردند (0/001>P).
نتیجه گیری: اختلال هایپوکندریاسیس سبب ایجاد مشکلات بسیاری برای فرد و سیستم سلامت می‌شود. بنابراین، با شناخت باورهای فراشناختی ناکارآمد این بیماران، فراشناخت درمانی می‌تواند درمان مؤثری برای این اختلال باشد.
شهناز شهرجردی،
دوره 24، شماره 4 - ( 7-1400 )
چکیده

زمینه و هدف: هدف از این مطالعه، بررسی شیوع و عوامل همراه دردهای اسکلتی عضلانی در دانشجویان دانشکده های فنی مهندسی و علوم انسانی دانشگاه اراک در سال 98-1397 است.
مواد و روش ها: این مطالعه مقطعی ‌عرضی روی ۴۶۴ دانشجو (علوم انسانی، 169 نفر و فنی مهندسی، 295 نفر) با میانگین سن (1/51±20/56سال)، شاخص توده بدنی (3/35±22/29 کیلوگرم بر مترمربع) در مقطع کارشناسی دانشگاه اراک در سال تحصیلی 98-1397 مشغول به تحصیل بودند، انجام گرفت. از پرسش‌نامه نوردیک برای ارزیابی دردهای اسکلتی عضلانی در طی هفت روز، دوازده ماه گذشته و همچنین اختلالات عملکردی در طی دوازده ماه گذشته، در نواحی گردن، شانه‌ها، دست‌ و مچ دست‌ها، پشت، کمر، لگن، ران‌ها و پا و مچ پا‌ها بررسی شدند.
ملاحظات اخلاقی: این مطالعه توسط کمیته اخلاق طرح‌های پژوهشی دانشگاه همدان به تصویب رسیده است (کد اخلاق: IR.BASU.REC.1398.013).
یافته ها بیشترین شیوع دردهای ‌اسکلتی عضلانی در ستون ‌فقرات (63/4 درصد) بود که به ترتیب در کمر (27/6 درصد)، گردن (23/5 درصد) و سپس شانه‌ها (21/8 درصد) است. در رشته‌های نرم‌افزار و مهندسی شیمی، به علت کار با رایانه و مدت‌زمان مطالعه در روز، دردهای گردن، شانه‌ها، مچ دست و دست‌ها بیشترین شیوع را داشتند. دردهای پشت و کمر در رشته‌‌های روان‌شناسی و علوم قرآنی، به علت بی‌تحرکی و افزایش نسبت دور شکم به باسن از شیوع بالایی برخوردار بودند. 
نتیجه گیری: دردهای اسکلتی عضلانی یکی از جدی‌ترین مشکلات برخی رشته‌های تحصیلی در دانشکده‌ها است که با یافتن عوامل ایجادکننده آن و آموزش دانشجویان می‌تواند در کاهش عوارض ناشی از آن مؤثر باشد.
خانم زهرا مرتضایی، دکتر سمیه رجبی، دکتر سید جواد ضیاءالحق،
دوره 26، شماره 3 - ( 6-1402 )
چکیده

مقدمه: مت آمفتامین سبب افزایش رهایش دوپامین از پایانه‌های عصبی می‌شود. اتصال دوپامین به گیرنده‌های دوپامینی باعث افزایش فسفوریلاسیون پروتئین متصل‌شونده به عنصر واکنش دهنده به آدنوزین مونوفسفات حلقوی (CREB) و تغییر رونویسی ژنهای پایین دستی می‌شود. هدف این پژوهش بررسی تأثیر القاء مت آمفتامین و پس از آن به کارگیری تمرین هوازی و بربرین بر بیان ژن گیرنده دوپامین 4 و CREB در بافت قلب موش‌های ماده در دوره ترک مت آمفتامین می‌باشد.
روش کار: سر موش صحرائی به طور تصادفی به 5 گروه کنترل، مت آمفتامین، مت آمفتامین + فعالیت هوازی، مت آمفتامین + بربرین، مت آمفتامین + فعالیت هوازی+ بربرین تقسیم‌بندی شدند. تزریق درون صفاقی مت آمفتامین ۱۰ میلی‌گرم بر کیلوگرم به مدت 5 روز انجام شد و در دوره ترک به مدت 4 هفته تمرین هوازی و همزمان مصرف بربرین 100 میلی گرم بر کیلوگرم به صورت محلول در آب آشامیدنی در نظر گرفته شد. برای سنجش بیان ژن‌ها از روش Real Time PCR استفاده شد. برای تحلیل داده‌ها از آزمون T مستقل و آزمون کروسکال والیس و نرم افزار SPSS24 در سطح 05/0 استفاده شد. کد اخلاق در پژوهش با شماره IR.IAU.SHAHROOD.REC.1402.015 دریافت گردید.
یافته‌ها: نتایج نشان داد مصرف مت‌آمفتامین سبب افزایش غیرمعنادار (97 درصدی) بیان CREB و کاهش غیرمعنادار (52 درصدی) گیرنده دوپامین 4 نسبت به گروه کنترل شد (05/0P>). اجرای مداخلات در دوره ترک همچون مصرف بربرین به تنهایی و در ترکیب با تمرین هوازی، به ترتیب اثرات افزایشی و کاهشی غیرمعنادار بر بیان ژن گیرنده دوپامین 4 و CREB در بافت قلب موش‌های معتاد به مت‌آمفتامین ایجاد کرد (05/0P>).
نتیجه گیری: القاء کوتاه مدت مت آمفتامین، تغییر چندانی در بیان ژن‌های گیرنده دوپامین 4 و CREB در قلب ایجاد نکرد. لذا این ژن‌ها در اثر مداخلاتی همچون بربرین و ورز

اکرم جوکار، هما شیخانی شاهین، مهرزاد مقدسی، علیرضا جوهری،
دوره 26، شماره 5 - ( 10-1402 )
چکیده

به­طور متوسط بیمارانی که به NASH مبتلا هستند تقریبا با گذشت هفت سال، بیماری آن­ها به فیبروز تبدیل می­شود و برگشت­پذیری در این مرحله بسیار مشکل می­شود زیرا که این بیماری یک مرحله برگشت­ناپذیر از بیماری کبدچرب غیرالکلی است (2)تحقیقات به این نتیجه رسیده­اند که با فعالیت ورزشی التهاب کبد و مقاومت به انسولین کاهش و حساسیت به انسولین افزایش می­یابد (3). حال آن­که ورزش باعث بالا رفتن پروستاگلاندین­ها و cAMP می­شود. هورمون­های ذکر شده موجب مهار عملکرد TNF-α می­شوند (6). از سوی دیگر سیتوکین­های ضدالتهابی بر اثر ورزش افزایش می­یابد و باعث مهار افزایش TNF-α می­شوند. با افزایش تولید و ترشح TNF-α عوامل التهابی دیگر از جمله سیگنالینگ TGF-β1 فعال می­شود و سیگنالینگ فیبروزیس در سلول­های کبد شروع خواهد شد (5). TGF-β1 (Transforming growth factor beta 1) یکی از اعضای خانواده بزرگ فاکتورهای رشد تغییردهنده بتا (TGF-β) و سایتوکاین کلیدی در چاقی و مقاومت انسولینی می­باشد (7).در پژوهشی، طی 48 هفته اعمال رژیم پرچرب به رت­ها دریافتند که از هفته هشتم به بعد استئاتوزیس در کبد رت­ها به­وجود می­آید و میزان TGF-β1 در آن­ها افزایش معنادار یافت. آن­ها در پایان به این نتیجه رسیدند که این عامل می­تواند از مشخصه­های اصلی تعیین درجه فیبروز کبدی در بیماران مبتلا به NASH باشد (10).  تمرینات تناوبی با شدت بالا (High-intensity interval training, HIIT) از جمله مدل­های جدید تمرینی هستند که تاثیرات مثبت آن­ها در انواعی از بیماری­های متابولیکی مشخص شده است (13).از طرف دیگر پژوهش­های بسیار اندکی درباره تاثیر محیط آبی و شنا بر میزان بهبود متابولیسم و التهاب در بیماران NASH وجود دارند. بر اساس نتایج یک مرور نظامند در سال 2018 نشان داده شد که تمرین استقامتی در آب باعث بهبود التهاب سیتمیک و کنترل وزن شد (18). با وجود نتایج متناقض در این زمینه و اثرات مفید تمرین در آب و هم­چنین علاقه ذاتی انسان به آب، هم­چنان تاثیر تمرین فاصله­ای با شدت بالا در آب در بیماران مبتلا به استئاتوهپاتیت غیرالکلی توسط محققان تحقیق حاضر مشاهده نشده است. از این­رو تاثیر هشت هفته تمرین فاصله­ای با شدت بالا در آب بر عوامل التهابی در بیماران مبتلا به استئاتوهپاتیت غیرالکلی مورد بررسی قرار گرفت.
مواد و روش­ها: در این مطالعه رت­ها با سن هشت هفته به دو گروه سالم (20= n) و رژیم پرچرب (HFD) (20= n) تقسیم شدند. پس از هشت هفته و اثبات القا بیماری، گروه HFD به­طور تصادفی به دو گروه کنترل-بیمار (9= n)، تمرین- بیمار (9= n)، تقسیم شدند؛ هم­چنین گروه سالم نیز به دو گروه کنترل-سالم (9= n) و تمرین-سالم (9= n) تقسیم شدند. رت­های گروه تمرین، تمرین HIIT شنا، شامل 20 نوبت 30 ثانیه­ای شنا با 30 ثانیه استراحت بین هر نوبت را به­مدت هشت هفته (سه روز در هفته) انجام دادند. برای مشخص نمودن تفاوت میان گروه­ها از آزمون آماری آنووای یکراهه و آزمون تعقیبی بونفرونی (05/0P<) استفاده شد.
ملاحظات اخلاقی: پروپوزال این مطالعه، توسط کمیته اخلاق دانشگاه علوم پزشکی شیراز مورد تایید قرار گرفته است (IR.SUMS.REHAB.REC.1400.008).

یافته ها: همان­گونه که در نمودار 1مشخص است؛ بر اساس نتایج آزمون تحلیل واریانس یکطرفه، می‌توان گفت تفاوت معناداری بین میانگین TNF-α سرم خون وجود داشت (001/0=P). با توجه به نتایج آزمون تعقیبی بونفرونی این تفاوت­ها در متغیر TNF-α سرم خون، بین گروه­های کنترل-سالم با کنترل-بیمار (001/0=P)، تمرین-بیمار (001/0=P) و تمرین-سالم (002/0=P)، کنترل-بیمار با تمرین-بیمار (012/0=P) و تمرین-سالم (001/0=P)، تمرین-سالم با تمرین-بیمار (002/0=P) بود.  با توجه به نمودار 2این­گونه دریافت می­شود که در هر چهار گروه در متغیر TGFβ1 تفاوت معنادار وجود ندارد (068/0=p). با این­حال با مقایسه میانگین­ها این­گونه دریافت می­شود که میزان پروتئین TGFβ1 به دنبال فعالیت ورزشی تناوبی شنا با شدت بالا در گروه تمرین-بیمار نسبت به کنترل-بیمار به اندازه 1968/49 درصد کاهش یافته است. این در حالی است که این پروتئین در گروه تمرین-سالم نسبت به کنترل-بیمار به اندازه 2741/45 درصد کاهش یافته بود. در شکل ۱ باندهای پروتئینی مربوط به پروتئین TGFβ1 نشان داده شده است.
بحث ونتیجه­ گیری

نتایج تحقیق حاضر نشان دادند که تمرینات تناوبی شنا با شدت بالا باعث کاهش عوامل التهابی و فیبروزی می­شوند و در مجموع می­توان نتیجه گرفت هشت هفته تمرینات شنای تناوبی باشدت بالا باعث بهبود عوامل التهابی و فیبروزی مرتبط با بیماری استئاتوهپاتیت غیرالکلی می­شود. با این حال برای حصول نتیجه قطعی، می­بایست این نوع تمرینات را در مطالعات انسانی در این جامعه بیمار مورد مطالعه قرار داد.
تقدیر و تشکر
مقاله حاضر برگرفته از پایان­نامه دانشجویی دوره کارشناسی ارشد فیزیولوژی ورزشی (نویسنده اول) موسسه آموزش عالی زند شیراز با کد اخلاق IR.SUMS.REHAB.REC.1400.008 می­باشد. در پایان از تمامی دوستان و همکارانی که در طی مراحل این پژوهش یاری­کننده ما بودند، صمیمانه سپاسگزاری می­نماییم.
تضاد منافع
نویسندگان این مقاله، هیچ نفع متقابلی از انتشار آن ندارند.
سهم نویسندگان (میزان مشارکت)
هر چهار نویسنده در آماده­سازی این مقاله مشارکت داشته­اند.





 
سامان افراسیابی، مهدی گودرزوند، امیر سعید صدیقی، یزدان شفی خانی، بهروز قنبری،
دوره 27، شماره 1 - ( 1-1403 )
چکیده

مقدمه: یادگیری کلمات متوالی در پژوهش‌های حافظه علوم اعصاب شناختی، مورد توجه بسیاری قرار گرفته است و بر اهمیت یادآوری کلمات در ابتدای (تقدم) و انتهای (تأخر) یک سری تأکید دارد. این مطالعه به بررسی میزان تقدم و تأخر در یادگیری کلمات متوالی در بیماران مبتلا به سندرم غفلت با آسیب لوب آهیانه‌ای راست می‌پردازد.
روش کار: این مطالعه‌ی مورد- شاهدی، شامل 18 بیمار با تومور لوب آهیانه‌ای بود که به دو گروه 9 نفره تقسیم شدند. بیماران با سندرم غفلت و بدون سندرم غفلت بودند. بیماران ارجاعی به بخش جراحی مغز و اعصاب بیمارستان شهدای تجریش تهران با ضایعات لوب آهیانه‌ای راست، مورد ارزیابی عصبی و روان‌شناختی قرار گرفتند. تست‌های حذف، تصنیف خطوط، رونوشت و 5 نقطه برای تشخیص سندرم غفلت استفاده شد. بیمارانی که تشخیص سندرم غفلت داده شدند در گروه سندرم قرار گرفتند و سایرین، گروه شاهد را تشکیل دادند. هر دو گروه تحت آزمون‌های حافظه فوری و حافظه کوتاه‌مدت برای یادگیری کلمات متوالی قرار گرفتند و نتایج تقدم و تأخر بررسی شد.
یافته‌ها: ز 18 بیمار، 61 درصد مرد و 39 درصد زن بودند. بررسی آزمون‌های حافظه فوری و کوتاه‌مدت برای یادگیری کلمات متوالی، تفاوت معنی‌داری را در اثر تقدم و تأخر بین دو گروه نشان نداد.
نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که بیماران با آسیب لوب آهیانه‌ای راست و سندرم غفلت، تفاوت معنی‌داری در گرایش به تقدم یا تأخر حافظه لغوی در یادگیری کلمات متوالی نسبت به گروه شاهد ندارند. بنابراین، حافظه فوری و کوتاه‌مدت در این بیماران کاهش معنی‌داری نداشتند.

صفحه 4 از 4    
4
بعدی
آخرین
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشگاه علوم پزشکی اراک می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Arak University of Medical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb