جستجو در مقالات منتشر شده


74 نتیجه برای Eta

مریم نظری، محمد رضا کردی، سیروس چوبینه،
دوره 18، شماره 1 - ( 1-1394 )
چکیده

زمینه و هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر فعالیت تناوبی شدید بر سطوح سرمی کراتین کینار و لاکتات دهیدروژناز به عنوان شاخص‌های آسیب عضلانی و ژلاتیناز نوع یک به عنوان شاخص التهاب بافتی، در دختران جوان غیرفعال بود.

مواد و روشها: در این مطالعه نیمه تجربی ۱۴ دانشجوی دختر غیرفعال انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه اجرای فعالیت تناوبی شدید (با میانگین و انحراف استاندارد ۲/۵۶±۲۱/۲۸ سال، قد ۳/۷±۱۶۳/۱ سانتی‌متر و وزن ۴/۹۵±۵۲/۸۶ کیلوگرم) و گروه کنترل (با میانگین و انحراف استاندارد ۷/۵۰±۲۰/۲۵ سال، قد ۴/۵±۱۶۲/۴ سانتی‌متر و وزن ۳/۶۷± ۵۲/۶۴ کیلوگرم) تقسیم شدند.آزمودنی‌های گروه تجربی در شش تکرار یک دقیقه‌ای با شدت ۹۰ الی ۹۵ درصد HR max دویدند. نمونه‌های خونی قبل و به فاصله ۳۰ دقیقه پس از اجرای پروتکل تمرینی گرفته شد. اندازه‌گیری مقادیر مربوط به فاکتورهای ذکر شده با استفاده از کیت‌های مربوطه انجام گرفت. داده‌ها با آزمون تی مستقل در سطح معنی‌داری ۰/۰۵ تجزیه و تحلیل شد.

یافتهها: پس از جمع‌آوری و تجزیه و تحلیل داده‌ها، نتایج نشان دادند افزایش معنی‌داری در مقادیر کراتین کیناز و لاکتات دهیدروژناز در اثر اجرای فعالیت تناوبی شدید وجود دارد ولی هیچ اختلاف قابل ملاحظه‌ای در سطوح ژلاتیناز نوع یک در اثر اجرای این فعالیت مشاهده نشد.

نتیجهگیری: بنابراین می‌توان گفت یک جلسه اجرای فعالیت تناوبی شدید می‌تواند باعث افزایش برخی از شاخص‌های آسیب عضلانی هم‌چون کراتین کیناز و لاکتات دهیدروژناز شود و در رابطه با پاسخ التهابی بدن، تغییر قابل ملاحظه‌ای در ژلاتیناز نوع یک موجب نمی‌شود.


جمال عاشوری،
دوره 18، شماره 2 - ( 2-1394 )
چکیده

زمینه و هدف: «فراشناخت درمانی» و «طرحواره درمانی» دو روش مهم درمان اختلال‌های روانی به ویژه درمان اضطراب و افسردگی هستند. این مطالعه با هدف مقایسه اثربخشی فراشناخت درمانی و طرحواره درمانی در کاهش علائم اضطراب و افسردگی دانشجویان پرستاری و مامایی انجام شد.

مواد و روش‌ها: این پژوهش یک مطالعه نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پی‌گیری 2 ماهه بود. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانشجویان دختر دانشکده پرستاری و مامایی مراجعه کننده به مرکز مشاوره دانشگاه آزاد اسلامی مشهد بود. در مجموع 60 دانشجوی مبتلا به اضطراب و افسردگی با روش نمونه‌گیری در دسترس، انتخاب و به طور تصادفی در سه گروه جایگزین شدند. گروه‌های آزمایش در 10 جلسه 70 دقیقه‌ای روش‌های فراشناخت درمانی و طرحواره درمانی را آموزش دیدند. همه گروه‌ها پرسش‌نامه‌های اضطراب کتل و افسردگی بک را تکمیل کردند. داده‌ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 19 و با روش کوواریانس چند متغیره (مانکووا) تحلیل شدند.

یافته‌ها: یافته‌ها نشان داد در مرحله پس آزمون، طرحواره درمانی برخلاف فراشناخت درمانی باعث کاهش معنی‌دار علائم اضطراب و افسردگی شده است. اما در مرحله پی‌گیری هر دو روش طرحواره درمانی و فراشناخت درمانی به طور معنی‌داری باعث کاهش اضطراب و افسردگی شده‌اند و در مرحله پی‌گیری تفاوت معنی‌داری بین دو روش وجود نداشت(05/0>p).

نتیجه‌گیری: نتایج نشان داد گرچه تاثیر طرحواره درمانی زودتر از فراشناخت درمانی نمود می‌یابد، اما در بلندمدت تفاوت معنی‌داری میان این دو روش درمانی وجود ندارد. بنابراین مشاوران و درمان‌گران برای کاهش علائم اضطراب و افسردگی می‌توانند از فراشناخت درمانی و طرحواره درمانی استفاده کنند.


صفیه عباسی، بهنام زمانزاد،
دوره 18، شماره 6 - ( 6-1394 )
چکیده

  زمینه و هدف: کلونیزاسیون با استافیلوکوکوس اورئوس مقاوم به متلی سیلین (MRSA) به بیماران بستری یا افراد با عوامل خطر زمینه ‏ ای محدود نمی ‏ شود، بلکه سویه ‏ های اکتسابی از جامعه هم در آن دخیل هستند. هدف از این مطالعه، شناسایی ژن ‏های etA و etB در سویه ‏ های استافیلوکوکوس اورئوس جدا شده از نمونه ‏ های بالینی بیمارستان ‏ های آموزشی درمانی شهرکرد در سال 1393 می‏باشد.

  مواد و روش ها: در این مطالعه توصیفی، 220 نمونه بالینی از بیمارستان ‏ های آموزشی درمانی شهرکرد جمع ‏ آوری گشت و ویژگی ‏ های میکروبیولوژیک نمونه ‏ ها با استفاده از روش ‏ های استاندارد میکروبیولوژیک تعیین شد. سویه ‏ های مقاوم به متی ‏ سیلین با استفاده از روش کشت در محیط حاوی اگزاسیلین شناسایی شدند و از روش واکنش زنجیره ‏ ای پلیمراز (PCR) برای ردیابی ژن ‏ های ویرولانس etA و etB استفاده شد. مقاومت القایی به کلیندامایسین به روش آزمون دی (D-test) انجام شد.

  یافته‏ها: از میان 220 سویه جدا شده، 110سویه به عنوان استافیلوکوکوس اورئوس شناسایی و 13 ایزوله استافیلو کوکوس اورئوس مقاوم به متی سیلین جداسازی شد و فراوانی ژن ‏ های etA و etB در سویه ‏ های مورد بررسی به ترتیب برابر با 6/7 و 3/15 درصد به دست آمد. هم‏چنین چهار ایزوله (2 درصد) مقاومت القایی به کلیندامایسین داشتند.

  نتیجه گیری: نتایج این مطالعه تایید کننده وجود سویه اکتسابی از جامعه در شهرکرد است و نیز نشان ‏ گر وجود ژن ‏ های et A و etB در سویه ‏ های مورد مطالعه و انتقال آن به سویه ‏ های استافیلوکوکوس اورئوس مقاوم به متی ‏ سیلین کسب شده از بیمارستان و هم‏چنین گسترش و انتقال این سویه ‏ ها در جامعه است.


الناز واقف مهربانی، لیلا واقف مهربانی، شراره نوروزی، سمیه زیادی، عزیز همایونی راد،
دوره 18، شماره 9 - ( 9-1394 )
چکیده

زمینه و هدف: سندرم متابولیک که به مجموعه‌ای از اختلالات شامل وزن بالا و توزیع شکمی چربی‌ها، نقصان متابولیسم گلوکز و انسولین، دیس‌لیپیدمی و افزایش فشار خون اتلاق می‌شود، از مهم‌ترین مسائل پیش روی بشر در عصر حاضر است. پروبیوتیک‌ها میکروارگانیسم‌های زنده‌ای هستند که در صورت مصرف کافی، موجب بروز اثرات سلامت بخش در میزبان می‌شوند. هدف از مطالعه‌ی حاضر، مرور شواهد بالینی موجود در ارتباط با نقش پروبیوتیک­ها در بهبود اختلالات وابسته به سندرم متابولیک می‌باشد.

مواد و روشها: در این تحقیق، مطالعات بالینی چاپ شده بین سال های 2000 تا 2014 در Pubmed و ScienceDirect مورد بررسی قرار گرفتند. «پروبیوتیک»، «سندرم متابولیک» و اجزای آن به عنوان واژگان کلیدی به کار رفتند.

یافتهها: پروبیوتیک‌ها با تغییر فلور باکتریایی روده می‌توانند وزن را کاهش دهند و از طریق تعدیل عملکرد سیستم ایمنی و کاهش التهاب، منجر به کاهش مقاومت انسولینی ‌شوند. بهبود پروفایل لیپیدی به دنبال مصرف پروبیوتیک‌ها ناشی از کاهش جذب کلسترول، تولید اسیدهای چرب کوتاه زنجیر، تجزیه‌ی اسیدهای صفراوی و تبدیل کلسترول به کوپروستانول می‌باشد. هم‌چنین اظهار شده است که پروبیوتیک‌ها با عمل پروتئولیتیک خود و از طریق آزاد سازی پپتید مهاری آنزیم مبدل آنژیوتانسین منجر به کاهش فشار خون می‌شوند.

نتیجهگیری: با وجود آن که کارآزمایی‌های بالینی اغلب از دستیابی به اثرات مفید پروبیوتیک‌ها بر اجزاء سندرم متابولیک عاجز مانده‌اند، اما اکثر مطالعات انجام گرفته در این زمینه نتایج مثبتی را برای این میکروارگانیسم‌ها ارائه کرده‌اند. از این رو، می‌توان استفاده از پروبیوتیک‌ها را به عنوان رویکردی نوین در پیش‌گیری یا بهبود اجزای سندرم متابولیک در نظر گرفت.


احمد همتا، مریم یوسفی، مسعود فاضلی مصلح آبادی، افسانه طلایی، عبدالرحیم صادقی،
دوره 18، شماره 9 - ( 9-1394 )
چکیده

زمینه و هدف: ندول‌های تیروئید شایع هستند. 4 تا 7 درصد بزرگسالان یک ندول قابل لمس دارند و 50 تا70 درصد از آن‌ها با دقت بالا در سونوگرافی قابل تشخیص‌اند. میزان وجود ندول تیروئیدی در زنان 4 برابر مردان است و نسبت سرطان تیروئید در زنان در مقایسه با مردان 3 به 1 است و ششمین سرطان شایع در زنان می‌باشد. یافته‌های اپیدمیولوژیک و آزمایشگاهی نشان می‌دهند که هورمون‌های جنسی به ویژه استروژن ممکن است بر این غده و نئوپلاسم آن موثر باشد. هدف از این مطالعه، بررسی ارتباط پلی مورفیسم 1256049rs در ژن گیرنده استروژن بتا با بیماری ندول تیروئید است.

مواد و روشها: در این مطالعه مورد - شاهدی، 146 بیمار با ندول تیروئید و 151 فرد سالم مراجعه کننده به بیمارستان امیرالمومنین (ع) شهر اراک، وارد مطالعه شدند. تشخیص بیماری با اولتراسونوگرافی و تایید متخصص غدد انجام شد. DNA ژنومی از خون کامل حاوی ضد انعقاد EDTA استخراج شد. ژنوتیپ‌ها با استفاده از روش T-ARMS PCR مشخص شدند و با استفاده از روش‌های آماری تجزیه و تحلیل گردیدند.

یافتهها: فراوانی ژنوتیپ‌های CC، TC و TT در گروه مورد به ترتیب 136 (2/93 درصد)، 10(8/6 درصد) و صفر (صفر درصد) و در گروه شاهد 139 (1/92 درصد)، 12(9/7 درصد) و صفر(صفر درصد) به دست آمد. در این تحقیق، ارتباط معنی‌داری بین بیماری ندول تیروئید و چندشکلی 1256049rs مشاهده نشد(72/0p=).

