101 نتیجه برای Ast
زهرا فاضلی، محبوبه نجفیان زاده، بابک عشرتی، امیر الماسی حشیانی،
دوره 16، شماره 11 - ( 11-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: شیوع و بروز سرطانها در نقاط مختلف جهان دارای الگوهای متفاوتی هستند. شناخت فراوانی بدخیمی ها در گروه های مختلف اجتماعی با توجه به شرایط اقلیمی متفاوت، از اجزای اولیه برنامه ریزی های پیشگیری در سطوح مختلف می باشد. این مطالعه با هدف بررسی اپیدمیولوژی، میزان بقا و اپیدمیولوژی جغرافیایی سرطان سینه در استان مرکزی صورت پذیرفت.
مواد و روش ها: در این مطالعه اپیدمیولوژیک، دادهها با بررسی اطلاعات ثبت سرطان و ثبت مرگ مرکز بهداشت استان مرکزی به دست آمد. تجزیه و تحلیل دادهها نیز با استفاده از نرم افزارهای SPSS 16 و Winpepi در سطح معنی داری 05/0 انجام شد. برای رسم نقشه جغرافیایی و نمایش میزان بروز به تفکیک شهرستان از نرم افزار Arc-view استفاده شد.
یافته ها: از بین 400 مورد ابتلا سرطان سینه ثبت شده 8/5 درصد به علت سرطان سینه فوت کرده بودند. میزان بقا 5 ساله سرطان سینه 87 درصد به دست آمد و ارتباط معنی داری بین میزان بقا و سن مشاهده شد. بیش ترین موارد ثبت شده مربوط به گروه سنی 49-40 سال و بیش ترین میزان بروز مربوط به شهرستان اراک بود. روند معناداری در میزان بروز این سرطان طی سالهای 90-86 مشاهده نشد.
نتیجه گیری: نتایج نشان داده که میزان بقا 5 ساله سرطان سینه در استان مرکزی بیشتر از برخی از مراکز دیگر می باشد که میتواند به دلیل جدید بودن مطالعه و بهبود روشهای درمانی و یا استفاده از روشهای غربالگری و تشخیص زودرس بیماری باشد. سایر جنبه های اپیدمیولوژی این بیماری همانند سایر نقاط می باشد.
آمیتیس رمضانی، علی اسلامی فر، محمد بنی فضل، حسین کیوانی، عفت رازقی، فرخ لقا احمدی، منوچهر امینی، لطیف گچکار، آناهیتا باوند، آرزو آقاخانی،
دوره 16، شماره 11 - ( 11-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: عفونت نهفته ویروس هپاتیت C (HCV) با حضور HCV-RNA در بیوپسی کبد یا Peripheral blood mononuclear cells (PBMCs)بیماران، بدون وجود انتی بادی ضد HCV(anti-HCV) یا HCV-RNA در سرم توصیف می گردد. هر چند که عفونت نهفته HCV نسبت به عفونت مزمن کلاسیک HCV خفیف تر است با این حال می تواند در نحوه برخورد و درمان بیماران همودیالیزی حائز اهمیت باشد. عفونت نهفته HCV در دو گروه از بیماران مشاهده می شود: بیماران دارای انزیم های کبدی طبیعی و افراد دارای سطوح افزایش یافته انزیم های کبدی. هدف از این مطالعه تعیین حضور عفونت نهفته HCV در بیماران همودیالیزی دارای سطوح افزایش یافته انزیم های کبدی می باشد.
مواد و روش ها: این مطالعه مقطعی بر روی بیماران همودیالیزی مراجعه کننده به 3 مرکز دیالیز شهر تهران انجام گرفت.از بین بیماران anti-HCV منفی مراجعه کننده به این مراکز 30 بیمار که دارای افزایش انزیم های کبدی(ALT و AST) بودند از نظر حضور HCV-RNA در پلاسمابا روش RT-nested PCR بررسی شدند و در افراد HCV-RNA منفی، وجود HCV-RNA در PBMC بررسی گردید.
یافته ها: 30 بیمار همودیالیزی با میانگین سنی 1/14± 4/54 سال و میانگین مدت زمان دیالیز 4/64± 2/81 ماه در مطالعه وارد شدند. همه بیماران از نظر HCV-RNA پلاسما و عفونت نهفته HCV با روش RT-nested PCR منفی بودند.
نتیجه گیری: مطالعه ما نشان داد که در بیماران همودیالیزی دارای افزایش آنزیمهای کبدی نیز میزان عفونت نهفته HCV ناچیز می باشد.
شاهین فاتح، محمد بهگام شادمهر،
دوره 16، شماره 12 - ( 12-1392 )
چکیده
زمینه و هدف: تیموس در ایجاد بعضی از اختلالات و بیماریها نقشی اساسی دارد . درمان بعضی از این اختلالات ( بطور مشخص نئوپلاسم ها و میاستنی گراویس ) با برداشتن کامل تیموس امکان پذیر است.
مواد و روش ها: این مطالعه مقطعی و گذشته نگر در یک دوره یازده ساله، کلیه موارد تایمکتومی انجام شده در دپارتمان جراحی توراکس دانشگاه شهید بهشتی را از نظر متغیرهایی چون سن ، جنس ، تشخیص اولیه ، تکنیک عمل جراحی ، عوارض ایجاد شده و نتایج عمل جراحی بیماران بررسی کرده است.
یافته ها: تعداد کل بیماران50 نفر( 46% مرد و 54% زن ) با متوسط سن بیماران 85/14 ± 46/41 سال بود. 40% موارد با تشخیص اولیه میاستنی گراو و 42% تیموما تحت عمل جراحی قرار گرفته و شایعترین علت مراجعه بیماران علائم میاستنی بود (50%). در 64% موارد تایمکتومی رادیکال انجام شد. تب و آتلکتازی (10%) ونارسایی تنفسی (12%) شایعترین عارضه و میزان مورتالیتی بعد از عمل 4% بود. شایعترین پاتولوژی گزارش شده تیموما (64%) و هیپرپلازی تیموس (20%) بود. در 40% بیماران بعد از عمل علائم بالینی از بین رفته یا کاهش زیادی یافته بود که اکثریت آنها مربوط به بیماران با تشخیص اولیه میاستنی گراویس (36%) بود. 50% بیماران پیگیری شده و میانگین زمان پیگیری در این بیماران 32/20 ± 36/41 ماه بوده است.
نتیجه گیری : عمل جراحی تایمکتومی با عوارض و مرگ ومیر کم ، امکان درمان ضایعات تیموس و در راس آنها Thymoma و میاستنی گراویس را فراهم می کند.
راضیه رجبی، اکرم شریفی، محسن شمسی، امیر الماسی حشیانی، سمیه دژم،
دوره 17، شماره 5 - ( 5-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: تدوین برنامههای آموزشی درباره پیشگیری از بیماریهایی مانند سرطان از ضرورتهای بهداشتی است. مطالعه حاضر با هدف تعیین تأثیر برنامه آموزش مبتنی بر مدل اعتقاد بهداشتی بر رفتارهای پیشگیری از سرطانهای دستگاه گوارش در شهر اراک صورت گرفته است.
مواد و روشها: مطالعه حاضر از نوع نیمه تجربی بود که در آن 88 نفر از مادران شهر اراک شرکت داشتهاند (نمونهها به صورت تصادفی به دو گروه مورد و شاهد هر کدام 44 نفر تقسیم شدند). معیارهای ورود شامل عدم ابتلا به سرطان، داشتن ملیت ایرانی، سن بالای ۱۸ سال و سکونت در شهر اراک بود. در پژوهش حاضر روش گردآوری اطلاعات، پرسشنامه بر اساس مدل اعتقاد بهداشتی و چک لیست عملکرد مادران در خصوص رفتارهای پیشگیری از سرطانهای دستگاه گوارش بود. مداخله آموزشی برای گروه مورد در طی یک ماه و در قالب 3 جلسه آموزشی 45 دقیقهای انجام گردید. سپس 2 ماه پس از مداخله آموزشی در هر دو گروه مورد و شاهد اطلاعات دوباره گردآوری و تجزیه و تحلیل شدند.
یافتهها: میانگین سنی گروه مورد و شاهد به ترتیب برابر 6/9± 3/38 و 1/11±3/36 سال بود که با یکدیگر اختلاف معنیداری نداشتند(381/0=p). میانگین نمره آگاهی و عملکرد در گروه مورد در قبل از آموزش به ترتیب برابر با 06/13±8/72 و 2/6±81/30 بود که در بعد از مداخله به ترتیب برابر 2/12±05/88 و 9/8±3/65 بود که در هر دو مورد با یکدیگر اختلاف معنیدای داشتند(05/0>p). همچنین در قبل از مداخله آموزشی میزانهای حساسیت، شدت و منافع درک شده مادران در زمینه انجام رفتارهای پیشگیری کننده در حد متوسط بود ولی پس از مداخله آموزشی بین دو گروه مورد و شاهد در همه متغیرهای ذکر شده اختلاف معنیداری ایجاد شد(05/0> p).
نتیجهگیری: یافتههای این بررسی تاثیر و کارایی مدل اعتقاد بهداشتی را در افزایش رفتارهای پیشگیری از ابتلا به سرطانهای دستگاه گوارش در مادران شهر اراک را نشان میدهد. .
رضا دهقانزاده، نوید صفوی، سید جمال قائم مقامی هزاوه، مجتبی پوراکبر، شهرام نظری،
دوره 17، شماره 6 - ( 6-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: دفع باقیماندههای مواد دارویی به محیط از طریق فاضلابهای بیمارستانی و شهری یکی از مشکلات نوین زیست محیطی به شمار میآید. ایمیپنم به عنوان یک آنتیبیوتیک بیمارستانی مصرف بسیار وسیعی جهت مقابله با باکتریهای گرم مثبت و منفی دارد که با راهیابی آن به محیطهای آبی خطراتی از جمله مقاومت باکتریایی، آلرژی، نابودی دافنیها و جلبکها و ایجاد اختلال در فرایندهای تصفیه فاضلاب به وجود میآید. بنابراین وجود یک روش استخراج و اندازهگیری دقیق و ساده جهت تعیین مقدار ایمیپنم در نمونههای زیست محیطی لازم میباشد.
مواد و روشها: از ستونهای استخراج فاز جامد در دو pH 3 و 7 برای استخراج ایمیپنم از نمونههای فاضلاب بیمارستانی و تعیین درصد بازیابی آنها استفاده شد. نمونههای استخراج شده توسط دستگاه کروماتوگرافی مایع با عملکرد بالا در شرایط نرخ جریان 7/0 میلیلیتر در دقیقه، دمای 20 درجه سانتی گراد، فاز متحرک بافر بورات/ متانول و طول موج 280 الی 300 نانومتر اندازهگیری شد.
یافتهها: بیشترین درصد بازیابی در pH=7 با میانگین 8/68 درصد به دست آمد. بهترین شرایط راهبری دستگاه کروماتوگرافی فاز متحرک با نسبت حجمی 80 به 20 از بافر بورات/ متانول با pH= 5/7 و طول موج 300 نانومتر میباشد که در این حالت معیار خطی بودن برابر با 9829/0و همچنین دقت اولیه و ثانویه آنالیز هر دو بیشتر از 95 درصد میباشد. آستانه تشخیص و آستانه تعیین مقدار در این مطالعه به ترتیب 3 و 10 میکروگرم در لیتر به دست آمد.
نتیجهگیری: روش ارائه شده به سادگی و با قابلیت اعتماد قابل توجه میتواند در استخراج و اندازهگیری ایمیپنم در نمونههای زیست محیطی آبی به کار برده شود.
مهدی هوشمندی، نرگس حسین مردی، مهیار جان احمدی، فرشته معتمدی، آزاده الهی ماهانی، فاطمه السادات آقا میری،
دوره 17، شماره 6 - ( 6-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: با توجه به افزایش فعالیت نورونهای اورکسینرژیک هیپوتالاموس در اثر مصرف مورفین و ورودیهای فراوان آنها به هیپوکمپ، احتمال میرود که مورفین از طریق سیستم اورکسینرژیک سبب تغییر عملکرد نورونهای CA1 گردد. بنابراین تأثیر مهار گیرنده اورکسینی نوع 1 هیپوکمپ بر پاسخ سیناپسی پایه و شکلپذیری سیناپسی کوتاه مدت در ناحیه CA1 هیپوکمپ موشهای وابسته به مورفین بررسی گردید.
مواد و روشها: این مطالعه از نوع تجربی میباشد. حیوانات مورفین را به میزان 10 میلی گرم بر کیلوگرم هر 12 ساعت به مدت 10 روز دریافت کردند. جهت مهار گیرندههای اورکسینی نوع 1، SB-334867-A آنتاگونیست این گیرندهها (5/0 میکروگرم در 5/0 میکرولیتر) قبل از هر تزریق مورفین در داخل هیپوکمپ تزریق شد. پاسخ سیناپسی پایه و شکلپذیری سیناپسی کوتاه مدت با تکنیک ثبت پتانسیل میدانی بررسی گردید. مسیر Schaffer Collateral تحریک و fEPSP از CA1 ثبت شد. پس از تهیه نمودار Input/output، از تحریکات زوج پالس برای القای شکلپذیری سیناپسی کوتاه مدت استفاده شد.
یافتهها: مصرف مزمن مورفین تأثیری بر پاسخ سیناپسی پایه نداشت(05/0p>). تزریق SB-334867-A در ناحیه CA1 نیز پاسخ سیناپسی پایه در گروه وابسته به مورفین را متأثر نکرد. مورفین سبب افزایش معنیدار شاخص زوج پالس در فاصله بین پالسی 80 میلیثانیه گردید(05/0p<). پیش درمانی با SB-334867-A تأثیری بر افزایش شاخص ناشی از مورفین نداشت(05/0p>).
نتیجهگیری: نتایج پیشنهاد میکند، گیرندههای اورکسینی نوع 1 در وساطت کردن اثر مورفین بر پاسخ سیناپسی پایه و شکلپذیری سیناپسی کوتاه مدت در ناحیه CA1 هیپوکمپ نقشی ندارند.
محمد مصلح آیادی فراهانی، ناصر امیری زاده، آرزو اودی، مونا خورشید فر، مهین نیکوگفتار ظریف،
دوره 17، شماره 7 - ( 7-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: امروزه پیوند سلولهای بنیادی خونساز به طور گستردهای برای درمان بیماران مبتلا به سرطان و دیگر اختلالات خونی استفاده میگردد. استئوبلاستها بخشی از سلولهای استرومال مغز استخوان میباشند که خون سازی را با تشکیل نیچ حمایت میکنند. عقیده بر این است که سلولهای خونساز و استئوبلاستها، فعالیتهای یکدیگر را تنظیم میکنند. ثابت شده است که از دست دادن حاد خون در مدلهای حیوانی، تشکیل استخوان و توسعه نیچ را به دلیل تحریک اریتروپویتین فعال میکند. در این مطالعه تجربی تاثیر سلولهای بنیادی خونساز جدا شده از خون بند ناف که با اریتروپویتین تیمار شدهاند، روی تمایز استئوبلاستیک سلولهای بنیادی مزانشیمال بررسی شد.
مواد و روشها: در این مطالعه تجربی سلولهای بنیادی مزانشیمال از مغز استخوان جدا و با سلولهای بنیادی خونساز CD34+,CD38- خون بند ناف، تحت تاثیر دوزهای متفاوت اریتروپویتین به مدت 14 روز کشت همزمان داده شد، RNA سلولهای مزانشیمال استخراج و از روش RT-PCR برای ارزیابی بیان ژنهای استئوپونتین و استئوکلسین استفاده گردید. رنگ آمیزیهای آلکالین فسفاتاز و آلیزارین رد و فلوسایتومتری بر روی سلولهای تمایز یافته صورت گرفت.
یافتهها: نتایج نشان دادند ژنهای استئوپونتین و استئوکلسین در سلولهای مزانشیمال بیان شدند، رنگ آمیزیهای آلکالین فسفاتاز و آلیزارین رد مثبت بود. سلولهای تمایز یافته مارکرهای استئوبلاستها را عرضه کردند.
نتیجهگیری: بر اساس این نتایج اریتروپویتین از طریق تاثیر بر سلولهای بنیادی خونساز در کشت همزمان، باعث تمایز استئوبلاستیک سلولهای مزانشیمال مغز استخوان میگردد.
سید علیرضا طلائی، محمود سلامی، سید مجتبی بنی طباء،
دوره 17، شماره 7 - ( 7-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: سیگنالهای حسی محیطی نقش مهمی در تکامل ساختار و عملکرد مغز در دوران بحرانی تکامل مغز دارند. در این مطالعه اثر تکاملی محرومیت از بینایی بر روی پدیده شکل پذیری سیناپسی در نورنهای ناحیه شکنج دندانهای هیپوکامپ مورد بررسی قرار گرفته است.
مواد و روشها: در مطالعه تجربی حاضر 48 سر موش صحرائی نر در دو گروه روشنائی و تاریکی قرار گرفتند. حیوانات گروه روشنائی از بدو تولد تا لحظه آزمایش در شرایط معمول حیوانخانه و حیوانات گروه تاریکی در شرایط تاریکی کامل قرار گرفتند. سپس، حیوانات هر گروه به 3 زیر گروه 2، 6 و 10 هفته (هر گروه 8 سر) تقسیم شدند. با تحریک مسیر پریفورنت، پاسخهای میدانی نورونها در ناحیه شکنج دندانهای برای مدت 30 دقیقه ثبت شدند. سپس تحریک تتانیک بر کولترالهای شافر اعمال شد و آزمایش به مدت 120 دقیقه دیگر ادامه یافت.
یافتهها: همزمان با افزایش سن از اندازه پاسخهای پایه حیوانات گروه روشنائی کاسته شد و بر اندازه پاسخهای حیوانات گروه تاریکی افزوده گردید. پس از القای LTP نیز اندازه دامنه پاسخ در همه گروهها افزایش یافت ولی میزان افزایش و ماندگاری آن در حیوانات گروه تاریکی کمتر از حیوانات گروه روشنائی بود.
نتیجهگیری: تغییر در سیگنالهای محیطی بینائی باعث ایجاد اختلال در فعالیت پایه و نیز القای LTP در نورونهای ناحیه شکنج دندانهای هیپوکامپ میشود.
زمان ارجمند کلوخی، زیور صالحی، فرهاد مشایخی، بهروز نجفی، سيد حسین میرپور،
دوره 17، شماره 8 - ( 8-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: نیتریک اکسید در سلولهای اندوتلیال توسط eNOS سنتز شده و به عنوان یک تنظیم کننده چندکاره در ایجاد سرطان عمل میکند. بیشتر سرطانهای معده از سلولهای اپیتلیال معده گسترش مییابد، از این رو ممکن است نیتریک اکسید در پیشرفت آنها دارای یک نقش باشد. نشان داده شده پلیمورفیسمهای ژن eNOS با استعداد ابتلا به سرطانهای مختلف در ارتباط میباشد. در مطالعه حاضر، ارتباط ژنوتیپهای eNOS با خطر سرطان معده در جمعیت گیلان مورد بررسی قرار گرفت.
مواد و روشها: در این مطالعه مورد-شاهد، پلیمورفیسم Glu298Asp eNOS در 87 بیمار مبتلا به سرطان معده و 90 فرد سالم بررسی شد. تعیین ژنوتیپ پلیمورفیسم eNOSبا استفاده از روش واکنش زنجیرهای پلیمراز- چند شکلی طول قطعه محدود شده انجام شد. تجزیه و تحلیل دادهها با نرمافزار MedCalc صورت گرفت.
یافتهها: بین ژنوتیپهای eNOS و خطر سرطان معده هیچ ارتباطی یافت نشد. از بین 87 بیمار، 45 نفر Glu/Glu، 38 نفر Glu/Asp، و 4 نفر Asp/Asp بودند. در گروه شاهد، 44 نفر Glu/Glu، 40 نفر Glu/Asp و 6 نفر Asp/Asp بودند. تفاوت قابل ملاحظهای در فراوانیهای ژنوتیپی و آللی بین نمونههای شاهد و بیمار وجود نداشت.
نتیجهگیری: مشخص شد بین این پلیمورفیسم و خطر سرطان معده هیچ ارتباطی وجود ندارد. نتایج پیشنهاد میکند که پلیمورفیسم eNOS ممکن است دارای یک نقش در مهار سرطان معده باشد. اگرچه مطالعات مبتنی بر جمعیت بزرگتر جهت روشن شدن نقش پلیمورفیسم ژن eNOS در سرطان معده مورد نیاز میباشد.
مرتضی صادقی، زهره حجتی، کامران قاعدی،
دوره 17، شماره 8 - ( 8-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: فاکتور رشد اندوتلیال عروقی یکی از مهمترین تنظیم کنندههای رگزائی است که ارتباط بین افزایش بیان این فاکتور رشد و پیشروی تومور در چندین سرطان گزارش شده است. هدف این مطالعه بررسی میزان بیان چهار ایزوفرم فاکتور رشد اندوتلیال عروقی در تومور سرطان پستان است.
مواد و روشها: در این مطالعه 25 نمونه تومور سرطان پستان و 25 نمونه بافت سالم مورد استفاده قرار گرفت، از هر نمونه mRNA استخراج شد و سپس cDNA آن ساخته شد. میزان بیان چهار ایزوفرم: 121 , VEGF165, VEGF 183 VEGF و 189 VEGF توسط qRT-PCR و ژل الکتروفورز اندازهگیری شد.
یافتهها: از بین 4 ایزوفرم 165VEGF و 121 VEGF بیشترین و 183 VEGF و 189 VEGF کمترین بیان را در کل نمونهها داشتند. میزان بیان کلی VEGF در نمونههای توموری نسبت به نمونههای کنترل افزایش معنیداری داشت (6/4 برابر، 01/0p<).
نتیجهگیری: ارتباط بسیار معنیداری بین افزایش بیان فاکتور رشد اندوتلیال عروقی و ایجاد تومور سرطان پستان وجود دارد که احتمالا میتوان در آینده از آن به عنوان مارکر تشخیص زود هنگام سرطان پستان استفاده کرد.
ولی الله خدیر شربیانی،
دوره 17، شماره 10 - ( 10-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: استاتینها موثرترین داروها درکاهش کلسترول خون میباشند. علاوه بر آن، این داروها دارای اثرات مستقل از ضدچربی میباشند. در مطالعات اخیر ثابت شده است که استاتینها دارای خاصیت ضدالتهابی میباشند و باعث کاهش التهاب میشوند. هدف از مطالعه فوق بررسی تاثیر آتورواستاتین برروی کاهش آستانه تحریک دهلیزی و بطنی دربیماران با پیس میکر دائم قلبی میباشد.
مواد و روشها: طی این مطالعه مداخله بالینی تعداد 64 بیمار که تحت تعبیه پیس میکر قلبی قرارگرفته بودند را انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه مساوی تقسیم شدند. گروه اول تحت درمان با آتورواستاتین 20 میلیگرم روزانه به مدت 6 هفته قرار گرفتند و گروه دوم به عنوان گروه کنترل در نظر گرفته شدند. میزان آستانه تحریک پذیری دهلیزی و بطنی در ابتدا و انتهای مطالعه در هر دو گروه اندازهگیری ثبت و با همدیگر مقایسه شد و پس از تجزیه و تحلیل آماری نتایج بیان گردید.
یافتهها: از32 نفر در گروه آتورواستاتین تعداد 17 نفر (12/53 درصد) مرد و 15 نفر (87/46 درصد) زن ودر گروه کنترل 18 نفر (25/56 درصد) مرد و 14 نفر(75/43 درصد) زن بودند. میانگین سنی در گروه دارو و کنترل به ترتیب 27/17±43/72 و 98/10±59/68 سال بود. تفاوت معنیداری در آستانه تحریک دهلیزی و بطنی در گروه دارو و گروه کنترل در ابتدای مطالعه وجود نداشت(05/0p>) و در انتهای مطالعه میزان آستانه تحریک دهلیزی در گروه دارو و کنترل به ترتیب 23/0±55/0 و 19/0±45/0 بود(4/0p=) و میزان آستانه تحریک بطنی در گروه دارو و کنترل به ترتیب 23/0±73/0 و 23/0±66/0 بود(4/0p=).
نتیجهگیری: ارتباطی بین درمان با آتورواستاتین و کاهش آستانه تحریک دهلیزی و بطنی در بیماران تحت تعبیه پیس میکر قلبی وجود ندارد.
بهناز توسلی، ریما منافی، فاطمه کیانی، مجید صفا، احمد کاظمی،
دوره 17، شماره 11 - ( 11-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: دوکسوروبیسین از خانواده آنتراسایکلینها به طور گسترده برای درمان بدخیمیهای خونی استفاده میشود. یکی از اثرات جانبی این داروها، فعال شدن مسیر پیام دهی فاکتور هستهای کاپا-B (NF-B) میباشد. NF-B با افزایش بیان ژنهای بقاء سلولی باعث کاهش پاسخ مورد انتظار میشود. در این مطالعه اثر ایندول تری کربینول به عنوان مهار کننده NF-B بر تنظیم این فاکتور هستهای و بیان ژنهای هدف آن XIAP و Survivin در سلولهای لوسمی لنفوبلاستیک حاد پیش ساز سلول B (BCP- ALL) بررسی شده است.
مواد و روشها: در این مطالعه تجربی سلولهای NALM-6 با غلظتهای مختلف ایندول تری کربینول تیمار و سپس با دوکسوروبیسین 125 نانو مولار مجاور شدند. میزان آپوپتوز با رنگ آمیزی پروپیدیوم یدید و انکسین-V به کمک تکنیک فلوسیتومتری تعیین شد. تغییرات در پروتئینهای p65 ،XIAP و Survivin در سلولهای مجاور شده با ایندول تری کربینول و دوکسوروبیسین به کمک وسترن بلات مطالعه و بررسی دادهها با آزمون تی زوجی انجام شد.
یافتهها: ایندول تری کربینول باعث افزایش معنیدار(05/0p<) آپوپتوز در سلولهای NALM-6 تحت تیمار با دوکسوروبیسین و ایندول تری کربینول در مقایسه با سلولهایی که تنها با دوکسوروبیسین مجاور شده بودند، میشود. همچنین اثر مهاری ایندول تری کربینول بر تجمع هستهای p65 و جلوگیری از افزایش بیان XIAP و Survivin القاء شده با دوکسوروبیسین به صورت معنیدار(05/0p<) مشهود میباشد.
نتیجهگیری: ایندول تری کربینول به عنوان یک ترکیب طبیعی میتواند باعث افزایش اثربخشی داروهای خانواده آنتراسیکلین از طریق مهار مسیر NF-B شود. این درمان ترکیبی میتواند در بهبود BCP- ALL با مسیر فعال NF-B مفید واقع شود.
سید علی اصغر سفیدگر، مجتبی تقی زاده ارمکی، اباذر پورنجف، عبدالله اردبیلی، سجاد امیدی، امیر عبدیان اصل،
دوره 17، شماره 12 - ( 12-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: به علت افزایش روزافزون مقاومت آنتی بیوتیکی، شناسایی خواص ضدمیکروبی گیاهان دارویی از اهمیت ویژهای برخوردار است. مطالعه حاضر با هدف ارزیابی فعالیت ضدمیکروبی عصارههای گیاهان رازک معمولی و بلوط (گونه بُلَند مازو) علیه چند سویه استاندارد میکروبی انجام گردید.
مواد و روشها: در این مطالعه تجربی، عصارههای الکلی و آبی گیاهان رازک و بلوط استخراج شدند. اثرات بازدارندگی عصارههای گیاهی علیه سویههای استاندارد میکروبی (اشریشیا کلی، استافیلوکوکوس اورئوس، سودوموناس آئروژینوزا و کاندیدا آلبیکانس) از طریق روشهای انتشار در آگار و ماکروبراث دایلوشن مورد بررسی قرار گرفت. غلظتهای مورد استفاده عصارههای گیاهی در روش انتشار در آگار برابر با 125، 250، 500 و 1000 میلیگرم در میلیلیتر بود. به منظور تعیین حداقل غلظت ممانعت از رشد نیز رقتهای سریالی از عصارهها با طیف 1 تا 512 میلیگرم در میلیلیتر تهیه گردید.
یافتهها: عصاره الکلی هر دو گیاه رازک و بلوط در مقایسه با عصاره آبی آنها، اثرات مهاری بالاتری را علیه سویههای میکروبی استاندارد نشان دادند. دو سویه استاندارد استافیلوکوکوس اورئوس ATCC 29213 و کاندیدا آلبیکانس ATCC 76615، حساسیت بالاتری را نسبت به هر دو نوع عصاره الکلی و آبی گیاهان نشان دادند. از لحاظ آماری تفاوت معنیدار در میزان حداقل غلظت ممانعت کنندگی از رشد (MIC) عصاره الکلی گیاهان در مقایسه با عصاره آبی آنها مشاهده شد(05/0p<).
نتیجهگیری: این مطالعه نشان داد که عصارههای گیاهی رازک معمولی و بلوط بُلَندمازو دارای اثرات مهاری قابل توجهی بر روی میکروارگانیسمها از جمله باکتریها و قارچها هستند. اگرچه تحقیقات بیشتری در این زمینه ضروری میباشد ولی میتوان از آنها به عنوان عوامل ضدمیکروبی جدید در پزشکی استفاده نمود.
سمیه سعادتمند، احمد همتا، عبدالرحیم صادقی، فتح الله محقق،
دوره 17، شماره 12 - ( 12-1393 )
چکیده
زمینه و هدف: هورمون استروژن تنظیم کننده فیزیولوژیکی تکثیر بافت پستان محسوب میشود. شواهد نشان میدهد که تغییرات در مسیرهای سیگنالینگ استروژن، از جمله گیرنده آلفای آن، در طول سرطان پستان و پیشرفت آن اتفاق میافتد. گیرنده آلفا استروژن (ESR&alpha) در بیشتر تومورهای پستان بیان شده و ارتباطش با پیشرفت تومورهای درجه پایین به اثبات رسیده است. پلی مورفیسمهای تک نوکلئوتیدی (SNPs) در ژنها میتوانند به تفاوت در استعداد ابتلا به سرطان و پاسخ متفاوت به درمان در جمعیتهای مختلف منجر شوند. در مطالعه حاضر بررسی همراهی پلی مورفیسم تک نوکلئوتیدی rs2234693:C/T در ژن ESR&alpha، با سرطان پستان بررسی شد.
مواد و روشها: در این پژوهش مورد- شاهدی، 150 خانم مبتلا به سرطان پستان و 142خانم سالم بدون سابقه خانوادگی سرطان پستان وارد مطالعه شدند. استخراج DNA از نمونههای خون انجام شد. بعد از طراحی پرایمرها، تکنیک PCR-RFLP استفاده شد و با الکتروفورز ژل اکریل آمید، نمونهها ژنوتایپ شدند. از نرم افزار SPSS نسخه 20 و تست کای اسکوئر جهت بررسی آماری استفاده شد.
یافتهها: ژنوتیپهای TTو CT نسبت به CC در جایگاه rs2234693:C/T به ترتیب افزایش خطر 5/5 و 5/1 برابری را نشان دادند. بین دو گروه بیمار و سالم در برخی از ویژگیهای بالینی از جمله پستان فیبروکیستیک و سن منارک تفاوت معنیدار آماری مشاهده شد.
نتیجهگیری: یافتههای ما حاکی از عدم ارتباط معنیدار بین پلی مورفیسم C/T و سرطان پستان است اما ارتباط ژنوتیپهای CC و TT این پلی مورفیسم در ژن گیرنده آلفای استروژن با سرطان پستان وجود دارد که با مطالعات برخی محققین دیگر مطابقت دارد.
محمد صادق هاشم زاده، محمد رضا شفاعتی، روح الله درستکار،
دوره 18، شماره 2 - ( 2-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: ویروس بیماری نیوکاسل (New Castle disease Virus) از مهمترین عوامل بیماریزا در طیور است و واکسیناسیون همچنان به عنوان راهکاری مؤثر برای کنترل این بیماری مطرح است. فیوژن پروتئین (F) قرار گرفته روی سطح ویروس بیماری نیوکاسل، در بیماریزایی این ویروس نقش اساسی دارد و میتواند به تنهایی باعث القاء ایمنی محافظتی گردد. با این پیش زمینه، هدف ما، تولید یک سازه نوترکیب (کد کننده پروتئین F) از شاتل وکتور بکمیدی مشتق از باکیولوویروس به منظور بیان آن در لاین سلولی حشره بود.
مواد و روشها: در این مطالعه تجربی، ابتدا ژن کامل F از سویه غیر بیماریزای لاسوتا ویروس بیماری نیوکاسل، به منظور تولید رشته DNA مکمل (cDNA)، با تکنیک RT-PCR فراوان سازی گردید. محصول تکثیر، در وکتور کلونینگ A/T و سپس در پلاسمید دهنده pFastBac Dual همسانه سازی گردید. بعد از تأیید فرآیند کلونینگ با دو روش PCR و آنالیز هضم آنزیمی، صحت توالی با روش تعیین توالی تأیید شد. در نهایت بکمید نوترکیب واجد ژن F متعاقباً در سویه باکتریایی Bac10DH تولید و سازه فوق با یک پنل اختصاصی PCR با استفاده از پرایمرهای اختصاصی ژن F و پرایمرهای عمومی 13M مورد تأیید قرار گرفت.
یافتهها: تحلیل تستهای تأییدی نشان داد که سازه نوترکیب بکمیدی- بیان کننده ژن پروتئین F با توالی و چارچوب صحیح- با موفقیت ساخته شده است.
نتیجهگیری: محصول این سازه نوترکیب واجد ژن F علاوه بر کاربرد مستقل در القاء ایمنی محافظتی میتواند به همراه محصول دیگر باکیولوویروسهای نوترکیب- بیان کننده ژنهای HN و NP برای تولید ذره شبه ویروسی (virus-Like particle,VLP) ویروس فوق در لاین سلولی حشره- مورد استفاده قرار گیرد.
فرناز تاج بخش، فرهاد مشایخی، زیور صالحی، حمید سعیدی ساعدی، مصطفی یوسفی،
دوره 18، شماره 2 - ( 2-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: سرطان سینه یکی از شایعترین انواع سرطانها و یکی از اصلیترین دلایل مرگ در اثر سرطان در سرتاسر جهان است که به یک نگرانی جهانی در حوزه سلامت تبدیل شده است. محصول ژن ApE1 (اندونوکئاز آپورینیک/آپیریمیدینیک) یک پروتئین چند عملکردی است که در مسیر ترمیم با برداشت باز (BER) نقش مهمی دارد. پلی مورفیسم تک نوکلئوتیدی T>G در اگزون شماره 5 منجر به جانشینی Asp>Glu در کدون 148 می گردد (Asp148Glu). در این پژوهش مورد- شاهدی به بررسی ارتباط این پلی مورفیسم و خطر ابتلا به سرطان سینه در جمعیت گیلان پرداخته شد.
مواد و روشها: جهت بررسی پلی مورفیسم ژن APE1 مورد-شاهدی، نمونههای خون از 75 فرد مبتلا به سرطان سینه و 75 فرد سالم جمعآوری شد و با استفاده از پرایمرهای اختصاصی طراحی شده با روش AS-PCR مورد بررسی قرار گرفت. همچنین به منظور بررسی ارتباط بین فراوانی ژنوتیپی و آللی در دو گروه بیمار و کنترل از آزمون کای مربع (&chi2) استفاده گردید.
یافتهها: بررسیها در دو گروه بیمار و کنترل نشان داد با توجه به مقدار 1/0p= و همچنین p آللی معادل 6/0 ارتباطی بین پلی مورفیسم کدون 148 ژن ApE1 و سرطان سینه در جمعیت مورد مطالعه وجود ندارد.
نتیجهگیری: یافتههای این تحقیق عدم ارتباط معنیدار بین پلی مورفیسم Asp148Glu با خطر ابتلا به سرطان سینه را نشان داد(1/0p=). این در حالی است که برای روشن شدن نقش پلی مورفیسم Asp148Glu در سرطان سینه به مطالعات بیشتری نیاز است.
فهیمه محبوبی قزاآنی، نسرین روزبهانی، محسن شمسی،
دوره 18، شماره 5 - ( 5-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: شیردهی انحصاری در شش ماه اول زندگی نقش عمدهای در پیشگیری از مرض و مرگ و میر کودکان دارد. قصد شیردهی انحصاری در بارداری یکی از عوامل پیشگویی کننده این رفتار است. تعیین عوامل موثر بر قصد شیردهی انحصاری به برنامهریزی برای ارتقاء قصد شیردهی و به دنبال آن رفتار شیردهی کمک میکند. هدف از این مطالعه، تعیین عوامل پیشگوییکننده قصد شیردهی انحصاری زنان باردار به وسیله تئوری رفتار برنامهریزی شده است.
مواد و روشها: این مطالعه تحلیلی بر روی 224 زن نخستزای مراجعه کننده به مراکز بهداشتی درمانی شهر کاشان در سال 1392 انجام شد. نمونهها به صورت تصادفی از 16 مرکز بهداشتی درمانی انتخاب شدند. مادران پرسشنامههای دموگرافیک، قصد، نگرش، هنجارهای ذهنی و کنترل رفتاری درک شده را تکمیل کردند. برای تعیین عوامل پیشگویی کننده قصد شیردهی انحصاری و تحلیل دادهها از آزمون رگرسیون خطی استفاده شد.
یافتهها: در مدل رگرسیونی، کنترل رفتاری درک شده (001/0>p، 42/0=&beta)، نگرش (01/0>p، 27/0=&beta) و هنجارهای ذهنی (04/0>p، 18/0=&beta)، پیشگویی کننده قصد شیردهی انحصاری بودند. این مدل توانست 63 درصد از واریانس قصد شیردهی انحصاری را توضیح دهد. آگاهی و عوامل دموگرافیک، پیشبینی کننده قصد شیردهی نبودند.
نتیجهگیری: نتایج نشان داد که کنترل رفتاری درک شده، نگرش و هنجارهای ذهنی میتوانند قصد شیردهی انحصاری زنان نخستزا را پیشگویی کنند، از این رو باید به عنوان یک راهنمای کلی در طراحی مداخلات آموزشی برای بهبود شیردهی انحصاری زنان مورد توجه قرار گیرند.
مهری جمیلیان، معصومه حیدری،
دوره 18، شماره 9 - ( 9-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: سقط فراموش شده به معنای باقی ماندن محصولات حاملگی مرده با سن کمتر از 20 هفته در رحم به مدت چندین هفته میباشد. این پژوهش به منظور بررسی اثر بخشی روغن کرچک بر آمادگی سرویکس در درمان سقط طراحی شد.
مواد و روشها: این کارآزمایی بالینی سه سوکور بر روی 72 زن باردار با سقط فراموش شده صورت گرفت که بر اساس زوج یا فرد بودن شماره پرونده به دو گروه 36 نفری تقسیم شدند. گروه مورد 800 میکروگرم میزوپروستول واژینال و 60 میلیلیتر روغن کرچک خوراکی توام با آب میوه و گروه شاهد 800 میکروگرم میزوپروستول واژینال و 60 میلیلیتر دارونما توام با آب میوه دریافت نمودند. در هر دو گروه ، در صورت نیاز، 3 دوز شیاف واژینال به میزان 800 میکروگرم و با فاصله حداقل 24 ساعت تکرار شد. پس از دفع محصولات بارداری، سونوگرافی صورت گرفت و در صورت لزوم کورتاژ انجام شد.
یافتهها: در طول مداخله، مدت زمان باز شدن دهانه رحم در گروه مداخله نسبت به گروه شاهد کوتاه تر بود و اختلاف آماری معنیدار بود(032/0=p). همچنین، گروه شاهد به تعداد دفعات تجویز میزوپروستول بیشتری نسبت به گروه مداخله نیاز داشتند و اختلاف آماری معنیدار بود(037/0=p).
نتیجه گیری: به نظر میرسد که روغن کرچک بتواند بر آمادگی سرویکس در درمان سقط مؤثر باشد.
یعقوب مودب، سمیه بنیادی،
دوره 18، شماره 10 - ( 10-1394 )
چکیده
زمینه و هدف: خونریزی گوارشی فوقانی یک وضعیت پزشکی اورژانس و شایع محسوب میشود. ارزیابی به موقع بیماران و تعیین ریسک بسیار مهم میباشد. یکی از روشهای تعیین ریسک خونریزی، امتیازRockall میباشد. هدف از این مطالعه، تعیین حساسیت و ویژگی و ارزش اخباری مثبت و منفی سیستم امتیازدهی Rockall طی یک پیگیری 3 ماهه در بیماران مبتلا به خونریزی گوارشی فوقانی بود.
مواد و روشها: 340 بیمار مبتلا به خونریزی حاد گوارشی فوقانی بستری در بیمارستان امام رضا شهر تبریز، از آذر 1392 تا شهریور 1393 وارد مطالعه شدند. امتیاز بالینی و کامل Rockall ، حساسیت، ویژگی و ارزش اخباری مثبت و منفی امتیازRockall برای تمام بیماران تعیین شد. بیماران طی مدت 3 ماه از نظر عوارض و مرگ و میر پیگیری شدند.
یافتهها: 204 مرد و 136 زن وارد مطالعه شدند. از میان آنها، 6/15 درصد امتیاز Rockall بالینی کمتر از 3 و 4/84 درصد امتیاز بیشتر از 3 داشتند. از نظر Rockall اندوسکوپیک، 6/15 درصد امتیاز کمتر از 3، 8/66 درصد امتیاز 3 تا 8 و 6/17 درصد امتیاز بیشتر از 8 داشتند. طی یک پیگیری 3 ماهه، در گروه کم خطر، 5/92 درصد خونریزی مجدد نداشتند. 8/3 درصد یک بار عود، 9/1 درصد دو بار عود و 9/1 درصد سه بار عود خونریزی داشتند. در گروه با خطر متوسط، 1/92 درصد عود نداشتند و 9/7 درصد یک نوبت دچار عود شدند. عود دوم رویت نشد. در گروه پرخطر 9/90 درصد عود نداشتند و 1/9 درصد یک بار دچار عود شدند(4/0=p). در گروه کم خطر مرگ رویت نشد. درگروه خطر متوسط 7/8 درصد و در گروه پر خطر 7/22 درصد دچار مرگ شدند(001/0p<). حساسیت آزمون 1/11 درصد و ویژگی آن 1/81 درصد محاسبه شد. ارزش اخباری مثبت 5 درصد و ارزش اخباری منفی 4/91 درصد بود.
نتیجهگیری: با توجه به 8/81 درصد ویژگی و 4/91 درصد ارزش اخباری منفی امتیازRockall ، میتوانیم اطمینان داشته باشیم که بیمار بعد از ترخیص دچار عوارض ناشی از خونریزی مجدد نمی شود. با توجه به حساسیت پایین، این تست برای غیر محتمل پنداشتن بیماری مفید نیست.
مهدیس نافع، نورالسادات کریمان، زهره کشاورز، فراز مجاب، سمیرا چای بخش،
دوره 19، شماره 1 - ( 1-1395 )
چکیده
زمینه و هدف: خونریزی سنگین قاعدگی روی کیفیت زندگی تأثیر منفی دارد. مطالعه حاضر جهت بررسی تأثیر عصاره هیدروالکلی کیسه کشیش بر منوراژی انجام گرفته است.
مواد و روشها: این کارآزمایی بالینی، روی90 نفر از زنان با شکایت خونریزی شدید قاعدگی انجام شد. نمونهها پس از یک سیکل کنترل میزان خونریزی، به طور تصادفی در دو گروه کیسه کشیش و کنترل قرار گرفتند. برای هر دو گروه، 500 میلیگرم کپسول مفنامیک اسید هر 8 ساعت از روز اول قاعدگی تا اتمام آن و حداکثر به مدت 7 روز برای دو سیکل متوالی تجویز شد. در گروه کیسه کشیش علاوه بر مفنامیک اسید، 500 میلیگرم کپسول کیسه کشیش هر 12ساعت از روز اول تا اتمام آن حداکثر به مدت 7 روز تجویز شد. در گروه کنترل به جای کپسول کیسه کشیش پلاسبوی آن با همان دستور تجویز شد. دادهها قبل و بعد از درمان با استفاده از نرم افزار SPSS مقایسه شدند.
یافتهها: میانگین میزان خونریزی در گروه کیسه کشیش از 27/135 در سیکل کنترل به 13/69 در سومین سیکل و در گروه شاهد از 91/133 در سیکل کنترل به 44/75 در سومین سیکل کاهش یافت(001/p<0). میانگین طول مدت خونریزی در گروه کیسه کشیش از 38/7 در سیکل کنترل به 40/5 در سومین سیکل و در گروه شاهد از 91/6 در سیکل کنترل به 31/5 در سومین سیکل کاهش یافت(001/p<0).
نتیجهگیری: به نظر میرسد عصاره کیسه کشیش در کاهش میزان و مدت خونریزی قاعدگی در زنان سنین باروری مبتلا به خونریزی شدید قاعدگی موثر است.