جستجو در مقالات منتشر شده


27 نتیجه برای عباسی

اسدالله عباسی، مجتبی امانی، نوروز نجف زاده، محمد ماذنی،
دوره 16، شماره 11 - ( 11-1392 )
چکیده

زمینه و هدف‌: رتینوئیک اسید تمام ترانس به عنوان یکی از متابولیت های ویتامین A، در القای تمایز، رشد و تکثیر سلول های اپیتلیالی نقش دارد. این ماده باعث توقف چرخه سلولی در مرحله ی G0/G1 و القای آپوپتوز می شود. داروی ضد سرطان سیس‌پلاتین با اتصال متقاطع به DNA موجب القای آپوپتوز می شود که در درمان سرطان های تخمدان، سر و گردن ، مری ، معده و ملانوما استفاده می شود. مطالعات قبلی بر روی برخی رده‌های سلولی سرطان تخمدان و ملانوما بیانگر اثرات افزایشی رتینوئیک اسید با سیس‌پلاتین می باشد، مطالعه حاضر اولین مطالعه در مورد اثرات همزمان رتینوئیک اسید تمام ترانس و سیس‌پلاتین بر روی رده سلولی سرطان مری KYSE-30 می‌باشد.

مواد و روش ها‌: رده سلولی KYSE30 در حضور و عدم حضورغلظت های مختلف رتینوئیک اسید و ترکیب آن با سیس پلاتین کشت داده شد، سپس مرگ سلولی با روش های کلونوژ&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwj&zwjنیک و رنگ آمیزی آکریدین اورنج/اتیدیوم بروماید بررسی گردید.

یافته‌ها: نتایج حاکی ازالقاء تمایز سلولی در رقت های 15&le میکرومولار رتینوئیک اسید است. رقت های پائین تر تینوئیک اسید، باعث مرگ سلولی و کاهش تعداد کلونی در حضور و نیز عدم حضور سیس پلاتین گردید(p&le0.05). ترکیب 10 میکرومولار رتینوئیک اسید باµg/ml 5 و10 سیس پلاتین بهترین اثر را در کاهش تعداد کلونی و افزایش مرگ سلولی را نشان داد.

نتیجه گیری: استفاده همزمان از رقت های پایین رتینوئیک اسید و سیس‌پلاتین باعث افزایش آپوپتوز و نکروز و در نتیجه کاهش تعداد کلونی رده سلولی KYSE30 در مقایسه با سیس پلاتین به تنهایی می شود.


نسیم عباسی، زیور صالحی، یوسف علیزاده،
دوره 17، شماره 9 - ( آذر 1393 )
چکیده

زمینه و هدف: رتینوپاتی دیابتی یکی از عوارض شدید دیابت بوده و موجب نابینایی در بزرگسالان در سراسر جهان می‌شود. افزایش قند خارج سلولی در دیابت، محرک تولید گونه‌های واکنش پذیر اکسیژن و افزایش استرس اکسیداتیو می‌باشد. گلوتاتیون S– ترانسفرازها، آنزیمی است که موجب محافظت انسان در برابر آسیب‌های حاصل از ترکیبات اکسیژنی واکنش پذیر می‌شود. در مطالعه حاضر به بررسی ارتباط پلی مورفیسم ژن GSTP1 با بیماری رتینوپاتی دیابتی پرداخته شده است.

مواد و روش ها: در این مطالعه مورد- شاهدی 70 بیمار مبتلا به رتینوپاتی دیابتی و 70 فرد سالم مورد بررسی قرار گرفتند. DNA از لوکوسیت‌های خون محیطی استخراج گردید. تعیین ژنوتیب با استفاده از تکنیک PCR-RFLP صورت گرفت. آنالیز آماری به وسیله برنامه MedCalc نسخه 12 انجام شد.

یافته‌ها: فراوانی ژنوتیپ‌های Ile/Ile و Ile/Val ژن GSTP1 در بیماران به ترتیب برابر با 42/71 و 57/28 درصد بود در حالی که در گروه بیمار 58/78 و 42/21 درصد به دست آمد. آنالیز آماری تفاوت معنی‌داری بین گروه بیمار و کنترل نشان نداد(05/0p<).

نتیجه‌گیری: ارتباط معنی‌دار بین پلی مورفیسم ژن GSTP1 و بیماری رتینوپاتی دیابتی در جمعیت مورد مطالعه مشاهده نشد. با این وجود جهت تعیین نقشGSTP1 در بیماری رتینوپاتی دیابتی به مطالعات وسیع‌تری نیاز است.


صفیه عباسی، بهنام زمانزاد،
دوره 18، شماره 6 - ( شهریور 1394 )
چکیده

  زمینه و هدف: کلونیزاسیون با استافیلوکوکوس اورئوس مقاوم به متلی سیلین (MRSA) به بیماران بستری یا افراد با عوامل خطر زمینه ‏ ای محدود نمی ‏ شود، بلکه سویه ‏ های اکتسابی از جامعه هم در آن دخیل هستند. هدف از این مطالعه، شناسایی ژن ‏های etA و etB در سویه ‏ های استافیلوکوکوس اورئوس جدا شده از نمونه ‏ های بالینی بیمارستان ‏ های آموزشی درمانی شهرکرد در سال 1393 می‏باشد.

  مواد و روش ها: در این مطالعه توصیفی، 220 نمونه بالینی از بیمارستان ‏ های آموزشی درمانی شهرکرد جمع ‏ آوری گشت و ویژگی ‏ های میکروبیولوژیک نمونه ‏ ها با استفاده از روش ‏ های استاندارد میکروبیولوژیک تعیین شد. سویه ‏ های مقاوم به متی ‏ سیلین با استفاده از روش کشت در محیط حاوی اگزاسیلین شناسایی شدند و از روش واکنش زنجیره ‏ ای پلیمراز (PCR) برای ردیابی ژن ‏ های ویرولانس etA و etB استفاده شد. مقاومت القایی به کلیندامایسین به روش آزمون دی (D-test) انجام شد.

  یافته‏ها: از میان 220 سویه جدا شده، 110سویه به عنوان استافیلوکوکوس اورئوس شناسایی و 13 ایزوله استافیلو کوکوس اورئوس مقاوم به متی سیلین جداسازی شد و فراوانی ژن ‏ های etA و etB در سویه ‏ های مورد بررسی به ترتیب برابر با 6/7 و 3/15 درصد به دست آمد. هم‏چنین چهار ایزوله (2 درصد) مقاومت القایی به کلیندامایسین داشتند.

  نتیجه گیری: نتایج این مطالعه تایید کننده وجود سویه اکتسابی از جامعه در شهرکرد است و نیز نشان ‏ گر وجود ژن ‏ های et A و etB در سویه ‏ های مورد مطالعه و انتقال آن به سویه ‏ های استافیلوکوکوس اورئوس مقاوم به متی ‏ سیلین کسب شده از بیمارستان و هم‏چنین گسترش و انتقال این سویه ‏ ها در جامعه است.


سونیا زمانی، فرهاد مشایخی، زیور صالحی، نسیم عباسی،
دوره 18، شماره 11 - ( بهمن 1394 )
چکیده

زمینه و هدف: رتینوپاتی دیابتی عارضه‌ای ناشی از دیابت است که باعث کوری در بزرگ‌سالان می‌شود. با افزایش قند خارج سلولی، ‌استرس‌های اکسیداتیو افزایش می‌یابد که در نتیجه گونه‌های واکنش‌پذیر اکسیژن تولید می‌شود. گلوتاتیون پراکسیداز1 که از طریق ژن GPX-1 کد می‌شود، آنزیم کلیدی حفاظت رگ‌ها در برابر ‌استرس‌های اکسیداتیو می‌باشد. هدف از این مطالعه، بررسی ارتباط پلی مورفیسم Pro 198 leu ژن GPX-1 در بیماران مبتلا به رتینوپاتی دیابتی است.

مواد و روشها: در این تحقیق مورد- شاهدی، 160 نمونه خون از 80 بیمار مبتلا به رتینوپاتی دیابتی و 80 فرد سالم مورد بررسی قرار گرفت. به منظور تعیین ژنوتیپ ژن GPX-1 از تکنیک PCR- RFLP به کمک آنزیم ApaI استفاده گردید. تحلیل داده‌ها با استفاده از نرم افزار مدکالک نسخه‌ی 12.1 انجام شد.

یافتهها: فراوانی ژنوتیپ‌های Leu/Leu، Leu/Pro، Pro/Pro ژن GPX-1 در بیماران به ترتیب 10، 5/62 و 5/27 درصد بود، در حالی که در گروه کنترل به ترتیب 10، 70 و 20 درصد محاسبه شد. به عبارت دیگر، فراوان ترین ژنوتیپ در گروه بیمار و کنترل هتروزیگوت Ile/Pro بود. بر پایه نتایج به دست آمده از این مطالعه، تفاوت معنی‌داری در توزیع ژنوتیپی GPX-1 بین افراد مبتلا به رتینوپاتی دیابتی و کنترل دیده نشد(52/0p=).

نتیجهگیری: بر اساس این مطالعه، پلی مورفیسم Pro 198 leu ژن Gpx-1 با بیماری رتینوپاتی مرتبط نیست. با این وجود، جهت تعیین نقش دقیق ژن Gpx-1 در بیماری رتینوپاتی دیابتی به مطالعات وسیع‌تری با تعداد نمونه‌های بیشتر در جمعیت رشت نیاز است.


بهزاد عابدی، عطااله عباسی، یاشار سرباز، عاطفه گشوارپور،
دوره 19، شماره 3 - ( خرداد 1395 )
چکیده

زمینه و هدف: ALS یک بیماری عصبی ماهیچهای پیش رونده است که از مهمترین مشخصات آن تخریب نورونهای حرکتی در سیستم عصبی مرکزی و محیطی است. در حال حاضر هیچ روش کلینیکی دقیقی برای تشخیص این بیماری ارائه نشده است. در اغلب موارد افراد دارای ALS به دلیل اختلالات موجود در سیستم عصبی نمیتوانند به صورت عادی راه بروند. به همین دلیل، یکی از روشهای مفید برای تشخیص این بیماری از سایر بیماریهای عصبی و یا تشخیص بیماران مبتلا به ALS از افراد سالم، تحلیل سیگنال حرکتی راه رفتن است.

مواد و روش‌ها: در این مطالعه از دادگان موجود در سایت فیزیونت استفاده شده است. این پایگاه دادهای از 13 بیمار دارای ALS(ALS1,ALS2,…,ALS13) به همراه 16 فرد سالم (CO1,CO2,…,CO16) تشکیل شده است. افراد بیمار شرکت کننده در این مطالعه هیچگونه سابقه بیماری عصبی دیگری نداشتند و در هنگام راه رفتن از هیچ وسیله کمکی مانند ویلچر استفاده نمیکردند.

یافته‌ها: در این مطالعه از طیف توان که از ویژگیهای فرکانسی است، برای آشکارسازی تفاوتهای احتمالی سریهای زمانی افراد بیمار و سالم استفاده شد. توان طیف هر دو گروه در فرکانسهای بالا مشابه است، ولی در فرکانسهای پایین، توان طیف در افراد سالم معمولاً کمتر از افراد بیمار است.

نتیجه‌گیری: شبکه عصبی مصنوعی با بیان‌گر قدرت تفکیک 83 درصد برای مجموعه داده‌های آزمایش در بین افراد سالم و بیمار به کار رفت. به نظر می‌رسد این الگوریتم روش مناسبی برای جداسازی افراد بیمار و سالم در مراحل اولیه بیماری باشد.


رحمان سوری، محمد رضا اسد، محبوبه خسروی، صادق عباسیان،
دوره 19، شماره 4 - ( تیر 1395 )
چکیده

زمینه و هدف: آیریزین، مایوکاین جدیدی است که اثرات مفید خود را از طریق افزایش هزینهکرد انرژی نشان می‏دهد. هدف از تحقیق حاضر تعیین اثر تمرین ورزشی هوازی زیربیشینه بر آیریزین سرمی و تغییر مقاومت انسولینی ناشی از تمرینِ مرتبط با آیریزین در مردان چاق بود.

مواد و روش‏ها: نمونه آماری تحقیق تجربی را 26 آزمودنی چاق تشکیل می‏دادند که به نحو تصادفی در گروه‏های تجربی قرار گرفتند. گروه اول (13 آزمودنی) برنامه تمرینی هوازی را تقریباً با شدتی برای با 50 تا 60 درصد ضربان قلب بیشینه به مدت 10 هفته مداوم تمرینی( 3 جلسه در هفته و هر جلسه 30 الی 45 دقیقه) انجام دادند و گروه دوم (13 آزمودنی) هیچ نوع فعالیتی را در طول مداخله ورزشی انجام ندادند. پس از مداخله‏های تحقیقی، سطوح سرمی آیریزین، شاخصهای مقاومت انسولینی، ترکیب بدنی و حداکثر اکسیژن مصرفی بررسی شد. در نهایت، داده‏ها با استفاده از نرم افزار آماری Stata مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.

یافته‏ها: بررسی‏های آماری نشان داد که مقادیر سرمی آیریزین پس از مداخله تحقیقی در گروه تمرین ورزشی نسبت به گروه کنترل به طور معنی‌داری افزایش یافته است(022/0=p ، 22/6±75/14). در همین راستا، تنها درصد چربی بدنی (57/0±242/1) و هم‏چنین حداکثر اکسیژن مصرفی (328/0±509/1) آزمودنیها به طور معنی‌داری افزایش یافته بود (به ترتیب034/0=p و 0/0001=p). با این حال، تغییرات معنی‌داری در شاخصهای مقاومت انسولینی در ارتباط با آیریزین مشاهده نشد(0/05<p).

نتیجه‏ گیری: مطالعه حاضر نشان داد که آیریزین سرمی متعاقب 30 جلسه تمرین هوازی زیربیشینه مستقل از تغییرات مقاومت انسولینی در افراد چاق افزایش می‏یابد.


عاطفه گشوارپور، عطااله عباسی، عاتکه گشوارپور،
دوره 19، شماره 7 - ( مهر 1395 )
چکیده

زمینه و هدف: تفاوت‌های فردی، به ویژه جنسیت، نقش مهمی در چگونگی پاسخ افراد به احساسات دارد. در تحقیقات علوم شناختی، تحلیل سیگنال‌های بیولوژیکی به عنوان یکی از راه‌های مطمئن در بررسی این پاسخ‌ها معرفی شده است. در این مقاله، با اتخاذ رویکردی جامع بر روش‌های پردازش سیگنال‌های حیاتی، مطالعه دقیقی بر مسأله تفاوت‌های میان زنان و مردان به تحریکات احساسی مختلف از جمله ترس، غم، شادی و آرامش شده است.

مواد و روش‌ها: بر این اساس، روش‌های پردازش سیگنال به سه دسته کلی تحلیل‌های خطی، ویولت و غیرخطی تقسیم می‌شود. در روش پیشنهادی، ویژگی‌های مختلف از هر سه دسته و از سه سیگنال خودمختار (شامل سیگنال‌های قلبی، پالس انگشت و هدایت الکتریکی پوست) استخراج گردید. برای ایجاد احساسات در افراد، قطعات موسیقی معتبر از چهار کلاس احساسی پخش شد.

یافتهها: نتایج بیان‌گر وجود الگوهای متفاوت در پاسخ به تحریکات احساسی مختلف در میان زنان و مردان بوده است. این تفاوت‌ها در ویژگی‌های سیگنال پالس نسبت به دو سیگنال دیگر مشهودتر بود. از میان کلاس‌های احساسی، ترس بیش‌ترین نرخ تمایز در پاسخ‌های احساسی خانم‌ها و آقایان را ایجاد کرده است.

نتیجهگیری: این مطالعه سعی کرده است تا با بررسی جامع سیگنال‌های خودمختار و روش‌های مختلف پردازش، بتوانند بینش جدید و درک بهتری از تفاوت‌های جنسیتی افراد در پاسخ‌های احساسی را ارائه نماید. به علاوه، به محققان کمک می‌‌کند در مواجهه با حجم وسیعی از اطلاعات به دست آمده از تحلیل سیگنال، تصمیمی مناسب در جهت شناسایی روش پردازشی کارآمد اخذ نمایند.


رحمان سوری، فردین سهرابی، سیروس چوبینه، علی اصغر رواسی، کاظم باعثی، صادق عباسیان،
دوره 19، شماره 11 - ( بهمن ماه 1395 1395 )
چکیده

چکیده

زمینه و هدف: پروتئین-تیروزین فسفاتاز 1 نوع B(PTP1B) یک آنزیم کلیدی در دفسفوریله کردن گیرنده انسولینی(IR) و ایجاد مقاومت انسولینی است. هدف از این تحقیق، تعیین اثر 12 هفته تمرین هوازی بر بیان ژن پروتئین-تیروزین فسفاتاز 1 نوع B و مقاومت انسولینی رتهای دیابتی بود.

مواد و روش ‏ها: در این تحقیق، 16 سر رت نژاد ویستار در دو گروه تمرین هوازی و کنترل قرار گرفتند. پس ازالقای دیابت به روش درون صفاقی، رت‎های گروه تمرین هوازی، پروتکل تمرینی‎شان را به مدت 12 هفته، 5 جلسه در هفته و با افزایش تدریجی سرعت (18 الی 26 متر بر دقیقه) و زمان (10 الی 55 دقیقه) دویدن روی تردمیل انجام دادند. سپس، نمونه‌گیری خونی و بافت‏ برداری از عضله دو قلوی رت‏ های دیابتی انجام شد. نشان‌گرهای مقاومت انسولین با استفاده از کیت‎های تجاری و بیان ژن PTP1B از طریق روش Real-Time PCR مورد ارزیابی قرار گرفتند.

یافته‏ ها: نتایج بیان‌گر کاهش معنی‌دار PTP1B در رت‎های دیابتیِ گروه تمرین هوازی بود(0001/0=p). هم‌چنین، مقادیر گلوکز و مقاومت انسولینی رت‎های گروه تمرین هوازی به طور معنی‌دار کاهش یافته بود(به ترتیب، 02/0=p و 006/0=p). با این حال، میزان انسولین سرمی رت‏ های گروه کنترل به طور معنی‌داری افزایش یافته بود(015/0=p).

نتیجه ‏گیری: به نظر می ‏رسد پروتکل تمرین هوازی در رت‎های دیابتی قادر است مقاومت انسولینی و PTP1B را به طور معنی‌داری کاهش دهد. هم‌چنین، وجود ارتباط بین PTP1B و مقاومت انسولینی احتمالا موید این مطلب است که هر گونه تغییر در مقاومت انسولینی به واسطه تمرین ورزشی، با کاهش تنظیم منفی مسیر سیگنالی انسولین انجام می‏ پذیرد.


بهمن حسنوند، رحمان سوری، صادق عباسیان، مهسا رستگار مقدم منصوری،
دوره 20، شماره 1 - ( فروردین 1396 1396 )
چکیده

چکیده

زمینه و هدف: در پاسخ به فعالیت ورزشی، تغییرات سایتوکاینهای التهابی و ضد التهابی متفاوتی در درون فضای بافتی و هم‌چنین گردش خون عمومی ایجاد می‎شود. هدف از تحقیق حاضر، تعیین اثر سه هفته تمرین متناوب شدید بر لیپوکالین-2 و اینترلوکین-1 بتا در هیپوکمپ موشهای صحرایی بالغ سالم بود.  

مواد و روش‏ ها: 20 سر موش صحرایی نژاد ویستار در دو گروه تمرین و کنترل قرار گرفتند. گروه تمرین، 15 وهله‎ی 4 دقیقه‎ای تمرینات را به مدت 60 دقیقه با 85 تا 90 درصد VO2max و چهار جلسه در هفته(به مدت سه هفته) اجرا ‏کرد. سپس، نمونه‌گیری خونی جهت ارزیابی کیت‎های الایزا و بافت‏برداری از هیپوکمپ موشهای صحرایی انجام شد و با استفاده از روش Real-Time PCR مورد ارزیابی قرار گرفتند. هم‌چنین، از آزمون‎های تی وابسته و مستقل برای تعیین تفاوت‎های درون گروهی و بین گروهی استفاده شد.

یافته‏ ها: نتایج بیان‌گر کاهش معنادار مقادیر بیان ژنی لیپوکالین-2 و اینترلوکین-1 بتا در هیپوکمپ موشهای صحرایی در گروه تمرینی بود (به ترتیب 0001/0=p و 0001/0=p). هم‌چنین، کاهش معناداری در مقادیر سرمی لیپوکالین-2 و اینترلوکین-1 بتای موشهای صحرایی در گروه تمرینی مشاهده شد(به ترتیب 017/0=p و 003/0=p).

نتیجه گیری: به نظر می‏ رسد علت کاهش معنادار لیپوکالین-2 متعاقب تمرین کوتاه مدت شدید، تغییرات کاهشی و معنادار اینترلوکین-1 بتا باشد. همچنین، استفاده از پروتکل تمرینی روی تردمیل(با شدت و مدت یاد شده) در موش‎های صحرایی قادر است مقادیر سرمی و هیپوکمپیِ لیپوکالین-2 و اینترلوکین-1 بتا را به طور معناداری کاهش دهد. 


حامد عباسی سلطانی، فرزاد زهساز،
دوره 21، شماره 5 - ( دوماهنامه مهر و آبان 1397 )
چکیده

زمینه و هدف: یکی از مفاهیم مهم در تربیت بدنی و علوم ورزشی فرآیند شناسایی استعداد است. هدف از این پژوهش، بررسی تأثیر پلی‌مورفیسم ژن PPARα بر برخی از عملکردهای ورزشی کودکان 10 تا 12 ساله غیرورزشکار بود.
مواد و روشها: طرح حاضر، در قالب یک تحقیق نیمه تجربی و میدانی با نمونه‌گیری بزاقی انجام شد. جهت تعیین پلی‌مورفیسم ژنها، روشهای بهکاررفته شامل نمونهگیری بزاقی، استخراج DNA بزاقی و روش‌ PCR-RFLP بوده و تست‌‌‌‌های ورزشی نیز عبارت بودند از دوی شاتل ران، پرش طول درجا و دوی 20 متر سرعت. آزمودنی‌های تحقیق را 118 پسر غیرورزشکار سالم 10 تا 12 ساله از شهرستان مرند تشکیل ‌‌‌‌می‌دادند. فرکانس ژنوتیپ بعد از تطبیق با تعادل‌‌‌‌ هاردیوینبرگ با استفاده از تست‌‌‌‌های لون، فیشر و کولموکروفاسمیرنوف آزموده شد. با استفاده از تحلیل کواریانس یکطرفه، میانگین فنوتیپ گروهها با یکدیگر مقایسه گردید. نوع پلی‌مورفیسم به عنوان متغیر پیشبین و عملکردهای ورزشی دوی شاتل ران 20 متر، پرش طول درجا و آزمون 20 متر سرعت به عنوان متغیر ملاک در نظر گرفته شد. تمامی تجزیه و تحلیل‌‌‌‌ها به وسیله نرمافزار SPSS نسخه 22 انجام گرفت.
یافتهها: نتایج نشان داد آزمودنی‌های دارای پلی‌مورفیسم GG ژن PPARα، نسبت به آزمودنی‌های دارای پلی‌مورفیسم CC وGC، عملکرد بهتری در آزمونهای استقامتی داشتند.
نتیجهگیری: ‌‌‌‌می‌توان نتیجه گرفت که پلی‌مورفیسم GG با فعالیتهای استقامتی مرتبط است. ولی پلی‌مورفیسم‌‌‌‌های CC و GC برتری خاصی در فعالیتهای استقامتی، سرعتی و توانی ندارند.

معصومه عباسی، ذبیح اله قارلی پور، احمد راهبر، شهرام ارسنگ جنگ، علی ابرازه، زهره کزازلو،
دوره 21، شماره 6 - ( دو ماهنامه آذر و دی 1397 )
چکیده

زمینه و هدف: در کشور ایران یک چهارم زوج ها تجربه ناباروری داشته‌اند که این مشکل می تواند بر ابعاد مختلف زندگی زناشویی تاثیرگذار باشد. این مطالعه با هدف مقایسه ویژگیهای روانشناختی در زنان بارور و نابارور مراجعه کننده به مراکز بهداشتی و مرکز ناباروری در شهر قم انجام شده است.
مواد و روشها: این مطالعه از نوع توصیفی-تحلیلی مقطعی روی 160 نفر از زنان انجام گرفت. 80 نفر از زنان در سنین باروری بوده و برای دریافت مراقبت‌های روتین کودکانشان به مراکز بهداشتی مراجعه می نمودند و 80 نفر دیگر از میان زنان نابارور مراجعه کننده به مرکز ناباروری بودند که به صورت تصادفی ساده انتخاب گردیدند. دادهها با استفاده از پرسشنامه‌های استاندارد اضطراب، افسردگی و سازگاری زناشویی جمعآوری گردیده و با استفاده از نرم‌افزار آماری SPSS نسخه 20 از طریق آزمونهای دقیق فیشر، تی مستقل و کای اسکوئر تجزیه و تحلیل شد.
یافتهها: از نظر میانگین نمرات افسردگی (005/0= p)، اضطراب (02/0= p)، و سازگاری زناشویی (01/0= p)، تفاوت معنیداری در بین دو گروه مشاهده شد. به طوری که میانگین نمره افسردگی و اضطراب در زنان بارور بیشتر از زنان نابارور بود در حالی که میانگین نمره سازگاری زناشویی در زنان نابارور بیشتر از زنان بارور بود.
نتیجهگیری: از آنجایی که باروری می تواند با عوامل روانشناختی و سایر عوامل زمینهای فرد مرتبط باشد، بنابراین توجه به نیازهای مختلف آموزشی زنان بارور و نابارور باید به طور جدی مدنظر قرار گیرد.

الناز عباسی، جواد جواهری، حمید مؤمنی، احسان اله غزنوی راد،
دوره 22، شماره 2 - ( دو ماهنامه خرداد و تیر 1398 )
چکیده

زمینه و هدف: گونه‌های شیگلا به عنوان یکی از عوامل اصلی ایجاد کننده دیسانتری هستند. هدف از انجام این مطالعه، تعیین شیوع و الگوی مقاومت آنتی بیوتیکی گونه‌های شیگلای جداشده از نمونه‌های اسهال عفونی بیماران شهر خمین است.
مواد و روشها: در یک مطالعه مقطعی توصیفی بین خرداد 1396 تا آخر آبان سال 1397، تعداد 54 نمونه اسهال عفونی وارد مطالعه شدند. نمونههای مدفوع اسهال عفونی بر روی MacConkey agar و Xylose Lysine Deoxycholateagar (XLD) وGram Negative Broth (GN Broth)  کشت داده شدند. پروفایل مقاومت آنتی بیوتیکی ‌به‌صورت فنوتیپی تعیین شد.
ملاحظات اخلاقی: این مطالعه با کد اخلاق IR.ARAKMU.REC.1396.307 به تصویب کمیته اخلاق پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی اراک رسیده است.
یافتهها :از 54 نمونه اسهال عفونی، به کمک کشت، 11 ایزوله (3/20 درصد) گونه‌های شیگلا تشخیص داده شد. از تعداد کل ایزولههای به دست آمده، 9 (8/81 درصد) ایزوله شیگلا سونئی و 2 (1/18 درصد) ایزوله شیگلا فلکسنری بودند. بیشترین میزان مقاومت آنتی بیوتیکی در کوتریموکسازول 11 (100 درصد) ، آمپی سیلین 10 (9/90 درصد) و سفکسیم، سفوتاکسیم و سفتریاکسون 9 (8/81 درصد) مشاهده گردید. در این مطالعه، 8 (7/72 درصد) ایزوله Extended Spectrum Beta-Lactamase (ESBL) و 1 (9 درصد) ایزوله بتالاکتاماز AmpC  مثبت بودند.
نتیجهگیری: این مطالعه نشان داد که گونه‌های شیگلا دارای مقاوت بتالاکتامازی به عنوان عامل مطرح ایجاد دیسانتری باکتریال در نمونههای اسهال عفونی در منطقه خمین میباشند. این نکته باید از طرف متخصصین عفونی به خصوص هنگام درمان اولیه بدون بررسی میکروبیولوژیک مدنظر قرار گیرد.

رسول نجفی، فاطمه امیری، قدرت ا... روشنایی، محمد عباسی،
دوره 22، شماره 2 - ( دو ماهنامه خرداد و تیر 1398 )
چکیده

مقدمه: سرطان کولون یکی از شایع‌ترینسرطان‌های دستگاه گوارش است. این سرطان در بین سرطان‌ها سومین امار مرگ را دارد؛ هدف این مطالعه براورد بقا و تعیین عوامل مؤثربر بقایبیماران سرطان کولون است.
مواد و روش‌ها:در این تحقیق از اطلاعات 193 بیمار مبتلا به سرطان کولونمراجعه‌کننده به کلینیک امام خمینی همدان طی سال‌های1382 تا 1396 در قالب یک مطالعه کوهورت گذشته‌نگر استفاده شد. پیگیری تمام بیماران از طریق مراجعه دوره‌ای و تماس تلفنی تا سال 96 انجام شد. برای براورد بقای بیماران از روشکاپلان مایر استفاده شد،همچنین اثر عوامل پیش‌آگهی دهنده بر بقا توسط مدل رگرسیون کاکس بهدست آمد. نرم‌افزارمورداستفاده برای تجزیه و تحلیل داده‌هاSTATA نسخه 11 و سطح معنی‌داری 05/0 در نظر گرفته شد.
یافته‌ها:میانگین سنی بیماران در زمان تشخیص 9/12±09/57 سال بود. احتمال بقای 1، 3 و 5 ساله کل بیماران به ترتیب 82/0، 61/0 و 48/0 بود. همچنین متغیر مرحله سرطان در مدل کاکس تعیین‌کنندهمدت زمان بقای بیماران بود.
نتیجه‌گیری:بر اساس مدل کاکس تنها مرحله سرطان بر زمان بقای بیماران مبتلا بهسرطان کولون این مطالعه تأثیرگذار بود.لذا تشخیص به‌موقع بیماری باعث پیشگیری از پیشرفت بیماری همچنین افزایش مدت‌ زمان بقای افراد بیمار، به‌ویژه در سنین بالا می‌گردد.
 
نسرین اسدی، امینه احمدی، اسداله عباسی،
دوره 25، شماره 1 - ( فروردین و اردیبهشت 1401 )
چکیده

زمینه و هدف محیط حرفه‌ای، نوع کار، افراط یا تفریط در کار، خطرهای جسمانی، چگونگی تطبیق فرد با محیط کار و رویارویی خانواده کار، منابع استرس یا تنش‌های حرفه‌ای محسوب می‌شوند. استرس شغلی هنگامی پدیدار می‌شود که کار و وظایفی بیش از توان افراد به آن‌ها سپرده شود. این امر بر تندرستی افراد (جسمانی و روانی) تأثیرگذار است. پژوهش حاضر با هدف بررسی ارتباط بین آموزش مدیریت استرس با اخلاق کاری کارکنان انجام شد.
مواد و روش‌ها هدف پژوهش حاضر بررسی ارتباط بین آموزش مدیریت استرس با اخلاق کاری کارکنان بوده است. این پژوهش ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر داده‌ها آمیخته اکتشافی (کیفی و کمی) است؛ ازنظر اجرای پژوهش، ازنوع تحلیل محتوا (مرحله کیفی) و ازنظر کمی، پیمایشی مقطعی است. جامعه مطالعه در بخش کیفی شامل صاحب‌نظران و خبرگان (متخصصان روان‌شناسی و مدیریت آموزشی و متخصصان پزشکی اجتماعی) بود که طبق ملاک‌های ورود و خروج انتخاب شدند. در بخش کمی، جامعه نمونه شامل کارشناسان و مدیران که دوره آموزش مدیریت استرس را دیده بودند، می‌شد. حجم نمونه و شیوه نمونه‌گیری در بخش کیفی براساس اصل اشباع نظری 12 نفر با استفاده از روش نمونه‌گیری هدفمند و در بخش کمی، طبق فرمول کوکران 220 نفر با استفاده از روش نمونه‌گیری خوشه‌ای انتخاب شدند. 
ملاحظات اخلاقی این پژوهش در کمیته اخلاق مطرح شد و با کد IR.IAU.TNB.REC.1400.121 در سامانه ثبت شده است.
یافته ها نتایج نشان داد برای مقابله با شرایط پراسترس، از 3 راهبرد اساسی مقابله رویدادمدار، مقابله اضطراب‌مدار و مقابله امتناع‌مدارمی‌توان با الگوی آموزش مدیریت استرس استفاده کرد و درمجموع مؤلفه‌های ارائه‌شده برای مقابله با شرایط پراسترس، اعتبار لازم و مناسبی دارند. هر 3 مؤلفه اصلی (راهبرد مقابله رویدادمدار، مقابله اضطراب‌مدار و مقابله امتناع‌مدار) برای تبیین و برازش از وضعیت مناسبی برخوردار بودند و در پژوهش حاضر پرسش‌نامه مقابله با شرایط پراسترس معتبر بود و تأیید می‌شود.
نتیجه گیری راهبردهای مقابله با شرایط پراسترس بر اخلاق کاری افراد تأثیر متفاوتی دارند، به‌نحوی‌که راهبرد مقابله رویدادمدار با اخلاق کاری، رابطه مثبت معناداری دارد و اثر راهبرد مقابله رویدادمدار بر اخلاق کاری افزایشی است؛ درمقابل راهبرد مقابله اضطراب‌مدار و راهبرد مقابله امتناع‌مدار با اخلاق کاری رابطه منفی وکاهشی دارد. هرچه بر راهبرد مقابله رویدادمدار تأکید شود، اخلاق کاری افراد هم افزایش می‌یابد و هرچه بر راهبرد اضطراب‌مدار و راهبرد مقابله امتناع‌مدارتأکید شود، اخلاق کاری افراد کاهش می‌یابد.

صادق عباسیان، علی اصغر رواسی، رحمن سوری، سیروس چوبینه،
دوره 25، شماره 2 - ( خرداد و تیر 1401 )
چکیده

زمینه و هدف آدروپین، هورمون جدیدی است که در بهبود متابولیسم لیپیدی و اخیراً در محافظت عملکرد عروقی نقش مهمی ایفا می‏کند. هدف از تحقیق حاضر، تعیین تأثیر 8 هفته آزمایش تناوبی شدید بر آدروپین و متابولیت‏های نیتریک اکسید مردان دچار اضافه وزن بود.
مواد و روش ها مطالعه حاضر از نوع نیمه‌تجربی و با طرح پیش‌آزمون و پس‌آزمون بود. آزمودنی‎ های تحقیق را 32 مرد دچار اضافه وزن (میانگین سنی3/07±30/56 سال و میانگین شاخص توده بدنی 4/2±27/93) تشکیل می‎دادند. پس از انتخاب آزمودنی‏ها، آزمون حداکثر اکسیژن مصرفی بیشینه انجام شد و آزمودنی‏ها به ‌صورت تصادفی به 2 گروه آزمایش تناوبی شدید (16 نفر) و کنترل (16 نفر) تقسیم شدند. گروه آزمایش تناوبی شدید، تمرینات تناوبی با شدت بالا را 8 هفته و 3 جلسه در هفته و هر جلسه 20 تکرار 30 ثانیه‏ای با 13 ثانیه استراحت بین هر تکرار انجام ‎دادند. سپس ارزیابی ترکیب بدن (با دستگاه تجزیه‌وتحلیل ترکیب بدن به‌ روش مقاومت الکتریکی زیستی) و نمونه‎ گیری خونی برای ارزیابی آدروپین و متابولیت‎های نیتریک اکسید (با روش الیزا) قبل و بعد از 8 هفته آزمایش تمرینی انجام شد. تجزیه‌وتحلیل آماری با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه‎های تکراری در سطح 0/05>P انجام شد.
ملاحظات اخلاقی مطالعه حاضر با دریافت مجوز و دریافت کد اخلاق از کمیته اخلاق در پژوهش با شماره IR.UT.REC.1395007 انجام و در همه مراحل تحقیق، اصول بیانیه هلسینکی و اخلاق در پژوهش رعایت شد.
یافته ها نتایج تحقیق حاضر بیانگر آن بود که بین آدروپین گروه آزمایش تناوبی شدید و گروه کنترل تفاوت معناداری وجود داشت
(0CI/26-1/ng/ml  5 و 95 درصد: 0/256±0/88). همچنین بین متابولیت‏های نیتریک اکسید (نیتریت و نیترات) گروه آزمایش تناوبی شدید و گروه کنترل تفاوت معناداری وجود داشت ( 0CI/85-14/μmol/L  15 و 95 درصد: 3/032±7/5). همچنین نتایج بیانگر وجود ارتباط مستقیم معنادار بین آدروپین سرمی و متابولیت‏های نیتریک اکسید در آزمودنی‎های دچار اضافه وزن بود (P=0/001 و r=0/498).
نتیجه گیری به نظر می‎رسد آزمایش تناوبی شدید با شدت و مدت یاد‌شده توانایی کاهش خطرات قلبی‌عروقی را از طریق افزایش آدروپین و نیتریک اکسید داراست. به‌ علاوه، به نظر می‎رسد آزمایش تناوبی شدید قادر به تغییرات مطلوبی بر آمادگی قلبی‌عروقی حداکثر اکسیژن مصرفی و ترکیب بدنی مردان دچار اضافه وزن است.

دکتر مهدی اصغری، دکتر عباس فلاح قالهری، دکتر مرضیه عباسی نیا، دکتر فربد عبادی فرد آذر، دکتر فهیمه شاکری، دکتر محمدجواد قنادزاده، آقای غلام حیدر تیموری، دکتر ساناز کارپسند، دکتر حسین صفری،
دوره 26، شماره 3 - ( مرداد و شهریور 1402 )
چکیده

مقدمه: از بزرگترین چالش‌های زیست‌محیطی قرن 21 پدیده تغییراقلیم است که می‌تواند سبب بروز مشکلات‌بهداشتی زیادی گشته که از مهم‌ترین آن‌ها افزایش شیوع استرس‌های گرمایی و اختلالات مربوطه در محیط‌های گرم روباز است. لذا این مطالعه با هدف پیش‌بینی و مدلسازی شاخص دما و رطوبت در دهه‌های آتی در یک اقلیم خشک انجام شده است.
روش کار: پارامترهای جوی شامل دمای‌حداقل، دمای‌حداکثر و رطوبت‌نسبی ایستگاه کرمان بعنوان نماینده اقلیم خشک طی 30 سال (1965 الی 2005) بطور روزانه از سازمان هواشناسی اخذ گردید. مدلسازی پارامترهای مذکور و محاسبه شاخص دما و رطوبت (THI) با استفاده از مدل گردش عمومی جو HadGM2-ES و مدل ریزمقیاس‌کننده دینامیکی CORDEX و با درنظر گرفتن سه سناریوی مختلف واداشت تابشی شامل خوش‌بینانه، بینابینی و بدبینانه برای دهه‌های آتی (سه دوره 30 ساله از 2011 تا 2099) انجام‌گردید. این مطالعه با کداخلاقی IR.IUMS.REC.1400.020 در کمیته اخلاق پژوهشی دانشگاه علوم‌پزشکی ایران به‌ثبت رسیده است.
یافته‌ها: نتایج مطالعه روند افزایشی برای پارامترهای دمای‌حداقل و حداکثر در سه دوره زمانی با استفاده از سه سناریوی استفاده شده نشان داد که این افزایش میزان دما در دهه‌های 2071-2099 نسبت به دهه‌های گذشته محسوس‌تر است. همچنین نتایج بیانگر روند افزایشی شاخص THI نسبت به دوره پایه براساس هر سه سناریو است بطوریکه میانگین نتایج بدست‌آمده با استفاده از این سناریوها به‌ترتیب، افزایش 11/2،53/2 و 3/3 درجه سانتی‌گرادی را در میزان این شاخص تا پایان قرن اخیر نسبت به دهه‌های پایه نشان داد.
نتیجه گیری: بطورکلی افزایش دما و شاخص موردبررسی در ایستگاه مورد مطالعه براساس هر سه سناریو باعث تغییراتی در آسایش حرارتی خواهدشد، بطوریکه ناراحتی حرارتی نه تنها در ماه‌ها و فصول گرم، بلکه در سایر فصول نیز افزایش خواهد یافت. لذا با توجه به اثرات نامطلوب پدیده تغییر اقلیم بر سلامتی افراد، باید در این زمینه برنامه‌ریزی‌های مناسبی درنظر گرفته‌شود.

یاسمن کثیری، دکتر قدرت اله عباسی، دکتر بهرام میرزاییان،
دوره 26، شماره 6 - ( بهمن و اسفند 1402 )
چکیده

مقدمه: زن به‌عنوان عضوی از جامعه که دارای مسئولیت‌های متعدد و مهم است به رشد و توسعه خانواده و جامعه کمک می‌کند؛ و به دلیل دوران قاعدگی، بارداری و دریافت و جذب ضعیف آهن در برابر کم‌خونی ناشی از فقر آهن و عوارض روان‌شناختی آن از جمله افسردگی آسیب‌پذیر است. هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر فرایند (Process Based Therapy یا PBT) بر افسردگی زنان مبتلا به کم‌خونی ناشی از فقر آهن دارای اختلال اضطراب فراگیر بود.
روش کار: پژوهش حاضر یک طرح آزمایشی تک موردی بود. به این منظور، شش شرکت‌کننده زن مبتلا به کم‌خونی ناشی از فقر آهن به شیوه نمونه‌گیری هدفمند انتخاب شدند و پروتکل PBT در طی نه جلسه ۶۰ دقیقه‌ای بر روی آنها اجرا گردید. شرکت‌کننده‌ها در مرحله پیش از درمان، به نسخه چهارم پرسش‌نامه اختلال اضطراب فراگیر نیومن و همکاران پاسخ دادند و مصاحبه بالینی شدند. در مراحل درمان نیز به سیاهه افسردگی بک پاسخ دادند. داده‌ها به روش ترسیم دیداری، شاخص تغییر پایا و فرمول درصد بهبودی تحلیل گردید و همچنین ارزیابی اثربخشی درمان با استفاده از ملاک‌های اینگرام انجام شد.
یافته‌ها: یافته‌های پژوهش نشان داد درصد بهبودی برای آزمودنی اول تا ششم در مرحله درمان به ترتیب ۲۶/۴۹، ۵۴/۵۰، ۲۷/۵۹، ۲۰/۷۶، ۴۱/۵۴ و ۸۳/۵۷ و در مرحله پیگیری به ترتیب ۱۰/۷۰، ۷۰/۶۴، ۹۳/۷۵، ۶۱/۷۸، ۵۷/۷۷ و ۹۳/۸۴ بود. همچنین درصد بهبودی کلی در مرحله درمان و پیگیری به ترتیب برابر با ۹۰/۵۷ و ۳۰/۷۵ بود که نشانه موفقیت در درمان بود.
نتیجه گیری: درمان مبتنی بر فرایند موجب کاهش افسردگی آزمودنی‌های پژوهش گردید. ازاین‌رو پیشنهاد می‌شود به‌عنوان یکی از شیوه‌های درمانی و مکمل درمان پزشکی، جهت درمان اختلالات روانی همراه و بهبود عملکرد کلی افراد مبتلا به آنمی به کار رود.

سعید پژوهان، فاطمه عباسی فیجانی، عبدالطیف معینی، سعید حاجی هاشمی،
دوره 26، شماره 6 - ( بهمن و اسفند 1402 )
چکیده

بیماری انسداد مزمن ریه (COPD) یک وضعیت پیشرونده و ناتوان کننده است. افراد مبتلا به COPD اغلب دچار دوره‌هایی از وخامت بیماری می‌شوند که ممکن است نیازمند بستری شدن در بیمارستان باشند. تجزیه و تحلیل الگوی تغییرپذیری تنفسی می‌تواند دانشی ارزشمندی را در مورد پیچیدگی سیستم کنترل تنفسی در این بیماران ارائه دهد. بنابراین، هدف این مطالعه بررسی تغییر پذیری الگوی تنفسی در مراحل پایدار و وخامت در بیماران مبتلا به COPD است.
ما داده‌های سیگنال تنفسی 14 بیمار مبتلا به COPD را در مراحل وخامت و پایدار علایم، تجزیه و تحلیل کردیم و نتایج آنها را با نتایج داده‌های تنفسی 12 فرد کنترل که از نظر سن و جنس با گروه COPD یکسان بودند مقایسه کردیم. تجزیه و تحلیل تغییرپذیری سری‌های زمانی فواصل بین تنفس‌ها (IBI) در دوره 30 دقیقه‌ ثبت تنفسی با استفاده از روش آنالیزsample entropy  و تحلیل نوسانات بدون روند انجام شد.
تجزیه و تحلیل sample entropy  فواصل بین تنفس‌ها نشان داد که تغییرپذیری سیگنال تنفس در هر دو مرحله وخامت و پایدار بیماری در بیماران مبتلا به COPD منظم‌تر می باشد.  همچنین، شاخص همبستگی شبه فرکتالی کوتاه مدت (α1) و بلندمدت (α2) در هر دو مرحله وخامت و پایدار در بیماران COPD در مقایسه با گروه کنترل سالم بطور معناداری کاهش یافته است.
تغییرپذیری سیستم کنترل تنفسی در بیماران مبتلا به COPD  کاهش یافته (آنتروپی و همبستگی فراکتالی کمتر) است. کاهش  شاخص‌های تغییرپذیری سیگنال تنفسی حتی با تثبیت وضعیت بیماری همچنان کمتر از افراد سالم است.

حمید مقومی، صادق عباسیان، محمد علی سردار،
دوره 27، شماره 5 - ( 10-1403 )
چکیده

مقدمه: کاهش فعالیت بدنی و دریافت کالری بیش از نیاز بدن، باعث افزایش چاقی و اختلالات مرتبط با آن نظیر سندرم متابولیک می‌شود. لذا، هدف از مطالعه حاضر، تعیین اثر هشت هفته تمرینات تناوبی شدید و مقاومتی بر AKT2 بافت مغزی و مقاومت انسولینی در رت‎های چاق ویستار بود.
روش کار: 30 رت نر با میانگین وزنی 160 تا 185 گرم، به مدت 12 هفته تحت رژیم غذایی پرچرب قرار گرفتند. پس از تأیید پروتکل چاقی مبنی بر افزایش وزن رت‎ها به بیش از 300 گرم، رت‎ها به سه گروه شاهد (10 سر)، تمرین تناوبی شدید (10 سر) و تمرین مقاومتی (10 سر) تقسیم شدند و تا انتهای مداخله تمرینی، استفاده از رژیم غذایی پرچرب را ادامه دادند. تمرینات تناوبی شدید به مدت هشت هفته و پنج جلسه در هفته، با شدت 80 تا 95 درصد اکسیژن مصرفی بیشینه روی تردمیل انجام شد. همچنین تمرین مقاومتی با 40 تا
60 درصد یک تکرار بیشینه بر روی نردبان انجام شد. پس از هشت هفته مداخله تمرینی، میزان بیان ژن
AKT2 در بافت مغز به روش Real Time-PCR اندازه‎گیری شد.

یافته‌ها: نتایج تحقیق حاضر بیانگر افزایش معنی‎دار بیان ژن AKT2 در دو گروه تمرین تناوبی شدید و مقاومتی نسبت به گروه شاهد بود (0/05 > P). همچنین، نتایح نشان داد که مقاومت انسولینی رت‎های چاق در هر دو گروه تمرین تناوبی شدید و مقاومتی نسبت به گروه شاهد به طور معنی‎داری کاهش یافت (0/05 > P).
نتیجه‌گیری: با توجه به یافته‎های تحقیق حاضر می‎توان چنین نتیجه‎گیری کرد که احتمالاً تمرینات تناوبی شدید و مقاومتی باعث افزایش در بیان ژن AKT2 شده و احتمالاً در کاهش مقاومت انسولینی و بهبود پروفایل گلوکز می‎تواند مؤثر باشد.
مرضیه پولادی، سهیلا مددی، مریم باعزم، اعظم مسلمی، احسان گلچینی، یوسف عباسی،
دوره 28، شماره 3 - ( در حال تکمیل 1404 )
چکیده

مقدمه: مجرای سینوسی و مجاری فرعی منشعب شده از آن در نژادهای مختلف جهت به حداقل رساندن عوارض عصبی- عروقی در ایمپلنت دندانی دارای اهمیت است.
روش کار: این مطالعه به صورت یک بررسی گذشته‌نگر انجام شد و از تصاویر مقطع نگاری کامپیوتری با تابش مخروطی (Cone Beam Computed Tomography) CBCT 174 بیمار مراجعه‌کننده به مرکز رادیولوژی خصوصی فک و صورت اراک از سال 1399-1397 استفاده شد. تصویر CBCT با استفاده از نرم افزار Romexis مورد بررسی قرار گرفت. متغیرهای کمی به صورت انحراف معیار ± میانگین و متغیرهای کیفی با درصد فراوانی گزارش شد. میانگین داده ها از روش آزمون Independent sample T-test مقایسه شد. رابطه بین داده‌های کمی توسط ضریب همستگی Pearson و رگرسیون لجستیک ارزیابی شد و برای بررسی متغیرهایی مانند گروه های سنی و محل قرارگیری مجاری فرعی ازآنالیز واریانس یکطرفه استفاده شد.
یافته‌ها: 5/65 درصد از افراد دارای مجرای سینوسی بودند که نشان‌دهنده میزان شیوع بالای مجرای سینوسی در جمعیت مورد بررسی بود. سن و جنسیت ارتباط معنی‌داری با شیوع مجرای سینوسی و فرعی نداشتند (0/05 < P). با این وجود، بین میانگین قطر مجرای سینوسی در جنس مذکر و مؤنث تفاوت معنی‌داری مشاهده شد (0/01 = P). شایع‌ترین مکان انتهای مجاری فرعی در سمت چپ در افراد مؤنث، در پشت دندان پیش جانبی (48/3 درصد) و در افراد مذکر، در پشت دندان پیش مرکزی (45/8 درصد) و همچنین در سمت راست در افراد مؤنث (45/5 درصد) و افراد مذکر (36/4 درصد) پشت دندان‌های پیش مرکزی بود.
نتیجه‌گیری: شیوع مجاری سینوسی و فرعی در جمعیت و نژادهای مختلف، بیشتر با حجم نمونه و نژاد ارتباط دارد و برای کاهش عوارض عصبی- عروقی نیازمند بررسی در نژادهای مختلف است.

صفحه 1 از 2    
اولین
قبلی
1
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به مجله دانشگاه علوم پزشکی اراک می باشد.

طراحی و برنامه نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC 4.0 | Journal of Arak University of Medical Sciences

Designed & Developed by : Yektaweb