نتیجهگیری: یافته‌های ما حاکی از عدم ارتباط معنی‌دار بین چندشکلی 1256049rs و بیماری ندول تیروئید است. برای نتیجه‌گیری بهتر، پیشنهاد می‌شود این مطالعه در جمعیت‌های دیگر نیز انجام شود.


علی یعقوبی، مرضیه ثاقب جو، ضیاء فلاح محمدی، مهدی هدایتی، اکبر حاجی زاده مقدم،
دوره 18، شماره 11 - ( 11-1394 )
چکیده

زمینه و هدف: سطح آمیلوئید بتا (Aβ) در مغز بیماران آلزایمری افزایش می‌یابد. هدف از تحقیق حاضر، بررسی اثر 8 هفته تمرین تداومی با دو شدت پایین و بالا بر سطح 1-42 هیپوکامپ موش های صحرایی آلزایمری شده بود.

مواد و روشها: 50 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار (با سن 12 هفته و میانگین وزنی 10/13 ±82/219 گرم)، در 5 گروه سالم کنترل، آلزایمر کنترل، آلزایمر تمرین با شدت پایین، آلزایمر تمرین با شدت بالا و شم قرار گرفتند. برای القای آلزایمر، از تزریق هوموسیستئین (دوز 6/0 مولار) به درون بطن مغز موش‌ها استفاده شد. گروه‌های تمرین با شدت پایین با سرعت 20 متر در دقیقه (50 تا 55 درصد VO2max) و گروه‌های تمرین با شدت بالا با سرعت 27 متر در دقیقه (75 تا 80 درصد VO2max)، به مدت 60 دقیقه در هر جلسه و 5 روز در هفته روی نوار گردان تمرین کردند. تجزیه و تحلیل داده‌ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی توکی انجام شد (05/0p<).

یافتهها: سطح 1-42 در هیپوکامپ موش‌های آلزایمر کنترل نسبت به گروه سالم کنترل به طور معنی‌داری بالاتر (001/0=p) و در موش‌های گروه‌های تمرین آلزایمری با دو شدت پایین و بالا نسبت به گروه کنترل آلزایمر به طور معنی‌داری پایین‌تر بود (02/0=p). اما تفاوت معنی‌داری بین دو شدت تمرین مشاهده نشد (99/0=p).

نتیجهگیری: به نظر می‌رسد تمرین ورزشی تداومی می‌تواند از طریق کاهش سطح 1-42 در هیپوکامپ موش‌های آلزایمری شده مفید باشد و به عنوان یک روش درمانی مکمل در بیماران آلزایمر مورد مطالعه قرار گیرد.


احمد همتا، رضوان قدبیگی،
دوره 19، شماره 3 - ( 3-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: ژنANKK1  (حاوی تکرار آنکیرین و دومین کیناز 1) عضوی از خانواده سرین/ترئونین کیناز است. این خانواده در مسیرهای انتقال سیگنال دخالت دارد. این ژن شامل پلی‌مورفیسم تک نوکلئوتیدی Taq1A (rs1800497) می‌باشد. حاملین آلل A1 پلی‌مورفیسم TaqIA ، کاهشDRD2  (گیرنده دوپامین D2) را نشان داده‌اند. این کاهش افراد را مستعد می‌کند تا برای جبران این کمبود در سیستم دوپامینرژیک، مواد اعتیادآور را جستجو کنند. مطالعه حاضر پلی‌مورفیسم TaqIA (rs1800497) را در اعتیاد به هروئین و مت آمفتامین بررسی کرد.

مواد و روشها: در این مطالعه مورد-شاهدی، 91 مرد معتاد به هروئین و مت آمفتامین و تحت درمان با متادون و 100 مرد کنترل سالم مورد مطالعه قرار گرفتند. استخراج DNA ژنومیک خون محیطی از طریق روش استخراج نمکی انجام شد و افراد از لحاظ پلی‌مورفیسم TaqIA به وسیله روش RFLP-PCR تعیین ژنوتیپ شدند و آنزیم TaqI برای RFLP به کار برده شد.

یافتهها: این بررسی نشان داد که فراوانی آلل A1 پلی مورفیسم TaqIA به طور معنی‌داری در افراد بیمار نسبت به گروه کنترل بالاتر است(001/p<0). فراوانی آلل A1 در افراد بیمار و کنترل به ترتیب 51 درصد و 5/22 درصد می‌باشد. ژنوتیپ A1A1 در 25 درصد بیماران و 7 درصد کنترل‌ها یافت شد(8/25-64/3= CI 95%،  OR=9/7، p<0/001).

نتیجهگیری: نتایج این مطالعه نشان داد که بین آلل A1 پلی‌مورفیسم TaqIA و اعتیاد به هروئین و مت آمفتامین ارتباط معنی‌داری وجود دارد.


اکبر حاجی زاده مقدم، اصغر کیان مهر،
دوره 19، شماره 5 - ( 5-1395 )
چکیده

زمینه وهدف: اسکیزوفرنی یک اختلال روانی ناتوان‌کننده مزمن است که حدود 1 درصد جمعیت جهان به آن مبتلا می‌باشند. با توجه به نقش رادیکال‌های آزاد در ایجاد این بیماری و غنی بودن برگ "به" از ترکیبات آنتی‌اکسیدان، این مطالعه با هدف بررسی اثر محافظتی عصاره برگ  "به" بر رفتارهای حرکتی و شبه اضطرابی در مدل اسکیزوفرنی ایجاد شده با  تزریق درون صفاقی کتامین در موش‌های سوری نر انجام شد.

مواد و روشها: در این مطالعه تجربی، 42 سر موش سوری به طور تصادفی به شش گروه کنترل، شم (آب به صورت گاواژ و سالین به صورت تزریق درون صفاقی دریافت کردند)، بیمار (به مدت 10 روز کتامین با دوز 10 میلی‌گرم بر کیلوگرم وزن بدن به صورت تزریق درون صفاقی دریافت کردند) و گروه‌های بیمار تیمار شده با عصاره برگ "به" با دوزهای 50، 100 و 150 میلی‌گرم بر کیلوگرم وزن بدن تقسیم شدند. گروه‌های تیمار به مدت سه هفته قبل از دریافت کتامین، عصاره دریافت کردند. دریافت عصاره تا پنج روز بعد از آخرین تزریق کتامین ادامه داشت. فعالیت حرکتی و رفتارهای شبه اضطرابی در تست زمینه باز ارزیابی شد.

یافتهها: نتایج نشان داد دریافت کتامین به صورت مزمن سبب افزایش فعالیت حرکتی افقی و رفتار شبه اضطرابی می‌گردد (p≤0/001) و پیش تیمار عصاره برگ "به" به طور معنی‌داری باعث کاهش فعالیت حرکتی افقی(p<0/001) و افزایش مدت زمان ماندن در فضای میانی دستگاه(p<0/01) و فعالیت حرکتی عمودی(p<0/001) می‌گردد.

نتیجه‌گیری: نتایج این پژوهش نشان می‌دهد که مصرف مزمن عصاره برگ "به" احتمالا به واسطه خاصیت آنتی اکسیدانی سبب بهبود اختلال حرکتی و رفتارهای شبه اضطرابی القایی در مدل کتامینی اسکیزوفرنی می‌گردد.


مریم مکتبی، علیرضا کمالی، حامده تقوی جلودار، مریم شکرپور،
دوره 19، شماره 5 - ( 5-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: هیسترکتومی یکی از اقدامات جراحی بسیار رایج محسوب می‌شود. تنها بعد از سزارین، هیسترکتومی دومین  اقدام جراحی ماژور رایج به حساب می‌آید. مشکلاتی مثل درد شدید لگن، خون‌ریزی شدید و نامنظم ماهانه یا ابتلا به سرطان رحم از مواردی هستند که برای درمان آن‌ها هیسترکتومی پیشنهاد می‌شود. درد شکم پس از هیسترکتومی از راه شکم یکی از شایع‌ترین شکایات در بیماران تحت این نوع جراحی محسوب می‌شود. این مطالعه با هدف مقایسه تأثیر تزریق بوپیواکایین داخل نسجی و زیر جلدی و کتامین جلدی در کنترل درد پس از عمل جراحی بیماران کاندید هیسترکتومی ابدومینال تحت بی‌هوشی عمومی انجام گرفت.

مواد و روشها: این مطالعه یک کارآزمایی بالینی تصادفی دو سوکور است که بر روی 99 نفر از خانم‌های کاندید TAH مراجعه کننده به مرکز طالقانی اراک انجام شد که در سه گروه تقسیم‌بندی شدند. درد بیماران مذکور و میانگین مدت بی‌دردی و اسکور درد آن‌ها ثبت گردید.

یافتهها: میانگین مدت بی‌دردی در گروه کتامین 8/8±1/65، در گروه بوپیواکایین 8/7±4/65 و در گروه پلاسبو 5/5±6/57 بوده است که با توجه به 0/01≥p اختلاف معنی‌داری بین سه گروه دیده شد. مدت بی‌دردی در گروه پلاسبو به صورت معنی‌داری از دو گروه کتامین و بوپیواکایین کمتر بود، اما بین دو گروه کتامین و بوپیواکایین اختلاف معنی‌داری یافت نشد.

نتیجهگیری: نتایج این مطالعه نشان می‌دهد که استفاده از بوپیواکایین و کتامین داخل نسجی در کاهش درد پس از عمل بیماران کاندید هیسترکتومی ابدومینال موثر می‌باشد و استفاده از دوز بیشتر کتامین و بوپیواکایین به صورت تک دوز منجر به کاهش معنی‌دار درد پس از عمل بیماران نسبت به گروه پلاسبو می‌شود.

 


مهری جمیلیان، سمیه بخشایشی،
دوره 19، شماره 6 - ( 6-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: تعداد مطالعات کمی اثرات مکمل یاری کلسیم به علاوه ویتامین D را بر روی پروفایل‌های متابولیک در زنان دارای اضافه وزن مبتلا به سندرم تخمدان پلی‌کیستیک بررسی نموده‌اند. این مطالعه به منظور ارزیابی اثرات مکمل یاری کلسیم و ویتامین D بر روی پروفایل‌های متابولیک در زنان دارای اضافه وزن مبتلا به سندرم تخمدان پلی‌کیستیک طراحی شد.

مواد و روش‌ها: این مطالعه کارآزمایی بالینی کنترل شده-پلاسبو و دو سوکور تصادفی بر روی 104 زن چاق و دارای اضافه وزن مبتلا به PCOS انجام شده است. شرکت کنندگان به طور تصادفی به چهار گروه: 1) مکمل ترکیب ویتامین D (50000 واحد به ازای هر هفته) و 500 میلی‌گرم کلسیم (روزانه 2 عدد)، 2) مکمل ترکیب ویتامین D (50000 واحد به ازای هر هفته)، 3) مکمل 500 میلی‌گرم کلسیم (روزانه 2 عدد) و 4) پلاسبو برای هشت هفته تقسیم شدند. نمونه خون ناشتا در ابتدا و هشت هفته بعد از مداخله برای اندازه‌گیری پروفایل‌های متابولیک از بیماران گرفته شد.

یافته‌ها: به دنبال تجویز مکمل کلسیم به علاوه ویتامین D، یک کاهش معنی‌دار در انسولین سرمی (4/11±3/3- در مقابل 5/8±1/1-، 0/3±4/1- و µIU/ml 1/6±1/3+، 03/0p=)، مقاومت به انسولین (4/2±7/0- در مقابل 5/2±3/0-،6/0±2/0- و 9/1±8/0+، 04/0p=)، مالون دی آلدئید (3/0±6/0- در مقابل 2/0±1/0-، 2/0±5/0- و 4/0±6/0+ میکرومول بر لیتر، 009/0p=) و یک افزایش معنی‌دار در توتال آنتی اکسیدانت (7/21±2/35+ در مقابل 7/37±5/22+،1/34±1/21+ و 2/65±8/153- میلی مول بر لیتر، 006/0p=) و گلوتاتیون (3/79±0/216+ در مقابل 2/60±5/47-، 3/31±9/3+ و 9/82±8/160- میکرو مول بر لیتر، 001/0p=) در مقایسه با ویتامین D، کلسیم و پلاسبو مشاهده شد.

