جستجو در مقالات منتشر شده


73 نتیجه برای موش

جواد سهرابی اسد آباد، زهره قطب الدین، محمدرضا تابنده،
دوره 20، شماره 9 - ( 9-1396 )
چکیده

چکیده
زمینه و هدف: مطالعات بسیاری نشان داده­اند که داروهای شیمی­درمانی مانند دوکسوروبیسین باعث اختلال حافظه
 می­شوند. از سوی دیگر، کروسین به عنوان یک ماده شیمیایی جدا شده از زعفران در تقویت حافظه و بهبود حرکت موثر است. بدین جهت در این مطالعه اثر تزریق همزمان کروسین و دوکسوروبیسین بر حافظه احترازی و فعالیت حرکتی در موش صحرایی نر بالغ بررسی شد.
مواد و روش ­ها: در این مطالعه، تعداد 50 سر موش صحرایی به 5 گروه تقسیم شدند: کنترل، شاهد، دوکسوروبیسین، کروسین و موش­های تیمار شده با تجویز همزمان دوکسوروبیسین و کروسین. در گروه کروسین، کروسین با دوز
30 میلی­گرم بر کیلوگرم به صورت روزانه و به مدت 21 روز تزریق شد و در گروه شیمی
­درمانی هر موش به مدت 3 هفته (هر هفته یک دوز) دوکسوروبیسین را با دوز 5 میلی­گرم بر کیلوگرم دریافت می­کردند. گروه درمان، کروسین و دوکسوروبیسین را همزمان دریافت کردند. به گروه شاهد سالین تجویز شد. تمام داروها به روش درون صفاقی تزریق شدند. در پایان، حافظه احترازی، تعادل و رفتار جستجو­گرانه به ترتیب با شاتل باکس، روتارود و جعبه باز سنجیده شدند.
یافته­ ها: حافظه موش­هایی که دوکسوروبیسین مصرف کردند در مقایسه با سایر گروه ها کاهش معنی داری یافت (001/0>p) و تیمار با کروسین باعث بهبود حافظه شد (001/0p<). فعالیت حرکتی با استفاده از آزمون­ های جعبه باز و روتارود، افزایش معنی­ داری را در گروه درمان نسبت به گروه دوکسوروبیسین نشان داد (001/0>p).
نتیجه­ گیری: مصرف کروسین به همراه داروهای ضد سرطان نظیر دوکسوروبیسین می­ تواند یک اثر حفاظتی در مقابل اثرات مضر داروهای شیمی­درمانی بر حافظه و حرکت داشته باشد.
 

فرح فرخی، سمیرا ریاضی،
دوره 20، شماره 10 - ( 10-1396 )
چکیده

چکیده
زمینه و هدف: در طب سنتی، برای درمان هایپرکلسترولمی از بذر شوید که کاهنده ی قند خون، کلسترول و تری گلیسرید است، استفاده می شود. هدف از این مطالعه، بررسی اثرات عصاره ی هیدرو الکلی بذر شوید بر ساختار بافت بیضه و پارامتر­های اسپرمی در موش های رت نر هایپرکلسترولمی می باشد.
مواد و روش­ ها: در این مطالعه، 30 رت نر بالغ به طور تصادفی به 5 گروه 6 تایی تقسیم شدند: کنترل، هایپرکلسترولمی، هایپرکلسترولمی + روزانه 500 میلی گرم بر کیلوگرم شوید، هایپر کلسترولمی + روزانه 300 میلی گرم بر کیلوگرم شوید،
سالم + روزانه 500 میلی گرم بر کیلوگرم شوید. بعد از اتمام تیمار به مدت 45 روز، موش ها توزین و پس از تشریح، اسپرم ها از دم اپیدیدیم جمع آوری و پارامترهای اسپرمی مطالعه شد. نمونه ­های بیضه به داخل فرمالین منتقل گردیده و با
هماتوکسیلین – ائوزین رنگ آمیزی شدند. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون­ های آماری آنووای یک طرفه و تست تعقیبی توکی انجام گرفت و سطح معنی داری
05/0 > p در نظر گرفته شد.
یافته ­ها: در این بررسی، در موش های هایپرکلسترولمی وزن بیضه افزایش داشت، اما قطر لوله های سمنی فر، ضریب تمایز لوله ای واسپرمیوژنز، زیست پذیری اسپرم نسبت به کنترل به طور معنی­ داری (05/0 > p) کاهش پیدا کرد؛ ولیکن، این پارامترها درتیمار هایپرکلسترولمی با بذر شوید بهبود یافته بودند.
نتیجه­ گیری: طبق نتایج این مطالعه، بذر شوید اثرات مثبتی بربافت بیضه و پارامترهای اسپرم در موش های هایپرکلسترولمی دارد.
 

رحمت اله پرندین، نامدار یوسف وند،
دوره 20، شماره 11 - ( 11-1396 )
چکیده

چکیده
زمینه و هدف: مطالعات نشان داده­اند که مواجهه تکوینی با فیتواستروژن­ ها، اثرات مضری بر عملکرد تولیدمثلی دارد. رازیانه به عنوان گیاهی فیتواستروژن، تاریخچه غنی در مصارف خانگی و پزشکی سنتی دارد. از این رو، هدف از مطالعه حاضر، بررسی مواجهه جنینی و نوزادی موش­ های ماده با رازیانه و اثرات آن بر زمان­بندی بلوغ، چرخه فحلی، اندام ­های تولیدمثلی و رفتار جنسی فرزندان آن­ها بود.
مواد و روش­ ها: موش­ های ماده نژاد بالب سی به صورت درون صفاقی با صفر (کنترل)، 100، 200 و 400 میلی­گرم بر کیلوگرم وزن بدن عصاره آبی رازیانه از روز 7 حاملگی تا 7 روز پس از تولد نوزادان تیمار شدند.
یافته ­ها: بازشدن واژن (نشانه آغاز بلوغ) در موش­ های با دوز 200 (01/0>p) و 400 رازیانه (001/0>p) در مقایسه با گروه کنترل سریع ­تر اتفاق افتاد. بررسی اسمیر واژن 30 روزه نشان داد که موش­های تیمار شده با دوز 200 یا 400 رازیانه یک چرخه طولانی مدت با کاهش در مراحل پرواستروس، استروس و مت استروس و افزایش مدت و شاخص دی استروس را نشان دادند. وزن تخمدان، تعداد جسم زرد و هورمون LH با کاهش و وزن رحم و غلظت استرادیول با افزایش در موش ­های 70 روزه تیمار با دوز 200 یا 400 رازیانه همراه شد. موش­های با دوز 400 رازیانه (01/0>p)، به طور معنی داری کاهش رفتار لوردوز را در مقایسه با گروه کنترل نشان دادند.
نتیجه­ گیری: نتایج نشان می دهند که مواجهه تکوینی با عصاره آبی رازیانه به دلیل داشتن ترکیبات استروژنیک ممکن است موجب بلوغ زودرس، اختلال چرخه فحلی، تغییر وزن اندام­های تولیدمثلی، عدم تعادل هورمونی و کاهش رفتار جنسی گردد.
 
مژده فتاح زاده، محمد امین عدالت منش،
دوره 21، شماره 1 - ( 1-1397 )
چکیده

چکیده
زمینه و هدف: مونوسدیم گلوتامات (MSG) به عنوان تثبیت کننده و چاشنی غذایی با کاربرد گسترده در غذاهای آماده می باشد. مصرف بیش از حد MSG استرس اکسیداتیو را در نواحی مختلف مغز ا افزایش می دهد. مطالعه حاضر اثر محافظت کننده عصبی ال-کارنیتین را بر مسمومیت MSG در سلول­های گرانولار مخچه موش های صحرایی بررسی می­نماید.
مواد و روش ها: تعداد 48 سر موش صحرایی نر بالغ نژاد ویستار به صورت تصادفی در 6 گروه کنترل، شاهد (دریافت کننده نرمال سالین)، گروه دریافت کننده سدیم منو گلوتامات (MSG، 3 درصد)، گروه دریافت کننده ال کارنیتین
(
L-Carnitine، 200میلی­گرم برکیلوگرم) و گروه های دریافت کننده سدیم منو گلوتامات و ال- کارنیتین با دوزهای 100 و 200 میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن (MSG+L-Carnitine100, MSG+L-Carnitine200) قرار گرفتند. پس از پایان دوره یک ماهه تیمار، حیوانات با روش پرفیوژن ترانس کاردیالی قربانی شدند و مطالعات هیستوپاتولوژیک بر روی مخچه صورت گرفت.
یافته ها: نتایج نشان داد که تراکم سلول های گرانولار در فولیای IV ، V و VI مخچه در گروه MSG نسبت به گروه های کنترل و شاهد کاهش معنی داری دارد. هم­چنین، گروه MSG+L-Carnirine200 در هر سه فولیای مورد بررسی تراکم بالاتری از سلول­های گرانولار را نسبت به گروه MSG نشان داد.
نتیجه گیری: تیمار با ال-کارنیتین توانسته است سبب حفاظت سلول­های گرانولار مخچه موش­های صحرایی در برابر مسمومیت با MSG شود.

 

محمد امین عدالت منش، حبیب الله خدابنده، نوشین یزدانی، سمانه رفیعی،
دوره 21، شماره 6 - ( 9-1397 )
چکیده

زمینه و هدف: نوروپاتی، شایعترین عارضه عصبی دیابت شیرین است که با آسیبهای مغزی به ویژه در هیپوکامپ مشخص میگردد. مطالعه حاضر اثر عصاره دارچین (CZE) بر حافظه، آسیب نورونی و سطح آنزیمهای آنتیاکسیدانی در مدل حیوانی دیابت را ارزیابی میکند.
مواد و روشها:50 سر موش صحرایی بالغ نژاد اسپراگ داولی به صورت تصادفی به 5 گروه تقسیم شدند: گروه کنترل، گروهSTZ  (50 میلیگرم بر کیلوگرم استرپتوزتوسین، درون صفاقی) و گروههای STZ+CZE100،STZ+CZE200  و STZ+CZE400 که با عصاره دارچین به ترتیب با دوزهای 100، 200 و 400 میلیگرم تیمار شدند. عصاره طی 14 روز و به صورت خوراکی تجویز شد. متعاقب سنجش حافظه کاری و فضایی، فعالیت آنزیمهای کاتالاز (CAT) و گلوتاتیون پراکسیداز (GPx) هیپوکامپ به روش الایزا ارزیابی شد. سپس، ارزیابی هیستوپاتولوژیک هیپوکامپ صورت گرفت.
یافتهها: در مقایسه با گروه کنترل، گروه STZ افزایش مدت زمان و مسافت پیمایش تا رسیدن به سکوی مخفی طی ماز آبی موریس، کاهش رفتارهای تناوبی، کاهش دانسیته نورونی و فعالیت CAT و GPx هیپوکامپ را نشان داد (05/0> p). از طرفی، تیمار با عصاره دارچین سبب کاهش مدت زمان و مسافت پیمایش مسیر در ماز آبی و افزایش رفتارهای تناوبی، دانسیته نورونی و فعالیت آنزیمهای آنتی اکسیدانی هیپوکامپ در مقایسه با گروه STZ گردید (05/0> p).
نتیجهگیری: دیابت با کاهش دانسیته نورونی و فعالیت آنزیمهای آنتی اکسیدانی هیپوکامپ، باعث نقص در حافظه فضایی و کاری موش‌های صحرایی میشود، درحالیکه تیمار با عصاره دارچین سبب بهبود این اختلالات نوروپاتولوژیکی میگردد.

سعید باقری محمدی، بهرنگ علنی، مهدی نورالدینی،
دوره 21، شماره 6 - ( 9-1397 )
چکیده

زمینه و هدف: تحقیقات اخیر در مورد سلول درمانی جنبههای جدیدی از درمان بیماریهای تحلیل نورونی را فراهم آورده است. بر اساس تحقیقات اخیر، کاربرد داخل بینی سلولهای بنیادی در درمان موش‌های آزمایشگاهی مدل پارکینسون توانسته باعث بهبودی طولانی مدت این بیماری شود. سلولهای بالغ بنیادی آندومتر انسانی نوعی از سلولهای آماده و در دسترس هستند که برای تولید نورون‌های دوپامینرژیک و اهداف سلول درمانی استفاده میشوند. هدف از این تحقیق، کاربرد داخل بینی سلول‌های‌ بنیادی آندومتر انسانی در موش‌های آزمایشگاهی مدل پارکینسون است.
مواد و روشها: در این تحقیق تجربی، از 35 سر موش نر با محدوده ی وزنی 25 تا 30 گرم در 5 گروه استفاده شده است. صد و بیست روز پس از سلول درمانی، رفتار چرخشی موشها مورد ارزیابی قرار گرفت. برای آشکارسازی سلول‌های‌ بنیادی در مغز از رنگآمیزی ایمونوهیستوشیمی استفاده گردید.
یافتهها: سلول‌های‌ بنیادی اندومتر انسانی به کاربرده شده در داخل بینی توانستند وارد ناحیه ی جسم سیاه مغز شوند و چرخش موش‌های پارکینسونی را بهبود بخشند.
نتیجهگیری: سلول‌های‌ بنیادی اندومتر انسانی به عنوان منبعی بالقوه از سلولهای بنیادی آلوژنیک می توانند بیماری پارکینسون را بهبود ببخشد.

محمدرضا اسد، شکوفه خردمند، نرگس خردمند،
دوره 22، شماره 5 - ( 9-1398 )
چکیده

زمینه و هدف فعالیت ورزشی به دلیل اینکه منجر به کاهش در سطوح برخی آدیپوکاین‌ها از جمله کمرین می‌شود، باعث بهبود در حساسیت به انسولین می‌شود؛ اما تأثیر تمرین استقامتی وتناوبی شدید بر سطوح کمرین و مقاومت به انسولین در موش‌های چاق‌شده ناشناخته است.
مواد و روش ها در این مطالعه 27 سر موش نر، به طور تصادفی به چهار گروه کنترل پایه (6=‌n)، تمرین استقامتی (8=‌n)، تمرین تناوبی شدید (8=‌n) و کنترل چاق بدون مداخل (5=‌n) تقسیم شدند. گروه استقامتی و تناوبی شدید به مدت هشت هفته به فعالیت پرداختند و سطوح کمرین پلاسما به روش الایزا اندازه‌گیری شد.
ملاحظات اخلاقی تمامی مراحل اجرای پژوهش شامل نگهداری، اجرای پروتکل تمرین، کشتار رت‌ها و خون‌گیری بر اساس ضوابط کمیته اخلاقی انجام شد. این تحقیق در دانشکده تربیت‌بدنی و علوم ورزشی دانشگاه تهران تصویب شد و در مرکز کمیته اخلاق پژوهشگاه علوم ورزشی با کد IR.SSRI.REC.1398/559 به ثبت رسید.
یافته ها نتایج نشان داد که کمرین در گروه استقامتی نسبت به گروه موش‌های چاق‌شده بدون مداخله کاهش معنی‌داری داشت (0/01>P)، ولی نسبت به گروه کنترل پایه تغییر معنی‌داری نداشت. همچنین، اختلاف معنی‌داری بین کمرین گروه تناوبی شدید با گروه موش‌های چاق‌شده بدون مداخله و گروه کنترل پایه وجود نداشت (0/05‌P). اختلاف معنی‌داری بین مقاومت به انسولین در گروه تناوبی شدید نسبت به تمرین استقامتی وجود نداشت (0/05P).
نتیجه گیری به نظر می‌رسد تمرین استقامتی و تناوبی شدید باعث کاهش مقاومت به انسولین می‌شود که این کاهش در تمرین استقامتی احتمالاً به واسطه کاهش وزن و کمرین سرمی اتفاق می‌افتد.

سعید حاجی هاشمی، راضیه رجبی، عاطفه غیاث آبادی فراهانی،
دوره 22، شماره 5 - ( 9-1398 )
چکیده

زمینه و هدف آنتی‌بیوتیک جنتامایسین دارای عوارض جانبی سمّیت کلیوی است. هدف این مطالعه بررسی اثرات پس‌درمانی خوراکی عصاره اتانولی مرزنجوش بر روی سمیت کلیوی جنتامایسین بود.
مواد و روش ها در این مطالعه ۳۲ سر موش صحرایی نر بالغ از نژاد ویستار به صورت تصادفی، به چهار گروه تقسیم شدند؛ گروه کنترل، گروه جنتامایسین (۱۰۰ میلی‌گرم بر کیلوگرم) به صورت داخل صفاقی برای هشت روز و گاواژ آب‌مقطر برای دو روز؛ گروه عصاره اتانولی مرزنجوش، نرمال سالین به صورت داخل صفاقی برای هشت روز و گاواژ عصاره اتانولی مرزنجوش (۴۰ میلی‌گرم بر کیلوگرم) برای دو روز؛ گروه جنتامایسین و پس‌درمان با عصاره اتانولی مرزنجوش، جنتامایسین (۱۰۰ میلی‌گرم بر کیلوگرم، داخل صفاقی) برای هشت روز وگاواژ عصاره اتانولی مرزنجوش (۴۰ میلی‌گرم بر کیلوگرم) برای دو روز. مقادیر اوره، کراتینین، سدیم، پتاسیم و اسمولالیته در نمونه‌های پلاسما و ادرار اندازه‌گیری شد. کلیه راست برای اندازه‌گیری MDA و FRAP استفاده شد.
ملاحظات اخلاقی این مطالعه با کد اخلاق ۸-۱۰۶-۹۰ توسط کمیته اخلاق پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی اراک با کد IR.ARAKMU.REC. ۱۳۹۴.۲۸۴ به ثبت رسید.
یافته ها تجویز پس‌درمان عصاره اتانولی مرزنجوش به صورت معنی‌داری سبب کاهش سطوح اوره، کراتینین، دفع مطلق سدیم، دفع نسبی سدیم و پتاسیم و MDA شد ولی کلیرنس کراتینین، اسمولالیته ادرار و FRAP را به صورت معنی‌داری افزایش داد. 
نتیجه گیری تجویز خوراکی عصاره اتانولی مرزنجوش به صورت پس‌درمان با کاهش استرس اکسیداتیو ناشی از رادیکال‌های آزاد در کلیه‌های آسیب‌دیده و کاهش پراکسیداسیون لیپیدی جنتامایسین سبب بهبود سمّیت کلیوی ناشی از جنتامایسین شد.

اسلام ذبیحی، سید اقبال متولی باشی، حمدالله پناهپور، حمید شیخکانلوی میلان،
دوره 22، شماره 6 - ( 11-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: غده تیروئید هورمون‌های تیروکسین T۴)) و تری یدوتیرونین (T۳) را ترشح می‌کند. این دو هورمون بر تنظیم سوخت و ساز و کنترل متابولیسم پایه بسیار مؤثر است. بنابراین این مطالعه با هدف ارزیابی اثر عصاره هیدروالکلی قارچ دنبلان بر سطح سرمی هورمون‌های تیروئیدی موش‌های صحرایی انجام شد.
مواد و روش ها: در تحقیق تجربی حاضر ۳۰ سر موش صحرایی نر بالغ نژاد ویستار، با وزن ۱۰±۲۰۰ گرم به پنج گروه شش‌تایی کنترل، شم (دریافت‌کننده سرم فیزیولوژیک) و گروه‌های دریافت‌کننده عصاره دنبلان با دزهای ۷۵، ۱۵۰ و ۳۰۰ (میلی گرم به ازای کیلوگرم وزن)
تقسیم شدند. عصاره به مدت ۱۴ روز به شکل داخل صفاقی تجویز شد. بعد از پایان این دوره ۱۴روزه، جهت بررسی هورمون‌های تیروئیدی خون‌گیری به صورت مستقیم از قلب انجام شد و اطلاعات به‌دست‌آمده با استفاده از نسخه ۲۱ نرم‌افزار SPSS و آزمون‌های واریانس یک‌طرفه و تعقیبی توکی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت (۰۵/۰P<).
ملاحظات اخلاقی: این پژوهش در کمیته اخلاقی دانشگاه علوم پزشکی اردبیل با کد IR-ARUMS-REC-۱۳۹۶-۴۸ تصویب شده است.
یافته ها: تجویز عصاره قارچ دنبلان موجب تغییر معنی‌دار هورمون‌های تیروئید و TSH شد. T۳ و T۴ در گروه‌های آزمایش ۲ ( ۱۵۰میلی‌گرم به ازای کیلوگرم وزن) و ۳ (۳۰۰میلی‌گرم به ازای کیلوگرم وزن) نسبت به گروه کنترل افزایش معنی‌داری نشان دادند (۰۰۱/۰‌P<)، (۰۱/۰‌P<). همچنین TSH در گروه‌های آزمایش ۱ (۷۵میلی‌گرم به ازای کیلوگرم وزن)، ۲ (۱۵۰میلی‌گرم به ازای کیلوگرم وزن) و ۳ (۳۰۰ میلی‌گرم به ازای کیلوگرم وزن) کاهش معنی‌داری نسبت به گروه کنترل داشت (۰۵/۰‌P<)، (۰۰۱/۰‌P<) و (۰۰۱/۰‌P<).
نتیجه گیری: عصاره قارچ دنبلان باعث افزایش سطح هورمون‌های تیروئیدی و کاهش میزان سرمی TSH می‌شود.

دکتر یوسف پناهی، دکتر داود کیانی فرد، خانم فاطمه فیضی،
دوره 22، شماره 6 - ( 11-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: هدف از انجام این پژوهش بررسی اثر تحریکی و حفاظتی متیل فنیدات بر فعالیت‌های شبه‌صرع تجربی القا‌شده توسط تزریق داخل صفاقی پنتیلن تترازول در موش صحرایی نر بالغ بود.
مواد و روش ها: در این مطالعه از ۱۵ سر موش صحرایی نر بالغ ۲۰۰ تا ۲۵۰ گرمی، در قالب یک گروه کنترل (پنج سر) که نرمالین سالین دریافت کردند و دو گروه درمان که گروه اول (پنج سر) متیل فنیدات را با دز ۲/۵ میلی‌گرم بر کیلوگرم و گروه دوم (پنج سر) با دز پنج میلی‌گرم بر کیلوگرم به صورت گاواژ دریافت کردند استفاده شد. به این صورت که بعد از بیهوشی با ترکیب کتامین زایلازین و جراحی ناحیه جمجمه حیوان، الکترود ثبت در داخل جمجمه در لایه استریاتوم ناحیه CA۱ هیپوکامپ قرار داده شد و فعالیت‌های صرعی با استفاده از تزریق داخل صفاقی پنتیلن تترازول ایجاد شد و فعالیت‌های صرعی ایجاد‌شده از لحاظ تعداد اسپایک‌ها در واحد زمان و دامنه آن‌ها توسط نرم‌افزار eTrace ارزیابی شدند.
ملاحظات اخلاقی: این تحقیق در کمیته اخلاق پژوهش دانشکده دامپزشکی دانشگاه تبریز با کد FVMT.REC.۱۳۹۷.۶۷ تصویب شده است. 
یافته ها: نتایج حاصل از مطالعه حاضر نشان می‌دهد که متیل فنیدات خوراکی با دُز ۵/۲ و ۵ میلی‌گرم بر کیلوگرم تعداد پتانسیل عمل نیزه‌ای را در مقایسه با گروه کنترل (۳۳۰ اسپایک) به ترتیب به ۵۷۶ و ۶۱۳ افزایش می‌دهد که از نظر آماری معنی‌دار نیست و دامنه فعالیت‌های صرعی ناشی از پنتیلن تترازول به دنبال استفاده از متیل فنیدات ۵/۲ و پنج میلی‌گرم بر کیلوگرم در مقایسه با گروه کنترل (۱۰۵۱) به ۱۲۵۴ و ۱۰۸۵ می‌رسند که از لحاظ آماری این تغییرات هم معنی‌دار نیستند.
نتیجه گیری: دز‌های مورد استفاده از متیل فنیدات در این مطالعه باعث تشدید فعالیت‌های تشنجی می‌شوند؛ بنابراین استفاده از این دارو در افرادی که پیش‌زمینه ابتلا به تشنج دارند و یا به نوعی از این بیماری رنج می‌برند باید با احتیاط باشد و ارزیابی اثرات استفاده آن در این بیماران نیاز به مطالعات بیشتری دارد.

سعید طهماسبی، شهربانو عریان، حمیدرضا مهاجرانی، ندا اکبری، محمدرضا پالیزوان،
دوره 23، شماره 3 - ( 5-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: صرع یک اختلال شایع مغزی است. عملکرد مغز می‌تواند تحت تأثیر میکروفلور طبیعی روده باشد. میکروفلورطبیعی روده نقش اساسی در تعدیل پاسخ‌های ایمنی، تولید متابولیت‌های ضروری و میانجی‌های عصبی ایفا می‌کند. این توانایی‌ها می‌تواند با حذف میکروفلور، به واسطه مصرف آنتی‌بیوتیک‌ها مختل‌شود. هدف مطالعه حاضر بررسی اثر حذف میکروفلور طبیعی روده بر استعداد ابتلا به تشنج و تعدیل رفتار تشنجی با مصرف پروبیوتیک‌های جایگزین در موش‌های صحرایی نر نژاد ویستار است. 
مواد و روش ها: این مطالعه روی 32 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار با محدوده وزنی 200 تا 250 گرم انجام شد. حیوانات به چهار گروه تقسیم‌بندی شدند: گروه کنترل، گروه آنتی‌بیوتیک، گروه‌پروبیوتیک و گروه آنتی‌بیوتیک + پروبیوتیک. جهت حذف میکروفلور، آنتی‌بیوتیک‌ها به مدت سه هفته و جهت جایگزینی میکروفلور، پروبیوتیک‌ها به مدت چهارهفته تجویز شد. ایجاد تشنج با تزریق درون‌صفاقی پنتیلن‌تترازول انجام شد. بررسی میکروفلوردر محیط MRS Agar و با روش پور‌پلیت صورت گرفت. اطلاعات به‌دست‌آمده با استفاده از نرم‌افزارگراف پد نسخه 8 و آزمون آنالیز واریانس یک‌طرفه و پس‌آزمون توکی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت (0/05>P). 
ملاحظات اخلاقی: این پژوهش در کمیته اخلاقی دانشگاه علوم‌پزشکی اراک با کد IR.ARAKMU.REC.1395.176 تصویب شده است. 
یافته ها: مصرف آنتی‌بیوتیک‌ها موجب کاهش در تعداد باکتری‌های روده شد (0/0001>P). همچنین باعث افزایش شدت و پایداری مراحل تشنج (0/05>P) وکاهش تأخیر زمان شروع تشنج (0/05>P) در مقایسه با گروه کنترل شد. مصرف پروبیوتیک با تعدیل میکروفلور روده (0/0001>P) شدت تشنج را کاهش و تأخیر زمانی شروع تشنج را افزایش داد (0/05>P). 
نتیجه گیری: حذف میکروفلور باعث استعداد ابتلا به تشنج شده واین عارضه با مصرف پروبیوتیک قابل جبران است. 

رحمت‌الله فتاحیان دهکردی، سورن نورایی، البرز یدالهی،
دوره 24، شماره 1 - ( 1-1400 )
چکیده

زمینه و هدف: دیابت بیماری شناخته‌شده‌ای است که عوارضی مانند رتینوپاتی، نفروپاتی و گاستروپاتی را به‌ همراه دارد. این مطالعه به منظور بررسی اثر تیامین و استات سرب بر کولون موش‌های دیابتی شده با آلوکسان طرح‌ریزی شده است که اثرات آن‌ در درمان و یا کاهش عوارض بافتی ناشی از دیابت آشکار می‌شود.
مواد و روش ها: در این مطالعه 63 عدد موش با میانگین وزنی200 گرم در نُه گروه دسته‌بندی شدند. 1) گروه دیابت+استات 200 ppm؛ 2) گروه تیامین+استات 200 ppm؛ 3) گروه تیامین+استات سرب 1000 ppm؛ 4) گروه دیابت+تیامین+استات سرب 1000 ppm؛ 5) گروه دیابت؛ 6) گروه دیابت+‌تیامین؛ 7) گروه دیابت+تیامین+استات 200 ppm؛ 8) گروه دیابت+استات 1000 ppm؛ 9) گروه کنترل. پس از یک دوره‌ی بیست روزه، نمونه‌ها از حفره‌ شکمی خارج و با استفاده از روش معمول بافتی، اسلایدهایی جهت ارزیابی استریولوژی و هیستومورفومتری تهیه شد.
ملاحظات اخلاقی: این مطالعه با کد اخلاق GRN1M1903 در دانشکده‌ دامپزشکی دانشگاه شهرکرد تأیید شده و همه روش‌های به‌کارگرفته شده در پژوهش حاضر، ا‌زجمله آسان‌کشی با رعایت کامل اصول اخلاقی مقید کردن حیوان انجام پذیرفت.
یافته ها: میانگین ضخامت لایه‌ مخاطی ـ زیرمخاطی در گروه‌های شش و هفت نسبت به سایر گروه‌های تیمار اختلاف معنا‌داری نشان داد. ضخامت لایه‌ عضلانی بین گروه کنترل و همه‌ گروه‌های تیمار به استثنای گروه‌های دو، شش و هفت، اختلاف آماری معناداری از خود نشان داد. در میانگین ضخامت لایه‌ ادوانتیس در گروه‌های یک، هفت و هشت اختلاف معنا‌داری با گروه کنترل مشاهده نشد. نتایج نیز بیانگر اختلاف آماری معنا‌داری در مساحت لایه‌های مختلف بافت کولون بین گروه یک و گروه کنترل بود.
نتیجه گیری: با بررسی نتایج حاصل از این مطالعه، به نظر می‌رسد تیامین اثرات بهبود را در ضخامت لایه عضلانی و ضخامت لایه‌ ادوانتیس به دنبال داشته است. از سوی دیگر، مساحت لایه مخاطی تحت تأثیر اثرات بهبود‌دهنده تیامین نبود.

عاطفه خاکی، مریم باعزم، محمد بیات،
دوره 27، شماره 5 - ( 10-1403 )
چکیده

مقدمه: گلیفوسیت، یکی از معروف‌ترین علف‌کش‌هایی است که استفاده از آن به دلیل استفاده زیاد از گیاهان زارعی مقاوم به گلیفوسیت رو به ‌افزایش است. این ماده اثرات مخربی مانند اثرات سمی بر بافت عصبی، سلول‌ها و دستگاه تولیدمثل از خود نشان می‌دهد. هدف از این مطالعه، بررسی اثرات سمی این ماده بر بافت تخمدان موش‌ها و لقاح آزمایشگاهی تخمک‌ها به دنبال تحریک تخمک‌گذاری بود.
روش کار: در این مطالعه، 32 موش ماده NMRI، به صورت تصادفی به گروههای زیر تقسیم شدند: شاهد، گلیفوسیت، تحریک تخمک‌گذاری، تحریک تخمک‌گذاری-گلیفوسیت. گلیفوسیت (0/5 درصد) از طریق اضافه شدن به آب آشامیدنی به مدت سه هفته به حیوانات داده شد. جهت تحریک تخمک‌گذاری حیوانات از هورمون های HMG و HCG استفاده شد. تخمک‌ها از ناحیه آمپول جمع‌آوری شدند و بعد از بررسی کمیت و کیفیت آنها، بلوغ آزمایشگاهی انجام شد. در پایان این مطالعه، هیستوپاتولوژی تخمدان مورد بررسی قرار گرفت.
یافته‌ها: نتایج ما نشان داد که تعداد فولیکول‌های ثانویه و گراف در گروه گلیفوسیت به‌صورت معنی‌داری کمتر از گروه شاهد بود درحالی‌که تعداد فولیکول‌های آترتیک افزایش یافت (0/05 > P). تعداد تخمک‌ها در مرحله شکست ژرمینال وزیکول و متافاز 2 در گروه تحریک تخمک‌گذاری- گلیفوسیت در مقایسه با گروه تحریک تخمک‌گذاری کاهش یافت. بعد از بلوغ آزمایشگاهی هم تعداد تخمک‌ها در مرحله شکست ژرمینال وزیکول و متافاز 2 در گروه تحریک تخمک‌گذاری-گلیفوسیت در مقایسه با گروه تحریک تخمک‌گذاری کاهش یافت.
نتیجه‌گیری: گلیفوسیت منجر به اثرات مخرب بر بافت تخمدان می‌شود. همچنین گلیفوسیت باعث نقص در اووژنز و لقاح آزمایشگاهی می‌شود.

صفحه 4 از 4    
4
بعدی
آخرین
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشگاه علوم پزشکی اراک می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Arak University of Medical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb