98 نتیجه برای دیابت
اسماعیل اسدپور، سعید ویسی،
دوره 21، شماره 7 - ( 11-1397 )
چکیده
زمینه و هدف: مشکلات زناشویی و جنسی در بیماریهای مزمن از جمله دیابت که اغلب نادیده گرفته میشوند، لزوم توجه بیشتر به درمان مناسب را روشن میسازد. هدف این پژوهش، بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (اکت) بر رضایت زناشویی، عزتنفس جنسی و دلزدگی زناشویی زنان دیابتی نوع دو بود.
مواد و روشها: اﻳﻦ پژوهش از ﻧﻮع ﻧﻴﻤﻪآزمایشی و با طرح پیشآزمون-ﭘﺲآزﻣﻮن با گروه گواه بود. جامعه آماری زنان دیابتی نوع دو در شهر تهران بودند. 30 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند و به صورت تصادفی ساده به دو گروه آزمایش و گواه تقسیم گردیدند. گروه آزمایش 8 جلسه 60 دقیقهای درمان اکت را آموزش دیدند. سپس از آنها پس آزمون گرفته شد. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامههای رضایت زناشویی انریچ (1993)، عزت نفس جنسی دویل زینا و اسچوارز (1966) و دلزدگی زناشویی پاینز (2003) استفاده شد. روش تجزیه و تحلیل دادهها آزمون مانکوا بوده است.
ملاحظات اخلاقی: این مطالعه با کد IR.KHU.REC.1397.5 توسط کمیته اخلاق پژوهشی دانشگاه خوارزمی تهران به تصویب رسیده است.
یافتهها: نتایج نشان داد که نمرات رضایت زناشویی، عزتنفس جنسی زنان دیابتی نوع دو پس از درمان اکت در گروه آزمایش نسبت به گروه گواه به طور معنیداری افزایش یافته است (05/0< p). همچنین، درمان اکت کاهش معناداری را در دلزدگی زناشویی زنان دیابتی نوع دو نشان داد (05/0<p).
نتیجهگیری: درمان اکت میتواند به منزله یک مداخله مؤثر روانشناختی بر رضایت زناشویی، عزت نفس جنسی و دلزدگی زناشویی زنان دیابتی نوع دو بهکار رود.
افسانه طلایی، مهدی محمود پور، مریم شهدوست،
دوره 22، شماره 2 - ( 3-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: با توجه به وجود نتایج ضد و نقیض مطالعات در مورد تاثیر آتورواستاتین بر روی قند خون و کنترل دیابت، در این مطالعه اثرات آتورواستاتین بر روی قند و مقاومت به انسولین را بررسی کردیم.
مواد و روشها: در یک مطالعه کارآزمایی بالینی دو سو کور کنترل شده با پلاسبو، 88 بیمار دیابتی نوع دو که تحت درمان با داروهای خوراکی کاهنده قند خون بودند، بهصورت تصادفی به دو گروه 44 تایی تقسیم شدند. گروه مداخله، روزانه 40 میلیگرم آتورواستاتین و گروه کنترل، دارونما به مدت 3 ماه دریافت کردند و قند خون ناشتا، انسولین، مقاومت به انسولین، HbA1C، پروفیل لیپید، قبل و بعد از سه ماه در دو گروه سنجیده و مقایسه شد و دادهها با استفاده از آزمونهای آماری تی زوجی و تی استیودنت تجزیه و تحلیل شدند.
ملاحظات اخلاقی: مطالعه حاضر با کد IR.ARAKMU.REC.90.108.10 توسط کمیته اخلاق پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی اراک به ثبت رسیده است.
یافتهها: بعد از سه ماه در گروه مداخله، انسولین، مقاومت به انسولین و HbA1C در مقایسه با گروه کنترل بهطور قابل ملاحظهای کاهش یافت، در حالی که قند خون ناشتا کاهش قابل ملاحظهای نداشت. سطح کلسترول کل و کلسترول LDL (Low Density Lipoprotein) نیز کاهش معناداری در گروه مداخله داشت.
نتیجهگیری: به نظر میرسد آتورواستاتین در بهبود کنترل قند خون و کاهش مقاومت به انسولین در بیماران دیابتی نقش موثری دارد.
عبدالطیف معینی، لیلا مهربان،
دوره 22، شماره 2 - ( 3-1398 )
چکیده
زمینه و هدف: موکور مایکوزیس شامل گروهی از عفونتهای تهدیدکننده حیات است که توسط قارچی از تیره موکورالها ایجاد میشود و نسبت مرگ و میر بالاتری در مقایسه با سایر عفونتهای شناخته شده دارد. جهت تشخیص زودرس، ظن بالینی و توجه به عوامل خطرساز لازم است و شروع زود هنگام درمان برای دستیابی به نتیجه مطلوب ضروری است. در این گزارش یک خانم با موکور مایکوزیس ریوی معرفی میشود.
گزارش مورد :خانم 47 ساله با سابقه دیابت کنترلنشده از 8 سال پیش، با سرفه و خلط و هموپتیزی و تنگی نفس از سه هفته پیش همراه با دیسفاژی مراجعه نموده است. در معاینه در سمع ریهها کراکل کورس دو طرفه همراه با ویزینگ و استریدور شنیده شد. بیمار در بدو مراجعه تب داشته است. در آزمایشات، لوکوسیتوز و تیتر بالایESR و CRP3+ داشت. در بررسی از نظر گوش و حلق و بینی اریتم مختصر طنابهای صوتی مشهود بود. در رادیوگرافی قفسه صدری انفیلتراسیون ریوی در لوب میانی ریه راست داشت. سی تی اسکن از سینوسها نرمال بود. برای بیمار برونکوسکوپی و بیوپسی انجام شد که در پاتولوژی ترشحات فیبرینولوکوسیتیک همراه با نکروز وسیع و رشتههای پهن هایفا نشاندهنده درگیری وسیع موکور مایکوزیس گزارش شد. بیمار بلافاصله تحت درمان با آمفوتریسین B قرار گرفت .
ملاحظات اخلاقی: این مطالعه با کد اخلاق IR.ARAKMU.REC.1398.48 توسط کمیته اخلاق پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی اراک به تصویب رسیده است.
نتیجهگیری: موکور مایکوزیس در بیماران دیابتی دارای مورتالیتی بالایی میباشد و این بیماری در بیماران مبتلا به دیابت کنترلنشده شیوع بیشتری دارد و لازم است در صورت ابتلا به پنومونی و عدم بهبود علایم در این بیماران، به موکور مایکوزیس ریوی توجه شود.
فاطمه صمیمی، مریم باعزم، ابراهیم افتخار، فریده جلالی مشایخی،
دوره 22، شماره 4 - ( 7-1398 )
چکیده
زمینه و هدف استرس اکسیداتیو به عنوان یک عامل مهم در توسعه و پیشرفت دیابت و عوارض ناشی از آن در نظر گرفته شده است. شواهد نشان میدهد استرس اکسیداتیو ایجاد شده در دیابت میتواند توسط مکملهای آنتیاکسیدانی بهبود یابد. مطالعه حاضر با هدف بررسی اثرات کوآنزیم Q10 بر شاخص استرس اکسیداتیو در موشهای صحرایی دیابتی انجام شد.
مواد و روش ها 30 موش صحرایی نر به طور تصادفی به پنج گروه تقسیم شدند: نرمال سالین، تیمار روغن کنجد (به عنوان حلّال)، سالم تیمار باکوآنزیم Q10 (10 میلیگرم بر کیلوگرم)، دیابتی (میلیگرم بر کیلوگرم STZ: 55) و دیابتی تیمار با کوآنزیم Q10 (10 میلیگرم بر کیلوگرم(. سطح مالون دیآلدئید، ظرفیت آنتیاکسیدانی تام، گروههای تیول و وضعیت اکسیدانی تام در بافت هموژنیزه کبد اندازهگیری و شاخص استرس اکسیداتیو محاسبه شد.
ملاحظات اخلاقی این مطالعه با کد اخلاق IR.ARAKMU.REC.1397 به تصویب کمیته اخلاق پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی اراک رسیده است.
یافته ها نتایج نشان داد سطح مالون دیآلدئید (0/022=P)، وضیعت اکسیدانی تام (0/03=P) و شاخص استرس اکسیداتیو (0/028=P) کبد در گروه دیابتی تحت درمان با کوآنزیم Q10 در مقایسه با رتهای دیابتی به صورت معنیداری کاهش یافته است. تغییرات معناداری در سطح گروههای تیول (0/25=P) و ظرفیت آنتیاکسیدانی تام (0/77=P) گروه دیابتی تحت درمان با کوآنزیم Q10 در مقایسه با رتهای دیابتی مشاهده نشد.
نتیجه گیری این یافتهها نشان میدهد مکمل کوآنزیم Q10 میتواند با کاهش وضعیت اکسیدانی تام، شاخص استرس اکسیداتیو و پراکسیداسیون لیپید، باعث کاهش استرس اکسیداتیو در کبد رتهای دیابتی شود.
سعید چنگیزی آشتیانی، مجید رمضانی، حسین پورچراغی، سید محمد افضلی، پرند پیروزی، سینا آتشی، علی زارعی،
دوره 22، شماره 5 - ( 9-1398 )
چکیده
زمینه و هدف از جمله گیاهان با خواص درمانی متعدد، سابقه مصرف طولانی و متداول در طب ایرانی، نسترن کوهی یا گل سرخ وحشی با نام علمی Rosa canina از خانواده Rosace است. در این تحقیق به بررسی اثربخشی گیاه نسترن کوهی در بافتها و اندامهای مختلف بدن با تأکید بر مکانیسم درمانی آن، پرداخته شده است.
مواد و روش ها مقاله حاضر یک مقاله مروری است. ۱۷۶ مقاله در محدوده سالهای۲۰۱۰ تا ۲۰۱۸ میلادی از بانکها و موتورهای جستوجوگر اطلاعاتی چون سید، مگایران، آوید، گوگل اسکالر، اسکوپوس، ساینس دایرکت و پابمد، با استفاده از کلمات کلیدی مرتبط استخراج و پس از مطالعه و فیشبرداری مورد استفاده قرار گرفتند.
ملاحظات اخلاقی در کلیه مراحل پژوهش، کدهای اخلاق تحقیق و نشر رعایت شد.
یافته ها در این مطالعات، به اهمیت نسترن کوهی به عنوان یک گیاه دارویی محافظتکننده کبدی، کاهنده قند و چربی خون، با خواص آنتیاکسیدانتی و ضدالتهابی اشاره شده است. درواقع بیشترین میزان فعالیت فلاونوئیدی در خانواده رزاسه مربوط به نسترن کوهی است. مصرف عصاره گیاه در درمان بیماریهای شایعی نظیر دیابت، کبد چرب، سنگهای ادراری و آلزایمر توصیه شده است.
نتیجه گیری وجود تنوع کمّی و کیفی بالایی از مواد مؤثر، سهولت دسترسی، نبود عوارض سوء ناشی از مصرف و بومیبودن این گیاه، ضرورت بهرهمندی از آن جهت کنترل و درمان بیماریهای شایع انسانی را دو چندان میکند.
فاطمه شهرستان، پروانه جعفری، آرام قره باغی، ایمان خانی فراهانی، اسماعیل شهرستان،
دوره 23، شماره 2 - ( 3-1399 )
چکیده
زمینه و هدف: دیابت یکی از مهمترین عوامل مرگومیر در انسانهاست که با تغییر شیوه زندگی، شیوع آن به سرعت رو به گسترش است. از علائم این بیماری متابولیک، افزایش قند خون و دیسلیپیدمی است. کنترل این بیماری با استفاده از محصولات طبیعی در دنیا بسیار مورد توجه قرار گرفته است. هدف از این تحقیق، بررسی تأثیر پروبیوتیک بیوفلورا و عصاره آبی دارچین در بهبود سطح گلوکز و دیسلیپیدمی حاصله از دیابت و کاهش خطر ابتلا به بیماریهای قلبی-عروقی بود.
مواد و روش ها: 35 رت نر نژاد ویستار به صورت تصادفی در 5 گروه کنترل منفی، کنترل مثبت دیابتی، پروبیوتیک، عصاره دارچین و پروبیوتیک توأم با عصاره دارچین، گروهبندی شدند. القای دیابت با تزریق درون صفاقی استرپتوزوتوسین انجام شد. گروههای تیمار به مدت 30 روز CFUs 108×2/3 پروبیوتیک و یا mg/kg 200 عصاره آبی دارچین دریافت کردند. در پایان دوره آزمون، تغییرات وزنی رتها، قند خون، الگوی لیپیدی، hs-CRP و شاخص آتروژنی به منظور پیشبینی خطر ابتلا به بیماریهای قلبی-عروقی تعیین شد.
ملاحظات اخلاقی: این پژوهش با کد اخلاق IR.IAU.ARAK.REC.1397.005 در مرکز پژوهشهای زیستپزشکی دانشگاه آزاد اسلامی اراک به تصویب رسیده است.
یافته ها: یافتههای پژوهش نشان داد ابتلا به دیابت سبب کاهش شدید وزن رتها شد، اما در گروههای دریافتکننده پروبیوتیک کاهش وزن کمتری مشاهده شد. به کارگیری پروبیوتیک و دارچین به صورت مؤثری سبب کاهش قند خون شد. پروبیوتیک بیوفلورا سبب کاهش میزان تریگلیسرید، کلسترول و LDL-C سرمی خون شد. در گروه تیمارشده با دارچین، تریگلیسرید خون نسبت به گروه کنترل مثبت، کاهش معنیدار داشت. شاخص آتروژنی و مارکر التهابی hs-CRP در گروههای تیمار شده با پروبیوتیک، کاهش معنیداری نسبت به گروه کنترل منفی و مثبت نشان داد. هیچگونه سینرژی در استفاده توأم پروبیوتیک و عصاره آبی دارچین دیده نشد.
نتیجه گیری: بیوفلورا با بهبود الگوی میکروبیوتای روده، کاهش قند خون و بهبود الگوی لیپیدی، به صورت مؤثری از دیسلیپیدی ناشی از دیابت ممانعت میکند و درنتیجه خطر ابتلا به بیماریهای قلبی-عروقی را کاهش میدهد.
اشرف اللهیار، علی زینالی،
دوره 23، شماره 2 - ( 3-1399 )
چکیده
زمینه و هدف: دیابت یکی از شایعترین بیماریهای مزمن در کودکان و نوجوانان است و به دلیل مشکلات خاص خود گاهی از طریق کاهش سلامت و افزایش استرس و افسردگی باعث افزایش سوءمصرف مواد در نوجوانان میشود. بنابراین، مطالعه حاضر با هدف بررسی مدل کاهش سوءمصرف مواد در نوجوانان دیابتی: نقش افسردگی و استرس با میانجیگری مهارتهای حل مسئله و تعارض انجام شد.
مواد و روش ها: این مطالعه توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه پژوهش شامل نوجوانان دیابتی عضو انجمن دیابت شهر ارومیه و مراجعهکننده به بیمارستان امام خمینی (ره) و مراجعهکننده به پزشکان متخصص دیابت شهر ارومیه در فصل بهار سال 1398 بود. از میان اعضای جامعه، 206 نفر با روش نمونهگیری هدفمند به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس غربالگری سوءمصرف مواد-نسخه نوجوانان (میلر و لازوسکی، 2001) و پرسشنامههای افسردگی (بک و همکاران، 1988)، استرس (کوهن و همکاران، 1983)، مهارتهای حل مسئله (هپنر و پترسن، 1982) و مهارتهای حل تعارض (ویکز، 1994) بود. دادهها با استفاده از روشهای ضرایب همبستگی پیرسون و مدلیابی معادلات ساختاری در نرمافزارهای SPSS و LISREL تحلیل شدند.
ملاحظات اخلاقی در این پژوهش، تمامی اصول اخلاق در پژوهش رعایت شده است.
یافته ها: یافتهها نشان داد که افسردگی و استرس به طور مستقیم بر مهارتهای حل مسئله و تعارض اثر منفی و معنادار دارند، اما بر سوءمصرف مواد اثر مستقیم و معناداری نداشتند؛ همچنین مهارتهای حل مسئله و تعارض به طور مستقیم بر سوءمصرف مواد اثر منفی و معنادار داشتند. علاوهبراین، افسردگی و استرس به طور غیرمستقیم از طریق مهارتهای حل مسئله و تعارض بر سوءمصرف مواد اثر معنادار داشتند (0/05>P).
نتیجه گیری: نتایج نشان داد که افسردگی و استرس از طریق کاهش مهارتهای حل مسئله و تعارض میتوانند باعث افزایش سوءمصرف مواد در نوجوانان دیابتی شوند؛ بنابراین برای کاهش سوءمصرف مواد در نوجوانان دیابتی باید به دنبال راهکارهایی برای کاهش افسردگی و استرس و افزایش مهارتهای حل مسئله و تعارض بود که برگزاری کارگاههای آموزشی برای این منظور توصیه میشود.
مهرداد نصرالله زاده ثابت، محمد خانعلی پور، میلاد غلامی، عبدالعظیم سارلی، عارفه رحیمی خرمی، عمران اسماعیل زاده،
دوره 23، شماره 5 - ( 9-1399 )
چکیده
زمینه و هدف: شیوع کرونا ویروس جدید (Covid-19) در اواخر دسامبر ۲۰۱۹ از ووهان چین باعث ایجاد تهدیدات بهداشتی بزرگی برای سلامت عمومی جهانی شد. از آنجایی که بیماران دارای فشار خون بالا، دیابت و اختلالات قلبی عروقی از گروههای اصلی در معرض خطر ابتلا برای بیماری Covid-19 هستند، این مطالعه با هدف بررسی ارتباط بین شدت بیماری، تظاهرات بالینی و میزان مرگومیر در این بیماران در مقایسه با دیگر افراد مبتلا به بیماری کروناویروس انجام شد.
مواد و روش ها: این مطالعه روی ۱۴۰۸ بیمار بستری مبتلا به Covid-19 در بیمارستانهای گلستان، هاجر، خانواده و بعثت شهر تهران انجام شد. دادههای مورد نیاز از قبیل شدت بیماری، تظاهرات بالینی و میزان مرگومیر در بیماران دارای اختلالات زمینهای با دیگر بیماران گردآوری و به کمک نرمافزار SPSS نسخه 26 تجزیه و تحلیل شد. ضریب اطمینان برای تمامی آزمونها 95 درصد و سطح معنیداری 0/05 در نظر گرفته شد.
ملاحظات اخلاقی: این مطالعه توسط دانشگاه علوم پزشکی ارتش تأیید شده است (کد: IR.AJAUMS.REC.1399.091). اصول اخلاقی مطابق با رهنمودهای کمیته اخلاق ملی و مقررات COPE رعایت شده است.
یافته ها: در این مطالعه 912 مرد (64/8 درصد) و 496 زن (35/2 درصد) شرکت داشتند. دامنه سنی بیماران از 18 تا 98 سال و میانگین سن بیماران 57/8 سال بود. 39/2 درصد سابقه مصرف سیگار داشتند. 27 درصد از بیماران اینتوبه شدند و 21/9 درصد فوت کردند. میزان اکسیژن خون 53/7 درصد از بیماران از 93 میلیگرم در دسیلیتر کمتر بود. 36/1 درصد از بیماران سابقه فشارخون بالا، 24/1 درصد دیابت و 21/7 درصد سابقه بیماری قلبی عروقی داشتند.
نتیجه گیری: شدت بیماری و تظاهرات بالینی و میزان مرگومیر بیماران مبتلا به کرونا در زیرگروههای قلبی عروقی، دیابت و فشار خون بالا نسبت به سایر افراد مبتلا به بیماری کروناویروس دارای اختلاف معنیداری است.
مریم مرادی، مهلا سالارفرد، زهرا عابدیان، سیدرضا مظلوم، احسان موسی فرخانی،
دوره 23، شماره 6 - ( 9-1399 )
چکیده
زمینه و هدف: تبعیت بیماران دیابتی از رژیمهای توصیهشده درمانی یکی از مهمترین چالشها در کنترل دیابت است. تبعیت از رژیم غذایی نیز در زنان باردار مبتلا به دیابت بارداری پایین است. عدم پیروی میتواند سبب کاهش اثرات مفید درمانی، علائم و نشانهها، افزایش عوارض یا حتی مرگ شود. بنابراین انجام تحقیقات بیشتر در مورد عوامل تعیینکننده رفتارهای پیروی از رژیمهای درمانی ضروری به نظر میرسد. مطالعه حاضر با هدف تعیین ارتباط مشخصات جمعیتشناختی و بارداری با تبعیت از درمان در بیماران مبتلا به دیابت بارداری انجام شد.
مواد و روش ها: این مطالعه توصیفی تحلیلی روی 260 نفر از زنان مبتلا به دیابت بارداری تحت درمان با رژیم غذایی مراجعهکننده به مراکز بهداشتیدرمانی و بیمارستانهای امامرضا(ع)، قائم و امالبنین(س) در شهر مشهد انجام شد که به روش نمونهگیری چندمرحلهای تلفیقی انتخاب شدند. دادهها با استفاده از پرسشنامه مشخصات جمعیتشناختی و بارداری و پرسشنامه پژوهشگرساخته تبعیت از رژیم درمانی گردآوری شده و سپس با آزمون رگرسیون خطی چندگانه و توسط نرمافزار SPSS نسخه 16 مورد تحلیل قرار گرفتند.
ملاحظات اخلاقی: این مقاله حاصل بخشی از نتایج طرح تحقیقاتی مصوب در کمیته تحقیقات دانشجویی دانشگاه علومپزشکی مشهد با کد اخلاق IR.MUMS.NURSE.REC.1397.091 است.
یافته ها: نمرات تبعیت از رژیم غذایی، پایش قند خون و تبعیت از ورزش اثر معنیدار و مثبتی بر نمره کل تبعیت از درمان داشتند (0/001>P). همچنین سطح تحصیلات افراد (0/044=P)، ناخواسته بودن (0/006=P) یا برنامهریزینشده بودن (0/021=P) حاملگی، اثر مثبت و معنیداری بر نمره کل تبعیت از درمان داشت. زنانی که سابقه دیابت در بستگان درجهیک (0/010=P) و نیز سابقه سقط (0/021=P) داشتند، از نمره کل تبعیت از درمان بالاتری برخوردار بودند.
نتیجه گیری: برخی از مشخصات جمعیتشناختی و بارداری میتوانند در میزان پیروی از رژیم درمانی در زنان مبتلا به دیابت بارداری تأثیرگذار باشند و لازم است مراقبین سلامت به نقش این عوامل در بهبود تبعیت از رژیم درمانی بیماران توجه کنند.
رحمتالله فتاحیان دهکردی، سورن نورایی، البرز یدالهی،
دوره 24، شماره 1 - ( 1-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: دیابت بیماری شناختهشدهای است که عوارضی مانند رتینوپاتی، نفروپاتی و گاستروپاتی را به همراه دارد. این مطالعه به منظور بررسی اثر تیامین و استات سرب بر کولون موشهای دیابتی شده با آلوکسان طرحریزی شده است که اثرات آن در درمان و یا کاهش عوارض بافتی ناشی از دیابت آشکار میشود.
مواد و روش ها: در این مطالعه 63 عدد موش با میانگین وزنی200 گرم در نُه گروه دستهبندی شدند. 1) گروه دیابت+استات 200 ppm؛ 2) گروه تیامین+استات 200 ppm؛ 3) گروه تیامین+استات سرب 1000 ppm؛ 4) گروه دیابت+تیامین+استات سرب 1000 ppm؛ 5) گروه دیابت؛ 6) گروه دیابت+تیامین؛ 7) گروه دیابت+تیامین+استات 200 ppm؛ 8) گروه دیابت+استات 1000 ppm؛ 9) گروه کنترل. پس از یک دورهی بیست روزه، نمونهها از حفره شکمی خارج و با استفاده از روش معمول بافتی، اسلایدهایی جهت ارزیابی استریولوژی و هیستومورفومتری تهیه شد.
ملاحظات اخلاقی: این مطالعه با کد اخلاق GRN1M1903 در دانشکده دامپزشکی دانشگاه شهرکرد تأیید شده و همه روشهای بهکارگرفته شده در پژوهش حاضر، ازجمله آسانکشی با رعایت کامل اصول اخلاقی مقید کردن حیوان انجام پذیرفت.
یافته ها: میانگین ضخامت لایه مخاطی ـ زیرمخاطی در گروههای شش و هفت نسبت به سایر گروههای تیمار اختلاف معناداری نشان داد. ضخامت لایه عضلانی بین گروه کنترل و همه گروههای تیمار به استثنای گروههای دو، شش و هفت، اختلاف آماری معناداری از خود نشان داد. در میانگین ضخامت لایه ادوانتیس در گروههای یک، هفت و هشت اختلاف معناداری با گروه کنترل مشاهده نشد. نتایج نیز بیانگر اختلاف آماری معناداری در مساحت لایههای مختلف بافت کولون بین گروه یک و گروه کنترل بود.
نتیجه گیری: با بررسی نتایج حاصل از این مطالعه، به نظر میرسد تیامین اثرات بهبود را در ضخامت لایه عضلانی و ضخامت لایه ادوانتیس به دنبال داشته است. از سوی دیگر، مساحت لایه مخاطی تحت تأثیر اثرات بهبوددهنده تیامین نبود.
کلثوم محمدنیامطلق، محسن شمسی، نسرین روزبهانی، محمود کریمی، رحمت اله مرادزاده،
دوره 24، شماره 5 - ( 9-1400 )
چکیده
زمینه و هدف: با توجه به اینکه عدم تغذیه سالم ابتدا سبب بروز حالت پرهدیابت و سپس دیابت آشکار میشود و هر ساله حدود پنج تا ده درصد افراد مبتلا به عدم تحمل گلوکز به دیابت نوع2 مبتلا میشوند، این پژوهش با هدف شناخت عوامل مؤثر بر مصرف مواد غذایی سالم (بر اساس هرم غذایی) توسط زنان پرهدیابتی بر اساس تئوری رفتار برنامهریزیشده انجام شد.
مواد و روش ها: مطالعه مقطعیتحلیلی حاضر بر روی 99 نفر از زنان میانسال پرهدیابتی مراجعهکننده به مراکز سلامت شهر اراک در سال 1398 انجام شد. روش جمعآوری اطلاعات در این مطالعه از طریق پرسشنامهای مبتنی بر تئوری رفتار برنامهریزیشده و چکلیست مصرف مواد غذایی سالم بود. دادهها از طریق تحلیل همبستگی اسپیرمن و تحلیل رگرسیون خطی تجزیهوتحلیل شدند.
ملاحظات اخلاقی: این مطالعه با کد IR.ARAKMU.REC.1398.07 به تصویب کمیته اخلاق در پژوهش دانشگاه علومپزشکی اراک رسیده است.
یافته ها میانگین نمره رفتار رژیم غذایی 0/28±1/34 بود و 41 درصد از افراد حداقل یک بار در هفته و 35 درصد حداقل یک بار در ماه، مواد قندی مانند کیک، شیرینی و شکلات را مصرف میکردند. تحلیل رگرسیون نشان میدهد با افزایش یک انحراف معیار در نمره قصد رفتاری، نمره رفتار رژیم غذایی سالم 0/22 انحراف معیار افزایش خواهد یافت (0/05>P).
نتیجه گیری: برای دستیابی به سبک زندگی سالم در گروه آسیبپذیر و افراد پیشدیابتی، تأکید بر افزایش توانمندی آنان در زمینه انتخاب غذای سالم و تقویت انگیزههای فردی در راستای نیل به تصمیمگیری صحیح و درنهایت رعایت مصرف صحیح مواد غذایی میتواند در برنامهریزیهای آموزشی مسئولین بهداشتی جهت کاهش ابتلا به دیابت مورد توجه قرار گیرد.
خانم کبری ماستری فراهانی، دکتر صغرا اکبری چرمهینی،
دوره 25، شماره 5 - ( 9-1401 )
چکیده
مقدمه: بررسی مشکلات روانشناختی بیماران مبتلا به دیابت بخصوص در دوره نوجوانی و جوانی از اهمیت ویژه ایی برخوردار است. هدف پژوهش حاضر مقایسه اضطراب سلامتی و بازداری پاسخ افراد مبتلا به دیابت نوع یک با افراد سالم است.
روش کار: این پژوهش، توصیفی از نوع علیمقایسهای است. جامعه آماری آن عبارت است از کلیه دختران و پسران سنین 14 تا 24 سال مبتلا به دیابت نوع یک شهر اراک که در سال 1400 به کلینکهای درمانی این شهر مراجعه کردند. از این جامعه 30 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و 34 نفر نیز از نوجوانان سالم به عنوان گروه مقایسه در این پژوهش مشارکت داشتند. ابزار این پژوهش شامل پرسشنامه اضطراب سلامتی (سالکوسکیس و وارویک،2002) و تکلیف برو- نرو بود و به منظور تجزیه و تحلیل دادهها از آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره استفاده شد.
ملاحظات اخلاقی: پژوهش حاضر با کد IR.ARAKU.REC.1401.015 در کمیته اخلاق دانشگاه اراک به ثبت رسیده است.
یافتهها: یافتههای پژوهش حاضر نشان داد بین اضطراب سلامتی و بازداری شناختی نوجوانان مبتلا به دیابت نوع یک با نوجوانان سالم تفاوت معناداری وجود دارد )05/0>(P.
نتیجه گیری: نتایج این تحقیق نشان دهنده بالاتر بودن میزان اضطراب سلامتی و عملکرد ضعیف نوجوانان مبتلا به دیابت نوع یک در انتخاب پاسخ مناسب و کنار گذاشتن پاسخ نامناسب است که حاکی از ضعف در سیستم بازداری پاسخ آنهاست. با توجه به قرارگیری این مشکلات به همراه ویژگیهای روانشناختی دوره نوجوانی، پیشنهاد میشود با به کارگیری رویکردهای درمانی مناسب روانشناختی و مداخلات توانبخشی شناختی مناسب در جهت رفع و یا کاهش این مشکلات، و افزایش سلامت این بیماران کمک شود.
دکتر مینو متقی، دکتر بهزاد همدانی، دکتر پروانه خراسانی، آقای احمد بهرامی،
دوره 26، شماره 1 - ( 2-1402 )
چکیده
مقدمه: امروزه افزایش شیوع دیابت و عوارض آن در سالمندان بهعنوان یکی از مشکلات چالش برانگیز بخش سلامت است. از مهمترین استراتژیها مدیریت دیابت در سالمندان آموزش رفتارهای خود مراقبتی میباشد که نیازمند پرستاران توانمند در زمینه آموزش دیابت است. مطالعه حاضر با هدف تعیین تأثیر توانمندسازی پرستاران بر خود مراقبتی و کنترل HbA1c سالمندان مبتلابه دیابت نوع دو مقیم در مراکز سالمندی انجام شد.
روش کار: پژوهش نیمه تجربی حاضر به صورت تک گروهی بر روی 32 نفر از پرستاران و 30 نفر از سالمندان مبتلابه دیابت نوع دو مقیم در سرای سالمندان به شیوه نمونهگیری در دسترس انجام شد. پرستاران در کارگاه یک روزه توانمندسازی در زمینه دیابت نوع دو شرکت کردند. ابزار جمعآوری دادهها پرسشنامه محقق ساخته از محتوای کارگاه جهت سنجش توانمندی پرستاران، پرسشنامه خود مراقبتی توبرت و گلاسکو و شاخص آزمایشگاهی HbA1c برای سالمندان بود. دادهها با استفاده از Spss نسخه 20 در سطح معناداری 05/0 تجزیهوتحلیل شدند. پژوهش حاضر با کد اخلاق IR.IAU.KHUISF.REC.1398.190 در کمیته اخلاق دانشگاه آزاد اسلامی - واحد اصفهان (خوراسگان) به ثبت رسیده است.
یافتهها: بر اساس یافتهها میزان توانمندی پرستاران بعد از کارگاه نسبت به قبل از آن دارای تفاوت آماری معنیدار بود (001/0P=). میانگین نمرات سالمندان قبل و سه ماه بعد از توانمندسازی پرستاران از نظر رفتارهای خود مراقبتی (000/0P=) و شاخص HbA1c (000/0P=) معنیداری بود.
نتیجهگیری: نتایج نشان داد کـه توانمندســازی پرستاران دارای پتانسیلهای مطلــوبی جهت تغییر برآیندهای خود مراقبتی در سالمندان مبتلا به دیابت نوع دو مقیم در سرای سالمندان است و بـا تمرکـز بـر رویکرد توانمندسازی پرستاران میتوان گامهای مثبتـی در مدیریت دیابت و HbA1c این گروه برداشت.
خانم نسترن حقیقی ناغانی، دکتر محمد فتحی، محمدرضا تابنده،
دوره 26، شماره 2 - ( 4-1402 )
چکیده
مقدمه: بیماری دیابت یک اختلال متابولیک مزمن و پیشرونده است که موجب آسیب بافت قلب و تغییر در میزان پروتیئن آن میشود. هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی تأثیر یک دوره تمرین فزآینده بر پروتئین MMP-2 و MEF2C در بافت عضله قلبی موشهای ویستار دیابتی بود.
روش کار: در این مطالعه تجربی، 40 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار (سن 10 هفته و میانگین وزن 5/9±245 گرم) بهصورت تصادفی در 4 گروه 10 تایی دیابت-کنترل (DC)، دیابت-ورزش (DT)، سالم-ورزش (HT) و سالم-کنترل (HC)) تقسیم شدند. برای ایجاد دیابت، از روش تزریق درونصفاقی استرپتوزوتوسین (mg/kg 45) استفاده شد. پروتکل تمرینی به مدت 6 هفته اجرا شد. 24 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین، بافت قلب استخراج شد. برای ارزیابی بیان پروتئین MMP-2 و MEF2C از روش وسترن بلات استفاده شد. تحلیل دادهها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس یکراهه صورت گرفت.
یافتهها: نتایج نشان داد که دیابت موجب افزایش معنیدار سطوح بیان پروتئین MMP-2 و کاهش معنیدار MEF2C گروه DC در مقایسه با گروه HC میشود (05/0>P). اما دیگر یک دوره تمرین فزآینده منجر به کاهش معناداری سطوح بیان پروتئین MMP-2 و افزایش معنیدار MEF2C گروه DT در مقایسه با گروه DC میشود (05/0>P).
نتیجه گیری: یافتههای این پژوهش نشان میدهد که تمرین هوازی فزآینده تاثیرات ایجاد شده در اثر دیابت در بیان این دو پروتئین را به طور مطلوب تعدیل میکند که به نظر میرسد یک اثر محافظتی در برابر تغییرات کاردیومایوپاتی ناشی از دیابت است.
دکتر مریم عربلوئی ثانی، دکتر زهرا حاج ابراهیمی، دکتر پریچهره یغمایی، دکتر نسیم حیاتی رودباری،
دوره 26، شماره 5 - ( 10-1402 )
چکیده
زمینه و هدف: دیابت نوعی بیماری متابولیکی و یکی از شایعترین بیماری های غدد است. استرس اکسیداتیو و التهاب نقش مهمی در ایجاد و پیشرفت دیابت دارد. مسیر پیام رسانی mTOR نقش مهمی در هموستاز گلوکز و تکثیر سلول های بتای پانکراس دارد. در مطالعه حاضر، اثرات درمانی p-cymene بر مارکرهای استرس اکسیداتیو و بیان ژن mTOR در موش های صحرایی نر نژاد ویستار دیابتی مورد بررسی قرار گرفت.
مواد و روش ها: دیابت با تزریق 55 میلی گرم بر کیلوگرم وزن بدن استرپتوزوتوسین القا شد. آنالیزهای بیوشیمیایی بافت پانکراس و ریل تایم PCR برای بررسی اثرات متفورمین (55 میلیگرم بر کیلوگرم وزن بدن) و p-cymene (دوز 25، 50 و 100 میلیگرم بر کیلوگرم وزن بدن) بر میزان فعالیت آنزیم های کاتالاز و گلوتاتیون پراکسیداز و بیان ژن mTOR انجام شد.
یافته ها: استرپتوزوتوسین موجب کاهش آنزیم های کاتالاز و گلوتاتیون پراکسیداز و کاهش بیان ژن mTOR در بافت پانکراس شد. تیمار با متفورمین یا p-cymene فعالیت آنزیم های کاتالاز و گلوتاتیون پراکسیداز و بیان ژن mTOR را به روش مستقل از دوز بهبود بخشید.
نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد که p-cymene دارای ویژگی آنتی اکسیدانتی است و می تواند مسیر پیام رسان mTOR را تنظیم کند. بنابراین، این احتمال وجود دارد که p-cymene برای درمان دیابت به تنهایی یا همراه با متفورمین موثر باشد.
پرنیان حکمت پو، مریم قنبری صفری، میلاد غلامی،
دوره 27، شماره 1 - ( 1-1403 )
چکیده
مقدمه: دیابت بارداری به عنوان هایپرگلیسمی با شروع یا اولین تشخیص در دوران بارداری، با فراوانی کمتر از دیابت عمومی تعریف میشود. اضافه وزن و چاقی، سن بالا در زمان باروری، سابقه قبلی دیابت بارداری، سابقه خانوادگی دیابت نوع 2 و نژاد، از عوامل خطر دیابت بارداری است. اخیراً ارتباط بین دو پلیمورفیسم ژن FTO (rs9939609، و rs1421085) و خطر دیابت بارداری در مطالعات با نتایج متناقض بررسی شده است. هدف ما از مطالعه حاضر، بررسی همراهی ژنتیکی دوrs1421085 و rs9939609 از ژن FTO بر روی دیابت بارداری بود.
روش کار: در این مطالعه موردی- شاهدی، خون محیطی به میزان 5 سیسی از 100 فرد مبتلا به دیابت بارداری و 116 خانم باردار شاهد از بیمارستان طالقانی شهر اراک اخذ و سپس DNA استخراج شد. پس از طراحی پرایمرهای اختصاصی، با روش Tetra ARMS-PCR ژنوتیپها را مشخص شد. اطلاعات دموگرافیک و ژنوتیپها بین دو گروه با استفاده از نرمافزار SNPSTAT مقایسه شد.
یافتهها: همراهی معنیداری 0001/0 = P بین شاخصهای چاقی، (Body mass index) BMI قبل و حین بارداری، سطوح HbA1c، FBS، کلسترول، تریگلیسرید در بین مادران مبتلا به دیابت باداری نسبت به مادران باردار سالم مشاهده شد. با توجه به تجزیه و تحلیل دادهها، همراهی معنیداری بین دو rs1421085 و rs9939609 از ژن FTO با دیابت دوران بارداری مشاهده نشد.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج متناقص بین همراهی پلیمورفیسمهای ژن FTO با دیابت بارداری جهت شناسایی و درک بهتر پاتوژنز بیماری مطالعات بیشتری با تعداد نمونه بالاتر و گروههای نژادی بیشتر نیاز است. با شناسایی پروفایل و جایگاههای استعداد دهنده ژنتیکی به دیابت بارداری در آینده میتوان جهت مدیریت بیماران استفاده کرد.
امیر نجفی، محمد امین مومنی مقدم، داود سالارباشی، نرگس امینی بیدختی، مرضیه رحمانی، میلاد خراسانی،
دوره 27، شماره 3 - ( 5-1403 )
چکیده
مقدمه: دیابت نوع 2، یکی از بیماریهای غیرواگیر است که سالانه بار مالی بسیاری را بر سیستم بهداشت درمان تحمیل میکند. مطالعات متعددی، نقش عوامل التهابی را در ایجاد و پیشرفت این بیماری نشان داده است. هدف از مطالعه حاضر، مقایسه پلیمورفیسم ژن آنتاگونیست گیرنده اینترلوکین-1 در مبتلایان به دیابت نوع 2 و گروه شاهد بود.
روش کار: بعد از تأیید کمیته اخلاق دانشگاه علوم پزشکی گناباد، از 100 نفر از افراد مراجعهکننده به بیمارستان علامه بهلول گنابادی که در دو گروه مورد (مبتلا به دیابت نوع دو) و شاهد (سالم) تقسیم شدند، نمونه خون کامل دریافت گردید. استخراج DNA با استفاده از روش Salting out انجام شد. جهت بررسی پلیمورفیسم، با استفاده از پرایمرهای اختصاصی قطعه مورد نظر ابتدا به روش PCR تکثیر شده و در نهایت با استفاده از الکتروفورز آللها شناسایی گردید. دادهها با استفاده از آزمون Chi-Square در سطح معنیداری کمتر از
5 درصد مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: نتایج بررسی پلیمورفیسم نشاندهنده تفاوت معنیدار گروه مورد در ژنوتایپ 1/2 (0/001 = P) و 2/2 (0/004 = P) با افراد سالم بود. به طوری که ژنوتایپ 1/2 باعث افزایش احتمال ابتلا به دیابت نوع دو تا 15 برابر میشد.
نتیجه گیری: در جامعه مورد مطالعه، پلیمورفیسم ژن آنتاگونیست گیرنده اینترلوکین-1 به صورت معنیداری در ابتلا به دیابت نوع دو نقش داشته و خطر ابتلا به این بیماری را افزایش میدهد به نحوی که افراد دارای آلل 2 احتمال ابتلا به دیابت نوع دو بیشتری دارند.
سارا درخشان، فاطمه گنجه، کورش رضایی، الهه نوروزی،
دوره 27، شماره 6 - ( 11-1403 )
چکیده
مقدمه: زخم پای دیابتی، یکی از شایعترین علل بستری شدن در بیمارستان در افراد مبتلا به دیابت میباشد؛ این در حالی است که از عمدهترین منابع اضطراب بیماران در زمان ترخیص از بیمارستان است. هدف از این مطالعه، تعیین تأثیر پروتکل ترخیص اسمارت بر اضطراب بیماران زخم پای دیابتی میباشد.
روش کار: در مطالعه نیمه تجربی حاضر، تعداد50 بیمار مبتلا به زخم پای دیابتی، بر اساس معیارهای ورود به صورت تصادفی در دو گروه شاهد (25 نفر) و آزمون (25 نفر) قرار گرفتند. در گروه مداخله، پروتکل ترخیص اسمارت از روز پذیرش و بستری تا روز ترخیص از بیمارستان اجرا شد. برای جمعآوری اطلاعات از پرسشنامه اطلاعات دموگرافیک و پرسشنامه Spielberger برگر برای تعیین اضطراب بیماران استفاده شد. دادهها در دو سطح توصیفی و استنباطی مورد بررسی قرار گرفتند.
یافتهها: بر اساس یافتههای به دست آمده، میانگین اضطراب بیماران زخم پای دیابتی در دو گروه قبل از اجرای مداخله تفاوت آماری معنیداری نداشت در حالی که بعد از مداخله، میانگین نمره اضطراب در دو گروه با یکدیگر اختلاف معنیدار آماری را نشان داد (0/0001 = P).
نتیجهگیری: بر اساس نتایج پژوهش حاضر، اینطور به نظر میرسد که پروتکل ترخیص اسمارت بر کاهش اضطراب بیماران زخم پای دیابتی مؤثر بوده است؛ لذا توصیه میشود بسترسازی لازم توسط مسئولین و مدیران پرستاری برای اجرای این پروتکل صورت پذیرد.
سحر خلوتی، طاهره فروتن، مجید مومنی مقدم، تکتم حجار،
دوره 28، شماره 1 - ( 1-1404 )
چکیده
مقدمه: دیابت، اپیدمی عمده در قرن حاضر است که ابتلا به آن به سرعت در حال افزایش بوده و اثرات تراتوژنیک آن در فرزندان مادران مبتلا به دیابت، به طور معنیداری بالا است. از جمله این اثرات، ناهنجاری های مادرزادی کلیه و مجاری ادراری در فرزندان میباشد. در واقع افزایش قند خون در دوران بارداری، رشد کلیهها را مختل کرده و منجر به ناهنجاری این اندام میشود. این پژوهش با هدف بررسی اثرات دارو درمانی انسولین بر ساختار کلیههای زادههای موشهای دیابتی تحت درمان باداروی فوق انجام شد.
روش کار: در این مطالعه پس از بارداری، موشهای اسپراگ داولی به سه گروه شاهد، دیابتی و دیابتی دریافتکننده انسولین تقسیم شدند. القای دیابت توسط تزریق داروی استرپتوزوتوسین صورت گرفت. زادههای موشهای دیابتی پس از زایمان طبیعی، در روز دهم، قربانی شدند و کلیه چپ آنها جهت مطالعات مورفومتری و بافتشناسی مورد مطالعه قرار گرفتند.
یافتهها: وزن زادههای مادران مبتلا به دیابت نسبت به زادههای مادران سالم کاهش معنیداری را نشان داد (0/001 > P). وزن زادههای مادران مبتلا به دیابت دریافتکننده انسولین تغییر معنیداری نسبت به زادههای مادران مبتلا به دیابت نشان نداد. وزن کلیه زادههای مادران مبتلا به دیابت نبز نسبت به گروه شاهد، کاهش نشان داد اما دریافت انسولین توسط مادران مبتلا به دیابت سبب افزایش وزن کلیه زادههای آنها نسبت به زادههای مادران مبتلا به دیابت نشد. نتایج برشهای بافتی رنگآمیزی شده با هماتوکسیلین- ائوزین و تری کروماسون نیز نشان داد که درمان مادران مبتلا به دیابت توسط انسولین تأثیر بارزی در بهبود بافتی کلیه زادههای آنها نسبت به گروه شاهد نمیگردد.
نتیجهگیری: اگرچه استفاده از انسولین از راههای درمانی مهم در کنترل قندخون افراد مبتلا به دیابت میباشد اما نمیتواند به طور معنیداری منجر به بهبود شرایط جسمی و سلامت کلیههای زادههای مادران مبتلا به دیابت تحت درمان انسولین گردد.
ابراهیم محمدی، لعیا هوشمند، آرش معصومی،
دوره 28، شماره 1 - ( 1-1404 )
چکیده
مقدمه: داروهای نوین ضد دیابت نوع 2 به منظور کنترل قند خون و کاهش خطر عوارض جانبی دیابت به کار میروند. مطالعه حاضر با هدف ارزیابی شیوع عوارض جانبی و وقایع هیپوگلیسمی مرتبط با داروهای نوین ضد دیابت نوع 2، شامل سیتاگلیپتین (مهارکننده DPP-4)، امپاگلیفلوزین (مهارکننده SGLT2) و لیراگلوتاید (آگونیست GLP-1)، در بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 انجام شده است.
روش کار: این پژوهش مقطعی- تحلیلی در 157 بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 مراجعهکننده به کلینیک غدد بیمارستان امام خمینی ارومیه در تابستان 1403 انجام شد. کلیه بیماران واجد شرایط با استفاده از روش نمونهگیری در دسترس وارد مطالعه شدند. اطلاعات دموگرافیک و میزان بروز هیپوگلیسمی و عوارض جانبی گزارش شده توسط بیماران از طریق مصاحبه ساختاریافته جمعآوری شد. سپس بیماران به سه گروه درمانی بر اساس داروی مصرفی تقسیم شدند.
یافتهها: فراوانی آرترالژی و مشکلات رماتیسمی (26/31)، مشکلات درماتولوژیک (36/84 درصد) و واکنشهای حساسیتی (21/06 درصد) از عوارض شایع در بیماران دریافتکننده سیتاگلیپتین بود. حالت تهوع (52/94 درصد) و درد شکم (17/65 درصد) از عوارض شایع بیماران دریافتکننده لیراگلوتاید بود. پلی دیپسی (28/72 درصد)، ضعف و بیحالی (26/6 درصد)، خشکی مخاطات (27/66 درصد)، سه عارضه شایع در بیماران دریافتکننده امپاگلیفلوزین بود. هیپوگلیسمی در بیماران دریافتکننده سیتاگلیپتین مرد و در محدوده سنی 51 تا 55 سال مشاهده شد.
نتیجهگیری: نتایج مطالعهی حاضر نشان داد، بروز هیپوگلیسمی در داروهای نوین در حداقل بوده و عوارض کوتاهمدت بیشتر شامل اختلالات گوارشی، واکنشهای حساسیتی و درماتولوژیک میباشد.