جستجو در مقالات منتشر شده


39 نتیجه برای عصاره

فاطمه نیازی، مریم طهرانی پور، خدیجه شاهرخ آبادی،
دوره 19، شماره 7 - ( 7-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: رگ‌زایی، از مهم‌ترین وقایع زیستی است که با تولید رگ‌های جدید، در بسیاری از مراحل رشد و نمو جنینی و پاتولوژیک رخ می‌دهد و یک پدیده پیچیده و فعالی است که برای تکوین جنین و سایر وقایع فیزیولوژیکی مورد نیاز است. این پژوهش با هدف بررسی اثرات عصاره الکلی برگ گیاه ریحان ((Ocimum basilicum بر آنژیوژنز پرده کوریوآلانتوئیک جنین جوجه انجام شده است.  

مواد و روشها: در این مطالعه تجربی، تعداد 40 تخم مرغ نطفه‌دار نژاد Ross به طور تصادفی به 4 گروه شاهد، شاهد آزمایشگاهی و دو گروه تجربی تقسیم شدند. روز دوم انکوباسیون روی تخم مرغ‌ها پنجره ایجاد گردید. روز هشتم عصاره الکلی ریحان با دوزهای 50 و 150 (mg/kg) بر روی پرده کوریوآلانتوئیک جنین جوجه تزریق شد. روز دوازدهم، از پرده کوریوآلانتوئیک توسط فوتواسترئومیکروسکوپ عکس برداری شد سپس تعداد و طول انشعابات عروقی توسط نرم افزار Image J اندازه‌گیری گردید. داده‌ها به کمک آزمون آماری test t- وANOVA  در سطح معنی‌داری(0/05>p) تجزیه و تحلیل گردید.

یافتهها: میانگین قد و وزن جنین‌ها و طول عروق در گروه‌های تیمار نسبت به گروه شاهد آزمایشگاهی تفاوت معنی‌داری را نشان نداد(p>0/05). در بررسی تعداد عروق معنی‌داری فقط در دوز (mg/kg) 150 مشاهده گردید.

نتیجهگیری: عصاره الکلی ریحان باعث افزایش تعداد عروق می‌گردد و از این نظر بر فرآیندهای ترمیم و رشد و نمو هم‌چنین فرایندهای وابسته به آنها موثر است.


نسرین کاظمی پور، سیدمهدی شریعت زاده، سعید نظیفی،
دوره 19، شماره 9 - ( 9-1395 )
چکیده

مقدمه: نانوذرات نقره  قادر به ایجاد سمیت در موجودات زنده هستند. نانو نقره می تواند در کبد به عنوان مرکز سم زدایی بدن اثراتی را القا نماید و با توجه به اثرات گسترده اش می تواند بر روی فاکتورهای کبدی، هماتولوژی و استرس اکسیداتیو موثر باشد. زنجبیل با توجه به ترکیبات آنتی اکسیدانی که دارد می توانند اثرات سمیت نانو نقره را در مناطق مختلف بدن تحت تاثیر قرار دهند. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر حفاظتی عصاره ی هیدروالکلی زنجبیل بر سیتوتوکسیتی نانو ذرات نقره بر روی فعالیت آنزیمها، فاکتورهای  هماتولوژی، شاخص های استرس اکسیداتیو خون و آپوپتوز کبد در موش Balb-c می باشد.

مواد و روش ها: در این پژوهش 4 گروه 12 تایی موش بالب سی نژاد سوری به مدت 35 روز تحت تیمار قرارگرفتند. گروه اول (کنترل) آب مقطر، گروه دوم نانونقره، گروه سوم عصاره زنجبیل و گروه چهارم نانونقره و زنجبیل را بصورت همزمان دریافت کردند. برای اندازه گیری فاکتورهای هماتولوژی، آنزیمهای کبدی و استرس اکسیداتیو خونکیری از قلب انجام گرفت و بافت کبد جهت بررسی میزان آپاپتوزیس  خارج شد. نتایج با استفاده از نرم افزار SPSS و به کمک آنالیز واریانس یکطرفه (ANOVA one way) با هم مقایسه شدند .

یافته ها: آنزیمهای AST ، ALT ،  ALP، GGTو  LDH به عنوان فاکتورهای کبدی در گروههای مورد مطالعه دارای اختلاف معنی داری بودند.

فاکتورهای هماتولوژی شامل شاخص‌های WBC ، RBC ، Hb ، HCT ، MCV ، MCH ، Plt ، Lymphocyte  و Monocyte  دارای اختلاف میانگین معنی داری در گروه‌های مختلف آزمایش بودند.

از میان فاکتورهای استرس اکسیداتیو تنها شاخص  GPX درخون دارای اختلاف معنی دار در بین گروههای مورد مطالعه بود و بقیه پارامترهای استرس اکسیداتیو در خون اختلاف معنی داری نداشتند.

تغییرات میزان آپوپتوزیس درتمامی گروههای مورد مطالعه اختلاف معنی داری را نشان داد.

نتیجه گیری : بر اساس مطالعه ی حاضر، نانوذرات نقره  با اثرات سوئی که بر مناطق مختلف بدن می گذارند می توانند تغییراتی را در فاکتورها و آنزیمهای گوناگون اعمال نمایند. زنجیل تا حدودی توانسته این اثرات را جبران و تعدیل نماید که احتمالا این اثر بخشی زنجبیل را بتوان به مواد موثره موجود در آن نسبت داد.

کلمات کلیدی: نانوذرات نقره ، عصاره ی زنجبیل، فاکتورهای هماتولوژی، آنزیمهای کبدی، استرس اکسیداتیو، آپوپتوزیس


فریال سواری، احمد علی معاضدی، محمد کاظم غریب ناصری، محمد رضا زاد کرمی،
دوره 19، شماره 10 - ( 10-1395 )
چکیده

چکیده

زمینه و هدف: جعفری یکی ‌از گیاهان دارویی مورد مصرف در اختلالات گوارشی است. اگر چه فعالیت ضد انقباضی عصاره جعفری به اثبات رسیده است، اما اطلاعات محدودی از مکانیسم اثر ضد انقباضی عصاره جعفری وجود دارد. بر این اساس، هدف از این تحقیق، بررسی نقش گیرنده GABAA بر فعالیت ضد انقباضی عصاره هیدروالکلی بذر جعفری در ایلئوم جدا شده از موش‌صحرایی است.

مواد و روش‌ها: در این مطالعه، بخش انتهایی ایلئوم (2 سانتی‌متر) جدا شد و در حمام بافت حاوی محلول تایرود اکسیژنه (4/7 pH=، دمای 37 درجه سانتی گراد) قرار گرفت. انقباض ایلئومی القاء شده با کلرور پتاسیم(60 میلی مولار) تحت یک گرم کشش اولیه، به صورت ایزوتونیک ثبت گردید. اثرات غلظت‌‌های غیرتجمعی عصاره(1/0 تا 5/0 میلی‌گرم در میلی‌لیتر) بر انقباضات القاء شده با کلرور پتاسیم بررسی گردید. به دنبال ارزیابی اثر آگونیست و آنتاگونیست گیرنده GABAA ، اثر عصاره جعفری در حضور موسیمول و بیکوکولین(به ترتیب به عنوان آگونیست و آنتاگونیست GABAA) بررسی شد.

یافته‌ها: عصاره بذر جعفری، انقباض ایلئومی القاء شده با کلرور پتاسیم را به روش وابسته ‌به ‌غلظت کاهش داد   (001/0, p<7n=). موسیمول و بیکوکولین هر دو اثر شل‌کنندگی بر انقباض ایلئومی اعمال کردند (05/0p<، 01/0p<، 7n=). هم‌چنین، موسیمول و بیکوکولین اثر ضد انقباضی عصاره را (2/0میلی‌گرم در میلی‌لیتر) تقویت کردند. در مجموع، اثر ضد انقباضی عصاره در حضور آنتاگونیست GABAA کاهش نیافت.

نتیجه گیری: به نظر می‌رسد که گیرنده GABAA در فعالیت ضد انقباضی عصاره بذر جعفری بر ایلئوم موش صحرایی دخالت ندارد.


مسعود سهیلی، محمد علی خندان، محمود سلامی،
دوره 19، شماره 12 - ( 12-1395 )
چکیده

زمینه و هدف: تولید فاکتورهای استرس اکسیداتیو یکی از علل بروز بسیاری از بیماری‌های ناشی از اختلالات متابولیک می‌باشد. از این رو کاهش تولید یا حذف این عوامل می‌تواند در جلوگیری یا بهبود بیماری‌های مربوط موثر باشد. اخیرا استفاده از گیاهان به دلیل اثر بخشی بیشتر مورد توجه قرار گرفته است. در این مطالعه اثر آنتی اکسیدانی عصاره آبی گیاه اسطوخدوس مورد بررسی قرار گرفته است.

مواد و روشها: در این مطالعه برای تهیه عصاره آبی، سرشاخه‌های خشک گیاه به مدت 4 ساعت درون ظرف محتوی آب جوش قرار گرفته، سپس محتوای ظرف فیلتر شده و با استفاده از بن ماری تغلیظ می‌شود. در نهایت با استفاده از فریز درایر عصاره به پودر تبدیل می‌شود. برای سنجش فعالیت آنتی اکسیدانی عصاره اسطوخدوس در غلظت های 5، 10، 20 وppm  40 از روش DPPH استفاده شده است. در این روش که بر اساس به دام اندازی رادیکال‌های آزاد ماده‌ای به نام 2 و 2-دی فنیل 1-پیکریل هیدرازیل (DPPH) استوار است، تغییر میزان رنگ محلول از بنفش به بی رنگ و در نتیجه تغییر جذب آن در اسپکتروفوتومتر در طول موج 520 نانومتر اساس اندازه گیری می‌باشد. در نهایت با محاسبه غلظت مهار 50 درصد (IC50) عصاره و مقایسه آن با غلظت مهار 50 درصد ویتامین C که به عنوان شاخص درنظر گرفته می‌شود، نتایج مورد بررسی بیشتر قرار می‌گیرد.

یافتهها: نتایج به دست آمده از این تحقیق نشان می‌دهد که عصاره آبی اسطوخدوس در هر 4 دوز مورد استفاده دارای اثر آنتی اکسیدانی قوی می‌باشد که به صورت وابسته به دوز اثر می‌کند، به طوری که تفاوت آن با گروه کنترل منفی در هر 4 دوز مورد استفاده معنی‌دار بود. مقدار IC50 عصاره آبی اسطوخدوس ppm 66/24 به دست آمد که در مقایسه با ویتامین C که ppm 3/2 می‌باشد مقدار کم‌تری بود.

نتیجهگیری: عصاره آبی اسطوخدوس دارای اثر آنتی اکسیدانی قوی بوده و می‌تواند در بهبود بیماری‌های مرتبط موثر باشد.


علی خواجه لندی، حسین عابد نطنزی، حجت اله نیکبخت،
دوره 20، شماره 3 - ( 3-1396 )
چکیده

چکیده

زمینهو هدف: ویسفاتین آدیپوسیتوکینی است که از بافت چربی ترشح میشود و با میزان گلوکز پلاسما ارتباط دارد و میتواند بر روی بروز دیابت موثر باشد. از سوی دیگر در طب سنتی از آلوئهورا به عنوان داروی ضددیابت استفاده میشود. هدف مطالعه حاضر، بررسی اثرات تمرین شنا همراه با مصرف عصاره آلوئهورا بر سطوح سرمی ویسفاتین، گلوکز و نسبت تریگلیسرید به لیپوپروتئین پرچگال در موشهای صحرایی دیابتی بود.

مواد و روشها: در این مطالعه تجربی، 28 سر موش صحرایی نر دیابتی انتخاب و در چهار گروه(1) کنترل، (2) تمرین شنا، (3) عصاره آلوئهورا و (4) تمرین شنا همراه با آلوئهورا قرار گرفتند. برنامه تمرین شنا به صورت فزاینده در هفته اول با 6 دقیقه آغاز شد و در هفته ششم به 36 دقیقه افزایش یافت. گروه های 3 و 4 روزانه 300 میلیگرم بر کیلوگرم عصاره آلوئهورا دریافت کردند. گروه کنترل هیچ گونه فعالیت منظم ورزشی نداشته و همچنین عصارهای دریافت نکردهاند. دادهها با استفاده از تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی توکی مورد تحلیل قرار گرفت.

یافتهها: در هر سه گروه تمرین شنا، گروه عصاره و گروه تمرین و عصاره کاهش معنیدار در گلوگز خون، نسبت تریگلیسرید به لیپوپروتئین پرچگال و سطح ویسفاتین نسبت به گروه کنترل وجود داشت(05/0p).

نتیجه گیری: نتایج نشان داد که تمرین شنا همراه با مصرف عصاره آلوئهورا باعث کاهش نسبت تریگلیسرید به لیپوپروتئین پرچگال، گلوکز و افزایش حساسیت گیرندههای ویسفاتین و در نتیجه کاهش سطح سرمی آن در موشهای صحرایی دیابتی میشود.


محمد متینی، سمیرا بختیارنژاد، دارا دستان، امیرحسین مقصود، محمد فلاح،
دوره 20، شماره 6 - ( 6-1396 )
چکیده

چکیده
زمینه و هدف: تریکومونیازیس از عفونت‌های جنسی شایع‌ و غیرویروسی در جهان است. هدف از این تحقیق، بررسی میزان تأثیر عصاره‌های بارهنگ سرنیزه‌ای بر تریکوموناس واژینالیس بود.     
مواد و روش‌‌ها: در این مطالعه آزمایشگاهی پس از طی فرآیند جمع‌‌آوری، خشک کردن و تهیه عصاره‌های هگزانی، اتیل‌استاتی، متانولی و هیدروالکلی بارهنگ سرنیزه‌ای، غلظت‌هایی از عصاره‌ها تهیه و برروی پنج ایزوله تریکوموناس واژینالیس در برابر مترونیدازول آزمایش گردید. آزمون‌های حداقل غلظت مهار‌کنندگی و کشندگی برای هر غلظت و هر ایزوله انگل به صورت دوتایی و دو‌مرتبه انجام شد.       
یافته‌ها: نتایج نشان داد که عصاره‌های بارهنگ سرنیزه‌ای دارای اثر ضدتریکومونیایی بوده، به‌طوری‌که بعد از 48 ساعت مجاورت انگل با عصاره‌ها، بیش ترین اثر مهار‌کنندگی به عصاره اتیل‌استاتی با حداقل غلظت 500 میکروگرم بر میلی لیتر و میانگین 1525 میکروگرم بر میلی لیتر مربوط بود. هم چنین کم ترین فعالیت ضدتریکومونیایی به عصارهای هیدروالکی و متانولی با حداقل غلظت و میانگین 2000 میکروگرم بر میلی لیتر مربوط بود. نتایج آزمون حداقل غلظت کشندگی  برای عصاره‌ها هم مشابه  نتایج آزمون حداقل غلظت مهار‌کنندگی بود که تایید‌کننده اثر کشندگی عصاره‌های مورد آزمایش بر انگل است. نتایج آزمایش حساسیت دارویی مترونیدازول نیز حاکی از حساس بودن ایزوله‌های تریکوموناس واژینالیس به مترونیدازول بود و غلظت آن از طیف 1/3 تا 2/6 با میانگین و انحراف معیار 5/1 ± 2/4 میکروگرم بر میلی لیتر تعیین گردید.  
نتیجه‌گیری: این مطالعه نشان داد که ترکیبات موجود در عصاره بارهنگ سرنیزه‌ای دارای توان ضد‌تریکومونیایی قابل ملاحظه‌ای می‌باشند که نیازمند انجام مطالعات بیشتر و کامل‌تر بر روی اجزای تشکیل دهنده این ترکیبات و مشخص نمودن خصوصیات ضد‌میکروبی آن‌ها است.
 

علی ارجمند شبستری، محمود خالویی، محمد ارجمند زادگان، زهرا اسلامی راد، رضا قاسمی خواه،
دوره 20، شماره 8 - ( 8-1396 )
چکیده

چکیده
زمینه و هدف: مقاومت داروئی کیست های آکانتامبا باعث عود بیماری می شود، از این رو، بیماران باید مدت طولانی تحت درمان و مراقبت قرار گیرند. هدف این مطالعه بررسی اثر تعدادی از فرآورده های گیاهی روی کیست آکانتامبا در محیط برون تنی بود.
مواد و روش ها: اسانس­های آویشن، نعناو پونه با روش تقطیر با فشار بخار تهیه شدند. اسانس­ها و عصاره آبی گل راعی در سه غلظت (6/0، 1 و 10 درصد) تهیه شد. کیست های آکانتامبا در بازه­های زمانی مختلف (30، 60، 120، 180، 1440 دقیقه ) در مواجهه با اسانس وعصاره های گیاهی قرار گرفتند وسپس زنده بودن یا مرده بودن کیست ها با رنگ ائوزین 1/0 درصد مورد بررسی قرار گرفت.
یافته ها: مقایسه میزان مرگ و میر انگل بین گروه شاهد و تست نشان داد که مرگ و میر کیست های آکانتامبا در گروه تست که در معرض فرآورده گیاهی بودند، بیشتر بود. اسانس آویشن و نعنا در غلظت یکسان 10 درصد و زمان 24 ساعت، به ترتیب بیشترین (22 درصد) و کمترین (4 درصد) مرگ و میر را ایجاد کردند. نتایج نشان داد که میزان مرگ و میر آکانتامبا وابسته به زمان بوده است.
نتیجه گیری: اثبات گردید که اسانس آویشن بیشترین اثر کشندگی را روی کیست های آکانتامبا دارد. اجرای تحقیقات بالینی در این رابطه پیشنهاد می شود.

توران نیری چگنی، فاطمه غفاری فر، فریبا خوش زبان، عبدالحسین دلیمی اصل،
دوره 20، شماره 12 - ( 12-1396 )
چکیده

چکیده
زمینه و هدف: آکانتاموبا یک تک یاخته فرصت طلب بیماری­زاست که با آلوده کردن قرنیه و ایجاد کراتیت چشم و سیستم اعصاب مرکزی و ایجاد انسفالیت گرانولوماتوز کشنده شناخته شده است. هدف کلی مطالعه حاضر، تعیین پتانسیل ضد­آمیبی ترکیب طبیعی اسپند در مقابل تروفوزوئیت ها و کیست های آکانتاموبا در شرایط برون­تنی بود.
مواد و روش ­ها: در این مطالعه تجربی، یک ایزوله بالینی آکانتاموبا کشت و ژنوتایپ شد. عصاره اتانولی اسپند تهیه گردید. تروفوزوئیت­ ها وکیست ها با شستشو در محلول سالین جمع آوری شدند. غلظت­ های مختلف (25/1 ، 5/2، 5 و 10 میلی­گرم بر میلی لیتر) از عصاره و قطره پلی هگزاناید 02/0 درصد به عنوان کنترل مثبت در سه زمان مختلف (24 ، 48 و 72 ساعت) روی تروفوزوئیت­ها و کیست­ های آکانتاموبا در شرایط برون­تنی آزمایش شد. زنده ماندن تروفوزوئیت­ها وکیست­ها با روش ائوزین، MTT و فلوسایتومتری مورد ارزیابی قرار گرفت.
یافته ها: نتایج نشان داد که عصاره الکلی اثر مهاری قابل توجهی بر روی تکثیر تروفوزوئیت­ها وکیست های آکانتاموبا نسبت به گروه شاهد بدون درمان داشته و مهارکنندگی وابسته به دوز و زمان بود. در حضور10 میلی­گرم بر میلی لیتر عصاره الکلی در محیط کشت پس از 72 ساعت، هیچ تروفوزوئیتی زنده نبود و 10/21 درصد ازکیست­ها زنده بودند. درصد زنده ماندن تروفوزوئیت ها و کیست ها بعد از اضافه کردن قطره پلی هگزاناید 02/0 درصد به محیط کشت پس از 72 ساعت به ترتیب صفر و 71/23 درصد بود.
نتیجه­ گیری: عصاره الکلی اسپند می تواند به عنوان یک ترکیب طبیعی جدید در برابر تروفوزوئیت­ها و کیست های آکانتاموبا در نظر گرفته شود و تحقیقات بیشتر برای ارزیابی اثر دقیق این عصاره بر عوامل آکانتاموبایی در مدل های حیوانی لازم است.

 

مریم صدرنیا،
دوره 21، شماره 1 - ( 1-1397 )
چکیده

چکیده
زمینه و هدف: آفلاتوکسین‌ها سموم قارچی طبیعی هستند که توسط گونه‌های قارچ آسپرژیلوس تولید شده و می‌توانند مسمومیت،نکروز بافتی وسرطان کبد ایجاد کنند. هدف از این مطالعه، امکان سنجی کنترل تولید آفلاتوکسین B1 قارچ آسپرژیلوس فلاوس توسط عصاره ها و اسانس­های گیاهی می باشد.
مواد و روش­ ها: عصاره های آبی با کمک روش حرارت دهی مستقیم و اسانس با دستگاه کلونجر، تهیه گردیدند. فعالیت ضدقارچی اسانس و عصاره آبی مرزه و پونه در غلظت­های کاهشی متوالی به روش­های انتشاردیسک و میکروپلیت دایلوشن تعیین گردید. سپس در غلظت­های کمتر از حداقل غلظت ممانعت از رشد، اثر اسانس و عصاره آبی پونه و مرزه بر کنترل میزان تولید آفلاتوکسین B1، با روش HPLC مورد بررسی قرار گرفت.
یافته­ ها: بیشترین هاله ممانعت از رشد قارچ مربوط به اسانس10 درصد مرزه و عصاره آبی آن به ترتیب با قطر هاله 26 و 12 میلی متر بود. این مقادیر برای اسانس10 درصد و عصاره آبی پونه به ترتیب 18 و 8 میلی متر بود. MIC عصاره آبی مرزه و پونه به ترتیب 031/0و063/0 و اسانس 1 درصد مرزه و پونه به ترتیب 039/0و 078/0 میلی­گرم برمیلی­لیتر بود. میزان آفلاتوکسین B1 تولید شده در معرض اسانس مرزه با غلظت­های 1 ،2 و10 درصد به ترتیب113،122و134 واحد در بیلیون و درمعرض اسانس پونه با همین غلظت­ها به ترتیب 163، 168 و 171 واحد در بیلیون بود. عصاره آبی 1 درصد مرزه تولید سم را به مقدار 1/58 درصد و عصاره آبی 1 درصد پونه تولید سم را به مقدار 6/39 درصد کاهش داد.
نتیجه گیری: یافته های این تحقیق نشان داد که دو گیاه مرزه و پونه دارای توانایی ممانعت از رشد قارچ آسپرژیلوس فلاوس و کنترل تولید آفلاتوکسین B1 در غلظت­های پایین می باشند. این محصولات گیاهی جهت مطالعات بیشتر برای کنترل این قارچ پیشنهاد می شوند.

 

امیر خسروی، فاطمه امید علی،
دوره 21، شماره 2 - ( 2-1397 )
چکیده

چکیده
زمینه و هدف: فعالیت های بدنی با شدت بالا و وامانده ساز، ممکن است اثرات آسیب‌زایی بر قلب داشته باشند. هدف از تحقیق حاضر، بررسی اثر عصاره آبی زعفران بر تروپونین T قلبی و ایزوآنزیم قلبی کراتین کیناز سرم موش های صحرایی نر متعاقب فعالیت وامانده ساز بود.
مواد و روش‌ها: 64 سر موش صحرایی نر ویستار به 4 گروه مساوی(14= n) تقسیم شدند: گروه 1) بدون تمرین+ 2 میلی لیتر آب مقطر، گروه 2) بدون تمرین+ 50 میلی گرم عصاره آبی کلاله زعفران محلول در 2 میلی لیتر آب مقطر، گروه 3) 8 هفته تمرین استقامتی + 2 میلی لیتر آب مقطر و گروه 4) 8 هفته تمرین استقامتی + 50 میلی گرم عصاره آبی کلاله زعفران محلول در 2 میلی لیتر آب مقطر. در پایان تحقیق نیمی از موش‌ها بلافاصله پیش از وامانده شدن و نیمی ‌دیگر بلافاصله پس از آن بر روی نوار گردان قربانی شدند. تروپونین T قلبی و ایزوآنزیم قلبی کراتین کیناز سرم به ترتیب با استفاده از روش ELISA و اسپکتوفتومتری سنجیده شدند. داده ها با استفاده از آزمون آنووای یک طرفه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافته‌ها: مقادیر تروپونین T قلبی و ایزوآنزیم قلبی کراتین کیناز سرم تمامی گروه ها متعاقب وامانده‌سازی افزایش نشان داد (05/0p<). کمترین افزایش در گروه 4 و بیشترین افزایش در گروه ۱ مشاهده شد (05/0p<).
نتیجهگیری: نتایج حاصل نشان داد مصرف عصاره زعفران به همراه تمرین هوازی نسبت به تمرین هوازی و یا مصرف عصاره زعفران به تنهایی در تعدیل افزایش تروپونین T قلبی و ایزوآنزیم قلبی کراتین کیناز سرم متعاقب یک وهله فعالیت وامانده ساز موثرتر می باشد. 

مریم صدرنیا، قاسم حبیبی، محمد ارجمندزادگان،
دوره 21، شماره 3 - ( 3-1397 )
چکیده

زمینه و هدف: این مطالعه اثر عصاره گیاه مورد بر روی 25 سویه دو گونه بیماری­زای استافیلوکوکوس اورئوس مقاوم به متی­سیلین (MRSA) و اشرشیا کلیESBL جدا شده از بیماران را با دو روش مقایسه نمود.
مواد و روش­ ها: در این مطالعه، 15سویه استافیلوکوکوس اورئوس مقاوم به متی­سیلین(MRSA) و ده سویه اشرشیاکلی ESBL مورد استفاده قرار گرفتند. برگ گیاه مورد به صورت تازه از مزرعه گیاهان دارویی تهیه گردید. عصاره­ گیری با استفاده از دستگاه رفلاکس به روش تقطیر انجام شد. اثر غلظت­ های 100-195/0 میکروگرم بر میلی ­لیتر عصاره روی سویه ­ها، در روش انتشار دیسک در مقایسه با روش میکروبراث دایلوشن با کدورت سنجی و نیز با روشMTT در دستگاه خوانش الیزا با طول موج 545 نانومتر مورد بررسی قرار گرفت.
یافته­ ها: قطر هاله عدم رشد برای حداقل غلظت موثر 50 میکروگرم بر میلی لیتر، در سویه ­های مختلفESBL و MRSA به صورت میانگین به میزان 1±8 و 1 ±11 میلی­متر بود. حداقل غلظت مهار رشد (MIC) 25/6 میکروگرم برمیلی­لیتر و حداقل غلظت کشندگی (MBC ) 5/12 میکروگرم بر میلی­لیتر برای اشرشیا کلی ESBLتعیین شد. به علاوه، حداقل غلظت مهار رشد (MIC) 5/12 میکروگرم بر میلی ­لیتر و حداقل غلظت کشندگی (MBC) 25 میکروگرم بر میلی لیتر برای استافیلوکوکوس اورئوس MRSA تعیین گردید.
نتیجه­ گیری: نتایج این مطالعه عدم انطباق دقیق دو روش را در سویه­ های کلینیکی مقاوم به دارو اثبات نمود. اثبات گردید که روش انتشار دیسک، محدوده غلظت را مشخص نموده و روش میکروپلیت، غلظت موثر را با دقت تعیین می­ نماید. پیشنهاد می­شود در مطالعات طب سنتی، روش انتشار در محیط جامد مبنای تصمیم گیری قرار نگیرد. رفتار باکتری در محیط مایع و به­ ویژه تعیین نقطه مرگ، دقت نتایج را بسیار افزایش می­ دهد.

روشنک حاجی محمد علی، مسعود پارسانیا، غلامرضا امین،
دوره 21، شماره 3 - ( 3-1397 )
چکیده

زمینه و هدف: ویروس هرپس سیمپلکس تیپ یک (HSV-1) قادر به ایجاد تبخال­های دهانی، آنسفالیت و کراتوکونژنکتیویت است. امروزه، به دلیل افزایش جهانی شیوع
عفونت­های ناشی از
HSV-1 و ایجاد مقاومت دارویی، یافتن ترکیبات ضد ویروسی جدید از مواد طبیعی مورد توجه قرار گرفته است. در این پژوهش، اثر ضد ویروسی عصاره­های هگزانی و متانولی گیاه مامیران علیه HSV-1 مقاوم به آسیکلوویر در کشت سلولی بررسی شد.
مواد و روش ­ها: میزان سمیت عصاره­های هگزانی و متانولی گیاه مامیران برای سلول HeLa با دو روش تریپان بلو و MTT مشخص شد. اثرات ضد ویروسی عصاره­ها بر روی ویروس به صورت مستقیم بررسی شد. اثر ضد ویروسی این عصاره­ها در غلظت­های مختلف و هم­چنین در ساعات مختلف بررسی شد. در هر مرحله تیتر ویروس با روش 50 درصد دوز عفونی کننده کشت سلول (TCID50) تعیین گردید.
یافته­ ها: غلظت 200 میکروگرم در میلی­لیتر عصاره متانولی و 600 میکروگرم در میلی­لیتر عصاره هگزانی به عنوان حداقل غلظت سیتوتوکسیک موثر انتخاب شدند. این غلظت از عصاره‌ها اثر خارج سلولی بر ویروس نداشتند. غلظت 200 میکروگرم در میلی­لیتر عصاره متانولی بیشترین اثر مهاری را در زمان­های 1 و 2 ساعت پس از جذب ویروس نشان داد، به طوری که مقدار ویروس راlog10 TCID50 4 نسبت به کنترل کاهش داد. عصاره هگزانی فاقد اثر ضد ویروسی بود.
نتیجه­ گیری: عصاره متانولی گیاه مامیران در مقایسه با عصاره هگزانی اثر ضد ویروسی معنی‌داری بر روی HSV-1 مقاوم به آسیکلوویر نشان داد. برای شناسایی ترکیبات فعال این گیاه و استفاده از آن‌ها در داروهای ضدویروسی پژوهش­ های بیشتری لازم است.

فرزانه روشناس، محبوبه اشرافی، سعید نظیفی، محمود امین لاری، سارا طالبان زاده،
دوره 21، شماره 5 - ( 7-1397 )
چکیده

زمینه و هدف: گیاهان دارویی به واسطه داشتن خواص آنتی اکسیدانی ممکن است با کاهش استرس اکسیداتیو باعث بهبود عملکرد ارگان‌‌‌‌های مختلف متاثر از هیپرگلیسمی گردند. هدف از تحقیق حاضر، ارزیابی اثرات تجویز عصاره آبی زعفران به موشهای دیابتی با تکیه بر اندازه‌گیری پارامترهای استرس اکسیداتیو و آنزیم‌‌‌‌های بیوشیمیایی مهم بافت کبد بود.
مواد و روشها: 72 ساعت بعد از تزریق درون صفاقی استرپتوزوتوسین (STZ) (۶0 میلیگرم بر کیلوگرم وزن بدن)، حیوانات با قند خون ناشتای بیش از 250 میلیگرم بر دسیلیتر به عنوان موشهای دیابتی در نظر گرفته شدند و گروه‌‌‌‌های آزمایشگاهی شامل: ۱) کنترل، 2) کنترل دارو، 3) دیابتی و 4) دیابتی دارو بودند. تیمار از روز هفتم بعد از تجویز STZ با تزریق درون صفاقی عصاره آبی زعفران (200 میلی‌گرم بر کیلوگرم وزن بدن)˓ 5 دوز و هفته‌‌‌‌‌‌ای یک بار در گروه‌‌‌‌های ۲ و ۴ آغاز شد. در انتهای دوره آزمایش، بعد از خونگیری و برداشت بافت‌‌‌‌ها، اندازهگیری فاکتورهای بیوشیمیایی انجام گرفت.
یافتهها: نتایج بیانگر اختلال در فعالیت آنزیمهای مهم کبدی در گروه دیابتی است و عصاره آبی زعفران باعث تنظیم و طبیعی شدن میزان فعالیت آنها گردید. علاوه بر این، عصاره آبی زعفران با افزایش فعالیت آنزیمهای آنتی اکسیدانی باعث کمکردن استرس اکسیداتیو القایی با دیابت و بنابراین کاهش میزان MDA در گروه 4 نسبت به گروه 3 گردید.
نتیجهگیری: عصاره آبی زعفران علاوه بر موثربودن در کنترل قند خون با داشتن توانایی آنتی اکسیدانی باعث حفاظت بافت کبد موشهای دیابتی از آسیب به واسطه هیپرگلیسمی نیز میشود.

علی پروین، پریچهره یغمایی، مهدی نورالدینی، سید علی حائری روحانی، سعید امین زاده،
دوره 22، شماره 1 - ( 1-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: استفاده از گیاهان دارویی در درمان هیپرکلسترولمی، فاکتور خطر موثر بر آترواسکلروز میباشد. در این مطالعه اثر مقایسهای کوئرستین، عصاره هیدروالکلی استخراجی از گیاه گلدر و آتورواستاتین بر بیان ژن  ABC A1در رت‌‌های نر هیپرکلسترولمی نژاد ویستار بررسی شد.
مواد و روش‌‌‌ها: در این تحقیق تجربی،40 سر رت نر نژاد ویستار با وزن تقریبی 180 گرم، بهصورت تصادفی به 5 گروه 8 تایی (کنترل، شم، تجربی 1، 2 و 3) تقسیم شدند. تمام گروه‌‌‌ها (به جز کنترل) به مدت 40 روز علاوه برگاواژ کلسترول 2 درصد، غذای چرب (1 درصد کلسترولی) دریافت ‌کردند. گروه‌‌های تجربی طی 28 روز، روزانه به ترتیب 40 میلی‌گرم بر کیلوگرم آتورواستاتین، 25 میلی‌گرم بر کیلوگرم کوئرستین و 25 میلیگرم بر کیلوگرم عصاره هیدروالکلی گیاه گلدر وگروه شم روزانه 1 میلی‌گرم بر کیلوگرم محلول سالین دریافت ‌کردند. در پایان، بیان ژنABC A1  در لوکوسیت‌‌‌ها توسطReal-Time PCR  و سطح لیپیدهای سرم به روش فتومتریک ‌‌‌‌‌‌اندازه‌گیری گردید.
ملاحظات اخلاقی: مجوز تحقیق توسط کمیته اخلاق در پژوهش های زیست پزشکی دانشگاه علوم پزشکی کاشان به شماره 1799/ 1/ 5/ 29 / ب مورخ 10 / 5/ 95 صادر گردید.
یافته‌‌‌ها: عصاره هیدروالکلی، کوئرستین استخراجی از گلدر و آتورواستاتین موجب افزایش معنیدار در بیان ژن  ABC A1به ترتیب با بیان 09/0±  14/1، 03/0± 18/1 و 03/0± 11/1 نسبت به گروه کنترل با بیان 011/0±  1 و نسبت به گروه شم با بیان 03/0± 089/0 شدند (05/0p<). کوئرستین در افزایش بیان ژن مذکور مؤثرتر از آتورواستاتین بود (05/0p<).
نتیجه گیری: عصاره هیدروالکلی و کوئرستین استخراجی از گیاه گلدر دارای اثر افزایشی بر بیان ژن ABC A1 در رت‌‌های نر هیپرکلسترولمی نژاد ویستار می‌باشد.

مهسا کاوسی، احسان رحیمی، جلیل فلاح مهرآبادی،
دوره 22، شماره 2 - ( 3-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: سرطان ریه یکی از همهگیرترین سرطانها در سراسر جهان است. اخیراً چند انکوژن بالقوه شناخته شدهاند که شامل EGFR، BRAF، KRAS و ژن ALK هستند. با توجه به شیوع بالای سرطان ریه، میزان مرگ ناشی از آن، عوارض شیمیدرمانی و تلاش برای یافتن داروهای مؤثر و با عوارض کمتر، تحقیق حاضر با این هدف انجام شد که تأثیر یک عصاره گیاهی را بررسی کرده تا نتایج آن در اختیار مراکز تولیدی قرار گیرد.
مواد و روشها: در این تحقیق، تأثیر عصاره اوکالیپتوس و داروی سیسپلاتین بر روی میزان بیان ژن KRAS در رده سلولی A549 سرطان ریه بررسی شد. به منظور تعیین زندهمانی سلولها از روش MTT استفاده و IC50 تعیین شد. پس از تعیین  IC50سلولها به مدت 48 ساعت در معرض تأثیر غلظتی کمتر از IC50 عصاره و دارو قرار گرفتند. سپس میزان بیان ژن KRAS نسبت به ژن کنترل β-ACTIN در گروههای کنترل و تیمار با عصاره و دارو تعیین شد. بدین منظور، پرایمر اختصاصی برای ژنβ-ACTIN  و KRAS طراحی و Real-Time PCR انجام شد.
ملاحظات اخلاقی: این مطالعه با کد IR.IAU.East Tehran.REC.1396.3 در کمیته اخلاق پژوهشی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شرق به تصویب رسیده است.
یافتهها: نتایج نشان داد میزان IC50 عصاره و دارو به ترتیب 7/85 و 77/1 میلیگرم بر میلیلیتر بوده است. همچنین، میزان بیان ژنها در سلولهای تیمار شده و کنترل با عصاره و دارو مقایسه گردید. بیان نسبی ژنKRAS  به ژن مرجع در رده سلولی سرطانی تیمارشده با عصاره و دارو به ترتیب به میزان 89/2 و 25/9 برابر طی 48 ساعت ‌به‌طور معنیدار (0=p) کاهش یافت.
نتیجهگیری: با توجه به کاهش بیان نسبی ژن در رده A549 تیمار شده میتوان به مطالعات آینده در خصوص درمان هدفمند سرطان ریه امیدوار بود و از اینرو پتانسیل استفاده از ترکیبات گیاهی آشکارتر شود.

سعید حاجی هاشمی، راضیه رجبی، عاطفه غیاث آبادی فراهانی،
دوره 22، شماره 5 - ( 9-1398 )
چکیده

زمینه و هدف آنتی‌بیوتیک جنتامایسین دارای عوارض جانبی سمّیت کلیوی است. هدف این مطالعه بررسی اثرات پس‌درمانی خوراکی عصاره اتانولی مرزنجوش بر روی سمیت کلیوی جنتامایسین بود.
مواد و روش ها در این مطالعه ۳۲ سر موش صحرایی نر بالغ از نژاد ویستار به صورت تصادفی، به چهار گروه تقسیم شدند؛ گروه کنترل، گروه جنتامایسین (۱۰۰ میلی‌گرم بر کیلوگرم) به صورت داخل صفاقی برای هشت روز و گاواژ آب‌مقطر برای دو روز؛ گروه عصاره اتانولی مرزنجوش، نرمال سالین به صورت داخل صفاقی برای هشت روز و گاواژ عصاره اتانولی مرزنجوش (۴۰ میلی‌گرم بر کیلوگرم) برای دو روز؛ گروه جنتامایسین و پس‌درمان با عصاره اتانولی مرزنجوش، جنتامایسین (۱۰۰ میلی‌گرم بر کیلوگرم، داخل صفاقی) برای هشت روز وگاواژ عصاره اتانولی مرزنجوش (۴۰ میلی‌گرم بر کیلوگرم) برای دو روز. مقادیر اوره، کراتینین، سدیم، پتاسیم و اسمولالیته در نمونه‌های پلاسما و ادرار اندازه‌گیری شد. کلیه راست برای اندازه‌گیری MDA و FRAP استفاده شد.
ملاحظات اخلاقی این مطالعه با کد اخلاق ۸-۱۰۶-۹۰ توسط کمیته اخلاق پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی اراک با کد IR.ARAKMU.REC. ۱۳۹۴.۲۸۴ به ثبت رسید.
یافته ها تجویز پس‌درمان عصاره اتانولی مرزنجوش به صورت معنی‌داری سبب کاهش سطوح اوره، کراتینین، دفع مطلق سدیم، دفع نسبی سدیم و پتاسیم و MDA شد ولی کلیرنس کراتینین، اسمولالیته ادرار و FRAP را به صورت معنی‌داری افزایش داد. 
نتیجه گیری تجویز خوراکی عصاره اتانولی مرزنجوش به صورت پس‌درمان با کاهش استرس اکسیداتیو ناشی از رادیکال‌های آزاد در کلیه‌های آسیب‌دیده و کاهش پراکسیداسیون لیپیدی جنتامایسین سبب بهبود سمّیت کلیوی ناشی از جنتامایسین شد.

فاطمه شهرستان، پروانه جعفری، آرام قره باغی، ایمان خانی فراهانی، اسماعیل شهرستان،
دوره 23، شماره 2 - ( 3-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: دیابت یکی از مهم‌ترین عوامل مرگ‌و‌میر در انسان‌هاست که با تغییر شیوه زندگی، شیوع آن به سرعت رو به گسترش است. از علائم این بیماری متابولیک، افزایش قند خون و دیس‌لیپیدمی است. کنترل این بیماری با استفاده از محصولات طبیعی در دنیا بسیار مورد توجه قرار گرفته است. هدف از این تحقیق، بررسی تأثیر پروبیوتیک بیوفلورا و عصاره آبی دارچین در بهبود سطح گلوکز و دیس‌لیپیدمی حاصله از دیابت و کاهش خطر ابتلا به بیماری‌های قلبی-عروقی بود. 
مواد و روش ها: 35 رت نر نژاد ویستار به صورت تصادفی در 5 گروه کنترل منفی، کنترل مثبت دیابتی، پروبیوتیک، عصاره دارچین و پروبیوتیک توأم با عصاره دارچین، گروه‌بندی شدند. القای دیابت با تزریق درون صفاقی استرپتوزوتوسین انجام شد. گروه‌های تیمار به مدت 30 روز CFUs 108×2/3 پروبیوتیک و یا mg/kg 200 عصاره آبی دارچین دریافت کردند. در پایان دوره آزمون، تغییرات وزنی رت‌ها، قند خون، الگوی لیپیدی، hs-CRP و شاخص آتروژنی به منظور پیش‌بینی خطر ابتلا به بیماری‌های قلبی-عروقی تعیین شد. 
ملاحظات اخلاقی: این پژوهش با کد اخلاق IR.IAU.ARAK.REC.1397.005 در مرکز پژوهش‌های زیست‌پزشکی دانشگاه آزاد اسلامی اراک به تصویب رسیده است.
یافته ها: یافته‌های پژوهش نشان داد ابتلا به دیابت سبب کاهش شدید وزن رت‌ها شد، اما در گروه‌های دریافت‌کننده پروبیوتیک کاهش وزن کمتری مشاهده شد. به کارگیری پروبیوتیک و دارچین به صورت مؤثری سبب کاهش قند خون شد. پروبیوتیک بیوفلورا سبب کاهش میزان تری‌گلیسرید، کلسترول و LDL-C  سرمی خون شد. در گروه تیمار‌شده با دارچین، تری‌گلیسرید خون نسبت به گروه کنترل مثبت، کاهش معنی‌دار داشت. شاخص آتروژنی و مارکر التهابی hs-CRP در گروه‌های تیمار شده با پروبیوتیک، کاهش معنی‌داری نسبت به گروه کنترل منفی و مثبت نشان داد. هیچ‌گونه سینرژی در استفاده توأم پروبیوتیک و عصاره آبی دارچین دیده نشد. 
نتیجه گیری: بیوفلورا با بهبود الگوی میکروبیوتای روده، کاهش قند خون و بهبود الگوی لیپیدی، به صورت مؤثری از دیس‌لیپیدی ناشی از دیابت ممانعت می‌کند و درنتیجه خطر ابتلا به بیماری‌های قلبی-عروقی را کاهش می‌دهد. 

سحر دهقانی، لیلا روحی، نوشا ضیاء جهرمی، رضا دهقانی، خلیل خاشعی ورنامخواستی،
دوره 24، شماره 2 - ( 3-1400 )
چکیده

زمینه و هدف: قدرت تکثیر، پتانسیل تمایز به رده‌های سلولی مختلف و خودنوسازی بالای سلول‌های بنیادی مزانشیمی (MSCs) باعث شده تا این سلول‌ها به عنوان ابزار مناسبی برای طب ترمیمی مورد توجه قرار گیرند، ولی یکی از مشکلاتی پیش‌رو، ایجاد استرس اکسیداتیو در بافت هدف و آپوپتوز سلول‌های بنیادی منتقل شده پیش از ترمیم بافت مورد نظر است. پیش تیمار سلول‌های بنیادی با آنتی‌اکسیدان‌ها ممکن است آنها را نسبت به شرایط استرس اکسیداتیو مقاوم سازد. زنجبیل از گیاهان دارویی مهم با خاصیت آنتی‌اکسیدانی است. در مطالعه حاضر، اثر آنتی‌اکسیدانی عصاره زنجبیل بر توان زیستی و القاء آپوپتوز ناشی از استرس اکسیداتیو در سلول‌های بنیادی مزانشیمی مشتق از بافت چربی انسان و مغز استخوان موش صحرایی بررسی شد. 
مواد و روش ها: در این مطالعه، سلول‌های بنیادی مزانشیمی مشتق از بافت چربی انسان و مغز استخوان موش در محیط کشت DMEM با 20 درصد سرم جنین گاوی کشت داده شدند. سلول‌ها جهت پیش تیمار به مدت چهار و شش ساعت با غلظت‌های مختلف عصاره زنجبیل (۵۰، ۱۰۰، ۲۰۰ و ۴۰۰ میلی‌گرم/ میلی‌لیتر) انکوبه و سپس با غلظت ۲۰۰ میکرومولار H2O2 به مدت دو ساعت تیمار شدند. توان زیستی با استفاده از دستگاه الایزا ریدر با روش رنگ سنجی MTS و القای آپوپتوز با استفاده از دستگاه فلوسیتومتری و کیت انکسین- پروپیدیوم یدید (Annexin-PI) طبق دستورالعمل، در هر دو زمان بررسی شد. تجزیه و تحلیل داده‌ها با استفاده از نرم افزار آماری spss، ورژن 18 و آزمون آنالیز واریانس یک طرفه (ANOVA) به انجام رسید.
ملاحظات اخلاقی: این مطالعه، با کد اخلاق IR.IAU.SHK.REC.1397.028به تصویب کمیته اخلاق معاونت پژوهشی دانشگاه آزاد اسلامی واحد شهرکرد رسید.
یافته ها: نتایج تست MTS، حاکی از افزایش وابسته به دوز و زمان توان زیستی سلول‌های بنیادی مزانشیمی تحت تیمار، مشتق از بافت چربی انسان است. همچنین تیمار با عصاره زنجبیل، سبب کاهش وابسته به دوز و زمان، میزان آپوپتوز در سلول‌های بنیادی مزانشیمی مغز استخوان موش صحرایی شد. 
نتیجه گیری: عصاره زنجبیل با کاهش استرس اکسیداتیو در سلول‌های بنیادی مزانشیمی طول عمر آنها در بافت هدف و کارایی این سلول‌ها در ترمیم‌های بافتی را افزایش می‌دهد.

روح الله همتی بوشهری، محمودرضا جعفری، قاسم مسیبی، علی قضاوی، علی گنجی،
دوره 27، شماره 6 - ( 11-1403 )
چکیده

مقدمه: امروزه ترکیبات گیاهی به ‌عنوان درمان‌ مکمل، به‌طور گسترده در درمان‌های پزشکی مورد استفاده قرار می‌گیرند. این ترکیبات گیاهی، دارای مزایایی مانند عوارض جانبی و مقاومت داروئی کم، و متابولیسم مناسب هستند. رزماری، یکی از این گیاهان است که اثر ضد رگ‌زایی، ضد توموری و ضدالتهابی دارد. با این حال، حلالیت و فراهمی زیستی کم، منجر به محدود کردن استفاده از این ترکیب می‌شود. جهت غلبه بر این محدودیت، استفاده از لیپوزوم ها مفید است.. لیپوزوم باعث کاهش سمیت و عوارض جانبی، و افزایش کارآیی دارو می‌شود. بنابراین، این مطالعه با هدف تهیه لیپوزوم حاوی عصاره الکلی رزماری برای به دست آوردن بهترین فرمولاسیون با بهترین ویژگی، جهت استفاده در مطالعات سرطانی انجام شد.
روش کار: لیپوزوم به روش Thin Film Hydration در فرمولاسیون های مختلف (F1-F6) عصاره الکلی رزماری، فسفاتیدیل‌کولین هیدروژنه شده سویا (HSPC)، کلسترول و پلی‌اتیلن‌گلیکول mPEG2000 تهیه شد. ویژگی‌های نانولیپوزوم شامل اندازه، شاخص پراکندگی (Poly dispercity index) PDI پتانسیل زتا، میزان کپسوله سازی و نرخ آزادسازی اندازه‌گیری شد.
یافته‌ها: نتایج نشان داد میانگین اندازه ذرات و پتانسیل زتا به ترتیب 4/113 نانومتر و 8/10- میلیطولت بود. میزان کپسوله‌سازی در محدوده 60 تا 90 درصد بود. متوسط نرخ آزادسازی عصاره حدود 60 درصد بود. همچنین نتایج نشان داد که فرمول F1 شفاف و دارای ویژگی‌های مناسب بوده و رسوب نمی‌کند. فرمول F2 شفاف نبود. فرمولاسیون F3 و F4، رسوب دادند. فرمولاسیون‌های F5 و F6 اندازه مناسب را به دست نیاوردند.
نتیجه‌گیری: این مطالعه نشان داد که فرمولاسیون F1 در نسبت 55:30:5 HSPC/chol/mPEG2000، بهترین فرمولاسیون برای تهیه نانولیپوزوم حاوی عصاره الکلی رزماری برای دستیابی به بهترین ویژگی و کارایی جهت استفاده در مطالعات سرطانی است.



صفحه 2 از 2    
2
بعدی
آخرین
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشگاه علوم پزشکی اراک می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Arak University of Medical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb