114 نتیجه برای مری
سیدرضا عطارزاده حسینی، مرتضی مطهری راد، نویده معین نیا،
دوره 19، شماره 7 - ( 7-1395 )
چکیده
زمینه و هدف: هدف از انجام این مطالعه بررسی مقایسه تأثیر یک دوره تمرین مقاومتی با شدتهای مختلف بر سطوح سرمی فولیستاتین و مایوستاتین سرمی زنان غیرفعال بود.
مواد و روشها: در این مطالعه کاربردی و نیمه تجربی، 24 زن جوان غیرفعال 20 تا 30 سال با نمایه توده بدن 22 تا 25 کیلوگرم بر مترمربع به روش نمونهگیری دسترس و هدفدار انتخاب شدند؛ سپس به روش تصادفی به دو گروه تمرین مقاومتی کمشدت (60-40 درصد یک تکرار بیشینه) و تمرین مقاومتی شدید (90-70 درصد یک تکرار بیشینه) تقسیم شدند. پروتکل تمرینی سه جلسه در هفته به مدت هشت هفته اجرا شد. نمونههای خونی پیش و 48 ساعت پس از مداخله تمرینی (پنج سیسی) جمعآوری شد؛ همچنین مقادیر سرمی فولیستاتین و مایوستاتین به روش الایزا اندازهگیری شد. دادهها با استفاده از آزمون آنالیز واریانس اندازههای مکرر با نرم افزار SPSS در سطح معنیداری(05/0p<) تحلیل شدند.
یافتهها: مقادیر فولیستاتین و نسبت فولیستاتین به مایوستاتین گروه تمرین شدید افزایش معنیداری یافت(05/0p≤)؛ همچنین مقادیر مایوستاتین در این گروه کاهش معنیداری را نشان میداد(05/0p≤)؛ این در حالی بود که مقادیر فولیستاتین، مایوستاتین و نسبت فولیستاتین به مایوستاتین در گروه تمرین کمشدت به لحاظ آماری معنیدار نبود(05/0p≥)؛ همچنین مقایسه تغییرات دو گروه در متغیرهای فوق به لحاظ آماری معنیدار نبود(05/0p≥).
نتیجهگیری: به نظر میرسد فعالسازی عوامل مهم مایوژنیک و مایواستاتیک در زنان جوان غیرفعال نیاز به انجام تمرینات مقاومتی با شدت بالا دارد.
محمد پرستش، علی حیدریانپور، محمد بیات، عباس صارمی،
دوره 19، شماره 8 - ( 8-1395 )
چکیده
زمینه و هدف: دیابت ملیتوس با کاهش شاخصهای باروری همراه است. از طرفی تمرینات مقاومتی با کاهش عوارض دیابت تأثیر مثبتی بر افراد دیابتی دارد. هدف مطالعه حاضر، بررسی اثر 10 هفته تمرین مقاومتی بر سطوح سرمی هورمونهای جنسی و پارامترهای اسپرم موشهای صحرایی دیابتی نوع 2 بود.
مواد و روشها: در این مطالعه تجربی، 36 سر موش صحرایی نژاد ویستار در محدوده وزنی 200±48 کیلوگرم به طور تصادفی به سه گروه (کنترل سالم، کنترل دیابتی و دیابتی همراه تمرین مقاومتی) تقسیم شدند. گروه دیابتی تمرین مقاومتی یک هفته بعد از القاء دیابت، به مدت 10 هفته تمرینات مقاومتی منظم را به وسیله نردبان انجام دادند. 24 ساعت بعد از آخرین جلسه تمرین، اپیدیم چپ جهت بررسی پارامترهای اسپرم و سرم خون موشهای صحرایی جهت بررسی هورمونهای جنسی جمعآوری شد. دادهﻫﺎ ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از آزﻣﻮن ﺗﺤﻠﯿﻞ واریﺎﻧﺲ یﮏ ﻃﺮﻓﻪ و آزمون تعقیبی توکی در سطح معناداری 05/0 بررسی شدند.
یافتهها: 10 هفته تمرین مقاومتی موجب افزایش معنادار سطوح سرمی تستوسترون و FSH در گروه تمرین مقاومتی نسبت به گروه کنترل دیابتی شد (007/0p<). تمرین مقاومتی تأثیری بر سطح سرمی LH در گروه تمرین مقاومتی نسبت به گروه کنترل دیابتی نداشت. هم چنین پارامترهای اسپرم (تعداد، قابلیت حیات و تحرک) در گروه تمرین مقاومتی نسبت به گروه دیابتی بهبود یافت (05/0p<).
نتیجهگیری: به نظر میرسد تمرین مقاومتی از طریق افزایش سطوح سرمی هورمونهای جنسی تستوسترون، LH و FSH موجب بهبود پارامترهای اسپرم از جمله تعداد، قابلیت حیات و قابلیت حرکت در موشهای دیابتی نوع 2 میشود.
عباس صارمی، شهناز شهرجردی، عاطفه کاویانی،
دوره 19، شماره 9 - ( 9-1395 )
چکیده
زمینه و هدف: سیرتوئین 1 فرایندهای مهم سلولی چون آپوپتوز، پیری سلول و متابولیسم را تنظیم میکند. بنابراین سیرتوئین 1 ممکن است یک هدف درمانی جدید برای بیماری دیابت نوع 2 باشد. هدف مطالعه حاضر بررسی اثرات 8 هفته تمرین ورزشی هوازی بر سطح پروتئین سیرتوئین 1 و شاخصهای قلبی-متابولیکی در زنان مبتلا به دیابت نوع دو بود.
مواد و روشها: در این مطالعه نیمه تجربی با طرح پیشآزمون-پسآزمون، 20 زن مبتلا به دیابت نوع دو (2/5±92/43 سال) به طور تصادفی به گروههای تمرین هوازی و کنترل تقسیم شدند. برنامه تمرین هوازی برای 2 ماه و بصورت 3 جلسه در هفته و هر جلسه 50 تا 60 دقیقه اجرا شد. سطوح سرمی سیرتوئین 1، ترکیب بدنی و شاخصهای متابولیکی قبل و بعد از تمرین ارزیابی شد.
یافتهها: شاخصهای چاقی، کلسترول تام، تری گلیسرید، LDL-کلسترول، گلوکز خون و شاخص مقاومت به انسولین به طور معنیدار در گروهه مداخله در مقایسه با گروه کنترل کاهش یافت (05/0>P). همچنین سطح سیرتوئین 1 به طور معنیدار در گروههای مداخله در مقایسه با گروه کنترل افزایش یافت (05/0>P).
نتیجهگیری: این نتایج نشان میدهد که تمرین هوازی با بهبود سطوح سیرتوئین 1 و شاخصهای متابولیکی در زنان دیابتی نوع دو همراه است.
شیوا صائبی، داریوش خواجوی، فردین فرجی،
دوره 19، شماره 10 - ( 10-1395 )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: ﺧﻮدﮔﻔﺘﺎری از ﻣﺪاﺧﻼت روان ﺷﻨﺎﺧﺘﻲ اﺳﺖ ﻛﻪ ﻣﻲﺗﻮاند ﺑﺮ عملکرد ﺣﺮﻛﺘﻲ فرد مؤثر ﺑﺎﺷﺪ. از این رو، هدف این پژوهش بررسی تأثیر تمرین تعادلی همراه با خودگفتاری انگیزشی و آموزشی بر تعادل زنان مبتلا به MS در شهر اراک بود.
مواد و روشها: اﻳﻦ پژوهش از ﻧﻮع ﻧﻴﻤﻪﺗﺠﺮﺑﻲ و با طرح پیشآزمون - ﭘﺲآزﻣﻮن بود. جامعه آماری شامل زنان مبتلا به MS در شهر اراک بود. 42 بیمار با دامنه سنی20 تا 50 سال به عنوان نمونه انتخاب شدند انتخاب و به صورت تصادفی ساده به سه گروه کنترل، گروه خودگفتاری آموزشی و خودگفتاری انگیزشی تقسیم شده و از طریق آزمون تعادلی برگ مورد ارزیابی قرار گرفتند. گروههای تجربی به مدت یک ماه، هفتهای سه جلسه و هر جلسه 45 دقیقه، تکالیف تعادلی را تمرین کردند. سپس از آنها پس آزمون گرفته شد. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامه جمعیت شناختی، آزمون تعادلی برگ، آزمون تعادل یک پا و آزمون ستاره استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از آزمون آنووا و آزمون تعقیبی توکی در سطح معنیداری کمتر از 05/0 و نرم افزار SPSS نسخه 23 صورت گرفت.
یافتهها: نتایج پژوهش نشان داد که میانگین نمره تعادل گروه خودگفتاری آموزشی در پس آزمون نسبت به دو گروه خودگفتاری انگیزشی(045/0p=) و کنترل (800/0p=) به طور معنیداری بالاتر بود. همچنین بین میانگین نمره پس آزمون عملکرد تعادلی، گروههای خودگفتاری انگیزشی و کنترل تفاوت معنیداری مشاهده نشد (689/0p=).
نتیجهگیری: بر اساس یافتههای این پژوهش، تمرین تعادلی همراه با خودگفتاری آموزشی بر تعادل افراد مبتلا به MS تأثیر دارد. بنابر این، تمرین تعادلی همراه با خودگفتاری آموزشی میتواند شیوﮤ مناسبی برای بهبود تعادل زنان مبتلا به MS باشد.
فرید اقبالی، مهدی مرادی،
دوره 19، شماره 11 - ( 11-1395 )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: فشار خون بالا حوادث مختلف قلبی- عروقی را در یک فرد حدود ۲ تا ۳ برابر افزایش میدهد. هدف از انجام تحقیق حاضر، شناسایی تأثیر یک دوره تمرینات پیلاتس بر پرفشار خونی، نیتریک اکساید و ضربان قلب استراحتی مردان سالمند مبتلا به پرفشار خونی میباشد.
مواد و روشها: آزمودنیهای این تحقیق نیمه تجربی شامل 30 نفر از مردان سالمند مبتلا به پرفشار خونی درجه یک(محدوده سیستولی – دیاستولی 140 به 90 تا 159 به 99 میلی متر جیوه) بود(26-25) که به روش داوطلبانه در این تحقیق شرکت کرده و به طور تصادفی به دو گروه همسان تجربی(15 نفر) و کنترل(15 نفر) تقسیم شدند. وزن، قد و شاخص توده بدنی آزمودنیها به ترتیب برابر با 80±75 ، 175±170و 26-25 بود. گروه تجربی تمرینات منتخب پیلاتس را به مدت هشت هفته، هر هفته سه جلسه و هر جلسه یک ساعت انجام دادند. 24 ساعت قبل از شروع تمرینات و 24 ساعت بعد از آخرین جلسه، متغیرهای مورد نظر آزمودنیهای دو گروه مورد ارزیابی قرار گرفت. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از آزمون تی وابسته و مستقل با استفاده از نرمافزار آماری SPSS نسخه 16 در سطح معنی داری (05/0≥p) انجام گرفت.
یافتهها: نتایج نشان داد که هشت هفته تمرینات پیلاتس باعث کاهش فشار خون(05/0≥p) و ضربان قلب استراحتی (05/0≥p) و افزایش نیتریک اکساید(05/0≥p) در مردان سالمند مبتلا به پرفشار خونی میشود(05/0≥p).
نتیجه گیری: تمرینات پیلاتس باعث کاهش فشار خون و ضربان قلب استراحت و افزایش تولید اکسید نیتریک در مردان سالمند شد. از این رو، به نظر میرسد تمرینات بدنی منظم و مستمر میتواند به عنوان یک عامل پیشگیری کننده در بروز بیماریهای قلبی - عروقی مردان سالمند مؤثر باشد.
رحمان سوری، فردین سهرابی، سیروس چوبینه، علی اصغر رواسی، کاظم باعثی، صادق عباسیان،
دوره 19، شماره 11 - ( 11-1395 )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: پروتئین-تیروزین فسفاتاز 1 نوع B(PTP1B) یک آنزیم کلیدی در دفسفوریله کردن گیرنده انسولینی(IR) و ایجاد مقاومت انسولینی است. هدف از این تحقیق، تعیین اثر 12 هفته تمرین هوازی بر بیان ژن پروتئین-تیروزین فسفاتاز 1 نوع B و مقاومت انسولینی رتهای دیابتی بود.
مواد و روش ها: در این تحقیق، 16 سر رت نژاد ویستار در دو گروه تمرین هوازی و کنترل قرار گرفتند. پس ازالقای دیابت به روش درون صفاقی، رتهای گروه تمرین هوازی، پروتکل تمرینیشان را به مدت 12 هفته، 5 جلسه در هفته و با افزایش تدریجی سرعت (18 الی 26 متر بر دقیقه) و زمان (10 الی 55 دقیقه) دویدن روی تردمیل انجام دادند. سپس، نمونهگیری خونی و بافت برداری از عضله دو قلوی رت های دیابتی انجام شد. نشانگرهای مقاومت انسولین با استفاده از کیتهای تجاری و بیان ژن PTP1B از طریق روش Real-Time PCR مورد ارزیابی قرار گرفتند.
یافته ها: نتایج بیانگر کاهش معنیدار PTP1B در رتهای دیابتیِ گروه تمرین هوازی بود(0001/0=p). همچنین، مقادیر گلوکز و مقاومت انسولینی رتهای گروه تمرین هوازی به طور معنیدار کاهش یافته بود(به ترتیب، 02/0=p و 006/0=p). با این حال، میزان انسولین سرمی رت های گروه کنترل به طور معنیداری افزایش یافته بود(015/0=p).
نتیجه گیری: به نظر می رسد پروتکل تمرین هوازی در رتهای دیابتی قادر است مقاومت انسولینی و PTP1B را به طور معنیداری کاهش دهد. همچنین، وجود ارتباط بین PTP1B و مقاومت انسولینی احتمالا موید این مطلب است که هر گونه تغییر در مقاومت انسولینی به واسطه تمرین ورزشی، با کاهش تنظیم منفی مسیر سیگنالی انسولین انجام می پذیرد.
بهلول قربانیان، احمد بارانی،
دوره 20، شماره 1 - ( 1-1396 )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: دیابت ملیتوس از شایعترین بیماریها در جوامع بشری است که مقابله با عوارض ناشی از آن هزینه هنگفتی را به سیستم درمانی تحمیل مینماید. مطالعات نشان دادهاند که مارکرهای بیوشیمیایی استخوان میتوانند جهت ارزیابی میزان پاسخ متابولیسم استخوان به فعالیت بدنی استفاده شوند. هدف از این مطالعه، ارزیابی تأثیر 10هفته تمرین هوازی فزاینده بر سطوح استئوکلسین، پاراتورمون و شاخصهای گلیسمی و تن سنجی در زنان یائسه دیابتی نوع 2 میباشد.
مواد و روشها: در این مطالعه نیمه تجربی، 40 زن یائسه دیابتی نوع 2 (40 تا 60 سال) به صورت آزمودنیهای در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه تجربی(20) و کنترل(20) قرار گرفتند. تمرین هوازی فزاینده شامل حرکات ایروبیک و پیاده روی به مدت 10 هفته(3 جلسه در هفته، 45 تا60 دقیقه در روز با شدت 45 تا 60 درصد ضربان قلب ذخیره) بود. نمونههای خونی قبل و بعد تمرین جهت اندازهگیری متغیرهای سرمی گرفته شد. دادهها به وسیله آزمون آماری تی تست در سطح معناداری 05/0>p تحلیل شدند.
یافتهها: تمرین باعث افزایش معنادار استئوکلسین (037/0=p) و کاهش معنادار شاخص مقاومت انسولینی(001/0=p)، انسولین(002/0=p) و قند خون ناشتا(001/0=p) در گروه تجربی شد(05/0>p). تغییرات پاراتورمون، هموگلوبین گلیکوزیله و شاخصهای تن سنجی معنادار نبود(05/0<p).
نتیجهگیری: با توجه به اثرات مطلوب تمرین روی استئوکلسین و شاخصهای گلسیمی، به نظر میرسد این شیوهی تمرین را میتوان به عنوان روش درمانی غیر تهاجمی برای حفظ تراکم استخوان و کنترل قند خون در بیماران دیابتی توصیه کرد.
علی حیدریان پور، زهرا رضوی، معصومه سیف،
دوره 20، شماره 1 - ( 1-1396 )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: هدف از پژوهش حاضر، مطالعه تأثیر تمرین هوازی و آگونیست GnRH بر سطوح اپلین و شاخص مقاومت به انسولین دختران دارای بلوغ زودرس مرکزی میباشد.
