جستجو در مقالات منتشر شده


66 نتیجه برای استرس

علی اصغر غفاری زاده، غلامحسن واعظی، سید محمد علی شریعت زاده، علی اکبر ملکی راد،
دوره 20، شماره 6 - ( 6-1396 )
چکیده

زمینه و هدف: تحرک پایین، آسیب DNA و استرس اکسیداتیو بالا در اسپرم مردان آستنوتراتوزواسپرمی موجب بازده ضعیف درمان‌های کمک باروری (ART) در این بیماران می‌گردد. هدف از این مطالعه تعیین اثر ویتامین E، به عنوان یک آنتی‌اکسیدان قوی، بر تحرک، حیات و آسیب DNA اسپرم در زمان‌های مختلف انکوباسیون (پس از 2، 4 و 6 ساعت) به منظور بهبود خصوصیات اسپرم افراد آستنوتراتوزواسپرمی جهت ART بود.

مواد و روش‌ها: نمونه منی 50 بیمار آستنوتراتوزواسپرمی جمع‌آوری و سپس ارزیابی شد. هر نمونه به دو گروه کنترل و تیمار ویتامین E (2mM) تقسیم‌بندی و سپس در دمای 37 درجه سانتی‌گراد و CO2  با غلظت 6% به مدت 2، 4 و 6 ساعت نگهداری شد. پس از انکوباسیون، پارامترهای تحرک، حیات و فراگمنتاسیون DNA اسپرم در هر گروه ارزیابی گردید. داده‌ها از طریق روش آماری اندازه‌گیری تکراری ANOVA (Repeated measure) و آزمون T-test آنالیز و تفاوت میانگین‌‌ها در سطح P<0.05 معنی‌دار در نظر گرفته شد.

یافته‌ها: کاهش معنی‌داری در میزان قابلیت تحرک و حیات اسپرم و نیز افزایش معنی‌داری در میزان آسیب DNA اسپرم (پس از 6 ساعت انکوباسیون) در گروه کنترل نسبت به پیش از انکوباسیون مشاهده شد (P<0.05). میزان تحرک و حیات در گروه ویتامین E در مقایسه با گروه کنترل غیر تیماری به طور معنی‌داری افزایش داشت (P<0.05). آسیب DNA اسپرم نیز پس از 6 ساعت تیمار با ویتامین کاهش معنی‌داری (p<0.05) نشان داد.

نتیجه‌گیری: تیمار in vitro نمونه‌های سمن بیماران آستنوتراتوزواسپرمی با ویتامین E موجب حفاظت اسپرماتوزوآ در برابر اثرات مخرب ROS از طریق حفظ شرایط آنتی اکسیدانی می‌گردد.


حجت عنبرا، حسن مروتی، مسعود ادیب مرادی، رسول شهروز،
دوره 20، شماره 7 - ( 7-1396 )
چکیده

چکیده
زمینه و هدف: فنیل ­هیدرازین اکسیدانتی قوی است که اثرات سمی بسیاری نظیر تغییرات بیوشیمیایی و بافتی­ قلب را موجب می­ گردد. هدف از مطالعه حاضر، ارزیابی اثرات ژل­ رویال و ویتامین C در برابر سمیت قلبی ناشی از فنیل­ هیدرازین در موش بود.
مواد و روش ها: موش­ های نر بالغ به صورت تصادفی به هشت گروه هشت تایی تقسیم شدند. چهار گروه از موش ­ها فنیل­ هیدرازین را به میزان 60 میلی­ گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن به­ صورت داخل­صفاقی هر 48 ساعت به­ مدت 35 روز دریافت نمودند. به سه گروه از گروه­ های فوق چهار ساعت قبل از تزریق فنیل­هیدرازین به ترتیب ویتامین C به میزان 250 میلی­گرم بر کیلوگرم به­صورت داخل­­صفاقی، ژل­ رویال به میزان 100 میلی­ گرم بر کیلوگرم به­ صورت خوراکی و نیز ژل­ رویال و ویتامین C به صورت همزمان با دوزهای مشابه تجویز گردید. گروه شاهد و گروه­ هایی که تنها ویتامین C، ژل­رویال و ویتامین C و ژل­رویال را به صورت همزمان دریافت می ­نمودند نیز در نظر گرفته شدند.
یافته­ ها: ژل­رویال و ویتامین C سطح سرمی مالون­دی­آلدئید و کراتین­کیناز-MB را که در اثر فنیل­ هیدرازین افزایش یافته بود به شکل معنی­ داری (05/0p<) کاهش داد. هم­ چنین، ویتامین C و ژل­ رویال، ظرفیت آنتی­اکسیدانت تام و سوپراکسید دیسموتاز سرمی را که در اثر مصرف فنیل هیدرازین کاهش یافته بود افزایش داد. ژل­رویال و ویتامین C آسیب­های بافتی مانند ادم منتشر،
خون­ریزی، احتقان گلبول­ های قرمز، اگزودای هیالینی، نکروز و فیبروزی شدن بافتی ناشی از فنیل هیدرازین را در بافت قلب تعدیل نمود.

نتیجه­ گیری: به نظر می­ رسد ژل­ رویال و ویتامین C می­توانند سمیت قلبی ناشی از فنیل­هیدرازین در موش را به واسطه مهار­ واکنش ­های­ اکسیداتیو کاهش دهند.
 
مصطفی جانی، حمیدرضا جمیلیان، احمد آرامون،
دوره 20، شماره 9 - ( 9-1396 )
چکیده

چکیده
زمینه و هدف: تحقیق حاضر با هدف مقایسه استرس ادراک شده، خود کارآمدی و سلامت روان در بیماران مبتلا به ایدز و هپاتیت نوع c انجام شد.
مواد و روش ­ها: روش تحقیق حاضر از نوع تحقیقات علی مقایسه ای بود. جامعه تحقیق شامل کلیه بیماران مبتلا به سندروم نقص ایمنی اکتسابی یا ایدز مراجعه کننده به مراکز مشاوره بیماری های رفتاری شهر اراک و کلیه بیماران مبتلا به هپاتیت مزمن ناشی از ویروس هپاتیت C مراجعه کننده به مراکز درمانی و مطب های خصوصی پزشکان متخصص داخلی و فوق تخصص گوارش شهر اراک بود. نمونه آماری شامل 200 نفر در بر گیرنده  نفر100 مبتلا به ایدز و 100 نفر مبتلا به هپاتیت نوع C بود که به صورت غربال­گری انتخاب و در تحقیق شرکت داده شده بودند. کلیه شرکت کنندگان به سه ابزار استرس ادراک شده وهن، کامارک و مرملستین، خودکار آمدی شرر و سلامت عمومی گلدبرگ پاسخ دادند. تحلیل اطلاعات در دو سطح توصیفی و استنباطی با نرم افزار SPSS نسخه 21 انجام شد.
یافته ­ها: نتایج آزمون مانوا نشان داد که دو گروه در میزان استرس ادراک شده، خودکارآمدی و سلامت روان، علائم جسمانی، افسردگی، اضطراب و عملکرد اجتماعی در سطح معنی داری 01/0 با یکدیگر تفاوت داشتند.
نتیجه ­گیری: پیشنهاد می شود کارگاه های آموزشی جهت اطلاع رسانی دقیق مبنی بر این که استرس و خودکارآمدی تا چه اندازه بر سلامت جسم و روان بیماران مبتلا به سندروم نقص ایمنی اکتسابی یا ایدز تأثیرگذار است، برگزار شود.
 

فاطمه جلالوند، معصومه اصل روستا،
دوره 21، شماره 3 - ( 3-1397 )
چکیده

زمینه و هدف: استرس مزمن بی­ حرکتی به اختلال در یادگیری و حافظه منجر می­شود. مورد (Myrtus communis) دارای خواص آنتی­اکسیدانی، ضددیابتی، محافظت کننده کبدی و محافظت کننده عصبی است. هدف از این مطالعه، بررسی اثر عصاره هیدروالکلی برگ مورد بر اختلال حافظه فضایی ناشی از استرس مزمن بی­ حرکتی در رت­ های نر بالغ نژاد ویستار است.
مواد و روش ­ها: در این مطالعه تجربی، 80 سر رت نژاد ویستار به 8 گروه (هر گروه شامل 10 سر) تقسیم شدند که عبارت بود از گروه کنترل (بدون تیمار)، گروه­های مورد 75/0، مورد 5/1 و مورد3 (که عصاره هیدروالکلی مورد را به صورت گاواژ با دوزهای mg/kgbw 3، 5/1 و 75/0 به مدت 21 روز دریافت می­کردند)، گروه استرس (هر روز 6 ساعت به مدت 21 روز متوالی در مقیدکننده قرار گرفتند) و گروه­های استرس-مورد75/0، استرس-مورد 5/1 و استرس-مورد3 (که علاوه بر دریافت دوزهای mg/kgbw 3، 5/1 و 75/0 عصاره مورد، با استرس بی­حرکتی مواجه شدند). یادگیری و حافظه فضایی حیوانات با استفاده از آزمون ماز آبی موریس مورد بررسی قرار گرفت.
یافته­ ها: استرس بی­حرکتی موجب اختلال در یادگیری و حافظه فضایی حیوانات شد. تیمار عصاره مورد با دوزهای 5/1 و 3 میلی­گرم بر کیلوگرم در حیوانات تحت استرس موجب کاهش معنی‌دار مدت زمان و مسافت سپری شده برای رسیدن به سکوی پنهان شد (05/0p<) و مدت زمان سپری شده در ربع دایره هدف را نیز در مقایسه با گروه استرس افزایش داد (05/0p<).
نتیجه­ گیری: نتیجه­گیری می­شود که عصاره مورد به صورت وابسته به دوز می­تواند یادگیری و حافظه فضایی را در موش­های تحت استرس بهبود بخشد.

 

مهران درست قول، سید منصور سیدنژاد، ایوب جباری،
دوره 21، شماره 3 - ( 3-1397 )
چکیده

زمینه و هدف: امروزه نگرانی­ های پیشرونده­ ای در خصوص کاهش سلامت تولیدمثلی مردان وجود دارد. استرس اکسیداتیو به عنوان یکی از مکانیسم ­های احتمالی ایجاد اختلال در سیستم تولیدمثلی مطرح می­ شود. بیلهر از جمله گیاهان طب سنتی ایران بوده که خواص افزایش­دهندگی توان باروری مردان برای آن پیشنهاد شده است. مطالعه حاضر با هدف ارزیابی اثرات بیلهر بر وضعیت اکسیداتیو و پارامترهای تولیدمثلی موش­های صحرایی نر انجام گرفت.
مواد و روش­ها: در این مطالعه تجربی، موش­های صحرایی نر بالغ سالم به مدت 70 روز مقادیر 100، 200 و 400 میلی­گرم بر کیلوگرم عصاره اتانولی برگ­های بیلهر را از طریق گاواژ دریافت کردند. نمونه­های خون جهت سنجش تستوسترون، LH و FSH اخذ گردید. وزن اندام­های تولیدمثلی، غلظت، قابلیت تحرک و مورفولوژی اسپرم، قطر لوله ­های اسپرم ساز، ارتفاع اپی­تلیوم زایا و نیز سطوح مالون­دی­آلدئید، سوپراکسید دسموتاز و گلوتاتیون پراکسیداز بافت بیضه ارزیابی شد.
یافته­ ها: وزن بیضه و اپیدیدیم در موش­های صحرایی تحت تیمار با مقادیر 200 و 400 میلی­گرم بر کیلوگرم عصاره به طور معنی­داری افزایش یافت. در گروه­های تیمار غلظت اسپرم و درصد اسپرم­های با مورفولوژی نرمال به طور معنی­داری(05/0>p) بالاتر بود. سطوح سرمی هورمون­های تستوسترون، FSH و LH در گروه­های تیمار تفاوتی با گروه کنترل نشان نداد. عصاره بیلهر سطوح مالون­دی­آلدئید را به طور معنی ­داری(05/0>p) کاهش داده و موجب افزایش معنی­دار (05/0>p) سطوح آنزیم­های سوپراکسیددسموتاز و گلوتاتیون پراکسیداز در بافت بیضه موش­های صحرایی گردید.
نتیجه ­گیری: مطالعه حاضر نشان می­دهد عصاره برگ­ های بیلهر موجب بهبود پارامترهای تولیدمثلی شده که می­تواند به دلیل ویژگی­ های آنتی­ اکسیدانی این گیاه باشد.

اسما محمودی، فرهاد قدیری، علی رشیدی پور،
دوره 21، شماره 4 - ( 5-1397 )
چکیده

زمینه و هدف: استرس یک تعدیل‌کننده قوی عملکرد حافظه است. انگیختگی هیجانی ازطریق تحریک آمیگدال یا هیپوکامپ بر جنبه‌های مختلف یادگیری و حافظه اثر می‌گذارد. هدف مطالعه حاضر بررسی اثر استرس ناشی از فعالیت ‌ورزشی‌ حاد بر بازتحکیم تکلیف پرتاب دارت آموخته‌شده به شیوه کم‌خطا بود.
مواد و روش‌ها: شرکت‌کنندگان تحقیق شامل60 دختر با میانگین سنی 5/20 بودند که به طور تصادفی در سه گروه هدف و کنترل 1 و کنترل 2 قرار گرفتند. در روز اول هر سه گروه در شرایط یکسان، مهارت پرتاب دارت را به روش کم‌خطا اکتساب کردند و بلافاصله پس از آن خاطرآوری فوری را اجرا کردند. در روز دوم، گروه هدف پس از بازیابی حافظه، در معرض استرس ناشی از فعالیت ورزشی حاد قرار گرفت، درحالی‌که گروه کنترل 1 شرایط استراحت پس از بازیابی حافظه را تجربه نمود و به گروه کنترل 2 بدون بازیابی حافظه، استرس ناشی از فعالیت ورزشی حاد ارائه شد. در طول آزمایش، روند تغییرات کورتیزول بزاق اندازه‌گیری شد. در روز سوم، فراخوانی تاخیری حافظه مورد نظر برای هر سه گروه مورد آزمون قرار گرفت.
یافته‌ها: نتایج نشان داد گروه‌های کنترل 1 و 2 در آزمون فراخوانی تاخیری نسبت ‌به آزمون فراخوانی فوری هیچ پیشرفتی در عملکرد پرتاب دارت نداشتند و گروه هدف در همین دوره زمانی، ارتقای معنی‌داری در عملکرد نشان داد (05/0 > p).
نتیجه‌گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که اعمال استرس حاد بعد از بازیابی حافظه، می‌تواند فرآیند بازتحکیم حافظه حرکتی ضمنی در زنان را ارتقا بخشد.

فاطمه صمیمی، مریم باعزم، ابراهیم افتخار، فریده جلالی مشایخی،
دوره 22، شماره 4 - ( 7-1398 )
چکیده

زمینه و هدف استرس اکسیداتیو به عنوان یک عامل مهم در توسعه و پیشرفت دیابت و عوارض ناشی از آن در نظر گرفته شده است. شواهد نشان می‌دهد استرس اکسیداتیو ایجاد شده در دیابت می‌تواند توسط مکمل‌های آنتی‌اکسیدانی بهبود یابد. مطالعه حاضر با هدف بررسی اثرات کوآنزیم Q10 بر شاخص استرس اکسیداتیو در موش‌های صحرایی دیابتی انجام شد. 
مواد و روش ها 30 موش صحرایی نر به طور تصادفی به پنج گروه تقسیم شدند: نرمال سالین، تیمار روغن کنجد (به عنوان حلّال)، سالم تیمار باکوآنزیم Q10 (10 میلی‌گرم بر کیلوگرم)‌، دیابتی (میلی‌گرم بر کیلوگرم STZ: 55) و دیابتی تیمار با کوآنزیم Q10 (10 میلی‌گرم بر کیلو‌گرم(. سطح مالون دی‌آلدئید، ظرفیت آنتی‌اکسیدانی تام، گروه‌های تیول و وضعیت اکسیدانی تام در بافت هموژنیزه کبد اندازه‌گیری و شاخص استرس اکسیداتیو محاسبه شد.
ملاحظات اخلاقی این مطالعه با کد اخلاق IR.ARAKMU.REC.1397 به تصویب کمیته اخلاق پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی اراک رسیده است.
یافته ها نتایج نشان داد سطح مالون دی‌آلدئید (0/022=P)، وضیعت اکسیدانی تام (0/03=P) و شاخص استرس اکسیداتیو (0/028=P) کبد در گروه دیابتی تحت درمان با کوآنزیم Q10 در مقایسه با رت‌های دیابتی به صورت معنی‌داری کاهش یافته است. تغییرات معناداری در سطح گروه‌های تیول (0/25=P) و ظرفیت آنتی‌اکسیدانی تام (0/77=P) گروه دیابتی تحت درمان با کوآنزیم Q10 در مقایسه با رت‌های دیابتی مشاهده نشد.
نتیجه گیری این یافته‌ها نشان می‌دهد مکمل کوآنزیم Q10 می‌تواند با کاهش وضعیت اکسیدانی تام، شاخص استرس اکسیداتیو و پراکسیداسیون لیپید، باعث کاهش استرس اکسیداتیو در کبد رت‌های دیابتی شود.

نرگس انسان، اسحق رحیمیان بوگر، سیاوش طالع پسند، فریبرز استیلایی،
دوره 22، شماره 5 - ( 9-1398 )
چکیده

زمینه و هدف بیماری مولتیپل اسکلروزیس، پیش‌بینی نشدنی و یکی از بیماری‌های تغییر‌دهنده زندگی فرد است. بنابراین هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی مداخله کاهش استرس مبتنی بر ذهن‌آگاهی بر ناتوانی کارکردی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس است.
مواد و روش ها جامعه آماری، کلیه زنان و مردان مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس شهرستان نیشابور بودند. در این پژوهش، نمونه شامل ۴۷ نفر (۲۲ نفر گروه آزمایش، ۲۵ نفر گروه کنترل) بود، که به صورت تصادفی انتخاب شدند. طرح پژوهش از نوع پیش‌آزمون، پس‌آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. گروه آزمایش، مداخله کاهش استرس مبتنی بر ذهن‌آگاهی را به مدت هشت جلسه دریافت کردند، گروه کنترل هیچ آموزشی دریافت نکردند. پیگیری نیز بعد از یک ماه صورت گرفت. آزمودنی‌ها به پرسش‌نامه ارزیابی ناتوانی سازمان جهانی بهداشت پاسخ دادند و داده‌ها با آزمون تحلیل واریانس با اندازه‌گیری‌های مکرر با استفاده از نسخه ۲۱ نرم‌افزار SPSS تحلیل شد. 
ملاحظات اخلاقی این مطالعه با شناسه IR. NUMS.REC.۱۳۹۷.۰۰۴ به تصویب کمیته اخلاق در پژوهش دانشگاه علوم پزشکی نیشابور رسیده است. 
یافته ها نتایج حاصل از تحلیل واریانس آمیخته بدین شرح است: آزمون تک‌متغیره در مورد اثر زمان، حاکی از آن است که اثر زمان بر مؤلفه ناتوانی کارکردی معنی‌دار است. اثر تعاملی زمان و گروه بر مؤلفه ناتوانی کارکردی معنی‌دار است. نتایج تحلیل واریانس بین‌گروهی در میان دو گروه آزمایش و کنترل (۰/۰۵‌>P) نشان می‌دهد که بین دو گروه آزمایش و کنترل تفاوت معناداری وجود دارد (۰/۰۵>P). مقایسه زوجی اثر تعاملی زمان و گروه نشان داد بین مرحله پیش‌آزمون با پس‌آزمون و پیگیری تفاوت معناداری وجود دارد (P=۰/۰۰۱)، اما میان مرحله پس‌آزمون با پیگیری تفاوت معناداری وجود ندارد.
نتیجه گیری بر طبق نتایج، درمان کاهش استرس مبتنی بر ذهن‌آگاهی بر کاهش ناتوانی کارکردی بیماران مبتلا به مولتیپل اسکلروزیس اثرگذار و پایدار بوده است که از دلایل این پایداری می‌توان به سادگی درمان و آموزش سریع‌تر بیمار و همچنین کوتاه‌مدت‌بودن جلسات مداخله اشاره کرد. 

زهره دهقانی، رضا تاجیک، رامین زارع،
دوره 23، شماره 1 - ( 1-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: استرس شغلی زیاد تمرکز و قدرت تصمیم‌گیری کارگران را کاهش می‌دهد و در صنایعی که انجام کار مستلزم پذیرش ریسک بالا از نظر مواجهه با خطرات است، ممکن است پیامدهای منفی به همراه داشته باشد. این مطالعه با هدف بررسی ارتباط بین نتایج ارزیابی استرس شغلی و ریسک‌های ناشی از کار در صنعت فولاد لرستان انجام شده است.
مواد و روش ها: مطالعه حاضر به صورت توصیفی مقطعی است و در یکی از صنایع فولاد لرستان در سال ۱۳۹۶ انجام شده است. در این مطالعه برای ارزیابی ریسک و استرس شغلی به‌ترتیب از روش ۳D- ملبورن و پرسشنامه استرس شغلی اداره ایمنی و بهداشت انگلستان استفاده شد. تجزیه‌وتحلیل به وسیله آزمون‌های همبستگی و آزمون کروسکال والیس با استفاده از از نرم افزار SPSS نسخه ۲۲ صورت گرفت.
ملاحظات اخلاقی: این مطالعه با کد اخلاق IR.NREC.۰۰۷.۱۳۹۴.۰۵ به تصویب کمیته اخلاق معاونت پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی اراک رسیده است.
یافته ها: درمجموع ۱۸۲ ریسک ناشی از کار در ۱۴ عنوان شغلی شناسایی شدند. نمره استرس شغلی ۳/۱۹ درصد از افراد مورد مطالعه در سطح ریسک بالا قرار داشت. به‌علاوه همبستگی آماری معناداری میان رتبه ریسک و نمره کلی استرس شغلی (۰/۰۳=P)، همچنین ابعاد کنترل(۰/۰۲=P) و تقاضا مشاهده شد (۰/۰۲=P). بین میزان استرس شغلی در بین گروه‌های سنی، سابقه کاری و سطح تحصیلات افراد مورد مطالعه، اختلاف آماری معناداری دیده نشد.
نتیجه‌گیری: وجود ارتباط بین میزان ریسک به‌دست‌آمده و نمره استرس شغلی کارگران مورد مطالعه در صنعت فولاد نشان می‌دهد که برنامه‌ریزی برای کنترل عوامل استرس‌زای محیط کار و مدیریت ریسک‌های شغلی از طریق کاهش احتمال و پیامد خطرات ناشی از شغل ضروری به نظر می‌رسد.

اشرف اللهیار، علی زینالی،
دوره 23، شماره 2 - ( 3-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: دیابت یکی از شایع‌ترین بیماری‌های مزمن در کودکان و نوجوانان است و به دلیل مشکلات خاص خود گاهی از طریق کاهش سلامت و افزایش استرس و افسردگی باعث افزایش سوءمصرف مواد در نوجوانان می‌شود. بنابراین، مطالعه حاضر با هدف بررسی مدل کاهش سوءمصرف مواد در نوجوانان دیابتی: نقش افسردگی و استرس با میانجیگری مهارت‌های حل مسئله و تعارض انجام شد.
مواد و روش ها: این مطالعه توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش شامل نوجوانان دیابتی عضو انجمن دیابت شهر ارومیه و مراجعه‌کننده به بیمارستان امام خمینی (ره) و مراجعه‌کننده به پزشکان متخصص دیابت شهر ارومیه در فصل بهار سال 1398 بود. از میان اعضای جامعه، 206 نفر با روش نمونه‌گیری هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس غربالگری سوءمصرف مواد-نسخه نوجوانان (میلر و لازوسکی، 2001) و پرسش‌نامه‌های افسردگی (بک و همکاران، 1988)، استرس (کوهن و همکاران، 1983)، مهارت‌های حل مسئله (هپنر و پترسن، 1982) و مهارت‌های حل تعارض (ویکز، 1994) بود. داده‌ها با استفاده از روش‌های ضرایب همبستگی پیرسون و مدل‌یابی معادلات ساختاری در نرم‌افزارهای SPSS و LISREL تحلیل شدند.
ملاحظات اخلاقی در این پژوهش، تمامی اصول اخلاق در پژوهش رعایت شده است.
یافته ها: یافته‌ها نشان داد که افسردگی و استرس به طور مستقیم بر مهارت‌های حل مسئله و تعارض اثر منفی و معنادار دارند، اما بر سوءمصرف مواد اثر مستقیم و معناداری نداشتند؛ همچنین مهارت‌های حل مسئله و تعارض به طور مستقیم بر سوءمصرف مواد اثر منفی و معنادار داشتند. علاوه‌براین، افسردگی و استرس به طور غیرمستقیم از طریق مهارت‌های حل مسئله و تعارض بر سوءمصرف مواد اثر معنادار داشتند (0/05>P).
نتیجه گیری: نتایج نشان داد که افسردگی و استرس از طریق کاهش مهارت‌های حل مسئله و تعارض می‌توانند باعث افزایش سوءمصرف مواد در نوجوانان دیابتی شوند؛ بنابراین برای کاهش سوءمصرف مواد در نوجوانان دیابتی باید به دنبال راهکارهایی برای کاهش افسردگی و استرس و افزایش مهارت‌های حل مسئله و تعارض بود که برگزاری کارگاه‌های آموزشی برای این منظور توصیه می‌شود.
اعظم هاشمیان مقدم، حمیدرضا آقامحمدیان شعرباف، محمدسعید عبدخدایی، حسین کارشکی،
دوره 23، شماره 4 - ( 7-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: مقابله در برابر استرس یکی از مهم‌ترین حوزه‌های پژوهش در روان‌شناسی سلامت است. انجام پژوهش در این راستا مستلزم وجود ابزاری با ویژگی‌های روان‌سنجی پرقدرت و رواسازی در فرهنگ ایرانی است. هدف از این مطالعه بررسی ساختار عاملی پرکاربردترین مقیاس خلاصه‌شده یعنی فرم کوتاه مقابله کارور بود.
مواد و روش ها: این پژوهش یک مطالعه مقطعی و روش‌شناختی از نوع آزمون‌سازی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان مشغول به تحصیل در سال 1397-1398 دانشگاه بیرجند بودند. نمونه‌گیری به روش در دسترس بود. شرط ورود به پژوهش تجربه یک استرس در خلال حداقل شش ماه گذشته بود. پس از کسب نمره متوسط یا زیاد در میزان استرس ادراک‌شده، 629 دانشجو فرم 28 سؤالی را تکمیل کردند. داده‌ها با استفاده از نسخه 15 نرم‌افزار SPSS و نرم‌افزار لیزرل نسخه 8/8 تجزیه و تحلیل شدند. تحلیل عاملی اکتشافی به منظور تعیین ساختارعاملی پرسش‌نامه انجام شد. به منظور تأیید عوامل به‌دست‌آمده از تحلیلی عاملی تأییدی استفاده شد. پایایی از طریق بازآزمایی و همسانی درونی انجام شد.
ملاحظات اخلاقی: این مطالعه بخشی از پایان‌نامه دکتری است که با کد اخلاقIR.UM.REC. 3/50099 در دانشگاه فردوسی مشهد به ثبت رسیده است. قبل از ورود به پژوهش رضایت آگاهانه از شرکت‌کنندگان کسب شد.
یافته ها: پس از تأیید روایی صوری و محتوایی به صورت کمی و کیفی، نتایج حاصل از تحلیل عاملی اکتشافی پس از چرخش واریماکس نشان داد 139/55 درصد از واریانس کلی توسط هشت عامل اول با ارزش ویژه بالاتر از یک تبیین شده‌اند. اما در تحلیل عاملی تأییدی مرحله اول دو عامل چهار و هفت به دلیل عدم قدرت کافی در تبیین متغیرهای مکنون حذف شدند و نهایتاً شاخص‌های نیکویی برازش RMSEA ,PNFI, GFI, IFI, CFI, AGFI، برازندگی ساختار شش‌عاملی با داده‌ها را تأیید کردند. پایایی ابزار با روش همسانی درونی (0/73=α) و بازآزمایی (0/59=r) نیز مورد تأیید قرار گرفت.
نتیجه گیری: فرم کوتاه‌شده شش‌عاملی ترجیح اعمال مقابله‌ای کارور، از روایی و پایایی مطلوب در نمونه دانشجویی برخوردار بود و می‌توان از این ابزار در مطالعات حوزه روان‌شناسی سلامت بهره جست. 


محمد صادق مسچی، شیدا سوداگر، فرهاد جمهری، مرجان حسین زاده تقوایی، مژگان فروتن،
دوره 23، شماره 6 - ( 9-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: بیماران با علائم اختلالات و زخم‌های دستگاه گوارش تعداد زیادی از مراجعین به کلینیک‌های عمومی و داخلی را تشکیل می‌دهند و مطالعات اولیه زخم معده، نقش عوامل روان‌شناختی را در تولید زخم معده مستعد نشان داده‌اند. هدف این پژوهش تعیین میزان اثربخشی درمان شناختی رفتاری بر شدت درد و سبک‌های مقابله با استرس بیمارن مبتلا به زخم معده بود.
مواد و روش ها: پژوهش حاضر از نوع مداخله‌ای با طرح پیش‌آزمون، پس‌آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری، کلیه بیماران مبتلا به زخم معده مراجعه‌کننده به مراکز درمانی دولتی شهر تهران در زمستان 1397 بود. از بین افراد داوطلب شرکت در پژوهش، سی نفر از بیماران مبتلا به زخم معده به شیوه نمونه‌گیری در دسترس انتخاب شدند و به ‌صورت تصادفی در گروه آزمایش و گروه کنترل (هر گروه پانزده نفر) قرار گرفتند. ابزارهای سنجش شامل پرسش‌نامه شدت درد مک‌گیل (2000) و سبک‌های مقابله اندلر و پارکر (1990) بود. آزمودنی‌های گروه آزمایش در هشت جلسه 90‌دقیقه‌ای درمان شناختی رفتاری شرکت کردند. آزمودنی‌های گروه کنترل در این مدت درمان روان‌شناختی دریافت نکردند. برای تحلیل داده‌ها، از روش تحلیل واریانس آمیخته همراه با اندازه‌گیری مکرر و آزمون‌های تعقیبی استفاده شد. 
ملاحظات اخلاقی: این مطالعه با شناسه IR.IAU.K.REC.1397.85 به تصویب کمیته اخلاق در پژوهش دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرج رسیده است.
یافته ها نتایج نشان داد درمان شناختی رفتاری منجر به افزایش سبک مقابله مسئله‌مداری (01/0>‌P) و کاهش سبک‌های مقابله هیجان‌مدار (01/0>P) و اجتنابی (01/0>P) شد. همچنین میانگین نمرات شدت درد در مقایسه با گروه کنترل کاهش یافت (01/0>P).
نتیجه گیری: می‌توان نتیجه گرفت درمان شناختی رفتاری بر شدت درد و سبک‌های مقابله با استرس در بیمارن مبتلا به زخم معده مؤثر بود
سحر دهقانی، لیلا روحی، نوشا ضیاء جهرمی، رضا دهقانی، خلیل خاشعی ورنامخواستی،
دوره 24، شماره 2 - ( 3-1400 )
چکیده

زمینه و هدف: قدرت تکثیر، پتانسیل تمایز به رده‌های سلولی مختلف و خودنوسازی بالای سلول‌های بنیادی مزانشیمی (MSCs) باعث شده تا این سلول‌ها به عنوان ابزار مناسبی برای طب ترمیمی مورد توجه قرار گیرند، ولی یکی از مشکلاتی پیش‌رو، ایجاد استرس اکسیداتیو در بافت هدف و آپوپتوز سلول‌های بنیادی منتقل شده پیش از ترمیم بافت مورد نظر است. پیش تیمار سلول‌های بنیادی با آنتی‌اکسیدان‌ها ممکن است آنها را نسبت به شرایط استرس اکسیداتیو مقاوم سازد. زنجبیل از گیاهان دارویی مهم با خاصیت آنتی‌اکسیدانی است. در مطالعه حاضر، اثر آنتی‌اکسیدانی عصاره زنجبیل بر توان زیستی و القاء آپوپتوز ناشی از استرس اکسیداتیو در سلول‌های بنیادی مزانشیمی مشتق از بافت چربی انسان و مغز استخوان موش صحرایی بررسی شد. 
مواد و روش ها: در این مطالعه، سلول‌های بنیادی مزانشیمی مشتق از بافت چربی انسان و مغز استخوان موش در محیط کشت DMEM با 20 درصد سرم جنین گاوی کشت داده شدند. سلول‌ها جهت پیش تیمار به مدت چهار و شش ساعت با غلظت‌های مختلف عصاره زنجبیل (۵۰، ۱۰۰، ۲۰۰ و ۴۰۰ میلی‌گرم/ میلی‌لیتر) انکوبه و سپس با غلظت ۲۰۰ میکرومولار H2O2 به مدت دو ساعت تیمار شدند. توان زیستی با استفاده از دستگاه الایزا ریدر با روش رنگ سنجی MTS و القای آپوپتوز با استفاده از دستگاه فلوسیتومتری و کیت انکسین- پروپیدیوم یدید (Annexin-PI) طبق دستورالعمل، در هر دو زمان بررسی شد. تجزیه و تحلیل داده‌ها با استفاده از نرم افزار آماری spss، ورژن 18 و آزمون آنالیز واریانس یک طرفه (ANOVA) به انجام رسید.
ملاحظات اخلاقی: این مطالعه، با کد اخلاق IR.IAU.SHK.REC.1397.028به تصویب کمیته اخلاق معاونت پژوهشی دانشگاه آزاد اسلامی واحد شهرکرد رسید.
یافته ها: نتایج تست MTS، حاکی از افزایش وابسته به دوز و زمان توان زیستی سلول‌های بنیادی مزانشیمی تحت تیمار، مشتق از بافت چربی انسان است. همچنین تیمار با عصاره زنجبیل، سبب کاهش وابسته به دوز و زمان، میزان آپوپتوز در سلول‌های بنیادی مزانشیمی مغز استخوان موش صحرایی شد. 
نتیجه گیری: عصاره زنجبیل با کاهش استرس اکسیداتیو در سلول‌های بنیادی مزانشیمی طول عمر آنها در بافت هدف و کارایی این سلول‌ها در ترمیم‌های بافتی را افزایش می‌دهد.

فاطمه صمیمی، رضا عزیزی، فریده جلالی مشایخی،
دوره 24، شماره 5 - ( 9-1400 )
چکیده

کروناویروس-19 (کووید-19)یکی از اعضای جدید خانواده کرونا‌ویروس‌هاست که سبب عفونت حاد تنفسی می‌شود. بیماران مبتلا به کووید-19، در طی دوران عفونت، ریسک بالایی برای توسعه استرس اکسیداتیو دارند. ویروس در درون سلول برای تکثیر خود نیازمند تولید گونه‌های واکنشگر اکسیژن و القای استرس اکسیداتیو است و فاکتور 2 مرتبط با فاکتور اریتروئید هسته‌ای با تنظیم دفاع آنتی‌اکسیدانی نقش مهمی در حفاظت علیه ویروس بر عهده دارد. در این مقاله پیشنهاد می‌شود که استفاده از القا کننده‌های فاکتور اریتروئید هسته‌ای ممکن است برای پیشگیری از استرس اکسیداتیو در بیماران مبتلا به کووید-19 مؤثر باشد. کروناویروس‌ها گروه بزرگی از ویروس‌ها هستند که در انسان و حیوان‌ها ایجاد بیماری می‌کنند. این ویروس طیف وسیعی از بیماری‌های تنفسی، مانند ویروس سرماخوردگی معمولی تا عامل بیماری‌های شدیدتری همچون سارس ، مرس و کووید-19 را شامل می‌شود. کووید-19 یک بیماری ویروسی جدید است که توسط سندرم حاد تنفسی ویروس کرونا 2 ایجاد می‌شود. مهم‌ترین علائم بیماران مبتلا به کووید-19 شامل تب، سرفه خشک، خستگی و گاهی مشکلات تنفسی مثل تنگی نفس، گلو درد و عفونت است [1].
زینب بیرانوند، محبوبه سجادی، مجید طاهری، سهیلا شمسی خانی،
دوره 25، شماره 1 - ( 1-1401 )
چکیده

زمینه و هدف تنش اخلاقی زمانی اتفاق می‌افتد که فردی تصمیم اخلاقی گرفته باشد، اما نتواند به آن عمل کند و اغلب به محدودیت‌های داخل یا خارج سازمانی مربوط می‌شود. آموزش مهارت حل مسئله به‌عنوان یکی از اصول مدیریت تنش ممکن است در کنترل تنش اخلاقی پرستاران مؤثر باشد. این مطالعه با هدف بررسی تأثیر آموزش مهارت حل مسئله بر تنش اخلاقی پرستاران تازه‌کار انجام شد.
مواد و روش ها این پژوهش یک کارآزمایی بالینی است که بر روی 70 پرستار تازه‌کار شاغل در بیمارستان شهدای خرم‌‌آباد انجام شد. نمونه‌ها به‌صورت دردسترس انتخاب شدند و به‌صورت تصادفی در 2 گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. ابزار جمع‌آوری داده‌ها، فرم اطلاعات جمعیت‌شناختی و پرسش‌نامه تنش اخلاقی کورلی بود. مداخله شامل برگزاری کارگاه آموزشی مهارت حل مسئله برای گروه آزمایش طی 6 جلسه 2 ساعته بود. تنش اخلاقی در 2 مرحله قبل و بعد از مداخله اندازه‌گیری شد. نهایتاً داده‌ها با نرم‌افزار SPSS نسخه 16 و با آزمون‌های آماری کای‌اسکوئر و تی‌ مستقل و تی زوجی تجزیه‌و‌تحلیل شد.
ملاحظات اخلاقی کمیته اخلاق پژوهشی دانشگاه علوم ‌پزشکی اراک این مطالعه را با کد اخلاق IR.ARAKMU.REC.1395.449 به تصویب رسانده است. رضایت آگاهانه‌بودن آزمون از شرکت‌کنندگان دریافت و به آن‌ها اطمینان داده شد که اطلاعات ایشان محرمانه خواهد بود.
یافته‌ها در این مطالعه، میانگین سن شرکت‌کنندگان 25 سال بود. همچنین 98/5 درصد نمونه‌ها دارای مدرک تحصیلی لیسانس و 1/5 درصد نمونه‌ها دارای مدرک کارشناسی ارشد بودند. مطالعه نشان داد میانگین تنش اخلاقی در نمونه‌های گروه آزمایش پس از مداخله در مقایسه با قبل تفاوت آماری معناداری داشت (05/P<0).
نتیجه گیری نتایج نشان داد به‌کارگیری آموزش مهارت حل مسئله در روند کاهش تنش اخلاقی پرستاران تازه‌کار در محیط بالین تأثیر زیادی دارد.


نسرین اسدی، امینه احمدی، اسداله عباسی،
دوره 25، شماره 1 - ( 1-1401 )
چکیده

زمینه و هدف محیط حرفه‌ای، نوع کار، افراط یا تفریط در کار، خطرهای جسمانی، چگونگی تطبیق فرد با محیط کار و رویارویی خانواده کار، منابع استرس یا تنش‌های حرفه‌ای محسوب می‌شوند. استرس شغلی هنگامی پدیدار می‌شود که کار و وظایفی بیش از توان افراد به آن‌ها سپرده شود. این امر بر تندرستی افراد (جسمانی و روانی) تأثیرگذار است. پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط بین آموزش مدیریت استرس با اخلاق کاری کارکنان انجام شد.
مواد و روش‌ها هدف پژوهش حاضر بررسی ارتباط بین آموزش مدیریت استرس با اخلاق کاری کارکنان بوده است. این پژوهش ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر داده‌ها آمیخته اکتشافی (کیفی و کمی) است؛ ازنظر اجرای پژوهش، ازنوع تحلیل محتوا (مرحله کیفی) و ازنظر کمی، پیمایشی مقطعی است. جامعه مطالعه در بخش کیفی شامل صاحب‌نظران و خبرگان (متخصصان روان‌شناسی و مدیریت آموزشی و متخصصان پزشکی اجتماعی) بود که طبق ملاک‌های ورود و خروج انتخاب شدند. در بخش کمی، جامعه نمونه شامل کارشناسان و مدیران که دوره آموزش مدیریت استرس را دیده بودند، می‌شد. حجم نمونه و شیوه نمونه‌گیری در بخش کیفی براساس اصل اشباع نظری 12 نفر با استفاده از روش نمونه‌گیری هدفمند و در بخش کمی، طبق فرمول کوکران 220 نفر با استفاده از روش نمونه‌گیری خوشه‌ای انتخاب شدند. 
ملاحظات اخلاقی این پژوهش در کمیته اخلاق مطرح شد و با کد IR.IAU.TNB.REC.1400.121 در سامانه ثبت شده است.
یافته ها نتایج نشان داد برای مقابله با شرایط پراسترس، از 3 راهبرد اساسی مقابله رویدادمدار، مقابله اضطراب‌مدار و مقابله امتناع‌مدارمی‌توان با الگوی آموزش مدیریت استرس استفاده کرد و درمجموع مؤلفه‌های ارائه‌شده برای مقابله با شرایط پراسترس، اعتبار لازم و مناسبی دارند. هر 3 مؤلفه اصلی (راهبرد مقابله رویدادمدار، مقابله اضطراب‌مدار و مقابله امتناع‌مدار) برای تبیین و برازش از وضعیت مناسبی برخوردار بودند و در پژوهش حاضر پرسش‌نامه مقابله با شرایط پراسترس معتبر بود و تأیید می‌شود.
نتیجه گیری راهبردهای مقابله با شرایط پراسترس بر اخلاق کاری افراد تأثیر متفاوتی دارند، به‌نحوی‌که راهبرد مقابله رویدادمدار با اخلاق کاری، رابطه مثبت معناداری دارد و اثر راهبرد مقابله رویدادمدار بر اخلاق کاری افزایشی است؛ درمقابل راهبرد مقابله اضطراب‌مدار و راهبرد مقابله امتناع‌مدار با اخلاق کاری رابطه منفی وکاهشی دارد. هرچه بر راهبرد مقابله رویدادمدار تأکید شود، اخلاق کاری افراد هم افزایش می‌یابد و هرچه بر راهبرد اضطراب‌مدار و راهبرد مقابله امتناع‌مدارتأکید شود، اخلاق کاری افراد کاهش می‌یابد.

اعظم ناظمی هرندی، شادی جزایری، هایده صابری،
دوره 25، شماره 2 - ( 3-1401 )
چکیده

زمینه و هدف مشکلات هیجانی‌اجتماعی کودکان با شاخص‌های اصلی بزهکاری در نوجوانان، خشونت در بزرگسالان و اختلالات اضطرابی همراه است. این پژوهش با هدف بررسی نقش استرس والدین و حمایت اجتماعی ادراک‌شده در پیش‌بینی مشکلات هیجانی‌اجتماعی کودکان انجام شد.
مواد و روش ها پژوهش حاضر، کاربردی و از نوع توصیفی‌همبستگی است. جامعه آماری در این پژوهش شامل همه والدین (به همراه کودکان) مراجعه‌کننده به مراکز بهداشتی و درمانی شهر پردیس تهران در سال 1399 دارای فرزند زیر 5 سال بود که از بین آن‌ها با روش نمونه‌گیری در دسترس 230 نفر انتخاب شدند. ابزارهای اندازه‌گیری شامل پرسش‌نامه استرس والدین (آبدین، 1990)، پرسش‌نامه حمایت اجتماعی (زیمت و همکاران، 1988) و پرسش‌نامه مشکلات هیجانی‌اجتماعی راتر و همکاران (1975) بود. برای تحلیل داده‌ها از رگرسیون چندگانه هم‌زمان استفاده شد.
ملاحظات اخلاقی ‌این مقاله در دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات تهران با کد 99527 تصویب و تأیید شد.
یافته ها از بین آزمودنی‌ها، 42/6 درصد را زنان شاغل و 57/4 درصد را زنان خانه‌دار تشکیل دادند. میانگین سنی زنان 12‌/5±‌‌28/42 بود.‌ نتایج نشان داد مؤلفه‌های استرس والدینی و حمایت اجتماعی سهم معناداری در پیش‌بینی مشکلات هیجانی‌اجتماعی کودکان داشتند، به ‌طوری ‌که به ‌ترتیب 44/7 درصد و 8/9 درصد از واریانس مشکلات هیجانی‌اجتماعی کودکان توسط استرس والدینی و حمایت اجتماعی تبیین شد.
نتیجه گیری نتایج این تحقیق نشان‌­دهنده آن است که مؤلفه‌های استرس والدینی و منبع حمایتی دوستان می‌تواند در پیش‌بینی مشکلات هیجانی‌اجتماعی مؤثر باشد.

دکتر رقیه کیانی، خانم هاله بهروتی،
دوره 26، شماره 2 - ( 4-1402 )
چکیده

مقدمه: تاثیرات مخرب تمامی اپیدمی‌ها از جمله کوویید 19 در سلامت جسمی و روانی کادر درمان غیر قابل انکار می‌باشد. کادر پرستاری به لحاظ ارتباط مستمر با بیماران تحت درمان در معرض اثرات جسمی و روانشناختی بیشتری قرار می‌گیرد. پژوهش حاضر، با هدف بررسی اثربخشی آموزش راهبردهای مقابله با استرس بر تحمل پریشانی و توانمند سازی روان شناختی پرستاران بخش کرونا در بیمارستانهای شهر خوی انجام شده است.
روش کار: این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ روش پژوهش از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بوده و از جامعه آماری که شامل کلیه پرستاران بخش کرونای بیمارستان‌های شهر خوی در سال 1400- 1399 بود، 30 نفر به عنوان نمونه انتخاب شده و بصورت 15 نفر در دو گروه آزمایشی و کنترل جایگزین شدند. به منظور گردآوری داده‌ها از پرسشنامه تحمل پریشانی، پرسشنامه توانمند سازی روان شناختی استفاده شد. آزمودنی‌های گروه آزمایش در 8 جلسه 90 دقیقه‌ای آموزش راهبردهای مقابله با استرس شرکت کردند. جهت آزمون فرضیه‌ها از تحلیل کوواریانس چندمتغیری استفاده گردید. این مطالعه با کد اخلاق IR.IAU.TABRIZ.REC.1400.135 در کمیته اخلاق پژوهش دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز به ثبت رسید.
یافته‌ها: نتایج تحلیل کوواریانس آماری با تأیید فرض اصلی تحقیق نشان داد که آموزش راهبردهای مقابله با استرس باعث افزایش تحمل پریشانی و توانمندسازی روان شناختی در مرحله پس آزمون شده است (01/0>P).
نتیجه گیری: با توجه به یافته‌های پژوهش حاضر، می‌توان اینگونه نتیجه گیری کرد که آموزش راهبردهای مقابله با استرس می‌تواند به عنوان روش مؤثری در بهبود تحمل پریشانی و توانمندسازی روان شناختی پرستاران بخش کرونا به کار رود.

محمدامین عبداله پور، فاتح رحمانی، امید عیسی نژاد،
دوره 26، شماره 4 - ( 8-1402 )
چکیده

چکیده

مقدمه: استرس ملاک مهم و تاثیرگذار بر شخصیت در سطح کلی و جزئی است.
هدف: پژوهش حاضر با هدف ارزیابی نقش واسطه­ای استرس در دو ملاک­ تشخیصی اختلال شخصیت شامل سطوح کنش­وری (ملاک A) و رگه­های بیماری­زا (ملاک B) انجام شد.
روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری دانشجویان در حال تحصیل در دانشگاه کردستان سال تحصیلی 1399-1400 بودند. با روش نمونه گیری در دسترس تعداد 313 نفر (08/50% بانوان) انتخاب و به پرسشنامه­های آنلاین سنجش شخصیت (2013)، آزمون سطوح کنش­وری شخصصیت (2017) و مقیاس استرس ادراک شده (1994) جواب دادند. به منظور تحلیل داده­ها از روش معادلات ساختاری از نرم افزار SPSS نسخه 26 و AMOS استفاده شد.
یافته­ها: نتایج حاصل از مسیر مستقیم حاکی از تاثیر نقش واسطه­ای استرس بر شخصیت در سطح رگه­های گسستگی (85/0) و ستیزه جویی (88/0) است. درحالی­که در رگه­های روان­گسسته­گرایی، عدم بازداری و هیجان پذیری منفی استرس نقش واسطه­ای را ایفا نمی­کند. در کل، ارتباط مثبتی بین استرس و سطوح کنش­وری (45/0) و رگه­های بیماری­زای شخصیت (27/0) مشاهده شد.
نتیجه گیری: تاثیر استرس بر سطوح کنش­وری شخصیت و رگه­های بیماری­زای شخصیت غیرقابل انکار است. به طور کلی، استرس بر مدل جایگزین اختلالات شخصیت و ملاک­های A و B تاثیر دارد.
کلیدواژه­ها: استرس، رگه­های شخصیت، سطوح کنش­وری شخصیت، مدل جایگزین اختلالات شخصیت (AMPD)، طبقه­بندی بین المللی بیماری­های روانی اروپا (ICD-11) .
 
محمد دوزنده نرگسی، زهره تیموری، مهنوش توکلی فرد،
دوره 27، شماره 3 - ( 5-1403 )
چکیده

مقدمه: استرس ناشی از کووید-19، بسیاری از افراد جوامع به خصوص افراد در معرض خطر را تحت تأثیر قرار داده بود. یکی از این گروه‌های در معرض خطر، افراد مبتلا به بیماری اعتیاد می‌باشند. هدف از انجام مطالعه حاضر، نقش میانجی استرس کرونا در ارتباط بین نشخوار فکری و پرخاشگری در بیماران تحت درمان نگهدارنده با متادون بود.
روش کار: در این مطالعه تحلیلی از نوع همبستگی، 136 نفر از بیماران تحت درمان نگهدارنده با متادون تمایل ورود به مطالعه را داشتند، با روش نمونه‌گیری در دسترس در دو مرکز ترک اعتیاد در ناحیه 1 و 2 مورد بررسی قرار گرفتند. ابزارهای جمع‌آوری داده‌ها شامل پرسش‌نامه اضطراب بیماری کرونا، پرسش‌نامه نشخوار، پرسش‌نامه پرخاشگری باس و پری بود. پس از جمع‌آوری اطلاعات نمره اضطراب هر شرکت‌کننده از صفر تا 54 و نمره نشخوار فکری از صفر تا 88 و نمره پرخاشگری از 29 تا 145 اندازه‌گیری شد. و سپس داده‌ها با نرم‌افزار آماری لیزرل آنالیز گردید.
یافته‌ها: بر اساس نتایج بدست آمده، استرس کرونا در رابطه بین نشخوار فکری با پرخاشگری در افراد وابسته به مواد تحت درمان، نقش میانجی را داشته و نشخوار فکری بر روی پرخاشگری با میانجی‌گری استرس کرونا اثر غیر مستقیم دارد (0/01 > P).
نتیجه گیری: با توجه به شیوع بالای مشکلات روانی- اجتماعی مانند افسردگی، اضطراب، ترس، اعتیاد، فرسودگی شغلی، افکار خودکشی، خشونت، خانگی و استرس پس از سانحه در طول همه‌گیری کووید-19 در دوران پساکرونا، شاهد حجم بالایی از آسیب‌های روانی و اجتماعی در جهان هستیم و به همین دلیل لازم است دولت‌ها از قبل گروههای آسیب‌پذیر را از نظر روان‌شناختی غربالگری کنند.

صفحه 3 از 4     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشگاه علوم پزشکی اراک می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Arak University of Medical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb