22 نتیجه برای حسنی
فرشاد ملک پور، فرید ابولحسنی، محسن تقوی، کاظم محمد، رضا مجد زاده، کوروش هولاکویی،
دوره 10، شماره 1 - ( فصلنامه 1386 )
چکیده
مقدمه: امید زندگی یکی از اندازه های خلاصه سلامت جمعیت است که مقادیر و روند تغییرات آن در طول زمان نتیجه اصلی عملکرد نظام سلامت را نشان میدهد. برآورد امید زندگی به روشهای مستقیم و یا مبتنی بر مدل صورت میگیرد. در این بررسی برآورد امید زندگی مردم ایران به روش مستقیم در سال 1382 صورت گرفته است. روش کار: در یک مطالعه اکولوژیک، جهت محاسبه جدول عمر دورهای خلاصه سال 1382 برای 23 استان از 28 استان کشور، تعداد موارد مرگ ثبت شده برای گروههای سنی و جنسی در این 23 استان در سال 1382 از نظام ثبت مرگ وزارت بهداشت مورد استفاده قرار گرفت. کم شماری مرگ بالای 4 سال به روش تعادل رشد براس برآورد و اصلاح شد. برای میزانهای مرگ زیر یکسال و 4-1 سال از مقادیر آنها با مخرج موالید زنده طبق مطالعه جمعیت و سلامت سال 1379 استفاده شد. برای مقدار کل جمعیت 23 استان از اطلاعات وزارت بهداشت استفاده شد. توزیع جمعیت بر حسب سن و جنس یک بار مشابه با توزیع جمعیت سال 79 مطالعه جمعیت و سلامت و بار دیگر بر اساس پیشبرد جمعیت کل کشور از سرشماری سال 75 در نظر گرفته شد. جمعیت 23 استان معادل 73 درصد جمعیت کل 28 استان کشور در سال 1382 بود. با استفاده از جمعیت و مرگ به دست آمده، امید زندگی بر حسب سن و جنس برای 23 استان برآورد شد. فرض شد که توزیع جمعیت و مرگ 23 استان با کل 28 استان کشور در سال 1382 برابر است و بنابر این امید زندگی به دست آمده برای 23 استان برابر با امید زندگی کل کشور است. حساسیت نتایج نسبت به فرضهای مطالعه سنجیده شد. حدود اطمینان 95 درصد به روش مونت کارلو محاسبه شدد. نتایج: امید زندگی در بدو تولد برای مردم ایران در سال 1382 بر اساس دادههای وزارت بهداشت، 56/71 سال برای کل جمعیت (حدود اطمینان 95 درصد: 62/71 - 52/71)، 09/70 سال برای مردان (16/70 - 02/70) و 17/73 سال برای زنان (24/73 - 10/73) برآورد شد. حساسیت نتایج نسبت به فرضهای مطالعه کمتر از نیم درصد بود. نتیجه گیری: برآورد امید زندگی برای جمعیت ایران در سال 1382 به روش مستقیم از مقادیر برآورد با روشهای مبتنی بر مدل توسط مرکز آمار ایران 8/0 سال و توسط آژانس های سازمان ملل 5/2-1 سال بالاتر میباشد که به دلیل تفاوت در روش برآورد میزانهای اختصاصی سنی و جنسی مرگ می باشد.
علی رضا شعاع حسنی، نگار اردوزاده، امیر قائمی، راشد نظری، کسری حمدی، داوود حکمت پور،
دوره 11، شماره 2 - ( 4-1387 )
چکیده
مقدمه: برگ سبز چای (L Camellia sinensis) حاوی ترکیبات پلی فنلی با اثرات ضد میکربی میباشد. از آنجا که چای از نوشیدنیهای بسیار پرطرفدار در ایران میباشد لذا تاثیر آن بر تشکیل بیوفیلم و کلونیزه شدن عوامل ایجاد عفونتهای رودهای و عفونتهای فرصت طلب بیمارستانی اهمیت زیادی دارد. همچنین با جدا کردن ترکیبات بازدارندۀ تشکیل بیوفیلم میتوان از آنها به عنوان نگهدارندۀ مواد غذایی در صنایع استفاده نمود. در این پژوهش اثر ممانعت کنندگی عصارههای چای سیاه و سبز از تشکیل بیوفیلم، در 5 باکتری از خانوادۀ انتروباکتریاسه شامل اشریشیا کلی انتروپاتوژن، سالمونلا انتریکا سرووار تایفی موریوم، کلبسیلا نومونیه، پروتئوس میرابیلیس و شیگلا فلکسنری سنجیده شد و با هم مقایسه گردید. روش کار: در این مطالعه تجربی پس از عصارهگیری نمونهها توسط عصارهگیر Soxhlet با استفاده از حلال متانول 50 درصد و جدا نمودن مجدد در فاز اتیل استات، عصارهها پس از استریل شدن توسط فیلتر 44/0 میکرون تا زمان استفاده در یک فانل استریل در 4 درجۀ سانتیگراد نگهداری شدند. از روش انتشار چاهک (طبق روش کربی بائر) برای محاسبۀ حداقل غلظت بازدارندگی و از روش تهیۀ رقت در محیط مایع برای بررسی تشکیل بیوفیلم در کشتهای تیمار شده با غلظتهای مختلف عصارهها استفاده شد. ارزیابی تشکیل بیوفیلم با نمونهبرداری از جدار ارلن مایر حاوی محیطهای تیمار شده و کشت آن روی تریپتیکاز سوی آگار و شمارش کلنیها و سپس مقایسه آن با کشتهای شاهد صورت گرفت. تحلیل آماری دادهها با آزمون آنالیز واریانس انجام شد. نتایج: اثر ممانعت کنندگی از تشکیل بیوفیلم در چای سیاه بیشتر از چای سبز بود. غلظت 5/4 میلیگرم در میلیلیتر از عصارۀ چای سیاه و 5 میلیگرم در میلیلیتر از عصارۀ چای سبز، اثر باکتریسایدی بر این میکروارگانیسمها داشت. در میان این باکتریها پروتئوس میرابیلیس بیشترین حساسیت به چای سیاه و اشریشیا کُلی انتروپاتوژن بیشترین حساسیت را به چای سبز داشتند و کلبسیلا نومونیه بیشترین مقاومت را نسبت به هر دوی این عصارهها نشان داد. نتیجه گیری: از آنجا که چای به طور مستقیم پس از نوشیدن بر دستگاه گوارشی تاثیر میگذارد، منجر به کاهش انتروباکتریاسهها و کاهش کلونیزاسیون آنها بر سطح سلولهای اپی تلیال دستگاه گوارشی، کاهش خطر عفونتهای رودهای و کاهش تولید مواد سرطان زا از قبیل اسکاتول در اثر متابولیسم این باکتریها در روده میشود. همچنین میتوان از پلی فنلهای چای به عنوان نگهدارندۀ مواد غذایی در صنایع نیز بهره گرفت.
علیرضا شعاع حسنی، کسری حمدی، امیر قائمی،
دوره 11، شماره 4 - ( 10-1387 )
چکیده
مقدمه: بیوفیلم استرپتوکوکهای دهانی به خصوص استرپتوکوکوس موتانس از عوامل اصلی ایجاد پلاک دندانی و پوسیدگی دندان است. مواد طبیعی مهار کننده کلونیزاسیون این باکتریها پر اهمیت هستند. در این پژوهش برای اولین بار اثر عصارۀ موم زنبور عسل بر تولید گلوکوزیل ترانسفراز که یک آنزیم کلیدی کلونیزاسیون استرپتوکوکوس موتانس میباشد مورد بررسی قرار گرفت. روش کار: در این مطالعه تجربی عصارهگیری توسط حلالهای اتیل استاتی و متانولی با دستگاه عصارهگیر کلونجر انجام شد. ابتدا مواد محلول در اتیل استات جدا شدند و پس از تبخیر حلال اول متانول 70 درصد به عنوان حلال خنثی به محلول اضافه شد و جزء باقیمانده نیز توسط آب دو بار تقطیر جدا گردید. حداقل غلظت بازدارندگی این عصاره از رشد استرپتوکوکوس موتانس با روش انتشار در محیط مایع تعیین گردید. از روش تهیۀ رقتهای متوالی در محیط نوترینت براث غنی شده با 1 درصد سوکروز که درون ارلنهای حاوی لامهای شیشهای استریل تهیه شده بود جهت ارزیابی بیوفیلم استفاده گردید. تولید آنزیم گلوکوزیل ترانسفراز نیز با استفاده از الکتروفورز روی ژل 15 درصد پلی اکریلامید مشخص گردید. نتایج: غلظت 1 میلیگرم در میلی لیتر از عصارۀ اتیل استاتی موم باعث توقف کامل تشکیل بیوفیلم گردید و تولید آنزیم گلوکوزیل ترانسفراز را متوقف نمود. غلظت 6 میلیگرم در میلی لیتر این عصاره توقف رشد باکتریها را به دنبال داشت و غلظت 30 میلیگرم در میلی لیتر آن برای استرپتوکوکوس موتانس باکتریساید بود(01/0> p). نتیجه گیری: عصارۀ موم زنبور عسل در غلظتهای کمتر از حد کشندگی قادر به توقف تولید گلوکوزیل ترانسفراز که آنزیم اصلی تشکیل بیوفیلم در استرپتوکوکوس موتانس میباشد، بود.
سعیده ظفربالانژاد، کاظم پریور، جواد بهارآراء، هما محسنی کوچصفهانی،
دوره 12، شماره 1 - ( 3-1388 )
چکیده
مقدمه: آنژیوژنز فرایندی پیچیده است که در وضعیتهای فیزیولوژیک و پاتولوژیک نظیر پیشرفت و متاستاز تومور مشاهده میشود لذا هدف درمانی بسیاری از داروهای ضد تومور میباشد. راپامایسین از داروهای مهار کننده سیستم ایمنی است که در سالهای اخیر در کنترل رشد تومورهای سرطانی کاربرد بالینی یافته است. در این پژوهش اثر راپامایسین بر آنژیوژنز در پرده کوریو آلانتوئیک جوجه بررسی شد. روش کار: در طی یک مطالعه تجربی تعداد 42 عدد تخم مرغ نطفهدار نژاد راس به طور تصادفی در 3 گروه شاهد، شاهد آزمایشگاهی و تیمار تقسیم شدند. در روز دوم انکوباسیون روی تخم مرغها پنجره ایجاد گردید. روز هشتم پرده کوریوآلانتوئیک در گروه شاهد آزمایشگاهی با دایمیتل سولفوکساید و در گروه تیماربا محلول راپامایسین آغشته گردید. روز دوازدهم از تمام نمونهها به کمک فوتواسترئومیکروسکوپ تحقیقاتی عکس تهیه شد و تعداد و طول انشعابات عروقی روی پرده کوریوآلانتوئیک اندازهگیری گردید . داده های کمی حاصل به کمک آزمون t تحلیل شد(05/0p<). نتایج: میانگین تعداد(26/7±42) و طول (05/5 ±25/ 57 سانتی متر) انشعابات عروقی در نمونههای شاهد با تعداد (37/8±93/42) و طول ( 44/10±66/55 سانتی متر) انشعابات عروقی در شاهد آزمایشگاهی هیچگونه اختلاف معنیداری نشان نداد. مقایسه میانگین تعداد( 28/5 ± 36/29) و طول (22/10± 55/44 سانتی متر) انشعابات در تیمار با شاهد، کاهش معنیدار نشان داد(05/0p<). نتیجه گیری: راپامایسین دارای اثر مهاری برآنژیوژنز پرده کوریوآلانتوئیک جوجه میباشد و تعداد و طول انشعابات عروقی را در اطراف محل تیمار کاهش میدهد.
فریبا فرجی، عباس صاحبقدم لطفی، کاووس فلامکی، عبدالامیر علامه، افشین محسنی فر، بتول اعتمادی کیا، علی مطاع،
دوره 13، شماره 4 - ( 11-1389 )
چکیده
زمینه و هدف: افلاتوکسینها و به خصوص افلاتوکسین B1، اثرات مرگ بار و جبران ناپذیری روی سلامت انسان و حیوانات دارند. هدف از انجام این تحقیق، ارایه یک روش حساس، اختصاصی و نسبتاً سریع برای جداسازی، شناسایی و اندازهگیری افلاتوکسین متصل به آلبومین در سرم میباشد. مواد و روشها: در این تحقیق تجربی- آزمایشگاهی سه گروه رات انتخاب و به عنوان کنترل مثبت (تیمار شده با افلاتوکسین (B1، منفی (بدون تیمار خاص) و استاندارد (تیمار شده با افلاتوکسین B1 رادیواکتیو) مورد استفاده قرار گرفتند. پس از خونگیری از راتها، سرم خون و سپس آلبومین سرم جداسازی شد. آلبومین توسط پروناز هیدرولیز گردید و در نهایت افلاتوکسین جدا شده از آلبومین به سیستم کروماتوگرافی مایع با کارایی بالا تزریق و با آشکارگر فلورسانس مورد شناسایی و اندازهگیری قرار گرفت. یافتهها: به کمک الکتروفورز روی ژل پلی اکریلامید نشان داده شد که آلبومین جدا شده از سرم کاملا خالص میباشد. در روش کروماتوگرافی مایع با کارایی بالا، کمترین میزان اندازهگیری برای افلاتوکسین متصل به آلبومین 60 پیکوگرم در میلیلیتر تعیین گردید. میانگین میزان افلاتوکسین در سرم راتهای کنترل مثبت، 2/19 نانوگرم بر میلیگرم آلبومین محاسبه شد. طی آزمایشات درون-سنجشی و بین سنجشی تکرار پذیری بسیار خوبی برای این روش مشاهده گردید. نتیجه گیری: میزان افلاتوکسین متصل به آلبومین با میزان دریافت افلاتوکسین متناسب است. این تحقیق با استفاده از نمونه سرم رات طراحی شده اما از آنجایی که آلبومین هیدرولیز شده و از افلاتوکسین جدا میشود روش فوق قابل استفاده برای اندازهگیری افلاتوکسین متصل به آلبومین در نمونه سرم انسانی نیز میباشد.
سمیه موخواه، زیبا مزاری، آزیتا گشتاسبی، سکینه موئد محسنی،
دوره 15، شماره 3 - ( ماهنامه مرداد 1391 )
چکیده
زمینه و هدف: خونریزی زیاد قاعدگی یکی از علل عمدۀ کاهش کیفیت زندگی در زنان سنین باروری و نیز کم خونی فقر آهن محسوب میگردد. مطالعه حاضر به منظور بررسی اثر درمانی داروی تران اگزامیک اسید (TA) بر منوراژی صورت گرفته است. مواد و روشها: در این کارآزمایی بالینی قبل و بعد، 46 خانم مبتلا به منوراژی انتخاب شدند و پس از یک سیکل کنترل برای بررسی حجم و مدت خونریزی پایه، تحت درمان با TA (500 میلی گرم هر 6 ساعت از روز 5-1 قاعدگی)، برای سه سیکل متوالی قرار گرفتند. دادههای مربوط به حجم خونریزی قاعدگی (چارت PBAC)، طول مدت پریود، کیفیت زندگی (پرسشنامه SF-36 و MQ) و مقادیر هموگلوبین و فریتین خون قبل و بعد از مداخله جمعآوری شده و با استفاده از نرم افزار SPSS مورد مقایسه قرار گرفتند. یافتهها: TA میانگین امتیاز PBAC را از (47/160)86/242 در سیکل کنترل به (67/72)5/101 در سومین سیکل کاهش داد(001/0p<). میزان هموگلوبین از (84/0)85/11 به (97/0)08/13و مقادیر فریتین از (03/2)9/15 به (03/2)13/22 افزایش یافت(001/0p<). طول مدت قاعدگی از (23/1)6/7 به (84/0)86/6 کاهش یافت (001/0p=). همچنین امتیاز MQ از (64/17)26/70 به (49/6)64/11 کاهش یافت و افزایش معنیدار در امتیازهای کیفیت زندگی (به جز بعد درد بدنی) مشاهده شد(001/0p<). نتیجهگیری: TA به دلیل مصرف کوتاه مدت، عدم داشتن تاثیرات هورمونی، عوارض کمتر و خصوصاً اثر کمتری بر روی الگوی خونریزی و سیکل قاعدگی، به نظر میرسد در زنان سنین باروری داروی موثر و کارآمدی باشد.
نرگس بیگانه ، محمد غلامی فشارکی، زینب حسنی نسب، مهدی حبیبی،
دوره 16، شماره 2 - ( 2-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: بیاختیاری ادراری مسأله بسیار شایعی میباشد که کیفیت زندگی افراد زیادی به ویژه زنان را تحت تأثیر خود قرار داده است. از این رو این مطالعه با هدف بررسی نتایج حاصل از روش IVS (Intra Vaginal Sling) در درمان بیاختیاری ادراری انجام شده است.
مواد و روشها: این مطالعه گذشته نگر، به صورت سرشماری بر روی زنان مبتلا به بیاختیاری ادراری که با استفاده از روش IVS در بیمارستان فوق تخصصی نجمیه تهران طی سالهای 1383تا 1388 مورد درمان قرار گرفته بودند، صورت پذیرفت. اطلاعات این تحقیق با استفاده از مصاحبه و پرونده پزشکی بیماران استخراج شده و با استفاده از روشهای آمار توصیفی (میانگین، نسبت) و استنباطی (آزمونT مستقل و نوع دقیق آن با استفاده از روش بوت استرپ، کای دو و آزمون دقیق فیشر) و استفاده از نرم افزار SPSS مورد تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: تعداد افراد شرکت کننده در این مطالعه را 357 نفر زن با میانگین سنی 78/8±18/45 سال تشکیل میداد. نرخ بهبودی بیاختیاری ادراری اورژانسی و استرسی در روش IVS به ترتیب برابر با 1/80 درصد و 98 درصد بود. همچنین بیاختیاری ادراری اورژانسی با دیابت، فشار خون، سن، تعداد کل زایمان و زایمان طبیعی و بیاختیاری ادراری استرسی با (Post Void Residue) PVR، تعداد کل زایمان و زایمان طبیعی و سزارین رابطه معنیدار آماری نشان داد.
نتیجه گیری: در کل میتوان به این نتیجه رسید که روش IVS این مطالعه به لحاظ پاسخ درمانی قابل مقایسه و حتی بهتر از شیوههای درمانی موجود و مطالعات مشابه میباشد.
حمید سوری، مژده مرتضوی، آرمیتا شاه اسماعیلی، حسین محسنی، مهدی زنگی آبادی، الهه عینی،
دوره 16، شماره 3 - ( 3-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: رفتار پرخطر، رفتاری است که فرد را در معرض عواقب بد یا نا خوشایند قرار میدهد. انجام رفتار پر خطر در محل کار منجر به بروز حوادث در کارکنان میشود. هدف این تحقیق تعیین میزان شیوع و توزیع رفتارهای پرخطر کارکنان شرکت خودروسازی سایپا در ارتباط با سلامت و ایمنی میباشد.
مواد و روشها: در یک مطالعه مقطعی با استفاده از نمونهبرداری سهمیهای تصادفی و به نسبت از جمعیت کارکنان در معرض خطر شرکت خودرو سازی تعداد 302 نمونه انتخاب شدند. اطلاعات توسط پرسشنامه محقق ساخت که پایایی و روایی آن قبل از انجام مطالعه تعیین شده بود به روش خود تکمیلی و مشاهده مستقیم توسط کارشناسان آموزش دیده ایمنی جمعآوری شد. نتایج به دست آمده با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 17 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: نتایج نشان داد شایعترین بیماریها شامل کمر درد (با 4/86 درصد)، درد دست (با 9/58 درصد)، پا درد (با 40 درصد) و بیماریهای تنفسی (با 33 درصد)میباشد. حداکثر میزان شیوع رفتارهای ناایمن و ناسالم در بین کارکنان شرکت به ترتیب حدود66 و 57 درصد بود. به طور کلی رفتارهای ناایمن در کارکنان با شیفت شب کاری بیشتر بود(001/0p<). رفتارهای ناسالم در کارکنان مونتاژکار، جوشکار، رتوش کار، کاردان، رنگپاش و کارگر خط بیشتر بود(05/0p<).
نتیجهگیری: شیوع نسبتاً بالای رفتارهای نا ایمن و ناسالم در افراد مورد مطالعه لزوم انجام مداخلات لازم برای کنترل و پیشگیری و در نتیجه کاهش مصدومیتهای شغلی و بیماریهای اسکلتی عضلانی و بیماریهای تنفسی را به ویژه در ارتباط با رفتارهای شایعتر و بخشهای مرتبط و زیرگروه های پرخطرتر را مورد تاکید قرار میدهد.
محمدجواد قنادزاده، آتنا بوالحسنی، نادر اخوان ملایری، بابک عشرتی، محسن شمسی،
دوره 16، شماره 9 - ( 9-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: مواد زائد جامد به عنوان یکی از آلایندههای اصلی محیط زیست مورد توجه می باشد. لذا پژوهش حاضر با هدف بررسی آگاهی، نگرش و عملکرد دانش آموزان و معلمان شهر اراک در خصوص مدیریت پسماندها جهت ارایه شیوه های مناسب آموزشی صورت پذیرفته است.
مواد و روش ها: مطالعه حاضر به صورت مقطعی- تحلیلی بوده که بر روی 1739 دانش آموز و 149 نفر از معلمان شهر اراک در سال 1391 صورت پذیرفت. نمونه گیری به صورت خوشه ای در سطح شهر انجام و از مدارس و معلمین آنها پرسشنامه آگاهی، نگرش، عملکرد و منابع آموزشی مناسب در خصوص مدیریت صحیح پسماندها جمع آوری شده است. در نهایت داده ها با استفاده آزمونهای اماری تجزیه تحلیل شده اند.
یافته ها: میانگین نمره آگاهی و نگرش دانش آموزان مورد مطالعه به ترتیب برابر 9/1± 1/4 (از 8 امتیاز) و 9/5±63/20 ( از 35 امتیاز) مشاهده شد. در خصوص توزیع فراوانی منابع اطلاعاتی بهترین روش یادگیری از نظر دانش آموزان کتاب 441 نفر (29درصد ) بود ولی تاثیر گذاری یادگیری از طریق اینترنت را خیلی کم 487 نفر (32درصد) ارزیابی نموده بودند. همچنین بین بهترین روش آموزشی از دیدگاه دانش آموزان بر حسب سطوح مختلف تحصیلی اختلاف معنی داری وجود داشت (001/0=p).
نتیجه گیری: با توجه به نتایج حاصل و میزان آگاهی و نگرش دانش آموزان و دسترسی آنان به منابع آموزشی و از طرفی حجم پسماند های تولیدی در مدارس برای جلوگیری از اثرات زیست محیطی ترویج آموزش از طریق کتب و معلمین و همسالان جهت دانش آموزان در این زمینه لازم می باشد.
هما محسنی کوچصفهانی ، خدیجه سنامیری، محمود هاشمی تبار،
دوره 17، شماره 4 - ( تیر 1393 )
چکیده
زمینه و هدف: سلولهای بنیادی مزانشیمی ژل وارتون، منبعی از سلولهای تجدید شدنی در درمان بسیاری از بیماریها میباشند. از مواد زیستی مختلفی به عنوان داربست جهت شبیه سازی کنام سلولهای بنیادی استفاده شده است که در بهبود برهم کنشهای سلولی، تکثیر سلولی و تمایز مهم میباشد. کپسوله کردن شامل احاطه سلولهای زنده در یک غشا نیمه تراوا با قابلیت مبادله موادغذایی، اکسیژن و محرکها است، در حالی که آنتی بادیها و سلولهای ایمنی میزبان بیرون نگه داشته میشوند. در این مطالعه، روشی جهت کشت و تمایز سلولهای بنیادی مزانشیمی ژل وارتون به اندودرم قطعی در یک محیط سه بعدی با استفاده از کپسولهای آلژینات ارائه میشود.
مواد و روشها: در این مطالعه تجربی، سلولهای بنیادی کپسوله شده و از روش تریپان بلو برای بررسی زیستپذیری استفاده شد. سپس سلولهای کپسوله شده در محیط محتوی فاکتورهای تمایزی کشت داده شدند و جهت بررسی بیان ژنهای اندودرم قطعیReal- time PCR انجام شد.
یافتهها: کپسوله کردن سبب تغییر مورفولوژی و زیست پذیری سلولهای کپسوله شده نشد. بررسیهای پس از تمایز، بیان مارکرهای اختصاصی اندودرم قطعی شامل FOXa2 و SOX17 را اثبات کرد.
نتیجهگیری: آلژینات قابلیت کاربرد به عنوان یک داربست سه بعدی جهت کشت و تمایز سلولهای بنیادی مزانشیمی مشتق از ژل وارتون به اندودرم قطعی را دارد.
مارال رستمی چایجان، مرجان صباغیان، مهدی علیخانی، فاضل صحرانشین سامانی، رضا سلمان یزدی، سید نوید المدنی، آناهیتا محسنی میبدی،
دوره 17، شماره 5 - ( مرداد 1393 )
چکیده
زمینه و هدف: بتا دفنسین126 انسانی یک گلیکوپروتئین کوچک کاتیونی (12کیلو دالتون) بسیار غنی از سیستئین است. ژن این پروتئین در انسان بر روی انتهای تلومری بازوی کوتاه کروموزوم 20 قرار دارد. بیان بالایی از این پروتئین در اپیدیدیم گزارش شده است. این پلیپپتید سطح سلولهای اسپرم را در حین عبور از اپیدیدیم پوشش میدهد. از آنجا که بتا دفنسین 126 در بلوغ و ظرفیتپذیری اسپرم موثر است، میتواند نقش مهمی در ناباروری ناشناخته درمردان ایفا نماید. پژوهش حاضر برای بررسی رابطه بین جهش در ژن بتا دفنسین 126 و ناباروری ناشناخته در مردان طراحی شده است.
مواد و روشها: در این مطالعه مورد- شاهد جهش دو نوکلئوتیدی سیتوزین3121 و 3122 در اگزون 2 ژن DEFB126 در 35 مرد ایرانی با ناباروری ناشناخته و 40 مرد بارور با اسپرموگرام طبیعی به عنوان گروه کنترل مراجعه کننده به پژوهشگاه رویان بررسی شد. در این مطالعه روشهای SSCP و تعیین توالی برای یافتن تغییر در ژن مورد استفاده قرار گرفت. روش الایزا برای ارزیابی بیان این پروتئین در سطح سلولهای اسپرم انجام شد.
یافتهها: بررسی دادههای ژنتیکی نشان داد که 6/28 درصد از مردان با ناباروری ناشناخته و 5/7 درصد از گروه کنترل دارای ژنوتیپ هموزیگوت جهش دارdel/del میباشند. فراوانی جهش به طور معنیداری در گروه بیمار بیشتر از گروه کنترل بود (05/0< p). بیان این پروتئین در مردان با ژنوتیپ هموزیگوت del/del نسبت به سایر ژنوتیپها کمتر است(005/0< p).
نتیجه گیری: مطالعه حاضر نشان میدهد که این تغییر رایج در توالی ژن DEFB126 عامل موثری بر عملکرد سیستم تولید مثلی میباشد. در نتیجه مردان با ژنوتیپ هموزیگوت جهش دار نسبت به مردانی که آلل هموزیگوت طبیعی را دارا میباشند قدرت باروری کمتری دارند
هما محسنی کوچصفهانی، مینا میرزامحمدی، داود سهرابی،
دوره 17، شماره 12 - ( اسفند 1393 )
چکیده
زمینه و هدف: نانو ذرات میتوانند با داشتن اندازه کوچک بر سد خونی بیضهای غلبه کرده و بر فرایند اسپرماتوژنز تاثیر گذارند. هدف از این مطالعه بررسی اثرات نانو ذرات مولیبدن بر تغییرات روند اسپرماتوژنز و بافت بیضه در رت نر بالغ ویستار میباشد.
مواد و روشها: در این مطالعه تجربی 30رت نر بالغ ویستار به طور تصادفی به 5 گروه شش تایی شامل یک گروه کنترل، دو گروه شم و دو گروه تجربی تقسیم شدند. گروه کنترل تیماری دریافت نکرد. دو گروه تجربی دوز 5 و 10 میلیگرم بر کیلوگرم نانو ذرات مولیبدن تری اکسید(20نانومتر) و دو گروه شم، سرم فیزیولوژی به صورت تزریق درون صفاقی دریافت نمودند. بعد از 28 روز، بیضه رتها خارج شد و جهت بررسیهای بافتشناسی در محلول ثابت کننده بوئن تثبیت گردید. برشهای 5 میکرومتری با هماتوکسیلین-ائوزین رنگ آمیزی شدند.
یافتهها: در گروه تجربی که دوز 5 میلیگرم بر کیلوگرم نانو ذره دریافت کردند، کمی به هم ریختگی در سلولهای اسپرماتوژنیک در تعدادی از لولهها مشاهده شد. در گروه تجربی که دوز 10 میلیگرم بر کیلوگرم نانو ذره دریافت کردند، به علاوه در تعداد سلولهای اسپرماتوژنیک و سرتولی در مقایسه با گروه کنترل کاهش معنیداری مشاهده شد.
نتیجهگیری: با توجه به نتایج این تحقیق، مواجهه با مقادیر زیاد نانو ذرات مولیبدن، سیستم تولید مثلی نر را از طریق وابسته به دوز به هم میریزد. بنابراین در استفاده از این نانو ذرات باید احتیاط شود.
سحر پارسایی، هما محسنی کوچصفهانی، غلامرضا کاکا، همایون صدرایی، مجتبی کهالی،
دوره 18، شماره 6 - ( شهریور 1394 )
چکیده
زمینه و هدف: استرس، یک آشفتگی روحی یا عاطفی است که در پاسخ به عوامل خارجی و محرکها ایجاد میشود و میتواند در دوره بارداری نیز بروز نماید. هدف از این مطالعه بررسی اثر استرس در دوران بارداری بر تغییرات بافتی قشر مخچه و آستانه تشنج فرزندان آنها میباشد .
مواد و روش ها: در این مطالعه تجربی، 20 موش ماده باردار به دو گروه تقسیم شدند. گروه کنترل که استرس ندیده و گروه استرس دیده که به مدت 14 روز، روزانه به مدت یک ساعت تحت استرس بی حرکتی قرار گرفتند. بررسی آستانه تشنج در فرزندان با استفاده از تزریق داروی پنتیلن تترازول (PTZ) انجام شد(8 n= ) . جهت بررسی تکوین مخچه ، فرزندان به سه گروه تقسیم شدند. گروه کنترل: مادران هیچ استرسی ندیدند و فرزندان نیز PTZ دریافت نکردند (4 n= ). گروه شم: مادران تحت استرس قرار نگرفتند، ولی فرزندان PTZ دریافت کردند (4 n= ). گروه تجربی: مادران استرس دیدند و فرزندان نیز داروی PTZ دریافت کردند (4 n= ). پس از برش مخچه ، ضخامت لایههای قشر مخچه و تعداد سلولها در هر لایه بررسی شد.
یافتهها: میانگین آستانه تشنج در فرزندان تحت استرس بارداری در مقایسه با فرزندانی که مادرانشان تحت استرس نبودند، افزایش معنیداری را نشان داد (001/0 p< ) . از سوی دیگر میانگین تعداد سلولهای پورک ی نژ در گروه تجربی در مقایسه با گروههای دیگر کاهش معنیداری داشت (001/0 p< ) . همچنین میانگین ضخامت لایههای گرانولار و مولکولار مخچه در گروه تجربی در مقایسه با گروه های دیگر تفاوت معنیداری نداشت (05/0 p> ) . با این وجود، میزان تراکم سلولهای لایه گرانولار در گروه تجربی نسبت به گروههای دیگر کاهش معنیداری را نشان داد (001/0 p< ) .
نتیجه گیری: استرس دوران بارداری سبب افزایش آستانه تشنج فرزندان و نیز موجب تغییراتی در روند تکوین مخچه آنها میگردد.
باقر سید علی پور، علی حسنی، محمد علی ابراهیم زاده، مجتبی محسنی،
دوره 18، شماره 11 - ( بهمن 1394 )
چکیده
زمینه و هدف: خانواده نعناعیان دارای حدود 200 جنس و 4000 گونه میباشد. اکثر گونههای این خانواده دارای اسانس بوده که در صنایع مختلف دارویی، آرایشی و بهداشتی و غذایی کاربرد دارند. هدف از این مطالعه، بررسی ترکیبات شیمیایی اسانس اندام هوایی گونه گیاهی Ballota platyloma و بررسی اثر ضد باکتریایی عصاره متانولی گونه مذکور میباشد.
مواد و روشها: در این مطالعه تجربی، گیاه Ballota platyloma متعلق به خانواده lamiaceae و بومی ایران از منطقه ورسک مازندران جمعآوری شد. اسانسگیری قسمتهای هوایی گیاه به روش تقطیر با آب از طریق دستگاه کلونجر انجام شد. به منظور شناسایی ترکیبهای عمده اسانس از GC/MS استفاده شد. عصارهگیری به روش ماسراسیون انجام شد. فعالیت ضد باکتریایی عصاره متانولی برعلیه استافیلوکوکوس اورئوس، سودوموناس آئروژینوزا، اشرشیاکلی و باسیلوس سابتلیس به روش انتشار از دیسک و حداقل غلظت بازدارندگی بررسی شد.
یافتهها: نتایج حاصل از بررسی اجزای اسانس به روش GC/MS، تعداد 24 ترکیب را در اسانسBallota platyloma اثبات کرد. هگزا دکانوئیک اسید (30/40 درصد)، جرماکرن دی(6/26 درصد) و بتاکاریوفیلن (74/4 درصد) ترکیبات عمده موجود در آن را تشکیل میدهند. نتایج نشان داد که عصاره متانولی Ballota platyloma دارای فعالیت ضد باکتریایی است. در میان باکتریهای مذکور، بیشترین فعالیت ضد باکتریایی عصاره علیه استافیلوکوکوس اورئوس و کمترین فعالیت علیه سودوموناس آئروژینوزا میباشد.
نتیجهگیری: نتایج مطالعه نشان داد که مهمترین ترکیب اسانس جرما کرن دی بود و همچنین عصاره متانولی دارای اثرات ضد باکتریایی میباشد. از این رو، به منظور پیدا کردن مکانیسم اساسی این فعالیت، تحقیقات بیشتری باید انجام شود.
لیلا پیشرفت ثابت، کتایون صمیمی راد، اعظم بوالحسنی، مهین آهنگر اسکویی،
دوره 19، شماره 1 - ( فروردین 1395 )
چکیده
زمینه و هدف: تغییرپذیری ویروس هپاتیت C (HCV) مهمترین مشکل در فرآیند تهیه واکسن علیه این عفونت میباشد. در این مطالعه تجربی، برای ساخت واکسن حفاظت کننده علیه HCV، ساختار DNA دربرگیرنده اپیتوپهای حفاظت شده از پروتئینهای ویروسی طراحی و ساخته شد. به منظور تقویت پاسخ ایمنی القاء شده، از خاصیت ادجوانتی انتهای آمین gp96 (NT(gp96)) استفاده گردید.
مواد و روشها: واکسن چنداپی توپی (PT) HCV کدکننده چهار اپی توپ ایمونودومینانت لنفوسیتهای T سیتوتوکسیک (HLA-A2 و H2-Dd) از آنتی ژنهای Core، E2، NS3 و NS5B، به همراه یک اپی توپ Th CD4+ از NS3 و یک اپی توپ B-cell از E2 طراحی و ساخته شد. سپس NT(gp96) به DNA PT متصل گردید(PT-NT(gp96)). پاسخهای ایمنی سلولی و هومورال برانگیخته شده با ساختار PT و PT-NT(gp96) در مدل موشی مورد ارزیابی قرار گرفت.
یافته ها: مطابق سنجش فلوسیتومتری چند رنگی، فراوانی سلولهای T-CD8+ تولیدکننده IFN-γ و TNF-α در سلولهای طحال موشهای ایمن شده با PT-NT(gp96) (6/8 درصد و 4 درصد) نسبت به گروه ایمن شده با PT (0/9 درصد و 8/0 درصد) افزایش معنیداری را نشان داد. نتایج مشابهی در بررسی لنفوسیت کبد موشهای واکسینه شده به دست آمد. میزان IgG، IgG1 و IgG2a در موشهای واکسینه شده با PT-NT(gp96) به طور معنیداری از موشهای ایمن شده با PT بالاتر بود(005/p<0).
نتیجه گیری: نتایج نشان داد ساختار PT قادر به القای پاسخ ایمنی در مدل موشی میباشد. اتصال NT(gp96) به ساختار PT به طور مؤثری سبب تقویت پاسخ ایمنی هومورال و سلولی علیه HCV در مقایسه با واکسن PT میگردد.
سمیه کدخدایان، شیوا ایرانی، سید مهدی سادات، فاطمه فتوحی، اعظم بوالحسنی،
دوره 19، شماره 4 - ( تیر 1395 )
چکیده
زمینه و هدف: یکی از پروتئینهای مهم ویروس HIV-1 به نام Nef نقش مهمی در چرخه تکثیر ویروس و پیشرفت بیماری ایدز دارد و القای پاسخ ایمنی بر ضد آن میتواند تا حدی عفونت ویروسی را مهار نماید. به علاوه، بخشی از ناحیه پروتئین فعال کننده رونویسی (Tat، اسید آمینههای 48 تا 60) از ویروس HIV توانسته است به عنوان یک پپتید نفوذ کننده سلولی (CPP) عمل نماید. در این تحقیق، برای اولین بار کلونینگ و بیان فیوژن Tat-Nef در باکتری اشرشیاکلی صورت گرفت. تأیید بیان پروتئین توسط آنالیز وسترن بلات و تخلیص آن از طریق روش رنگ آمیزی معکوس انجام شد.
مواد و روشها: در این مطالعه تجربی، ابتدا کلونینگ فیوژن Tat-Nef در وکتور بیانی pGEX6p2 صورت گرفت. سپس القای بیان پروتئین نوترکیب Tat-Nef در باکتری اشرشیا کلی سویه BL21 (DE3) توسط القا کننده IPTG انجام شد. تأیید بیان از طریق تکنیک SDS-PAGE و وسترن بلات با استفاده از آنتیبادی منوکلونال ضد Nef صورت گرفت. سپس، تخلیص پروتئین فیوژن توسط تکنیک رنگ آمیزی معکوس از روی ژل انجام شد.
یافتهها: نتایج آنالیز PCR و هضم آنزیمی، وجود باند واضح حدود 726 جفت باز را روی ژل آگارز تأیید کرد که نشانگر کلونینگ صحیح فیوژن Tat-Nef در وکتور بیان پروکاریوتی pGEX6p2 بود. همچنین، وجود باند پروتئینی حدود 54 کیلودالتون روی ژل SDS-PAGE نشانگر بیان پروتئین Tat-Nef بود که توسط آنتیبادی منوکلونال ضد Nef در آنالیز وسترن بلات تأیید شد.
نتیجهگیری: پروتئین فیوژن نوترکیبTat-Nef تخلیص شده به عنوان یک آنتی ژن برای طراحی واکسن پروتئینی در مقابل عفونت ویروس HIV استفاده خواهد شد.
رضا پاکیاری، محمد رفیعی، سمیه ابولحسنی،
دوره 19، شماره 6 - ( شهریور 1395 )
چکیده
زمینه و هدف: زمان خرابی دندان دایمی از نوع سانسور شده فاصلهای میباشد، زیرا زمان دقیق پوسیدگی دندان مشخص نبوده و تنها میدانیم که پوسیدگی در فاصله بین دو ویزیت متوالی رخ داده است. آزمونهای نیکویی برازش معدودی برای دادههای سانسور شده فاصلهای در دسترس میباشد. در این مقاله، یک روش جدید را برای انجام آزمون نیکویی برازش دادههای سانسور شده فاصلهای مربوط به زمان خرابی اولین دندان دایمی پیش آسیاب (دندان شماره 6) به کار خواهیم برد.
مواد و روشها: دو روش انجام آزمون نیکویی برازش دادههای سانسور شده فاصلهای بر اساس تولید اعداد تصادفی از هر داده فاصلهای و سپس میانگینگیری از آماره آزمون و یا میانگینگیری از مقادیر p برای دادههای زمان خرابی اولین دندان دایمی پیش آسیاب به کار گرفته شده است.
یافتهها: میانگین سن خرابی اولین دندان دایمی پیش آسیاب در 95 ماهگی به دست آمد. مقدار p آزمون نیکویی برازش مدلهای وایبل، لگ نرمال و گاما به دو روش پیشنهادی به دست آمده است.
نتیجهگیری: با مقایسه مقادیر p، مدل لگ نرمال به عنوان مناسبترین مدل برای برازش زمان خرابی اولین دندان دائمی پیش آسیاب معرفی شد.
ژیلا محسنی، ایرج جوادی، سعید شانقی،
دوره 21، شماره 4 - ( دوماهنامه مرداد و شهریور 1397 )
چکیده
زمینه و هدف: سابقه مصرف بیمارستانی بلئومایسین، نشانگر یک سری واکنشهای وسیع در سیستمهای بیولوژیکی است که ناشی از اثرات مستقیم و غیرمستقیم آن بوده است. واکنشهای متقابل خود سیستم بیولوژیک این فرآیند را پیچیده تر میکند. افزایش شیوع و بروز روزافزون بیماریهای سرطانی که تحت درمان بلئومایسین قرار میگیرند، اهمیت موضوع را نشان میدهد. هدف از انجام این مطالعه، بررسی تاثیر نیاسین بر کاهش عوارض ناشی از مصرف بلئومایسین در مدل انسانی میباشد.
مواد و روشها: این مطالعه تجربی به صورت مورد-شاهدی و کارآزمایی بالینی دو سو کور انجام شد. از بین بیماران سرطانی مراجعه کننده به بیمارستان خوانساری اراک که تحت درمان با بلئومایسین بودند، 20 نفر به طور تصادفی انتخاب و به هر فرد دو گروه تقسیم شدند. به هر فرد گروه اول (کنترل) 2 عدد دارونما در روز (هر 12 ساعت یکبار) و گروه دوم (تیمار) روزی دو عدد قرص 100 میلیگرمی نیاسین داده شد و نتایج حاصل از آن ثبت و تحلیل گردید.
یافتهها: مقایسه بین دو گروه کنترل و تیمار نشان دهنده کاهش تهوع و استفراغ در گروه تیمار نسبت به گروه کنترل بود. همچنین عارضه اختلال حس چشایی در گروه تیمار در مقایسه با گروه کنترل کاهش داشته و این اختلاف از لحاظ آماری معنادار بود(05/0 > p).
نتیجه گیری: نتایج این تحقیق نشان میدهد که نیاسین میتواند عوارض حاصل از درمان بیماران سرطانی توسط بلئومایسن را از جهات مختلف از جمله عوارض، تهوع، استفراغ و از بین رفتن حس چشایی کاهش دهد، اما تاثیرات آن بر مشکلات تنفسی احتمالا به علت پایداری آسیبهای ناشی از بلئومایسن قابل توجه نبود.
فتح الله محقق، مهران محسنی، نسرین رباط میلی، محمدرضا بیاتیانی، فاطمه سیف، نیرسادات مصطفوی،
دوره 21، شماره 6 - ( دو ماهنامه آذر و دی 1397 )
چکیده
زمینه و هدف: پرتودرمانی، نابودی سلولهای سرطانی است و در تمام بیماران مبتلا به سرطان پستان باعث کاهش عود مجدد در آینده، تسکین درد در تومورهای موضعی و علائم متاستازها میشود. روشهای درمانی مختلفی مانند فیلدهای الکترونی یا فوتونی یا ترکیبی از هر دو نوع فیلد وجود دارد.
مواد و روشها: در این مطالعه برای درمان غدد لنفاوی ناحیهای سوپراکلاویکل از دو روش درمانی 1) درمان فوتون و 2) ترکیب فوتون–الکترون در پرتودرمانی استفاده شد. 30 بیمار مبتلا به سرطان پستان (راست) همراه با درگیری غدد لنفاوی ناحیهای انتخاب شدند. با استفاده از نرمافزار ایزوگری اطلاعات طراحی درمان بیماران با دو روش مذکور بهدست آمد.
یافتهها: ماکزیمم و میانگین دوز رسیده به سوپراکلاویکل در روش اول 64/1±08/52 و 51/59±0/42 گری و برای روش دوم 64/1±24/54 و 43/0±67/43 گری گزارش شد. V90 (درصدی از حجم سوپراکلاوکل که 90 درصد دوز تجویزی را دریافت کرده است) در روش اول 94/1±74/59 درصد و در روش دوم 94/0±26/70 درصد محاسبه و مقدار p، 004/0 گزارش شد. ماکزیمم دوز رسیده به نخاع در دو روش اول 9/1±66/14 و 92/22±0/10 و برای تیروئید به ترتیب 1/3±62/42 و 02/5±67/37 گری بود.
نتیجهگیری: طبق نتایج ماکزیمم دوز رسیده به نخاع و تیروئید در روش جدید با سطح معنیداری کاهش داشت. ماکزیمم و میانگین دوز رسیده به سوپراکلاویکل در درمان جدید افزایش داشت. پوشش دهی حجم تومور در روش جدید بهینهتر گزارش شد.
بهزاد سلمانی، جعفر حسنی،
دوره 24، شماره 2 - ( خرداد و تیر 1400 )
چکیده
زمینه و هدف: هدف از این مطالعه مقایسهی کارآمدی رفتار درمانی شناختی، زولپیدم 10 میلیگرم و لیست انتظار روی ادراک بیماری و بازدهی خواب در افراد مبتلا به اختلال بیخوابی مزمن بود.
مواد و روش ها: شرکتکنندگان شامل هفتاد و چهار (43 نفر زن) بیمار مبتلا به اختلال بیخوابی مزمن بودند که با استفاده از نمونهگیری هدفمند در بازه زمانی آذر 1397 تا بهمن 1398 با استفاده از ملاکهای ورود و خروج، انتخاب شده و به شکل تصادفی در یکی از سه گروه رفتار درمانی شناختی (25 نفر)، دارو درمانی (زولپیدم 10 میلیگرم؛ 29 نفر) و لیست انتظار (20 نفر) قرار گرفتند. تمامی بیماران در سه نوبت پیش از درمان، پس از درمان و پی گیری سه ماهه توسط نسخهی فارسی فرم کوتاه پرسشنامهی ادراک بیماری و شاخص بازدهی خواب مورد سنجش قرار گرفتند. سپس دادهها با استفاده تحلیل واریانس مختلط همراه با آزمون تعقیبی بونفرونی و تحلیل واریانس با تدابیر مکرر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
ملاحظات اخلاقی: تمامی مراحل این پژوهش تحت نظارت و تایید کمیتهی اخلاق در پژوهش دانشگاه خوارزمی تهران صورت گرفته است (کد اخلاق: IR.KHU.REC.1398.008).
یافته ها: بیمارانی که رفتار درمانی شناختی دریافت کرده بودند، در دو مرحلهی پس از درمان و پی گیری سه ماهه در ادراک بیماری و بازدهی خواب، نمرات به طور معنادار کمتری نسبت به گروه لیست انتظار دریافت کردند. کارآمدی دارو درمانی تنها در مرحلهی پس از درمان مشاهده شد، اما در مرحلهی پی گیری سه ماهه، بین گروه های دارو درمانی و لیست انتظار تفاوت معناداری وجود نداشت.
نتیجه گیری: رفتار درمانی شناختی برای بیخوابی، ادراک بیماری و بازدهی خواب را در طول مدت 3 ماه به طور معنادار کاهش داد. دستاوردهای درمانی تا 3 ماه پس از پایان درمان همچنان حفظ شدند. عدم دریافت درمان در گروه لیست انتظار و قطع تدریجی درمان در گروه دارو درمانی منجر به کاهش بازدهی خواب و افزایش ادراک بیماری میگردد.