نتیجه‌گیری: در مجموع، مکمل یاری کلسیم به همراه ویتامین D برای هشت هفته در زنان مبتلا به PCOS اثرات مفیدی بر روی پروفایل‌های متابولیک داشته است.


ندا صالح جعفری، فرزاد زمانی برسری، حمیدرضا جمیلیان، بهمن صادقی سده، حمیدرضا ظفری،
دوره 19، شماره 7 - ( 7-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: تونسیلکتومی درمان اصلی هیپرتروفی لوزه‌های علامت‌دار و شایع‌ترین عارضه تونسیلکتومی درد بعد از عمل می‌باشد. هدف و ضرورت انجام مطالعه حاضر مقایسه اثر شیاف دیکلوفناک سدیم و شیاف استامینوفن به تنهایی و تجویز ترکیب هم‌زمان آنها در کنترل و کاهش درد و بهبودی بلع و رضایت بعد از عمل جراحی تونسیلکتومی در کودکان می‌باشد.

مواد و روش‌ها: در این مطالعه کارآزمایی بالینی 180 کودک 7 تا 14 ساله کاندید جراحی تونسیکلتومی وارد مطالعه گردیدند. بیماران به صورت غیراحتمالی، آسان و تصادفی به سه گروه 60 نفری تقسیم شدند. بلافاصله پس از عمل برای بیماران شیاف استامینوفن، دیکلوفناک و یا ترکیب هر دو استفاده شد. سپس بیماران از نظر درد در ساعات اول، هفتم، سیزدهم و نوزدهم پس از عمل با یکدیگر مقایسه شدند.

یافته‌ها: بین میانگین درد در تمام ساعات در بین گروه‌ها اختلاف معنی‌داری وجود داشت(p<0/05). از نظر بروز عوارضی هم‌چون تهوع، استفراغ و تب نیز اختلاف معنی‌داری بین گروه‌ها وجود داشت(p<0/05). اما گروه‌ها از نظر خون‌ریزی بعد از عمل اختلاف معنی‌داری نداشتند(p>0/05).

نتیجه‌گیری: به طور کلی نتایج حاصل از مطالعه نشان داد که دیکلوفناک رکتال در مقایسه با استامینوفن رکتال و نیز درمان ترکیبی هر دو، داروی موثر‌تری برای کاهش درد بعد از عمل تونسیلکتومی می‌باشد که باعث می‌شود نیاز به مخدر مصرفی این بیماران پس از عمل کاهش یابد.


مهری جمیلیان، زینب زلفی،
دوره 19، شماره 8 - ( 8-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: بر اساس دانش ما، هیچ گزارشی که نشان‌دهنده اثرات مکمل یاری روی بر روی پروفایل‌های متابولیک در زنان مبتلا به سندرم تخمدان پلی کیستیک (PCOS) باشد وجود ندارد. این مطالعه به منظور ارزیابی اثرات مکمل یاری روی بر روی پارامترهای هموستاز گلوکز در زنان مبتلا به PCOS طراحی شده بود.

مواد و روشها: این مطالعه کارآزمایی بالینی کنترل شده-پلاسبو دو سوکور بر روی 52 زن مبتلا به PCOS در دامنه سنی 18 تا 40 سال انجام شده است. شرکت کنندگان، برای دریافت روزانه220 میلی‌گرم سولفات روی (حاوی 50 میلی‌گرم روی) (26=n) یا پلاسبو (26=n) به طور تصادفی برای 8 هفته تقسیم شدند. نمونه خون ناشتا در ابتدا و 8 هفته بعد از مداخله برای اندازه‌گیری گلوکز و انسولین از بیماران گرفته شد.

یافتهها: بعد از 8 هفته مداخله، افرادی که مکمل روی دریافت کردند، کاهش معنی‌داری در  قند خون ناشتا (6/9±3/4- در مقابل 0/6±5/0 میلی گرم بر دسی لیتر +، 03/0=p)، انسولین سرمی (9/2±0/3- در مقابل 4/8±5/1 میکرو واحد در میلی لیتر +، 01/0p=)، تری گلیسرید (3/40±6/15- در مقابل 3/25±5/14 میلی گرم بر دسی لیتر+، 002/0=p) و افزایش معنی‌داری در حساسیت به انسولین (02/0±02/0+ در مقابل 05/0±004/0-، 03/0p=) در مقایسه با پلاسبو داشتند.

نتیجه گیری: در مجموع، مکمل یاری 220 میلی‌گرم سولفات روی روزانه برای 8 هفته در زنان مبتلا به سندرم پلی کیستیک تخمدان اثرات مفیدی بر روی پروفایل‌های متابولیک داشته است.


مسعود سهیلی، محمد علی خندان، محمود سلامی،
دوره 19، شماره 12 - ( 12-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: تولید فاکتورهای استرس اکسیداتیو یکی از علل بروز بسیاری از بیماری‌های ناشی از اختلالات متابولیک می‌باشد. از این رو کاهش تولید یا حذف این عوامل می‌تواند در جلوگیری یا بهبود بیماری‌های مربوط موثر باشد. اخیرا استفاده از گیاهان به دلیل اثر بخشی بیشتر مورد توجه قرار گرفته است. در این مطالعه اثر آنتی اکسیدانی عصاره آبی گیاه اسطوخدوس مورد بررسی قرار گرفته است.

مواد و روشها: در این مطالعه برای تهیه عصاره آبی، سرشاخه‌های خشک گیاه به مدت 4 ساعت درون ظرف محتوی آب جوش قرار گرفته، سپس محتوای ظرف فیلتر شده و با استفاده از بن ماری تغلیظ می‌شود. در نهایت با استفاده از فریز درایر عصاره به پودر تبدیل می‌شود. برای سنجش فعالیت آنتی اکسیدانی عصاره اسطوخدوس در غلظت های 5، 10، 20 وppm  40 از روش DPPH استفاده شده است. در این روش که بر اساس به دام اندازی رادیکال‌های آزاد ماده‌ای به نام 2 و 2-دی فنیل 1-پیکریل هیدرازیل (DPPH) استوار است، تغییر میزان رنگ محلول از بنفش به بی رنگ و در نتیجه تغییر جذب آن در اسپکتروفوتومتر در طول موج 520 نانومتر اساس اندازه گیری می‌باشد. در نهایت با محاسبه غلظت مهار 50 درصد (IC50) عصاره و مقایسه آن با غلظت مهار 50 درصد ویتامین C که به عنوان شاخص درنظر گرفته می‌شود، نتایج مورد بررسی بیشتر قرار می‌گیرد.

یافتهها: نتایج به دست آمده از این تحقیق نشان می‌دهد که عصاره آبی اسطوخدوس در هر 4 دوز مورد استفاده دارای اثر آنتی اکسیدانی قوی می‌باشد که به صورت وابسته به دوز اثر می‌کند، به طوری که تفاوت آن با گروه کنترل منفی در هر 4 دوز مورد استفاده معنی‌دار بود. مقدار IC50 عصاره آبی اسطوخدوس ppm 66/24 به دست آمد که در مقایسه با ویتامین C که ppm 3/2 می‌باشد مقدار کم‌تری بود.

نتیجهگیری: عصاره آبی اسطوخدوس دارای اثر آنتی اکسیدانی قوی بوده و می‌تواند در بهبود بیماری‌های مرتبط موثر باشد.


مهری جمیلیان، ریحانه صاحب کشاف،
دوره 20، شماره 1 - ( 1-1396 )
چکیده

چکیده

زمینه و هدف: مطالعات کمی در مورد اثرات مکمل سویا در بیماران مبتلا به سندروم تخمدان پلی کیستیک وجود دارد. این مطالعه به منظور ارزیابی اثرات مکمل یاری سویا بر روی پروفایل های متابولیک در زنان مبتلا به سندروم تخمدان پلی کیستیک طراحی شد.

مواد و روشها: این مطالعه کارآزمایی بالینی کنترل شده- پلاسبو دو سوکور تصادفی بر روی 70 زن مبتلا به سندروم تخمدان پلی کیستیک انجام شده است. شرکت کنندگان، به طور تصادفی به دو گروه مکمل ایزوفلاون سویا 50 به میزان میلی‌گرم (35=n) یا پلاسبو (35=n) برای 12 هفته تقسیم شدند. نمونه خون ناشتا در ابتدا و 12 هفته بعد از مداخله برای اندازه‌گیری متغیرهای مرتبط از بیماران گرفته شد. 

یافتهها: به دنبال تجویز مکمل سویا یک کاهش معنی‌دار در سطوح تستوسترون توتال سرمی (4/0±2/0- نانوگرم بر میلی‌لیتر در مقابل 3/0±1/0 نانوگرم بر میلی لیتر پلاسبو ،  01/0p=) ، یک افزایش معنی دار در سطوح گلوتاتیون (2/102±0/96+ میکرومول بر لیتر در مقابل 8/157±7/22+ میکرومول بر لیتر پلاسبو ، 04/0p=) و یک کاهش معنی دار در مالون دی آلدئید پلاسمایی (8/0±7/0- میکرو مول بر لیتر در مقابل 3/2±8/0+ میکرومول بر لیتر ، 001/0p=) در مقایسه با پلاسبو مشاهده شد.

نتیجه گیری: بر اساس یافته‌های این پژوهش، مکمل یاری سویا در زنان مبتلا به سندروم تخمدان پلی کیستیک اثرات مفیدی بر روی پروفایل‌های متابولیک داشته است.


میترا رحیم زاده، بهروز کاوه ئی،
دوره 20، شماره 3 - ( 3-1396 )
چکیده

چکیده

زمینه و هدف: سکته قلبی عامل 40 درصد از مرگ و میرها در ایران است و با توجه به روند رو به افزایش آن در ایران و جهان تعیین میزان بقای کوتاه مدت آن جهت ارزیابی راههای درمان از اهمیت ویژهای برخوردار میباشد. هدف از این مطالعه، برآورد میزان بقای کوتاه مدت پس از سکته قلبی به روش فراتحلیل میباشد.

مواد و روشها: مطالعهی حاضر، یک مطالعه مروری نظاممند است. اطلاعات مورد نیاز از طریق جستجوی کلید واژگان معتبر در پایگاههای اطلاعاتی فارسی زبان و انگلیسی زبان به دست آمد. برآورد میزان بقا کوتاه مدت یک ماهه و یک ساله و متوسط سن بیماران به روش فراتحلیل با نرم افزار STATA 11.2 و مدل اثرات تصادفی به دست آمد.

یافتهها: نتایج حاصل از 18 مطالعه وارد شده به فراتحلیل که در برگیرنده 62486 نفر بود، نشان داد که میزان بقا کوتاه مدت یک ماهه و یک ساله در ایران به ترتیب 7/87 و 2/85 درصد بود و اختلاف معنیداری در بقا یک ماهه و یک ساله بین دو جنس وجود نداشت. متوسط سن افراد نیز 43/62 سال بود که اختلاف معنیداری بین دو جنس در متوسط سن، هنگام وقوع سکته قلبی مشاهده نگردید.

نتیجه گیری: نتایج حاصل از این فراتحلیل نشان داد که اگرچه میزان بقا بیماران پس از سکته قلبی در ایران همچون کشورهای پیشرفته میباشد، ولی سن پایینتر بیماران بیانگر این نکته است که بار بیماری به دلیل سالهای از دست رفته، در مقایسه با کشورهای پیشرفته، بیشتر میباشد.


داریوش مرادی فارسانی، خسرو نقیبی، زهرا رضایی نژاد،
دوره 20، شماره 7 - ( 7-1396 )
چکیده

چکیده
زمینه و هدف: در مورد کنترل درد بعد از عمل هنوز اجماع نظر وجود ندارد و تحقیقات در این زمینه ادامه دارد. هدف این مطالعه مقایسه تأثیر دو داروی دگزامتازون و استامینوفن تزریقی در تسکین درد پس از جراحی آب مروارید به روش بی حسی موضعی و مقایسه آن­ها با گروه شاهد بود.
مواد و روش­ها: در یک مطالعه کارآزمایی بالینی، 120 بیمار تحت عمل جراحی آب مروارید با آرام­بخشی و بیهوشی موضعی انتخاب و در سه گروه برابر تقسیم شدند. 10 دقیقه قبل از پایان عمل، گروه اول 01/0 میلی گرم بر کیلوگرم دگزامتازون، گروه دوم 15 میلی گرم بر کیلوگرم استامینوفن و گروه سوم با حجم مشابه نرمال سالین به عنوان دارونما، دریافت نمودند. شدت درد و میزان داروی مسکن مصرفی اضافه در طی عمل و ریکاوری در سه گروه ارزیابی و مقایسه شد.
یافته ها: در سه گروه دریافت کننده استامینوفن، دگزامتازون و دارونما به ترتیب 6، 10 و 18 نفر دچار سردرد بعد از عمل شدند (به ترتیب 7/16، 27 و 4/47 درصد) و اختلاف بین سه گروه معنا دار بود (014/0p=). هم­چنین، شدت درد به طور قابل ملاحظه ای در گروه کنترل در مقایسه با دو گروه دیگر از دقیقه سی­ام ورود به اتاق ریکاوری تا 24 ساعت پس از عمل بالاتر بود(05/0p<). بروز سردرد پس از عمل در گروه دگزامتازون در مقایسه با گروه استامینوفن بالاتر بود، اما تفاوت معنادار در این دو گروه دیده نشد(05/0p>).
نتیجه گیری: تجویز استامینوفن وریدی نسبت به دگزامتازون و دارونما در کاهش درد و اثرات بیهوشی پس از عمل جرحی آب مروارید موثرتر می باشد.
 

اتابک شاهد، علی اصغر رواسی، سیروس چوبینه، داور خدادادی،
دوره 20، شماره 11 - ( 11-1396 )
چکیده

چکیده
زمینه و هدف: هدف از مطالعه حاضر، بررسی اثر 4 هفته پیش آماده سازی ورزشی قبل از القای آلزایمر بر سطوح فاکتور رشد عصبی و آمیلوئید بتا در هیپوکمپ رت های نر نژاد ویستار بود.
مواد و روش­ ها: تعداد 84 سر رت­ نر بالغ نژاد ویستار 8 هفته­ای با میانگین وزنی 20± 195 گرم از انستیتو پاستور ایران تهیه و پس از انجام مراحل آشناسازی، رت ­ها به روش تصادفی ساده به دو گروه ورزش (4 هفته تمرین هوازی روی نوارگردان با شیب صفر درجه، 5 روز در هفته به مدت 4 هفته) و استراحت تقسیم شدند. سپس، رت­ های هر گروه به سه زیرگروه 14 تایی (تزریق Aβ1-42، شم و بدون تزریق) تقسیم شدند. 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین، تزریق درون هیپوکمپ آمیلوئیدبتا یا دی متیل سولفوکسید صورت پذیرفت. 7 روز بعد از جراحی، رت­ های هر گروه به طور تصادفی یا قربانی شده، یا تحت آزمون رفتاری قرار گرفتند. برای تعیین سطوح آمیلوئید بتای42-1 محلول وفاکتور رشد عصبی از هیپوکمپ و پلاسمای حیوانات نمونه برداری و برای آزمون حافظه فضایی از آزمون مازآبی موریس استفاده شد. برای تحلیل داده ها از آزمون کولموگروف-اسمیرنوف (KS) و تحلیل واریانس استفاده شد.
یافته ­ها: نتایج آزمون تحلیل واریانس یک طرفه نشان داد که بین سطوح آمیلوئیدبتای هیپوکمپ و فاکتور رشد عصبی در گروه­ های مختلف تفاوت آماری معنی ­داری وجود داشت. هم­چنین نتایج آزمون پروب برای بررسی حافظه فضایی نشان داد که زمان صرف در ربع دایره هدف در گروه تزریق Aβ1-42 به طور معنی­داری کمتر از گروه­ های دیگر بود (01/0≥p). به علاوه، گروه ­های ورزش و ورزش + شم در مقایسه با گروه کنترل به طور معنی­ دار عملکرد بهتری داشتند.
نتیجه­ گیری: چنین به نظر می ­رسد که انجام فعالیت بدنی قبل از القای آلزایمر در رت­ها باعث نوعی فرآیند مقابله و پیش جبرانی با اختلالات فیزیولوژیکی و روند پیشرفت ناشی از این بیماری می شود.
 

معین رحیمی صادق، امیر رشید‌لمیر، علی اکبر حداد مشهد ریزه، محمد سوختانلو،
دوره 20، شماره 12 - ( 12-1396 )
چکیده

چکیده
زمینه و هدف: تحقیقات اخیر به دخالت لیزیل­اکسیداز در فرآیند توسعه عضلانی اشاره کرده­اند. با وجود این، تاکنون ارتباط فعالیت این آنزیم با فاکتورهای درگیر در مایوژنز و هایپرتروفی وابسته به تمرین مقاوتی بررسی نشده است. بنابراین، هدف تحقیق حاضر، بررسی اثر مهار لیزیل­اکسیداز بر هایپرتروفی ناشی از تمرین و نیز بیان ژن­های MyoD1، مایوژنین، TGF-β و LOX درعضله خم کننده شست(FHL)  رت­های ویستار بود.
مواد و روش ­ها: در این مطالعه تجربی، تعداد 32 سررت نژاد ویستار با میانگین وزنی 15 ± 220 گرم به چهار گروه شامل گروه تمرین مقاومتی، گروه کنترل سالم، گروه کنترل تیمار و گروه تمرینی تیمار تقسیم شدند. تمرین مقاومتی به مدت 8 هفته و به­ صورت بالا بردن وزنه آویخته شده به دم حیوان از یک نردبان یک متری با شیب 85 درجه بود. هم­چنین به منظور مهار لیزیل­اکسیداز روزانه 120 میلی­ گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن محلول بتاآمینوپروپیونیتریل (BAPN) به صورت درون صفاقی ، به رت­ های گروه تیمار تزریق شد. پس از تشریح رت­ها وزن نسبی عضله ­FHL و هم­ چنین بیان نسبی ژن­ ها با روش Real Time- PCR انجام شد.
یافته ­ها: در گروه ­های تیمار شده با BAPN، وزن نسبی عضله FHL به طور معنی­ داری  نسبت به گروه­های سالم کاهش یافت (05/0 > p). بیان ژن LOX متعاقب یک دوره تمرین مقاومتی افزایش معنی­داری را نسبت به گروه کنترل سالم نشان داد(05/0 > p). هم­چنین، مشاهده شد بیان ژن LOX در گروه­های تیمار در مقایسه با گروه کنترل سالم به­طور معنی­داری افزایش یافت (05/0 > p). بیان ژن TGF-β در گروه­های تیمار شده با BAPN افزایش معنی دار(05/0 > p) و مایوژنین در گروه­های تیمار،کاهش معنی­داری را نسبت به گروه­های سالم نشان ­دادند (05/0 > p). بیان ژن MyoD1 در گروه­های تیمار فقط در گروه کنترل تیمار نسبت به کنترل سالم کاهش معنی­دار داشت (05/0 > p).
نتیجه­ گیری: نتایج تحقیق حاضر نشان داد که مهار آنزیم لیزیل­اکسیداز توانست ژن­های دخیل در هایپرتروفی را تحت تاثیر قرار داده و هایپرتروفی ناشی از تمرین مقاومتی را کاهش دهد.

 

فرهاد عظیمی، معرفت سیاه کوهیان، فرناز سیفی اسک شهر، رقیه افرونده،
دوره 20، شماره 12 - ( 12-1396 )
چکیده

چکیده
زمینه و هدف:  H2Sنقش مهمی در پاتوژنز بیماری آلزایمر ایفا می­کند. هدف مطالعه حاضر، بررسی تأثیر چهار هفته تمرین هوازی ویژه بعد از القای بیماری آلزایمر با تزریق Aβ1-42 بر سطوح CBS و SAM هیپوکمپ رت­های نر نژاد ویستار بود.
مواد وروش ­ها: 20 سر رت نر نژاد ویستار (با سن 8 هفتگی با میانگین وزنی 20±195)، به طور تصادفی در 4 گروه سالم کنترل، آلزایمری کنترل، آلزایمری تمرین وگروه شم قرار گرفتند. برای القای آلزایمر، از تزریق Aβ1-42 به درون هیپوکمپ مغز رت­ها استفاده شد. گروه تمرینی به مدت 4 هفته به تمرین پرداختند. برای تجزیه و تحلیل داده­ها از آزمون واریانس
یک­طرفه و برای تعیین اندازه اثر از آزمون مجذور اتا و مجذور امگا استفاده شد.

یافته ­ها: نتایج نشان داد که چهار هفته تمرین هوازی ویژه، سطوح CBS و SAM هیپوکمپ رت­های آلزایمری را در مقایسه با رت­های آلزایمری کنترل، به طور معنی­داری افزایش می­دهد ( به ترتیب 53 =ES ، 007/0 = p،  22/92 =ES،
 001/0
= p). هم­چنین، نتایج نشان داد که چهار هفته تمرین هوازی ویژه سطوحCBS  هیپوکمپ رت های گروه آلزایمری را نسبت به رت­های گروه سالم کنترل، به طورمعنی داری افزایش می دهد (07/44 =ES، 014/0 = p).
نتیجه­ گیری: با توجه به نتایج، چنین به نظر می­رسد که تمرین هوازی ویژه می­تواند به واسطه تنظیم مثبت سولفید هیدروژن از طریق آنزیم­های CBS و SAM، به عنوان یک روش درمانی غیردارویی سودمند در بهبود بیماران آلزایمری مورد استفاده قرار گیرد.

جواد مصرآبادی، سعید محمدی مولود،
دوره 21، شماره 1 - ( 1-1397 )
چکیده

چکیده
زمینه و هدف: اختلالات یادگیری یکی از شایع­ترین مشکلات دانش آموزان است که توجه بسیاری از روان­شناسان را به خود جلب نموده و پژوهش­های بسیاری در خصوص اثربخشی مداخلات مختلف بر طبقات مختلف اختلالات یادگیری انجام شده است. پژوهش حاضر با هدف نتیجه­گیری کلی در خصوص اثربخشی مداخلات آموزشی و درمانی مختلف و کشف متغیرهای تعدیل کننده­ی احتمالی به انجام رسید.
مواد و روش ­ها: جهت نیل به اهداف پژوهش با بهره­گیری از روش فراتحلیل، از نتایج کمی 128 پژوهش منتخب، که با توجه به ملاک­های ورود و خروج و بهره­گیری از کلیدواژه‌های تعیین‌شده به‌دست‌آمده بود، استفاده گردید و در مجموع 623 اندازه اثر اولیه به دست آمد و با نرم‌افزار CMA2 مورد تحلیل قرار گرفت.
یافته­ ها: نتایج تحلیل نشان داد که مقدار اندازه اثر ترکیبی اثربخشی مداخلات آموزشی و درمانی بر اختلالات یادگیری 13/1 و پس از تفکیک به متغیرهای پیشایند و پیامد چندگانه، مقدار اندازه اثر ترکیبی مداخلات آموزشی و مداخلات درمانی بر طبقه کلی ناتوانی­های یادگیری به ترتیب 74/0 و 26/1، بر اختلال خواندن 87/0 و 01/1، بر اختلال نوشتن 20/1 و 22/1 و بر اختلال ریاضی 29/1 و 26/1 بود که همگی از لحاظ آماری معنادار بودند(001/0p≤). هم­چنین نتایج آزمون تی مستقل نشان داد که تفاوت اثربخشی مداخلات درمانی بر اختلال خواندن و مداخلات آموزشی در اختلال ریاضی معنادار است(001/0p≤).
نتیجه­ گیری: بر اساس اندازه اثرهای به دست آمده ­می­توان اظهار داشت که مداخلات آموزشی و درمانی اثربخشی بسیار بالایی بر اختلالات یادگیری داشته­اند و نیز استفاده از مداخلات درمانی برای اختلال خواندن و مداخلات آموزشی برای اختلال ریاضی موثرتر است.

 


صفحه 3 از 4     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشگاه علوم پزشکی اراک می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Arak University of Medical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb