جستجو در مقالات منتشر شده


94 نتیجه برای سن

سید ابوالحسن سیدزاده، محمدرضا توحیدی، احمدرضا نیکی بخش، هاشم محمودزاده، حسین عماد ممتاز، رضا دلیرانی، فرشید کمپانی، اکرم سلیمانی،
دوره 16، شماره 2 - ( 2-1392 )
چکیده

زمینه و هدف: سندرم نفروتیک ایدیوپاتیک یکی از بیماری‎های مزمن در کودکان محسوب می‎شود. به همین دلیل شناسایی فاکتورهای مؤثر در سیر و پیش آگهی این بیماران بسیار حائز اهمیت است. از این میان تأثیر وزن پایین تولد، به دلیل کاهش تعداد نفرون مادرزادی و هیپرفیلتراسیون گلومرولی بسیار مورد توجه است. این مطالعه به منظور بررسی تأثیر وزن پایین زمان تولد بر سیر و پیش آگهی بیماران مبتلا به سندرم نفروتیک مادر زادی انجام شده است.

مواد و روش‎ها: در این مطالعه توصیفی- تحلیلی 170 بیمار مبتلا به سندرم نفروتیک ایدیوپاتیک از مراکز کرمانشاه، ارومیه، اهواز، همدان و قزوین با توجه به وزن زمان تولد به دو دسته وزن پایین زمان تولد (کمتر از 2500 گرم) و وزن طبیعی زمان تولد (گرم2500>) تقسیم شدند و سیر بالینی این بیماران با توجه به پرونده های موجود بررسی شد.

یافته‎ها: در بررسی این بیماران، 22 بیمار در گروه وزن پایین زمان تولد و 148 بیمار در گروه وزن طبیعی زمان تولد قرار گرفتند، بعد از بررسی‎های آماری، به جز ارتباط وزن پایین زمان تولد با سن تظاهر بیماری(014/0=p)، ارتباط دیگری بین وزن پایین زمان تولد و سیر بالینی بیماران مبتلا به سندرم نفروتیک ایدیوپاتیک یافت نشد.

نتیجه‎گیری: بر طبق نتایج این مطالعه، وزن پایین زمان تولد به جز در مورد سن تظاهر بیماری، ارتباطی با سیر و پیش آگهی بیماران مبتلا به سندرم نفروتیک ایدیوپاتیک در مقایسه با گروه وزن طبیعی زمان تولد،‌ ندارد.


ابراهیم علیجانی، علی اکبر پورفتح اله، سهیلا اژدری، بتول شریفی مود، احمد زواران حسینی، وحید خاضع شاهگلی،
دوره 16، شماره 2 - ( 2-1392 )
چکیده

زمینه و هدف: بیش از یک سوم جمعیت جهان آلوده به مایکوباکتریوم توبرکلوزیس هستند که با توجه به اهمیت بیماری سل، شناسایی این افراد دارای اهمیت ویژه‌ای می‎باشد. تست پوستی نوبرکولین و سنجش تولید اینترفرون گاما از جمله روش‌های کاربردی در شناسایی عفونت نهفته سلی می‎باشند. در این مطالعه، توافق بین این دو آزمون در تشخیص عفونت نهفته سلی در شهر زاهدان، با شیوع نسبتا بالا از بیماری سل ، مورد بررسی قرار گرفت.

مواد و روش‌ها: این مطالعه توصیفی-تحلیلی روی 75 نفر شامل 21 نفر از کارکنان بیمارستان بوعلی شهر زاهدان و 54 نفر از افراد خانوادۀ بیماران مسلول، انجام شد. آزمایش سنجش اینترفرون گاما و تست پوستی توبرکولین برای هریک از این افراد انجام گردید.

یافته‌ها: از 75 فرد شرکت کننده در این مطالعه، 26 نفر سنجش اینترفرون گاما آنها مثبت شد، از 63 نفری که نتیجۀ آزمون پوستی توبرکولین آنها قرائت شد (12 نفر جهت خواندن تست مراجعه نکردند)، 31/60 درصد دارای تورم بیش از 10 میلی‌متر بودند. 25/32 درصد افراد هر دو تست پوستی و سنجش اینترفرون گاما آنان مثبت بود، در 92/34 درصد از افراد هر دو آزمون منفی گردید. توافق بین این دو آزمون ، 67/66 درصد به دست آمد (001/0p= 567/0-17/0 ,confidence interval [CI] %95, 36/0k=).

نتیجه‌گیری: نتایج به دست آمده از این مطالعه نشان دادندکه توافق به دست آمده بین این دو تست، ضعیف می‎باشد.


سعیده ضیایی، سارا ضیاغم، معصومه سیاحی،
دوره 16، شماره 5 - ( 5-1392 )
چکیده

زمینه و هدف: یائسگی بحرانی ترین دوره تغییرات نامطلوب آنتروپومتریک و پارامترهای متابولیک بوده که با خطر بیماریهای قلبی _عروقی همراه می باشد. سندرم متابولیک نقش کلیدی در ایجاد بیماری قلبی- عروقی دارشته و بعنوان یک مشکل عمده در بسیاری از کشورها درآمده است. با توجه به شیوع بالای سندرم متابولیک بخصوص در زنان بعد از یائسگی، این مطالعه با هدف تعیین ارتباط بین سن یائسگی و سندرم متابولیک در زنان یائسه، انجام شد.

مواد و روش ها: این مطالعه بصورت مقطعی برروی 140 زن یائسه سالم غیر چاق که BMIکمتر ازKg/m2 30 داشتند، درسال 1388 درشهر اهواز انجام شد و داده ها از طریق مصاحبه که حاوی اطلاعات دموگرافیک، سن یائسگی، اندکس توده بدن( (BMIو اندازه گیری مقادیرHDL-C ، FBS ,TG سرم بعد از 12 ساعت ناشتا و اندازه گیری فشار خون و دور کمر بدست آمدند و با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و مدل رگرسیون چندگانه توسط نرم افزار spss 15 آنالیز شدند. .و از تعریف سندرم متابولیک که توسط پنل سوم درمان بزرگسال (&Iota&Iota&IotaAdult Treatment Panel) ارائه شده، استفاده شد.

یافته ها: بین سن یائسگی و گلوکز ناشتای خون(04/0P=) که یکی از اجزای سندرم متابولیک است ارتباط معنادار منفی مشاهده شد، ولی سن یائسگی با سایر اجزای سندرم متابولیک که شامل تری گلیسرید(28/0P=)، فشار خون سیستول (80/0P=)، فشارخون دیاستول(48/0P=)، دورکمر (08/0P=) و HDL-C (65/0P=) ارتباط معناداری نداشت.

نتیجه گیری: افزایش سن یائسگی(یائسگی دیر رس) اثر حفاظتی در برابر قند خون ناشتا دارد.


بنفشه قاهری، محمود شیخ، امیرحسین معماری، رسول حمایت طلب،
دوره 16، شماره 8 - ( 8-1392 )
چکیده

زمینه و هدف: با توجه به خطر بالای کم‌تحرکی و عوارض منفی ناشی از آن در کودکان مبتلا به اُتیسم، ارزیابی سطح فعالیت فیزیکی آن‌ها با استفاده از تکنولوژی شتاب‌سنجی و نیز بررسی رابطه‌ی آن با سن و شدت اختلال آن‌ها یک ضرورت به حساب می آید.

مواد و روش‌ها: در مطالعه مقطعی حاضر 52 پسر و 16 دختر 14-7 ساله از مدارس ابتدایی اُتیسم شهر تهران شرکت داشتند. سطح فعالیت فیزیکی روزانه‌ به مدت هفت روز پیاپی و توسط شتاب‌سنج‌ها ارزیابی شد. همچنین شدت اختلال اُتیسم در چهار حیطه‌ی مهارت ارتباطی- کلامی، میزان مهارت اجتماعی، میزان آگاهی شناختی- حسی و سلامتی و رفتار با استفاده از چک لیست ارزیابی درمان اُتیسم ارزیابی شد.

یافته‌ها: در مجموع 91 درصد از آزمودنی‌ها، با کم‌تحرکی رو‌به‌رو بودند. دختران به طور معناداری فعالیت فیزیکی کمتری داشته و بی‌تحرک‌تر از پسران بودند. با افزایش سن، به طور معناداری فعالیت‌های فیزیکی این کودکان رو به کاهش رفت. سطح فعالیت فیزیکی آزمودنی‌ها با شدت اختلال آن‌ها در حیطه‌ی آگاهی شناختی- حسی و نیز سطح فعالیت فیزیکی شدید آن‌ها با نمره‌ی کلی شدت اختلالشان، رابطه منفی و معنادار نشان داد. در نهایت سن، جنسیت و میزان آگاهی شناختی- حسی این کودکان تا حدودی به عنوان پیش‌بینی‌کننده‌های سطح فعالیت فیزیکی آنان شناخته شدند.

نتیجه‌گیری: به نظر می‌رسد کودکان مبتلا به اُتیسم با عملکرد بالا دچار کم‌تحرکی بوده و نیز با افزایش سن در فعالیت‌های ساکن بیشتری درگیر می‌شوند. سن و جنسیت می‌توانند به عنوان فاکتورهای تعیین‌کننده‌ی فعالیت فیزیکی در این جمعیت در نظر گرفته شوند.


محمد احمدزاده، جمشید فرجی،
دوره 16، شماره 11 - ( 11-1392 )
چکیده

زمینه و هدف: سندرم Wolfram یا Didmoad یک بیماری نادر نورودژنراتیو اتوزومال مغلوب است که همراه با بیماری های دیابت قندی ، دیابت بیمزه، آتروفی عصب اپتیک، کاهش شنوایی حسی – عصبی و مشکلات ادراری و عصبی همراه می باشد.

مورد: گزارش حاضر مربوط به خانم 24 ساله ای است که از سن 10 سالگی دچار دیابت وابسته به انسولین و از سن 20 سالگی دچاردیابت بی مزه شده است و عفونت های مکرر ادراری وکاهش شنوایی واختلالات دیگر را ذکر می کند.

نتیجه گیری: کنترل قند خون در کنترل مناسب دیابت نوع 1 و انجام فوندوسکوپی در تشخیص آتروفی عصب بینایی در این سندرم مهم بوده و با تامین وسایل کمک شنوایی و کمک بینایی، کیفیت زندگی این بیماران بهبود می یابد.


حمید رضا مومنی، ملک سلیمانی مهرنجانی، نجمه اسکندری، وحید حمایت خواه جهرمی،
دوره 17، شماره 3 - ( 3-1393 )
چکیده

زمینه و هدف: ارسنیک به عنوان یک آلاینده زیست محیطی منجر به ناباروری در جنس نر می‎گردد. کورکومین با خاصیت آنتی اکسیدانتی قوی قادر به مهار استرس اکسیداتیو می‎باشد. این تحقیق با هدف بررسی اثر کورکومین بر روی بافت بیضه و تعداد اسپرم موش‎های بالغ تیمار شده با سدیم ارسنیت انجام گرفت.

مواد و روش‎ها: در این مطالعه تجربی موش‎های بالغ در چهار گروه کنترل، سدیم ارسنیت (5 میلی گرم بر کیلوگرم)، کورکومین (100 میلی گرم بر کیلوگرم) و کورکومین+ سدیم ارسنیت تقسیم‎بندی شدند و تیمارها به صورت تزریق داخل صفاقی به مدت پنج هفته صورت گرفت. پس از تیمار، وزن بدن و بیضه چپ ثبت و بیضه چپ جهت مطالعه هیستوپاتولوژی لوله‎های سمی نیفر استفاده شد. هم‎چنین اسپرم‎های اپی‌دیدیمی جهت شمارش تعداد اسپرم مورد استفاده قرار گرفتند.

یافته‎ها: در موش‎های تیمار شده با سدیم ارسنیت نسبت به گروه کنترل تعداد اسپرم و قطر لوله‎های سمی نیفر به طور معنی‎داری کاهش و میانگین قطر لومن لوله‎های سمی نیفر به طور معنی‎داری افزایش یافت. در گروه کورکومین+سدیم ارسنیت، کورکومین توانست اثرات نامطلوب ایجاد شده توسط سدیم ارسنیت را به طور معنی‎داری در خصوص بافت بیضه و تعداد اسپرم نسبت به گروه سدیم ارسنیت جبران نماید. با این وجود، تفاوت معنی‎داری در وزن بدن، وزن بیضه، مورفولوژی و قطر هسته اسپرماتوگونی‎ها بین هیچ یک از گروه‎ها مشاهده نشد.

نتیجه گیری: کورکومین قادر است اختلالات القا شده توسط سدیم ارسنیت را در تعداد اسپرم و بافت بیضه موش بالغ جبران نماید.


بهزاد خوانساری نژاد، مهدیه موندنی زاده، محمد رفیعی، سیامک میراب سمیعی،
دوره 17، شماره 4 - ( 4-1393 )
چکیده

زمینه و هدف: استفاده از روش Real-time PCR کمّی به عنوان روش استاندارد به منظور کمّیت سنجی ویروس سیتومگال انسانی در بیماران دارای نقص سیستم ایمنی مطرح شده است. با این وجود این سوال که کدامیک از نمونه‌های خون تام یا پلاسما برای اندازه‎گیری تیتر ویروس بهتر است برای بسیاری از آزمایشگاه‌های بالینی هنوز پاسخ داده نشده است. به منظور پاسخ دادن به این سوال، مطالعه حاضر به مقایسه بار DNA ویروس سیتومگال انسانی در دو نمونه پلاسما و خون کامل می‌پردازد.

مواد و روش‌‌ها: در یک مطالعه آینده‎نگر نمونه‌های خون تام و پلاسما از 41 بیمار دریافت کننده پیوند مورد ارزیابی قرار گرفت و بار ویروس سیتومگال به وسیله روش Real-time PCR خانگی معتبر شده سنجش گردید.

یافته‌ها: از مجموع 193 نمونه بررسی شده، تعداد 174 نمونه دارای نتایج منفی بودند و تعداد 19 نمونه از 16 بیمار در دست کم یکی از نمونه‌های پلاسما یا خون کامل مثبت شدند. بر اساس نتایج آنالیز رگرسیون خطی، بین تیتر ویروس سیتومگال در دو نمونه خون تام و پلاسما هم‎بستگی وجود دارد(872/0R2= ). با این وجود معادله رگرسیون نشان می‌دهد که تیتر ویروس سیتومگال انسانی در نمونه‌های خون تام بالاتر از تیتر این ویروس در نمونه‌های پلاسما می‌باشد. اعتبار سنجی نتایج کمّی به وسیله تکرار آزمایش‎ها و آنالیز نتایج به وسیله آزمون آماری اندازه گیری مکرر مورد تأیید قرار گرفت.

نتیجه گیری: بر اساس نتایج حاصل از این مطالعه، انجام آزمون‌های کمّیت سنجی ویروس سیتومگال انسانی در نمونه خون تام دارای حساسیت آنالیتیک بیشتری نسبت به نمونه پلاسما است.


سپیده مرتجی، انوشه حقیقی، فرزاد پاکدل،
دوره 17، شماره 5 - ( 5-1393 )
چکیده

زمینه و هدف: آرتریت روماتوئید شایع‌ترین آرتریت التهابی است. شایع‌ترین عوارض چشمی این بیماری کراتوکونژکتویت سیکا، اسکلریت و اپی اسکلریت می‌باشند. هدف این مطالعه بررسی بیماران آرتریت روماتویید از نظر سندرم شوگرن می‌باشد.

مواد و روش‌ها: در این مطالعه مقطعی، 90 بیمار با تشخیص آرتریت روماتویید که به مدت 6 ماه به درمانگاه یا بخش روماتولوژی بیمارستان رسول اکرم مراجعه نموده و علت مشخصی برای خشکی چشم نداشتند وارد مطالعه شدند. شدت فعالیت آرتریت روماتویید براساس DAS28 و شدت خشکی چشم بر اساس معیارهای خشکی چشم ژاپنی ارزیابی شد.

یافته‌ها: متوسط فعالیت بیماری براساس DAS28 ، 56/1±9/2 سال بود و 9/88 درصد بیماران بر اساس معیارهای خشکی چشم ژاپنی مبتلا به خشکی چشم بودند. دوازده بیمار (3/13 درصد) نیز مبتلا به سندرم شوگرن ثانویه بودند. آنتی بادی SSA در 3/13 درصد بیماران و آنتی بادی SSB در 10 درصد بیماران مثبت بود. ارتباط معنی‌داری بین فعالیت آرتریت روماتویید بر اساس DAS28 و شدت خشکی چشم بر اساس معیارهای خشکی چشم ژاپنی هم در گروه بیماران دارای سندرم شوگرن (045/0p=) و هم فاقد سندرم شوگرن (001/0p=) وجود داشت.

نتیجه‌گیری: ارتباط مشخصی بین فعالیت آرتریت روماتویید و خشکی چشم در هر دو گروه بیماران دارای سندرم شوگرن و فاقد سندرم شوگرن به دست آمد. اغلب بیماران آرتریت روماتویید سندرم شوگرن ندارند ولی خشکی چشم یافته شایعی در بیماران آرتریت روماتویید بدون سندرم شوگرن می‌باشد.


پریا کرم پور، مهناز آذرنیا، غدیره میرابوالقاسمی، فرزانه علیزاده،
دوره 17، شماره 5 - ( 5-1393 )
چکیده

زمینه و هدف: گیاه رازیانه دارای اثرات استروژنیک، ضد التهاب و آنتی‌اکسیدان بوده و به طور سنتی برای درمان زنان نابارور به کار می‌رود. سندرم تخمدان پلی‌کیستیک شایع‌ترین اختلال اندوکرین در زنان می‌باشد که 5 تا 10 درصد آنها را در سنین باروری مبتلا می‌کند. مطالعه حاضر به بررسی اثرات عصاره هیدروالکلی رازیانه بر سندرم تخمدان پلی‌کیستیک القا شده در موش‌های صحرایی(رت) ماده نژاد ویستار پرداخته است.

مواد و روش‌ها: در این مطالعه تجربی، به تعداد 30 سر رت ماده با میانگین وزنی 20±200 گرم، مقدار 2 میلی‌لیتر استرادیول والرات(EV) به صورت زیر جلدی تزریق شد و 6 سر نیز به عنوان کنترل سالم در نظر گرفته شدند. پس از 60 روز رت‌ها به گروه‌های کنترل، شاهد و تجربی تقسیم شدند. گروه تجربی تزریق درون صفاقی عصاره رازیانه را در دوزهای 1000 ،500،250 میلی‌گرم بر کیلوگرم وزن بدن به مدت 10 روز دریافت کردند. غلظت سرمی هورمون‌های تستوسترون، هورمون محرک فولیکولی و هورمون زرده‌ای با روش الایزا مورد سنجش قرار گرفت و مقادیر سرمی این هورمون‌ها بین گروه‌های درمانی با تست آنووا یک طرفه و در سطح معنی‌داری 05/0 مقایسه شدند.

یافته‌ها: داده‌ها نشان دادند که عصاره رازیانه باعث افزایش غلظت سرمی هورمون محرک فولیکولی و کاهش هورمون زرده‌ای و تسترسترون در گروه‌های درمانی می‌شود به نحوی که هورمون محرک فولیکولی در دوزهای 1000 و 500 میلی‌گرم بر کیلوگرم و هورمون زرده‌ای و تسترسترون در دوز 1000 میلی‌گرم بر کیلوگرم اختلاف معنی‌داری را با گروه‌های کنترل نشان دادند.

نتیجه‌گیری: با توجه به تأثیر مثبت افزایشی عصاره رازیانه بر غلظت سرمی هورمون محرک فولیکولی و کاهش دادن هورمون زرده‌ای و تسترسترون در رت‌های مبتلا به سندرم تخمدان پلی کیستیک، این ترکیب احتمالاً می‌تواند جهت درمان بیماران مبتلا در نظر گرفته شود.


امیر عبدالله زنگی وند، مهسا قاسمی،
دوره 17، شماره 6 - ( 6-1393 )
چکیده

زمینه و هدف: التهاب نقش کلیدی در شکل‌گیری آترو اسکلروز دارد. در این مطالعه قصد داریم به بررسی ارتباط بین شمارش سلول‌های سفید خون در بدو بستری با میزان بروز حملات قلبی بعدی و مرگ ومیر شش ماهه در بیماران مبتلا به سندرم کرونری حاد بپردازیم.

مواد و روش‌ها: در این مطالعه توصیفی مقطعی آینده‌نگر ۱۰۱ بیمار مراجعه کننده با سندرم کرونری حاد به مرکز بوعلی سینا قزوین وارد مطالعه شدند. کلیه بیماران براساس شمارش سلول‌های سفید خون به ۳ گروه لکوسیتوز کمتر از ۷۰۰۰، لکوسیتوز بین ۷۰۰۰ تا ۱۰۰۰۰ و لکوسیتوز بالاتر از ۱۰۰۰۰ در میلی‌متر مکعب تقسیم شدند. بر اساس همین تقسیم‌بندی سایر اطلاعات دموگرافیک و آزمایشگاهی از قبیل شاخص‌های التهابی فاز حاد، بیومارکرهای قلبی و... جمع‌آوری شد. کلیه بیماران برای مدت شش ماه از نظر حملات قلبی غیرکشنده و مرگ ناشی از اختلالات قلبی به صورت تلفنی یا حضوری پی‌گیری شدند. نتایج به دست آمده با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 17 آنالیز شد و ازآزمون تی و دقیق فیشر استفاده گردید. مقدار p کمتر از ۰۵/۰ از نظر آماری معنی‌دار در نظر گرفته شد.

یافته‌ها: پی‌گیری شش ماهه بیماران نشان داد که ۵ بیمار (۲۵/۳۱ درصد) از گروه لکوسیتوز بالاتر از ۱۰۰۰۰ در میلی‌متر مکعب دچار حملات قلبی غیرکشنده و دقیقا به همین میزان نیز دچار مرگ شدند که این میزان در حدود ۵/۲ برابر بیماران گروه دوم و ۷ برابر بیماران گروه اول بود. هم‌چنین آنالیز چند متغیری داده‌ها نشان داد که لکوسیتوز بالاتر از ۱۰۰۰۰ در میلی‌متر مکعب از قوی‌ترین فاکتورهای پیش بینی کننده پیش آگهی در بیماران ما به شمار می‌آید.

نتیجه‌گیری: شمارش سلول‌های سفید خون می‌تواند از فاکتورهای پیش‌گویی کننده مهم در بروز مرگ و میر و حملات قلبی غیر کشنده در بیماران با سندرم کرونری حاد به شمار آید.


زمان ارجمند کلوخی، زیور صالحی، فرهاد مشایخی، بهروز نجفی، سيد حسین میرپور،
دوره 17، شماره 8 - ( 8-1393 )
چکیده

زمینه و هدف: نیتریک اکسید در سلول‌های اندوتلیال توسط eNOS سنتز شده و به عنوان یک تنظیم کننده چندکاره در ایجاد سرطان عمل می‌کند. بیشتر سرطان‌های معده از سلول‌های اپی‌تلیال معده گسترش می‌یابد، از این رو ممکن است نیتریک اکسید در پیشرفت آنها دارای یک نقش باشد. نشان داده شده پلی‌مورفیسم‌های ژن eNOS با استعداد ابتلا به سرطان‌های مختلف در ارتباط می‌باشد. در مطالعه حاضر، ارتباط ژنوتیپ‌های eNOS با خطر سرطان معده در جمعیت گیلان مورد بررسی قرار گرفت.

مواد و روش‌ها: در این مطالعه مورد-شاهد، پلی‌مورفیسم Glu298Asp eNOS در 87 بیمار مبتلا به سرطان معده و 90 فرد سالم بررسی شد. تعیین ژنوتیپ پلی‌مورفیسم eNOSبا استفاده از روش واکنش زنجیره‌ای پلیمراز- چند شکلی طول قطعه محدود شده انجام شد. تجزیه و تحلیل داده‌ها با نرم‌افزار MedCalc صورت گرفت.

یافته‌ها: بین ژنوتیپ‌های eNOS و خطر سرطان معده هیچ ارتباطی یافت نشد. از بین 87 بیمار، 45 نفر Glu/Glu، 38 نفر Glu/Asp، و 4 نفر Asp/Asp بودند. در گروه شاهد، 44 نفر Glu/Glu، 40 نفر Glu/Asp و 6 نفر Asp/Asp بودند. تفاوت قابل ملاحظه‌ای در فراوانی‌های ژنوتیپی و آللی بین نمونه‌های شاهد و بیمار وجود نداشت.

نتیجه‌گیری: مشخص شد بین این پلی‌مورفیسم و خطر سرطان معده هیچ ارتباطی وجود ندارد. نتایج پیشنهاد می‌کند که پلی‌مورفیسم eNOS ممکن است دارای یک نقش در مهار سرطان معده باشد. اگرچه مطالعات مبتنی بر جمعیت بزرگ‌تر جهت روشن شدن نقش پلی‌مورفیسم ژن eNOS در سرطان معده مورد نیاز می‌باشد.


عباس صارمی، علیرضا بهرامی، مهری جمیلیان، پرستو معظمی گودرزی،
دوره 17، شماره 9 - ( 9-1393 )
چکیده

زمینه و هدف: سندروم تخمدان پلی‌کیستیک یک اختلال هورمونی پیچیده است که سیستم‌های متابولیکی و تولید مثلی را متاثر می‌سازد. هدف پژوهش حاضر بررسی اثر 8 هفته تمرین پیلاتس بر سطح هورمون آنتی مولرین و عوامل خطرساز قلبی و متابولیکی در زنان مبتلا به سندروم تخمدان پلی‌کیستیک می‌باشد.

مواد و روش‌ها: در این مطالعه نیمه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون، 20 زن مبتلا به سندروم تخمدان پلی‌کیستیک (29/4±16/28 سال) به طور تصادفی به گروه‌های تمرین پیلاتس (10 نفر) و کنترل (10 نفر) اختصاص داده شدند. گروه تمرین در یک برنامه فزاینده حرکات پیلاتس شرکت نمودند، (سه روز در هفته) در حالی که به گروه کنترل آموزش داده شد در طول دوره 8 هفته‌ای تحقیق سطح فعالیت‌های معمول خود را حفظ نمایند. سطوح سرمی هورمون آنتی مولرین، ترکیب بدنی و شاخص‌های متابولیکی قبل و بعد از دوره تمرین ارزیابی شد.

یافته‌ها: بعد از 8 هفته تمرین پیلاتس شاخص مقاومت به انسولین، کلسترول تام، لیپوپروتئین با چگالی پایین، تری گلیسرید و چربی شکمی به طور معنی‌دار کاهش یافت(05/0p<). به علاوه، مقادیر هورمون آنتی مولرین در پاسخ به تمرین هوازی به طور معنی‌دار کاهش یافت(05/0p<).

نتیجه‌گیری: این نتایج پیشنهاد می‌کند که تمرین پیلاتس می‌تواند اثرات مطلوبی بر شاخص‌های متابولیکی و ذخیره تخمدانی در زنان مبتلا به سندروم تخمدان پلی‌کیستیک داشته باشد


رقیه رحیمی ، مهدی مهدوی، معصومه ابتکار،
دوره 17، شماره 9 - ( 9-1393 )
چکیده

زمینه و هدف: تحویل مستقیم آنتی‌ژن به سلول‌های دندریتیک موجب تقویت پاسخ‌های ایمنی می‌شود و راهکاری مناسب در مبارزه علیه پاتوژن‌های موتاژنی نظیر HIV می‌باشد. هدف این مطالعه بررسی پاسخ‌های ایمنی حاصل از تحویل مستقیم پروتئین نوترکیب چنداپی‌توپی tat/pol/gag/env ویروس 1-HIV با کمک آنتی بادی منوکلونال علیه 205-DEC موجود در سطح سلول‌های دندریتیک موش جهت تقویت پاسخ‌های ایمنی است.

مواد و روش‌ها: در این مطالعه تجربی- آزمایشگاهی، پروتئین نوترکیب حاصل از بیان پلاسمید pET23a-HIVtop4 حاوی سکانس 20-1Tat، 610-577ENV، 190-150Pol، 323-296ENV، 186-158Gag و 61-44Tat در سویه اشرشیاکلی 21BL به عنوان واکسن مدل استفاده شد. به منظور به‌کارگیری ویژگی‌های سلول‌های دندریتیک در روند ایمنی زایی، پروتئین نوترکیب به روش شیمیایی به آنتی‌بادی علیه گیرنده 205-DEC کونژوگه گردید. موش‌های بالب سی به صورت زیرپوستی با فرم کونژوگه یا غیرکونژوگه (کنترل) پپتید 4HIVtop به همراه Poly I:C به عنوان عامل بلوغ سلول‌های DC، ایمونیزه شدند. تکثیر سلولی به روش برومو دی یوریدین، پاسخ سیتوتوکسیسیتی با اندازه‌گیری گرآنزیم B، اینترلوکین‌های 4 و 7، اینترفرون گاما و آنتی بادی توتال به ترتیب با روش الیزای مستقیم و غیر مستقیم سنجیده شدند.

یافته‌ها: ایمونیزاسیون با پپتید متصل به آنتی بادی علیه 205-DEC در مقایسه با گروه‌های کنترل موجب افزایش قابل ملاحظه در پاسخ‌های تکثیری، سیتوتوکسیسیتی، تولید اینترلوکین‌های 4 و 7، اینترفرون گاما و نیز تیتر آنتی بادی توتال گردید.

نتیجه‌گیری: تحویل مستقیم آنتی ژن پروتئینی مورد نظر به سلول‌های دندریتیک + 205-DEC، در مقایسه با گروه‌های کنترل موجب افزایش قابل توجه پاسخ‌های ایمنی می‌شود.


معصومه سیاحی، مهرنوش ذاکر کیش، محمد حسین حقیقی زاده، سارا ضیاغم،
دوره 17، شماره 10 - ( 10-1393 )
چکیده

زمینه و هدف: یائسگی دوره‌ای بحرانی در زندگی زنان محسوب می‌شود که با تغییرات مختلف نوروفیزیولوژیک و شناختی همراه است. زنان مسن تر در خطر بالایی برای سندرم متابولیک و عوارض قلبی - عروقی بعدی آن می‌باشند. این مطالعه با هدف تعیین ارتباط بین علائم یائسگی و سندرم متابولیک در زنان یائسه انجام شد.

مواد و روش‌ها: این مطالعه به صورت توصیفی - تحلیلی با روش نمونه‌گیری آسان بر روی 165 زن یائسه مراجعه کننده به مراکز بهداشتی شهر اهواز انجام شد. ابزار گردآوری اطلاعات شامل پرسش‌نامه استاندارد شده امتیازبندی عوارض یائسگی، پرسش‌نامه ثبت اطلاعات دموگرافیک، آزمایشات قند خون ناشتا، تری گلیسیرید، لیپوپروتئین با چگالی بالا، اندازهای آنتروپومتریک و فشارخون نمونه‌ها بود. داده‌ها با استفاده از آمارهای توصیفی، ضرایب همبستگی پیرسون، من ویتنی و با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه 19 تجزیه و تحلیل شدند.

یافته‌ها: نتایج نشان داد که میانگین کلی عوارض یائسگی در این مطالعه 4/5±85/11 بود. بین فشار خون (04/0p=)، قندخون (02/0p=) و لیپوپروتئین با چگالی بالا (02/0=p) با علائم ادراری –تناسلی ارتباط معنی‌داری مشاهده گردید، ولی بین سایر موارد سندرم متابولیک و حیطه‌های دیگر علائم یائسگی (سوماتیک و روحی -روانی) ارتباط معنی‌داری مشاهده نشد. ارتباط معنی‌داری بین سن و علائم روحی- روانی یافت شد ولی سن با علائم سوماتیک و ادراری-تناسلی ارتباط معنی‌داری نداشت. بین شاخص توده بدن با علائم یائسگی ارتباطی دیده نشد.

نتیجه‌گیری: بین سندرم و علائم ادراری –تناسلی ارتباط معنی‌داری مشاهده گردید، لذا به عنوان راهکار بهداشتی پیش‌گیرانه افراد شاکی ازعلائم ادراری تناسلی باید در اولویت بررسی از نظر ابتلا به سندرم متابولیک قرارگیرند.


کاوه صادقی، شهلا شاهسوندی، محمد مجید ابراهیمی، همایون مهروانی، هادی فاضل،
دوره 17، شماره 11 - ( 11-1393 )
چکیده

زمینه و هدف: رخدادهای واریته‌های آنتی‌ژنی جدید ویروس‌های آنفلوانزا در جمعیت‌های انسانی ضرورت بهبود برنامه‌های کنترلی را بیش‌تر کرده است. برای افزایش و هدایت پاسخ‌های ایمنی واکسن‌های آنفلوانزا با یاور ترکیب می‌شوند. در سال‌های اخیر، بیش‌تر تلاش‌ها به طراحی یاور‌های مولکولی اختصاص یافته است. هموکینین-1 فعال‌کننده سلول‌های T و B برای تکثیر، بقا، تمایز به سلول‌های پلاسما و تولید آنتی‌بادی است. در این پژوهش اثر هموکینین -1 به عنوان یاور بر القا پاسخ ایمنی هومورال علیه ویروس آنفلوانزا بررسی شده است.

مواد و روش‌ها: توالی رمز دهنده ژن هموکینین -1 در داخل وکتور pcDNA3.1 قرار داده شده و به عنوان یاور استفاده شد. گروه‌های موش واکسن غیرفعال آنفلوانزا فرموله شده با یاور HK-1 را دریافت کردند. نمونه‌های سرم موش‌های تحت آزمایش پیش از تزریق‌های اولیه و یادآور و در زمان‌های معین گرفته شده و با آزمایش‌های سرولوژی ارزیابی شدند.

یافته‌ها: نتایج نشان داد که یاور هموکینین -1 توان افزایش عیار آنتی‌بادی علیه ویروس واکسن را دارد. موش‌های ایمن شده با واکسن دارای یاور در مقایسه با گروهی که فقط واکسن را دریافت کرده بودند سطح بالاتری از آنتی‌بادی علیه آنفلوانزا داشتند. تفاوت در تعداد تزریق‌های یادآور اثری بر روی افزایش عیار نداشت.

نتیجه‌گیری: داده‌های این پژوهش بیان‌گر آن است که هموکینین -1 به عنوان یک یاور مولکولی پاسخ‌های ایمنی هومورال و خاطره قوی در ایمن‌سازی علیه آنفلوانزا القا می‌کند.


مهرنوش طوفان تبریزی، سعید محمدزاده قره باغی، لیلی پورافکاری، افشین حبیب زاده، پرستو چایچی، الهام دلیر عبدالهی،
دوره 17، شماره 12 - ( 12-1393 )
چکیده

زمینه و هدف: نارسایی قلبی با کسر جهشی نرمال به طور شایع در بالغین مشاهده می‌شود. این احتمال وجود دارد که بیماران مسن مبتلا به این بیماری با وضعیت بالینی شدیدتری همراه باشند. هدف از مطالعه حاضر ارزیابی یافته‌های بالینی و اکوکاردیوگرافیک در بیماران مسن در مقایسه با بیماران جوان مبتلا به نارسایی قلبی با کسر جهشی نرمال می‌باشد.

مواد و روش‌ها: در این مطالعه تحلیلی-مقطعی، تعداد 126 بیمار مبتلا به نارسایی قلبی با کسر جهشی نرمال در دو گروه بیماران بیش از 60 سال (52 نفر) و زیر 60 سال (74 نفر) از نظر یافته‌های دموگرافیک، بالینی و اکوکاردیوگرافیک مورد بررسی قرار گرفتند.

یافته‌ها: بیماران بیش از 60 سال به طور بارزی میزان هیپرلیپیدمی بیشتر، هیپرتانسیون کمتر و FC II بیشتری داشتند. هم‌چنین این بیماران به طور بارزی ضخامت دیواره سپتال بزرگ‌تر، حجم انتهای دیاستولی و سیستولی، قطر انتهای سیستولی، نسبت E/A و سپتال E’ پائین‌تر، اختلال عملکرد دیاستولیک گرید پائین‌تر، کسر خروجی بطن چپ، اندکس حجمی دهلیز چپ، نسبت E/E’ و زمان deceleration بالاتری نسبت به بیماران زیر 60 سال داشتند.

نتیجه‌گیری: بیماران مسن مبتلا به نارسایی قلبی با کسر جهشی نرمال با یافته‌های اکوکاردیوگرافیک و بالینی متفاوتی از بیماران جوان‌تر همراه می‌باشند که در برخی موارد بیان‌گر شدت بیماری می‌باشد. لذا ارزیابی دقیق بیماران می‌تواند در شناسایی زود هنگام این بیماران و ارائه درمان مناسب در این افراد کمک کند.


زهرا کریمی، احمد علیپور، طیبه محتشمی،
دوره 18، شماره 3 - ( 3-1394 )
چکیده

زمینه و هدف: سندرم قبل از قاعدگی (PMS)، مجموعه‏ای از نشانه‏های تکرارشونده فیزیکی و روان‏شناختی است که در فاز لوتئال چرخه قاعدگی رخ می‏دهد و با شروع قاعدگی برطرف می‏شود. هدف از مطالعه حاضر، بررسی تأثیر کلسیم درمانی با ویتامینD و رفتار درمانی شناختی بر مولفه‏های علایم سندرم قبل از قاعدگی در زنان مبتلا به این اختلال است.

مواد و روش‏ها: این مطالعه تجربی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری شامل 250 زن کارمند دانشگاه‏های شهر تهران در سال تحصیلی93-92 بود. پرسش‏نامه سنجش علایم سندرم قبل از قاعدگی (PSST) به عنوان ابزار ارزش‏یابی به کار برده شد. داده‏ها پس از جمع‏آوری از طریق شاخص‏های آمار توصیفی و تحلیل کواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت(p<0.05).

یافته‏ها: کمترین سن اعضای نمونه 24 سال بود، 5/52 درصد از اعضای نمونه دارای تحصیلات کارشناسی ارشد بودند و60 درصد مجرد بودند. روش درمانی شناختی-رفتاری و کلسیم درمانی و ویتامین D در بهبود مولفه‏های علایم سندرم قبل از قاعدگی در سطح p<0.05 معنی‏دار بود.

نتیجه‏گیری: تلفیق رفتار درمانی- شناختی و مکمل کلسیم و ویتامین D در بهبود مولفه‏های علایم سندرم قبل از قاعدگی به طور معنی‏داری موثر است و کاربرد این روش‏ها توسط مشاورین و متخصصین زنان توصیه می‏شود.


پریسا نجاتی، آرمیتا قهرمانی نیا، علی مظاهری نژاد،
دوره 18، شماره 5 - ( 5-1394 )
چکیده

زمینه وهدف: سندرم گیرافتادگی ساب آکرومیون شکایت شایعی در شانه است. راههای درمان این بیماری عبارتاند از: اجتناب از فعالیتهای دردناک، داروهای ضد درد خوراکی، مدالیتههای فیزیوتراپی، تزریق کورتون و ورزش درمانی هستند. در برخی از مطالعات، استفاده از پلاسمای غنی از پلاکت (PRP) در درمان تاندنیتها، پارگی تاندونها ، لیگامانها و عضلات موثر شناخته شده است. شواهد استفاده از PRP به عنوان یک درمان حمایتی در پاتولوژیهای شانه محدود می‌باشد. هدف از این مطالعه، بررسی تأثیر تزریق PRP بر کاهش درد و بهبود عملکرد روزانه بیماران مبتلا به سندرم گیرافتادگی شانه است.

مواد و روشها: در این مطالعه کارآزمایی بالینی، افراد بالای 40 سال مبتلا به درد شانه بیشتر از 3 ماه با مثبت شدن سه تست از چهار تست تشخیصی، به شرایط داشتن شرایط ورود به مطالعه و تأیید تشخیص سندرم گیرافتادگی ساب آکرومیون در تصویربرداری شانه، دو بار به فاصلهی یک ماه تحت تزریق PRP قرار گرفتند. درد بیماران با کمک معیار سنجش درد دیداری، توانایی افراد با کمک دو پرسشنامه WORC و DASH و دامنه حرکتی مفصل شانه در 5 جهت به وسیلهی گونیومتر سنجیده شدند. کلیهی سنجش ها، قبل از تزریق و در فواصل 1، 3 و 6 ماه پس از تزریق اندازهگیری شدند.

یافتهها: براساس نتایج یک پی گیری 6 ماهه، تزریق PRP در بهبود درد و کارکرد بیماران موثر بود(p<0/05). دافعه حرکتی شانه در همه جهات به جز روتاسیون خارجی افزایش داشت و قدرت عضلانی در فلکسیون، ابداکسیون و ردتاسیون خارجی بهبود واضحی را از نظر آماری نشان داد.

نتیجه گیری: تزریق PRP در کاهش درد و بهبود عملکرد روزانه بیماران سندرم گیر افتادگی شانه موثر است.


شهرزاد هادی چگنی، بهرام گلیایی، مهرداد هاشمی،
دوره 18، شماره 7 - ( 7-1394 )
چکیده

  زمینه و هدف: آلبومین سرم انسانی (HSA) یک پروتئین محلول در خون است که می ‌ تواند به مولکول ‌ های کوچک (نظیر سم ‌ ها و داروها) متصل شده و آن ‌ ها را به جریان گردش خون منتقل کند.

  مواد و روش ها: طیف سنجی فرابنفش – مرئی برای مشخص کردن ویژگی ‌ های پیوند آلبومین سرم انسانی با دیازینون (سم ارگانوفسفره) و روش طیف سنجی تبدیل فوریه مادون قرمز (FT-IR) برای بررسی تغییرات ساختار دوم پروتئین در سطح مولکولی و تحت شرایط فیزیولوژی، در روز اول و سی و پنجم استفاده شدند.

  یافته ها: مقدار ثابت پیوندی اتصال ( M-1 104 367/3 KDiazinon-HSA = ) براساس داده ‌های طیف سنجی فرابنفش - مرئی به دست آمد. در FT-IR ، کاهش ساختار &alpha-Helix برای روز اول از 97/53 درصد بود. به 88/51 درصد سایر ساختارها نظیر Turns ، ß–Sh eet ، ß–anti و r-coils به ترتیب از 49/8 درصد به 21/10 درصد، 94/13 درصد به 81/14 درصد، 2/8 درصد به 25/8 درصد و 4/15 درصد به 24/17 درصد افزایش یافتند. برای روز سی و پنج، ساختارهای &alpha-Helixes ، Turns ، ß-Sheet ، &beta- anti و r-coils به ترتیب از 7/56 درصد به 11/47 درصد، 3/25 درصد به 75/29 درصد، 93/6 درصد به 94/10 درصد، 2 درصد به 83/2 درصد و08/9 درصد به 86/10 درصد تغییرکردند .

  نتیجه گیری: از آن ‌ جایی که محتوای ساختار دوم پروتئین ارتباط نزدیکی با فعالیت بیولوژیکی آن دارد، بنابراین کاهش ساختار &alpha-Helix و افزایش &beta-sheet در غلظت ‌ های بالای دیازینون به معنی کاهش فعالیت بیولوژیکی HSA است . نتایج ما بیان می ‌ کنند که دیازینون پیوند نسبتاً خوبی با HSA دارد و تغییرات قابل توجهی در ساختارهای متنوع دوم ایجاد می ‌کند که احتمالأ سبب واسرشتگی پروتئین به خصوص نمونه ‌ های روز سی و پنج می ‌ شود.


الناز واقف مهربانی، لیلا واقف مهربانی، شراره نوروزی، سمیه زیادی، عزیز همایونی راد،
دوره 18، شماره 9 - ( 9-1394 )
چکیده

زمینه و هدف: سندرم متابولیک که به مجموعه‌ای از اختلالات شامل وزن بالا و توزیع شکمی چربی‌ها، نقصان متابولیسم گلوکز و انسولین، دیس‌لیپیدمی و افزایش فشار خون اتلاق می‌شود، از مهم‌ترین مسائل پیش روی بشر در عصر حاضر است. پروبیوتیک‌ها میکروارگانیسم‌های زنده‌ای هستند که در صورت مصرف کافی، موجب بروز اثرات سلامت بخش در میزبان می‌شوند. هدف از مطالعه‌ی حاضر، مرور شواهد بالینی موجود در ارتباط با نقش پروبیوتیک­ها در بهبود اختلالات وابسته به سندرم متابولیک می‌باشد.

مواد و روشها: در این تحقیق، مطالعات بالینی چاپ شده بین سال های 2000 تا 2014 در Pubmed و ScienceDirect مورد بررسی قرار گرفتند. «پروبیوتیک»، «سندرم متابولیک» و اجزای آن به عنوان واژگان کلیدی به کار رفتند.

یافتهها: پروبیوتیک‌ها با تغییر فلور باکتریایی روده می‌توانند وزن را کاهش دهند و از طریق تعدیل عملکرد سیستم ایمنی و کاهش التهاب، منجر به کاهش مقاومت انسولینی ‌شوند. بهبود پروفایل لیپیدی به دنبال مصرف پروبیوتیک‌ها ناشی از کاهش جذب کلسترول، تولید اسیدهای چرب کوتاه زنجیر، تجزیه‌ی اسیدهای صفراوی و تبدیل کلسترول به کوپروستانول می‌باشد. هم‌چنین اظهار شده است که پروبیوتیک‌ها با عمل پروتئولیتیک خود و از طریق آزاد سازی پپتید مهاری آنزیم مبدل آنژیوتانسین منجر به کاهش فشار خون می‌شوند.

نتیجهگیری: با وجود آن که کارآزمایی‌های بالینی اغلب از دستیابی به اثرات مفید پروبیوتیک‌ها بر اجزاء سندرم متابولیک عاجز مانده‌اند، اما اکثر مطالعات انجام گرفته در این زمینه نتایج مثبتی را برای این میکروارگانیسم‌ها ارائه کرده‌اند. از این رو، می‌توان استفاده از پروبیوتیک‌ها را به عنوان رویکردی نوین در پیش‌گیری یا بهبود اجزای سندرم متابولیک در نظر گرفت.



صفحه 3 از 5     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشگاه علوم پزشکی اراک می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Arak University of Medical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb