61 نتیجه برای سادات
ویدا صادقی فرد، احمد ابراهیمی، محمد رضا آقاصادقی، سید مهدی سادات،
دوره 17، شماره 2 - ( اردیبهشت 1393 )
چکیده
زمینه و هدف: اسکیزوفرنی یک اختلال شایع تخریب نورونی است که در حدود یک درصد از جمعیت جهان به آن مبتلا هستند. این بیماری یک اختلال چند فاکتوری است که نقش عوامل ژنتیکی در آن در حدود 80 درصد تخمین زده شده است. تاکنون ژنهای بسیاری در این حوزه مورد بررسی قرار گرفتهاند. از آنجا که ژن PAI-1 نیز به عنوان یکی از ژنهای تأثیرگذار بر عملکرد سیستم مرکزی اعصاب شناخته میشود، لذا در این مطالعه به بررسی ارتباط پلیمورفیسم شایع 4G/5G 675- واقع در ناحیه پروموتور ژن PAI-1 با بروز بیماری اسکیزوفرنی پرداخته شد.
مواد و روشها: این مطالعه مورد- شاهدی بر روی 106 نمونه از بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی و 122 نمونه کنترل انجام گردید. پس از استخراج DNA نمونههای خونی، فراوانی پلی مورفیسمها توسط روش ARMS-PCR تعیین و سپس محصولات PCR بر روی ژل آگارز 2 درصد الکتروفورز شدند.
یافتهها: آنالیزهای آماری در مورد پلی مورفیسم 4G/5G675- نشان دادند که 92/17 درصد از بیماران و 64/1 درصد از افراد کنترل هموزیگوت موتانت، 1/65 درصد از بیماران و 9/45 درصد از افراد کنترل هتروزیگوت و 17 درصد از بیماران و 5/52 درصد از افراد کنترل هموزیگوت طبیعی بودند.
نتیجه گیری: در این مطالعه، ما ارتباط معناداری را بین پلیمورفیسم 4G/5G 675- و بروز بیماری اسکیزوفرنی در گروه بیمار مشاهده کردیم. بنابر اطلاعات ما، تحقیق حاضر برای اولین بار در ایران در بیماران مبتلا به اسکیزوفرنی انجام یافته است، هر چند مطالعه با تعداد نمونه بیشتر ضروری به نظر میرسد.
پارسا یوسفی چایجان، مهدیه السادات غفاری، حسن طاهر احمدی، لیلا فرج زاده، اعظم زمانیان،
دوره 17، شماره 4 - ( تیر 1393 )
چکیده
زمینه و هدف: متخصصین اطفال با تب و افزایش دمای بدن و اضطراب ناشی از آن در والدین مواجه هستند و راهکارهای متعددی را در مواجهه با تب به کار میگیرند. موضوعی که در سالهای اخیر در درمان تب مورد توجه قرار گرفته است استفاده از دوزهای آلترناتیو استامینوفن - ایبوپروفن میباشد. علیرغم این که این روش به طور شایع استفاده میشود ولی مطالعات کافی در زمینه کارایی آن وجود ندارد.
مواد و روشها: این مطالعه به صورت کارآزمایی بالینی دو سوکور تصادفی بود. تعداد 240 کودک در رده سنی 6 ماه تا 12 سال مبتلا به گاستروانتریت در این پژوهش شرکت کردند. کودکان در سه گروه تقسیم شدند. گروه اول استامینوفن دریافت نموده، گروه دوم ایبوپروفن و گروه سوم استامینوفن و ایبوپروفن را به صورت یکی در میان (آلترناتیو) دریافت نمود.
یافتهها: 112 از تعداد 240 کودک، نفر(66/46 درصد) دختر و 128 نفر (33/53 درصد) پسر بودند. میانگین زمان کاهش تب در گروه اول 07/2، گروه دوم 82/1 و در گروه سوم 87/1 روز بود. میانگین دوز مورد استفاده داروها در گروه اول 9 دوز، گروه دوم 17/8 دوز و در گروه سوم 13/7 دوز بود. گروه اول کمترین تأثیر را نسبت به دو گروه دیگر داشت.
نتیجهگیری: رژیم درمانی آلترناتیو استامینوفن - ایبوپروفن در کاهش تب در کودکان رده سنی 6 ماه تا 12 سال مؤثرتر از تک درمانی هر دو آنها میباشد.
نفیسه السادات میرجمالی مهرآبادی، صفیه صوفیان، حمید ابطحی،
دوره 17، شماره 4 - ( تیر 1393 )
چکیده
زمینه و هدف: استرپتوکوکوس پیوژنز آنزیم هیالورونیداز خارج سلولی تولید میکند که با انتشار ارگانیسم در طول عفونت ارتباط مستقیم دارد. آنزیم هیالورونیداز قادر به تجزیه هیالورونیک اسید یا سیمان بین بافتی میباشد. از این آنزیم میتوان در درمان سرطانها استفاده نمود. هدف از تحقیق حاضر کلون کردن و بیان توالی نوکلئوتیدی که در فعالیت آنزیمی هیالورونیداز نقش دارد، میباشد.
مواد و روشها: ابتدا توالی نوکلئوتیدی از ژن هیالورونیداز که در فعالیت آنزیمی دخیل است، شناسایی گردید. سپس ناحیه مورد نظر توسط PCR تکثیر یافت. قطعه تکثیر یافته در وکتور pET32a الحاق شد. پلاسمید نوترکیب به سلول E.coli BL21-DE3-plysS ترانسفورم گردید. سپس بیان ژن به وسیله IPTG القا گردید. پروتئین تولید شده با روش کروماتوگرافی تمایلی و با استفاده از کیت Ni-NTA تخلیص گردید. برای تایید پروتئین تولید شده از تست وسترن بلات استفاده گردید.
یافتهها: ترادف نوکلئوتیدی ژن تکثیر شده با ژن هیالورونیداز استرپتوکوکوس پیوژن یکسان بود. غلظت پروتئین تولیدشده و خالص شده با کیت Ni- NTA برابر 500 میلیگرم در میلیلیتر بود. سرم بیماران مبتلا به عفونتهای استرپتوکوکی در روش وسترن بلات با پروتئین تولید شده واکنش داد.
نتیجهگیری: به طور کلی تولید نواحی آنزیمی هیالورونیداز استرپتوکوک پیوژنز در باکتری اشریشیاکلی امکان پذیر میباشد. پروتئین تولید شده خاصیت آنتی ژنیک خود را به خوبی حفظ میکند. با توجه به نیاز داخلی کشور و همچنین بازدهی کم تولید و بیماری زا بودن استرپتوکوکها تولید این محصول به صورت نوترکیب امکان پذیر است.
مهدی هوشمندی، نرگس حسین مردی، مهیار جان احمدی، فرشته معتمدی، آزاده الهی ماهانی، فاطمه السادات آقا میری،
دوره 17، شماره 6 - ( شهریور 1393 )
چکیده
زمینه و هدف: با توجه به افزایش فعالیت نورونهای اورکسینرژیک هیپوتالاموس در اثر مصرف مورفین و ورودیهای فراوان آنها به هیپوکمپ، احتمال میرود که مورفین از طریق سیستم اورکسینرژیک سبب تغییر عملکرد نورونهای CA1 گردد. بنابراین تأثیر مهار گیرنده اورکسینی نوع 1 هیپوکمپ بر پاسخ سیناپسی پایه و شکلپذیری سیناپسی کوتاه مدت در ناحیه CA1 هیپوکمپ موشهای وابسته به مورفین بررسی گردید.
مواد و روشها: این مطالعه از نوع تجربی میباشد. حیوانات مورفین را به میزان 10 میلی گرم بر کیلوگرم هر 12 ساعت به مدت 10 روز دریافت کردند. جهت مهار گیرندههای اورکسینی نوع 1، SB-334867-A آنتاگونیست این گیرندهها (5/0 میکروگرم در 5/0 میکرولیتر) قبل از هر تزریق مورفین در داخل هیپوکمپ تزریق شد. پاسخ سیناپسی پایه و شکلپذیری سیناپسی کوتاه مدت با تکنیک ثبت پتانسیل میدانی بررسی گردید. مسیر Schaffer Collateral تحریک و fEPSP از CA1 ثبت شد. پس از تهیه نمودار Input/output، از تحریکات زوج پالس برای القای شکلپذیری سیناپسی کوتاه مدت استفاده شد.
یافتهها: مصرف مزمن مورفین تأثیری بر پاسخ سیناپسی پایه نداشت(05/0p>). تزریق SB-334867-A در ناحیه CA1 نیز پاسخ سیناپسی پایه در گروه وابسته به مورفین را متأثر نکرد. مورفین سبب افزایش معنیدار شاخص زوج پالس در فاصله بین پالسی 80 میلیثانیه گردید(05/0p<). پیش درمانی با SB-334867-A تأثیری بر افزایش شاخص ناشی از مورفین نداشت(05/0p>).
نتیجهگیری: نتایج پیشنهاد میکند، گیرندههای اورکسینی نوع 1 در وساطت کردن اثر مورفین بر پاسخ سیناپسی پایه و شکلپذیری سیناپسی کوتاه مدت در ناحیه CA1 هیپوکمپ نقشی ندارند.
سعید موسوی پور، محبوبه السادات الحسینی، سید رضا میر مهدی،
دوره 17، شماره 10 - ( دی 1393 )
چکیده
زمینه وهدف: این پژوهش با توجه به نظریه زایندگی و رکود اریکسون به بررسی تأثیر انتقال تجارب سالمندان زن بر میزان افسردگی، احساس پیری و تغییرات جسمانی سالمندان ساکن در مؤسسه خیریه جامع توانبخشی شهر اراک است پرداخته است.
مواد و روشها: در طی یک مطالعه شبه تجربی، 30 سالمند زن ساکن در سرای سالمندان که سن آنها بالای 65 سال بود و در آزمون افسردگی سالمندان نمره 9 به بالا کسب کرده بودند انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه 15 نفره تقسیم شدند. یک گروه به عنوان گواه و گروه دیگر به عنوان آزمایش انتخاب شد. ابزار گردآوری اطلاعات شامل پرسشنامه افسردگی سالمندان و احساس پیری و تغییرات جسمانی بود. برنامه انتقال تجربیات به صورت پیاپی در طی ده جلسه بر روی گروه آزمون اجرا شد و در نهایت برای تحلیل دادهها از آزمون تی همبسته و مستقل استفاده شد.
یافتهها: ده جلسه انتقال تجربه توانسته بود افسردگی واحساس پیری گروه آزمایش رابه طور معنیداری کاهش دهد ولی این کاهش در مقایسه بین گروههای گواه و آزمون معنیدار نبود. همچنین کاهش تغییرات جسمانی نیز در بین دو گروه معنیدار نبود.
نتیجهگیری: هر چند جلسات آموزش به طور معنیداری موجب کاهش میزان افسردگی و احساس پیری شد اما نداشتن مؤلفههای مناسب و مورد نیاز برای برقراری یک ارتباط متقابل اثر بخش برای گروه آزمایش از موانع اثر بخشی جلسات انتقال تجربه در گروه آزمودنیها بوده است بنابراین کار با گروه سالمندان نیازمند بررسی بیشتری دارد.
حسن پازکی، حسین ایمانی، عبدالحسین شاهوردی، فرح فرخی، لیلاسادات طاهایی،
دوره 17، شماره 12 - ( اسفند 1393 )
چکیده
زمینه و هدف: بلوغ تخمک و لقاح در شرایط آزمایشگاهی از مهمترین قدمها در درمان ناباروری میباشد. در این مطالعه محیطهای بلوغ با عصاره پلاکت خون که دارای غلظت بالایی از فاکتورهای رشد میباشد غنی گردید و میزان از سرگیری میوز و بلوغ تخمکها بررسی گردید.
مواد و روشها: در این مطالعه تجربی تخمکها در حالت ژرمینال ویزیکول از موش سوری ماده بالغ نژاد NMRI جمعآوری گردیدند. محیط بلوغ &alphaMEM بوده و محیطهای کنترلی دارای 5 و10 درصد سرم گاوی بودند و محیط مورد آزمایش با 5 و 10 درصد عصاره پلاکت خون و ترکیب 5 درصد عصاره پلاکت خون به همراه 5 درصد سرم گاوی غنی گردیدند. میزان از سرگیری میوز و بلوغ بعد از 18 ساعت در محیطهای متفاوت بررسی گردید.
یافتهها: میزان تخمکهای بالغ شده در محیط آزمایشی حاوی 5 درصد عصاره پلاکت خون هم با سلول گرانولوزا و هم بدون سلول گرانولوزا نسبت به محیطهای کنترل به شکل معنیدار بالاتر بودند(05/0p<). میزان بلوغ تخمکها در محیط حاوی 5 درصد عصاره پلاکت خون برای گروه حاوی سلول گرانولوزا، 61 درصد و 72 درصد برای گروه بدون سلول گرانولوزا بوده است در حالی که این میزان برای گروه کنترلی 5 درصد سرم گاوی به ترتیب 53 و 50 درصد بود.
نتیجهگیری: عصاره پلاکت خون تاثیر معنیداری بر از سرگیری میوز و بلوغ تخمک در حالت ژرمینال ویزیکول داشته است. بر اساس این نتایج، عصاره پلاکت خون میتواند به عنوان یک محرک بلوغ استفاده گردد.
فرشیده دیدگر، غلامرضا نوری بروجردی، نسرین سادات میرطلایی،
دوره 18، شماره 5 - ( مرداد 1394 )
چکیده
زمینه و هدف: بیماری هیداتیک یک عفونت مشترک بین انسان وحیوان است که از طریق یک کرم نواری از خانواده اکینوکوکوس ایجاد میشود و با ضایعات کیستیک در کبد و ریه و بندرت در سایر قسمتهای بدن بروز مییابد.
معرفی بیمار: مورد شناخته شدهی لوسمی لنفوسیتی مزمن، یک مرد 56 ساله همراه با کیستهای هیداتیک متعدد ریه و کبد بود که با علائم آسیت و درد شکم بستری شد و تحت عمل جراحی لاپاراتومی و درمان با آلبندازول قرار گرفت و در نهایت با علائم انعقاد درون رگی منتشر (DIC)، سپتی سمی و کاهش سطح هوشیاری فوت کرد.
نتیجهگیری: معرفی این بیمار نشان میدهد که کیست هیداتیک عارضهدار در بیماران مبتلا به نقص ایمنی، پیشآگهی بدی دارد و پاسخ مناسبی به درمان جراحی و دارویی نمیدهد.
ابوالفضل مظفری، لطیف معینی، سیامک محبی، فخرالدین حجازی، مریم مروی، وحید علومی دوران، اعظم سادات ناظری،
دوره 18، شماره 5 - ( مرداد 1394 )
چکیده
زمینه و هدف: بیماری قلبی از شایعترین علل مرگ و میر در دنیا و از علل مهم کاهش فعالیت فیزیکی و انجام کارهای روزانه است. هدف از این مطالعه بررسی تأثیر بازتوانی بر ابعاد کیفیت زندگی بیماران قلبی به دنبال آنژیوپلاستی عروق کرونر میباشد.
مواد و روشها: این پژوهش به صورت کارآزمایی بالینی در بخش بازتوانی بر روی 96 بیمار قلبی شهر قم که آنژیوپلاستی عروق کرونر انجام دادند صورت گرفت. نیمی از این تعداد در گروه آزمون و بقیه در گروه کنترل قرار گرفتند. اطلاعات دموگرافیک و پرسشنامه کیفیت زندگی از کلیه بیماران، قبل و بعد از بازتوانی، در گروه مورد و شاهد گرفته شد. دادهها به کمک نرم افزار SPSS نسخه 18 و از طریق شاخصهای آمار مرکزی و نیز توزیع فروانی و همچنین آزمونهای تی مستقل، تی مزدوج و نیز کای مربع در سطح معنی داری 05/0>p تجزیه و تحلیل شد.
یافتهها: از مجموع 96 بیمار، میانگین سنی آنان در گروه آزمون 09/9±21/57 سال و در گروه کنترل 89/10±03/57 سال بود و در مجموع 8/70 درصد بیماران مرد و بقیه زن بودند. ارتباط معنیداری بین بازتوانی قلبی و کیفیت زندگی و زیر مجموعههای آن به جز عملکرد جسمی مشاهده گردید (p<0/001). همچنین میانگین اختلاف نمرات کیفیت زندگی و شش مورد از هشت زیر مجموعه کیفیت زندگی میان گروه کنترل و آزمون در قبل و بعد از بازتوانی معنیدار بود.
نتیجهگیری: به نظر میرسد بازتوانی قلبی بعد از عمل آنژیوپلاستی عروق کرونر در افزایش کیفیت زندگی بیماران نقش دارد.
بهناز سادات عابدی، زهره کیانی، شهربانو پرچمی، مرتضی هاشم زاده چالشتری، عباس دوستی،
دوره 18، شماره 5 - ( مرداد 1394 )
چکیده
زمینه و هدف: کاردیومایوپاتی هایپرتروفیک (HCM) مجموعهای متنوع از بیماریهای قلبی با توارث آتوزومی غالب است که 2/0 درصد از جمعیت جهان را تحت تأثیر قرار داده و شایعترین علت مرگ قلبی ناگهانی در جوانان زیر 35 سال میباشد. حدود 40 درصد از موارد بیماری مربوط به جهش در ژن MYBPC3 است. هدف از این مطالعه بررسی جهشهای ژن MYBPC3 در اگزونهای 15 و 18 بیماران HCM در استان چهارمحال و بختیاری میباشد.
مواد و روشها: در این مطالعه تجربی 30 بیمار مبتلا به HCM انتخاب شدند. DNA به روش استاندارد فنل-کلروفرم استخراج شد، سپس اگزونهای مورد نظر با استفاده از روش PCR تکثیر گردیدند. سپس مراحل SSCP و HA انجام گرفت.
یافتهها: تفاوت آشکاری بین نمونههای کنترل مثبت و سایر نمونهها مشاهده گردید. اما هیچ تفاوتی در اگزونهای مورد بررسی و یا شیفت باندها وجود نداشت.
نتیجهگیری: جهش در اگزونهای ژن MYBPC3 میتواند باعث بروز HCM شود و احتمالاً تغییر در سایر اگزونها عامل بیماری در این منطقه جغرافیایی است و تغییر در اگزونهای مورد بررسی سهم به سزایی در بیماران مبتلا به HCM ندارد. در هرصورت، لازم است برای رسیدن به نتیجهی بهتر بیماران بیشتری مورد مطالعه قرار گیرند.
ملک سلیمانی مهرنجانی، مجید مهدیه، آتناسادات عظیمی،
دوره 18، شماره 7 - ( مهر 1394 )
چکیده
زمینه و هدف: آلفاتوکوفرول به عنوان یک آنتی اکسیدانت قوی نقش مهمی را در مهار رادیکال های آزاد ایفا می کند. هدف از این پژوهش، بررسی نقش آلفاتوکوفرول بر تکثیر سلولی و مهار آپوپتوزیس در سلولهای بنیادی مزانشیم مغز استخوان رت بالغ است.
مواد و روش ها: در این مطالعه پژوهشی، سلول های بنیادی مزانشیم مغز استخوان با روش فلشینگ تحت شرایط استریل استخراج و پس از پاساژ سوم به گروه های کنترل و دوزهای 15 و 25 میکرومولار آلفاتوکوفرول تقسیم شدند و به مدت 21 روز در محیط استئوژنیک شدند (محیط کشت سلولی حاوی 10 درصد سرم جنین گاوی، 10 میلی مولار بتاگلیسرول فسفات، 10 نانومولار دگزامتازون و 50 میکروگرم در میلی لیتر آسکوربیک 3 فسفات) تیمار شدند. سپس میزان تکثیرسلولی، آسیب DNA ، سطح بیان ژن های Bax و Bcl-2 و همچنین تغییرات موفولوژیک سلول ها، طی روند تمایز استئوژنیک مورد بررسی قرار گرفتند و داده ها با روش آماری تحلیل واریانس یک طرفه، تجزیه و تحلیل گردیدند و تفاوت میانگین ها در سطح 05/0 p< معنی دار در نظر گرفته شد.
نتیجه گیری: تکثیر سلولی، میزان قطر هسته و بیان ژن آنتی آپوپتوتیک Bcl-2 در سلولهای بنیادی مزانشیم تیمار شده با آلفاتوکوفرول، در رفتاری وابسته به دوز و در مقایسه با سلولهای گروه کنترل از افزایش معنیداری برخوردار بودند(05/0 p< ). گسترش سیتوپلاسم نیز در سلولهای تیمار شده با آلفاتوکوفرول در مقایسه با سلولهای گروه کنترل مشاهده شد. از آنجایی که آلفاتوکوفرول، کاهش معنیداری در آسیب DNA و بیان ژن آپوپتوتیک Bax در مقایسه با گروه کنترل ایجاد میکند ، بنابراین می تواند آپوپتوزیس را در سلول های بنیادی مزانشیم مغز استخوان، در رفتاری وابسته به دوز مهار کند.
معصومه حبیبیان، پروین فرزانگی، محسن سادات تبار بیشه،
دوره 18، شماره 9 - ( آذر 1394 )
چکیده
زمینه و هدف: التهاب نقش مهمی در پاتوژنز آترواسکلروز ایفا میکند و تعدیل شیوه زندگی یک استراتژی مفید برای پیشگیری از بیماریهای قلبی عروقی است. از این رو، در تحقیق حاضر، اثرات ترکیبی تمرین پیلاتس و مکمل دانه کرفس بر پروتئین جذب شیمیایی مونوسیت-1 و پروتئین واکنشگر C در زنان غیرفعال بررسی شد.
مواد و روشها: در این مطالعه نیمه تجربی، 28 زن داوطلب با میانگین سنی 5/5 ±31 سال، پس از انتخاب به صورت نمونهگیری در دسترس، به طور تصادفی و مساوی به گروههای کنترل، تمرین، مکمل و تمرین+ مکمل تقسیم شدند. تمرین پیلاتس شامل انجام حرکات ورزشی با شدت 50 تا 80 درصد حداکثر ضربان قلب، 3 جلسه در هفته و به مدت 8 هفته بود. گروههای مکمل و مکمل+ تمرین، کپسول حاوی 3/1 گرم دانه کرفس را 3 بار در روز پس از صرف غذا میل نمودند. نمونههای خونی ناشتا قبل و 48 ساعت پس از آخرین مداخلهها جمعآوری شدند. سطوح پروتئین جذب شیمیایی مونوسیت-1 و پروتئین واکنشگر C به روش الایزا اندازهگیری شد.
یافتهها: 8 هفته تمرین پیلاتس، مکمل سازی و مداخله ترکیبی با کاهش معنیدار سطوح پروتئین جذب شیمیایی مونوسیت-1 و پروتئین واکنشگر C همراه بود(05/0>p). به علاوه، مداخلههای ترکیبی و تمرین پیلاتس با افزایش بیشتری در درصد تغییرات این شاخصها در مقایسه با گروه مکمل همراه بود(05/0>p).
نتیجهگیری: بر اساس یافتهها، بخشی از اثرات حمایتی مداخلههای غیردارویی تمرین پیلاتس و مکمل سازی با دانه کرفس ممکن است به علت سرکوب فرآیندهای التهاب باشد.
سید کاظم شکوری، بینا افتخارسادات، فرزانه جوهری، مرتضی قوجازاده، سالار همتی، قادر غفاری،
دوره 18، شماره 9 - ( آذر 1394 )
چکیده
زمینه و هدف: اپی کندیلیت خارجی باعث ایجاد درد و اختلال عملکرد در بسیاری از فعالیتهای روزانه میشود. تزریق استروئید یا فنوفورزیس از درمانهای پیشنهادی در این رابطه هستند. در این مطالعه قصد داریم به مقایسه تأثیر تزریق موضعی دگزامتازون تحت گاید سونوگرافی با فنوفورزیس دگزامتازون در درمان اپی کندلیت خارجی بپردازیم.
مواد و روشها: در این مطالعه کارآزمایی بالینی، بیماران مبتلا به اپیکندیلیت خارجی به طور تصادفی در دو گروه درمانی تزریق (18=n) و فنوفورزیس (18=n) قرار گرفتند. 3 بیمار در گروه فنوفورزیس از ادامه مطالعه منصرف شدند. در گروه تزریق، یک نوبت دگزامتازون با لیدوکایین به کمک سونوگرافی در محل اتصال تاندون اکستانسور مشترک تزریق شد. گروه فنوفورزیس درمان سونوگرافی فراصوتی با ژل دگزامتازون را به مدت 5 دقیقه برای 10 جلسه دریافت کردند. میزان درد بیماران به طور کلی و در انجام فعالیتهای خاص و معمولی بر اساس پرسشنامه PRTEE قبل، یک ماه و سه ماه بعد از درمان مشخص شد.
یافتهها: روند بهبود درد در گروه تزریق در مقایسه با گروه فنوفورزیس به طور آشکار بهتر بود(04/0=p)، ولی تفاوت بارزی از نظر سیر تغییرات زیر گروه عملکردی و امتیاز کلی PRTEE بین دو گروه وجود نداشت. گروه تزریق نسبت به فنوفورزیس به طور بارزی سطح درد و امتیاز کلی بهتری یک ماه بعد از درمان داشتند(به ترتیب، 003/0=p و 01/0=p).
نتیجهگیری: تزریق دگزامتازون نسبت به فنوفورزیس بهبود قابل ملاحظهای در کاهش درد این بیماران داشت که یک ماه بعد از درمان چشمگیرتر بود، ولی نتایج سه ماه بعد از درمان بین دو گروه مشابه بود.
فاطمه سادات سیدآقامیری، نرگس حسین مردی، مهیار جان احمدی، آزاده الهی ماهانی،
دوره 18، شماره 9 - ( آذر 1394 )
چکیده
زمینه و هدف: با توجه به افزایش فعالیت سلولهای گلیای هیپوکمپ در اثر مصرف مزمن مورفین و نقش هیپوکمپ در به خاطر آوری تجربه استفاده از مواد اعتیاد آور، نقش این سلولها را در ایجاد ترجیح مکان شرطی شده در اثر مورفین مورد بررسی قرار دادیم.
مواد و روشها: در این مطالعه تجربی، حیوانات در 4 گروه آزمایشی بررسی شدند. به منظور ایجاد ترجیح مکان شرطی، پس از سازگاری حیوانات با دستگاه ترجیح مکان شرطی شده (CPP) در روز اول، شرطی سازی با تزریق مورفین (5 میلیگرم به ازای هر کیلوگرم) و یا حلال آن (سالین) طی سه روز انجام شد. در روز پنجم، مدت زمان سپری شده در هر بخش قفس CPP و فعالیت حرکتی طی 20 دقیقه ثبت گردید. به منظور بررسی نقش سلولهای گلیای هیپوکمپ در روند ایجاد ترجیح مکانی، این سلولها با تزریق 1 میکرولیتر فلوئوروسیترات 1 نانومول قبل از هر تزریق مورفین، به صورت دو طرفه در داخل هیپوکمپ مهار شدند. آزمون ترجیح مکانی در این گروه و همچنین در گروه دریافت کننده حلال فلوئوروسیترات (بافر فسفات سالین)، قبل از تزریق مورفین انجام گردید.
یافتهها: پیش درمانی با فلوئوروسیترات سبب کاهش اکتساب ترجیح مکان شرطی شده در اثر مورفین گردید. به طوری که کاهش معنیداری (01/0p<، آزمون تی تست غیر زوجی) در نمره شرطی شدن که این گروه (8=n) در مقایسه با گروه دریافت کننده مورفین (9=n) مشاهده شد. تزریق مورفین و نیز پیش درمانی با فلوئوروسیترات بر فعالیت حرکتی حیوان تأثیری نداشت (05/0 p>آزمون، آنووا).
نتیجهگیری: نتایج نشان داد که سلولهای گلیای هیپوکمپ در ایجاد ترجیح مکانی شرطی شده ناشی از مورفین دخیل میباشند.
مرضیه السادات سجادی نژاد، کریم عسگری، حسین مولوی، پیمان ادیبی،
دوره 18، شماره 10 - ( دی 1394 )
چکیده
زمینه و هدف: اخیراً نقش علایم روانشناختی در سیر بیماریهای مزمن و به کارگیری درمانهای روانشناختی به عنوان درمانهای مکمل مورد توجه قرار گرفته است. هدف از پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی مدیریت استرس شناختی-رفتاری، آموزش خوش بینی و درمان طبی مرسوم بر علائم جسمی، استرس ادراک شده، ادراک بیماری و کیفیت زندگی بیماران مبتلا به کولیت اولسراتیو بوده است.
مواد و روشها: در این مطالعه، 30 نفر از بیماران زن مبتلا به کولیت اولسراتیو به شیوه نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند و به طور تصادفی در سه گروه مدیریت استرس شناختی-رفتاری(10 نفر)، آموزش خوش بینی(10 نفر) و درمان طبی مرسوم(10 نفر) قرار گرفتند. هر سه گروه به پرسشنامه استرس ادراک شده، پرسشنامه ادراک بیماری، پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی و شاخص فعالیت بیماری کولیت پاسخ دادند. سپس سه گروه آزمایشی در 9 جلسه مداخله گروهی مدیریت استرس شناختی-رفتاری و آموزش خوش بینی شرکت کردند و پس از آن هر سه گروه مجدداً به مقیاسها پاسخ دادند و این کار در یک پیگیری 6 ماهه تکرار گردید. برای تحلیل دادهها از تحلیل کوواریانس استفاده شد.
یافتهها: نتایج پژوهش حاکی از اثربخشی هر دو شیوه مداخله بر ادراک بیماری، استرس ادراک شده و کیفیت زندگی و عدم اثربخشی مداخلات بر علائم جسمانی بود.
نتیجهگیری: در مجموع میتوان اظهار داشت که مداخلات روانشناختی از جمله مدیریت استرس و آموزش خوش بینی میتواند در بهبود علائم روانشناختی بیماران مبتلا به بیماری کولیت اولسراتیو و درمان جامع آنها سودمند باشد.
محمدرضا قدرتی، علیرضا پورنجفیان، محمد نیاکان، محمد ضیاء توتونچی قربانی، فاطمه سادات مظهری،
دوره 18، شماره 10 - ( دی 1394 )
چکیده
زمینه و هدف: کاهش مدت اثر داروهای آرامبخش و افزایش کیفیت اثر آنها یکی از وظایف تیم درمانی بخش مراقبتهای ویژه است. هدف از انجام این مطالعه، مقایسه اثرات آرامبخشی این داروها در بیماران جراحی اعصاب تحت ونتیلاسیون مکانیکی میباشد.
مواد و روشها: در این مطالعه کار آزمایی بالینی دو سو کور، تعداد 70 بیمار بستری در بخش مراقبتهای ویژه جراحی اعصاب که تحت تهویهی مکانیکی قرار داشتند، وارد مطالعه شدند. بیماران به صورت تصادفی در یکی از گروههای رمی فنتانیل یا فنتانیل قرار گرفتند. گروه اول انفوزیون رمی فنتانیل به میزان 05/0 میکروگرم بر کیلوگرم در دقیقه و گروه دوم انفوزیون فنتانیل به میزان 1 میکروگرم بر کیلوگرم در ساعت در 24 ساعت اول جهت آرامبخشی و بیدردی دریافت نمودند. در طول مطالعه و در فواصل معین، اسکور آرامبخشی، معیار Minogue و پارامترهای همودینامیکی برای آنها ارزیابی گردید.
یافتهها: دو گروه از نظر متغیرهای دموگرافیک مانند سن، جنس و وزن بدن اختلاف آماری معنیداری نداشتند. نتایج حاصل از این مطالعه نشان دهنده اختلاف معنیدار دو گروه در اسکور آرامبخشی (0001/0p=) و معیار Minogue (0001/0p=) بوده و هر دو متغیر به طور معنیداری در گروه رمی فنتانیل پایینتر بودند. تعداد ضربان قلب (011/0p=) و میانگین فشار خون شریانی (007/0p=) نیز در گروه فنتانیل به طور معنیداری بالاتر بود.
نتیجهگیری: در مجموع، آرامبخشی ناشی از رمی فنتانیل دارای مزایای نسبی متعددی نسبت به داروی قدیمی تر فنتانیل میباشد و سبب آرامبخشی موثرتر و کنترل بهتر متغیرهای همودینامیک بیماران تحت ونتیلاسیون مکانیکی میگردد.
علی ناظمی، مهدیه السادات غفاری، محسن دالوندی،
دوره 19، شماره 1 - ( فروردین 1395 )
چکیده
زمینه و هدف: میلومننگوسل یکی از نقایص شایع مادرزادی در کودکان است. علاوه بر درمانهای معمول این بیماری و اختلالات آن، جراحی ترمیمی میلومننگوسل نیز در بسیاری از موارد انجام میشود. هدف از مطالعه حاضر، بررسی نقش جراحی ترمیمی میلومننگوسل در پیش آگهی کودکان مبتلا به میلومننگوسل بود.
مواد و روشها: این مطالعه مورد – شاهدی در سالهای 1380 تا 1392 بر روی 60 کودک مبتلا به میلومننگوسل در بخش جراحی مغز و اعصاب دو بیمارستان ولی عصر (عج) و امام خمینی (ره) شهرهای اراک و ایلام انجام گرفت. کودکان براساس قابل انجام بودن یا نبودن جراحی ترمیمی میلومننگوسل، به ترتیب در دو گروه 30 نفره قرار گرفتند. پیش آگهی بیماران با استفاده از میزان مرگ و میر و معیار رتبهبندی معلولیت و ناتوانی استارک و دراموند مورد بررسی قرار گرفت. در نهایت، دادهها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخهی 18 تجزیه و تحلیل شد.
یافتهها: درجات بالاتر معلولیت فیزیکی (003/p=0)، اختلالات سیستم ادراری(006/p=0)، اختلال وضعیت هوشی (001/p=0)، ناتوانی کلی (006/p=0) و میزان مرگ و میر، به شکل معنیداری در گروه کنترل نسبت به گروه مورد بیشتر بود و بین موارد مبتلا به هیدروسفالی نیازمند به درمان (3/p=0)، تفاوت معنیداری بین دو گروه وجود نداشت.
نتیجه گیری: براساس نتایج مطالعه حاضر، مرگ و میر، ناتوانی کلی و پیشآگهی کودکانی که تحت جراحی میلومننگوسل قرار نگرفتهاند، بدتر از کودکانی است که این جراحی در آنها انجام شده است. در نتیجه، عمل جراحی زود هنگام میلومننگوسل در کودکان مبتلا به علت تأثیر آن در بهبود پیشآگهی و کیفیت زندگی بیماران توصیه میشود.
مهدیس نافع، نورالسادات کریمان، زهره کشاورز، فراز مجاب، سمیرا چای بخش،
دوره 19، شماره 1 - ( فروردین 1395 )
چکیده
زمینه و هدف: خونریزی سنگین قاعدگی روی کیفیت زندگی تأثیر منفی دارد. مطالعه حاضر جهت بررسی تأثیر عصاره هیدروالکلی کیسه کشیش بر منوراژی انجام گرفته است.
مواد و روشها: این کارآزمایی بالینی، روی90 نفر از زنان با شکایت خونریزی شدید قاعدگی انجام شد. نمونهها پس از یک سیکل کنترل میزان خونریزی، به طور تصادفی در دو گروه کیسه کشیش و کنترل قرار گرفتند. برای هر دو گروه، 500 میلیگرم کپسول مفنامیک اسید هر 8 ساعت از روز اول قاعدگی تا اتمام آن و حداکثر به مدت 7 روز برای دو سیکل متوالی تجویز شد. در گروه کیسه کشیش علاوه بر مفنامیک اسید، 500 میلیگرم کپسول کیسه کشیش هر 12ساعت از روز اول تا اتمام آن حداکثر به مدت 7 روز تجویز شد. در گروه کنترل به جای کپسول کیسه کشیش پلاسبوی آن با همان دستور تجویز شد. دادهها قبل و بعد از درمان با استفاده از نرم افزار SPSS مقایسه شدند.
یافتهها: میانگین میزان خونریزی در گروه کیسه کشیش از 27/135 در سیکل کنترل به 13/69 در سومین سیکل و در گروه شاهد از 91/133 در سیکل کنترل به 44/75 در سومین سیکل کاهش یافت(001/p<0). میانگین طول مدت خونریزی در گروه کیسه کشیش از 38/7 در سیکل کنترل به 40/5 در سومین سیکل و در گروه شاهد از 91/6 در سیکل کنترل به 31/5 در سومین سیکل کاهش یافت(001/p<0).
نتیجهگیری: به نظر میرسد عصاره کیسه کشیش در کاهش میزان و مدت خونریزی قاعدگی در زنان سنین باروری مبتلا به خونریزی شدید قاعدگی موثر است.
کبری جهانگیری زاده، محبوبه نصیری، نعیمه السادات اثماریان،
دوره 19، شماره 1 - ( فروردین 1395 )
چکیده
زمینه و هدف: سقط خود به خودی مکرر یک اختلال هتروژن با شیوع بالای 1 درصد در میان زنان سنین باروری میباشد، که به عنوان از دست رفتن بارداری بیش از دو بار تعریف میگردد. میانجیهای ایمنی شامل سیتوکینها ماهیت عمل سلولهای ایمنی در پاسخ به شرایط ناسازگار بافتی را تعیین میکنند. فاکتور محرک کلونی (CSF3) سیتوکینی است که با تأثیر برروی بیان سایر سیتوکینها ازجمله IL-4 و افزایش بیان آن، پاسخ ایمنی برعلیه جنین سمی آلوگرافت را سرکوب مینماید. این مطالعه با فرض تأثیر پلیمورفیسم rs1042658 در موقعیت 3’UTR ژن CSF3 بر روی میزان بیان و پایداری رونوشت ژن CSF3 برای اولین بار در ارتباط با استعداد سقط مکرر انجام گرفت.
مواد و روش: در این مطالعه مورد- شاهدی، 122 زن مبتلا به RPL و 140 زن بارور طبیعی به عنوان گروه شاهد مورد مطالعه قرار گرفتند. توزیع ژنوتیپی پلیمورفیسم با روش T-ARMS PCR ارزیابی و نتایج حاصل با استفاده از آزمون آماری رگرسیون لجستیک تجزیه و تحلیل گردید.
یافتهها: فراوانی ژنوتیپی در ناحیه 3’UTR ژن CSF3 در گروه بیمار و کنترل با هم مقایسه شد که از نظر آماری اختلاف معنیداری در جهت حفاظت در برابر بروز سقط در ژنوتیپهای حامل آلل T بین دو گروه دیده شد(05/0>p). سابقه بروز سقط در خویشاوندان افراد مبتلا نسبت به خویشاوندان افراد سالم اختلاف قابل توجهی را نشان داد(05/0=p).
نتیجهگیری: یافتههای حاصل ارتباط معنیداری بین پلیمورفیسم rs1042658 و بروز سقط نشان داد، به نظر میرسداین مارکر میتواند در ایجاد استعداد ابتلا به بیماری نقش داشته باشد.
سمیه کدخدایان، شیوا ایرانی، سید مهدی سادات، فاطمه فتوحی، اعظم بوالحسنی،
دوره 19، شماره 4 - ( تیر 1395 )
چکیده
زمینه و هدف: یکی از پروتئینهای مهم ویروس HIV-1 به نام Nef نقش مهمی در چرخه تکثیر ویروس و پیشرفت بیماری ایدز دارد و القای پاسخ ایمنی بر ضد آن میتواند تا حدی عفونت ویروسی را مهار نماید. به علاوه، بخشی از ناحیه پروتئین فعال کننده رونویسی (Tat، اسید آمینههای 48 تا 60) از ویروس HIV توانسته است به عنوان یک پپتید نفوذ کننده سلولی (CPP) عمل نماید. در این تحقیق، برای اولین بار کلونینگ و بیان فیوژن Tat-Nef در باکتری اشرشیاکلی صورت گرفت. تأیید بیان پروتئین توسط آنالیز وسترن بلات و تخلیص آن از طریق روش رنگ آمیزی معکوس انجام شد.
مواد و روشها: در این مطالعه تجربی، ابتدا کلونینگ فیوژن Tat-Nef در وکتور بیانی pGEX6p2 صورت گرفت. سپس القای بیان پروتئین نوترکیب Tat-Nef در باکتری اشرشیا کلی سویه BL21 (DE3) توسط القا کننده IPTG انجام شد. تأیید بیان از طریق تکنیک SDS-PAGE و وسترن بلات با استفاده از آنتیبادی منوکلونال ضد Nef صورت گرفت. سپس، تخلیص پروتئین فیوژن توسط تکنیک رنگ آمیزی معکوس از روی ژل انجام شد.
یافتهها: نتایج آنالیز PCR و هضم آنزیمی، وجود باند واضح حدود 726 جفت باز را روی ژل آگارز تأیید کرد که نشانگر کلونینگ صحیح فیوژن Tat-Nef در وکتور بیان پروکاریوتی pGEX6p2 بود. همچنین، وجود باند پروتئینی حدود 54 کیلودالتون روی ژل SDS-PAGE نشانگر بیان پروتئین Tat-Nef بود که توسط آنتیبادی منوکلونال ضد Nef در آنالیز وسترن بلات تأیید شد.
نتیجهگیری: پروتئین فیوژن نوترکیبTat-Nef تخلیص شده به عنوان یک آنتی ژن برای طراحی واکسن پروتئینی در مقابل عفونت ویروس HIV استفاده خواهد شد.
عبدالرضا یاوری، فرهاد فاتحی، حمید دالوند، اکرم ولی زاده، رحمت اله مرادزاده، فریده السادات میرحسینی،
دوره 19، شماره 6 - ( شهریور 1395 )
چکیده
زمینه و هدف: اختلالات گفتار از نظر روانی-اجتماعی منجر به صدمات جبران ناپذیری در فرآیند رشد و تکامل گفتار و زبان کودکان میشود. اختلالات گفتاری؛ به آسیب در صوت، تولید صداهای گفتاری و روانی کلام گفته میشود که به دلیل تاخیر یا آسیب در مکانیسم کنترل حرکتی گفتار، آسیب در سیستم اعصاب مرکزی یا محرکهای زبانی نامناسب و استفاده بد از صوت ایجاد میگردد.
مواد و روشها: این مطالعه شیوع اختلال گفتار را در1393 نفر دانش آموز پایه اول تا ششم ابتدایی شهر اراک مورد بررسی قرار میدهد. پس از جمعآوری نمونه گفتار پیوسته و توصیف تصاویر، خواندن متن و آزمون اطلاعات آوایی از هر دانش آموز، علایم آسیب شناختی شامل لکنت، اختلال صوت و اختلال تولید در برگه مخصوص ثبت گردید.
یافتهها: شیوع اختلال تولید آسیب، صوت و لکنت به ترتیب 8، 3/5، 1 درصد و شیوع اختلال گفتار 11/9 درصد بود. با بالا رفتن پایه تحصیلی از میزان مبتلایان به اختلالات گفتار کم میشود. 12/2 درصد از دانش آموزان پسر و 11/7 درصد از دانش آموزان دختر مقطع دبستان شهر اراک دارای اختلال گفتار بودند.
نتیجهگیری: شیوع اختلال گفتار دانش آموزان مقطع ابتدایی شهر اراک با شیوع اختلال گفتار در کرمانشاه مشابه میباشد، ولی میزان آن از بسیاری از مطالعات دیگر انجام گرفته در داخل کشورکمتر میباشد. به نظر میرسد تنوع نژادی و فرهنگی تأثیری در بالا رفتن شیوع گفتار در شهر اراک ندارد.