مواد و روشها: در این مطالعه، 25 دختر (34/0±44/7 سال) دارای بلوغ زودرس وارد پژوهش شدند. آنها به طور تصادفی در سه گروه آزمایش(10 نفر در گروه دارو، 8 نفر در گروه دارو+ورزش، 7 نفر در گروه ورزش) و یک گروه کنترل (10 نفر سالم) قرار گرفتند. در گروه آزمایش، فعالیت هوازی به مدت 12 هفته و سه روز در هفته صورت گرفت که هر دو هفته 5 درصد به شدت فعالیت و 5 دقیقه به مدت زمان فعالیت اضافه شد. همچنین، از آگونیست GnRH به عنوان دارو استفاده شد. شاخص تودهی بدنی، میزان اپلین و شاخص مقاومت به انسولین قبل و بعد ورزش بررسی شد.
یافتهها: شاخص مقاومت به انسولین و سطوح اپلین در گروههای آزمایش(گروه تمرین و گروه تمرین همراه با مصرف دارو) کاهش معنیداری یافت(05/0=p)، در حالی که این شاخصها در گروه کنترل تغییر معنیداری نداشت(05/0>p). میزان شاخص توده بدنی در گروههای یاد شده تحت تأثیر تمرینات ورزشی به طور معنیداری کاهش یافت (00/0=p)، اما گروه مصرف دارو افزایشی را نشان داد(06/0=p).
نتیجهگیری: با توجه به یافتههای این پژوهش میتوان بیان کرد که تمرینات ورزشی هوازی و استفاده از آگونیست GnRH میتواند منجر به کاهش شاخص تودهی بدنی و اپلین و بهبود شاخص مقاومت به انسولین در این افراد شود.
بهمن حسنوند، رحمان سوری، صادق عباسیان، مهسا رستگار مقدم منصوری،
دوره 20، شماره 1 - ( 1-1396 )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: در پاسخ به فعالیت ورزشی، تغییرات سایتوکاینهای التهابی و ضد التهابی متفاوتی در درون فضای بافتی و همچنین گردش خون عمومی ایجاد میشود. هدف از تحقیق حاضر، تعیین اثر سه هفته تمرین متناوب شدید بر لیپوکالین-2 و اینترلوکین-1 بتا در هیپوکمپ موشهای صحرایی بالغ سالم بود.
مواد و روش ها: 20 سر موش صحرایی نژاد ویستار در دو گروه تمرین و کنترل قرار گرفتند. گروه تمرین، 15 وهلهی 4 دقیقهای تمرینات را به مدت 60 دقیقه با 85 تا 90 درصد VO2max و چهار جلسه در هفته(به مدت سه هفته) اجرا کرد. سپس، نمونهگیری خونی جهت ارزیابی کیتهای الایزا و بافتبرداری از هیپوکمپ موشهای صحرایی انجام شد و با استفاده از روش Real-Time PCR مورد ارزیابی قرار گرفتند. همچنین، از آزمونهای تی وابسته و مستقل برای تعیین تفاوتهای درون گروهی و بین گروهی استفاده شد.
یافته ها: نتایج بیانگر کاهش معنادار مقادیر بیان ژنی لیپوکالین-2 و اینترلوکین-1 بتا در هیپوکمپ موشهای صحرایی در گروه تمرینی بود (به ترتیب 0001/0=p و 0001/0=p). همچنین، کاهش معناداری در مقادیر سرمی لیپوکالین-2 و اینترلوکین-1 بتای موشهای صحرایی در گروه تمرینی مشاهده شد(به ترتیب 017/0=p و 003/0=p).
نتیجه گیری: به نظر می رسد علت کاهش معنادار لیپوکالین-2 متعاقب تمرین کوتاه مدت شدید، تغییرات کاهشی و معنادار اینترلوکین-1 بتا باشد. همچنین، استفاده از پروتکل تمرینی روی تردمیل(با شدت و مدت یاد شده) در موشهای صحرایی قادر است مقادیر سرمی و هیپوکمپیِ لیپوکالین-2 و اینترلوکین-1 بتا را به طور معناداری کاهش دهد.
مرتضی سلیمی آوانسر، عبدالصالح زر،
دوره 20، شماره 2 - ( 2-1396 )
چکیده
زمینه و هدف: شیوع چاقی در میان کودکان به صورت نگران کنندهای رو به افزایش است. چاقی با وضعیت التهاب مزمن، با نشانگرهای التهابی مانند کمرین و پروتئین واکنشگر-C همراه است. از این رو، هدف از تحقیق حاضر، مقایسهی تاثیر تمرینات استقامتی و تمرینات تناوبی شدید بر سطوح کمرین و پروتئین واکنشگر-C پلاسما در کودکان چاق میرباشد.
مواد و روشها: 21 کودک چاق 9 تا 12 ساله(با میانگین وزن 5/2±46/61 کیلوگرم و میانگین BMI 7/1±4/31 کیلوگرم بر مترمربع) به طور تصادفی به سه گروه استقامتی، تمرین تناوبی شدید و کنترل تقسیم شدند(7n=). گروهرهای تمرینی به مدت 8 هفته، هر هفته 3 جلسه به فعالیت منظم بدنی پرداختند. به منظور بررسی تفاوتهای مشاهده شده بین گروهها از تحلیل کوواریانس استفاده شد(05/0p<).
یافتهها: در هر دو گروه تمرینی کاهش معنیداری در وزن، نمایهی تودهی بدنی و درصد چربی نسبت به قبل از تمرینات داشتهایم. در گروه تمرین تناوبی شدید شاهد کاهش معنیدار سطوح کمرین (016/0p=) نسبت به قبل از تمرینات بودهایم. پروتئین واکنشگر-C نیز در هر دو گروه تمرینی کاهش یافته ولی این تغییرات معنیدار نبوده است.
نتیجهگیری: به طور خلاصه، میتوان گفت که هشت هفته تمرین تناوبی شدید نسبت به تمرین استقامتی اثر بیشتری بر کمرین و پروتئین واکنشگر-C پلاسما در کودکان چاق دارد.
علی خواجه لندی، حسین عابد نطنزی، حجت اله نیکبخت،
دوره 20، شماره 3 - ( 3-1396 )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: ویسفاتین آدیپوسیتوکینی است که از بافت چربی ترشح میشود و با میزان گلوکز پلاسما ارتباط دارد و میتواند بر روی بروز دیابت موثر باشد. از سوی دیگر در طب سنتی از آلوئهورا به عنوان داروی ضددیابت استفاده میشود. هدف مطالعه حاضر، بررسی اثرات تمرین شنا همراه با مصرف عصاره آلوئهورا بر سطوح سرمی ویسفاتین، گلوکز و نسبت تریگلیسرید به لیپوپروتئین پرچگال در موشهای صحرایی دیابتی بود.
مواد و روشها: در این مطالعه تجربی، 28 سر موش صحرایی نر دیابتی انتخاب و در چهار گروه(1) کنترل، (2) تمرین شنا، (3) عصاره آلوئهورا و (4) تمرین شنا همراه با آلوئهورا قرار گرفتند. برنامه تمرین شنا به صورت فزاینده در هفته اول با 6 دقیقه آغاز شد و در هفته ششم به 36 دقیقه افزایش یافت. گروه های 3 و 4 روزانه 300 میلیگرم بر کیلوگرم عصاره آلوئهورا دریافت کردند. گروه کنترل هیچ گونه فعالیت منظم ورزشی نداشته و همچنین عصارهای دریافت نکردهاند. دادهها با استفاده از تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی توکی مورد تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: در هر سه گروه تمرین شنا، گروه عصاره و گروه تمرین و عصاره کاهش معنیدار در گلوگز خون، نسبت تریگلیسرید به لیپوپروتئین پرچگال و سطح ویسفاتین نسبت به گروه کنترل وجود داشت(05/0≥p).
نتیجه گیری: نتایج نشان داد که تمرین شنا همراه با مصرف عصاره آلوئهورا باعث کاهش نسبت تریگلیسرید به لیپوپروتئین پرچگال، گلوکز و افزایش حساسیت گیرندههای ویسفاتین و در نتیجه کاهش سطح سرمی آن در موشهای صحرایی دیابتی میشود.
حمید علی زاده، علی رضا صفرزاده، الهه طالبی گرکانی،
دوره 20، شماره 7 - ( 7-1396 )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: تغییر فنوتیپ بافت چربی بر اثر تمرین تئوری جدیدی است که به تازگی مطرح گردیده است، با این وجود شناسایی سازوکار سلولی – مولکولی آن در حال بررسی است. هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثر شش هفته تمرین مقاومتی بر غلظت سرمی هورمون شبه متئورین و شاخص مقاومت به انسولین پسران دارای اضافه وزن بود.
مواد و روشها: 20 پسر نوجوان دارای اضافه وزن با میانگین سن 1±5/18 سال، وزن 5/4±1/81 کیلوگرم و شاخص تودهی بدن 7/0±7/27 کیلوگرم بر مترمربع در این تحقیق شرکت کرده و به دو گروه کنترل (10نفر) و تمرین مقاومتی (10نفر) تقسیم شدند. آزمودنیهای گروه تمرین مقاومتی، شش هفته تمرین مقاومتی را سه روز در هفته انجام دادند. شاخصهای پیکرسنجی، سطوح ناشتای هورمون شبه متئورین، انسولین و گلوکز سرمی در ابتدا و پایان مطالعه اندازهگیری شد.
یافتهها: غلظت سرمی هورمون شبه متئورین در گروه کنترل کاهش معنیدار (008/0= p) و در گروه تمرین افزایش غیرمعنیداری را نشان داد (311/0p=). همچنین، تغییرات سطوح هورمون شبه متئورین بین دو گروه تفاوت معناداری داشت (004/0= p). تغییرات مقاومت انسولینی در هر دو گروه افزایش یافت که این افزایش برای گروه کنترل از لحاظ آماری معنیدار(032/0p=) و برای گروه تمرین غیرمعنیدار (632/0= p) بود. به علاوه، ارتباط بین تغییرات غلظت سرمی هورمون شبه متئورین با تغییرات شاخص مقاومت به انسولین غیرمعنیدار بود (273/0= p).
نتیجهگیری: یافتههای پژوهش حاضر نشان داد که شش هفته تمرینِ مقاومتی ایستگاهی نمیتواند سطح سرمی هورمون شبه متئورین را افزایش و شاخص مقاومت به انسولین و ترکیب بدنی را در پسران نوجوان دارای اضافه وزن بهبود بخشد.
اعظم زرنشان، محمدرضا ذوالفقاری، مهدیا غلام نژاد، مهدی یوسفی،
دوره 20، شماره 8 - ( 8-1396 )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: اینترلوکین 4 نقش کلیدی در پاتوژنز آسم دارد و افزایش سطح سرمی آن با شدت آسم و چاقی ارتباط دارد. اینترلوکین 4 باعث ترشح IgE توسط سلول های B میگردد. مطالعات قبلی حاکی از اثر ضد التهابی تمرینات ورزشی بر
ریههای مبتلا به آسم میباشد. هدف مطالعه حاضر بررسی اثر12 هفته تمرینات هوازی منظم بر سطح سرمی اینترلوکین 4 و IgE در زنان مبتلا به آسم دارای اضافه وزن و چاق است.
مواد و روش ها: 21 زن مبتلا به آسم دارای اضافه وزن و چاق انتخاب شدند و به دو گروه تجربی(12 نفر) و کنترل(9 نفر) تقسیم شدند. گروه تجربی در برنامه تمرینی هوازی، سه روز در هفته و هر جلسه 60 دقیقه شرکت کردند. نمونههای خونی ناشتا قبل و دو روز بعد از 12 هفته دوره تمرینی جمع آوری شد، دادهها از طریق نرم افزار SPSS نسخه22 تحلیل شدند.
یافته ها: بعد از 12 هفته تمرینات، کاهش معناداری در اینترلوکین 4 سرم(015/0=p، 68/2-=t)، شاخص توده بدنی(014/0=p، 72/2-=t) و وزن (001/0=p، 99/3-=t) گروه تجربی در مقایسه با گروه کنترل مشاهده شد. ارتباط
معناداری بین تغییرات چاقی و تغییرات مارکرهای التهابی وجود نداشت(05/0<p).
نتیجه گیری: مطالعه حاضر نشان داد که برنامه تمرینی هوازی مستقل از تغییرات چاقی منجر به کاهش سطح سرمی اینترلوکین 4 زنان مبتلا به آسم دارای اضافه وزن و چاق می گردد.
سعید ارشم، فرهاد قدیری، مهدی بابک،
دوره 20، شماره 9 - ( 9-1396 )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: اختلالات یادگیری به خصوص اختلال در نوشتن از عوامل ناتوانی تحصیلی دانش آموزان
میباشد. هدف از تحقیق حاضر، مقایسه کارایی دو روش مداخله تمرینی نوروفیدبک و حرکتی بر عملکرد دست نوشته کودکان 9 تا 11 ساله دارای اختلال نوشتن بود.
مواد و روش ها: این یک تحقیق نیمه تجربی مقایسه ای با طرح پیش آزمون- پس آزمون بود. تعداد 30 نفر از دانش آموزان راست دست پسر 9 تا 11 ساله از مدارس ابتدایی و راهنمایی شهر کرج (ناحیه 4) براساس آزمون اختلال نوشتن فلاح چای انتخاب شدند. شرکت کنندگان به صورت تصادفی در سه گروه 10 نفره تمرینی قرارگرفتند.گروه تمرینات منتخب حرکتی به مدت 4 هفته، هفته ای 3 جلسه (در مجموع 12 جلسه) به انجام فعالیت هایی پرداختند که بر هماهنگی بینایی-حرکتی،کنترل حرکات ظریف، یکپارچگی بینایی-حرکتی و هماهنگی چشم و دست تاکید داشت. گروه تمرینات نوروفیدبک، به مدت 4 هفته، هفته ای 3 جلسه و هر جلسه 20 دقیقه به انجام یک پروتکل تمرینی (کاهش موج بتا و افزایش موج آلفا در نقطه 3 C ) پرداختند. گروه کنترل هیچگونه مداخله تمرینی نداشتند.
یافته ها: تحلیل دادهها نشان داد که بین دوگروه مداخله تمرینی و گروه کنترل تفاوتهای معنی داری وجود دارد. دوگروه تجربی در مقایسه با گروه کنترل از پیشرفت معنی داری برخوردار بودند. همچنین، نتایج نشان داد که برنامه تمرینات حرکتی منتخب نسبت به تمرینات نوروفیدبک موثرتر می باشد.
نتیجه گیری: به طور کلی، برنامه تمرینات حرکتی منتخب موثرتر از تمرینات نوروفیدبک و گروه کنترل بود. بنابراین، پیشنهاد می شود که از مداخله تمرینات حرکتی منتخب برای بهبود عملکرد دست نوشته دانش آموزان با کیفیت دست نوشته ضعیف استفاده شود.
میرزاحسین نوروزی کمره، محمدرضا ذوالفقاری، فیروز قادری پاکدل، جواد طلوعی آذر،
دوره 20، شماره 9 - ( 9-1396 )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: فعالیت آنزیم تلومراز در اثر پیری کاهش مییابد که منجر به کوتاهی طول تلومر و مرگ سلولی میشود. شواهد نشان میدهد که فعالیت بدنی و همچنین مصرف چای سبز تأثیرات مثبتی بر جلوگیری از پیری سلولی دارد. هدف از این مطالعه، بررسی تأثیر 12 هفته تمرین هوازی همراه با مکمل دهی عصاره چای سبز بر محتوی آنزیم تلومراز بافت قلب رتهای مسن بود.
مواد وروش ها: در این مطالعه، 32 سر رت مسن نر به طور تصادفی به 4 گروه 8 تایی کنترل، ورزش، چای سبز و
ورزش+ چای سبز تقسیم شدند. گروههای ورزشی 12 هفته و 5 روز در هفته فعالیت هوازی با شدت متوسط انجام دادند، در همین مدت گروههای دریافت کننده مکمل، مکمل عصاره چای سبز دریافت کردند. برای اندازهگیری محتوی تلومراز از روش ساندویچ الایزا استفاده شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که محتوی آنزیم تلومراز در گروه ورزش نسبت به گروه کنترل افزایش معناداری داشت (001/0p=)، گروه چای سبز نسبت به گروه کنترل افزایش معناداری داشت (016/0p=) و در گروه ورزش+چای سبز نسبت به گروه کنترل افزایش معناداری مشاهده شد (001/0p=).
نتیجه گیری: بر اساس نتایج به دست آمده از پژوهش حاضر میتوان گفت که 12 هفته تمرین هوازی با شدت متوسط به همراه مصرف مکمل عصاره چای سبز میتواند محتوی آنزیم تلومراز را افزایش دهد و از کوتاه شدن طول تلومر و پیری سلولی جلوگیری کند.
دریا عسکری هزاوه، شاهین ریاحی ملایری، سعید بابایی،
دوره 20، شماره 11 - ( 11-1396 )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: استفاده از مکمل های گیاهی و تمرینات ورزشی برای کنترل دیابت رواج یافته است. هدف از مطالعه حاضر، بررسی اثر هشت هفته تمرین تناوبی شدید و متوسط و مصرف آلوئه ورا بر مقادیر واسپین و شاخص مقاومت انسولینی در موش های نر دیابتی بود.
مواد و روش ها: در این مطالعه تجربی، 32 سر موش صحرایی نژاد ویستار دیابتی شده با استرپتوزتوسین به طور تصادفی به چهار گروه (کنترل، تمرین تناوبی شدید+ مکمل، تمرین تناوبی با شدت متوسط+ مکمل، مکمل) تقسیم شدند. برنامه تمرینی شامل 8 هفته، 5 جلسه در هفته و هر جلسه 6 تا 12 وهله 2 دقیقه ای با شدت 90 و 60 درصد سرعت ماکزیمم و یک دقیقه استراحت (با سرعت 10 متر بر دقیقه) بود. 300 میلی گرم ژل آلوئه ورا به ازای هر کیلوگرم وزن بدن 5 روز در هفته به مدت 8 هفته به گروه های دریافت کننده مکمل به صورت گاواژ داده شد. داده ها با استفاده از روش آماری تحلیل واریانس یک طرفه ارزیابی شد.
یافته ها: نتایج نشان داد تمرین تناوبی با شدت بالا و متوسط همراه با مکمل آلوئه ورا، اثر معنی داری بر واسپین سرمی نداشت(112/0=p). تمرینات تناوبی با شدت بالا همراه با مکمل آلوئه ورا تأثیر معنی داری بر انسولین در موش های نر دیابتی داشت(000/0=p).
نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش حاضر، به نظر می رسد مصرف توام مکمل آلوئه ورا و انجام تمرینات تناوبی شدید می تواند اثرات بهتری بر انسولین سرمی موش های دیابتی داشته باشد.
محمدباقر نیکزاد، شادمهر میردار،
دوره 20، شماره 12 - ( 12-1396 )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: تصور بر این است که تمرینات ورزشی می تواند تا حدودی بافت ریه را در معرض مواد سرطانزای شیمیایی ناشی از دود سیگار تحت تأثیر قرار دهد. هدف از پژوهش حاضر، تأثیر دوازده هفته تمرین شنا بر سطح اینترلوکین6 ریه رت ها متعاقب کارسینوژن NNK بود.
مواد و روش ها: نوع پژوهش تجربی است. بدین منظور 46 سر رت ویستار به پنج گروه الف) تمرینی(E)، ب)تمرین-NNK (E.N)، ج)NNK (N)، د)کنترل(C) و ه)گروه حلال(V) تقسیم شدند. گروه های تمرینی، تمرینات شنا را به مدت دوازده هفته و پنج روز در هفته به مدت 25 تا 60 دقیقه اجرا کردند. تزریق NNK و آب مقطر در گروه های NNK و حلال نیز به صورت زیر جلدی یک بار در هفته به میزان 5/12 میلیگرم بر کیلوگرم برای 12 هفته انجام شد. سپس نمونه های بافتی ریه برداشته و سطح اینترلوکین6 به روش الایزا اندازهگیری شد. جهت مقایسه دادهها از آزمون تحلیل واریانس یک طرفه و توکی در سطح 05/0p≤ استفاده شد.
یافته ها: نتایج بیانگر کاهش معنی دار اینترلوکین6 در گروه های تمرینی (009/0p=)، تمرین-NNK (006/0p=) و حلال(006/0p=) با گروه NNKبود. در حالی که تفاوت معنی داری بین گروه تمرینی و کنترل دیده نشد. تمرینات شنا موجب کاهش معنی دار سطح اینترلوکین 6 در بافت ریه در معرض کارسینوژن NNK شد.
نتیجهگیری: به نظر می رسد تمرینات استقامتی می تواند به عنوان مکمل تمرینی، با کاهش عاملی التهابی اینترلوکین6 ، در کنار سایر روش های درمانی، در کاهش نقش کارسینوژنی NNK و کاهش تاثیرات منفی ناشی از سیگار ایفای نقش نماید.
معین رحیمی صادق، امیر رشیدلمیر، علی اکبر حداد مشهد ریزه، محمد سوختانلو،
دوره 20، شماره 12 - ( 12-1396 )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: تحقیقات اخیر به دخالت لیزیلاکسیداز در فرآیند توسعه عضلانی اشاره کردهاند. با وجود این، تاکنون ارتباط فعالیت این آنزیم با فاکتورهای درگیر در مایوژنز و هایپرتروفی وابسته به تمرین مقاوتی بررسی نشده است. بنابراین، هدف تحقیق حاضر، بررسی اثر مهار لیزیلاکسیداز بر هایپرتروفی ناشی از تمرین و نیز بیان ژنهای MyoD1، مایوژنین، TGF-β و LOX درعضله خم کننده شست(FHL) رتهای ویستار بود.
مواد و روش ها: در این مطالعه تجربی، تعداد 32 سررت نژاد ویستار با میانگین وزنی 15 ± 220 گرم به چهار گروه شامل گروه تمرین مقاومتی، گروه کنترل سالم، گروه کنترل تیمار و گروه تمرینی تیمار تقسیم شدند. تمرین مقاومتی به مدت 8 هفته و به صورت بالا بردن وزنه آویخته شده به دم حیوان از یک نردبان یک متری با شیب 85 درجه بود. همچنین به منظور مهار لیزیلاکسیداز روزانه 120 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن محلول بتاآمینوپروپیونیتریل (BAPN) به صورت درون صفاقی ، به رت های گروه تیمار تزریق شد. پس از تشریح رتها وزن نسبی عضله FHL و هم چنین بیان نسبی ژن ها با روش Real Time- PCR انجام شد.
یافته ها: در گروه های تیمار شده با BAPN، وزن نسبی عضله FHL به طور معنی داری نسبت به گروههای سالم کاهش یافت (05/0 > p). بیان ژن LOX متعاقب یک دوره تمرین مقاومتی افزایش معنیداری را نسبت به گروه کنترل سالم نشان داد(05/0 > p). همچنین، مشاهده شد بیان ژن LOX در گروههای تیمار در مقایسه با گروه کنترل سالم بهطور معنیداری افزایش یافت (05/0 > p). بیان ژن TGF-β در گروههای تیمار شده با BAPN افزایش معنی دار(05/0 > p) و مایوژنین در گروههای تیمار،کاهش معنیداری را نسبت به گروههای سالم نشان دادند (05/0 > p). بیان ژن MyoD1 در گروههای تیمار فقط در گروه کنترل تیمار نسبت به کنترل سالم کاهش معنیدار داشت (05/0 > p).
نتیجه گیری: نتایج تحقیق حاضر نشان داد که مهار آنزیم لیزیلاکسیداز توانست ژنهای دخیل در هایپرتروفی را تحت تاثیر قرار داده و هایپرتروفی ناشی از تمرین مقاومتی را کاهش دهد.
فرهاد عظیمی، معرفت سیاه کوهیان، فرناز سیفی اسک شهر، رقیه افرونده،
دوره 20، شماره 12 - ( 12-1396 )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: H2Sنقش مهمی در پاتوژنز بیماری آلزایمر ایفا میکند. هدف مطالعه حاضر، بررسی تأثیر چهار هفته تمرین هوازی ویژه بعد از القای بیماری آلزایمر با تزریق Aβ1-42 بر سطوح CBS و SAM هیپوکمپ رتهای نر نژاد ویستار بود.
مواد وروش ها: 20 سر رت نر نژاد ویستار (با سن 8 هفتگی با میانگین وزنی 20±195)، به طور تصادفی در 4 گروه سالم کنترل، آلزایمری کنترل، آلزایمری تمرین وگروه شم قرار گرفتند. برای القای آلزایمر، از تزریق Aβ1-42 به درون هیپوکمپ مغز رتها استفاده شد. گروه تمرینی به مدت 4 هفته به تمرین پرداختند. برای تجزیه و تحلیل دادهها از آزمون واریانس
یکطرفه و برای تعیین اندازه اثر از آزمون مجذور اتا و مجذور امگا استفاده شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که چهار هفته تمرین هوازی ویژه، سطوح CBS و SAM هیپوکمپ رتهای آلزایمری را در مقایسه با رتهای آلزایمری کنترل، به طور معنیداری افزایش میدهد ( به ترتیب 53 =ES ، 007/0 = p، 22/92 =ES،
001/0 = p). همچنین، نتایج نشان داد که چهار هفته تمرین هوازی ویژه سطوحCBS هیپوکمپ رت های گروه آلزایمری را نسبت به رتهای گروه سالم کنترل، به طورمعنی داری افزایش می دهد (07/44 =ES، 014/0 = p).
نتیجه گیری: با توجه به نتایج، چنین به نظر میرسد که تمرین هوازی ویژه میتواند به واسطه تنظیم مثبت سولفید هیدروژن از طریق آنزیمهای CBS و SAM، به عنوان یک روش درمانی غیردارویی سودمند در بهبود بیماران آلزایمری مورد استفاده قرار گیرد.
نسرین شیخ حسینی، روح الله نیکویی، محسن امینایی،
دوره 21، شماره 1 - ( 1-1397 )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: هدف از پژوهش حاضر، تعیین تأثیر تمرین استقامتی بر غلظت ایزوفرمهای لاکتات دهیدروژناز (LDHA و LDHB) و ایزوآنزیم های آن در مایع مغزی نخاعی رت های نر نژاد ویستار بود.
مواد و روش ها: 17 سر حیوان براساس وزن همسان سازی و به طور تصادفی به دو گروه کنترل (9n = ) و تمرینی
(8n= ) تقسیم شدند. پروتکل تمرین استقامتی (شروع با 30 دقیقه، 20 متر در دقیقه و رسیدن به 60 دقیقه با سرعت 26 متر در دقیقه در هفته آخر) به مدت 12 هفته بر گروه تمرینی اعمال شد. 72 ساعت بعد از آخرین جلسه تمرینی، مایع مغزی نخاعی از سیسترنامگنا جمع آوری گردید. ایزوفرم ها و ایزوآنزیم های لاکتات دهیدروژناز با الایزا و الکتروفورز اندازه گیری و مقایسات بین گروه ها با آزمون آماری تی استیودنت مورد بررسی قرار گرفت.
یافته ها: هر دو ایزوفرم LDHA و LDHB در مایع مغزی نخاعی رتهای کنترل وجود داشت. بیشترین و کمترین مقدار ایزوآنزیمها به ترتیب به LDH1 و LDH5 مربوط بود. متعاقب تمرین استقامتی، مقادیر LDHB (01/0p <)، LDH1 (01/0p <) و LDH2 (01/0p <) در گروه تمرینی نسبت به گروه کنترل افزایش و مقادیر LDH3 (01/0p <) و نسبت LDHA/LDHB (01/0p <) در گروه تمرینی نسبت به گروه کنترل کاهش معنیدار داشت. تمرین استقامتی بر LDHA و LDH4 تاثیری نداشت.
نتیجهگیری: انجام تمرین استقامتی با شیفت اکسیداتیو ایزوفرم ها و ایزوآنزیم های لاکتات در مایع مغزی نخاعی همراه است که می تواند پیش درآمدی بر حمایت متابولیسم هوازی لاکتات در مغز باشد.