30 نتیجه برای جنس
الهام جعفری، صدیقه کمالی، سعیده مظلوم زاده، فرانک شریفی،
دوره 15، شماره 9 - ( 11-1391 )
چکیده
زمینه و هدف: سالمندی در مردان با کاهش متوسط و پیشرونده تستوسترون پلاسما همراه است. با این وجود، ارتباط کمبود نسبی آندروژن در مردان سالمند با علایم بالینی همچنان مورد اختلاف نظر است. هدف این مطالعه بررسی ارتباط بین علایم کمبود آندروژن بر اساس پرسشنامه ADAM و سطح هورمونهای جنسی در مردان بالای 40 سال می باشد. مواد و روشها: این مطالعه مقطعی بر روی 171 مرد سالم بالای 40 سال انجام شد. اطلاعات دموگرافیک و پرسشنامه ADAM توسط هر یک از نمونهها تکمیل شد. همچنین، سطح سرمی هورمونهای تستوسترون آزاد، استرادیول، LH و FSH با استفاده از روش الایزا اندازهگیری شد. دادهها با استفاده از آزمونهای آماری مربع کای، من ویتنی و رگرسیون لوجستیک مورد بررسی قرار گرفتند. یافتهها: بر اساس پرسشنامه ADAM، علایم بالینی کمبود آندروژن در 85 نفر (7/49 درصد) از نمونهها وجود داشته و سن رابطه معنی داری با نتیجه مثبت پرسشنامه ADAM داشت. ارتباط معنی داری بین نمره کلی بدست آمده از این پرسشنامه با هورمون های جنسی مشاهده نشد. در بررسی ارتباط هر یک از علائم سالمندی با سطح هورمون های جنسی، فقط علایم جنسی با سطح پایین تستوسترون ارتباط معنی داری داشتند. نتیجهگیری: علایم بالینی کمبود آندروژن نمی تواند به طور دقیق سطوح هورمون های جنسی در مردان سالمند را پیشگویی کند. با این وجود تشخیص هیپوگونادیسم در سالمندان مبتلا به اختلالات جنسی باید مورد توجه قرار گیرد.
منوچهر مهرام، فرناز کریمی،
دوره 16، شماره 7 - ( 7-1392 )
چکیده
زمینه و هدف : مغز انسان از دو نیمکره تشکیل گردیده که فعالیت هر نیمه از بدن تحت تأثیر نیمکره طرف مقابل قرار می گیرد. معمولاً فعالیت یک نیمکره نسبت به دیگری غلبه دارد و باعث می گردد توان فعالیت اندامها در یک نیمه بدن بیشتر باشد و از همین خصوصیت راست دست یا چپ دست بودن افراد تا حد زیادی می توان برای تعیین نیمکره غالب مغز استفاده نمود. این مطالعه تحلیلی با هدف تعیین نقش دست غالب و جنسیت بر هوش و آزمون های آمادگی تحصیلی کودکان بدو ورود به دبستان انجام گردید.
روش بررسی: از میان کودکان شش تا شش و نیم ساله ساکن در محلات طبقه اجتماعی- اقتصادی متوسط شهر قزوین که برای سنجش جسمانی و روانی بدو ورود به دبستان به مراکز سنجش مراجعه نمودند دو گروه 200 نفره چپ دست و راست دست به نسبت برابر از دو جنس به صورت تصادفی و به ترتیب مراجعه انتخاب و نتایج آزمون هوش و آمادگی تحصیلی در دو گروه و به تفکیک دو جنس مقایسه و تحلیل شد. ارزش P کمتر از 05/0 معنی دار تلقی گردید.
یافتهها: میانگین وانحراف معیار نمره آزمون آمادگی تحصیلی در راست دست ها 04/4 ± 15/38 و در چپ دست ها 70/2 ± 71/38 و بدون اختلاف معنی دار بود. این میانگین در پسرها8/3 ± 8/38 و در دخترها نیز 4/3 ± 30/38 و بدون اختلاف معنی دار بود. مقایسه راست دست ها و چپ دست ها در هر یک از دو جنس نیز معنی دار نبود.
نتیجهگیری: هیچگونه اختلاف معنی داری بین نتایج آزمون آمادگی تحصیلی در دو گروه چپ دست و راست دست و بین دو جنس مشاهده نگردید.
سیمین تعاونی، ندا ناظم اکباتانی، حمید حقانی،
دوره 17، شماره 3 - ( 3-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: یکی از شایعترین مشکلات زنان در سنین یائسگی کاهش رضایت جنسی آنان میباشد، که کیفیت زندگی ایشان را تحت تاثیر قرار میدهد. هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی تاثیرآفرودیت بر رضایت جنسی زنان یائسه بود.
مواد و روشها: در این کارآزمایی بالینی سه سوکور همراه با گروه دارونما، 80 زن داوطلب سالم 60- 50 ساله، مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی تهران، در مطالعه شرکت داده شدند. شرکت کنندگان به صورت تصادفی در دو گروه مصرف کننده کپسول آفرودیت و گروه دارونما به مدت یک ماه قرارگرفتند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش مقیاس اندازهگیری عملکرد جنسی ساباتسبرگ بود که بخشی از آن وضعیت رضایت جنسی را مورد ارزیابی قرار داد.
یافتهها: بعد از گذشت یک ماه از مداخله، بین میانگین نمره رضایت جنسی در دو گروه تفاوت معنیداری دیده شد(01/0p=). رضایت جنسی در مقایسه با قبل از یائسگی در دو گروه مورد مقایسه قرار گرفت، نتیجه آزمون تی زوجی نشان داد که تفاوت معنیدار آماری قبل و بعد از مداخله در دو گروه وجود ندارد(16/0p=).
نتیجهگیری: مصرف آفرودیت میتواند رضایت جنسی را درزنان یائسه بهبود ببخشد. بنابراین آشنایی مراقبین بهداشتی با این مکملها ضروری به نظر میرسد.
مریم کاظمی پور، افروز حاجی قاسمی، صنم میربیگی،
دوره 18، شماره 6 - ( 6-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: پرمولرهای مندیبل به جهت تنوع آناتومیکی زیادی که دارند، احتمالاً یکی از مشکل ترین دندان ها در درمان ریشه به حساب می آیند. هدف از مطالعه حاضر ارزیابی و مقایسه ساختار کانال ریشه در دندان های پرمولر اول مندیبل در دو جنس مذکر و مونث به کمک روش تصویربرداری توموگرافی کامپیوتری اشعه مخروطی (CBCT) در یک جمعیت ایرانی است.
مواد و روش ها: در این مطالعه تحلیلی – مقطعی، از 230 تصویربرداری CBCT (115تصویر مربوط به جنس مونث و 115 تصویر مربوط به جنس مذکر) استفاده گردید. تصاویر در هر سه صفحه فضایی مورد ارزیابی قرار گرفته و تفاوت تعداد کانال و ریشه از نظر آماری مقایسه و گزارش شد. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 17 و آزمون کای مربع انجام شد و سطح معنیداری برابر با 05/0 p< در نظر گرفته شد.
یافتهها: به طور کلی، از 460 دندان پرمولر اول مندیبل، 7/85 درصد تک ریشه، 3/14 درصد دو ریشه، 9/63 درصد تک کاناله و 1/36 درصد دو کاناله بودند. در مقایسه بین دو جنس مذکر و مونث، در جنس مذکر میزان شیوع تک ریشه در پرمولر اول مندیبل 7/78 درصد، دو ریشه 3/21 درصد، تک کانال 60 درصد و دو کانال 40 درصد و در جنس مونث شیوع تک ریشه 6/92 درصد، دو ریشه 4/7 درصد، تک کانال 8/67 درصد و دو کانال 2/32 درصد گزارش شد.
نتیجه گیری: بر اساس نتایج این مطالعه، شیوع دو ریشه در پرمولرهای اول مندیبل در جنس مذکر نسبت به جنس مونث به طور معنیداری بالاتر بود.
کیانوش امینی، حمید طاهر نشاط دوست، محمد علی مظاهری، محمدعلی نادی،
دوره 18، شماره 12 - ( 12-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: سوء استفاده جنسی از کودکان با عوارض بسیار زیادی مانند اختلال استرس پس از سانحه، افسردگی، اضطراب و مشکلات رفتاری توام میباشد. این مطالعه با هدف به کارگیری درمان مبتنی بر آموزش یادآوری خاص بر میزان افسردگی و اضطراب کودکان دارای اختلال استرس پس از سانحه ناشی از سوء استفاده جنسی انجام شد.
مواد و روشها: این پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل انجام پذیرفت. 34 کودک دارای اختلال استرس پس از سانحه ناشی از سوء استفاده جنسی به روش نمونهگیری دردسترس انتخاب شده و به صورت تصادفی در دو گروه قرار گرفتند. گروه آزمایش طی 7 جلسه 5/1 ساعته، آموزش را دریافت کردند. به منظور گردآوری دادهها از دو پرسشنامه اضطراب اسپنس و افسردگی کودکان استفاده شد. تحلیل دادهها به کمک نرم افزار SPSS نسخه 20 و به روش تحلیل کوواریانس چند متغیره صورت پذیرفت.
یافتهها: یافتهها نشان داد که آموزش یادآوری خاص به طور قابل ملاحظهای باعث کاهش نمرات افسردگی و اضطراب میشود. دادهها در مرحله پیگیری نشان دادند که این درمان در طولانی مدت بر افسردگی تاثیر داشته(943/5=F، 021/0=p)، ولی نمیتواند اضطراب را به طور موثر کاهش دهد(305/0=F، 585/0=p).
نتیجهگیری: نتایج نشان دادند که آموزش یادآوری خاص برمیزان افسردگی و اضطراب کودکان دارای اختلال استرس پس ازسانحه ناشی از سوء استفاده جنسی تاثیر بسیاری دارد، بنابر این مشاوران و درمانگران میتوانند از این روش در درمان کودکان مبتلا به اختلال مذکور استفاده نمایند.
فیروزه رئیسی، حبیب الله قاسم زاده، نرگس کرمقدیری، ریحانه فیروزی خجسته فر، علی پاشا میثمی، عباسعلی ناصحی، مریم سرایانی، جلیل فلاح، نرگس ابراهیم خانی،
دوره 19، شماره 4 - ( 4-1395 )
چکیده
زمینه و هدف: با توجه به شیوع بالای اختلال عملکرد جنسی در زنان مبتلا به اختلال وسواس جبری و تأثیر آن بر رضایتمندی زناشویی، هدف پژوهش حاضر بررسی عملکرد جنسی و رضایتمندی زناشویی در زنان مبتلا به اختلال وسواس جبری است.
مواد و روشها: در این پژوهش مقطعی، 36 زن مبتلا به اختلال وسواس جبری مراجعه کننده به درمانگاه بیمارستان روان پزشکی روزبه (وابسته به دانشگاه علوم پزشکی تهران) و چند مطب خصوصی، به صورت نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و پرسشنامههای جمعیت شناختی، OCI-R ،MOCI ،BDI-II FSFI و پرسشنامه محقق ساخته رضایتمندی زناشویی را تکمیل نمودند.
یافتهها: 6/80 درصد زنان، اختلال عملکرد جنسی را گزارش کردند. بررسی خرده مقیاسهای پرسشنامه عملکرد جنسی زنان مشخص کردکه 50 درصد زنان در میل جنسی، 3/58 درصد در برانگیختگی، 1/36 درصد در لوبریکاسیون، 4/44 درصد در ارگاسم، 7/41 درصد در رضایت جنسی و 8/52 درصد در خرده مقیاس درد با مشکل مواجه هستند. همچنین، خرده مقیاسهای برانگیختگی، لوبریکیشن، رضایت جنسی، درد و نمره کلی عملکرد جنسی با رضایتمندی زناشویی همبستگی معنیداری نشان دادند. در بررسی ارتباط میان وسواس (پرسشنامه MOCI) و رضایتمندی زناشویی مشخص شد که خرده مقیاس شست و شو با رضایتمندی زناشویی همبستگی معنیداری دارد. در حالی که رابطه میان وسواس (OCI-R , MOCI ) و عملکرد جنسی زنان (FSFI) معنیدار نشد.
نتیجهگیری: شیوع بالای اختلال عملکرد جنسی در زنان مبتلا به و سواس و همبستگی معنیدار بین وسواس و رضایتمندی زناشویی و نیز عملکرد جنسی و رضایتمندی زناشویی، نشان دهنده ارتباط احتمالی وسواس، رضایت زناشویی و عملکرد جنسی میباشد.
عاطفه گشوارپور، عطااله عباسی، عاتکه گشوارپور،
دوره 19، شماره 7 - ( 7-1395 )
چکیده
زمینه و هدف: تفاوتهای فردی، به ویژه جنسیت، نقش مهمی در چگونگی پاسخ افراد به احساسات دارد. در تحقیقات علوم شناختی، تحلیل سیگنالهای بیولوژیکی به عنوان یکی از راههای مطمئن در بررسی این پاسخها معرفی شده است. در این مقاله، با اتخاذ رویکردی جامع بر روشهای پردازش سیگنالهای حیاتی، مطالعه دقیقی بر مسأله تفاوتهای میان زنان و مردان به تحریکات احساسی مختلف از جمله ترس، غم، شادی و آرامش شده است.
مواد و روشها: بر این اساس، روشهای پردازش سیگنال به سه دسته کلی تحلیلهای خطی، ویولت و غیرخطی تقسیم میشود. در روش پیشنهادی، ویژگیهای مختلف از هر سه دسته و از سه سیگنال خودمختار (شامل سیگنالهای قلبی، پالس انگشت و هدایت الکتریکی پوست) استخراج گردید. برای ایجاد احساسات در افراد، قطعات موسیقی معتبر از چهار کلاس احساسی پخش شد.
یافتهها: نتایج بیانگر وجود الگوهای متفاوت در پاسخ به تحریکات احساسی مختلف در میان زنان و مردان بوده است. این تفاوتها در ویژگیهای سیگنال پالس نسبت به دو سیگنال دیگر مشهودتر بود. از میان کلاسهای احساسی، ترس بیشترین نرخ تمایز در پاسخهای احساسی خانمها و آقایان را ایجاد کرده است.
نتیجهگیری: این مطالعه سعی کرده است تا با بررسی جامع سیگنالهای خودمختار و روشهای مختلف پردازش، بتوانند بینش جدید و درک بهتری از تفاوتهای جنسیتی افراد در پاسخهای احساسی را ارائه نماید. به علاوه، به محققان کمک میکند در مواجهه با حجم وسیعی از اطلاعات به دست آمده از تحلیل سیگنال، تصمیمی مناسب در جهت شناسایی روش پردازشی کارآمد اخذ نمایند.
محمد پرستش، علی حیدریانپور، محمد بیات، عباس صارمی،
دوره 19، شماره 8 - ( 8-1395 )
چکیده
زمینه و هدف: دیابت ملیتوس با کاهش شاخصهای باروری همراه است. از طرفی تمرینات مقاومتی با کاهش عوارض دیابت تأثیر مثبتی بر افراد دیابتی دارد. هدف مطالعه حاضر، بررسی اثر 10 هفته تمرین مقاومتی بر سطوح سرمی هورمونهای جنسی و پارامترهای اسپرم موشهای صحرایی دیابتی نوع 2 بود.
مواد و روشها: در این مطالعه تجربی، 36 سر موش صحرایی نژاد ویستار در محدوده وزنی 200±48 کیلوگرم به طور تصادفی به سه گروه (کنترل سالم، کنترل دیابتی و دیابتی همراه تمرین مقاومتی) تقسیم شدند. گروه دیابتی تمرین مقاومتی یک هفته بعد از القاء دیابت، به مدت 10 هفته تمرینات مقاومتی منظم را به وسیله نردبان انجام دادند. 24 ساعت بعد از آخرین جلسه تمرین، اپیدیم چپ جهت بررسی پارامترهای اسپرم و سرم خون موشهای صحرایی جهت بررسی هورمونهای جنسی جمعآوری شد. دادهﻫﺎ ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از آزﻣﻮن ﺗﺤﻠﯿﻞ واریﺎﻧﺲ یﮏ ﻃﺮﻓﻪ و آزمون تعقیبی توکی در سطح معناداری 05/0 بررسی شدند.
یافتهها: 10 هفته تمرین مقاومتی موجب افزایش معنادار سطوح سرمی تستوسترون و FSH در گروه تمرین مقاومتی نسبت به گروه کنترل دیابتی شد (007/0p<). تمرین مقاومتی تأثیری بر سطح سرمی LH در گروه تمرین مقاومتی نسبت به گروه کنترل دیابتی نداشت. هم چنین پارامترهای اسپرم (تعداد، قابلیت حیات و تحرک) در گروه تمرین مقاومتی نسبت به گروه دیابتی بهبود یافت (05/0p<).
نتیجهگیری: به نظر میرسد تمرین مقاومتی از طریق افزایش سطوح سرمی هورمونهای جنسی تستوسترون، LH و FSH موجب بهبود پارامترهای اسپرم از جمله تعداد، قابلیت حیات و قابلیت حرکت در موشهای دیابتی نوع 2 میشود.
نعیمه اکبری ترکستانی، پلینوس رمضان نژاد، محمدرضا عابدی، بابک عشرتی، عباس نکوبهر، پانته آ رمضان نژاد،
دوره 19، شماره 12 - ( 12-1395 )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: خانواده سلول بنیادی پیکر جامعه است و سلامت آن، تعالی روحی ومعنوی و رشد فکری جامعه را در پی دارد. یکی از مباحث عام جامعه امروز، تقویت پایههای زندگی زناشویی است. بیش از نیمی از مشکلات جنسی که باعث نابودی زندگی و روابط زناشویی میشود، به علت آگاهی ناکافی یا عقاید نادرست در مورد روابط جنسی ایجاد میشود. هدف از انجام این مطالعه بررسی تاثیر مشاوره قبل از ازدواج با رویکرد مبتنی بر پذیرش و تعهد بر عملکرد جنسی زوجین میباشد.
مواد و روشها: مطالعه حاضریک کارآزمایی بالینی میباشد. جمعیت هدف این پژوهش، زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره قبل از ازدواج شهر اصفهان در سال 1394 بودند. نمونهای به حجم 60 زوج انتخاب و وارد مطالعه شدند و سپس به صورت تصادفی در دو گروه مداخله(30 زوج) و کنترل(30 زوج) جای گرفتند. پس از آموزش، پرسشنامه عملکرد جنسی برای دو گروه تکمیل گردید. سپس دادهها از طریق نرم افزار spssنسخه 21 و آزمون من ویتنی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: نتایج این مطالعه نشان داد که اختلاف معناداری بین تاثیر مشاوره قبل از ازدواج با رویکرد مبتنی بر پذیرش و تعهد بر روی عملکرد جنسی زوجین نسبت به روش مرسوم مشاوره قبل از ازدواج وجود نداشت(02/0<p).
نتیجهگیری: نتایج این پژوهش با شرایط مذکور حاکی از عدم تفاوت در عملکرد جنسی زوجین بین مشاوره قبل از ازدواج و رویکرد مبتنی بر پذیرش و تعهد بود. از این رو، نیاز به پژوهشهایی با تعداد نمونه بیشتر و با انتخاب گروه هدفی که بین یک تا پنج سال از ازدواج آنان گذشته باشد، احساس میگردد.
شیرین عبدالوند، مهدی مغنی باشی، پریسا محمدی نژاد،
دوره 20، شماره 3 - ( 3-1396 )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: شیوع سرطان معده در دو جنس متفاوت و به نسبت ۲ به ۱ در مردان شایعتر است. مهمترین دلیل بیولوژیکی آن تفاوت هورمونهای جنسی میباشد که میتواند منجر به تفاوت بیان ژنها در دو جنس گردد و این به نوبه خود باعث تفاوت بروز بیماریها در دو جنس میشود. اخیرا مطالعات نشان دادهاند که miRNAها در تفاوت بیان ژنها نقش دارند. با توجه به وجود دو شکلی جنسیتی در بروز سرطان معده و عناصر پاسخ دهنده به هورمونهای جنسی در ناحیه تنظیمی ژنهای miR-146aو miR-148a ، در این مطالعه بیان این دو ژن در معده مردان و زنان سالم در گروههای سنی مختلف مقایسه شد.
مواد و روشها: با استفاده از آندوسکوپی از ناحیه آنتروم معده ۳۵ زن و ۳۵ مرد سالم نمونهگیری شد. پس از استخراج RNA و سنتز cDNA (Complementary DNA)، بیان ژنهای miR-146a و miR-148a در دو جنس با استفاده از تکنیک Real-time RT-PCR مقایسه شد و دادهها با آزمونهای آماری تی مستقل و آنووا تجزیه و تحلیل گردید.
یافتهها: بیان ژنهای miR-146a و miR-148a در مردان و زنان تفاوت معنیداری را نشان نداد. بیان ژنmiR-146a در مردان زیر ۴۵ سال به طور معنیداری بیشتر از مردان بالای ۴۵ سال بود (p=0.017، 14 df= و t=1.47) و بیان ژن miR-148a در مردان بالای ۴۵ سال به طور معنیداری بیشتر از مردان زیر ۴۵ سال بود (p=0.001، df= 12 و t=1.28); در حالی که بیان هر دو ژن در زنان زیر ۴۵ سال و زنان بالای ۴۵ سال اختلافی را نشان نداد.
نتیجهگیری: بیان ژن miR-146a در معدهی مردان با افزایش سن کاهش مییابد، در حالی که بیان ژن miR-148a در معدهی مردان با افزایش سن افزایش مییابد.
اسماعیل اسدپور، سعید ویسی،
دوره 20، شماره 7 - ( 7-1396 )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: هدف این پژوهش، بررسی اثربخشی زوج درمانی هیجان- محور بر عزت نفس جنسی و عملکرد جنسی زنان مبتلا به اسکلروز چندگانه در شهر تهران بود.
مواد و روش ها: اﻳﻦ پژوهش از ﻧﻮع ﻧﻴﻤﻪﺗﺠﺮﺑﻲ و با طرح پیشآزمون - ﭘﺲآزﻣﻮن همراه با پیگیری یک ماهه و گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل زنان مبتلا به اسکلروز چندگانه در شهر تهران بود. 30 بیمار با دامنه سنی20 تا 50 سال به عنوان نمونه انتخاب شدند و به صورت تصادفی ساده به دو گروه کنترل و گروه زوج درمانی هیجان- محورتقسیم شدند. گروه آزمایش به مدت یک ماه، 9 گام 60 دقیقهای زوج درمانی هیجان -محور را آموزش دیدند. سپس از آنها پس آزمون گرفته شد. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامههای عزت نفس جنسی و عملکرد جنسی استفاده شد. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از آزمون مانکوا در سطح معنیداری کمتر از 05/0 و نرم افزارSPSS نسخه 23 صورت گرفت.
یافته ها: بررسیهای آماری نشان داد که نمرات عزت نفس جنسی پس از مداخله زوج درمانی هیجان- محور در گروه آزمایش نسبت به گروه گواه به طور معنیداری افزایش یافت (05/0>p). همچنین آموزش زوج درمانی هیجان-محور افزایش معناداری را در عملکرد جنسی زنان مبتلا به اسکلروز چندگانه نشان داد(05/0>p).
نتیجه گیری: بر اساس یافتههای این پژوهش، زوج درمانی هیجان-محور بر افزایش عزت نفس جنسی و عملکرد جنسی زنان مبتلا به اسکلروز چندگانه تأثیر دارد. بنابر این، زوج درمانی هیجان- محورمیتواند شیوه مناسبی برای بهبود مشکلات جنسی زنان مبتلا به اسکلروز چندگانه باشد.
محمد پرستش، نادر شوندی،
دوره 21، شماره 2 - ( 2-1397 )
چکیده
چکیده
زمینه و هدف: دیابت ملیتوس با کاهش شاخصهای باروری همراه است. از طرفی، تمرین تناوبی با شدت بالا با کاهش عوارض دیابت تأثیر مثبتی بر افراد دیابتی دارد. هدف از مطالعه حاضر، بررسی اثر 10 هفته اثر تمرین تناوبی با شدت بالا (HIIT) بر سطوح سرمی هورمونهای جنسی و پارامترهای اسپرم موشهای صحرایی دیابتی نوع 2 بود.
مواد و روشها: در این مطالعه تجربی، 36 سر موش صحرایی از نژاد ویستار در محدوده وزنی 48±200 به طور تصادفی به سه گروه (کنترل سالم، کنترل دیابتی و دیابتی همراه با تمرین تناوبی با شدت بالا (HIIT) تقسیم شدند. گروه دیابتی تمرین تناوبی با شدت بالا (HIIT) یک هفته بعد از القاء دیابت، به مدت 10 هفته تمرینات HIIT منظم را به وسیله تردمیل انجام دادند. 24 ساعت بعد از آخرین جلسه تمرین، اپیدیم چپ جهت بررسی پارامترهای اسپرم و سرم خون موشهای صحرایی جهت بررسی هورمونهای جنسی جمع آوری شد. دادهﻫﺎ ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از آزﻣﻮن ﺗﺤﻠﯿﻞ واریﺎﻧﺲ یﮏ ﻃﺮﻓﻪ و آزمون تعقیبی توکی در سطح معناداری 05/0 بررسی شدند.
یافتهها: 10 هفته تمرین HIIT موجب کاهش معنادار در قند خون ناشتا (001/0p=) و افزایش معنادار سطوح سرمی تستوسترون (001/0p=)، (042/0P=) LHو FSH (024/0p=) در گروه تمرین HIIT نسبت به گروه کنترل دیابتی شد. همچنین پارامترهای اسپرم (تعداد، قابلیت حیات و تحرک) در گروه تمرین HIIT نسبت به گروه دیابتی بهبود یافت (05/0p<).
نتیجهگیری: به نظر میرسد تمرین HIIT از طریق افزایش سطوح سرمی هورمونهای جنسی تستوسترون، LH و FSH موجب بهبود تعداد، زنده مانی و قابلیت حرکت اسپرم در موشهای دیابتی نوع 2 میشود.
اسماعیل اسدپور، سعید ویسی،
دوره 21، شماره 7 - ( 11-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: مشکلات زناشویی و جنسی در بیماریهای مزمن از جمله دیابت که اغلب نادیده گرفته میشوند، لزوم توجه بیشتر به درمان مناسب را روشن میسازد. هدف این پژوهش، بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (اکت) بر رضایت زناشویی، عزتنفس جنسی و دلزدگی زناشویی زنان دیابتی نوع دو بود.
مواد و روشها: اﻳﻦ پژوهش از ﻧﻮع ﻧﻴﻤﻪآزمایشی و با طرح پیشآزمون-ﭘﺲآزﻣﻮن با گروه گواه بود. جامعه آماری زنان دیابتی نوع دو در شهر تهران بودند. 30 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند و به صورت تصادفی ساده به دو گروه آزمایش و گواه تقسیم گردیدند. گروه آزمایش 8 جلسه 60 دقیقهای درمان اکت را آموزش دیدند. سپس از آنها پس آزمون گرفته شد. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامههای رضایت زناشویی انریچ (1993)، عزت نفس جنسی دویل زینا و اسچوارز (1966) و دلزدگی زناشویی پاینز (2003) استفاده شد. روش تجزیه و تحلیل دادهها آزمون مانکوا بوده است.
ملاحظات اخلاقی: این مطالعه با کد IR.KHU.REC.1397.5 توسط کمیته اخلاق پژوهشی دانشگاه خوارزمی تهران به تصویب رسیده است.
یافتهها: نتایج نشان داد که نمرات رضایت زناشویی، عزتنفس جنسی زنان دیابتی نوع دو پس از درمان اکت در گروه آزمایش نسبت به گروه گواه به طور معنیداری افزایش یافته است (05/0< p). همچنین، درمان اکت کاهش معناداری را در دلزدگی زناشویی زنان دیابتی نوع دو نشان داد (05/0<p).
نتیجهگیری: درمان اکت میتواند به منزله یک مداخله مؤثر روانشناختی بر رضایت زناشویی، عزت نفس جنسی و دلزدگی زناشویی زنان دیابتی نوع دو بهکار رود.
سهیلا ذوالفقاری، امید مرادی، حمزه احمدیان، نرگس شمس علیزاده،
دوره 24، شماره 2 - ( 3-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: با توجه به اینکه کیفیت رضایت جنسی زوجین، در بروز دلزدگی زناشویی نقش بسیار مهمی دارد، بنابراین آموزش رضایت جنسی میتواند در کاهش این معضل زناشویی مؤثر باشد. هدف پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی آموزش مدل رضایت جنسی بر کاهش دلزدگی زوجین مراجعهکننده به مراکز مشاوره بود.
مواد و روش ها: روش پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی و با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش، شامل همه زوجین مراجعهکننده به مراکز مشاوره شهر سنندج در سال تحصیلی 98-1397 است. در این پژوهش از ابزار پرسشنامه دلزدگی زناشویی (CBM)استفاده شد. پس از انتخاب افراد نمونه و تشکیل دو گروه 30 نفری آزمایشی و کنترل به صورت تصادفی، هر دو گروه در پیشآزمون شرکت کردند. طی 8 جلسه 90 دقیقهای به گروه آزمایش، مدل رضایت جنسی آموزش داده شد. دادههای به دست آمده با استفاده از نرمافزارSPSS نسخه 22 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
ملاحظات اخلاقی: این پژوهش دارای کد کمیته اخلاق IR.MUK.REC.1397.5037 از پژوهش دانشگاه علوم پزشکی کردستان است.
یافته ها: نتایج نشان داد که بین آزمودنیهای گروه آزمایش و گروه کنترل از لحاظ متغیر دلزدگی زناشویی (581/F=35) و ابعاد آن شامل خستگی جسمی (074/F=25)، از پا افتادن عاطفی (031/F=39) و از پا افتادن روانی (020/F=35) تفاوت معناداری (0/001≥P) وجود داشت و میزان تأثیر برنامه آموزشی به ترتیب برابر 0/42، 0/31، 0/41 و 0/39 بود.
نتیجه گیری: به طور کلی، یافتههای این پژوهش نشان داد که آموزش مدل رضایت جنسی بر کاهش دلزدگی زوجین مراجعهکننده به مراکز مشاوره مؤثر بود و میتوان از این آموزش برای بهبود روابط زناشویی زوجین استفاده کرد.
فاطمه رستم خانی، محمد قمری، وحیده باباخانی، عفت السادات مرقاتی خویی،
دوره 25، شماره 3 - ( 5-1401 )
چکیده
زمینه و هدف عملکرد جنسی جزء مهمی از زندگی زنان یائسه است و تغییر در آن، به خصوص در یائسگی میتواند بر سلامت آنها تأثیرگذار باشد. عملکرد جنسی زنان یائسه میتواند تحت تأثیر عوامل مختلفی قرار گیرد. پژوهش حاضر با هدف تعیین مقایسه اثربخشی درمان شناختیرفتاری و درمان مبتنی بر پدیرش و تعهد بر عملکرد جنسی زنان یائسه انجام شد.
مواد و روش ها این پژوهش از نوع نیمهتجربی با طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل زنان یائسهای بود که طی 5 سال گذشته یائسه شده و دچار مشکلات عملکرد جنسی بودند و برای دریافت خدمات به مرکز بهداشتی و درمانی شهر زنجان در سالهای ۱۳۹۸ تا ۱۳۹۹ مراجعه کردند. از میان آنها 45 نفر با روش نمونهگیری هدفمند انتخاب و با استفاده از روش تخصیص تصادفی به ۳ گروه 15 نفری تقسیم شدند (2 گروه آزمایش و ۱ گروه کنترل). در فرایند اجرای پژوهش گروه کنترل هیچگونه آزمایشی دریافت نکردند، در حالی که ۲ گروه دیگر به عنوان گروه آزمایش در نظر گرفته شدند که در گروه اول، درمان شناختیرفتاری و در گروه دوم، درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، هرکدام به مدت 8 جلسه اجرا شد. برای سنجش دادهها از پرسشنامه «شاخص عملکرد جنسی زنان» استفاده شد. دادههای حاصل از اجرای پژوهش از طریق تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر و با نرمافزار SPSS نسخه ۲۴ تحلیل شد.
ملاحظات اخلاقی این مطالعه با شناسه IR.ZUMS.REC.1398.328 به تصویب کمیته اخلاق در پزشکی دانشگاه علومپزشکی زنجان رسیده است.
یافته ها روند تغییرات در گروههای آزمایش نسبت به گروه کنترل در مراحل سنجش در متغیرهای عملکرد جنسی (25/259=F و 0/001=P) و (4/186=F و 0/049=P) به طور معنادار متفاوت بوده است (0/05>P) و به ترتیب حدود 42 درصد و 13 درصد از تفاوتهای مشاهده در متغیرهای عملکرد جنسی ناشی از عضویت گروهی (آزمایش) است. در بررسی اثرات بینگروهی، ۲ گروه آزمایش در متغیر عملکرد جنسی (0/004=F و 0/952=P) تفاوت معناداری از نظر آماری وجود نداشت (0/05>P).
نتیجه گیری درمان شناختیرفتاری و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد باعث بهبود عملکرد جنسی در زنان یائسه شده است. پیشنهاد میشود از این درمانها برای بهبود عملکرد جنسی زنان یائسه در مراکز بهداشتی استفاده شود.
احمد یعقوبی، طاهره باقرپور، نعمت الله نعمتی،
دوره 25، شماره 3 - ( 5-1401 )
چکیده
زمینه و هدف مکملهای غذایی و ورزشی در سراسر جهان توسط ورزشکاران استفاده شده و مصرف صحیح و بهینه باعث بهبود عملکرد و جلوگیری از آسیبهای ورزشی میشود. در همین راستا، مکمل کراتین و جنسینگ میتواند بر شاخصهای فیزیولوژیکی و عملکرد ورزشی تأثیرگذار باشد؛ بنابراین با توجه به اینکه تا به حال تحقیقی در رابطه با مصرف این مکملها بر شاخصهای خونی روی شمشیربازان انجام نشده است، تحقیق حاضر به مقایسه تأثیر مکملهای کراتین و جنسینگ روی شاخصهای آمونیاک خون، لیپوپروتئین با چگالی کم، لیپوپروتئین با چگالی بالا و هموسیستئین بازیکنان مرد تیم ملی شمشیربازی اپه ایران میپردازد.
مواد و روش ها در مطالعه حاضر، 14 نفر از بازیکنان مرد تیم ملی شمشیربازی اپه در 2 گروه مکمل کراتین (7 نفر) و گروه مکمل جنسینگ (7 نفر) تقسیم شدند. در طول پژوهش آزمودنیها در 3 گروه، تمرینات عادی خود را به همراه تیم انجام دادند. یک متخصص روز پیش از اندازهگیری، پس از یک فعالیت مشخص در حالت نشسته از ورید بازویی آزمودنیها عمل خونگیری را انجام داد. اختلاف معنادار آماری نیز در سطح 0/05≥P تعیین و برای تعیین تفاوتهای بینگروهی از آزمون آنکووا استفاده شد. دادهها نیز با نرمافزار SPSS نسخه 25 تجزیهوتحلیل شد.
ملاحظات اخلاقی همچنین پژوهش حاضر با کد اخلاق IR.IAU.SHAHROOD.REC.1400.073 در دانشگاه آزاد اسلامی واحد شاهرود تأیید شد.
یافته ها نتایج نشان داد پس از 6 هفته در شاخصهای خونی آمونیاک، لیپوپروتئین با چگالی بالا، لیپوپروتئین با چگالی کم و هموسیستئین بین گروه کراتین و جنسینگ تفاوت معنادار وجود دارد (0/05≥P). به طوری که میانگین گروه مکمل کراتین در شاخص آمونیاک، لیپوپروتئین با چگالی بالا، لیپوپروتئین با چگالی کم و هموسیستئین بر حسب میلیگرم بر دسیلیتر به ترتیب (0/83±2/56، 0/33±1/16، 0/48±7/45، 0/18±8/89) و گروه جنسینگ (0/29±2/05، 0/78±1/46، 0/27±8/11، 0/45±7/63) بود.
نتیجه گیری نتایج نشان داد اختلاف معناداری در میانگین آمونیاک خون، لیپوپروتئین با چگالی بالا، لیپوپروتئین با چگالی کم و هموسیستئین بین گروه مکمل کراتین و گروه مکمل جنسینگ وجود دارد؛ بنابراین نقش مکمل جنسینگ در کاهش آمونیاک خون و هموسیستئین و در افزایش لیپوپروتئین با چگالی بالا بیشتر از مکمل کراتین بود و نقش مکمل کراتین در کاهش لیپوپروتئین با چگالی بالا و لیپوپروتئین با چگالی کم بیشتر از مکمل جنسینگ بود. پس میتوان نتیجه گرفت نقش مکمل جنسینگ در تغییرات آمونیاک خون و هموسیستئین و لیپوپروتئین با چگالی بالا بیشتر از نقش مکمل کراتین است
دکتر زهرا قنبری،
دوره 26، شماره 5 - ( 10-1402 )
چکیده
مقدمه: هدف این پژوهش تاثیرخانواده درمانی مبتنی بر تحکیم خانواده بر تعارضات زناشویی و رضایت جنسی زوجین متقاضی طلاق بود.
روش کار: روش پژوهش نیمه آزمایشی با گروه مداخله و کنترل بود. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه زوجین متقاضی طلاق مراجعهکننده به مراکز مشاوره شهرستان کرمان در سال 1402 بود. 30 زوج به صورت در دسترس انتخاب و در دو گروه مداخله (15 زوج) و کنترل (15 زوج) به طور تصادفی و با روش قرعهکشی جایگزین شدند. مداخله خانواده درمانی مبتنی بر تحکیم خانواده در 8 جلسه بهصورت هفتهای دو بار و به مدت 90 دقیقه و پس از 3 ماه مرحله پیگیری انجام شد. جهت جمعآوری دادهها از پرسشنامه تعارضات زناشویی براتی و ثنایی و رضایت جنسی لارسون (1998) استفاده شد. بهمنظور تجزیه و تحلیل دادهها از آزمونهای آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر با نرم افزار SPSS نسخه 24 استفاده شد.
یافتهها: نتایج نشان داد که خانواده درمانی مبتنی بر تحکیم خانواده بر کاهش تعارضات زناشویی (P<0.001،F=37/24) و افزایش رضایت جنسی (P<0.001،F=126/34) زوجین متقاضی طلاق تأثیر داشت (001/0P<).
نتیجه گیری: با توجه به نتایج حاصل از این پژوهش، استفاده از خانواده درمانی مبتنی بر تحکیم خانواده در کاهش تعارضات زناشویی و افزایش رضایت جنسی زوجین متقاضی طلاق، پیشنهاد میشود.
مریم محمدی، نعیمه اکبری ترکستانی، فاطمه مهرابی رزوه،
دوره 27، شماره 2 - ( 3-1403 )
چکیده
مقدمه: مشکلات جنسی در بین زنان، شیوع بالایی دارد و جوانب مختلف زندگی آنها را تحت تأثیر قرار میدهد. مشاوره در مراحل اولیه میتواند بسیاری از مشکلات آنها را برطرف نماید. لذا هدف از این مطالعه، بررسی تأثیر مشاوره گروهی مبتنی بر واقعیت درمانی بر عملکرد جنسی زنان بود.
روش کار: پژوهش حاضر یک مطالعه کارآزمایی بالینی با گروه شاهد است که در شهر اراک در سال 1395 انجام گرفت. تعداد 40 خانم از مراجعهکنندگان به پنج مرکز بهداشتی درمانی با توجه به معیارهای ورود و خروج انتخاب و پس از تکمیل رضایتنامه کتبی به طور تصادفی به دو گروه آزمون و شاهد تقسیم شدند. گروه آزمون، جلسات مشاوره واقعیت درمانی (8 جلسه 90 دقیقهای، 2 بار در هفته) را دریافت کردند و در گروه شاهد هیچ مداخلهای صورت نگرفت. دادهها توسط فرم مشخصات فردی و پرسشنامه شاخص عملکرد جنسی زنان (Female Sexual Function Index) FSFI گردآوری شد که پیش از مداخله و 4 هفته پس از مداخله توسط شرکتکنندگان تکمیل گردید.
یافتهها: میانگین نمرات عملکرد جنسی گروه مداخله قبل از مشاوره به ترتیب 2/21 ± 28/63 و گروه شاهد 2/58 ± 27/14 بود و بین آنها اختلاف معنیداری وجود نداشت. اما یک ماه بعد از مشاوره واقعیت درمانی، میانگین عملکرد جنسی در گروه مداخله 2/92 ± 30/29 و گروه شاهد 2/58 ± 27/64 به دست آمد که نشاندهنده اختلاف معنیدار بین دو گروه بود (05/0 > P).
نتیجه گیری: طبق نتایج به دست آمده، مشاوره واقعیت درمانی بر بهبود عملکرد جنسی زنان مؤثر بوده است. لذا استفاده از این روش در مراکز مراقبتهای بهداشتی پیشنهاد میگردد.
ام کلثوم تبرته فراهانی، نعیمه اکبری ترکستانی، لیلا خزائی، مهدی رنجبران، معصومه داودآبادی فراهانی،
دوره 27، شماره 3 - ( 5-1403 )
چکیده
مقدمه: خودکارآمدی جنسی، یک مفهوم کلیدی در رفتار، سلامت و عملکرد جنسی است که در طول زمان به دلیل رویدادهایی مانند بارداری و زایمان تغییر میکند. مطالعه حاضر بـا هدف بررسی عوامل مؤثر بر خودکارآمدی جنسی در زنان باردار شهر اراک انجام شد.
روش کار: پژوهش حاضر یک مطالعه مقطعی از نوع توصیفی- تحلیلی است که با مشارکت (234) زن باردار 18 تا 40 ساله علاقهمند به مشارکت در پژوهش با حداقل سواد خواندن و نوشتن که با همسران خود زندگی میکردند انجام شد. با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای، 10 مرکز جامع سلامت شهری انتخاب و با استفاده از چکلیست اطلاعات جمعیتشناختی و پرسشنامه خودکارآمدی جنسی، دادهها جمعآوری شد. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از آزمونMann-Whitney U ، Kruskal-Wallis و آزمون (LSD) انجام گردید.
یافتهها: میانگین نمره خودکارآمدی جنسی زنان باردار 6/45 ± 28/51 و در سطح بالا قرار داشت. آزمون Kruskal-Wallis نشان داد که خودکارآمدی جنسی زنان باردار با تحصیلات خودشان بیارتباط است (0/2 = P) در حالیکه با تحصیلات همسرانشان ارتباط معنادار دارد (0/04 = P). آزمون (LSD) بین سطوح مختلف تحصیلات همسران با خودکارآمدی جنسی زنان باردار تفاوت معنیدار نشان داد. همچنین بین میانگین نمره خودکارآمدی جنسی با سایر متغیرها، ارتباط معنیداری مشاهده نشد.
نتیجه گیری: خودکارآمدی جنسی زنان باردار با تحصیلات همسرانشان ارتباط داشت. بنابراین پیشنهاد میشود که بستر مناسب برای افزایش دانش و آگاهی مردان فراهم شود.
معصومه فتحی، معصومه داودآبادی، فرشته فرزان آذر، عفت نوروزی، اعظم مسلمی،
دوره 27، شماره 6 - ( 11-1403 )
چکیده
مقدمه: تغییرات فیزیکی و روانشناختی عمیق بارداری، میتواند بر روابط جنسی زنان تأثیرگذار باشد. هدف این مطالعه، بررسی تأثیر مشاوره روانشناختی مهارتهای حل مسأله بر اختلال عملکرد و رضایت جنسی زنان باردار بود.
روش کار: در یک مطالعه مداخلهای پیشآزمون- پسآزمون، 70 باردار داوطلب دارای معیارهای ورود به مطالعه، مراجعهکننده به مراکز بهداشتی- درمانی شهر اراک، که نمره پرسشنامه عملکرد جنسی و رضایت جنسی به ترتیب کمتر از 28 و 42 داشتند به روش تصادفی ساده در دو گروه 35 نفره مداخله و گروه شاهد قرار گرفتند. گروه مداخله 6 جلسه مشاوره گروهی مبتنی بر حل مسئله و هر دو گروه مراقبت های روتین را دریافت کردند. پرسشنامه عملکرد جنسی Rosen و رضایت جنسی Larson توسط هر دو گروه قبل، بلافاصه و یک ماه بعد از مداخله پاسخ داده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده آزمونهای Chi-square، Fisher's exact test و طرح اندازه مکرر انجام شد.
یافتهها: آزمون طرح اندازه مکرر نشان داد که بلافاصله و یک ماه بعد از مداخله میانگین عملکرد جنسی (1/61 ± 26/82 و 1/1 ± 28/88) و رضایت جنسی (2/27 ± 39/22 و 2/15 ± 43/19 ) گروه مدخله نسبت به گروه شاهد ( 1/97 ± 23/69، 2/08 ± 22/63) (2/44 ± 36/23، 2/46 ± 35/06) از افزایش معنیداری برخوردار است (0/05 > P).
نتیجهگیری: این مطالعه نشان داد، مشاوره مبتنی بر حل مسأله در بهبود عملکرد و رضایت جنسی زنان باردار مؤثر است و میتوان برای بهبود کیفیت زندگی جنسی، در پروتکلهای آموزشی دوران بارداری گنجانده شود.