جستجو در مقالات منتشر شده


94 نتیجه برای سن

مسعود رضاقلی ضامنجانی، پارسا یوسفی چایجان،
دوره 21، شماره 7 - ( 11-1397 )
چکیده

سندرم نفروتیک
سندرم نفروتیک به عنوان تظاهری از بیماری گلومرولی به صورت پروتئینوری در حد نفروتیک و تریاد هیپوآلبومینمی، ادم، هیپرلیپیدمی و از دست دادن پروتئین در ادرار به میزان بالا شناخته می‌شود. پروتئینوری در حد نفروتیک به صورت دفع پروتئین بیش از 40 میلیگرم به ازای هر مترمربع وزن بدن در ساعت یا نسبت پروتئین به کراتینین بیش از 3-2 به 1 در اولین نمونه ادرار صبحگاهی تعریف می‌شود. بروز سالیانه‌ی آن در بیشتر کشورهای غربی 2 تا 3 مورد به ازای هر 100000 کودک در سال است و در کشورهای توسعه نیافته غالباً به دلیل مالاریا میزان آن بالاتر است (1). یافتههای جدید در این زمینه اغلب درباره درمان بوده است که در ادامه مورد ارزیابی و بررسی قرار گرفتهاند.
اتیولوژی
اکثر مبتلایان سندرم نفروتیک به فرم اولیه یا ایدیوپاتیک آن مبتلا هستند. سندرم نفروتیک ایدیوپاتیک همراه با صدمات گلومرولی شامل بیماری با حداقل تغییرات (شایع‌ترین) گلومرولواسکلروز فوکال سگمنتال، گلومرولونفریت ممبرانوپرولیفراتیو، نفروپاتی ممبرانو و پرولیفراسیون منتشر مزانشیال هستند. این اتیولوژی‌ها توزیع سنی متفاوتی دارند. سندرم نفروتیک هم‌چنین میتواند یک آسیب ثانویه به بیماریها‌ی سیستمیکی چون لوپوس اریتماتو، هنوخ شوئن لاین پورپورا، بدخیمی (لنفوم و لوکمی) و عفونت‌ها (هپاتیت، HIV و مالاریا) باشد (2).
پاتوفیزیولوژی
اختلال زمینه‌ای در سندرم نفروتیک به صورت افزایش نفوذپذیری دیواره‌ی مویرگی گلومرولی است و به پروتئینوری ماسیو و هیپوالبومینمی منجر می‌شود. افاسمان وسیع زواید پایی پدوسیت‌ها در بیوپسی (علامت بارز سندرم نفروتیک ایدیوپاتیک) نقش محوری پدوسیت‌ها را مطرح می‌کند. سندرم نفروتیک ایدیوپاتیک با اختلالات پیچیده‌ای در سیستم ایمنی به ویژه ایمنی وابسته به سلول T همراهی دارد. در گلومرولواسکلروز فوکال سگمنتال، فاکتوری درپلاسما که احتمالاً از گروهی از لنفوسیت‌های فعالشده تولید می‌شود، مسئول افزایش نفوذپذیری دیواره‌ی مویرگی است. از طرف دیگر، جهش‌هایی در پروتئین‌های پدوسیتی (پدوسین و آلفا الکتین 4) و MYH4 (ژن پدوسیت) با گلومرولواسکلروز فوکال سگمنتال همراهی دارند. سایر جهش‌ها در سندرم نفروتیک وابسته به استروئید در ژن‌های NPHS2 (پدوسین) و WT1، سایر اجزاء دستگاه تصفیه گلوومرولی مثل شیارهای سوراخ‌دار شامل نفرین، NEPH1 و پروتئین وابسته به CD2 اتفاق می‌افتد (3).
در وضعیت نفروتیک به دو دلیل سطح سرمی لیپید (کلسترول و تری گلیسریدها) افزایش یافته است. سنتز جنرالیزه هیپوآلبومینمی موجب افزایش پروتئین‌ها از جمله لیپوپروتئین‌ها در کبد می‌شود. دلیل افزایش فاکتورهای انعقادی و متعاقباً افزایش ریسک ترومبوز نیز همین مطلب است. به علاوه، کاتابولیسم لیپید نیز در نتیجه‌ی کاهش سطح لیپوپروتئین لیپاز وابسته به افزایش دفع ادراری این آنزیم رو به کاهش گذاشته است. مبتلایان به سندرم نفروتیک تحت خطر ابتلا به عفونت‌ها (سپسیس، پریتونیت، پیلونفریت) خصوصاً با ارگانیسم‌های کپسولداری چون استرپتوکوک پنومونیه و هموفیلوس آنفلوآنزا هستند. دلیل این مسئله از دست رفتن فاکتور کمپلمان C3b و اپسونین‌هایی چون فاکتور B پروپردین و ایمونوگلوبولین‌ها از ادرار است (4).
پاتولوژی
در این قسمت اطلاعات جدیدی وجود ندارد که بتواند در این مقاله مورد بحث و ارزیابی قرار بگیرد. در سندرم نفروتیک با حداقل تغییرات (MCNS)، حدود 85 درصد کل موارد سندرم نفروتیک کودکان گلومرول‌ها یا طبیعی بوده یا افزایش مختصری در سلول‌های مزانشریال و ماتریکس نشان می‌دهند. یافته‌های میکروسکوپ ایمونوفلورسانس به طور تیپیک منفی بود. ولی در میکروسکوپ الکترونی افاسمان زواید پایی سلول‌های اپیتلیال به آسانی قابل رؤیت است. میکروسکوپ الکترونی نشانگر افزایش تعداد سلولهای مزانشیال و ماتریکس در کنار افاسمان زواید پایی سلولهای اپی تلیال است. قریب به 50 درصد بیماران مبتلا به این نوع آسیب بافتی به درمان کورتیکواستروئید پاسخ می‌دهند. در گلومرولواسکلروز فوکال سگمنتال (FSGS) آسیب گلومرولی هم فوکال است. آسیب‌های ثانویه به عفونت HIV، ریفلاکس مثانه به حالب، مصرف تزریقی هروئین و سایر مواد مخدر دیده می‌شود. بیماری در این حالت غالباً پیشرونده است و به درگیری گلومرول‌ها منجر شده و در اکثر مبتلایان باعث بیماری کلیوی مرحله انتهایی (ESRD) میشود (5).
تظاهرات بالینی
علایمی چون آنورکسی، تحریکپذیری، درد شکم و اسهال شایع هستند. از مشخصه‌های شایع سندرم نفروتیک ایدیوپاتیک با تغییرات حداقل، فقدان فشار خون بالا و هماچوری گروس می‌باشد. تشخیص‌های افتراقی در کودک با ادم واضح شامل انتروپاتی از دستدهنده پروتئین، نارسایی کبدی، نارسایی قلبی، گلومرولونفریت حاد یا مزمن و سوء تغذیه پروتئین می‌شود (6). تشخیص افتراقی دیگری به جز نفروتیک با حداقل تغییرات بایستی در کودکان زیر یکسال با سابقه‌ی خانوادگی سندرم نفروتیک با حضور یافته‌های خارج کلیوی (چون آرتریت، راش، آنمی) فشار خون بالا یا ادم ریوی، بی‌کفایتی کلیوی حاد یا مزمن و هماچوری واضح مدنظر قرار می‌گیرد (5).
تشخیص
در آنالیز ادراری، پروتئینوری در حد 3+ یا 4+ مشاهده ‌شد. در 20 درصد کودکان هماچوری میکروسکوپی وجود دارد. در نمونه ادرار، نسبت پروتئین به کراتینین از 2 و دفع پروتئین ادراری به ازای مترمربع در ساعت از 40 فراتر می‌رود. میزان کراتینین سرم معمولاً طبیعی است، ولی ممکن است در صورت کاهش کارکرد کلیه ناشی از کاهش حجم داخل عروقی به طور غیرطبیعی بالا رود. آلبومین سرم کمتر از 5/2 گرم بر دسیلیتر و سطوح کلسترول و تری گلیسرید سرم بالا است. سطح کمپلمان سرم طبیعی است. در صورت تطابق تظاهرات بیمار با تابلوی بالینی استاندارد سندرم نفروتیک با حداقل تغییرات انجام بیوپسی کلیه مرسوم نیست. آسیب در میکروسکوپ نوری به صورت پرولیفراسیون سلول مزانشیال و اسکارهای سگمنتال دیده می‌شود. در میکروسکوپ ایمونوفلورسانس مناطق اسکلروز سگمنتال از نظر رنگ پذیری IgM و C3 مثبت هستند. در میکروسکوپ الکترونی اسکار سگمنتال در کلافه گلومرولی و انسداد لومن مویرگی گلومرولی رؤیت می‌شود (7).
درمان
در این بخش، ابتدا روشهای معمول و روتین درمان این بیماران ارزیابی شده و در ادامه روشهای جدید مورد بحث قرار میگیرند. کودکان با بروز سندرم نفروتیک غیرعارضه‌دار بین 1 تا 8 سالگی احتمالاً به MCNS پاسخ دهنده به استروئید مبتلا هستند و درمان با استروئید را می‌توان در آنان بدون بیوپسی تشخیصی کلیه آغاز کرد. کودکانی با تظاهرات غیرمنطبق با MCNS (هماچوری واضح، فشار خون بالا، نارسایی کلیه، افت کمپلمان سرم، سن زیر یکسال یا بالای 8 سال) را باید قبل از درمان کاندید بیوپسی کلیه کرد. با فرض تشخیص MCNS بایستی (پس از تأیید تست PPD منفی و تجویز واکسن پنوموکوک پلی والان) پردنیزولون را با تک دوز 60 میلیگرم بر مترمربع روزانه (با دوز حداکثر 80 میلیگرم) برای 4 تا 6 هفته پیاپی تجویز کرد (8). چنین دوره‌ی درمانی 6 هفته‌ای با استروئید روزانه در مقایسه با دوره‌های کوتاه‌تر درمان روزانه توصیه شده قبلی، منجر به نمودهای واضحاً کمتری می‌شود. قریب 80 تا 90 درصد کودکان طی 3 هفته به درمان استروئیدی پاسخ می‌دهند (بهبود کیفیت، دیورز، ادرار منفی یا مختصر از نظر پروتئین در 3 روز پیاپی). تعداد قابلتوجهی از مبتلایان طی 5 هفته‌‌ی اول به درمان پردنیزولون پاسخ می‌دهند (9).
دربارهی روشهای جدید درمانی در این بیماران، از داروهایی که در مقالات جدید تاثیر درمانی آنها بر روی سندرم نفروتیک ارزیابی شده است، اثر متفاوتی مشاهده شده است. از این داروها میتوان به رتوکسیماب اشاره کرد که در بیماران متفاوت وابسته به استروئید یا مقاوم به آن استفاده شده و اثرات مفیدی نیز از آن گزارش شده است (12-10). از سایر عوامل درمانی که در این دسته از بیماران میتوانند مورد استفاده قرار گیرند، میتوان به سیکلوسپورین (10)، ویتامین دی (13، 14)، کلسیم (15) و سایر روشهای جدید در این زمینه اشاره کرد. تمامی این موارد اهمیت توجه به استفاده از روشهای درمانی جدید در این دسته از بیماران را مشخص میکند.
 

فرزانه جاجرمی، احمد جنیدی جعفری، مجید کرمانی، میترا غلامی،
دوره 22، شماره 1 - ( 1-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: گردوغبار به عنوان یکی از مهمترین اشکال آلودگیهای جوی مورد توجه محققان بوده است. هدف از انجام این مطالعه، تعیین منابع احتمالی گردوغبار با بررسی خصوصیات فیزیکی و شیمیایی آنها در هوای محیطی شهر تهران میباشد.
مواد و روشها: این مطالعه در هوای محیطی ایستگاههای نمونهبرداری منتخب شهر تهران در روزهای گردوغباری و عادی از دی ماه 1395 به مدت یک سال انجام شد. غلظت ذرات گردوغبار از طریق وزنسنجی اندازهگیری گردید. غلظت فلزات پس از هضم نمونههای فیلتر و تزریق به دستگاه طیف‌سنجی جذب اتمی تعیین و کانیهای موجود در ذرات گردوغبار با استفاده ازطیفنگاری فلوئورسانس اشعه ایکس شناسایی شد. منشایابی ذرات نیز با استفاده از آنالیز فاکتور غنیشده و تحلیل مولفههای اصلی انجام شد. برای تجزیه و تحلیل آماری از نرمافزار R استفاده شد.
ملاحظات اخلاقی: این مطالعه با کد اخلاق IR.IUMS.REC.1397.313 به تصویب کمیته اخلاق پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی ایران رسیده است.
یافتهها: بیشترین میانگین غلظت ذرات در روزهای عادی برای ایستگاه مرکز (63/122 میکروگرم بر مترمکعب) و کمترین میانگین برای ایستگاه شرق (13/67 میکروگرم بر مترمکعب) بهدست آمد. بیشترین غلظت عناصر اندازهگیری شده در ذرات مربوط به آهن و آلومینیوم و کمترین غلظت مربوط به کروم و نیکل بود.کمترین میزان فاکتور غنیشده در ذرات برای عناصر آهن کمتر از 1 بهدست آمد.
نتیجهگیری: نتایج نشان داد که ایستگاه مرکز آلودهتر از سایر نقاط بود. منابع طبیعی و انسانی هر دو در انتشار فلزات موجود در ذرات نقش دارند. با انجام مطالعات بیشتر بر روی منشأ گردوغبار شهر تهران و با استفاده از نتایج آنها میتوان اقدامات کنترلی مؤثری را طراحی و اجرا نمود.

سحر پارسه، سعید شاکریان، علی اکبر علی زاده،
دوره 22، شماره 1 - ( 1-1398 )
چکیده

زمینه و هدف: سندرم تخمدان پلی کیستیک از شایعترین اختلالات غدد درون ریز است که مقاومت به انسولین و چاقی از عوامل اصلی آن است. تحقیق حاضر با هدف بررسی تاثیر تمرینات مزمن هوازی و مقاومتی همراه با مصرف مکمل دارچین بر مقاومت به انسولین زنان مبتلا به سندرم تخمدان پلی کیستیک شهر اهواز در سال 1396 انجام گرفته است.
مواد و روشها: در این مطالعه نیمه تجربی، 40 زن مبتلا با دامنه سنی 18 تا 30 سال (24 BMI)، به طور تصادفی به 4 گروه تقسیم شدند. گروه مداخله، تمرین هوازی- مقاومتی را 6 هفته، 3 جلسه در هفته با شدت 50 تا 75 درصد حداکثر ضربان قلب به مدت 50 تا 85 دقیقه انجام دادند. سطوح سرمی انسولین، گلوکز و شاخص‌‌های ترکیب بدنی ارزیابی شد. از روش آماری t همبسته و کواریانس استفاده شد.
ملاحظات اخلاقی: این مطالعه با کد EE/ 96.24.3.77886/Scu.ac.ir در کمیته پژوهشی دانشگاه شهید چمران اهواز به ثبت رسیده است.
یافتهها: آنالیز داده‌‌‌ها نشان داد که شاخص توده بدنی، درصد چربی و مقاومت به انسولین در گروه تمرین و تمرین- مکمل کاهش یافت (05/0 p). هم‌چنین مصرف دارچین همراه با تمرینات در شاخص‌‌های ترکیب بدنی و مقاومت به انسولین موثر بود (05/0 p). تغییرات در توده بدون چربی در هیچ یک از گروه‌‌‌ها معنی دار نبود (05/0 p).
نتیجهگیری: به نظر می‌رسد این کاهش در تفاوت مقاومت به انسولین بیشتر ناشی از تمرین ترکیبی بوده و با توجه به تاثیر مثبت دارچین در کاهش شاخص توده بدنی، احتمالا استفاده از آن در طولانی مدت بر مقاومت به انسولین اثرگذار باشد.

- آیلار صباغی، محسن زرگر، امیر قائمی، فرحناز معتمدی سده، محمد رضا ذوالفقاری،
دوره 22، شماره 4 - ( 7-1398 )
چکیده

زمینه و هدف نسل جدیدی از واکسن‌های غیرفعال کامل آنفلوانزا مورد نیاز است تا منجر به ایجاد حفاظت متقاطع قوی‌تر در برابر ساب‌تایپ‌های مختلف ویروس آنفلوانزا شود. هدف از این تحقیق، به‌کارگیری فرایند غیرفعال‌سازی ویروس آنفلوانزا از طریق تابش گاما به عنوان کاندیدی برای ساخت واکسن‌های آنفلوانزای غیرفعال کامل است.
مواد و روش ها تکثیر سویه ویروس آنفلوانزای انسانی [(A/PR/8/34 [A/Puerto Rico/8/34 (H1N1) بر روی رده سلولی اپیتلیوم کلیه سگ‌سانان صورت گرفت و پس از اولترافیلتراسیون، تیتر عفونت‌زایی ویروس به روش (Tissue Culture Infectious Dose 50% (TCID50% با استفاده از فرمول کربر محاسبه شد. متعاقباً غیرفعال‌سازی ویروس از طریق تابش گاما و با استفاده از دستگاه گاما سل- 220 صورت گرفت. فاکتور D10 value و دز بهینه غیرفعال‌سازی نیز بر مبنای منحنی دز/پایندگی و تیتر اولیه ویروس محاسبه شد. همچنین ویژگی‌های آنتی‌ژنیک ویروس‌های پرتوتابی‌شده در مقایسه با شاهد و غیرفعال‌سازی کامل نمونه‌های پرتوتابی‌شده با دز بهینه به ترتیب به واسطه تست هماگلوتیناسیون و آزمون بی‌ضرری ارزیابی شد.
ملاحظات اخلاقی این مطالعه با شناسه IR.IAU.TMU.REC.1397.309در کمیته پژوهشی دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی آزاد تهران به ثبت رسیده است.
یافته ها با توجه به تیتر ویروس تغلیظ‌شده (TCID50: 105.75 /ml) و رسم نمودار دز/پایندگی، فاکتور D10 value و دز بهینه غیرفعال‌سازی ویروس به ترتیب 4/878 و 28/048 کیلوگری محاسبه شد. از طرفی بر مبنای نتایج حاصل از آزمون بی‌ضرری و تست هماگلوتیناسیون، دز بهینه برای غیرفعال‌سازی کامل ویروس با حفظ ویژگی‌های آنتی‌ژنیک، 28 کیلوگری تعیین شد.
نتیجه گیری تابش گاما به واسطه حفظ ساختارهای آنتی‌ژنیک، کاندیدی مناسب برای توسعه واکسن محسوب می‌شود.

عطیه السادات دانش، فاطمه نوجوان،
دوره 23، شماره 1 - ( 1-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: از دیدگاه طب سنتی ایران خونریزی از هموروئید تنها یک بیماری عضوی نیست، بلکه نشان‌دهنده کیفیت و کمیت خون و اخلاط موجود در بدن است. بر اساس این دیدگاه، خونریزی از نواحی مختلف علل مختلفی دارد که دو علت مهم آن عبارت‌اند از: پری عروق و درنتیجه خروج خون در نواحی مستعد خونریزی و دیگری، تغییر در کیفیت خون به گونه‌ای‌که باعث باز شدن عروق و ایجاد خونریزی شود. این مقاله با گزارش یک مورد خونریزی از هموروئید، شاهدی برای مجموعه‌ای از اصول درمانی موجود در طب ایرانی است. 
شرح مورد: خانم ۳۹ ساله، متأهل، دارای ۵ فرزند، با مزاج جبلی گرم و تر که به علت خونریزی شدید قاعدگی به مدت یک سال، برای انجام طب سنتی مراجعه کرده بود. با تجویز داروی گیاهی، پس از سه ماه خونریزی قاعدگی طبیعی شد، اما یک ماه بعد دچار خونریزی از هموروئید شد. خونریزی‌های بیمار با درمان‌های طب سنتی ایران ازجمله پاکسازی بدن از خلط سودا و فصد و زالوی اطراف مقعد بهبود پیدا کرد.
ملاحظات اخلاقی: این مطالعه  باکد اخلاق IR.MUQ.REC.۱۳۹۶.۱۱۰ در کمیته اخلاق پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی قم به تصویب رسیده است.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج به‌دست‌آمده و بر اساس دیدگاه طب سنتی به نظر می‌رسد که علت بروز خونریزی از مقعد و همورئید در مورد گزارش‌شده، ناشی از مشکل پری عروق از خونی با کیفیت نامناسب بوده‌ و به دنبال درمان علامتی، خونریزی شدید قاعدگی ایجاد شده است. 

انسیه سیف امیرحسینی، علی گنجی، قاسم مسیبی، علی قضاوی،
دوره 23، شماره 1 - ( 1-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: رازیانه با خواص فیتواستروژنی، آنتی اکسیدانی و ضددیابتی در طب سنتی ایران برای درمان سندرم تخمدان پلی‌کیستیک (PCOS) به کار می‌رود. التهاب مزمن خفیف یک مکانیسم پیشنهادی جدید در پاتوژنز PCOS است که نقش سیستم ایمنی در این بیماری را مطرح می‌کند. با توجه به نقش کلیدی سلول‌های Treg در حفظ هموستاز ایمنی، اختلال در عملکرد این سلول‌ها به همراه افزایش تولید ترکیبات التهاب‌زا همچون نیتریک اکساید می‌تواند به بروز التهاب پایدار منجر شود.
مواد و روش ها: در این مطالعه تجربی تعداد ۱۸ سر موش BALB/c به ۳ گروه تقسیم شدند. PCOS با تزریق زیرجلدی mg/kg/day ۶۰ DHEA در ml ۰/۱ روغن کنجد به مدت ۲۱ روز القا شد. گروه کنترل منفی به مدت ۲۱ روز حلال (ml ۰/۱ روغن کنجد) دریافت کردند و گروه PCOS، تحت درمان با تزریق داخل صفاقی mg/kg/day ۰۰۵ عصاره هیدروالکلی رازیانه به مدت ۲۱ روز قرار گرفتند. سلول‌های Treg با فلوسایتومتری و غلظت نیتریک اکساید با روش گریس و قدرت آنتی اکسیدانی توتال با متد FRAP سنجیده شد. 
ملاحظات اخلاقی: تمامی آزمایش‌های این تحقیق با رعایت موازین اخلاقی و طبق تأیید کمیته اخلاق در پژوهش دانشگاه علوم پزشکی اراک با شناسه مصوبه IR.ARAKMU.REC.۱۳۹۷.۳۱۲ انجام گرفت.
یافته ها: سیکل جنسی در گروه‌های درمان‌شده با رازیانه طبیعی شد. این گیاه به طور معنی‌داری باعث کاهش کیست‌های تخمدانی شد. غلظت نیتریک اکساید به طور معنی‌داری کاهش پیدا کرد، ولی FRAP تغییر معنی‌داری نداشت. سلول های Treg نیز افزایش معنی‌دار داشت. 
نتیجه گیری: با توجه به نقش سیستم ایمنی در بروز التهاب، تعدیل پاسخ این سیستم هم‌زمان با تعدیل پاسخ های سیستم اندوکرین می‌تواند افق جدیدی در طراحی مداخلات درمانی نوین برای بیماری PCOS بازنماید. 

علی هژبر راجعونی، پروانه مهربد،
دوره 23، شماره 5 - ( 9-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: بیماری کووید 19 از بیماری‌های مهم ویروسی در دهه حاضر محسوب می‌شود که پاندمی گسترده‌ای در دنیا ایجاد کرده است. این بیماری اولین‌بار در 17 آذر 1398 از شهر ووهان استان هوبی چین از بیماران با علائم پنومونی شدید (ARDS) گزارش شد. در 17 دی 1398 مرکز کنترل و پیشگیری از بیماری‌ها (CDC) در چین، ویروس را شناسایی کرد و سازمان بهداشت جهانی آن را nCoV-2019 نامید. سپس نام بیماری به کووید 19تغییر یافت. بر اساس داده‌های ICTV این ویروس SARS-CoV-2 نامیده می‌شود که از خانواده کروناویروس‌ها محسوب می‌شود. ویروس‌های موجود در این خانواده در سال‌های 1381 (بیماری سارس) و 1391 (بیماری مرس) همه‌‌گیری وسیعی در چندین کشور مختلف داشته‌اند و منجر به مرگ‌ومیر و زیان اقتصادی شده‌اند. 
مواد و روش ها: در مطالعه حاضر، این بیماری از جنبه‌های مختلف روند تکاملی و بیولوژی مولکولی ویروس بررسی شد. مقالات بر اساس اطلاعات موجود در پایگاه داده‌های سازمان بهداشت جهانی مورد مطالعه قرار گرفتند. پروتئین‌های SARS-CoV-2 از نظر مولکولی و عملکردی با استفاده از تجزیه و تحلیل داده‌ها و روش‌های بیوانفورماتیک مشخص شدند و سپس داروهای مرتبط و نحوه اثر آن‌ها بر سیر تکثیر و مهار ویروس بررسی شد.
ملاحظات اخلاقی: این مقاله از نوع مروری است و تمام ملاحظات اخلاقی در آن در نظر گرفته شده است.
یافته ها: مطالعات در زمینه ساختار ویروس و درمان‌های دارویی جهت مهار پیشرفت بیماری نشان می‌دهند در درمان این بیماری بسته به میزان پیشرفت بیماری، استفاده از استراتژی‌های مختلف دارویی مؤثر است. مطالعات مولکولی نشان دادند استفاده از داروهای مهارکننده پروتئازهای ویروسی و آنالوگ‌های نوکلئوزیدی در سیر روند بیماری و درمان‌های دارویی IVIG، ترکیبات آمینوکینولین، مهارکننده TMPRSS2 و پروتئین S ویروس در مراحل اولیه بیماری می‌توانند مؤثر باشند.
نتیجه گیری: مطالعه حاضر نشان می‌دهد بررسی ساختار ویروس و بیولوژی آن در بدن، جهت کنترل ویروس، از اهمیت زیادی برخوردار است. شناسایی داروهای مؤثر بر ویروس بر اساس ساختار بیولوژیک ویروس ضروری است. با توجه به تغییرات ساختاری ویروس و جهش‌های پی‌درپی در ژنوم ویروس و به وجود آمدن سویه‌های مقاوم یا سویه‌های با قابلیت واگیری زیاد، ادامه مطالعات در حوزه ساختار ویروس و تغییرات آن در بدن، در طراحی استراتژی‌های دارویی و درمانی ضروری است. مطالعه حاضر نشان داد استفاده از استراتژی‌های درمانی و دارویی با توجه به مرحله بیماری متفاوت است، به گونه‌ای که برخی از داروها در مراحل اولیه بیماری از ورود ویروس به سلول‌های هدف ممانعت می‌کنند یا در ترکیب با گلیکوپروتئین‌های سطحی ویروس، از اتصال آنتی‌ژن ویروس با گیرنده‌های موجود در سلول‌های میزبان جلوگیری می‌کنند. در مراحل پیشرفت بیماری، داروهای ضدویروسی از جمله مهارکننده‌های پروتئازی و آنالوگ‌های نوکلئوزیدی باعث اختلال در تکثیر و تشکیل ساختمان ویروس می‌شوند. به دلیل تغییرات متناوب ویروس و ایجاد ویروس‌های مقاوم به درمان‌های دارویی، بررسی مداوم مطالعات ویروس‌شناسی و بالینی و عملکرد داروهای موجود علیه ویروس حائز اهمیت است. 

مرضیه رضایی، محمد ربانی خوراسگانی، محمدرضا علی‌رمایی،
دوره 23، شماره 6 - ( 9-1399 )
چکیده

زمینه و هدف: لاکتوکوکوس لاکتیس جزو گروه باکتری‌های لاکتیک اسید، گرم مثبت، بی‌هوازی اختیاری، غیر‌اسپورزا و غیرمتحرک است. اهداف این مطالعه مروری، معرفی باکتری‌های زنده لاکیتک اسید؛ به ویژه لاکتوکوکوس لاکتیس غیر‌بیماری‌زا، غیر‌تهاجمی و ایمن، بررسی محاسن، محدودیت‌های استفاده از واکسن‌های مبتنی بر لاکتوکوکوس لاکتیس نوترکیب، بررسی مطالعات انجام‌شده در زمینه واکسن دهانی مبتنی بر آ‌ن‌ها، روش‌های ارتقای واکسن و چشم‌اندازهای آینده به عنوان یک استراتژی امیدبخش جهت تولید واکسن و پیشگیری از بروز برخی بیماری‌های عفونی است. 
مواد و روش ها: در این مقاله، 62 مقاله مرتبط با لاکتوکوکوس و کاربرد گسترده آن در زمینه تولید واکسن دهانی، در فاصله سال‌های 1998 تا 2020 از طریق پایگاه‌های جست‌وجوی مقالات از پایگاه‌های اطلاعاتی گوگل اسکالر، پابمِد و اسکوپوس جمع‌آوری شد.
ملاحظات اخلاقی: این مقاله توسط کمیته تحقیقات اخلاقی دانشگاه علوم‌پزشکی اراک با شماره 1396/99 تأیید شده است.
یافته ها: لاکتوکوکوس لاکتیس به عنوان یک میکروارگانیسم ایمن (GRAS) با قابلیت استفاده گسترده در صنایع غذایی محسوب می‌شود. لاکتوکوکوس لاکتیس نوترکیب زنده به عنوان «داروی زیستی» به صورت تجویز خوراکی به عنوان یکی از واکسن‌های زنده بیان‌کننده آنتی‌ژن‌های ویروسی و باکتریایی است.
نتیجه گیری: وکتورهای مبتنی بر لاکتوکوکوس‌های نوترکیب می‌توانند جایگزین مناسبی برای واکسن‌های سویه‌های ضعیف‌شده باشند و می‌توان به عنوان میزبانی از نوع درجه غذایی و ایمن برای تولید محصولات مورد نظر انسانی نسبت به سایر سیستم‌های تولید در نظر گرفت. همچنین پتانسیل بالایی برای تحویل واکسن‌ها، به‌خصوص از طریق روش‌های مخاطی جهت پیشگیری یا درمان برخی بیماری‌ها دارد.

فرانک مرادی، علی اکبرنژاد،
دوره 24، شماره 3 - ( 5-1400 )
چکیده

زمینه و هدف: سندرم تخمدان پلی‌کیستیک (PCOS) یک بیماری اندوکرینی بین زنان در سنین باروری است. مطالعات مقطعی و طولی، تمرینات ورزشی را راهکاری مؤثر برای درمان و کاهش علائم این سندرم گزارش کرده‌اند. هدف از تحقیق حاضر، مقایسه تأثیر دو نوع تمرین اختیاری و استقامتی بر برخی فاکتورهای التهابی و هورمونی در موش‌های صحرایی مبتلا به PCOS است.
مواد و روش ها: در این پژوهش که از نوع تجربی و به لحاظ هدف کاربردی است، 40 سر موش صحرایی ماده، نژاد ویستار با میانگین وزنی 20±220 گرم به روش تصادفی ساده به چهار گروه ده تایی شامل: 1. گروه کنترل؛ 2. گروه PCOS؛ 3. گروه PCOS+تمرین اختیاری؛ 4. گروه PCOS+تمرین استقامتی تقسیم شدند. موش‌های گروه تمرین اختیاری به مدت 8 هفته (5 جلسه در هفته) فعالیت اختیاری روی چرخ گردان و موش‌های گروه تمرین استقامتی به مدت 8 هفته (هر هفته 5 جلسه) فعالیت منظم هوازی روی تردمیل را تجربه کردند. نمونه‌های خونی برای بررسی تغییرات سطوح IL-6 وتستوسترون، از طریق خون‌گیری از قلب جمع‌آوری و با روش آماری آنالیز واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی LSD تجزیه و تحلیل شدند.
ملاحظات اخلاقی :این مطالعه در کمیته اخلاق پژوهش دانشگاه تهران با اختصاص کد IR.UT.REC.1395016 به تأیید رسیده است.
یافته ها: نتایج نشان داد بین گروه‌های تمرین استقامتی و تمرین اختیاری اختلاف معناداری در شاخص‌های IL-6 و تستوسترون وجود ندارد (P=0/565)، (P=0/496). هر دو گروه تمرینی (استقامتی و اختیاری) به طور جداگانه منجر به کاهش معنادار IL-6 و تستوسترون نسبت به گروه رت‌های مبتلا به PCOS شدند (P=0/002)، (P=0/000)، (P=0/038)، (P=0/007).
نتیجه گیری: در مجموع بر اساس یافته‌های تحقیق حاضر می‌توان نتیجه‌گیری کرد که تمرین اختیاری و استقامتی بر فاکتورهایIL-6 ، تستوسترون و وزن رت‌ها تأثیر یکسانی دارد.
فاطمه شرفی بچگان، رضا صفری، مریم نجات دهکردی،
دوره 24، شماره 4 - ( 7-1400 )
چکیده

زمینه و هدف: تاموکسیفن از گروه داروهای تعدیل‌کننده‌ی‌ انتخابی گیرنده استروژن و از داروهای مؤثر در پیشگیری و درمان برخی از سرطان‌‌ها (مانند سرطان سینه) است. در این پژوهش، برهم‌کنش داروی تاموکسیفن با (دی‌ان‌ای) به صورت تجربی بررسی شد. همچنین، ساختار الکترونی سامانه مولکولی تاموکسیفن (در ابعاد اتمی) به صورت نظری با استفاده از نظریه اتم در مولکول (AIM) بررسی شد. 
مواد و روش ها: ابتدا در بخش تجربی پژوهش، برهم‌کنش تاموکسیفن با دی‌ان‌ای با استفاده از تکنیک طیف‌سنجی (UV-vis) و روش هیدرودینامیکی ویسکومتری بررسی شد. سپس، در بخش نظری این پژوهش، با استفاده از روش‌های شیمی محاسباتی برخی از خواص سامانه مولکولی تاموکسیفن، مانند چگالی حالات الکترونی (DOS)، انرژی اوربیتال‌های مرزی (HOMO/LUMO) و انرژی پتانسیل الکترواستاتیک (ESP) و نقشه راه توزیع چگالی الکترونی و لاپلاسی آن مطالعه شد. 
ملاحظات اخلاقی: این مقاله یک متاآنالیز با نمونه حیوانی است.
یافته ها: نتایج به‌دست‌آمده تکنیک طیف‌سنجی UV-vis و روش ویسکومتری نشان‌دهنده وجود اثرهایپرکرومیسم و هایپوکرومیسم است. به علاوه، نتایج آزمایشات به غلظت داروی تاموکسیفن وابسته بود و در نوع پیوند شدن آن با دی‌ان‌ای تأثیر داشت. همچنین، تحلیل مطالعات محاسباتی روی داروی تاموکسیفن بیانگر این موضوع است که سازوکارهای توزیع بار و انرژی محلی در سامانه مولکولی تاموکسیفن نقش بسزایی در چگونگی پیوند این دارو با دی‌ان‌ای دارد.
نتیجه گیری: بر اساس نتایج تجربی حاصل از طیف‌سنجی UV-vis و ویسکومتری و همچنین با توجه به خواص الکترونی ارتعاشی سامانه مولکولی تاموکسیفن مشخص شد که داروی تاموکسیفن با بیشتر جایگاه‌های دی‌ان‌ای دارای برهم‌کنش قابل ملاحظه است. 
سیدمحمدرضا علوی زاده، مژگان سپاه منصور، مصطفی نوکنی، دکتر سمیه انتظاری، مهرداد ثابت، محمدرضا صیرفی، رکسانا کارخانه، امیرشهاب شهابی،
دوره 24، شماره 4 - ( 7-1400 )
چکیده

زمینه و هدف: سازمان بهداشت جهانی اخیراً کووید-19 را به‌ عنوان بیماری جهانگیر شناسایی کرده است. شیوع این بیماری باعث شد افراد زیادی در نقاط مختلف جهان به‌ شدت بترسند و علائم هراس نشان بدهند. هدف از این پژوهش، ساخت و هنجاریابی مقدماتی پرسش‌نامه هراس از میکروب در جمعیت ایران بوده است. 
مواد و روش ها شرکت‌کنندگان 113 فرد (74 نفر زن) بودند که پرسش‌نامه هراس از میکروب و پرسش‌نامه وسواسی اجباری ییل براون را تکمیل کردند.
ملاحظات اخلاقی: همه اصول اخلاقی و سیاست محرمانگی نتایج به اطلاع شرکت‌‌کنندگان رسیده بود. این پژوهش در جلسه دوم اسفند 1399 کمیته روان‌‌شناسی ستاد مقابله با کرونای دانشگاه آزاد اسلامی استان تهران تأیید و تصویب شد. 
یافته ها: نتایج نشان داد که پرسش‌نامه هراس از میکروب همسانی درونی قابل قبولی با آلفای کرونباخ (0/67=‌a)، ضریب پایایی دونیمه‌سازی (0/72)، ضریب بازآزمایی یک‌هفته‌ای (0/73=‌r) بود. به ‌علاوه پرسش‌نامه هراس از میکروب ضریب اعتبار هم‌زمان متوسطی با زیرمقیاس وسواس آلودگی (0/44=r) داشت و نهایتاً تحلیل عاملی اکتشافی سه عامل پرسش‌نامه هراس از میکروب را نشان داد. این سه عامل شامل فراباورهای منفی (نگرانی) در مورد هراس از میکروب، اجتناب از موقعیت‌های مشکوک و فراباورهای مثبت در مورد هراس از میکروب می‌‌شود. 
نتیجه گیری: بر اساس این یافته‌‌ها، پرسش‌نامه هراس از میکروب دارای خصوصیات روان‌سنجی قابل قبول و خوبی است. پژوهشگران می‌‌توانند از پرسش‌نامه هراس از میکروب به ‌عنوان ابزاری روا و پایا برای ارزیابی سطح هراس از میکروب در بحران‌‌های همه‌‌گیری و جهانگیری مانند کووید-19 استفاده کنند. 
مسعود گلپایگانی، زهرا فیاضی، یاسین حسینی،
دوره 24، شماره 5 - ( 9-1400 )
چکیده

زمینه و هدف: سندرم درد کشککی‌رانی یکی از شایع‌ترین مشکلات عضلانی‌اسکلتی در افراد سالمند است که می‌تواند روی فعالیت روزانه آن‌ها تأثیرگذار باشد. هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی یک دوره تمرینات تقویت ثبات مرکزی تنه با تمرینات تقویتی زانو بر بهبود درد زنان ورزشکار سالمند مبتلا به سندرم درد کشککی‌رانی است.
مواد و روش ها: در این تحقیق بیست بیمار زن ورزشکار سالمند مبتلا به سندرم درد کشککی‌رانی شرکت کردند. آزمودنی‌ها به طور تصادفی در دو گروه تمرینات تقویتی ثبات مرکزی (ده نفر) و گروه تمرینات تقویتی زانو (ده نفر) قرار گرفتند. میزان درد آزمودنی‌ها پیش و پس از انجام هشت هفته مداخلات تمرینی به وسیله مقیاس سنجش دیداری درد اندازه‌گیری شد. آزمون‌های آماری تی زوجی و مستقل با سطح معنی‌داری 0/05˂P جهت تحلیل آماری مورد استفاده قرار گرفت.
ملاحظات اخلاقی: این مطالعه با کد اخلاق IR.BASU.REC.1398.032 به تصویب کمیته اخلاق در پژوهش دانشگاه بوعلی سینا همدان رسید.
یافته ها: نتایج نشان‌دهنده کاهش معنادار میزان درد در هر دو گروه پس از انجام تمرینات تقویتی ثبات مرکزی (P=0/006) و تمرینات تقویت زانو (P=0/000) ) بود. در جایی که مقایسه بین‌گروهی تفاوت معناداری را بین دو گروه نشان نداد (P=0/064). اما محاسبه اندازه اثر به‌دست‌آمده حاکی از تأثیر بیشتر تمرینات تقویتی زانو (8/1‌ES=) بر بهبود درد در مقایسه با گروه تقویت ثبات مرکزی بود (ES=0/7).
نتیجه گیری: به نظر می‌رسد استفاده از تمرینات تقویتی زانو و تمرینات ثبات مرکزی تنه باعث کاهش درد شده است. اما با توجه به بالاتر بودن اثربخشی انجام تمرینات تقویتی زانو بر بهبود درد، استفاده از این پروتکل درمانی جهت کاهش درد این بیماران پیشنهاد می‌شود.
محمدرضا عرب، عبدالرضا یاوری، مرضیه بابایی، فرهاد فاتحی،
دوره 24، شماره 6 - ( 11-1400 )
چکیده

زمینه و هدف: اختلال در بلع یک مشکل ثابت و متداول در افراد مبتلا به سندرم داون است. در روش آزمایشگاهی جهت ارزیابی جویدن می توان از الکترومیوگرافی استفاده نمود. هدف از این مطالعه بررسی الکترومیوگرافی عضلات ماستر و تمپورال در هنگام جویدن در کودکان مبتلا به سندرم داون 2 تا 12 ساله شهر اراک بود.
مواد و روش ها: این مطالعه از نوع توصیفی- تحلیلی و مورد شاهدی است، که با هدف  بررسی الکترومیوگرافی عضلات ماستر و تمپورال در موقع جویدن بر روی 15 کودک از نمونه های در دسترس 2 تا 12 ساله مبتلا به سندرم داون و 15 نفر از آن هایی که طبق روش همسان سازی فرد به فرد از نظر سنی و جنسیتی با نمونه های مبتلا به سندرم داون مطابقت داشتند صورت گرفت.
ملاحظات اخلاقی: در این مطالعه از همه والدین رضایت آگاهانه اخذ گردید و هیچ آسیب جسمی متوجه افراد نبود.
یافته ها:در مورد مقایسه میانگین دامنه (شدت) سیگنال الکتریکی عضله بین دو گروه به غیر از عضله گیجگاهی راست در هنگام جویدن و در مورد میانگین بسامد میانگین در هنگام جویدن به غیر از عضله گیجگاهی چپ، در بقیه موارد تفاوت معنادار بود. در مورد مقایسه میانگین بسامد میانه سیگنال الکتریکی عضله در اکثر عضلات تفاوت ها غیر معنادار بود.
نتیجه گیری: میانگین دامنه (شدت) و بسامد میانگین سیگنال الکتریکی عضله در حالت جویدن در اکثر عضلات بین دو گروه مبتلا به سندرم داون و طبیعی متفاوت ولی در مورد میانگین بسامد میانه در اکثر عضلات تفاوت ها غیر معنادار بود.

 
رشید دوستی ایرانی، مسعود گلپایگانی، فردین فرجی،
دوره 25، شماره 2 - ( 3-1401 )
چکیده

زمینه و هدف سیاتیکا یکی از معمولی‌ترین و مرسوم‌ترین بیماری‌های سیستم اعصاب محیطی به‌ شمار می‌آید و ممکن است در اثر فشار روی خود عصب سیاتیک ایجاد شود. با توجه‌ به اینکه ﻋﻀﻠﻪ پیریفورمیس در ﻧﺰدیکی ﻋﺼﺐ ﺳﻴﺎﺗﻴک ﻗﺮار دارد، اﺳﭙﺎﺳﻢ آن ﺑﺎﻋﺚ ﻓﺸﺎر ﺑﺮ ﻋﺼﺐ، ﺑﺮوز درد سیاتیک و درنهایت موجب سندروم پیریفورمیس می‌شود. هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر تمرینات ثبات مرکزی بر درد و التهاب بیماران مبتلا به سندروم پیریفورمیس بوده است.
مواد و روش ها جامعه آماری این پژوهش را بیماران مبتلا به سندروم پیریفورمیس مراجعه‌کننده به مراکز پزشکی و درمانی شهر اراک تشکیل داده است که از این بین، 20 نفر به‌ صورت هدفمند انتخاب و به شکل تصادفی در ۲ گروه 10 نفره کنترل و آزمایش قرار گرفتند. گروه آزمایش در مدت 6 هفته به تمرینات ثبات مرکزی پرداخته و گروه کنترل در همین بازه زمانی به زندگی عادی خود ادامه دادند. برای بررسی تفاوت بین گروه‌ها از آزمون‌های تی‌تست، خی‌دو و مک‌نمار در سطح معناداری 5 درصد استفاده شد.
ملاحظات اخلاقی انجام این مطالعه پس از تصویب در شورای آموزشی دانشگاه اراک، کمیته اخلاق دانشگاه علوم‌پزشکی اراک با شناسه IR.ARAKMU.REC.1400.157 و دریافت کد کارآزمایی بالینی از دانشگاه علوم‌پزشکی ایران با کد IRCT20211003052662N1 ‌تأیید شد و برای اطمینان از شرکت داوطلبانه آزمودنی‌ها، فرم رضایت‌نامه شرکت در طرح با مفاد مربوطه از آن‌ها اخذ شد.
یافته ها پس از اجرای پروتکل تمرینی در پایان هفته ششم، میانگین نمرات درد در گروه کنترل از 95/2 در پیش‌آزمون به 90/7 در پس‌آزمون کاهش یافت که این کاهش از لحاظ آماری معنا‌دار نبود (0/562=P)، در حالی ‌که در گروه آزمایش این نمرات از 91/7 به 33/4 کاهش یافته و این کاهش از لحاظ آماری معنا‌دار است (0/0=P)؛ بنابراین با 95 درصد اطمینان می‌توان گفت تمرینات ثبات مرکزی بر درد بیماران مبتلا به سندروم پیریفورمیس، در سطح معناداری 5 درصد، تأثیر معنادار داشته است. از طرف دیگر، افرادی که عصب ملتهب داشته‌اند، در گروه کنترل از 10 نفر در پیش‌آزمون، به 8 نفر در پس‌آزمون کاهش یافته که این کاهش از لحاظ آماری معنا‌دار نبود (0/5=P)، در حالی ‌که در گروه آزمایش این افراد از 10 نفر به 2 نفر، کاهش یافت و این کاهش از لحاظ آماری معنا‌دار است (0/008=P)؛ بنابراین با 95 درصد اطمینان می‌توان گفت تمرینات ثبات مرکزی بر التهاب بیماران مبتلا به سندروم پیریفورمیس در سطح معنا‌داری 5 درصد نیز تأثیر معنا‌دار داشته است.
نتیجه گیری با توجه ‌به یافته‌های تحقیق حاضر و با در نظر گرفتن شرایط حاکم بر نمونه‌های تحقیق می‌توان نتیجه گرفت تمرینات ثبات مرکزی باعث بهبود درد و التهاب بیماران مبتلا به سندروم پیریفورمیس می‌شود. با توجه ‌به اصول و ویژگی‌های منحصربه‌فرد تمرینات ثبات مرکزی، مقبولیت و اثر مثبت آن بین افراد مورد پژوهش، امید است که این تمرینات در روند درمان این بیماران به ‌طور روزافزون‌تری استفاده شود.

فرزانه حاجی زاده، فاطمه ابراهیمی، سیدضیاء طباطبایی،
دوره 25، شماره 3 - ( 5-1401 )
چکیده

زمینه و هدف  در حالی ‌که رشد مطلوب نوزاد به مجموعه پیچیده‌ای از عوامل وابسته است، الگوی شیردهی و تغذیه تکمیلی شیرخواران از اهمیت غیرقابل‌انکاری برخوردار است. از این ‌رو، مطالعه حاضر با هدف بررسی عوامل مرتبط با الگوی تغذیه نوزادان 1 ‌ساله مراجعه‌کننده به مراکز بهداشتی شهرستان رفسنجان انجام شد. 
مواد و روش ها این مطالعه توصیفی در سال 1396 روی 600 مادر دارای کودک 1 ‌ساله تحت پوشش مراکز بهداشتی شهر رفسنجان انجام شد. مادران علاقه‌مند به ‌صورت تصادفی از میان مراجعین دارای پرونده بهداشتی انتخاب شدند. اطلاعات مورد نیاز از طریق پرسش‌نامه حاوی ویژگی‌های جمعیت‌شناختی و سؤالات مربوط به تغذیه کودک جمع‌آوری و با نرم‌افزار SPSS نسخه 18 تجزیه‌وتحلیل شد. 
ملاحظات اخلاقی این مطالعه با کد اخلاقی IR.RUMS.REC.1396.179 در کمیته اخلاق پژوهشی دانشگاه علوم‌پزشکی رفسنجان به ثبت رسیده است.
یافته ها حدود 95 درصد از مادران شرکت‌کننده در این مطالعه، شیردهی نوزاد خود را از 1 ‌ساعت پس از زایمان شروع و 56/7 درصد آن‌ها شیردهی را تا 1 ‌سالگی به ‌طور کامل انجام داده‌اند. نتایج نشان می‌دهد بیشتر مادران، تغذیه تکمیلی را با 1 تا 3 قاشق در وعده شروع کرده و حدود 90 درصد آن‌ها تغذیه تکمیلی را بر اساس توصیه‌های کارکنان بهداشت انجام داده بودند. همچنین مهم‌ترین دلایل شروع شیر خشک در شیرخواران، اختلال در رشد و نمو کودک (34 درصد)، کمبود شیر مادر (17 درصد)، بیماری مادر (14 درصد)، نگرفتن سینه (11 درصد) و دوقلو بودن کودکان (8 درصد) است.
نتیجه گیری با وجود آموزش چهره‌ به ‌چهره به مادران در مراکز بهداشتی هنوز هم در شروع صحیح تغذیه تکمیلی و ادامه آن مشکلاتی وجود دارد؛ بنابراین ارائه آموزش شیردهی به مادران با روش‌های گوناگون و متنوع باید سرلوحه اقدامات مراکز بهداشتی قرار گیرد.

جواد سرومیلی،
دوره 25، شماره 3 - ( 5-1401 )
چکیده

زمینه و هدف تاکنون تحقیقات گسترده‌ای درباره ویروس کروناویروس سندروم حاد تنفسی ۲ و بیماری ناشی از آن در مناطق مختلف جهان انجام شده است. هدف از انجام این مطالعات، ارائه‌ یافته‌ها و پیشنهادهای کاربردی درباره آشنایی بیشتر با ویژگی‌های این ویروس، از‌جمله خصوصیات ساختاری و ژنتیکی، منشأ پیدایش، ‌تکامل، تغییرات ژنومی، چرخه‌ بیولوژیک و عملکرد پاتولوژیکی است که می‌توان آن‌ها را در اتخاذ راهبردهای کارآمد در کنترل و درمان همه‌گیری به کار گرفت. 
مواد و روش ها به منظور انجام آنالیزهای ژنومی، توالی کامل کرونا ‌ویروس‌های مورد نظر با شماره‌های دسترسی برگرفته از بانک ژن یا ابتکار جهانی برای به‌اشتراک‌گذاری همه‌ داده‌های آنفلوآنزا‌، از داده پایگاه‌هایی مانند مرکز ملی اطلاعات زیست‌فناوری و مرکز منابع بیوانفورماتیک باکتریایی و ویروسی ذخیره و سپس هم‌ردیفی توالی‌ها با نرم‌افزار Workbench CLC Main انجام شد. در مرحله بعد درخت فیلوژنتیک با روش اتصال‌همسایگی  با 1000 تکرار (Bootstrap) توسط نرم‌افزار MEGA X ترسیم شد و برای نمایش واضح‌تر درخت از FigTree نسخه 1.4.4 استفاده شد.
ملاحظات اخلاقی تمام اصول اخلاقی در نوشتن این مقاله طبق دستورالعمل‌های کمیته اخلاق ملی و مقررات COPE رعایت شده است.
یافته ها در مطالعه‌ حاضر، جهش‌ها و نیز تأثیری که ممکن است بر قابلیت انتقال، شدت بیماری‌زایی و اثربخشی واکسن داشته باشند، ویژگی‌های مولکولی، اپیدمیولوژی و محل ظهور کرونا ‌ویروس‌ها با محوریت واریانت‌های نگران‌کننده، از‌جمله آلفا (B.1.1.7)، بتا (B.1.351)، گاما (P.1)، دلتا (B.1.617.2) و اُمیکرون (B.1.1.529) ارائه شده است.
نتیجه گیری بروز جهش‌ها و تکامل مداوم موجب ظهور سریع و هم‌زمان واریانت‌های مختلف شده که هر‌کدام از این تغییرات می‌توانند بر فرار از روش‌های درمانی مانند آنتی‌بادی‌های خنثی‌کننده و پلاسمای نقاهتی و همچنین کاهش اثربخشی واکسن‌ها نقش داشته باشند؛ بنابراین افزایش نظارت برای مستندسازی، درک گسترش دودمان‌های مختلف و مطالعه‌ دقیق‌تر این جهش‌ها در شناسایی واریانت‌ها و مقابله‌ مؤثر‌ با آن‌ها از اهمیت بالایی برخوردار است.

سامان افراسیابی، مهدی گودرزوند، امیر سعید صدیقی، یزدان شفی خانی، بهروز قنبری،
دوره 27، شماره 1 - ( 1-1403 )
چکیده

مقدمه: یادگیری کلمات متوالی در پژوهش‌های حافظه علوم اعصاب شناختی، مورد توجه بسیاری قرار گرفته است و بر اهمیت یادآوری کلمات در ابتدای (تقدم) و انتهای (تأخر) یک سری تأکید دارد. این مطالعه به بررسی میزان تقدم و تأخر در یادگیری کلمات متوالی در بیماران مبتلا به سندرم غفلت با آسیب لوب آهیانه‌ای راست می‌پردازد.
روش کار: این مطالعه‌ی مورد- شاهدی، شامل 18 بیمار با تومور لوب آهیانه‌ای بود که به دو گروه 9 نفره تقسیم شدند. بیماران با سندرم غفلت و بدون سندرم غفلت بودند. بیماران ارجاعی به بخش جراحی مغز و اعصاب بیمارستان شهدای تجریش تهران با ضایعات لوب آهیانه‌ای راست، مورد ارزیابی عصبی و روان‌شناختی قرار گرفتند. تست‌های حذف، تصنیف خطوط، رونوشت و 5 نقطه برای تشخیص سندرم غفلت استفاده شد. بیمارانی که تشخیص سندرم غفلت داده شدند در گروه سندرم قرار گرفتند و سایرین، گروه شاهد را تشکیل دادند. هر دو گروه تحت آزمون‌های حافظه فوری و حافظه کوتاه‌مدت برای یادگیری کلمات متوالی قرار گرفتند و نتایج تقدم و تأخر بررسی شد.
یافته‌ها: ز 18 بیمار، 61 درصد مرد و 39 درصد زن بودند. بررسی آزمون‌های حافظه فوری و کوتاه‌مدت برای یادگیری کلمات متوالی، تفاوت معنی‌داری را در اثر تقدم و تأخر بین دو گروه نشان نداد.
نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که بیماران با آسیب لوب آهیانه‌ای راست و سندرم غفلت، تفاوت معنی‌داری در گرایش به تقدم یا تأخر حافظه لغوی در یادگیری کلمات متوالی نسبت به گروه شاهد ندارند. بنابراین، حافظه فوری و کوتاه‌مدت در این بیماران کاهش معنی‌داری نداشتند.
محمدرحیم امیری، بیان حیدریان، فریبا مردادی وستگانی، سارا ایمانی بروج،
دوره 27، شماره 2 - ( 3-1403 )
چکیده

مقدمه: هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر تمرینات مبتنی بر اصول آکادمی‌ ملی طب ورزش آمریکا (National Academy of Sports Medicine ) NASM بر کینتیک راه رفتن در سندرم پیریفورمیس در مردان میان‌سال بود.
روش کار: پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی و آزمایشگاهی بود. نمونه آماری پژوهش حاضر، 30 مرد دارای سندرم پیریفورمیس بودند. آزمودنی‌ها به طور مساوی و تصادفی در دو گروه مداخله و کنترل جای گرفتند. گروه مداخله، به مدت هشت هفته تمرینات NASM را انجام دادند. قبل و بعد از تمرینات، متغیرهای نیروی عکس‌العمل زمین با استفاده از دستگاه صفحه نیرو برتک با نرخ نمونه‌برداری
1000 هرتز اندازه‌گیری شد. داده‌های کنتیکی با استفاده از فیلتر باترورث مرتبه چهار با برش فرکانسی 20 هرتز هموار شد. برای تجزیه تحلیل آماری از آزمون آنالیز واریانس و
T زوجی در سطح معنی‌داری 0/05 > P استفاده شد.

یافته‌ها: نتایج نشان داد که اثر عامل زمان در مؤلفه‌های FxHC، FyHC در اوج نیروها و مؤلفه FyHC در زمان رسیدن به اوج نیروی عکس‌العمل زمین در پس‌آزمون در مقایسه با پیش‌آزمون افزایش داشتند (0/025 > P؛ 0/96 1/64 = d). اثر عامل زمان در مؤلفه FyPO در اوج نیروی عکس‌العمل زمین در پس‌آزمون در مقایسه با پیش‌آزمون کمتر بود (0/025 > P؛ 0/96 1/64 = d). اثر تعاملی زمان×گروه در مؤلفه FxPO در اوج نیرو و مؤلفه FzHC در زمان رسیدن به اوج نیروی عکس‌العمل زمین دارای اختلاف معنی‌داری بود (0/048 > P؛ 0/83 0/87 = d).
نتیجه گیری: تمرینات NASM استفاده در این پژوهش می‌تواند اثر کلینیکی و درمانی داشته باشد که سبب کاهش آسیب به اندام‌های تحتانی و بهبود کیفیت راه رفتن در افراد دارای سندرم پیرفورمیس شود.
لیلا قنبری افرا، مینا گائینی، جعفر شهباز پور،
دوره 27، شماره 4 - ( 7-1403 )
چکیده

مقدمه: نقش بنیادین رضایت زناشویی در تشکیل خانواده و بقای ازدواج، اهمیت بسزایی دارد. نارضایتی زناشویی می‌تواند زوجین را در حل تعارضات خود ناکام کند. نارضایتی زناشویی در کنار استرس‌های شغلی برخی حرف مانند اورژانس پیش‌بیمارستانی، می‌تواند افزایش تعارض در وظایف شغلی را به همراه داشته باشد که همین امر منجر به متضرر شدن پرسنل، بیماران و خانواده‌های آنها می‌گردد. لذا مطالعه حاضر با هدف بررسی وضعیت رضایت زناشویی پرسنل اورژانس پیش‌بیمارستانی دانشگاه علوم پزشکی قم در سال 1402 صورت پذیرفت.
روش کار: این پژوهش به صورت مقطعی بر روی 200 نفر از پرسنل پیش‌بیمارستانی دانشگاه علوم پزشکی قم در سال 1402 انجام شد. روش نمونه‌گیری خوشه‌ای طبقه‌ای بود. ابزار جمع‌آوری اطلاعات در این مطالعه شامل چک‌لیست اطلاعات جمعیت‌شناختی و پرسشنامه رضایت زناشویی Enrich بود. تحلیل داده‌ها با استفاده از آزمون‌های توصیفی، Independent T-test و رگرسیون انجام شد.
یافته‌ها: متوسط سن شرکت‌کنندگان 7/06 ±37/3 بود. بیش از نیمی از افراد شرکت کننده، تحصیلات کارشناسی داشتند. اکثر افراد دارای شیفت در گردش بودند. متوسط نمره رضایت زناشویی 22/21 ± 145/94 بود. بر اساس نتایج حاصل از آزمون رگرسیون چند متغیره، متغیرهای تحصیلات، وضعیت استخدام، سابقه کار، نوع شیفت، داشتن شغل دوم و داشتن شغل غیر از کادر درمانی 63 درصد از تغییرات واریانس رضایت زناشویی پرسنل پیش‌بیمارستانی را تبیین می‌کند.
نتیجه گیری: با توجه به یافته‌های مطالعه حاضر، به طور کلی رضایت زناشویی پرسنل اورژانس پیش‌بیمارستانی دانشگاه علوم پزشکی قم در سطح متوسط رو به بالا قرار دارد. افراد با شیفت ثابت، دارای شغل دوم، تجربه کاری بالا، فاقد وضعیت شغلی ثابت و کارشناسی و کاردانی رضایت زناشویی کمتری نسبت به سایرین داشتند. لذا ضرورت دارد که مدیران و سیاستگزاران حوزه سلامت توجه بیشتری را به کیفیت زندگی خانوادگی بویژه زندگی زناشویی کارکنان حوزه اورژانس پیش‌بیمارستانی با شرایط ذکر شده، داشته باشند.
اعظم میوه فروشان، رقیه افسرقره باغ،
دوره 27، شماره 4 - ( 7-1403 )
چکیده

مقدمه: چربی خون بالا یا هیپرلیپیدمی، یک اختلال متابولیکی مزمن با مشخصه افزایش سطح چربی‌های خون، نقش مهمی در پاتوفیزیولوژی بیماری‌های قلبی- عروقی در افراد مبتلا به دیابت، فشارخون بالا و چاقی ایفا می‌کند. با وجود وجود داروهای شیمیایی، عواملی مانند عوارض جانبی داروها، هزینه‌ها و رویکرد فزاینده به طب سنتی، مطالعات بر روی پتانسیل درمانی گیاهان دارویی در کاهش سطح چربی‌های خون را تقویت کرده است. مطالعه حاضر با هدف ارزیابی اثربخشی و ایمنی این عوامل گیاهی در کاهش سطح چربی‌های خون انجام شده است.
روش کار: جهت انجام این مطالعه مروری، جستجویی جامع در پایگاه‌های اطلاعاتی معتبر نظیر PubMed، Science Direct، Google Scholar و سایر پلتفرم‌های آنلاین مرتبط صورت گرفت. با استفاده از کلید واژه‌هایی همچون «هیپرلیپیدمی»، «طب گیاهی»، «طب سنتی»، «عصاره گیاهی» و «گیاه درمانی» و بدون اعمال محدودیت زمانی تا سال 2024، مقالات پژوهشی مرتبط شناسایی شدند. معیار ورود مطالعات به این بررسی، گزارش اثرات گیاهان دارویی بر تغییرات پروفایل لیپیدی بود.
یافته‌ها: بر اساس نتایج به دست آمده مشخص شد که گیاه دارویی آویشن معمولی (Thymus vulgare)، کرفس (Apium graveolens کاسنی (Cichorium intybus)، شاه‌تره (Fumaria officinali)، پنجه مرغی (Cynodon dactylon)، گل پر
(
Heracleum rawianum)، بابونه قدبلند (Anthemis altissima)، کنگر (Gundelia tourneforttii)، جعفری وحشی جنگلی (Anthriscus sylvestrianum)، تاج‌ریزی (Solanum nigrum)، زرشک معمولی (Berberis vulgaris)، شیرین بیان (Glycyrrhiza glabra)، شیپوری طویل سربریده (Arum elongatum)، ریواس (Rheum ribes)، نعناع (Mentha spicata) و چندین گیاه دارویی دیگر استفاده می‌شود.

نتیجه‌گیری: استفاده از گیاهان دارویی بومی ایران برای مدیریت چربی خون، ریشه عمیقی در تاریخ باستانی کشور دارد که تحقیقات علمی معاصر به طور فزاینده‌ای مورد تأیید قرار گرفته است. ترکیبات طبیعی موجود در گیاهان دارویی بومی ایران، از طریق مکانیسم‌های مختلفی از جمله مهار جذب چربی‌ها و افزایش سرعت متابولیسم، توانایی کاهش سطح چربی‌های خون را دارند. گرایش روزافزون به طب سنتی و گیاهان دارویی، به دلیل مزایای ذاتی آن‌ها مانند کاهش عوارض جانبی در مقایسه با داروهای سنتزی، مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است. تحقیقات علمی در حال انجام در این زمینه راه‌های امیدوارکننده‌ای را برای توسعه درمان‌های گیاهی نوآورانه و مؤثر ارائه می‌دهد.

صفحه 4 از 5     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشگاه علوم پزشکی اراک می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Arak University of Medical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb