101 نتیجه برای Ast
آرش بیات، محمد فرهادی، حسام الدین امام جمعه،
دوره 6، شماره 1 - ( 1-1382 )
چکیده
مقدمه: ایجاد ضربه صوتی متعاقب دریل کردن حین اعمال جراحی مزمن گوش در گروهی از تحقیقات گزارش شده است، ولی در مورد تاثیرات موقتی یا دایمی آن هنوز تردیدهایی وجود دارد. در بعضی مواقع افت شنوایی نه تنها در گوش تحت عمل، که در گوش مقابل آن نیز حادث می گردد.
روش کار: طی یک مداخله مطالعه ای همزمان 63 بیمار (38 آقا و 25 خانم) داوطلب که در محدوده سنی 57-11 سال قرار داشتند و تحت عمل مدیفاید رادیکال ماستوئیدکتومی قرار گرفته بودند، به شیوه نمونه گیری غیر تصادفی ساده انتخاب شدند. آستانه های شنوایی انتقال استخوانی هر دو گوش بیماران در فرکانس های 4000، 3000، 2000، 1000، 500 و 250 هرتز طی سه مرحله زمانی قبل از عمل جراحی، حداکثر یک هفته بعد از عمل جراحی و یک ماه بعد از ارزیابی و ثبت شدند.
نتایج: نتیجه آزمون تی جفتی تغییر آستانه شنوایی موقتی و دایمی معنی داری را در گوش تحت عمل در محدوده فرکانسی 400-1000 هرتز و در گوش مقابل، در محدوده 4000-2000 هرتز نشان داد (P<0/05). از نقطه نظر بالینی، این تغییرات تنها در گوش تحت عمل و آن هم در منطقه فرکانسی 4000-2000 هرتز قابل ملاحظه بودند همبستگی بین مدت زمان قرارگیری در معرض نویز و تغییر آستانه های شنوایی تنها در محدوده فرکانسی 4000-2000 هرتز گوش تحت عمل معنی دار بود (P<0/05).
نتیجه گیری: مطالعه حاضر نشان می دهد که نویز ناشی از دریل کردن حین ماستوئیدکتومی، تاثیر قابل ملاحظه ای را در ایجاد افت شنوایی در گوش مقابل دارا نمی باشد. همچنین این نویز، افت شنوایی دایمی را در بیماران سبب نمی گردد.
علی اکبر عبدالهی، بیژن آریا، محمدجعفر گل علی پور، محمدعلی وکیلی،
دوره 6، شماره 3 - ( 7-1382 )
چکیده
مقدمه: یکی از شکایات بیمار پس از اعمال جراحی، درد می باشد. جهت تسکین درد از داروهای مختلفی از جمله داروهای ضد التهابی غیراستروئیدی (NSAID) و داروهای مخدر استفاده می گردد. در مورد کاربرد داروهای (NSAID) در تسکین درد گزارش های متفاوتی ارائه شده است. این مطالعه جهت ارزیابی اثرات ضد درد شیاف ایندومتاسین ودیکلوفناک سدیم با پتیدین تزریقی در تسکین درد بعد از عمل جراحی فتق مغبنی طراحی شد.
روش کار: پژوهش حاضر از نوع کارآزمایی بالینی یک سوکور بود. این بررسی روی 55 بیمار 17 تا 60 ساله متعاقب عمل جراحی فتق مغبنی یک طرفه انجام پذیرفت. طی این پژوهش بیماران مورد مطالعه به طور تصادفی به سه گروه تقسیم شدند. در گروه ایندومتاسین (17 نفر)، هر 8 ساعت یک عدد شیاف 100 میلی گرمی استفاده شد. در گروه دیکلوفناک سدیم (18 نفر)، هر 8 ساعت یک شیاف 100 میلی گرمی مورد استفاده قرار گرفت. در گروه پتیدین (20 نفر)، که به عنوان گروه شاهد مطالعه در نظر گرفته شده بودند، هر 8 ساعت نیم میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن آمپول پتیدین به صورت عضلانی تزریق شد. سپس به مدت 24 ساعت شدت درد بیماران با نمودار مقیاس بصری هر 2 ساعت اندازه گیری شده میانگین شدت درد در طول 24 ساعت در فواصل زمانی هر 6 ساعت بین سه گروه مقایسه گردید.
نتایج: میانگین و انحراف معیار شدت درد در کل 24 ساعت بعد از عمل در گروه ایندومتاسین معادل 23±12، در گروه پتیدین معادل 31±9 و در گروه دیکلوفناک سدیم معادل 27±12 ساعت محاسبه گردید. بین میانگین شدت درد در سه گروه مورد مطالعه اختلاف آماری معنی داری مشاهده نشد.
نتیجه گیری: این مطالعه نشان داد که شیاف های ایندومتاسین و دیکلوفناک سدیم می توانند داروهای مناسبی جهت جایگزینی پتیدین تزریقی در فواصل زمانی 6 ساعته در طول 24 ساعت اول بعد از عمل جراحی فتق مغبنی باشند.
محمد رضا دارابی، محمد حسین نصراصفهانی،
دوره 8، شماره 2 - ( 5-1384 )
چکیده
مقدمه: امروزه از الکتروفیوژن جنینهای دو سلولی و ایجاد تتراپلوئیدی به عنوان یکی از مهمترین مراحل در بیوتکنولوژی حیوانی نام میبرند، زیرا از جنینهای تتراپلوئید به عنوان بستری جهت رشد و تکوین سلولهای ترانس ژنیک استفاده میگردد. این مطالعه به منظور تعیین اثر سرعت فیوژن ایجاد شده به وسیله تحریک الکتریکی بر میزان تکوین جنینهای تتراپلوئید انجام شد.
روش کار: در این مطالعه تجربی پس از بلوغ تودههای تخمک کومولوس و 35-33 ساعت پس از تلقیح، تعدادی از جنینهای دو سلولی به عنوان گروه کنترل جدا گردید (UCG). مابقی جنینهای دو سلولی به روش الکتروفیوژن تحت تاثیر ولتاژ ۰/۷۵ کیلوولت بر سانتیمتر و زمان ۸۰ میلیونیم ثانیه قرار گرفتند و به محیط SOF1 منتقل شدند. سپس در زمانهای 30 و 60 دقیقه بعد از الکتروفیوژن، جنینهای فیوز شده (FG) از فیوز نشده (ECG) ، در دو گروه FG30 و FG60 جدا شدند. میزان تکوین جنینها در گروه های FG30 و FG60 و UCG و ECG با هم مقایسه شد و رابطه سرعت فیوژن و میزان تسهیم و تکوین مورد مطالعه قرار گرفت.
نتایج: سرعت تسهیم تا مرحله 8 سلولی در جنینهای گروه FG60 به طور معنیداری بیشتر از FG30 بود (P<0/05)، در حالیکه میزان بلاستوسیست در دو گروه تفاوت معنیداری با هم نداشت. میزان تسهیم و تکوین به ترتیب در گروه UCG به طور معنیداری بیش از گروههای ECG و FG60 و FG30 بود. گسترش کروموزومی جنینهای الکتروفیوز شده نیز نشان داد که ۷۶ درصد آنها تتراپلوئید واقعی بودند.
نتیجه گیری: در صورت نیاز به تعداد بیشتری جنینهای 8 سلولی و کمتر، احتمالاً جنینهای الکتروفیوز شده در گروه FG60 قادرند نسبت به FG30 ، تعداد بیشتری جنین تولید نمایند. توانایی تسهیمی و تکوینی جنینها با تاثیر پالسهای الکتریکی کاهش می یابد.
مجید طوافی، عبدالرحمان دزفولیان، علیرضا شمس، پروانه طباطبایی، اسد الله توکلی،
دوره 8، شماره 2 - ( 5-1384 )
چکیده
مقدمه: در دیابت قندی افزایش آنژیوتانسین 2 (AgII)، افزایش فاکتور رشد شبه انسولینی _1(IGF-1) و افزایش هورمون رشد موجب القاء ضایعات کلیوی به ویژه تغییر در محتوا ، ضخامت غشاء پایه گلومرولی (GBM) ، افزایش ضخامت واتصال زوائد پایی پودوسیتی میگردد. در این تحقیق برای اولین بار ترکیب درمانی داروهای لوزارتان (بلوکه کننده گیرنده نوع یک آنژیوتاتنسین 2) و اکتروتید (مهار کننده IGF-1 و هورمون رشد) جهت مهار ضایعات پوشش گلومرولی دیابتی به کار رفت.
روش کار: در این بررسی تجربی 15 راس رت نر دو ماهه، نفرکتومی چپ گردیده و به 5 گروه 3 تایی تقسیم شدند. هفت روز بعد با تزریق زیر جلدی آلوکسان(120 میلیگرم برکیلوگرم زیرجلدی)در گروه های دوم ، سوم، چهارم و پنجم دیابت، القاء گردید. 5 روز بعد از القاء دیابت، گروه سوم لوزارتان (5 میلیگرم برکیلوگرم) از راه دهان وگروه چهارم اکتروتید(10میکروگرم در روز) به صورت زیر پوستی و گروه پنجم هردو دارو را با دزهای گفته شده به مدت هشت هفته دریافت کردند. گروه دوم دیابتی بدون درمان در نظر گرفته شد. سپس کلیه تمام حیوانات گروهها با روش پرفیوژن ثابت گردید. قطعات یک میلی متری کورتکس بعد از ثبوت ثانویه با تتروکسید اسمیم جهت قالب گیری در رزین TAAB812 پردازش گردید. برشهای نازک(600 نانومتری) تهیه و با میکروسکوپ الکترونی انتقالی مورد بررسی کیفی قرار گرفت.
نتایج :لوزارتان از اتصال زوائد پایی و پهن شدن آنها جلوگیری و لی در مواردی نتوانسته بود حالت سه لایه ای GBM را حفظ نماید. اکتروتید در مهار اتصال زوائد پایی چندان مؤثر نبوده و تاثیری در جلوگیری ازدست رفتن حالت سه لایه ای GBM نداشت. مصرف توأم هر دودارو اتصال و پهن شدن زوائد پایی را مهار و ساختار GBM را حفظ نمود، ولی در موارد معدودی تیغه شفاف مجاور اندوتلیوم دیده نشد.
نتیجه گیری: اکتروتید تأثیر چندانی بر مهار ضایعات پوشش گلومرولی نداشت. هر چند لوزارتان توانست تا حد خوبی از تغییرات فرا ساختاری پوشش گلومرولی جلوگیری نماید، ولی مصرف توأم هردو دارو در اکثر موارد و در مقایسه با لوزارتان، ضایعات دیابتی پوشش گلومرولی را بهتر مهار نمود.
شیرین ایران فر، طراوت فاخری، فیروزه صفری، شیرین امیر فخری، منصور رضایی،
دوره 8، شماره 2 - ( 5-1384 )
چکیده
مقدمه: از آن جائی که تشخیص زجر جنین و شناخت روشهایی که بتواند، علاوه بر حداقل هزینه و زمان، دارای ارزش تشخیصی بالایی باشد، در مامایی بسیار مهم است، این بررسی به منظور تعیین ارزش تشخیص آزمون تحریک ارتعاش صوتی در پیش گویی زجر جنین طی فاز فعال زایمان مادران مراجعه کننده به مرکز آموزشی درمانی معتضدی شهر کرمانشاه در سال 1383-1382 انجام شد.
روش کار: این مطالعه به روش کارآزمایی بالینی انجام شد. 380 زن حامله در فاز فعال زایمان با حاملگی ترم، تک قلو، پرزانتاسیون سفالیک، بدون بیماری زمینهای و ناهنجاری واضح جنینی، افراد تحت مطالعه را تشکیل میدادند. قلب جنین ابتدا با مونیتورینگ خارجی به مدت 15 دقیقه ثبت و سپس با استفاده از حنجره مصنوعی، صوت با شدت 105 دسی بل به مدت 3 ثانیه از روی شکم مادر به جنین داده و قلب جنین به مدت 15 دقیقه ثبت شد. در صورت افزایش 2 بار 15 ضربه در دقیقه به مدت 15 ثانیه در قلب، جنین واکنشدار و در غیر این صورت بدون واکنش قلمداد میشد. سایر متغیرهای مورد بررسی شامل: نوع زایمان، آپگار دقیقه اول و پنجم، دفع مکونیوم و طناب گردنی بود. اطلاعات به دست آمده با استفاده از درصد، فراوانی، میانگین و تعیین ارزشهای تشخیصی و آزمون کای و تست دقیق فیشر، تجزیه و تحلیل شد.
یافته ها: سن افراد تحت مطالعه 5/8±25/2 سال، تعداد حاملگی آنها 1/33±1/94 و 51/8 درصد تعداد حاملگی آنها یک حاملگی بوده است. آپگار دقیقه اول 0/69±8/61 بود و قلب جنین قبل از تحریک صوتی 61/1 درصد دارای واکنش و 26/3 درصد مشکوک و پس از تحریک صوتی 60/8 درصد دارای واکنش و 5/3 درصد مشکوک بود. حساسیت و ویژگی و صحت آزمون تحریک صوتی در پیشگویی زجر جنین به ترتیب 88/3 درصد، 70 درصد، 75/5 درصد و در روش بدون تحریک صوتی 68/3 درصد و 66/5 درصد و 23/6 درصد بود.
نتیجه گیری: ارزش تشخیصی آزمون تحریک صوتی در پیش گویی زجر جنین بالا بود و این آزمون قدرت کاهش نتایج قلب جنین مشکوک را داشت. توصیه میگردد که تحقیقات بیشتری درخصوص مدت، شدت صوت و همچنین استفاده از الگوهای دورهای قلب جنین صورت گیرد.
احمد عامری، جمشید انصاری، مجید مختاری، علی چهرئی،
دوره 9، شماره 4 - ( 10-1385 )
چکیده
مقدمه: رادیوتراپی سرطان پستان باعث افزایش کنترل موضعی و به دنبال آن افزایش میزان بقاء میشود. در عین حال این رادیوتراپی دارای عوارضی بر روی ریه میباشد که در روشهای مختلف درمان ممکن است با هم متفاوت باشند. تستهای عملکرد ریوی و میزان اشباع اکسیژن محیطی معیاری برای سنجش این عوارض میباشند. در این بررسی عوارض دو روش رادیوتراپی مورد مقایسه قرار گرفته است. روش کار: در این مطالعه کار آزمایی بالینی 51 بیمار مبتلا به سرطان پستان مرحله II و III (بر اساس مرحله بندی TNM ) که تحت عمل جراحی ماستکتومی رادیکال تغییر یافته قرار گرفته و جهت رادیوتراپی تکمیلی به بیمارستان امام حسین مراجعه کرده بودند، به طور تصادفی به دو گروه تقسیم شدند. در یک گروه رادیوتراپی با سه فیلد و در گروه دیگر با چهار فیلد انجام شد. بیماران دوز کلی 5000-4800 سانتیگری را دریافت کردند . برای بیماران تستهای عملکرد ریوی و درصد اشباع اکسیژن محیطی (پایه و بعد از فعالیت) یک بار بلافاصله قبل از رادیوتراپی و سپس یک ماه و سه ماه پس از پایان رادیوتراپی انجام شد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از آزمونهای آماری مربع کای، تی دانش آموزی و من ویتنی یو استفاده شد. نتایج: مقایسه FEV1 ، FVC و در دو گروه نشان میدهد که این شاخصها یک ماه و سه ماه پس از پایان رادیوتراپی با هم تفاوت معنیداری نداشته است. همچنین در کلیه موارد میزان FEV1 ، FVC و یک ماه پس از پایان رادیوتراپی نسبت به میزان پایه تغییر معنیداری پیدا نکرده ولی میزان FEV1 و FVC سه ماه پس از رادیوتراپی نسبت به میزان پایه تغییر معنی داری (به ترتیب 001/0 p< و 006/0 p<) داشته است. کاهش درصد اشباع اکسیژن محیطی نیز نه تفاوتی معنیدار در بین دو گروه بعد از درمان رادیوتراپی داشته و نه در کلیه بیماران قبل و بعد از رادیوتراپی کاهش معنیدار پیدا کرده است. نتیجهگیری: رادیوتراپی بستر پستان و غدد لنفاوی منطقهای باعث ایجاد اختلال در تستهای فعالیت ریوی میشود. اما در مقایسه دو گروه با دو تکنیک سه فیلد و چهار فیلد این عوارض با هم تفاوتی ندارد.
محمد یاوری، جمال فلاحتی، مهری محمدی،
دوره 10، شماره 2 - ( 4-1386 )
چکیده
مقدمه: کاتاراکت یکی از بیماریهای مهم و عمده در انسان است. میزان شیوع کاتاراکت در سنین 74-65 سالگی به 50 درصد و در بالای 75 سالگی به حدود 70 درصد میرسد. درمان قطعی کاتاراکت جراحی است که به روشهای مختلف اینتراکپسولار، اکستراکپسولار و فیکو انجام میشود. جراحی کاتاراکت عوارض مختلفی از جمله خونریزی، گلوکوم، تیرگی کپسول خلفی و آستیگماتیسم بعد از عمل را به دنبال دارد. این مطالعه جهت مقایسه آستیگماتیسم حاصل از دو روش جراحی فیکو و اکستراکپسولار طراحی شده است. روش کار: این مطالعه یک کارآزمایی بالینی تصادفی دو سویه کور است. 112 بیمار با تشخیص کاتاراکت به صورت تصادفی در دو گروه A و B تحت عمل جراحی قرار گرفتند. در گروه A جراحی به روش فیکو انجام شد که برش کوچک در حدود 2/3 میلیمتر روی قرنیه داده شده و نیاز به بخیه ندارد اما در روش اکستراکسپولار برش10-9 میلی متر داده شده و احتیاج به بخیه زدن دارد. سپس این بیماران در سه نوبت قبل از عمل ، یک هفته و دو ماه بعد از عمل جراحی، کراتومتری شده و میزان آستیگماتیسم آنها تعیین شد. تجزیه و تحلیل دادهها توسط آزمون تی مستقل و تی زوج صورت گرفت و 05/0p< معنیدار تلقی شد. نتایج: از 112 بیمار مورد بررسی 56 بیمار تحت عمل جراحی به روش فیکو (گروه A) و 56 بیمار تحت عمل جراحی به روش اکستراکپسولار (گروه B) قرار گرفتند. میانگین آستیگماتیسم قبل از عمل جراحی به روش فیکو D 71/0±79/0 و در گروه اکستراکسپولارD 55/0±9/0 بود(05/0p>). میانگین آستیگماتیسم یک هفته بعد از عمل جراحی در گروه فیکو D 72/0±11/1 (05/0p<) و در گروه اکستراکسپولارD 46/1±99/3 بود (05/0p<) و میانگین آستیگماتیسم دو ماه بعد از عمل جراحی در گروه فیکو D 71/0±0/1 و در گروه اکستراکسپولارD 29/1± 28/3 به دست آمد(05/0 p<). نتیجه گیری: میزان آستیگماتیسم ایجاد شده دو ماه بعد از عمل در گروه فیکو D21/0 و در گروه اکستراکپسولار D38/2 بود که دارای اختلاف معنیدار میباشد. سایر متغیرها از جمله سن، شماره لنز ، جنسیت و چشم تحت عمل جراحی (راست یا چپ) در ایجاد آستیگماتیسم تأثیر ندارد.
مهرداد شهرانی، فاطمه نبوی زاده، محمود رفیعیان، هدایت شیرزاد، مرتضی هاشم زاده، حسین یوسفی، رضا خدیوی، اسد اله امینی، بهمن خلیلی، قربانعلی رحیمیان،
دوره 10، شماره 3 - ( 4-1386 )
چکیده
مقدمه: گیاه سیر از دسته گیاهانی است که به طور وسیعی در جوامع دنیا و به خصوص جامعه ایرانی به عنوان یک گیاه معطر در طبخ غذاها و تهیه ترشیجات مورد استفاده قرار میگیرد و شمار زیادی از مردم بر این باورند که این گیاه برای ناراحتیهای گوارشی مفید است. لذا در این مطالعه اثر عصاره این گیاه بر میزان ترشح اسید و پپسین معده در موش صحرایی مورد بررسی قرار گرفت. روش کار: این مطالعه به صورت تجربی بر روی دو گروه 12 تایی موش صحرایی (گروه کنترل و گروه سیر) صورت گرفت. حیوانات پس از بیهوشی توسط تزریق داخل صفاقی 50 میلی گرم بر کیلوگرم تیوپنتال سدیم؛ تراکئوستومی، لاپاراتومی و گاسترودئودنوستومی شدند. عصاره گیاه سیر با دوز 100 میلی گرم بر کیلوگرم ازطریق مجرای گاسترودئودنوستوم به درون معده حیوانات گروه سیر وارد شد. به منظور تحریک ترشح اسید و پپسین معده از ماده پنتاگاسترین استفاده شد. این ماده با دوز 25 میکروگرم بر کیلوگرم به صورت داخل صفاقی به حیوان تزریق شد. ترشحات معده به روش شستشو به بیرون به دست آمد. اسید آن به روش تیتریمتری و پپسین به روش آنسون بررسی شد. نتایج حاصل با استفاده از آزمون آماری تی تجزیه و تحلیل شد. نتایج: عصاره متانولی گیاه سیر سبب افزایش معنیداری در میزان ترشح اسید و پپسین معده در موشهای گروه سیر نسبت به گروه کنترل گردید(001/0p<). پنتاگاسترین در گروه کنترل سبب افزایش ترشح اسید و پپسین معده شد (001/0< p). نتیجه گیری: استفاده از سیر در رژیم غذایی سبب افزایش ترشح اسید و پپسین معده در مصرف کنند گان این گیاه میگردد.
محمود امینی،
دوره 10، شماره 3 - ( 4-1386 )
چکیده
مقدمه: پولیپوز ادنوماتو فامیلی (FAP) یک بیماری نادر با صدها تا هزاران پولیپ ادنوماتو در روده بزرگ است و به صورت اتوزومال غالب به ارث میرسد اما 25 درصد ازبیماران سابقه خانوادگی مثبت ندارند. شایعترین علامت آن در بیماران خونریزی و بیرون زدن توده از مقعد میباشد. تشخیص براساس یافتههای بالینی و نتایج بررسی کولون است و برداشتن به موقع کولون باعث جلوگیری از ابتلا به سرطان کولون در بیمار میگردد. در این گزارش یک مورد پولیپ آدنوماتوی فامیلی با تغییرات سلولی پیشرفته معرفی میشود. مورد: بیمار 17 ساله و مورد شناخته شده پولیپ آدنوماتوی فامیلی است که با علائم انسدادی دستگاه گوارش مراجعه کرده است. بیماری او در سن 5 سالگی تشخیص داده شده و در 6 سالگی با برداشتن نسبی کولون و در 11 سالگی با برداشتن کامل کولون و پیوند روده باریک به مجرای مقعد تحت درمان قرار گرفته است. بیمار با انجام آندوسکوپی و زمان عبور روده باریک بررسی شد و به دلیل وجود پولیپهای فراوان در معده، دئودنوم و ژژنوم، تحت عمل جراحی برداشتن پولیپها و معده و باز کردن مجرای دواز دهه قرار گرفت. در پاتولوژی نمونهها، کارسینوم درجای پیشرفته گزارش گردید. نتیجه گیری: پولیپهای کولون و رکتوم به ندرت در سن کمتر از 10 سالگی دیده میشوند اما خونریزی و بیرون زدن توده از مقعد احتمال ابتلا به FAP را در کودکان مطرح میکند و در صورت بروز درد شکم، کم خونی و کاهش وزن؛ تغییرات سلولی و سرطانی در بیمار ایجاد شدهاند. کودکان مشکوک به FAP باید از نظر تظاهرات خارج کولونی و تغییرات سلولی مورد غربالگری قرار بگیرند و جراحی انتخابی در آنها انجام شود.
سید عباس طباطبایی، غلامرضا مهاجری، سید مظفر هاشمی، محمد رضا مهاجری، شیدا سوادکوهی،
دوره 10، شماره 4 - ( 10-1386 )
چکیده
مقدمه: در موارد توده پستان به دو شکل عمل میشود. در روش اول طی دو جلسه جداگانه ابتدا بیوپسی و با تایید بدخیمی جراحی قطعی انجام میشود. در روش دوم براساس فروزن سکشن بر ادامه عمل تصمیم گیری میشود. روش ساده ارزان و سریع سیتولوژی حین عمل(touch imprint)، امکان عمل طی یک جلسه را فراهم میکند. هدف از این طرح تعیین دقت این روش است. روش کار: این تحقیق مقطعی تحلیلی، از 1381 تا 1385 بر روی 70 بیماری که با توده پستان بستری شده بودند انجام شد. در اتاق عمل، پس از بیوپسی یا ماستکتومی، از مقطع توده لام سیتولوژی تهیه شد و پس از فیکس کردن، لامها به یک آزمایشگاه و بقیه نمونه به آزمایشگاه دیگری ارسال شد. سپس با استفاده از اطاعات به دست آمده ارزش اخباری مثبت و منفی، حساسیت و ویژگی، و نسبت درست نمایی مثبت و منفی تست مذکور محاسبه گردید. نتایج : از 39 بیمار با پاتولوژی بدخیم، 3 نفر سیتولوژی خوش خیم داشتند. سیتولوژی در 2 مورد از 31 بیماری که پاتولوژی خوش خیم داشتند، پاسخ بدخیم داده بود. لذا، این روش در تشخیص بدخیمی توده پستان حساسیت 3/92 درصد، ویژگی 5/93 درصد و دقت 9/92 درصد دارد. نتیجه گیری: با توجه به دقت بالای تست به نظر میرسد در مراکزی که فروزن سکشن موجود نیست، بتوان از این روش در جراحی یک مرحلهای تودههای پستان سود جست.
احمد سروریان، جمال فلاحتی، جمشید مؤمنی، آمنه علائین، زهرا محمدی،
دوره 11، شماره 2 - ( 4-1387 )
چکیده
مقدمه: کاتاراکت کدورتی است که در لایههای مختلف تشکیل دهنده لنز ایجاد میشود و به انسداد یا پراکندگی شعاعهای نورانی منجر میگردد. لزوم درمان جراحی برای کاتاراکت و همراهی بالای آن با آستیگماتیسم قرنیهای ما را بر آن داشت تا با اتخاذ شیوه جدید در برش و نوع جراحی کاتاراکت، تغییرات آستیگماتیسم قرنیهای بعد از عمل را در این بیماران بسنجیم و به نتایج کاربردی در این زمینه برسیم. روش کار: این مطالعه یک مطالعه مداخلهای است که بر روی 58 بیمار (73 چشم مورد مطالعه) مراجعه کننده به درمانگاه شماره دو بیمارستان امیرکبیر اراک انجام شده است . این بیماران به روش فیکوسکشن با تانل اسکلرا تحت عمل جراحی کاتاراکت قرار گرفتندکه در برش 7 میلی متری فراون (frown) روی اسکلرا از بخیه استفاده نشد. این بیماران در چهار نوبت قبل از عمل، یک هفته، یک ماه و سه ماه بعد از عمل جراحی، کراتومتری شدند. در تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تی مستقل و تی زوجی استفاده شد. نتایج: در این مطالعه، سن، جنس، چشم راست یا چپ در میزان آستیگماتیسم ایجاد شده، بیتأثیر بودند. براساس نتایج به دست آمده از تحلیل دادهها، میانگین آستیگماتیسم قبل از عمل جــراحی، 1 هفته، 1 ماه و 3 ماه بعد از عمل جراحی به ترتیب 87/084/0، 88/027/0، 82/006/0 و 85/003/0- دیوپتر بود. قبــل از عمل 80 درصد بیماران آستیگماتیسم کمتر از 1 دیوپتر داشتند که به عدد 94 درصد در سه ماه بعد از عمل افـزایش پیدا کرد. در 89 درصد موارد تغییر نهایی آستیگماتیسم کمتر از 1 دیوپتر بوده است. اطلاعات به دست آمده نشان داد که اختلاف معنیداری در میانگین آستیگماتیسم قبل از عمل با یک هفته، یک ماه و سه ماه بعد از عمل وجود دارد(0001/0 =p). نتیجهگیری: در نهایت مطالعه حاضر نشان داد که جراحی بدون بخیه فیکوسکشن با برش فراون میتواند باعث کاهش میزان آستیگماتیسم قرنیهای قبل از عمل در بیماران شود. گرچه به دلیل القای آستیگماتیسم کنترل شده و ناچیز میتوان از این روش در کلیه بیماران کاتاراکت سود جست.
محبوبه سحادی هزاوه، بهمن صالحی، بهمن مشفقی،
دوره 11، شماره 3 - ( 7-1387 )
چکیده
مقدمه: سرطان پستان شایعترین نوع سرطان در میان زنان میباشد. از بین روشهای درمان افسردگی در سرطان میتوان به دارودرمانی و شناخت درمانی اشاره نمود. این مطالعه با هدف مقایسه تأثیر دارودرمانی ودارو-شناخت درمانی در کاهش افسردگی زنان مبتلا به سرطان پستان انجام شده است. روش کار: این پژوهش یک کارآزمایی بالینی است. 78 زن مبتلا به سرطان پستان مراجعه کننده به بخش و کلینیک انکولوژی بیمارستان ولیعصر به روش آسان انتخاب شدند که با استفاده از تست افسردگی بک 42 نفر از آنان با تشخیص افسردگی به عنوان نمونه های پژوهش انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه مداخله و شاهد تقسیم گردیدند. هر دو گروه داروی ضد افسردگی را دریافت نمودند اما گروه مداخله علاوه بر دارو درمانی در جلسات شناخت درمانی نیز شرکت نمود. در هر دو گروه پس از 6 ماه، افسردگی مجدداً بررسی گردید. تجزیه و تحلیل اطلاعات توسط SPSS با استفاده از آزمونهای آماری تی مستقل و زوج صورت گرفت. نتایج: در این پژوهش میانگین نمره افسردگی قبل از درمان بین دو گروه مداخله و شاهد تفاوت معنیداری نداشت. همچنین بین میانگین نمره افسردگی قبل و بعد از درمان در گروه شاهد تفاوت معنیداری وجودنداشت اما میانگین نمره افسردگی گروه مداخله قبل و پس از درمان دارای تفاوت معنیدار بود(05/0>p). مقایسه میانگین نمره افسردگی پس از درمان در گروه مداخله و گروه شاهد تفاوت معنی داری را نشان داد. نتیجه گیری: در مطالعه حاضر شناخت درمانی کاهش معنی داری را در نمره افسردگی گروه مداخله ایجاد نمود.
سید محمد علی شریعت زاده، ناصر مهدوی، ملک سلیمانی مهرنجانی، حمیدرضا مؤمنی،
دوره 11، شماره 3 - ( 7-1387 )
چکیده
مقدمه: یکی از بهترین مثالهای ترمیم اپی مورفیک واقعی در پستانداران، جایگزینی مجدد انواع بافتهای پایه در سوراخهای ایجاد شده در لالهی گوش خرگوش است که از طریق تمایز بافت بلاستما ایجاد میگردد. هدف اصلی این پژوهش بررسی سرعت و درصد ترمیم سوراخهای ایجاد شده با اشکال هندسی متفاوت در لاله گوش خرگوش میباشد. روش کار: در این تحقیق با استفاده از انبرهای مخصوصی که به همین منظور ساخته شده بودند سوراخهائی با اشکال هندسی متفاوت (دایره، مربع و مثلث) با مساحت یکسان (50 میلی متر مربع) در نواحی متفاوت لاله گوش (نزدیک سر، میانی و دور از سر) خرگوش ایجاد گردید. بعد از ایجاد سوراخ، به فاصله هر سه روز و به مدت 36 تا 40 روز زخمها مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفته و با اندازهگیری سطوح ترمیم شده وترمیم نشده، درصد ترمیم زخم محاسبه گردید. نتایج: نتایج به دست آمده نشان داد که سرعت و درصد ترمیم در سوراخهای به شکل دایره نسبت به سوراخهای به شکل مربع و مثلث به طور معنیداری بیشتر بود. علاوه بر آن سوراخهای ایجاد شده در بخشهای نزدیک به سر در لاله گوش، سرعت ترمیمی بیشتری را نسبت به سوراخهای حاشیهای نشان دادند. نتیجه گیری: با توجه به نتایج حاصل از این مطالعه، ترمیم زخمهای لاله گوش خرگوش با شکل هندسی سوراخ ایجاد شده بستگی دارد، به طوری که سرعت و درصد ترمیم در اشکال دایرهای شکل بیشتر در حالی که در اشکال زاویه دار کمتر میباشد.
سیمین تعاونی، شاداب شاه علی، حمید حقانی، لیلا نیسانی سامانی،
دوره 11، شماره 4 - ( 10-1387 )
چکیده
مقدمه: مدیریت درد یکی از چالشهای مهم اعضای تیم درمانی است. طبق شواهد موجود، نوزادان نسبت به دیگران واکنش بیشتری به درد نشان میدهند. پژوهش حاضر با هدف تعیین تاثیر مکیدن پستان توسط شیرخواران در حین واکسیناسیون بر درد ناشی از آن انجام گردید. روش کار: در این مطالعه کارآزمایی بالینی تصادفی کنترل شده، 76 نوزاد ترم سالم 4-2 ماهه به صورت تصادفی قبل از انجام مداخله به دو گروه تقسیم شدند که از نظر سن و جنس همگون بودند. هنگام تزریق عضلانی واکسن سه گانه در نوزادان گروه مداخله، دو دقیقه قبل، حین و حداقل 15 ثانیه بعد از واکسیناسیون در آغوش مادر از شیر مادر تغذیه شدند و در گروه کنترل، شیرخواران در طی واکسیناسیون طبق روال معمول مراکز فوق بر روی تخت قرار داده شدند. نوزادان براساس چک لیست اصلاح شده واکنشهای رفتاری درد از 5 ثانیه قبل از شروع تزریق واکسن تا 15 ثانیه بعد از آن مورد مشاهده قرار گرفتند. نتایج: میانگین سن شیرخواران در گروه مکیدن پستان46/41 53/81 روز و در گروه کنترل59/40 61/81 روز، وزن شیرخواران به ترتیب در دو گروه مذکور 17/1 65/6 و 14/1 70/6کیلوگرم و قد آنها به ترتیب 06/5 38/63 و 50/527/64 سانتی متر بود. بین واکنشهای رفتاری درد شامل تغییرات چهره، حالت گریه و حرکات بدن در دو گروه مداخله و کنترل اختلاف معنیدار وجود داشت(0001/0p<). در بررسی تاثیر جنس، سن و زمان تغذیه تفاوت معنیداری مشاهده نشد. نتیجه گیری: با توجه به تاثیر مداخله بی خطر مکیدن پستان توسط شیرخوار بر تسکین درد حین واکسیناسیون پیشنهاد میشود روش فوق در مراکز مربوطه مورد استفاده قرار گیرد.
محمدرضا دارابی، عبدالحسین شیروی، آذین دخت نژادی، محمد رفیعی،
دوره 11، شماره 4 - ( 10-1387 )
چکیده
مقدمه: توقف در مرحله دو سلولی از جمله علل وجود ناباروری در گروهی از زوج ها است. هدف از این مطالعه بررسی تأثیر اتانول بر میزان رشد و تکوین جنینهای دو سلولی متوقف شده موش است. روش کار: در این مطالعه تجربی موش های ماده پس از تحریک تخمک گذاری با موش نر هم قفس شدند. موش های پلاک مثبت 48 ساعت پس از تزریق گونادوتروپین جفتی انسانی کشته و جنین های دوسلولی آنها در محیط M16 جمع آوری و به سه گروه شاهد 1، شاهد 2 و آزمایش تقسیم شدند. گروه های شاهد 2 و آزمایش به منظور القاء توقف به مدت 24 ساعت در معرض دمای c°4 قرار گرفتند. گروه شاهد 2 بعد از خروج از دمای فوق به انکوباتور منتقل شد، گروه آزمایش به مدت 5 دقیقه در معرض اتانول1/0 درصد قرار گرفت و گروه شاهد 1 بدون قرار گرفتن در معرض دمای c°4 انکوبه شدند. نتایج: قرار گرفتن جنین ها در معرض دمای C°4 درجه سانتیگراد به طور معنی داری باعث کاهش میزان تکوین و ایجاد تأخیر و توقف آن شد(001/0p=). میانگین تسهیم بین گروه ها دارای اختلاف آماری معنیداری نبوده ولی اختلاف میانگین درصد جنین های دژنره شده بین گروه ها با یکدیگر متفاوت بود(045/0p=). میانگین درصد مورولا بین گروه ها اختلاف آماری معنیدار نشان داد(005/0p=). همچنین آنالیز نتایج بعد از ارزیابی 120 ساعته بیانگر این بود که میانگین درصد بلاستوسیست و بلاستوسیست شکوفا شده بین گروه ها دارای اختلاف آماری معنیداری است. به ترتیب(014/0p=) و (001/0p=). نتیجه گیری: با تأثیر الکل اتیلیک 1/0 درصد بر جنین های متوقف شده در مرحله دو سلولی احتمالا می توان میانگین درصد مورولا و میزان تکوین تا مرحله بلاستوسیست و بلاستوسیت شکوفا شده را نسبت به گروه شاهد در حد معنیداری افزایش داد در حالی که میزان تسهیم نسبت به گروه شاهد اختلاف معنیداری نشان نداد.
محبوبه سجادی هزاوه، مژگان خادمی،
دوره 12، شماره 1 - ( 3-1388 )
چکیده
مقدمه: سرطان پستان، شایعترین سرطان در خانمها و دومین علت مرگ در زنان 55-35 ساله است. اداره موفق این بیمـاران و مراقبت کنندگان خانوادگی آنان نیـازمند درک جامـع از تجـارب آنـان میباشد. هدف از این مطالعه توصیف و تبیین ساختار و ماهیت تجارب مبتلایان به سرطان پستان میباشد. روش کار: در طی یک مطالعه کیفی (پدیدار شناسی) پس از اخذ مجوز های لازم به بیمارستان ولی عصر اراک مراجعه و نمونهگیری به روش مبتنی بر هدف انجام شد و تا اشباع اطلاعات تعداد نمونه به 22 نفر (بیمار، خانواده و تیم درمان) رسید. جهت گردآوری دادهها از مصاحبه عمیق استفاده شد. کلیه مصـاحبهها ضبط و پس از پیاده نمودن به روش پارسی تفسیر گردید. در این تحقیق تلاش شد تـا بـراساس معیارهای موثق بودن دادههای کیفی و تجـزیه وتحلیل آنها عمل گردد. نتایج: تجارب بیماران مبتلا به سرطان پستان و افراد درگیر در این بیماری در چهار مفهوم محوری تاخیر در تشخیص و درمان، عدم پذیرش درمان، غوطه وری در رنج (واکنشهای عاطفی به بیماری، مواجهه با پیآمدهای درمان، مواجهه با سیستم درمان و مراقبت ناکارآمد و اختلال در زندگی روزانه خانواده) و حرکت به سوی زندگی طبیعی منعکس گردیده است. نتیجه گیری: آگاهی درمانگران از تجارب شرکت کنندگان به آنان شناختی میدهد تا نقش خود را در مواجهه با بیماران مبتلا به سرطان پستان به نحو مناسبتری ایفا نمایند. این یافتهها همچنین بر ضرورت تغییر جهت از درمان انتهایی به تشخیص زودرس و اختصاص منابع جهت حمایت از این بیماران تاکید مینمایند.
علی حکمت نیا، ایمان فانی، علی فانی، مسعود فاضلی، جواد مرعشی،
دوره 12، شماره 4 - ( 12-1388 )
چکیده
مقدمه: استفاده از مواد کنتراست مناسب در بهبود کیفیت تصاویر تشخیصی، از اقدامات مفید است. در این مطالعه، به بررسی اثر آب توت سیاه در pH بالا به کمک امپرازول در کاهش آرتیفکت ناشی از آب موجود در دستگاه گوارش فوقانی در تصاویر کلانژیوپانکراتوگرافی مغناطیسی پرداختهایم. روشکار: این مطالعه به صورت کارآزمایی بالینی یک سو کور قبل و بعد، با 34 بیمار انجام گرفت. پس از جلب رضایت کتبی و اعمال معیارهای ورود و خروج، هر بیمار روز قبل از مطالعه دو عدد کپسول امپرازول 20 میلیگرمی مصرف کرده و با ناشتایی کامل، روز بعد مورد کلانژیو پانکراتوگرافی قرار گرفتند. 15 دقیقه پس از مصرف 300 سیسی آب توت سیاه، از بیمار مجدداً گرافی به عمل آمد و کلیشههای مربوطه چاپ شد. سه رادیولوژیست به طور جداگانه به ارزیابی کاهش آرتیفکت و کیفیت وضوح تصاویر پرداختند. در پایان میانگین کاهش آرتیفکت در تصاویر قبل و بعد از مصرف آب توت سیاه و میزان وضوح تصاویر با هم مقایسه شد. نتایج: کاهش امتیاز آرتیفکت ناشی از ترشحات گوارشی، قبل از مصرف آب توت سیاه (37/0±97/2) و بعد از مصرف (78/0±89/2) تفاوت معنیدار آماری نشان نداد. همچنین وضوح تصاویر کیسه صفرا، آمپول واتر، مـجرای مشـترک کبـدی، مـجرای داخل کبـدی و سر پانکـراس تـغـییر معـنیدار نـداشت. افت وضوح تصویر در مجرای مشترک صفراوی وجود داشت(01/0=p ). در مورد تنه و دم مجرای پانکراس بهبود کیفیت مشاهده گردید (به ترتیب 04/0=p و 03/0=p). نتیجهگیری: به نظر نمیرسد آب توت سیاه حاوی فلزات پارامگنتیگ کافی بوده و به عنوان کنتراست، باعث بهبود کیفیت تصاویر کلانژیوپانکراتوگرافی گردد.
شعبانعلی علیزاده، کامران مشفقی، معصومه کلانتری، خدیجه ابراهیمی،
دوره 12، شماره 4 - ( 12-1388 )
چکیده
مقدمه: وجود گیرنده استروژن و پروژسترون، p53 ، گیرنده 2 فاکتور رشد اپیدرمی انسانی و کاتپسین D از جمله نشانگرهای پیش آگهی سرطان پستان هستند. در این مطالعه ارتباط عوامل فوق را با درگیری غدد لنفاوی بررسی کردهایم. روش کار: در این مطالعه تحلیلی مورد - شاهدی ، 105 بیمار مبتلا به سرطان پستان مورد بررسی قرار گرفتند. بعد از تشخیص توده پستان نمونهبرداری از طریق جراحی انجام میگرفت و وضعیت گیرنده استروژن و پروژسترون، p53، گیرنده 2 فاکتور رشد اپیدرمی انسانی و کاتپسین D بررسی میشد. اطلاعات در چک لیست ثبت و آنالیز می گردید. نتایج: بین درگیری غدد لنفاوی با گیرنده استروژن و پروژسترون، p53 ، گیرنده 2 فاکتور رشد اپیدرمی انسانی و کاتپسین D ارتباطی وجود نداشت. نتیجه گیری: برای نتیجه گیری در مورد گیرندههای هورمونی،p53 ، گیرنده 2 فاکتور رشد اپیدرمی انسانی و کاتپسین D ، تحقیقی مشابه با حجم نمونه بیشتر و زمان طولانیتر لازم است.
جمال فلاحتی، رحمت اله جدیدی،
دوره 13، شماره 1 - ( 2-1389 )
چکیده
زمینه و هدف: یکی از شایعترین شکایات بیماران مراجعه کننده به کلینیک چشم، سردرد و درد چشم است و انحراف چشم به خارج در ایجاد یا تشدید آن نقش دارد. این مطالعه با هدف تعیین رابطه سردرد یا درد چشم با میزان اگزوتروپی انجام شد. مواد و روش ها: روش نمونهگیری در این مطالعه توصیفی- مقطعی که بر روی افراد مراجعه کننده با علایم سردرد و درد چشم به کلینیک بیمارستان امیرکبیر در سال 1385 انجام شد، غربالگری بود. معیارهای ورود شامل سن بالای 3 سال، رد سایر علل چشمی سردرد و درد چشم و رد علل انکساری بود. بیماران با علت ارگانیک سردرد از قبیل تومور نیز از مطالعه حذف شدند. برای بیماران پرسشنامه تهیه شد و تست Cover–Uncover جهت تعیین وجود اگزوتروپی انجام گرفت. یافته ها: از مجموع 206 نفر شرکت کننده در این مطالعه 77/90 درصد مبتلا به انحراف چشم به خارج بوده و اکثر آنها خانم بودند. شایعترین علامت این بیماران، سردرد بود. رابطه مستقیمی بین سر درد و درد چشم با انحراف چشم به خارج مشاهده شد که با جنسیت نیز رابطه مستقیم داشت. نتیجه گیری: با توجه به رابطه مستقیمی که بین اگزوتروپی و سر درد و درد چشمی وجود دارد برای بیماران مراجعه کننده با این شکایات حتماً باید معاینه انحراف چشم صورت پذیرد تا بتوان در صورت لزوم درمان جراحی یا غیر جراحی توصیه کرد.
غلامرضا شریفی راد، پرستو گلشیری، حسین شهنازی، مریم براتی، اکبر حسن زاده،
دوره 13، شماره 1 - ( 2-1389 )
چکیده
زمینه و هدف: امروزه مادران تحت تأثیر عواملی شیردهی را قطع کرده و تغذیه مصنوعی یا کمکی را برای کودک خود آغاز میکنند. این مسئله باعث صدمات جسمی و روانی بر کودکان و آسیبهای اقتصادی و اجتماعی در جوامع میشود. این تحقیق با هدف ارزیابی تأثیر آموزش بر اساس مدل بزنف در برقراری شیردهی موفق در زنان باردار شهر اراک انجام شد. مواد و روش ها: مطالعه حاضر یک مطالعه نیمه تجربی میباشد که بر روی 88 نفر از مادران باردار شهر اراک انجام شد. نمونهها به طور تصادفی در گروه مورد و شاهد قرار گرفتند. آموزش بر اساس اجزای مدل بزنف و اهداف رفتاری مشخص و در طی چهار جلسه آموزشی صورت گرفت. در نهایت اطلاعات حاصل با استفاده از آزمونهای آماری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافتهها: نمرات آگاهی، نگرش، عوامل قادرساز و هنجارهای انتزاعی در گروه مورد بعد از مداخله تفاوت معنیداری را نسبت به گروه شاهد نشان داد(001/0p<). نتیجهگیری: آموزش مبتنی بر مدل دارای تاثیر مثبت در بهبود رفتار است. بنابراین پیشنهاد میگردد در برنامههای بهداشتی به جای استفاده از آموزشهای سنتی از آموزش برنامهریزی شده با استفاده از مدلهای آموزش بهداشت بهره گرفته شود که تأثیر آن قابل اندازهگیری و استناد میباشد.